کتاب داستان کوتاه انگلیسی برای مبتدیان

دوره مقدماتی php
کتاب داستان کوتاه انگلیسی برای مبتدیان
کتاب داستان کوتاه انگلیسی برای مبتدیان

با سرپرستی مهندس ابوالقاسمی(با نمره 8 آیلتس)، استاد خانم امیدی

داستان کوتاه انگلیسی برای مبتدیان pdf

در این بخش 2 مجموعه  دربرگیرنده مجموعا 58 داستان کوتاه با زبان ساده انگلیسی برای نوآموزان در سطح Elementary تا Intermediate برای دانلود مستقیم در دسترس قرار داده شده است. در بخش بعدی میتوانید گلچینی از داستان های کوتاه و رمان هایی به زبان انگلیسی در سطح های بالاتر را ببینید:

.

کتاب داستان کوتاه انگلیسی برای مبتدیان

دوره مقدماتی php

 

در اینجا توضیح کوتاهی درباره هر کتاب و نویسنده ارایه شده و سپس لینک دانلود مستقیم کتاب به زبان انگلیسی در دسترس قرار میگیرد.

 

 

 

 

 

 

.

.

.

.

داستان کوتاه انگلیسی برای مبتدیان pdf

.

داستان کوتاه انگلیسی برای مبتدیان pdf

کتاب داستان کوتاه انگلیسی برای مبتدیان

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

http://mrsielts.com

.

داستان کوتاه انگلیسی برای مبتدیان pdf,داستان کوتاه انگلیسی در سطح پایه,دانلود 100 داستان کوتاه انگلیسی در سطح مقدماتی,دانلود داستان کوتاه انگلیسی به زبان ساده

سلام وقتتون بخیر مطالب خیلی زیاد، متنوع و جذابی در سایت دیدم ولی متاسفانه بعد از دانلود اخطار فایل آسیب داره بهم میده. مثلا قسمت اول پوآرو، کتابهای شازده کوچولو و جوجه اردک زشت و چندین فایل دیگه. فقط تونستم فایل صوتی آبجکتیو آیلتس رو دانلود کنم. لطفا بگین مشکل کجاست. خیلی از این مستند ها رو میخوام ولی میترسم دانلود کنم و حجم اینترنتم کم بشه و آخرشم باز نشه.

درود به شما و سپاس از دیدگاه مثبتی که به مطالب داشتید

دقت بفرمایید خطای دریافت شده بدلیل خراب بودن فایل ها نیست. در واقع اشکال از سمت شماست.

زحمت بکشید توضیحات این صفحه رو مطالعه بفرمایید بدون شک مشکل شما حل میشه و میتونید تمامی فایل های سایت رو بدون مشکل برطرف بفرمایید: https://ielts2.com/رفع-مشکلات-احتمالی-در-دانلود-فایل-های-ف/

تمامی حقوق این سایت نزد ielts2.com محفوظ می باشد و هرگونه کپی برداری از مطالب و طرح قالب پیگرد قانونی به همراه دارد

 قابلیتهای اپلیکیشن جامع آموزش زبان دلفین (مخصوص اندروید)

شامل زبانهای مختلف از جمله : انگلیسی ، آلمانی، فرانسوی (در حال تکمیل)
امکان دانلود، نصب و استفاده از محصولات آموزشی متنوع از زبانهای مختلف.
با قابلیت هایلات هوشمند، متن ها را همراه با صوت آنها به راحتی و بدون سردرگمی مطالعه کنید.
 پشتیبانی قوی و بروزرسانی های متعدد
همراه با دو اپلیکیشن مجزا دیکشنری و جعبه لایتنر
نمایش دیکشنری (انگلیسی به فارسی، انگلیسی به انگلیسی) با زدن روی هر کلمه
و امکانات بی شمار دیگر… برای اطلاعات بیشتر و نصب رایگان این اپلیکیشن بر روی دکمه زیر کلیک کنید : هم اکنون رایگان نصب کنید

کتاب داستان کوتاه انگلیسی برای مبتدیان

 

اکنون قسمت هجدهم از فصل هشتم زنان کوچک را در اختیار شما قرار می دهیم. متن داستان همراه با ترجمه فارسی می باشد که زبان آموزانی که در سطح مبتدی هستند، بتوانند به راحتی از آن استفاده کنند. فراموش نکنید که یادگیری زبان انگلیسی همراه با خواندن داستان بسیار کاربردی و موثر است.


 

– جهت تهیه پکیج کامل کتاب های داستان انگلیسی همراه با فایل صوتی اینجا را کلیک کنید.

– نرم افزار کتاب های داستان انگلیسی همراه با ترجمه فارسی برای گوشی های اندروید


 


Later, Mr. Brooke came to the home.


بعدا، آقای بروک به خانه آمد.

He said to Meg, “Miss March, I want to go with your mother tomorrow. I can do some work for Mr. Laurence in Washington too.”

او به مگ گفت: ” دوشیزه مارچ، من می خواهم فردا با مادرتان بروم. می توانم کاری هم برای آقای لارنس در واشنگتن انجام دهم.”


“Thank you,” Meg said. “Mother would like that.”


مگ گفت: ” متشکرم. مادر خوشحال می شود.”


 


Mrs. March came in.


خانم مارچ وارد شد.


“Yes, thank you, Mr. Brooke,” she said. Then she asked, “Where’s Jo?”

او گفت: ” بله، متشکرم، آقای بروک.” سپس پرسید: “جو کجاست؟”


The front door opened. It was Jo.


در جلویی باز شد. جو بود.


“Jo – your hair!” Mrs. March said. Jo’s hair was very short. “What did you do?”

خانم مارچ گفت: ” جو – موهایت!” موهای جو بسیار کوتاه بود. “تو چه کردی؟”

“Aunt March is reading your letter,” she said. “But here’s some money for Father from me. I went to a man in town. He buys hair.”

او گفت: ” عمه مارچ دارد نامه تان را می خواند. ولی این هم مقداری پول برای پدر از طرف من. رفتم نزد مردی در شهر. او مو می خرد.”


“oh, Jo, thank you,” Mrs. March said. “I love you for this.”

خانم مارچ گفت: ” اوه، جو، متشکرم. به خاطر همین دوستت دارم.”


Jo smiled at her mother, but that night she didn’t sleep.


جو به روی مادرش لبخند زد، ولی آن شب نخوابید.


“What’s wrong, Jo?” Meg asked.


مگ پرسید: “چه شده، جو؟”


“My hair!” Jo said. Her eyes was red. “My hair!”


جو گفت: “موهایم!” چشمانش سرخ بودند. “موهایم!”

خسته نباشید ممنون به خاطر این وبسایت فوق العاده

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

کتاب داستان کوتاه انگلیسی برای مبتدیان

وبسایت

 × 

 = 
32

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

اکنون قسمت سوم از فصل دوم زنان کوچک را در اختیار شما قرار می دهیم. متن داستان همراه با ترجمه فارسی می باشد که زبان آموزانی که در سطح مبتدی هستند، بتوانند به راحتی از آن استفاده کنند. فراموش نکنید که یادگیری زبان انگلیسی همراه با خواندن داستان بسیار کاربردی و موثر است.


 

– برای مشاهده و تهیه کتاب های داستان انگلیسی از انتشارات مختلف و معروف اینجا را کلیک کنید.

– مجموعه داستان های معروف و پرطرفدار انگلیسی همراه با فایل صوتی


 


Chapter 2 – Christmas Day      (فصل ۲ – روز کریسمس)

on Christmas morning, Meg, Jo, Beth, and Amy opened their eyes and looked under theirs beds.

بامداد روز کریسمس، مگ، جو، بت و امی چشم گشودند و زیر رختخواب هایشان را نگاه کردند.

There were four books there. Meg’s book was green, Jo’s was red, Beth’s was white, and Amy’s was blue.

آنجا چهار کتاب بود. کتاب مگ سبز بود، مال جو قرمز، بت سفید و امی آبی بود.


“Oh, Mother!” they thought. “You are good to us.”


آنان اندیشیدند: “اوه، مادر! تو (چقدر) خوبی!”


 


Meg opened her book and started to read it. her sisters listened.

مگ کتابش را گشود و آغاز به خواندنش کرد. خواهرانش گوش می کردند.

Later, they went down to the kitchen. Hannah was there. She lived in the house and she helped Mrs. March.

بعدا آنان به آشپزخانه در پاین رفتند. هانا آنجا بود. او در آن خانه زندگی می کرد و به خانم مارچ نیز کمک می کرد.


There was food on the table.


روی میز غذا بود.


“Where’s Mother?” Meg asked.


مگ پرسید: ” مادر کجاست؟”


” I don’t know.” Hannah answered. “She went out very early.”


هانا پاسخ داد: “نمی دانم. خیلی زود رفت بیرون.”


Amy looked out the window. “She’s coming down the street!” she said.

امی از پنجره به بیرون نگریست. او گفت: ” دارد به پایین خیابان می آید!”


“Quickly! Jo said. “Put the presents away!”


جو گفت: ” زود باشید! کادوها را بگذارید کنار!”


Mrs. March came into the house.


خانم مارچ به درون خانه آمد.


“Good morning, Mother!” the girls called.


دختران ندا دادند: “صبح بخیر، مادر!”


“Where were you?” Jo asked.


جو پرسید: “کجا بودید؟”

Mrs. March answered, ” I went to Mrs Hummel’s house. She has seven small children. They don’t have any food and they’re very cold.”

خانم مارچ گفت: “رفته بودم به خانه ی خانم هامل. او هفت بچه ی کوچک دارد. آنها هیچ غذایی ندارند و خیلی سردشان است.”

She looked at her daughters. Then she said, “It’s Christmas, girls. Can we give them our food?

او به دخترانش نگریست. سپس گفت: “کریسمس است، دخترها. می توانیم غذایمان را به آنها بدهیم؟”

The girls looked at the food. They wanted to eat, but they said quickly, “Oh, yes, Mother. Can we take it?”

دختران به غذا نگاه کردند. دلشان می خواست بخورند، ولی فورا گفتند: “اوه، بله مادر. میتوانیم ما ببریمش؟”


They went to the Hummels with a big bag of food.

آنان با یک کیسه ی بزرگ پر از غذا به (خانه ی) هامل ها رفتند.


Later in the morning, the girls said, “Here are your presents, Mother!”

بعدا در بامداد، دختران گفتند: “این هم هدیه های شما، مادر!”

“Oh! Thank you. You’re good children,” Mrs. March said. She looked at her presents and smiled.

خانم مارچ گفت: “آه! متشکرم. شما بچه های خوبی هستید.” او به کادوهایش نگاه کرد و لبخند زد.


be continued……                  ادامه دارد…

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

وبسایت

 + 
یک
 = 
دو

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

کتاب های داستان Foreign Language Teaching and Research Press Readers Steps 1-5، از مجموعه داستان های سطح بندی شده زبان انگلیسی است. این مجموعه داستان دارای ۵ سطح کامل می باشد که هر سطح شامل تعدادی کتاب می شود. کتاب های هر سطح عبارتند از: سطح ۱ (نه کتاب)، سطح ۲ (نه کتاب)، سطح ۳ (هشت کتاب)، سطح ۴ (هشت کتاب)، سطح ۵ (ده کتاب). این مجموعه، دارای بیش از ۴۰ کتاب داستان جالب و خواندنی می باشد، که هر کدام از آنها برای سطح مشخص شده ای مناسب است. البته در هر کتاب داستان این مجموعه، ممکن است بیش از یک داستان وجود داشته باشد. اگر قصد دارید که مهارت مکالمه خود را تقویت کنید، از کتاب های داستان متنوع استفاده کنید. کتاب های داستان انگلیسی دارای لغات و اصطلاحات زیادی می باشند که همین امر به زبان آموزان کمک می کند که به راحتی بتوانند اصطلاحات و لغات جدید را یاد بگیرند. لغات و اصطلاحاتی که در جمله بکار رفته باشد، هنگام یادگیری بهتر در ذهن باقی خواهد ماند. همچنین در پایان، تمریناتی مربوط به داستان های خوانده شده را برای شما عزیزان آماده کرده است که با انجام دادن آنها زبان انگلیسی خود را تا حدودی تقویت کنید.



زبان انگلیسی را با خواندن کتاب داستان بهتر و به صورت ناخودآگاه فرا خواهید گرفت. زیرا همینطور که از خواندن کتاب داستان های متنوع و جذاب لذت می برید، لغات و اصطلاحات بسیاری را فرا خواهید گرفت که می توانید به راحتی در جملات خود حین صحبت و یا نوشتن بکار ببرید. همچنین با وجود فایل های صوتی کتاب های داستان، به راحتی می توانید نحوه تلفظ واژگان انگلیسی، مهارت شنیداری (Listening) و مهارت مکالمه (Speaking) خود را تقویت کنید. تمام داستان های این مجموعه دارای فایل صوتی (MP3) نیز می باشند. مجموعه ای که هم اکنون در اختیار دارید، به دلیل وجود کتاب داستان های معروف و کوتاه، بسیار پر مخاطب و پرفروش می باشد.

 

 

تصاویری از مجموعه:

خیلی خوبه پیشنهاد می کنم کسانی که می خواهند خودشون انگلیسی رو یاد بگیرن و ریدینگشون قوی بشه پیشنهاد من اول خوندن ۴۰۰۰ کلمه ی ضروری انگلیسی نوشته PAUL NATION هستش بعدم خوندن این مجموعه خیلی کمکتون می کنه مرسی LANGUAGEDOWNLOAD.ir عزیز

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

وبسایت

 + 

 = 

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

دسته ها

محصولات برتر

سایتهای مفید

 قابلیتهای اپلیکیشن جامع آموزش زبان دلفین (مخصوص اندروید)

شامل زبانهای مختلف از جمله : انگلیسی ، آلمانی، فرانسوی (در حال تکمیل)

امکان دانلود، نصب و استفاده از محصولات آموزشی متنوع از زبانهای مختلف.

کتاب داستان کوتاه انگلیسی برای مبتدیان

با قابلیت هایلات هوشمند، متن ها را همراه با صوت آنها به راحتی و بدون سردرگمی مطالعه کنید.


پشتیبانی قوی و بروزرسانی های متعدد

همراه با دو اپلیکیشن مجزا دیکشنری و جعبه لایتنر

نمایش دیکشنری (انگلیسی به فارسی، انگلیسی به انگلیسی) با زدن روی هر کلمه


و امکانات بی شمار دیگر…

برای اطلاعات بیشتر و نصب رایگان این اپلیکیشن بر روی دکمه زیر کلیک کنید :


هم اکنون رایگان نصب کنید

قسمت جدیدی به سایت رپیدلرن به عنوان آموزش زبان انگلیسی از طریق داستان را اضافه کرده ایم. برای شروع از کتاب داستان انگلیسی سطح آغازین استفاده می کنیم تا افرادی که سطح پایینتری دارند بتوانند از این بخش استفاده کنند. موضوع این داستان درباره مردی است که برای دزدی به بانک می رود. دانلود pdf کتاب داستان انگلیسی نیز در انتها قرار داده خواهد شد. البته محتوی این فایل همین داستان انگلیسی است اما می توانید آن را دانلود کنید و بعدا نیز استفاده کنید. این داستان انگلیسی با ترجمه فارسی است برای همین ما نیز ترجمه فارسی این داستان را بعد از متن اصلی داستان قرار دادیم. سطح این داستان کوتاه انگلیسی آسان است و همه افراد مبتدی می توانند آن را به راحتی بخوانند. دقت کنید در صورتی که معنی کلمه ای را نمی دانستید می توانید معنی آن را در دیکشنری پیدا کنید.

توجه : ادامه این سری داستانها را می توانید از طریق اپلیکیشن دلفین به همراه امکانات بیشمار (مانند دیکشنری و جعبه لایتنر) دنبال کنید. برای اطلاعات بیشتر اینجا را کلیک کنید

An old lady went out shopping last Tuesday. She came to a bank and saw a car near the door. A man got out of it and went into the bank. She looked into the car. The keys were in the lock.


The old lady took the keys and followed the man into the bank.

The man took a gun out of his pocket and said to the clerk, “Give me all the money.”

But the old lady did not see this. She went to the man, put the keys in his hand and said, “Young man, you’re stupid! Never leave your keys in your car: someone’s going to steal it!”

The man looked at the old woman for a few seconds. Then he looked at the clerk—and then he took his keys, ran out of the bank, got into his car and drove away quickly, without any money.

jQuery(document).ready(function($) {
$(‘#wp_mep_1’).mediaelementplayer({
m:1

,features: [‘playpause’,’current’,’progress’,’duration’,’volume’,’tracks’,’fullscreen’]
,audioWidth:400,audioHeight:30
});
});

این کتاب داستان انگلیسی صوتی نیز هست و برای همین ما نیز فایل صوتی را در اینجا برای شما قرار داده ایم. می توانید این فایل صوتی را به راحتی گوش دهید :

از آنجایی خواندن كتاب داستان انگليسي با ترجمه فارسي می تواند به خصوص برای افراد مبتدی، کمک زیادی کند تا در صورتی که متن اصلی را نفهمیدند از ترجمه فارسی آن استفاده کنند، ما نیز متن ترجمه فارسی این داستان کوتاه انگلیسی را در اینجا قرار می دهیم :

سه شنبه گذشته یک پیرزن برای خرید بیرون رفت. او به بانکی رفت و ماشینی را نزدیک در بانک دید. مردی از آن ماشین پیاده شد و به بانک رفت. پیرزن داخل ماشین را نگاه کرد. کلیدها روی قفل ماشین جا مانده بود.

پیرزن کلیدها را برداشت و به دنبال مرد وارد بانک شد.

مرد از جیبش اسلحه‌ای بیرون آورد و به منشی بانک گفت : “همه پولها را بده.”

اما پیرزن این کار او را ندید. او به طرف مرد رفت، کلیدها را در دستش گذاشت و گفت : جوان، خیلی گیجی! هیچ‌وقت کلیدهای ماشینت را در آنجا نگذار، هر کسی ببیند خیال دزدیدن ماشین به سرش می زند!

مرد چند ثانیه‌ای به پیرزن نگاه کرد. سپس به منشی نگاه کرد و بعد کلیدهایش را گرفت، از بانک بیرون دوید، سوار ماشینش شد و بدون هیچ پولی به سرعت از آنجا دور شد.


 

بعد از خواندن این داستان کوتاه انگلیسی با معنی آن، به این پرسش ها پاسخ دهید. در انتهای جواب این پرسش ها نیز قرار داده شده است.


A) Which of these sentences are true (T) and which are false (F)? Write T or F.


B) Answer these questions.


C) Opposites . Put one word in each empty place.

jQuery(document).ready(function($) {
$(‘#wp_mep_2’).mediaelementplayer({
m:1

,features: [‘playpause’,’current’,’progress’,’duration’,’volume’,’tracks’,’fullscreen’]
,audioWidth:400,audioHeight:30
});
});



۱٫ T      2. T     3. T     4. F     5. F     6. T

۱- young             2- take         3- old            4- some       5- clever


۶- walk               7- slowly      8-with



 

کتاب داستان کوتاه انگلیسی برای مبتدیان

اگر از این داستان استفاده کرده اید برای ما نظر یا در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

thanks a lot       

سلام خسته نباشید داستان هاتون عالیه فقط اگه میشه فایل صوتی اش هم رو برای دانلود بگذارید خیلی ممنون

خیلی خوب بود . لطفا فایل صوتی رو برای دانلود بزارید.

در حال حاضر به فایل های صوتی فقط از طریق پلیر سایت می توانید دسترسی داشته باشید

very good

very good. tanks

hello guys

man ziad dastrasi b internet nadaram

age dastan haye kootah ro vasam e-mail konid sepasgozar misham

سلام ،ميشه ماعضوسايت بشيم وداستانها برامون ايميل بشه ؟ اينطوري استفاده ازش خيلي راحت تر ميشه .


درووود

ممنون از پیشنهاد خوبتون. سعی می کنیم این امکان را فراهم کنیم.


با تشکر

It was so great.Thanks a lot 

عالیییییییییییییییییییییییییییی بود

عالی بود اگه میشه برای من داستانها رو ایمبل کنید

سلام

حسن داستانهای کوتاه اینه که علاوه بر اینکه زبان آدم پیشرفت  میکنه ، با فرهنگ ملل مختلف هم کم و بیش آشنا میشه

ممنون از زحمات شما ……


درود

ممنون از لطف شما. لطف می کنید اگر امکان دارد سایت را در وبلاگ خودتان لینک کنید.

به زودی یک مجموعه از داستان های کوتاه همراه ترجمه در سایت قرار خواهد گرفت

سلام سایتتون عالی از هر لحاظ.لطفا بخش پنجم لغات ایلتس را هم بذارید

دستتون درد نکنه داستان ها عالییی هستند خیلی ممنون

آقا دمتون گرم چه کردید …. دستتون درد نکنه راستی اگه تونستی بیشترش کنید …

دستتون درد نکنه عالیه خیلی دلم میخواد بتونم زبان انگلیسی رویاد بگیرم

سلام ممنون عالیه

very nice .very good

in story very good and interesting

مرسی از وبلاگ تون

عالیه

thanks.It was excellent!please, put the answer pf quastions

سلام. واقعا از سایت خوبتون متشکرم. واقعا عالی بود. خدا خیرتون بده. اگه میشه به وبلاگ های من هم سر بزنید لطفا. http://kamran-hooman-4ever.mihanblog.com/ http://setarehaseman80.mihanblog.com/ بازم ممنون از سایت خوبتون.

مطالب فوق العاده ست
خسته نباشید
ببخشید لطف میکنید داستان ها رو برام ایمیل کنید با فایل صوتی

اگر می شه داستان های دیگر هم بگذارید ولی لطفا بیش تر باشد

داستان ها خیلی عالی بود، میشه داستان های بیشتر در سایت تان بگذارد.

با تشکر خیلی عالیست. سپاسگزارم

بسیار عالی بود

خیلی خوب بود استفاده کردم . امید وارم ادامه داشته باشد
سپاس
امیر

Itś very good thanks for a very enjoyable matter ?

Khayli khob bod

خییلی عالیییه

سلام خسته نباشید.ممنون خوب بود فقط اگه میشود فایل صوتیشو هم دانلود کرد عالی می شود

بسیار عالی بود.ممنونم

عالی بود اگه بشه فایل صوتی هم دانلود کنیم بهتر هم میشه درضمن اگر میشه داستان ها ایمیل بشه که واقعا ازتون ممنون میشم

سلام.داستان عالی بود
در پاسخ کسانی میخوان فایل صوتی رو دان کنن میتونن با با راست کلیک کردن روی فایل صوتی و انتخاب گزینهsave asاون رو دان کنن
مرسی

so nice

کار بسیار خوبیست با تشکر و آرزوی موفقییت برای شما

تشکر ، ممنون، امید وارم ادامه بدهید.

ممنون


I loved your post.Thanks Again. Really Great.

سلام خیلی عالی بود اگه میشه فایل صوتی رو برای دانلود بگذارید  خیلی ممنون.

Great

خیلی خوب بود
با کلمات جدیدی آشنا شدم

عاالىى بودد مرسی 

 

Thank’s so much.

عالی بود

Thank you for the story of the site and your story was good too

thank you dear

عالی بود تشکر

عالی بودممنون

سلام
من ادارم زبان ياد ميگيرم و شنيداري ضعيف دارم
خيلي برام جالب بود
ديدم يه داستان هم فايل صوتي و هم ترجمه
براي من كه تازه شروع كردم عالي بود
ممنون??????

عالی بود

ممنون اطلاعات خوبی بود

Thank´s for yore help

Bravoo


خوب بود من که خوشم اومد

ممنونم بخاطر سایت خوبتون خیلی آموزنده موفق باشید

واقعا خوب بود همینطور پر انرژی به کارتاون ادامه بدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

نام

ایمیل

وبسایت

شماره پشتیبانی

موضوعات سایت

برترین سایت های آموزش زبان

برترین محصولات سایت

 قابلیتهای اپلیکیشن جامع آموزش زبان دلفین (مخصوص اندروید)

شامل زبانهای مختلف از جمله : انگلیسی ، آلمانی، فرانسوی (در حال تکمیل)

امکان دانلود، نصب و استفاده از محصولات آموزشی متنوع از زبانهای مختلف.

با قابلیت هایلات هوشمند، متن ها را همراه با صوت آنها به راحتی و بدون سردرگمی مطالعه کنید.

 پشتیبانی قوی و بروزرسانی های متعدد

همراه با دو اپلیکیشن مجزا دیکشنری و جعبه لایتنر

نمایش دیکشنری (انگلیسی به فارسی، انگلیسی به انگلیسی) با زدن روی هر کلمه

و امکانات بی شمار دیگر…
برای اطلاعات بیشتر و نصب رایگان این اپلیکیشن بر روی دکمه زیر کلیک کنید :
هم اکنون رایگان نصب کنید

 

 

کتاب داستان کوتاه انگلیسی برای مبتدیان

مجموعه 101Flash stories مجموعه بی نظیر آموزش انگلیسی در قالب نرم افزار آموزشی است. در این مجموعه 101 داستان بسیار کوتاه انگلیسی در قالب انیمیشن و با تصاویر بسیار زیبا و جذاب برای آمورش مهارت های انگلیسی ارائه شده است. شیوه طراحی و اجرای داستان ها ویژه کودکان و نوجوانان است. اما همچنین این مجموعه، منبع مناسبی برای تقویت انگلیسی بزرگسالان نیز به شمار می رود. در کل می توان گفت زبان آموزان همه سطوح انگلیسی مبتدی – متوسط – پیشرفته شامل کودکان – نوجوانان و بزرگسالان می توانند برای آموزش و تقویت انگلیسی از این مجموعه استفاده نمایند.

تمرکز 101 داستان کوتاه انگلیسی بر آموزش و تقویت مهارت مکالمه انگلیسی، تقویت لیستنینگ و تقویت تلفظ انگلیسی است. از ویژگی های بارز مجموعه ارائه داستان ها همراه با زیرنویس انگلیسی است. در این صورت زبان آموزان این فرصت را دارند تا ارتباط بهتری با درک مفاهیم داستان و واژه های به کار رفته در داستان و همچنین گرامر انگلیسی داشته باشند. هر داستان علاوه بر شخصیت های داستان دارای یک راوی است. لحن و شیوه دیالوگ ها بسیار سلیس و روان است و زبان آموزان در این رابطه کمتر دچار مشکل خواهند شد.  کاربران از مشاهده این مجموعه داستان ها به هیچ عنوان خسته نخواهند شد و با مشاهده یک داستان تمایل بیشتری به مشاهده سایر داستان ها خواهند داشت. 

We’re excited to announce our annual Flash Fiction Competition “The 101″. We’ve added a new challenge this year by giving you two extra words to play around with. All you flash-enthusiasts will know the power of two more words. We like to think it is a word-perfect flash challenge.

With only 101 words on the page there are very few places to hide so send us your best. It can be shocking or touching, brutal or heart wrenching – we want flash that moves the reader. Whether you’re a flash fiction newbie or a total flash expert, this is an evening of creativity and inspiration not to be missed!

دانلود

دانلود مجموعه داستان های کوتاه انگلیسی 101Flash Stories (حجم 91 مگابایت)

رمز عبور : www.liber.ir

آموزش لغات Vocabulary, آموزش لیسنینگ Listening, آموزش ویدئویی زبان انگلیسی, آموزش ویدویی •
۰

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

وبسایت

(function( timeout ) {
setTimeout(
function() {
var notice = document.getElementById(“cptch_time_limit_notice_19”);
if ( notice )
notice.style.display = “block”;
},
timeout
);
})(120000);

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.

 × 

 = 

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

مجموعه داستان کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی برای زبان آموزان مبتدی و سطح بالاتر، داستان های انگلیسی کوتاه اما جذاب و آموزنده که شامل داستان هایی برای کودکان و بزرگسالان است.

خانه » بلاگ » آموزش آسان زبان انگلیسی » آموزش اصولی انگلیسی مقدماتی » دانلود رایگان ۱۰۰ تااز بهترین داستان های کوتاه زبان انگلیسی با ترجمه فارسی

در ادامه سری آموزش های کاربردی زبان انگلیسی، در این مقاله، بیش از ۱۰۰ داستان کوتاه زبان انگلیسی با ترجمه فارسی را بصورت PDF و گلچین شده از تمامی وب سایت های آموزش زبان فارسی برای شما تهیه کرده ایم که امیدواریم لذت ببرید.

نکته مهم! تمامی داستان های انگلیسی موجود در سرتاسر اینترنت فارسی فاقد کیفیت لازم هستند. ضمن اینکه یادگیری انگلیسی با ترجمه فارسی در کنار آن، یادگیری را بسیار طولانی تر خواهد کرد و اصطلاحا در یادگیری تنبل خواهید شد.

می توانید هم اینک کتاب ۱۰۰ داستان کوتاه انگلیسی را از فروشگاه خریداری کنید. اطلاعات بیشتر                

کتاب داستان کوتاه انگلیسی برای مبتدیان

این پی دی اف شامل بیش از ۱۰۰ داستان می باشد. نکته مثبت در مورد این پی دی اف داستان های کوتاه در این است که همراه با کتاب های داستان انگلیسی علاوه بر اینکه داستان های جذاب و سرگرم کننده ای را دنبال خواهید کرد، بلکه با بسیاری از لغات و اصطلاحات جدید آشنا خواهید شد. یادگیری لغات و یا اصطلاحات در متن بهتر صورت می گیرد، زیرا کاربرد لغات و چگونگی استفاده از لغات در جمله را فرا خواهید گرفت. در واقع آموزش زبان انگلیسی همراه با کتاب داستان به صورت مفهومی می باشد و باعث می شود لغات را در جمله یاد بگیرند که سبب باقی ماندن کلمات و اصطلاحات برای همیشه در ذهن زبان آموز می شود.

دانلود رایگان PDF کتاب داستان های کوتاه انگلیسی (با ترجمه فارسی)

  دانلود رایگان PDF کتاب یک داستان کوتاه انگلیسی استاندارد (با فایل صوتی و بدون ترجمه فارسی)

حتما این پست را بخوانید! با این ۱۱ داستان فوق العاده انگلیسی، هم بخندید و هم زبانتان را تقویت کنید!

سلام خسته نباشید
لازم دانستم تا بپاس زحماتتان بویژه تهیه و ارائه این کتب صد داستان صمیمانه از شما تشکر و قدردانی کنم.
موفففففففففففففففففففففففق باشید

خدا خیرتون بده خیلی بدردم خورد

واقعا دستتون درد نکنه. بسیار بسیار مفید . از تلاش های شما متشکریم

تشکر از زحماتتون و همچنین سخاوت علمیتون. برخی فقط پولی کمک میکنن ممنون که مثل اونا نیستید

سلام خیلی خوب بود تشکر از زحماتتون

your website is fantastic and actually complete. thanks a lot.

متشکر و ممنون

بهم خیلی کمک کرد

واقعا دمتون گرم

عالی خیلی بدرد بخوره

thank you

ممنونم عالی هستین

باسلام،واقعا از تون ممنونم،خیلی عالی.خداوند خیرتون بده،انشاالله.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ارسال دیدگاه

تماس با ما

تهران-خیابان انقلاب  تلفن تماس ۰۹۱۹۳۲۲۶۳۲۶ تلفن ثابت ۲۸۴۲۶۹۲۹ -۰۲۱

ایمیل maxer.ir@gmail.com

تبلیغـات    فروشـگاه

شرکت لوتوس

با بیش از ۱۵ سال سابقه درخشان در امر آموزش و فروش محصولات آموزشی، تنها به کیفیت و رضایت مشتری می اندیشیم !

© استفاده از مطالب چـــرب زبـــان تنها با کسب اجازه از مدیریت امکان پذیر می باشد. سلامتی-زیبایی

در این مطلب از سایت کوکا چند داستان کوتاه زیبا و آموزنده انگلیسی همراه با معنی فارسی برای کودکان و نوجوانان و همچنین مبتدیان گردآوری کرده ایم که امیدواریم از خواندن آنها لذت ببرید.

The lump of gold

Paul was a very rich man, but he never spent any of his money

He was scared that someone would steal it

He pretended to be poor and wore dirty old clothes

کتاب داستان کوتاه انگلیسی برای مبتدیان

People laughed at him, but he didn’t care

He only cared about his money

One day, he bought a big lump of gold

He hid it in a hole by a tree

Every night, he went to the hole to look at his treasure

He sat and he looked

‘No one will ever find my gold!’ he said

But one night, a thief saw Paul looking at his gold

And when Paul went home, the thief picked up the lump of gold, slipped it into his bag and ran away

The next day, Paul went to look at his gold, but it wasn’t there

It had disappeared

Paul cried and cried

He cried so loud that a wise old man heard him

He came to help

Paul told him the sad tale of the stolen lump of gold

‘Don’t worry,’ he said

‘Get a big stone and put it in the hole by the tree’

‘What?’ said Paul

‘Why’

‘What did you do with your lump of gold’

‘I sat and looked at it every day,’ said Paul

‘Exactly,’ said the wise old man

‘You can do exactly the same with a stone’

Paul listened, thought for a moment and then said, ‘Yes, you’re right. I’ve been very silly. I don’t need a lump of gold to be happy!’

تکه طلا

پاول مرد بسیار ثروتمندی بود اما هیچ وقت از پولهایش خرج نمی کرد.
او می ترسید که کسی آن را بدزدد.
وانمود می کرد فقیر است و لباسهای کثیف و کهنه می پوشید.
مردم به او می خندیدند ولی او اهمیتی نمی داد.
او فقط به پول هایش اهمیت می داد.
روزی یک تکه بزرگ طلا خرید.
آن را در چاله ای نزدیک یک درخت مخفی کرد.
هر شب کنار چاله می رفت تا به گنجش نگاه کند.
می نشست و نگاه می کرد.
می گفت: «هیچکس نمی تونه طلای منو پیدا کنه!»
اما یک شب دزدی پاول را هنگام نگاه به طلایش دید.
و وقتی پاول به خانه رفت دزد تکه ی طلا را برداشت، آن را درون کیسه اش انداخت و فرار کرد!
روز بعد، پاول رفت تا طلایش را نگاه کند اما طلا آنجا نبود.
ناپدید شده بود!
پاول شروع به داد و بیداد و گریه و زاری کرد!
صدایش آنقدر بلند بود که پیرمرد دانایی آن را شنید.
او برای کمک آمد.
پاول ماجرای غم انگیز تکه طلای به سرقت رفته را برایش تعریف کرد.
او گفت: «نگران نباش.»
«سنگ بزرگی بیار و توی چاله ی نزدیک درخت بذار.»
پاول گفت: «چی؟»
«چرا؟»
«با تیکه طلات چیکار می کردی؟»
پاول گفت: «هر روز میشستم و نیگاش می کردم.»
پیرمرد دانا گفت: «دقیقا».
«می تونی دقیقا همین کارو با یه سنگ هم بکنی.»
پاول گوش داد و کمی فکر کرد و بعد گفت: «آره راست میگی. چقدر نادون بودم. من واسه خوشحال بودن نیازی به تیکه طلا ندارم که!»

******

The magic paintbrush

Rose loved drawing. She was very poor and didn’t have pens or pencils

She drew pictures in the sand with sticks

One day, an old woman saw Rose and said, ‘Hello! Here’s a paintbrush and some paper for you.’

‘Thank you!’ smiled Rose

She was so happy

‘Hmmm, what can I paint?’ she thought

She looked around and saw a duck on the pond

کتاب داستان کوتاه انگلیسی برای مبتدیان

‘I know! I’ll paint a duck!’

So she did. Suddenly, the duck flew off the paper and onto the pond

‘Wow!’ she said. ‘A magic paintbrush!’

Rose was a very kind girl and she painted pictures for everyone in her village

She painted a cow for the farmer, pencils for the teacher and toys for all the children

The king heard about the magic paintbrush and sent a soldier to find Rose

‘Come with me,’ said the soldier. ‘The king wants you to paint some money for him.’

‘But he’s already rich,’ said Rose

‘I only paint to help poor people.’

But the nasty soldier took Rose to the king

‘Paint me a tree with lots of money on it,’ he shouted

Rose was brave and said, ‘No!’

So the king sent her to prison

But Rose painted a key for the door and a horse to help her escape

The king chased after her

So she painted a big hole, and splat!

The king fell in

Today, Rose only uses her magic paintbrush to help people who really, really need help

قلم موی سحرآمیز

رز عاشق نقاشی بود. او خیلی فقیر بود و هیچ خودکار و مدادی نداشت.
او با چوب روی ماسه نقاشی می کشید.
روزی از روزها پیرزنی رز را دید و گفت: «سلام! بیا این قلم مو و کاغذها رو بگیر. مال تو.»
رز با لبخندی گفت: «خیلی ممنون!»
رز خیلی خوشحال بود.
با خود فکر کرد: «بذار ببینم، چی بکشم؟»
اطراف را نگاه کرد و اردکی را در برکه دید.
«فهمیدم! یه اردک می کشم!»
همین کار را کرد. ناگهان اردک از کاغذ به بیرون پرید و به سمت برکه پرواز کرد.
او گفت: «وای! این قلم مو سحرآمیزه!»
رز دختر خیلی مهربانی بود و برای همه­ی اهالی روستایش نقاشی کشید.
او برای کشاورز گاوی نقاشی کرد و برای معلم مداد و برای همه بچه ها اسباب بازی کشید.
پادشاه از قلم موی سحرآمیز با خبر شد و سربازی فرستاد تا رز را پیدا کند.
سرباز گفت: «با من بیا. پادشاه می خواد براش مقداری پول نقاشی کنی.»
رز گفت: «ولی اون که ثروتمنده.»
«من فقط واسه آدمای فقیر نقاشی می کشم.»
اما سرباز بدجنس رز را پیش پادشاه برد.
او داد زد: «برای من درختی بکش که رو شاخه هاش پر از پول باشه.»
رز شجاع بود و گفت: «نه!»
به همین خاطر پادشاه او را زندانی کرد.
اما رز یک کلید برای باز کردن در و یک اسب برای فرار کردن از آنجا نقاشی کرد.
پاشاه او را تعقیب کرد.
رز هم چاله بزرگی کشید و تالاپ!
پادشاه در چاله افتاد.
حالا رز فقط از قلم موی سحرآمیز برای کمک به آدمهایی استفاده می کند که خیلی خیلی به کمک نیاز دارند.

******

Florence Nightingale

Florence Nightingale was a nurse who saved many lives in the 19th century. She was named after the city of Florence in Italy, where her parents went after they got married in 1818. Her family was rich and they had two homes in Britain as well as servants

Florence was an unusual young woman for her time because she didn’t want to go to parties and get married. She wanted to be a nurse and help people. Her family didn’t want her to become a nurse because hospitals back then were dirty, horrible places. They were worried about her. In 1851, Florence went to Germany and learned all about nursing. It was hard work, but she loved it

In 1854, lots of British soldiers went to fight in the Crimean War. Army hospitals were filled with injured men, but there were no nurses and many men died. Florence and a team of nurses went to help

Florence worked 20 hours a day to make the army hospital a cleaner and safer place. She brought the men fresh food, she cleaned the hospital beds and she used clean bandages on the wounded soldiers. Soon, fewer men were dying

At night, Florence walked around the hospital. She talked to the injured soldiers and helped the men to write letters to their families. She carried a lamp and the soldiers called her ‘The lady with the lamp’

When Florence returned to England, people called her a heroine because of her amazing work in the Crimean War. Queen Victoria wrote her a letter to say thank you. She continued to work hard in Britain to improve hospitals and she was given a medal called the Order of Merit. She was the first woman to receive this honour

فلورانس نایتینگل

فلورانس نایتینگل پرستاری بود که در قرن 19 جان انسان‌های زیادی را نجات داد. نام او از نام شهری به نام فلورانس در ایتالیا گرفته شده بود؛ شهری که والدینش پس از ازدواج در سال 1818 به آنجا رفتند. خانواده‌اش ثروتمند بودند و در انگلستان دو خانه و همچنین خدمتکار داشتند.

فلورانس در زمانه‌ی خود زنی غیرعادی بود چون نمی‌خواست به مهمانی برود و ازدواج کند. او می‌خواست پرستار شود و به مردم کمک کند. خانواده‌اش نمی خواستند او پرستار شود چون در آن زمان بیمارستان‌ها مکان‌های کثیف و هولناکی بودند. آنها نگران او بودند. فلورانس در سال 1851 به آلمان رفت و تمامی فنون پرستاری را آموخت. کار سختی بود ولی او عاشق این کار بود.

در سال 1854 سربازان بریتانیایی بسیاری به جنگ کریمه رفتند. بیمارستان‌های ارتش مملو از مردان مجروح بود، اما هیچ پرستاری وجود نداشت و مردان بسیاری جانشان را از دست دادند. فلورانس و گروهی از پرستاران به کمک رفتند.

فلورانس 20 ساعت در روز کار کرد تا بیمارستان ارتش را به محلی پاکیزه‌تر و امن‌تری تبدیل کند. او برای مردان غذای تازه می‌آورد، تخت‌های بیمارستان را تمیز می‌کرد و از باند تمیز برای سربازان استفاده می‌کرد. خیلی زود تعداد مرگ و میر سربازان پائین آمد.

شبها، فلورانس در محوطه بیمارستان قدم می‌زد. او با سربازان زخمی گفتگو می‌کرد و به آنها کمک می کرد برای خانواده هایشان نامه بنویسند. او چراغی با خود می آورد و سربازان او را «بانوی چراغ به دست» نامیده بودند.

وقتی فلورانس به انگلستان بازگشت، مردم به دلیل کار شگفت‌انگیزش در جنگ کریمه، او را بانوی قهرمان نامیدند. ملکه ویکتوریا نامه‌ی تشکری برایش نوشت. او همچنان به کار سختِ بهبود بیمارستان‌ها در بریتانیا ادامه داد و مدالی با عنوان نشان شایستگی دریافت نمود. او اولین زنی بود که این افتخار نصیبش می شد.

******

Isaac Newton

Isaac Newton was born in Lincolnshire, England in 1643, where he grew up on a farm. When he was a boy, he made lots of brilliant inventions like a windmill to grind corn, a water clock and a sundial. However, Isaac didn’t get brilliant marks at school

When he was 18, Isaac went to study at Cambridge University. He was very interested in physics, mathematics and astronomy. But in 1665 the Great Plague, which was a terrible disease, spread in England, and Cambridge University had to close down. Isaac returned home to the farm

Isaac continued studying and experimenting at home. One day he was drinking a cup of tea in the garden. He saw an apple fall from a tree

‘Why do apples fall down instead of up’

From this, he formed the theory of gravity. Gravity is an invisible force which pulls objects towards the Earth and keeps the planets moving around the Sun.

Isaac was fascinated by light. He discovered that white light is in fact made up of all the colours of the rainbow. Isaac also invented a special reflecting telescope, using mirrors. It was much more powerful than other telescopes

Isaac made another very important discovery, which he called his ‘Three Laws of Motion’. These laws explain how objects move. Isaac’s laws are still used today for sending rockets into space

Thanks to his discoveries, Isaac became rich and famous. However, he had a bad temper and often argued with other scientists.

‘You stole my discovery!’

Sir Isaac Newton died in 1727 aged 85. He was buried along with English kings and queens in Westminster Abbey in London. He was one of the greatest scientists and mathematicians who has ever lived

اسحاق نیوتون

اسحاق نیوتن در سال 1643 در لینکلن شایر انگلستان به دنیا آمد و در مزرعه ای بزرگ شد. هنگامی که پسر بچه ای بیش نبود، اختراعات هوشمندانه بسیاری از جمله یک آسیاب بادی برای آسیاب کردن ذرت، یک ساعت آبی و یک ساعت آفتابی ساخت. با این حال، اسحاق در مدرسه نمره های خوبی نمی گرفت.

اسحاق در 18 سالگی وارد دانشگاه کمبریج شد. او علاقه بسیاری به فیزیک، ریاضیات و ستاره شناسی داشت. اما در سال 1665 طاعون بزرگ، که یک بیماری وحشتناک بود، در انگلستان شیوع پیدا کرد و دانشگاه کمبریج به ناچار تعطیل شد. اسحاق به مزرعه و خانه بازگشت.

اسحاق در خانه به تحصیل و آزمایش ادامه داد. روزی او در باغ مشغول نوشیدن فنجانی چای بود. سیبی را دید که از یک درخت روی زمین افتاد.

«چرا سیب به پایین سقوط کرد و به بالا نرفت؟»

او از این ماجرا نظریه گرانش را ساخت. جاذبه نیرویی نامرئی است که اشیاء را به طرف زمین می کشد و موجب گردش سیارات به دور خورشید می شود.

اسحاق مجذوب نور شده بود. او کشف کرد که نور سفید در واقع از همه رنگ های رنگین کمان ساخته شده است. اسحاق همچنین با استفاده از آینه تلسکوپ انعکاسی خاصی ساخت. این تلسکوپ بسیار قوی تر از تلسکوپ های دیگر بود.

اسحاق کشف بسیار مهم دیگری هم داشت که آن را سه قانون حرکت نیوتن نامید. این قوانین چگونگی حرکت اشیاء را توضیح می دهند. قوانین اسحاق هنوز برای ارسال موشک به فضا به کار می روند.

اسحاق به برکت اکتشافات خود ثروتمند و مشهور شد. با این حال، بداخلاق بود و اغلب با دیگر دانشمندان مشاجره می کرد.

«شما کشف مرا دزدیده ای!»

اسحاق نیوتن در سال 1727 در 85 سالگی درگذشت و در کنار پادشاهان و ملکه های انگلستان در کلیسای وستمینستر در لندن به خاک سپرده شد. او یکی از بزرگترین دانشمندان و ریاضیدانانی طول تاریخ بود.

******

The ugly duckling

Mummy Duck lived on a farm. In her nest, she had five little eggs and one big egg. One day, the five little eggs started to crack. Tap, tap, tap! Five pretty, yellow baby ducklings came out

Then the big egg started to crack. Bang, bang, bang! One big, ugly duckling came out. ‘That’s strange,’ thought Mummy Duck

Nobody wanted to play with him. ‘Go away,’ said his brothers and sisters. ‘You’re ugly’

The ugly duckling was sad. So he went to find some new friends

‘Go away!’ said the pig. ‘Go away!’ said the sheep. ‘Go away!’ said the cow. ‘Go away!’ said the horse

No one wanted to be his friend. It started to get cold. It started to snow! The ugly duckling found an empty barn and lived there. He was cold, sad and alone

Then spring came. The ugly duckling left the barn and went back to the pond

He was very thirsty and put his beak into the water. He saw a beautiful, white bird! ‘Wow!’ he said. ‘Who’s that’

‘It’s you,’ said another beautiful, white bird

‘Me? But I’m an ugly duckling’

‘Not any more. You’re a beautiful swan, like me. Do you want to be my friend’

‘Yes,’ he smiled

All the other animals watched as the two swans flew away, friends forever

جوجه اردک زشت

اردکِ مادر در مزرعه ای زندگی می کرد.
در لانه اش پنج تخم کوچک و یک تخم بزرگ داشت.
یک روز، پنج تخم کوچک شروع به ترک خوردن کردند. ترق، ترق، ترق!
پنج جوجه اردک کوچولوی زرد و زیبا از آنها بیرون آمدند.
بعد تخم بزرگ شروع به ترک خوردن کرد. تلق، تلق، تلق!
جوجه اردک بزرگ زشتی از آن بیرون آمد.
اردکِ مادر با خودش فکر کرد: «عجیبه.»
هیچ کس دوست نداشت با او بازی کند.
خواهر و برادرهایش به او می گفتند «از اینجا برو.»
«تو زشتی!»
جوجه اردک زشت غمگین بود. پس رفت تا دوستان جدیدی پیدا کند.
گوسفند گفت: «از اینجا برو!»
گاو گفت: «از اینجا برو!»
اسب گفت: «از اینجا برو!»
هیچ کس نمی خواست با او دوست شود.
کم کم هوا سرد شد.
برف شروع به باریدن کرد.
جوجه اردک زشت انباری خالی پیدا کرد و آنجا ماند. سردش شده بود و غمگین و تنها بود.
سپس بهار از راه رسید.
جوجه اردک زشت از انبار بیرون رفت و به برکه برگشت.
خیلی تشنه بود و منقار خود را در آب فرو برد.
او پرنده ای زیبا و سفید بود!
او گفت: «وای! اون کیه؟»
پرنده سفید زیبای دیگری گفت: «اون تویی.»
«من؟ ولی من که یه جوجه اردک زشتم.»
«دیگه نیستی. تو هم مثل من یه قوی زیبا هستی.»
دوست داری با من دوست بشی؟»
او لبخندی زد و گفت: «آره.»
همه حیوانات دیگر آنها را که تا همیشه با هم دوست ماندند، در حال پرواز و دور شدن از آنجا تماشا کردند.

******

The Tortoise and the Hare

A speedy hare lived in the woods. She was always bragging to the other animals about how fast she could run

The animals grew tired of listening to the hare. So one day, the tortoise walked slowly up to her and challenged her to a race. The hare howled with laughter

“Race you? I can run circles around you!” the hare said. But the tortoise didn’t budge. “OK, Tortoise. You want a race? You’ve got it! This will be a piece of cake.” The animals gathered to watch the big race

A whistle blew, and they were off. The hare sprinted down the road while the tortoise crawled away from the starting line

The hare ran for a while and looked back. She could barely see the tortoise on the path behind her. Certain she’d win the race, the hare decided to rest under a shady tree

The tortoise came plodding down the road at his usual slow pace. He saw the hare, who had fallen asleep against a tree trunk. The tortoise crawled right on by

The hare woke up and stretched her legs. She looked down the path and saw no sign of the tortoise. “I might as well go win this race,” she thought

As the hare rounded the last curve, she was shocked by what she saw. The tortoise was crossing the finish line! The tortoise had won the race!

The confused hare crossed the finish line. “Wow, Tortoise,” the hare said, “I really thought there was no way you could beat me.” The tortoise smiled. “I know. That’s why I won”

لاک‌پشت و خرگوش

خرگوشی چابک در جنگل زندگی می‌کرد. او همیشه درباره سرعت دویدنش برای حیوانات دیگر لاف می‌زد.

حیوانات از گوش دادن به حرف‌های خرگوش خسته شده بودند. به همین خاطر روزی از روزها لاک‌پشت آرام‌آرام پیش او رفت و او را به مسابقه دعوت کرد. خرگوش با خنده‌ای فریاد زد.

خرگوش گفت: «با تو مسابقه بدم؟ من تو رو به‌راحتی می‌برم!» اما نظر لاک‌پشت عوض نشد. «باشه لاک‌پشته. پس تو می خوای مسابقه بدی؟ باشه قبوله. این واسه من مثه آب خوردنه.» حیوانات برای تماشای مسابقه بزرگ جمع شدند.

سوتی زدند و آن‌ها مسابقه را شروع کردند. خرگوش مسیر را با حداکثر سرعت می‌دوید درحالی‌که لاک‌پشت به‌کندی از خط شروع مسابقه دور می‌شد.

خرگوش مدتی دوید و به عقب نگاه کرد. او دیگر نمی‌توانست لاک‌پشت را پشت سرش در مسیر ببیند. خرگوش که از برنده شدن خود مطمئن بود تصمیم گرفت در سایه‌ی یک درخت کمی استراحت کند.

لاک‌پشت با سرعت همیشگی‌اش آهسته‌آهسته از راه رسید. او خرگوش را دید که کنار تنه‌ی درختی به خواب رفته است. لاک‌پشت درست از کنارش رد شد.

خرگوش از خواب بیدار شد و پاهایش را کش‌وقوسی داد. مسیر را نگاه کرد و اثری از لاک‌پشت ندید. با خودش فکر کرد «من باید برم و این مسابقه رو هم برنده بشم.»

وقتی خرگوش آخرین پیچ را رد کرد، ازآنچه می‌دید تعجب کرد. لاک‌پشت داشت از خط پایان رد می‌شد! لاک‌پشت مسابقه را برد!

خرگوش سردرگم از خط پایان رد شد. خرگوش گفت: «وای لاک‌پشته، من واقعا فکر نمی‌کردم تو بتونی منو ببری.» لاک‌پشت لبخندی زد و گفت: «می دونم. واسه همین بود که من برنده شدم.»

فال حافظ

سلامت و پزشکی
سبک زندگی
گیاهخواری
اطلاعات دارویی
خواص ها
مد و فشن

سرگرمی
چهره ها
عکس های جالب و دیدنی
اشعار زیبا
آهنگ
ویدیو کلیپ
آهنگ تولدت مبارک

کپی برداری ممنوع !

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب کوکا به هر نحو غیر مجاز می باشد.
هر گونه کپی برداری از محتوای سایت کوکا پیگرد قانونی دارد.
استفاده از مطالب سایت کوکا در سایت های خبر خوان و دارای آی فریم نیز اکیدا ممنوع است.

مطالب بخش سلامت و پزشکی سایت کوکا فقط جنبه اطلاع رسانی و آموزشی دارند. این مطالب توصیه پزشکی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان کرد.

کتاب داستان کوتاه انگلیسی برای مبتدیان
کتاب داستان کوتاه انگلیسی برای مبتدیان
0

دوره مقدماتی php

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *