داستان کامل بازی خدای جنگ 1

دوره مقدماتی php
داستان کامل بازی خدای جنگ 1
داستان کامل بازی خدای جنگ 1

تماس با مادرباره بازی مگآرشیو خبر


ثبت نام

آغاز داستان عمدتا شامل فلش‌بک‌هایی به گذشته کریتوس می‌شود. در اولین صحنه از بازی، کریتوس را می‌بینیم که برروی بلندترین صخره یونان ایستاده و از اینکه خدایان او را ترد کرده‌اند بهت‌زده شده است. هنگامی که بازیکن شروع به بازی کردن می‌کند، ماجرا به سه هفته پیش از این صحنه بر می‌گردد و در همین حین، راوی داستان، پیشینه کریتوس را روایت می‌کند. کریتوس در گذشته به عنوان یکی از جنگجویان افسانه‌ای اسپارتان شناخته می‌شد. کسی که گروه مبارزین پنجاه نفره‌اش را به یک ارتش بسیار بزرگ تبدیل کرده بود که در آن هزاران جنگجوی حرفه‌ای همراه با استراتژی قوی حضور داشتند. به هرحال، یک روز ارتش بزرگ کریتوس در مقابل بربرهای وحشی قرار می‌گیرد. یک جنگ تمام عیار که در انتهای آن ارتش کریتوس کاملا شکست می‌خورد و کریتوس کاملا از پیروزی در این نبرد ناامید می‌شود. البته فقط تا زمانی که تصمیم می‌گیرد زندگی و خدماتش را به آرِس، خدای جنگ پیشکش کند و در مقابل، خواستار کمک از این الهه‌ قدرتمند می‌شود. آرس هم قدرت و پتانسیل بسیار زیادی را در وجود کریتوس می‌بیند و پیشنهاد او را قبول می‌کند. در نتیجه به کمک کریتوس می‌رود و بربرها را در نبردی که کاملا در آن پیروز شده بودند، شکست می‌دهد. او همچنین دو شمشیر استثنایی که با نام Blade of Chaos شناخته می‌شوند را به کریتوس می‌بخشد و آن‌ها را با استفاده از زنجیرهای بسیار بزرگ به دستان کریتوس می‌بندد.

داستان کامل بازی خدای جنگ 1

دوره مقدماتی php

کریتوس در اولین حضورش در سری God of War، شخصیت بسیار عمیق و پردردی را به تصویر کشید.

پس از مدتی کریتوس کاملا به خدمت آرس درآمده بود و مجددا توانست رهبری ارتشی بسیار بزرگ از بهترین جنگجویان یونان را به‌دست بیاورد. روزی کریتوس همراه با ارتشش به روستایی حمله می‌کند که اهالی‌اش الهه‌ای به نام آتنا را پرستش می‌کردند. سپس تمام اهالی روستا را از دم تیغ می‌گذارند و حتی خانه‌هایشان را هم به آتش می‌کشد. از آن پس، آرس کریتوس را به نوعی به یک جنون وحشی مبتلا می‌کند و از او یک هیولای تمام‌عیار می‌سازد؛ به طوری که کریتوس هرکس را که سر راهش قرار می‌گرفت، می‌کشت و از بین می‌برد. کریتوس در این قسمت وارد یکی از حساس‌ترین برهه‌های زندگی‌اش می‌شود و اشتباه خیلی بزرگی را به جان می‌خرد. با وجود تمام پیشگویی‌های خود کریتوس و هشدارهایی که از جانب پیشگوهای اطرافش دریافت کرده بود، یک روز وارد معبد روستا می‌شود و شروع به قتل عام کردن افراد داخل معبد می‌کند. پس از اینکه خون روی جنازه‌ها رفته رفته کنار می‌رود و هویت قربانی‌های کریتوس مشخص می‌شود. کریتوس متوجه می‌شود که دو نفر در میان جنازه‌ها، همسرش و دختربچه کوچکش هستند که دقایقی پیش، خودش آن‌ها را کشته بود. سپس آرس شروع به توضیح در رابطه با این اتفاق می‌کند و به کریتوس از آزمایشی می‌گوید که در این روستا پیش روی کریتوس قرار گرفته بود. کریتوس طی این ماجرا آخرین رگه‌های انسانیتش را هم از دست می‌دهد و به یک هیولای واقعی تبدیل می‌شود. هیولایی که تمام اطرافیانش را می‌کشت و در این راه حتی به همسر و دختربچه کوچکش هم رحم نکرده بود. این روستا که اوراکل نام داشت، کریتوس را نفرین کرد و خاکستر جنازه‌های خانواده‌اش را به بدن او چسباند. از آن پس کریتوس یک عنوان جدید دریافت کرد و آن هم «The Ghost of Sparda» یا همان «روح اسپارتان» بود و همین لقب جدید باعث می‌شود که همه مردم یونان از کریتوس بترسند. کریتوس باری دیگر خدمات خود را به آرس واگذار کرد و به مدت ده سال به خدمت به خدایان دیگر المپوس مشغول شد.

از همان ابتدای ماجرا پیدا بود که آرِس قرار است مشکلات بزرگی را برای کریتوس بوجود بیاورد.

هنگامی که بازیکن کم کم وارد بطن ماجرا می‌شود و ارتباط بیشتری با شخصیت کریتوس برقرار می‌کند، داستان به جایی می‌رسد که کریتوس وارد شهر آتن، شهری که در آن آتنا زندگی می‌کند، می‌شود و شهر را در محاصره آرس می‌بیند. آتنا تعداد زیادی از جنگجویانش را از دست داده و حالا از کریتوس می‌خواهد که به او کمک کند و شهر آتن را از شر آرس و ارتشش نجات دهد. کریتوس هم در ازای یک شرط جدید با آتنا موافقت می‌کند. به شرطی که چنانچه در این نبرد پیروز شد و شهر آتن را نجات داد، تمام خاطرات بد او به دست فراموشی سپرده شوند و خدایان گذشته او را پاک کنند. از همین رو در صدد شکست دادن آرس بر می‌آید و در می‌یابد که تنها راه کشته شدن یک خدا به دست یک انسان فانی، جعبه پاندورا است. اما متاسفانه، به علت ترس بسیار زیاد خدایان از قدرت درون این جعبه، زئوس (خدای خدایان) آن را در معبد پاندورا مخفی کرده است. معبدی که بر پشت تایتانی به نام کرونوس بنا شده و به دستور زئوس، این تایتان در صحرایی به نام «آخرین ارواح» سرگردان شده است و جعبه هم کاملا مهر و موم شده. (قفلی که گره طناب‌هایش اگر گوشت این تایتان را پاره کنند و به استخوان‌هایش برسند، باز نخواهد شد) سپس کریتوس به سراغ این جعبه می‌رود و معبد پاندورا را پیدا می‌کند. از موانع بسیاری عبور می‌کند و دشمنان بسیار زیادی را از سر راه بر می‌دارد. تا اینکه به جعبه پاندورا دسترسی پیدا می‌کند اما در همین حین که آرس متوجه موفقیت کریتوس در این مسیر می‌شود، ستون بزرگی را از شهر آتن به سمت معبد پاندورا می‌اندازد و کریتوس را برروی یک دیوار به دام می‌اندازد و اقدام به کشتن او می‌کند. در همین حین که کریتوس برروی دیوار به دام افتاده است و درحال مرگ است، آرس او را به جهان زیرزمین تبعید می‌کند. اما کریتوس باز هم از مهلکه جان سالم به در می‌برد و با کمک یک گورکن، موفق به فرار کردن از دنیای مرده‌ها (جهان زیرین) می‌شود و سپس به سمت شهر آتن می‌رود. او باری دیگر به جعبه پاندورا نزدیک می‌شود و آرس را در مقابل خود می‌بیند. آرس هم اینبار استراتژی جدیدی را در پیش می‌گیرد و از خاطرات کریتوس بر علیه او استفاده می‌کند. به طوری که او را درون یک توهم بسیار واقع‌گرایانه به دام می‌اندازد و مدام تصاویری از خانواده‌اش را که درحال کشته شدن توسط خود کریتوس هستند، به نمایش می‌گذارد. کریتوس باری دیگر در نبرد با آرس شکست می‌خورد. آرس هم به او رحم می‌کند و شمشیرهای Blade of Chaos را از دستان او باز می‌کند. پس از مدتی، کریتوس یک شمشیر بزرگ معروف در شهر آتن را به‌دست می‌آورد و با استفاده از آن به نبرد باز می‌گردد و این بار آرس، خدای جنگ را شکست می‌دهد.

آرت‌ورکی دیدنی از کریتوس در دنیای زیرین!

پس از تحسین شدن کریتوس توسط خدایان، کریتوس از آتنا می‌خواهد که گذشته‌اش را به طور کامل از خاطر او پاک کند و وی را از شر کابوس‌هایی که مدام می‌بیند، رها کند. سپس آتنا به کریتوس توضیح می‌دهد که خدایان نمی‌توانند انسان‌ها را از گناه‌هایشان پاک کنند و این کابوس‌ها دائمی هستند و هیچوقت از بین نمی‌روند. سپس طبق داستان دایره شکلی که بازی آن را به طور کامل روایت کرد، کریتوس را در همان صحنه ابتدای بازی می‌بینیم. جایی که از دریای Aegean بالا می‌رود و بر لبه‌ بلندترین صخره یونان می‌ایستد. سپس آتنا او را هل می‌دهد و در همین حین که درحال توضیح دادن خدماتی که برای خدایان به جا آورده است، یک پورتال باز می‌شود و کریتوس را به المپوس (مقر خدایان) می‌برد. حالا کریتوسی که آرس، خدای جنگ را شکست داده، ادعای خدای جنگ بودن می‌کند و تاج و تخت خدای جنگ را طلب می‌کند.

ارس قیافه ی ت**ی داره

iNFO@BaziMag(dot)com

09155229694

051-37657648

051-37650323

وی‌جی بازار فروشگاه آنلاین بازی و سخت افزار

در صورت داشتن مشکل اول راهنمای موجود در ادامه مطلب رو بخونید و در دانلود کردن حتما باید ای پیتون ایرانی باشه و یکی یکی باید دانلود کنی همزمان نمیشه اگه مشکلتون رفع نشد و مشکلتون مهم و جدی بود با شماره 09369555630 تماس بگیرید برای مشکلات جزیی به آیدی @morti72 پیام دهید کانال @downloads98

 

داستان بازی God Of War I , II , III

خدای جنگ ۱ , ۲ , ۳

داستان کامل بازی خدای جنگ 1

گاد آف وار

این کریتوس ما توی دهکده اسپارتا زندگی میکرده و یدونه داداش و مادر داشته که داداشش مریض میشه و بعد از اون به کوهی میره و دیگه ازش خبری نمیشه و همه فکر میکنن که مرده ولی توی یکی از یازیهایی که برای پی اس پی اومده دنبال داداشش میگرده حالا بعد از اون کریتوس میره به سپاه اسپارتا و با یه سری افراد کم شروع میکنه و کم کم نیروهاش به هزاران هزار سرباز میرسه ولی تو یکی از جنگ ها در برابر باربارین ها تا مرز شکست خوردن میره ولی درست در لحظه ای که یه قدم تا شکست خوردن فاصله داره روح خودشو به اریس خدای جنگ میفروشه و اریس هم دستور میده که از اعماق جهنم شمشیری بسازن و میارن به دستهای کریتوس زنجیر میکنن و زنجیرها انقدر داغ بود که به دستهای اون میچسبه و یادآور قولی هست که به اریس داده اون سر رئیس بابارین ها رو میکنه و کل سربازهای اونم اتیش میگیرنو کریتوس پیروز میشه و بعد از اون به اریس خدمت میکنه و همه ی دهکده ها رو آتیش میزنه و همه رو میکشه ولی توی اخرین ماموریتش به یه معبد حمله میکنه که متعلق به آتنا یکی از خدایان بود قبل از ورود کریتوس به معبد صاحب معبد به اون اخطار میده که نباید به اینجا وارد بشه ولی اون گوش نمیکنه میره اونتو و همه رو میکشه آخرین کسایی که میکشه زن و بچه خودش بودن و وقتی اونا رو میکشه تازه میفهمه چیکار کرده ولی دیگه دیر شده بود اون تعجب میکنه که زن و بچشو تو اسپارتا ترک کرده بود ولی اینجا بودن اون موقع به اریس میگه که دیگه به اون خدمت نمیکنه و میخواد که اونو بکشه و بعد از اون خاکستر زن و بچه اش روی پوست اون موند تا همه بفهمن که اون چیکار کرده و بعد از اون به خاطر سفید شدن پوستش بهش میگفتن روح اسپارتا.

 

بعد از اون کریتوس دلشو میزنه به دریا و با کشتی به این ور و اون ور سفر میکنه ولی کابوس کسایی که کشته هنوز باهاشه آزارش میدن واسه همین پیش آتنا میره و ازش میخواد که یکاری بکنه که کابوساش تموم بشه .آتنا هم میگه باید بری آتن الان برادرم اریس داره اونجا رو تخریب میکنه و اگه جلوی اونو بگیره کابوساش تموم میشه و کریتوس میره به شهر و صاحب معبد اونجا رو پیدا میکنه و اونم بهش میگه باید بره جعبه پاندورا رو بدست بیاره تا بتونه اریس رو شکست بده اونم با تحمل یه عالمه سختی  و رد شدن از کویر و رویارویی با هیولاها بالاخره به کرونوس پدر زئوس میرسه و بعد از ۳ روز بالا رفتن ا زکوهی که پشت کرونوس بود میرسه به بالای اون و بعد از تحمل سختی ها و حل معماهای زیادی به جعبه میرسه ولی اریس متوجه میشه و یه چوب از اونجا به طرف کریتوس پرت میکنه که به اون میخوره و میکشتش ولی کریتوس دواره برمیگرده و در جعبه رو باز میکنه و اریس رو میکشه ولی خدایان فقط گناهاشو میبخشن و لی کابویهاشو تموم نمیکنن برای همین اون تصمیم میگیره خودشو از بلندترین صخره اونجا یعنی کوه المپ به پایین پرت کنه و این کارو میکنه ولی با افتادن توی آب با هیچ سنگی برخورد نمیکنه و دوباره از آب میاد بیرون و به سمت بالا میره بدون این که بخواد خدایان نجاتش داده بودن تا خدای جنگ بعدی بشه و چون اریس شمشیرهاشو ازش گرفته بود آتنا یه جفت شمشیر به اون میده و کریتوس میشه خدای جنگ.

 

تا این جا واسه خدای جنگ ۱ بود

 

حالا خدای جنگ ۲:

 

کریتوس که خدای جنگ میشه سربازاشو رهبری میکنه و همه جاهارو میگیره ولی توی آخرین جنگ تصمیم میگیره که خودش هم بره و به سربازاش کمک کنه ولی خدایان که از این کارهای کریتوس میترسیدند و میترسیدند که با این کار و قوی شدن بیش از حد خدایان رو هم از بین ببره برای همین جلوی اونو میگیرن ولی کریتوس گوش نمیکنه و میپره پایین ولی با ورودش به اونجا زئوس که تبدیل به یک کلاغ شده بود میاد و یکم از قدرت اونو میگیره و به یه مجسمه میده که توی اون شهر داشتن میساختنش و اونو زنده میکنه و کریتوس هم کوچیک میشه ولی هنوز بیشتر قدرت هاشو داره و اون باادامه راهش و کشتن سربازها با اون مجسمه درگیر میشه و یکم اونو زخمی میکنه ولی زئوس به اون میگه که میخواد بهش کمک کنه و شمشیر اولیمپوس که جنگی که بین خدایان و تایتانها بود رو تموم کرده بود برای اون میفرسته ولی هدف دیگه ای داره و میخواد باقی نیروهای خدایی اونو بگیره و با اینکار کریتوس مجبور میشه همه ی نیروهاشو داخل شمشیر بریزه تا بتونه ازش استفاده کنه و اون مجسمه رو میکشه ولی موقع پایین افتادن مجسمه دستش روی کریتوس میفته و شمشیر از دستش در میره اونم که همه ی نیروشو داخل شمشیر ریخته بود دیگه نیرویی براش نمونده بود و زئوس اونو میکشه و به دنیای زیرزمینی میره ولی گایا مادر زئوس که به مادر زمین هم معروفه به اون کمک میکنه تا دوباره زنده بشه و بهش میگه که اونا هم میخوان زئوس رو بکشن و برای اینکار باید کریتوس پیش خواهران سرنوشت بره اونا رو بکشه و با یکی از وسیله هاشون به زمان گذشته بره و زمانی که جنگ بین تایتانها و خداها بوده تایتانها رو به زمان حال بیاره چون زئوس بعد از اون جنگ اونا رو تبعید کرده بود به دنیای زیرزمینی و پدرش کونوس رو مجازات کرده بود که تا آخر عمرش باید جعبه پاندورا رو حمل کنه و کریتوس با گذشتن از موانع مختلف و کشتن دشمنها و یا حتی خدایانی مثل ایکاروس یا گرفتن قدرت از کرونوس یا … خیلی قدرتمند میشه و میتونه خواهران سرنوشت رو شکست بده و حتی ۱آتنا رو هم میکشهو به زمان گذشته میره و تایتانها رو میاره به حال و با تایتان ها به سمت کوه المپ برای گرفتن انتقامش از خدایان راه میفته

 

اینجا هم خدای جنگ ۲ تموم شد

 

حالا آخرین قسمت یعنی خدای جنگ ۳:

 

کریتوس به همراه تایتانها به بالای کوه المپ راه میفتن و خدایان هم هراسان شروع به جمع کردن نیرو و حمله به اونا میکنن ولی کریتوس در این راه خدای ۷ دریا یعنی پوزیدون رو میکشه و باعث میشه سطح دریاها بالا بیاد و خودشو به بالای کوه میرسونه و با زئوس مواجه میشه و گایا هم خودشو میرسونه به بالای اونجا و بعد از اون زئوس هر دو رو به پایین پرت میکنه کریتوس در حال افتادن از گایا میگیره و بهش میگه که اونو نجات بده ولی گایا این کار رو نمیکنه و به اون میگه که این کار گایا و بقیه تایتانها بوده که با زئوس مقابله کنن و کریتوس رو فقط برای آزادسازی خودشون احتیاج داشتن و کریتوس رو به پایین و رودخونه ی مردگان پرت میکنه و هر کس بجز هیدیس خدای دنیای زیرزمین یا مردگان به داخل این رود بیفته ارواح داخل رود از اون تغذیه میکنن و اینکار باعث میشه که اون دوباره قدرتهاشو از دست بده و دیگه قدرتی نداشته باشه و با بیرون اومدن از اونجا روح آتنا رو میبینه که به طرفش میاد و اون که تا الان داشته بر علیه کریتوس و به نفع خدایان حرف میزد پیداش میشه و با یه سری حرف که کریتوس باید خدایان رو بکشه اونو راضی میکنه که با اون همکاری کنه و بهش یه شمشیر میده و بهش میگه که باید بره دختری به نام پاندورا رو پیدا کنه تا بتونه جعبه پاندورا رو باز کنه و دراین راه اون تقریبا تمام خدایان رو میکشه و آخرش هم با قربانی کردن پاندورا جعبه رو باز میکنه ولی با وجود امیدواری فراوان با جعبه خالی مواجه میشه و بخاطر اینکه به پاندورا وابستگی پیدا کرده بود خیلی از مرگش ناراحت میشه و وقتی میره به جنگ زئوس و به پدرش میگه که باید این کارو تموم کنن پس شروع میکنن به جنگ و گایا میاد به اونا حمله میکنه و اونا میرن داخل قلب گایا بعد از یه سری زد و خورد کریتوس زئوس رو به قلب گایا با شمشیر میدوزه و اونا میمیرن ولی کریتوس که داشت برمیگشت یهو زئوس بلند میشه و اونو میکشه ولی کریتوس به خیالاتش میره واونجا براش یه سری اتفاقات میفته و در  آخر جعبه رو پیدا میکنه و وقتی اونو باز میکنه قدرت داخلشو میگیره و یاد حرف پاندورا میفه که میگفت ما باید همیشه امید داشته باشیم و برمیگرده و آخرین خدا رو هم میکشه و آتنا میاد و به کریتوس میگه که باید قدرتی که داخل جعبه پاندورا پیدا کرد رو به اون بده ولی کریتوس میگه که هیچی داخل جعبه نبود ولی آتنا یه داستان تعریف میکنه که موقعی که زئوس داشت جعبه رو میساخ همه ی بدی ها و ترس هارو داخل اون گذاشت ولی آتنا که از باز شدن جعبه و بیرون اومدن اونا میترسید .داخل جعبه یه سری نیروهای خوب و امید هم میفرسته و با باز شدن جعبه در قسمت اول قدرت رو کریتوس میگیره و بدی ها به سمت خدایان میره و زئوس رو گرفتار میکنه ولی کریتوس که از مرگ پاندورا ناراحت بود خودش رو میکشه و نیروی آتنا رو پخش میکنه و ………..

 

خلاصه ی داستان:

هنگامی که زمین به اسمان رسید یعنی وقتی که گایا که مادر زمین است با اورانوس که تصور اسمان است با هم ازدواج کردند از ان ها فرزندان زیادی از جمله کرونوس پدید امد . گایا که از زایمان های پیاپی خسته شده بود داسی را ساخت و به فرزندش داد تا با ان پدرش را بکشد و زمین را از اسمان جدا کند .پس کرونوس پدرش را کشت و در ان لحظه یعنی لحظه ی جدایی زمین از اسمان زیبایی در جهان پدید امد . گایا پس از مرگ اورانوس به کرونوس گفت که فرزندی از تو پدید می اید که تو را همچون پدرت خواهد کشت . سال ها بعد کرنوس با ریه ازدواج کرد و از ان ها سه دختر و دو پسر به وجود امد که کرونوس از ترس کشته شدن ان ها را خورد . پس از مدتی فرزند دیگری از ان ها پدید امد … پسری به نام زئوس … ریه از ترس این که پسر جدیدش هم توسط کرونوس خورده شود به جزیره ای گریخت و بزرگ کردن فرزند جدیدش را به پری ها سپرد … سپس پارچه را به دور سنگی پیچید و ان را به عنوان فرزند جدیدشان به کرونوس معرفی کرد . کرونوس هم بدون ان که درون پارچه را ببیند ان را خورد . هنگامی که زئوس بزرگ شد و فهمید که خواهران و برادرانش در شکم کرونوس هستند و خواهران و برادرانش را نجات داد و سپس ان ها پدر خود را به بند کشیدند . انگاه زئوس جهان را بین خود و برادرانش تقسیم کرد . به قید قرعه اسمان به زئوس و دریا ها به پوزیدون و دنیای مردگان و زیر زمین به هادس رسید و شما در نسخه ی شماره ی سوم بازی هلیوس و هادس را اول از همه میکشید . هر یک از خواهران هم الهه های زمین شدند . یکی از خواهران که هرا نام داشت با زئوس ازدواج کرد  . فرزندانی که از ان دو به وجود امد شامد ارس –خدای جنگ قبلی که در شماره ی یک بازی به طرز بدی او را کشتید – هفایستوس – خدای اهنگری که او را در نسخه ی سوم کشتید و شمشیر هایش را گرفتید – . هبه الهه ی جوانی و ایلیتایه الهه ی زایمان . اتنا که الهه ی خرد است که در سفرتان برای انتقام گیری از زئوس یار همراهتان است که البته فرزند زئوس و متیس است . زئوس از طریق یک پیشگو فهمید که اگر متیس دخنری را به دنیا بیاورد ان دختر پسری را به دنیا میاورد که نه تنها زئوس را میکشد بلکه تمام المپیان را به خاک و خون میکشد . پس زئوس متیس را بلعید ولی هفایستوس سر پدرش را شکافت و تا متیس از سر زئوس بیرون بیاید و اتنا متولد شود . و در نهایت فرزند اتنا به دنیا امد … پسری به نام کریتوس که خود شما هستید . مایا نیز از زئوس فرزندی به نام هرمس به دنیا اورد که خداتی پیام رسان شد که در نسخه ی سوم این بازی شما پا های هرمس را قطع کردید و کفش هایش را برداشتید تا از دیوار ها بتوانید بالا روید . سپس هلیوس را که خدای خورشید بود کشتید تا از سر او در مکان های تاریک به عنوان چراغ قوه استفاده کنید . پس از ان گل زندگی هرا را خشک کردید . کرونوس هم همان تایتانی بود که در شماره های قبلی بازی دیده بودید که در صحرا در حالی که باری بر روی دوش اوست حرکت میکند که البته او را نیز در شماره ی سوم بازی کشتید و ان چیزی را هم که روی دوشش بود معبد پندورا بود  . تایفون را نیز که فرزند گایا بود کشتید به این دلیل که گایا به او دستور داده بود تا زئوس را بکشد ولی شما دوست داشتید تا خودتان زئوس را بکشید . اکاروس که فرزند ددالوس صنعتگر بود و پایه های تعادی زمین را طراحی کرده بود را کشتید تا بال هایش را بکنید و از ان بال ها برای پرش های بلند استفاده کنید . هرکول را نیز که افسانه ای ترین پهلوان یونان بود را نیز کشتید و مشت های اهنینش را برای شکستن و خورد کردن سپر ها استفاده کردید . هنگامی که خود را برای کشتن زئوس اماده میکردید و در جعبه ی پندورا را باز کردید در حالی که انتظار داشتید که در ان قدرتی باشد تا با ان بتوانید خدایی را بکشید ان را خالی دیدید و سپس بدون قدرت ان جعبه برای انتقام نهایی پدر بزرگ خود را که زئوس بود کشتید . ای کریتوس تو نه تنها خانواده ی خود را کشتی بلکه تمام کسانی را که به تو قدرت بخشیده بودند را نیز به خاک و خون کشیدی و هر چیزی را که سر راهت بود نابود کردی . در نهایت هم فهمیدی که قدرت جعبه ی پندورا یک وسیله نبود بلکه قدرتی بود که اتنا در ان دمیده بود . حال که تمام دنیا را نابود کردی چه میخواهی بکنی ؟ در اخر هم خود را کشتی … و دیگر هیچ .

 

 

 


انتشار مطلب

داستان بازی خدای جنگ ۱ , ۲ , ۳ GOD OF WAR

آدرس کوتاه شده این مطلب

خیلی عالی بود ممنون

چرا کریتوس خود کشی کرد لطفا مدیر سایت بگید

کریتوس انتقامشو گرفت اتنا هم چون قدرت پاندورا رو تو وجود کریتوس دید خواست ازش سو استفاده کنه خودشو کشتو فدرتو آزاد کرد

روایت داستان رو در بالا واقعا زیبا بیان کردید سپاسگذارم راستی دوست عزیز این بازی رو اکثر ماها در کامپیوتر در مبدل های پلی استیشن بازی میکنیم معمولایک نرم افزار برای بازی ها ساخته میشه که میشه باهاش در بازی تقلب کرد مثلا پرش قدرتی یا سلاح قدرتی رو در اول بازی به کمک این نرم افزار داشت میخوام ازتون درخواست کنم این مورد رو به سایتتون اضافه کنید چون واقعا نیاز هست بهش

تشکر در مورد این نرم افزار اطلاعی ندارم اگه شما نام انگلیسی نرم افزار رو بادید قید کنید قرار داده میشه

سلام خواستم ببینم که شماره ۳ این بازی همون ghost of sparta است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام خیر برای ps3فقط منتشر شده نسخه ۳

نه نیست همون خدای جنگ ۳ هستش

سلام سایتتون واقعا عالی بود و متشکرم که داستان ۳ رو هم کمو بیش با جزیاتش توضیح دادی چون تو سایتای دیگه فقط راجب سلاح ها و کیفیت و…. توضیح داده بودن

خواهش می کنم

داستان کامل بازی خدای جنگ 1

سلام . ببخشید زنجیرهای المپ چندش میشه ؟ میشه به ترتیب تمام نسخه هاش را بگید ؟ زنجیره های المپ و روح اسپارتا نمیدونم کدوما میشه . میخوام بگیرم میخوام به ترتیب باشه

ترتیب نداره دو تاش داستان متفاوت داره ولی اول المپ منتشر شد بعد روح اسپارتا

چجوری دانلود کنم از کجا خدای جنگ ۳رو دانلود کنم

در سایت موجوده سرچ کنید

المپ و روح اسپارتا شماره چنده و آیا میتوان شماره سه را واسه کامپیوتر دانلود کرد

شماره ای نیستن
نه نمیشه

تشکر از داستانتون.
یه سوال دارم .تو صحنه پایانی کریتوس بعد از خودکشی چی میشه چون جسدش اونجا نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟وسری۴این بازی قراره ساخته بشه یا کلا تموم شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اخره داستان خودشو می کشه و اون نیرویی که داررو رها می کنه سری ۴ بازی کلا داستان دیگه ای خواهد داشت و میشه گفت ربطی به نسخه های قبل نداره

ببینید زعوس خودکشی نمیکنه
اون قدرتی که توی جعبه بوده اونو ناپدید میکنه و اینکه توی گاد اور چهار از یه سرزمین دیگه ظاهر میشه که قراره اهریمن ها و نیروهای باقی‌مانده تایتان ها به اون سرزمین حمله کنن و زعوس پسرش رو پیدا میکنه و به پسرش میگه شکار حیوانات کار خوبی نیست ناگهان موجودات اهریمن به پسرش حمله میکنن و اون میره برای نجات پسرش توی جنگل و کوهستان

لطفا اطلاعات غلط ندید خدای جنگ در نسخه ی سه داستانش تموم میشه نسخه ی جدید خدای جنگ داستان متفاوت و به دوز از نسخه های قبل داره در ضمن به پسرش میگه من گشنمه باید برام شکار کنی برعکس گفتی

نخیر ایشون درست میگن ختی تیزر خدای جتگ ۴ هم داخل آپارت اومده

خیلی ممنون خیر سرمون آمده بودیم پشتون برای درست کردن کارمون

سلام ممنون بابت توضیحتون،فقط ی سوال داشتم داستان خدای جنگ۳گفتین کریتوس پسره گایا هستش ولی در خلاصه گفتین فرزند آتنا.و ی سری توضیحات گیج کننده ک فرق داشتن با هم دیگه.

کریتوس پسر زئوسه گایا مادره زمینه

سلام خیلی علی بود فقط میخوام بدونم که گاد اف وار۴و۵ هم میزارین

سلام ببخشید من با کیبورد بازی میکنم و در مرحله ای باید با زنی مثل مار (ماهی) بجنگید و باید سرش را بچرخانید اما من هر کاری میکنم نمیتونم شکستش بدم لطفا کمک کنید

پاسخ قصفت:: با دکمه هایی مثل AوSوDوW رو بزنین من تونستم

سلام من هم همین مشکل رو داشتم که خودم با یه ابتکار حلش کردم!
در قسمت تنظیمات حرکت ها رو روی ماوس اعمال کنید و از ماوس استفاده کنید.
وقتی علامت چرخش روی اون مارماهی میاد ماوس رو سریع بچرخونید.
اولش سخته و باید سعی کنید بعد که یاد گرفتید آسون میشه.

اتنا برای چی میخواست از کریتوس سو استفاده کنه برای چی (لطفا این رو هم جواب بدید

می خواست قدرت پاندورارو بگیره ازش

ممنون

یه سوال کریتوس زئوس رو کشت ولی زئوس کریتوس رو کشت بعد از خود کشی کریتوس چی میشه

بازی تموم میشه

اقا عالی بود من تمام نسخه هارو بازی کردم مرتضی جان ممنون بابت داستان واقعا از نظر خدای جنگ بهترین بازیه و هیچ بازی به پاش نمیرسه

بله بازی خوبی بود

روایت شده نیرو جعبه توانایی نامیرا داشته میشه مرد و زنده شد داستان چهار سه روایت و نظریه داره یک که همین نیرو نامیرا که از جعبه گرفته و فرزند کریتوس که داخل چهار هست یک روایت میگه چهار میره به سمت فیلم سینمایی ثور و اون پسر بچه ثور و اون مرد پدرش هست و یک روایت دیگه هم هست دقیقا یادم نیس ولی سه نظریه هست درباره شماره چهار و طبق شواهد شماره چهار هیچ ربطی به قبل نداره مگر با یک چرخش عظیم داستان یک و دو و سه به چهار و شایدم پنج کشیده بشه …..

در خدای جنگ دو که گفتید زءوس تبدیل به کلاغ شد و قدرت کریتوس را گرفت و به یک مجسمه داد اشتباه است. او زءوس نبود. او آتنا بود که به کریموس اخطار داده بود که اگر به فتح کردن سرزمین ها ادامه دهد دیگر به او کمک نمی کند. و تبدیل به کلاغ هم نشد آتنا تبدیل به هیپوگریف شد.به غیر از این همه چیز درست و با متن بسیار عالی نگارش شده است.

داداچ خیلی خیلی خیلی عالی توضیح دادی ناموسا خیلی میخااااامت

قربانت

پس اتنا مادر کریتوس بود یا خواهرش?

خواهرش

آیا گاد آف وار ۳ برای ps2 هم هست؟باتشکر

خیر

اقا مرتضی چند روزه که نیستید

همیشه هستم

باشه
اما من یک نظر دارم شما اسم بازی خدای جنم روح اسپارتا و زنجیر های الیمپوس رو شنیدید بازی خدای جنن زنجیر های الیمپوس قبل از خدای جنگ یک انتشار یافته که من بازیش میکنم

اون بازی که شما میگید کریتوس به دنبال برادرش میگرده اسمش خدای جنگ روح تسپارتاست که اخرش توسط خدای مرگ کشته میشه و کریتوس انتقام میگره این بازی بعد از خدای جنگ یک است

میگم داستان خدای جنگ چهار جریانش چیه پسرم مگه داشته ؟!تو قبلیاش شمشیرش بهتر با تا یه ددونه تبر

بعضی جاهاشو غلط نوشتیدددد مثلا اونجا که حتی اتنارو هم میکشه اونجا اومد زوس بکشه که اتنا پرید جلوش و اتناکشته شد وزوس در رفت البته بیشتر جاهاشو تو پاسخاتونم اشتباه کردید وقتی از یک بازی چیزی نمیدونید الکی تو سایت نذارید

تو خوبی تو مهندسی خیالت راحت شد؟ عقده ای
این نوشتار خلاصه خصلاصه شده برو بفهم خلاصه یعنی چی بعد نظر بده

من متاسفانه‌پلی استیشن ۲ ندارم.چندین بار بازی گاد اف وار یک‌ و دو‌رو برای کامپیوتر خریدم ولی گیر میکرد و دیگه جولوتر نمیرفت.میشه لینک سالم بازی‌ رو برای پی‌سی بهم بدین؟باور‌کنین یه عمره عاشق این بازیم،دعاتون میکنم

کمی درهم برهم گفتید ولی خوب بود از آخر خلاصه داستان هم خیلی حال کردم

اول اینکه داداشش غیب نشد دوتا از خداها که یکیش هم اتنا بوده میدزدنش اون زخم رو چشم چپ کریتوس هم بخاطر درگیری با اونیکی خداهه بوده . دومش کریتوس خودشو میکشه اما زنده میمونه اگه ادامه بازی رو دیده باشید کریتوس از کوهه پریده تو دریا از رد خون میشه فهمید.سومش میشه تو فیلم چهارش فهمید که تو زمان تور و لوکی بودن چون پسره داشت با عروسک های اونا بازی میکرد.چهارمش وقتی پسره داره میره تو خونه میتونید کفشای خدای نامه رسان رو تو یه جعبه ببینید که کریتوس از خدای نامه رسان گرفته بود.پنجمش تبر کریتوس عین همون شمشیر های افشان کریتوس که تو جنگ خدایان یک یه خط های ابی رنگ روش بود رو تبر هم هست.شیشمش میشه لباس کریتوس که دامن مانند بود رو تو تنش دید .هفتمش رد شمشیر رو شکم کریتوس که خودشو کشته بود هست .هشتمش رد زنجیر های داغ شده شمشیر های افشان روی دست راست کریتوس قابل دیدنه و کلی چیز های دیگه از قسمت های قبل تو جنگ خدایان چهار وجود داره .درضمن اگه پسره کریتوسه چرا بهش نمیشه بابا یا پدر میگه قربان ! کریتوس هم بهش نمیشه پسرم میگه پسر! اگه پسرشه پس زن جدیده ی کریتوس کجاست؟

سلام.. من با کیبورد بازی god of war2تو کامپیوتر من تو قسمتی که با مار میجنگه نمی دونم چطوری قدرت هایی رو که گرفتم عوض کنم چون باید بعد از اون سرباز ها رو با قدرت سر مار بکشم .لطفا جواب بدین.ممنون

سلام ، داستانو خیلی خوب گفتید فقط کریتوس پسر زعوس بود یا اتنا؟؟؟

با تشکر از متن خوبتون
یه سوال داشتم : توی god of war 4 این پسره بچه کیه؟ پسر کریتوس هست؟؟ از کجا اومده؟؟

د. ماه دیگه بازی منتشر میشه و داستانش مشخص میشه

سلام خسته نباشید خیلی جالب بود
میخواستم بپرسم که اگه زئوس پدربزرگ کریتوس بود پس بابای کریتوس کی بود؟ چرا اشاره ای بهش نشده؟!

زیوس پدرشه

اصلا با عقل جور در نمیاد. شما اینجا نوشتید که
کریتوس پسر آتنا و نوه زئوسه!! درحال که توی داستان،
کریتوس برادر ناتنی آتنا و پسر زئوسه.

کجا اینو نوشتیم؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

آموزش استخراج پارت های دانلود شده و نصب

آموزش های مربوط به کنسول و بازی های پلی استیشن

آیا این بازی در سیستم من اجرا می شود؟

راهنمای دانلود فایل ها

در صورت داشتن مشکل با شماره 09369555630 تماس بگیرید یا با ایدی تلگرام @morti72
آدرس کانال تلگرام @downloads98

تمامی حقوق برای این وب سایت محفوظ بوده و هر گونه کپی برداری پیگرد قانونی دارد

طراحی و پرداخته شده توسط ترفندهای وردپرس

برخی پارت ها توسط آپارات حذف شدند ؛ لطفا برای مشاهده ی کامل به سایت سر بزنید .

برخی پارت ها توسط آپارات حذف شدند ؛ لطفا برای مشاهده ی کامل به سایت سر بزنید .

برخی پارت ها توسط آپارات حذف شدند ؛ لطفا برای مشاهده ی کامل به سایت سر بزنید .

Завантаження…

Завантаження…

Завантаження…

Виконується…

Завантаження…

داستان کامل بازی خدای جنگ 1

Виконується…

Завантаження…

Завантаження…

Виконується…

Завантаження…

Завантаження…

@game_thought

Завантаження…

Завантаження…

Завантаження…

Завантаження…

Завантаження…

Виконується…

Завантаження списків відтворення…

Завантаження…

Завантаження…

Завантаження…

Виконується…

Завантаження…

داستان کامل بازی خدای جنگ 1

Виконується…

Завантаження…

Завантаження…

Виконується…

Завантаження…

Завантаження…

@game_thought

Завантаження…

Завантаження…

Завантаження…

Завантаження…

Завантаження…

Виконується…

Завантаження списків відтворення…

Завантаження…

Завантаження…

Завантаження…

Виконується…

Завантаження…

داستان کامل بازی خدای جنگ 1

Виконується…

Завантаження…

Завантаження…

Виконується…

Завантаження…

Завантаження…

مجموعه خدای جنگ، یکی از محبوب‌ترین بازی‌هایی که تا به حال ساخته شده. متاسفانه چون قسمت‌های مختلف این بازی به ترتیب عرضه نشدن، خیلی‌ها در مورد اون اطلاعات زیادی ندارن.من توی این ویدیو به صورت کامل در مورد تمام قسمت‌های این بازی صحبت کردم.لطفا لایک و سابسکرایب فراموش نشه…خدای جنگ: معراج God of War: Ascensionخدای جنگ: زنجیرهای المپ God of War: Chains of Olympusخدای جنگ 2005 God of Warخدای جنگ: روح اسپارتا God of War: Ghost of Sparta

Завантаження…

Завантаження…

Завантаження…

Завантаження…

Завантаження…

Виконується…

Завантаження списків відтворення…

Завантаження…

Завантаження…

Завантаження…

Виконується…

Завантаження…

داستان کامل بازی خدای جنگ 1

Виконується…

Завантаження…

Завантаження…

Виконується…

Завантаження…

Завантаження…

مجموعه خدای جنگ، یکی از محبوب‌ترین بازی‌هایی که تا به حال ساخته شده. متاسفانه چون قسمت‌های مختلف این بازی به ترتیب عرضه نشدن، خیلی‌ها در مورد اون اطلاعات زیادی ندارن.من توی این ویدیو به صورت کامل در مورد تمام قسمت‌های این بازی صحبت کردم.لطفا لایک و سابسکرایب فراموش نشه…خدای جنگ: معراج God of War: Ascensionخدای جنگ: زنجیرهای المپ God of War: Chains of Olympusخدای جنگ 2005 God of Warخدای جنگ: روح اسپارتا God of War: Ghost of Sparta

Завантаження…

Завантаження…

Завантаження…

Завантаження…

Завантаження…

Виконується…

Завантаження списків відтворення…

خدای جنگ (به انگلیسی: God of War) یک سری بازی ویدئویی به سبک اکشن ماجرایی که توسط شرکت سرگرمی کامپیوتری سونی بر اساس اساطیر یونان ساخته شده‌است. سری خدای جنگ با انتشار در سال ۲۰۰۵ برای کنسول‌های پلی‌استیشن شرکت سونی آغاز شده‌است. تا به حال هشت نسخه از این بازی منتشر عرضه شده‌است؛ چهار نسخه اصلی خدای جنگ ۴٬۳٬۲٬۱ و یک نسخه فرعی معراج توسط استودیوی سانتا مونیکای سونی ساخته شده‌اند، و بوسیله سرگرمی کامپیوتری سونی برای کنسول‌های پلی‌استیشن ۲ ،پلی‌استیشن ۳ و پلی‌استیشن ۴ منتشر شده‌اند. ردی ات داون ساخت نسخه‌های کنسول بازی دستی پلی‌استیشن همراه، شامل خدای جنگ: زنجیرهای المپ و خدای جنگ: روح اسپارتا را بر عهده داشته‌است.[۱]

روند بازی در این سری، ترکیبی از سبک‌های اکشن ماجرایی، سکوبازی و معمایی است. دوربین در بازی‌های مجموعه خدای جنگ به صورت دید سوم شخص است. (البته در برخی از صحنه‌های بازی همچون شماره سوم شاهد نوعی دوربین با نمای دید اول شخص هستیم.

بازیکن کنترل شخصیت کریتوس را بر عهده دارد و باید برای رسیدن به اهداف هر مرحله، از یک مجموعه نبردها، معماها و چالش‌ها عبور کند. سلاح‌های اصلی کریتوس در طول بازی‌های این مجموعه، شامل یک شمشیر دو زنجیره می‌شود و در کنار آن، کریتوس می‌تواند در هر شماره، سلاح‌های خاصی را بدست آورد. کریتوس همچنین قابلیت ویژه‌ای به نام خشم خدایان دارد که به او آسیب‌ناپذیری موقت می‌بخشد و آسیب حملات او را افزایش می‌دهد.

کریتوس و برادرش در یکی از دهکده‌های کوچک یونان قدیم به نام اسپارتا به‌دنیا آمدند. به‌خاطر ناشناس بودن پدر کریتوس خانواده کوچک او همیشه مورد توهین و اذیت سایر مردم قرار می‌گرفت. وقتی دو برادر کمی بزرگ‌تر شدند کریتوس به علت توانایی‌هایش در جنگیدن به خدمت ارتش اسپارتان درآمد ولی برعکس او برادرش به علت مریض‌حالی و ناتوانی به کوه‌های اسپارتا برای گذران باقی عمرش فرستاده شد. برادر کریتوس در همان‌جا مرد و به دنیای مردگان رفت. کریتوس بعد از مدت کوتاهی فرماندهی یک لشکر ۵۰ نفره را به عهده گرفت که بعدها این تعداد به چند هزار نفر افزایش یافت و همه برای افتخار اسپارتان می‌جنگیدند. تا اینکه روز جنگ با لشکر عظیم بارباریان فرا رسید. این جنگ شروع ماجراهای پرفراز و نشیب کریتوس و اسپارتان بود. جنگی که سرنوشت اسپارتانی‌ها و کریتوس را تغییر داد. کریتوس در میدان نبرد دریافت که لشکر بارباریان چندین برابر عظیم‌تر از اسپارتانی‌هاست ولی راه برگشتی وجود نداشت. کریتوس عازم جنگ شد ولی قدرت بسیار لشکر مقرها خیلی زود تمام اسپارتانی‌ها را تار و مار کردند. سرنوشت کریتوس تا بدینجا این بود که شاه باربارها روی سینه او بایستد و پتک عظیم خود را برای فرود آوردن روی کریتوس بالا ببرد ولی… کریتوس وقتی خود را مقابل قدرت دشمن ناتوان و عاجز دید از خدای جنگ کمک خواست. او نام خدای جنگ آرس را صدا زد تا به او کمک کند.

او در ازای کمک آرس و شکست دادن دشمنانش، در مقابل آرس سجده کرد که از این به بعد بنده او خواهد بود و به فرمان او هرکجا را که بخواهد به آتش خواهد کشید. آرس هدیه‌ای به او داد و این هدیه یک شمشیر دوتایی با قدرت خدای جنگ به نام «Blade of chaos» بود. این شمشیر به دست‌های او زنجیر شد تا فقط آرس بتواند آن‌ها را از دست او رها کند. کریتوس قبل از اینکه بنده خدای جنگ شود ازدواج کرده بود صاحب یک دختر بود. زن او دقیقاً نقطه مخالف کریتوس بود و با اعمال او به شدت مخالف بود. به این علت که حتی کریتوس فراموش کرده بود که خانواده‌ای دارد و فقط به فکر شکوه اسپارتا بود. کریتوس به قدری جاه طلب بود که حتی به درخواست آرس مبنی بر حمله به دهکده اسپارتان هم تن داد. دهکده‌ای که در آن متولد شده بود. او وارد دهکده شد و دستور تخریب و کشتن همه افراد دهکده را صادر کرد. بعد از تخریب کامل دهکده کریتوس به جلوی معبد اسپارتان رسید. در جلوی معبد پیرزنی پیشگو جلوی او را گرفت و به او اخطار کرد که در داخل معبد سرنوشت شومی در انتظار اوست و او را منع کرد؛ ولی کریتوس پیشگو را کنار زد و داخل شد و شروع به قتل و عام کردن افراد داخل معبد گردید، اما وقتی دست از کشتنشان کشید متوجه بدن بیجان زن و دخترش در زیر پاهایش شد. آرس به او گفت ناراحت نباشد چون او بزودی جنگجوی بزرگی خواهد شد. وقتی کریتوس از معبد خارج شد پیشگو نزد او آمد و او را به این صورت سحر کرد که خاکستر زن و فرزندانش همیشه بروی بدن او بماند تا وقتی هرکس او را ببیند متوجه جنایات و اعمال زشت او شود؛ و از آن به بعد رنگ او سفید شد.

داستان کامل بازی خدای جنگ 1

بعد از این ماجرا بود که روح اسپارتا بوجود آمد و هر کسی که او را می‌دید از او فرار می‌کرد. بعد از آن واقعه افسردگی به سراغش آمد و پیش الهه عقل و خرد آتنا رفت. آتنا دختر پادشاه ایزدان زئوس و خواهر آرس بود که آرس به شهر او یعنی آتن حمله کرده بود. کریتوس از آتنا خواست تا عذاب را از وجود او پاک کند. آتنا به او گفت اگر آرس را شکست داده و شهر او را از دست او نجات دهد، خدایان گناهان او را خواهند بخشید.
(ارس خدای جنگ طلبی بود و بخاطر تخریب شهر های زیادی بقیه خدایان به فکر کشتن او افتاده بودند ولی نمی‌خواستند که یک خدا توسط خدای دیگری کشته شود ) کریتوس به آتن رفت و آرس را دید که مشغول تخریب شهر بود. آتنا به او گفت که تنها راه شکست یک خدا به دست یک انسان استفاده از جعبه پاندورا است. جعبه پاندورا جعبه‌ای جادویی در معبد پاندوراست که هر یک از خدایان قدرتی از قدرت‌های خود را در آن قرار داده و آن را در معبد پاندورا قرار داده‌اند.

معبد پاندورا در دشت ارواح گمشده و توسط زئوس به پشت پدرش کرونوس زنجیر شده بود. آتنا به او گفت که فقط معجزه آتن که یک زن است می‌تواند درب دشت ارواح گمشده را باز کند. او به معبد معجزه رفت و معجزه آتن را نجات داد و او درب صحرای ارواح گمشده را برای کریتوس باز کرد در معبد معجزه پیرمردی را دید که مشغول کندن قبری بود. کریتوس به آنجا رفت. آتنا به او گفت که برای ورود به عمیق‌ترین جاهای صحرا از موانعی بگذرد و اولین آنها از بین بردن سایرن‌ها است. کریتوس به راهش در دشت ادامه داد تا به صوری رسید. بر آن دمید و کرونوس به سمت او آمد. کرونوس به حدی بزرگ بود که کریتوس به زحمت نصف یکی از دندان‌های او می‌شد. ۳ روز طول کشید تا کریتوس به معبد رسید. حالا باید به بالاترین مکان معبد می‌رفت. وقتی جلوی دروازه معبد رسید نگهبان دروازه را دید او به کریتوس گفت که تا بحال هیچ‌کس زنده از آنجا برنگشته است. نگهبان دروازه را برای او باز کرد و کریتوس وارد شد. لوحی را مشاهده کرد که نام معمار خدایان و سازنده معبد را نوشته بود. پاتروس وردس سوم. بالاخره کریتوس بعد از پشت سرگذاشتن موانع و معماهای معبد به جعبه پاندورا دست یافت. جعبه‌ای که سه قدرت از سه خدای اصلی یونان را در خود داشت. زئوس، پوزیدون و هادس. کریتوس بعد از ۱۰۰۰ سال رنگ خورشید را بر جعبه پاندورا تاباند؛ ولی آرس که متوجه قضیه شد چوبی را از آتن به سمت او پرتاب کرد و دست کریتوس را از جعبه کوتاه کرد. کریتوس به دنیای مردگان رفت. در آنجا ناخدای کشتی که هیدرا به آن حمله کرده بود جان او را نجات داد. خود کریتوس باعث مرگ او شده بود ولی اینبار توسط او نجات یافت و برای بار دوم ناخدا را به اعماق دنیای زیر زمین فرستاد. کریتوس با خوش‌شناسی تمام نجات یافته بود. او به بالاترین مکان دنیای زیر زمین رفت. طنابی از بالا به پایین افتاد و کریتوس از آن بالا رفت. او از همان قبری که پیرمرد در معبد معجزه می‌کند بیرون آمد.

خدای خدایان زئوس به شکل پیرمردی جان او را نجات داده بود . او به داخل شهر رفت و آرس را دید. آرس جعبه را در دست داشت و رو به زئوس می‌گفت: “می‌بینی پدر. تو خواستی آتن رو نجات بدی ولی حال هم آتن در چنگ من است و هم جعبه پاندورا…” کریتوس با صاعقه زئوس جعبه را از دست او جدا کرد و بعد از گذشت هزار سال برای اولین بار قدرت خدایان نمایان شد. کریتوس صاحب این قدرت شد و به حدی بزرگ شد که به اندازه آرس رسید. انسانی با قدرت خدایی. جنگ آخر آغاز شد و کریتوس در راند اول! توانست آریس را شکست دهد ولی شمشیرها افسونی شده بود که نمی‌توانست آریس را نابود کند. آرس کریتوس را به عالم توهم برد تا با نشان دادن کشته شدن دختر و همسر به دست خودش او را عذاب دهد. چندین موجود به شکل کریتوس به دختر و همسرش حمله کردند ولی کریتوس جانانه در مقابل آن‌ها ایستاد و خانواده‌اش را نجات داد. او رو به آرس کرد و گفت من خانواده‌ام را نجات دادم ولی آرس شمشیرها را از او گرفت و دختر و فرزندش را کشت. کریتوس به عالم واقعیت برگشت بدون شمشیرهای دگرگونی. این یعنی اینکه آرس اشتباه بزرگی کرده بود و به دست خودش زنجیرهای اسارت را از دست کریتوس باز کرده بود؛ و بعد خدایان آخرین هدیه خود را به کریتوس اهدا کردند، یعنی شمشیر خدایان. کریتوس با تمام وجود شمشیر را در سینه آرس فروکرد و خدای جنگ نابود شد. بعد از آن واقعه کریتوس نزد آتنا آمد و از او خواهش کرد این عذاب را از وجود او پاک کند ولی آتنا به او گفت نه انسان نه خدا هیچ‌کس نمی‌تواند خاطره اعمال را از ذهن او پاک کند. کریتوس به بالاترین صخره کوه المپ رفت و خود را از آن به پایین پرتاب کرد تا خود را بکشد؛ ولی خدایان او را بالا آوردند و آتنا به او گفت یک تخت در عرش المپ خالی است، و آن چیزی نیست جز تاج و تخت خدای جنگ. آتنا شمشیر Blade of Athena را به او داد و او را به عنوان خدای جنگ معرفی کرد.

کریتوس علاوه بر حضور در مجموعه بازی‌های خدای جنگ، در ۵ بازی دیگر هم به عنوان شخصیت قابل کنترل حضور داشته‌است. از جمله این بازی‌ها می‌توان به بزرگ سیاره کوچک، ضربه‌های داغ گلف: خارج از مرزها، سول کالیبر: سرنوشت شکسته، مادنیشن ریسرز و نسخه‌های پلی استیشن ۳ و پلی‌استیشن ویتا بازی مورتال کامبت در سال ۲۰۱۱ اشاره کرد.

تمام بازی های خدای جنگ با دوبله ی فارسی ادامه


شروع از

ابعاد ویدیو

640×360
560×315
320×180
ابعاد دلخواه
واکنش گرا (Responsive)

عرض:
ارتفاع:

داستان کامل بازی خدای جنگ 1


شروع از


نظرات

تمام بازی های خدای جنگ با دوبله ی فارسی ادامه


شروع از

ابعاد ویدیو

640×360
560×315
320×180
ابعاد دلخواه
واکنش گرا (Responsive)

عرض:
ارتفاع:

داستان کامل بازی خدای جنگ 1


شروع از


نظرات

داستان کامل بازی خدای جنگ 1
داستان کامل بازی خدای جنگ 1
0

دوره مقدماتی php

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *