نویسنده داستان قصه ی تنگ بلور

ستایش فصل اولّ: نهادها درس اولّ: محلهّ ی ما بخوان و حفظ کن: پدربزرگ درس دوم: زنگ ورزش بخوان و بیندیش: قصهّ ی تنُگ بلُور مثَلَ

فصل دوم: بهداشت درس سوم: آسمان آبی، طبیعت پاک بخوان و حفظ کن: هم بازی درس چهارم: آواز گنجشک بخوان و بیندیش: مورچه ریزه مثَلَ

فصل سوم: اخلاق فردی اجتماعی درس پنجم: بلدرچین و برزگر درس ششم: فداکاران بخوان و حفظ کن: مثِل باران درس هفتم: کار نیک بخوان و بیندیش: پرَی کوچولو حکایت

فصل چهارم: راه زندگی درس هشتم: پیراهن بهشتی بخوان و حفظ کن: لحظه ی سبز دعا درس نهم: بوی نرگس بخوان و بیندیش: حوض فیروزه ای مثَلَنویسنده داستان قصه ی تنگ بلور

فصل پنجم: هنر و ادب درس دهم: یار مهربان بخوان و حفظ کن: نقاّش دنیا درس یازدهم: نویسنده ی بزرگ بخوان و بیندیش: خواب خلیفه حکایت

فصل ششم: ایران من درس دوازدهم: ایران عزیز درس سیزدهم: درس آزاد بخوان و حفظ کن: وطن درس چهاردهم: ایران آباد بخوان و بیندیش: بوی سیب و یاس حکایت

فصل هفتم: طبیعت درس پانزدهم: دریا درس شانزدهم: اگر جنگل نباشد بخوان و حفظ کن: بهاران درس هفدهم: چشم های آسمان بخوان و بیندیش: آفرینش حلَزون حکایت نیایش واژه نامه

تمام سبک های چینش صندلی در کلاس ( درس / آموزش )

پوشه کار ( دانلود فرم ها + عکس + آموزش کامل )

 کتاب گویای فارسی سوم ابتدایی به‌صورت درس به درس برای شما عزیزان آماده دانلود می‌باشد.

 

کتاب گویای فارسی سوم دبستان به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا با گوش دادن به فایل‌های صوتی کتاب، روان‌خوانی خود را تقویت نما‌یند. این مجموعه شامل تمامی متن‌های کتاب ازجمله شعر و متن می‌باشد و شما می‌توانید ضمن دریافت آن، متن کتاب را هم‌زمان با گوش دادن به فایل صوتی مشاهده نمایید.

 

نویسنده داستان قصه ی تنگ بلور

در ادامه می‌توانید به کتاب گویای فارسی سوم دبستان تحت عناوین زیر گوش فرا دهید:

ادامه

شاعر زهرافولادي پور

مي نويسم برآب تا كه شايد برساند خبري خبري از دل تنگ ماهي تنگ بلور به همان شاه ماهي درياي نور كه دلش مي تپد اين ماهي كوچك در آب ودگر خواب نمي آيد به چشمانش باز قفس شيشه اي اش تنگ شده آبش انگار گل آلود شده وسرازير شده از لب آن تنگ بلور مي پرد،مي چرخد،مي رقصد تا كه شايد گوشه چشمي به خودش جلب كند چون نمي داند كه حتي گربه ها هم بي محلي ميكنند از دلش خون مي چكد آهسته مي گريد،چرا؟ ماهي درياي نور آيا تو ميداني چرا؟ …

شاعر (یاور)وحید خانمحمدی

من آن ماهي خسته تنگ بلورم… بيا و وسعت خستگيم لمس کن… سالهاست که خفه ام ميکند اين حس خفگي… حجم تنهاييم کم تر از حجم نبودنت نيست زيبا بي وفايم…. بر من خرده نگير…. طعنه هايت کم کن… ديگر توان از کف داده ام… ديگر حتي ناي ديدنت نيز ندارم… چشمانم سفيدي ميرود بس که در انتظارت چشمانم آبشاري شده اند براي ترنم احساسم… براي فرياد بغض تنهاييم… ميداني … تو ، انعکاس من بودي در آيينه ترک خورده روياهايم… بيا… بيا و زنگار بستان (ب ِ س ِ تان ) ا …

شاعر حسام حسامیان

نویسنده داستان قصه ی تنگ بلور

تنگِ بلور ماهی ِ سرخ ِ عِیدِمون رفت و ما رُ تنها گذاش! رفت و ما رُ با عیدمون تو بهت ِ‌این غم ها گذاش! پدر میگه که ماهیمون، رسم ِ وفا نمیدونس! کتاب ِ عشق نخونده بود، هیچ از صفا نمیدونس! حالا که رفته سفره مون، مونده با یه تُنگ ِ بلور! که وقتی مُرد، تُنگ ِ‌بلور، از رفتنش شُد سوت و کور! پُشتِ سَرت حرف میزَنَن، ماهی، تو خوابی، مگه نه؟ خونه عذا دارت شده، اونور ِ آبی، مگه نه؟ اونور ِ آب چی میگذره؟، به ما بگو چه جوریه؟ من دوس دارم اون دنیا رُ، م …

شاعر جواد شریفیان

ماهی در تنگ بلور یک لحظه قرار ندارد در جستجوری سنگ و گاو و زمین و انسانهائی ست که بر این زمین می زیستند **** دلم می خواهد بقدر دریا گریه کنم بقدر برکه ای حوضی تنگ بلوری و ماهی کوچکی شوم با جمجمه ای کوچکتر برقصم و شنا کنم و سر به دیوار بلور بسایم تا آن سوی زمان چون آن سوی زمان که دریا و ماهی و سنگ و گاو و زمینی بود و انسانهایی که بر این زمین می زیستند **** دلم می خواهد پرنده ای شوم پر پرنده ای حتی محصور در م …

شاعر امیرحسین توکلی

ماهی تنگ بلور غصه نخور حالا جات بزرگه قد دو نفر نمی دونم که چرا دلخوری باز نکنه تو هم می خوای بری سفر آخه چه فرقی داره برای تو تنها باشی خیلیم راحت تری تو که نه می تونی حرفی بزنی تو که از عاشق شدن بی خبری ماهی تنگ بلور سفرمون اشکاتو هیشکی ندیده تا حالا توی آب نمیشه اشک ریخت می دونم پس چرا بغضم نکردی ناقلا ماهی تنگ بلور دروغ نگو نمی خوای بگی که دلتنگی براش نمی خوای بگی که دلواپس شدی دل تو لک زده واسه خنده هاش ماهی تنگ بلور شیشه ای دل …

شاعر میلاد اصغرزاده

ماهی تنگ بلور دیگه بسه زَر و زور تا به کی میخوای باشی اسیر طعمه وتور تا به کی میخوای باشی توی دست آدما توی سفره هایی که پرند از پول سیا(ه) تا به کی میخوای باشی توی زندون زمین توی برکه های غم سر راه اون واین تنگ زیبا قفسه ماهی دریا قفسه (وقتی واسه ادما کل دنیا قفسه) ماهی تنگ بلور دیگه بسه زر وزور بپر از تنگ بلور بپر از تنگ بلور …

شاعر شکوفه جباری

ماهی تنگ بلور به فکر دریا بود از دایره ی بسته خسته وبیزار بود جست به رویای قشنگ فهمید که بی آب بود خواب نشست وافسوس شد کاش مرا تنگ بلور دریا بود …

شاعر احمد یزدانی

تنگ بلور اشكات منو به لرزه انداخت منو به ياد چشمات به ياد گريه انداخت چه خاطرات خوبي چه لحظه هاي شادي هنوز يادم نرفته که دل بهم میدادی شباي سرد پائيز هنوز يادم نرفته كناره اون درخته قديمي و شكسته يه قلب نيمه جونو يه عكس يادگاري تو صورت قشنگت يه لحظه بيقراري من و دلو يه خنده يه عشق بي نشونه ميگفتی اون جدايي براي هر دومونه گذاشتی رفتی عشقم چی مونده واسه ی دل به جز یه عکس کهنه ،پريه نازو خوشگل اهاي پريه نازم دوست دا …

شاعر گیتی میرزایی

تو : آب تُنگ بلور نشسته بر لب تاقچه من: ماهی قرمز درون آن تو: شفاف و زلال من: در حال دم زدن در آن تو : سرمست و روان من: شاداب و خندان بودیم با یکدگر خوب و خرم شاد و خوشحال مکملی با همدگر بادی وزید لرزید تنگ ترسید ماهی تنگ از تاقچه افتاد و شکست آب ریخت و در زمین فرو رفت ماهی با چشمان باز در حسرت بی آبی جان کَند …

شاعر نازنین واشقانی فراهانی

منم همان ماهی کوچک در تنگ بلور پاییزی در جستجوی بزرگترین سوال تنهایی که بی پروا به قلاب مهرت پاسخ می گویم …

شاعر مجتبي اصغري فرزقي( كيان)

آمدي آتش به اين تنگ بلور انداختي مثل اينكه سينه ام را در تنور انداختي من كويري در بيابانهاي تنهايي رها نم نم ِ باران شدي در دل تو شور انداختي مثل سنگي در شبم تنها تو خورشيدم شدي دسمريزا…با نگاهت خوب نور انداختي تو تكاندي هر چه در من كهنه يا زنگار داشت آفرين آن كهنه ها را خوب دور انداختي سينه ام را مثل تنگي آب زمزم كرده اي عشق را چون شعله در تنگ بلور انداختي مجتبي اصغري فرزقي(كيان) – مشهد …

شاعر محمد رضا حمیدی

وجود آبی ما بی غرور میمیرد گذشت خالیمان بی مرور می میرد صدای ناله ی ما در فراق دریاها در انفـرادی تنـگ بلــور می میــرد نـشاط ماهی آزاد نیــز، آن سوتـر درون قایق غم ، سر به تور می میرد مسیر زندگی ما مسیر نا امنی است و هر که کرد از اینجا عبور می میرد بلور را رها بکن امشب برقص تا مردن شبیه شمع که با رقص نور می میرد …

شاعر امین دولتخواه

کاش همچون ماهیان تنگ بلور می شد به پرواز در آییم در دنیایمان کاش میشد باشی کنارم بی حجم سقوط بخوانیم با مرغان عشق از رویایمان کاش برگردد زمان در گذشته آن شب و بارش و چشمان تو …

شاعر سید یعقوب اسراری

من که از تیرگی عمر فرومایه به تنگ آمده ام با دل شب زدگان بر سر جنگ آمده ام با دل خویش شکستیم غم از تنگ بلور عجب از قصه مکن با دل سنگ آمده ام …

شاعر مهدی رستادمهر

سنگ دلت به شیشه ی دل خورد و خرد کرد تنگ بلور حاوی عشق زلال تو عشقت به خاک ریخت ندارم دگر هراس زین پس هرآنکه چید گلی از جمال تو …

لیلا رشیدی

رضا همایون

عاطفه مشرفی زاده

پیام بیگلری

دانیال فریادی

عطیه رحیمی

زهرا عاشوری

شاعر سلمان مولایی

« محبوب خوب من » دل ات نگیرد از این همه هیمه ی هیاهو که سودابه گان معاصر فرا هم آورده اند س

شاعر فرزین مرزوقی

نویسنده داستان قصه ی تنگ بلور

در گور خاک خیالم صدایی شکست و نجوایی عبث دیرگاهی در ماتم ذهنم اسارت را . لبخند می زند منحو

شاعر مسعود اويسي

(نشسته پیشِ من و اعتراف می خواهد) . . . به دورِ تو این دل طواف می خواهد شبیهِ پیچکِ خشکی که آ

شاعر غلامرضا محمودی

بار دیگر حزن و غم در سینه ها ماوا گرفت اشک خون جاری شد از رخ ، پا گرفت عالمی معطوف در آوردگا

شاعر بابک سالاری

سکوت است و شبی جانکاه تابش سردی بر آب میلم به سفر باشد شاخه بیدی جادو بر شمع نگاهم باد رقص

شاعر مسعود اويسي

كوه را به پنجره پيوند مي زنم به رقصِ قوي دلم بند مي زنم براي عبور از تمامِ فاصله ها به نامِ نام

شاعر پژمان بدری

وقتی کَشتی واژگان غرقِ رویا می شود دیگر خزرِ نگاهت درون مرزبندیِ نفاق محبوس نیست تو رونقِ

شاعر محمدرضا جعفری

من با چشم هایِ خویش دیده ام که همچون نویدِ ستاره ها همه یِ اندیشه ها و همه یِ اجزاءِ آسمان و زم

شاعر محمد قاسمي

روزی به آتش کشاندی و رفتی مرا به خاکستر نشاندی و رفتی بیقرار شدم از گیسوان پریشانت تو مرا به باد

شاعر علی روح افزا

شاعر آمنه اقليدي

امشب بیا در شعر من محبوب من باش زیباترین معشوقه ی محجوب من باش امشب عزیز دل کمی حالم خراب ا

شاعر محمد جلائی

رخت عزای هیات ، درد عذاب دارد عالم سیاه پوش و دنیا نقاب دارد محکوم صد گناهیم آرامشی نداریم بیدا

شاعر سعید سیفی

ای خدای حال ها، صاحب احوال ها حال ما نیکو نما، ما پریشانحال ها پادشاه فال ها، کاتب اقبال ها اختر

شاعر حامد برجسته ملکی

دلم از دوری تو داغ فراوان دارد کوچه چشم من امشب، نم باران دارد بی تو انگار نخواهد برسد صبح ز ره غ

شاعر مرتضی حاجی اقاجانی

دلم (48) ******** هر دمی که فرو میبرم سیگار آمالی است که به آذر میکشم و هر بازدمی که بیرون میدهم

شاعر محمد کریم زاده نیستانک

. کربلا مرکز ” آزادی” است به عاشورا …. در چشمِ ابدیّت ” تندیسی ”

شاعر فرشته امینی

چشات،معلوم نیس چی میخوان،از من دیوونه کاری کردی که رفیق هر شبم، سنگفرش این خیابونه آخه قربونت برم،

شاعر یاسر رییسوند

تلاقی ِ ریشه تا ساقه برای ِقلّه ای است که شکوفه در آن شکفته شود… پاییز

شاعر طيبه حسني

سوگ نامه ی کربلا(نوحه) (ویرایش) السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولاد الحسین وع

با قرار دادن لوگو زیر در سایت و یا وبلاگ خود از شعر نو حمایت کنید.

ستایش:

کلمات معنی دار:

سنجاقک- صمیمی -کینه      

 درس اول:

نویسنده داستان قصه ی تنگ بلور

  کلمات معنی دار: محله ی ما

   محله ـ ثبت نام  ـ عادت  ـ  اطراف  ـ  قنادی ـ برگزار شدن ـ فیروزه ای

    جمع کلمات مختلف :

      کلماتی که با ها جمع بسته می شوند.

مثل:کتاب ،مداد، دفتر،بچه،درخت،کوچه ، خانه

      کلماتی که با ان جمع بسته می شوند .

مثل :دختر،مادر،پدر،مرد ،برادر، خواهر

       بعضی از اسم هایی که به مصوت پایانی  (    ِ   ،  ه   ،  ـه )  ختم می شوند،نشانه ی جمع به صورت گان می آید.

 مثل: فرشته:فرشتگان

        راننده: رانندگان

          اسم هایی که به مصوت پایانی (   ا ،   ی   ) ختم میشوند نشانه ی جمع (( ان)) درآن ها به صورت  یان می آید.

 مثل: دانا:  دانایان                                                                               آقا:   آقایان

                                           روحانی : روحانیان

بعضی از اسم ها با ات جمع بسته می شوند .

 مثل:   حیوان :حیوانات                                                            موجود :موجودات

             کلماتی که آخر آن ها    ه   ،   ـه    باشد مو قع جمع بستن ه حذف می شود.

مثل: جمله :جملات                                                                   قطعه:قطعات

       خاطره : خاطرات                                                                 لحظه :لحظات       

درس دوم :

کلمات معنی دار: زنگ ورزش

آغاز ـ نرم نرمک  ـ موضوع ـ بحث ـ حرفه ای ـ ترتیب ـ جلب نظر کردن ـ جنب و جوش ـ ماهرانه ـ مر بی

قصه ی تنگ بلور :

کلمات معنی دار :

صنوبر ـ بیشه ـ بلور ـ پونه های وحشی ـ سفالی ـ حیرت ـ باستانی ـ تنگ

مخالف کلمات :

روشن : تاریک                سرما :گرما               سرد : گرم               خنده : گریه         

خندان :گریان                 رفت : نرفت              آمد : نیامد                 سرما خوردگی : گرما زدگی

چه موقع از ضرب المثل ((آشپز  که دوتا شد آش یا آش شور می شود یا بی نمک )) استفاده

 می کنیم ؟

 * هر وقت ۲ نفر درحال انجام یک کارباشند و درانجام آن کار با یک دیگر مشورت نکنند  وکاری را بدون  هماهنگی

 همدیگر انجام دهند ممکن است ، یک کار را  هردوی آنها انجام دهند و باعث خراب شدن آن کار شوند .

این ضرب المثل حکایت حال آن ها می شود .   

  

       درس سوم: آسمان آبی ، طبیعت پاک

      کلمات معنی دار:

نویسنده داستان قصه ی تنگ بلور

    آلودگی، اهمیت ، باعث ، دامنه ی کوه ، نشاط ، قله ف محیط ، گردش علمی ، دل پذیر ،

    دل نشین ، گزارش ، نماینده ، روزنامه دیواری

     شعر هم بازی :

     عبور کردن ، نگریست ، هم بازی

     هم خانواده :

    کلماتی که در نوشتن برخی حروف مانند هم باشند و از لحاظ معنایی با یکدیگر در ارتباط باشند

. با هم هم خانواده هستند.

   مثل: علم ، عالم ، معلوم ، علیم ، علامه ، تعلیم ، معلم ، هم خانواده اند . با دقت کردن در این

 کلمات می بینید که حروف  ” ع ل م ” در مهمه ی آن ها وجود دارد و از لحاظ معنایی با همدیگر

 ارتباط دارند.

   شکر ، شاکر ، تشکر ، متشکر ،  ( ش ک ر ) حروف مشترک آن ها است .

 نظم ، ناظم ، منظم ، تنظیم ، منظوم ، نظام ، انتظامات ، ( ن ظ م ) حروف مشترک آن ها است.

  قصد ، قاصد ، مقصود

   صبر ، صابر ، صبور

  نظر ، ناظر ، منظور ، نظیر ، نظارت ، منتظر ، انتظار         

 

    درس ۴ : آواز گنجشک

     کلمات معنی دار: 

     بی صبرانه ، منتظر ، مشورت ، فرصت ، آزرده ، آلودگی صوتی ، منظم ، گوش خراش ،

     کم شنوایی ، فشفشه

    مورچه ریزه :

    تشکچه ، غصه

   استفاده از نشانه های نگارشی در جای مخصوص :

     در جمله وقتی نیاز به مکث داشته باشیم   کاما (  ، ) یا ویرگول  می گذاریم .     

                          

0