داستان واقعی ترسناک سیندرلا

دوره مقدماتی php
داستان واقعی ترسناک سیندرلا
داستان واقعی ترسناک سیندرلا

داستان واقعی انیمیشن سفیدبرفی و هفت کوتوله با آن چیزی که ما امروزه می دانیم فرق می کند

داستان کلاسیک سفیدبرفی اگرچه مربوط به گذشته است، اما داستانی افسانه ای از پیروزی خوب بر شیطان است. داستان شیرینی در مورد دختر جوان زیبای بی گناهی که توسط نامادری خودخواه، بدجنس و حسودش تبعید می شود، اما این دختر زیبارو به کمک هفت کوتوله دوست داشتنی درنهایت عشق ابدی  و واقعی خود را پیدا می کند.والت دیزنی سال 1937  این داستان افسانه ای را تبدیل به انمیشن بلند موزیکال کرد. انیمیشنی به نام سفیدبرفی و هفت کوتوله که امروز نیز هنوز جزو ده فیلم برتر تمام دوران هاست که مورد علاقه چندین نسل از بچه ها بوده است.

داستان سفیدبرفی

اما داستان افسانه ای وقتی تبدیل به انیمیشن آمریکایی شده به جزئیات اصلی ترسناک آن نپرداخته است.  سفید برفی مشهور دیزنی نسخه پاستوریزه شده داستان افسانه ای برادران آلمانی گریم Grimm است که ترسناک تر از نسخه دیزنی است.جیکوب و ویلهلم گریم قطعا با داستان سفید برفی یا سیندرلا، راپونزل یا هر پرنسس داستانی دیگری که به اسم هایشان وابسته اند (و حالا با اسم های کارتون های دیزنی) متفاوت عمل می کنند.برادران گریم محققین و کاوشگران و نویسنده های آلمانی بودند، آنها افسانه های اجدادی که بخشی از فرهنگی غنی شفاهی بودند را جمع آوری می کردند تا بتوانند آنها را نسل به نسل به مادران منتقل کنند. این دو برادر مجموعه خود به نام داستان های مادران خانه دار و پرستاران را سال 1912 منتشر کردند.

هفت کوتوله سفیدبرفی خوابیده را پیدا کرده اند

داستان واقعی ترسناک سیندرلا

این داستان های برخلاف اسمشان برای بچه ها نوشته نشده بود. متن کتاب حاوی، خشونت، غریزه، سکس و اکثرا واژه هایی در مور  خشونت و مرگ اورده شده بود. برای مثال در داستان سیندرلا خواهران ناتنی سیندرلا انگشتان و پاشنه پای خود را می برند تا بتوانند کفش شیشه ای سیندرلا را بپوشند.داستان اصلی با نام «سفیدبرفی کوچک»، داستان ملکه شیطانی است که از شکارچی می خواهد سفید برفی را به جنگل کشانده و بکشد، همانطوری که در فیلم اتفاق افتاد. (هفت کوتوله در داستان اصلی برخلاف کارتون که 14 سال دارند، بچه های کوچک 7 ساله اند. و ظاهرا سن هیچ کدامشان به ازدواج نرسیده است.)در نسخه داستانی برادران گریم، ملکه از مرد شکارچی می خواهد اجزای بدن سفید برفی مثل جگر و شش هایش را برای او بیاورد تا مطمئن شود مرده.مرد شکارچی به جنگل رفته و به جای سفید برفی یک گراز را کشته و شش ها و جگرش را نزد ملکه می برد، ملکه هم بدون معطلی آنها را می خورد!

دوره مقدماتی php

ملکه سفید برفی را ملاقات می کند

برادران گریم در کتابشان می نویسند: ملکه با خیال اینکه جگر و شش ها متعلق به سفید برفی است آنها را نمک زده درون آب روی آتش می پزد و بعد می خورد!در داستان برادران گریم، ملکه سه بار سفید برفی را گول می زند. دفعه اول او سفید برفی را مجبور می کند که یک کرست یا شکم بند زنانه خیلی تنگ را امتحان کند و سفید برفی بیهوش می شود. (هفت کوتوله با بریدن بندهای لباس او را نجات می دهند).دفعه دوم ملکه یک شانه سمی به سفید برفی می فروشد، دوباره همینکه سفید برفی آنرا داخل موهایش می برد بیهوش شده و باز هفت کوتوله نجاتش می دهند. دفعه سوم ملکه با یک سیب سمی همان طوری که در انیمیشن دیدیم سفیدبرفی را مسموم می کند.هم در کتاب و هم در انیمیشن سفید برفی ضعیف که تصور می شود مرده درون یک تابوت شیشه ای قرار می گیرد. در داستان برادران گریم وقتیکه شاهزارده از راه می رسد بدون اینکه قبلا هرگز سفید برفی را ملاقات کرده باشد اصرار می کند که او را از تابوتش بیرون بیاورد. هفت کوتوله بی درنگ قبول می کنند، اما وقتی می خواهند تابوت را از خانه بیرون بیاورند یکی از آنها پایش لیز خورده و با تابوت برخورد می کند، با این ضربه سیب از گلوی سفید برفی بیرون افتاده و فورا بهوش می آید. بدون اینکه تاثیر بوسه شاهزاده در کار باشد!در فیلم و در داستان قدیمی، سفید برفی و شاهزاده عاشق هم شده و ازدواج می کنند (باوجود اینکه سفید برفی در داستان افسانه ای تنها 7 سال داشت). در فیلم هفت کوتوله ملکه را به جنگل می کشانند، در انجا او روی یک صخره می افتد و می میرد.

هفت کوتوله به سفید برفی هشدار می دهند

در داستان کتاب ملکه در جشن ازدواج سفید برفی و شاهزاده شرکت می کند و در انجا تنبیه رقص رابرای او در نظر می گیرند، ملکه مجبور می شود آنقدر برقصد تا بمیرد.. (شاید این تکه آخر در نسخه قرم نوزدهمی رمان نویس زن Bruno Mars نوشته شده باشد)و اما در نسخه برادران گریم مرگ ملکه بدین شکل است: آنها یک جفت کفش آهنی را درون ذغال سنگ گذاشتند. و بعد با انبر کفش را برداشته و جلوی پای ملکه قرار دادند. او هم مجبور شد پایش را داخل کفش های قرمز داغ بگذارد و آن قدر می رقصد تا بمیرد!

 

بیشتر بدانید : 5 قصه پریان که واقعی بودند!! +عکس

بیشتر بدانید : ۸ مکان دیدنی واقعی که دیزنی از آنها الهام گرفته است!! + عکس

تهیه و ترجمه: گروه فرهنگ و هنر سیمرغseemorgh.com/cultureاختصاصی سیمرغ


نام (اجباری)

آدرس پست الکترونیکی (اجباری است اما نمایش داده نمی‌شود)

تصویر امنیتی جدید

All Rights Reserved – © 2019 | باز نشر مطالب پورتال سیمرغ تنها با ذکر نام و آدرس seemorgh.com مجاز می باشد.


داستان اصلی و واقعی و ترسناک سیندرلا

 

استان اصلی سیندرلا :در داستانِ اصلی سیندرلا، خواهرهای ناتنی و زشتِ او برای اینکه کفشِ بلورین به اندازهٔ پایشان شود، قسمتی از پاهایشان را می بُرند تا در کفش جا بشود! یکی از آنها انگشتانِ پایش را قطع می کند و دیگری قسمتی از پاشنه پای خود را می بُرد.اما شاهزاده متوجه خونی که از کفش میچکد می شود و جشنِ عروسی(که عروس یکی از خواهرهای ناتنی بوده) به هم می خورد !صاحبِ حقیقی کفش بلورین-سیندرلا-در روز عروسی خود کینه و نفرتی را که از خواهرهای بدجنس و رذلش -بابت بدرفتاریهایشان با او-داشته را فراموش نمی کند..پرنده های کوچولویی از بهشت فرود می آیند، و چشمهای خواهرها را از حدقه درمی آورند!ٔ

 

داستان واقعی ترسناک سیندرلا

ن

 

Design By : Bia2skin.ir


دریافت کد حرکت متن به دنبال موس

CAFE MUSICAL

WEBIHA

کارتون و انیمیشن سرگرمی است که سن و سال نمی شناسد و همه آن را دوست دارند. افراد چه بزرگ باشند و چه خردسال، به پای کارتون ها می نشینند. گاهی اوقات پدر و مادرها از بچه ها هم پی گیرتر هستند و انیمیشن ها را دنبال می کنند. به همین دلیل، کمپانی های بزرگ و مطرح دنیا همواره تلاش کرده اند کارتون هایی جذاب و زیبا بسازند.

در این زمینه شرکت های مطرح زیادی وجود دارند، اما به جرات می توان گفت که شاخص ترین آن ها والت دیزنی است. این کمپانی تاکنون کارتون های بسیار زیادی ساخته و خاطرات دوران کودکی ما را رقم زده است. از جمله شاخص ترین کارهای آن می توان به «سیندرلا»، «سفید برفی»، «زیبای خفته» و «دیو و دلبر» اشاره نمود.

اما هر آن چه ما در این انیمیشن ها دیده ایم، واقعیت ندارد و داستان به گونه ای متفاوت روایت شده است. برخی از کارتون ها دارای ماجرایی عجیب و گاها توام با خشونت هستند؛ به گونه ای که هرگز تصورش را نمی کنید. تصاویر و توضیحات زیر، این موضوع را برای شما روشن می سازد. تا پایان مطلب همراه ما باشید.

ادامه در صفحه بعد:

داستان واقعی ترسناک سیندرلا

 

 

داستان واقعی ترسناک سیندرلا

سیندرلا داستانی مشهور و افسانه ایی که همه ما فیلمشو دیدیم. این داستان توسط “شارل پرو” در سال ۱۶۹۷ نوشته شده. والت دیزنی در سال ۱۹۵۰ این داستان رو تبدیل به انیمیشن کرد

داستان نسخه انمیشین:

دختری زیبا و جوان که به همراه نامادری و دو خواهرش آناستازیا و گرزیلا توی خونه پدر خودش به عنوان یه خدمتکار زندگی میکرد. حاکم شهر تصمیم میگیره به خاطر پسرش یه جشنی رو برگزار کنه و از همه دختر های زیبایه شهر میخواد که شب به مراسم برن. خواهرای سیندرلا بهش حسودی میکنن و لباس هاشو پاره میکنن تا از مراسم عقب بمونه. سیندرلا در اوج ناامیدی خودش بود تا اینکه یه فرشته رو دید اون بهش گفت که کمک میکنه تا لباسش حاضر شه و به جشن بره. جادو کرد و یه لباس زیبا تنش کرد و اون رو به مراسم برد و بهش گفت که ساعت ۱۲ همه چیز به حالت نرمال بر میگرده و باید تا قبل از این ساعت برگرده. پسر حاکم شهر از سیندرلا خوشش اومد. اما وقتی که داشتن با هم حرف میزدن صدای ساعت رو شنید و در حال دویدن بود که یکی از کفشاش از پاش در اومد. پسر حاکم شهر دستور داد که تمام دخترایی که توی اون مراسم بودن کفش رو امتحان کنن تا سیندرلا پیدا شه. در آخر سیندرلا کفش رو میپوشه و به قصر میره و با شاهزاده به خوبی و خوشی زندگی میکنه.

داستان نسخه اصلی:

فقط تعداد کمی از صحنه های داستان تغییر میکنه.‌ ‌‌توی داستان اصلی هیچ فرشته ایی وجود نداره که لباس سیندرلا رو براش درست کنه سیندرلا میرفته لباس هارو از درختی که بالای سر قبر مادرش بوده بر میداشته. به دستور مادر ناتنی سیندرلا یکی از خواهر های ناتنی سیندرلا باید انگشت های پاهاشو قطع میکرده. اما انگشتاتش خونریزی میکنن و شاهزاده توسط پرنده ها میفهمه که اون شب سیندرلا پیشش بوده و در آخر سیندرلا کفش رو میپوشه. و به قلعه شاهزاده میره و عروسی میگیرن. توی عروسی پرنده ها که دوست سیندرلا بودن جفت چشم های خواهرشو در میارن و اونا کور میشن. داستان پایان خوش داره و سیندرلا و شاهزاده برای همیشه با هم زندگی میکنن.

حمیدرضا (برنامه نویس – مدیر سایت – طراح اپلیکیشن – گرافیست مجله) تیم در جستجوی هیولا. برای ارتباط با من با آیدی های زیر در ارتباط باشید تلگرام: HiddenT | اینستاگرام: HiddenT_HRV

چرا داستان اصلی اش رانگذاشتن

داستان سیندرلا شایعس

کافیه تا کتاب اصلی رو خریداری و مطالعه کنید. البته اگر به زبان انگلیسی مسلط هستید.

مرسی.خعلی باحاله.

آخرش یه مقدارهمچی مبهم شد.جالبه ممنونم.

فیلم into the woods مثل این بود به جز آخراش

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

پینوکیو (به ایتالیایی: Pinocchio) یک شخصیت داستانی و شخصیت اصلی ماجراهای پینوکیو از نویسندهٔ ایتالیایی، کارلو کلودی است. پینوکیو در واقع عروسکی چوبی است که…

در واقع احتمال اینکه شخصیت مستر بین یک موجود فضایی باشد هست در ابتدای هر قسمت از سریال مستر بین خیابانی رو میبینیم که نوری…

در کارتون باب اسفنجی، کسی که بیشترین طرفدار رو برای خودش پیدا کرده پاتریکه و حتی از خود باب اسفنجی معروف تره، خب این شخصیت…

راز عدد ۲۴۱۵۴۳۹۰۳ اگر این عدد را در گوگل جستجو کنید با تصاویر عجیبی رو به رو می شوید که شخصی سر خود را در یخچال…

در جستجوی هیولا تنها برای افزایش اطلاعات مردم شریف ایران ساخته شده و تابع قوانین جمهوری اسلامی بوده و همیچگونه تابع نهاد و ارگان های دیگری نبوده و سعی در تبلیغ کار و دین دیگری را نداشته لطفا با دنبال کردن شبکه های اجتماعی ما و معرفی ما در شبکه های اجتماعی خود مارا حمایت کنید

 

کلیه حقوق مادی و معنوی مطالب متعلق به وب سایت در جستجوی هیولا بوده و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع و انتشار غیرمجاز پیگرد قانونی دارد.

خوب شد واقعیشو درست نکردن فیلم ترسناک میشد

دنبال کنید

سریال کلاه قرمزی به کارگردانی ایرج طهماسب از مجموعه های پرطرفدار و یاد…

دنبال کنید

سریال کلاه قرمزی به کارگردانی ایرج طهماسب از مجموعه های پرطرفدار و یاد…

به
نام خدا

شهر رمضان الذی انزل فیه
القرآن

(ماه مبارک رمضان،
ماه دوری از گناهان، ماه بندگی مبارکتان باد.)داستان واقعی ترسناک سیندرلا

با سلام خدمت شما دوست  عزیز

آیا میدانید شما میتوانید با وبلاگ
خود کسب درآمد کنید؟

ما میتوانیم برای شما وبلاگی درست کنیم که
بتوانید با آن کسب درآمد کنید البته میزان درآمد شما  به میزان زمانی که شما برای این کار میگذارید
بستگی دارد و ما به شما راهنمایی هایی میکنیم که بتوانید درآمد بیشتری داشته
باشید.

برای درست کردن این وبلاگ همین حالا اقدام کنید
به آدرس http://borikod.mihanblog.com/ بیایید و بر روی کسب درآمدearn money کلیک کنید.

شما میتوانید با عضویت در
خبرنامه و باشگاه مشتریان از مزایای سایت ما بهره مند شوید.

اگر با تبادل لینک و یا
تبادل لوگو موافق بودید ما را در جریان بگذارید.

لطفا در نظرسنجی سایت ما
شرکت کنید.

اختصاصی «تابناک با تو»؛ بسیاری از داستان های معروف جهان که انیمیشن های محبوبی براساس آنها ساخته شده است با نسخه ی اصلی داستان ها تفاوت های زیادی دارند به خصوص پایان بندی و سرانجام داستان. دلیل این تفاوت وحشیگری و خونریزی در نسخه ی اصلی داستان ها بوده که سازندگان انیمیشن ها را مجبور می کرد تا در پایان داستان ها تغییرات بزرگی به وجود بیاورند از جمله داستان سیندرلا, پینوکیو, سفید برفی و …

سیندرلادر نسخه ی اصلی داستان که توسط برادران گریم نوشته شده است, داستان برخلاف انیمیشن معروفش با ازدواج سیندرلا و شاهزاده و سوار شدن بر کالسکه به پایان نمی رسد و به اصطلاح همه چیز به خوبی و خوشی پایان نمی پزیرد بلکه سیندرلا در شب عروسی اش تصمیم می گیرد تا از خواهران بدجنسش انتقام بگیرد. او پرندگانی را اجیر می کند تا چشمان دو خواهرش را از حدقه بیرون بیاورند و به این ترتیب خواهران سیندرلا کور می شوند و تا پایان عمر در گوشه ای از خانه تک و تنها زندگی می کنند.

داستان واقعی ترسناک سیندرلا

گُلدیلاکس و سه خرسدر نسخه ی اصلی داستان گُلدیلاکس و سه خرس خبری از دختر کوچولوی زیبایی که ناغافل وارد خانه ی خرس ها می شود نیست. داستان اصلی درباره ی پیرزن زشت و بدبویی است که پس از ورود به خانه ی خرس ها توسط آنها به شدت مجازات شده و خورده می شود و زندگی اش پایان می پذیرد. برخی هم می گویند پایان داستان تا این اندازه هم خشن نبوده بلکه سه خرس پیرزن را در برج یک کلیسا برای همیشه زندانی می کنند تا عمرش به سر برسد.

شنل قرمزیدر ورژن اصلی شنل قرمزی شکارچی او و مادربزرگش را از دست گرگ نجات نمی دهد. بلکه گرگ می تواند او و مادربزرگش را بخورد. این پایان بندی تلخ به نوعی ترساندن بچه ها از عواقب صحبت کردن با افراد غریبه بوده است .

سفید برفیدر داستان اصلی, ملکه ی بدجنس نامادری سفیدبرفی نبود بلکه مادر واقعی او بود. مادر سفید برفی که تحمل دیدن زیبایی دخترش را نداشت راه های مختلفی را برای کشتن او امتحان کرد در نهایت سفید برفی که با شاهزاده ازدواج کرده بود برای مادرش دعوتنامه ای فرستاد و از او انتقام گرفت. او مادرش را مجبور کرد تا کفشهای آهنین داغی بپوشد و تا سر حد مرگ برقصد.

پینوکیودر واقع پینوکیو در داستان اصلی یک پسر به شدت بی ادب و شرور است که حتی پدر ژپتو را کتک می زند, و پدر ژپتو به خاطر او به زندان می افتد. پینوکیو جیرجیرک صد ساله ی خانه ی ژپتو را می کشد و سرانجام او را به دلیل رفتارهایش از درختی آویزان کرده و دار می زنند.

پیتر پندر اصل پیتر پن نمایشنامه ای بود که در سال ۱۹۰۴ روی صحنه ی تئاتر رفت و در سال ۱۹۱۱ تبدیل به رمان شد.‌ در نسخه ی اصلی پیتر پن یک قاتل است. او کودکان گمشده را که سنشان بالا می رفت می کشت.

 

داستان سیندرلا را با زبانی کودکانه و لحنی دلنشین و جذاب در این مطلب ارائه می دهیم که مطمئنا مطالعه این داستان خاطره انگیز و زیبا درباره زندگی سیندرلا و شاهزده برای شما نیز جذاب خواهد بود.

داستان سیندرلا یکی از داستان های فوق العاده زیبا و دلنشین است که احتمالا بارها آن را از زبان دیگران شنیده ایم و یا کارتون و برنامه آن را دیده ایم، این بار این داستان زیبا را به رشته تحریر در آورده و ارائه می دهیم که می تواند انتخاب مناسبی برای همه والدین باشد و با خواندن آن برای کودکان، علاوه بر سرگرم نمودن بچه ها، آنها را نیز با این قصه شیرین و دوست داشتنی آشنا نمایید. در ادامه ما را همراهی نموده و در کنار هم به مطالعه داستان سیندرلا بپردازیم.

یکی از داستان های کهن و ماندگار که بر اساس آن برنامه های مختلفی نیز ساخته شده است و طرفداران زیادی دارد، داستان سیندرلا است. این داستان کودکانه بیانگر زندگی دختری مهربان و ساده می باشد که زندگی اش به گونه ایی متفاوت می گذرد و اتفاقات جالبی در این قصه برای سیندرلا می افتد. داستان سیندرلا یکی از قصه های کودکانه جذاب است که علاوه بر کودکان و بچه ها، بزرگتر ها نیز به شنیدن آن علاقه مند هستند. در ادامه این دساتان زیبا را ملاحظه نمایید.

داستان واقعی ترسناک سیندرلا

یکی بود ، یکی نبود، داستان سیندرلا از این قرار است که سالها پیش در کشوری کوچک دختر مهربان و زیبائی به نام سیندرلا با نامادری و دو دخترش زندگی می کرد . مادر او سالها پیش در گذشته بود و پدرش با زن دیگری ازدواج کرده بود ولی پدر هم بزودی از دنیا رفت و دخترک تنها شده بود . دخترک در خانه پدری خودش مانند یک خدمتکار کرد می کرد و دستورات مادر و خواهرهایش را انجام می داد . او بسیار زیباتر از دو خواهرش یعنی آناستازیا و گرزیلا بود، برای همین آنها خیلی به او حسودی می کردند . ولی همه این ناراحتی ها و اذیت ها باعث نشده بود که او ناامید شود .

سیندرلا همیشه با این امید از خواب بیدار می شد که یک روزی او هم خوشبخت خواهد شد . رفتار او با حیوانات خانه اینقدر خوب بود که تمام حیوانات نیز او را دوست داشتند فقط گربه خواهرها بود که مثل صاحبانش بدجنس بود و سیندرلا را اذیت می کرد . یک روز صبح که مثل همیشه سیندرلا مشغول تمیز کردن خانه بود زنگ در به صدا در آمد وقتی در را باز کرد متوجه شد که دعوتنامه ای از طرف حاکم شهر برایشان آمده است.

او نامه را به نا مادریش داد حاکم شهر جشنی به خاطر پسرش برپا کرده و از تمام دختر خانم های زیبا و متشخص دعوت کرده تا در این مهمانی شرکت کنند . خواهران سیندرلا خوشحال شدند در همین موقع سیندرلا از نا مادریش خواست که او را هم به مهمانی ببرند . نا مادریش گفت : “به شرطی می توانی همراه ما بیایی که تمام کارهایت را تمام کنی و بتوانی لباس مناسبی برای مهمانی فراهم کنی تا آنرا بپوشی ” . سیندرلا با خوشحالی به اتاقش رفت و لباس مادرش را از صندوق در آورد تا آنرا درست کند ولی در همان موقع خواهرانش او را صدا کردند تا کارهایشان را انجام دهد . خلاصه تا غروب سیندرلا مشغول آماده کردن لباسهای خواهرانش بود و نتوانست که لباسش را آماده کند موشهای کوچولو که سیندرلا را خیلی دوست داشتند از همان صبح متوجه نقشه نامادری شدند برای همین با کمک پرندگان کوچک لباس سیندرلا را آماده کردند .تا سیندرلا بتواند در مهمانی شرکت کند سیندرلا وقتی خسته به اتاقش برگشت و لباسش را آماده دید خیلی خوشحال شد و آنرا تنش کرد و به کنار کالسکه آمد تا همراه بقیه به مهمانی برود . ولی خواهران سیندرلا که از این اتفاق خیلی ناراحت شدند با بدجنسی بهانه آوردند و لباس سیندرلا را پاره کردند و خودشان تنهایی به مهمانی رفتند.

سیندرلا خیلی ناراحت شد و زد زیر گریه ، با خودش می گفت : دیگه من هیچ شانسی ندارم هر کاری می کنم باز هم موفق نمیشم . در همین موقع صدایی شنید که به او می گفت : چرا عزیزم هنوز یک چیز برای تو باقی مانده است و آن امید تو به زندگی است اگر تو امید نداشتی که من الان اینجا نبودم . سیندرلا سرش را بلند کرد و پری مهربانی را دید که فکر می کرد تنها در قصه شب و داستان های رویایی وجود دارد، سیندرلا از دیدن پری مهربان بسیار خوشحال شد.

پری مهربان به او گفت : ” باید عجله کنیم ما فرصت زیادی نداریم او با عصای جادویی خود به کدو تنبلی که در باغ بود زد و وردی خواند و ناگهان آن کدو تبدیل به کالسکه زیبایی شد و چهار موشی که دوست او بودند تبدیل به چهار اسب زیبا کرد و سگ مهربان خانه را هم بصورت خدمتکار او در آورد . حالا نوبت خود سیندرلا بود . پری چرخی دور او زد و عصایش را به حرکت در آورد . ناگهان سیندرلا خود را در لباسی بسیار زیبا یافت وقتی چشمش به کفشهایش افتاد بیشتر تعجب کرد چون کفشهای او مثل شیشه بود . سیندرلا با خود گفت : ” این مثل یک رویا است ” . پری به او گفت : ” درست است عزیزم این یک رویا است و مانند همه رویاها نمی تواند زیاد طولانی باشد تو تا ساعت 12 شب فرصت داری و بعد از آن همه چیز به حالت اولش بر می گردد .

سیندرلا از پری تشکر کرد و به سمت قصر به راه افتاد . وقتی به قصر رسید همه از دیدن این دختر زیبا شگفت زده شدند . و از هم می پرسیدند که این دختر غریبه کیست ؟ پسر حاکم تا چشمش به سیندرلا افتاد از او خوشش آمد، جلو آمد و از خواست تا با او برقصد . آنها با هم رقصیدن و آواز خواندن . پسر حاکم از سیندرلا خوشش آمد چون متوجه شد که او دختر مهربانی هست . زمان اینقدر زود گذشت که سیندرلا متوجه نشد ، یکدفعه صدای زنگ ساعت برج را شندید و دید ساعت 12 است . نگران شد و به سمت پلکان دوید تا از قصر خارج شود ولی در همین هنگام یک لنگه کفشش از پایش در آمد . سیندرلا با سرعت سوار بر کالسکه از قصر دور شد و وقتی ساعت 12 آخرین زنگ خودش را نواخت همه چیز مثل قبل شد ، ولی سیندرلا خوشحال بود که توانسته بود در این مهمانی شرکت کند .

امیدواریم مطالعه داستان سیندرلا برای شما نیز جذاب و خواندنی بوده باشد و از مطالعه این قصه زیبا در این مطلب لذت برده باشید. از شما دوستان علاقه مند به اینگونه قصه ها دعوت می نماییم با مراجعه به بخش داستان کودک از دیگر داستان های زیبا و خواندنی با موضوعات مختلف دیدن نموده و از مطالعه آنها لذت ببرید.

منبع : آرگا



موهاتو ابریشمی کن !



روغن خراطین و خواص شگفت انگیز آن !



چطور ارزان به آنتالیا سفر کنیم؟


معرفی بهترین رستوران های کوش آداسی مناسب با ذائقه شما


تبلت جدید و خوش قیمت سامسونگ را با 8 درصد تخفیف بخرید



ایده های جذاب برای تزیین تم تولد مردانه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

نام

ایمیل

وب‌سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

داستان واقعی ترسناک سیندرلا
داستان واقعی ترسناک سیندرلا
0

دوره مقدماتی php

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *