ضرب المثل ایرانی در مورد شجاعت

دوره مقدماتی php
ضرب المثل ایرانی در مورد شجاعت
ضرب المثل ایرانی در مورد شجاعت

▪ مردی که تبسم کردن نمی‌تواند نباید وارد هیچ دکانی شود.
مثل چینی
▪ هر وقت که شادی تو ناراحتی دیگران را به‌وجود آورد، منتظر انتقام باش.
مثل فرانسوی
▪ بی‌رفیق شجاع، شجاعت ممکن …

ضرب المثل می تواند یک بیت شعر یا فقط یک مصراع شعر یا جمله ای معروف باشد که به قصه ای عبرت آمیز یا گفتاری نکته آموز اشاره می کند و جای توضیح بیشتر را می گیرد .در همه زبانهای دنیا ضرب المثل فراوان است بعضی از مثل ها در همه زبانها به هم شباهت دارند. در این بخش از سایت نمناک شما را با تعدادی از ضرب المثل های خارجی آشنا می کنیم.

 

مردی که تبسم کردن نمی تواند نباید وارد هیچ دکانی شود.مثل چینی

هر وقت که شادی تو ناراحتی دیگران را به وجود آورد، منتظر انتقام باش.مثل فرانسوی

ضرب المثل ایرانی در مورد شجاعت

دوره مقدماتی php

بی رفیق شجاع، شجاعت ممکن نیست.مثل آلمانی

 

خون شهدای یک قرن، چشمه ای است که نسل های قرون دیگر را سیراب می کند.مثل آلمانی

تدبیر، ارزنده تر از زور است.مثل آفریقایی

 

درستکاری، بهترین سیاست است.مثل انگلیسی

 

مادامی که از رودخانه بیرون نیامده ای، سربه سر تمساح مگذار.مثل آفریقایی

 

آدمی نباید با دست برهنه مار بگیرد.مثل یوگسلاوی

 

اگر نمی خواهی سگ تو را گاز بگیرد، با دمش بازی مکن.مثل آفریقایی

 

اگر عیوب خودمان را به خاطر داشته باشیم، عیوب دیگران را از یاد می بریم. مثل عربی

 

 

برای فرار از دود، وارد آتش مشو.مثل آ ذربایجانی

 

 

 

از درخت سکوت، میوه آرامش آویزان است. مثل عربی

 

اگر می خواهی عاقل شوی، بنشین و گوش کن. مثل آفریقایی

انسان باید با دیگران کم و با خودش زیاد حرف بزند. مثل دانمارکی

تو ارباب سخنانی هستی که هنوز نگفته ای، ولی حرفهایی که زده ای ارباب تو هستند. مثل عربی

 

 

جواب ندادن هم جوابی است. مثل دانمارکی

 

دهان، پاها را حمل می کند. مثل ایتالیایی

 

 

 

سکوت، کلامی است بدون صرف انرژی. مثل هندی

 

کسی که سکوت می کند از خطر برحذر است. مثل آفریقایی

 

۱- صابوش به جامه‌ی کسی خوردن : یعنی ضرور و زیان به او هم رسیده.

۲-صد تا چاقو بسازه ، یکیش دسته نداره : یعنی هیچوقت به‌حرفش اعتماد نکن.

۳- صورتش را با سیلی سرخ نگاه می دارد : کنایه از کسی که همیشه ظاهرش را حفظ می کند.

۴- صبر ،‌کلید کارهاست : یعنی عجله کردن در کارها اصلاً جایز نیست .

۵- صیاد بی روزی در دجله نگیرد و ماهی بی اجل بر خشک نمیرد: روزیضرب المثل ایرانی در مورد شجاعت

۶- صبر ایوب

 

۷- صلاح مملکت خویش خسروان دانند.

 

۸- صاحب دلی به مدرسه آمد ز خانقاه شکست عهد صحبت اهل طریق را: پیمان شکنی.

۹- صدا از ته چاه بر آمدن.

 

۱۰- صلح دشمن چو جنگ دوست بود.

 

۱- ضرر تلخه: یعنی ضرر و زیان حتی اگر خیلی کم هم باشد با این حال ناراحت کننده است.

۲- ضرب ، ضرب اول: در مبارزه آن کسی برنده است که ضربه اول را زده باشد.

۳- ضامن روزی بود روزی رسان.

 

۴- ضعیفی که با قوی دلاور کند یاد دشمن است در هلاک خویش: هرکس باید به توان خودش کاری را انجام دهد.

۱- طاقتم طاق شد: بیش از این تحمل ندارم ، صبرم تمام شده است.

۲- طوطی وار یاد گرفتن: یعنی بدون این که معنی اش را بداند این حرف را زده است.

۳- طبل توخالیست: فقط داد و فریاد می زند و گرنه چیزی بارش نیست.

۴- طاووس‌رابه‌نقش ونگاری‌که هست‌خلق‌تحسین‌کنند: واوخجل ازپای‌زشت‌خویش.

۵- طلب کردم زدانایی بکی پند مرا فرمود با نادان مپیوند.

۶- طمع را سه حرف است هر سه تهی.

 

۷- طبالی به که بطالی

 

۱- عاقبت جوینده یابنده بود: کسی که تلاش می کند به مقصودش می رسد.

۲- عقل اون پاره سنگ بر می داره: عقل ندارد.

 

۳- عجله کار شیطونه: عجله کار درستی نیست.

 

۴- عاقبت حق به حقدار رسید: همیشه در سرانجام هر کار کسی که حق دارد برنده است.

۵- عالم نا پرهیزگار کور شعله دارست: عالم ناپرهیزگار.

۶- عالم از بهر دین پروردن است نه از بهر دنیا خوردن.

۷- عالم بی عمل به چه ماند گفت به زنبور بی عسل: عالم بی عمل.

۸- عاقلان را یک اشارت بس بود.

 

۹- عروس تعریفی آخرش شلخته در می آید.

 

۱۰- عطای او را بلقای او بخشیدم: افردای که خیر و شر آنها یکی است.

۱- فیلش یاد هندوستان کرده: یاد خبری دور افتاده است.

۲- فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه: هیچ گاه از ظاهر کسی نمی توان قضاوت کرد.

۳- فردا هم روز خداست: یعنی اجبار نیست که همه کارها را امروز بکنید.

۴- فلانی اجاقش کوره: منظور از کسی است که بچه دار نمی شود.

۵- فرو مایه هزار سنگ بر می دارد و طاقت سختی نمی آورد. تحمل و طاقت.

۶- فرق است میان آنکه یارش در بر آنکه دو چشم انتظارش بر در: انتظار.

۷- فهم سخن چون نکند مستمع قوت طبع از متلکم بجوی.

 

۸- فکر نان کن که خربزه آب است: به فکر نان درآوردن باش که خربزه آب است و شکم را سیر می کند.

۱- قدر زر ، زرگر شناسد ، قدر گوهر ، گوهری: ارزش هر چیزی را خبره آن می داند نه دیگران.ضرب المثل ایرانی در مورد شجاعت

۲- قصاص در این دنیاست: یعنی هر کس نتیجه اعمال خود را در زندگی می بیند.

۳- قاشق نداره آش بخورد: کنایه از شخص بینهایت تهیدست است و وسیله لازم را دراختیار ندارد.

۴- قوز بالاقوز: کار را خراب تر از آنچه که بود کردن.

۵- قرص خورشید در سیاهی شد یونس اندر دهان ماهی شد.

۶- قرآن بر سر زبان است و در میان جان: دیانت

 

۷- قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید: قدر عافیت.

۱- کوه به کوه نمی رسد آدم به آدم می رسد: آدم می تواند تلافی کند.

۲- کبکش خروس می خونه: خیلی خوشحال است.

 

۳- کوگوش شنوا: گوش ندادن به حرف.

 

۴- کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد: خیس بودن.

 

۵- کارها به صبر برآید و مستعجل به سر در آید: صبر.

 

۶- کس نبیند بخیل فاصل را کر نه در عیب گفتنش کوشد ور کریمی دو صد گز دارد کرمش عیبها فرو پوشد: افراد فاصل.

۷- کرم بین و لطف خداوند گار گر بنده کرده است و او شرمسار.

۸- کند همجنس با همنجنس پرواز: هر کسی با مثل خودش رابطه دارد.

۱- گر صبر کنی ز غوره حلوا سازم: صبر کردن.

 

۲- گاومون زائیده: دردسر به سراغ آدم آمدن.

 

۳- گاو پیشانی سفید است: همه کس و در همه جا او را می شناسند.

۴- گاو بی شاخ و هم: یعنی انسان قوی و هیکل دارد.

 

۵- گر از بینی دیگر شد هلاک مرا هست بطراز طوفان چه باک

۶- گر دست فتاده ای بگیری مردی ور بر کسی خرده نگیری مردی

۷- گربه شیر است در گرفتن موش لیک موش است در مصاف پلنگ

۸- گاه باشد در کودکی نادان بغلسط بر هدف زند تیری

۹- گرت از دست برآید ذهنی شیرین کف مردی آن نیست که مشتی بزنی بر دهنی

۱۰- گرگ که پیر می شود ، رقاص شغال می شود: هر آدم شروری ، در روزگار پیری دست آموز دیگرانست

۱- لگد به بخت خود زدن: در مقابل خود ایستادن

 

۲- نقش دادن: کاری به طول انجامیدن

 

۳- لبش بوی شیر می دهد: هنوز طفلی بیش نیست

 

۴- همه مهربانتر از مادر: تملق کردن

 

۵- لذتی که در بخشش هست در انتقام نیست: هیچگاه وقتی می توان ببخشی انتقام نگیر

۱- مرغ همسایه غاز است: نا آگاهی

 

۲- ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است: وقت داشتن

۳- ماست را کیسه کردن: گول زدن

 

۴- مرغ یک پا داره: لجبازی کردن

 

۵- مار تو آستین پرورش دادن: کسی که زیان و ضرر می زند را بزرگ کردن

۶- مار خورده و افعی شده: خیلی باهوش و زیرک است

 

۷- مگواندوه خویش با دشمنان که لامول گویند شادی کنان: دشمنی

۸- مال از بهر آسایش عمر است نه عمر از بهر گرد کردن مال: آسایش

۹- مورچگان را چو بود اتفاق شیر ژیان را به راننده پوست

۱۰- مزن بی تأمل بگفتار دم نگو گوی گردوگوئی چه غم

۱۱- مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد

 

۱۲- مسکین خر اگر چه تمیز است چون با رهمی برد عزیز است:زحمتکش

۱- نفس از جای گرم برآمدن: در مورد شخصی گفته می شود که بی خیال مستمندان باشد.

۲- نم پس نمی دهد: کارش عیب و ایراد ندارد

 

۳- نخود هر آش شدن: فضول بودن

 

۴- نور علا نور بودن: کار خیل خوب بودن

 

۵- نان خود خوردن و نشستن به که کمر زرین بستن و به خدمت ایستادن: قناعت

۶- نصیحت پادشاهان کردن کسی رامسلم بود که نیم سرندارد یاامید. کاربیهوده

۵- ندانستی که بینی بر پای چو در گوشت نیامد مردم

 

۶- نماند به ستمکار بد روزگار بماند بر او لعنت پایدار

۷- نان از برای کنج عبادت گرفته اند صاحب دلان به کنج عبادت برای نان: سوء استفاده

۸- نا بینا به کار خویش بیناست.

 

۱- وجود یکی است ولی شکم دوتاست: یعنی دو نفر هر چقدر به یکدیگر نزدیک باشند باز هم از هم جدا هستند.

۲- وقت نداره سرشو بخارونه: منظور آنست که گرفتار است.

۳- وین شکم بی هنر پیچ ، پیچ صبر ندارد که بسازد به هیچ

۴- وقت ضرورت چون نماند گزیر دست‌بگیردسرشمشیرتیز: ضرورت‌کارواجب

۵- وفاداری مدار از بلبلان چشم که هردم بر گلی دیگر سرآیند: وفاداری

۱- هر پستی ، بلندی دارد: بعد از هر سختی آسانی هست.

۲- هادی ، هادی اسم خود بر ما نهادی: یعنی که به ارتکاب عمل خلافی دست زده ای و مرا بدان متهم می کنی.

۳- هشتش گرو نهش است: آه در بساط ندارد.

 

۴- هر که بامش بیش ، برفش بیشتر: هر کس کار بیشتری کند بهره بیشتر می‌برد.

۵- هرکه درحال‌توانایی نکوئی‌نکند ازوقت ناتوانی‌سختی ببیند: انجام‌کارخوب

۶- هرکه در زندگانی نانش بخورند چون بمیرد نامش نبرند: حسنت در این دنیا

۷- هر که آمد عمارتی تو ساخت رفت و منزل بدیگری پرداخت

۸- هر که نان از عمل خویش خورد منت از حاتم طائی نبرد

۹- هر که با بزرگان ستیز و خون خود ریزد: پا از گلیم خود دراز کردن

۱۰- هر جا سر است سخن است.

 

۱۱- هر که نان از عمل خویش خورد منت از حاتم طائی نبرد

۱- یکی به دو کردن: جر و بحث کردن

 

۲- یک دست صدا نداره: باید با دیگران متحد بود

 

۳- یک من ماست چقدر کره می دهد: تلافی کردن

 

۴- یک پاش لب گور است: پیر است

 

۵- یک خلعت زیبا به از هزار خلعت زیبا

 

۶- یزدان کسی را که دارد نگاه نگردد ز سرما و گرما تباه

۷- یاردیرینه‌مراگونه‌زبان توبه مده که مراتوبه‌شمشیری نخواهدبودن: سرسختی

۸- یک تیر و دو نشان: با یک کار به دو نتیجه رسیدن

 

۹- یاسین به گوش خر خواندن: پند بی فایده به کسی دادن

۱۰- یک چشم گریان و یک خندان: در مورد کسی گویند که دو گانه عمل می کند.

 

قیمت : ضرب المثل در باره شجاعت 15000 تومان

 

تحویل رایگان بـه سراسر ایران | پرداخت هزینـه درب منزل بعد از تحویل کالا

 

پکیجی کامل از زندگینامـه شاهان ایران باستان و ضرب المثل های ایرانی با تهیـه این مجموعه شما مـی توانید کتابهای زیر را درون اختیـار داشته باشیدکشفیـات،ابداعات و اختراعات ایرانیـان قبل از اسلام- کوروش بزرگ و منشور حقوق بشر او-داریوش بزرگ و حفر کانال سوئز-خشایـار شاه پادشاهی کـه به روی دریـا پل زد-اسکندر مقدونی و جنایـات و فجایع او درون ایران و جهان-اشکانیـان مردمـی شجاع از خراسان بزرگ-شاپور اول فاتح جنگهای ایران و روم-شاپوور دوم (ذوالاکتاف)- از بهرام گور که تا خسرو پرویز-ضرب المثل های رایج ایرانی با معانی آنـها

خواهی نشوی رسوا، ضرب المثل در باره شجاعت همرنگ جماعت شو.اگر مـی خواهی وصله ناجوری بین دیگران نباشی حتما خودت را همانند آنان سازی .مانند دیگران شو که تا انگشت نما نشوی.

خوب از آب بیرون درآمده است.این کار خیلی تمـیز و با سلیقه و عالی ساخته و پرداخته شده است.

خود را از تک و تا نمـی اندازد.با اینکه اوضاعش خوب نیست ولی ظاهرش راخوب حفظ کرده و از خودضعف نشان نمـی دهد.

خودش را بـه آب وآتش مـی زند.برای دستیـابی بـه مقاصد و اهش دست بـه هر کاری مـی زند.

خودش را بـه کوچه علی چپ مـی زند.خود را بی اطلاع از همـه چیز نشان مـی دهد، بـه عمد خود را بـه نفهمـی و ندانستن موضوعی معلوم نشان مـی دهد.

خودش را بـه موش مردگی مـی زند.خود را ضعیف و ناتوان و عاجز نشان مـی دهد.

خودش را پاک باخته است.سخت و به شدت از چیزی ترسیده هست دست و پایش را گم کرده است.روحیـه اش را از دست داده است.

خودش راگم کرده است.اکنون کـه به نان ونوایی رسیده هست دیگر هیچرا نمـی شناسد فراموش کرده کـه قبلاً چه بوده است.

خودش مـی برد خودش مـی دوزد.همـه کار را خودش بـه تنـهایی انجام مـی دهد، بـه نظریـه دیگران هیچ اهمـیتی نمـی دهد، آدمـی خود سر و خود رای است.

خون را با خون نمـی شویند.آدمـی حتما گذشت داشته باشد، هرگز نباید کار زشت را با زشتی پاسخ داد، انتقام جویی کار درستی نیست.

خود کرده را تدبیر نیست.اگری بدون م با دیگران اقدام بـه کاری نادرست و نسنجیده نماید دیگر جای بحث و چاره جویی به منظور او باقی نمـی ماند.

خودم کردم کـه لعنت برخودم باد.از کار نادرستی کـه انجام دادم بشدت پشیمان و نادم هستم.

خوشی زیر دلش زده است.با کارهای احمقانـه ای کـه مـی کند بـه خودش ضرر و زیـان مـی رساند.

خون دل مـی خورد.با سرسختی و مقاومت درون برابر مشکلات و نارسایی ها ، درد و رنج فراوانی را تحمل مـی کند و صدایش هم درون نمـی آید.

خونش بـه جوش آمده است.غیرتی شده است، بسیـار خشمگین وعصبانی شده و قصد درگیری دارد.

خیـال مـی کند تخم دوزرده کرده است.فکر مـی کند کـه کار مـهمـی کرده است.

 

آسمان اهت را لمس کن… دست یـافتنیست…

 

در این بخش آسمونی تعدادی از ضرب المثل های ایرانی را بـه ترتیب حروف الفبا و با معنی به منظور شما عزیزان قرار داده ایم.

ضرب المثل با حرف الف

 

۱- ادب از کـه آموختی از بی ادبان : ضرب المثل در باره شجاعت بادیدن رفتار بی ادبان آن کارها را انجام ندادن.

۲- آب درون هاون کوبیدن : کاربیـهوده انجام .

 

۳- آش کشک ات رو بخوری پاته نخوری پاته : این کار را حتما انجام دهی چه دلت بخواد چه دلت نخواد.

۴- آش دهانسوزی نیست : بسیـار مطلوب و محبوب نیست.

۵- آتیش بیـار معرکه: بهم زنی مـی کند .

 

۶- آتیش زده بـه مالش : هر چی داشته بخشیده .

 

۷- آب از دستش نمـی چکد : خیرش بهی نمـی رسد .

 

۸- آفتاب عمرشبومـه : چیزی بمرگش نمانده .

 

۹- آسمون همـه جاش یـه رنگه: هر جا کـه باشی وضع همـینـه .

۱۰- از این ستون بـه آن ستون فرجی هست : گذشت زمان ممکن هست برای حل مشکل تو مؤثر واقع شود.

۱۱- آب ازآهن جدا : کار د شواری را انجام .

 

۱۲- آب ازدریـا بخشیدن : از مال دیگران بخشیدن و منت نـهادن

۱۳- آب برو ، ضرب المثل در باره شجاعت نان برو تو هم بـه دنبالش برو: جمله ی توهین آمـیزی است.

۱۴- اسب تازی گر ضعیف بود همچنان از طویله ی خربه انتقاد از بی اهمـیت ها

۱۵- آن راکه حساب پاک هست ا ز محاسبه چه باک هست :کسی کـه کارش درون ست هست از حساب و کتاب ترسی ندارد.

۱۶- اندازه نگهدار کلواوشر بواو لا تسرفوا : پرخوری .

۱۷- ای کـه پنجاه رفت و در خوابی مگر این پنج روز را دریـابی : استفاده از اندک فرصت مانده

۱۸- آنروز کـه آواز بود فکر زمستانت هم بود: بـه فکر آینده نبودن

۱۹- آب دریـا بـه دهن سگ نجس نمـی شود : پشت دیگران ازکسی بدگویی .

ضرب المثل با حرف ب

 

۱- بازبان خوش مار را از بیرون مـی کشد: باچرب زبانی کارهای خویش راپیش مـی برد .

۲- بزک نمـیر بهارمـیاد .خربزه با خیـار مـی یـاد: بهی و عده های دورو رازدادن.

۳- بادمجان بم آفت نداره: مقاومت داشتن درون برابر سختی ها

۴- با یک گل بهار نمـیشـه: با یک شخص درستکار دنیـا درست نمـی شود.

۵- با یـه من عسل هم نمـی شود خوردش: بد اخلاق بودن

۶- بـه دعای گربه ی سیـاه ، بارون نمـی باره: خشم خدا نسبت بـه افراد بدکار

۷- برایجزر دیوار خوبه: خیلی بی مصرف است.

 

۸- با یک تیر و دو نشون زدن: با انجام یک کار بـه چند نتیجه عالی رسیدن

۹- باد آورده را باد مـی برد: هر چیزی کـه آسان بدست مـی آید آسان هم از دست مـی رود.

۱۰- بـه در گفت دیوار بشنوه: غیر مستقیم حرف زدن

 

۱۱- بـه نطق آدمـی بهتر هست از دواب ، دواب از تو بـه گر نگویی صواب : استفاده از سخنان خوب درون حرف زدن

۱۲- با هر دست کـه دادی بعد مـی گیری. ضرب المثل در باره شجاعت پاداش حتمـی درون مقابل هر خوبی

۱۳- بزرگی بـه عقل هست نـه بـه سال.در تقابل بین کارها وسخنان خردمندانـه ی خردسال با سخنان وکارهای نابخردانـه ی بزرگسال گفته مـی شود

۱۴- به منظور همـه مادر هست برای من زن بابا: با همـه مـهربان هست با من نا مـهربان است.

۱۵- با ماه نشینی ، ماه شوی ، با دیگ نشینی سیـاه شوی: درون تأثیر هنی گویند ،‌یعنی درون اثر هنی با بدان ،‌بد مـی شوی و با نیکان نیک.

۱۶- با پولها کباب بی پول ها دود کباب: شخص ثروتمند از مواهب زندگی استفاده مـی کند و بینوا مـی بیند و حسرت مـی کشد.

ضرب المثل با حرف پ

 

۱- پشت چشم نازک : ناز آوردن

 

۲- پشت دست داغ : تصمـیم گرفتن به منظور انجام نکاری.

۳- پا بـه دریـا بگذاره دریـا خشک مـی شود: بد شانس است.

۴- پرسیدن عیب نیست ،‌ ندانستن عیب است: درون مذمت نادانی

۵- پنجه با شیر انداختن و مشت با شمشیر زدن کار خردمندان نیست: کار خطرناک کار انسانـهای عاقل نیست.

۶- پول کـه زیـاد شد خانـه تنگ مـی شود و زن زشت: ثروت زیـاد ، انسان را بـه سرگرمـی های ناپسند وا مـی دارد.

۷- پی تقدیر رفتن از کوری است. ضرب المثل در باره شجاعت درون نکوهش سستی وتنبلی ویـا استفاده ن از عقل وفکر خود

۸- پشم درون کلاه نداشتن. بی مایـه بودن

 

۹- پرتو نیکان نگیرد هر کـه بنیـادش بد هست تربیت نا اهل را چون گردوگان بر گنبد است

۱۰- پرده هفت رنگ مگذار تو کـه در خانـه بوریـا داری: قناعت.

۱۱- پولش از پار و بالا مـی ره: ثروت زیـادی دارد.

 

۱۲- پشت دست را داغ : تصمـیم بـه انجام نکاری گرفتن.

۱۳- پایـان شب سیـه سپید است: مثل از پی هر گریـه آخر خنده ای است.

۱۴- پول علف خرس است: دارایی و مال را بـه هر کـه بخواهد نباید داد.

۱۵- پیـاده شو با هم راه بریم: درون موردی کـه خیلی مغرور و متکبر شده است.

ضرب المثل با حرف ت

 

۱- توبه گرگ مرگ است:ی کـه دست از عادتش بر نداره.

 

۲- تا تریـاق از عراق آرند مار گزیده مرده باشد: به تاخیر انداختن کاری کـه اهمـیت فوری و بسیـار دارد.

۳- که تا تنور گرم هست نان را بچسبان: کاملاً از فرصت استفاده .

۴- تعارف اومد نیـامد دارد: بهی کـه تعارف مـی کنی ممکن قبول کنـه ممکن نکنـه.

۵- تیرش بـه سنگ مـی خوره: بـه هدفش نمـی رسه.

 

۶- تیر توی تاریکی انداختن: با چشم بسته کاری رو انجام دادن.

۷- تافته جدا بافته بودن: خود را غیر از بقیـه دانستن.

۸- تا توانی دلی بدست آور دل شکستن هنر نمـی باشد

 

۹- تیشـه بـه ریشـه زدن:‌ با پای خود بـه گور رفتن.

۱۰- توی هفت آسمون یک ستاره نداشتن: بد شانسی آوردن.

۱۱- تو را خواهند پرسید کـه عملت چیست نگویند پدرت کیست: باز خواست آخرت.

۱۲- ترسم نرسی بـه کعبه ای اعرابی کـه این ره کـه تو مـی روی بـه ترکستان است

۱۳- تا مردم سخن نگفته باشد عیب و هزش نـهفته باشد

۱۴- توانگری بـه قناعت بـه از توانگری بـه بضاعت:ی کـه قانع هست قدرتمند است.

ضرب المثل با حرف ج

 

۱- جوجه را آخر پائیز مـی شمرند: نتیجه کار آخر معلوم مـی شود.

۲- جواب ابلهان خاموشیست: جواب نادانـها را نباید داد.

۳- جانماز آب کشیدن: درون ظاهر خود را خوب نشان دادن.

۴- جنگل مولاست: جماعتی نامناسب درون جایی جمع شده اند.

۵- جواب دندان شکن: یعنی با منطق و حساب پاسخ دادن.

۶- جایی نمـی خوابه کـه آب زیرش بره: به منظور افراد زیرک گفته مـی شود.

۷- جایی رفت کـه عرب نی انداخت: کنایـه از این هست که بازگشتی ندارد.

۸- جنگ دو سردارد: یعنی پایـان جنگ گاهی پیروزیست و گاهی شکست است.

۹- جاتره بچه نیست: چیزی وجود ندارد.

 

۱۰- جانی را بهآوردن: زیـادی منتظر شدن.

 

۱۱- جای کـه نمک خوردی نکمدان م: درون نکوهش خیـانت بـه افرادی کـه در حق آدم خوبی کرده اند.

۱۲- جهان ای برادر نماند بر دل اندر جهان آفرین بند و بس : دوری از دل بستن بـه دنیـا (نزدیک شدن بـه خدا)

۱۳- جای سوزن انداختن نیست : شلوغی آن مکان

 

۱۴- جوانمردی کـه بخورد و بدهد بـه از عابری کـه نخورد و بنـهد: جوانمردی کـه به دیگران کمک مـی کند بهتر از پارسایی هست که نمـی خورد و به دیگران هم کمک نمـی کنند.

۱۵- جای شکرش باقی است.

 

ضرب المثل با حرف چ

 

۱- چرا عاقل کند کاری کـه باز آرد پشیمانی: عاقل کاری را کـه پشیمانی بـه بار مـی آورد نمـی کند.

۲- چو فردا شد فکر فردا کنیم: از حالا جوش فردا را نزنیم.

۳- چند که تا پیراهن بیشتر پاره کرده: با تجربه تر است.

۴- چغندر بـه هرات زیره بـه کرمون: هر چیزی بـه جای خودش.

۵- چیزی کـه عوض داره گله نداره: این کار بـه آن کار در.

۶- چاقو دسته خودش را نمـی بره: خویشان و بستگان به منظور همدیگر ناراحتی تولید نمـی کنند.

۷- چیزی بارش نیست: ساده لوح بودن.

 

۸- چیزی کـه از خدا پنـهان نیست از بنده چه پنـهان: جای مخفی چیزی نیست.

۹- چشم بسته غیب مـی گوید: بهی گفته مـی شود کـه از موضوع روشن و واضح خبر مـی دهد.

۱۰- چشمش آلبالو گیلاس مـی چینـه: چیزی را بـه طور درست نمـی بیند.

۱۱- چه خوش گفت آن تهی دست سلحشور جوی زر بهتر از پنجاه من روز.

۱۲- چو آید زپی دشمن جان شان بیند و اجل پای اسب دوان

۱۳- چوب بـه لانـه زنبور : کارهای خطرناک انجام دادن

۱۴- چو انداختن: جال و جنجال را انداختن.

 

۱۵- چو کردی با کلوخ انداز پیکار سر خود را بـه نالای شکستی.

ضرب المثل با حرف ح

 

۱- حساب حسابه ، کاکابرادر: مثل ، برادریمان سر جاش بزغاله یکی هفت صنار.

۲- حرف راست را حتما از بچه شنید: صحبت درست را کـه کودک مـی گوید ، صحیح است.

۳- حسود هرگز نیـاسود: از بخل و کینـه بـه جایی نمـی رسد.

۴- حق بـه حقدار مـی رسد: کار شایسته سزای آدم دستکار است.

۵- حرفهای گنده تر از دهنش مـی زنـه: سخنان نامناسب زدن

۶- حالا کـه ماست نشد شیر بده: مقصودی معین ندارد.

 

۷- حاجی ، حاجی را درون مکه مـی بیند: وقتیی وعده ای مـی دهد و مـی رود و مدتی از او خبری نمـی شود چون او را مـی بینند چنین مـی گویند.

۸- حسود از نعمت حق بخیل هست و بنده بی گناه را دشمن مـی داند: حسادت.

۹- حال درون ماندگانی داند کـه به اصول خویش درون ما ند: دردمندی.

۱۰- حادثه خبر نمـی کند: اتفاقات پیش از آنکه بفهمـیم روی مـی دهد.

۱۱- حلوا حلوا دهن شیرین نمـی شـه: با زدن حرف حلوا بدان کـه دهانت شیرین نمـی شود.

۱۲- حسنی بـه مکتب نمـی رفت وقتی مـی رفت جمعه مـی رفت: کار را بی موقع انجام دادن.

۱۳- حرف حساب جواب نداره: درست گفتن مسئله ای درباره حقی.

۱۴- حرف حق تلخه: درست گفتن هر حرفی را گویند.

 

ضرب المثل با حرف خ

 

۱- خرما از کرگی هم نداشت: بدشانس بودن.

 

۲- خودم کردم کـه لعنت بر خودم باد: مانند از ماست کـه بر ماست

۳- خانـه بـه دوش: بی خانـه بودن.

 

۴- خرتب مـی کنـه: درون فصل تابستانی کـه لباس گرم بپوشد.

۵- خر بیـار و باقالی بار کن: درون موردی گفته مـی شود کـه آشوب و معرکه بر سر موضوعی باشد.

۶- خدا از دهنت بشنوه: کاش همان شود کـه شما گفتین.

۷- خواب زن چپ مـی زند: درون موری گفته مـی شود کـه خواب بـه تعبیرش خود باشد و بالعکس.

۸- خود را بـه موش مردگی زدن: درون موردی گفته مـی شود کـه در انجام کاری سستی مـی کند

۹- خوردن به منظور زیستن و دکر هست تو معتقد کـه زیستن از بهر خوردن است

۱۰- خران وان کار بردار بـه ز آدمـیان مردم آزار

 

۱۱- خر کـه کمتر نـهر بر وی بار بی شک آسوده تر کند رفتار

۱۲- خواب نوشین بامداد رحیل مـیل باز دارد سپاه از سبیل عاقبت بد خواب زیـاد

۱۳- خاموشی ، بـه که جواب سخت.

 

ضرب المثل با حرف د

 

۱- دیگ بـه دیگ مـی گه روت سیـاه:ی کـه عیب دارد بـه دیگران طعنـه مـی زند.

۲- درون نا امـیدی بسی امـید هست پایـان شب سیـه سپید است

۳- دل بـه دریـا زدن: ریسک .

 

۴- دل بـه دل راه داره: خبر داشتن از دوستی طرف

 

۵- درون دوازه رو مـی شـه بست ولی درون دهان مردم را نمـی شود بست: هر کاری ی مردم درباره ات حرف مـی زنند.

۶- دودو که تا چهار تا: چیزی کـه واضح است.

 

۷- دشمن دانا بـه از دوست نادان: دانایی و فهمـیدگی گرچه درون دوست باشد ، خوب است.

۸- دیوار موش داره موشم گوش داره: حرف بـه گوش بقیـه مـی رسد.

۹- درون کار نکو حاجت هیچ استخاره نیست: درون انجام کار خوب فکر و تأمل جایز نیست.

۱۰- دود از کنده بلند مـی شـه: با تجربه بودن افراد مسن

۱۱- درخت هرچه بارش بیشتر مـی شود سر فروتر مـی رود. درون ستایش فروتنی افراد دارای مقام ویـا ثروت

۱۲- دروغی مصلحت آمـیز بـه که داشتی فتنـه انگیز

 

۱۳- دوست شمار آنکه درون نعمت زند لاف یـاری و برادر خواندگی

۱۴- دشمن آن بـه که نیکی بینند : نیکوکاری حتی درون حق دشمنان.

۱۵- داشتم فایده نداره از داریم بگو: از آنچه داشتی نگو بگو اکنون چه داری.

ضرب المثل با حرف ر

ضرب المثل ایرانی در مورد شجاعت
ضرب المثل ایرانی در مورد شجاعت

۱- ریگ تو کفششـه: منظور داشتن نقشـه ی بدی درون فکر

۲- روکه نیست سنگ پای قزوینـه: پررو بودن.

 

۳- رفتم ثواب کنم کباب شدم: درون برابر خوبی ، بدی دیدم.

۴- راه باز هست و جاده دراز:ی به منظور رفتن مانع نمـی شود.

۵- روده بزرگه ، روده کوچکه رو خورد: وقتی کـه انسان خیلی گرسنـه باشد.

۶- رنگش مثل گچ سفید شد: منظوری هست که از چیزی ترسیده و رنگش پریده باشد.

۷- رفتن و نشستن بـه که دویدن و گسستن: آرامش.

 

۸- روده تنگ بـه یک نان تهی پر گردد نعمت روی زمـین پر نکند و بهره ننگ : قناعت

۹- رگ خوابی را بـه دست آورن. پیدا نقطه ی ضعفی

 

۱۰- ریش درون دست دیگران داشتن. اختیـار درون دست خود نداشتن

۱۱- رفت کـه ریش درون بیـاورد ، سبیلش را هم باخت: خواست وضع بهتری پیدا کند ، آنچه داشت از دست داد.

ضرب المثل با حرف ز

 

۱- ز تعارف کم کن و بر مبلغ افزا: هنگامـی گفته مـی شود کـه تعارف بی فایده و باعث رنجش دیگران مـی شود .

۲- زدیم و نگرفت :ی کـه خود را بـه خطر بیـاندازد و نتیجه ای نداشته باشد .

۳- زبانم مو درون آورد : وقتی کهی زیـاد توضیح دهد و نتیجه نداشته باشد .

۴- زیر آبی را زدن : ‌کسی را نزد دیگری بی اعتبار

 

۵- زیر کاسه ، نیم کاسه هست : یعنی فریب و حقه ای درون کار هست .

۶- زردآلو را مـی خورد به منظور هسته اش: هر کاری را به منظور نتیجه اش انجام مـی دهد.

۷- زن بـه در سرای مرد نکو هم درین عالم هست دوزخ او تأثیرخوب همنیشنی با افراد نیکوکار

۸- زیر رنج بود گنج های پنـهانی : نتیجه زحمات

 

ضرب المثل با حرف س

 

۱- سری کـه درد نمـی کند دستمال نمـی بندند : وقتی احتیـاج بـه کاری نیست دنبال کار اضافی نرو.

۲- سیب دو نیمـه :‌ کنایـه از شباهت .

 

۳- سرش بـه تنش زیـادی کرده هست :‌ از جانش سیر شده است.

۴- سکوت نشانـه ی رضایت هست :‌ وقتیی ساکت هست رضایتش را نشان مـی دهد.

۵- سرش بـه تنش مـی ارزد :‌ ارزش احترام گذاشتن را دارد.

۶- سگ زرد برادر شغال هست :‌ یعنی درون یک جنسند .

 

۷- سبیلش را چرب : یعنی بهی رشوه دادن.

 

۸- سر پیری و معرکه گیری :‌ درون موردانی هست که زمان پیری کار جوانان را انجام مـی دهند .

۹- سالی کـه نکوست از بهارش پیداست : مواقعی گفته مـی شود کـه کاری بر وفق مراد باشد.

۱۰- سیر بـه پیـاز مـیگه پیف پیف چقدر بو مـی دی :‌ کنایـه بهی هست که خود پر از عیب و اشکال هست ولی عیب کوچک دیگران را بزرگ جلوه دهد.

۱۱- سه چیز پایداری نماند مال بی تجارت و علم بی بحث و ملک بی سیـاست : سه چیز استوار نمـی ماند مال کـه خرید و فروش نشود و علمـی کـه م درون آن نباشد و پادشاه بی سیـاست.

۱۲- سخن را سر هست ای خردمند و بن مـیاور سخن درون مـیان سخن :‌ دوری از مـیان حرف دیگران پ

۱۳- سخنران پرورده ی پیرکهن بیندیشد آنکه بگوید سخن

۱۴- سخی دوست خداست ‌

 

۱۵- ستاره ی سهیل است

 

ضرب المثل با حرف ش

 

۱- شتر درون خواب بیند پنبه دانـه ؟ : کنایـه از آدمـی هست که آرزوهای دور و درازی دارد.

۲- شنیدن کی بود مانند دیدن : هرگاه با چشم خودت ندیدی شایعات را باور نکن .

۳- شتر بابارش گم مـی شـه : نا امن بودن مکانی

 

۴- شتر سواری دولا دولا نمـی شود : کار را حتما با آگاهی انجام داد.

۵- شاهنامـه آخرش خوش هست : همـیشـه درون اول کار نباید قضاوت کرد.

۶- شتری کـه در خانـه ی همـه را مـی زند :‌ عاقبتی کـه برای همـه هست .

۷- شمر ، جلودارش نمـیشـه : یعنی بسیـار آدم شروری است.

۸- شنیدم را بزرگی رها نیندازدهان و دست گرگی

 

۹- شیطان با مخلصان بر نمـی آید و سلطان با مفلسان :‌ شیطان با آدمـهای یک رنگ کاری ندارد.

۱۰- شوی زن زشت روی و نابینا بـه : شوهر زن زشت ونابینا باشد بهتر است

۱۱- شام و ناهار هیچ چیز ،‌آفتاب بـه لگن هفت دست : خوراکی هیچ ،‌اسباب و ظروف و سفره بیـار –- اصل هیچ و فروع بسیـاراست.

ضرب المثل با حرف ص

 

۱- صابوش بـه جامـه‌یی خوردن : یعنی ضرور و زیـان بـه او هم رسیده.

۲-صد که تا چاقو بسازه ، یکیش دسته نداره : یعنی هیچوقت به‌حرفش اعتماد نکن.

۳- صورتش را با سیلی سرخ نگاه مـی دارد : آبرومندانـه زندگی

۴- صبر ،‌کلید کارهاست

 

۵- صیـاد بی روزی درون دجله نگیرد و ماهی بی اجل بر خشک نمـیرد: روزی

۶- صبر ایوب داشتن

 

۷- صلاح مملکت خویش خسروان دانند.

 

۸- صاحب دلی بـه مدرسه آمد ز خانقاه شکست عهد صحبت اهل طریق را: پیمان شکنی.

۹- صدا از ته چاه بر آمدن. ضعیف بودن

 

۱۰- صلح دشمن چو جنگ دوست بود.

 

ضرب المثل با حرف ض

 

۱- ضرر تلخه

 

۲- ضرب ، ضرب اول: درون مبارزه آنی برنده هست که ضربه اول را زده باشد.

۳- ضامن روزی بود روزی رسان. اعتقاد بـه روزی دهندگی خدا

۴- ضعیفی کـه با قوی دلاور کند یـار دشمن هست در هلاک خویش: هرباید بـه توان خودش کاری را انجام دهد.

ضرب المثل با حرف ط

 

۱- طاقتم طاق شد: بیش از این تحمل ندارم ، صبرم تمام شده است.

۲- طوطی وار یـاد گرفتن: مطلبی را سرسری یـاد گرفتن

۳- طبل توخالیست: فقط داد و فریـاد مـی زند و گرنـه چیزی بارش نیست.

۴- طاووس‌رابه‌نقش ونگاری‌که هست‌خلق‌تحسین‌کنند واوخجل ازپای‌زشت‌خویش: ظاهر بینی افراد

۵- طلب کردم زدانایی بـه یک پند مرا فرمود با نادان مپیوند.

۶- طمع را سه حرف هست هر سه تهی : درون مذمت ونکوهش طمع

ضرب المثل با حرف ع

 

۱- عاقبت جوینده یـابنده بود:ی کـه تلاش مـی کند بـه مقصودش مـی رسد.

۲- عقل اون پاره سنگ بر مـی داره: عقل ندارد.

 

۳- عجله کار شیطونـه: عجله کار درستی نیست.

 

۴- عاقبت حق بـه حقدار رسید: همـیشـه درون سرانجام هر کاری کـه حق دارد برنده است.

۵- عالم نا پرهیزگار کور شعله دارست: درون نکوهش دانشمند بی تقوا ونترس از خدا

۶- عالم از بهر دین پروردن هست نـه از بهر دنیـا خوردن.

۷- عالم بی عمل بـه چه ماند گفت بـه زنبور بی عسل:

 

۸- عاقلان را یک اشارت بس بود.

 

۹- عروس تعریفی آخرش شـه درون مـی آید. دوری از تکبر ویـا خودتعریفی

۱۰- عطای او را بلقای او بخشیدم: درون مورد افردای کـه خیر و شر آنـها یکی است.

ضرب المثل با حرف ف

 

۱- فیلش یـاد هندوستان کرده: یـاد خبری دور، افتاده است.

۲- فلفل نبین چه ریزه بببین چه تیزه: هیچ گاه از ظاهری نمـی توان قضاوت کرد.

۳- فردا هم روز خداست: یعنی اجبار نیست کـه همـه کارها را امروز ید.

۴- فلانی اجاقش کوره: منظور ازی هست که بچه دار نمـی شود.

۵- فرو مایـه هزار سنگ بر مـی دارد و طاقت سختی نمـی آورد. بی تحمل و طاقتبودن افراد بدکار

۶- فرق هست مـیان آنکه یـارش درون بر آنکه دو چشم انتظارش بر در: انتظار.

۷- فهم سخن چون نکند مستمع قوت طبع از متلکم بجوی: فهمـیدن سخنان گوینده درون هنر سخن گفتنش نـهفته است

۸- فکر نان کن کـه خربزه آب است: دل بـه چیزهای بیـهوده نبستن

ضرب المثل با حرف ق

 

۱- قدر زر ، زرگر شناسد ، قدر گوهر ، گوهری: ارزش هر چیزی را خبره آن مـی داند نـه دیگران.

۲- قصاص درون این دنیـاست: یعنی هر نتیجه اعمال خود را درون زندگی مـی بیند.

۳- قاشق نداره آش بخورد: کنایـه از شخص بینـهایت تهیدست هست و وسیله لازم را دراختیـار ندارد.

۴- قوز بالاقوز: کار را خراب تر از آنچه کـه بود .

 

۵- قرص خورشید درون سیـاهی شد یونس اندر دهان ماهی شد.

۶- قرآن بر سر زبان هست و درون مـیان جان: دیـانت

 

۷- قدر عافیتی داند کـه به مصیبتی گرفتار آید: قدر عافیت.

ضرب المثل با حرف ک

 

۱- کوه بـه کوه نمـی رسد آدم بـه آدم مـی رسد:

 

۲- کبکش خروس مـی خونـه: خیلی خوشحال است.

 

۳- کوگوش شنوا: گوش نبه حرف.

 

۴- کوزه گر از کوزه شکسته آب مـی خورد: خسیس بودن

 

۵- کارها بـه صبر برآید و مستعجل بـه سر درون آید: صبر.

۶- نبیند بخیل فاضل را کر نـه درون عیب گفتنش کوشد ور کریمـی دو صد گز دارد کرمش عیبها فرو پوشد: افراد فاضل.

۷- کرم بین و لطف خداوند گار گر بنده کرده هست و او شرمسار: درون نکوهش بدکاری

۸- کند همجنس با همنجنس پرواز: هری با مثل خودش رابطه دارد.

ضرب المثل با حرف گ

 

۱- گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی: صبر .

 

۲-مون زائیده: دردسر بـه سراغ آدم آمدن.

 

۳- پیشانی سفید است: همـه و در همـه جا او را مـی شناسند.

۴- بی شاخ و دم:ی کـه فقط درون ظاهر قوی ووحشتناک بـه نظر مـی رسد

۵- گر دست فتاده ای بگیری مردی ور بری خرده نگیری مردی

۶- گربه شیر هست در گرفتن موش لیک موش هست در مصاف پلنگ

۷- گرت از دست برآید ذهنی شیرین کف مردی آن نیست کـه مشتی بزنی بر دهنی

۸- گرگ کـه پیر مـی شود ، رقاص شغال مـی شود: هر آدم شروری ، درون روزگار پیری دست آموز دیگرانست

ضرب المثل با حرف ل

 

۱- لگد بـه بخت خود زدن: درون مقابل خود ایستادن

 

۲- نقش دادن: کاری بـه طول انجامـیدن

 

۳- لبش بوی شیر مـی دهد: بی تجربگی فرد

 

۴- همـه مـهربانتر از مادر: تملق

 

۵- لذتی کـه در بخشش هست درون انتقام نیست وقتی مـی توان ببخشی انتقام نگیر

ضرب المثل با حرف م

 

۱- مرغ همسایـه غاز است: نا آگاهی

 

۲- ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است: ارزش وقت را دانستن

۳- ماست را کیسه : گول زدن

 

۴- مرغ یک پا داره: لجبازی

 

۵- مار تو آستین پرورش دادن: محبت بـه افراد زیـان رساننده

۶- مار خورده و افعی شده: شرارتی

 

۷- مگواندوه خویش با دشمنان کـه لامول گویند شادی کنان: دشمن را بـه ناراحتی خود شاد نکن

۸- مال از بهر آسایش عمر هست نـه عمر از بهر گرد مال: آسایش

۹- مورچگان را چو بود اتفاق شیر ژیـان را بـه راننده پوست : درون ستایش اتحاد وهمبستگی

۱۰- مزن بی تأمل بگفتار دم نگو گوی گردوگوئی چه غم: بدون فکرحرف نزدن واگر هم سخن گفته شد دیگر جای تأسف خوردن نیست

۱۱- مار گزیده از ریسمان سیـاه و سفید مـی ترسد :ی از چیزی ضرر دیده از آن چیز به منظور هیشـه رعب ووحشت دارد

۱۲- مسکین خر اگر چه تمـیز هست چون با رهمـی برد عزیز است: زحمتکشی

ضرب المثل با حرف ن

 

۱- نفس از جای گرم برآمدن: درون مورد شخصی گفته مـی شود کـه بی خیـال مستمندان باشد.

۲- نم بعد نمـی دهد: کارش عیب و ایراد ندارد

 

۳- نخود هر آش شدن: فضول بودن

 

۴- نور علا نور بودن: کار خیلی خوب بودن

 

۵- نان خود خوردن و نشستن بـه که کمر زرین بستن و به خدمت ایستادن: قناعت

۶- نصیحت پادشاهان ی رامسلم بود کـه نیم سرندارد یـاامـید. کاربیـهوده

۵- ندانستی کـه بینی بر پای چو درون گوشت نیـامد مردم

۶- نماند بـه ستمکار بد، روزگار بماند بر او لعنت پایدار

۷- نان از به منظور کنج عبادت گرفته اند صاحب دلان بـه کنج عبادت به منظور نان: سوء استفاده

۸- نا بینا بـه کار خویش بیناست: هری درون انجام کاری مـهارت دارد

ضرب المثل با حرف و

 

۱- وجود یکی هست ولی شکم دوتاست: یعنی دو نفر هر چقدر بـه یکدیگر نزدیک باشند باز هم از هم جدا هستند.

۲- وقت نداره سرشو بخارونـه: منظور آنست کـه گرفتار است.

۳- وین شکم بی هنر پیچ ، پیچ صبر ندارد کـه بسازد بـه هیچ

۴- وقت ضرورت چون نماند گزیر دست‌بگیردسرشمشیرتیز: ضرورت‌کارواجب

۵- وفاداری مدار از بلبلان چشم کـه هردم بر گلی دیگر سرآیند: بی وفایی

ضرب المثل با حرف هـ

 

۱- هر پستی ، بلندی دارد: بعد از هر سختی آسانی هست.

۲- هادی ، هادی اسم خود بر ما نـهادی: یعنی کـه به ارتکاب عمل خلافی دست زده ای و مرا بدان متهم مـی کنی.

۳- هشتش گرو نـهش است: آه درون بساط ندارد.

 

۴- هر کـه بامش بیش ، برفش بیشتر: ثروت زیـاد آسایش بـه بار نمـی آورزد

۵- هرکه درحال‌توانایی نکوئی‌نکند ازوقت ناتوانی‌سختی ببیند: انجام‌کارخوب

۶- هرکه درون زندگانی نانش بخورند چون بمـیرد نامش نبرند: کارحسنـه درون این دنیـا

۷- هر کـه آمد عمارتی نو ساخت رفت و منزل بدیگری پرداخت : بی وفابودن روزگار

۸- هر کـه نان از عمل خویش خورد منت از حاتم طائی نبرد : قناعت

۹- هر کـه با بزرگان ستیز و خون خود ریزد: پا از گلیم خود دراز

۱۰- هر جا سر هست سخن است.

 

ضرب المثل با حرف ی

 

۱- یکی بـه دو : جر و بحث

 

۲- یک دست صدا نداره: حتما با دیگران متحد بود

 

۳- یک من ماست چقدر کره مـی دهد: تلافی

 

۴- یک پاشگور است: پیر است

 

۵- یزدانی را کـه دارد نگاه نگردد ز سرما و گرما تباه

۶- یـاردیرینـه‌مراگونـه‌زبان توبه مده کـه مراتوبه‌شمشیری نخواهدبودن: سرسختی

۷- یک تیر و دو نشان: با یک کار بـه دو نتیجه رسیدن

۸- یـاسین بـه گوش خر خواندن: پند بی فایده بهی دادن

۹- یک چشم گریـان و یک خندان: درون موردی گویند کـه دو گانـه عمل مـی کند.

برای ورود بـه بخش کامل ضرب المثلها روی عبارت زیر کلیک نمایید:

ضرب المثل

 

١-هنگام ازدواج بیشتر با گوش هایت م كن که تا با چشم هایت. ضرب المثل در باره شجاعت (ضرب المثل آلمانی)٢ – مردی كه بـه خاطر”پول” زن مـی گیرد، ضرب المثل در باره شجاعت بـه نوكری مـی رود. ضرب المثل در باره شجاعت (ضرب المثل فرانسوی)۳- لیـاقت داماد، بـه قدرت بازوی اوست. (ضرب المثل چینی)۴- زنی سعادتمند هست كه مطیع ”شوهر” باشد. (ضرب المثل یونانی)٥- زن عاقل با داماد ”بی پول” خوب مـی سازد. (ضرب المثل انگلیسی)٦- زن مطیع فرمانروای قلب شوهر است. (ضرب المثل انگلیسی)٧- زن و شوهر اگر یكدیگر را بخواهند درون كلبه ی خرابه هم زندگی مـی كنند. (ضرب المثل آلمانی)٨ – داماد زشت و با شخصیت بـه از داماد خوش صورت و بی لیـاقت. (ضرب المثل لهستانی)٩- عاقل، جوان فقیر را بـه پیرمرد ثروتمند ترجیح مـی دهد. (ضرب المثل ایتالیـایی)١٠ -داماد كه نشدی از یك شب شادمانی و عمری بداخلاقی محروم گشته ای.(ضرب المثل فرانسوی)١١- دو نوع زن وجود دارد؛ با یكی ثروتمند مـی شوی و با دیگری فقیر. (ضرب المثل ایتالیـایی)١٢- درون موقع خرید پارچه حاشیـه آن را خوب نگاه كن و در موقع ازدواج درباره مادر عروس تحقیق كن. (ضرب المثل آذربایجانی)١٣- برا ی یـافتن زن مـی ارزد كه یك كفش بیشتر پاره كنی. (ضرب المثل چینی)١٤- تاك را از خاك خوب و را از مادر خوب و اصیل انتخاب كن. (ضرب المثل چینی)١٥- اگر خواستی اختیـار شوهرت را درون دست بگیری اختیـار شكمش را درون دست بگیر. (ضرب المثل اسپانیـایی)١٦- اگر زنی خواست كه تو بـه خاطر پول همسرش شوی با او ازدواج كن اما پولت را از او دور نگه دار. (ضرب المثل تركی)١٧- ازدواج مقدس ترین قراردادها محسوب مـی شود. (ماری آمپر)١٨- ازدواج مثل یك هندوانـه هست كه گاهی خوب مـی شود و گاهی هم بسیـار بد. (ضرب المثل اسپانیـایی)١٩- ازدواج، زودش اشتباهی بزرگ و دیرش اشتباه بزرگتری است. (ضرب المثل فرانسوی)٢٠- ازدواج كردن وازدواج نكردن هر دو موجب پشیمانی است. (سقراط)٢١- ازدواج مثل اجرای یك نقشـه جنگی هست كه اگر درون آن فقط یك اشتباه صورت بگیرد جبرانش غیر ممكن خواهد بود. (بورنز)٢٢- ازدواجی كه بـه خاطر پول صورت گیرد، به منظور پول هم از بین مـی رود. (رولاند)٢٣- ازدواج همـیشـه بـه عشق پایـان داده است. (ناپلئون)٢٤- اگر كسی درون انتخاب همسرش دقت نكند، دو نفر را بدبخت كرده است. (محمد حجازی)٢٥- انتخاب پدر و مادر دست خود انسان نیست، ولی مـی توانیم مادر شوهر و مادر ان را خودمان انتخاب كنیم. (خانم پرل باك)٢٦- با زنی ازدواج كنید كه اگر ”مرد” بود، بهترین دوست شما مـی شد. (بردون)٢٧- با همسر خود مثل یك كتاب رفتار كنید و فصل های خسته كننده او را اصلاً نخوانید. (سونی اسمارت)٢٨- به منظور یك زندگی سعادتمندانـه، مرد حتما ”كر” باشد و زن ”لال”. (سروانتس)٢٩- ازدواج بیشتر از رفتن بـه جنگ”شجاعت”مـی خواهد. (كریستین)٣٠- که تا یك سال بعد از ازدواج، مرد و زن زشتی های یكدیگر را نمـی بینند. (اسمایلز)٣١- پیش از ازدواج چشم هایتان را باز كنید و بعد از ازدواج آنـها را روی هم بگذارید. (فرانكلین)٣٢- خانـه بدون زن، گورستان است. (بالزاك)٣٣- تنـها علاج عشق، ازدواج است. (آرت بوخوالد)٣٤- ازدواج پیوندی هست كه از درختی بـه درخت دیگر بزنند، اگر خوب گرفت هر دو ”زنده” مـی شوند و اگر ”بد” شد هر دو مـی مـیرند. (سعید نفیسی)٣۵- ازدواج عبارتست از سه هفته آشنایی، سه ماه عاشقی، سه سال جنگ و سی سال تحمل! (تن)٣٦- شوهر ”مغز” خانـه هست و زن ”قلب” آن. (سیریوس)٣٧- عشق، سپیده دم ازدواج هست و ازدواج شامگاه عشق. (بالزاك)٣٨- قبل از ازدواج درباره تربیت اطفال شش نظریـه داشتم، اما حالا شش فرزند دارم و دارای هیچ نظریـه ای نیستم. (لرد لوچستر)٣٩- مردانی كه مـی كوشند زن ها را درك كنند، فقط موفق مـی شوند با آنـها ازدواج كنند. (بن بیكر)٤٠- با ازدواج، مرد روی گذشته اش خط مـی كشد و زن روی آینده اش. (سینكالویس)٤١- خوشحالی های واقعی بعد از ازدواج بـه دست مـی آید. (پاستور)٤٢- ازدواج كنید، بـه هر وسیله ای كه مـی توانید. زیرا اگر زن خوبی گیرتان آمد بسیـار خوشبخت خواهید شد و اگر گرفتار یك همسر بد شوید فیلسوف بزرگی مـی شوید. (سقراط)٤٣- قبل از رفتن بـه جنگ یكی دو بار و پیش از رفتن بـه خواستگاری سه بار به منظور خودت دعا كن. (یكی از دانشمندان لهستانی)٤٤- مطیع مرد باشید که تا او شما را بپرستد. (كارول بیكر)٤٥- من تنـها با مردی ازدواج مـی كنم كه عتیقه شناس باشد که تا هر چه پیرتر شدم، به منظور او عزیزتر باشم. (آگاتا كریستی)٤٦- هر چه متأهلان بیشتر شوند، جنایت ها كمتر خواهد شد. (ولتر)٤٧- هیچ چیز غرور مرد را بـه اندازه ی شادی همسرش بالا نمـی برد، چون همـیشـه آن را مربوط بـه خودش مـی داند. (جانسون)٤٨- زن ترجیح مـی دهد با مردی ازدواج كند كه زندگی خوبی نداشته باشد، اما نمـی تواند مردی را كه شنونده خوبی نیست، تحمل كند. (كینـهابارد)٤٩- اصل و نسب مرد وقتی مشخص مـی شود كه آنـها بر سر مسائل كوچك با هم مشكل پیدا مـی كنند. (شاو)٥٠- وقتی به منظور عروسی ات خیلی هزینـه كنی، مـهمان هایت را یك شب خوشحال مـی كنی و خودت را عمری ناراحت ! (روزنامـه نگار ایرلندی)٥١ – هیچ زنی درون راه رضای خدا با مرد ازدواج نمـی كند. (ضرب المثل اسكاتلندی)٥٢ – با قرض اگر داماد شدی با خنده خداحافظی كن. (ضرب المثل آلمانی)٥٣ – که تا ازدواج نكرده ای نمـی توانی درباره ی آن اظهار نظر كنی. (شارل بودلر)٥٤ – دوام ازدواج یك قسمت روی محبت هست و نُه قسمتش روی گذشت از خطا. (ضرب المثل اسكاتلندی)٥٥ – ازدواج پدیده ای هست برای تكامل مرد. (مثل سانسكریت)٥٦ – زناشویی غصه های خیـالی و موهوم را بـه غصه نقد و موجود تبدیل مـی كند. (ضرب المثل آلمانی)٥٧ – ازدواج قرارداد دو نفره ای هست كه درون همـه دنیـا اعتبار دارد. (مارك تواین)٥٨ – ازدواج مجموعه ای ازمزه هاست هم تلخی و شوری دارد. هم تندی و ترشی و شیرینی و بی مزگی. (ولتر)

شعر و داستان

جملات شجاعت، نترسیدن و دلیر بودن را از بزرگان در این قسمت گردآوری کرده ایم. این سخنان که انگیزشی هستند به شما انرژی می دهند و مرور آنها باعث می شود که از مشکلات کوچک و بزرگ زندگی نترسید.

مردان شجاع فرصت می آفرینند ترسوها و ضعفا منتظر فرصت می نشینند .
گوته

*
*
مرد دلیر بهنگام ستیز و نبرد ، همراهانش را نمی شمارد .
ارد بزرگ
*
*ضرب المثل ایرانی در مورد شجاعت

*
*
شجاعت مانند عشق ، از امید تغذیه می شود .
بناپارت
*
*
آدم شجاع یکبار می میرد ولی ترسو هزار بار .
الین چانک
*
*

*
*
آنکه را سخاوت است به شجاعت حاجت نیست .
سعدی
*
*
مهارت دریانورد در طوفان و شجاعت سرباز در میدان جنگ، ظاهر می گردد، باطن و سیرت مردم را در حین بدبختی و مصیبت آنها ، می توان شناخت.
دانیال حکیم
*
*

*
*
شجاعت داشته باش تا با حقیقت رو به رو شوی .
استون
*
*
برای‌ ازدواج‌ کردن‌، بیش‌ از جنگ‌ رفتن‌، شجاعت‌ لازم‌ است‌.
کریستین‌
*
*

 

*
*
شجاعت حقیقی ،موفق شدن بر شداید زندگی است .
ناپلئون
*
*
از ابرانسان است که انسان های برتر دلگرمی و شجاعت می گیرند .
فردریش نیچه
*
*

*
*
پیش نیاز رسیدن به دلیری و بی باکی ، یافتن آرمان و خواسته ای هویدا است .
ارد بزرگ
*
*
هیچ گاه از داشتن دشمن نترس ، از انجام ندادن درست آرمان های خویش بترس .

ارد بزرگ
*
*

 

*
*
مردان شجاع فرصت می آفرینند ترسوها و ضعفا منتظر فرصت می نشینند .
گوته
*
*
کین خواهی از خاندان یک بدکار ، تنها نشان ترس است ، نه نیروی انسانهای فرهمند .
ارد بزرگ
*
*

*
*
در غرب دلبستگی ما به موفقیت باعث سست شدن ما در خطر کردن می شود. آنچه از این خطر کردن می آموزیم به آن موفقیت می ارزد. و این ترس از شکست است که تعیین می کند که بیاموزیم یا نه؟ .
پارکر پالمر
*
*
در دنیا فقط از یک چیز باید ترسید و آن خود ترس است .
ناپلئون بناپارت
*
*

*
*
سربازی که می ترسد ، جان خود و دیگر سربازان را به خطر می افکند .
ارد بزرگ
*
*
آدمیان ترسو و ناکارآمد خود را در دنیایی صوفیانه قهرمان می بینند . ارد بزرگ

*
*
اگر به راه خطا رفتی از بازگشتنش مترس .
کنفوسیوس
*
*
تنها راه غلبه بر ترس روبرو شدن با آن است. ما غالبا به طرف حوادثی کشیده می شویم که از رویارو شدن با آنها وحشت داریم.بنابراین اگر از تنهایی بترسید تنهایی را برای خود به ارمغان می آورید. اگر از بدهکار بودن بترسید به احتمال زیاد با تمام زیر و بم آن آشنا خواهید شد. اگر از دستپاچگی و پریشان حالی واهمه داشته باشید همان را تجربه خواهیدکرد. این، روش زندگی برای تشویق ما انسانها به رشد کردن است.
آندرو متیوز
*
*

*
*
اگر توجه مان را به چیزی جلب کنیم که از آن وحشت داریم ، بطور قطع همان بلائی را که از آن می ترسیم ، به سرمان می آید .
آنتونی رابینز
*
*
اگر از شما بپرسند که در این جهان در انتظار چه هستید چه پاسخ خواهید داد؟ اگر از اشخاص عادی باشید “که نود و نه درصد مردم از اشخاص عادی هستند” خواهید گفت که من دراین دنیا انتظار دارم که پس از مرگ مستقیما وارد بهشت شده ودر حالی که عمر جاویدان خواهم داشت تا پایان عالم اغذیه لذیذ بخورم و از لذت عشق و شهوت برخوردار شوم و آهنگ های طرب انگیز بشنوم و … ولی غافل از این هستید که پس از رفتن در بهشت و داشتن عمر و جوانی همیشگی که هرگز دچار خزان پیری و بیماری نخواهید گردید دیگر از خوردن و نوشیدن و خوابیدن و شهوترانی لذت نخواهید برد و بزودی زندگی یک نواخت بهشت شما را خسته و کسل خواهد کرد زیرا چیزی که در این دنیا خوردن و خوابیدن و غیره را برای شما لذت بخش کرده ترس از مرگ و از دست دادن این لذات است و روزی که این لذات جاوید شد یعنی مرگ برای شما وجود نداشت همه چیز عادی خواهد گردید! در جای دیگر گفته ام که اگر شما را به بهشت ببرند پس از یکسال اقامت کسل شده و از در بهشت خارج گردیده و در جستجوی نقطه دیگری هستید که تغییری در زندگی شما بدهد!!!
موریس مترلینگ

*
*
بزرگترین اشتباهی که کسی مرتکب می شود , این است که دائم از اشتباه کردن بترسد .
آلبرت هوبارد

 

 

باید از بدی کردن بیشتر بترسیم تا بدی دیدن.
ابوالعلا

*
*
آنکه به خرد توانا شد ، ترس برایش نامفهوم است .
ارد بزرگ
*
*
از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت . جوانی که از آرمانهای بزرگ فاصله گرفت نه تنها کمک جامعه نیست بلکه باری به دوش هموطنانش است.
نادر شاه افشار
*
*
هرگز اجازه ندهید ترس شما را به ” بی تفاوتی ” سوق دهد .
باربارا دی آنجلیس
*
*
از آهسته رفتن نترس ، از بی حرکت ایستادن بترس .
مثل چینی
*
*

*
*
گفتگو با آدمیان ترسو ، خواری بدنبال دارد.
ارد بزرگ
*
*
از آه و نفرین بزرگان و ریش سفیدان هر ایلی باید ترسید .
ارد بزرگ
*
*
چاره ترس روبرو شدن با چیز ترس آور و تماشای آن است .
روتر فورد
*
*
آنکه از دشمن داشتن می ترسد ، هرگز دوست واقعی نخواهد داشت .
هزلت
*
*
از دشمن خودت یکبار بترس و از دوست خودت هزار بار.
چارلی چاپلین
*
*
آدم شجاع یکبار می میرد ولی ترسو هزار بار .
الین چانک
*
*

 

*
*
کسی که از مرگ می ترسد از زندگی لذت نتواند برد.
اسپانیولی
*
*
مرد بزرگ , غمخواری و تشویش نشان نمی دهد , عاقل است و تردید ندارد , شجاع است و نمی ترسد .
کنفوسیوس

 

 بسیار خوش آمدید!از شما دعوت می‌شود که از بخشهای آموزشی و مطالب مفید و نکته‌های ارزشمند بیان شده در سایت انگلیسی مثل آب خوردن دیدن و استفاده فرمایید.

لیستی از بهترین ضرب المثل های انگلیسی همراه با ترجمه و یا معادل فارسی

ضرب المثل ایرانی در مورد شجاعت
ضرب المثل ایرانی در مورد شجاعت

You’re only young onceآدم  همیشه که جوان نمی ماند؛ قدر جوانی را بدانYour sins will find you outمکن بد که بد بینی از یار نیک       نروید ز تخم بدی بار نیکغم و شادمانی نماند  و لیک         جزای عمل ماند و نام نیکYou can’t make an omelets/omelet without breaking eggsتا خراب نشود، آباد نمی شود؛ بی مایه فطیر است.You can not serve God and mammonهم خدا خواهی و هم دنیای دوناین محال است و جنون ای ذولفنونYou may end him but you’ll not mend himتوبه گرگ مرگ است.You can lead a horse to water, but you can’t make him drinkهیچ کاری با زور درست نمی شود؛ زور همیشه کارساز نیست.You win some/a few; you lose some/a fewزندگی برد و باخت دارد.You are what you eat.غذای انسان ماهیت انسان را می سازد.You have taken the good with the badباید خوب را با بد پذیرفت.A Younger idler, an old beggarجوان بیکار امروز، گدای پیر فرداست.در جوانی کار کن تا در پیری گدایی نکنی.You reap what you sowخرما نتوان خورد از این خار که کشتیمدیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیمYou pay your money and you take your choiceهر چقدر پول بدهی همان قدر آش می خوری.You can do anything, but not everythingشما می توانید هر کاری را انجام دهید اما نمی توانید همه کارها را انجام دهید.You can’t put the clock backگذشته ها گذشته است.Years teach us more than booksسالها بیشتر از کتابها به ما درس می دهند.You want a thing done, does it yourself?کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.You can’t keep a good man downخواستن توانستن است.You saw nothing, you heard nothingشتر دیدی ندیدی.You took the words out of my mouthجانا سخن از زبان ما می گویی.You are scraping the bottom of the barrel.ملاقه ات به ته دیگ خورده است.You can’t win.مقسّمت ندهد روزی که ننهادست.You can educate a fool, but you can not make him thinkآدم احمق را می توان تربیت کرد  اما نمی توان به تفکر واداشت.You can’t have your cake and eat it tooنمی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را.You can’t take it with you when you dieثروت را به هنگام مرگ با خود  به گور نتوان برد.You can not put out a fire with oilآتش را با آتش خاموش  نتوان کرد.You can not wash a black a more whiteکه زنگی به شستن نگردد سفید.You can not catch old birds with chaff.عنقا را به دام نتوان گرفت.You must lie on the bed you have madeخود کرده را تدبیر نیست.You are a back seat driverکنار گود نشستی و می گویی لنگش کن.You may know by a handful the whole sackمشت نمونه خروار است.You can not burn the candle at both endsنمی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را.You can’t dance at two weddings.با یک دست نمی توان دو هندوانه بر داشت.You can’t mend a broken eggآب رفته به جوی بر نگردد.You can not sell the cow and drink the milkنمی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را.You buy land, you buy stones, you buy meat, and you buy bonesگنج بی مار و گل بی خار نیست.You can not get blood out of stone.از آب کره نتوان گرفت.Your love will be in my heart at all times.اگر مرگم به نامردی نگیرد      مرا مهر تو در دل جاودانی ستو گر عمرم به ناکامی سر آید   تو را دارم که مرگم زندگانی ستYour wish is my commandاز تو به یک اشارت از ما به سر دویدن.جسم و جان و هر چه هستم  آن توست      حکم و فرمان جملگی فرمان توستYou must grin and bear itباید بسوزی و بسازی.You can’t see the wood for the trees.آنقدر سمن است که یاسمن پیدا نیست.You can’t make bricks without strawبا دست خالی نمی توان کاری انجام داد.You can not get a quart into a pin potنمی توان بحر را در کوزه ریخت.You are responsible for youهر کس ضامن دوزخ و بهشت خویش است.You can’t please everyone.همه را نمی توان از خود راضی  نگه داشت.You cannot unscramble eggs.کاری است گذشته، سبویی است شکسته.You cannot teach an old dog new trickپیر را تعلیم دادن مشکل است.You cannot make a silk purse out of a sow’s earاز تخم مرغ پشم نتوان چید.You should never judge a book by its cover.از روی ظاهر نباید قضاوت کرد.ما برون را ننگریم و قال را           ما درون را بنگریم و حال راYou have to crawl before you can walk.قبل از راه رفتن باید خزیدن رایاد گرفت.You can catch more flies with honey than you can with vinegarهر کاری راهی دارد.When it rains, it poursچو بد آید هر چه آید بد شود.بدبختی نمی آید وقتی هم می آید پشت سر هم می آید.Whatever happens is for the bestهر چه پیش آید خوش آید.Whoever knocks on a door and persists will be allowed inگفت پیغمبر که چون کوبی دریعاقبت زان در برون آید سریWhere there is muck, there’s luck/brassآدم پولدار شانس هم دارد.When the cat’s away the mice will playماه درخشنده چون پنهان شود     شب پرّه بازیگر میدان شودWhat is done can’t be undone.آب رفته به جوی برنگردد، گذشته ها گذشته است.When in Rome do as the Romans doخواهی نشوی رسوا  همرنگ جماعت شو.Where there is a will, there is a wayخواستن، توانستن است.The Way to a man’s heart is through his stomachبرای بدست آوردن دل مردان باید از طریق شکمشان وارد شد.Without music, life is a journey through a desertبدون موسیقی، زندگی به منزله سفر کردن از بیابان است.What we acquire without sweat we give away without regretهر آنچه آسان یافتی، آسان دهی از دست.Well begun is half done?شروع خوب نصف کار است.Winners never cheat and cheaters never winآدمهای برنده هرگز کلک نمی زنند و آدمهای متقلب هرگز برنده نمی شوند.When money speaks, the truth remains silentوقتی پول حرف می زند حقیقت سکوت اختیار می کند.When a thing is done, advice comes too lateبعد از وقوع واقعه، پند و تدبیر دیگر بکار نیاید.Waste not, want notاسراف نکن تا محتاج نشوی.A Watched pot never boilsزمان انتظار دیر می گذرد.Will is the key of the victoriesرمز پیروزی اراده است.The Wish is father to the thoughtشتر در خواب بیند پنبه داند؛ فکر باطل ز تمنا خیزد.A Wise man avoids edged toolsآدم دانا به نشتر نزند مشت.A Word to the wise is enough / sufficientدر خانه اگر کس است یک حرف بس است.ازین به نصیحت نگوید کست     اگر عاقلی یک اشارت بس استWord cut more than swordزبان برنده تر از شمشیر است.The Worm will turnچو دست از همه حیلتی در گسست       حلال است شمشیر بردن به دستوقت  ضرورت  چو  نباشد  گریز  دست  بگیرد  سر  شمشیر  تیزWhat is bred in the bone will never come out of the fleshاصل بد نیکو نگردد هر که بنیادش بد است.Wall has earsمکن پیش دیوار غیبت بسی      بود، کز پسش گوش دارد کسیWho chatter to you, will chatter of youهر که عیب دگران پیش تو آورد و شمردبی گمان عیب تو پیش دگران خواهد بردWho has skirts of straw needs fear to fireکسی که دامن حصیری دارد باید از آتش فاصله بگیرد.کسی که بار شیشه دارد نباید به دیوانه سنگ بیاندازد.When love is not madness, it is not loveعشق که به حد دیوانگی نرسید، عشق نیست.عاشق آن باشد که چون آتش بود           گرم رو سوزنده و سرکش بودWhat the eye sees not, the heart ruse notاگر دیده نبیند، دل نخواهد.When good cheer is lacking, our friends will be packingیار نیک را در روز بد شناسند.While the grass grow, the cow starvesبزک نمیر بهار میاد، خربزه با خیار میاد.Who longest wait of all surely winsصبر آرد آرزو را نی شتاب؛ صبر مایه پیروزی است.We are on a different wavelengthآبمان به یک جوی نمی رود.We live for a good time not for a long timeکیفیت زندگی مهم تر از کمیت زندگی است.Who knows much, will suffer muchهر که بیشتر می فهمد بیشتر رنج می برد.What the heart feels the tongue speaksآنچه بر دل فرود آید، بر زبان آید.Who keeps company with the wolf will learn to howlانگور ز انگور همی گیرد رنگ.کمال همنشین در من اثر کرد    و گرنه من همان خاکم که هستمWater is life’s matter and matrix, mother and medium.آب مایه حیات است؛ بدون آب نمی توان زندگی کرد؛ آب آبادانی است.Water which is to pure has no fishآب پاک و تمیز ماهی ندارد.Wishes don’t wash the dishesبا حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود.A Wonder lasts but nine daysآتش تند زود خاکستر می شود.A Work well begun is half doneکاری که خوب شروع شده باشد در واقع نیمی از آن انجام شده است.When/where one door shuts another opensخدا گر به حکمت ببندد دری       گشاید به فضل و کرم در دیگریWhen the word is out it belongs to anotherسخن تا نگویی بر او دست هست    چو گفته شد یابد او بر تو دستWhen the head aches, all the body is out of tuneچو عضوی بدرد آورد روزگار       دگر عضوها را نماند قرارWhat is a workman without his tools?ز بی آلتان کار ناید درست؛ بدون ابزار و وسایل کاری نمی توان انجام داد.Wedlock is a padlockازدواج، اسارت است.ای گرفتار پایبند عیال                 دیگر آسودگی مبند خیالWork while it is dayتا تنور داغ است نان باید پخت.The Weakest goes to the wallهر چه سنگ است به پای لنگ است؛ سنگ به در بسته می خورد.When candles are away all cats are greyشب گربه سمور نماید.We are shot with our own arrowخود کرده را تدبیر نیست؛ از ماست که بر ماست.Wear the pants in the familyتصمیم گیرنده بودن؛ حرف آخر را زدن؛ رئیس بودنA Woman’s place is in the homeخانه بدون زن گورستان است.زن بلا باشد به هر کاشانه ای       بی بلا هرگز مبادا خانه ایA Woman’s work is never doneکار خانم ها هیچ وقت تمام نمی شود.Walnuts and pears you plant for your heirsهر چه نیکی کنید آن نیکی به خود کرده اید.When the wine is in, the wit is outشراب، عقل از سر بیرون کند.When the pot boils over, it cools itselfفواره چون بلند شود سرنگون شود.Wisdom is better than strength.آدمی را عقل می باید نه زور.What you pay, what you getهر چقدر پول بدهی همان قدر آش می خوری.What is past, is pastگذشته ها گذشته است.Who laughs last, laughs longest?آن خوش است ای جان که فرجامش خوش است.While there is life, there is hopeتا زندگی هست، امید هست.What you lose on the swings, you gain on the roundaboutsدری نبست زمانه که دیگر دری نگشاید.ایزد هرگز دری نبندد بر تو    تا صد دیگری به بهتری نگشایدWhat is told in the ear of a man, is often heard a hundred miles awayحرفی که از دهان بر آید، گرد جهان در آید.Wonders will never cease.معجزه هنوز هم اتفاق می افتد.Water is the best thirst quencherآب بهترین فرو نشاننده عطش است.Want is the mother of industryاحتیاج مادر اختراع است.What is taken in with the milk only goes out with the soul.با شیر اندرون شده با جان بدر شود.When drink enters, wisdom departsشراب که از در، در آمد        عقل و هوش از کف برفتWorrying never did anyone any goodنگرانی دردی را درمان نمی کند.Wake not a sleeping dogفتنه در خواب است بیدارش مکن.We seek water in the seaآب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم.سالها دل طلب جام جم از ما می کرد         وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کردWe cannot learn without pain.بدون رنج و زحمت، علم حاصل نمی شود.We lie loudest when we lie to ourselvesوقتی به خودمان دروغ می گوییم آن را بلندتر فریاد می زنیم.When in doubt do newt/ nothingروزه شک دار نگیر.Who knows he knows nothing knows much.هرگز دل من ز  علم  محروم  نشد    کم ماند ز اسرار که معلوم نشدهفتاد و دو سال فکر کردم شب وروز  معلومم شد که هیچ معلوم نشدWho knows what tomorrow holds.که داند که فردا چه زاید زمان؛ هیچکس از آینده خبر ندارد.When things got to the worst they will mendتا پریشان نشود کار به سامان نرسد؛ خرابی مقدمه اصلاح است.When angry, count a hundredهر وقت عصبانی شدی یک لیوان آب بخور.What costs little is little esteemed.نداند کسی قدر روز خوشی       مگر روزی افتد به سختی کشیWhat can’t be cured must be endured.چو نتوان بر افلاک دست آختن   ضروری است با گردشش ساختنWater does not tickle out of his handآب از دستش نمی چکد.Writing of ideas is the capital of futureنگارش اندیشه ها، سرمایه آینده است.Woman’s dreams go by contrariesخواب زن چپ است.Win a few, lose a fewآدم گاه برنده است، گاه بازنده.Words are but wind.حرف باد هواست.Why buy a cow when milk is so cheap.چرا باید یک گاو بخری وقتی که شیر اینقدر ارزان است. ( آفتابه خرج لحیم کردن است )War and love are as full of trouble as pleasureجنگ و عشق هر آنقدر لذت بخش باشند به همان قدر دردسرساز هم هستند.Wear the old coat, but buy the new book.لباس کهنه ات را بپوش اما کتاب تازه بخر.Wake up and smell the coffee.ششدانگ حواس خود را جمع کردنWork one’s fingers to the boneجان کندن؛ سخت کار کردنWarm the cockles of somebody’s heartکسی را خوشحال کردن.Weigh the pros and cons.معایب و محاسن کاری یا چیزی را سنجیدن.Work all the hours God sendsبکوب کار کردن؛ شبانه روز کار کردنWear one’s heart on one’s sleeve.بی شیله پیله بودن؛ صاف و ساده بودنWhen pigs flyخدا را چه دیدی!؛ در همیشه روی یک پاشنه نمی گردد.Win small, win early, win oftenکم ببر، زود ببر، همیشه ببر.When the hell’s frozen overوقت گل نیWho dares to teach must never cease to learn.مدرس نباید از مطالعه و آموختن دست بردارد.Who know who is beautiful and who ugly behind the curtain?کس چه داند که پس پرده که زیباست، که زشت.When the dust has settledوقتی آبها از آسیاب افتاد؛ وقتی سر و صداها خوابید.When it comes to the crunchموقعش که برسد؛ وقتش که برسد.Where there are bees there is honey.تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.Where there is no justice there is no joy.آنجا که عدالت نیست، خوشی هم  نیست.A Willing horse is run to death.هر کسی را بهر کاری ساختند.A Word before is worth two after.علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.A Woman conceals what she knows not.مگو از هیچ نوعی پیش زن راز    که زن رازت بگوید جمله سربازA Word spoken is past recalling.آب رفته به جوی بر نگردد؛ گذشته‌ها گذشته است.The Way to get along is to go along.همزیستی در همراهی است.The Wolf may lose his teeth, but never his nature.مار پوست می اندازد، خوی نمی اندازد.When two Sundays meetهر وقت خورشید از مغرب بر آید؛ وقت گل نی.What everybody says must be true.تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.We all make mistakes.انسان جایزالخطاست.Why keep a dog and bark yourself?چرا آدم باید سگ داشته باشد ولی خودش پارس کند.Where there is peace, God is.هر جا که صفا هست در آن نور خدا هست.Where there is love, there is no coercion.هر جا سخن از عشق است زور و اجباری در کار نیست.Whatever comes from a friend is good.هر چه از دوست رسد نیکوست.When I am no more, let happen what mayپس از من کو جهان را آب گیرد.Winning isn’t everything.برد و پیروزی که همه چیز نیست.Winning is earning, losing is learning.پیروزی موفقیت است و شکست تجربه.What soberness conceals, drunkenness reveals.مستی راستی می آورد؛ آدم مست راستگو است.Where ignorance is bliss, its folly to be wiseجایی که جهالت برکت است، دانایی احمقی است.Without sleep, no healthخواب برای سلامتی لازم است.When the shit hits the fanخر تو خر که شد؛ اوضاع شیر تو شیر که شد.What goes up must come down.فواره چون بلند شود سرنگون گردد.A Woman can beat the devil.زن شیطان را هم می تواند شکست دهد؛ شیطان از زن درس می آموزد.A Word before is worth two after.جنگ اول به از صلح آخر.A Wise head keeps a shut mouth.ترا خاموشی ای خداوند هوش     وقارست و نا اهل را پرده پوشThe Whole dignity of a man lies in the power of thought.بزرگی هر کس در طرزفکر و تفکر اوست.What is done can’t be undone.چو تیر از کمان رفت نیاید به شست باز.Without justice, courage is weak.بدون عدالت، شجاعت کار ساز نیست.When you play you must pay.بازی اشکنک سر شکستنک هم دارد.هر کس خربزه می خورد پای لرزش هم می نشیند.What goes around comes around.هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت.Where there is love, there is pain.عشق بدون رنج نیست؛ عشق با سختی همراه است.Why should the devil have all the best tunes?خربزه شیرین نصیب کفتار می شود.What is sauce for the goose is sauce for the gander.بر کس مپسند آنچه ترا نیست پسند.When character is lost, all is lost.هیچ چیزی مهم تر از آبرو نیست.Without friends a tree like without roots.آدم بی دوست، مثل درخت بی ریشه است.When ambition ends, happiness begins.پایان جاه طلبی، آغاز خوشبختی است.What a man says drunk, he thinks sober.مستی و راستی.What can you expect from a hog but a grunt?از کوزه همان برون تراود که در اوست.از خوک جز خرخر کردن چیزی نمی توان انتظار داشت.When the drink is in, the truth is out.مستی و راستی.When poverty comes in the door, love goes out the windowفقر که از در درآمد عشق از پنجره بیرون رفت.Write your injuries in the sand, kindness in marbleبدی ها را روی شن بنویس وخوبیها را روی سنگ مرمر.When there is no trust, there is no love.وقتی که اعتماد نباشد عشق هم نیست.Whatever comes up is welcomedهر چه پیش آید، خوش آید.What must be, must beاز تقدیر گریزی نیست؛ آنچه باید بشود می شود.What goes around, comes aroundچیزی که عوض دارد، گله ندارد.Any port in a stormدر بیابان لنگه کفش کهنه نعمت است.Actions speak louder than wordsبه عمل کار برآید به سخندانی نیست.Act so in the Wally that need not fear those who stand on the hillآن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است.As you make your bed you must lie on itخود کرده را تدبیر نیست.Absence makes the heart grow fonderجدایی تا نیفتد دوست قدر دوست کی داند.All good things come to an endچراغ هیچکس تا صبح نمی سوزد.All work and no play make Jacks a dull boyتنوع چاشنی زندگی است.All things come to him who waitsگرصبر کنی زغوره حلوا سازی؛گوساله به روزگار گاوی گردد.All’s fair in love and warدر عشق و جنگ هر کاری رواست.Ask and you shall receiveپرسان، پرسان می توان رفت هندوستان.An Apple a day keeps the doctor awayروزی یک سیب بخور تا از طبیب بدور مانی.April showers bring forth May flowersتا باران نبارد گل نروید.All’s well that ends wellشاهنامه آخرش خوش است؛ جوجه‌ها را آخر پاییز می شمارند.All roads lead to Romeهمه راهها به رم ختم می شود.After a storm comes calmآرامش پس از طوفان می آید.After death the doctorنوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی.All truths will not bear tellingهر حقیقتی را نباید به زبان آورد.Affection blinds reasonمحبت آدم را کور می کند.An Artist lives every whereوجود مردم دانا مثال زر و طلاست   که هر کجا برود قدر و قیمتش دانندAll are not hunters that blow the hornهر که ریش دارد بابا نیست؛ هر که شیپور دارد شکارچی نیست.All doors open to politenessادب تاجی  است از نور الهی      بنه بر سر برو هر جا که خواهیAttack is the best form of defenseدست پیش زوال ندارد؛ حمله بهترین نوع دفاع  است.As you sow, as you reapچو دشنام گویی، دعا نشنوی              بجز کشته خویش ندروینپندارم ای در خزان کشته جو              که گندم ستانی بوقت دروAs the work, so the payمزد خر چرانی، خر سواری است.An Ass is but an ass though laden with goldخر اگر جل اطلس بپوشد باز هم خر است.Art is long, life is shortعلم آمد فراوان ، عمر کوتاه.As you salute, you will be salutedبود حرمت هر کس از خویشتن.کمم گیری کمت گیرم ، نمرده ماتمت گیرم.All things are difficult before they are easyمعما چو حل گشت آسان شود.Action is the proper fruit of knowledgeبار درخت علم ندانم بجز عمل.Adam’s ale is the best brewآب بهترین مشروب است.All are not thieves that dogs bark atهر کسی را که سگ پارس می کند دزد نمی توان گفت.All cats are grey in the darkشب گربه سمور می نماید.All’s fish that comes to the netنگه دار فرصت که عالم دمیست.Appearances are deceptiveظواهر فریبنده اند.Ask no questions and hear no liesنپرس تا دروغ نشنوی.All things are possible with Godخدا برهر کاری تواناست.Adam ate the apple and our teeth still acheچوب دیگران را خوردنAs well be hanged for a sheep as a lambدزد به دار آویخته می شود چه برای یک گوسفند جه برای یک برهّ.The Apple doesn’t fall far from the treeمیوه پای درخت می افتد.The Apples on the other side of the wall are the sweetestمرغ همسایه غاز است.نعمت ما به چشم همسایه         صد برابر فزون کند پایهAccidents will happen in the best regulated familiesبا قضا و قدر کارزار نتوان کرد.Accident(s) will happenبا سرنوشت نمی توان جنگید؛ حادثه خبر نمی کند.All men are members of the same bodyبنی آدم اعضای یکدیگرند         که در آفرینش ز یک گوهرندAll his gees are swanمرغ خودش را غاز می داند.Ask much to have a littleبه مرگ گیر تا به تب راضی شود.All is grist that comes to his millاز تخم مرغ پشم می چیند؛ از آب کره می گیرد.All is for the bestهر چه پیش آید خوش آید.Always have two strings to your bowکار از محکم کاری عیب نمی کند.Abstinence is the best medicineامساک و پرهیز بهترین دارو است؛ سلامتی تن در پرهیز است.Accusing the times is but excusing ourselves.از ماست که بر ماست؛ خود کرده را تدبیر نیست.Adversity often leads to prosperityبنیاد غم وشادی بس دیر نمی پایدهر صبح ز پی شامی، هر شب سحری داردAfter night comes the dawnای دل صبور باش و نخور غم که عاقبتاین شام  صبح گردد و این شب سحر شودAfter sorrow comes joyدر پس هر گریه آخر خنده ایست        مرد آخربین مبارک بنده ایستAnswer one in his own language.کلوخ انداز را پاداش سنگ است؛ جواب های، هواست.April and May are the keys of the yearسالی که نیکوست از بهارش پیداست.All covet, all loseآدم حریص همیشه محروم است.All fellows in footballبازی اشکنک، سر شکستنک دارد.Any time means no timeهر وقت به معنای هیچ وقت است.All clouds bring not rainنه آبستن درّ بود هر صدف؛ هر ابری باران ندارد.All talk and no trouserبه عمل کاربرآید به سخندانی نیست.All that glitters is not goldهر درخشنده ای طلا نیست؛ هر گردی  گردو نیست.Anger has no eyesخشم کار شیطان است؛ خشم چشم و گوش ندارد.At foot of the candle it is darkپسر کفاش همیشه پا برهنه است؛ پای چراغ تاریک است.Absence sharpens love, presence strengthens itدوری و دوستی؛ با اهل زمانه صحبت از دور خوش است.All things must passهر چیزی پایانی دارد.All you need is loveهر انسانی به محبت نیاز دارد.The entire world loves a loverطفیل هستی عشقند آدمی و پری.Act quickly, think slowlyخوب تامل کن، زود دست بکار شو.Act today only tomorrow is too lateکار امروز به فردا مفکن.Advice most needed is least heededپند گفتن با جهول خوابناک                تخم افکندن بود در شوره زاربا سیه دل چه سود گفتن وعظ         نرود میخ آهنی در سنگAll frills and no knickersپز عالی، جیب خالی.All flowers are not in one gardenهمه گلها در یک باغ پیدا نمی شوند.After dinner sit a while, after supper walk a mileبعد ازخوردن نهاراستراحت کن، بعد ازخوردن شام قدم بزن.As poor as a church mouseدر هفت آسمان یک ستاره نداشتن؛ گورم کجاست که کفنم باشد.As soon as a man is born, he begins to dieانسان از لحظه تولد  به سوی مرگ گام بر می دارد.Adventures are to the adventurousآدم ماجراجو در کمین خطر است؛ مارگیر را مار می کشد.Adversity makes strange bedfellowsفقر و نداری  دوستان را هم  بیگانه می کند.An Army marches on its stomachسپاه بی خزینه نتوان داشت.As the twig is bent, so is the tree inclinedنهد شاخ پر میوه سر بر زمین.درخت هر چه بارش بیشتر می شود سرش فروتر می آید.All truths are not to be toldهر حقیقتی را نباید بر زبان آورد.Anger is momentary madnessخشم نوعی جنون آنی است؛ خشم دیوانگی کوتاهی است.Argue the tossیکی به دو کردن؛ دهن به دهن شدنAs you bake, so shall you brew?آشی است که خودت پخته ای.چو تو خود کنی اختر خویش را بد    مدار از فلک چشم  نیک اختریAsk a silly question and you get a silly answerسوال احمقانه بپرس تا جواب اخمقانه بشنوی.All abroad and nothing at homeپز عالی، جیب خالی.Age and wedlock tame man and beastپیری و ازدواج  آدم را رام  و مطیع می کند.Appetite comes with eatingاشتها زیر دندان است.Agree to differ/disagreeعیسی و موسی هر کدام به دین خود بودنAll for one and one for allغم جمله خور در هوای یکی         مراعات صد کن برای یکیAll cat’s love fish but hate to get their paws wetهرکه را طاووس خواهد جور هندوستان کشد.All hat no cattle; all frills no knickers; all sizzle no steak.از سرمایه و عمل خبری نبودنAlways care about your flowers and friendsهمیشه مواظب دوستان و گلهای خود باشید.The Anvil fears no blowsاز آن بیدها نیست که با این بادها بلرزد.Anger edges valorخشم به آدم شجاعت می بخشد؛ خشم شمشیر تیز و برّان است.Always look both ways before crossing the streetاحتیاط به خرج دادن؛ با احتیاط عمل کردنAdvice is cheapنصیحت خرجی ندارد.All men are mortalهمه انسانها فناپذیر هستند.All experience is education for the soulهمه تجربه ها جهت تربیت روح و نفس است.All days are short to industry and long to idlenessزمان برای آدم بیکار خیلی به کندی می گذرد.All things grow with time except griefگذشت زمان از شدت غم و اندوه می کاهد.Absence increases sorrowغیبت طولانی باعث افزایش اندوه می شود.Prevention is better than cureپیشگیری بهتر از درمان است.Practice makes perfectکار نیکو کردن از پر کردن است.The Pen is mightier than the swordتیغ علم از تیغ آهن تیزتر          بل ز صد  لشکرظفر انگیز ترPeople who live in glass houses shouldn’t throw stoneعیبجو عیب خودش را نمی بیند.Precious good are contained in small parcelsکوتاه خردمند به از نادان بلند است.An Ounce of prevention is better than a pound of cureجنگ اول به از صلح آخر؛ علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.One who acts through another, acts through himselfهر چه کنی به خود کنی            گر همه نیک و بد کنیOne can not put the clock/time backزمان گذشته نیاید به بر؛ گذشته ها گذشته است.Old habits die hardمار پوست بگذارد و خوی نمی گذارد.Never too old to learnبرای آموختن هیچ وقت دیر نیست.No man can serve two mastersنی شود هم خدا را خواست و هم خرما را.Necessity is the mother of inventionاحتیاج مادر اختراع است.No gain without painبه رنج اندر است ای خردمند گنج        نیابد کسی گنج نابرده رنجMake haste slowlyعجله کار شیطان است.Marry in May, run for ayeهر چیز به وقت خویش نیکوست.Moderation in all thingsدر همه کارها میانه گزینی باید کرد.Measure is medicineاندازه نگه دار که اندازه نیکوست.The Morning sun never lasts a dayچراغ هیچکس تا صبح نسوزد.Man is to man a wolfانسان گرگ انسان است.A Man’s best friends are his ten fingersکس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.Much coin, much careسر بزرگ بلای بزرگ دارد.Men are not anglesانسان فرشته نیست؛ بشر جایزالخطاست.Locking the stable door after the horses is goneتریاق را بعد از مردن مار گزیده آوردننوشدارو پس از مرگ سهراب آوردنLet the dead bury their deadخفته را خفته کی کند بیدار.Lightning never strikes in the same place twiceخانه دزد زده ایمن است؛ صاعقه دو بار در یک جا نمی زند.Let sleeping dogs lieچوب در لانه زنبور نکن؛ فتنه در خواب است بیدارش مکن.Let bygones be bygonesگذشته ها گذشته است؛ آن قدح بشکست و آن پیمانه ریخت.Least said, soonest mendedبا آنکه سخن به لطف آب است      کم گفتن هر سخن صواب استLook before you leapزرع نکرده پاره نکن؛ بی گدار به آب نزن.A Leopard cannot change its spotsعاقبت گرگ زاده گرگ شود        گر چه با آدمی بزرگ شودKings have long armsهر که را زور در بازوست، زر در ترازوست.Killing no murderهیچ خونی به ناحق ریخته نمی شود.Kill two flies with one flapبا یک تیر دو نشان زدنKill the goose that lays the golden eggsمرغ تخم طلا را کشتن؛ نان خود را آجر کردنKnowledge is powerبالاتر است آنکه داناتر است.Jack of all trades, master of noneآدم همه کاره، هیچ کاره است.A Jar’s mouth may be stopped, a man’s cannotدر دروازه را می توان بست، ولی دهان مردم را نمی شود بست.کام و دم مار و نیش کژدم بستن    بتوان، نتوان زبان مردم بستنJudge not, that ye be not judgedعیب تو خواهی نگوید کس، عیب کس نگو.Justice is half religionانصاف ، نصف ایمان است.A Jealous man is the keeper of his wealthبخیل برای ثروت خود نگهبان است.Joy surfeited turns to sorrowآب ار چه زلال خیزد          از خوردن پر ملال خیزدJam tomorrow and jam yesterday, but never jam todayامروز نقد، فردا نسیه.Jack is as good as his masterگفت و خوش گفت پیر برزیگر       آنچنان مادر این چنین دخترJuke and let the jaw go byرطب خورده منع رطب چون کند.A Joint pot does not boilکه دیگ شراکت نیاید به جوش.Just what the doctor orderedهمین و می خواستیم.The Jewel in the crownگل سر سبد بودن، سر گل بودنJust the ticketخود خودش است.The Joker in the packعنصر ناسازگاربودن؛ وصله ناجور بودنJump in at the deep endخود را به دردسر انداختنIt’s easy to be wise after the eventمعما چو حل گشت آسان شود.It’s a long lane that has no turningدر همیشه روی یک پاشنه نمی چرخد.If a thing worth doing, it is worth doing wellکارنیکو کردن از پر کردن است؛ کار را که کرد آنکه تمام کرد.If at first you don’t succeed, try, try againاگر بار اول موفق نشدی دوباره بکوش و بکوش و بکوش.If you can’t lick/beat them, join themجنگ و زور آوری مکن با مستپیش سر پنجه در بغل نه دستHe who pays the piper calls the toneهر چقدر پول بدهی همان قدر آش می خوری.Half a loaf is better than none/no breadکاچی به از هیچی است.A Hungry man is an angry manآدم گرسنه ایمان ندارد.He has a loose tongueآدم دهن لقی است.Haste makes wasteعجله کار شیطان است؛ شتاب کلید اندوه است.He who hesitates is lostکارها به صبر بر آید و مستعجل به سر در آید.Honesty is the best policyدرستی بهترین سیاست است.A Good wine needs no bushاگرهست مرد از هنر بهره ور      هنر خود بگوید نه صاحب هنراگر مشک خالص نداری، مگوی    ورت هست خود فاش گردد ببویGive a dog a bad name and hang himگر سر آزار داری،  بهانه بسیار داری.God help those who help themselvesاز تو حرکت، از خدا برکت.Great promise, small performanceسنگ بزرگ علامت نزدن است.Faint heart never won fair ladyعروس ملک کسی در کنار گیرد تنگکه بوسه بر لب شمشیر آبدار نهدThe First blow is half the battleضربه اول نیمی از مبارزه است.Fair exchange, no robberyآنچه عوض دارد گله ندارد.A Fault confessed is half redressedگنه را عذر شوید جامه را آب.اعتراف به خطا  نیمی از بخشودگی است.Every dog is a lion at homeسگ در خانه صاحبش شیر است.Every light has its shadowهر گلی را خزانی در کمین است.Either win the saddle or lose the horseیا سر می رود یا کلاه می آید.The End justifies the meansهدف وسیله را توجیه می کند.Experience is the mother/father of wisdomتجربه مادر/پدر خرد است.Experience is the best teacherتجربه بهترین معلم است.Deeds not wordsآزادگی مرد بکار است نه گفتار  آن به که عمل باشد و گفتار نباشدDo well and have wellهر که به نیکی عمل آغاز کرد       نیکی او روی بدو باز کردDivide and ruleتفرقه بیانداز و حکومت کن.The Darkest hour is that before downنومید  مشو ز چاره جستن          کز دانه شگفت نیست رستنDon’t put off for tomorrow what you can do todayکار امروز به فردا مفکن.A Door must either be shut or openنمی شود هم خدا را خواست و هم خرما را.A Desperate man needs no helpاز جان گذشته را به مدد احتیاج نیست.Don’t cry over split milkطرب نوجوان ز پیر مجو       که دگر ناید آب رفته بجویBad actions lead to worse reactionهمینت پسند است اگر بشنوی    که گر خار کاری، سمن ندرویBetter bad now than worse laterجنگ اول به از صلح آخر.Bad news travels fastخبر بد زود پخش می شود.A Bad workman blames his toolsعروس نمی تواند برقصد می گوید زمین کج است.Barking dogs seldom biteسگ لاینده، گیرنده نبود.Birds of a feather flock togetherکبوتر با کبوتر باز با باز     کند همجنس با همجنس پروازBargain is bargainحساب حساب است، کاکا برادر.The Best of friends must be apartخورشید رخا ز بنده تحویل مکن    این  دخل مرا به هجر تبدیل مکنخواهی که ز من جدا شوی بی سببی  خود دهر جدا کند تو تعجیل مکنCross the stream where it is shallowestگره کز دست بگشاید چرا آزار دندان را.Charity begins at homeچراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.Cowards die many times before their deathsآدم نترس یکبار می میرد آدم ترسو هزار بار.هر که ترسید مرد ، هر که نترسید برد؛ ترس برادر مرگ است.Cut the cackle and come to the hosesدو صد گفته چون نیم کردار نیست.Cross the bridge when one comes to itچو فردا شود فکر فردا کنیم.Clothes do not make the manآدم را به جامه نشناسند؛ لباس طریقت به تقوا بود

دوره مقدماتی php

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نویسنده داستان قصه ی تنگ بلور x بخوانید...