ورود | عضویت
▪ مردی که تبسم کردن نمیتواند نباید وارد هیچ دکانی شود.
مثل چینی
▪ هر وقت که شادی تو ناراحتی دیگران را بهوجود آورد، منتظر انتقام باش.
مثل فرانسوی
▪ بیرفیق شجاع، شجاعت ممکن …
مثل چینی
مثل فرانسوی
مثل آلمانی
ضرب المثل ایرانی درباره ی شجاعت
مثل آلمانی
مثل آفریقایی
مثل انگلیسی
مثل آفریقایی
مصاحبه با میلاد بیک خواننده
مصاحبه با محسن اورنگ
مصاحبه با سید رضا اورنگ
مصاحبه جنجالی با رضا ایرانمنش
9 نکته تا سفر انفرادیتان مملو از امنیت و لذت باشد
آگهی رایگان بقیمت
آژانس های مسافرتی و نحوه ی ارائه خدمات
برای شروع عکاسی چه دوربینی بخریم؟
عنوان: بازیمگ | مجلهی اینترنتی بازی و سرگرمیهای ویدیویی
کاربرد پوکه معدنی در دستگاه بلوک زنی
جهت مشاوره رایگان درباره تبلیغات، با ما تماس بگیرید:
۰۲۱ – ۲۳۰ ۴۴ ۳۳۳
آفتاب وبسایت مرجع فارسی زبانان سراسر دنیا، از سال ۱۳۸۰ تا کنون است
+۹۸ ۲۱ ۲۳۰ ۴۴ ۳۳۳
تلگرام آفتاب
اینستاگرام آفتاب
+۹۸ ۲۱ ۲۳۰ ۴۴ ۱۰۳
ایران، تهران، میدان نوبنیاد ، کوهستان سوم ، پلاک ۳
سخن بزرگان در مورد شجاعت – تاپ ناز
برای مشاهده از کامل ترین منبع اینجا کلیک کنید
منبع: هپی وب
joe.doe () example.com
۱- صابوش به جامهی کسی خوردن : یعنی ضرور و زیان به او هم رسیده.
۲-صد تا چاقو بسازه ، یکیش دسته نداره : یعنی هیچوقت بهحرفش اعتماد نکن.
۳- صورتش را با سیلی سرخ نگاه می دارد : کنایه از کسی که همیشه ظاهرش را حفظ می کند.
۴- صبر ،کلید کارهاست : یعنی عجله کردن در کارها اصلاً جایز نیست .
۵- صیاد بی روزی در دجله نگیرد و ماهی بی اجل بر خشک نمیرد: روزی
ضرب المثل ایرانی درباره ی شجاعت
۶- صبر ایوب
۷- صلاح مملکت خویش خسروان دانند.
۸- صاحب دلی به مدرسه آمد ز خانقاه شکست عهد صحبت اهل طریق را: پیمان شکنی.
۹- صدا از ته چاه بر آمدن.
۱۰- صلح دشمن چو جنگ دوست بود.
۱- ضرر تلخه: یعنی ضرر و زیان حتی اگر خیلی کم هم باشد با این حال ناراحت کننده است.
۲- ضرب ، ضرب اول: در مبارزه آن کسی برنده است که ضربه اول را زده باشد.
۳- ضامن روزی بود روزی رسان.
۴- ضعیفی که با قوی دلاور کند یاد دشمن است در هلاک خویش: هرکس باید به توان خودش کاری را انجام دهد.
۱- طاقتم طاق شد: بیش از این تحمل ندارم ، صبرم تمام شده است.
۲- طوطی وار یاد گرفتن: یعنی بدون این که معنی اش را بداند این حرف را زده است.
۳- طبل توخالیست: فقط داد و فریاد می زند و گرنه چیزی بارش نیست.
۴- طاووسرابهنقش ونگاریکه هستخلقتحسینکنند: واوخجل ازپایزشتخویش.
۵- طلب کردم زدانایی بکی پند مرا فرمود با نادان مپیوند.
۶- طمع را سه حرف است هر سه تهی.
۷- طبالی به که بطالی
۱- عاقبت جوینده یابنده بود: کسی که تلاش می کند به مقصودش می رسد.
۲- عقل اون پاره سنگ بر می داره: عقل ندارد.
۳- عجله کار شیطونه: عجله کار درستی نیست.
۴- عاقبت حق به حقدار رسید: همیشه در سرانجام هر کار کسی که حق دارد برنده است.
۵- عالم نا پرهیزگار کور شعله دارست: عالم ناپرهیزگار.
۶- عالم از بهر دین پروردن است نه از بهر دنیا خوردن.
۷- عالم بی عمل به چه ماند گفت به زنبور بی عسل: عالم بی عمل.
۸- عاقلان را یک اشارت بس بود.
۹- عروس تعریفی آخرش شلخته در می آید.
۱۰- عطای او را بلقای او بخشیدم: افردای که خیر و شر آنها یکی است.
۱- فیلش یاد هندوستان کرده: یاد خبری دور افتاده است.
۲- فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه: هیچ گاه از ظاهر کسی نمی توان قضاوت کرد.
۳- فردا هم روز خداست: یعنی اجبار نیست که همه کارها را امروز بکنید.
۴- فلانی اجاقش کوره: منظور از کسی است که بچه دار نمی شود.
۵- فرو مایه هزار سنگ بر می دارد و طاقت سختی نمی آورد. تحمل و طاقت.
۶- فرق است میان آنکه یارش در بر آنکه دو چشم انتظارش بر در: انتظار.
۷- فهم سخن چون نکند مستمع قوت طبع از متلکم بجوی.
۸- فکر نان کن که خربزه آب است: به فکر نان درآوردن باش که خربزه آب است و شکم را سیر می کند.
۱- قدر زر ، زرگر شناسد ، قدر گوهر ، گوهری: ارزش هر چیزی را خبره آن می داند نه دیگران.
ضرب المثل ایرانی درباره ی شجاعت
۲- قصاص در این دنیاست: یعنی هر کس نتیجه اعمال خود را در زندگی می بیند.
۳- قاشق نداره آش بخورد: کنایه از شخص بینهایت تهیدست است و وسیله لازم را دراختیار ندارد.
۴- قوز بالاقوز: کار را خراب تر از آنچه که بود کردن.
۵- قرص خورشید در سیاهی شد یونس اندر دهان ماهی شد.
۶- قرآن بر سر زبان است و در میان جان: دیانت
۷- قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید: قدر عافیت.
۱- کوه به کوه نمی رسد آدم به آدم می رسد: آدم می تواند تلافی کند.
۲- کبکش خروس می خونه: خیلی خوشحال است.
۳- کوگوش شنوا: گوش ندادن به حرف.
۴- کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد: خیس بودن.
۵- کارها به صبر برآید و مستعجل به سر در آید: صبر.
۶- کس نبیند بخیل فاصل را کر نه در عیب گفتنش کوشد ور کریمی دو صد گز دارد کرمش عیبها فرو پوشد: افراد فاصل.
۷- کرم بین و لطف خداوند گار گر بنده کرده است و او شرمسار.
۸- کند همجنس با همنجنس پرواز: هر کسی با مثل خودش رابطه دارد.
۱- گر صبر کنی ز غوره حلوا سازم: صبر کردن.
۲- گاومون زائیده: دردسر به سراغ آدم آمدن.
۳- گاو پیشانی سفید است: همه کس و در همه جا او را می شناسند.
۴- گاو بی شاخ و هم: یعنی انسان قوی و هیکل دارد.
۵- گر از بینی دیگر شد هلاک مرا هست بطراز طوفان چه باک
۶- گر دست فتاده ای بگیری مردی ور بر کسی خرده نگیری مردی
۷- گربه شیر است در گرفتن موش لیک موش است در مصاف پلنگ
۸- گاه باشد در کودکی نادان بغلسط بر هدف زند تیری
۹- گرت از دست برآید ذهنی شیرین کف مردی آن نیست که مشتی بزنی بر دهنی
۱۰- گرگ که پیر می شود ، رقاص شغال می شود: هر آدم شروری ، در روزگار پیری دست آموز دیگرانست
۱- لگد به بخت خود زدن: در مقابل خود ایستادن
۲- نقش دادن: کاری به طول انجامیدن
۳- لبش بوی شیر می دهد: هنوز طفلی بیش نیست
۴- همه مهربانتر از مادر: تملق کردن
۵- لذتی که در بخشش هست در انتقام نیست: هیچگاه وقتی می توان ببخشی انتقام نگیر
۱- مرغ همسایه غاز است: نا آگاهی
۲- ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است: وقت داشتن
۳- ماست را کیسه کردن: گول زدن
۴- مرغ یک پا داره: لجبازی کردن
۵- مار تو آستین پرورش دادن: کسی که زیان و ضرر می زند را بزرگ کردن
۶- مار خورده و افعی شده: خیلی باهوش و زیرک است
۷- مگواندوه خویش با دشمنان که لامول گویند شادی کنان: دشمنی
۸- مال از بهر آسایش عمر است نه عمر از بهر گرد کردن مال: آسایش
۹- مورچگان را چو بود اتفاق شیر ژیان را به راننده پوست
۱۰- مزن بی تأمل بگفتار دم نگو گوی گردوگوئی چه غم
۱۱- مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد
۱۲- مسکین خر اگر چه تمیز است چون با رهمی برد عزیز است:زحمتکش
۱- نفس از جای گرم برآمدن: در مورد شخصی گفته می شود که بی خیال مستمندان باشد.
۲- نم پس نمی دهد: کارش عیب و ایراد ندارد
۳- نخود هر آش شدن: فضول بودن
۴- نور علا نور بودن: کار خیل خوب بودن
۵- نان خود خوردن و نشستن به که کمر زرین بستن و به خدمت ایستادن: قناعت
۶- نصیحت پادشاهان کردن کسی رامسلم بود که نیم سرندارد یاامید. کاربیهوده
۵- ندانستی که بینی بر پای چو در گوشت نیامد مردم
۶- نماند به ستمکار بد روزگار بماند بر او لعنت پایدار
۷- نان از برای کنج عبادت گرفته اند صاحب دلان به کنج عبادت برای نان: سوء استفاده
۸- نا بینا به کار خویش بیناست.
۱- وجود یکی است ولی شکم دوتاست: یعنی دو نفر هر چقدر به یکدیگر نزدیک باشند باز هم از هم جدا هستند.
۲- وقت نداره سرشو بخارونه: منظور آنست که گرفتار است.
۳- وین شکم بی هنر پیچ ، پیچ صبر ندارد که بسازد به هیچ
۴- وقت ضرورت چون نماند گزیر دستبگیردسرشمشیرتیز: ضرورتکارواجب
۵- وفاداری مدار از بلبلان چشم که هردم بر گلی دیگر سرآیند: وفاداری
۱- هر پستی ، بلندی دارد: بعد از هر سختی آسانی هست.
۲- هادی ، هادی اسم خود بر ما نهادی: یعنی که به ارتکاب عمل خلافی دست زده ای و مرا بدان متهم می کنی.
۳- هشتش گرو نهش است: آه در بساط ندارد.
۴- هر که بامش بیش ، برفش بیشتر: هر کس کار بیشتری کند بهره بیشتر میبرد.
۵- هرکه درحالتوانایی نکوئینکند ازوقت ناتوانیسختی ببیند: انجامکارخوب
۶- هرکه در زندگانی نانش بخورند چون بمیرد نامش نبرند: حسنت در این دنیا
۷- هر که آمد عمارتی تو ساخت رفت و منزل بدیگری پرداخت
۸- هر که نان از عمل خویش خورد منت از حاتم طائی نبرد
۹- هر که با بزرگان ستیز و خون خود ریزد: پا از گلیم خود دراز کردن
۱۰- هر جا سر است سخن است.
۱۱- هر که نان از عمل خویش خورد منت از حاتم طائی نبرد
۱- یکی به دو کردن: جر و بحث کردن
۲- یک دست صدا نداره: باید با دیگران متحد بود
۳- یک من ماست چقدر کره می دهد: تلافی کردن
۴- یک پاش لب گور است: پیر است
۵- یک خلعت زیبا به از هزار خلعت زیبا
۶- یزدان کسی را که دارد نگاه نگردد ز سرما و گرما تباه
۷- یاردیرینهمراگونهزبان توبه مده که مراتوبهشمشیری نخواهدبودن: سرسختی
۸- یک تیر و دو نشان: با یک کار به دو نتیجه رسیدن
۹- یاسین به گوش خر خواندن: پند بی فایده به کسی دادن
۱۰- یک چشم گریان و یک خندان: در مورد کسی گویند که دو گانه عمل می کند.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
اگر کسی مایل به گرفتن اقامت دبی هست یا هر مشکلی داره ما تا حدودی میتوا …
მშობლები პაკისტანიდან ჩამოვიდნენ ინგლისში და დარჩნენ ლტოლვილად,გაუჩნდა …
მშობლები პაკისტანიდან ჩამოვიდნენ ინგლისში და დარჩნენ ლტოლვილად,გაუჩნდა …
ایرانی ها رو ول کنی همه میخوان مهاجرت کنن کسی به شما نیازی نداره حالا …
۱۳۹۶ تهیه شده در استدیو تِدْسا طراحی تخصصی وب سایت
اگر پرگویی می کنم ایرادی ندارد، حرف زدن خود نوعی از سرگرمی است.
نشسته پاک است:
به شوخی، شخصی است که به تمیزی بدن و جامه اش بی اعتناست.
نصیب کسی را کسی نخورد:
همانند: روزی کس را، کس نخورد.
ضرب المثل ایرانی درباره ی شجاعت
نطقش کور شدن:
براثر گفتگو وجنجال سخن کسی قطع شدن، از ادامه صحبت بازماندن.
نظر زدن :
به چشم بد نگاه کردن، از نظر عوام چشم زخم بودن.
نشادرش تند است:
به شوخی، در کارها شتاب وعجله میکند
نسیه آخر به دعوا رسیه:
همانند: معامله نقدی بوی مشک میدهد.
نزن در کسی را تا نزنند درت را:
همانند: چو بد کردی مباش ایمن ز افات
نشترش بزنی خونش درنمی اید
در نهایت خشم و عصابیت است، سخت آشفته است.
نرم کردن:
شخصی را به منظور خاصی مطیع و رام خود کردن
نرم نرم پوست کندن:
آرام آرام و به ملایمت کار خود را به ضرر دیگری فیصله دادن
من وظیفه خودم را به خوبی انجام میدهم وکاری به بد و خوب بعدش ندارم.
ضرب شستی به کار بردن:
برای پیشرفت امر خود تدبیری به کار بردن، با هر حیله بر حریف غالب شدن.
ضرب دستش را چشیده است:
برتری حریف خود را می داند و جرئت مقابله با او را ندارد.
ضرر را از هر کجا جلویش را بگیری منفعت است
آدم عاقل همینکه فهمید راهی را به اشتباهی رفته، برمی گردد.
طاق ابرو نمودن:
کاری مخصوص زنان، عشوه گری کردن
طاقت کسی طاق شدن:
بیقرار شدن ، آرام خود از دست دادن.
طبل زیر گلیم زدن:
پنهان داشتن موضوعی که همه می دانند، پنهانکاری کردن
طرف کسی را گرفتن :
پشتیبانی از کسی کردن، از کسی حمایت و طرفداری کردن
طشتش از بام افتاده :
راز نهان کسی آشکار شدن، رسوا شده است
طی نکرده گز کردن:
ضرب المثل ایرانی درباره ی شجاعت
بدون مطالعه و نسنجیده دست به کاری زدن
طوق لعنت برگردن کسی افتادن:
گرفتار زحمت و دردسر شدن، دچار همسر بد رفتار و بد اخلاق شدن
طناب گدایی کسی را بریدن:
از ادامه کمک به کسی خود را رها ساختن
طمع زیاد مایه جوانمرگی است:
ادم طمع پیشه غالبا جان خود را به خطر می اندازد
مفت و مجانی برای کسی کار نکردن ، بی جهت برای کسی به آب و آتش نزدن.
عاشقی پیداست از زاری دل :
همانند: رنگ رخساره خبر میدهد از سرضمیر
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد:
به دست آوردن مطلوب خویش کار چندان آسانی نیست.
عاقبت به خیر شدن:
به رستگاری و راه خوشبختی رسیدن
عاقبت جوینده یابنده بود:
باجستجو و تلاش به مقصود خود نایل خواهی شد
عاقبت خشم پشیمانی است.
از آدم خشمگین کارهای سرمی زند که سپس باعث ندامت اوست.
عاقبت گذر پوست به دباغ خانه می افتد:
هر کسی باید روزی حساب اعمال خود را پس بدهد.
عاقل تا پی پل می گشت، دیوانه پا برهنه از آب گذشت :
هر مشکل چاره ای دارد، اگر از راه ملایمت نشدباید جسارت به خرج داد.
عبای ملانصرالدین است:
چند نفر به نوبت آن را می پوشند، همه از آن استفاده میکنند.
عجب کشکی ساییدم
همه چیز بر خلاف انتظار ما از آب درامد
عذر بدتر از گناه :
در توجیه کار بد خود دلیل زشت تری آوردن
عروس تعریفی آخرش شلخته از آب درامد
با آنهمه تعریفش جنس نامرغوبی از آب درآمد
آدم تنومند شوریده و احمق، همانند: غول بی شاخ و دم.
گاو پیشانی سفید:
معروف و مشهور نزد همه، همه کس او را می شناسد.
گاو خوش آب و علف:
کسی که از هیچ نوع خوردنی رو گردان نیست، هر چه پیشش ببیند بدون اکراه و با اشتهای تمام می خورد
گدا بازی درآوردن:
مقابل دست و دلبازی ، خست و پستی به خرج دادن
گدا حیا ندارد:
بر اثر تکرار خواهش و تمنا آبرویش ریخته شده و شرم نمی کند.
گذر پوست به دباغخانه می افتد:
هر کسی سرانجام به نتیجه اعمال خود میرسد، بالاخره روزی بهم میرسیم.
گاهی به نعل و گاهی به میخ زدن :
ضمن صبحت و گفتگو کنایه زدن ، همانند : از این شاخ به آن شاخ پریدن
گذشت آنچه گذشت :
افسوس گذشته را نباید خورد ، همانند : تقویم پارسالی به کار نمی خورد.
گذشت بر گشت ندارد:
بخشیده را پس نمی گیرند، بر آنچه بخشیدی چشم طمع نداشته باش.
گربه آمد و آن دنبه را برد:
باید بجنبی و چاره کار خود کنی و گرنه ر نود از تو جلو می افتند.
گربه را دم حجله باید کشت:
از آغاز هر کاری باید محکم کاری کرد.
گر تو بهتر می زنی بستان بزن:
اگر فقط ادعا نمی کنی چرا کنار گود نشسته ای
نواقص را برطرف كردن ، قرضها را پرداخت كردن.
چاقو دسته خودش را نمي برد:
هيچ آدم عاقلي به خودش زيان نمي زند، خويشاوند به خودي آزار نميرساند.
چارديواري اختياري:
محترم بودن خانه و زندگي هركس، اختيار زندگي و محدوده خود را داشتن
چار ميخه كردن:
پي و پايه چيزي را محكم و استوار كردن ، محكم كاري كردن
چارتكبير زدن :
ترك كسي را براي هميشه گفتن، يكباره از چيزي چشم پوشيدن
چاه كن هميشه در ته چاه است:
هر بدي و ظلم به ديگران در پايان گريبانگير خود آدم ميشود. همانند: چه مكن بهركسي،اول خودت دوم كسي.
چشم و همچشمي كردن:
رقابت كردن با ديگران ، هم طرازي نمودن با اطرافيان
چشمها چهار تا شدن:
دندش نرم ميخواست چنين كاري نكند، از تعجب چشمها را گشاد كردن.
چشم وگوشي كسي باز بودن:
از همه جا آگاه بودن، درجريان امور قرار داشتن، آدم با تجربه و فهميده
چشم و گوش بسته :
از هيچ جا و هيچ چيز باخبر نبودن، چيزي نياموخته و بي تجربه
چشم ودل سير است:
به هيچ چيز اعتنايي ندارد، اختيار نفس خود را دارد
سر موافقت داشتن – مطیع شدن
رگ خواب کسی را به دست آوردن:
نقطه ضعف پیدا کردن- کسی را تابع اراده خود کردن
رگ دیوانگیش گل کردن:
از شدت خشم دست به کارهای نامعقول و غیر طبیعی زدن
رگ عیرتش جنبید:
حس شهامت و جسارتش تحریک شد.
رنگ به رنگ شدن:
از شدت شرمندگی رنگ به صورت آوردن- تغییر رنگ رخسار
روبراه بودن:
مرتب و آماده بودن – سرسازش داشتن
روبرو بودن به از پهلو بود:
لذت هم صحبتی دو نفر و برخورداری از دیدن یکدیگر بیشتر و بهتر است
روبرو کردن :
مواجهه دادن دو نفر برای کشف مطلبی
روبند کردن کسی:
در پیشرفت کار خود از حجب و حیای کسی استفاده کردن
روده بزرگه روده کوچیکه را خورد:
از شدت گرسنگی بیتاب شده – سروصدای شکم گرسنه درآمده
روده درازی کردن:
یکریز حرف زدن – پرگویی و وراجی کردن
روز از نو روزی از نو:
هرروز برای خود به تلاشی جداگانه نیاز دارد
روزه شک دار گرفتن:
در امور و یا کارهای که احتمال شکست و زیان است وارد شدن
رو که بدهی آستر هم می خواهد:
از خوشرویی و مهربانی کسی بهره جویی کردن
روغن چراغی ریخته وقف امامزاده :
منت گذاشتن خشک و خالی و بی خاصیت
محکم در جای خود ماندن، بشدت مات و مبهوت شدن.
میخ دو شاخ برزمین فرو نرود:
با دوئیت و نفاق کاری از پیش نمیرود و منافع مشترک را از بین میبرد.
میخش قایم است:
اساس کارش استوار است، پشتیبانش پر زور و قوی است.
میخ طویله پای خروس:
کسی که قد کوتاه و پستی دارد، آدم قد کوتاه
میخواهد از آب بگذرد و پایش هم تر نشود:
در پی سودجودیی می افتد ولی کمترین زحمت و خرجی را متحمل نیست.
میخواهی عزیز شوی یا دور شو یا کور شو:
همانند: آب که در گودال بماند می گندد، دوری و دوستی.
میدان دادن به کسی:
فرصت کار و فعالیت به کسی دادن ، ا جازه زور آمایی دادن.
میدان را خالی دیدن:
به هر عملی دست زدن، خود را مصون از دیگران دانستن.
میرزا بنویس:
نامه نگاری که در نگارش هر مطلب تابع دیگری است و از خود اراده ندارد.
میرود از آسمان شوربا بیاورد:
بسیار بلند قامت است ، روز بروز بلندتر میشود.
میرزا قلمدانی است:
نویسنده کم مایه و بی سوادی است.
میرغضبی آهسته ببر ندارد:
همانند: دشمنی آهسته بزن ندارد.
میرزا قشمشم:
آدمی با لباسهای جلف و قیمتی، لوس و خودخواه و بیکاره
دچار درماندگی و سرگردانی بودن، همیشه از بخت خود شاکی بودن.
کاسه و کوزه را سرکسی شکستن:
دق دلی خود را به سرکسی خالی کردن.
کاسه و کوزه کسی را بهم زدن:
وسایل زندگی کسی را بهم زدن، سبب آزار و اذیت کسی شدن
کاسه همان کاسه است و آش همان آش:
چیزی تغییر نیافته و کارها برهمان منوال پیشین است.
کاش پاهایم شکسته بود:
اگر می دانستم نتیجه کار اینطور است هرگز نمی رفتم.
کاش دوقلو بودی:
به شوخی، خودت تنها اینقدر لوس و بی مزه بودی.
کاسه از آش گرمتر:
به دلسوزی بیش از اندازه تظاهر کردن
کاسه ای زیر نیم کاسه بودن:
سری در پشت پرده وجود داشتن، راز مهمی در کار بودن
کاسبی کاه سابی است:
زیرا به اندک سودا و خرید و فروشی قانع است.
کار یک شاهی صنار نیست:
آن طور هم که تصور کرده ای کار آسانی نیست.
کاری را پخته کردن:
مقدمات انجام و اجرای کاری را فراهم کردن
کار یکبار اتفاق می افتد:
در هر کاری باید شرط احتیاط و پیش بینی را فراموش نکرد.
کار و بارش چاق بودن:
دارای ثروت ومال فراوان بودن، همانند: دماغش چاق بودن
کاری بکن بهر ثواب ، نه سیخ بسوزد نه کباب:
اگر واسطه کار خیری هستی انصاف و عدالت و حق را رعایت کن.
یکه خوردن و بسختی پریدن از خواب
چراغ هیج کس تا صبح نسوزد:
روزهای خوش و خوشبختی های انسان دایمی و پایدار نیست.
چراغ پای خودش را روشن نمی کند:
همانند: کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد.
چر اندر چار گفتن:
سخنان بی معنی و بی سروته گفتن ، یاوه گویی کردن
چاه نکنده منار دزدیدن:
بدون تهیه نقشه و مقدمات امر دست به کار شدن.
چشم آب نخوردن:
انتظار درست شدن کاری را نداشتن ، باور نکردن
چشمت را درویش کن:
نظر پاک باش و حرمت را نگهدار، شتر دیدی ندیدی
چشم بسته غیب گفتن:
سخن گفتن از بدیهیات ، صبحت چیزی که شنونده قبلا از آن اطلاع دارد.
چشمت روز بد نبیند:
همان بهتر که نبودی و ندیدی که چقدر تاثرآور بود.
چشم کسی آب نخوردن:
تصور انجام کاری یا امری را مشکل دانستن، امید نداشتن
منتظری در حین دعوا و زد و خورد حرف خوش و خوردنی نثار هم کنند، نتیجه دعوا خسارت و زیان است.
میان دعوا اوقات تلخی نکن:
به شوخی، چون کسی خشمگین گردد و بنای بد حرفی بگذارد برای آرام کردن و خندانیدن او چنین می گویند.
میان حرف کسی دویدن:
حرف کسی را بریدن، به میان حرف کسی حرف آوردن
میان تهی تر از طبل:
شخص پرمدعا و بی هنر
میان بستن:
برای انجام کاری آماده شدن
میان دعوا نرخ معین می کند:
مقصود خود را در موقعی نامناسب و غیر منتظره بیان داشتن
میان دو سنگ آرد خواستن:
آدم طمعکاری است، در پی سودجویی و استفاده است.
میان زمین و آسمان ماندن:
سرگردان کار خود بودن ، سرگشته و حیران ماندن
میان دو نفر را بهم زدن:
ایجاد نفاق و کدروت بین دو نفر
ضرب المثل می تواند یک بیت شعر یا فقط یک مصراع شعر یا جمله ای معروف باشد که به قصه ای عبرت آمیز یا گفتاری نکته آموز اشاره می کند و جای توضیح بیشتر را می گیرد .در همه زبانهای دنیا ضرب المثل فراوان است بعضی از مثل ها در همه زبانها به هم شباهت دارند. در این بخش از سایت نمناک شما را با تعدادی از ضرب المثل های خارجی آشنا می کنیم.
مردی که تبسم کردن نمی تواند نباید وارد هیچ دکانی شود.مثل چینی
هر وقت که شادی تو ناراحتی دیگران را به وجود آورد، منتظر انتقام باش.مثل فرانسوی
ضرب المثل ایرانی درباره ی شجاعت
بی رفیق شجاع، شجاعت ممکن نیست.مثل آلمانی
خون شهدای یک قرن، چشمه ای است که نسل های قرون دیگر را سیراب می کند.مثل آلمانی
تدبیر، ارزنده تر از زور است.مثل آفریقایی
درستکاری، بهترین سیاست است.مثل انگلیسی
مادامی که از رودخانه بیرون نیامده ای، سربه سر تمساح مگذار.مثل آفریقایی
آدمی نباید با دست برهنه مار بگیرد.مثل یوگسلاوی
اگر نمی خواهی سگ تو را گاز بگیرد، با دمش بازی مکن.مثل آفریقایی
اگر عیوب خودمان را به خاطر داشته باشیم، عیوب دیگران را از یاد می بریم. مثل عربی
برای فرار از دود، وارد آتش مشو.مثل آ ذربایجانی
از درخت سکوت، میوه آرامش آویزان است. مثل عربی
اگر می خواهی عاقل شوی، بنشین و گوش کن. مثل آفریقایی
انسان باید با دیگران کم و با خودش زیاد حرف بزند. مثل دانمارکی
تو ارباب سخنانی هستی که هنوز نگفته ای، ولی حرفهایی که زده ای ارباب تو هستند. مثل عربی
جواب ندادن هم جوابی است. مثل دانمارکی
دهان، پاها را حمل می کند. مثل ایتالیایی
سکوت، کلامی است بدون صرف انرژی. مثل هندی
کسی که سکوت می کند از خطر برحذر است. مثل آفریقایی
توجه : ارسال پیام های توهین آمیز به هر شکل و با هر ادبیاتی با اخلاق و منش اسلامی ،ایرانی ما در تناقض است لذا از ارسال اینگونه پیام ها جدا خودداری فرمایید.
بسیار خوش آمدید!از شما دعوت میشود که از بخشهای آموزشی و مطالب مفید و نکتههای ارزشمند بیان شده در سایت انگلیسی مثل آب خوردن دیدن و استفاده فرمایید.
لیستی از بهترین ضرب المثل های انگلیسی همراه با ترجمه و یا معادل فارسی
You’re only young onceآدم همیشه که جوان نمی ماند؛ قدر جوانی را بدانYour sins will find you outمکن بد که بد بینی از یار نیک نروید ز تخم بدی بار نیکغم و شادمانی نماند و لیک جزای عمل ماند و نام نیکYou can’t make an omelets/omelet without breaking eggsتا خراب نشود، آباد نمی شود؛ بی مایه فطیر است.You can not serve God and mammonهم خدا خواهی و هم دنیای دوناین محال است و جنون ای ذولفنونYou may end him but you’ll not mend himتوبه گرگ مرگ است.You can lead a horse to water, but you can’t make him drinkهیچ کاری با زور درست نمی شود؛ زور همیشه کارساز نیست.You win some/a few; you lose some/a fewزندگی برد و باخت دارد.You are what you eat.غذای انسان ماهیت انسان را می سازد.You have taken the good with the badباید خوب را با بد پذیرفت.A Younger idler, an old beggarجوان بیکار امروز، گدای پیر فرداست.در جوانی کار کن تا در پیری گدایی نکنی.You reap what you sowخرما نتوان خورد از این خار که کشتیمدیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیمYou pay your money and you take your choiceهر چقدر پول بدهی همان قدر آش می خوری.You can do anything, but not everythingشما می توانید هر کاری را انجام دهید اما نمی توانید همه کارها را انجام دهید.You can’t put the clock backگذشته ها گذشته است.Years teach us more than booksسالها بیشتر از کتابها به ما درس می دهند.You want a thing done, does it yourself?کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.You can’t keep a good man downخواستن توانستن است.You saw nothing, you heard nothingشتر دیدی ندیدی.You took the words out of my mouthجانا سخن از زبان ما می گویی.You are scraping the bottom of the barrel.ملاقه ات به ته دیگ خورده است.You can’t win.مقسّمت ندهد روزی که ننهادست.You can educate a fool, but you can not make him thinkآدم احمق را می توان تربیت کرد اما نمی توان به تفکر واداشت.You can’t have your cake and eat it tooنمی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را.You can’t take it with you when you dieثروت را به هنگام مرگ با خود به گور نتوان برد.You can not put out a fire with oilآتش را با آتش خاموش نتوان کرد.You can not wash a black a more whiteکه زنگی به شستن نگردد سفید.You can not catch old birds with chaff.عنقا را به دام نتوان گرفت.You must lie on the bed you have madeخود کرده را تدبیر نیست.You are a back seat driverکنار گود نشستی و می گویی لنگش کن.You may know by a handful the whole sackمشت نمونه خروار است.You can not burn the candle at both endsنمی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را.You can’t dance at two weddings.با یک دست نمی توان دو هندوانه بر داشت.You can’t mend a broken eggآب رفته به جوی بر نگردد.You can not sell the cow and drink the milkنمی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را.You buy land, you buy stones, you buy meat, and you buy bonesگنج بی مار و گل بی خار نیست.You can not get blood out of stone.از آب کره نتوان گرفت.Your love will be in my heart at all times.اگر مرگم به نامردی نگیرد مرا مهر تو در دل جاودانی ستو گر عمرم به ناکامی سر آید تو را دارم که مرگم زندگانی ستYour wish is my commandاز تو به یک اشارت از ما به سر دویدن.جسم و جان و هر چه هستم آن توست حکم و فرمان جملگی فرمان توستYou must grin and bear itباید بسوزی و بسازی.You can’t see the wood for the trees.آنقدر سمن است که یاسمن پیدا نیست.You can’t make bricks without strawبا دست خالی نمی توان کاری انجام داد.You can not get a quart into a pin potنمی توان بحر را در کوزه ریخت.You are responsible for youهر کس ضامن دوزخ و بهشت خویش است.You can’t please everyone.همه را نمی توان از خود راضی نگه داشت.You cannot unscramble eggs.کاری است گذشته، سبویی است شکسته.You cannot teach an old dog new trickپیر را تعلیم دادن مشکل است.You cannot make a silk purse out of a sow’s earاز تخم مرغ پشم نتوان چید.You should never judge a book by its cover.از روی ظاهر نباید قضاوت کرد.ما برون را ننگریم و قال را ما درون را بنگریم و حال راYou have to crawl before you can walk.قبل از راه رفتن باید خزیدن رایاد گرفت.You can catch more flies with honey than you can with vinegarهر کاری راهی دارد.When it rains, it poursچو بد آید هر چه آید بد شود.بدبختی نمی آید وقتی هم می آید پشت سر هم می آید.Whatever happens is for the bestهر چه پیش آید خوش آید.Whoever knocks on a door and persists will be allowed inگفت پیغمبر که چون کوبی دریعاقبت زان در برون آید سریWhere there is muck, there’s luck/brassآدم پولدار شانس هم دارد.When the cat’s away the mice will playماه درخشنده چون پنهان شود شب پرّه بازیگر میدان شودWhat is done can’t be undone.آب رفته به جوی برنگردد، گذشته ها گذشته است.When in Rome do as the Romans doخواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.Where there is a will, there is a wayخواستن، توانستن است.The Way to a man’s heart is through his stomachبرای بدست آوردن دل مردان باید از طریق شکمشان وارد شد.Without music, life is a journey through a desertبدون موسیقی، زندگی به منزله سفر کردن از بیابان است.What we acquire without sweat we give away without regretهر آنچه آسان یافتی، آسان دهی از دست.Well begun is half done?شروع خوب نصف کار است.Winners never cheat and cheaters never winآدمهای برنده هرگز کلک نمی زنند و آدمهای متقلب هرگز برنده نمی شوند.When money speaks, the truth remains silentوقتی پول حرف می زند حقیقت سکوت اختیار می کند.When a thing is done, advice comes too lateبعد از وقوع واقعه، پند و تدبیر دیگر بکار نیاید.Waste not, want notاسراف نکن تا محتاج نشوی.A Watched pot never boilsزمان انتظار دیر می گذرد.Will is the key of the victoriesرمز پیروزی اراده است.The Wish is father to the thoughtشتر در خواب بیند پنبه داند؛ فکر باطل ز تمنا خیزد.A Wise man avoids edged toolsآدم دانا به نشتر نزند مشت.A Word to the wise is enough / sufficientدر خانه اگر کس است یک حرف بس است.ازین به نصیحت نگوید کست اگر عاقلی یک اشارت بس استWord cut more than swordزبان برنده تر از شمشیر است.The Worm will turnچو دست از همه حیلتی در گسست حلال است شمشیر بردن به دستوقت ضرورت چو نباشد گریز دست بگیرد سر شمشیر تیزWhat is bred in the bone will never come out of the fleshاصل بد نیکو نگردد هر که بنیادش بد است.Wall has earsمکن پیش دیوار غیبت بسی بود، کز پسش گوش دارد کسیWho chatter to you, will chatter of youهر که عیب دگران پیش تو آورد و شمردبی گمان عیب تو پیش دگران خواهد بردWho has skirts of straw needs fear to fireکسی که دامن حصیری دارد باید از آتش فاصله بگیرد.کسی که بار شیشه دارد نباید به دیوانه سنگ بیاندازد.When love is not madness, it is not loveعشق که به حد دیوانگی نرسید، عشق نیست.عاشق آن باشد که چون آتش بود گرم رو سوزنده و سرکش بودWhat the eye sees not, the heart ruse notاگر دیده نبیند، دل نخواهد.When good cheer is lacking, our friends will be packingیار نیک را در روز بد شناسند.While the grass grow, the cow starvesبزک نمیر بهار میاد، خربزه با خیار میاد.Who longest wait of all surely winsصبر آرد آرزو را نی شتاب؛ صبر مایه پیروزی است.We are on a different wavelengthآبمان به یک جوی نمی رود.We live for a good time not for a long timeکیفیت زندگی مهم تر از کمیت زندگی است.Who knows much, will suffer muchهر که بیشتر می فهمد بیشتر رنج می برد.What the heart feels the tongue speaksآنچه بر دل فرود آید، بر زبان آید.Who keeps company with the wolf will learn to howlانگور ز انگور همی گیرد رنگ.کمال همنشین در من اثر کرد و گرنه من همان خاکم که هستمWater is life’s matter and matrix, mother and medium.آب مایه حیات است؛ بدون آب نمی توان زندگی کرد؛ آب آبادانی است.Water which is to pure has no fishآب پاک و تمیز ماهی ندارد.Wishes don’t wash the dishesبا حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود.A Wonder lasts but nine daysآتش تند زود خاکستر می شود.A Work well begun is half doneکاری که خوب شروع شده باشد در واقع نیمی از آن انجام شده است.When/where one door shuts another opensخدا گر به حکمت ببندد دری گشاید به فضل و کرم در دیگریWhen the word is out it belongs to anotherسخن تا نگویی بر او دست هست چو گفته شد یابد او بر تو دستWhen the head aches, all the body is out of tuneچو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرارWhat is a workman without his tools?ز بی آلتان کار ناید درست؛ بدون ابزار و وسایل کاری نمی توان انجام داد.Wedlock is a padlockازدواج، اسارت است.ای گرفتار پایبند عیال دیگر آسودگی مبند خیالWork while it is dayتا تنور داغ است نان باید پخت.The Weakest goes to the wallهر چه سنگ است به پای لنگ است؛ سنگ به در بسته می خورد.When candles are away all cats are greyشب گربه سمور نماید.We are shot with our own arrowخود کرده را تدبیر نیست؛ از ماست که بر ماست.Wear the pants in the familyتصمیم گیرنده بودن؛ حرف آخر را زدن؛ رئیس بودنA Woman’s place is in the homeخانه بدون زن گورستان است.زن بلا باشد به هر کاشانه ای بی بلا هرگز مبادا خانه ایA Woman’s work is never doneکار خانم ها هیچ وقت تمام نمی شود.Walnuts and pears you plant for your heirsهر چه نیکی کنید آن نیکی به خود کرده اید.When the wine is in, the wit is outشراب، عقل از سر بیرون کند.When the pot boils over, it cools itselfفواره چون بلند شود سرنگون شود.Wisdom is better than strength.آدمی را عقل می باید نه زور.What you pay, what you getهر چقدر پول بدهی همان قدر آش می خوری.What is past, is pastگذشته ها گذشته است.Who laughs last, laughs longest?آن خوش است ای جان که فرجامش خوش است.While there is life, there is hopeتا زندگی هست، امید هست.What you lose on the swings, you gain on the roundaboutsدری نبست زمانه که دیگر دری نگشاید.ایزد هرگز دری نبندد بر تو تا صد دیگری به بهتری نگشایدWhat is told in the ear of a man, is often heard a hundred miles awayحرفی که از دهان بر آید، گرد جهان در آید.Wonders will never cease.معجزه هنوز هم اتفاق می افتد.Water is the best thirst quencherآب بهترین فرو نشاننده عطش است.Want is the mother of industryاحتیاج مادر اختراع است.What is taken in with the milk only goes out with the soul.با شیر اندرون شده با جان بدر شود.When drink enters, wisdom departsشراب که از در، در آمد عقل و هوش از کف برفتWorrying never did anyone any goodنگرانی دردی را درمان نمی کند.Wake not a sleeping dogفتنه در خواب است بیدارش مکن.We seek water in the seaآب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم.سالها دل طلب جام جم از ما می کرد وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کردWe cannot learn without pain.بدون رنج و زحمت، علم حاصل نمی شود.We lie loudest when we lie to ourselvesوقتی به خودمان دروغ می گوییم آن را بلندتر فریاد می زنیم.When in doubt do newt/ nothingروزه شک دار نگیر.Who knows he knows nothing knows much.هرگز دل من ز علم محروم نشد کم ماند ز اسرار که معلوم نشدهفتاد و دو سال فکر کردم شب وروز معلومم شد که هیچ معلوم نشدWho knows what tomorrow holds.که داند که فردا چه زاید زمان؛ هیچکس از آینده خبر ندارد.When things got to the worst they will mendتا پریشان نشود کار به سامان نرسد؛ خرابی مقدمه اصلاح است.When angry, count a hundredهر وقت عصبانی شدی یک لیوان آب بخور.What costs little is little esteemed.نداند کسی قدر روز خوشی مگر روزی افتد به سختی کشیWhat can’t be cured must be endured.چو نتوان بر افلاک دست آختن ضروری است با گردشش ساختنWater does not tickle out of his handآب از دستش نمی چکد.Writing of ideas is the capital of futureنگارش اندیشه ها، سرمایه آینده است.Woman’s dreams go by contrariesخواب زن چپ است.Win a few, lose a fewآدم گاه برنده است، گاه بازنده.Words are but wind.حرف باد هواست.Why buy a cow when milk is so cheap.چرا باید یک گاو بخری وقتی که شیر اینقدر ارزان است. ( آفتابه خرج لحیم کردن است )War and love are as full of trouble as pleasureجنگ و عشق هر آنقدر لذت بخش باشند به همان قدر دردسرساز هم هستند.Wear the old coat, but buy the new book.لباس کهنه ات را بپوش اما کتاب تازه بخر.Wake up and smell the coffee.ششدانگ حواس خود را جمع کردنWork one’s fingers to the boneجان کندن؛ سخت کار کردنWarm the cockles of somebody’s heartکسی را خوشحال کردن.Weigh the pros and cons.معایب و محاسن کاری یا چیزی را سنجیدن.Work all the hours God sendsبکوب کار کردن؛ شبانه روز کار کردنWear one’s heart on one’s sleeve.بی شیله پیله بودن؛ صاف و ساده بودنWhen pigs flyخدا را چه دیدی!؛ در همیشه روی یک پاشنه نمی گردد.Win small, win early, win oftenکم ببر، زود ببر، همیشه ببر.When the hell’s frozen overوقت گل نیWho dares to teach must never cease to learn.مدرس نباید از مطالعه و آموختن دست بردارد.Who know who is beautiful and who ugly behind the curtain?کس چه داند که پس پرده که زیباست، که زشت.When the dust has settledوقتی آبها از آسیاب افتاد؛ وقتی سر و صداها خوابید.When it comes to the crunchموقعش که برسد؛ وقتش که برسد.Where there are bees there is honey.تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.Where there is no justice there is no joy.آنجا که عدالت نیست، خوشی هم نیست.A Willing horse is run to death.هر کسی را بهر کاری ساختند.A Word before is worth two after.علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.A Woman conceals what she knows not.مگو از هیچ نوعی پیش زن راز که زن رازت بگوید جمله سربازA Word spoken is past recalling.آب رفته به جوی بر نگردد؛ گذشتهها گذشته است.The Way to get along is to go along.همزیستی در همراهی است.The Wolf may lose his teeth, but never his nature.مار پوست می اندازد، خوی نمی اندازد.When two Sundays meetهر وقت خورشید از مغرب بر آید؛ وقت گل نی.What everybody says must be true.تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.We all make mistakes.انسان جایزالخطاست.Why keep a dog and bark yourself?چرا آدم باید سگ داشته باشد ولی خودش پارس کند.Where there is peace, God is.هر جا که صفا هست در آن نور خدا هست.Where there is love, there is no coercion.هر جا سخن از عشق است زور و اجباری در کار نیست.Whatever comes from a friend is good.هر چه از دوست رسد نیکوست.When I am no more, let happen what mayپس از من کو جهان را آب گیرد.Winning isn’t everything.برد و پیروزی که همه چیز نیست.Winning is earning, losing is learning.پیروزی موفقیت است و شکست تجربه.What soberness conceals, drunkenness reveals.مستی راستی می آورد؛ آدم مست راستگو است.Where ignorance is bliss, its folly to be wiseجایی که جهالت برکت است، دانایی احمقی است.Without sleep, no healthخواب برای سلامتی لازم است.When the shit hits the fanخر تو خر که شد؛ اوضاع شیر تو شیر که شد.What goes up must come down.فواره چون بلند شود سرنگون گردد.A Woman can beat the devil.زن شیطان را هم می تواند شکست دهد؛ شیطان از زن درس می آموزد.A Word before is worth two after.جنگ اول به از صلح آخر.A Wise head keeps a shut mouth.ترا خاموشی ای خداوند هوش وقارست و نا اهل را پرده پوشThe Whole dignity of a man lies in the power of thought.بزرگی هر کس در طرزفکر و تفکر اوست.What is done can’t be undone.چو تیر از کمان رفت نیاید به شست باز.Without justice, courage is weak.بدون عدالت، شجاعت کار ساز نیست.When you play you must pay.بازی اشکنک سر شکستنک هم دارد.هر کس خربزه می خورد پای لرزش هم می نشیند.What goes around comes around.هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت.Where there is love, there is pain.عشق بدون رنج نیست؛ عشق با سختی همراه است.Why should the devil have all the best tunes?خربزه شیرین نصیب کفتار می شود.What is sauce for the goose is sauce for the gander.بر کس مپسند آنچه ترا نیست پسند.When character is lost, all is lost.هیچ چیزی مهم تر از آبرو نیست.Without friends a tree like without roots.آدم بی دوست، مثل درخت بی ریشه است.When ambition ends, happiness begins.پایان جاه طلبی، آغاز خوشبختی است.What a man says drunk, he thinks sober.مستی و راستی.What can you expect from a hog but a grunt?از کوزه همان برون تراود که در اوست.از خوک جز خرخر کردن چیزی نمی توان انتظار داشت.When the drink is in, the truth is out.مستی و راستی.When poverty comes in the door, love goes out the windowفقر که از در درآمد عشق از پنجره بیرون رفت.Write your injuries in the sand, kindness in marbleبدی ها را روی شن بنویس وخوبیها را روی سنگ مرمر.When there is no trust, there is no love.وقتی که اعتماد نباشد عشق هم نیست.Whatever comes up is welcomedهر چه پیش آید، خوش آید.What must be, must beاز تقدیر گریزی نیست؛ آنچه باید بشود می شود.What goes around, comes aroundچیزی که عوض دارد، گله ندارد.Any port in a stormدر بیابان لنگه کفش کهنه نعمت است.Actions speak louder than wordsبه عمل کار برآید به سخندانی نیست.Act so in the Wally that need not fear those who stand on the hillآن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است.As you make your bed you must lie on itخود کرده را تدبیر نیست.Absence makes the heart grow fonderجدایی تا نیفتد دوست قدر دوست کی داند.All good things come to an endچراغ هیچکس تا صبح نمی سوزد.All work and no play make Jacks a dull boyتنوع چاشنی زندگی است.All things come to him who waitsگرصبر کنی زغوره حلوا سازی؛گوساله به روزگار گاوی گردد.All’s fair in love and warدر عشق و جنگ هر کاری رواست.Ask and you shall receiveپرسان، پرسان می توان رفت هندوستان.An Apple a day keeps the doctor awayروزی یک سیب بخور تا از طبیب بدور مانی.April showers bring forth May flowersتا باران نبارد گل نروید.All’s well that ends wellشاهنامه آخرش خوش است؛ جوجهها را آخر پاییز می شمارند.All roads lead to Romeهمه راهها به رم ختم می شود.After a storm comes calmآرامش پس از طوفان می آید.After death the doctorنوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی.All truths will not bear tellingهر حقیقتی را نباید به زبان آورد.Affection blinds reasonمحبت آدم را کور می کند.An Artist lives every whereوجود مردم دانا مثال زر و طلاست که هر کجا برود قدر و قیمتش دانندAll are not hunters that blow the hornهر که ریش دارد بابا نیست؛ هر که شیپور دارد شکارچی نیست.All doors open to politenessادب تاجی است از نور الهی بنه بر سر برو هر جا که خواهیAttack is the best form of defenseدست پیش زوال ندارد؛ حمله بهترین نوع دفاع است.As you sow, as you reapچو دشنام گویی، دعا نشنوی بجز کشته خویش ندروینپندارم ای در خزان کشته جو که گندم ستانی بوقت دروAs the work, so the payمزد خر چرانی، خر سواری است.An Ass is but an ass though laden with goldخر اگر جل اطلس بپوشد باز هم خر است.Art is long, life is shortعلم آمد فراوان ، عمر کوتاه.As you salute, you will be salutedبود حرمت هر کس از خویشتن.کمم گیری کمت گیرم ، نمرده ماتمت گیرم.All things are difficult before they are easyمعما چو حل گشت آسان شود.Action is the proper fruit of knowledgeبار درخت علم ندانم بجز عمل.Adam’s ale is the best brewآب بهترین مشروب است.All are not thieves that dogs bark atهر کسی را که سگ پارس می کند دزد نمی توان گفت.All cats are grey in the darkشب گربه سمور می نماید.All’s fish that comes to the netنگه دار فرصت که عالم دمیست.Appearances are deceptiveظواهر فریبنده اند.Ask no questions and hear no liesنپرس تا دروغ نشنوی.All things are possible with Godخدا برهر کاری تواناست.Adam ate the apple and our teeth still acheچوب دیگران را خوردنAs well be hanged for a sheep as a lambدزد به دار آویخته می شود چه برای یک گوسفند جه برای یک برهّ.The Apple doesn’t fall far from the treeمیوه پای درخت می افتد.The Apples on the other side of the wall are the sweetestمرغ همسایه غاز است.نعمت ما به چشم همسایه صد برابر فزون کند پایهAccidents will happen in the best regulated familiesبا قضا و قدر کارزار نتوان کرد.Accident(s) will happenبا سرنوشت نمی توان جنگید؛ حادثه خبر نمی کند.All men are members of the same bodyبنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرندAll his gees are swanمرغ خودش را غاز می داند.Ask much to have a littleبه مرگ گیر تا به تب راضی شود.All is grist that comes to his millاز تخم مرغ پشم می چیند؛ از آب کره می گیرد.All is for the bestهر چه پیش آید خوش آید.Always have two strings to your bowکار از محکم کاری عیب نمی کند.Abstinence is the best medicineامساک و پرهیز بهترین دارو است؛ سلامتی تن در پرهیز است.Accusing the times is but excusing ourselves.از ماست که بر ماست؛ خود کرده را تدبیر نیست.Adversity often leads to prosperityبنیاد غم وشادی بس دیر نمی پایدهر صبح ز پی شامی، هر شب سحری داردAfter night comes the dawnای دل صبور باش و نخور غم که عاقبتاین شام صبح گردد و این شب سحر شودAfter sorrow comes joyدر پس هر گریه آخر خنده ایست مرد آخربین مبارک بنده ایستAnswer one in his own language.کلوخ انداز را پاداش سنگ است؛ جواب های، هواست.April and May are the keys of the yearسالی که نیکوست از بهارش پیداست.All covet, all loseآدم حریص همیشه محروم است.All fellows in footballبازی اشکنک، سر شکستنک دارد.Any time means no timeهر وقت به معنای هیچ وقت است.All clouds bring not rainنه آبستن درّ بود هر صدف؛ هر ابری باران ندارد.All talk and no trouserبه عمل کاربرآید به سخندانی نیست.All that glitters is not goldهر درخشنده ای طلا نیست؛ هر گردی گردو نیست.Anger has no eyesخشم کار شیطان است؛ خشم چشم و گوش ندارد.At foot of the candle it is darkپسر کفاش همیشه پا برهنه است؛ پای چراغ تاریک است.Absence sharpens love, presence strengthens itدوری و دوستی؛ با اهل زمانه صحبت از دور خوش است.All things must passهر چیزی پایانی دارد.All you need is loveهر انسانی به محبت نیاز دارد.The entire world loves a loverطفیل هستی عشقند آدمی و پری.Act quickly, think slowlyخوب تامل کن، زود دست بکار شو.Act today only tomorrow is too lateکار امروز به فردا مفکن.Advice most needed is least heededپند گفتن با جهول خوابناک تخم افکندن بود در شوره زاربا سیه دل چه سود گفتن وعظ نرود میخ آهنی در سنگAll frills and no knickersپز عالی، جیب خالی.All flowers are not in one gardenهمه گلها در یک باغ پیدا نمی شوند.After dinner sit a while, after supper walk a mileبعد ازخوردن نهاراستراحت کن، بعد ازخوردن شام قدم بزن.As poor as a church mouseدر هفت آسمان یک ستاره نداشتن؛ گورم کجاست که کفنم باشد.As soon as a man is born, he begins to dieانسان از لحظه تولد به سوی مرگ گام بر می دارد.Adventures are to the adventurousآدم ماجراجو در کمین خطر است؛ مارگیر را مار می کشد.Adversity makes strange bedfellowsفقر و نداری دوستان را هم بیگانه می کند.An Army marches on its stomachسپاه بی خزینه نتوان داشت.As the twig is bent, so is the tree inclinedنهد شاخ پر میوه سر بر زمین.درخت هر چه بارش بیشتر می شود سرش فروتر می آید.All truths are not to be toldهر حقیقتی را نباید بر زبان آورد.Anger is momentary madnessخشم نوعی جنون آنی است؛ خشم دیوانگی کوتاهی است.Argue the tossیکی به دو کردن؛ دهن به دهن شدنAs you bake, so shall you brew?آشی است که خودت پخته ای.چو تو خود کنی اختر خویش را بد مدار از فلک چشم نیک اختریAsk a silly question and you get a silly answerسوال احمقانه بپرس تا جواب اخمقانه بشنوی.All abroad and nothing at homeپز عالی، جیب خالی.Age and wedlock tame man and beastپیری و ازدواج آدم را رام و مطیع می کند.Appetite comes with eatingاشتها زیر دندان است.Agree to differ/disagreeعیسی و موسی هر کدام به دین خود بودنAll for one and one for allغم جمله خور در هوای یکی مراعات صد کن برای یکیAll cat’s love fish but hate to get their paws wetهرکه را طاووس خواهد جور هندوستان کشد.All hat no cattle; all frills no knickers; all sizzle no steak.از سرمایه و عمل خبری نبودنAlways care about your flowers and friendsهمیشه مواظب دوستان و گلهای خود باشید.The Anvil fears no blowsاز آن بیدها نیست که با این بادها بلرزد.Anger edges valorخشم به آدم شجاعت می بخشد؛ خشم شمشیر تیز و برّان است.Always look both ways before crossing the streetاحتیاط به خرج دادن؛ با احتیاط عمل کردنAdvice is cheapنصیحت خرجی ندارد.All men are mortalهمه انسانها فناپذیر هستند.All experience is education for the soulهمه تجربه ها جهت تربیت روح و نفس است.All days are short to industry and long to idlenessزمان برای آدم بیکار خیلی به کندی می گذرد.All things grow with time except griefگذشت زمان از شدت غم و اندوه می کاهد.Absence increases sorrowغیبت طولانی باعث افزایش اندوه می شود.Prevention is better than cureپیشگیری بهتر از درمان است.Practice makes perfectکار نیکو کردن از پر کردن است.The Pen is mightier than the swordتیغ علم از تیغ آهن تیزتر بل ز صد لشکرظفر انگیز ترPeople who live in glass houses shouldn’t throw stoneعیبجو عیب خودش را نمی بیند.Precious good are contained in small parcelsکوتاه خردمند به از نادان بلند است.An Ounce of prevention is better than a pound of cureجنگ اول به از صلح آخر؛ علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.One who acts through another, acts through himselfهر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنیOne can not put the clock/time backزمان گذشته نیاید به بر؛ گذشته ها گذشته است.Old habits die hardمار پوست بگذارد و خوی نمی گذارد.Never too old to learnبرای آموختن هیچ وقت دیر نیست.No man can serve two mastersنی شود هم خدا را خواست و هم خرما را.Necessity is the mother of inventionاحتیاج مادر اختراع است.No gain without painبه رنج اندر است ای خردمند گنج نیابد کسی گنج نابرده رنجMake haste slowlyعجله کار شیطان است.Marry in May, run for ayeهر چیز به وقت خویش نیکوست.Moderation in all thingsدر همه کارها میانه گزینی باید کرد.Measure is medicineاندازه نگه دار که اندازه نیکوست.The Morning sun never lasts a dayچراغ هیچکس تا صبح نسوزد.Man is to man a wolfانسان گرگ انسان است.A Man’s best friends are his ten fingersکس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.Much coin, much careسر بزرگ بلای بزرگ دارد.Men are not anglesانسان فرشته نیست؛ بشر جایزالخطاست.Locking the stable door after the horses is goneتریاق را بعد از مردن مار گزیده آوردننوشدارو پس از مرگ سهراب آوردنLet the dead bury their deadخفته را خفته کی کند بیدار.Lightning never strikes in the same place twiceخانه دزد زده ایمن است؛ صاعقه دو بار در یک جا نمی زند.Let sleeping dogs lieچوب در لانه زنبور نکن؛ فتنه در خواب است بیدارش مکن.Let bygones be bygonesگذشته ها گذشته است؛ آن قدح بشکست و آن پیمانه ریخت.Least said, soonest mendedبا آنکه سخن به لطف آب است کم گفتن هر سخن صواب استLook before you leapزرع نکرده پاره نکن؛ بی گدار به آب نزن.A Leopard cannot change its spotsعاقبت گرگ زاده گرگ شود گر چه با آدمی بزرگ شودKings have long armsهر که را زور در بازوست، زر در ترازوست.Killing no murderهیچ خونی به ناحق ریخته نمی شود.Kill two flies with one flapبا یک تیر دو نشان زدنKill the goose that lays the golden eggsمرغ تخم طلا را کشتن؛ نان خود را آجر کردنKnowledge is powerبالاتر است آنکه داناتر است.Jack of all trades, master of noneآدم همه کاره، هیچ کاره است.A Jar’s mouth may be stopped, a man’s cannotدر دروازه را می توان بست، ولی دهان مردم را نمی شود بست.کام و دم مار و نیش کژدم بستن بتوان، نتوان زبان مردم بستنJudge not, that ye be not judgedعیب تو خواهی نگوید کس، عیب کس نگو.Justice is half religionانصاف ، نصف ایمان است.A Jealous man is the keeper of his wealthبخیل برای ثروت خود نگهبان است.Joy surfeited turns to sorrowآب ار چه زلال خیزد از خوردن پر ملال خیزدJam tomorrow and jam yesterday, but never jam todayامروز نقد، فردا نسیه.Jack is as good as his masterگفت و خوش گفت پیر برزیگر آنچنان مادر این چنین دخترJuke and let the jaw go byرطب خورده منع رطب چون کند.A Joint pot does not boilکه دیگ شراکت نیاید به جوش.Just what the doctor orderedهمین و می خواستیم.The Jewel in the crownگل سر سبد بودن، سر گل بودنJust the ticketخود خودش است.The Joker in the packعنصر ناسازگاربودن؛ وصله ناجور بودنJump in at the deep endخود را به دردسر انداختنIt’s easy to be wise after the eventمعما چو حل گشت آسان شود.It’s a long lane that has no turningدر همیشه روی یک پاشنه نمی چرخد.If a thing worth doing, it is worth doing wellکارنیکو کردن از پر کردن است؛ کار را که کرد آنکه تمام کرد.If at first you don’t succeed, try, try againاگر بار اول موفق نشدی دوباره بکوش و بکوش و بکوش.If you can’t lick/beat them, join themجنگ و زور آوری مکن با مستپیش سر پنجه در بغل نه دستHe who pays the piper calls the toneهر چقدر پول بدهی همان قدر آش می خوری.Half a loaf is better than none/no breadکاچی به از هیچی است.A Hungry man is an angry manآدم گرسنه ایمان ندارد.He has a loose tongueآدم دهن لقی است.Haste makes wasteعجله کار شیطان است؛ شتاب کلید اندوه است.He who hesitates is lostکارها به صبر بر آید و مستعجل به سر در آید.Honesty is the best policyدرستی بهترین سیاست است.A Good wine needs no bushاگرهست مرد از هنر بهره ور هنر خود بگوید نه صاحب هنراگر مشک خالص نداری، مگوی ورت هست خود فاش گردد ببویGive a dog a bad name and hang himگر سر آزار داری، بهانه بسیار داری.God help those who help themselvesاز تو حرکت، از خدا برکت.Great promise, small performanceسنگ بزرگ علامت نزدن است.Faint heart never won fair ladyعروس ملک کسی در کنار گیرد تنگکه بوسه بر لب شمشیر آبدار نهدThe First blow is half the battleضربه اول نیمی از مبارزه است.Fair exchange, no robberyآنچه عوض دارد گله ندارد.A Fault confessed is half redressedگنه را عذر شوید جامه را آب.اعتراف به خطا نیمی از بخشودگی است.Every dog is a lion at homeسگ در خانه صاحبش شیر است.Every light has its shadowهر گلی را خزانی در کمین است.Either win the saddle or lose the horseیا سر می رود یا کلاه می آید.The End justifies the meansهدف وسیله را توجیه می کند.Experience is the mother/father of wisdomتجربه مادر/پدر خرد است.Experience is the best teacherتجربه بهترین معلم است.Deeds not wordsآزادگی مرد بکار است نه گفتار آن به که عمل باشد و گفتار نباشدDo well and have wellهر که به نیکی عمل آغاز کرد نیکی او روی بدو باز کردDivide and ruleتفرقه بیانداز و حکومت کن.The Darkest hour is that before downنومید مشو ز چاره جستن کز دانه شگفت نیست رستنDon’t put off for tomorrow what you can do todayکار امروز به فردا مفکن.A Door must either be shut or openنمی شود هم خدا را خواست و هم خرما را.A Desperate man needs no helpاز جان گذشته را به مدد احتیاج نیست.Don’t cry over split milkطرب نوجوان ز پیر مجو که دگر ناید آب رفته بجویBad actions lead to worse reactionهمینت پسند است اگر بشنوی که گر خار کاری، سمن ندرویBetter bad now than worse laterجنگ اول به از صلح آخر.Bad news travels fastخبر بد زود پخش می شود.A Bad workman blames his toolsعروس نمی تواند برقصد می گوید زمین کج است.Barking dogs seldom biteسگ لاینده، گیرنده نبود.Birds of a feather flock togetherکبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پروازBargain is bargainحساب حساب است، کاکا برادر.The Best of friends must be apartخورشید رخا ز بنده تحویل مکن این دخل مرا به هجر تبدیل مکنخواهی که ز من جدا شوی بی سببی خود دهر جدا کند تو تعجیل مکنCross the stream where it is shallowestگره کز دست بگشاید چرا آزار دندان را.Charity begins at homeچراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.Cowards die many times before their deathsآدم نترس یکبار می میرد آدم ترسو هزار بار.هر که ترسید مرد ، هر که نترسید برد؛ ترس برادر مرگ است.Cut the cackle and come to the hosesدو صد گفته چون نیم کردار نیست.Cross the bridge when one comes to itچو فردا شود فکر فردا کنیم.Clothes do not make the manآدم را به جامه نشناسند؛ لباس طریقت به تقوا بود
راهنما و روشهای تهیه مجموعهها:
چطور مجموعه برای من ارسال می شود؟
ضرب المثل ایرانی درباره ی شجاعت
چطور می توانم هزینه را پرداخت کنم؟
روشهای تهیه برای دوستان خارج از ایران
تماس الکترونیکی و ایمیل به ما
تماس تلفنی با ما
پاسخ به پرسش های متداول
تنها از سایت های داراینماد اعتماد الکترونیکیبا اطمینان خرید کنید.
شعر و داستان
جملات شجاعت، نترسیدن و دلیر بودن را از بزرگان در این قسمت گردآوری کرده ایم. این سخنان که انگیزشی هستند به شما انرژی می دهند و مرور آنها باعث می شود که از مشکلات کوچک و بزرگ زندگی نترسید.
مردان شجاع فرصت می آفرینند ترسوها و ضعفا منتظر فرصت می نشینند .
گوته
*
*
مرد دلیر بهنگام ستیز و نبرد ، همراهانش را نمی شمارد .
ارد بزرگ
*
*
ضرب المثل ایرانی درباره ی شجاعت
*
*
شجاعت مانند عشق ، از امید تغذیه می شود .
بناپارت
*
*
آدم شجاع یکبار می میرد ولی ترسو هزار بار .
الین چانک
*
*
*
*
آنکه را سخاوت است به شجاعت حاجت نیست .
سعدی
*
*
مهارت دریانورد در طوفان و شجاعت سرباز در میدان جنگ، ظاهر می گردد، باطن و سیرت مردم را در حین بدبختی و مصیبت آنها ، می توان شناخت.
دانیال حکیم
*
*
*
*
شجاعت داشته باش تا با حقیقت رو به رو شوی .
استون
*
*
برای ازدواج کردن، بیش از جنگ رفتن، شجاعت لازم است.
کریستین
*
*
*
*
شجاعت حقیقی ،موفق شدن بر شداید زندگی است .
ناپلئون
*
*
از ابرانسان است که انسان های برتر دلگرمی و شجاعت می گیرند .
فردریش نیچه
*
*
*
*
پیش نیاز رسیدن به دلیری و بی باکی ، یافتن آرمان و خواسته ای هویدا است .
ارد بزرگ
*
*
هیچ گاه از داشتن دشمن نترس ، از انجام ندادن درست آرمان های خویش بترس .
ارد بزرگ
*
*
*
*
مردان شجاع فرصت می آفرینند ترسوها و ضعفا منتظر فرصت می نشینند .
گوته
*
*
کین خواهی از خاندان یک بدکار ، تنها نشان ترس است ، نه نیروی انسانهای فرهمند .
ارد بزرگ
*
*
*
*
در غرب دلبستگی ما به موفقیت باعث سست شدن ما در خطر کردن می شود. آنچه از این خطر کردن می آموزیم به آن موفقیت می ارزد. و این ترس از شکست است که تعیین می کند که بیاموزیم یا نه؟ .
پارکر پالمر
*
*
در دنیا فقط از یک چیز باید ترسید و آن خود ترس است .
ناپلئون بناپارت
*
*
*
*
سربازی که می ترسد ، جان خود و دیگر سربازان را به خطر می افکند .
ارد بزرگ
*
*
آدمیان ترسو و ناکارآمد خود را در دنیایی صوفیانه قهرمان می بینند . ارد بزرگ
*
*
اگر به راه خطا رفتی از بازگشتنش مترس .
کنفوسیوس
*
*
تنها راه غلبه بر ترس روبرو شدن با آن است. ما غالبا به طرف حوادثی کشیده می شویم که از رویارو شدن با آنها وحشت داریم.بنابراین اگر از تنهایی بترسید تنهایی را برای خود به ارمغان می آورید. اگر از بدهکار بودن بترسید به احتمال زیاد با تمام زیر و بم آن آشنا خواهید شد. اگر از دستپاچگی و پریشان حالی واهمه داشته باشید همان را تجربه خواهیدکرد. این، روش زندگی برای تشویق ما انسانها به رشد کردن است.
آندرو متیوز
*
*
*
*
اگر توجه مان را به چیزی جلب کنیم که از آن وحشت داریم ، بطور قطع همان بلائی را که از آن می ترسیم ، به سرمان می آید .
آنتونی رابینز
*
*
اگر از شما بپرسند که در این جهان در انتظار چه هستید چه پاسخ خواهید داد؟ اگر از اشخاص عادی باشید “که نود و نه درصد مردم از اشخاص عادی هستند” خواهید گفت که من دراین دنیا انتظار دارم که پس از مرگ مستقیما وارد بهشت شده ودر حالی که عمر جاویدان خواهم داشت تا پایان عالم اغذیه لذیذ بخورم و از لذت عشق و شهوت برخوردار شوم و آهنگ های طرب انگیز بشنوم و … ولی غافل از این هستید که پس از رفتن در بهشت و داشتن عمر و جوانی همیشگی که هرگز دچار خزان پیری و بیماری نخواهید گردید دیگر از خوردن و نوشیدن و خوابیدن و شهوترانی لذت نخواهید برد و بزودی زندگی یک نواخت بهشت شما را خسته و کسل خواهد کرد زیرا چیزی که در این دنیا خوردن و خوابیدن و غیره را برای شما لذت بخش کرده ترس از مرگ و از دست دادن این لذات است و روزی که این لذات جاوید شد یعنی مرگ برای شما وجود نداشت همه چیز عادی خواهد گردید! در جای دیگر گفته ام که اگر شما را به بهشت ببرند پس از یکسال اقامت کسل شده و از در بهشت خارج گردیده و در جستجوی نقطه دیگری هستید که تغییری در زندگی شما بدهد!!!
موریس مترلینگ
*
*
بزرگترین اشتباهی که کسی مرتکب می شود , این است که دائم از اشتباه کردن بترسد .
آلبرت هوبارد
باید از بدی کردن بیشتر بترسیم تا بدی دیدن.
ابوالعلا
*
*
آنکه به خرد توانا شد ، ترس برایش نامفهوم است .
ارد بزرگ
*
*
از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت . جوانی که از آرمانهای بزرگ فاصله گرفت نه تنها کمک جامعه نیست بلکه باری به دوش هموطنانش است.
نادر شاه افشار
*
*
هرگز اجازه ندهید ترس شما را به ” بی تفاوتی ” سوق دهد .
باربارا دی آنجلیس
*
*
از آهسته رفتن نترس ، از بی حرکت ایستادن بترس .
مثل چینی
*
*
*
*
گفتگو با آدمیان ترسو ، خواری بدنبال دارد.
ارد بزرگ
*
*
از آه و نفرین بزرگان و ریش سفیدان هر ایلی باید ترسید .
ارد بزرگ
*
*
چاره ترس روبرو شدن با چیز ترس آور و تماشای آن است .
روتر فورد
*
*
آنکه از دشمن داشتن می ترسد ، هرگز دوست واقعی نخواهد داشت .
هزلت
*
*
از دشمن خودت یکبار بترس و از دوست خودت هزار بار.
چارلی چاپلین
*
*
آدم شجاع یکبار می میرد ولی ترسو هزار بار .
الین چانک
*
*
*
*
کسی که از مرگ می ترسد از زندگی لذت نتواند برد.
اسپانیولی
*
*
مرد بزرگ , غمخواری و تشویش نشان نمی دهد , عاقل است و تردید ندارد , شجاع است و نمی ترسد .
کنفوسیوس
{{ successMsg }}
{{ errorMsg }}
لطفا کدی که برای شما ارسال شده است را وارد کنید.
ضرب المثل ایرانی درباره ی شجاعت
بنظر میرسد شما قادر به دریافت پیامکهای ما نیستید!
لطفا برای فعال سازی کد
{{ receive_code }}
را از طریق شماره
{{ identity }}
به شماره
10001883
ارسال کنید.
منتظر بمانید تا فعال سازی انجام شود!
لطفا برای حساب خود رمز عبور وارد کنید.
لطفا کدی که برای شما ارسال شده است را وارد کنید.
بنظر میرسد شما قادر به دریافت پیامکهای ما نیستید!
لطفا برای فعال سازی کد
{{ receive_code }}
را از طریق شماره
{{ identity }}
به شماره
10001883
ارسال کنید.
منتظر بمانید تا فعال سازی انجام شود!
لطفا برای حساب خود رمز عبور وارد کنید.
برای استفاده بسیاری از امکانات گاما و خیلی از وبسایت ها باید جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
برای این کار باید به تنظیمات مرورگر خود مراجعه کنید.
در صورت نیاز به راهنمایی اینجا کلیک کنید..
{{ total }} مورد پیدا کردم!
نمونه سوال+30,000
محتوای آموزشی+3,500
پرسش و پاسخ+2,500
آزمون آنلاین+1,500
درسنامه آموزشی +1,000
مدرسه یاب+130,000
نمونه سوال
محتوای آموزشی
پرسش و پاسخ
آزمون آنلاین
درسنامه آموزشی
مدرسه یاب
معلم خصوصی
0