مشاوره و راهنمای خرید محصولات نیوشا
گوهرشاد همسر شاهرخ یکی از پادشاهان تیموری بود. او یکی از زنان باحجاب بود و همیشه نقاب به صورت داشت. خیلی هم مذهبی بود. گوهرشاد همیشه آرزوی ساخت مسجدی کنار حرم امام رضا را داشت. تا این که تصمیم ساخت مسجد گوهرشاد را گرفت.
به همه کارگران و معماران اعلام کرد دستمزد شما را دو برابر مى دهم ولى شرطش این است که فقط با وضو کار کنید و در حال کار با یکدیگر مجادله و بد زبانى نکنید.
با احترام رفتار کنید و اخلاق اسلامى و یاد خدا را رعایت کنید.
او به کسانى که به وسیله حیوانات مصالح و بار به محل مسجد میآورند علاوه بر دستور قبلى گفت سر راه حیوانات آب و علوفه قرار دهید و این زبان بسته ها را نزنید و بگذارید هرجا که تشنه و گرسنه بودند آب و علف بخورند.
بر آنها بار سنگین نزنید و آنها را اذیت نکنید. اما من مزد شما را دو برابر مى دهم.داستان مسجد گوهرشاد مشهد
گوهرشاد هر روز به سرکشی کارگران به مسجد میرفت؛ روزى طبق معمول براى سرکشى کارها به محل مسجد رفت بود، در اثر باد مقنعه و حجاب او کمى کنار رفت و یک کارگر جوانى چهره او را دید.
جوان بیچاره دل از کف داد و عشق گوهرشاد صبر و طاقت از او ربود تا آنجا که بیمار شد و بیمارى او را به مرگ نزدیک کرد.
چند روزی بود که به سر کار نمی رفت. روزی گوهر شاد حال او را جویا شد. به او خبر دادند جوان بیمار شده لذا به عیادت او رفت…
چند روز گذشت و روز به روز حال جوان بدتر میشد.
مادرش که احتمال از دست رفتن فرزند را جدى دید تصمیم گرفت جریان را به گوش ملکه گوهرشاد برساند.
با خود گفت اگر جان خودم را هم از دست بدهم مهم نیست. او موضوع را به گوهرشاد گفت و منتظر عکس العمل گوهرشاد بود.
ملکه بعد از شنیدن این حرف با خوشرویى گفت: این که مهم نیست چرا زودتر به من نگفتید تا از ناراحتى یک بنده خدا جلوگیرى کنیم؟ و به مادرش گفت برو به پسرت بگو من براى ازدواج با تو آماده هستم ولى قبل از آن باید دو کار صورت بگیرد.
یکى اینکه مهر من چهل روز اعتکاف توست در این مسجد تازه ساز. اگر قبول دارى به مسجد برو و تا چهل روز فقط نماز و عبادت خدا را به جاى آور.
و شرط دیگر این است که بعد از آماده شدن تو، من باید از شوهرم طلاق بگیرم.
حال اگر تو شرط را مى پذیرى کار خود را شروع کن.
جوان عاشق وقتى پیغام گوهر شاد را شنید از این مژده درمان شد و گفت چهل روز که چیزى نیست، اگر چهل سال هم بگویى حاضرم.
جوان رفت و مشغول نماز در مسجد شد به امید اینکه پاداش نماز هایش ازدواج و وصال با همسری زیبا بنام گوهرشاد باشد.
روز چهلم گوهر شاد قاصدى فرستاد تا از حال جوان خبر بگیرد تا اگر آماده است او هم آماده طلاق باشد. قاصد به جوان گفت فردا چهل روز تو تمام مى شود و ملکه منتظر است تا اگر تو آماده هستى او هم شرط خود را انجام دهد.
جوان عاشق که ابتدا با عشق گوهرشاد به نماز پرداخته و حالا پس از چهل روز حلاوت نماز کام او را شیرین کرده بود جواب داد: به گوهر شاد خانم بگوید اولا از شما ممنونم و دوم اینکه من دیگر نیازى به ازدواج با شما ندارم.
قاصد گفت منظورت چیست؟ مگر تو عاشق گوهرشاد نبودى؟
جوان گفت آنوقت که عشق گوهرشاد من را بیمار و بى تاب کرد هنوز با معشوق حقیقى آشنا نشده بودم، ولى اکنون دلم به عشق خدا مى طپد و جز او معشوقى نمى خواهم.
من با خدا مانوس شدم و فقط با او آرام میگیرم. اما از گوهر شاد هم ممنون هستم که مرا با خداوند آشنا کرد و او باعت شد تا معشوق حقیقى را پیدا کنم.
و آن جوان شد اولین پیش نماز مسجد گوهر شاد و کم کم مطالعات و درسش را ادامه داد و شد یک فقیه کامل.
او کسی نیست جز آیت اله شیخ محمد صادق همدانی.
گوهرشاد خانم(همسر شاهرخ میرزا و عروس امیر تیمور گورکانی) سازنده ی مسجد معروف گوهرشاد مشهد است. احتمال زیاد درکتب تاریخی مربوط به این مسجداین واقعه ثبت شده است.
انتظار هم حدی دارد… داستان زیبایی از حسین حائریان دوباره صبح شده بود و صدای…
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
داستان مسجد گوهرشاد مشهد
داستان
واقعی جوان فقیر کارگر و گوهرشاد خاتون
گوهر شاد یکی از زنان باحجاب بوده همیشه نقاب به صورت داشته و
خیلی هم مذهبی
بود. او می خواست
در کنار حرم امام رضا (ع) مسجدى بنا کند .
به همه کارگران و معماران اعلام کرد دستمزد شما را
دو برابر مى دهم ولى شرطش این است که فقط با وضو کار کنید و در حال کار با یکدیگر مجادله و
بد
زبانى
نکنید و با احترام رفتار کنید. و اخلاق اسلامى و یاد خدا را رعایت کنید . او به کسانى که به وسیله
حیوانات مصالح و بار به محل مسجد میآورند علاوه بر دستور قبلى گفت سر راه حیوانات آب و علوفه قرار دهید و این زبان بسته
ها را نزنید و بگذارید هرجا که تشنه و گرسنه بودند آب و علف بخورند . بر آنها بار سنگین نزنید و
آنها را اذیت نکنید . اما من مزد شما را
دو برابر مى دهم ..
گوهرشاد هر روز به سرکشی کارگران به مسجد میرفت؛
روزى طبق معمول براى سرکشى کارها به محل مسجد رفت بود، در اثر باد مقنعه و
حجاب
او کمى
کنار رفت و یک کارگر جوانى چهره او را دید . جوان بیچاره دل از کف داد و عشق گوهرشاد صبر و طاقت
از او ربود تا آنجا که بیمار شد و بیمارى او را به مرگ نزدیک کرد. چند روزی بود که به سر کار نمی رفت0 و گوهر شاد
حال او را جویا شد . به او خبر دادند جوان بیمار شده لذا به عیادت او رفت..
چند روز گذشت و روز به روز حال جوان بدتر میشد.
مادرش که احتمال از دست رفتن فرزند را جدى دید تصمیم گرفت جریان را
به گوش ملکه گوهرشاد برساند .وگفت اگر جان خودم را هم از دست بدهم مهم نیست. او موضوع را به گوهرشاد گفت و منتظر
عکس العمل گوهرشاد بود. ملکه بعد از شنیدن این حرف با خوشرویى گفت:
این که مهم نیست چرا زودتر به من نگفتید تا از ناراحتى یک بنده خدا جلوگیرى کنیم؟ و
به
مادرش گفت
برو به پسرت بگو من براى ازدواج با تو آماده هستم ولى قبل از آن باید دو کار صورت بگیرد . یکى
اینکه مهر من چهل روز اعتکاف توست در این مسجد تازه ساز . اگر قبول دارى به مسجد برو و تا چهل روز فقط نماز و عبادت
خدا را به جاى آور. و شرط دیگر این است که بعد از آماده شدن تو . من
باید از شوهرم طلاق بگیرم . حال اگر تو شرط را مى پذیرى کار خود را
شروع کن.
جوان عاشق وقتى پیغام گوهر شاد را شنید از این
مژده درمان شد و گفت چهل روز که چیزى نیست اگر چهل سال هم بگویى حاضرم . جوان رفت و مشغول نماز در مسجد شد به امید اینکه
پاداش نماز هایش ازدواج و وصال همسری زیبا بنام گوهرشاد باشد . روز چهلم گوهر شاد قاصدى
فرستاد تا از حال جوان خبر بگیرد تا اگر آماده است او هم آماده طلاق باشد . قاصد به جوان گفت فردا چهل روز تو تمام مى
شود و ملکه منتظر است تا اگر تو آماده هستى او هم شرط خود را انجام دهد . جوان عاشق که
ابتدا با عشق
گوهرشاد به نماز پرداخته و حالا پس از چهل روز حلاوت نماز کام او را شیرین کرده بود جواب داد : به
گوهر شاد خانم بگوید اولا از شما ممنونم و دوم اینکه من دیگر نیازى به ازدواج با شما ندارم.
قاصد گفت منظورت چیست؟ مگر تو عاشق گوهرشاد نبودى ؟؟ جوان گفت آنوقت که عشق گوهرشاد من را بیمار و بى
تاب کرد هنوز با معشوق حقیقى آشنا نشده بودم ، ولى اکنون دلم
به عشق خدا مى طپد و جز او معشوقى نمى خواهم . من با خدا مانوس شدم و فقط با او آرام میگیرم. اما از گوهر شاد هم ممنون هستم که
مرا با خداوند آشنا کرد و او باعت شد تا معشوق حقیقى را پیدا کنم . . و آن جوان شد اولین
پیش
نماز مسجد
گوهر شاد و کم کم مطالعات و درسش را ادامه داد و شد یک فقیه کامل و او کسی نیست جز آیت اله شیخ
محمد صادق همدانی.
گوهرشاد خانم(همسر شاهرخ میرزا و عروس امیر تیمور گورکانی) سازنده ی
مسجد معروف
گوهرشاد مشهد، پیش از ساختن مسجد به دست اندرکاران گفت: از محل آوردن مصالح ساختمانی تا
مسجد برای حیوانات باربر ظرفهای آب و علف بگذارید، مبادا حیوانی در حال گرسنگی و تشنگی
بار بکشد. از زدن حیوانات پرهیز کنید، ساعات کار باید معین باشد و مزد
مطابق زحمت داده شود و…
گوهرشاد خانم، بیشتر وقتها خود جهت هدایت و سرکشی حاضر می شد و
دستورات لازم را می دارد. روزی یکی از کارگران به طور ناگهانی چشمانش به
صورت او افتاد و در اثر همین نگاه، آتش عشق در وجودش شعله ور گشته و عاشق
دلباخته ی او شد؛ اما در این باره نمی توانست چیزی بگوید تا اینکه غم و غصه ی
فراوان او را مریض کرد. به خانم گزارش دادند که یکی از کارگران که با مادرش
زندگی می کرد مریض شده است. بعد از شنیدن این ماجرا خانم به عیادتش
رفت و علّت را جویا شد. مادر کارگر جوان گفت: او عاشق شما شده است.
خانم با اینکه عروس شاهزاده بود، اما هیچ ناراحت نشد! به مادر جوان گفت:
باشد، وقتی من از همسرم جدا شدم با او ازدواج می کنم ولی به شرط اینکه
مهریه من را قبل از ازدواج بپردازد و آن این است که چهل شبانه روز در محراب
این مسجد نیمه کاره عبادت کند.
جوان پذیرفت، چند روز از پی عشق او عبادت کرد؛(ده روز اول گوهرشاد و
گوهرشاد صدا زد – ده روز
دوم گوهرشاد و هم خدا را صدا زد – ده روز سوم هم گوهرشاد و هم خدا را صدا زد – ده روز آخر فقط خدا را صدا میزد) و
با توجّه خاص
امام رضا (علیه السلام) حالش تغییر یافت ( و از آن پس بخاطر خدا عبادت کرد). پس از چهل روز, گوهرشاد خانم از حالش جویا شد، جوان به فرستاده ی خانم
گفت: به خاطر لذّتی که در اطاعت و بندگی خدا یافتم، از لذت نفس شهوانی پرهیز کرده ام.(بخاطر
اینکه لذت عبادت را فهمیده ام, دیگر عاشق خدا شده ام).
با سلام داستان بسیار جالب و جذابی بود من مدرس دانشکاهم و بلافاصله بعد از خواندن سر کلاس به تمام دانشجویانم بازگو کردم که بدانند عشق واقعی چیزی جز عشق به معبود نیست.
واقعهٔ مسجد گوهرشاد مشهد یا قیام گوهرشاد در تیر ماه سال ۱۳۱۴ هجری خورشیدی، از رخدادهای مهم دوران حکومت رضا شاه پهلوی و نخستوزیری محمدعلی فروغی بهشمار میآید. خیزش مردم در جریان این واقعه، در اعتراض به اجباری شدن بر سرنهادن کلاه شاپو توسط حکومت مرکزی، رخ داد.[۱][۲]
پاسبان بازنشسته حسینعلی ذوالفقاری گلمکانی، دیگر فردی است که اظهارنظری از او دربارهٔ شمار کشتگان فاجعه حمله به مسجد گوهرشاد موجود است. او که هر چند در شب حادثه در محل حاضر بوده اما به گفته خود معدود نظامیانی بوده که زیر نظر قادری فرمانده عملیات خدمت نمیکرده و در نتیجه دستش به خون مردم آلوده نشدهاست. وی در مورد آمار مقتولان گفتهاست:آن شب حدود بیست سی نفر را کشتند البته از پاسبانها و نظامیها هم کشته شده بود که بروز داده نمیشد!»[۳]
رضاشاه که در سال ۱۳۱۳ خورشیدی، به پایمردی نخستوزیرش محمدعلی فروغی، سفری چهل روزه به ترکیه داشت که پس از بازگشت به ایران، تصمیم به انجام رشتهای از امور گرفت تا ایران را _ به نگر خویش _ همچو ترکیه، از آنچه «مظاهر تمدن غرب» خوانده میشد، بهرهمند گرداند. تغییر کلاه مردم به کلاه شاپو، کشف حجاب، تأسیس دانشگاه (دانشگاه تهران)، جشن هزاره فردوسی، تأسیس فرهنگستان ایران و پیمان سعدآباد از آن جملهاند که همگی رهآورد آن سفر میباشند.
هنگامی که در سال ۱۳۱۴، جایگزینی کلاههایی که مردم ایران تا آن لحظه بر سر مینهادند (که کلاه پهلوی را نیز در برمی گرفت) با کلاه شاپو، به فرمان حکومت، در سراسر کشور اجباری شد، در شهر مذهبی مشهد، اجرای آن به آسانی انجام نگرفت و پیرامون اجرای آن بین دو قدرت در خراسان اختلاف نظر ایجاد شد: فتحالله پاکروان استاندار خراسان، که تازه به این مقام گماشته شده یود، بر این باور بود که حکومت بایستی در برابر مقاومت مردم در پذیرش کلاه شاپو _ که کلاهی فرنگی و بیگانه بهشمار میرفت_ با بهکارگیری زور، ایشان را به این جایگزینی و دگرگونی وادارد. اما از سوی دیگر، قدرت دیگر خراسان، یعنی محمدولی اسدی، نایب التولیه آستان قدس رضوی که تا حدی جنبه مردمی داشت و با روحانیان نشست و برخاست داشت، معتقد بود از آنجا که مشهد شهری مذهبی است و بسیاری از اهالیش پیرو روحانیت هستند، برای پرهیز از هرگونه رویداد شومی (به ویژه خیزش مردم بر ضد حکومت که به احتمال زیاد به خونریزی میانجامید) بایستی کاربرد کلاه شاپو در خراسان _ بهطور استثنا_ دلبخواهی باشد.[۱][۲]
رضاشاه هر دو دیدگاه را مورد توجه قرار داد و سرانجام پس از مدتی، عقیدهٔ آن دو قدرت را جویا شد. پاکروان صریحاً به شاه نوشت: «… چاکر قادر به انجام نظر خود هستم در صورتی که از طرف نایب التولیه تحریک نشود…»؛ نایب التولیه هم نوشت: «… هنوز به اظهارنظر خود معتقد بوده و اجرای آن را خطرناک میدانم…». به دستور پاکروان، شهربانی برای بهکارگیری کلاه فرنگی در مقام اعمال قدرت برآمد و به دریدن کلاه سابق و بازداشت کسان بیکلاه ورزید.
در تیرماه ۱۳۱۴ روحانیونِ مشهد با تجمع در منزل آیتالله یونس اردبیلی، تصمیم به فرستادن نمایندگانی برای مذاکره با رضاشاه گرفتند و آیتالله سید حسین طباطبایی قمی به این منظور انتخاب شد. آیتالله قمی پس از ورود به تهران، به ری رفت و در باغ سراجالملک ساکن شد. رژیم پهلوی محل اقامت او را تحت محاصره قرار داد و سپس بازداشت و ممنوعالملاقات شد.[۴][۵]
داستان مسجد گوهرشاد مشهد
به دنبال انتشار خبر بازداشت آیتالله قمی در مشهد و همچنین در اعتراض به اقدامهای شهربانی، شب نوزدهم تیرماه مردم در مسجد گوهرشاد گرد آمدند و شیخ محمدتقی بهلول معروف به شیخ بهلول واعظ که در آن جلسه بر منبر سخن میراند، مردم را به ایستادگی در برابر حکومت فراخواند. موعظه شیخ بهلول دو سه روزی ادامه یافت؛ او در منبر سخنان تندی ایراد کرد که شنوندگان را کاملاً تحت تأثیر قرار داد.[۱][۲][۶]
به محض آنکه گزارش بستنشینی مردم در حرم علی بن موسی الرضا به رضا شاه رسید، به مأموران نظامی مشهد دستور صریح داد که اگر تا فردا صبح، مردم بستنشسته را نپراکنند، به بالاترین مجازات نظامی گرفتار خواهند شد.[۷] پلیس مشهد حکم به پراکنده شدن جمعیت حاضر (که در این مدت در آنجا تحصن کرده بودند) داد ولی مردم فرمان نبردند؛ از اینرو پلیس به قوه مجریه (استانداری) متوسل شد. پاکروان هم از ایرج مطبوعی فرمانده لشکر خواست که مردم گردآمده را بپراکند. سرتیپ مطبوعی نیز هنگ پیاده لشکر را به سرکوبی مردم گماشت؛ این هنگ به فرماندهی سرهنگ قادری اطراف صحن و حرم علی بن موسی الرضا و مسجد گوهرشاد را محاصره کرد و به تیراندازی به تحصنکنندگان پرداخت که در نتیجهاش، عده زیادی از زائران و تحصنکنندگان کشته شدند. شمار کشتهشدگان این فاجعه چند ده نفر برآورد شدهاست؛ میتوان گفت تمام شهر مشهد در سوگ این واقعه فرورفت. حکومت پیکر کشتهشدگان را بدون رعایت آیینهای شرعی در گوری دستهجمعی در محله خشت مالها و باغ خونی مشهد به خاک سپرد.
پس از واقعه مسجد گوهرشاد، محمدتقی بهلول به علت تحت تعقیب بودن به افغانستان گریخت. همچنین رژیم پهلوی در همان سال آیتالله سید حسین طباطبایی قمی را از ایران به عراق تبعید کرد.[۶]
رضا شاه که از به وقوع پیوستن این واقعه بسیار خشمگین شده بود، دستور رسیدگی بدان را صادر کرد؛ به ویژه آنکه پاکروان معتقد بود که اسدی در انگیزش و شوراندن مردم برای ایستادگی در برابر دستور دولت و به وجود آمدن این خیزش، مؤثر و مشوق بودهاست. سرهنگ بیات رئیس شهربانی مشهد برکنار شد و سرهنگ رفیع نوایی رئیس شهربانی آذربایجان که پیشتر نزدیک به ده سال رئیس شهربانی خراسان بود، به جای او گمارده شد و برای رسیدگی به این قضیه مأموریت یافت. اما نوایی با اسدی از گذشته خرده حساب داشت و آن این بود که اسدی به علت نزدیکی به شاه، به مأموران دولتی _ شامل نوایی _ در مشهد چندان اعتنا نمیکرد. نوایی پس از یکی دو ماه گزارش رسیدگی خود را برای دولت فرستاد؛ وی در آن آشکارا فاجعه گوهرشاد را پیآمد انگیزشها و اقدامهای اسدی اعلام کرد. ازآنرو هیئتی از تهران به سرپرستی سرهنگ آقاخان خلعتبری و عضویت سرهنگ عبدالجواد قریب و چند افسر دیگر به مشهد رفت و براساس پرونده تشکیلشده دستور دستگیری اسدی را صادر کرد. این هیئت به زور و با آزار از اسدی اقرار گرفت؛ دادگاه صحرایی به ریاست خلعتبری و دادستانی سرهنگ قریب تشکیل یافت؛ دادگاه اسدی را محاکمه و به اعدام محکوم کرد.[۱][۲]
فروغی رئیس دولت و نخستوزیر رضاشاه با اسدی نسبت دوستی و خویشاوندی داشت؛ دو تن از دختران فروغی عروس اسدی بودند. از اینرو در مقام شفاعت برآمد ولی شاه به حدی عصبانی و برآشفته بود که نه تنها شفاعت او را نپذیرفت بلکه به وضع توهینآمیز و زنندهای او را از تمام مشاغل مهم برکنار و تحت نظر شهربانی در خانهاش زندانی ساخت و اسدی را هم اعدام کرد.[۱][۲] یکی از دلایل مهم عصبانی بودن و ناخرسندی شاه از فروغی، کاغذی دانسته شدهاست که هنگام بازرسی از خانه محمدولی اسدی پس از بازداشتش، یافته شد؛ در این کاغذ که در میان نامههای اسدی به دست آمده بود، فروغی بهطور دوستانه و خصوصی، در پاسخ نامهٔ اسدی، ضمن شرح مطالبی دربارهٔ رضا شاه، این بیت را نیز از مولوی نقل کرده بود:.mw-parser-output .b{text-align:justify;text-align-last:justify;border:0}.mw-parser-output .beyt{white-space:nowrap}
این نامه را آیرم برای شاه تلگراف کرد؛ رضا شاه آنچنان از دست فروغی خشمگین شده بود، که با فریاد از وی با عنوان «زن ریشدار» یاد کرد.[۸][۹] پس از اعدام محمدولی اسدی از پسر او، علی اکبر اسدی نماینده مجلس سلب مصونیت قضایی شد؛ او را هم به زندان انداختند؛ دیگر فرزندان اسدی هم پس از چندی، گرفتار شدند. بدین سان دوره دوم نخستوزیری محمدعلی فروغی در دوران پهلوی هم پایان گرفت. فروغی که دیگر مورد خشم شاه قرار گرفته بود، تا شش سال دیگر که با پیش آمدن جنگ جهانی دوم باز مقام نخستوزیری را پذیرفت، خانهنشین بود اما وی بیشتر آثار علمی و ادبی و فلسفی خود را در هنگام این خانهنشینی نوشت. البته این خانهنشینی به معنای عدم حضور اجتماعی نبود، چه اینکه او در این مدت، همچنان عضو فرهنگستان ایران و شیر و خورشید سرخ بود و ریاست شورای عالی انتشارات و تبلیغات را نیز بر عهده داشت و هرازچندگاهی هم در دانشکدهها و مجامع فرهنگی سخنرانی میکرد.[۱][۲][۱۰]
مختصات: ۳۶°۱۷′۱۴٫۵۵″ شمالی ۰۵۹°۳۶′۵۲٫۸۹″ شرقی / ۳۶٫۲۸۷۳۷۵۰°شمالی ۵۹٫۶۱۴۶۹۱۷°شرقی / 36.2873750; 59.6146917
مسجد گوهرشاد در مشهد در جنوب حرم علی بن موسی الرضا به دستور گوهرشادبیگم همسر شاهرخ ساخته شد. به دلیل ظرافت و زیبایی کاشیکاری و خط و اسلوب معماری مسجد گوهرشاد، این مسجد از شاهکارهای معماری ایرانی در دوره تیموری؛ و به دلیل موقوفات بسیار و مجاورت با آرامگاه علی بن موسی الرضا از مهمترین و شلوغترین مسجدهای ایران بهشمار میرود، بهطوریکه برخی آن را پُربازدیدترین مسجد در ایران میدانند.
بارها و در زمانهای مختلف، بر اثر عوامل طبیعی و انسانی صدمات فراوانی متوجه مسجد گوهرشاد شدهاست؛ از جمله در زمین لرزه سال ۱۰۸۴، ایوان مقصوره صدماتی دید که بازسازی گشت و همچنین از جمله مرمتهای دیگر مسجد پس از گلولهباران روسها در سال ۱۳۳۰ هـ. ق بود که به صدمه دیدن گنبد و ایوانهای مسجد منجر گردید که در سال ۱۳۳۹ هـ. ق گنبد و ایوان مقصوره و ایوانهای شرقی و غربی مسجد مرمت گردیدند.[۱]
گنبد ایوان مقصوره، در سال ۱۳۳۹ش برای مرمت اساسی تخریب گشت و ساخت مجدد آن توسط معماران ایرانی وزیر نظر مهندس عباس آفرنده و با رعایت همان ویژگیهای گذشته و حفظ مشخصات اصلی آغاز گردید و در سال ۱۳۴۱ش خاتمه یافت که در همان زمان نیز سنگهای ازاره داخل ایوان مقصوره تعویض گردید و کف ایوان با سنگهای مرمر مفروش گشت و در سال ۱۳۴۵ش دور ساقه گنبد با کاشی معرق کتیبهای مزین گردید.[۲]
اسم گوهرشاد در دو جا با کاشی معرق نگاشته شدهاست: یکی در قسمت بالای در نقرهای که به دارالسیاده میرود و دیگری بر کتیبه ایوان مقصوره که به خط زیبای شاهزاده بایسنقر میباشد. در قسمت وسط نیز کتیبهای به نام محمد رضا امامی وجود دارد. شیوه ساخت این مسجد به سبک چهار ایوانی است و در طی سالها گنبد آن چهار بار تعمیر شدهاست. سبک معماری این بنا به شیوهٔ تیموری و نام معمار آن استاد قوامالدین شیرازی ذکر گردیدهاست.[۳]
این مسجد در جنوب آرامگاه رضوی جای دارد و به رواقهای دارالسیاده و دارالحفاظِ آن پیوستهاست. یک صحن به گستردگی ۲۸۰۰ متر مربع دارد و زیربنای آن ۹۴۰۰ متر مربع است. بنای مسجد دربرگیرندهٔ ۴ ایوان بزرگ و ۷ شبستان است. گنبدخانهٔ پشتِ ایوان مقصوره، با شبستانهای یک طبقه، بخشهای مختلف مسجد را به هم پیوند میدهد. ایوان جنوبی، ایوان مقصوره نام دارد و ایوان شمالی، معروف به ایوان دارالسیاده است. ایوان شرقی، ایوان اعتکاف نامیده میشود و ایوان غربی، ایوان شیخ بهاء الدین نامگذاری شدهاست.[۴]
بر اساس متن کتیبهٔ به خط ثلث در ایوان جنوبی، این مسجد در سال ۸۲۱ ق /۱۴۱۸ م به دستور و کمک گوهرشاد، همسر شاهرخ تیموری ساخته شدهاست و در طیّ قرون، خرابیهای زیادی بر آن وارد شده است.
بنای مسجد گوهرشاد – که به خاطر نام بانی آن به این نام خوانده میشود – تقریباً ۱۲ سال بهطول انجامیده و معمار اصلی بنا به احتمال قوی قوامالدین شیرازی یکی از معروفترین معماران دوره تیموری بودهاست.[۵]
داستان مسجد گوهرشاد مشهد
مسجد گوهرشاد مسجدی کلاسیک و به سبک مساجد چهار ایوانی ساخته شدهاست. صحن مسجد تقریباً به شکل مربع و در اطراف آن چهار ایوان بزرگ تاریخی و در فواصل ایوانها هفت شبستان وسیع و شش در ورودی و خروجی است.
طول صحن مسجد حدود ۵۶٫۱۳ متر و عرض ۵۱٫۱۸ متر و مجموعاً حدود ۲۸۷۳ مترمربع مساحت دارد. ابوانهای مجلل و مرتفع در اضلاع مسجد به قرینه یکدیگر ساخته شدهاست.[۶]
یکی دیگر از اجزای ایوان منبری است که امروزه به نام «صاحب الزمان» خوانده میشود که از چوبِ گردو و گلابی ساخته شده و هنرهای منبتکاری در آن به کار رفته. سازندهٔ این منبر «محمد، نجّار خراسانی» هنرمند ناشناس عصر فتحعلیشاه قاجار میباشد. این منبر سال ۱۳۲۵ / ۱۹۴۶ م به دستِ «حیدر نیکنام گلپایگانی» تعمیر شد.[۷]
گنبد مسجد به بلندی ۴۱ متر بر بالای ایوان مقصوره جای دارد و سطح خارجی آن با آجر لعابدار و یک کتیبه با خط کوفی تزئین شدهاست. در دو طرف این گنبد،دو مناره هر کدام به ارتفاع ۴۳ متر ساخته شده و دارای کتیبههایی است. این منارهها از روی زمین شروع میشوند و پیوسته به ایوان مقصوره بالا میروند و به شکل گلدسته در میآیند.
دور خارجی گنبد ۸۵٫۶۱ متر است به دلیل مشکلاتی که برای آن به وجود آمد در سال ۱۳۴۱ برچیدهشد و دوباره گنبد فعلی با مصالح جدید ساختهشد و تزئین شد.[۶]
مسجد گوهرشاد صحنی به وسعت ۲۸۰۰ مترمربع دارد و زیربنای آن ۹۴۰۰ متر مربع است.
در زاویه جنوبی ایوان مقصوره نزدیک به محراب منبر بلندی معروف به منبر صاحبالزمان قرار دارد. این منبر در سال ۱۲۴۳ هجری قمری به دستور فتحعلی شاه قاجار به دست محمد نجار از چوب گردو و گلابی ساخته شدهاست. از خصوصیات بار این منبر شیوه منبتکاری و قلمزنی آن و همچنین عدم استفاده از آهن و میخ در ساختش میباشد. ساخت این منبر در سال ۱۳۲۵ آغاز شد که پس از ۵ سال متوقف گردید که بعداً توسط محمد نجار به اتمام رسید.
ارتفاع منبر از زمین تا عرشه (جای نشستن) ۷٫۵ متر و دارای ۱۴ پله است و ابعاد عرشه ۱٫۱۴ در ۱٫۱۲ میباشد.[۶]
ماجرای کشتار و سرکوب مردم به دستور رضاشاه، به مناسبت اعتراض به تغییر لباس در سال ۱۳۱۴، درست چند ماه قبل از واقعه کشف حجاب نیز در این مسجد رخ دادهاست.
مختصات: ۳۶°۱۷′۱۴٫۵۵″ شمالی ۰۵۹°۳۶′۵۲٫۸۹″ شرقی / ۳۶٫۲۸۷۳۷۵۰°شمالی ۵۹٫۶۱۴۶۹۱۷°شرقی / 36.2873750; 59.6146917
مسجد گوهرشاد در مشهد در جنوب حرم علی بن موسی الرضا به دستور گوهرشادبیگم همسر شاهرخ ساخته شد. به دلیل ظرافت و زیبایی کاشیکاری و خط و اسلوب معماری مسجد گوهرشاد، این مسجد از شاهکارهای معماری ایرانی در دوره تیموری؛ و به دلیل موقوفات بسیار و مجاورت با آرامگاه علی بن موسی الرضا از مهمترین و شلوغترین مسجدهای ایران بهشمار میرود، بهطوریکه برخی آن را پُربازدیدترین مسجد در ایران میدانند.
بارها و در زمانهای مختلف، بر اثر عوامل طبیعی و انسانی صدمات فراوانی متوجه مسجد گوهرشاد شدهاست؛ از جمله در زمین لرزه سال ۱۰۸۴، ایوان مقصوره صدماتی دید که بازسازی گشت و همچنین از جمله مرمتهای دیگر مسجد پس از گلولهباران روسها در سال ۱۳۳۰ هـ. ق بود که به صدمه دیدن گنبد و ایوانهای مسجد منجر گردید که در سال ۱۳۳۹ هـ. ق گنبد و ایوان مقصوره و ایوانهای شرقی و غربی مسجد مرمت گردیدند.[۱]
گنبد ایوان مقصوره، در سال ۱۳۳۹ش برای مرمت اساسی تخریب گشت و ساخت مجدد آن توسط معماران ایرانی وزیر نظر مهندس عباس آفرنده و با رعایت همان ویژگیهای گذشته و حفظ مشخصات اصلی آغاز گردید و در سال ۱۳۴۱ش خاتمه یافت که در همان زمان نیز سنگهای ازاره داخل ایوان مقصوره تعویض گردید و کف ایوان با سنگهای مرمر مفروش گشت و در سال ۱۳۴۵ش دور ساقه گنبد با کاشی معرق کتیبهای مزین گردید.[۲]
اسم گوهرشاد در دو جا با کاشی معرق نگاشته شدهاست: یکی در قسمت بالای در نقرهای که به دارالسیاده میرود و دیگری بر کتیبه ایوان مقصوره که به خط زیبای شاهزاده بایسنقر میباشد. در قسمت وسط نیز کتیبهای به نام محمد رضا امامی وجود دارد. شیوه ساخت این مسجد به سبک چهار ایوانی است و در طی سالها گنبد آن چهار بار تعمیر شدهاست. سبک معماری این بنا به شیوهٔ تیموری و نام معمار آن استاد قوامالدین شیرازی ذکر گردیدهاست.[۳]
این مسجد در جنوب آرامگاه رضوی جای دارد و به رواقهای دارالسیاده و دارالحفاظِ آن پیوستهاست. یک صحن به گستردگی ۲۸۰۰ متر مربع دارد و زیربنای آن ۹۴۰۰ متر مربع است. بنای مسجد دربرگیرندهٔ ۴ ایوان بزرگ و ۷ شبستان است. گنبدخانهٔ پشتِ ایوان مقصوره، با شبستانهای یک طبقه، بخشهای مختلف مسجد را به هم پیوند میدهد. ایوان جنوبی، ایوان مقصوره نام دارد و ایوان شمالی، معروف به ایوان دارالسیاده است. ایوان شرقی، ایوان اعتکاف نامیده میشود و ایوان غربی، ایوان شیخ بهاء الدین نامگذاری شدهاست.[۴]
بر اساس متن کتیبهٔ به خط ثلث در ایوان جنوبی، این مسجد در سال ۸۲۱ ق /۱۴۱۸ م به دستور و کمک گوهرشاد، همسر شاهرخ تیموری ساخته شدهاست و در طیّ قرون، خرابیهای زیادی بر آن وارد شده است.
بنای مسجد گوهرشاد – که به خاطر نام بانی آن به این نام خوانده میشود – تقریباً ۱۲ سال بهطول انجامیده و معمار اصلی بنا به احتمال قوی قوامالدین شیرازی یکی از معروفترین معماران دوره تیموری بودهاست.[۵]
داستان مسجد گوهرشاد مشهد
مسجد گوهرشاد مسجدی کلاسیک و به سبک مساجد چهار ایوانی ساخته شدهاست. صحن مسجد تقریباً به شکل مربع و در اطراف آن چهار ایوان بزرگ تاریخی و در فواصل ایوانها هفت شبستان وسیع و شش در ورودی و خروجی است.
طول صحن مسجد حدود ۵۶٫۱۳ متر و عرض ۵۱٫۱۸ متر و مجموعاً حدود ۲۸۷۳ مترمربع مساحت دارد. ابوانهای مجلل و مرتفع در اضلاع مسجد به قرینه یکدیگر ساخته شدهاست.[۶]
یکی دیگر از اجزای ایوان منبری است که امروزه به نام «صاحب الزمان» خوانده میشود که از چوبِ گردو و گلابی ساخته شده و هنرهای منبتکاری در آن به کار رفته. سازندهٔ این منبر «محمد، نجّار خراسانی» هنرمند ناشناس عصر فتحعلیشاه قاجار میباشد. این منبر سال ۱۳۲۵ / ۱۹۴۶ م به دستِ «حیدر نیکنام گلپایگانی» تعمیر شد.[۷]
گنبد مسجد به بلندی ۴۱ متر بر بالای ایوان مقصوره جای دارد و سطح خارجی آن با آجر لعابدار و یک کتیبه با خط کوفی تزئین شدهاست. در دو طرف این گنبد،دو مناره هر کدام به ارتفاع ۴۳ متر ساخته شده و دارای کتیبههایی است. این منارهها از روی زمین شروع میشوند و پیوسته به ایوان مقصوره بالا میروند و به شکل گلدسته در میآیند.
دور خارجی گنبد ۸۵٫۶۱ متر است به دلیل مشکلاتی که برای آن به وجود آمد در سال ۱۳۴۱ برچیدهشد و دوباره گنبد فعلی با مصالح جدید ساختهشد و تزئین شد.[۶]
مسجد گوهرشاد صحنی به وسعت ۲۸۰۰ مترمربع دارد و زیربنای آن ۹۴۰۰ متر مربع است.
در زاویه جنوبی ایوان مقصوره نزدیک به محراب منبر بلندی معروف به منبر صاحبالزمان قرار دارد. این منبر در سال ۱۲۴۳ هجری قمری به دستور فتحعلی شاه قاجار به دست محمد نجار از چوب گردو و گلابی ساخته شدهاست. از خصوصیات بار این منبر شیوه منبتکاری و قلمزنی آن و همچنین عدم استفاده از آهن و میخ در ساختش میباشد. ساخت این منبر در سال ۱۳۲۵ آغاز شد که پس از ۵ سال متوقف گردید که بعداً توسط محمد نجار به اتمام رسید.
ارتفاع منبر از زمین تا عرشه (جای نشستن) ۷٫۵ متر و دارای ۱۴ پله است و ابعاد عرشه ۱٫۱۴ در ۱٫۱۲ میباشد.[۶]
ماجرای کشتار و سرکوب مردم به دستور رضاشاه، به مناسبت اعتراض به تغییر لباس در سال ۱۳۱۴، درست چند ماه قبل از واقعه کشف حجاب نیز در این مسجد رخ دادهاست.
مختصات: ۳۶°۱۷′۱۴٫۵۵″ شمالی ۰۵۹°۳۶′۵۲٫۸۹″ شرقی / ۳۶٫۲۸۷۳۷۵۰°شمالی ۵۹٫۶۱۴۶۹۱۷°شرقی / 36.2873750; 59.6146917
مسجد گوهرشاد در مشهد در جنوب حرم علی بن موسی الرضا به دستور گوهرشادبیگم همسر شاهرخ ساخته شد. به دلیل ظرافت و زیبایی کاشیکاری و خط و اسلوب معماری مسجد گوهرشاد، این مسجد از شاهکارهای معماری ایرانی در دوره تیموری؛ و به دلیل موقوفات بسیار و مجاورت با آرامگاه علی بن موسی الرضا از مهمترین و شلوغترین مسجدهای ایران بهشمار میرود، بهطوریکه برخی آن را پُربازدیدترین مسجد در ایران میدانند.
بارها و در زمانهای مختلف، بر اثر عوامل طبیعی و انسانی صدمات فراوانی متوجه مسجد گوهرشاد شدهاست؛ از جمله در زمین لرزه سال ۱۰۸۴، ایوان مقصوره صدماتی دید که بازسازی گشت و همچنین از جمله مرمتهای دیگر مسجد پس از گلولهباران روسها در سال ۱۳۳۰ هـ. ق بود که به صدمه دیدن گنبد و ایوانهای مسجد منجر گردید که در سال ۱۳۳۹ هـ. ق گنبد و ایوان مقصوره و ایوانهای شرقی و غربی مسجد مرمت گردیدند.[۱]
گنبد ایوان مقصوره، در سال ۱۳۳۹ش برای مرمت اساسی تخریب گشت و ساخت مجدد آن توسط معماران ایرانی وزیر نظر مهندس عباس آفرنده و با رعایت همان ویژگیهای گذشته و حفظ مشخصات اصلی آغاز گردید و در سال ۱۳۴۱ش خاتمه یافت که در همان زمان نیز سنگهای ازاره داخل ایوان مقصوره تعویض گردید و کف ایوان با سنگهای مرمر مفروش گشت و در سال ۱۳۴۵ش دور ساقه گنبد با کاشی معرق کتیبهای مزین گردید.[۲]
اسم گوهرشاد در دو جا با کاشی معرق نگاشته شدهاست: یکی در قسمت بالای در نقرهای که به دارالسیاده میرود و دیگری بر کتیبه ایوان مقصوره که به خط زیبای شاهزاده بایسنقر میباشد. در قسمت وسط نیز کتیبهای به نام محمد رضا امامی وجود دارد. شیوه ساخت این مسجد به سبک چهار ایوانی است و در طی سالها گنبد آن چهار بار تعمیر شدهاست. سبک معماری این بنا به شیوهٔ تیموری و نام معمار آن استاد قوامالدین شیرازی ذکر گردیدهاست.[۳]
این مسجد در جنوب آرامگاه رضوی جای دارد و به رواقهای دارالسیاده و دارالحفاظِ آن پیوستهاست. یک صحن به گستردگی ۲۸۰۰ متر مربع دارد و زیربنای آن ۹۴۰۰ متر مربع است. بنای مسجد دربرگیرندهٔ ۴ ایوان بزرگ و ۷ شبستان است. گنبدخانهٔ پشتِ ایوان مقصوره، با شبستانهای یک طبقه، بخشهای مختلف مسجد را به هم پیوند میدهد. ایوان جنوبی، ایوان مقصوره نام دارد و ایوان شمالی، معروف به ایوان دارالسیاده است. ایوان شرقی، ایوان اعتکاف نامیده میشود و ایوان غربی، ایوان شیخ بهاء الدین نامگذاری شدهاست.[۴]
بر اساس متن کتیبهٔ به خط ثلث در ایوان جنوبی، این مسجد در سال ۸۲۱ ق /۱۴۱۸ م به دستور و کمک گوهرشاد، همسر شاهرخ تیموری ساخته شدهاست و در طیّ قرون، خرابیهای زیادی بر آن وارد شده است.
بنای مسجد گوهرشاد – که به خاطر نام بانی آن به این نام خوانده میشود – تقریباً ۱۲ سال بهطول انجامیده و معمار اصلی بنا به احتمال قوی قوامالدین شیرازی یکی از معروفترین معماران دوره تیموری بودهاست.[۵]
داستان مسجد گوهرشاد مشهد
مسجد گوهرشاد مسجدی کلاسیک و به سبک مساجد چهار ایوانی ساخته شدهاست. صحن مسجد تقریباً به شکل مربع و در اطراف آن چهار ایوان بزرگ تاریخی و در فواصل ایوانها هفت شبستان وسیع و شش در ورودی و خروجی است.
طول صحن مسجد حدود ۵۶٫۱۳ متر و عرض ۵۱٫۱۸ متر و مجموعاً حدود ۲۸۷۳ مترمربع مساحت دارد. ابوانهای مجلل و مرتفع در اضلاع مسجد به قرینه یکدیگر ساخته شدهاست.[۶]
یکی دیگر از اجزای ایوان منبری است که امروزه به نام «صاحب الزمان» خوانده میشود که از چوبِ گردو و گلابی ساخته شده و هنرهای منبتکاری در آن به کار رفته. سازندهٔ این منبر «محمد، نجّار خراسانی» هنرمند ناشناس عصر فتحعلیشاه قاجار میباشد. این منبر سال ۱۳۲۵ / ۱۹۴۶ م به دستِ «حیدر نیکنام گلپایگانی» تعمیر شد.[۷]
گنبد مسجد به بلندی ۴۱ متر بر بالای ایوان مقصوره جای دارد و سطح خارجی آن با آجر لعابدار و یک کتیبه با خط کوفی تزئین شدهاست. در دو طرف این گنبد،دو مناره هر کدام به ارتفاع ۴۳ متر ساخته شده و دارای کتیبههایی است. این منارهها از روی زمین شروع میشوند و پیوسته به ایوان مقصوره بالا میروند و به شکل گلدسته در میآیند.
دور خارجی گنبد ۸۵٫۶۱ متر است به دلیل مشکلاتی که برای آن به وجود آمد در سال ۱۳۴۱ برچیدهشد و دوباره گنبد فعلی با مصالح جدید ساختهشد و تزئین شد.[۶]
مسجد گوهرشاد صحنی به وسعت ۲۸۰۰ مترمربع دارد و زیربنای آن ۹۴۰۰ متر مربع است.
در زاویه جنوبی ایوان مقصوره نزدیک به محراب منبر بلندی معروف به منبر صاحبالزمان قرار دارد. این منبر در سال ۱۲۴۳ هجری قمری به دستور فتحعلی شاه قاجار به دست محمد نجار از چوب گردو و گلابی ساخته شدهاست. از خصوصیات بار این منبر شیوه منبتکاری و قلمزنی آن و همچنین عدم استفاده از آهن و میخ در ساختش میباشد. ساخت این منبر در سال ۱۳۲۵ آغاز شد که پس از ۵ سال متوقف گردید که بعداً توسط محمد نجار به اتمام رسید.
ارتفاع منبر از زمین تا عرشه (جای نشستن) ۷٫۵ متر و دارای ۱۴ پله است و ابعاد عرشه ۱٫۱۴ در ۱٫۱۲ میباشد.[۶]
ماجرای کشتار و سرکوب مردم به دستور رضاشاه، به مناسبت اعتراض به تغییر لباس در سال ۱۳۱۴، درست چند ماه قبل از واقعه کشف حجاب نیز در این مسجد رخ دادهاست.
مختصات: ۳۶°۱۷′۱۴٫۵۵″ شمالی ۰۵۹°۳۶′۵۲٫۸۹″ شرقی / ۳۶٫۲۸۷۳۷۵۰°شمالی ۵۹٫۶۱۴۶۹۱۷°شرقی / 36.2873750; 59.6146917
مسجد گوهرشاد در مشهد در جنوب حرم علی بن موسی الرضا به دستور گوهرشادبیگم همسر شاهرخ ساخته شد. به دلیل ظرافت و زیبایی کاشیکاری و خط و اسلوب معماری مسجد گوهرشاد، این مسجد از شاهکارهای معماری ایرانی در دوره تیموری؛ و به دلیل موقوفات بسیار و مجاورت با آرامگاه علی بن موسی الرضا از مهمترین و شلوغترین مسجدهای ایران بهشمار میرود، بهطوریکه برخی آن را پُربازدیدترین مسجد در ایران میدانند.
بارها و در زمانهای مختلف، بر اثر عوامل طبیعی و انسانی صدمات فراوانی متوجه مسجد گوهرشاد شدهاست؛ از جمله در زمین لرزه سال ۱۰۸۴، ایوان مقصوره صدماتی دید که بازسازی گشت و همچنین از جمله مرمتهای دیگر مسجد پس از گلولهباران روسها در سال ۱۳۳۰ هـ. ق بود که به صدمه دیدن گنبد و ایوانهای مسجد منجر گردید که در سال ۱۳۳۹ هـ. ق گنبد و ایوان مقصوره و ایوانهای شرقی و غربی مسجد مرمت گردیدند.[۱]
گنبد ایوان مقصوره، در سال ۱۳۳۹ش برای مرمت اساسی تخریب گشت و ساخت مجدد آن توسط معماران ایرانی وزیر نظر مهندس عباس آفرنده و با رعایت همان ویژگیهای گذشته و حفظ مشخصات اصلی آغاز گردید و در سال ۱۳۴۱ش خاتمه یافت که در همان زمان نیز سنگهای ازاره داخل ایوان مقصوره تعویض گردید و کف ایوان با سنگهای مرمر مفروش گشت و در سال ۱۳۴۵ش دور ساقه گنبد با کاشی معرق کتیبهای مزین گردید.[۲]
اسم گوهرشاد در دو جا با کاشی معرق نگاشته شدهاست: یکی در قسمت بالای در نقرهای که به دارالسیاده میرود و دیگری بر کتیبه ایوان مقصوره که به خط زیبای شاهزاده بایسنقر میباشد. در قسمت وسط نیز کتیبهای به نام محمد رضا امامی وجود دارد. شیوه ساخت این مسجد به سبک چهار ایوانی است و در طی سالها گنبد آن چهار بار تعمیر شدهاست. سبک معماری این بنا به شیوهٔ تیموری و نام معمار آن استاد قوامالدین شیرازی ذکر گردیدهاست.[۳]
این مسجد در جنوب آرامگاه رضوی جای دارد و به رواقهای دارالسیاده و دارالحفاظِ آن پیوستهاست. یک صحن به گستردگی ۲۸۰۰ متر مربع دارد و زیربنای آن ۹۴۰۰ متر مربع است. بنای مسجد دربرگیرندهٔ ۴ ایوان بزرگ و ۷ شبستان است. گنبدخانهٔ پشتِ ایوان مقصوره، با شبستانهای یک طبقه، بخشهای مختلف مسجد را به هم پیوند میدهد. ایوان جنوبی، ایوان مقصوره نام دارد و ایوان شمالی، معروف به ایوان دارالسیاده است. ایوان شرقی، ایوان اعتکاف نامیده میشود و ایوان غربی، ایوان شیخ بهاء الدین نامگذاری شدهاست.[۴]
بر اساس متن کتیبهٔ به خط ثلث در ایوان جنوبی، این مسجد در سال ۸۲۱ ق /۱۴۱۸ م به دستور و کمک گوهرشاد، همسر شاهرخ تیموری ساخته شدهاست و در طیّ قرون، خرابیهای زیادی بر آن وارد شده است.
بنای مسجد گوهرشاد – که به خاطر نام بانی آن به این نام خوانده میشود – تقریباً ۱۲ سال بهطول انجامیده و معمار اصلی بنا به احتمال قوی قوامالدین شیرازی یکی از معروفترین معماران دوره تیموری بودهاست.[۵]
داستان مسجد گوهرشاد مشهد
مسجد گوهرشاد مسجدی کلاسیک و به سبک مساجد چهار ایوانی ساخته شدهاست. صحن مسجد تقریباً به شکل مربع و در اطراف آن چهار ایوان بزرگ تاریخی و در فواصل ایوانها هفت شبستان وسیع و شش در ورودی و خروجی است.
طول صحن مسجد حدود ۵۶٫۱۳ متر و عرض ۵۱٫۱۸ متر و مجموعاً حدود ۲۸۷۳ مترمربع مساحت دارد. ابوانهای مجلل و مرتفع در اضلاع مسجد به قرینه یکدیگر ساخته شدهاست.[۶]
یکی دیگر از اجزای ایوان منبری است که امروزه به نام «صاحب الزمان» خوانده میشود که از چوبِ گردو و گلابی ساخته شده و هنرهای منبتکاری در آن به کار رفته. سازندهٔ این منبر «محمد، نجّار خراسانی» هنرمند ناشناس عصر فتحعلیشاه قاجار میباشد. این منبر سال ۱۳۲۵ / ۱۹۴۶ م به دستِ «حیدر نیکنام گلپایگانی» تعمیر شد.[۷]
گنبد مسجد به بلندی ۴۱ متر بر بالای ایوان مقصوره جای دارد و سطح خارجی آن با آجر لعابدار و یک کتیبه با خط کوفی تزئین شدهاست. در دو طرف این گنبد،دو مناره هر کدام به ارتفاع ۴۳ متر ساخته شده و دارای کتیبههایی است. این منارهها از روی زمین شروع میشوند و پیوسته به ایوان مقصوره بالا میروند و به شکل گلدسته در میآیند.
دور خارجی گنبد ۸۵٫۶۱ متر است به دلیل مشکلاتی که برای آن به وجود آمد در سال ۱۳۴۱ برچیدهشد و دوباره گنبد فعلی با مصالح جدید ساختهشد و تزئین شد.[۶]
مسجد گوهرشاد صحنی به وسعت ۲۸۰۰ مترمربع دارد و زیربنای آن ۹۴۰۰ متر مربع است.
در زاویه جنوبی ایوان مقصوره نزدیک به محراب منبر بلندی معروف به منبر صاحبالزمان قرار دارد. این منبر در سال ۱۲۴۳ هجری قمری به دستور فتحعلی شاه قاجار به دست محمد نجار از چوب گردو و گلابی ساخته شدهاست. از خصوصیات بار این منبر شیوه منبتکاری و قلمزنی آن و همچنین عدم استفاده از آهن و میخ در ساختش میباشد. ساخت این منبر در سال ۱۳۲۵ آغاز شد که پس از ۵ سال متوقف گردید که بعداً توسط محمد نجار به اتمام رسید.
ارتفاع منبر از زمین تا عرشه (جای نشستن) ۷٫۵ متر و دارای ۱۴ پله است و ابعاد عرشه ۱٫۱۴ در ۱٫۱۲ میباشد.[۶]
ماجرای کشتار و سرکوب مردم به دستور رضاشاه، به مناسبت اعتراض به تغییر لباس در سال ۱۳۱۴، درست چند ماه قبل از واقعه کشف حجاب نیز در این مسجد رخ دادهاست.
مختصات: ۳۶°۱۷′۱۴٫۵۵″ شمالی ۰۵۹°۳۶′۵۲٫۸۹″ شرقی / ۳۶٫۲۸۷۳۷۵۰°شمالی ۵۹٫۶۱۴۶۹۱۷°شرقی / 36.2873750; 59.6146917
مسجد گوهرشاد در مشهد در جنوب حرم علی بن موسی الرضا به دستور گوهرشادبیگم همسر شاهرخ ساخته شد. به دلیل ظرافت و زیبایی کاشیکاری و خط و اسلوب معماری مسجد گوهرشاد، این مسجد از شاهکارهای معماری ایرانی در دوره تیموری؛ و به دلیل موقوفات بسیار و مجاورت با آرامگاه علی بن موسی الرضا از مهمترین و شلوغترین مسجدهای ایران بهشمار میرود، بهطوریکه برخی آن را پُربازدیدترین مسجد در ایران میدانند.
بارها و در زمانهای مختلف، بر اثر عوامل طبیعی و انسانی صدمات فراوانی متوجه مسجد گوهرشاد شدهاست؛ از جمله در زمین لرزه سال ۱۰۸۴، ایوان مقصوره صدماتی دید که بازسازی گشت و همچنین از جمله مرمتهای دیگر مسجد پس از گلولهباران روسها در سال ۱۳۳۰ هـ. ق بود که به صدمه دیدن گنبد و ایوانهای مسجد منجر گردید که در سال ۱۳۳۹ هـ. ق گنبد و ایوان مقصوره و ایوانهای شرقی و غربی مسجد مرمت گردیدند.[۱]
گنبد ایوان مقصوره، در سال ۱۳۳۹ش برای مرمت اساسی تخریب گشت و ساخت مجدد آن توسط معماران ایرانی وزیر نظر مهندس عباس آفرنده و با رعایت همان ویژگیهای گذشته و حفظ مشخصات اصلی آغاز گردید و در سال ۱۳۴۱ش خاتمه یافت که در همان زمان نیز سنگهای ازاره داخل ایوان مقصوره تعویض گردید و کف ایوان با سنگهای مرمر مفروش گشت و در سال ۱۳۴۵ش دور ساقه گنبد با کاشی معرق کتیبهای مزین گردید.[۲]
اسم گوهرشاد در دو جا با کاشی معرق نگاشته شدهاست: یکی در قسمت بالای در نقرهای که به دارالسیاده میرود و دیگری بر کتیبه ایوان مقصوره که به خط زیبای شاهزاده بایسنقر میباشد. در قسمت وسط نیز کتیبهای به نام محمد رضا امامی وجود دارد. شیوه ساخت این مسجد به سبک چهار ایوانی است و در طی سالها گنبد آن چهار بار تعمیر شدهاست. سبک معماری این بنا به شیوهٔ تیموری و نام معمار آن استاد قوامالدین شیرازی ذکر گردیدهاست.[۳]
این مسجد در جنوب آرامگاه رضوی جای دارد و به رواقهای دارالسیاده و دارالحفاظِ آن پیوستهاست. یک صحن به گستردگی ۲۸۰۰ متر مربع دارد و زیربنای آن ۹۴۰۰ متر مربع است. بنای مسجد دربرگیرندهٔ ۴ ایوان بزرگ و ۷ شبستان است. گنبدخانهٔ پشتِ ایوان مقصوره، با شبستانهای یک طبقه، بخشهای مختلف مسجد را به هم پیوند میدهد. ایوان جنوبی، ایوان مقصوره نام دارد و ایوان شمالی، معروف به ایوان دارالسیاده است. ایوان شرقی، ایوان اعتکاف نامیده میشود و ایوان غربی، ایوان شیخ بهاء الدین نامگذاری شدهاست.[۴]
بر اساس متن کتیبهٔ به خط ثلث در ایوان جنوبی، این مسجد در سال ۸۲۱ ق /۱۴۱۸ م به دستور و کمک گوهرشاد، همسر شاهرخ تیموری ساخته شدهاست و در طیّ قرون، خرابیهای زیادی بر آن وارد شده است.
بنای مسجد گوهرشاد – که به خاطر نام بانی آن به این نام خوانده میشود – تقریباً ۱۲ سال بهطول انجامیده و معمار اصلی بنا به احتمال قوی قوامالدین شیرازی یکی از معروفترین معماران دوره تیموری بودهاست.[۵]
داستان مسجد گوهرشاد مشهد
مسجد گوهرشاد مسجدی کلاسیک و به سبک مساجد چهار ایوانی ساخته شدهاست. صحن مسجد تقریباً به شکل مربع و در اطراف آن چهار ایوان بزرگ تاریخی و در فواصل ایوانها هفت شبستان وسیع و شش در ورودی و خروجی است.
طول صحن مسجد حدود ۵۶٫۱۳ متر و عرض ۵۱٫۱۸ متر و مجموعاً حدود ۲۸۷۳ مترمربع مساحت دارد. ابوانهای مجلل و مرتفع در اضلاع مسجد به قرینه یکدیگر ساخته شدهاست.[۶]
یکی دیگر از اجزای ایوان منبری است که امروزه به نام «صاحب الزمان» خوانده میشود که از چوبِ گردو و گلابی ساخته شده و هنرهای منبتکاری در آن به کار رفته. سازندهٔ این منبر «محمد، نجّار خراسانی» هنرمند ناشناس عصر فتحعلیشاه قاجار میباشد. این منبر سال ۱۳۲۵ / ۱۹۴۶ م به دستِ «حیدر نیکنام گلپایگانی» تعمیر شد.[۷]
گنبد مسجد به بلندی ۴۱ متر بر بالای ایوان مقصوره جای دارد و سطح خارجی آن با آجر لعابدار و یک کتیبه با خط کوفی تزئین شدهاست. در دو طرف این گنبد،دو مناره هر کدام به ارتفاع ۴۳ متر ساخته شده و دارای کتیبههایی است. این منارهها از روی زمین شروع میشوند و پیوسته به ایوان مقصوره بالا میروند و به شکل گلدسته در میآیند.
دور خارجی گنبد ۸۵٫۶۱ متر است به دلیل مشکلاتی که برای آن به وجود آمد در سال ۱۳۴۱ برچیدهشد و دوباره گنبد فعلی با مصالح جدید ساختهشد و تزئین شد.[۶]
مسجد گوهرشاد صحنی به وسعت ۲۸۰۰ مترمربع دارد و زیربنای آن ۹۴۰۰ متر مربع است.
در زاویه جنوبی ایوان مقصوره نزدیک به محراب منبر بلندی معروف به منبر صاحبالزمان قرار دارد. این منبر در سال ۱۲۴۳ هجری قمری به دستور فتحعلی شاه قاجار به دست محمد نجار از چوب گردو و گلابی ساخته شدهاست. از خصوصیات بار این منبر شیوه منبتکاری و قلمزنی آن و همچنین عدم استفاده از آهن و میخ در ساختش میباشد. ساخت این منبر در سال ۱۳۲۵ آغاز شد که پس از ۵ سال متوقف گردید که بعداً توسط محمد نجار به اتمام رسید.
ارتفاع منبر از زمین تا عرشه (جای نشستن) ۷٫۵ متر و دارای ۱۴ پله است و ابعاد عرشه ۱٫۱۴ در ۱٫۱۲ میباشد.[۶]
ماجرای کشتار و سرکوب مردم به دستور رضاشاه، به مناسبت اعتراض به تغییر لباس در سال ۱۳۱۴، درست چند ماه قبل از واقعه کشف حجاب نیز در این مسجد رخ دادهاست.
چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۸
الأربعاء ١٩ ذو الحجّة ١٤٤٠
Wednesday, August 21, 2019
اللَّهُم کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیه و علی آبائِه، فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَه، وَلِیّاً وَ حَافِظاً و قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْنا، حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعا وَ تُمَتعَهُ فیها طَویلا” – خدایا، ولىّ ات، حضرت حجّت بن الحسن، که درود تو بر او و بر پدرانش باد؛ در این لحظه و در تمام لحظات سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى گر و راهنما و دیدبان باش، تا او را به صورتى که خوشایند اوست، ساکن زمین گردانیده و مدّت زمان طولانى در آن بهره مند سازی
داستان مسجد گوهرشاد مشهد
به گزارش خبرنگار مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان، یکی از قیامهای خونین مردم مسلمان ایران به رهبری مراجع تقلید در قرن معاصر، که نقطه عطفی درتاریخ قیامهای اسلامی در تاریخ صد ساله اخیر است، قیام مردم مسلمان در مسجد گوهرشاد، در کنار مرقد مطهر حضرت امام رضا (ع) بر ضد دیکتاتوری رضاخان، و کشف حجاب او است.
هنگامی که رضاخان کشف حجاب اجباری را به اجرا گذاشت، علمای وقت از هر سوی کشور، اعتراض شدید خود را اعلام داشتند، از جمله مراجع و علمای برجسته مشهد مقدس در آن وقت، مانندآیة الله العظمی حاج آقا حسین قمی، آیة الله حاج شیخ محمد آقازاده، آیة الله شیخ هاشم قزوینی، آیة الله سید عبدالله شیرازی، آیة الله سید علی اکبر خویی، آیة الله شیخ غلامحسین قزوینی، آیة الله سیدعلی سیستانی و… در بیت آیة الله العظمی سید یونس اردبیلی(ره) اجتماع کردند و اعتراض شدید خود را طی تلگرافی به رضاخان ابلاغ نمودند، این تلگراف با امضای 31 نفر از علمای برجسته مشهد مزین شده بود.
در میان مراجع و علمای وقت، نام مرحوم آیة الله العظمی حاج آقا حسین قمی، باقیام خونین مسجد گوهرشاد، آمیخته شده است، چرا که او نقش بیشتر در این قیام داشت، او در آغاز ماه ربیع الثانی سال 1354 قمری از مشهد به تهران هجرت کرد و در باغ سراج الملک شهر ری به تحصن نشست، او می گفت: «اگر پیشرفت جلوگیری از کشف حجاب بستگی به کشته شدن ده هزار نفر که در راس آنها حاج آقا حسین قمی(خودم) داشته باشد ارزش دارد.» و در مورد دیگر فرمود: «جایز است.» هنگامی که مردم از ورود آیة الله حاج آقا حسین قمی به تهران با خبر شدند، گروه گروه به صورت دسته های عزاداری به دیدار او می شتافتند، به طوری که جمعیت زیادی در آن باغ و اطرافش اجتماع کردند، رژیم رضاخان که سخت هراسناک شده بود، به وسیله کماندوهایش، آن باغ را محاصره کردند، و از ورود علما و مردم به آن جا جلوگیری کردند، به این ترتیب آیة الله حاج آقا حسین قمی را در آن باغ زندانی کردند.
او در یکی از جلسات با صراحت فرمود:
«امروز اسلام فدایی میخواهد، بر مردم است که قیام کنند.» به این ترتیب راهنمودهای مراجع و علما از یک سو، و پافشاری و لجاجت رژیم رضاخانی در کشف حجاب و پیروی از فرهنگ غرب از سوی دیگر، موجب شد که روحانیان و مردم مسلمان درگوشه و کنار کشور به رژیم اعتراض شدید کردند.»
از جمله جمعیت بسیاری به عنوان اعتراض به رژیم، در مشهد در کنار حرم حضرت رضا (ع) در مسجد گوهرشاد متحصن شدند، و روحانی مبارز، محمد تقی بهلول با سخنرانیهای خود، به شدت به اقدامات ضد اسلامی رضاخان اعتراض کرد. حجت الاسلام شیخ محمد تقی بهلول حافظ قرآن، با قاطعیت و صراحت به تبیین خطر فرهنگ غرب می پرداخت و مردم را به قیام دعوت می کرد، مردم ابراز احساسات می کردند و تنفر خود را نسبت به رژیم ضد اسلامی رضاخان اظهارمی نمودند، به گفته آقای بهلول حدود چهار ساعت از شب گذشته، به دستور رضاخان، دژخیمان او با حمله ناجوانمردانه به مسجد گوهرشاد، مردم را به گلوله بستند که در این کشتار جمعی، حمام خون به راه افتاد و حدود سه هزار نفر به شهادت رسیدند.
در این مورد ارتشبد سابق، حسین فردوست می نویسد: «در مشهد یک روحانی به نام بهلول به شدت با اقدامات رضاخان مخالفت می کرد و در سخنرانی هایش به شدت به او حمله می نمود، عده زیادی از مردم در حرم حضرت رضا علیه السلام متحصن شدند و اعلام کردند تا مساله کشف حجاب حل نشود، ما از اینجا خارج نمی شویم، فرمانده لشگر مشهد به نام سرتیپ ایرج مطبوعی [که بعد از انقلاب در تاریخ دوم مهر 1358 به خاطر این جرم و جرمهای دیگر، اعدام شد] در این باره به رضاخان گزارش داد، رضاخان دستور داد سربازان به صحن حرم وارد شوند و مردم را تهدید کنند، و اگر مردم خارج نشدند تیراندازی کنند… رضاخان برای تشدید کار، سرتیپ البرز را به مشهد فرستاد، به دستور مطبوعی و البرز، واحدهای لشگر مشهد وارد صحن شده و مردم را به گلوله بستند.» سرتیپ مطبوعی در دادگاه انقلاب دراین خصوص می گوید: «به من دستور داده شده بود که فورا عده ای نظامی را در اختیاراستاندار مشهد قرار دهم، من در حدود 250 سرباز در اختیار او گذاشتم… در همین هنگام سرتیپ البرز همراه دادستان ارتش، وارد مشهد شدند و لشگر در اختیار سرتیپ البرز قرار گرفت، او اسدی نایب التولیه آستان قدس را [به جرم عدم جلوگیری ازمبارزین] اعدام کرد… سرهنگ قادری همراه سربازان از راه پشتبام وارد صحن شده و با افراد متحصن گلاویز شدند، در این جریان حدود 25 نفر از مردم کشته و چهل نفر مجروح شدند.»
صبح جمعه 20 تیر سال 1314، قزّاقان رضاخان برای متفرق ساختن مردم وارد عمل شدند و بی محابا به روی مردم تیراندازی کردند و در این ماجرا، حدود یک صد نفر کشته و زخمی شدند. اما مردم متفرق نگشتند و مقاومت کردند. پس از این هجوم، مردم از اطراف با ابزاری از قبیل داس، بیل و چوب و… به طرف مسجد سرازیر شدند. مسجد گوهرشاد لبریز از جمعیت گردید. روحانیان به ترتیب بر بالای منبر حضرت صاحب الزمان(عج) قرار گرفتند و به سخنرانی پرداختند. روز شنبه 21 تیرماه در مسجد؛ شعارهای ضد سلطنت و ضد حجابزدایی داده میشد و مسجد یکپارچه سرود مقاومت سر داده بود. وحشت مقامات دولتی را فرا گرفت. سرانجام رضاشاه دستور داد که همه را دستگیر و مجازات نمایند. سران شهربانی و آگاهی، نیروهای خویش را هماهنگ کرده، قرار گذاشتند پس از نیمه شب، تهاجم خود را آغاز نمایند. قزّاقان نیز از قبل در نقاط حسّاس شهر و اطراف مسجد گوهرشاد مستقر شدند و مسلسلهای سنگین را بر بامهای مشرف به مسجد کار گذاشتند.
رضاخان برای رسیدن به اهداف شوم اربابانش، به این جنایت اکتفا نکرد، و چون احتمال قیام عمومی می داد، همه علمای مبارز مشهد را دستگیر کرده و از مشهد مقدس تبعید کرد.از جمله از این تبعیدشدگان به تهران، سه نفر از مراجع و علمای معروف بودند که عبارتند از: آیة الله حاج آقا حسین قمی، آیةالله سید یونس اردبیلی، و آیة الله شیخ محمد آقازاده (فرزند آیةالله العظمی شیخ محمد کاظم خراسانی، صاحب کفایة الاصول)
عجیب این که آیة الله آقازاده، وقتی که به تهران رسید به دستور رضاخان خلع لباس شد، و در دوره سرپاس مختاری (رییس شهربانی وقت) با تزریق آمپول هوا، به دست دکتر احمدی مزدور سفاک رضاخان، به شهادت رسید، و جنازه مطهرش در روز 13ذیقعده سال 1356 ه.ق در جوار مرقد حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد. آری این عالم ربانی در حالی که 62 بهار از عمرش بیشتر نگذشته بود، جان خود را فدای مبارزه با هجوم فرهنگ غرب، و کشف حجاب کرد، تا حریم حجاب و ارزشهای اصیل اسلامی را از گزند استعمار و مزدوران آن، حفظ کند و به مردم مسلمان، به ویژه مسلمانان ایران پیام دهد که از پای ننشینند، و تا آخرین توان در برابر استعمارگران و دربرابر نفوذ فرهنگ بیگانه، مقاومت نمایند.
امام خمینی (ره) و قیام گوهرشاد
حضرت امام خمینی(ره)، منادی بزرگ مبارزه با استعمار و فرهنگ منحط آن، در گفتارخود به طور مکرر دیکتاتوری رضاخان و کشتار عمومی گوهرشاد را یادآوری کرده، و مردم مسلمان را به نهی از منکر و مبارزه و مقاومت در برابر استعمارگران ومزدوران روسیاه آنها فرا می خواند.
حضرت امام خمینی (ره) در یکی از فرازهای گفتارشان می فرمایند: «انگلیسی های جنایتکار، رضاخان را اسلحه دارکردند، این آدم ناشایسته بی اصل را با اسلحه آوردند و مسلط کردند… اسلحه دردست بی عقل بود… آن جنایات و کشتار عامی که در مسجد گوهرشاد واقع شد، به دنبال آن، علمای خراسان را گرفتند آوردند به تهران حبس کردند، و بعضی شان را هم محاکمه کردند، و بعضیشان را هم کشتند، برای این که اسلحه در دست بی عقل بود..»
آیتالله العظمی نوریهمدانی در پیامی به اجلاس روز جهانی مسجد:
یک مرجع تقلید شیعیان با تاکید بر فعالسازی ظرفیتهای مسجد و عملی کردن طرح «مسجد برقرار»، گفت: اکثریت شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم از بچههای مسجدی بودند و این مساجد هستند که با پایگاههای بسیج و کانونهای فرهنگی رونق گرفته و شهیدپرور شدهاند.
Copyright © 2015 Shabestan News Agency. all rights reserved.
علی اشرف فتحی: شاید خیلی از شما فکر می کنید که کشتار مردم مشهد در مسجد گوهرشاد به دلیل اعتراض آنها به کشف حجاب بوده است. من هم تا همین دیروز، همین تصور رایج را بدیهی می پنداشتم و حتی به کتاب های دم دستی تاریخ هم رجوع نکرده بودم تا این تصور غلط را اصلاح کنم. حتی در نوشته ای که در آخرین شماره های روزنامه اعتماد ملی نوشته بودم، ضمن اشاره به همین تصور به بررسی تفاوت های موجود در موضع گیری حوزه قم و مشهد علیه مدرنیزاسیون رضا شاه پرداخته بودم.
دیروز که برای حل بعضی ابهام ها درباره قضیه گوهرشاد، مشغول جستجو در سایت ها بودم به مقاله ویکی پدیا درباره واقعه مسجد گوهرشاد مشهد برخوردم که دلیل دیگری را برای اعتراض مردم مشهد ذکر کرده بود. به منابع تاریخی هم که رجوع کردم، ادعای مقاله ویکی پدیا را تأیید می کردند که کشف حجاب شش ماه پس از واقعه گوهرشاد واقع شده است.
واقعیت آن است که ۲۸ خرداد ۱۳۱۴ دولت محمد علی فروغی در یک بخشنامه مضحک و آمرانه که از تبعات سفر رضاشاه به ترکیه در ۱۲ خرداد ۱۳۱۳ بود، مردم ایران را ملزم کرد که از کلاه پهلوی (یک لبه) دست برداشته و کلاه بین المللی تمام لبه ای به اسم شاپو استفاده کنند. طبق این بخشنامه اگر یک کارمند دولتی از این دستور اطاعت نمی کرد باید قید شغلش را می زد! دو روز بعد نیز دولت بخشنامه دیگری ابلاغ کرد که طبق آن، مجالس ختم اموات فقط در مساجد معدودی که بلدیه (شهرداری) اجازه می داد باید برگزار می شد و استعمال چای، قهوه، قلیان و سیگار نیز در این مجالس ممنوع اعلام شد. (۱)
دستورات آمرانه دولت فروغی که به پشتوانه فکری و اجرایی شخص رضاشاه اعلام می شد طبیعی بود که بر مردم گران آید و در این میان، مشهدی ها پیشتاز اعتراض شدند. روز ۲۱ تیر ۱۳۱۴ عده زیادی از مردم مشهد تظاهرات پر جمعیتی علیه اجباری شدن کلاه شاپو و یکسان سازی لباس برگزار کردند و به مسجد گوهرشاد آمدند. در اجتماع مردم مشهد در گوهرشاد، مرحوم شیخ محمد تقی بهلول سخنان تندی علیه دولت ایراد کرد و خواهان مقاومت مردم شد. پاسخ حکومت به این اعتراض آرام و مدنی مردم مشهد، کشتار وحشیانه معترضین بود و طبق گفته منابع تاریخی، حدود دو هزار نفر در این فاجعه ملی کشته و زخمی شدند. (۲) همین که بدانیم این کشتار در اعتراض به قانون مضحک یکسانسازی لباس و کلاه بوده، میتواند نشانه قویتری بر استبداد و خونریز بودن حکومت پهلوی اول قلمداد شود.داستان مسجد گوهرشاد مشهد
مرحوم آیت الله دکتر مهدی حائری یزدی (فرزند آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی مؤسس حوزه علمیه قم) در گفتگویی که با پژوهشگران دانشگاه هاروارد در قالب «طرح تاریخ شفاهی ایران» داشته است در این باره می گوید:
« عده زیادی را زنده به گور کردند. به نظر من این یکی از گناهان نابخشودنی و تاریخی رضا شاه بود … من خودم از یکی ازمشهدی ها شنیدم که می گفت … رفتم به عنوان حمال، مرا استخدام کردند … از زیر منبر افرادی که هنوز داشتند نفس می کشیدند آوردم بیرون که ببرند برای دفن.» (۳)
پاسخ کوبنده و غیر انسانی دولت به هم صدایی مدنی مردم مشهد علیه زورگویی مضحک حکومتی به همین جا ختم نشد. فردای آن روز عده ای از علما و روحانیون سرشناس مردم مشهد از جمله آیت الله العظمی سید یونس اردبیلی، آیت الله آقا زاده (فرزند آخوند خراسانی)، آیت الله العظمی سید عبدالله شیرازی، آیت الله آقا بزرگ شاهرودی، آیت الله شیخ هاشم قزوینی و تعدادی از واعظان برجسته شهر بازداشت و تبعید شدند. ۲۵ تیر ماه نیز سرهنگ بیات رییس نظمیه مشهد برکنار شد و رضا شاه گروهی را مأمور بررسی درباره دلایل این واقعه کرد. تحقیقات این گروه پرده از روحیه انتقادی نخست وزیر و سرپرست حرم امام رضا (ع) و همراهی آنها با منتقدین برداشت.
فرزند مؤسس حوزه علمیه قم درباره مخالفت محمد علی فروغی نخست وزیر قدرتمند رضا شاه با اقدامات زورگویانه او گفته است:
« پدرم تلگراف خیلی تندی به رضاشاه کرد از قم که این مسائلی که دارد واقع می شود بر خلاف مذهب است و خلاف مصالح خود ایران است … و من دیگر سکوت را جایز نمی دانم … یادم هست که آن را رضاشاه خودش جواب نداد. فروغی جواب داد به جای رضاشاه … چهار پنج صفحه بود جواب فروغی … یک مسائل عجیبی در آنجا تذکر داده بود … مرحوم فروغی گفته بود … این یک سلسله جریاناتی است که پس از بازگشت شاه از ترکیه، اراده سنیه ملوکانه تعلق گرفته که این کارها بشود. هرچه هم ما می گوییم و هر قدر هم بر خلاف مذهب یا خلاف مصلحت کشور باشد، بالاخره چون اراده سنیه تعلق گرفته، باید بشود …. آن وقت همه تعجب کردند که چطور فروغی با این آزادی، انتقاد کرده اراده سنیه را … یک یا دو هفته بعد از این تلگراف، فروغی از کار افتاد.» (۴)
از سوی دیگر هنگام بازرسی از خانه محمد ولی اسدی که نایب التولیه (سرپرست) حرم امام رضا (ع) و پدر دامادهای فروغی بود، کاغذی در میان نامههای اسدی به دست آمده بود که فروغی به طور دوستانه و خصوصی، در پاسخ نامهٔ اسدی ضمن شرح مطالبی دربارهٔ رضا شاه، این بیت مولوی را نقل کرده بود که:
در کف شیر نر خونخوارهای غیر تسلیم و رضا کو چارهای؟
این نامه را سرلشگر آیرم رییس کل شهربانی برای شاه تلگراف کرد. رضا شاه آنچنان از دست فروغی خشمگین شده بود که با فریاد از وی با عنوان «زن ریشدار» یاد کرد. (۵)
رضاشاه که از روحیه انتقادی فروغی (ذکاء الملک) برآشفته بود را حدود یک ماه قبل از اعلام کشف حجاب (۱۷ دی ۱۳۱۴) هم محمد علی اسدی را بازداشت و به دلیل حمایت تلویحی و تحریک مردم مشهد به اعتراض، در روز ۲۹ آذر اعدام کرد و هم فروغی را روز ۱۰ آذر ۱۳۱۴ برکنار و ۶ سال خانه نشین کرد. فروغی که اولین و آخرین نخست وزیر رضاشاه و اولین نخست وزیر محمدرضاشاه بود در میانه سلطنت رضاشاه نیز دو سال و اندی به نخست وزیری رسید و از چهره های درخشان فرهنگ، ادبیات و فلسفه ایران شمرده می شود.
واقعه گوهرشاد رضاشاه را هم سال ها از متحد قدرتمند و مشاور زیرکی چون محمد علی فروغی محروم کرد و هم سببتیرگی روابط حسنه او با مرجعیت قم شد. شاه نه تنها زعیم حوزه علمیه قم را تحت کنترل قرار داد، بلکه با تبعید آیت الله العظمی حاج آقا حسین قمی به عراق و تبعید و بازداشت شمار دیگری از علمای بزرگ، پایان تلخی را برای روابط خود با قطب دینی ایران رقم زد.
پاورقی ها:
۱- روزشمار تاریخ ایران، نوشته دکتر باقر عاقلی، ج ۱، ص ۲۸۶
۲- همان، ص ۲۸۷
۳- خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ص ۷۱
۴- همان، ص ۷۲
۵- منابع در مقاله ویکی پدیا درباره واقعه گوهرشاد مشهد و نیز اینجا
دراين وبلاگ سعي شده داستان هاي كوتاه به نمايش در آيد
محمدولي خان اسدي تا واپسين زمان تصدي اين سمت قدرتمندترين مقام استان خراسان محسوب ميشد و عموماً استانداران و رؤساي وقت قشون و ساير مقامات ريز و درشت محلي بالاخص به خاطر جايگاه رفيع وي نزد رضا شاه اعتبار ويژهاي براي او قائل بودند.
کليه حقوق اين سايت متعلق به پایگاه خبري-تحليلي مشرق نيوز مي باشد و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.
داستان اين رساله کوتاه چنان است که مرحوم معلم حبيب آبادي دانشمند و مورخ ارجمند، در سال 1380 قمري به مشهد مشرف شده و طبق معمول از ايشان درخواست کرده است تا شرح حال خود را براي وي بنويسد.
کليه حقوق اين سايت متعلق به پایگاه خبري-تحليلي مشرق نيوز مي باشد و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است. 0