چیکار کنم بتونم گریه کنم

دوره مقدماتی php
چیکار کنم بتونم گریه کنم
چیکار کنم بتونم گریه کنم


شروع موضوع توسط HAM!D ‏30 می 2010 در انجمن گفتگوی آزاد

مسئله‌ی مهم آن است که هرگز از سؤال‌کردن دست برندارید. برای هر حس کنجکاوی، یک پاسخ وجود دارد.

نمی دانید؟! بپرسید!

می دانید؟! پاسخ دهید!

لیست کامل

دوره مقدماتی php

© Porseshkadeh.com

برای اینکه بتوانید یک صحنه دراماتیک و حسی همراه با گریه و اشک ریختن ابلاغ کنید، دو روش وجود دارد.

برای اینکه بتوانید یک صحنه دراماتیک و حسی همراه با گریه و اشک ریختن ابلاغ کنید، دو روش وجود دارد:

۱)روش متداول حسی که برگفته از متد استانیسلاوسکی است، در این روش شما تمرکز کافی با تصویر سازی یک مصیبت و یا منظره غمگین مانند فوت یکی از عزیزانتان، یا اتفاق ناخوشایندی که در گذشته برای شما افتاده، خود را در آن فضا قرار می دهید و اشک می ریزید. ( البته این روش باعث بروز عوارض مخرب روحی و ذهنی در بازیگر می شود و در اکثر مواقع به دلیل شرایط نامساعد محیطی و جابه جایی زمانی باعث می شود بازیگر حس لازم را در زمان مورد نظر ایجاد نکند.)

۲)تکنیک گریه: بازیگران سبک متد اکتورز امرزوه با شناخت از آناتومی بدن و کنترل عضلات خود می توانند کارهای خارق العاده انجام دهند که یکی از این تکنیک ها گریستن از طریق کنترل غدد اشکی چشم است که مکان این غدد را در عکس خواهید دید، بازیگر با شناخت این غدد یا کیسه های اشکی و با تمرین پر و خالی کردن این کیسه ها می تواند به راحتی در زمان مطلوب اشک بریزد.

 

چیکار کنم بتونم گریه کنم

فیلم – گریه کردن شهاب حسینی در فیلم برف روی شیروانی داغ

 

چگونه کیسه های اشکی را کنترل کنیم و در اختیار قرار دهیم؟

خیره شدن به نقطه ای در یک صفحه سفید مثلا دیوار، بدون پلک زدن برای مدت ۱ تا ۳ دقیقه.

خیره شدن به نور شمع بدون پلک زدن در یک محیط تاریک از ۱ تا ۳ دقیقه.

توجه داشته باشید این تمرینات باید مستمر و هر بازه تمرینی حدود ۱۵ دقیقه انجام شود. بعد از مدتی کیسه های اشکی شما تحت کنترل شما قرار می گیرد و با اراده شما پر و خالی می شود.

منبع: کلاس هنر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سلام ببخشید این تمرینات ذکر شده ی فوق اسیبی به تار های دید چشم یا قسمت های مختلف ان وارد نمی کند؟

پلک زدن باعث میشود تا چشم از خشک شدن جلوگیری کند، پرهیز از این کار در طولانی مدت قطعا به چشم اسیب وارد میکند، حتی بعد ۱ دقیقه شما احساس چشم درد میکنید

عالی

سلام ببخشید معنی بازه چی میشه یعنی باد ۱۵ دقیقه پشت سر هم باشد یا ۱۵ دقیقه بینش فاصله بینازیم سوال دوم ۲تا تمرین ها باید باهم انجام شود سوال ۳ تمرین کنیم روی صحنه بدون انجام دادن این کارها میشه گریه کرد

سلام ممنون خیلی خوب بود

به جون خودم من بلد بودم اینارو
راستی لطفا رمان منو مطالعه کنید
رمان منتخب نابودی از نازنین مریم

سلام ببخشید میخواستم بدونم روش های دیگری هم هست؟؟مثلا استفاده کردن از قطره چشم مخصوص گریه کردن؟؟؟

سلام. قطره های چشم که بتونه اشک رو در بیاره وجود داره ولی خود بازیگران هم به ندرت از اونها استفاده می کنن.

اسم قطره ای ک باعث ریزش اشک میشه چیه؟
لطفا بگین

تمرین نمیخواد که همین که یه لحظه مغزتو به یاد بندازی که تو ایران با این همه فلاکت داری زندگی میکنی ،،هااااای هاااااای گریه میکنی

این کار عالی

الان آقای حسینی یا بازیگران درجه یک از کدوم شیوه استفاده میکنن لطفا توضیح بدین

بازیگران با تجربه، بعد از سال ها بازیگری، ممکن است خودشان از شیوه های جدید و منحصر به فردی استفاده کنند و یا حس گرفتن و اشک ریختن برای آنها بسیار ساده باشد.
اینکه این بازیگران از کدام شیوه استفاده می کنند بر ما هم پوشیده است.

فقط کافیه یه متن درباره ی پدرت بخونی ناخود اگاه اشکت سرازیر میشه من چند بار امتحان کردم جواب میده

سلام بله من همینکارو انجام میدم

روشی نیست که به چشم یا هر جای دیگه آسیب نرسه؟؟؟؟

لطفا کمکم کنید من دنبال روش گریه کردن میگردم برای اجرام

با سلام خدمت شما
این سایت واقعا فوق العاده است
و من چیز های جدیدی یاد گرفتم
و از کیسه اشک خیلی خوشم امد
کیسه اشک رو تمرین میکنم ببینم ایا میشود یا خیر به شما خبر میدم
اگر امکان دارد ترفند های دیگر بازیگری هم بنویسید.

عزیرم ن برای تمرین اشک تمرکز کن رونقشت یعنی خودتو بزارتواون نقش خودت باش

سلام میشه یه ماده معرفی کنید برای گریه مصنوعی

ایناکاملا دروغ اشک رو ب صورت اضافه میکنن مهم اینه خودتوتواون نقش ببینی وبیشترژست صورت مهمه اشکوروخیلی راحت میشه اضافه کرد

سلام

می خواستم از همه ی بچه های وبلاگ بپرسم که:

مشکل من اینه که توی یه جمعی یا توی یه دعوایی وقتی حرف حساب با من باشه و دلم بشکنه نمیتونم از خودم دفاع کنم تق میزنم زیر گریه .. بعدش که بهش فکر میکنم میخوام خودمو بکشم .چرا من اینجوریم آخه …مخصوصا تو محل کارم که قبلا کار میکردم یه بار گریه م گرفت..

خب زشته جلو مرد نا محرم گریه کنم آخه..همین چند روز پیش هم سر یه ماجرایی جلوی دو نفر دیگه (آقا) گریه م گرفت ..نمیتونم حرفمو بزنم..

وقتی با مامانم بحثم بشه و مامانم بیخودی بهم تهمت بزنه سریع گریه م میگیره…حتی وقتی سر نماز میخوام با خدا صحبت کنم سریع گریه م میگیره..وقتی اسم امام حسین رو به زبون میارم گریه م میگیره یا وقتی برای ظهور امام زمان دعا میکنم هم همینطورچیکار کنم بتونم گریه کنم

آدم خییییلی احساسی نیستم .. چهره ای آروم و جدی دارم و ازم بعیده . اینم بگم الان 21 سالمه و تو زندگی گذشته م یکم سختی کشیدم..

میخواستم بدونم شما راهکاری سراغ ندارید؟

مراحل

1. احساساتتان را بشناسید. میلیون ها راه برای احساس
کردن وجود دارد اما دانشمندان احساسات انسانها را به چند احساس اصلی تقسیم
بندی کرده اند: لذت، پذیرش، ترس، تعجب، ناراحتی، تنفر، عصبانیت و پیشبینی.
انجمن تشخیص و آمار روانشناسی امریکا مهمترین احساساتی که بیشترین مشکل را برای ما ایجاد می کنند را این احساسات برشمرده اند: عصبانیت، ترس، اضطراب و افسردگی.

2. بدانید که احساسات مرموزانه و از غیب ظاهر نمی شوند.
بسیاری اوقات ما در سطح ناخودآگاهمان تحت مرحمت احساساتمان هستیم. با
شناخت احساساتمان در سطح خودآگاه بهتر می توانیم آنها را کنترل کنیم.
بدترین کاری که می توانید بکنید این است که احساساتتان را نادیده بگیرید یا
سرکوب کنید چون حتماً می دانید که اگر اینکار را بکنید این احساسات بدتر
شده و بعدها فوران می کنند. در طول روز از خودتان بپرسید، “الان چه احساسی
دارم؟” اگر می توانید دفترچه ای برای یادداشت احساساتتان داشته باشید. وقتی
احساس افسردگی می کنید، مکث کنید و موقعیتی که این احساس را در شما ایجاد
کرده بررسی کنید. به احساستان از 1 تا 100 نمره بدهید طوریکه عدد 1 کمترین
شدت و عدد 100 بالاترین شدت را نشان دهد. 3. ببینید در آن زمان چه فکری از سرتان می گذشته است.
مکث کنید و ببینید به چه چیز فکر می کردید و تا زمانیکه نفهمیدید چه فکری
آن احساس را در شما ایجاد کرده دست برندارید. مثلاً ممکن است رئیستان بدون
اینکه حتی متوجه باشد موقع ناهار به شما نگاه نکرده باشد و این فکر در ذهن
شما ایجاد می شود که، “او آماده است که من را اخراج کند!” 4. حادثه ای که آن فکری که احساس مورد نظر را ایجاد کرده تایید می کند را روی کاغذ بیاورید. بعنوان مثال، ممکن است حرفی از دهانتان خارج شده باشد که او را عصبانی کرده باشد و جمع و جور کردن آن دیگر ممکن نباشد.

5. حادثه ای که مخالف آن فکر است را نیز بنویسید.
اگر فکر کنید می فهمید که ازآنجاکه هیچ کس نمی تواند به خوبی با این رئیس
راه بیاید، به همین خاطر نمی تواند کسی را اخراج کند چون تعداد کارمندان
همین حالا هم کم هستند.

6. از خودتان بپرسید، “راه دیگری که منطقی تر و متعادل تر از این رویکرد باشد برای دیدن این موقعیت وجود دارد؟”
با در نظر گرفتن این دلیل جدید می توانید نتیجه بگیرید که با وجود عصبانیت
رئیس، کارتان کاملاً در امنیت است. البته ممکن است هنوز کار یا رئیستان را
دوست نداشته باشید و بخواهید که دنبال کار دیگری بگردید. اما حداقل می
توانید برای پیدا کردن یک کار بهتر به خوبی وقت بگذارید و نیازی نیست نگران
بیکاری باشید.

7. انتخاب های مختلف را در نظر بگیرید. وقتی احساسی
را شناسایی کردید، به حداقل دو راه برای واکنش دادن به آن فکر کنید. وقتی
تصور کنید که فقط یک راه برای واکنش دادن وجود دارد، احساساتتان کنترل شما
را به دست می گیرند. همیشه انتخاب های مختلفی پیش رویتان است. بعنوان مثال،
اگر کسی اذیتتان می کند و شما عصبانی می شوید، واکنش فوری شما می تواند
این باشد که شما هم او را اذیت کنید اما صرفنظر از اینکه آن احساس چه باشد،
همیشه حداقل دو جایگزین دیگر هم دارید:

o هیچ عکس العملی نشان ندهید. اما اگر اینکار را می کنید باید شناسایی
احساستان را ادامه دهید. فقط به این خاطر که به یک احساس واکنش نمی دهید
به این معنا نیست که آن احساس وجود ندارد. اگر انتخاب می کنید که هیچ عکس
العملی نشان ندهید، باید حتماً به خاطر یک دلیل باشد (همانطور که در مورد
بعد توضیح داده خواهد شد) نه به خاطر اینکه ترس از روبه رو شدن.

o عکس کاری که معمولاً انجام می دهید را انجام دهید.

8. انتخاب کنید. حالا که انتخاب های مختلفی پیش رویتان است، وارد عمل شوید:
o اصول – می خواهید چه کسی باشید؟ اصول اخلاقی شما چیست؟ می خواهید نتیجه
این موقعیت چه باشد؟ و آخر اینکه کدام تصمیم بیشتر باعث افتخارتان خواهد
بود؟ اینجاست که راهنمایی های مذهبی برای خیلی افراد وارد کار می شوند.

o منطق – چه راهکاری نتیجه دلخواهتان را می دهد؟ بعنوان مثال، اگر با
یک دعوای خیابانی مواجه شده اید و می خواهید که راهکار صلحطلبانه را پیش
بگیرید، می توانید از آن گذر کنید اما این احمال وجود دارد که اگر رویتان
را برگردانید طرف مقابل عصبانی تر شود. شاید بهتر باشد که عذرخواهی کنید و
اجازه بدهید تا زمانیکه آرامتر شود حرفهایش را بزند.

9. نگرشتان را تغییر دهید. مراحل بالا نشان می دهد
که چطور اجازه ندهید احساساتتان رفتار شما را کنترل کند اما نشان نمی دهد
که چطور خودِ آن احساسات را تغییر دهید. اگر می خواهید احساساتتان را کنترل
کنید باید نگرشتان به دنیا را عوض کنید. اگر یاد بگیرید که چطور خوشبین
باشید، خواهید دید که احساسات منفی کمتر به سراغتان می آیند. حتی می توانید
مستقیماً خیلی از اعتقادات اصلی خودتان که افکار ناراحت کننده و منفی
برایتان ایجاد می کنند را از بین ببرید. می توانید با بحث های درونی از شر
این ایده های ازاردهنده خلاص شوید. در زیر به چند نمونه از این افکار و
اعتقادات ناراحت کننده اشاره می کنیم:

o برای اینکه فردی باارزش باشم باید در همه جنبه ها فردی کامل باشم.
هیچ کس نمی تواند در همه چیز کامل باشد. اما اگر باور داشته باشید که اگر
کامل نباشید فردی شکست خورده هستید فقط تا آخر عمر خودتان را بدبخت می
کنید.

o باید همه کسانیکه برایم مهم هستند دوستم داشته باشند و قبولم کنند.
گاهی اوقات نمی توانید از دشمن سازی برای خودتان جلوگیری کنید. خیلی ها
هستند که با همه بدرفتار هستند. اما نمی توانید برای راضی نگه داشتن آنها
زندگی را به خودتان زهر کنید.

o وقتی مردم غیرمنصفانه رفتار می کنند به خاطر بدجنسیشان است. اکثر
کسانی که با شما غیرمنصفانه رفتار می کنند دوستان و خانواده ای دارند که
عاشقشان هستند. همه انسانها ترکیبی از خوبی و بدی هستند.

o خیلی احساس بدی است وقتی ناامیدم، با من بد رفتار می کنند یا نادیده
ام می گیرند. برخی افراد این حس را دارند که به خاطر اینکه نمی توانند
کوچکترین ناامیدی را تحمل کنند، همیشه شغلشان را از دست می دهند یا
روابطشان به خطر می افتد.

o بدبختی از نیروهای خارجی ناشی می شود که کاری برای تغییر آن از دستم
برنمی آید. خیلی از زندانیان وضعیتشان را گردن قضا و قدر می اندازند و می
گویند که نقشی در آن نداشته اند.

o اگر چیزی خطرناک یا ترسناک است باید نگران آن باشم. خیلی ها باور دارند که نگران بودن به دور شدن مشکلات کمک می کند.

o خودداری از مواجهه با سختی ها و مسئولیت ها ساده تر از روبه رو شدن
با آنهاست. حتی تجربیات دردناک هم اگر با آنها روبه رو شوید می تواند پایه
ای برای یادگیری و رشد شما در آینده باشد.

o به خاطر اینکه اتفاقات گذشته زندگی من را کنترل کرده، حال و آینده
ام هم باید همینطور باشد. اگر این واقعاً صحت داشت به این معنا بود که ما
زندانیان گذشته مان هستیم و تغییر غیرممکن است. اما انسانها همیشه در حال
تغییرند و بعضی وقت ها این تغییرات چشمگیر است.

o وقتی کارها آنطور که می خواهم پیش نمی رود خیلی بد است. آیا می
توانستید روند زندگیتان را پیشبینی کنید؟ مطمئناً نه. به همین خاطر نمی
توانید پیشبینی کنید که کارها آنطور که شما می خواهید پیش خواهند رفت یا
نه.

o فقط با لذت بردن و خوش گذراندن و تفکر هرچه پیش آید خوش آید می
توانم فرد خوشبختی باشم. اگر این درست بود تقریباً همه آدم های پولدار
بازنشسته هیچ کاری نمی کردند. اما درعوض می بینید که همه آنها از چالش های
جدید بعنوان راهی برای رشد بیشتر استفاده می کنند.

نکات

· یادبگیرید
که از انحرافات شناختی که باعث می شود همه چیز بدتر از آن چیزی که هست به
نظر برسد دوری کنید. اکثر ما این را شنیده ایم که می گویند نیمه پر لیوان
را ببینید. اما وقتی قدرت درکتان منحرف می شود، فقط نیمه خالی لیوان را می
بینید. در زیر به چند نمونه اشاره می کنیم:

o تفکر هیچ چیز یا همه چیز. همه چیز یا خوب است یا بد و هیچ چیز بین
این دو وجود ندارد. اگر شما کامل نیستید پس کاملاً شکست خورده هستید.

o تعمیم افراطی. یک اتفاق بد موجب یک سلسله اتفاقات بد می شود.

o فیلتر ذهنی. یک چیز منفی همه چیز را منفی می کند. خیلی وقت ها وقتی افسرده اید نیمه خالی لیوان را می بینید.

o مردود کردن جنبه مثبت. اگر کسی نظر مثبتی نسبت به شما ابراز می کند
به حساب نمی آید. اما اگر کسی چیز بدی درموردتان بگوید “همیشه می دانستید”.

o نتیجه گیری سریع. بااینکه هیچ واقعیت قطعی وجود ندارد که نتیجه گیری شما را تایید کند، یک تفسیر و نتیجه گیری منفی می کنید.

o خواندن ذهن. فکر می کنید که کسی به شما بی احترامی می کند و برای
مطمئن شدن از آن تلاشی نمی کنید. فقط تصور می کنید که اینطور است.

o اشتباه طالع بینی. فکر می کنید که همه چیز بد پیش خواهد رفت و خودتان را قانع می کنید که این حقیقت دارد.

o بزرگسازی و کوچکسازی. تصور کنید که با یک دوربین به خودتان یا کسی
دیگر نگاه می کنید. ممکن است تصور کنید که اشتباهی که انجام داده اید یا
موفقیت کسی دیگر مهمتر از آن چیزی است که هست. حالا تصور کنید که دوربین را
برمی گردانید و از آن سر دوربین به همان چیزها نگاه می کنید. کاری که
انجام داده اید ممکن است کم اهمیت تر از آنچه که بوده جلوه کند و اشتباه
کسی دیگر کم اهمیت تر از آنچه که هست به نظر برسد.

o استدلال احساسی. تصور می کنید که احساسات منفی شما منعکس کننده
واقعیت امر است: “من اینطور حس می کنم پس باید واقعیت داشته باشد.”

o بایدها. تلاش می کنید که به خودتان برای کاری انگیزه بدهید. باید
اینکار را بکنی. حتماً اینکار را بکن و امثال آن. اینکار باعث نمی شود که
علاقه ای برای انجام آن پیدا کنید فقط باعث می شود احساس گناه کنید. وقتی
این بایدها را برای بقیه به کار ببرید احساس عصبانیت، دلسردی و خشم خواهید
کرد.چیکار کنم بتونم گریه کنم

o برچسب زدن. این یک نوع حاد از تعمیم افراطی است. وقتی که اشتباهی
مرتکب می شوید به خودتان برچسب می زنید، مثل، “من یک بازنده هسنم”. وقتی
رفتار اشتباه فردی دیگر شما را ناراحت می کند باز یک برچسب منفی به او می
چسبانید.

o به خود گرفتن. تصور می کنید که شما علت اتفاقات بد هستید درحالیکه هیچ تقصیری متوجه شما نبوده است.

هشدارها

· خیلی
مهم است که بتوانید کنترل احساساتتان را به دست گیرید اما سرکوب کردن آنها
یا نادیده گرفتنشان کاملاً متفاوت از این قضیه است. سرکوب کردن احساساتتان
ممکن است باعث بروز اختلالات جسمی و احساسی در شما شود.

· مشکلات احساسی آنقدر پیچیده هستند که نیاز به کمک تخصصی یک روانشناس، مشاور، یا مددکار دارد.

هنگامى كه شما براى پاك كردن اشك هایتان به بیش از یك دستمال كاغذى احتیاج پیدا مى كنید چه اتفاقى در زندگى تان روى داده است؟

براى همه آدمها زمانى پیش می آید كه گریه كنند، تعدادى از ما با دیدن مراسم ازدواج بغض مى كنیم و اشك در چشمانمان جمع مى شود یا با دیدن جشن ازدواج در یك فیلم ممكن است به گریه بیفتیم. نخستین روزى كه كودك مان مى خواهد به مهد كودك برود یا روزی كه فرزند 18 ساله مان خانه را به قصد رفتن به دانشگاه ترك مى كند ما شروع به گریه كردن مى كنیم؛ و هستند وقت هایى كه زندگى دستخوش ناملایمات مى شود و ما گریه مى كنیم. هنگامى كه به دیدن دوستى مى رویم كه به سختى بیمار شده یا چیز یا شخص مهمی را ازدست مى دهیم، بى اختیار اشك مى ریزیم. بعضى از ما زمانى كه یك مورد خاص احساسى را تجربه مى كنیم به یكباره بغضمان مى شكند و شروع به گریه كردن مى كنیم یا هنگامى كه از دست همسرمان عصبانى هستیم یا زمانى كه سخت هیجان زده شده ایم، باز هم گریه است كه وجودمان را فرامى گیرد.

روان شناسان مى گویند، اشكها ممكن است به جاى واژه ها به كار بیایند. هنگامى كه نمى توانیم احساس درونى خود را بیان كنیم، آن زمان است كه منفجر مى شویم و اشك مى ریزیم.چیکار کنم بتونم گریه کنم

اولین و ساده ترین نتیجه گریه كردن این است كه چشمان ما مرطوب نگه داشته مى شوند و حركت حدقه چشم راحت تر انجام مى گیرد.

اشك تركیبى است از آب و كلرید سدیم. اما با اضافه شدن احساسات و عواطف به واكنش بدن و این فرمول به طوركلى تغییرمى كند.

هنگامى كه شما خوشحال هستید و از خوشحالى گریه مى كنید اشك شما داراى مقدار كمى از هورمون استرس است و همین باعث مى شود كه یك سیستم عصبى مجزا واكنش نشان دهد. فشار خون شما، ضربان قلبتان و میزان انرژى تان افزایش پیدامى كند درحالى كه احساساتى مانند عصبانیت و خصومت در بدن شما كاهش مى یابد.

تمامى این تغییرات موقتى هستند و به محض اینكه شما دست از گریه كردن بردارید وضعیت بدن شما به حالت عادى برمى گردد.

هنگامى كه به دلیل مسائل و مشكلات ناراحت كننده و غم انگیز گریه مى كنید دراین زمان اشك شما داراى مقدار زیادى هورمون استرس است و به همین دلیل شما احساس آشفتگى و هیجان بیشترى مى كنید.

اما هنگامى كه این بحران رد شود میزان ترشح هورمون كم شده و شما حالتى از رهایى و آرامش را تجربه مى كنید زیرا وضعیت فیزیكى و روانى بدن شما به حالت اولیه برگشته است به همین دلیل این نوع از گریه كردن را «گریه خوب» مى نامند.

اگر شما نتوانید مشكل خود را حل كنید ممكن است حساس و آسیب پذیر شوید و هرچندوقت یكبار گریه شما قطع شود و دوباره شروع به گریه كردن كنید.

گریه كردن به مدت طولانى دلایل زیادى دارد. شاید شما یكسرى از خاطرات را براى خود به صورت مداوم مرور كنید یا اینكه روى یك مسأله خاص و ناراحت كننده زمانى كه سیستم ایمنى بدن شما ضعیف مى شود، تمركز مى كنید.

گریه كردن مفرط و بى اندازه شما نشانه آن است كه شما احتیاج دارید دیگران به نگرانى هایتان توجه كنند و راه حلى براى آن بیابند.

در تحقیقات انجام شده بیش از 80 درصد از زنان گفته اند كه حداقل در یك سرى از موقعیت هاى خاص گریه مى كنند و تقریباً 20 درصد گفته اند كه به ندرت گریه مى كنند.

اما درمورد مردان، 26 درصد از آنان اعتراف كرده اند كه در شرایط خاص و ویژه اى گریه مى كنند و تقریباً 65درصد از آنها گفته اند كه تا به حال گریه نكرده اند.

اگرچه ممكن است ما به نتیجه این بررسى به حالت شك و تردید نگاه كنیم اما باید قبول كرد كه اصولاً مردان كمتر مستعد گریه كردن هستند ولی البته همیشه این طور نیست. تحقیقات نشان داده است كه نوزادان دختر و پسر به یك اندازه گریه مى كنند و دلیل گریه كردن آنها نیز یكسان است، ممكن است گرسنه یا خسته باشند. شاید درد دارند یا خودشان را خیس كرده اند یا بداخلاق شده اند. اما بزرگترها درمورد پسرها اغلب رفتارى مى كنند كه باعث مى شود اشك نریزند و به این دلیل است كه یك پسر بزرگ هیچوقت گریه نمى كند!

همچنین مطالعات نشان مى دهد بچه ها در این زمینه دنباله روى پدر و مادر خود هستند. البته دقیقاً مطابق با جنسیت آنها، به این معنى كه وقتى پسرى ببیند كه پدرش سعى مى كند جلوى گریه خود را بگیرد او نیز تلاش مى كند كه همین كار را بكند.

دلایل دیگرى نیز مثل تغییرات هورمونى در زنان باعث مى شود تا آنها بیشتر گریه كنند. زنان قبل از قاعدگى بسیار حساس و زودرنج مى شوند. همچنین در دوران باردارى یكسرى تغییرات غده هاى درون ریز در آنها به وجود مى آید، همین تغییرات هورمون استروژن و پروژسترون مستقیماً روى واكنش هاى شیمیایى بدن تأثیر مى گذارند كه این مواد شیمیایى ارتباط مستقیم با بخش حسى و روانى زنان دارند. ترشح هورمون استرس كه كورتیزول نام دارد زیاد مى شود و مقدار هورمون اكسى توزین كه یك هورمون تسكین دهنده است پایین مى آید و روى مواد شیمیایى درون مغز تأثیرمى گذارد. با تمام دلایلى كه ذكر شد جاى تعجب نیست كه چرا زنان بیشتر از مردان گریه مى كنند. اما اگر فكر مى كنید كه الآن زمان خوبى براى گریه كردن نیست و شما مى خواهید قبل از اینكه اشك شما سرازیر شود جلوى آن را بگیرید فقط كافى است آرام باشید و یك نفس عمیق بكشید و به خودتان بگویید من دارم تمام تلاشم را مى كنم و مطمئن هستم كه نتیجه مى دهد.

اینكه زنان خیلى گریه مى كنند كاملاً طبیعى است اما گریه هاى بیش ازحد و مفرط ممكن است نشان دهنده استرس و یا افسردگى شدید باشد كه بعضى ازنشانه هاى آن در ذیل آمده است.

1- زمانى كه شما به دلیل چیزهاى خیلى كم اهمیت و ناچیز شروع به گریه كردن بكنید مثل زمانى كه در ترافیك مانده اید.

2- وقتى كه انتظار چیزى را ندارید، درهم مى ریزید. به عنوان مثال در مقابل رئیس خودتان یا درمقابل معلم فرزندتان.

3- هركار مى كنید نمى توانید جلوى گریه خود را بگیرید.

4- هنگامى كه گریه مى كنید احساس ناامیدى و یأس دارید.

5- زمانى كه گریه كردن شما رابطه مستقیم داشته باشد با ناتوانى شما در انجام امور روزمره زندگى؛ یا هنگامى كه در زندگى با یك مانع مواجه مى شوید و یا وقتى كه با فرزندتان مشاجره و نزاع مى كنید.

اگر زمانى كه دراین شرایط قراردارید گریه مى كنید پس بهتر است اول دلیل و ریشه اضطراب و نگرانى خود را پیداكنید و از مشاور كمك بگیرید. تكنیك هاى مقابله با استرس مانند مدیتیشن به شما كمك خواهدكرد كه احساس آرامش كنید و حالتان بهتر شود.

مهسا مقدمى

چگونه جلوی گریه را بگیریم؟ چگونه زمانی که احساساتی می شویم مانع از گریه کردن شویم؟ این شرایط در محیط های عمومی و در حضور دیگران ممکن است چندان مورد پسند و خوشایند ما واقع نشود. در این مقاله روش های جلوگیری از گریه کردن را برای شما توضیح خواهیم داد.

چه بسیار مواقعی که علیرغم میل باطنی احساساتی می شوید ولی تمایلی به گریه کردن ندارید و دوست دارید خود را محکم تر نشان دهید ولی کنترل گریه و اشک کار راحتی نیست. به هر حال به خاطر داشته باشید که گاهی اوقات گریه کردن به مراتب بهتر از گریه نکردن است. همه ی ما احساسات داریم و گریه کردن هم جزئی از ماست. اما اگر تمایل دارید جلوی گریه خود را در مواقع ضروری بگیرید در این مقاله با ما همراه باشید.

در مقاله ای دیگر از هاو کن یو در رابطه با اینکه چگونه جلوی خنده خود را بگیریم صحبت کردیم که در لینک زیر می توانید این مقاله جالب را مطالعه کنید.

  چگونه در مواقع مهم جلوی خنده خود را بگیریم

چیکار کنم بتونم گریه کنم

گریه کردن یک عکس العمل از بدن در مقابل احساسات درونی شماست، از سوی دیگر روش و یا روش های تنفس می تواند به شما برای جلوگیری از گریه کمک کند. به هر دلیلی که احساسات شما بر انگیخته شده است اولین و مهم ترین قدم حفظ آرامش است که یکی از راه های خوب برای حفظ آرامش تمرکز کردن بر روی تنفس است.

اگر تمایل دارید روش های صحیح تنفس و نفس های شکمی و یا به هنگلم ورزش را هم یاد بگیرید مقاله زیر را می توانید از هاو کن یو مطالعه کنید.

شاید شما به گریه افتاده باشید ولی روشهایی وجود دارد که می توانید حداقل جلوی اشک های خود را بگیرید. برای جلوگیری از خارج شدن اشک ها یکی از روش ها و ترفند ها چرخاندن چشم ها به اطراف است،  حتی برخی از محققان پلک زدن را نیز در این امر ناسب و کاربردی دانسته اند.

یک نکته کلیدی برای جلوگیری از خنده پرت کردن حواس خود است تا ذهن شما دیگر درگیر این احساسات نباشد،

 معمولا بلند کردن ابرو ها و یا جمع و چروک شدن پوست پیشانی از نشانه هایی برای گریه کردن هستند، برای جلوگیری از همچین ظاهری، سعی کنید صورت و حالات صورت خود را به نحوی حفظ کنید که همیشه در حالت عادی آن را بر چهره دارید.

شاید یکی از سخت ترین کار ها برای جلوگیری از گریه رهایی از شر بغضی است که سراسر وجود شما را فرا گرفته است. هنگامی که بدن شما احساس می کند که استرس شدیدی دارید، یک عکس العمل نسبت به این اتفاق از جانب سیستم عصبی اتفاق می افتد و آن هم باز شدن دهانه نای است و این کار با کنترل عضله های در پشت گلو اتفاق می افتد و این همان حالت بغضی است که شما در گلوی خود احساس می کنید.

هنگامی که قطرات اشک از چشمان شما خارج شده اند می توانید این اشک ها را به مورد دیگری ربط دهید. هر چند خود شما بهتر از هر کس با این ترفند آشنا هستید ولی با این حال می توانید

قبل از خارج شدن اشک ها و سرازیز شدنشان، باید به نحوی آن را از دید دیگران مخفی کنید. بنابر این سعی کنید نشان دهید که در حال خارج کردن چیزی از گوشه چشمتان هستید و بدین وسیله اشک خود را قبل از دیده شدن پاک کنید. همچنین در این حین کمی با انگشت گوشه چشم خود را بفشارید تا مابقی اشک ها را نیز خارج کنید و با انگشت پاکشان کنید. همچنین می توانید حالت عطسه به خود بگیرید و با دو دست چشمان را پوشانده و سپس اقدام به پاک کردن چشمان خود کنید.

اگر امکان پذیز باشد شاید ترک کردن محیط یکی از بهترین و ساده ترین کار ها باشد تا بدین صورت با هیچ یک از مشکلات بالا رو به رو نشوید و بتوانید خود را از این شرایط به سرعت خارج کنید.

سلام ببخشید من یک مشکل دارم که به جز احساساتی شدن در مواقع عصبانیت یا دعوا با این که چیزیم نیست اشک از چشام میاد و بقیه فکر می کنند دارم گریه میکنم و به گمانی مث بچه سوسوا گریه میکنم برای حل این مشکل باید چه کنم

سلام من هرکی بهم.میگه بالا چشت ابرو گریم در میاد چه تو رابطه ام چه تو کارم . یا با دوستانم میخوام که محکم وایسمو منطقی جوابشونو بدم اینطوری فکر میکنن ضعیفم واقعا نمیخوام باشم☺

سلام من نمی تونم جلوی احساساتمو بگیرم مثلاً سر چیز کوچکی که مهمه اشکم در میاد همه میگن این عین بچه سوسولاس پس چکار کنم؟ خیلی ها حقمو میخورن میدن به یکی دیگه بعدا میگنسر یه چیز به این کوچکی گریه میکنا؟

Comments are closed.


 

تالار همدردی نسبت به محتویات تبلیغات مسئولیتی ندارد.

چیکار کنم بتونم گریه کنم

مرکز مشاوره,  مشاوره,  روانشناس ,  روانشناسی کودکان ,  تست روانشناسی


ازدواج , 
انجمن مشاوره , 
مشاور خانواده , 
مرکز روانپزشکی, 
مشاوره تحصیلی

تشکرشده 19 در 12 پست

تشکرشده 132 در 64 پست

تشکرشده 93 در 31 پست

تشکرشده 219 در 79 پست

تشکرشده 19 در 12 پست

تشکرشده 219 در 79 پست

تشکرشده 35,535 در 7,282 پست

تشکرشده 219 در 79 پست

تشکرشده 35,535 در 7,282 پست

تشکرشده 219 در 79 پست

انتخاب سریع یک انجمن
 

کودک,  مشاوره ,  خواهر,  ازدواج , روانشناسی ,  فول تست ,  مگاروان, تربیت کودک

 

 

مشاور ,  روانشناس آنلاین ,  مشاوره,  مرکز مشاوره,  مشاوره خانواده ,  مشاورانه

چیکار کنم بتونم گریه کنم
چیکار کنم بتونم گریه کنم
0

دوره مقدماتی php

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *