دانلود قصه عروسی خاله سوسکه و آقا موشه

دوره مقدماتی php
دانلود قصه عروسی خاله سوسکه و آقا موشه
دانلود قصه عروسی خاله سوسکه و آقا موشه

کارگردان شهرام خوارزمی

در انیمیشن چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم: دنیای پنهان ، هنگامی که هیک…

کارگردان شهرام خوارزمی

در انیمیشن چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم: دنیای پنهان ، هنگامی که هیک…

دانلود ترانه کودکانه گل گندم متن شعر گل گندم یار دانلود آهنگ گل گندم شکفته با سنتور شعر کودکانه گندم دانلود آهنگ گل گندم شکفته گل گندم یار دانلود آهنگ محلی گل گندم ترانه گل گندم دانلود آهنگ قدیمی گل گندمترانه شاد کودکانه تصویری دانلود ترانه های شاد کودکانه صوتی اهنگ کودکانه دانلود ترانه صوتی کودکانه ترانه های خاله ستاره آهنگ شاد کودکانه دانلود ترانه کودکانه جدید و قشنگ و زیبا برای کودک و نوجوان

Thanks for telling us about the problem.

دوره مقدماتی php

Be the first to ask a question about عروسی خاله سوسکه و آقا موشه

Welcome back. Just a moment while we sign you in to your Goodreads account.

انیمیشن کودک ادامه


شروع از

ابعاد ویدیو

640×360
560×315
320×180
ابعاد دلخواه
واکنش گرا (Responsive)

عرض:
ارتفاع:

دانلود قصه عروسی خاله سوسکه و آقا موشه


شروع از


نظرات

انیمیشن کودک ادامه


شروع از

ابعاد ویدیو

640×360
560×315
320×180
ابعاد دلخواه
واکنش گرا (Responsive)

عرض:
ارتفاع:

دانلود قصه عروسی خاله سوسکه و آقا موشه


شروع از


نظرات

Vahid Ezati

اشعار کودکانه

ارسال دیدگاه

شعر عروسی خاله سوسکه و آقا موشه “

عروسی خاله سوسکه و آقا موشه

یکی بود یکی نبود

غیر از خدا هیچکس نبود

دانلود قصه عروسی خاله سوسکه و آقا موشه

آقا موشه ، موش موشک

بلبله گوشک

انبونه دوشک

توی انبونش پر لواشک

در پیر گرگ همدون

تو دکه ی مش رمضون

نشسته بود روی قپون

مادر آقا موشه گفت :

مادرکم ، تر گلکم ، گل پسرم

دردو بلاهات به سرم

پیرهن چلوارتو بپوش

کفش سگک دارتو بپوش

بیرون بیا از عطاری

میخوایم بریم خواستگاری

خاله سوسکه قزقزون

مو وزوزون

کفش قرمزون

نشسته بود تو خونشون

تق تق اومد صدای در

کی بود ، کی بود ، چیه چه خبر ؟

مادر آقا موشه گفت :

برای موش موشک

بلبله گوشک

نیم وجبی ، ته تغاری

شاگرد توی عطاری

ساکن کنج انباری

آمده ایم خواستگاری

تا بکنیم عروس داری

آیا بشه ، آیا نشه

عمه ی خاله سوسکه گفت :

مبارکه ، مبارکه !!!

مادر خاله سوسکه گفت :

سوسک سیاه قزقزون

مو وزوزون

کفش قرمزون

دانلود قصه عروسی خاله سوسکه و آقا موشه

به کس کسونش نمیدم

به همه کسونش نمیدم

به کسی میدم که کس باشه

قبای تنش اطلس باشه

به موش موشک ، بلبله گوشک

شاگرد توی عطاری

ساکن کنج انباری

آیا بدم آیا ندم

مادر آقا موشه گفت :

این آقا موشه موش موشک

انبونه دوشک

طوق طلا به گردنش

قبای اطلس به تنش

آیا بخواد ، آیا نخواد

خواهر خاله سوسکه گفت :

از ما به یک آینه چراغ

چهل تا گوسفد و یه باغ

خواهر آقا موشه گفت :

از ما دو دست رخت و دو جفت کفش و دوتا پیرهن چلوار و سه تا چارقد گلدار و یه شلوار و یه پوستین بی آستین و چهار دامن چین چین و یه پاچین و یه چاقچور و یه سربند و یه من قند و یه جفت پا پوشه تیماج

عمه خاله سوسکه گفت :

مبارکه ، مبارکه !!!

صبح روز بعد

مادر و خواهر و عمه و خاله و دختر خاله ی عروس و داماد ، با دل شاد ریسه شدن رفتن خرید

چی بخریم ؟ چی نخریم ؟

اطلس گلدار بخریم

سفره قلمکار بخریم

فاستونی و شال و برک

کتان و چلوار و قدک

چیت و دبیت و کودری

ململ و تور و استری

مخمل و مقتال و حریر

کرپ دوشین و وال و جیر

پارچه ی آق بانو میخوام

کلاغی اسکو میخوام

پارچه میخوام تافته باشه

با ابریشم بافته باشه

مبارکه مبارکه !!!

بزاز باشی توی دکان نشسته بود

آنها رو دید فریاد کشید

جناب بزاز باشی ام

پارچه فروش ناشی ام

دکه ی بزازی دارم

اجناس خرازی دارم

شب کلاه ترمه دارم

گلابتون و سرمه دارم

پارچه های اعلا دارم

چوچونچه و چوقا دارم

چه پارچه ها که من دارم

پارچه ی خوب کرباسی

نرخ قدیم ، دو عباسی

حراجیه ، حراجیه

از روی لاعلاجیه

بزازمو پارچه فروش

بخر و ببر بدوزو بپوش

مادر خاله سوسکه گفت :

چی بدوزیم ؟ چی ندوزیم ؟

دامن چین چین بدوزیم

شال بدوزیم ، یل بدوزیم

ژاکت مخمل بدوزیم

ژاکت مخمل نمیخواد

پیرهن ململ بدوزیم

خواهر آقا موشه گفت :

چی بدوزیم ؟ چی ندوزیم ؟

پیرهن چلوار بدوزیم

قبای خزدار بدوزیم

قباش باید سه چاک باشه

شیک و تمیز و پاک باشه

طرح شکار داشته باشه

اسب و سوار داشته باشه

پیراهنش قدک باشه

آرخلقش برک باشه

دور یقه اش ترمه دوزی

سر آستینش سرمه دوزی

مبارکه ، مبارکه !!!

آینه بخر ، چراغ بخر

خوانچه بیار ، جهاز ببر

آینه چراغ جلو جلو

توی طبق تلو تلو

پشت سرش نو بیات

پشت سرش شاخه نبات

پشت سرش رخت و لباس

پشت سرش فرش و اثاث

پشت سرش بقچه داره

صندق و صندوقچه داره

طبق کشای نازنین

خوش آمدین ، خوش آمدین

مبارکه ، مبارکه !!!

عروسیه ، دامادیه

موقع شور و شادیه

عروس کجاست ؟ تو پنج دری

چی پوشیده ؟ پیرهن زری

مبارکه ، مبارکه !!!

عروس خانم

مو وزوزون ، کفش قرمزون

تاج عروسی به سرش

خانباجی ها دورو برش

داماد اومد

بلبله گوش ، انبونه دوش

کلاه خزدار به سرش

ساقدوش ها اینور اونورش

مبارکه ، مبارکه !!!

توی اتاق توی حیاط

قند و شکر ، نقل و نبات

از اون عقب تا این جلو

دیگ خورش ، دیگ پلو

مبارکه ، مبارکه !!!

منقلا رو آتیش کنید

اسفندارو قاطیش کنید

به حق این آتیش و دود

بترکه چشم حسود

مبارکه ، مبارکه !!!

عمه ی عروس :

لی لی ، لی لی ، لی لی ، مبارکه !!!

مرحوم منوچهر احترامی

برچسباشعار کودکانه خاله سوسکه و آقا موشه داستان عروسی خاله سوسکه و آقا موشه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

وب‌سایت

یکی از زیباترین و جذاب ترین قصه های دوران کودکی همه ما، قصه خاله سوسکه است که بارها شنیده ایم اما از آن خسته نشده این و همچنان مشتاق شنیدن آن هستیم. در این مطلب می توایند این قصه زیبا را مطالعه نموده و همچنین برای کودکانتان بخوانید.

قصه خاله سوسکه داستانی در رابطه با زندگی سوسک جوانی است که قصد ازدواج دارد و بعد از مدتی با آقای موش ازدواج می کند و زندگی آنها خود داستان های زیبایی را می سازد. در این مقاله این قصه زیبا و دوست داشتنی را ارائه داده ایم که می تواند علاوه بر یادآوری و مرور خاطرات کودکی شما، قصه ایی جذاب و دوست داشتنی برای کودک تانا باشد. تا پایان با قصه خاله سوسکه و روایت زیبای زندگی او همراه ما باشید.

همانطور که گفتیم در این بخش قصه خاله سوسکه را با روایتی زیبا و جذاب برای کودکان مطرح می کنیم که این قصه کودکانه زیبا می تواند برای همه شما جذاب و خواندنی باشد. این قصه جالب را در ادامه مشاهده فرمایید.

دانلود قصه عروسی خاله سوسکه و آقا موشه

یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود….
در سالهای دور، در شهری زیبا یه خاله سوسکه قشنگی بود که یه روز پیراهنی از پوست پیاز، روسری از پوست سیر، چادری از پوست بادمجان و یه جفت کفش خیلی قشنگ از پوست سنجد دوخت و پوشید و بیرون رفت. رفت و رفت و رفت تا به بقال رسید. بقال گفت: خاله سوسک پا کوتاه! سوسک سیاه! کجا می‌ری؟
خاله سوسک ناراحت شد و گفت:  من که از گل بهترم، از یرگ گل نازکترم چرا می‌ذاری سر به سرم؟؟
– پس چی بگم؟
– بگو خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا می‌ری؟
– ای خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا می‌ری؟
– می‌رم کمی گردش کنم.
– خاله قزی زنم می‌شی؟ وصله این تنم می‌شی؟ دگمه پیرهنم می‌شی؟
– اگه من زنت بشم، وصله اون تنت بشم، دگمه پیرهنت بشم، وقتی دعوامون بشه منو با چی می‌زنی؟
بقال سنگ ترازو رو برداشت و گفت: با این.
خاله سوسکه جیغی زد و گفت: نه، نه، نه! من زن بقال نمی‌شم؛ اگر بشم، کشته می‌شم.
بعد خاله سوسکه رفت و رفت و رفت تا به قصاب رسید. قصاب گفت: خاله سوسک پا کوتاه! سوسک سیاه! کجا می‌ری؟
خاله سوسک ناراحت شد و گفت: من که از گل بهترم، از یرگ گل نازکترم چرا می‌ذاری سر به سرم؟؟
– پس چی بگم؟
– بگو خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا می‌ری؟
– ای خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا می‌ری؟
– می‌رم کمی گردش کنم.
– خاله قزی زنم می‌شی؟ وصله این تنم می‌شی؟ دگمه پیرهنم می‌شی؟
– اگه من زنت بشم، وصله اون پتنت بشم، دگمه پیرهنت بشم، وقتی دعوامون بشه منو با چی می‌زنی؟
قصاب ساتور رو برداشت و گفت: با این.
خاله سوسکه جیغی زد و گفت: نه، نه، نه! من زن قصاب نمی‌شم؛ اگر بشم، کشته می‌شم.
بعد خاله سوسکه رفت و رفت و رفت تا به بزاز رسید. بزاز گفت: خاله سوسک پا کوتاه! سوسک سیاه! کجا می‌ری؟
خاله سوسک ناراحت شد و گفت: من که از گل بهترم، از یرگ گل نازکترم چرا می‌ذاری سر به سرم؟؟
– پس چی بگم؟
– بگو خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا می‌ری؟
– ای خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا می‌ری؟
– می‌رم کمی گردش کنم.
– خاله قزی زنم می‌شی؟ وصله این تنم می‌شی؟ دگمه پیرهنم می‌شی؟
– اگه من زنت بشم، وصله اون تنت بشم، دگمه پیرهنت بشم، وقتی دعوامون بشه منو با چی می‌زنی؟
بزاز مترش رو برداشت و گفت: با این.
خاله سوسکه جیغی زد و گفت: نه، نه، نه! من زن بزاز نمی‌شم؛ اگر بشم، کشته می‌شم.

بعد خاله سوسکه رفت و رفت و رفت تا به خیاط رسید. خیاط گفت: خاله سوسک پا کوتاه! سوسک سیاه! کجا می‌ری؟
خاله سوسک ناراحت شد و گفت:من که از گل بهترم، از یرگ گل نازکترم چرا می‌ذاری سر به سرم؟؟
– پس چی بگم؟
– بگو خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا می‌ری؟
– ای خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، کجا می‌ری؟
– می‌رم کمی گردش کنم.
– خاله قزی زنم می‌شی؟ وصله این تنم می‌شی؟ دگمه پیرهنم می‌شی؟
– اگه من زنت بشم، وصله اون تنت بشم، دگمه پیرهنت بشم، وقتی دعوامون بشه منو با چی می‌زنی؟
خیاط قیچی رو برداشت و گفت: با این.
خاله سوسکه جیغی زد و گفت: نه، نه، نه! من زن خیاط نمی‌شم؛ اگر بشم، کشته می‌شم.
بعد رفت و رفت و رفت تا به کنار چشمه رسید. آقا موشه همین که خاله سوسکه رو دید یه دل نه صد دل عاشق شد
و به خاله سوسکه گفت: ای خاله قزی، چادر یزدی، کفش قرمزی، زنم می‌شی؟
خاله سوسکه گفت: اگه من زنت بشم، وقتی دعوامون بشه، منو با چی می‌زنی؟
– با دم نرم و نازکم.
– راستی راستی می‌زنی؟
– نه، نمی‌زنم!
– زنت می‌شم.

خلاصه آنها با هم عروسی کردند…
در اینجای قصه خاله سوسکه ، چند روزی از ازدواج آنها می گذشت که، یه روز خاله سوسکه رفت لب چشمه که یه دفعه پاش سر خورد و افتاد توی آب.(اوخ اوخ اوخ…)
خاله سوسکه داد زد: آقا موشه…آقا موشه…گل گلدونت، چراغ ایونت، تو آب افتاده، داره غرق می‌شه.
آقا موشه مثل برق و باد خودش رو به رودخونه رسوند و گفت: خاله قزی جون! دستت رو بده من!
– وا دستم که می‌شکنه.
– پس پات رو بده.
– پام رگ به رگ می‌شه.
– پس چی کار کنم؟؟
– یه نردبان برام بیار.
آقا موشه زور یه هویج برداشت و با دندانش جوید و برای خاله سوسکه توی آب انداخت. خاله سوسکه از نردبان بالا رفت و با آقا موشه به خانه رفتند و زندگی خوبی داشتند.

امیدواریم از خواندن قصه خاله سوسکه لذت برده باشید و این داستان زیبا و خواندنی را در کنار سایر قصه های کودکانه جدید برای بچه ها تعریف نمایید. پیشنهاد می کنیم از دیگر داستان ها و همچنین قصه های شیرین بچه ها در بخش داستان کودک دیدن فرمایید.

منبع : آرگا



موهاتو ابریشمی کن !



روغن خراطین و خواص شگفت انگیز آن !



چطور ارزان به آنتالیا سفر کنیم؟


مردان زیبا چه ویژگی هایی دارند؟ (معیارهای زیبایی از دید خانم ها)



نحوه درست کردن اسموتی هندوانه با 4 طعم معرکه


ایده های دوست داشتنی برای تزیین منزل با وسایل دور ریز

سلام خیلی ممنون از قصه های آموزنده که ارائه کردید من هر شب برای پسرم از این قصه ها می خونم

قشنگ بود منو برد به بچگی هام
مبشه داستان عروسی دختر خاله عنکبوت رو هم بذارین

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

نام

ایمیل

وب‌سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

خیلی قشنگ است حتما ببینید

خیلی قشنگ است حتما ببینید

دانلود قصه عروسی خاله سوسکه و آقا موشه
دانلود قصه عروسی خاله سوسکه و آقا موشه
0

دوره مقدماتی php

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *