داستان ملانصرالدین pdf

دوره مقدماتی php
داستان ملانصرالدین pdf
داستان ملانصرالدین pdf

ملانصرالدین شخصیتی نمادین برای لطیفه و قصه های شیرین و خنده دار و طنزآمیز است. داستانهای ملانصرالدین در چند کشور دنیا طرفدار زیادی دارد که بیشتر از همه در فرهنگ کشورهای ایران و افغانستان محبوبیت دارد. او همچنین در کشورهایی مثل ترکیه، کشورهای عربی و کردی، کشورهای حوزه کوههای قفقاز، هند، بوسنی، پاکستان، بلغارستان و یونان نیز معروف است. با خواندن این کتاب می توانید اوقات فراغت خود را با خواندن قصه های شیرین از ملانصرالدین پر کرده و لذّت ببرید. از ویژگی های بارز این کتاب داستان این است که برای تمامی گروه های سنی، از کودکان گرفته تا بزرگسالان قابل استفاده است .

البته به اعتقاد بعضی از کارشناسان، وجود شخصی به این نام و نشان واقعیت داشته که در دوران تیمورلنگ یا حاجی بکتاش زندگی می کرد .

این پست از سایت ایرانی دیتا به دانلود رایگان با لینک مستقیم کتاب قدیمی مجموعه داستان و قصه های شیرین و قدیمی ملانصرالدین در قالب پی دی اف همراه با تصاویر و عکس های مرتبط با نقاشی های بسیار زیبا اختصاص یافت .داستان ملانصرالدین pdf

این فایل pdf سرگرم کننده شامل داستان های زیادی است مثل شرط بندی ملا، کدو و گردو، نانوایی و ملّا، لباس ملا، الاغ، ملا و فلفل، دزد و ملا، الاغ لجباز، دیگ و ملا، اجتهاد ملّا، گدا و ملا، همکاری الاغ و … . امیدواریم از خواندن این کتاب لذت ببرید .

دوره مقدماتی php

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

امروز یکشنبه , ۲۷ مرداد , ۱۳۹۸ شما در تک بوک هستید.

بازدید

دانلود از بخش زیر

برچسب ها

داستان ملانصرالدین pdf

مطالب مشابه با این مطلب

قصه نویسی اوج شکوفائی ادبیات هر کشور است و به خاطر جاذبه اش ، مشتاقان فراوان دارد . گاه یک داستان خوب ، چنان تاثیری بر خواننده می گذارد که او را با خود به تمامی کوچه باغ هایش می کشاند .

دانلود کتاب افسانه یعقوب کرمانی و یاووز ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز کتاب داستان ” افسانه یعقوب کرمانی و یاووز ” در ۶ فصل تنظیم شده که آن را تقدیم علاقمندان می کنیم . در برشی از این داستان می خوانیم : یعقوب به این […]

دانلود کتاب داستان شلم شوروا ۴٫۰۰/۵ (۸۰٫۰۰%) ۲ امتیازs کتاب داستان ” شلم شوروا ” با ” عنوان گربه ی من مو میریزه ” تقدیم علاقه مندان می نمائیم . در گزیده ای از این داستان می خوانیم : تقوای ظاهری آقا فریفته شون […]

بعضی وقایع، آن‌قدر واقعی‌اند که باور کردنشان دشوار می‌شود! آدم خیال می‌کند دارد یک داستان تخیلی را می‌خواند، اما وقتی در زندگی خودش دقیق می‌شود، می‌بیند ‌این وقایع برای خودش هم پیش آمده .

از زبان مولف : هدف از ارائه کتابم، بهبود روحیه افراد در سختی هاست . بهترین داستان‌های کوتاه تأثیرگذار و انگیزشی! (کمکی عالی برای عبور از مسیر گذار موفقیت!)

دانلود کتاب صوتی شاهکارهای داستان کوتاه جهان ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز در این کتاب گویا چهار داستان کوتاه از شاهکارهای ادبیات داستانی جهان را خواهید شنید.

Thanks for all

سلام …امیدوارم حالت خوب باشه..
وب خوبی داری..خواستار تبادل لینک هستم اگه مایل هستی خوشحال میشم همکاری کنیم(تبادل لینک)
به این قسمت وبم بیا برای تبادل:
http://bia2shoppingcenter.mihanblog.com/extrapage/tabadolelink
مرسی ….موفق باشی..بای

عالیه^)

كتاب رمان

كتاب اندروید

كتاب پزشكي

دانلود كتاب تاريخي

کتاب اجتماعي سياسي

دانلود كتاب كودكان

كتاب علوم غريبه

كتاب علمي دانشگاهي

دانلود كتاب موفقيت

كتاب تجارت الكترونيك

دانلود كتاب كامپيوتر

آموزش زبان خارجي

كتاب متفرقه

دانلود كتاب مذهبي

دانلود كتاب شعر

دانلود كتاب ادبيات

دانلود كتاب ورزشي

دانلود كتاب هنر

كتاب جغرافيا و نقشه

كتاب بانوان و زيبايي

كتاب نقد و بررسي

فيلمنامه و نمايشنامه

كتاب مديريت

داستان ملانصرالدین pdf

كتاب زبان اصلي

دانلود كتاب صوتي

كتاب گوشي موبايل

كتاب فلسفه و منطق

كتاب رشته برق

فال حافظ

انجمن

بانک مقاله

شطرنج آنلاین

استخاره با قرآن

تست هوش آنلاین

گروه یاهو تک بوک

تست شخصیت شناسی

دانلود آهنگ

اوج یادگیری

پی ام سی موزیک

دانلود آهنگهای جدید

داروخانه اینترنتی

محسن ابراهیم زاده

دانلود آهنگ جدید

دانلود آهنگ جدید

دانلود آهنگ های پرطرفدار جدید

دانلود آهنگ ریمیکس

اقامت ترکیه

درس پژوهی

اقدام پژوهی

دانلود آهنگ جدید

تور لحظه آخری

دانلود کتاب اندروید بزک ۳٫۰۰/۵ (۶۰٫۰۰%) ۱ امتیاز رویدادها و حوادثی که در گذر زمان رخ می دهد و پس از چندی به مسئله ای به نام ” تاریخ ” تبدیل می شود ، اگر همراه با روشنگری و بازکاوی هوشمندانه نباشد ، گردی […]

شناخت دوست و دشمن یک وظیفۀ عقلی و فطری است. همۀ انسان ها با هر مذهب و مکتب،گروهی را دوست تلقی کرده،گروی دیگر را دشمن می دانند و خود را برای حملیت دوستان و مبارزه با دشمنان آماده سازند.

دانلود کتاب اندروید احکام صندوق های قرض الحسنه ۱٫۰۰/۵ (۲۰٫۰۰%) ۱ امتیاز «قرض الحسنه» از سنّت های اسلامی و دیرینه ای است که قرآن مجید و روایات معصومین(علیهم السّلام) بر آن تأکید دارد.

فواید عجیب خواندن سوره توحید ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز مرحوم آیت الله علی سعادت پرور تهرانی در آخرین جلساتی که با شاگردان خاص خودشان داشتند فرموده بودند:

۱۰ راه فوری جهت حل مشکلات کامپیوتر ۴٫۰۰/۵ (۸۰٫۰۰%) ۱ امتیاز ۱۰ راه فوری جهت حل مشکلات کامپیوتر/ ۱) شبکه Wi-Fi شما به شدت کند است اگر دلیل این کندی قطع شبکه نباشد، احتمالا تداخلی ایجاد شده است. ابتدا جای روتر (router یا همان […]

برای درمان آلرژی فصلی باید عوامل محرک سیستم ایمنی بدن خود را بشناسید. ممکن است تصور کنید که از گرده گل دچار حساسیت می‌شوید اما احتمال دارد بعضی عوامل دیگر، علت بروز حساسیت باشند.

تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید
نقشه سایت

ملانصرالدین و دیگ همسایه
می گویند ملانصرالدین از همسایه اش دیگی را قرض گرفت .
چند روز بعد دیگ را به همراه دیگی کوچک به او پس داد.
وقتی همسایه قصه دیگ اضافی را پرسید ملا گفت دیگ شما در خانه ما وضع حمل کرد.

چند روز بعد ، ملا دوباره برای قرض گرفتن دیگ به سراغ همسایه رفت و همسایه خوش خیال این بار دیگی بزرگتر به ملا دادبه این امید که دیگچه بزرگتری نصیبش شود.
تا مدتی از ملا نصرالدین خبری نشد .
همسایه به در خانه ملا رفت و سراغ دیگ خود را گرفت…

داستان ملانصرالدین pdf

ملانصرالدین شخصیتی است که داستان هایش تمامی ندارد و هنوز که هنوز است حکایات بامزه ای که اتفاق می افتد را به او نسبت می دهند و حتی او را با بسیاری از موضوعات امروزی همساز کرده اند.

در کشورهای آمریکایی و روسیه او را بیشتر با شخصیتی بذله گو و دارای مقام والای فلسفی می شناسند. به هر حال او سمبلی است از فردی که گاه ساده لوح و احمق و گاه عالم و آگاه و حاضر جواب است که با ماجراهای به ظاهر طنزآلودش پند و اندرزهایی را نیز به ما می آموزد.

داستان خویشاوند الاغ

روزی ملا الاغش را که خطایی کرده بود می زد, شخصی که از آنجا عبور می کرد اعتراض نمود و گفت: ای مرد چرا حیوان زبان بسته را می زنی؟ ملا گفت: ببخشید نمی دانستم که از خویشاوندان شماست اگر می دانستم به او اسائه ادب نمی کردم؟!

داستان دم خروس

یک روز شخصی خروس ملا را دزدید و در کیسه اش گذاشت, ملا که دزد را دیده بود او را تعقیب نمود و به او گفت:خروسم را بده! دزد گفت: من خروس ترا ندیده ام, ملا دفعتا دم خروس را دید که از کیسه بیرون زده بود به همین جهت به دزد گفت درست است که تو راست می گویی ولی این دم خروس که از کیسه بیرون آمده است چیز دیگری می گوید.

داستان خروس شدن ملا

یک روز ملا به گرمابه رفته بود تعدادی جوان که در آنجا بودند تصمیم گرفتند سر بسر او بگذارند به همین جهت هر کدام تخم مرغی با اورده بودند و رو به ملا کردند و گفتند: ما هر کدام قدقد می کنیم و یک تخم می گذاریم اگر کسی نتوانست باید مخارج حمام دیگران را بپردازد! ملا ناگهان شروع کرد به قوقولی قوقو! جوانان با تعجب از او پرسیدند ملا این چه صدایی است بنا بود مرغ شوی! ملا گفت : این همه مرغ یک خروس هم لازم دارند!

داستان الاغ دم بریده

یک روز ملا الاغش را به بازار برد تا بفروشد, اما سر راه الاغ داخل لجن رفت و دمش کثیف شد, ملابا خودش گفت: این الاغ را با آن دم کثیف نخواهند خرید به همین جهت دم را برید. اتفاقا در بازار برای الاغش مشتری پیدا شد اما تا دید الاغ دم ندارد از معامله پشیمان شد. اما ملا بلافاصله گفت : ناراحت نشوید دم الاغ در خورجین است!؟

داستان مرکز زمین

یک روز شخصی که می خواست سر بسر ملا بگذارد او را مخاطب قرار داد و از او پرسید: جناب ملا مرکز زمین کجاست؟ ملا گفت : درست همین جا که ایستاده ای؟ اتفاقا از نظر علمی هم به علت اینکه زمین کروی شکل است پاسخ وی درست می باشد.

داستان پرواز در اسمانها

مردی که خیال می کرد دانشمند است و در نجوم تبحری دارد یک روز رو به ملا کرد و گفت: خجالت نمی کشی خود را مسخره مردم نموده ای و همه تو را دست می اندازند در صورتیکه من دانشمند هستم و هر شب در آفاق و انفس سیر می کنم. ملا گفت : ایا در این سفرها چیز نرمی به صورتت نخورده است؟ دانشمند گفت :اتقاقا چرا؟ ملا با تمسخر پاسخ داد: درست است همان چیز نرم دم الاغ من بوده است!

داستان درخت گردو

روزی ملا زیر درخت گردو خوابیده بود که ناگهان گردویی به شدت به سرش اصابت کرد و سرش باد کرد. بعد از آن شروع کرد به شکر کردن مردی از انجا می گذشت وقتی ماجرا را شنید گفت:اینکه دیگر شکر کردن ندارد. ملا گفت: احمق جان نمی دانی اگر به جای درخت گردو زیر درخت خربزه خوابیده بودم نمیدانم عاقبتم چه بود؟!

داستان قیمت حاکم

روزی ملا به حمام رفته بود اتفاقا حاکم شهر هم برای استحمام آمد حاکم برای اینکه با ملا شوخی کرده باشد رو به او کرد و گفت : ملا قیمت من چقدر است؟ ملا گفت : بیست تومان. حاکم ناراحت شد و گفت : مردک نادان اینکه تنها قیمت لنگی حمام من است. ملا هم گفت: منظورم همین بود و الا خودت ارزش نداری!

داستان قبر دراز

روزی ملا از گورستان عبور می کرد قبر درازی را دید از شخصی پرسید اینجا چه کسی دفن است! شخص پاسخ داد : این قبر علمدار امیر لشکر است! ملا با تعجب گفت: مگر او را با علمش دفن کرده اند؟!

داستان خانه عزاداران

روزی ملا در خانه ای رفت و از صاحبخانه قدری نان خواست دخترکی در خانه بود و گفت : نداریم! ملا گفت: لیوانی آب بده! دخترک پاسخ داد: نداریم! ملا پرسید: مادرت کجاست: دخترک پاسخ داد : عزاداری رفته است! ملا گفت: خانه شما با این حال و روزی که دارد باید همه قوم و خویشان به تعزیت به اینجا بیایند نه اینکه شما جایی به عزاداری بروید!

داستان بچه ملا

روی ملا خواست بچه اش را ساکت کند به همین جهت او را بغل کرد و برایش لالایی گفت و ادا در می آورد, که ناگهان بچه روی او ادرار کرد! ملا هم ناراحت شد و بچه را خیس کرد. زنش گفت: ملا این چه کاری بود که کردی؟ ملا گفت: باید برود و خدا را شکر کند اگر بچه من نبود و غریبه بود او را داخل حوض می انداختم!

داستان ملا در جنگ

روزی ملا به جنگ رفته بود و با خود سپر بزرگی برده بود. ولی ناگهان یکی از دشمنان سنگی بر سر او زد و سرش را شکست. ملا سپر بزرگش را نشان داد و گفت: ای نادان سپر به این بزرگی را نمی بینی و سنگ بر سر من می زنی؟

داستان نردبان فروشی ملا

روزی ملا در باغی بر روی نردبانی رفته بود و داشت میوه می خورد صاحب باغ او را دید و با عصبانیت پرسید: ای مرد بالای نردبان چکار می کنی؟ملا گفت نردبان می فروشم! باغبان گفت : در باغ من نردبان می فروشی؟ ملا گفت: نردبان مال خودم هست هر جا که دلم بخواهد آنرا می فروشم.

داستان لباس نو

روزی ملا ملا به مجلس میهمانی رفته بود اما لباسش مناسب نبود به همین جهت هیچکس به او احترام نگذاشت و به تعارف نکرد! ملا ه خانه رفت و لباسهای نواش را پوشید و به میهمانی برگشت اینبار همه او را احترام گذاشتند و با عزت و احترام او را بالای مجلس نشاندند!ملا هنگام صرف غذا در حالیکه به لباسهای نواش تعرف می کرد گفت: بفرمایید این غذاها مال شماست اگر شما نبودید اینها مرا داخل آدم حساب نمی کردند.

داستان ملا و گوسفند

روزی ملا از بازار یک گوسفند خرید در راه دزدی طناب گوسفند را از گردن آن باز کرد و گوسفند را به دوستش داد و طناب را به گردن خود بست و چهار دست و پا به دنبال ملا را افتاد. ملا به خانه رسید ناگهان دید که گوسفندش تبدیل به جوانی شده است دزد رو به ملا کرد و گفت من مادرم را اذیت کرده بودم او هم مرا نفرین کرد من گوسفند شدم ولی چون صاحبم مرد خوبی بود دوباره به حالت اول بازگشتم. ملا دلش به حال او سوخت و گفت: اشکالی ندارد برو ولی یادت باشد که دیگر مادرت را اذیت نکنی! روز بعد که ملا برای خرید به بازار فته بود گوسفندش را آنجا دید. گوش او را گرفت و گفت ای پسر احمق چرا مادرت را ناراحت کردی تا دوباره نفرینت کند و گوسفند شوی!؟

داستان خانه ملا

روزی جنازه ای را می بردند پسر ملا از پدرش پرسید : پدرجان این جنازه را کجا می برند؟! ملا گفت او را به جایی می برند که نه اب هست نه نان هست نه پوشیدنی هست و نه چیز دیگری پسر ملا گفت : فهمیدم او را به خانه ما می برند!داستان ملانصرالدین pdf

داستان داماد شدن ملا

روزی از ملا پرسیدند : شما چند سالگی داماد شدید؟ ملا گفت به خدا یادم نیست چونکه آن زمان هنوز به سن عقل نرسیده بودم!

داستان گم شدن ملا

روزی ملا خرش را گم کرده بود ملا راه می رفت و شکر می کرد. دوستش پرسید حالا خرت را گم کرده ای دیگر چرا خدا را شکر می کنی؟ ملا گفت به خاطر اینکه خودم بر روی آن ننشسته بودم و الا خودم هم با آن گم شده بودم!؟

داستان دوست ملا

روزی ملا با دوستش خورش بادمجان می خورد ملا از او پرسید خورش بادمجان چه جور غذایی است؟ دوست ملا گفت : غذای خیلی خوبی است و راجع به منافع ان سخن گفت. بعد از اینکه غذایشان را خوردند و سیر شدند بادمجان دلشان را زد به همین جهت ملا شروع کرد به بدگویی از بادمجان و از دوستش پرسید: خورش بادمجان چگونه غذایی است!؟ دوست ملا گفت: من دوست توام نه دوست بادمجان به همین جهت هر آنچه را که تو دوست داری برایت می گویم!

داستان ماه بهتر است

روزی شخصی از ملا پرسید: ماه بهتر است یا خورشید!؟ ملا گفت ای نادان این چه سوالی است که از من می پرسی؟ خوب معلوم است, خورشید روزها بیرون می آید که هوا روشن است و نیازی به وجودش نیست! ولی ماه شبهای تاریک را ورشن می کند, به همین جهت نفعش خیلی بیشتر از ضررش است

عضو کانال تلگرام کتاب فارسی شوید

ملانصرالدین شخصیتی داستانی و بذله ‌گو در فرهنگ ‌های عامیانه ایرانی، افغانی، ترکیه ‌ای، عربی، قفقازی، هندی، پاکستانی و بوسنی است که در یونان هم محبوبیت زیادی دارد و در بلغارستان هم شناخته ‌شده است. ملانصرالدین در ایران و افغانستان بیش از هر جای دیگر بعنوان یک شحصیت بذله گو (شوخ طبع)، اما نمادین محبوبیت دارد.

مشخصات کتاب؛
نام مؤلف/گردآورنده: نامشخص
تعداد صفحات: ۲۴ صفحه
لینک دانلود مستقیم
لینک دانلود کمکی

داستان ملانصرالدین pdf



کد کپچا *

تمام حقوق این سایت نزد “کتاب فارسی” محفوظ است.


ط

قیمت قبل از تخفیف : ۰ تومان

۷,۵۰۰ تومان

شما عضو کتابخانه همگانی هستید

داستان ملانصرالدین pdf

رایگان

نویسنده: شاهد الهی‌قمشه‌ای    

انتشارات روزنه    

قیمت قبل از تخفیف : ۰ تومان

۷,۵۰۰ تومان

شما عضو کتابخانه همگانی هستید

رایگان



شاهد الهی‌قمشه‌ای (-۱۳۶۲) در «زیرکی‌های ملانصرالدین»، برخی از حکایت‌های مشهور ملانصرالدین را به صورت داستان بازنویسی کرده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

«مدتی شایع شده بود که ملاّ در کار قاچاق افتاده ولی هیچ کس نمی‌دانست که او چه چیزی وارد می‌کند. هرروز عصر می‌دیدند ملا از دور سوار بر الاغش می‌آید با بار فراوان و انبوه امّا از چیزهایی کم‌ارزش مانند کاه و علوفه. مأمورین گمرک فکر می‌کردند که ملا جنس قاچاق را لابه‌لای همین علوفه‌ها پنهان میکند. لذا بار را پایین می‌آوردند و با دقّت میجستند امّا هیچ چیز نمی‌یافتند. حتی یک بار علوفه‌ها را آتش زدند که وسط آنها چیزی پیدا کنند امّا اثری از جنس قاچاق نبود و ملا هر روز پولدارتر می‌شد.

ده سال بعد یک روز رئیس گمرک ملا را در شهری دیگر دید. به او گفت: ملا حالا که من بازنشست شده‌ام و کارهای نیستم، بگو ببینم تو آن زمان چه کالایی قاچاق می‌آوردی که ما هرچه می‌گشتیم پیدا نمی‌کردیم. ملا گفت: من خود خر را قاچاق می‌آوردم چون صبح‌ها بدون الاغ می‌رفتم و هر بار با یک الاغ تازه وارد شهر می‌شدم!»

تبدیل تاریخ شمسی و میلادی

تبدیل کد HTML به Java, PHP, ASP

تبدیل واحد ها


دانلود کتاب داستان های ملانصرالدین


 


 


داستان ملانصرالدین pdf


 


 

ملانصرالدین، شخصیتی داستانی و بذله‌گو در فرهنگ‌ های عامیانه ایرانی، افغانستانی، ترکیه‌ای، عربی، قفقازی، هندی، پاکستانی و بوسنی است که در یونان هم محبوبیت زیادی دارد و در بلغارستان هم شناخته‌ شده است.

ملانصرالدین در ایران و افغانستان بیش از هر جای دیگر به عنوان شخصیتی بذله گو اما نمادین محبوبیت دارد.


 

در این مطلب کتاب داستان های ملانصرالدین را برای شما آماده کرده ایم.


 


این کتاب شامل داستان های زیر است:

– الاغ! از مادرت اطلاعت کن!

– بالا و پایین منار

– بزرگ خانواده

– لحاف ملا

– پالان خر ملا

– صدایی از منار

– کلاغ و صابون

– سوزن لرزان

– دم الاغ ملا

– پنهان شده در چاه

– هنرمند


 

در ادامه مطلب میتوانید مشخصات این کتاب را مشاهده کرده و سپس آن را دانلود کنید.



(نمونه یکی از صفحات این کتاب)



 


 


 


 


  دانلود کتاب (حجم 3.5 مگابایت)


 


 تاریخ انتشار: 97/04/09


 


 سایر کتاب ها

داستان ملانصرالدین pdf


پسورد فایل دانلود شده، www.sarzamindownload.com میباشد.

چنانچه مشکلی برای دانلود فایل و یا اجرای آن دارید، به صفحه راهنمای سایت مراجعه کنید.

سوالات و نظرات خود را در مورد این مطلب، از طریق فرم نظرات در پایین همین صفحه مطرح کنید.

 سوالات و نظرات کاربران در مورد این مطلب


عضویت در خبرنامه سرزمین دانلود



ثبت نام

ورود


میرزا جلیل محمدقلی‌زاده بنیان‌گذار روزنامه ملانصرالدین بود.داستان ملانصرالدین pdf

او در سال ۱۸۶۶ در دهی به‌نام نهرم از ولایت نخجوان زاده شد. پدرش محمدقلی نام داشت. خانواده او اصلاً ایرانی بودند و جدش حسین‌علی بنا از خوی به نخجوان رفته بود.

خواندن و نوشتن را در نخجوان آموخت و در شهر گوری در گرجستان به دارالمعلمین رفت. سال‌ها در مدارس گرجستان آموزگار بود. در سال ۱۹۰۴ به تفلیس رفت و در روزنامه شرق روس مشغول به نویسندگی شد. چند داستان کوتاه منتشر کرد. نمایشنامه‌ای به نام مردگان نوشت که با استقبال زیاد روبرو شد.

انتشار ملانصرالدین مهم‌ترین کار فرهنگی او بود و دشمنان زیادی از مستبدین و ملایان برای او ساخت. روزنامهٔ ملانصرالدین نوشتارهایی روشنفکرانه و اصلاح‌طلبانه داشت و این امر باعث شد تا مسلمانان به تکفیر و آزار مدیر، کارکنان و حتی فروشندگان آن دست بزنند. محمدقلی‌زاده ناچار شد برای گریز از تعرض مسلمانان در محله گرجی‌نشین تفلیس اقامت کند. در بایگانی شخصی دست‌نوشته‌های جلیل محمدقلی‌زاده، نامهٔ یک مسلمان تندرو در ده قاسم‌کندی دیده می‌شود که محمدقلی‌زاده را با دشنام شدید تهدید به قتل و خونریزی کرده‌است.

جلیل محمدقلی‌زاده در سال ۱۹۲۱ میلادی به قصد اقامت دائم در سرزمین اجدادی به ایران آمد ولی یک سال پس از اقامت در تبریز به دعوت حکومت آذربایجان شوروی به باکو رفت.

(function( timeout ) {
setTimeout(
function() {
var notice = document.getElementById(“cptch_time_limit_notice_15”);
if ( notice )
notice.style.display = “block”;
},
timeout
);
})(120000);

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.

 + 
8
 = 
دوازده

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

دانلود کتاب کتاب آشپزی غذاهای گیاهخواری (وگان)

دانلود کتاب جزوه ریاضی یک (۱)

دانلود کتاب شهاب دادگرنژاد مدیر نمونه ملی

چرا و چگونگی دانلود کتاب

دانلود کتاب داستان صوتی سایه مغول

دانلود کتاب صوتی دن کیشوت

دانلود کتاب داستان صوتی تمشک تیغ دار

دانلود کتاب داستان صوتی کاه

دانلود کتاب داستان صوتی گراکوس شکارچی

دانلود کتاب صوتی الکساندر مقدونی، بت فرو ریخته

دانلود کتاب صوتی مازیار دلاور طبرستان

دانلود کتاب صوتی یعقوب لیث سیستانی

دانلود کتاب داستان صوتی ویلان دوله

دانلود کتاب صوتی آریوبرزن

دانلود کتاب داستان صوتی جانباز کاباره

داستان ملانصرالدین pdf
داستان ملانصرالدین pdf
0

دوره مقدماتی php

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *