داستان های کوتاه عاشقانه به زبان انگلیسی با ت

دوره مقدماتی php
داستان های کوتاه عاشقانه به زبان انگلیسی با ت
داستان های کوتاه عاشقانه به زبان انگلیسی با ت

داستان های کوتاه همیشه برای ما جذاب و آموزنده بوده اند. برخی نیز برای تقویت زبان انگلیسی خود به دنبال خواندن داستان های کوتاه هستند.

در این مطلب از سایت کوکا ما تلاش کرده ایم برخی از بهترین و ساده ترین داستان های کوتاه عاشقانه و رمانتیک را به زبان انگلیسی همراه با معنی فارسی آنها برای شما گرد آوری کنیم.

داستان کوتاه عاشقانه اول

A man bought 12 flowers. 11 real and 1 fake. He said, I will love you until the last flower dies

مردی 12 شاخه گل خرید. 11 تا گل طبیعی و یکی هم گل مصنوعی؛ او گفت : من تا وقتی که آخرین گل بمیره تو را دوست خواهم داشت.

داستان های کوتاه عاشقانه به زبان انگلیسی با ت

دوره مقدماتی php

Girl- thanks for the fun day
دختر : ممنونم بخاطر این روز خوب

Boy – no problem
پسر : خواهش میکنم

Girl- can i ask you a few question
دختر : می تونم چند تا سوال بپرسم؟

Boy- sure
پسر : البته

Girl – and be honest
دختر : و صادق باشی

Girl – have i ever crossed your mind
آیا هیچ وقت به فکرم بودی؟

Boy – no
پسر : نه

Girl – do you like me
دختر : آیا دوستم داری؟

Boy – no
پسر: نه

Girl – do you want me
دختر : آیا من رو میخوای؟

Boy – no
پسر: نه

Girl – would you cry if i left
دختر : اگر من برم گریه میکنی؟

Boy – no
پسر: نه

Girl – would you live for me
دختر : آیا بخاطر من زندگی میکنی؟

Boy – no
پسر: نه

Girl – would you do anything for me
دختر : آیا کاری برای من انجام میدی؟

Boy – no
پسر: نه

Girl – choose me or your life
دختر : یا من رو انتخاب کن یا زندگی رو

Boy – my life
پسر : زندگی رو

The girl ran away in shock depression
دختر گریه کنان دور شد

The boy ran after her and told her….
پسر به دنبالش رفت و بهش گفت

The reason you never crossed my mind because you always on my mind.
دلیل اینکه به ذهنم خطور نمی کنی این هست که همیشه درذهن منی

The reason why i don’t like you because…. I love you.
دلیل اینکه تو رو دوست ندارم اینه که عاشقتم

The reason i don’t want is because…. I need you .
دلیل اینکه تو رو نمی خوام اینه که بهت نیاز دارم

The reason why i wouldn’t cry if left… because I will die if you left .
دلیل اینکه گریه نمیکنم اگر بری اینه که اگر بری می میرم

The reason i wouldn’t live for you is because…. I would die for you .
دلیل اینکه بخاطر تو زندگی نمی کنم اینه که برای تو می میرم

The reason i am not willing to do anything for you is because…. I would do everything for you.
دلیل اینکه کاری برای تو انجام نمی دم اینه که هر کاری می کنم به خاطر توست

The reason i chose my life is because…. You are my life .
دلیل اینکه زندگی رو انتخاب میکنم اینه که تو زندگی منی

******

Once a Girl when having a conversation with her lover, asked
یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، ازش پرسید

Why do you like me..? Why do you love me
چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟

I can’t tell the reason… but I really like you
دلیلشو نمی دونم …اما واقعا”دوست دارم

You can’t even tell me the reason… how can you say you like me
تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان کنی… پس چطور دوستم داری؟

How can you say you love me
چطور میتونی بگی عاشقمی؟

I really don’t know the reason, but I can prove that I love you
من جدا دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت کنم

داستان های کوتاه عاشقانه به زبان انگلیسی با ت

Proof? No! I want you to tell me the reason
ثابت کنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی

Ok ok !!! Em… because you are beautiful
باشه.. باشه!!! میگم… چون تو خوشگلی،

because your voice is sweet
صدات گرم و خواستنیه

because you are caring
همیشه بهم اهمیت میدی

because you are loving
دوست داشتنی هستی

because you are thoughtful
با ملاحظه هستی

because of your smile
بخاطر لبخندت

The Girl felt very satisfied with the lover’s answer
دختر از جواب های اون خیلی راضی و قانع شد

Unfortunately, a few days later, the Lady met with an accident and went in coma
متاسفانه، چند روز بعد، اون دختر تصادف وحشتناکی کرد و به حالت کما رفت

The Guy then placed a letter by her side
پسر نامه ای رو کنارش گذاشت با این مضمون

Darling, Because of your sweet voice that I love you, Now can you talk
عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا که نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟

No! Therefore I cannot love you
نه ! پس دیگه نمی تونم عاشقت بمونم

Because of your care and concern that I like you Now that you cannot show them, therefore I cannot love you
گفتم به خاطر اهمیت دادن ها و مراقبت کردن هات دوست دارم اما حالا که نمیتونی برام اونجوری باشی، پس منم نمیتونم دوست داشته باشم

Because of your smile, because of your movements that I love you
گفتم واسه لبخندات، برای حرکاتت عاشقتم

Now can you smile? Now can you move? No , therefore I cannot love you
اما حالا نه میتونی بخندی نه حرکت کنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم

If love needs a reason, like now, There is no reason for me to love you anymore
اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره

Does love need a reason
عشق دلیل میخواد؟

NO! Therefore
نه!معلومه که نه!!!!

I Still LOVE YOU
پس من هنوز هم عاشقتم

True love never dies for it is lust that fades away
عشق واقعی هیچوقت نمی میره

Love bonds for a lifetime but lust just pushes away
این هوس است که کمتر و کمتر میشه و از بین میره

Immature love says: “I love you because I need you”
عشق خام و ناقص میگه:”من دوست دارم چون بهت نیاز دارم

Mature love says “I need you because I love you”
“ولی عشق کامل و پخته میگه:”بهت نیاز دارم چون دوست دارم

“Fate Determines Who Comes Into Our Lives, But Heart Determines Who Stays”
سرنوشت تعیین میکنه که چه شخصی تو زندگیت وارد بشه، اما قلب حکم می کنه که چه شخصی در قلبت بمونه

There was girl who loved a boy so much she said to the boy, “If I told you that I liked you, would you take it as a joke

دختری بود پسری را خیلی دوست داشت، او به پسر گفت : اگر من بهت بگم ازت خوشم میاد تو فکر میکنی شوخی کردم؟

The boy said, “Yes I would
پسر گفت : بله همین طوره

She asked, Why
دختر پرسید چرا؟

The boy replied, “Because I know you don’t like me, I know you love me!
پسر پاسخ داد : چون که من میدونم تو از من خوشت نمیاد، تو عاشق منی !

Boy: I would like you to do something important for me
پسر :
ممنون ات میشم اگر یک کار مهم برای من انجام بدی

Girl: Yes
چی؟

Boy: When you get home today, thank your mom for me
وقتی امروز رفتی منزل، از طرف من از مامان ات تشکر کن

Girl: Sure, but why
حتما اما چرا؟

Boy: Thank her because she gave birth to an angel who was put into my life and one day whom I hope will become my wife
پسر : تشکر بابت به دنیا آوردن یک فرشته که وارد زندگی من شد و امیدوارم روزی همسر من بشه

فال حافظ

سلامت و پزشکی
سبک زندگی
گیاهخواری
اطلاعات دارویی
خواص ها
مد و فشن

سرگرمی
چهره ها
عکس های جالب و دیدنی
اشعار زیبا
آهنگ
ویدیو کلیپ
آهنگ تولدت مبارک

کپی برداری ممنوع !

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب کوکا به هر نحو غیر مجاز می باشد.
هر گونه کپی برداری از محتوای سایت کوکا پیگرد قانونی دارد.
استفاده از مطالب سایت کوکا در سایت های خبر خوان و دارای آی فریم نیز اکیدا ممنوع است.

مطالب بخش سلامت و پزشکی سایت کوکا فقط جنبه اطلاع رسانی و آموزشی دارند. این مطالب توصیه پزشکی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان کرد.

زندگی آگاهانه، لحظاتی شاد و آرام

ما در پست های قبل با برخی از داستان های اخلاقی مانند مورچه و ملخ، خورشید و باد شمالی، کلاغ و کوزه را خواندیم. امروز داستان انگلیسی شیر عاشق ، را که یک داستان اخلاقی است میخوانیم، این داستان درباره‌ی شیری است که عاشق دختری میشود و برای او هرکاری میکند اما در نهایت اقتدارش را از دست می دهد. داستان انگلیسی شیر عاشق یکی دیگر از داستان‌های معروف نویسنده‌ی یونانی ازوپ است.

این داستان به‌صورت کلمه کلمه معنی نشده است پس برای یادگیری به کلمات آخر دقت کنید.

The Lion In Love

داستان های کوتاه عاشقانه به زبان انگلیسی با ت

One day, he sees a very beautiful maiden. Immediately, he falls in love with her. He goes straight to the girl who is standing with her pets and said, “I really like you! Will you marry me?” The girl is scared of the lion and she runs for her life.

The lion thinks that the girl is too shy. So, he goes to see the girl’s father. Her father is a woodcutter. “I want to marry your daughter,” he says to the woodcutter.

The woodcutter says, “No, my daughter is afraid of you!”

 “I will not eat her. I love her!” says the lion.

“But you have big teeth,” says the woodcutter and closes the door

The lion has no choice and he goes away. The lion is very sad but suddenly, an idea strikes in the lion’s mind. The lion comes back the next day. Surprisingly, he has no teeth. He says, “See, I have no teeth. Can I marry your daughter now?” The Woodcutter thinks for a while and says, “No, you have sharp nails.”

Again, the lion becomes sad and goes away. The next day, the lion comes back again. Now, he has no teeth and no claws. “Can I marry your daughter now?” he asks. Now, the woodcutter is not afraid of the lion. The woodcutter chases away the lion until he drives him away into the forest.

شیر عاشق

روزی روزگاری، شیری دوشیزه زیبایی را دید، ناگهان عاشق دوشیزه شد. او به نزدیکی دوشیزه که داشت با حیوان ها خانگی اش بازی میکرد رفت و گفت:” من دوستتون دارم، آیا میشود با من ازدواج کنی؟”، امال دختر بمحض اینکه چشمش به شیر افتاد، خیلی ترسید و فرار کرد.

شیر فکر کرد که دختر خیلی خجالتی است بنابراین تصمیم گرفت که دختر رو از پدرش خواستگاری کند. پدر دختر هیزم شکن بود، او رفت پیش پدر و گفت:” من میخوام با دخترت ازدواج کنم؟”

پدر خیلی سریع جواب داد:” نه دخترم از تو میترسد”،

شیر گفت:” اما من اورو دوست دارم نمیخورمش”

پدر گفت:” اما تو دندان های تیز و بزرگی داری” پدر بعد از گفتن این حرف در رو بست.

شیر انتخاب دیگری نداشت پس رفت. شیر خیلی ناراحت بود از این رفتار، که یکهو فکری بسرش زد. روز بعد شیر دوباره پیش پدر رفت، با توجه به این که دیگه دندانی تو دهانش نبود، او به در گفت:” نگاه کن، من دیگه دندونی ندارم، میتونم حالا با دخترت ازدواج کنم؟”

پدر ثانیه ای فکر کرد و جواب داد:” نه، یک نگاه به ناخن و پنجه های تیزت کن، نه نمیشه.”

دوباره، شیر ناراحت و غمگین شد، روز بعد باز هم برگشت، شیر بنده خدا دیگه نه دندانی داشت نه پنجه ای، او باز هم از پدر پرسید:” حالا چی، حالا میتونم با دخترت ازدواج کنم؟”. اما این دفعه فرق میکرد، اینبار پدر زرنگ هیزم شکن دیگه از شیر نمیترسید برای همین علاوه بر اینکه گفت نه دنبال شیر کرد و او رو از جنگل بیرون انداخت.

 

برای شنیدن تلفظ صحیح متن انگلیسی داستان انگلیسی شیر عاشق فایل زیر را دانلود کنید

دانلود فایل PDF همراه با صوت

دانلود فایل صوتی

(برای شنیدن صوت داستان،فایل پی دی اف رابازکنیدوبرروی علامت بلندگودوبارکلیک کنیدتاهمراه بامتن صدای آن را نیز داشته باشید.)

به امید فردایی روشن.

مسير موفقيت با محل هاى توقف کننده وسوسه انگيز بسيارى نقطه گذارى شده، متوقف نشو | تلاش، انگیزه و هدف گذاری می تواند انسان را به هر نقطه ای برساند،
به امید فردایی روشن ?

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

سایت ویکی ووک را چگونه ارزیابی میکنید؟

داستان های کوتاه عاشقانه به زبان انگلیسی با ت

میوه جالبی باید باشه . دوستانی هم (…)

اره منم همین فکر رو

ممنون از شما که وقتتون رو به سایت (…)

بابت این داستان خیلی ممنون…برای (…)

من پنجاه و دوتاشو خوردم هیچیم (…)

ویژگی های اصلی زبانشناس به شرح زیر است:

 یادگیری زبان انگلیسی با بهترین منابع و داستان های آموزشی
 افزایش سریع دایره‌ی لغات انگلیسی با روشی ابتکاری
 یادگیری مکالمه زبان انگلیسی و گرامر با استراتژی‌های کارآمد (تکنیک سایه و پنج استراتژی دیگر)
 مناسب برای تمام سطوح، به همراه ترجمه‌ی فارسی مطالب برای مبتدی‌ها
برای مشاهده‌ی آنلاین مطالب آموزش، به قسمت داستان‌ کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه بفرمایید.
برای مشاهده‌‌ی کامل ویژگی های نرم افزار زبانشناس به بخش نرم افزار آموزش زبان انگلیسی اندروید زبانشناس مراجعه کنید.
برای ورود به صفحه‌ی اصلی وبسایت زبانشناس، روی دکمه‌ی زیر کلیک کنید:

A cowboy rode into town and stopped at a saloon for a drink. Unfortunately, the locals always had a habit of picking on strangers. When he finished his drink, he found his horse had been stolenHe went back into the bar, handily flipped his gun into the air, caught it above his head without even looking and fired a shot into the ceiling. “Which one of you sidewinders stole my horse?!?!? ” he yelled with surprising forcefulness. No one answered. “Alright, I’m gonna have another beer, and if my horse ain’t back outside by the time I finish, I’m gonna do what I done in Texas! And I don’t like to have to do what I done in Texas! “. Some of the locals shifted restlessly. The man, true to his word, had another beer, walked outside, and his horse had been returned to the post. He saddled up and started to ride out of town. The bartender wandered out of the bar and asked, “Say partner, before you go… what happened in Texas?” The cowboy turned back and said, “I had to walk home

گاوچرانی وارد شهر شد و برای نوشیدن چیزی ، کنار یک مهمان‌خانه ایستاد . بدبختانه ، کسانی که در آن شهر زندگی می‌کردند عادت بدی داشتند که سر به سر غریبه‌ها می‌گذاشتند . وقتی او ( گاوچران ) نوشیدنی‌اش را تمام کرد ، متوجه شد که اسبش دزدیده شده استاو به کافه برگشت ، و ماهرانه اسلحه‌ اش را در آورد و سمت بالا گرفت و بالای سرش گرفت بدون هیچ نگاهی به سقف یه گلوله شلیک کرد . او با تعجب و خیلی مقتدرانه فریاد زد : « کدام یک از شما آدم‌های بد اسب منو دزدیده؟!؟! » کسی پاسخی نداد . « بسیار خوب ، من یک آب جو دیگه میخورم ، و تا وقتی آن را تمام می‌کنم اسبم برنگردد ، کاری را که در تگزاس انجام دادم انجام می‌دهم ! و دوست ندارم آن کاری رو که در تگزاس انجام دادم رو انجام بدم! » بعضی از افراد خودشون جمع و جور کردن . آن مرد ، بر طبق حرفش ، آب جو دیگری نوشید، بیرون رفت ، و اسبش به سرجایش برگشته بود . اسبش رو زین کرد و به سمت خارج از شهر رفت . کافه چی به آرامی از کافه بیرون آمد و پرسید : هی رفیق قبل از اینکه بری بگو ، در تگزاس چه اتفاقی افتاد ؟ گاوچران برگشت و گفت : مجبور شدم پیاده برم خونه

داستان های کوتاه عاشقانه به زبان انگلیسی با ت

The wife thinks this sounds a bit fishy but being the good wife she is, did exactly what her husband asked

The following Weekend he came home a little tired but otherwise looking good. The wife welcomed him home and asked if he caught many fish

He said, “Yes! Lots of Salmon, some Bluegill, and a few Swordfish. But why didn’t you pack my new blue silk pajamas like I asked you to do”? You’ll love the answer… The wife replied, “I did. They’re in your fishing box”

مردی باهمسرش در خانه تماس گرفت و گفت : “عزیزم ازمن خواسته شده که با رئیس و چند تا از دوستانش برای ماهیگیری به کانادابرویم ” ما به مدت یک هفته آنجا خواهیم بود .این فرصت خوبی است تا ارتقا شغلی که منتظرش بودم بگیرم بنابراین لطفا لباس های کافی برای یک هفته برایم بردار و وسایل ماهیگیری مرا هم آماده کن  ما از اداره حرکت خواهیم کرد و من سر راه وسایلم را از خانه برخواهم داشت راستی اون لباس های راحتی ابریشمی آبی رنگم را هم بردار زن با خودش فکر کرد که این مساله یک کمی غیرطبیعی است اما بخاطر این که نشان دهد همسر خوبی است دقیقا کارهایی را که همسرش خواسته بود انجام داد .. .

یک کمی خسته به نظر می رسید اما ظاهرش خوب ومرتب بود ، هفته بعد مرد به خانه آمد همسرش به او خوش آمد گفت و از او پرسید که آیا او ماهی گرفته است یا نه ؟

مرد گفت  :” بله تعداد زیادی ماهی قزل آلا، چند تایی ماهی فلس آبی و چند تا هم اره ماهی گرفتیم . اما چرا اون لباس راحتی هایی که گفته بودم برایم نگذاشتی ؟ ” جواب زن خیلی جالب بود … زن جواب داد : لباس های راحتی رو توی جعبه وسایل ماهیگیریت گذاشته بودم .

The boy asked, “What is this, Father?” The father (never having seen an elevator) responded, “Son, I have never seen anything like this in my life, I don’t know what it is

While the boy and his father were watching with amazement, a fat, ugly old lady moved up to the moving walls and pressed a button. The walls opened, and the lady walked between them into a small room

The walls closed, and the boy and his father watched the small numbers above the walls light up sequentially

They continued to watch until it reached the last number, and then the numbers began to light in the reverse order

Finally the walls opened up again and a gorgeous 24-year-old blond stepped out

The father, not taking his eyes off the young woman, said quietly to his son, “Go get your mother

پسر می پرسه این چیه ؟ پدر که هرگزچنین چیزی ( آسانسور ) را ندیده بود جواب داد : پسر من هرگز چنین چیزی تو زندگی ام ندیده ام نمی دونم چیه .در حالی که داشتند با شگفتی تماشا می کردند خانم چاق و زشتی به طرف در متحرک حرکت کرد و کلیدی را زد در باز شد زن رفت بین دیوارها توی اتاق کوچیک در بسته شد .

پسر وپدر دیدند که شماره های کوچکی بالای لامپ هابه ترتیب روشن میشدند آنها نگاشون رو شماره ها بود تا به آخرین شماره رسید بعد شماره ها بالعکس رو به پایین روشن شدند سرانجام در باز شد و یه دختر ۲۴ ساله خوشگل بور از اون اومد بیرون .

پدر در حالیکه چشاشو از دختربرنمی داشت آهسته به پسرش گفت : برو مادرت را بیار.

ارسال شده توسط رضا در تاریخ اردیبهشت ۸, ۱۳۹۶ در داستان و ضرب المثل, کمک آموزشی | ۲۵ دیدگاه

برای یادگیری آسان زبان انگلیسی می توانید از تکنیک‌های کاربردی وبسایت زبانشناس استفاده کنید:

 


نویسنده: رضا

A distant tour begins with one step…
سفري به طول هزارفرسنگ با يك گام آغاز مي شود…

اردیبهشت ۱۳, ۱۳۹۷

سلام، خیلی ممنون جالب بود.

مهر ۲۰, ۱۳۹۷

Its very good
But i don’tundrestsnd
The persian story

آذر ۲۵, ۱۳۹۷

The parsian story its the translation of the English story

دی ۱۸, ۱۳۹۷

ممنون بابت مطلب خوبتون

فروردین ۲۵, ۱۳۹۸

اهم

اردیبهشت ۲۵, ۱۳۹۷

داستان های کوتاه عاشقانه به زبان انگلیسی با ت

عالی بود تشکر.مخصوصا داستان اسانسور?

تیر ۷, ۱۳۹۷

عالی بود.

مرداد ۲۴, ۱۳۹۷

خوب بود ولی خیلی سخت بود

مرداد ۲۶, ۱۳۹۷

NOT BAD

شهریور ۱۷, ۱۳۹۷

خیلی سخته خوو یکم اسون تر بفرستییددددددد:|

شهریور ۲۰, ۱۳۹۷

خوب بود ولی به درد کار من نخورد

شهریور ۲۰, ۱۳۹۷

خوب بود ولی بهتر هم میتونست باشه

مهر ۲۳, ۱۳۹۷

داداش کسی داستان با زمان اینده ساده نداره؟؟؟

آبان ۹, ۱۳۹۷

داستان زیبا و جذابی بود خیلی ممنون
لذت بردم
اگه میشه تعداد داستان های این شکلی رو زیاد کنید
بازهم سپاسگزارم

آبان ۲۱, ۱۳۹۷

Thanks they was grate!

اسفند ۲۰, ۱۳۹۷

Sana جان
یه اشکال . باید بگی They were great

آذر ۹, ۱۳۹۷

عالی بود

آذر ۲۳, ۱۳۹۷

it was good
Be successful
?

دی ۱۵, ۱۳۹۷

verry verry gooooooooooood

دی ۲۰, ۱۳۹۷

سلام خسته نباشید خیلی خوب بودند و خیلی به کارم اومد

اسفند ۲۳, ۱۳۹۷

Very very good thay was very easy thanks

اردیبهشت ۱۱, ۱۳۹۸

خوب

اردیبهشت ۱۱, ۱۳۹۸

سلام خسته نباشید بسیار جالب بود البته من اونو توی تلگرام خوانده بودم. خودمم انگلیسی کار میکنم و معنیشو فهمیدم.با اینکه مطلب بامزه و متوسط بود ولی با اینکه توسنتید این رو به انگلیسی ترجمه کنید خوب بود.thanks

تیر ۲, ۱۳۹۸

عالی بود ولی کمی زیباتر بنویسید و کمی هم داستان بهش اضافه کنید??????

تیر ۲, ۱۳۹۸

?Hello, if the story was smaller, it would be very good

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

وب‌سایت

Once a Girl when having a conversation with her lover, asked Why do you like me..? Why do you love me? I can’t tell the reason… but I really like you You can’t even tell me the reason… how can you say you like me? How can you say you love me?

I really don’t know the reason, but I can prove that I love U Proof ? No! I want you to tell me the reason Ok..ok!!! Erm… because you are beautiful, because your voice is sweet, because you are caring, because you are loving, because you are thoughtful, because of your smile,

The Girl felt very satisfied with the lover’s answer Unfortunately, a few days later, the Lady met with an accident and went in coma The Guy then placed a letter by her side Darling, Because of your sweet voice that I love you, Now can you talk? No! Therefore I cannot love you Because of your care and concern that I like you Now that you cannot show them, therefore I cannot love you Because of your smile, because of your movements that I love you Now can you smile? Now can you move? No , therefore I cannot love you

If love needs a reason, like now, There is no reason for me to love you anymore Does love need a reason? NO! Therefore!! I Still LOVE YOU… True love never dies for it is lust that fades away Love bonds for a lifetime but lust just pushes away

Immature love says: “I love you because I need you” Mature love says “I need you because I love you” “Fate Determines Who Comes Into Our Lives, But Heart Determines Who Stays”

داستان های کوتاه عاشقانه به زبان انگلیسی با ت

ترجمه:

یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، ازش پرسید چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟ دلیلشو نمیدونم …اما واقعا”‌دوست دارم تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان کنی… پس چطور دوستم داری؟ چطور میتونی بگی عاشقمی؟

من جدا”دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت کنم ثابت کنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی باشه.. باشه!!! میگم… چون تو خوشگلی، صدات گرم و خواستنیه، همیشه بهم اهمیت میدی، دوست داشتنی هستی، با ملاحظه هستی، بخاطر لبخندت،

دختر از جوابهای اون خیلی راضی و قانع شد متاسفانه، چند روز بعد، اون دختر تصادف وحشتناکی کرد و به حالت کما رفت پسر نامه ای رو کنارش گذاشت با این مضمون عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا که نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟ نه ! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم گفتم بخاطر اهمیت دادن ها و مراقبت کردن هات دوست دارم اما حالا که نمیتونی برام اونجوری باشی، پس منم نمیتونم دوست داشته باشم گفتم واسه لبخندات، برای حرکاتت عاشقتم اما حالا نه میتونی بخندی نه حرکت کنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم

اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره عشق دلیل میخواد؟ نه!معلومه که نه!! پس من هنوز هم عاشقتم عشق واقعی هیچوقت نمی میره این هوس است که کمتر و کمتر میشه و از بین میره

“عشق خام و ناقص میگه:”من دوست دارم چون بهت نیاز دارم “ولی عشق کامل و پخته میگه:”بهت نیاز دارم چون دوست دارم “سرنوشت تعیین میکنه که چه شخصی تو زندگیت وارد بشه، اما قلب حکم می کنه که چه شخصی در قلبت بمونه”

سلام عزیزم معنی ی قسمت اشتباه نوشتی میشه تو حتی نمیتونی دلیلش بگی نه اینکه تو هیچ دلیلی….even=حتی و اینکه معنی این قسمت اصلا ننوشتیLove bonds for a lifetime but lust just pushes away به هر حال خیلی خوب بود ممنون

سلام دوست عزيز
وبلاگ جالبي داري. يه پيشنهاد خوب براي اينکه بتوني از وبلاگت کسب درآمد کني داريم. توضيحات بيشتر تو اين صفحه هست:
http://webgar.com/daramad
نه وقت گيره نه زحمتي داره. سئوالي داشتي يا نياز به راهنمايي داشتي ايميل بزن يا پيغام بذار در خدمتيم.

با سلام به شما دوست عزيز :
از سايت من ديدن کنيد براي شما يک پيشنهاد خوب دارم تبديل و بلاگ شما به سايت دائمي هاستينگ رايگان هديه ما به شما با من در تماس باشين يا هو اي دي
host_iran

هاست,هاست رايگان,هاستينگ,فروش هاست,خريد هاست,سرور مجازي,وي پي اس
—————————————————-
يک سايت جديد براي اپلود فايل ها و عکس ها بدون محدوديت
مي توانيد عضوش بشين و تا يک ترا بايت فضاي رايگان داشته با شيد
تازه در ازاي دانلود هر فايلتون هم و يا معرفي زير گروه که عضو ويزه سايت شوند پول در بيارين و تا روزانه 20 دلار در امد داشته باشين
…. براي دانلود از لينک هاتون لينک مستقيم تو وبلاگتون بزاريد و کلي امکانات ديگه
دوست داشتين حتما به ما سر بزنيد
updap.com

با تشکر[گل]
[گل]

سلام. ميخوام وبلاگتو بترکونم. روزي چند هزارتا بازديددکننده ميخواي؟ بنظرت از اين چند هزار نفر چندتاشون بهت درخواست تبادل لينک ميدن؟ چندتاشون پست ها رو دقيق ميخونن و کامنت ميذارن؟ بايد امتحان کني تا خودت شاهد ترکيدن وبلاگت باشي. ما کارمون ارسال ايميل انبوه به کاربران اينترنتي فعال هستش. ميتونيم از طرف شما دعوتنامه اي براي چند هزار نفر ارسال کنيم تا به وب شما بيان و مطالبتون رو بخونن. يه سر به ما بزن
www.navacmail.ir

سلام. خوبي؟ ميخواي به زبان انگليسي مسلط بشي؟ خيلي راحته. بيا خودت ببين
http://s4you.ir/1/9QXiu

سلام. خوبين؟ طاعاتتون قبول. منم يه وب با موضوع موفقيت دارم. خوشحال ميشم نظر شما هم در مورد مطالبش بدونم 🙂

فروشگاه اينترنتي کتاب فردا با بيش از 100 هزار عنوان کتاب داراي کاملترين مجموعه از کتاب هاي فني و مهندسي ,حقوق,علوم انساني,مديريت,روانشناسي و… ميباشد که اماده ارائه خدمت به شما هموطنان عزيز ميباشد

 بسیار خوش آمدید!از شما دعوت می‌شود که از بخشهای آموزشی و مطالب مفید و نکته‌های ارزشمند بیان شده در سایت انگلیسی مثل آب خوردن دیدن و استفاده فرمایید.

 

 

 

يك داستان كوتاه انگليسي جالب همراه با معني و ترجمه فارسي

داستان های کوتاه عاشقانه به زبان انگلیسی با ت

A young man wished to marry the farmer’s beautiful daughter. He went to the farmer to ask his permission. The farmer looked him over and said, “Son, go stand out in that field. I’m going to release three bulls, one at a time. If you can catch the tail of any one of the three bulls, you can marry my daughter.”مرد جواني در آرزوي ازدواج با دختر زيباروي كشاورزي بود. به نزد كشاورز رفت تا از او اجازه بگيره. كشاورز براندازش كرد و گفت: پسر جان، برو در آن قطعه زمين بايست. من سه گاو نر را يك به يك آزاد ميكنم، اگر توانستي دم یکی  از اين سه گاو را بگيري، مي تواني با دخترم ازدواج كني. . The young man stood in the pasture awaiting the first bull. The barn door opened and out ran the biggest, meanest-looking bull he had ever seen. مرد جوان در مرتع، به انتظار اولين گاو ايستاد. در طويله باز شد و بزرگترين و خشمگين‌ترين گاوي كه تو عمرش ديده بود به بيرون دويد..He decided that one of the next bulls had to be a better choice than this one, so he ran over to the side and let the bull pass through the pasture out the back gate. The barn door opened again.  فكر كرد يكي از گاوهاي بعدي، گزينه ي بهتري باشه، پس به كناري دويد و گذاشت گاو از مرتع بگذره و از در پشتي خارج بشه. دوباره در طويله باز شد. .Unbelievable. He had never seen anything so big and fierce in his life. It stood pawing the ground, grunting, slinging slobber as it eyed him. Whatever the next bull was like, it had to be a better choice than this one. باورنكردني بود! در تمام عمرش چيزي به اين بزرگي و درندگي نديده بود. با سُم به زمين ميكوبيد، خرخر ميكرد و وقتي او رو ديد، آب دهانش جاري شد. گاو بعدي هر چيزي هم كه باشه، بايد از اين بهتر باشه. He ran to the fence and let the bull pass through the pasture, out the back gate. The door opened a third time.به سمتِ حصارها دويد و گذاشت گاو از مرتع عبور كنه و از در پشتي خارج بشه. براي بار سوم در طويله بار شد..A smile came across his face. This was the weakest, scrawniest little bull he had ever seen. This one was his bull. As the bull came running by, he positioned himself just right and jumped at just the exact moment.  لبخند بر لبان مرد جوان ظاهر شد. اين ضعيف ترين، كوچك ترين و لاغرترين گاوي بود كه تو عمرش ديده بود. در جاي مناسب قرار گرفت و درست به موقع بر روي گاو پريد..He grabbed… but the bull had no tail! دستش رو دراز كرد… اما گاو دم نداشت!.. .Life is full of opportunities. Some will be easy to take advantage of, some will be difficult. But once we let them pass (often in hopes of something better), those opportunities may never again be available. So always grab the first opportunityزندگي پر از فرصت هاي دست يافتني استبهره گيري از بعضي هاش ساده ست، بعضي هاش مشكل؛ اما زماني كه بهشون اجازه ميديم رد بشن و بگذرن (معمولاً در اميد فرصت هاي بهتر در آينده)، اين موقعيت ها شايد ديگه موجود نباشن. براي همين، هميشه اولين شانس رو درياب!!!

 

 

 

راهنما و روشهای تهیه مجموعه‌ها:

چطور مجموعه  برای من ارسال می شود؟

چطور می توانم هزینه را پرداخت کنم؟

روشهای تهیه برای دوستان خارج از ایران

تماس الکترونیکی و ایمیل به ما

تماس تلفنی با ما

پاسخ به پرسش های متداول

تنها از سایت های داراینماد اعتماد الکترونیکیبا اطمینان خرید کنید.

?camputer? English language? photo editor?I was born in 2005(۱۳۸۳)?alone ?and need a good friend?i from karaj?I hope enjoy it

❤ ❤ ❤

متن زیبا

❤ ❤ ❤امیدوارم دوست داشته باشید…کامنت و لایک یادت نره .حتی تو که داری این جملرو میخونی (-:منبع:سایت کوکا

داستان های کوتاه عاشقانه به زبان انگلیسی با ت

?camputer? English language? photo editor?I was born in 2005(۱۳۸۳)?alone ?and need a good friend?i from karaj?I hope enjoy it

با وجو اینکه اکثر ما ایرانی ها به علت جرایم انگلیسی ها علیه ما هیچ علاقه ای به انگلستان نداریم اما یادگیری این زبان در این زمان یک لازم است. این انتشارات برای منتشر کردن مطالب آموزش انگلیسی در ویرگول راه اندازی شده است. تا از این لازم برای پیشرفت خود استفاده کنیم.

با ثبت نام در ویرگول به آرشیو بزرگی از مقالات مرتبط با این موضوع دسترسی خواهید داشت

مطلبی دیگر از این انتشارات

مطلبی دیگر از این انتشارات

مطلبی دیگر از این انتشارات

مجموعه داستان کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی برای زبان آموزان مبتدی و سطح بالاتر، داستان های انگلیسی کوتاه اما جذاب و آموزنده که شامل داستان هایی برای کودکان و بزرگسالان است.

اختصاصی تاپ ناز, شعر و داستان

در این قسمت زیباترین جملات عاشقانه انگلیسی، متن انگلیسی عاشقانه و اشعار دوست داشتن به زبان انگلیسی را به همره ترجمه فارسی آماده کرده ایم، می توانید این متون انگلیسی عاشقانه را در شبکه های اجتماعی برای دوست خود بفرستید.

I love my EYES when u look into them
I love my NAME when u say it
I love my HEART when u love it
I love my LIFE when u are in it

چشامو وقتی تو بهشون نگاه میکنی دوست دارم
اسممو وقتی دوست دارم که تو صداش میکنی
قلبمو وقتی دوست دارم که تو دوسش داشته باشی
زندگیم رو وقتی دوست دارم که تو توش هستی

داستان های کوتاه عاشقانه به زبان انگلیسی با ت

متن عاشقانه انگلیسی

In the path of love-play, calamity is safety and ease;

Wounded be that heart that with (on account of) pain desireth a plaister!

در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست

ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی

جملات انگلیسی عاشقانه

You are like the sunshine so warm,
you are like sugar, so sweet…
you are like you…
and that’s the reason why I love you!
تو مثل درخشش خورشید گرمی
مثل شکر خیلی شیرینی
تو مثل خودت هستی
و بخاطر همینه که من دوست دارم!

متن های عاشقانه خارجی

If I ever write story about my life, don’t be surprised if your name appears billion time
اگر من روزی داستان زندگی ام را نوشتم، تعجب نکن اگر دیدی نام تو میلیاردها بار برده شده …

شعر عاشقانه انگلیسی

, In the name of god who create the life with death

created colorless friendships,

created life with colors,

the love colorful,

the rainbow in 7 colors,

the moth in 100 colors

created me nostalgic.

به نام خدا که مرگ و زندگی را آفرید،

دوستی‌های کم‌رنگ را به وجود آورد،

زندگی را با رنگ‌ها آفرید،

عشق را رنگارنگ کرد،

رنگین کمان را در هفت رنگ آفرید،

پروانه را در ۱۰۰ رنگ پدید آورد،

و

مرا دلتنگ تو آفرید.

» همچنین بخوانید : جملات عاشقانه؛ جملات ناب عاشقانه و رمانتیک برای عشق و همسر

اشعار عاشقانه انگلیسی

عشق گلی است که دو باغبان آن را می پرورانند
love is flower that is made to bloom by two gardeners
عشق گلی است که در زمین اعتماد می روید
love is like a flower which blossoms whit trust
عشق یعنی ترس از دست دادن تو
love is afraid of losing you

جمله های انگلیسی با معنی

love is pure
Love is Sure
Love is sweet poison
that Doctors can’t cure

عشق یعنی پاکی
عشق یعنی اطمینان
عشق یه زهر شیرینه
که دکتر ها نمیتونن درمانش کنن!

داستان های کوتاه عاشقانه به زبان انگلیسی با ت

متن و شعر عاشقانه انگلیسی

I care for you
I love you too
you are my world
you are my life
so glad that your
my lovely wife

من مراقبتم
من دوست دارم
تو دنیای منی
تو زندگی منی
خیلی خوشحالم که تو
همسر دوست داشتنی منی

زیباترین اس ام اس های عاشقانه انگلیسی

Sometimes memories sneak out of my eyes and roll down my cheeks.

گاهی اوقات خاطرات از چشم‌هایم پنهانی بیرون می‌آیند و از گونه‌هایم فرو می‌ریزند.

Can u close your eyes for a minute please!

thank you

Did you see how dark it is?

This is my life without you

میتونی چشماتو برای یک دقیقه ببندی لطفا!

متشکرم.

دیدی چقدر تاریک شد؟

این زندگی من بدون توست.

جملات کوتاه عاشقانه انگلیسی

People live,
People Die,
People laugh,
People cry,
some give up,
some will try,
some say hi,
some say bye
others may forget u ,
But never will I
مردم زندگی می کنند ،
مردم می میرند،
مردم میخندند،
مردم گریه میکنند،
برخی تسلیم می شوند،
برخی سعی خواهد کرد،
برخی می گویند که سلام،
برخی می گویند خداحافظ
دیگران ممکن است تو را فراموش کنند،
اما من هرگز

متن های کوتاه انگلیسی عاشقانه

To my dear Husband
I just want to say
You made my life complete
On our Wedding Day
I Love You

شوهر عزیزم فقط یه چیزی می خواهم بگم
تو در روز عروسی
زندگی مرا کامل کردی
دوستت دارم

جملات دوستت دارم انگلیسی

We try to hide our feeling but forget our eyes speak

احساساتمان را مخفی می‌کنیم…

اما یادمان می‌رود که چشمانمان حرف می‌زنند.

شعرهای عاشقانه انگلیسی

Falling in love is when she falls asleep in your
arms and wakes up in your dreams

عاشق شدن یعنی وقتی که اون توی آغوشت
خوابش میبره و بعد توی رویاهات بیدار میشه

جملات زیبای عاشقانه با ترجمه فارسی

LOVE is like WAR

Easy to start…..

Difficult to end…..

Impossible to forget…..

ﻋﺸﻖ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺟﻨﮓ ﺍﺳﺖ

ﺷﺮﻭﻉ ﺁﻥ ﺁﺳﺎن …

ﺧﺎﺗﻤﻪ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺸﮑل …

ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻧﺶ ﻏﯿﺮ ﻣﻤﮑن …

شعرهای عاشقانه زیبای انگلیسی

sometimes I wish I were a little kid again,

skinned knees are easier to fix than broken heart.

گاهی دلم می‌خواد دوباره يه بچه كوچک باشم، زانوی زخمى راحت‌تر از قلب شكسته خوب می‌شود.

اشعار انگلیسی عاشقانه

my love is non stop like sea
its trust like blind
its shine like star
its warm like sun
its soft like flower
AND
its beautiful like u

عشق مثل دریا هرگز متوقف نمیشه
عشق مثل یه آدم کور اطمینان میکنه
عشق مثل ستاره میدرخشه
عشق مثل خورشید گرم میکنه
عشق مثل گل ها لطیفه
و
عشق درست مثل تو زیباست

متن و جمله انگلیسی عاشقانه زیبا

It’s so hard for me to put you into words because

i love you in ways i have never loved anyone else.

برای من خیلی سخت است تا تو را با کلمات توصیف کنم چون

تا به حال هیچکس رو مانند تو دوست نداشتم.

متون انگلیسی عاشقانه

For every day, I miss you.
For every hour, I need you.
For every minute, I feel you.
For every second, I want you.
Forever, I love you..!!
هر روز، دلم برات تنگ میشه
هر ساعت، بهت نیاز دارم
هر دقیقه، من احساست میکنم
هر ثانیه من تورومیخوام.
برای همیشه،من عاشقتم

جملات عاشقانه انگلیسی زیبا

The book of love is long and boring
No one can lift the damn thing
It’s full of charts and facts and figures and instructions for dancing
But I
I love it when you read to me
And you
You can read me anything
The book of love has music in it
In fact that’s where music comes from
Some of it is just transcendental
Some of it is just really dumb
But I
I love it when you sing to me
And you
You can sing me anything
The book of love is long and boring
And written very long ago
It’s full of flowers and heart-shaped boxes
And things we’re all too young to know
But I
I love it when you give me things
And you
You ought to give me wedding rings
And I
I love it when you give me things
And you
You ought to give me wedding rings
And I
I love it when you give me things
……..And you

کتاب عشق
کتاب عشق طولانی و خسته کننده است
هیچ کسی نمی تواند آن را حمل کند
پر شده از نمودار و قانون و اشکال و ساختار برای رقصیدن
اما من
عاشق کتاب خواندنت هستم
و تو
تو می توانی همه چیز را برای من بخوانی
کتاب عشق در خودش موسیقی دارد
در اصل , موسیقی از آنجا سرچشمه می گیرد
اندکی از آن متعالی است
و اندکی از آن احمقانه است
اما من
عاشق آواز خواندن ات هستم
و تو
تو می توانی هر چیزی برایم بخوانی
کتاب عشق طولانی و خسته کننده است
و سالها قبل نوشته شده است
پر است از گل و جعبه هایی به شکل قلب
و چیز هایی که ما هنوز جوانیم برای درک اش
اما من
عاشق آن چیزی هستم که به من هدیه می دهی
و تو
تو باید به من حلقه عروسی را هدیه کنی
و من
عاشق آن چیزی هستم که به من هدیه می دهی
و تو
تو باید به من حلقه عروسی را هدیه کنی
و من
عاشق آن چیزی هستم که به من هدیه می دهی
و تو

پیام های دوستت دارم انگلیسی

if i has to choose between loving you, and breathing. I would use my last breath to say I LOVE YOU
اگر مجبور باشم انتخاب کنم بین دوست داشتنت یا نفس کشیدن؛ از آخرین نفسم استفاده می کنم تا بهت بگویم دوستت دارم

فرستادن پیام عاشقانه انگلیسی برای عشقم

Truly love you endlessly.

Every day without you is like a book without pages.

I love you, I will always do, for the rest of our earthly and heavenly life.

از ته دل دوستت دارم تا آخر خط،

روزهای بی تو همچون کتاب بدون صفحه است.

دوستت دارم، همیشه دوستت خواهم داشت برای مابقی این زندگی دنیوی و زندگی که در بهشت خواهیم داشت.

جملات کوتاه انگلیسی عاشقانه

Sometimes we make love with our eyes

Sometimes we make love with our hands

Sometimes we make love with our bodies

Always we make love with our hearts

گاهی اوقات با چشمانمان عشق می‌ورزیم

گاهی با دستانمان عشق می‌ورزیم

گاهی اوقات با بدنمان عشق می‌ورزیم

همیشه با قلبمان عشق می‌ورزیم

متن های عاشقانه انگلیسی

I love my EYES when u look into them
I love my NAME when u say it
I love my HEART when u love it
I love my LIFE when u are in it
چشامو وقتی تو بهشون نگاه میکنی دوست دارم،
اسممو وقتی دوست دارم که تو صداش میکنی،
قلبمو وقتی دوست دارم که تو دوسش داشته باشی،
زندگیم رو وقتی دوست دارم که تو توش هستی . . .

دوستت دارم و عاشقتم انگلیسی

Find a guy who calls you beautiful instead of hot
به دنبال کسی باش که تو را به خاطر زیبایی های وجودت
زیبا خطاب کند نه به خاطر جذابیت های ظاهریت

Who calls you back when you hang up on him
کسی که دوباره با تو تماس بگیرد حتی وقتی تلفن هایش را قطع می کنی

who will stay awake just to watch you sleep
کسی که بیدار خواهد ماند تا سیمای تو را در هنگام خواب نظاره کند

پیام های عاشقانه به زبان انگلیسی

In life love is neither planned nor does it happen
for a reason but when the love is real
it becomes your plan for life n reason for living

توی زندگی عاشق شدن نه برنامه ریزی شدست و نه با دلیل اتفاق میفته
اما وقتی که عشق حقیقی باشه تبدیل میشه به برنامه ی زندگی تون و دلیل زنده بودن تون

جملات و متن های عاشقانه انگلیسی زیبا

If i could pull down the rainbow
I would write your name on it and put it back in the sky
To let everybody know how colourful my life is with a friend like you …
اگه می تونستم رنگین کمون رو پایین بیارم
اسمتو روش می نوشتم و میزاشتم توی آسمون
تا همه بفهمن که زندگی من با داشتن دوستی مثل تو چقدر رنگارنگه

 

 

خانه » بلاگ » آموزش آسان زبان انگلیسی » آموزش اصولی انگلیسی مقدماتی » با این ۱۱ داستان فوق العاده انگلیسی، هم بخندید و هم زبانتان را تقویت کنید!

شوخی فراتر از معنی کلماتی است که در جملات به کار می بریم.راجع به جاهایی است که در آن زندگی می کنیم و اشخاصی که با ماهستند.در مورد جامعه ای است که خود در حال خلق کردن آن هستند. گفتگو در زبان(بیگانه) مستلزم آن است که ما جامعه ای را که شخص دیگر متعلق به آن است بشناسیم و برای این کار راهی بهتر از خواندن داستان هایی که شما را به خندیدن و سپس به تفکر وا می دارد ، وجود ندارد. در ادامه سری مقالات جذاب و کاربردی زبان انگلیسی، ۱۱ داستان طولانی (رمان) معروف و بسیار هوشمندانه که شما را هم می خندانند و هم بطور ناخودآگاه زبان انگلیسی شما را تقویت می کنند آشنا می کنیم.

نکته مهم! این کتاب ها بصورت خریدنی در وب سایت آمازون وجود دارند ولی ما با تمام سعی و تلاش، ۳ تای آنها را برای دانلود رایگان قرار داده ایم، که همین ۳ رمان یا داستان، خواندنشان ممکن است تا چند ماه طول بکشد!

داستان های خنده دار، راجع به جوامع انگلیسی زبان چه چیزی را می توانند به شما آموزش بدهند؟ آموزش زبان تنها مربوط به یادگیری کلمات و قواعد انگلیسی نیست بلکه شما نیاز دارید که با فرهنگ انگلیسی زبانان نیز آشنا شوید

حتما بخوانید: دانلود رایگان ۱۰۰ تااز بهترین داستان های کوتاه زبان انگلیسی با ترجمه فارسی 

داستان های کوتاه عاشقانه به زبان انگلیسی با ت

خواندن کتاب های خنده دار می تواند به اندازه ی راه های دیگر ،دراین بابت به شما کمک کند.

   دریافت طنز را یاد خواهید گرفت: داستان های خنده دار ، اغلب داستان های طنزی هستند که برای نقد یک فرد یا جامعه از شوخی استفاده می کنند. ممکن است به شما کمک کنند که اطلاعات ارزشمندی درمورد مشکلات اجتماع کسب کنید واز بافت زبان انگلیسی، کلمات ، عبارات وایده ها را به شما بفهماند.

   تقلید طنزگونه را خواهید فهمید: تقلید طنزگونه، تقلیدی از یک داستان جذاب یا یک اثرهنری است که نسخه ی اصلی آن را مسخره می کند. این نوع تقلید، در دستیابی به درک سریعی از ادبیات محبوب و مهم یک فرهنگ و کاستی های آنها ؛در یک کتاب ، به شما کمک می کند.

   شوخی های فرهنگی را یاد می گیرید: هر فرهنگی رمزگذاری نهانی و منحصر به فرد خود را دارد.مردم آنها را طی یک تجربه یاد می گیرند. به هر حال فهم این برای یک فرد خارجی غیرممکن است .شوخی ها معمولا برپایه ی این جوک های خودمانی هستند و به شما کمک می کنند که ذهن جامعه را بخوانید. در حقیقت حتی اینترنت هم شوخی های نهانی خود را دارد.

   به شما تاریخ را می آموزند: طنز، تقلید طنز گونه و شوخی های نهانی همگی بر اساس وقایعی هستند که در گذشته رخ داده اند.اغلب ، داستان های خنده دار راجع به همین وقایع هستند.دانستن وقایع گذشته، به شما کمک می کند تا اطلاعات ارزشمندی راجع به تاریخ یک اجتماع و چگونگی توسعه ی آنها به دست بیاورید.

   چگونگی استفاده و تشخیص جناس را به شما می آموزد: جناس، کلمات مشابه ولی با معنایی متفاوت هستند.همیشه برای افراد تازه کار قابل تشخیص نیستند. آنها عموما با خواندن یا شنیدن مثال های زیاد ، یاد گرفته می شوند.

   آنها(داستان های خنده دار) اغلب تفسیر اجتماعی هستند: این موضوع خلاصه ی موارد بالاست.داستان های شوخی آمیز انگلیسی ، به خودی خود می توانند به شما کمک کنند تا درک بهتری از وقایع گذشته ، شرایط کنونی و جامعه ی انگلیسی زبانان به صورت کلی ، به دست بیاورید. کمک می کنند که گفتگویی واقعی با انگلیسی زبابان دنیا داشته باشید.

اگر داستان های ساده و زیرکانه را می پسندید ، کاپیتان زیرشلواری همان کتابی است که در جستجوی آن هستید.داستان در مورد دو پسربچه به نام های جورج و هارولد است که علاقمند به رسم کتاب های کمیک هستند و در مدرسه شان بخاطر مزه پرانی و شوخی های زننده معروفند. روزی مدیرشان آنها را با اعمال زور و تهدید گیر انداخت.برای مدتی آنها را به انجام کار سختی مجبور کرد . اما خیلی زود پسر ها راه فرار را پیدا کردند. مدیر را هیپنوتیزم کردند و او را به ابرقهرمانی که در کتابشان کشیده بودند (کاپیتان زیر شلواری) تبدیل کردند. داستان چیزهای زیادی راجع به روابط غالب بین بزرگسالان و کودکان بیان می کند . منبع مرکزی شوخی از استراتژی زیرکانه ی شخصیت های اصلی ،برای دگرگون کردن این رابطه و خوش گذرانی با آن می آید.این کتاب پر از تصاویر کارتونی و جوک های بامزه است که گاهی منزجر کننده است اما همیشه مفرح است.

“جورج و هارول پسربچه های مسئولی بودند هرگاه اتفاق بدی پیش می آمد ، همیشه جرج و هارولد مسئول آن بودند.”

George and Harold were usually responsible kids. Whenever anything bad happened, George and Harold were usually responsible

نکته مهم! ۶ نکته بسیار مهم برای تقویت مکالمه زبان انگلیسی با سرعت هر چه تمام تر!

افراد بسیار معدودی از قصه ی عشق گاو یا بز کوهی تعجب خواهند کرد. این کتاب ثابت می کند که اگر چنین رابطه ای تبدیل به واقعیت بشود، اصلا هم خنده دار نیست. داستان در قالب مجموعه نامه هایی بیان می شود که یک گاو یک دنده و دوست داشتنی تلاش می کند تا بز کوهی مشهوری را تحت تاثیر قرار بدهد.تصاویر جالب ، کتاب را به معنای واقعی خاطره انگیز می کند. ممکن است در ابتدا به نظر بیاید که این کتاب برای کودکان است . اما بزرگسالان می توانند موضوع عشق یکطرفه را بفهمند و از شیوه ی نویسنده در بازی با زبان، قدردانی کنند.

“شما بسیار برازنده و عالی هستید . حتی زمانی که در حال فرار از چنگال ببر هستید، مانند بالرینی هستید که در حال گریختن از دست ببر است.”

You are so graceful and fine. Even when you are running from tigers you are like a ballerina who is running away from tigers

مارک تواین یکی از شخصیت های افسانه ای در ادبیات امریکاست. بخاطرخلق آثار “ماجراجویی های تام سایر” و “ماجراجویی های هاکل برفین” بسیار معروف است.اینگونه مظرح شده است که در جذاب ترین داستان بوقلمون در ادبیات امریکا، تواین اتفاق واقعی را بازنویسی می کند؛ که تلاش می کند بوقلمون را برای شام شب شکرگزاری شکار کند. این داستان یک حکایت طنزآمیز از بدشانسی اوست و همچنین به سنت آمریکایی و آداب و رسوم بزرگ شدن اشاره دارد. شکرگزاری یک روزتعطیلی مذهبی است ، معمولا در ایالات متحده و کانادا جشن گرفته می شود.که در این شب تمام افراد خانواده در کنار هم شام می خورند تا نشان دهند شکرگزار غذا و تمام چیزهایی که دارند هستند . عموما غذای اصلی در جشن، بوقلمون است و این برای امریکایی ها ، معنای ویژه ای دارد. چون این داستان در سال ۱۹۰۶نوشته شده است ، ممکن است در آن برخی کلمات که امروزه رایج نیستند به چشم بیایند.برای مثال کلمه ی swindler می تواند با کلماتی مثل فریبکار و یا متقلب جایگزین بشود.به همین ترتیب کلمه ی ostensibly به معنای ظاهرا برای اشاره به شئ یا شخصی که به نظر می رسد چیزی باشد که به احتمال قوی اینطور نیست.beguiled به معنای وسوسه کردن یا هدایت کردن به راهی نادرست است.و shabby معنای دیگری برای پست می باشد.

“وقتی که یک مامان بوقلمون قبول دعوت می کند و بعد متوجه می شود که کار اشتباهی کرده، مانند یک کدو تنبل عمل می کند ! درگیری های قبلی اش را بخاطر می آورد و شروع به تقلا برای فرار می کند.تظاهر می کند که خیلی ناتوان است و در همان حال به فرزندانش که قابل رؤیت نیستند می گوید : بخوابید روی زمین ،تکان نخورید ، خودتان را نشان ندهید ، من به محض اینکه این آدم پست متقلب را از اینجا دور کنم بر میگردم.”

When a mamma-turkey answers an invitation and she finds she has made a mistake in accepting it, she does as the mamma partridge does—remembers a previous engagement and goes limping and scrambling away, pretending to be very lame; and at the same time she is saying to her not-visible children, ” Lie low, keep still, don’t expose yourself; I shall be back soon as I have beguiled this shabby swindler out of the country

تا به حال شده احساس کنید که هیچ جا شما را نمی پذیرند ؟ احساس کردید که عجیب غریب و ناکارآمد هستید و به سادگی گیج می شوید؟ نویسنده ی این کتاب چنین حسی در طول زندگی اش داشته . او داستانی روایت می کند که هم بامزه و هم روشنگر است(چیزی که شمارا آگاه می سازد) و در جستجوی چیزی است که به معنای هویت ما است. پیام اصلی این است که ما دستپاچه می شویم و وانمود می کنیم که هیچ اتفاقی نیفتاده ، چیزی است که مارا تعریف می کند. زمانی که اتفاقاتی را روایت می کند که خواهرش با لباس پرنده وارد مدرسه ی او شد؛ گربه اش که بیشترشبیه به تابلوی اعلانات بود ، که برای او و وابستگی اش هم ژرف بود و هم مضحک؛ در حال مدیریت بیان چیزهای جدی بود که برای همه ی ما مهم هستند.

 نکته مهم! آموزش نوشتن اصولی نامه و ایمیل به زبان انگلیسی (رسمی و غیررسمی با مثال)

“ویکتور عزیز ؛ واقعا دست خودم نیست . من این گربه را بعنوان پیشنهاد صلح برات می فرستم . بخاطر چیزهایی که روی دیوار در مورد خواهرم نوشتی تورا می بخشم. می خواهم همه ی چیزهایی که درباره کودن بزرگ من نوشته بودی نادیده بگیرم… (ادامه در پشت گربه! ) …چون دوست دارم و تو به من نیاز داری. چه کسی این قدر دوستت دارد که روی گربه برایت یادداشت بفرستد؟؟! هیچ کس ،به جز من.

هکسی هم از روز عروسی مان بر روی پای چپ گربه چسبانده ام . خوشحال به نظر نمی رسیم ؟ باز هم می توانیم اینطورباشیم.”

Dear Victor: Wow. That … really got out of hand. I’m sending this cat in as a peace offering. I forgive you for all the stuff you wrote on the walls about my sister, and I’m going to just ignore all the stuff you wrote about my “giant ass” (turn cat over for rest) because I love you and you need me. Who else loves you enough to send you notes written on cats? Nobody, that’s who. Also, I stapled a picture of us from our wedding day to the cat’s left leg. Don’t we look happy? We can be that way again

 دانلود پی دی اف این رمان

اوا ، شخصیت اصلی ، از خانواده اش ناامید شده است . وقتی که فرزندانش خانه را ترک می کردند ، به تخت خوابش می رفت و همانجا می ماند.دیگر برای همسر بی تفاوتش زن وظیفه شناسی نبود . همینطور برای فرزندان بی خیالش مادرایده آلی نبود.خیلی زود اتفاقات نامنتظره ای شروع می شود وهرکسی چهره ی واقعی خود را در کارهای خانه داری نشان می دهد. این رمان کمدی است اما در عین حال در جستجوی نقش افراد خانواده های سنتی است.برای مرور جزئیات بیشتر نوشته ی گاردین را بخوانید.

“برایان عکس را در یک کتاب مقدس قدیمی گذاشت.مطمئن بود جای امنی است و هیچ کس لای آن را باز نمی کند .”

Brian kept the photograph inside an old Bible. He knew it would be safe thereNobody ever opened it

جنون عموما بعنوان یک مبحث بالینی دیده می شود. افراد مجنون بسیار سرد و مرموز هستند .آنها بخاطر اختلالات خود مطیع شده اند و انسانیت آنها نادیده گرفته می شود. این رمان داستان زنی را روایت می کند که از بیماری شیزوفرنی رنج می برد . راوی پسر اوست که در تلاش است که بداند در گذشته ی پدرومادرش چه اتفاقاتی افتاده است . این اتفاقات شامل تمام حوزه های احساس از لذت و اندوه تا خستگی می شود. شخصیت بینظیر و نظرات جالب ، در مورد خانواده و روش آنها با کنار آمدن با اِم (مادر خانواده) کتاب را طنز آمیز کرده است. اما این کتاب خیلی هم ساده نیست وقادر به حفظ عنصر انسانی درکلیه ی شخصیت هاست.می توانید مرور کامل را بخوانید:

“راستش من درست نفهمیدم زِن ! ظاهرا اگر درست جواب ندهی یا اینکه جسور باشی ، مردم روشنفکر می شوند”

Honestly, I don’t understand Zen. It seems if you don’t answer properly, or if you are rude, people get enlightened

داستان های کوتاه عاشقانه به زبان انگلیسی با ت

این کتاب ، طنزی است که در سال ۲۰۱۶ برنده ی جایزه ی بزرگ “من بوکر پرایز” شد.داستانی هوشمندانه وطنزآلود در مورد یک شخصیت دورگه امریکایی-افریقایی است که در یک خانواده ی سطح متوسط متولد شده است. او توسط پدر تنهایش بزرگ شد . در رویاهایش زندگی بهتری می خواست . اما زمانی که پدرش در تیراندازی پلیس ها کشته شد به دنبال پیشرفت بزرگتری بود.رمان با مزه ای است و به دل جامعه ی امریکا نشست. برای اینکه متوجه شوید چرا جایزه ی معروف را برده است می توانید مرور عالی زیر را بخوانید.

“اگرنیویورک شهری است که هرگز نمی خوابد، در عوض لس آنجلس شهری است که روی کاناپه بی هوش شده !”

If New York is the city that never sleeps, then Los Angeles is the “city that’s always passed out on the couch

 دانلود پی دی اف این رمان

داستان در مورد کشته شدن یک دختر ۱۴ساله برای ساختن یک دختر جدید است. به معنای واقعی کلمه ، داستان در مورد قتل نیست ، بلکه درباره ی بزرگ شدن بعنوان یک دختر است . نقش اولِاو به یک داستان شخصی به نام جوانا است که تصمیم گرفت زندگی اش را عوض کند ؛ و اسم خودش را به دالی واید تغییر داد.او به یک سفر محرمانه رفت تا تبدیل به زنی بشود که خودش می خواهد باشد.داستان ، طنزی است درباره ی آزاد بودن و چیزی که معنای آزادی است.

رمان های پی.جی وودهوس مملو از شخصیت های بامزه و شوخ است و طرح داستان به اندازه ی حفره های پنیر سوئیسی پیچیده است.در این داستان یک سری اتفاقات می افتد که یک اثرهنری نفیس از قصر آقای جی پرستون پیترز به سرقت می رود.در داستان کارآگاهان دغل بازهستاد و ازدواجی که به مشکل بر میخورد.داستانی ست ساده و کلاسیک که هرگز از بامزگی اش کاسته نمی شود. این مرور کوتاهی ازرمان است .در نقل قول زیر کلمه ی chivalry به معنای رفتار مؤدبانه ی آقایان در برابر بانوان است.

“تومرا یاد گربه ی پیری که داشتم ، می اندازی.هر موقع موشی را می کشت آن را به اتاق نقاشی می آورد . و آن را جلوی پای من می انداخت. من با ترس نعش آن را پس می زدم و گربه را بیرون می کردم . اما او باز با آن هدیه ی نفرت انگیزش بازمی گشت. نمی توانستم راحت به او بفهمانم که به من لطف نمی کند . او فقط به موش فکر می کرد و برایش قابل درک نبود که من آن را نمی خواهم.تو هم با جوانمردی ات دقیقا مثل او هستی .واقعا به من لطف داری که موش مرده ات رابه من پیشکش می کنی . اما راستش به کار من نمی آید . فقط به خاطر اینکه من یک زن هستم ، به آن توجهی نمی کنم .”

You remind me of an old cat I once had. Whenever he killed a mouse he would bring it into the drawing-room and lay it affectionately at my feet. I would reject the corpse with horror and turn him out, but back he would come with his loathsome gift. I simply couldn’t make him understand that he was not doing me a kindness. He thought highly of his mouse and it was beyond him to realize that I did not want it.You are just the same with your chivalry. It’s very kind of you to keep offering me your dead mouse; but honestly I have no use for it. I won’t take favors just because I happen to be a female

جین اِیر یکی از معروفترین زن قهرمان در تاریخ، دزدیده شده و قرار است کشته شود . یک کارآگاه قبل از اینکه دیر شود اورانجات می دهد. جایی در جهان وجود دارد که انسان ها می توانند وارد رمان بشوند .سفر زمان واقعی و همانندسازی کاری پیش پا افتاده است.رمان سعی دارد در زمانی که از جامعه ی تحت حکومت دیکتاتور سخن می گوید ، بامزه و جذاب باشد. در اینجا مروری کوتاه از کتاب بخوانید:

“من اگر جای تو بودم ، حرف هایی را که زدم باور نمی کردم.و این شامل چیز هایی می شود که برایت گفتم.”

I shouldn’t believe anything I say if I were you. And that includes what I just told you

 دانلود پی دی اف این رمان

بزرگسالان معمولا طوری با کودکان رفتار می کنند که گویا آنها کم هوش ترهستند.در این داستان ، ساکی، نیکلاس را به ما معرفی می کند ؛ که به راحتی عمه ی با تدبیر خود را فریب می دهد و در طی داستان زرنگی خود را به عمه اش نشان می دهد.نیکلاس دائما مجذوب انبار خرت و پرت ها بود.جایی که انواع چیزهای کنجکاوی برانگیز در آن انبارشده بود . اما بچه ها اجازه ندارند که وارد آن بشوند.داستان در مورد این است که چگونه نیکلاس نه تنها واردانباری می شود ، بلکه طوری اوضاع را مدیریت می کند که رابطه ی فرمانبرداری ای راکه با عمه اش داشت ، دگرگون می کند. ساکی بخاطر نوشتن درمورد شخصیت هایی که نه تنها با نمک هستند ، بلکه با تدبیر وتفکرشان ، موقعیتی را که در آن گیر افتاده اند، تغییر می دهند؛ معروف است. حین مطالعه ی داستان ممکن است با کلناتی که فهم آن دشوار است، مواجه شوید. برای مثال: obstinacy به معنای کله شقی و لجاجت ، یا حالت سرسختی است و کلمه ی debarred به معنی منع کردن کسی از انجام کاری است.

“فقط آن روز صبح از خوردن تمام نان و شیرش سرباززد .ظاهرا به این دلیل احمقانه که یک قورباغه درآن است . پیرترین و خردمندترین وبهترین آدم به او گفته بود که امکان ندارد قورباغه ای در نان و شیر باشد وبهتر است دیگر مزخرف نگوید ؛ اما با این وجود او ادامه داد. صحبت کردن در مورد چیزی که مزخرف محض بود و با تمامی جزئیات توصیف شد. رد رنگ و اثر منتسب به قورباغه!

قسمت مهیج این اتفاق این است که در ظرف نان و شیرنیکلاس ، واقعا یک قورباغه وجود داشت .خودش آن را در ظرف انداخته بود احساس می کرد این حق اوست که در مورداین جریان چیزی بداند.”

Only that morning he had refused to eat his wholesome bread-and-milk on the seemingly frivolous ground that there was a frog in it. Older and wiser and better people had told him that there could not possibly be a frog in his bread-and-milk and that he was not to talk nonsense; he continued, nevertheless, to talk what seemed the veriest nonsense, and described with much detail the coloration and markings of the alleged frog.

The dramatic part of the incident was that there really was a frog in Nicholas’s basin of bread-and-milk; he had put it there himself, so he felt entitled to know something about it

در این قسمت سایت ۱۰۰ داستان کوتاه انگلیسی داریم !

در اینجا ۱۰ داستان کوتاه انگلیسی سطح مقدماتی را جهت دانلود رایگان و بصورت ترجمه شده pdf در اختیار شما زبان آموزان عزیز قرار می دهیم:

 دانلود pdf ده داستان کوتاه با ترجمه

اگر سوالی درباره داستان ها و رمان های کوتاه زبان انگلیسی دارید در بخش نظرات مطرح کنید.

 

ممنون از سایت خوبتون

واقعا ممنون من در حالی که دارم زبان انگلیسی رو یاد میگیرم داستان هم میخونم یعنی با یک تیر دو نشون

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ارسال دیدگاه

تماس با ما

تهران-خیابان انقلاب  تلفن تماس ۰۹۱۹۳۲۲۶۳۲۶ تلفن ثابت ۲۸۴۲۶۹۲۹ -۰۲۱

ایمیل maxer.ir@gmail.com

تبلیغـات    فروشـگاه

شرکت لوتوس

با بیش از ۱۵ سال سابقه درخشان در امر آموزش و فروش محصولات آموزشی، تنها به کیفیت و رضایت مشتری می اندیشیم !

© استفاده از مطالب چـــرب زبـــان تنها با کسب اجازه از مدیریت امکان پذیر می باشد. سلامتی-زیبایی

داستان های کوتاه عاشقانه به زبان انگلیسی با ت
داستان های کوتاه عاشقانه به زبان انگلیسی با ت
0

دوره مقدماتی php

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *