حکم دیدن لکه بعد از غسل حیض در ماه رمضان

حکم دیدن لکه بعد از غسل حیض در ماه رمضان
حکم دیدن لکه بعد از غسل حیض در ماه رمضان

حیض که گاهی از آن تعبیر به عادت ماهانه یا قاعدگی می‌شود، خونی است که غالباً در هر ماه چند روزی از رحم زنان خارج می‌شود و زن را در موقع بیرون آمدن خون حیض، «حائض» می‌گویند و در شرع مقدّس اسلام احکامی دارد که در مسائل آینده خواهد آمد.

مسأله ۴۶۷. خون حیض در بیشتر اوقات غلیظ و گرم و تازه و رنگ آن سیاه یا سرخ تیره است و با فشار و کمی سوزش بیرون می‌آید، که به این موارد، «نشانه‌های حیض، یا صفات حیض» گفته می‌شود و در بعضی از موارد برای تشخیص حیض بودن خون از آن‌ها استفاده می‌شود و توضیح موارد آن در مسائل آینده ذکر می‌شود.[۱]

مسأله ۴۶۸. خونی که از زن خارج می‌شود در صورتی حیض محسوب می‌شود که دارای شرایط خون حیض باشد و اگر یکی از آن‌ها را هم نداشته‌ باشد، حیض به حساب نمی‌آید. در مسائل بعد به توضیح شرایط خون حیض پرداخته می‌شود.

مسأله ۴۶۹. خونی که دختر قبل از تمام شدن نُه سال قمری می‌بیند، حیض نیست، خواه نشانه‌های حیض را داشته باشد یا نداشته باشد.

مسأله ۴۷۰. دختری که نمی‌داند نُه سالش تمام شده یا نه، اگر خونی ببیند که دارای نشانه‌های حیض[۲]نباشد، حیض نیست و اگر نشانه‌های حیض را داشته باشد حکم به حیض بودن آن محلّ اشکال است؛ البتّه اگر اطمینان حاصل شود به اینکه حیض است، هرچند این اطمینان با استفاده از وسایل علمی جدید حاصل شود، در این صورت معمولاً اطمینان پیدا می‌شود که نُه سال او تمام شده است. حکم دیدن لکه بعد از غسل حیض در ماه رمضان

مسأله ۴۷۱. خونی که زنان بعد از یائسگی می‌بینند، حیض نیست، خواه نشانه‌های حیض را داشته باشد یا نداشته باشد و سن یائسگی در زنان، شصت سال قمری است و خونی را که زنان پس از تمام شدن شصت سال قمری می‌بینند، حکم حیض را ندارد و زن در فاصله پنجاه تا شصت سالگی چه قُرَشیه[۳] باشد چه غیر قرشیه، حیض می‌بیند و زن‌هایی که قرشیه نیستند، در این فاصله در مواردی که قبل از این سن، حیض به حساب می‌آمد، باید کارهایی که بر حائض حرام است را ترک کنند و احتیاط مستحب است وظایف مستحاضه را نیز انجام دهند.[۴]

مسأله ۴۷۲. زنی که شک دارد یائسه شده یا نه یعنی شصت سال قمری‌اش کامل شده یا نه، اگر خونی ببیند و نداند حیض است یا نه، باید بنا بگذارد که شصت ساله نشده و یائسه نیست.

مسأله ۴۷۳. زن حامله و زنی که بچّه شیر می‌دهد ممکن است حیض ببینند و حاملگی و شیر دادن با حیض شدن، هم‌زمان، امکان‌پذیر است و احکام زن حامله و غیر حامله فرقی ندارد، ولی زن حامله‌ای که عادت وقتیه دارد، در صورتی که بعد از گذشتن بیست روز از اوّل عادتش، خونی ببیند که صفات حیض را دارد لازم است بنابر احتیاط واجب، کارهایی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهایی که بر مستحاضه واجب است را هم انجام دهد.

مسأله ۴۷۴. خونی که از رحم نیست مثل خون بکارت و زخم داخل مجرا، حکم حیض را ندارد. همچنین زنانی که رحم خود را برداشته‌اند و رحم ندارند، خونی که می‌بینند، حیض نیست.

مسأله ۴۷۵. خونی که در رحم مانده و هنوز مقداری از آن هم – هرچند کم – بیرون نیامده، حکم حیض را ندارد.

مسأله ۴۷۶. در شروع دوران حیض، لازم است خون بیرون بیاید – هرچند کم باشد – و فرق ندارد که خون از مجرای طبیعی‌اش به خودی خود یا به وسیله پنبه و غیر آن بیرون آمده باشد و اگر خون اصلاً بیرون نیامده و فقط در فضای فرج ریخته، حکم حیض بر آن جاری نمی‌شود ولی پس از خارج شدن اولیه خون، در ادامه حیض، خارج شدن خون به بیرون مجرا شرط نیست و لازم نیست در تمام سه روز خون بیرون بیاید، بلکه اگر در باطن فرج، خون باشد کافی است و بودن خون در رحم، کافی نیست و منظور از بودن خون در باطن فرج، آن است که اگر پنبه بگذارد و کمی صبر کند و بیرون آورد خونی شود هرچند به مقدار بسیار کم باشد و چنانچه در بین سه روز مختصری پاک شود – طوری که در بین همه یا برخی از زنان معمول است – باز هم حیض می‌باشد.

مسأله ۴۷۷.  اگر مدّت خون حیض مختصری هم از سه روز کمتر باشد حیض نیست هرچند نشانه‌های حیض را داشته باشد. بنابراین هرگاه پس از شروع به خونریزی با استفاده از قرص و آمپول و مانند آن از ادامه آن جلوگیری کند و خون در کمتر از سه روز قطع شود، حکم حیض را ندارد.

مسأله ۴۷۸. اگر زن از اذان صبح روز اوّل تا غروب آفتاب روز سوم، پشت سر هم خون ببیند، سه روز خون دیدن که کمتری مقدار حیض می‌باشد محقّق شده و لازم نیست شب اوّل و شب چهارم را هم خون ببیند ولی باید در شب دوم و سوم خون قطع نشود و اگر علاوه بر آن، در شب اول هم خون دیده – هرچند آن را حیض قرار می‌دهد – ولی آن را در محاسبه سه روز حیض در نظر نمی‌گیرد. بنابراین ابتدای محاسبه، اذان صبح روز اول است.

 امّا زنی که پس از اذان صبح روز اول خون می‌بیند لازم است سه شبانه روز معادل هفتاد و دو ساعت، خون مشاهده نماید و نقص و کمی روز اول را از روز چهارم تکمیل کند مثلاً اگر خون از اذان ظهر روز اوّل شروع شود برای آنکه بتوان آن را حیض قرار داد لازم است تا اذان ظهر روز چهارم ادامه پیدا کند و قطع نشود.

مسأله ۴۷۹. اگر کمتر از سه روز خونی ببیند و پاک شود و بعد، خونی ببیند که حداقل سه روز باشد[۵] و پاک شود، خون دوم حیض است به شرط آنکه ده روز از زمان حیض سابقش گذشته باشد و خون اوّل – هرچند در روزهای عادتش باشد – حیض نیست.

مسأله ۴۸۰. خونی که مدت آن از ده روز می‌گذرد نمی‌توان همه آن را حیض قرار داد.

مسأله ۴۸۱. روش محاسبه ده روز حیض که بیشترین مقدار حیض است هم مشابه سه روز است؛ بنابر این، ابتدای محاسبه، اذان صبح روز اول است و زنی که از اذان صبح روز اول یا قبل از آن، در شب اول خونریزی‌اش آغاز شده، غروب آفتاب روز دهم، ده روز حیضش به پایان می‌رسد و زنی که پس از اذان صبح روز اول خون می‌بیند، در صورتی که ده شبانه روز معادل دویست و چهل ساعت خون ببیند، ده روزش به پایان می‌رسد و نقص و کمی روز اول در محاسبه از روز یازدهم تکمیل می‌شود و جبران آن از شب یازدهم کافی نیست.

مسأله ۴۸۲. اگر سه روز اول، خون دیدن، پشت سر هم نباشد؛ مثلاً دو روز خون ببیند و یک روز پاک شود و دوباره یک روز خون ببیند، حیض نیست هرچند صفات و نشانه‌های حیض را داشته باشد.

مسأله ۴۸۳. شرط پی در پی بودن مربوط به سه روز اول است و نسبت به روزهای بعد (چهارم تا دهم) چنین شرطی نیست. بنابراین اگر مثلاً سه روز پشت سر هم خون ببیند و روز چهارم و پنجم پاک شود و دوباره روز ششم و هفتم خون ببیند، روزهایی که خون دیده حکم حیض دارد و حکم پاکی بین در مسأله بعد ذکر می‌شود.

مسأله ۴۸۴. اگر سه روز پشت سر هم خون ببیند و پاک شود، چنانچه دوباره خون ببیند و روزهایی که خون دیده و روزهایی که در وسط پاک بوده روی هم از ده روز بیشتر نشود، همه روزهایی که خون دیده حیض است ولی احتیاط لازم آن است که در روزهایی که در وسط پاک بوده – که آن را پاکی بین دو خون می‌نامند – کارهایی که بر غیر حائض واجب است را انجام دهد یعنی احتیاطاً غسل حیض کرده و عبادات خود را به جا آورد و آنچه بر حائض حرام است – مثل مسّ خطّ قرآن و توقّف در مسجد – را ترک کند.

مسأله ۴۸۵. استمرار داشتن خون در سه روز اول و آلوده بودن مجرا به خون به این معنا است که هر گاه پنبه بگذارد و کمی صبر کند و بیرون آورد، خونی شود هرچند به مقدار بسیار کم باشد و چنانچه در بین سه روز، مختصری پاک شود – طوری که در بین همه یا بعضی از زنان معمول است – باز هم حیض محسوب می‌شود. بنابراین خونی که در سه روز اول استمرار ندارد و مدّتی که بین زنان معمول نیست، قطع شده و سپس ادامه پیدا می‌کند، حیض نیست.

مسأله ۴۸۶.  بین دو حیض همواره حداقل ده روز فاصله است که این مقدار حدّاقلّ پاکی بین دو حیض می‌باشد. بنابراین خونی که قبل از گذشت ده روز از حیض اول در فاصله زمانی حدّاقل پاکی دیده می‌شود، حیض نیست مثلاً زنی که ده روز خون ببیند و شش روز پاک شود و دوباره چهار روز خون ببیند، نمی‌تواند خون دوم را حیض قرار دهد هرچند نشانه‌های حیض را داشته باشد.

مسأله ۴۸۷. همان طور که ذکر شد، حدّ اقلّ پاکی بین دو حیض، ده روز است امّا حدّاکثری برای آن نمی‌باشد و منظور از پاکی بین دو حیض در اینجا پاکی از خون حیض است نه پاکی از هر خونی. بنابراین چه بسا ممکن است بین دو حیض ده روز خون استحاضه و مانند آن فاصله شود. همچنین آنچه ذکر شد مربوط به پاکی بین دو حیض است و امّا در پاکی بین یک حیض همانطور که در مسأله (484) ذکر شد، بنابر احتیاط واجب، باید کارهایی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهایی که بر غیر حائض واجب است را هم انجام دهد.

مسأله ۴۸۸. اگر زن خونی ببیند که از سه روز بیشتر و از ده روز کمتر باشد و نداند خونِ دمل و زخم است یا خون حیض و هر دو احتمال معقول باشد، در این صورت، حکم زن غیر حائض را دارد و باید عبادت‌های خود را انجام دهد، مگر آن که قبل از بیرون آمدنِ این خونِ مشکوک، حائض بوده، که در این صورت تا مقداری که مجموعِ خون قبلی (وقتی حائض بوده) و خون مشکوک، ممکن است شرعاً حیض باشد، (به این معنا که شرایط نه‌گانه حیض را داشته باشد) باید آن را حیض قرار دهد.

مسأله ۴۸۹. اگر خونی ببیند و شک کند که خون حیض است یا استحاضه، چنانچه شرایط حیض را داشته باشد، باید حیض قرار دهد.

مسأله ۴۹۰. اگر خونی ببیند که نداند خون حیض است یا بکارت، باید یا احتیاط کند، یعنی کارهایی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهایی که بر غیر حائض واجب است را هم انجام دهد و یا خود را بررسی کند، یعنی مقداری پنبه داخل فرج نماید و کمی صبر کند به مقداری که اطمینان کند خون در آن نفوذ کرده است سپس آن را به آرامی بیرون آورد، پس اگر فقط اطراف آن آلوده باشد خون بکارت است و اگر به همه آن رسیده، خون حیض می‌باشد.

مسأله ۴۹۱. اگر زن بداند خونی که از او خارج می‌شود خون زخم و دمل و بکارت و مانند آن نیست و مردّد بین خون استحاضه و حیض و یا نفاس باشد، چنانچه شرعاً حکم حیض و نفاس را نداشته باشد[۶]، باید به دستور استحاضه عمل کند، بلکه اگر شک داشته باشد که خون استحاضه است یا هر یک از خون‌های دیگر، چنانچه نشانه و شرایط آن خون‌ها (خون‌های دیگر) را نداشته باشد، بنابر احتیاط لازم، باید کارهای استحاضه را انجام دهد.

مسأله ۴۹۲. چند مورد بر حائض[۷]، حرام است:

اوّل:عبادت‌هایی مانند نماز که باید با وضو یا غسل یا تیمّم به جا آورده شود و چنانچه زن حائض این گونه اعمال را به قصد عملی که شرعاً نیکو و صحیح است، انجام دهد، کار حرامی انجام داده است ولی به جا آوردن عبادت‌هایی که وضو و غسل و تیمّم برای آنها لازم نیست مانند نماز میت، مانعی ندارد.

دوم:تمام چیزهایی که بر جنب حرام است و در احکام جنابت ذکر شد.

سوم:جماع کردن در فرج که هم برای مرد حرام است و هم برای زن، هرچند به مقدار ختنه‌ گاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید، بلکه احتیاط لازم آن است که مقدار کمتر از ختنه گاه هم داخل نشود.

مسأله ۴۹۳. جماع کردن در روزهایی هم که حیض زن قطعی نیست ولی شرعاً باید برای خود حیض قرار دهد، حرام است، پس زنی که بیشتر از ده روز خون می‌بیند و باید به توضیحی که بعداً ذکر می‌شود روزهای عادت خویشان خود را حیض قرار دهد، شوهرش نمی‌تواند در آن روزها با او نزدیکی نماید.

مسأله ۴۹۴. اگر مرد با زن خود در حال حیض نزدیکى کند، گناهکار است و لازم است استغفار کند؛ ولی پرداخت کفّاره واجب نیست هرچند احتیاط مستحب می‌باشد، به این ترتیب که اگر تعداد روزهای حیض زن به سه قسمت تقسیم شود، کفّاره آن در قسمت اوّل حیض، یک مثقال طلای سکّه‌دار و در وسط آن، نصف مثقال و در آخر آن، یک چهارم مثقال طلای سکّه دار است و مثقال شرعی (18) نخود است. مثلاً زنی که شش روز خون حیض می‌بیند، اگر شوهرش در شب یا روز اوّل و دوم با او جماع کند، هیجده نخود طلا و در شب و یا روز سوم و چهارم، نُه نخود طلا و در شب یا روز پنجم و ششم، چهار نخود و نیم طلا به عنوان کفّاره بدهد و کفّاره بر زن نیست.

مسأله ۴۹۵. اگر مرد در حال جماع بفهمد زن حائض شده باید فوراً از او جدا شود و اگر جدا نشود گناهکار است و احتیاط مستحب است کفّاره بدهد.

مسأله ۴۹۶. غیر از نزدیکی کردن با زن حائض، سایر بهره‌های جنسی مانند بوسیدن و ملاعبه نمودن مانعی ندارد، هرچند چنین کارهایی از ناف تا زانوی زن از زیر پوشش و لباس مکروه است.

مسأله ۴۹۷. بعد از آن که زن از خون حیض پاک شد – هرچند غسل نکرده باشد – شوهرش می‌تواند با او جماع کند ولی احتیاط لازم آن است که جماع پس از شستن فرج باشد هرچند جماع قبل از غسل مکروه می‌باشد و احتیاط مستحب آن است که قبل از غسل خصوصاً در جایی که شدّت میل به جماع نباشد، از جماع خودداری نماید و امّا کارهای دیگری که در هنگام حیض به دلیل طهارت نداشتن (وضو، غسل، تیمّم، هرکدام وظیفه‌اش ‌باشد) بر زن حرام است – مانند مسّ خطّ قرآن – تا غسل نکند، برای زن حلال نمی‌شود و کارهایی که در هنگام حیض حرام است، امّا معلوم نیست (ثابت نشده) که حرام بودن آن‌ها بر حائض به دلیل طهارت نداشتن زن در ایام حیض باشد – مثل توقف در مسجد – بنابر احتیاط واجب نباید قبل از غسل انجام شود.

مسأله ۴۹۸. نمازهایی که زن در حال حیض نخوانده قضا ندارد – حتّی نماز آیات و نمازی که به نذر شرعی در وقت معیّن واجب شده باشد – ولی روزه‌های ماه رمضان را که در حال حیض نگرفته، باید قضا نماید و همچنین بنابر احتیاط لازم، روزه‌هایی را که به نذر در وقت معیّن واجب شده و در حال حیض نگرفته، باید قضا نماید.

مسأله ۴۹۹. همان طور که نماز و روزه – چه واجب و چه مستحب – از زن حائض صحیح نیست، اعتکاف و طواف حتّی بنابر احتیاط واجب طواف مستحبّی هم از او صحیح نمی‌باشد.

مسأله ۵۰۰.  اگر زن در بین نماز، حائض شود – حتّی بنابر احتیاط واجب اگر حیض بعد از سجده آخر و قبل از آخرین حرف سلامی که با آن نماز تمام می‌شود باشد – نمازش باطل است.

مسأله ۵۰۱. اگر زن در بین نماز شک کند که حائض شده یا نه، نمازش صحیح است و به شکش اعتناء نمی‌کند ولی اگر بعد از نماز بفهمد که در بین نماز حائض شده، نمازی که خوانده، باطل است و حکم آن مانند وقتی است که در بین نماز بفهمد حائض شده است. حکم دیدن لکه بعد از غسل حیض در ماه رمضان

مسأله ۵۰۲. بعد از آن که زن از خون حیض پاک شد، واجب است برای نماز و امور دیگری که باید با وضو یا غسل یا تیمّم به جا آورده شود، غسل کند و کیفیت آن مثل غسل جنابت است و کسی که غسل حیض بجا آورده تا وقتی مبطل وضو انجام نداده، لازم نیست برای کارهایی که باید با وضو باشد، وضو بگیرد، هرچند احتیاط مستحب است که قبل از غسل یا بعد از آن وضو هم بگیرد و بهتر آن است که قبل از غسل، وضو بگیرد.

مسأله ۵۰۳. اگر آب برای وضو و غسل، کافی نباشد و به اندازه‌ای باشد که بتواند غسل کند، باید غسل کند و بهتر آن است که بدل از وضو، تیمّم نماید و اگر فقط برای وضو کافی باشد و به اندازه غسل نباشد، بهتر آن است که وضو بگیرد و باید بدل از غسل، تیمّم نماید و اگر برای هیچ یک از آن‌ها، آب ندارد باید بدل از غسل، تیمّم کند و بهتر آن است که بدل از وضو نیز تیمّم نماید.

مسأله ۵۰۴. طلاق دادن زن در حال حیض با توضیحی که در احکام طلاق ذکر می‌شود باطل است و اگر زن در پاکی بین دو خون که معنای آن در مسأله (484) ذکر شد، طلاق داده شود، صحیح بودن این طلاق محلّ اشکال است، بنابر این لازم است احتیاط شود به این شیوه که صیغه طلاق دوباره اجراء شود؛ امّا بعد از آن که زن از خون حیض کلّاً پاک شد، هر‌چند غسل نکرده باشد، طلاق او صحیح است و در خواندن عقد ازدواج – چه دائم و چه موقّت – پاک بودن از حیض شرط نیست.

مسأله ۵۰۵. اگر زن بگوید حائضم یا از حیض پاک شده‌ام، چنانچه مورد اتّهام نباشد، باید حرف او را قبول کرد؛ ولی اگر مورد اتّهام باشد، قبول حرف او محلّ اشکال است و لازم است در این مورد احتیاط شود.

مسأله ۵۰۶. هرگاه وقت نماز فرارسد و بداند که اگر نماز را تأخیر بیندازد، حائض می‌شود، باید فوراً نماز بخواند و همچنین است، بنابر احتیاط لازم، اگر احتمال دهد که چنانچه نماز را تأخیر بیندازد، حائض می‌شود.

مسأله ۵۰۷. اگر زن، در بین وقت نماز حائض شود و تا آن وقت نماز را نخوانده باشد، در صورتی لازم است آن نماز را قضا کند که از اوّل وقت به اندازه وضو گرفتن (اگر از قبل وضو نداشته) و انجام غسل (اگر وظیفه ‌اش انجام غسلی بوده) و خواندن یک نماز که در آن تنها به انجام واجبات اکتفاء شود، فرصت داشته و آن را نخوانده تاحائض شده است، هرچند بنابر احتیاط واجب فرصت برای انجام مقدمات دیگر نماز مانند فراهم کردن لباس پاک و غیر غصبی و تعیین جهت قبله، نبوده باشد.

وهمین طور بنابر احتیاط واجب اگر وقت به اندازه غسل یا وضو (اگر وظیفه‌اش غسل یا وضو یا بوده) نداشته، امّا می‌توانسته یک نماز با تیمّم قبل از حائض شدن بخواند ولی آن را نخوانده باشد، باید آن نماز را قضا نماید.

واگر به جهت دیگری – غیر از کمی وقت – تکلیف زن تیمّم بوده، مثل آن که آب برایش ضرر داشته و می‌توانسته نماز را قبل از حائض شدن، با تیمّم بخواند و نخوانده باشد، حتّی بنابر احتیاط واجب در صورتی که وقت برای انجام سایر شرایط فراهم نبوده باید قضای نماز را بخواند.

شایان ذکر است زن در تند خواندن و کند خواندن نماز یا سلامتی و مریضی و یا سفر و غیر سفر و چیزهای دیگر، باید وضعیت خود را در نظر بگیرد، مثلاً زنی که تند خواندن نماز برای او فوق العاده سخت است و زنی که می‌تواند نماز را سریع بخواند، هر کدام باید حال خودش را در نظر بگیرد.

مسأله ۵۰۸. اگر زن در آخر وقت نماز، از خون حیض پاک شود و به اندازه غسل و خواندن نماز – هرچند یک رکعت آن – وقت داشته باشد، حتّی بنابر احتیاط واجب در صورتی که وقت برای فراهم کردن سایر شرایط نماز مثل تعیین جهت قبله یا لباس پاک نداشته باشد، باید غسل نموده و نماز را بخواند و اگر نخواند باید قضای آن را به جا آورد و همین حکم بنابر احتیاط واجب در وقتی که به اندازه غسل وقت ندارد امّا می‌تواند با تیمّم تمام یا قسمتی از نماز – ‌هرچند یک رکعت آن را‌ – در وقت بخواند، نیز جاری می‌باشد.

شایان ذکر است اگر گذشته از تنگی وقت، از جهت دیگر تکلیف زن تیمّم باشد، مثل آن که آب برایش ضرر داشته باشد و ‌بتواند هرچند یک رکعت نماز را در وقت بخواند – حتّی بنابر احتیاط واجب در صورتی که وقت برای فراهم کردن سایر مقدمات وجود نداشته باشد – باید تیمّم کرده و نماز را بخواند و اگر نخواند باید قضای آن را بجا آورد.

مسأله ۵۰۹. زنی که در آخر وقت نماز از خون پاک شده و اگر بخواهد غسل کند قسمتی از نمازش در وقت واقع می‌شود امّا اگر تیمّم نماید می‌تواند تمام نماز را در وقت بخواند، باید تیمّم نماید و تمام نماز را در وقت بخواند.

مسأله ۵۱۰. اگر زن در آخر وقت نماز از خون پاک شود و فرصتی برای غسل یا تیمّم و خواندن یک رکعت نماز در وقت ندارد، نماز بر او واجب نیست.

مسأله ۵۱۱. اگر زن بعد از پاک شدن از حیض شک کند که برای نماز وقت دارد یا نه، هرچند به اینکه یک رکعت آن در وقت خوانده شود، باید نمازش را بخواند.

مسأله ۵۱۲. در تمام مواردی که وظیفه زن، خواندن نماز است اگر به خیال اینکه وقت ندارد، نماز نخواند و بعد بفهمد وقت داشته، باید قضای آن نماز را به جا آورد. همچنین در مواردی که وظیفه زن، بنابر احتیاط واجب، خواندن نماز است اگر به خیال اینکه وقت ندارد، نماز نخواند و بعد بفهمد وقت داشته، بنابر احتیاط واجب، لازم است قضای آن نماز را بجا آورد.

مسأله ۵۱۳. مستحب است زن حائض در وقت نمازهای پنجگانه، بلکه هر ‌نماز واجبِ وقت‌دار مثل نماز آیات، خود را از خون پاک نماید و پنبه و دستمال را عوض کند و وضو بگیرد و اگر نمی‌تواند وضو بگیرد، تیمّم نماید و در جای نماز، رو به قبله بنشیند و مشغول ذکر و دعا و صلوات یا خواندن قرآن (غیر آیات سجده‌دار) شود و بهتر آن است که در این حال تسبیحات اربعه را انتخاب کند.

مسأله ۵۱۴. خواندن قرآن هرچند کمتر از هفت آیه باشد و همراه داشتن قرآن و رساندن جایی از بدن به حاشیه قرآن و ما بین خط‌های قرآن و نیز خضاب کردن به حنا (حنا بستن) و مانند آن، برای حائض به گفته جمعی از فقهاء رضوان الله تعالی علیهم مکروه است ولی خواندن آیات سجده واجب قرآن، بر زن حائض حرام است و احتیاط مستحب آن است که سایر آیات چهار سوره سجده دار را هم نخواند.

مسأله ۵۱۵. به دوره منظّم قاعدگی زنان، «عادت»[۸] گفته می‌شود و آن، سه قسم است:

1. عادت وقتیه و عددیه: عادتی که هم از نظر وقت حائض شدن و هم از نظر تعداد روزهای آن، منظّم است.

2. عادت وقتیه: عادتی که تنها از نظر وقت، منظّم است.

3. عادت عددیه: عادتی که تنها از نظر تعداد روزهای حیض، منظّم است.

مسأله ۵۱۶. عادت عددیه دو نوع است:

1. عادت عددیه تامّه: این عادت مربوط به زنی است که دو بار حیض شده است و این دو حیض از نظر تعداد روزها مثل هم هستند.

2. عادت عددیه ناقصه: این عادت مربوط به زنی است که دفعات زیاد حیض شده است و این حیض‌ها یکی از سه حالت زیر را دارا بوده‌اند:

الف. در هر دفعه حیض، خونی که می‌بیند از یک حدّ معیّن بیشتر نمی‌شود، مثلاً بیشتر از هشت روز خون نمی‌بیند ولی اعداد آن نظم ثابتی ندارد، در یک دفعه هفت روز خون می‌بیند، در دفعه دیگر شش روز خون مشاهده می‌کند و…

ب. در هر دفعه حیض، خونی که می‌بیند از یک حدّ معیّن کمتر نیست مثلاً کمتر از پنج روز خون نمی‌بیند.

ج. در هر دفعه حیض، خونی که می‌بیند بین دو حدّ زیاد و کم است مثلاً کمتر از پنج روز خون نمی‌بیند و مشاهده خون بیشتر از هشت روز هم نمی‌شود ولی اعداد آن نظم ثابتی ندارد و بین دو حدّ در تغییر است، در یک دفعه شش روز خون می‌بیند، در دفعه دیگر هفت روز خون مشاهده می‌کند و گاه هشت روز خون می‌بیند.

مسأله ۵۱۷. برای این که عادت عددیه تامّه صورت پذیرد، لازم است دو حیض در تعداد روزها مساوی بوده و هریک از آن‌ها حتّی نصف روز یا کمتر از آن از حیض دیگر بیشتر نباشد، بنابراین اگر زنی پنج روز در ماه اوّل خون ببیند و در ماه دوم پنج روز و نصف یا ثلث (یک سوم روز) خون ببیند صاحب عادت عددیه تامّه محسوب نمی‌شود؛ بلکه اگر در ماه دوم پنج روز و ربع (یک چهارم روز) خون ببیند صاحب عادت عددیه تامّه محسوب نمی‌شود، مگر آن که در عرف بانوان با وجود این مقدار زیادی، باز هم دو حیض مثل هم شمرده شود. همچنین اگر زیاده، اندک و کم باشد، اشکال ندارد.

مسأله ۵۱۸. برای این‌که عادت عددیه تامّه صورت پذیرد، کافی است زن دو بار حیض ببیند که از نظر تعداد روزها مثل هم باشد، که در این صورت، صاحب عادت می‌گردد ولی در محقّق شدن عادت عددیه ناقصه دو بار خون دیدن کافی نیست و لازم است دیدن خون به طوری که در مسأله (516) ذکر شد، زیاد تکرار شود به گونه‌ای که در عرف بانوان صدق کند که این زن دارای عادت عددیه ناقصه است، مثل این که دیدن خون به طوری که ذکر شد، (5 یا 6) بار، تکرار گردد.

مسأله ۵۱۹. برای آن‌که عادت وقتیه صورت پذیرد، باید وقت دو حیض در عرف بانوان مثل هم محسوب شود، بنابراین زنی که در دو ماه خون حیض دیده، در ماه اول پنج روز و در ماه دوم به اندازه یک سوم یا یک چهارم روز یا کمتر، زودتر یا دیرتر خون حیض او آغاز شده است – به گونه‌ای که این مقدار تفاوت در عرف بانوان معمول است – این مقدار تفاوت ضرری ندارد و عادت وقتیه با وجود آن محقّق می‌شود.

مسأله ۵۲۰. منظور از «ماه»، در محقّق شدن عادت وقتیه، ماه شمسی یا قمری نیست بلکه منظور، سی روز است. بنابراین در محقّق شدن عادت وقتیه، چه عددیه هم باشد یا نباشد، کافی است زن در دو ماه خون حیض ببیند و آغاز مشاهده خون حیض در ماه دوم پس از گذشت سی روز از آغاز مشاهده خون حیض در ماه اول باشد و فرق ندارد که ایام خون دیدن زن در این دو ماه مطابق با روز معیّنی از ماه شمسی یا قمری باشد یا نباشد و چنین زنی با دو بار مشاهده خون با کیفیتی که ذکر شد، دارای عادت وقتیه خواهد شد.

مسأله ۵۲۱. اگر در زنی زمان‌های مشاهده خون حیض نزدیک به سی روز باشد، مثلاً هر 28 روز یا 29 روز یا 31 روز خون می‌بیند، که در عرف بانوان معمول است، در این حال هم با دو بار دیدن خون به کیفیت ذکر شده، عادت وقتیه محقّق می‌شود مثل آن‌که در ماه اول، آغاز حیض او روز دهم آن ماه و آغاز حیض دوّم او روز هشتم ماه دوّم بوده است، که چنین زنی از ماه دوم، دارای عادت شده و می‌تواند از ماه سوّم به بعد مطابق عادت تشکیل شده عمل نماید.[۹] امّا در مورد زنی که ایام خون دیدن او به مقدار قابل توجّه کمتر یا زیادتر از سی روز است به گونه‌ای که این نوع مشاهده خون در عرف بانوان، معمول نیست، مثل اینکه هر 15 روز یک بار، خون حیض می‌بیند یا هر چهل یا پنجاه روز یک بار، حائض می‌شود، در این صورت با دو بار دیدن خون به کیفیت ذکر شده، صاحب عادت وقتیه نمی‌شود و لازم است دیدن خون به آن کیفیت، با فاصله زمانی معیّن، بسیار تکرار شود به گونه‌ای که در عرف بانوان صدق کند که آن روزها، زمان عادت اوست که در این حال همان را عادت خود در نظر می‌گیرد.

مسأله ۵۲۲. در مسائل آینده ذکر می‌شود که در بعضی از موارد که زن دارای عادت نیست، اگر بیش از ده روز خون ببیند، در صورتی که در بعضی از روزها خون، نشانه‌های حیض – که در مسأله (467) ذکر شد – را داشته باشد و در بعضی از روزها نداشته باشد، باید روزهایی که خون، نشانه‌های حیض را دارد، حیض قرار دهد. حال اگر این حالت در دوماه با تعداد روزهای معیّن تکرارشود مثل آن که در دوماه پشت سرهم از اول تا پنجم نشانه‌های حیض و از ششم تا دوازدهم، نشانه‌های استحاضه را داشته باشد، این زن دارای عادت وقتیه و عددیه محسوب نمی‌شود بلکه دارای عادت نیست و در این هنگام مطلقاً حکم او در تعیین روزهای حیضش رجوع به صفات می‌باشد. بنابراین در این مثال از اول ماه تا پنجم ماه که خون دارای صفات حیض بوده را حیض قرار می‌دهد.

مسأله ۵۲۳. زنی که در حیض عادت دارد – چه در وقت حیض عادت داشته باشد چه در عدد حیض، یا هم در وقت و هم در عدد آن – اگر دو مرتبه پشت سرهمِ دیگرحیض ببیند و آن دو بار، مخالف با حیض‌های قبلی و مثل یکدیگر باشند، در این صورت، عادت این زن از بین رفته و تبدیل به عادتِ جدیدِ پدید آمده از این دو حیض می‌شود؛ مثلاً زنی که در هر ماه، عادت وقتیه و عددیه وی از اول تا پنجم است هر گاه دو ماه پشت سر هم از دهم تا هفدهم خون ببیند عادت قبلی وی به هم خورده و به عادت هفت روزه از دهم تا هفدهم در هر ماه تبدیل می‌شود.

مسأله ۵۲۴. با مشاهده یک حیض مخالف، عادت شرعی زن از بین نمی‌رود مثلاً زنی که در هر ماه، عادت وی از اول تا هفتم ماه است هر گاه یک بار بر خلاف عادت خود از دهم تا پانزدهم خون ببیند، عادتش به هم نمی‌خورد و همچنان از اول تا هفتم در هر ماه خواهد بود.

مسأله ۵۲۵. هر گاه زن دو بار حیض ببیند که با عادت قبلیش مخالف است ولی خود آن دو حیض هم با یکدیگر متفاوت می‌باشد، عادت قبلیش از بین رفته و زن، مضطربه به حساب می‌آید مثلاً زنی که در هر ماه عادت وی از اول تا هفتم ماه است اگر دو ماه پشت سر هم به طور مختلف برخلاف عادت خود خون ببیند، ماه اول از دهم تا پانزدهم و ماه دوم از بیستم تا بیست و ششم، در این حال عادت قبلی‌اش از بین رفته و باید به احکام زن مضطربه عمل نماید.

مسأله ۵۲۶. زنان حائض شش قسم‌اند:

اوّل: دارای عادت وقتیه و عددیه دوّم: دارای عادت وقتیه سوّم: دارای عادت عددیه

این سه قسم دارای عادت می‌باشند که چگونگی محقّق شدن این عادت‌ها در مسائل قبل ذکر شد.

چهارم: مضطربه: و آن زنی است که چند ماه خون دیده ولی عادت معیّنی پیدا نکرده یا عادتش به هم خورده و عادت تازه‌ای پیدا نکرده است.

پنجم: مبتدئه: و آن زنی است که دفعه اوّل خون دیدنِ اوست.

ششم: ناسیه: و آن زنی است که عادت خود را فراموش کرده است.

این سه دسته دارای عادت نیستند و هر کدام این شش قسم، احکامی دارند که در مسائل بعد به توضیح آن پرداخته می‌شود.

مسأله ۵۲۷. زنانی که عادت وقتیه و عددیه دارند، دو دسته‌اند:

اوّل:زنی که دو ماه پشت سر هم در وقت معیّن خون حیض ببیند و در وقت معیّن هم پاک شود، مثلاً دو ماه پشت سر هم از روز اوّل ماه خون ببیند و روز هفتم پاک شود که عادت حیض این زن از اوّل ماه تا هفتم است.

دوم:زنی که دو ماه پشت سر هم در وقت معیّن خون حیض ببیند و بعد از آن که سه روز یا بیشتر خون دید یک روز یا بیشتر پاک شود و دوباره خون ببیند و تمام روزهایی که خون دیده با روزهایی که در وسط پاک بوده از ده روز بیشتر نشود همچنین همه روزهایی که خون دیده و روزهایی که در وسط پاک بوده در هر دو ماه به یک اندازه باشد، چنین زنی، دارای عادت وقتیه و عددیه می‌باشد و عادت او به اندازه روزهایی است که خون دیده نه به ضمیمه روزهایی که در وسط پاک بوده است، مثلاً اگر در دو ماه پشت سرهم از روز اوّل ماه تا سوم خون ببیند و سه روز پاک شود و دوباره سه روز خون ببیند، عادت این زن شش روزِ پراکنده می‌شود و در سه روز پاکی که در وسط است که آن را پاکی بین دو خون می‌نامند، بنابر احتیاط لازم، کارهایی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهایی که بر غیر حائض واجب است را انجام دهد و امّا اگر مقدار روزهایی که در ماه دوم خون دیده بیشتر یا کمتر باشد، این زن دارای عادت وقتیه است نه عددیه.

مسأله ۵۲۸. زنی که عادت وقتیه و عددیه دارد، اگر در آغاز یا بین وقت عادت یا یک یا دو روز یا بیش از آن، زودتر خون ببیند طوری که در عرف زنان بگویند عادتش جلو افتاده، اگرچه – آن خون، نشانه‌های حیض را نداشته باشد مثلاً خون زرد رنگ باشد – باید به احکامی که برای زن حائض گفته شد عمل کند و چنانچه بعداً بفهمد حیض نبوده مثل این که قبل از سه روز پاک شود، باید عبادت‌هایی را که به جا نیاورده قضا نماید و امّا در غیر این دو صورت، مثل این که آن قدر زودتر از عادتش خون ببیند که نگویند عادتش جلو افتاده بلکه بگویند در غیر وقت خود خون دیده و یا آنکه بعد از گذشت ایام عادتش (هرچند با سپری شدن زمان کمی بعد از تمام شدن وقت عادت)، خون ببیند، چنانچه آن خون دارای نشانه‌های حیض – که در مسأله (467) ذکر شد – باشد، به احکامی که برای زن‌های حائض گفته شد عمل نماید.

و همچنین اگر دارای نشانه‌های حیض نباشد ولی زن بداند که آن خون سه روز ادامه پیدا می‌کند و اگر نداند که سه روز ادامه پیدا می‌کند یا نه، احتیاط واجب آن است که هم کارهایی که بر مستحاضه واجب است را انجام دهد و هم کارهایی که بر حائض حرام است، را ترک نماید.

مسأله ۵۲۹. زنی که عادت وقتیه و عددیه دارد:

الف. اگر همه روزهای عادت و چند روز قبل از عادت و بعد از عادت، خون ببیند؛

ب. یا این‌که همه روزهای عادت را با چند روز قبل از عادت، خون ببیند؛

ج. یا این‌که همه روزهای عادت را به چند روز بعد از عادت خون ببیند؛

و در هر یک از سه مورد (الف، ب، ج)، خون‌هایی که دیده روی هم از ده روز بیشتر نشود: همه حیض است هرچند آن خون نشانه‌های حیض – که در مسأله (467) ذکر شد – را نداشته ‌باشد.

و اگر (در هر یک از سه مورد) خون‌هایی که دیده از ده روز بیشتر شود، فقط خونی که در روزهای عادت دیده حیض است، هرچند آن خون نشانه‌های حیض را نداشته ‌باشد و خونی که قبل یا بعد یا قبل و بعد عادت دیده استحاضه می‌باشد؛ هرچند نشانه‌های حیض را داشته باشد و هرچند یک یا دو روز قبل از عادتش باشد و باید عبادت‌هایی که در روزهای قبل یا بعد یا قبل و بعد عادت بجا نیاورده را قضا نماید. حتّی اگر خونِ روزهای عادت و خونی که تا روز دهم مشاهده می‌کند، با نشانه‌های حیض باشد و بقیه با نشانه‌های استحاضه باشد، بازهم تنها خون روزهای عادت، حیض و بقیه استحاضه می‌باشد.

د. اگر همه روزهای عادت را با سیزده روز یا بیشتر بعد از عادت به طور مستمر، خون ببیند، خون روزهای عادت حیض است وبقیه استحاضه می‌باشد و نمی‌تواند خون بعد از حداقل پاکی (ده روز) را حیض حساب کند.

ه‍‌ . اگر عادت وقتیه و عددیه او از نوع دوّمی است که در مسأله (527) گذشت مثلاً عادت شرعی او به این گونه است که سه روز اول ماه خون می‌بیند سپس روز چهارم تا ششم به مدّت سه روز پاک است و بعد هفتم تا نهم خون می‌بیند چنانچه در یک ماه بیشتر از ده روز مستمرّ خون ببیند مثلاً از اول ماه تا پانزدهم خون ببیند، خون‌های اول تا سوم ماه و هفتم تا نهم ماه حیض است و در روزهای چهارم تا هفتم بنابر احتیاط واجب کارهایی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهایی که بر مستحاضه واجب است را انجام می‌دهد و خون‌های دهم تا پانزدهم ماه استحاضه است.

مسأله ۵۳۰. زنی که عادت وقتیه و عددیه دارد:

الف. اگر مقداری از روزهای عادت را با چند روز قبل از عادت خون ببیند و روی هم از ده روز بیشتر نشود، همه حیض است و اگر از ده روز بیشتر شود، روزهایی که در عادت خون دیده با چند روز قبل از آن – که روی هم به مقدار عادت او شود – حیض و روزهای اوّل (ابتداء) را استحاضه قرار دهد.

ب. اگر مقداری از روزهای عادت را با چند روز بعد از عادت خون ببیند و روی هم از ده روز بیشتر نشود، همه حیض است و اگر بیشتر شود باید روزهایی که در عادت خون دیده با چند روز بعد از آن، که روی هم به مقدار عادت او شود، حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد.

مسأله ۵۳۱. زنی که عادت وقتیه و عددیه دارد اگر بعد از آنکه سه روز یا بیشتر خون دید پاک شود و دوباره خون ببیند و فاصله بین دو خون کمتر از ده روز باشد و همه روزهایی که خون دیده با روزهایی که در وسط پاک بوده از ده روز بیشتر باشد و هر یک از دو خون طرف اول و دوم به تنهایی از ده روز بیشتر نباشد، چند صورت دارد:

1. آنکه تمام خونی که دفعه اوّل دیده یا مقداری از آن در روزهای عادت باشد و خون دوم که بعد از پاک شدن می‌بیند در روزهای عادت نباشد، در این صورت باید همه خون اوّل را حیض و خون دوم را استحاضه قرار دهد مگر آنکه خون دوم، نشانه‌های حیض را داشته باشد که در این صورت، قسمتی از خون دوم که با ضمیمه خون اوّل و پاکی بین آنها، روی هم از ده روز بیشتر نمی‌شود، حیض است و بقیه، استحاضه می‌باشد.

مثال اول: اگر عادت زنی از پنجم تا نهم به مدت پنج روز بوده، در صورتی که یک ماه از پنجم تا نهم خون دیده و روز دهم پاک شود و از روز یازدهم تا شانزدهم خون ببیند و خون طرف دوم نشانه‌های حیض را نداشته باشد، خون‌هایی که پنجم تا نهم در ایام عادت دیده حیض است و خون هایی که از یازدهم تا شانزدهم دیده استحاضه می‌باشد و روز دهم پاک می‌باشد.

مثال دوم: اگر عادت زنی از پنجم تا نهم به مدّت پنج روز بوده، در صورتی که یک ماه از پنجم تا نهم خون دیده و روز دهم پاک شود و از روز یازدهم تا شانزدهم خون ببیند و خون طرف دوم نشانه‌های حیض را دارا باشد، خون‌هایی که از پنجم تا نهم در ایام عادت دیده و همچنین خون هایی که از یازدهم تا چهاردهم دیده حیض است و خون‌هایی که در پانزدهم و شانزدهم دیده، استحاضه می‌باشد و در پاکی وسط که آن را پاکی بین دو خون می‌نامند، بنابر احتیاط واجب کارهایی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهایی که بر غیر حائض واجب است را انجام دهد.

2. آنکه خون اوّل در روزهای عادت نباشد و تمام خون دوم یا مقداری از آن در روزهای عادت باشد که باید همه خون دوم را حیض و خون اوّل را استحاضه قرار دهد.

مثال:اگر عادت زنی از یازدهم تا پانزدهم ماه به مدّت پنج روز بوده در صورتی که یک ماه از پنجم تا نهم خون دیده و روز دهم، پاک شود و از روز یازدهم تا پانزدهم خون ببیند، خون‌هایی که از یازدهم تا پانزدهم در ایام عادت دیده، حیض است و خون‌هایی که قبل از آن از پنجم تا نهم دیده، استحاضه می‌باشد و روز دهم هم پاک است.

3. آنکه هر دو خون در روزهای عادت نباشد، در این صورت، اگر یکی دارای نشانه‌های حیض باشد و دیگری دارای نشانه‌های حیض نباشد، خونی که صفات حیض را داراست حیض قرار دهد و خونی را که صفات حیض ندارد، استحاضه قرار دهد، امّا اگر هر دو خون، نشانه‌های حیض را داراست یا هیچ‌یک از دو خون نشانه‌های حیض را نداشته باشد، باید خونِ طرف اول را حیض و خونِ طرف دوم را استحاضه قرار دهد هرچند احتیاط مستحب است که در هر دو خون احتیاط کند، خصوصاً در صورتی که هر دو خون نشانه‌های حیض را نداشته باشد.

مثال:اگر عادت زنی از اول تا پنجم ماه به مدّت پنج روز بوده، در صورتی که یک ماه در روزهای عادت خون نبیند و از روز هفتم تا یازدهم خون دیده و دو روز پاک شود و از روز چهاردهم تا هجدهم خون ببیند و خونِ طرف اول، صفات حیض را نداشته باشد و خون طرف دوم، صفات حیض را دارا باشد، خون‌هایی که از روز چهاردهم تا هجدهم دیده، حیض است و خون‌هایی که از روز هفتم تا یازدهم دیده استحاضه می‌باشد و روزهای دوازدهم و سیزدهم پاک است و صورت‌های دیگر مسأله، در مسأله بعد ذکر می‌شود.

مسأله ۵۳۲. زنی که عادت وقتیه و عددیه دارد اگر بعد از آن که سه روز یا بیشتر خون دید پاک شود و دوباره خون ببیند و فاصله بین دو خون کمتر از ده روز باشد و همه روزهایی که خون دیده با روزهایی که در وسط پاک بوده از ده روز بیشتر باشد و هر یک از دو خون طرف اول و دوم به تنهایی از ده روز بیشتر نباشد (ادامه صورت‌های مسأله قبل):

1. اگر مقداری از خون اوّل و دوم در روزهای عادت باشد و خون اوّلی که در روزهای عادت بوده از سه روز کمتر نباشد و با پاکی وسط و مقداری از خون دوم که آن هم در روزهای عادت بوده از ده روز بیشتر نباشد، در این صورت آن مقدار از هر دو خون که در ایّام عادت بوده، حیض است و احتیاط واجب آن است که در پاکی وسط که آن را پاکی بین دو خون می‌نامند کارهایی که بر غیر حائض واجب است را انجام دهد و کارهایی که بر حائض حرام است را ترک کند و مقداری از خون دوم که بعد از روزهای عادت بوده، استحاضه است و امّا مقداری از خون اوّل که قبل از روزهای عادت بوده چنانچه عرفاً بگویند که عادتش جلو افتاده، حکم حیض را دارد، مگر آن که حیض قرار دادن آن باعث آن شود که بعضی از خون دوم که در روزهای عادت بوده یا تمام آن از ده روز حیض خارج شود که در این صورت، حکم استحاضه را دارد. در این مورد سه مثال ذکر می‌شود:

مثال اول:اگر عادت زن از سوم ماه تا دهم به مدّت هشت روز بوده در صورتی که یک ماه از اوّل تا ششم خون ببیند، طوری که در عرف زنان بگویند عادتش جلو افتاده و دو روز پاک شود و بعد از نهم تا پانزدهم خون ببیند، خون‌هایی که از اوّل تا ششم و در نهم و دهم دیده حیض است و خون‌هایی که از یازدهم تا پانزدهم دیده استحاضه می‌باشد و در پاکی وسط که آن را پاکی بین دو خون می‌نامند بنابر احتیاط واجب کارهایی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهایی که برغیرحائض واجب است را انجام می‌دهد.

مثال دوم: اگر عادت زن از دهم تا هجدهم ماه به مدّت نه روز بوده، در صورتی که یک ماه از هفتم تا چهاردهم خون ببیند، به طوری که در عرف زنان بگویند عادتش جلو افتاده و دو روز پاک شود و بعد از هفدهم تا بیستم خون ببیند، خون‌هایی که از نهم تا چهاردهم و در هفدهم و هجدهم دیده، حیض است و نمی‌توان روز هفتم و هشتم را هم حیض قرار داد زیرا باعث می‌شود که روزهای هفدهم و هجدهم واقع در ایام عادت از ده روز حیض خارج گردد.

مثال سوم: اگر عادت زن از دهم تا نوزدهم ماه به مدّت ده روز بوده، در صورتی که یک ماه از هفتم تا چهاردهم خون ببیند، طوری که در عرف زنان بگویند عادتش جلو افتاده و دو روز پاک شود و بعد از هفدهم تا بیستم خون ببیند، خون‌هایی که از دهم تا چهاردهم و از هفدهم تا نوزدهم دیده، حیض است و نمی‌توان روزهایی که جلوتر از عادت خون دیده یعنی روزهای هفتم تا نهم را هم حیض قرار داد زیرا موجب می‌شود که روزهای هفدهم تا نوزدهم واقع در ایام عادت از ده روز حیض خارج گردد.

2. آنکه مقداری از خون اوّل و دوم در روزهای عادت باشد ولی آن مقدار از خون اوّل که در روزهای عادت بوده از سه روز کمتر باشد، در این صورت:

الف. خون اول که در ایام عادت واقع شده به ضمیمه مقداری از خون قبل که روی هم سه روز شود، حیض است بلکه باید همه خون سابق – در صورتی که در عرف زنان بگویند عادتش جلو افتاده – را حیض قرار دهد به شرط آنکه این امر باعث نشود که بعضی از خون طرف دوم که در روزهای عادت بوده یا تمام آن، از ده روز حیض خارج شود.

ب. همچنین مقداری از خون طرف دوم که در ایام عادت واقع شده، حیض است به شرط آنکه مجموع خون‌ها و پاکی بین آنها، با ملاحظه حیض قرار دادن خون طرف اول به ضمیمه مقداری از خون قبل از طرف اول که کمترین مقدار حیض یعنی سه روز را کامل می‌کند، از ده روز بیشتر نشود و بقیه آن، استحاضه است. برای روشن شدن حکم، سه مثال ذکر می‌شود:

مثال اول: اگر عادت زن از چهارم تا دهم به مدّت هفت روز بوده و اکنون از روز اول ماه تا چهارم خون دیده و دو روز پاک بوده و از روز هفتم تا دوازدهم خون دیده، باید خون‌های روز اول تا چهارم و هفتم تا دهم را حیض قرار دهد و خون روز یازدهم و دوازدهم استحاضه است و در پاکی وسط بنابر احتیاط واجب کارهایی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهایی که بر غیر حائض واجب است را انجام ‌دهد.

مثال دوم: اگر عادت زن از چهارم تا دوازدهم به مدّت نه روز بوده و اکنون از روز اول ماه تا چهارم خون دیده و دو روز پاک بوده و از روز هفتم تا پانزدهم خون دیده، باید خون‌های روز دوم تا چهارم و هفتم تا یازدهم را حیض قرار دهد و خون روز اول و روزهای دوازدهم تا پانزدهم، استحاضه است و در پاکی وسط بنابر احتیاط واجب کارهایی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهایی که بر غیر حائض واجب است را انجام ‌دهد و این زن نمی‌تواند خون روز اول را حیض قرار دهد زیرا باعث می‌شود که قسمتی از خون طرف دوم که در روزهای عادت بوده یعنی روز یازدهم از ده روزِ حیض خارج شود.

مثال سوم: اگر عادت زن از پنجم تا دوازدهم به مدّت هشت روز بوده و اکنون از روز اول ماه تا پنجم خون دیده و پنج روز پاک بوده و روز یازدهم و دوازدهم خون دیده، خون‌های روز سوم تا پنجم و روز یازدهم و دوازدهم، حیض است و خونِ روز اول و دوم، استحاضه است و و در پاکی وسط بنابر احتیاط واجب کارهایی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهایی که بر غیر حائض واجب است را انجام ‌دهد و این زن نمی‌تواند خون روز اول و دوم را حیض قرار دهد زیرا باعث می‌شود که تمام خون طرف دوم که در روزهای عادت بوده، یعنی روز یازدهم و دوازدهم از ده روزِ حیض خارج شود.

مسأله ۵۳۳. زنی که عادت وقتیه و عددیه دارد، اگر در وقت عادت، خون نبیند و در غیر آن وقت به تعداد روزهای حیضش خون ببیند، باید همان را حیض قرار دهد، چه قبل از وقت عادت دیده باشد چه بعد از آن، چه نشانه‌های حیض را دارا باشد یا نشانه‌های حیض را نداشته باشد.

مسأله ۵۳۴. زنی که عادت وقتیه و عددیه دارد، اگر در وقت عادت خود سه روز یا بیشتر خون ببیند و تعداد روزهای آن کمتر یا بیشتر از روزهای عادت او باشد ولی از ده روز بیشتر نشود و در غیر ایام عادت در قبل از آن یا بعد از آن به تعداد روزهای عادت خویش خون ببیند و بین دو خون پاکی فاصله شود، در اینجا که وقت و عدد با هم تعارض دارند چند صورت دارد:

1. آنکه مجموع آن دو خون با پاکی میان آن‌ها از ده روز بیشتر نشود، در این صورت مجموع دو خون یک حیض حساب می‌شود و در پاکی وسط که آن را پاکی بین دو خون می‌نامند بنابر احتیاط واجب کارهایی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهایی که بر غیر حائض واجب است را انجام ‌دهد.

2. آنکه پاکی میان آن دو خون، ده روز یا بیشتر باشد، در این صورت هر کدام از آن‌ها حیض جداگانه قرار داده می‌شوند، چه نشانه‌های حیض را دارا باشد یا نشانه‌های حیض را نداشته باشد.

3. آنکه پاکی میان آن دو خون کمتر از ده روز و مجموع دو خون با پاکی در بین، بیشتر از ده روز باشد، در این صورت وقت بر عدد مقدّم می‌شود و باید خونی را که در وقت دیده، حیض و خونی را که خارج وقت دیده، استحاضه قرار دهد.

مسأله ۵۳۵. زن‌هایی که عادت وقتیه دارند و اوّل عادت آنان معیّن می‌باشد، دو دسته‌ هستند:

اوّل:زنی که دو ماه پشت سر هم در وقت معیّن خون حیض ببیند و بعد از چند روز پاک شود ولی تعداد روزهای آن در هر دو ماه یک اندازه نباشد، مثلاً دو ماه پشت سر هم، روز اوّل ماه خون ببیند ولی ماه اوّل، روز هفتم و ماه دوم، روز هشتم از خون پاک شود که این زن باید روز اوّل ماه را عادت حیض خود قرار دهد.

دوم:زنی که دو ماه پشت سر هم در وقت معیّن سه روز یا بیشتر خون حیض ببیند و بعد پاک شود و دو مرتبه خون ببیند و تمام روزهایی که خون دیده با روزهایی که در وسط پاک بوده از ده روز بیشتر نشود ولی تعداد روزهای آن در ماه دوم کمتر یا بیشتر از ماه اوّل باشد، مثلاً در ماه اوّل هشت روز و در ماه دوم نُه روز باشد ولی در هر دو ماه از اوّل ماه خون دیده باشد که این زن هم باید روز اوّل ماه را روز اوّل عادت حیض خود قرار دهد و ایامی را که خون دیده حیض است و در پاکی وسط که آن را پاکی بین دو خون می‌نامند، بنابر احتیاط واجب کارهایی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهایی که بر غیر حائض واجب است را انجام دهد.

مسأله ۵۳۶. زنانی که عادت وقتیه دارند و آخرِ عادت آنان معیّن باشد، دو دسته‌اند:

اوّل:زنی که دو ماه پشت سر هم خون حیض ببیند و بعد از چند روز در وقت معیّن پاک شود ولی تعداد روزهای آن در هر دو ماه یک اندازه نباشد مثلاً ماه اوّل، روز سوم و ماه دوم، روز پنجم خون آغاز شود و در هر دو ماه روز نهم پاک شود، این زن باید روز نهم را انتهای عادت حیض خود قرار دهد و اثر این قرار دادنِ عادت این است که اگر مثلاً در ماه دیگر اتّفاقاً خون از ده روز بیشتر شود و تا پانزدهم ماه ادامه یابد که در این صورت، خونی که زن بعد از نهم ماه تا پانزدهم مشاهده می‌کند، استحاضه است.

دوم:زنی که دو ماه پشت سر هم سه روز یا بیشتر خون حیض ببیند و بعد پاک شود و دو مرتبه خون ببیند و در وقت معیّن پاک شود و تمام روزهایی که خون دیده با روزهایی که در وسط پاک بوده از ده روز بیشتر نشود ولی تعداد روزهای آن در ماه دوم کمتر یا بیشتر از ماه اوّل باشد مثلاً در ماه اوّل از سوم تا پنجم خون دیده و دو روز پاک بوده و از هشتم تا دهم خون دیده است و در ماه دوم از اول تا پنجم خون دیده و یک روز پاک بوده و از هفتم تا دهم خون دیده است، این زن باید روز دهم را انتهای عادت حیض خود قرار دهد و اثر این قرار دادنِ عادت آن است که اگر مثلاً در ماه دیگر اتّفاقاً خون از ده روز بیشتر شود و تا پانزدهم ماه ادامه یابد که در این صورت خونی که زن بعد از دهم ماه تا پانزدهم مشاهده می‌کند استحاضه است و دو خون قبل از آن، حیض است و در پاکی وسط، بنابر احتیاط واجب کارهایی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهایی که بر غیر حائض واجب است را انجام دهد.

مسأله ۵۳۷. زنی که عادت وقتیه دارد، اگر در آغاز یا بین وقت عادت یا یک یا دو روز یا بیش از آن زودتر خون ببیند به طوری که درعرف زنان بگویند عادتش جلو افتاده – هرچند آن خون نشانه‌های حیض را نداشته باشد مثلاً خون زرد رنگ باشد – باید به احکامی که برای زن حائض ذکر شد عمل کند و چنانچه بعداً بفهمد حیض نبوده، مثل این که قبل از سه روز پاک شود، باید عبادت‌هایی را که به جا نیاورده، قضا نماید و اگر وقت باقی است، آنها را انجام دهد و امّا در غیر این دو صورت، مثل اینکه آن قدر زودتر از عادتش خون ببیند که نگویند عادتش جلو افتاده بلکه بگویند در غیر وقت خود خون دیده و یا آنکه بعد از گذشت ایام عادتش (هرچند با سپری شدن زمان کمی بعد از تمام شدن وقت عادت)، خون ببیند، چنانچه آن خون دارای نشانه‌های حیض باشد به احکامی که برای زن‌های حائض ذکر شد عمل نماید و همچنین اگر دارای نشانه‌های حیض نباشد ولی بداند که آن خون سه روز ادامه پیدا می‌کند و اگر نداند که سه روز ادامه پیدا می‌کند یا نه، احتیاط لازم آن است که هم کارهایی که بر مستحاضه، واجب است را انجام دهد و هم کارهایی که بر حائض، حرام است را ترک نماید.

مسأله ۵۳۸. زنی که عادت وقتیه دارد اگر در وقت عادت خود خون ببیند و مقدار آن خون بیش از ده روز باشد و خون او تنها دارای نشانه‌های حیض باشد هرچند درجات و مراتب آنها متفاوت باشد مانند اینکه قسمتی از آن، سیاه رنگ و قسمتی، قرمزِ تیره باشد یا تنها دارای نشانه‌های استحاضه باشد، مثلاً زرد رنگ باشد – هرچند درجات زردی آن با هم متفاوت باشد – باید اگر ممکن است مقدار ایام عادت بعضی از خویشان خود را حیض قرار دهد، چه آن خویشاوند، تنها از طرف پدر یا مادر به او منسوب باشد یا از هر دو طرف به او منسوب باشد، زنده باشد یا مرده، ولی با رعایت دو شرط زیر:

اوّل:آنکه نداند مقدار عادت آن خویشاوند، مخالف با مقدار حیض خودش می‌باشد[۱۰] و مخالفت در مقدار حیض مثل آن است که خودش در زمان جوانی و قوّت مزاج باشد و آن زن نزدیک به سنّ یائسگی باشد که مقدار عادت معمولاً کم می‌شود و یا عکس این صورت و نیز مثل زنی که علاوه بر عادت وقتیه، دارای عادت عددیه ناقصه[۱۱] هم هست و مثلاً در هر ماه از دهم ماه یا به مدّت پنج روز خون می‌بیند و یا هفت روز، چنین زنی اگر در یک ماه بیشتر از ده روز خون ببیند نمی‌تواند به عادت بعضی از خویشانش که کمتر از پنج روز یا بیشتر از هفت روز خون می‌بیند، رفتار کند.

دوم:آنکه نداند مقدار عادت آن زن با مقدار عادت دیگر خویشانش که دارای شرط اوّل هستند تفاوت دارد ولی اگر مقدار تفاوت بسیار کم باشد که حساب نشود، ضرر ندارد.

و اگر این کار (مراجعه به خویشاوندان) ممکن نیست، مخیّر است که از سه روز تا ده روز هر تعداد روزی را که مناسب مقدار حیضش می‌بیند، آن را حیض قرار دهد و بهتر آن است که هفت روز قرار دهد، در صورتی که آن را مناسب خود ببیند؛ البتّه همان طور که ذکر شد، اگر زن دارای عادت ناقصه عددیه هم هست، مانند زنی که در هر ماه از اول ماه یا به مدّت پنج روز خون می‌بیند یا شش روز، چنین زنی نمی‌تواند عددی را انتخاب نماید که کمتر از پنج روز یا بیشتر از شش روز باشد.

شایان ذکر است عددی را که زن با رجوع به خویشاوندان یا با انتخاب عدد به عنوان حیض، بر می‌گزیند، باید از ابتدای خون در نظر بگیرد به شرط آنکه با حیض قبلیش، ده روز فاصله شده باشد. همچنین باید تعداد روزهایی را که حیض قرار می‌دهد موافق با وقت عادتش باشد، آن‌طور که در مسأله (540) خواهد آمد.

مسأله ۵۳۹. زنی که عادت وقتیه دارد اگر در وقت عادت خود خون ببیند و مقدار آن خون بیش از ده روز باشد و بعضی از روزها خون او نشانه‌های حیض را داشته باشد – هرچند درجات و مراتب آنها متفاوت باشد، مانند این که قسمتی از آن سیاه رنگ و قسمتی قرمز تیره باشد – و بعضی روزها نشانه‌های حیض را نداشته باشد مثلاً زرد رنگ باشد هرچند درجات زردی آن با هم متفاوت باشد داراى سه صورت است:

الف. روزهایی که به نشانه حیض است از سه روز کمتر و از ده روز بیشتر نباشد که در این صورت، آن را حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد.

ب. خون با نشانه حیض از سه روز کمتر باشد، که در این صورت آن را حیض قرار داده و تعداد روزهای آن را با یکی از دو راهی که در مسأله قبل ذکر شد (رجوع به خویشاوندان یا انتخاب عدد) تعیین نماید و تکمیل عدد و روزها در صورت امکان، از خونی که بعد از خونِ دارای صفات حیض است، انجام می‌شود.

 ج. خون با نشانه حیض، بیشتر از ده روز باشد که در این صورت تعداد روزهای حیض خود را با یکی از دو راهی که در مسأله قبل ذکر شد (رجوع به خویشاوندان یا انتخاب عدد) تعیین نماید و آن تعداد روز را از ابتدای خونِ دارای نشانه حیض، حیض در نظر می‌گیرد و بقیه خون را استحاضه قرار می‌دهد.

شایان ذکر است در هر سه صورت «الف» و «ب» و «ج»، تفاوتی بین اینکه آن روزها مطابق با وقت باشد یا نباشد، نیست مثلاً زنی که عادت وقتیه‌اش اول ماه است اگر از اول ماه تا پانزدهم ماه خون ببیند و این خون از چهارم تا نهم دارای نشانه‌های حیض باشد، باید چهارم تا نهم را حیض قرار دهد و روزهای اول تا سوم و دهم تا پانزدهم، استحاضه است.

مسأله ۵۴۰. زنی که عادت وقتیه دارد، نمی‌تواند حیض را در غیر وقت عادت خود قرار دهد، پس اگر ابتدای زمان عادت او معلوم باشد مثل اینکه هر ماه از روز اوّل خون می‌دیده، چنانچه یک ماه از روز اول تا پانزدهم ماه خون ببیند و نتواند با نشانه‌های حیض، تعداد آن را معیّن نماید باید روز اول مشاهده خون یعنی اوّل ماه را حیض قرار دهد و در تعداد روزها، به آنچه در مسأله‌ (538) ذکر شد، عمل نماید و نمی‌تواند عدد برگزیده برای حیض را از روزهای بعد از روز اول مشاهده خون مثلاً روز دهم انتخاب نماید. همچنین اگر زنی که صاحب عادت وقتیه است و آغاز آن یازدهم ماه است اگر یک ماه مثلاً از اول ماه تا هجدهم ماه خون ببیند، نمی‌تواند عدد برگزیده برای حیض خویش را از ابتدای ماه یا ده روز اول ماه قرار دهد هرچند خون روزهای اول نشانه‌های حیض را دارا باشد و نیز زنی که عادت وقتیه‌ای دارد که آخر آن معلوم می‌باشد و مثلاً پانزدهم ماه است، اگر در یک ماه از اول ماه تا شانزدهم ماه خون ببیند نمی‌تواند آخر عادت خود را مثلاً روز دهم ماه قرار دهد بلکه باید تعداد آن را طوری قرار دهد که آخرِ آن، مطابق با انتهای وقت عادتش باشد.

مسأله ۵۴۱. زنی که عادت وقتیه دارد و در وقت به کلّی خون نبیند ولی در غیر آن وقت خونی ببیند که بیشتر از ده روز باشد و نتواند مقدار حیض را با نشانه‌های آن تشخیص دهد همانند زنی است که در روزهای عادت خون دیده و خونش از ده روز بیشتر شده است.

مسأله ۵۴۲. زنی که عادت وقتیه دارد اگر در وقت عادت خود خون ببیند و مقدار آن خون بیش از ده روز باشد و روزهایی که با نشانه حیض است از سه روز کمتر و از ده روز بیشتر نباشد – مثلاً زنی که عادت وقتیه او اول ماه می‌باشد چنانچه از اول ماه چهار روز خون با نشانه حیض سپس چهار روز با نشانه استحاضه و دوباره چهار روز با نشانه حیض مشاهده کند – فقط خون اوّل را حیض قرار می‌دهد و بقیه استحاضه است. همچنین اگر از اول ماه، چهار روز خون با نشانه حیض سپس ده روز با نشانه استحاضه و دوباره چهار روز با نشانه حیض ببیند، فقط خون اوّل را که دارای صفات حیض است حیض قرار می‌دهد و بقیه استحاضه است.

مسأله ۵۴۳. زنی که عادت وقتیه دارد اگر بعد از آن که سه روز یا بیشتر خون دید، پاک شود و دوباره خون ببیند و فاصله بین دو خون کمتر از ده روز باشد و همه روزهایی که خون دیده با روزهایی که در وسط پاک بوده از ده روز بیشتر باشد و هر یک از دو خون طرف اول و دوم به تنهایی از ده روز بیشتر نشود، مثل آن که پنج روز خون ببیند و پنج روز پاک شود و دوباره پنج روز خون ببیند، در احکام مانند زنی است که عادتش وقتیه و عددیه است که در مسائل (531و532) ذکر شد.

مسأله ۵۴۴. زنانی که عادت عددیه دارند و تعداد روزهای آن معیّن است دو دسته هستند:

اوّل:زنی که تعداد روزهای حیض او در دو ماه پشت سر هم یک اندازه باشد ولی وقتِ خون دیدن او یکی نباشد که در این صورت هر چند روزی که خون دیده عادت او می‌شود؛ مثلاً اگر ماه اوّل از روز اوّل تا پنجم و ماه دوم از یازدهم تا پانزدهم خون ببیند عادت او پنج روز می‌شود.

دوم:زنی که دو ماه پشت سر هم سه روز یا بیشتر خون ببیند و یک روز یا بیشتر پاک شود و دو مرتبه خون ببیند و وقت دیدن خون در ماه اوّل با ماه دوم فرق داشته باشد که در این صورت اگر تمام روزهایی که خون دیده و روزهایی که در وسط پاک بوده از ده روز بیشتر نشود و تعداد روزهایی که خون دیده به یک اندازه باشد، تمام روزهایی که خون دیده عادت حیض او می‌شود و بنابر احتیاط واجب، باید در روزهای وسط که پاک بوده احتیاطاً کارهایی که بر زن غیر حائض واجب است انجام دهد و کارهایی که بر حائض، حرام است ترک نماید مثلاً اگر ماه اوّل از روز اوّل تا سوم خون ببیند و دو روز پاک شود و دوباره از ششم تا هشتم به مدّت سه روز خون ببیند و ماه دوم از یازدهم تا سیزدهم خون ببیند و دو روز پاک شود و دوباره از شانزدهم تا هجدهم سه روز خون ببیند، عادت عددیه او شش روز می‌شود و در پاکی بین، بنابر احتیاط واجب کارهایی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهایی که بر غیر حائض واجب است را انجام دهد.

و امّا اگر در یک ماه مثلاً سه روز خون ببیند و پاک شود و دوباره خون ببیند و در ماه دوم، پنج روز خون دیده و پاک شود و دوباره خون ببیند و در هر دو ماه مجموع ایام خون با پاکی وسط، هشت روز باشد، در این صورت، این زن دارای عادت عددیه نیست، بلکه مضطربه حساب می‌شود که حکمش بعداً ذکر می‌شود.

مسأله ۵۴۵. زنی که عادت عددیه تنها دارد و وقت آن مشخّص نیست، همین که خونی را مشاهده کرد که دارای نشانه‌های حیض است[۱۲]، آن را حیض قرار می‌دهد و به احکام زن حائض رفتار می‌کند. همچنین اگر خون دارای نشانه‌های حیض نباشد ولی بداند که آن خون سه روز ادامه پیدا می‌کند و اگر نداند که سه روز ادامه پیدا می‌کند یا نه، احتیاط واجب آن است که هم کارهایی را که بر مستحاضه واجب است، انجام دهد و هم کارهایی را که بر حائض حرام است، ترک نماید.

مسأله ۵۴۶. زنی که عادت عددیه دارد اگر کمتر یا بیشتر از تعداد روزهای عادت خود خون ببیند و از ده روز بیشتر نشود، تمام آن را حیض قرار دهد هرچند نشانه‌های حیض را دارا نباشد.

مسأله ۵۴۷. زنی که عادت عددیه دارد اگر خون او از ده روز بیشتر شود، چنانچه همه خون‌هایی که دیده بدون نشانه بوده مثلاً یک جور باشد و خون او تنها دارای نشانه‌های حیض باشد هرچند درجات و مراتب آنها متفاوت باشد مانند اینکه قسمتی از آن سیاه رنگ و قسمتی قرمزِ تیره باشد یا تنها دارای نشانه‌های استحاضه باشد مثلاً زرد رنگ باشد هرچند درجات زردی آن با هم متفاوت باشد، باید از موقع دیدنِ خون به تعداد روزهای عادتش، حیض و بقیه خون را استحاضه قرار دهد و اگر همه خون‌هایی که دیده یک جور نباشد بلکه چند روز از آن نشانه حیض و چند روز دیگر نشانه استحاضه داشته باشد، اگر روزهایی که خون، نشانه حیض را دارد با تعداد روزهای عادت او یک اندازه باشد، باید آن روزها را حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد و اگر روزهایی که خون نشانه حیض دارد از روزهای عادت او بیشتر باشد، فقط به اندازه روزهای عادت حیض است و کم کردن و کاستن عدد در صورت امکان، از آخر انجام می‌شود بنابر این در این حال، عدد عادت را از ابتدای خونِ دارای نشانه‌های حیض قرار می‌دهد و بقیه خون استحاضه است و اگر روزهایی که خون، نشانه حیض را دارد از روزهای عادت او کمتر است هرچند کمتر از سه روز باشد باید آن روزها را با چند روز دیگر که روی هم به اندازه عادتش می‌شود حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد و این تکمیل در صورت امکان، از خونی که بعد از خونِ دارای نشانه‌های حیض است صورت می‌گیرد بنابر این با کمک صفات و نشانه‌های حیض می‌توان وقت عادت عددیه را معیّن نمود، نه عدد آن را.

شایان ذکر است زنی که مثلاً عادت عددیه پنج روزه دارد اگر مشاهده خون در او استمرار پیدا کند و قبل از گذشتن ده روز از خونی که نشانه حیض دارد دوباره خونی ببیند که آن هم نشانه خون حیض داشته باشد، مثل آن که پنج روز خون سیاه و نُه روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سیاه ببیند، باید خون اوّل را حیض و دو خون دیگر را استحاضه قرار دهد[۱۳]و امّا در صورتی که پنج روز خون سیاه و ده روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سیاه ببیند، باید خون اوّل و خون سوم که دارای نشانه حیض است را، حیض و خون وسط را استحاضه قرار دهد.

مسأله ۵۴۸. همان طور که در مسأله (516) ذکرشد، زن می‌تواند عادت عددیه ناقصه داشته باشد. حال مثلاً زنی که عادت ناقصه او بین شش و هفت روز است، در صورتی که خونش از ده روز بیشتر شود نمی‌تواند با نشانه‌های حیض یا در نظر گرفتن عادت بعضی از خویشانش و یا به انتخاب عدد، کمتر از شش روز یا بیشتر از هفت روز را حیض قرار دهد. بنابراین اگر عددی را که با مراجعه به صفات یا خویشاوندان بدست آمده، پنج باشد، در این مورد نمی‌تواند عادت خود را پنج روز قرار دهد؛ بلکه باید مقدار یقینی از عادت خود را که شش روز است حیض قرار دهد و اگر عددی را که با مراجعه به صفات یا خویشاوندان بدست آمده، هشت روز باشد، در این مورد نمی‌تواند عادت خود را هشت روز قرار دهد بلکه باید بیشترین عددی که احتمال می‌رود عادت او باشد یعنی عدد هفت را حیض قرار دهد.

مسأله ۵۴۹. مبتدئه یعنی زنی که دفعه اوّل خون دیدن اوست. حکم زن مبتدئه در این که با مشاهده چه خونی می‌تواند آن را حیض قرار دهد، مانند حکم زنی است که عادت عددیه تنها دارد که در مسأله (545) ذکر شد.

مسأله ۵۵۰. اگر زن مبتدئه بیشتر از ده روز خون ببیند و همه خون‌هایی که دیده، به یک شکل باشد – هرچند درجات و مراتب آن‌ها با هم متفاوت باشد – مانند اینکه همه با نشانه‌های حیض[۱۴] باشد، هرچند قسمتی از آن سیاه رنگ و قسمتی قرمز باشد، یا آن‌که همه خون‌ها با ویژگی استحاضه یعنی زرد رنگ باشد – هرچند درجات زردی آن با هم متفاوت باشد – باید مقدار عادت یکی از خویشان خود را حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد، چه آن خویشاوند، تنها از طرف پدر یا مادر به او منسوب باشد یا از هر دو طرف به او منسوب باشد، زنده باشد یا مرده، ولی با رعایت دو شرط زیر:

اوّل:آنکه نداند مقدار عادت او مخالف با مقدار حیض خودش می‌باشد[۱۵]، مثل آن که خودش در زمان جوانی و قوّت مزاج باشد و آن زن نزدیک به سنّ یائسگی باشد که مقدار عادت معمولاً کم می‌شود.

دوم:آنکه نداند مقدار عادت آن زن با مقدار عادت دیگر خویشانش که دارای شرط اوّل هستند تفاوت دارد ولی اگر مقدار تفاوت بسیار کم باشد که حساب نشود، ضرر ندارد.

و اگر این کار (مراجعه به خویشاوندان) ممکن نیست مخیّر است که از سه روز تا ده روز هر تعداد روزی را که مناسب مقدار حیضش می‌بیند حیض قرار دهد و بهتر آن است که هفت روز قرار دهد در صورتی که آن را مناسب خود ببیند.

مسأله ۵۵۱. مبتدئه اگر بیشتر از ده روز خونی ببیند که چند روز آن نشانه حیض و چند روز دیگر نشانه استحاضه را داشته باشد، چنانچه خونی که نشانه حیض دارد کمتر از سه روز و بیشتر از ده روز نباشد، همه آن، حیض است ولی اگر این زن مشاهده خون در او استمرار پیدا کند و قبل از گذشتن ده روز از خونی که نشانه حیض دارد دوباره خونی ببیند که آن هم نشانه خون حیض داشته باشد، مثل آن که پنج روز خون سیاه و نُه روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سیاه ببیند، باید خون اوّل را حیض و دو خون دیگر را استحاضه قرار دهد و امّا در صورتی که پنج روز خون سیاه و ده روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سیاه ببیند، باید خون اوّل و خون سوم که دارای نشانه حیض است را، حیض و خون وسط را استحاضه قرار دهد.

مسأله ۵۵۲. مبتدئه اگر بیشتر از ده روز خونی ببیند که چند روز آن نشانه حیض و چند روز دیگر آن نشانه استحاضه داشته باشد ولی خونی که نشانه حیض دارد از سه روز کمتر باشد آن را حیض قرار دهد و عدد آن را با یکی از دو راهی که توضیح آن در مسأله (550) ذکر شد (رجوع به خویشاوندان یا انتخاب عدد) تعیین نماید و این تکمیل در صورت امکان از خونی که بعد از خونِ دارای نشانه‌های حیض است، صورت بگیرد نه از خون قبل و همچنین اگرخون با نشانه حیض بیشتر از ده روز باشد، قسمتی از آن را با یکی از همین دو راه که توضیح آن ذکر شد، حیض قرار دهد و کم کردن و کاستن عدد در صورت امکان از آخر انجام شود، بنابراین در این حال، عدد برگزیده به عنوان حیض را از ابتدای خون دارای نشانه حیض در نظر می‌گیرد و بقیه خون را استحاضه قرار می‌دهد.

مسأله ۵۵۳. مضطربه یعنی زنی که دو ماه پشت سر هم خون دیده ولی آن دو بار هم از جهت وقت و هم از جهت عدد با یکدیگر تفاوت داشته‌اند. حکم زن مضطربه در این که با مشاهده چه خونی می‌تواند آن را حیض قرار دهد مانند حکم زنی است که عادت عددیه تنها دارد که در مسأله‌ (545) ذکر شد.

مسأله ۵۵۴. اگر زن مضطربه بیشتر از ده روز خون ببیند و همه خون‌هایی که دیده یک جور باشد – با توضیحاتی که برای مبتدئه در مسأله (550) ذکر شد – حکمش مانند مبتدئه است، با این تفاوت که رجوع به خویشان در اینجا بنابر احتیاط واجب است.

شایان ذکر است این مطلب در زمانی است که زن مضطربه اصلاً دارای عادت نباشد، امّا اگر دارای عادت ناقصه عددیه باشد – که توضیح آن در مسأله ۵۱۶ ذکر شد – وقتی می‌خواهد روزهای حیض خویش را طبق قاعده هایی که ذکر شد (رجوع به خویشان یا انتخاب عدد)، تعیین نماید، جایز نیست عددی را انتخاب کند که با عادت ناقصه‌اش سازگار نباشد، مثلاً زنی که عادت ناقصه اش همواره بیش از هشت روز است نباید هفت روز را انتخاب کند.

مسأله ۵۵۵. مضطربه اگر بیشتر از ده روز خونی ببیند که چند روز آن نشانه حیض و چند روز دیگر نشانه استحاضه دارد، باید به دستوری که برای زن مبتدئه در مسائل (551 و 552) ذکر شد عمل نماید و اگر دارای عادت ناقصه باشد، نکته‌ای را که در مسأله قبل بیان شد رعایت نماید.

مسأله ۵۵۶. ناسیه یعنی زنی که مقدار یا زمان عادت خود یا هر دو را فراموش کرده است، این زن اگر خونی ببیند که کمتر از سه روز و بیشتر از ده روز نباشد همه آن حیض است، چه نشانه‌های حیض[۱۶] را دارا باشد و چه نشانه‌های حیض را نداشته باشد و اگر خون از ده روز بگذرد سه صورت دارد:

الف. ناسیه‌ای که عادت عددیه داشته است.

ب. ناسیه‌ای که عادت وقتیه داشته است.

ج. ناسیه‌ای که عادت وقتیه و عددیه داشته است.

و حکم آنها در مسائل بعد ذکر می‌شود.

مسأله ۵۵۷. اگر زن بیشتر از ده روز خون ببیند و دارای عادت عددیه باشد ولی آن را به کلّی فراموش کرده باشد که حتّی به طور اجمالی هم، زمان یا تعداد روزهای آن را به یاد نمی‌آورد در این صورت، این زن حکم مبتدئه را دارد که در مسائل (550 تا 552) ذکر شد.

مسأله ۵۵۸. اگر زن بیشتر از ده روز خون ببیند و دارای عادت عددیه باشد و تعداد روزهای آن را فراموش کرده باشد ولی به طور اجمالی عدد آن را به یاد می‌آورد، این صورت دو حالت دارد:

الف. اگر تعداد روزهای حیض خود را با معیار‌های سه‌گانه در تعیین حیض یعنی مراجعه به صفات خون یا مراجعه به خویشان یا انتخاب عدد (هر کدام شرعاً وظیفه او ‌باشد[۱۷]) معین نماید، تعداد روزهای حیض، کمتر از مقدار یقینی عادتش می‌شود، مثلاً زنی که عادتش را فراموش کرده و به طور اجمالی می‌داند که عادتش هشت روز است یا نه روز و عددی که طبق معیارهای سه‌گانه تعیین شده هفت باشد، در این مورد نمی‌تواند عادت خود را هفت روز قرار دهد بلکه باید مقدار یقینی از عادت خود را که عدد هشت است، حیض قرار دهد.

ب اگر تعداد روزهای حیض خود را با معیار‌های سه‌گانه در تعیین حیض یعنی مراجعه به صفات خون یا مراجعه به خویشان یا انتخاب عدد (هر کدام شرعاً وظیفه او ‌باشد) معیّن نماید، تعداد روزهای حیض، بیشتر از مقدار یقینی عادتش باشد مثلاً زنی که عادتش را فراموش کرده و به طور اجمالی می‌داند که عادتش پنج روز است یا شش روز و عددی که طبق معیارهای سه‌گانه تعیین شده هفت باشد، در این مورد نمی‌تواند عادت خود را هفت روز قرار دهد بلکه باید بیشترین عدد که احتمال می‌رود عادت او باشد یعنی عدد شش را حیض قرار دهد.

و در غیر این دو مورد، عدد فراموش شده اثری ندارد و باید به حکم مبتدئه عمل شود، ولی اگر زن احتمال دهد که عادتش بیشتر از عدد تعیین شده می‌باشد، احتیاط مستحب است که کارهایی را که بر حائض حرام است، ترک کرده وکارهایی را که بر مستحاضه واجب است انجام دهد.

مسأله ۵۵۹. اگر زن بیشتر از ده روز خون ببیند و دارای عادت وقتیه باشد ولی آن را به کلّی فراموش کرده باشد که حتّی به طور اجمالی هم، زمان آن را به یاد نمی‌آورد در این صورت، این زن حکم مبتدئه را دارد که در مسائل (550 تا552) ذکر شد.

مسأله ۵۶۰. اگر زن بیشتر از ده روز خون ببیند و دارای عادت وقتیه باشد و زمان آن را فراموش کرده باشد ولی به طور اجمالی زمان آن را به یاد می‌آورد، این صورت دو حالت دارد:

الف. اگر بداند زمان خاصی که کمتر از سه روز است و فعلاً در این زمان هم خون دیده، جزئی از عادت وقتیه او بوده است ولی اول و آخر وقت را فراموش کرده، باید خونی که صفات حیض را داراست و در این زمان هم باشد را حیض قرار دهد امّا اگر خونی که صفات حیض را دارد در زمان مورد نظر نباشد، نمی‌تواند آن را حیض قرار دهد مثلاً اگر بداند روز هفدهم ماه جزء عادت او بوده یا عادت او در نیمه دوم ماه بوده است و اکنون از اوّل تا بیستم ماه خون دیده است، نمی‌تواند عادت خود را در ده روز اوّل قرار دهد حتّی اگر با نشانه‌های حیض باشد و ده روز دوم با نشانه‌های استحاضه باشد و چنین زنی، باید با رجوع به خویشاوندان و در صورت عدم امکانِ رجوع به خویشاوندان، عددی بین سه روز تا ده روز را با توضیحی که در مسأله (550) ذکر شده است، انتخاب کند به شرط آنکه در همان زمان باشد.

ب. اگر زمان خاصی که جزئی از عادت وقتیه او باشد را نداند ولی به طور اجمالی بداند که زمان عادت او تنها در قسمتی از ماه بوده است مثلاً نیمه اول ماه، در این صورت، زن حق ندارد خونی را که دارای نشانه‌های حیض است ولی در نیمه دوم ماه است را حیض قرار دهد یا نمی‌تواند عددی را که با رجوع به خویشاوندان یا انتخاب عدد برای حیضش انتخاب کرده، از نیمه دوم ماه برگزیند.

مسأله ۵۶۱. اگر زن بیشتر از ده روز خون ببیند و دارای عادت وقتیه و عددیه باشد، این صورت، سه حالت دارد که در مسائل بعد به توضیح آن پرداخته می‌شود.

مسأله ۵۶۲. اگر زن بیشتر از ده روز خون ببیند و دارای عادت وقتیه و عددیه باشد و وقت عادت خویش را فراموش کرده ولی عدد آن را به یاد دارد، عدد حیض را طبق عدد عادت خویش قرار می‌دهد و در تعیین وقت به نشانه‌های خون مراجعه می‌کند و خونی را که نشانه‌های حیض دارد با توضیحی که در مسأله (560) پیرامون عادت وقتیه ذکر شد، حیض قرار می‌دهد و اگر با نشانه‌ها، امکان تعیین زمان حیض نبود، عادتش را از اولین زمان مشاهده خون قرار می‌دهد به شرط آنکه بتوان حیض را از آن زمان قرار داد و گرنه اولین زمان بعد از آن را حیض قرار دهد مثل اینکه بعد از حیض قبلی بدون آنکه حداقل پاکی (ده روز) فاصله شود خونی را ببیند که از ده روز بیشتر شود، که در این صورت زمان حیضش را بعد از فاصله شدن حداقل پاکی، انتخاب می‌کند.

مسأله ۵۶۳. اگر زن بیشتر از ده روز خون ببیند و دارای عادت وقتیه و عددیه باشد و عدد عادت خویش را فراموش کرده ولی وقت آن را به یاد داشته باشد، در این صورت، چنانچه اول وقت عادتش را می‌داند، خونی را که در ایام عادتش می‌بیند حیض قرار می‌دهد هرچند نشانه‌های حیض را دارا نباشد و در تعیین عدد به نشانه‌های حیض مراجعه می‌کند و اگر امکان تعیین عدد با نشانه‌ها نبود، به خویشاوندان خویش مراجعه می‌کند و اگر آن هم ممکن نبود، مخیّر است عددی که بین سه تا ده روز است را حیض قرار دهد البتّه در دو مورد که بیان آنها در مسأله (558) گذشت هیچ یک از معیارهای سه‌گانه (رجوع به تمییز، خویشاوندان، انتخاب عدد) اعتباری ندارد.

مسأله ۵۶۴. اگر زن بیشتر از ده روز خون ببیند و دارای عادت وقتیه و عددیه باشد ولی وقت و عدد عادت خویش را فراموش کرده باشد، حکم در این صورت، از مسائل قبل معلوم می‌شود به عنوان مثال اگر به طور اجمالی نداندکه خون با روزهای عادتش مصادف بوده است یا نه و خون قابل تعیین از روی صفات نباشد (مثل همه خون یک جور باشد)، آن خون را حیض قرار می‌دهد و در تعیین تعداد روزهای آن به خویشاوندانش مراجعه نماید و اگر ممکن نبود عددی بین سه تا ده را حیض قرار می‌دهد، البتّه در دو موردی که بیان آنها در مسأله (558) گذشت هیچ یک از معیارهای سه‌گانه (رجوع به تمییز، خویشاوندان، انتخاب عدد) اعتباری ندارد.

مسأله ۵۶۵. استبراء از خون حیض، عمل خاصی است که زن برای آگاهی از وضعیت باطن مجرا و اینکه آیا آلوده به خون حیض است یا نه انجام می‌دهد. این استبراء در موردی انجام می‌شود که زن دارای دو شرط باشد:

1. خونریزی‌اش قبل از ده روز در ظاهر قطع شده باشد.

2. یقین به پاکی باطن مجرا نداشته باشد و احتمال عقلایی دهد باطن مجرا پاک شده است. بنابراین اگر بداند باطن مجرا همانند ظاهر آن پاک شده است یا باطن مجرا بر خلاف ظاهر آن، پاک نیست نیازی به استبراء نمی‌باشد.

این استبراء کیفیت خاص واجبی ندارد و به هر شکلی بتوان از وضعیت باطن مجرا و پاکی یا آلودگی آن به خون کسب اطّلاع کند کافی است، مثلاً قدری پنبه داخل فرج نماید و مقداری صبر کند و اگر عادت او چنین است که خون او برای مدّت کوتاهی در بین حیض قطع می‌شود – همچنان که در بعضی زنان گفته شده است – باید بیش از آن مقدار صبر کرده و بعد پنبه را بیرون آورد و ببیند آلوده به خون شده یا نه، پس اگر سطح پنبه به لکّه زرد رنگی – هرچند بسیار کوچک – آلوده باشد هنوز حیض محسوب می‌شود و احکام مربوط به آن در مسأله بعد ذکر می‌شود.

مسأله ۵۶۶. اگر زن قبل از ده روز پاک شود و احتمال بدهد که در باطن خون هست، یا باید عبادت‌ها را احتیاطاً انجام دهد یا استبراء کند و جایز نیست بدون استبراء عبادت‌ها را ترک کند، پس اگر استبراء کرد و پاک بود، غسل کند و عبادت‌های خود را به جا آورد و اگر پاک نبود – هرچند به آب اندک زرد رنگی آلوده باشد – چنانچه در حیض عادت ندارد یا مبتدئه است یا عادت او ده روز است، باید صبر کند که اگر قبل از ده روز پاک شد، غسل کند و اگر سرِ ده روز پاک شد یا خون او از ده روز گذشت، سرِ ده روز غسل نماید و قبل از سپری شدن ده روز، هر وقت شک داشت که خون در باطن هست یا قطع شده، استبراء را دوباره انجام می‌دهد و حکم صورتی که در آن زن عادتش کمتر از ده روز است در مسأله بعد ذکر می‌شود.

مسأله ۵۶۷. اگر عادت زن کمتر از ده روز باشد، در بین ایام عادت هر وقت شک داشته باشد که خون در باطن قطع شده یا نه استبراء می‌کند و در صورت آلودگی، بر حیض بودن باقی می‌ماند تا این که ایام عادت سپری گردد؛ مگر آنکه قبل از آن پاک شود و اگر بعد از سپری شدن ایام عادت، شک در پاکی باطن دارد، استبراء می‌کند و اگر آلودگی باقی بود – هرچند به شکل لکّه زردِ کم رنگ – سه حالت پیش می‌آید:

الف. در صورتی که بداند قبل از تمام شدن ده روز یا سرِ ده روز پاک می‌شود نباید غسل کند و تا پاکی صبر می‌کند.

ب. اگر می‌داند خون از ده روز بیشترمی‌شود، خون بعد از روزهای عادت استحاضه است بنابر این غسل نموده و وظایف مستحاضه را انجام می‌دهد.

ج. در صورتی که شک دارد و احتمال می‌دهد که آن خون، قبل از تمام شدن ده روز قطع می‌شود، احتیاط مستحب است که یک روز عبادت را ترک نماید سپس غسل حیض نموده و اعمال مستحاضه را انجام دهد هرچند جایز است در صورتی که شک نسبت به وضعیت خون همچنان باقی است، بیشتر از یک روز (تا کامل شدن ده روز)، عبادت را ترک نماید. این ترک عبادت پس از سپری شدن ایام عادت را اصطلاحاً «استظهار» می‌نامند.

مسأله ۵۶۸. استظهار به معنای ترک عبادت و سایر کارهایی که در حال حیض بر حائض حرام است، می‌باشد و زن در مدت استظهار احکام حائض را دارد، اصل عمل استظهار واجب نیست و مراعات آن احتیاط مستحب است و نوعی احتیاط در مورد حیض احتمالی به شمار می‌رود. استظهار در موردی انجام می‌شود که زن دارای پنج شرط است:

1. دارای عادت عددیه باشد خواه عادتش وقتیه هم باشد یا نباشد.

2. عادت وی کمتر از ده روز باشد.

3. بیشتر از مقدار عادت خود خون ببیند.

4. نداند خون بعد از ایّام عادت از ده روز می‌گذرد یا نه.

5. حکم استظهار مخصوص زنی است که خون دیدن او، پس از ایام عادت ادامه پیدا می‌کند و در مورد زنی که قبل از ایّام عادتش خونی مشاهده می‌کند که حکم استحاضه را دارد، سپس خون ادامه پیدا کرده و از عادتش بیشتر می‌شود، جاری نیست، مثلاً زنی که عادت وقتیه و عددیه دارد و در ماه اول و ماه دوم ایّام عادت او از دهم تا پانزدهم ماه بوده است، اگر این زن در ماه سوم در ایّام عادت خون ببیند ولی این خون ادامه پیدا کند و تا ماه آینده قطع نشود پس از سپری شدن ایّام حیض در ماه چهارم، زن نداند خونریزی‌اش تا بعد از بیستم ماه ادامه پیدا می‌کند یا نه، چنین فردی دهم تا پانزدهم ماه چهارم را حیض قرار می‌دهد و بعد از تمام شدن ایام عادت یعنی پانزدهم ماه در صورت شک در وضعیت خون، باید وظایف مستحاضه را انجام دهد و نمی‌تواند استظهار نموده و عبادت را ترک نماید.

مسأله ۵۶۹. اگر زنی که عادت وقتیه و عددیه دارد، بعد از سپری شدن ایام عادت و قبل ازگذشت ده روز از ابتدای روزهای عادتش لکّه بینی داشته باشد – هرچند لکّه‌های صورتی یا زرد رنگ خون – دو صورت دارد:

1. آن لکّه بینی، مستمر باشد یعنی بعد از سپری شدن ایام عادت خون به طور کامل قطع نشود و هر وقت زن وضعیت خون در باطن را امتحان می‌کند، پنبه آلوده به لکّه صورتی یا زرد رنگ می‌شود، در این صورت اگر لکه بینی قبل از ده روز قطع شود، حیض محسوب می‌شود و اگر بعد از ده روز قطع شود خونی که بعد از ایام عادت دیده خواه به شکل لکّه باشد یا زیاد، استحاضه محسوب می‌شود و چنانجه زن نداند لکّه بینی به طوری که ذکر شد، قبل از ده روز قطع می‌شود یا بعد از ده روز، به حکم استظهار که در مسأله (567 و 568) بیان شد عمل می‌نماید.

2. لکّه بینی مستمر نباشد هرچند به اینکه زن تنها یک لکّه صورتی یا زرد رنگ خون مشاهده نماید، حکم این صورت در قالب مثال ذکر می‌شود:

زنی که عادت وقتیه عددیه هفت روزه از اول ماه تا هفتم ماه دارد چنانچه در انتهای مدّت هفت روز، خون در ظاهر و باطن قطع شود و زن غسل حیض نماید سپس در روز نهم ماه، زن یک لکّه خون ببیند و قطع شود و بعد از آن در روز یازدهم ماه هم فقط یک لکّه خون مشاهده نماید و قطع شود، لکّه خونی که در روز نهم دیده حیض محسوب می‌شود و لکّه خونی که روز یازدهم دیده استحاضه محسوب می‌شود و پاکی بین روز هفتم تا نهم حکم پاکی بین دوخون را دارد که زن بنابر احتیاط واجب در آن کارهایی که بر حائض حرام است را ترک کرده و کارهایی که بر غیر حائض واجب است را انجام می‌دهد و پاکی بین روز نهم تا یازدهم پاکی حقیقی است و زن حکم زنان پاک را دارد، بنابر‌این چنین زنی، بعد از مشاهده لکّه‌ خون، در روز نهم و قطع شدن آن باید غسل حیض نماید و پس از آن پاک محسوب می‌شود و لکّه خون روز یازدهم استحاضه قلیله است که بر طبق احکام آن عمل می‌کند و چنانچه زن در روز هشتم ماه که پاک بوده، روزه ماه مبارک رمضان گرفته، احتیاط واجب آن است که آن را قضا نماید و قضای روز نهم که زن در آن خون حیض دیده واجب است و امّا روزه روز دهم و یازدهم ماه صحیح است و چنانچه فرض شود شوهرش او را در روز هشتم یا نهم در پاکی بین دو خون، طلاق داده باشد، بنابر احتیاط واجب این طلاق، صحیح محسوب نمی‌شود و صیغه طلاق دوباره خوانده شود. امّا اگر او را در روز دهم یا یازدهم طلاق داده، طلاق صحیح است و حکم مثال‌های دیگر نیز از آنچه قبلاً ذکر شده قابل استفاده است.

مسأله ۵۷۰. اگر زن قبل از ده روز پاک شود و بداند که در باطن، خون نیست، باید برای عبادت‌های خود غسل حیض کند و آنها را انجام دهد هرچند گمان داشته باشد که قبل از تمام شدن ده روز دوباره خون می‌بیند امّا چنانچه یقین یا اطمینان داشته باشد که قبل از تمام شدن ده روز دوباره خون می‌بیند هرچند به شکل لکّه‌بینی و مشاهده خونِ زرد کم رنگ (حتّی مثل اینکه بداند یک بار این لکّه را خواهد دید)، همچنان که ذکر شد، در فاصله پاکی بین، بنابراحتیاط واجب، احتیاطاً غسل حیض کند و عبادت‌های خود را به جا آورد و آن چه بر حائض حرام است را احتیاطاً ترک نماید.

مسأله ۵۷۱. در تمییز و تشخیص خون حیض از استحاضه در مواردی که خون از ده روز بیشتر می‌شود، شرط است بعضی از روزها، خون دارای نشانه‌های حیض[۱۸] و بعضی دیگر از روزها، نشانه‌های استحاضه[۱۹] را دارا باشد، امّا شرط نیست خونِ دارای نشانه‌های حیض، همه صفات حیض را داشته باشد بلکه اگر یکی از صفات را هم داشته باشد کافی است ولی اگر بعضی از روزها خون دارای یکی از صفات حیض باشد و بعضی از روزهای دیگر خون دارای دو یا سه صفت از صفات حیض باشد، چنین خونی فاقد نشانه محسوب می‌شود همچنان که اگر بعضی از روزها خون دارای بعضی از صفات حیض و در روزهای دیگر دارای بعضی دیگر از صفات حیض باشد چنین خونی بدون نشانه است. همچنین در خونی که از ده روز می‌گذرد اگر خونی که به صفت حیض است سه روز پراکنده در ضمن ده روز اول باشد، این خون بدون نشانه محسوب می‌شود.

مسأله ۵۷۲. مبتدئه و مضطربه و ناسیه و زنی که عادت عددیه دارد، اگر خونی ببینند که نشانه‌های حیض را داشته باشد یا یقین کنند که سه روز طول می‌کشد، هرچند نشانه‌های حیض را نداشته باشد، باید عبادت را ترک کنند و چنانچه بعد بفهمند حیض نبوده، باید عبادت‌هایی را که به جا نیاورده‌اند، قضا نمایند.

مسأله ۵۷۳. زنی که معمولاً هر ماه یک مرتبه خون می‌بیند اگر در یک ماه دو مرتبه خون ببیند در حالی که هر یک از دو خون از سه روز کمتر نیست و از ده روز هم بیشتر نیست و در بین دو خون پاک بوده، چنانچه روزهایی که در وسط پاک بوده از ده روز کمتر نباشد، باید هر دو را حیض قرار دهد، هرچند یکی از آن دو خون یا هر دو نشانه‌های حیض را نداشته باشد یا در روزهای عادت نباشد.

مسأله ۵۷۴. زنی که دارای عادت نبوده و دیدن خون در او استمرار پیدا کرده و بیشتر از ده روز خون دیده و از راه مختلف بودن صفاتِ خون، باید حیض را تشخیص دهد، چنانچه مثلاً سه روز یا بیشتر خونی ببیند که نشانه حیض را دارد و آن خون، از ده روز بیشتر نشود و پس از آن ده روز یا بیشتر خونی ببیند که نشانه استحاضه را دارد و دوباره سه روز یا بیشتر، خونی به نشانه‌های حیض ببیند و آن خون، از ده روز بیشتر نشود و مجموع خون‌های مشاهده شده متّصل به هم باشد، باید خون اوّل و خون آخر را که نشانه‌های حیض داشته، حیض قرار دهد و خون وسط، استحاضه است امّا اگر زن دارای عادت وقتیه باشد، در این مثال، چنانچه یکی از دو خونی که دارای نشانه‌های‌حیض است مطابق با روزهای عادتش باشد و خون دیگر در روزهای عادتش نباشد، فقط آنچه در ایام عادت است و نشانه‌های حیض را دارا است حیض قرار می‌دهد و بقیه، استحاضه می‌باشد.

مسأله ۵۷۵. اگر چند روز را حیض قرار دهد و عبادت نکند بعد بفهمد حیض نبوده است، باید نماز و روزه‌ای که در آن روزها به جا نیاورده، قضا نماید و اگر چند روز را به گمان این که حیض نیست، عبادت کند، بعد بفهمد حیض بوده، چنانچه آن روزها را روزه نیز گرفته باشد، باید قضا نماید.

مسأله ۵۷۶. از وقتی که اوّلین جزء بچّه از شکم مادر بیرون می‌آید، خونی که زن تا فاصله ده روز می‌بیند، خون نفاس است، به شرط آنکه خون زایمان بر آن صدق کند و زن را در حال نفاس «نفساء» می‌گویند. بنابراین زنی که از زایمان خون نمی‌بیند نفاس ندارد و نیز زنی که بعد از فاصله شدن مدّت طولانی از زایمان خون می‌بیند به گونه‌ای که عرفاً نمی‌گویند آن خون، خون زایمان است – مثل اینکه خون را پس از سپری شدن ده روز از زایمان ببیند – نفاس ندارد.

مسأله ۵۷۷. در محاسبه ده روز نفاس توجّه به سه نکته لازم است:

1. ابتدای محاسبه ده روز، خونِ خارج شده بعد از زایمان است هرچند خون خارج شده در هنگام زایمان هم نفاس است ولی در شمارش روزها، داخل در ده روز نفاس نیست.

2. معیار در محاسبه ده روز، خروج خون است نه فقط زایمان. بنابر این اگر خون با تأخیر از زایمان خارج گردد، زمان خارج شدن خون ابتدای محاسبه ده روز است.

3. ابتدای محاسبه ده روز نفاس، روز است بنابر این اگر زایمان و دیدن خون در شب واقع شده، هرچند خون نفاس است، ولی جزء ده روز نفاس محسوب نمی‌گردد و روش محاسبه ده روز در نفاس، همانند ده روز حیض است که در مسأله (481) ذکر شد.

مسأله ۵۷۸. خونی که زن قبل از بیرون آمدن اوّلین جزء بچّه می‌بیند، نفاس نیست.

مسأله ۵۷۹. خون نفاس حدّ اقل معیّنی ندارد و ممکن است یک لحظه باشد ولی بیشتر از ده روز نفاس به حساب نمی‌آید.

مسأله ۵۸۰. اگر زن سزارین کند و نوزاد را از شکم یا پهلوی او خارج سازند، خونی که از مجرای طبیعی بعد از سزارین بیرون می‌آید، نفاس است.

مسأله ۵۸۱. لازم نیست خلقت بچّه تمام باشد، بلکه اگر ناتمام نیز باشد، در صورتی که از حالت عَلَقه که خون بسته است و مُضْغَه که قطعه گوشت است گذشته باشد و سقط شود، خونی که می‌بیند، خون نفاس است.

مسأله ۵۸۲. هرگاه شک کند که چیزی سقط شده یا نه، یا چیزی که سقط شده بچّه است یا نه، لازم نیست بررسی کند و خونی که از او خارج می‌شود، شرعاً خون نفاس محسوب نمی‌شود.

مسأله ۵۸۳. اگر زن نفساء خون واحدی ببیند و این خون از ده روز بیشتر نشود، همه آن نفاس است، پس چنانچه قبل از ده روز پاک شد، باید غسل کند و عبادت‌های خود را به جا آورد.

مسأله ۵۸۴. اگر زن نفساء خون واحدی ببیند و این خون از ده روز بگذرد، چنانچه در حیض عادت عددیه دارد، به اندازه روزهای عادت او نفاس و بقیه، استحاضه است و اگر عادت ندارد یعنی مبتدئه یا مضطربه است، تا ده روز، نفاس و بقیه، استحاضه می‌باشد و در این حال، به عادت خویشاوندان خویش در حیض یا نفاس یا عادت قبلی خویش در نفاس، رجوع نمی‌کند و اگر عادت خود را فراموش کرده، باید عادت را بالاترین عددی فرض کند که احتمال می‌دهد و احتیاط مستحب است کسی که عادت دارد، از روز بعد از عادت و کسی که عادت ندارد، بعد از روز دهم تا روز هیجدهم زایمان، کارهای استحاضه را به جا آورد و کارهایی را که بر نفساء حرام است، ترک کند.

مسأله ۵۸۵. اگر زن نفساء در دهه زایمان بیشتر از یک بار خون ببیند مثل اینکه دو خون یا سه خون یا چهار خون یا بیشتر، خون ببیند و پاکی بین آنها هم فرق ندارد که زمانش کوتاه یا طولانی باشد، چنانچه روزهایی را که خون دیده با روزهایی که در وسط پاک بوده روی هم ده روز یا کمتر از ده روز باشد، تمام خون‌هایی که دیده، نفاس است و بنابر احتیاط واجب، در روزهایی که پاک بوده که آن را پاکی بین دو خون می‌نامند، احتیاطاً عبادت‌های واجب را انجام دهد و کارهایی که بر نفساء، حرام است، ترک نماید.

مسأله ۵۸۶. اگر زن نفساء بیش از یک بار خون ببیند مثل اینکه دو خون یا سه خون یا چهار خون یا بیشتر ببیند و آخرین خون از ده روز بیشتر شود، دو صورت دارد:

1. زن دارای عادت عددیه در حیض نباشد، این صورت حکم مسأله قبل را دارد یعنی مقداری از خون‌ها که از ده روز بیشتر نمی‌شود، نفاس است و در روزهای پاک وسط آن خون‌ها، بنابر احتیاط واجب، کارهایی را که بر نفساء حرام است ترک کرده وکارهایی را که بر غیر نفساء واجب است انجام دهد و مقداری از خونِ آخر که از ده روز بیشتر می‌شود، استحاضه است.

2. زن دارای عادت عددیه در حیض باشد، در این صورت خونی که به عدد ایام عادت دیده، نفاس است و در مورد خونی که بعد از تعداد روزهای عادتش تا فاصله ده روز دیده، بنابر احتیاط واجب، کارهایی که بر نفساء حرام است را ترک کرده و کارهایی که بر مستحاضه واجب است را انجام دهد و خونی که پس از روز دهم مشاهده می‌کند، نفاس نیست.

مسأله ۵۸۷. اگر زن از خون نفاس در ظاهر پاک شود و احتمال دهد که در باطن خون باشد، یا باید احتیاطاً غسل کند و عبادت‌ها را انجام دهد یا باید استبراء کند و استبراء از خون نفاس همانند استبراء از خون حیض است و جایز نیست عبادت‌ها را بدون استبراء ترک کند و کیفیت استبراء در مسأله (565) ذکر شد.

مسأله ۵۸۸. اگر زن نفساء بیشتر از عدد عادتش در حیض – که آن عادت کمتر از ده روز است – خون ببیند و نداند خون، قبل از ده روز قطع می‌گردد یا از ده روز می‌گذرد، حکم استظهار و ترک عبادت برای او همانند احکام استظهار زن حائض است که در مسأله (567 و 568) گذشت و اگر زن نفساء قبل از ده روز در ظاهر پاک شود و احتمال بدهد که در باطن خون باشد، وظیفه دارد استبراء نماید و حکم آن همانند احکام استبراء زن حائض است که در مسأله (565) ذکر شد.

مسأله ۵۸۹. هم‌چنان که یکی از شرایط خون حیض آن است که از حیض قبلی حداقل ده روز (حد اقل پاکی) گذشته باشد، در موردحیضی که بعد از نفاس می‌باشد نیز لازم است حداقل ده روز پس از نفاس باشد، بنابر این اگر زن، بعد از تمام شدن نفاس تا فاصله ده روز خونی ببیند، آن خون استحاضه می‌باشد، ‌خواه خون به صفت حیض باشد یا نه و چه این‌که در روزهای عادت باشد یا نه و از این ده روز، به دهه استحاضه تعبیر می‌شود.

مسأله ۵۹۰. زنی که در حیض، عادت عددیه دارد، چه اینکه وقتیه هم باشد یا وقتیه نباشد، اگر بعد از زایمان تا یک ماه یا بیشتر از یک ماه، پی در پی خون ببیند، به اندازه روزهای عادت او نفاس است و خونی که بعد از نفاس تا ده روز می‌بیند هرچند عادت وقتیه هم داشته باشد و خون در روزهای عادت ماهانه‌اش باشد، استحاضه است؛ مثلاً زنی که عادت حیض او از بیستم هر ماه تا بیست و هفتم آن ماه است، اگر روز دهم ماه زایمان نموده و تا یک ماه یا بیشتر، پی در پی خون ببیند، تا روز هفدهم، نفاس و از روز هفدهم تا ده روز – حتّی خونی که در روزهای عادت خود که از بیستم تا بیست و هفتم است می‌بیند – استحاضه می‌باشد و بعد از گذشتن ده روز، اگر عادت وقتیه داشته باشد و خونی را که می‌بیند در روزهای عادتش نباشد، باید منتظر روزهای عادتش شود هرچند که انتظارش یک ماه یا بیشتر طول بکشد و هر‌چند خون در این مدّت دارای نشانه‌های حیض باشد و اگر دارای عادت وقتیه نباشد، باید حیض خود را چنانچه ممکن است با نشانه‌های آن تعیین کند که روش آن در فصل حیض ذکر شد و اگر ممکن نیست مثل اینکه همه خونی را که ده روز بعد از نفاس می‌بیند، یکسان باشد و یک ماه یا چند ماه به همین صفت ادامه پیدا کند، باید در هر ماه، حیض بعضی از خویشاوندان خود را با توضیحی که در فصل حیض ذکر شد، برای خویش حیض قرار دهد و اگر این امر هم ممکن نیست، عددی را که مناسب با خود می‌داند انتخاب نماید و توضیح آن نیز در فصل حیض بیان شد.

مسأله ۵۹۱. زنی که در حیض، عادت عددیه ندارد، اگر بعد از زایمان تا یک ماه یا بیشتر از یک ماه خون ببیند، ده روز اوّل آن نفاس و ده روز دوم آن استحاضه است و امّا خونی که بعد از آن می‌بیند ممکن است حیض باشد و ممکن است استحاضه باشد و برای تعیین حیض، باید به توضیحی که در مسأله قبل ذکر شد عمل نماید.

مسأله ۵۹۲. آنچه بر حائض واجب است مثل قضای روزه‌های ماه مبارک رمضان، بر نفساء هم واجب می‌باشد.

مسأله ۵۹۳. رساندن جایی از بدن به خطّ قرآن بر نفساء، حرام است و موارد زیر نیز بنابر احتیاط واجب بر نفساء حرام می‌باشد:

 1. مسّ نام خداوند متعال و صفات مخصوص[۲۰] او.

 2. خواندن آیاتی که سجده واجب دارند.

 3. توقّف در مساجد.

 4. داخل شدن در مسجد بدون آنکه عبور نماید ولی اگر از مسجد (غیر مسجدالحرام و مسجد پیامبر(صلى الله علیه و آله)) عبور کند مثل اینکه از یک درِ مسجد داخل و از درِ دیگر خارج شود، مانعی ندارد.

 5. وارد شدن به مسجدالحرام و مسجد پیامبر(صلى الله علیه و آله) هرچند از یک در داخل و از در دیگر خارج شود.

 6. گذاشتن چیزی در مسجد.

مسأله ۵۹۴. نزدیکی کردن با زن در حال نفاس، حرام می‌باشد ولی کفّاره ندارد.

مسأله ۵۹۵. طلاق دادن زنی که در حال نفاس است، باطل می‌باشد. همچنین اگر زن در پاکی بین دو خون، که معنای آن در مسأله (484) ذکر شد، طلاق داده شود، صحیح بودن این طلاق محلّ اشکال است، بنابر این لازم است احتیاط گردد به این صورت که دوباره صیغه طلاق اجراء شود، مثلاً زنی که سه روز خون نفاس دیده و روز چهارم و پنجم پاک بوده و در آن حال طلاق داده شده است سپس در روز ششم و هفتم خون نفاس مشاهده می‌کند یا آنکه در روز ششم تنها لکّه‌ای خون مشاهده می‌کند که حکم به نفاس بودن آن می‌شود، صحیح بودن طلاق او محلّ اشکال است امّا بعد از آنکه زن از خون نفاس کلّاً پاک شد هرچند غسل نکرده باشد، طلاق او صحیح است.

یکی از خون‌هایی که از زن خارج می‌شود، خون استحاضه است و زن را در موقع دیدن خون استحاضه «مستحاضه» می‌گویند.

مسأله ۵۹۶. خون استحاضه در بیشتر اوقات زرد رنگ یا قرمز روشن و سرد و رقیق و کهنه و مانده است و بدون فشار و سوزش بیرون می‌آید ولی ممکن است گاه سیاه یا سرخ تیره و گرم و غلیظ و تازه باشد و با فشار و سوزش بیرون آید و خون استحاضه، حداقل یا حداکثر معیّنی ندارد و نیز قبل از بلوغ، استحاضه محقّق نمی‌شود و در محقّق شدن آن بعد از (‌60) سال قمری اشکال است و احتیاط واجب آن است که زنان بعد از این سن هم به وظایف مستحاضه عمل نمایند.

مسأله ۵۹۷. استحاضه سه قسم است: قلیله و متوسّطه و کثیره.

 1. استحاضه قلیله: آن است که خون فقط روی پنبه‌ای را که زن با خود بر می‌دارد آلوده کند و در آن فرو نرود.

 2. استحاضه متوسّطه: آن است که خون در پنبه فرو رود، هرچند در یک گوشه آن باشد ولی از طرف دیگر پنبه بیرون نیاید و به دستمالی که معمولاً زن‌ها برای جلوگیری از خون می‌بندند، نرسد.

 3. استحاضه کثیره: آن است که خون پنبه را فرا گرفته یا در آن فرو رفته و از طرف دیگر بیرون آید و به دستمالی که معمولاً زن‌ها برای جلوگیری از خون می‌بندند برسد.

 شایان ذکر است در انتخاب اندازه پنبه به طور معمول در بین بانوان عمل می‌شود و در هنگام استعمال، از پنبه غیر فشرده و به حالت معمولی استفاده می‌شود و استفاده از جنس دیگری غیر از پنبه، که در بافت و قابلیت جذب و مقدار نفوذش مثل پنبه باشد نیز کافی است ولی دستمال کاغذی‌های رایج، که بافت ظریفی دارد و قابلیت جذب و نفوذ آن بیشتر و سریعتر از پنبه است، در این مورد کافی نیست و اگر به پنبه طبیعی ناخالصی و مواد دیگری نیز اضافه شده که تأثیری در جهت ذکر شده نداشته باشد، اشکال ندارد.

مسأله ۵۹۸. در استحاضه قلیله باید زن برای هر نماز یک وضو بگیرد هرچند بخواهد نماز ظهر و عصر یا نمازمغرب و عشاء را پشت سرهم بخواند – مگر موردی که در مسأله (606) ذکر می‌شود – و بنابر احتیاط مستحب، پنبه را آب کشیده و یا عوض کند و باید ظاهر فرج را چنانچه خون به آن رسیده، آب بکشد.

مسأله ۵۹۹. زنی که نمی‌دانسته در استحاضه قلیله باید زن برای هر نماز یک وضو بگیرد و مثلاً نماز ظهر و عصر را پشت سر هم با یک وضو می‌خوانده، نماز عصرش باطل است هرچند جاهل قاصر بوده و در فراگیری مسأله کوتاهی نکرده باشد و باید آن را اگر وقت هست دوباره خوانده و اگر وقت گذشته، قضا نماید مگر در صورتی که مسأله (606) شامل آن شود.

مسأله ۶۰۰. در استحاضه متوسّطه، بنابر احتیاط لازم، باید زن برای هر نمازِ صبح، غسل کند و لازم است برای نمازهای خود، کارهای استحاضه قلیله که در مسأله (598) ذکر شد را هم انجام دهد و هرگاه استحاضه متوسّطه قبل از نمازی غیر از نماز صبح، مثل نماز ظهر برایش پیش آید، برای آن نماز، غسل کند و علاوه بر آن تا صبح روز دیگر برای نمازهای خود، کارهای استحاضه قلیله را انجام دهد.

مسأله ۶۰۱. اگر استحاضه متوسّطه قبل از نماز صبح یا در بین نماز صبح حاصل شود، باید بنابر احتیاط واجب برای نماز صبح غسل کند و اگر عمداً یا از روی فراموشی برای نماز صبح غسل نکند، بنابر احتیاط لازم، باید برای نماز ظهر و عصر غسل کند و نماز صبحش که بدون غسل و انجام وظایف دیگر مستحاضه خوانده، باطل است و باید آن را اگر وقت هست دوباره خوانده و اگر وقت گذشته قضا نماید و اگر برای نماز ظهر و عصر غسل نکند، باید قبل از نماز مغرب و عشا غسل نماید، چه خون بیاید یا اینکه قطع شده باشد و نماز ظهر و عصری را که بدون غسل و انجام وظایف دیگر خوانده، دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نماید.[۲۱]

مسأله ۶۰۲. در استحاضه کثیره، بنابر احتیاط واجب، باید زن برای هر نماز پنبه و دستمال را عوض کند یا آب بکشد و لازم است یک غسل برای نماز صبح و یک غسل برای نماز ظهر و عصر و یک غسل برای نماز مغرب و عشا به جا آورد و بین نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا فاصله نیندازد و اگر فاصله بیندازد باید برای نماز عصر و عشا دوباره غسل کند. همه این موارد در صورتی است که خون پی در پی از پنبه به دستمال برسد امّا چنانچه رسیدن خون از پنبه به دستمال با قدری فاصله باشد که زن بتواند در آن فاصله غسل نموده و یک نماز یا بیشتر بخواند، احتیاط لازم آن است که هرگاه خون از پنبه به دستمال برسد پنبه و دستمال را عوض کرده و یا آب بکشد و غسل نماید و نماز بخواند. بنابراین اگر زن غسل استحاضه کثیره کرد و نماز ظهر را مثلاً خواند ولی قبل از نماز عصر یا در بین آن، خون دوباره از پنبه به دستمال رسید، بنابر احتیاط واجب، باید برای نماز عصر نیز غسل نماید ولی چنانچه فاصله به مقداری باشد که زن بتواند در آن میان دو نماز یا بیشتر بخواند، مثل اینکه بتواند نماز مغرب و عشا را نیز قبل از آنکه خون دوباره به دستمال برسد بخواند، برای آن نمازها لازم نیست غسل دیگری بکند و در هر صورت زنی که غسل استحاضه کثیره انجام داده، تا وقتی بعد از غسل مبطل وضو انجام نداده، لازم نیست وضو بگیرد.

مسأله ۶۰۳. در مواردی که غسل بر زن واجب می‌شود اگر چند بار غسل کردن برای او ضرر دارد یا باعث سختی زیادی است که معمولاً قابل تحمّل نیست، می‌تواند به جای آن تیمّم نماید.

مسأله ۶۰۴. مستحاضه متوسّطه که باید وضو بگیرد و هم بنابر احتیاط لازم، غسل کند، باید غسل را اوّل به جا آورد و بعد وضو بگیرد ولی در مستحاضه کثیره که غسل کافی است و احتیاط مستحب است که وضو هم بگیرد، اگر بخواهد وضو بگیرد باید قبل از غسل، وضو بگیرد.

مسأله ۶۰۵. در ابتدای استحاضه تا وقتی خون در باطن است و بیرون نیامده، غسل یا وضو و نیز سایر احکام استحاضه واجب نمی‌شود و اگر بیرون بیاید هرچند کم باشد، واجب است طبق احکام استحاضه عمل نماید و از آن پس تا زمانی که خون در مجراست هرچند بیرون نیاید ولی در محلّی است که اگر پنبه داخل کند آلوده به خون می‌شود، واجب است به وظایف مستحاضه عمل کند.

مسأله ۶۰۶. زن مستحاضه اگر بداند از وقتی که مشغول وضو یا غسل شده خونی از او بیرون نیامده و در داخل فرج هم نیست، می‌تواند خواندن نماز را تا وقتی که می‌داند پاک می‌ماند به تأخیر بیندازد، همچنان که می‌تواند نمازهای بعدی را در این فاصله زمانی بدون اینکه دوباره غسل کند یا وضو بگیرد، بخواند.

مسأله ۶۰۷. اگر زن قبل از وقت نماز، مستحاضه متوسّطه یا کثیره شود، در مواردی که لازم است بین غسل و نماز فاصله‌ای واقع نشود، واجب است غسل مربوط به نماز را بعد از فرا رسیدن وقت نماز انجام دهد؛ مگر آنکه غسل را برای خواندنِ همان نماز یا به جهت دیگری مثل مسّ خط قرآن، نزدیک وقت اذان انجام داده باشد و بلافاصله بعد از آن وقت شرعی نماز فرا رسد و نماز را بخواند به گونه‌ای که بین غسل و نماز فاصله نشده و پشت سر هم انجام گردد، امّا اگر بین انجام غسل و نماز فاصله شود مثل اینکه منتظر رسیدن وقت نماز شود، آن غسل برای خواندن نماز کافی نیست و باید برای نماز، دوباره غسل نماید.

مسأله ۶۰۸. در مستحاضه قلیله و متوسّطه، زن برای هر نمازی چه نماز یومیه چه غیر یومیه، چه واجب و چه مستحب، باید وضو بگیرد و خواندن دو نماز با یک وضو جایز نیست، هرچند دو نماز را پشت سر هم و بدون فاصله بخواند، مگر آن که زن از ابتدای وضوی نماز اوّل تا انتهای نماز بعد، در ظاهر و باطن پاک باشد و پاک بودن در ظاهر کافی نیست؛ بنابر این در این فاصله زمانی که خون در ظاهر و باطن قطع شده، جایز است زن چند نماز را با یک وضو بخواند. همین طور، اگر بخواهد نماز یومیه‌ای را که خوانده احتیاطاً دوباره بخواند یا بخواهد نمازی را که تنها خوانده است دوباره با جماعت بخواند، باید تمام کارهایی را که برای استحاضه ذکر شد انجام دهد، امّا برای خواندن نماز احتیاط و سجده فراموش شده، چنانچه آنها را بعد از نماز فوراً به جا آورد، لازم نیست کارهای استحاضه را انجام دهد و برای سجده سهو، در هر حال، لازم نیست کارهای استحاضه را به جا آورد.

مسأله ۶۰۹. مستحاضه قلیله یا متوسّطه اگر بخواهد غیر از نماز، کاری انجام دهد که شرط آن وضو داشتن است مثلاً بخواهد قرآن را مسّ کند، چنانچه بعد از تمام شدن نماز باشد، بنابر احتیاط واجب، باید وضو بگیرد و وضویی که برای نماز گرفته، کافی نیست.

مسأله ۶۱۰. مستحاضه کثیره اگر بخواهد غیر از نماز، کاری انجام دهد که شرط آن وضو داشتن است مثلاً قرآن را مسّ کند، چنانچه خون پی در پی از پنبه به دستمالی که معمولاً زنان برای جلوگیری از سرایت خون می‌بندند می‌رسد، غسلی که برای نماز انجام داده، برای آن کار (مثل مسّ قرآن) نیز کافی است و احتیاط مستحب آن است که دوباره غسل کند، البتّه در صورتی که باطل کننده وضو از او سر زده باشد (مثل اینکه ادرار کرده باشد)، باید وضو بگیرد، امّا اگر رسیدن خون از پنبه به دستمال با مقداری فاصله زمانی باشد که زن بتواند در آن فاصله غسل نماید و آن کار (مثل مسّ قرآن) را انجام دهد، احتیاط واجب آن است که دوباره غسل کند.

مسأله ۶۱۱. مستحاضه قلیله بعد از وضو و مستحاضه متوسّطه بعد از غسل و وضو و مستحاضه‌ کثیره بعد از غسل، باید فوراً مشغول نماز شوند مگر در دو مورد استثنایی که در مسأله (602 و 606) به آنها اشاره شد، ولی گفتن اذان و اقامه قبل از نماز و خواندن دعاهای وارده قبل از تکبیرة الاحرام که به دلیل معتبر، مستحب بودن آن ثابت شده اشکال ندارد. همچنین کارهایی که برای خواندن نماز لازم است انجام شود، مثل تهیه مُهر و چیزی که سجده بر آن صحیح است و کارهایی که معمولاً قبل از نماز انجام می‌شود مثل رفتن به محلّ نمازش در منزل، اشکال ندارد و در نماز هم می‌تواند کارهای مستحب مثل قنوت و غیر آن را به جا آورد. همچنین اگر زن مستحاضه نمازی به جا آورد که معلوم شود باطل است – مثلاً به دلیل بجا نیاوردن رکن یا پدید آمدن یکی از شک‌های باطل کننده بفهمد نمازش باطل بوده – چنانچه متوجّه باطل شدن نماز در بین آن یا بعد از آن بدون فاصله قابل توجّه شود، این امر موجب باطل شدن غسل یا وضوی او نمی‌شود و می‌تواند آن نماز را با همان غسل یا وضو بدون فاصله دوباره بخواند.

مسأله ۶۱۲. زن مستحاضه اگر وظیفه‌اش این باشد که میان وضو یا غسل و نماز فاصله نیندازد ولی مطابق وظیفه‌اش رفتار نکند و فاصله بیاندازد، باید دوباره وضو گرفته یا غسل کند و بلافاصله مشغول نماز شود.

مسأله ۶۱۳. اگر خون استحاضه زن جریان داشته و قطع نشود، چنانچه برای او ضرر ندارد، باید تا آخر نماز از بیرون آمدن خون جلوگیری نماید هرچند با گذاشتن پنبه و مانند آن در داخل مجرا و بستن آن قسمت باشد و بنابر احتیاط واجب، جلوگیری از خارج شدن خون، قبل از وضو یا غسل انجام شود و اگر کوتاهی کند و خون بیرون آید، چنانچه نمازخوانده، باید دوباره آن را بجا آورد ولی فاصله شدن این نمازِ باطل باعث باطل شدن وضو یا غسل نمی‌شود و می‌تواند فوراً بدون اینکه بار دیگر وضو یا غسل را انجام دهد، نماز را دوباره بخواند، هرچند احتیاط مستحب آن است که دوباره وضو یا غسل را انجام دهد سپس نماز را بار دیگر بخواند.

مسأله ۶۱۴. اگر زن نداند استحاضه او از کدام نوع است، موقعی که می‌خواهد نماز بخواند، بنابر احتیاط واجب، لازم است در صورت امکان، خود را بررسی کند، مثلاً مقداری پنبه داخل فرج نماید و کمی صبر کند و بیرون آورد و بعد از آن که فهمید استحاضه او کدام یک از آن سه قسم است، کارهایی را که برای آن قسم دستور داده شده انجام دهد ولی اگر بداند تا وقتی که می‌خواهد نماز بخواند استحاضه او تغییر نمی‌کند، قبل از فرا رسیدن وقت هم می‌تواند خود را بررسی کند. این حکم در زمانی است که زن نخواهد به احتیاط رفتار کند امّا اگر زن می‌تواند مطابق با احتیاط عمل نماید لازم نیست خود را بررسی نماید، مثلاً هرگاه نداند استحاضه او قلیله است یا متوسّطه، به گونه‌ای احتیاطاً رفتار می‌کند که هم وظیفه استحاضه قلیله و هم وظیفه استحاضه متوسّطه را انجام داده باشد.

مسأله ۶۱۵. زن مستحاضه اگر قبل از آنکه خود را بررسی کند مشغول نماز شود، چنانچه هنگام نماز، قصد قربت داشته و به وظیفه خود عمل کرده مثلاً استحاضه‌اش قلیله بوده و به وظیفه استحاضه قلیله عمل نموده، نماز او صحیح است و اگر قصد قربت نداشته یا عمل او مطابق وظیفه‌اش نبوده، مثل‌آنکه استحاضه‌ اوکثیره بوده و به وظیفه قلیله ‌رفتار کرده، نمازش باطل است.

مسأله ۶۱۶. زن مستحاضه اگر نتواند خود را بررسی نماید، انجام حداقل وظایف مستحاضه بر او واجب است؛ مثلاً اگر نمی‌داند استحاضه او قلیله است یا متوسّطه، باید کارهای استحاضه قلیله را انجام دهد و اگر نمی‌داند استحاضه‌اش متوسّطه است یا کثیره، باید کارهای استحاضه متوسّطه را انجام دهد، ولی اگر بداند قبلاً کدام یک از آن سه قسم بوده باید به وظیفه همان قسم رفتار نماید مثلاً اگر قبلاً متوسّطه بوده و الآن نمی‌داند قلیله شده یا نه، به وظیفه استحاضه متوسّطه عمل کند.

مسأله ۶۱۷. اگر استحاضه قلیله زن بعد از نماز صبح، متوسّطه شود، بنابر احتیاط واجب برای نماز ظهر و عصر، غسل کند و اگر بعد از نماز ظهر و عصر، متوسّطه شود، بنابر احتیاط واجب برای نماز مغرب و عشاء، غسل نماید و اگر بعد از این غسل، استحاضه متوسّطه ادامه داشته باشد، بنابر احتیاط واجب برای نماز صبح روزهای بعد نیز، غسل نماید.

مسأله ۶۱۸. اگر استحاضه قلیله یا متوسّطه زن بعد از نماز صبح، کثیره شود و به این حال باقی بماند، باید احکامی را که در مسأله (602) شرح آن ذکر شد، نسبت به نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا رعایت نماید.

مسأله ۶۱۹. اگر استحاضه قلیله زن قبل از نماز، متوسّطه یا کثیره شود، باید کارهای متوسّطه یا کثیره را انجام دهد و اگر استحاضه متوسّطه، کثیره شود باید کارهای استحاضه کثیره را انجام دهد و چنانچه برای استحاضه متوسّطه غسلی کرده باشد، فایده ندارد و باید دوباره برای کثیره غسل کند.

مسأله ۶۲۰. اگر در موقع غسل، خون قطع نشود غسل صحیح است ولی اگر در بین غسل، استحاضه متوسّطه، کثیره شود، لازم است غسل را از سر بگیرد.

مسأله ۶۲۱. اگر در بین نماز، استحاضه متوسّطه زن، کثیره شود، باید نماز را بشکند و برای استحاضه کثیره، غسل کند و کارهای دیگر آن را انجام دهد و آن نماز را دوباره بخواند و بنابر احتیاط مستحب، قبل از غسل وضو بگیرد و اگر برای غسل وقت ندارد لازم است بدل از غسل تیمّم کند و اگر برای تیمّم نیز وقت ندارد، بنابر احتیاط مستحب نماز را نشکند و به همان حال تمام کند ولی لازم است بعد از وقت آن را قضا نماید.

مسأله ۶۲۲. اگر زن به دستور استحاضه قلیله رفتار نماید و در بین نماز، استحاضه قلیله او متوسّطه شود بنابر احتیاط واجب نمی‌تواند به خواندن همان نماز اکتفاء‌ کند بلکه نماز را شکسته و به وظایف استحاضه متوسّطه رفتار می‌کند و اگر استحاضه قلیله زن در بین نماز کثیره شود باید نماز را شکسته و برای استحاضه کثیره کارهای آن را انجام دهد.

مسأله ۶۲۳. اگر استحاضه کثیره زن متوسّطه شود باید برای نماز اوّل، وظیفه کثیره و برای نمازهای بعدی، وظیفه متوسّطه را انجام دهد، مثلاً اگر قبل از نماز ظهر، استحاضه کثیره، متوسّطه شود، باید برای نماز ظهر غسل کند و برای نمازهای عصر و مغرب و عشا فقط وضو بگیرد ولی اگر برای نماز ظهر عمداً یا از روی فراموشی غسل نکند و فقط به مقدار نماز عصر وقت داشته باشد، باید برای نماز عصر غسل نماید و اگر برای نماز عصر هم غسل نکند، باید برای نماز مغرب غسل کند و اگر برای آن هم غسل نکند و فقط به مقدار نماز عشا وقت داشته باشد، باید برای نماز عشا غسل نماید و در هر صورت نمازهایی را که مطابق وظیفه نخوانده باید دوباره بخواند و چنانچه وقتش گذشته، قضا نماید.

مسأله ۶۲۴. اگر استحاضه کثیره، قلیله شود، مستحاضه باید برای نماز اوّل، وظیفه کثیره و برای نمازهای بعدی، وظیفه قلیله را انجام دهد.

مسأله ۶۲۵. اگر استحاضه متوسّطه، قلیله شود، در صورتی که زن مستحاضه غسل روزانه برای استحاضه متوسّطه را قبل از آنکه قلیله گردد، انجام داده لازم نیست برای نماز اوّل، غسل نماید و وضو کافی است (یعنی کافی است به وظایف استحاضه قلیله رفتار نماید).

مسأله ۶۲۶. اگر خون استحاضه قبل از وقت نماز بیاید و در وقت نماز قطع شود، باید برای نماز وظایف مستحاضه را انجام دهد.

مسأله ۶۲۷. اگر مستحاضه بداند که قبل از گذشتن وقت نماز به کلّی پاک می‌شود یا به اندازه وضو یا غسل و خواندن نماز خون بند می‌آید، بنابر احتیاط لازم، باید صبر کند و نماز را در وقتی که پاک است بخواند و اگر نماز را قبل از آن بخواند – هرچند با وضو و غسل باشد – کافی نیست، مگر آن که در هنگام نماز و غسل و وضو، قصد قربت داشته و خون هم اتّفاقاً در زمان پیش بینی شده قطع نشود که در این صورت نیاز به دوباره خواندن نماز نیست و اگر زن مستحاضه احتمال می‌دهد قبل از گذشتن وقت نماز به طور کلّی پاک می‌شود یا به اندازه وضو یا غسل و نماز خواندن خون بند می‌آید، جایز است نماز را مطابق وظیفه فعلی‌اش بخواند ولی اگر در وقت پیش بینی شده پاک شد، بنابر احتیاط واجب، باید آن را دوباره بخواند.

مسأله ۶۲۸. اگر بعد از وضو و غسل، خون در ظاهر قطع شود و مستحاضه بداند که اگر نماز را تأخیر بیندازد به کلّی پاک می‌شود و وقت هم به مقداری که وضو و غسل و نماز را به جا آورد باقی می‌ماند، بنابر احتیاط لازم، باید نماز را تأخیر بیندازد و موقعی که به کلّی پاک شد، دوباره وضو و غسل را به جا آورد و نماز را بخواند و اگر در تنگی وقتِ نماز پاک شود و فرصت برای انجام غسل یا وضو نباشد، تیمّم نموده و نماز می‌خواند.

مسأله ۶۲۹. مستحاضه کثیره وقتی که به کلّی از خون پاک شد، اگر بداند از وقتی که برای نماز قبل مشغول غسل شده دیگر خون بیرون نیامده و باطن هم به خون آلوده نبوده، لازم نیست دوباره غسل نماید و در غیر این صورت، باید غسل کند هرچند کلّی بودن این حکم بنابر احتیاط واجب است و امّا در مستحاضه متوسّطه، لازم نیست برای آنکه از خون به کلّی پاک شده غسل نماید به شرط آنکه غسل روزانه برای استحاضه متوسّطه را قبل از آنکه خون قطع شود، انجام داده باشد.

مسأله ۶۳۰. اگر خون استحاضه به طور کلّی قطع شود (نه به طور موقّت و یا مشکوک)، در صورتی که قبل از انجام وظایف مستحاضه باشد، واجب است وظایف مستحاضه را انجام دهد مثلاً اگر استحاضه کثیره بوده، واجب است فقط غسل نماید و اگر استحاضه قلیله بوده، واجب است فقط وضو گرفته و نماز بخواند و اگر استحاضه متوسّطه بوده، در صورتی که غسل روزانه برای استحاضه متوسّطه را قبل از آنکه خون قطع شود انجام داده، لازم نیست برای نماز اوّل، غسل نماید و وضو کافی است.

 و اگر بعد از شروع در وظایف مستحاضه و قبل از پایان نماز باشد، باید وظایف را از سر بگیرد و اگر بعد از نماز باشد، دوباره خواندنِ نماز واجب نیست، مگر زمانی که با وجود امید به قطع شدن خون اقدام به خواندن نماز نموده که احتیاط واجب است نماز را بعد از انجام وظایف، دوباره بجا آورد.

مسأله ۶۳۱. اگر خون به طور موقّت قطع شده و به اندازه‌ای پاک باشد که برای انجام وظایف و نماز، هرچند قسمتی از آن نماز، فرصت داشته باشد، بنابر احتیاط واجب، باید احکام قطع شدن کامل خون که در مسأله قبل ذکر شد را انجام دهد و اگر فرصت به اندازه‌ای نیست که برای انجام وظایف و قسمتی از نماز پاک باشد، انجام دوباره وظایف، واجب نیست و اگر زن نداند چه مقدار مهلت دارد و شک داشته باشد که پاکی به اندازه وضو، غسل (هرکدام وظیفه اش می‌باشد) و قسمتی از نماز باقی می‌ماند یا نه، یا نداند که قطع شدن خون به طور کلّی است یا موقّت، بنابر احتیاط واجب، در احکام، به قطع شدن خون به طور کامل عمل نماید.

مسأله ۶۳۲. اگر در بین نماز، خون استحاضه بند بیاید و مستحاضه نداند که در باطن هم قطع شده یا نه، چنانچه نماز را رجاءً تمام نماید و بعد از نماز خود را بررسی نموده و بفهمد خون به طور کلّی قطع شده است، بنابر احتیاط واجب، لازم است طبق وظیفه‌اش وضو یا غسل انجام داده و نماز را دوباره بخواند و در وسعت وقت می‌تواند نماز را بشکند و بررسی نموده تا وظیفه‌اش معیّن گردد.

مسأله ۶۳۳. زن مستحاضه بعد از آن که خونش به طور کلّی قطع شد، فقط برای نماز اوّلی که می‌خواند باید کارهای استحاضه را به توضیحی که قبلاً ذکر شد، انجام دهد و پس از انجام وظایف، واجب نیست فوراً مشغول نماز شود و می‌تواند خواندن نماز را به تأخیر اندازد.

مسأله ۶۳۴. اگر مستحاضه یکی از کارهایی را که بر او واجب می‌باشد ترک کند، نمازش باطل است و اگر کاری را که به احتیاط واجب بر مستحاضه لازم است، ترک کرده و نماز بخواند، نمازش به احتیاط واجب، باطل است.

مسأله ۶۳۵. زن مستحاضه (چه کثیره، چه متوسطه و چه قلیله)، در مورد صحیح بودن روزه، حکم زن پاک را دارد و لازم نیست برای صحیح بودن روزه‌اش، به وظایف مستحاضه عمل نماید.

مسأله ۶۳۶. بر زن مستحاضه لازم نیست در هنگام روزه‌داری از بیرون آمدن خون جلوگیری نماید هرچند احتیاط مستحب آن است که وی در تمام روزی که روزه دارد به مقداری که می‌تواند و برایش ضرر ندارد، از بیرون آمدن خون جلوگیری کند.

مسأله ۶۳۷. اگر زن بعد از نماز عصر، مستحاضه شود و تا غروب غسل نکند، روزه‌اش بدون اشکال، صحیح است.

مسأله ۶۳۸. مستحاضه‌ای که غسل‌های واجب خود را به جا آورده، رفتن او در مسجد و توقّف در آن و خواندن آیه‌ای که سجده واجب دارد و نزدیکی شوهر با او، حلال است هرچند کارهای دیگری را که برای نماز انجام می‌دهد مثل عوض کردن پنبه و دستمال، انجام نداده باشد بلکه انجام این کارها بدون غسل نیز جایز است؛ هرچند احتیاط مستحب است غسل کند.

مسأله ۶۳۹. اگر زن در استحاضه کثیره یا متوسّطه بخواهد قبل از وقتِ نماز، آیه‌ای را که سجده واجب دارد بخواند، یا به مسجد برود، بنابر احتیاط مستحب، غسل نماید و همچنین است حکم چنانچه شوهرش بخواهد با او نزدیکی کند.

مسأله ۶۴۰. نماز آیات بر مستحاضه، واجب است و باید برای نماز آیات همه کارهایی را که برای نماز یومیه ذکر شد، انجام دهد.

مسأله ۶۴۱. هرگاه در وقت نماز یومیه، نماز آیات بر مستحاضه واجب شود، هرچند بخواهد هر دو را پشت سر هم به جا آورد، بنابر احتیاط لازم، نمی‌تواند هر دو را با یک غسل و وضو بخواند.

مسأله ۶۴۲. اگر زن مستحاضه بخواهد نماز قضا بخواند، باید برای هر نماز کارهایی را که برای نمازِ اداء بر او واجب است به جا آورد و بنابر احتیاط واجب، نمی‌تواند برای نمازِ قضا به کارهایی که برای نمازِ اداء انجام داده اکتفا کند و احتیاط مستحب است زن خواندن نماز قضا را تأخیر بیندازد تا پاک گردد.

>

ورود | عضویت

لکه بینی در ماه رمضان چه حکمی دارد در ادامه احکام مربوط به حیض در ماه رمضان و حکم نماز خواندن و روزه گرفتن در حالت لکه بینی بررسی شده است و نظر چند تن از مراجع بزرگ شیعه بیان شده است

ایامی که قبل از بروز قاعدگی لک می‏بینند، استحاضه است؛ مشروط بر آن که آلودگی پیوسته نباشد.

اصولاً احتساب دوران آلوده بودن از ایام قاعدگی سه شرط دارد:حکم دیدن لکه بعد از غسل حیض در ماه رمضان

1- فاصله‏اش تا قاعدگی قبلی کمتر از ده روز نباشد.

2- آلودگی، ولو در داخل، پیوسته باشد.

3- آلودگی کمتر از سه روز نباشد.

بنابراین اگر یک لکه و ترشح مختصر می بینند و تمام می شود باید به وظیفه استحاضه قلیله عمل کنند یعنی خودشان را تمیز کنند و برای هر نماز طبق معمول وضو بگیرند.

دو نکته :

1- اگر آن ترشحات مستمر باشد و قطع نشود یعنی اگر مقداری پنبه داخل محل شود ولو به اندازه سر سوزنی به خون آلوده شودشروع پریود است و حیض حساب می شود هر چند خارج نشود

2- مقدار خون ملاک نیست اگر در ایام عادت خونریزی داشته و شرایط حیض را دارا باشد حتی اگر پنبه ای را داخل فضا کند و به قدر سر سوزنی آلوده باشد، آن خون حیض است وگرنه استحاضه خواهد بود.

دراین ایام شک وظیفه نماز وروز چیست ؟

تا زمانی که لکه بینی ها به مدت 3 روز متصل نباشند ( ولو در داخل ) حکم استحاضه را دارند و باید به وظایف استحاضه عمل کنند, واگر این لکه ها به مدت 3 روز ادامه پیدا کنند ( حتی اگر ابتدا خارج شود وبعد در داخل ادامه پیدا کند) لکه ها حکم حیض را دارند و این امر نشان دهنده باطل بودن عبادات در این ایام است .

در پایان نظر مراجع در پاسخ به این سوال به صورت تفصیل بیان میکنم

آیت الله خامنه ای: در فرض سؤال حیض خصوص آن خون هایی است که دارای صفات حیض می باشد البته اگر کمتر از سه روز نبوده و بیشتر از ده روز هم نباشد و آنچه صفات حیض را ندارد محکوم به استحاضه است که دستور آن در رساله توضیح المسائل حضرت امام«قدس سره» – 394 به بعد – مذکور است، مراجعه نمایید.؛ و اگر لکه های مذکور خون نباشد حکمی ندارد ولی اگر خون باشد ـ اگر چه به صورت لکه های زرد رنگ ـ در صورتی که در سه روز اول هر چند در باطن استمرار نداشته باشد حیض محسوب نمی شود و محکوم به استحاضه است.

آیت الله مکارم شیرازی: عادت و چند روز بعد از عادت خون ببیند (بطوری که در میان زنها معمول است که گاهی عادت را جلو یا عقب می اندازند) و روی هم رفته از ده روز بیشتر نشود همه حیض است و اگر ده روز بیشتر شود، فقط خونی را که در روزهای عادت دیده حیض است و قبل و بعد از آن استحاضه می باشد، همین طور اگر چند روز قبل از ایّام عادت به اضافه تمام عادت را خون ببیند، یا فقط چند روز بعد از عادت به اضافه تمام ایّام عادت را خون ببیند که اگر از ده روز تجاوز نکند، همه اش حیض است و اگر تجاوز کند فقط ایّام عادت حیض محسوب می شود.

و درایام استظهار احتیاطا عبادات را انجام دهید واز محرمات اجتناب نمائید.

آیت الله وحید خراسانی : اگر خونی ببیند و شکّ کند که خون حیض است یا استحاضه ، چنانچه شرایط حیض را داشته باشد ، باید حیض قرار دهد.

الف. اگر کمتر از سه روز خون ببیند و پاک شود ، و بعد سه روز خون در عادت یا با نشانه های حیض ببیند ، خون دوم حیض است ، و خون اوّل اگر چه در روزهای عادتش باشد حیض نیست.

ب. اگر سه روز پشت سر هم با نشانه های حیض یا در روزهای عادت خون ببیند و پاک شود ، چنانچه دوباره خونی که دارای نشانه های حیض است یا در روزهای عادت است ببیند و روزهایی که خون دیده و در وسط پاک بوده روی هم از ده روز بیشتر نشود ، روزهایی هم که در وسط پاک بوده حیض است.

ج. اگر بعضی از روزها را حیض قرار دهد و عبادت نکند و بعد بفهمد حیض نبوده است ، باید نماز و روزه ای را که در آن روزها به جا نیاورده قضا نماید ، و اگر به گمان این که حیض نیست عبادت کند و بعد بفهمد حیض بوده ، چنانچه آن روزها را روزه گرفته باشد باید قضا نماید.

د. اگر زن پیش از ده روز پاک شود و بداند که در باطن خون نیست ، باید برای عبادتهای خود غسل کند ، اگر چه گمان داشته باشد که پیش از تمام شدن ده روز دوباره خون می بیند ، ولی اگر یقین داشته باشد که پیش از تمام شدن ده روز دوباره خون می بیند ، نباید غسل کند.

آیت الله سیستانی : تا زمانی که لکه بینی ها به مدت 3 روز متصل نباشند ( ولو در داخل ) حکم استحاضه را دارند و باید به وظایف استحاضه عمل کنید, واگر این لکه ها به مدت 3 روز ادامه پیدا کنند ( حتی اگر ابتدا خارج شود وبعد در داخل ادامه پیدا کند) لکه ها حکم حیض را دارند و این امر نشان دهنده باطل بودن عبادات شماست.

آیت الله فاضل لنکرانی : حداقل حیض سه روز خون دیدن مستمر است و لکه بینی حیض نیست بلکه استحاضه قلیله است که باید نمازها را بخوانید برای هر نماز هم وضو بگیرید برای دانستن احکام استحاضه به رساله توضیح المسائل که در همین سایت موجود است مراجعه کنید.

منبع: یادداشت های یک طلبه

مصاحبه با میلاد بیک خواننده

مصاحبه با محسن اورنگ

مصاحبه با سید رضا اورنگ

مصاحبه جنجالی با رضا ایرانمنش

حکم دیدن لکه بعد از غسل حیض در ماه رمضان

خیالی آسوده در باربری با شمال بار

دانلود فول آلبوم خوانندگان ایرانی

فروش پمپ آب و تجهیزات استخر

بهترین انتخاب تور قیمت مناسب برای نوروز 99؟

سوالات مهم مسافران از لیدوماتریپ، وبسایتی جامع برای رزرو آنلاین اقامتگاه

درمان منافذ باز پوست ، بررسی علت و پیشگیری

جهت مشاوره رایگان درباره تبلیغات، با ما تماس بگیرید:

۰۲۱ – ۲۳۰ ۴۴ ۳۳۳

آفتاب وبسایت مرجع فارسی زبانان سراسر دنیا، از سال ۱۳۸۰ تا کنون است

+۹۸ ۲۱ ۲۳۰ ۴۴ ۳۳۳

تلگرام آفتاب

اینستاگرام آفتاب

+۹۸ ۲۱ ۲۳۰ ۴۴ ۱۰۳

ایران، تهران، میدان نوبنیاد ، کوهستان سوم ، پلاک ۳



با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما در این ماه عزیز؛ و تشکر به خاطر ارتباطتان با این مرکز؛
1- دیدن لکه های خون ، اگر قبل از پریود باشد در صورتی که خون حد اقل تا سه روز استمرار داشته باشد هر چند در فضای داخل همیشه خون باشد حکم حیض را دارد و نمی تواند نماز بخواند.
اما اگر لکه بینی استمرار نداشته باشد، مثلا لکه ای ببیند و چند ساعت بعد از آن پاک باشد و در فضای داخل هم خون نباشد، در این صورت لکه بینی قبل از ایام عادت حکم استحاضه را دارد. به وظیفه زن مستحاضه عمل کند نمازش صحیح است. (1)
2- اگر لکه بینی همراه با خون، بعد از ایام عادت باشد، چنانچه پیش از تمام شدن ده روز از اول عادت باشد حکم حیض را دارد، مثلا اگر عادت کسی هفت روز باشد و بعد از پاک شدن در روز هفتم، در روز هشتم تا روز دهم هر زمان لکه ببیند حکم حیض را دارد. و اگر لکه بینی استمرار داشته باشد نمی تواند نماز بخواند و اگر قطع شود کمی پنبه با خود بگذارد اگر در فضای داخل خون نباشد، باید غسل کند و نماز را بخواند نمازش صحیح است و روزه را نیز بگیرد ، چنانچه از اذان صبح تا مغرب لکه نبیند روزه اش نیز صحیح است. هر چند روز بعد لکه ببیند. (2)
اما اگر لکه بینی بیش از ده روز ادامه پیدا کند دراین صورت فقط روزهای عادت ماهای قبل حیض و باقی روزها استحاضه حساب می شود و بعد از روز دهم به احکام زن مستحاضه عمل کند نماز و روزه را بجا آورد. (3)
پی نوشت:
1. آیت الله مکارم شیرازی، توضیح المسائل، مسأله432 و 433 و 436 .
2. همان، مسأله 482.
3. همان، مسأله 461 و احکام بانوان، مسأله 86.

با توجه به عدم امکان پاسخگویی در بخش نظرات لطفا سوالات خود را در سامانه «ارسال پرسش» یا بخش «پاسخگویی آنلاین» مطرح نمائیدحکم دیدن لکه بعد از غسل حیض در ماه رمضان

درباره ما

کلیه حقوق متعلق به مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی می باشد ©

العربية

বাংলা

English

Español

فارسی

حکم دیدن لکه بعد از غسل حیض در ماه رمضان

Français

German

हिन्दी

Indonesian

Portuguese

Русский

Türkçe

Uygur

اردو

中文

110860


تاریخ نشر : 21-05-2018


بازدیدها :
11628

زنی هستم دچار وسواس در عبادات و به ویژه در وضو و غسل. هنگامی که دچار عادت ماهیانه می‌شوم منتظر پاک شدن کامل از حیض نمی‌مانم و همین که کمی خشک می‌شود به سبب احساس گناه از نخواندن نماز غسل می‌کنم و غسل را دو بار یا بیشتر تکرار می‌کنم. دو روز پیش از رمضان از عادت ماهیانه غسل کردم و بعد از بیست و چهار ساعت لکه‌ای مایل به قرمز مشاهده کردم و آن را با دستمال پاک کردم و شب را به نیت روز اول رمضان غسل کردم و روز اول و دوم رمضان را روزه گرفته و سپس هنگام نماز عصر روز دوم از رمضان کمی زردی شبیه به رنگ خاک دیدم و دیگر غسل نکردم و تا پایان رمضان به روزه ادامه دادم. اکنون پس از رمضان احساس گناه می‌کنم که شاید روزه‌ام درست نیست و باید به سبب انجام ندادن غسل دوباره روزه بگیرم. از شما می‌خواهم پاسخم دهید که آیا روزه‌ام صحیح است یا اینکه باید دوباره روزه بگیرم؟ و دیگر چه توصیه‌ای برای من دارید جزاکم الله خیر الجزاء.

متن پاسخ

الحمدلله

اولا:

درمان وسواس به دو روش ساده امکان‌پذیر است:

نخست: ذکر بسیار الله و طاعت او زیرا این راهِ آرامش نفس و دوری آزار و وسوسهٔ شیطان است، همانگونه که الله متعال می‌فرماید:

الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ [رعد: ۲۸]

(کسانی که ایمان آورده‌اند و دلهایشان به یاد الله آرام می‌گیرد؛ بدانید که دلها با یاد الله آرامش می‌یابد).

و می‌فرماید:

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ (۹۷) فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ (۹۸) إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ [نحل: ۹۷ ـ ۹۹]

(هرکس از مرد یا زن عمل نیک انجام دهد و مومن باشد قطعا او را با زندگی پاکیزه‌ای حیات [حقیقی] بخشیم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام می‌داده‌اند پاداش خواهیم داد (۹۷) پس چون قرآن می‌خوانی از شیطان رانده شده به الله پناه ببر (۹۸) چرا که او بر کسانی که ایمان آورده‌اند و به پروردگارشان توکل می‌کنند تسلطی ندارد).

و می‌فرماید:

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ (۱) مَلِكِ النَّاسِ (۲) إِلَهِ النَّاسِ (۳) مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ (۴) الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ (۵) مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ [سورهٔ ناس]

(بگو پناه می‌برم به پروردگار مردم (۱) پادشاه مردم (۲) معبود مردم (۳) از شر وسوسه‌گر نهانی (۴) آن کس که در سینه‌های مردم وسوسه می‌کند (۵) چه از جن و [چه از] انس).

ابن کثیر ـ رحمه الله ـ در تفسیرش می‌گوید: «سعید بن جبیر از ابن عباس روایت کرده که دربارهٔ الوسواس الخناس می‌گوید: شیطان بر قلب فرزند آدم چنبره زده، پس هرگاه دچار غفلت شد وسوسه‌اش می‌کند و هرگاه ذکر الله گفت درمی‌رود. مجاهد و قتاده نیز چنین گفته‌اند.

معتمر بن سلیمان از پدرش روایت کرده که گفت: به من گفته‌اند که شیطان یا وسوسه‌گر، هنگام غم و شادی در قلب فرزند آدم نفث می‌کند (فوت می‌کند) پس هرگاه الله را یاد کرد در می‌رود».

مورد دوم: دوری از وسوسه و توجه نکردن به آن و عدم پاسخگویی است. این برای رفع و دفع وسوسه کافی است.

این درمان اگرچه در آغاز دشوار است اما پس از آن آسان می‌شود و شما تنها باید در آغاز کار تلاش خود را بکنید و از الله یاری بخواهید. الله متعال می‌فرماید:

وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ [عنکبوت: ۶۹]

(و کسانی که در راه ما تلاش کرده‌اند به یقین آنان را به راه‌های خود هدایت می‌کنیم و در حقیقت الله با نیکوکاران است).

از ابن حجر مکی ـ رحمه الله ـ دربارهٔ بیماری وسواس پرسیدند که آیا دارویی دارد؟

گفت: یک داروی سودمند دارد که روی‌گردانی کامل از آن است حتی اگر در نفس انسان تردید باقی بماند باز هم اگر به آن توجه نکند باقی نمی‌ماند بلکه در مدت زمان کوتاهی از بین خواهد رفت چنانکه افرادی که در رهایی آن توفیق یافته‌اند آزموده‌اند. اما کسی که به آن توجه کند و به آن عمل نماید همچنان بر آن افزوده می‌شود آنقدر که به سلک مجانین درآید و بلکه بدتر از آنان، چنانکه در مورد بسیاری از کسانی که مبتلایش شدند و به آن و به شیطانش توجه کردند رخ داده است (الفتاوی الفقهیة الکبری: ۱/ ۱۴۹).حکم دیدن لکه بعد از غسل حیض در ماه رمضان

ثانیا:

پاکی از حیض با یکی از این دو نشانه حاصل می‌شود:

نخست: پاک شدن کامل به طوری که اگر با پنبه یا دستمال کاغذی و مانند آن به محل خروجش بکشد پاک باشد و اثری از خون یا زردی یا تیرگی بر آن نماند.

دوم: خارج شدن مایع سفیدی که زنان با آن آشنا هستند.

شایسته نیست پیش از اطمینان از پاکی برای غسل عجله نمود. بخاری ـ رحمه الله ـ در صحیح خود می‌نویسد: باب آمدن و رفتن حیض و اینکه زنان به عائشه جعبه‌هایی حاوی پنبه می‌فرستند که زرد بود، پس می‌گفت: عجله نکنید تا آنکه مایع سفید را ببینید. که منظورش پاکی از حیض بود.

مالک این روایت را در موطا (۱۳۰) آورده است.

ثالثا: اگر پس از خشک شدن کامل غسل کردید و سپس دوباره تیرگی یا زردی مشاهده کردید این ایرادی ندارد زیرا زردی و تیرگی پس از پاکی، حیض نیست؛ بنابر حدیث ام عطیه ـ رضی الله عنها ـ که گتف: ما زردی و تیرگی پس از پاکی را چیزی به حساب نمی‌آوردیم. به روایت ابوداود (۳۰۷) و تصحیح آلبانی در صحیح ابی داود.

در صورتی که غسل و نماز را برای مطمئن شدن از پاکی به تاخیر بیاندازید هیچ گناه و تقصیری را مرتکب نشده‌اید بلکه این واجب است؛ زیرا نماز خواندن در حال حیض حرام است.

رابعا:

بر فرض اینکه شما پیش از پاک شدن صحیح غسل کرده‌اید و سپس غسل را تکرار نکرده‌اید روزهٔ اول و دوم شما صحیح نیست زیرا شما در حال حیض بوده‌اید اما روزه‌هایی که پس از آن گرفته‌اید درست است زیرا برای درستی روزه غسل از حیض و جنابت شرط نیست.

بنابراین؛ اگر به درستی خشک شدن کامل خون حیض را متوجه شده‌اید غسل و روزهٔ شما صحیح است. و اگر عجله کرده‌اید و قبل از پاکی کامل غسل گرفته و روزه بوده‌اید باید روزهٔ روز اول و دوم را قضا کنید، اما روزهٔ بقیه ماهتان صحیح است و لازم نیست کاری انجام دهید.

توصیهٔ ما چنانکه پیشتر گفتیم ضرورت درمان وسواس و رها شدن از آن و توجه نکردن به آن است.

از الله برای شما توفیق و سداد خواهانیم.

والله اعلم

منبع:

سایت اسلام سوال و جواب

یا


حداقل هشت حرف که شامل حداقل یک حرف انگلیسی کوچک و یک حرف بزرگ باشد

ورود
حساب کابری جدید

اگر هنوز حساب کاربری ندارید با زدن بر روی دکمه‌ی بالا یکی بسازید


اگر حساب کاربری دارید وارد شوید

ساختن یک حساب کاربری جدید

ورود

یا

تکرار پسورد جدید

ما که هستیم؟


درباره‌ی سایت

پیوندهای مهم


سیاست حریم خصوصی

اشتراک در خبرنامه

برای دریافت مطالب جدید و به روزآوری‌های سایت در خبرنامه‌ی ما عضو شوید

بفرست

همه‌ی حقوق برای سایت اسلام سوال و جواب محفوظ است© 1997-2020

سلام وقت شما بخير

1- ديدن لکه هاي خون ، اگر قبل از پريود باشد در صورتي که خون حد اقل تا سه روز استمرار داشته باشد هر چند در فضاي داخل هميشه خون باشد حکم حيض را دارد و نمي تواند نماز بخواند. اما اگر لکه بيني استمرار نداشته باشد، مثلا لکه اي ببيند و چند ساعت بعد از آن پاک باشد و در فضاي داخل هم خون نباشد، در اين صورت لکه بيني قبل از ايام عادت حکم استحاضه را دارد. به وظيفه زن مستحاضه عمل کند نمازش صحيح است. (1)

2- اگر لکه بيني همراه با خون، بعد از ايام عادت باشد، چنانچه پيش از تمام شدن ده روز از اول عادت باشد حکم حيض را دارد، مثلا اگر عادت کسي هفت روز باشد و بعد از پاک شدن در روز هفتم، در روز هشتم تا روز دهم هر زمان لکه ببيند حکم حيض را دارد. و اگر لکه بيني استمرار داشته باشد نمي تواند نماز بخواند و اگر قطع شود کمي پنبه با خود بگذارد اگر در فضاي داخل خون نباشد، بايد غسل کند و نماز را بخواند نمازش صحيح است و روزه را نيز بگيرد ، چنانچه از اذان صبح تا مغرب لکه نبيند روزه اش نيز صحيح است. هر چند روز بعد لکه ببيند.

(3) اما اگر لکه بيني بيش از ده روز ادامه پيدا کند دراين صورت فقط روزهاي عادت ماهاي قبل حيض و باقي روزها استحاضه حساب مي شود و بعد از روز دهم به احکام زن مستحاضه عمل کند نماز و روزه را بجا آورد. (3)

پي نوشت:

حکم دیدن لکه بعد از غسل حیض در ماه رمضان

1. آيت الله مکارم شيرازي، توضيح المسائل، مسأله432 و 433 و 436 .

2. همان، مسأله 482.

3. همان، مسأله 461 و احکام بانوان، مسأله 86.

 

سوالات مرتبط

نزدیکی با همسر در روز اول حیض چه حکمی دارد؟

آیاغسل حیض،کفایت از وضو می کند؟

آیا نماز آیات در زمان حیض باید قضا شود ؟

آیا ارضا کردن زن در حال حیض جایز است یا خیر؟

جدول زمان بندی حضور کارشناسان

* واحد پاسخگويي تلفني(09640)
* پاسخگويي اينترنتي(گفتگوي زنده و ايميل)
* پاسخ‌گويي پيامکی(30007461)

اخلاق

تاریخ اسلام

احکام شرعی

کلام و اعتقادات

علوم قرآن و حدیث

مشاوره خانواده،ازدواج و….

مرکز ملی پاسخ گویی به سوالات دینی نمایندگی خراسان رضوی

جواب تا قبل از ده روز هر ترشح خونی رنگ دیده شود موجب باطل شدن روزه میشود و پس از پاک شدن از آن ترشحات مجددا باید غسل کرد.

فید سایت

امیدواری به رحمت خدا

عن ابى ذرالغفارى (رضى اللّه عنه) قال: قال النبى (صلى اللّه عليه و آله‏ و سلّم): قال اللّه تبارك و تعالى:

يابن آدم ما دعوتنى و رجوتنى اغفرلك على ما كان فيك و ان اتيتنى بقرار الارض خطيئة اتيتك بقرارها مغفرة ما لم تشرك بى و ان اخطات حتى بلغ خطاياك عنان السماء ثم استغفرتنى غفرت لك.حکم دیدن لکه بعد از غسل حیض در ماه رمضان

اى فرزند آدم هر زمان كه مرا بخوانى و به من اميد داشته باشى تمام آنچه كه بر گردن توست مى‏بخشم و اگر به وسعت زمين همراه با گناه به پيش من آئى، من به وسعت زمين همراه با مغفرت به نزد تو مى‏آيم، مادامى كه شرك نورزى. و اگر مرتكب گناه شوى بنحوى كه گناهت به مرز آسمان برسد سپس استغفار كنى، ترا خواهم بخشيد.

کلیه حقوق مادی
و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی
خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی:
FARTECH/فرتک – فکور رایانه توسعه کویر –

حکم دیدن لکه بعد از غسل حیض در ماه رمضان
حکم دیدن لکه بعد از غسل حیض در ماه رمضان
0

حکم غسل حیض در ماه رمضان

حکم غسل حیض در ماه رمضان
حکم غسل حیض در ماه رمضان


 خانم ها در طول ماه رمضان ممکن است که حیض شوند یا از حیض پاک شوند. با توجه به همین مساله دانستن احکام حیض و روزه برای تمام بانوان روزه دار ضروری است.

 حکم حیض شدن بعد از اذان صبح

 روزه بر زن حائض و نفساء واجب نیست، اگر چه خون قاعدگی یا نفاس را فقط در جزئی از روز ببیند. بنابراین چنانچه زنی لحظه ای قبل از غروب آفتاب این خون ها را ببیند، و یا لحظه ای بعد از اذان صبح این خون ها از او قطع شوند، روزه بر او واجب نیست و روزه اش صحیح نخواهد بود.

 اگر زن بعد از اذان صبح از خون حیض پاک شود یا در بین روز خون حیض ببیند، اگر چه نزدیک مغرب باشد، روزه او باطل است.

حکم غسل حیض در ماه رمضان

حکم پاک شدن از حیض قبل از اذان صبح

همه مراجع (به جزآیت الله  مكارم شیرازی):

خانمى كه شب ماه رمضان از حيض پاك می ‏شود و می داند اگر بخوابد بعد از اذان صبح بيدار مى‏شود، بايد پيش از خواب غسل كند و اگر بدون غسل بخوابد و بعد از اذان صبح بيدار شود، روزه ‏اش باطل است و بايد علاوه بر قضاى آن، كفاره هم بدهد.

آیت الله مکارم شیرازی:

اگر بدون غسل بخوابد و بعد از اذان صبح بيدار شود، روزه‏اش اشكال دارد و بنابر احتياط واجب، بعد از ماه رمضان، آن را قضا كند و كفاره هم بدهد.

اگر زن قبل از اذان صبح پاک شود

·       زن پس از قطع خون حیض و نفاس که می توانسته قبل از طلوع فجر غسل کند و روزه بگیرد اگر اهمال کرده تا طلوع فجر ناپاک بماند روزه آن روزش باطل است و همانند بقاء عمدی بر جنابت می باشد و آن روز را از روی ادب امساک می کند و بعد، قضا به جا می آورد و اگر غسل ممکن نباشد باید تیمم نماید.

 

غسل حیض نکردن قبل از اذان صبح

·       اگـر زن در شب ماه رمضان پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و عمدا غسل نکند و اگر وظیفه اش تیمم است تیمم ننماید روزه آن روز را باید تمام کند و قضای آن را نـیـز بگیرد و در روزه قضای ماه رمضان اگر عمدا غسل و تیمم را ترک کند بنابر احتیاط واجب نمی تواند آن روز را روزه بگیرد.

 

اگر بعد از غسل حیض دوباره خون دیدید

·       وقتی زن از خون نفاس پاک شد، باید غسل کند و عبادت های خود را به جا آورد. و اگر دوباره خون ببیند، چنانچه روزهایی که خون دیده با روزهایی که در وسط پاک بوده، روی هم 10 روز یا کمتر از 10 روز باشد، تمام آن نفاس است . و اگر روزهایی که پاک بوده، روزه گرفته باشد باید قضا نماید.

 اگر وقت برای غسل حیض ندارید

·       اگـر زن پیش از اذان صبح در ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شود و برای غسل وقت نداشته باشد باید تیمم نماید ولی لازم نیست تا اذان صبح بیدار بماند و همچنین است حکم جنب در صورتی که وظیفه اش تیمم باشد.

 اگر برای تیمم هم وقت ندارید

·       اگر زن نزدیک اذان صبح در ماه مبارک رمضان از حیض یا نفاس پاک شود و برای هیچ کدام از غسل و تیمم وقت نداشته باشد روزه اش صحیح است.

 فراموش کردن غسل حیض

·       اگر زن غسل حیض را فراموش کند و بعد از یک روز یا چند روز یادش بیاید، روزه‏ هایی که گرفته صحیح است.

·       اگر چند روز را حیض قرار دهد و عبادت نکند، بعد بفهمد حیض نبوده است، باید نماز و روزه ای را که در آن روزها به جا نیاورده، قضا نماید. و اگر چند روز را به گمان اینکه حیض نیست عبادت کند، بعد بفهمد که حیض بوده، چنانچه آن روزها را روزه گرفته باید قضا نماید.

 حکم استحاضه و روزه

·       اگر زنی که در حال استحاضه است، غسل های خود را به جا آورد، روزه او صحیح است.

·       روزه مستحاضه قلیله صحیح است و در صحت آن، وضو شرط نیست. اما غیرمستحاضه قلیله بنابر اقوی غسل های روزانه اش در صحت روزه اش شرط است.

·       در مستحاضه کثیره احتیاط ترک نشود به اینکه غسل شبی را که فردایش روزه می گیرد انجام دهد.

·       روزه زن مستحاضه ای که غسل بر او واجب می باشد، در صورتی صحیح است که در روز غسل هایی را که برای نمازهای روزش واجب است انجام دهد و نیز بنابر احتیاط واجب باید غسل نماز مغرب و عشای شبی که می خواهد فردای آن روز روزه بگیرد به جا آورد. ولی اگر بعد از نماز مغرب و عشا غسل نکند و برای خواندن نماز شب پیش از اذان صبح غسل نماید و در روز هم غسل هایی را که برای نمازهای روزش واجب است به جا آورد، روزه او صحیح است.

·       بنابر اقوا برای اینکه روزه مستحاضه صحیح باشد، انجام غسل هایی که در روز برای نماز انجام می شود، شرط است. ولی انجام غیرغسل های روزانه (یعنی غسل هایی که برای نمازهای شبش انجام می شود) شرط نیست. بنابراین اگر پیش از نماز صبح یا ظهر و عصر مستحاضه شود به طوری که موجب غسل باشد، مانند استحاضه متوسطه و یا کثیره و غسل نکند، روزه او باطل می شود. بر خلاف اینکه اگر بعد از نماز ظهر و عصر مستحاضه شود و تا غروب غسل نکند، روزه اش باطل نمی شود . و احتیاط ترک نشود به اینکه غسل نماز شب قبلش را انجام دهد. و اگر پیش از سپیده صبح برای نماز شب و یا نماز صبح غسل کند، کفایت می کند و بنابر اقوا روزه او صحیح است.

·       اگر بعد از نماز عصر مستحاضه شود و تا غروب غسل نکند روزه او صحیح است.

·       احتیاط واجب آن است که زن مستحاضه در تمام روزی که روزه است به مقداری که می تواند از بیرون آمدن خون جلوگیری کند.

 


 خانم ها در طول ماه رمضان ممکن است که حیض شوند یا از حیض پاک شوند. با توجه به همین مساله دانستن احکام حیض و روزه برای تمام بانوان روزه دار ضروری است.

 حکم حیض شدن بعد از اذان صبح

 روزه بر زن حائض و نفساء واجب نیست، اگر چه خون قاعدگی یا نفاس را فقط در جزئی از روز ببیند. بنابراین چنانچه زنی لحظه ای قبل از غروب آفتاب این خون ها را ببیند، و یا لحظه ای بعد از اذان صبح این خون ها از او قطع شوند، روزه بر او واجب نیست و روزه اش صحیح نخواهد بود.

 اگر زن بعد از اذان صبح از خون حیض پاک شود یا در بین روز خون حیض ببیند، اگر چه نزدیک مغرب باشد، روزه او باطل است.

حکم پاک شدن از حیض قبل از اذان صبح

حکم غسل حیض در ماه رمضان

همه مراجع (به جزآیت الله  مكارم شیرازی):

خانمى كه شب ماه رمضان از حيض پاك می ‏شود و می داند اگر بخوابد بعد از اذان صبح بيدار مى‏شود، بايد پيش از خواب غسل كند و اگر بدون غسل بخوابد و بعد از اذان صبح بيدار شود، روزه ‏اش باطل است و بايد علاوه بر قضاى آن، كفاره هم بدهد.

آیت الله مکارم شیرازی:

اگر بدون غسل بخوابد و بعد از اذان صبح بيدار شود، روزه‏اش اشكال دارد و بنابر احتياط واجب، بعد از ماه رمضان، آن را قضا كند و كفاره هم بدهد.

اگر زن قبل از اذان صبح پاک شود

·       زن پس از قطع خون حیض و نفاس که می توانسته قبل از طلوع فجر غسل کند و روزه بگیرد اگر اهمال کرده تا طلوع فجر ناپاک بماند روزه آن روزش باطل است و همانند بقاء عمدی بر جنابت می باشد و آن روز را از روی ادب امساک می کند و بعد، قضا به جا می آورد و اگر غسل ممکن نباشد باید تیمم نماید.

 

غسل حیض نکردن قبل از اذان صبح

·       اگـر زن در شب ماه رمضان پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و عمدا غسل نکند و اگر وظیفه اش تیمم است تیمم ننماید روزه آن روز را باید تمام کند و قضای آن را نـیـز بگیرد و در روزه قضای ماه رمضان اگر عمدا غسل و تیمم را ترک کند بنابر احتیاط واجب نمی تواند آن روز را روزه بگیرد.

 

اگر بعد از غسل حیض دوباره خون دیدید

·       وقتی زن از خون نفاس پاک شد، باید غسل کند و عبادت های خود را به جا آورد. و اگر دوباره خون ببیند، چنانچه روزهایی که خون دیده با روزهایی که در وسط پاک بوده، روی هم 10 روز یا کمتر از 10 روز باشد، تمام آن نفاس است . و اگر روزهایی که پاک بوده، روزه گرفته باشد باید قضا نماید.

 اگر وقت برای غسل حیض ندارید

·       اگـر زن پیش از اذان صبح در ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شود و برای غسل وقت نداشته باشد باید تیمم نماید ولی لازم نیست تا اذان صبح بیدار بماند و همچنین است حکم جنب در صورتی که وظیفه اش تیمم باشد.

 اگر برای تیمم هم وقت ندارید

·       اگر زن نزدیک اذان صبح در ماه مبارک رمضان از حیض یا نفاس پاک شود و برای هیچ کدام از غسل و تیمم وقت نداشته باشد روزه اش صحیح است.

 فراموش کردن غسل حیض

·       اگر زن غسل حیض را فراموش کند و بعد از یک روز یا چند روز یادش بیاید، روزه‏ هایی که گرفته صحیح است.

·       اگر چند روز را حیض قرار دهد و عبادت نکند، بعد بفهمد حیض نبوده است، باید نماز و روزه ای را که در آن روزها به جا نیاورده، قضا نماید. و اگر چند روز را به گمان اینکه حیض نیست عبادت کند، بعد بفهمد که حیض بوده، چنانچه آن روزها را روزه گرفته باید قضا نماید.

 حکم استحاضه و روزه

·       اگر زنی که در حال استحاضه است، غسل های خود را به جا آورد، روزه او صحیح است.

·       روزه مستحاضه قلیله صحیح است و در صحت آن، وضو شرط نیست. اما غیرمستحاضه قلیله بنابر اقوی غسل های روزانه اش در صحت روزه اش شرط است.

·       در مستحاضه کثیره احتیاط ترک نشود به اینکه غسل شبی را که فردایش روزه می گیرد انجام دهد.

·       روزه زن مستحاضه ای که غسل بر او واجب می باشد، در صورتی صحیح است که در روز غسل هایی را که برای نمازهای روزش واجب است انجام دهد و نیز بنابر احتیاط واجب باید غسل نماز مغرب و عشای شبی که می خواهد فردای آن روز روزه بگیرد به جا آورد. ولی اگر بعد از نماز مغرب و عشا غسل نکند و برای خواندن نماز شب پیش از اذان صبح غسل نماید و در روز هم غسل هایی را که برای نمازهای روزش واجب است به جا آورد، روزه او صحیح است.

·       بنابر اقوا برای اینکه روزه مستحاضه صحیح باشد، انجام غسل هایی که در روز برای نماز انجام می شود، شرط است. ولی انجام غیرغسل های روزانه (یعنی غسل هایی که برای نمازهای شبش انجام می شود) شرط نیست. بنابراین اگر پیش از نماز صبح یا ظهر و عصر مستحاضه شود به طوری که موجب غسل باشد، مانند استحاضه متوسطه و یا کثیره و غسل نکند، روزه او باطل می شود. بر خلاف اینکه اگر بعد از نماز ظهر و عصر مستحاضه شود و تا غروب غسل نکند، روزه اش باطل نمی شود . و احتیاط ترک نشود به اینکه غسل نماز شب قبلش را انجام دهد. و اگر پیش از سپیده صبح برای نماز شب و یا نماز صبح غسل کند، کفایت می کند و بنابر اقوا روزه او صحیح است.

·       اگر بعد از نماز عصر مستحاضه شود و تا غروب غسل نکند روزه او صحیح است.

·       احتیاط واجب آن است که زن مستحاضه در تمام روزی که روزه است به مقداری که می تواند از بیرون آمدن خون جلوگیری کند.

 

18

 

٧- باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح

١٦١٩ اگر جنب عمدا تا اذان صبح غسل نكند، يا اگر وظيفه او تيمم است عمدا تيمم ننمايد، روزه‏اش باطل است.١٦٢٠ اگر در روزه واجبى كه مثل روزه ماه رمضان وقت آن معين است، تا اذان صبح غسل نكند و تيمم هم ننمايد، روزه‏اش صحيح است.١٦٢١ كسى كه جنب است و مى‏خواهد روزه واجبى بگيرد كه مثل روزه رمضان وقت آن معين است، چنانچه عمدا غسل نكند تا وقت تنگ شود، مى‏تواند با تيمم روزه بگيرد و صحيح است.١٦٢٢ اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش كند و بعد از يك روز يادش بيايد، بايد روزه آن روز را قضا نمايد، و اگر بعد از چند روز يادش بيايد، بايد روزه هر چند روزى را كه يقين دارد جنب بوده قضا نمايد. مثلا اگر نمى‏داند سه روز جنب بوده يا چهار روز، بايد روزه سه روز را قضا كند.١٦٢٣ كسى كه در شب ماه رمضان براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت ندارد،اگر خود را جنب كند روزه‏اش باطل است و قضا و كفاره بر او واجب مى‏شود، ولى اگر براى تيمم وقت دارد، چنانچه خود را جنب كند، با تيمم روزه او صحيح است، ولى گناهكار است.١٦٢٤ اگر گمان كند كه به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب كند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده، چنانچه تيمم كند روزه‏اش صحيح است.١٦٢٥ كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى‏داند كه اگر بخوابد تا صبح بيدار نمى‏شود، نبايد بخوابد، و چنانچه بخوابد و تا صبح بيدار نشود، روزه‏اش باطل است و قضا و كفاره بر او واجب مى‏شود.١٦٢٦ هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود، اگر احتمال بدهد كه اگر دوباره بخوابد بيدار مى‏شود براى غسل، مى‏تواند بخوابد.١٦٢٧ كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى‏داند يا احتمال مى‏دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى‏شود، چنانچه تصميم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان خواب بماند، روزه‏اش صحيح است.١٦٢٨ كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى‏داند يا احتمال مى‏دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى‏شود، چنانچه غفلت داشته باشد كه بعد از بيدار شدن بايد غسل كند، در صورتى كه بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند، روزه‏اش صحيح است.١٦٢٩ كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى‏داند يا احتمال مى‏دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى‏شود، چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل كند، يا ترديد داشته باشد كه غسل كند يا نه، در صورتى كه بخوابد و بيدار نشود، روزه‏اش باطل است.١٦٣٠ اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و بداند يا احتمال دهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى‏شود و تصميم هم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود، بايد روزه آن روز را قضا كند، و همچنين است اگر از خواب دوم بيدار شود و براى مرتبه سوم بخوابد، و كفاره بر او واجب نمى‏شود.١٦٣١ خوابى را كه در آن محتلم شده نبايد خواب اول حساب كرد، بلكه اگراز آن خواب بيدار شود و دوباره بخوابد، خواب اول حساب مى‏شود.١٦٣٢ اگر روزه‏دار در روز محتلم شود، واجب نيست فورا غسل كند.١٦٣٣ هرگاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده، اگرچه‏بداند پيش از اذان محتلم شده، روزه او صحيح است.١٦٣٤ كسى كه مى‏خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد، هرگاه تا اذان صبح جنب بماند، اگر چه از روى عمد نباشد، روزه او باطل است.١٦٣٥ كسى كه مى‏خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد، اگرچه بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده و بداند پيش از اذان محتلم شده است، چنانچه وقت روزه تنگ است، مثلا پنچ روز روزه رمضان دارد، و پنج روز هم به رمضان مانده است، بعد از رمضان عوض آن را به جا آورد، و اگر وقت قضاى روزه تنگ نيست روزه بگيرد.١٦٣٦ اگر در روزه واجبى غير روزه رمضان و قضاى آن، تا اذان صبح جنب بماند، روزه‏اش صحيح است، چه وقت آن معين باشد و چه نباشد.١٦٣٧ اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و عمدا غسل نكند، يا اگر وظيفه او تيمم است تيمم نكند، روزه‏اش باطل است.١٦٣٨ اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و براى غسل وقت نداشته باشد، چنانچه بخواهد روزه ماه رمضان يا قضاى آن را بگيرد، بايد تيمم نمايد و روزه‏اش صحيح است، و اگر بخواهد روزه مستحب يا روزه واجب مثل روزه كفاره و روزه نذرى بگيرد، اگرچه بدون تيمم هم روزه‏اش صحيح است، ولى احتياط مستحب آن است كه تيمم كند.١٦٣٩ اگر زن نزديك اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت نداشته باشد، يا بعد از اذان بفهمد كه پيش از اذان پاك شده، روزه او صحيح است، ولى اگر در وسعت وقت قضاى رمضان را گرفته باشد،صحيح بودن آن اشكال دارد.١٦٤٠ اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاك شود، يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند، اگر چه نزديك مغرب باشد، روزه او باطل است.١٦٤١ اگر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش كند و بعد از يك روز يا چند روز يادش بيايد، روزه‏هايى كه گرفته صحيح است.١٦٤٢ اگر زن پيش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود ودر غسل كردن كوتاهى كند و تا اذان غسل نكند و در تنگى وقت تيمم هم نكند، روزه‏اش باطل است. ولى چنانچه كوتاهى نكند، مثلا منتظر باشد كه حمام زنانه شود، اگرچه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نكند، در صورتى كه تيمم كند روزه او صحيح است.١٦٤٣ اگر زنى كه در حال استحاضه است، غسلهاى خود را به تفصيلى كه در احكام استحاضه در مساله به بعد گفته شد به جا آورد، روزه او صحيح است.١٦٤٤ كسى كه مس ميت كرده، يعنى جايى از بدن خود را به بدن ميت رسانده،مى‏تواند بدون غسل مس ميت روزه بگيرد. و اگر در حال روزه هم ميت را مس نمايد،روزه او باطل نمى‏شود.

مبارک باد آمد ماه روزه

رهت خوش باد ای همراه روزه

دعاها اندرین مه مستجاب است

فلک ها را بدرد آه روزه

شماری از خوانندگان مجله «مبلغان » – خود – از بانوان مبلغ هستند . اینان و شماری بسیار دیگر نیز در ماه رمضان برای «بانوان » به
امر تبلیغ و بیان «احکام روزه » می پردازند . از این رو، ضرور می آید که با «احکام روزه بانوان » بیشتر آشنا شویم و پیش از آن، دو نکته
را به خاطر داشته باشیم:

حکم غسل حیض در ماه رمضان

1- احکام این نوشتار طبق فتاوا و نظریات «حضرت امام خمینی رحمه الله » برگزیده شده اند، زیرا هدف اصلی از این قلمزنی
«احکام شناسی » بوده است و نه چیزی دیگر . بدین رو، هر یک از مخاطبان این احکام باید از مرجع تقلید خویش پیروی کنند، هر
چند شمار فراوانی از مقلدان در احکام الهی هنوز بر تقلید از «حضرت امام خمینی رحمه الله » باقی مانده اند و یا ممکن است
فتاوای مرجع تقلیدشان با شماری از فتاوای «امام راحل رحمه الله » همسانی داشته باشد .

2- در این نگاشته، کوشش بر این بوده است که احکام مهم روزه بانوان و مسائل مورد ابتلای آنان به خامه قلم آراسته شود; اما «تا
چه قبول افتد و چه در نظر آید . . .»

روزه با شرایط زیر بر انسان واجب می شود:

الف – بالغ بودن .

ب – عاقل بودن .

ج – مسافر نبودن .

د – مضر نبودن روزه .

ه – پاک بودن زن از حیض و نفاس (1) .

سؤال: در سال های اول تکلیف (9 سالگی به بعد) به توصیه و تاکید مادرم مبنی بر اینکه توانایی روزه گرفتن را ندارم، و با توجه به
اینکه خودم نیز نمی توانستم تشخیص دهم که آیا می توانم روزه بگیرم یا نه، چند سالی را روزه نگرفته ام و در حال حاضر چون
مدت زیادی از آن گذشته، تعداد روزه های فوت شده را نمی دانم، و ثانیا نمی دانم که آیا کفاره هم بر من واجب است یا نه؟

پاسخ: باسمه تعالی – به مقداری که یقین دارید بعد از بلوغ روزه نگرفته اید، باید قضا نمایید و کفاره در فرض مساله واجب نیست (2) .

سؤال: دختری هستم 17 ساله که به حکم شرع اسلام از 9 سالگی شروع به روزه گرفتن کرده ام، اما سه سال اول را به گفته خواهرم،
من روزه های خود را با خوردن چیزهایی باطل می کرده ام، ولی خودم به یاد ندارم که چیزی خورده باشم، در صورتی که خواهرم
قسم می خورد که من روزه های خود را افطار می کرده ام . امیدوارم با راهنمایی شما رهبر عزیز تزکیه نفس و باطن کنم .

پاسخ: باسمه تعالی – اگر یادتان نیست که روزه نگرفته اید یا افطار کرده اید، چیزی بر شما نیست (3) .

سؤال: دختری 27 ساله هستم که از سن 5 سالگی به بیماری رماتیسم مبتلا شده ام و تاکنون نیز به بیماری مبتلا هستم و به طور
مستمر دارو می خورم و تحت نظر پزشک می باشم، در ضمن به بیماری اعصاب نیز مبتلا هستم . این حقیر از سن 9 سالگی که روزه
ماه رمضان بر دختران واجب می شود تا کنون که 27 سال دارم نتوانسته ام به علت بیماری روزه بگیرم . آیا من باید کفاره روزه هایی
را که نگرفته ام بدهم؟ در صورت مثبت بودن جواب، بفرمایید که چه چیز و چه مقدار و به کی باید بدهم؟

پاسخ: باسمه تعالی – اگر به علت بیماری، روزه فوت شده و بیماری استمرار دارد، قضا ساقط است . ولی برای هر روز باید یک مد
طعام به فقیر بدهد (4) .

سؤال: چشمان من خیلی ضعیف می باشد (نمره 8) و خیلی دوست دارم که روزه بگیرم، ولی می ترسم که برای چشمانم ضرر
داشته باشد . آیا باید روزه بگیرم؟ و آیا می توانم کارهای ظریف دیگری از قبیل خیاطی، بافتنی و مطالعه انجام دهم؟

پاسخ: باسمه تعالی – با فرض خوف و ترس ضرر برای چشم، روزه گرفتن جایز نیست، و همچنین کارهای دیگری که به چشم ضرر
داشته باشد (5) .

سؤال: دختری که به حد بلوغ رسیده است، به واسطه ضعف بنیه نمی تواند ماه مبارک روزه بگیرد، و بعد از ماه مبارک هم تا سال
دیگر نمی تواند قضا کند حکمش چیست؟

پاسخ: باسمه تعالی – قضای روزه ها بر عهده او هست، هر وقت توانست بگیرد . و برای تاخیر هر روز تا رمضان بعد باید یک مد
طعام که تقریبا ده سیر است به فقیر بدهد، مگر آنکه در تاخیر معذور باشد و پس از آن اگر تاخیر شد، چیزی بر او نیست (6) .

برخی از بانوانی که روزه بر آن ها واجب نیست عبارتند از:

زنی که زاییدن او نزدیک است و روزه برای حملش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست . و باید برای هر روز یک مد طعام، یعنی
گندم یا جو و مانند این ها به فقیر بدهد . و نیز اگر روزه برای خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست . و بنا بر احتیاط واجب باید
برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد . و در هر دو صورت روزه هایی را که نگرفته باید قضا نماید . (7)

زنی که بچه شیر می دهد و شیر او کم است، چه مادر بچه یا دایه او باشد یا بی اجرت شیر دهد، اگر روزه برای بچه ای که شیر
می دهد ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و باید برای هر روز یک مد طعام، یعنی گندم یا جو و مانند این ها به فقیر بدهد . و نیز
اگر برای خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست . و بنا بر احتیاط واجب باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و در هر دو
صورت روزه هایی را که نگرفته، باید قضا نماید . ولی اگر کسی پیدا شود که بی اجرت بچه را شیر دهد، یا برای شیر دادن بچه از پدر
یا مادر بچه یا از کس دیگر که اجرت او را بدهد اجرت بگیرد، احتیاط واجب آن است که بچه را به او بدهد و روزه بگیرد (8) .

1- کسی که به واسطه پیری نمی تواند روزه بگیرد، یا برای او مشقت دارد، روزه بر او وجب نیست . ولی در صورت دوم باید برای هر
روز یک مد طعام که تقریبا ده سیر است گندم یا جو و مانند این ها به فقیر بدهد (9) .

2- کسی که به واسطه پیری روزه نگرفته، اگر بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگیرد، بنابر احتیاط واجب باید قضای روزه هایی را که
نگرفته به جا آورد (10) .

سؤال: آیا بر زن حامله در مدت حاملگی بخصوص ماه های اول، روزه واجب است و برای حمل او ضرری ندارد؟

پاسخ: باسمه تعالی – روزه بر او واجب است، مگر برای خود او یا حمل ضرر داشته باشد (11) .

سؤال: زنی مدت هاست که یا حامله است و یا بچه شیر می دهد، و در ماه رمضان نمی تواند روزه بگیرد . تکلیفش در مورد قضای
روزه چگونه است؟

پاسخ: وجوب قضا ساقط نیست (12) .

سؤال: اینجانب در سنین اول بلوغ به علت نادانی، بیشتر روزه هایم را خورده ام و روزهای حاملگی به علت دستور دکتر روزه نگرفتم
و سال اول عروسی یک ماه نگرفتم . اکنون 50 ساله هستم و نمی توانم همه آن ها را بگیرم . البته تا آنجا که ممکن است روزه
می گیرم . از طرفی برای هر روز 60 نفر را نمی توانم طعام یا پولش را بدهم . بفرمایید چه کنم تا دینم ادا شود؟

پاسخ: باسمه تعالی – اگر از روی علم و عمد روزه ها را نگرفته اید، علاوه بر قضا کفاره هم واجب است . ولی زن اگر بچه شیر می دهد
و روزه برای او یا بچه اش ضرر دارد، می تواند افطار کند و فقط روزه ها را قضا کند و کفاره ندارد (13) ، و دادن پول به جای کفاره کفایت
نمی کند (14) .

1- روزه بر زن حائض و نفساء واجب نیست، اگر چه خون قاعدگی یا نفاس را فقط در جزئی از روز ببیند . بنابراین چنانچه زنی
لحظه ای قبل از غروب آفتاب این خون ها را ببیند، و یا لحظه ای بعد از اذان صبح این خون ها از او قطع شوند، روزه بر او واجب
نیست و روزه اش صحیح نخواهد بود (15) .

2- اگر به واسطه مرض یا حیض یا نفاس روزه رمضان را نگیرد، و پیش از تمام شدن رمضان بمیرد، لازم نیست روزه هایی را که
نگرفته برای او قضا کنند، اگر چه مستحب است (16) .

3- اگر چند روز را حیض قرار دهد و عبادت نکند، بعد بفهمد حیض نبوده است، باید نماز و روزه ای را که در آن روزها به جا نیاورده،
قضا نماید . و اگر چند روز را به گمان اینکه حیض نیست عبادت کند، بعد بفهمد که حیض بوده، چنانچه آن روزها را روزه گرفته
باید قضا نماید (17) .

4- وقتی زن از خون نفاس پاک شد، باید غسل کند و عبادت های خود را به جا آورد . و اگر دوباره خون ببیند، چنانچه روزهایی که
خون دیده با روزهایی که در وسط پاک بوده، روی هم 10 روز یا کمتر از 10 روز باشد، تمام آن نفاس است . و اگر روزهایی که پاک
بوده، روزه گرفته باشد باید قضا نماید (18) .

5- بانوانی که در ایام حیض و نفاس روزه واجب نگرفته اند، واجب است قضای آن را به جا آورند . و بر زن مستحاضه واجب است که
ادای روزه را به جا آورد، و اگر از او فوت شد، قضای آن را به جا آورد . (19)

سؤال: عادت ماهانه خانمی به طور معمول 5 روز بوده و پس از این مدت پاک می شده . در ماه مبارک رمضان طبق عادت
همیشگی پس از پنج روز، غسل نموده و روز ششم پاک بوده و روزه گرفته، ولی در روز هفتم دوباره لکه خونی مشاهده کرده .
وضعیت نماز و روزه این شخص در این دو روز – بخصوص روز ششم – چگونه است؟

حکم غسل حیض در ماه رمضان

پاسخ: باسمه تعالی – در چنین صورتی هر دو روز حکم حیض را دارد (20) .

سؤال: آیا زن در ماه رمضان می تواند از قرص های ضد رگل استفاده کند تا بتواند روزه یک ماه را کامل بگیرد؟

پاسخ: باسمه تعالی – اگر ضرر به مزاج نزند، اشکال ندارد (21) .

سؤال: زنی که معمولا حیض می شود، ولی از قرص جلوگیری حیض استفاده کرده تا روزه اش را نخورد، آیا صحیح است یا خیر؟

پاسخ: باسمه تعالی – اگر با خوردن قرص، حیض بند آمده، روزه صحیح است (22) .

سؤال: بعضی از خانم ها (در سفر حج) برای پیشگیری از عادت ماهانه قرص می خورند . گاهی با خوردن قرص باز هم عادت
می شوند و به وسیله آمپول از ادامه عادت جلوگیری می کنند . در این صورت آیا حکم طهارت از حیض را پیدا می کنند، و آیا
می توانند وارد مسجدالحرام شوند و طواف نماز به جا آورند؟

پاسخ: باسمه تعالی – اگر 3 روز پی در پی خون نبینند، حکم حیض مترتب نیست و نماز و روزه صحیح است، و کمتر از 3 روز حکم
استحاضه را دارد (23) .

1- روزه مستحاضه قلیله صحیح است و در صحت آن، وضو شرط نیست . اما غیرمستحاضه قلیله بنابر اقوی غسل های روزانه اش در
صحت روزه اش شرط است . و در مستحاضه کثیره احتیاط ترک نشود به اینکه غسل شبی را که فردایش روزه می گیرد انجام دهد (24) .

2- روزه زن مستحاضه ای که غسل بر او واجب می باشد، در صورتی صحیح است که در روز غسل هایی را که برای نمازهای روزش
واجب است انجام دهد . و نیز بنابر احتیاط واجب باید غسل نماز مغرب و عشای شبی که می خواهد فردای آن روز روزه بگیرد به جا
آورد . ولی اگر بعد از نماز مغرب و عشا غسل نکند و برای خواندن نماز شب پیش از اذان صبح غسل نماید، و در روز هم غسل هایی
را که برای نمازهای روزش واجب است به جا آورد، روزه او صحیح است (25) .

3- بنابر اقوا برای اینکه روزه مستحاضه صحیح باشد، انجام غسل هایی که در روز برای نماز انجام می شود، شرط است . ولی انجام
غیرغسل های روزانه (یعنی غسل هایی که برای نمازهای شبش انجام می شود) شرط نیست . بنابراین اگر پیش از نماز صبح یا ظهر
و عصر مستحاضه شود به طوری که موجب غسل باشد، مانند استحاضه متوسطه و یا کثیره و غسل نکند، روزه او باطل می شود .
بر خلاف اینکه اگر بعد از نماز ظهر و عصر مستحاضه شود و تا غروب غسل نکند، روزه اش باطل نمی شود . و احتیاط ترک نشود به
اینکه غسل نماز شب قبلش را انجام دهد . و اگر پیش از سپیده صبح برای نماز شب و یا نماز صبح غسل کند، کفایت می کند و بنابر
اقوا روزه او صحیح است (26) .

4- اگر بعد از نماز عصر مستحاضه شود و تا غروب غسل نکند روزه او صحیح است (27) .

5- اگر زنی که در حال استحاضه است، غسل های خود را به تفصیلی که در احکام استحاضه (توضیح المسائل) گفته شده به جا آورد،
روزه او صحیح است (28) .

6- احتیاط واجب آن است که زن مستحاضه در تمام روزی که روزه است به مقداری که می تواند از بیرون آمدن خون جلوگیری
کند (29) .

1- نه چیز روزه را باطل می کند، از جمله:

الف . خوردن و آشامیدن .

ب . باقی ماندن بر حیض و نفاس تا اذان صبح (30) .

2- جویدن غذا برای بچه یا پرنده و چشیدن غذاو مانند این ها که معمولا به حلق نمی رسد، اگر چه اتفاقا به حلق برسد، روزه را
باطل نمی کند . ولی اگر انسان از اول بداند که به حلق می رسد، چنانچه فرو رود، روزه اش باطل می شود و باید قضای آن را بگیرد و
کفاره هم بر او واجب است (31) .

3- سؤال: در سن 9 سالگی که روزه بر من واجب شده بود، پدرم برای خوردن سحری وقتی مرا بیدار می کرد که 5 دقیقه به اذان
صبح باقی مانده بود و می گفت: “تا اذان تمام نشده است می توانید غذا بخورید . ” و من هم همین کار را می کردم و تا کلمه “حی
علی خیر العمل” غذا می خوردم . آیا این روزه ها قضا دارد یا نه؟

پاسخ: باسمه تعالی – اگر نمی دانید بعد از طلوع فجر خورده اید، قضا ندارند (32) .

4- اگر زن پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و عمدا غسل نکند، یا اگر وظیفه او تیمم است عمدا تیمم نکند روزه اش
باطل است (33) .

5- کسی که فاقد الطهورین است (یعنی وسیله غسل و تیمم ندارد)، اگر تا اذان صبح بر حیض و نفاس باقی بماند، روزه اش صحیح
است (34) .

6- اگر زن پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و برای غسل وقت نداشته باشد، چنانچه بخواهد روزه ماه رمضان یا قضای
آن را بگیرد، باید تیمم نماید و روزه اش صحیح است، و اگر بخواهد روزه مستحب یا روزه واجب مثل روزه کفاره و روزه نذری بگیرد،
اگر چه بدون تیمم هم روزه اش صحیح است، ولی احتیاط مستحب آن است که تیمم کند (35) .

7- اگر زن نزدیک اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و برای هیچ کدام از غسل و تیمم وقت نداشته باشد، یا بعد از اذان بفهمد
که پیش از اذان پاک شده، روزه او صحیح است . ولی اگر در وسعت وقت قضای رمضان را گرفته باشد، صحیح بودن آن اشکال دارد (36) .

8- اگر زن بعد از اذان صبح از خون حیض یا نفاس پاک شود، یا در بین روز خون حیض یا نفاس ببیند، اگر چه نزدیک مغرب باشد،
روزه او باطل است (37) .

9- اگر زن غسل حیض یا نفاس را فراموش کند و بعد از یک روز یا چند روز یادش بیاید، روزه هایی که گرفته صحیح است (38) .

10- اگر زن پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و در غسل کردن کوتاهی کند و تا اذان غسل نکند و در تنگی وقت تیمم
هم نکند، روزه اش باطل است . ولی چنانچه کوتاهی نکند، مثلا منتظر باشد که حمام، زنانه شود، اگر چه سه مرتبه بخوابد و تا
اذان غسل نکند، در صورتی که تیمم کند روزه او صحیح است (39) .

1- اگر عمدا روزه خود را باطل کند و بعد عذری مانند حیض یا نفاس یا مرض برای او پیدا شود، کفاره بر او واجب نیست (40) .

2- (در کفاره روزه) اگر در بین روزهایی که باید پی در پی روزه بگیرد، عذری مثل حیض یا نفاس یا سفری که در رفتن آن مجبور
است برای او پیش آید، بعد از برطرف شدن عذر، واجب نیست روزه ها را از سر بگیرد، بلکه بقیه را بعد از برطرف شدن عذر به جا
می آورد (41) .

روزه کفاره

اگر زن در عزای میت صورت خود بخراشد به طوری که خون بیاید یا موی خود را بکند، باید یک بنده آزاد کند، یا ده فقیر را طعام
دهد، و یا آن ها را بپوشاند . و اگر نتواند باید سه روز روزه بگیرد، بلکه اگر خون هم نیاید، بنابر احتیاط واجب به این دستور عمل
نماید (42) .

سؤال: بانویی است مدت 14 سال ازدواج کرده و ماه مبارک رمضان هیچ سالی روزه هایش را مرتب نگرفته . گاهی حامله بوده و
گاهی تقریبا مریض، و در ایام غیر ماه رمضان که سلامت هم بوده، قضای آن ها را به جا نیاورده است و موانعی هم نداشته و نمی داند
در این چند سال ماه رمضان چند روز را روزه نگرفته، چه مقدار باید قضا نماید؟

پاسخ: باسمه تعالی – روزه هایی را که یقین دارد قضا شده، باید قضا نماید و بیشتر از آن واجب نیست (43) .

قضای روزه پدر و مادر

قضای روزه پدر بر غیر پسر بزرگتر و بر دختر – اگر چه فرزند پسر هم نباشد – واجب نیست . و قضای روزه مادر نه بر پسر و نه بر
دختر واجب نخواهد بود (44) .

1- اگر زن به واسطه گرفتن روزه مستحبی حق شوهرش از بین برود، و همچنین اگر شوهر، او را از گرفتن روزه مستحبی مطلقا
نهی کند (چه مزاحمت با حق شوهر داشته باشد یا نداشته باشد) نباید این احتیاط ترک شود (45) .

2- روزه مستحبی اولاد اگر اسباب اذیت پدر و مادر یا جد شود، جایز نیست . بلکه اگر اسباب اذیت آنان نشود، ولی او را از گرفتن
روزه مستحبی (منع) کنند، احتیاط واجب آن است که روزه نگیرد (46) .

1- زنی که در بین روز از خون حیض یا نفاس پاک شود، مستحب است در ماه رمضان از کاری که روزه را باطل می کند، خودداری
نماید . (47)

2- چند چیز برای روزه دار مکروه است و از آن جمله است: سرمه کشیدن در صورتی که مزه یا بوی آن به حلق برسد و نشستن زن
در آب و … (48) .

زنی که شوهرش مخارج او را نمی دهد، چنانچه نان خور کس دیگر باشد، فطره اش بر آن کس واجب است، و اگر نان خور کس دیگر
نیست در صورتی که فقیر نباشد، باید فطره خود را بدهد (49) .

پی نوشت ها:

1) تحریرالوسیلة، ج 1، ص 293- 294، مساله 1 و 2 .

2) استفتاآت، ج 1، ص 328، سؤال 76 .

3) همان، ج 1، ص 333، سؤال 90 .

4) همان، ج 1، ص 318، سؤال 45 .

5) همان، ج 1، ص 317، سؤال 44 .

6) همان، ج 1، ص 333، سؤال 88 .

7) توضیح المسائل، مساله 1728 .

8) همان، مساله 1729 .

9) همان، مساله 1725 .

10) همان، مساله 1726 .

11) استفتاآت، ج 1، ص 326، سؤال 68 .

12) همان، ج 1، ص 332، سؤال 87 .

13) یعنی لازم نیست کفاره کسی راکه عمدا روزه نگرفته است بپردازد، اگر چه کفاره مخصوص زنی که به خاطر شیردادن، روزه
خود را نگرفته است، در محل خود بیان شده است .

14) همان، ج 1، ص 329، سؤال 79 .

15) با استفاده از توضیح المسائل، مساله 1640 و تحریر الوسیلة، ج 1، ص 293، مساله 1 .

16) توضیح المسائل، مساله 1702 .

17) همان، مساله 507 .

18) همان، مساله 515 .

19) تحریر الوسیلة، ج 1، ص 298، قبل از مساله 1 و العروة الوثقی، ج 2، ص 229، مساله 3 .

20) رساله نوین، عبدالکریم بی آزار شیرازی، ج 1، ص 113 .

21) همان، ج 1، ص 113 .

22) استفتاآت، ج 1، ص 316، سؤال 39 .

23) رساله نوین، ج 1، ص 112 .

24) تحریر الوسیلة، ج 1، ص 59، مساله 6 .

25) توضیح المسائل، مساله 418 .

26) تحریر الوسیلة، ج 1، ص 282، مساله 6 .

27) توضیح المسائل، مساله 419 .

28) توضیح المسائل، مساله 1643 .

29) همان، مساله 417 .

30) با استفاده از توضیح المسائل، مساله 1572 .

31) توضیح المسائل، مساله 1582 .

32) استفتاآت، ج 1، ص 314، سؤال 34 .

33) توضیح المسائل، مساله 1637 .

34) تحریر الوسیلة، ج 1، ص 283، مساله 7 .

35) توضیح المسائل، مساله 1638 .

36) همان، مساله 1639 .

37) همان، مساله 1640 .

38) همان، مساله 1641 .

39) همان، مساله 1642 .

40) همان، مساله 1675 .

41) همان، مساله 1664 .

42) همان، مساله 636 .

43) استفتاآت، ج 1، ص 326، سؤال 67 .

44) با استفاده از توضیح المسائل، مساله 1398 و 1712 و العروة الوثقی، ج 1، ص 756 .

45) توضیح المسائل، مساله 1740 و تحریر الوسیلة، ج 1، ص 304 و العروة الوثقی، ج 2، ص 243 .

46) توضیح المسائل، مساله 1741 .

47) با استفاده از توضیح المسائل، مساله 1749 .

48) همان، مساله 1657 .

49) توضیح المسائل، مساله 2008 .

مبارک باد آمد ماه روزه

رهت خوش باد ای همراه روزه

دعاها اندرین مه مستجاب است

فلک ها را بدرد آه روزه

شماری از خوانندگان مجله «مبلغان » – خود – از بانوان مبلغ هستند . اینان و شماری بسیار دیگر نیز در ماه رمضان برای «بانوان » به @@N@@امر تبلیغ و بیان «احکام روزه » می پردازند . از این رو، ضرور می آید که با «احکام روزه بانوان » بیشتر آشنا شویم و پیش از آن، دو نکته @@N@@را به خاطر داشته باشیم:

1- احکام این نوشتار طبق فتاوا و نظریات «حضرت امام خمینی رحمه الله » برگزیده شده اند، زیرا هدف اصلی از این قلمزنی @@N@@«احکام شناسی » بوده است و نه چیزی دیگر . بدین رو، هر یک از مخاطبان این احکام باید از مرجع تقلید خویش پیروی کنند، هر @@N@@چند شمار فراوانی از مقلدان در احکام الهی هنوز بر تقلید از «حضرت امام خمینی رحمه الله » باقی مانده اند و یا ممکن است @@N@@فتاوای مرجع تقلیدشان با شماری از فتاوای «امام راحل رحمه الله » همسانی داشته باشد .

2- در این نگاشته، کوشش بر این بوده است که احکام مهم روزه بانوان و مسائل مورد ابتلای آنان به خامه قلم آراسته شود; اما «تا @@N@@چه قبول افتد و چه در نظر آید . . .»

روزه با شرایط زیر بر انسان واجب می شود:

الف – بالغ بودن .

ب – عاقل بودن .

ج – مسافر نبودن .

د – مضر نبودن روزه .

ه – پاک بودن زن از حیض و نفاس (1) .

سؤال: در سال های اول تکلیف (9 سالگی به بعد) به توصیه و تاکید مادرم مبنی بر اینکه توانایی روزه گرفتن را ندارم، و با توجه به @@N@@اینکه خودم نیز نمی توانستم تشخیص دهم که آیا می توانم روزه بگیرم یا نه، چند سالی را روزه نگرفته ام و در حال حاضر چون @@N@@مدت زیادی از آن گذشته، تعداد روزه های فوت شده را نمی دانم، و ثانیا نمی دانم که آیا کفاره هم بر من واجب است یا نه؟

پاسخ: باسمه تعالی – به مقداری که یقین دارید بعد از بلوغ روزه نگرفته اید، باید قضا نمایید و کفاره در فرض مساله واجب نیست (2) . @@N@@

سؤال: دختری هستم 17 ساله که به حکم شرع اسلام از 9 سالگی شروع به روزه گرفتن کرده ام، اما سه سال اول را به گفته خواهرم، @@N@@من روزه های خود را با خوردن چیزهایی باطل می کرده ام، ولی خودم به یاد ندارم که چیزی خورده باشم، در صورتی که خواهرم @@N@@قسم می خورد که من روزه های خود را افطار می کرده ام . امیدوارم با راهنمایی شما رهبر عزیز تزکیه نفس و باطن کنم .

پاسخ: باسمه تعالی – اگر یادتان نیست که روزه نگرفته اید یا افطار کرده اید، چیزی بر شما نیست (3) .

سؤال: دختری 27 ساله هستم که از سن 5 سالگی به بیماری رماتیسم مبتلا شده ام و تاکنون نیز به بیماری مبتلا هستم و به طور @@N@@مستمر دارو می خورم و تحت نظر پزشک می باشم، در ضمن به بیماری اعصاب نیز مبتلا هستم . این حقیر از سن 9 سالگی که روزه @@N@@ماه رمضان بر دختران واجب می شود تا کنون که 27 سال دارم نتوانسته ام به علت بیماری روزه بگیرم . آیا من باید کفاره روزه هایی @@N@@را که نگرفته ام بدهم؟ در صورت مثبت بودن جواب، بفرمایید که چه چیز و چه مقدار و به کی باید بدهم؟

پاسخ: باسمه تعالی – اگر به علت بیماری، روزه فوت شده و بیماری استمرار دارد، قضا ساقط است . ولی برای هر روز باید یک مد @@N@@طعام به فقیر بدهد (4) .

سؤال: چشمان من خیلی ضعیف می باشد (نمره 8) و خیلی دوست دارم که روزه بگیرم، ولی می ترسم که برای چشمانم ضرر @@N@@داشته باشد . آیا باید روزه بگیرم؟ و آیا می توانم کارهای ظریف دیگری از قبیل خیاطی، بافتنی و مطالعه انجام دهم؟

پاسخ: باسمه تعالی – با فرض خوف و ترس ضرر برای چشم، روزه گرفتن جایز نیست، و همچنین کارهای دیگری که به چشم ضرر @@N@@داشته باشد (5) .

سؤال: دختری که به حد بلوغ رسیده است، به واسطه ضعف بنیه نمی تواند ماه مبارک روزه بگیرد، و بعد از ماه مبارک هم تا سال @@N@@دیگر نمی تواند قضا کند حکمش چیست؟

پاسخ: باسمه تعالی – قضای روزه ها بر عهده او هست، هر وقت توانست بگیرد . و برای تاخیر هر روز تا رمضان بعد باید یک مد @@N@@طعام که تقریبا ده سیر است به فقیر بدهد، مگر آنکه در تاخیر معذور باشد و پس از آن اگر تاخیر شد، چیزی بر او نیست (6) .

برخی از بانوانی که روزه بر آن ها واجب نیست عبارتند از:

زنی که زاییدن او نزدیک است و روزه برای حملش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست . و باید برای هر روز یک مد طعام، یعنی @@N@@گندم یا جو و مانند این ها به فقیر بدهد . و نیز اگر روزه برای خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست . و بنا بر احتیاط واجب باید @@N@@برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد . و در هر دو صورت روزه هایی را که نگرفته باید قضا نماید . (7)

زنی که بچه شیر می دهد و شیر او کم است، چه مادر بچه یا دایه او باشد یا بی اجرت شیر دهد، اگر روزه برای بچه ای که شیر @@N@@می دهد ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و باید برای هر روز یک مد طعام، یعنی گندم یا جو و مانند این ها به فقیر بدهد . و نیز @@N@@اگر برای خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست . و بنا بر احتیاط واجب باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و در هر دو @@N@@صورت روزه هایی را که نگرفته، باید قضا نماید . ولی اگر کسی پیدا شود که بی اجرت بچه را شیر دهد، یا برای شیر دادن بچه از پدر @@N@@یا مادر بچه یا از کس دیگر که اجرت او را بدهد اجرت بگیرد، احتیاط واجب آن است که بچه را به او بدهد و روزه بگیرد (8) .

1- کسی که به واسطه پیری نمی تواند روزه بگیرد، یا برای او مشقت دارد، روزه بر او وجب نیست . ولی در صورت دوم باید برای هر @@N@@روز یک مد طعام که تقریبا ده سیر است گندم یا جو و مانند این ها به فقیر بدهد (9) .

2- کسی که به واسطه پیری روزه نگرفته، اگر بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگیرد، بنابر احتیاط واجب باید قضای روزه هایی را که @@N@@نگرفته به جا آورد (10) .

سؤال: آیا بر زن حامله در مدت حاملگی بخصوص ماه های اول، روزه واجب است و برای حمل او ضرری ندارد؟

پاسخ: باسمه تعالی – روزه بر او واجب است، مگر برای خود او یا حمل ضرر داشته باشد (11) .

سؤال: زنی مدت هاست که یا حامله است و یا بچه شیر می دهد، و در ماه رمضان نمی تواند روزه بگیرد . تکلیفش در مورد قضای @@N@@روزه چگونه است؟

پاسخ: وجوب قضا ساقط نیست (12) .

سؤال: اینجانب در سنین اول بلوغ به علت نادانی، بیشتر روزه هایم را خورده ام و روزهای حاملگی به علت دستور دکتر روزه نگرفتم @@N@@و سال اول عروسی یک ماه نگرفتم . اکنون 50 ساله هستم و نمی توانم همه آن ها را بگیرم . البته تا آنجا که ممکن است روزه @@N@@می گیرم . از طرفی برای هر روز 60 نفر را نمی توانم طعام یا پولش را بدهم . بفرمایید چه کنم تا دینم ادا شود؟

پاسخ: باسمه تعالی – اگر از روی علم و عمد روزه ها را نگرفته اید، علاوه بر قضا کفاره هم واجب است . ولی زن اگر بچه شیر می دهد @@N@@و روزه برای او یا بچه اش ضرر دارد، می تواند افطار کند و فقط روزه ها را قضا کند و کفاره ندارد (13) ، و دادن پول به جای کفاره کفایت @@N@@نمی کند (14) .

1- روزه بر زن حائض و نفساء واجب نیست، اگر چه خون قاعدگی یا نفاس را فقط در جزئی از روز ببیند . بنابراین چنانچه زنی @@N@@لحظه ای قبل از غروب آفتاب این خون ها را ببیند، و یا لحظه ای بعد از اذان صبح این خون ها از او قطع شوند، روزه بر او واجب @@N@@نیست و روزه اش صحیح نخواهد بود (15) .

2- اگر به واسطه مرض یا حیض یا نفاس روزه رمضان را نگیرد، و پیش از تمام شدن رمضان بمیرد، لازم نیست روزه هایی را که @@N@@نگرفته برای او قضا کنند، اگر چه مستحب است (16) .

3- اگر چند روز را حیض قرار دهد و عبادت نکند، بعد بفهمد حیض نبوده است، باید نماز و روزه ای را که در آن روزها به جا نیاورده،@@N@@ قضا نماید . و اگر چند روز را به گمان اینکه حیض نیست عبادت کند، بعد بفهمد که حیض بوده، چنانچه آن روزها را روزه گرفته @@N@@باید قضا نماید (17) .

4- وقتی زن از خون نفاس پاک شد، باید غسل کند و عبادت های خود را به جا آورد . و اگر دوباره خون ببیند، چنانچه روزهایی که @@N@@خون دیده با روزهایی که در وسط پاک بوده، روی هم 10 روز یا کمتر از 10 روز باشد، تمام آن نفاس است . و اگر روزهایی که پاک @@N@@بوده، روزه گرفته باشد باید قضا نماید (18) .

5- بانوانی که در ایام حیض و نفاس روزه واجب نگرفته اند، واجب است قضای آن را به جا آورند . و بر زن مستحاضه واجب است که @@N@@ادای روزه را به جا آورد، و اگر از او فوت شد، قضای آن را به جا آورد . (19)

سؤال: عادت ماهانه خانمی به طور معمول 5 روز بوده و پس از این مدت پاک می شده . در ماه مبارک رمضان طبق عادت @@N@@همیشگی پس از پنج روز، غسل نموده و روز ششم پاک بوده و روزه گرفته، ولی در روز هفتم دوباره لکه خونی مشاهده کرده . @@N@@وضعیت نماز و روزه این شخص در این دو روز – بخصوص روز ششم – چگونه است؟

پاسخ: باسمه تعالی – در چنین صورتی هر دو روز حکم حیض را دارد (20) .

سؤال: آیا زن در ماه رمضان می تواند از قرص های ضد رگل استفاده کند تا بتواند روزه یک ماه را کامل بگیرد؟

پاسخ: باسمه تعالی – اگر ضرر به مزاج نزند، اشکال ندارد (21) .

سؤال: زنی که معمولا حیض می شود، ولی از قرص جلوگیری حیض استفاده کرده تا روزه اش را نخورد، آیا صحیح است یا خیر؟

پاسخ: باسمه تعالی – اگر با خوردن قرص، حیض بند آمده، روزه صحیح است (22) .

سؤال: بعضی از خانم ها (در سفر حج) برای پیشگیری از عادت ماهانه قرص می خورند . گاهی با خوردن قرص باز هم عادت @@N@@می شوند و به وسیله آمپول از ادامه عادت جلوگیری می کنند . در این صورت آیا حکم طهارت از حیض را پیدا می کنند، و آیا @@N@@می توانند وارد مسجدالحرام شوند و طواف نماز به جا آورند؟

پاسخ: باسمه تعالی – اگر 3 روز پی در پی خون نبینند، حکم حیض مترتب نیست و نماز و روزه صحیح است، و کمتر از 3 روز حکم @@N@@استحاضه را دارد (23) .

1- روزه مستحاضه قلیله صحیح است و در صحت آن، وضو شرط نیست . اما غیرمستحاضه قلیله بنابر اقوی غسل های روزانه اش در @@N@@صحت روزه اش شرط است . و در مستحاضه کثیره احتیاط ترک نشود به اینکه غسل شبی را که فردایش روزه می گیرد انجام دهد (24) .@@N@@

2- روزه زن مستحاضه ای که غسل بر او واجب می باشد، در صورتی صحیح است که در روز غسل هایی را که برای نمازهای روزش @@N@@واجب است انجام دهد . و نیز بنابر احتیاط واجب باید غسل نماز مغرب و عشای شبی که می خواهد فردای آن روز روزه بگیرد به جا @@N@@آورد . ولی اگر بعد از نماز مغرب و عشا غسل نکند و برای خواندن نماز شب پیش از اذان صبح غسل نماید، و در روز هم غسل هایی @@N@@را که برای نمازهای روزش واجب است به جا آورد، روزه او صحیح است (25) .

3- بنابر اقوا برای اینکه روزه مستحاضه صحیح باشد، انجام غسل هایی که در روز برای نماز انجام می شود، شرط است . ولی انجام @@N@@غیرغسل های روزانه (یعنی غسل هایی که برای نمازهای شبش انجام می شود) شرط نیست . بنابراین اگر پیش از نماز صبح یا ظهر @@N@@و عصر مستحاضه شود به طوری که موجب غسل باشد، مانند استحاضه متوسطه و یا کثیره و غسل نکند، روزه او باطل می شود . @@N@@بر خلاف اینکه اگر بعد از نماز ظهر و عصر مستحاضه شود و تا غروب غسل نکند، روزه اش باطل نمی شود . و احتیاط ترک نشود به @@N@@اینکه غسل نماز شب قبلش را انجام دهد . و اگر پیش از سپیده صبح برای نماز شب و یا نماز صبح غسل کند، کفایت می کند و بنابر @@N@@اقوا روزه او صحیح است (26) .

4- اگر بعد از نماز عصر مستحاضه شود و تا غروب غسل نکند روزه او صحیح است (27) .

5- اگر زنی که در حال استحاضه است، غسل های خود را به تفصیلی که در احکام استحاضه (توضیح المسائل) گفته شده به جا آورد،@@N@@ روزه او صحیح است (28) .

6- احتیاط واجب آن است که زن مستحاضه در تمام روزی که روزه است به مقداری که می تواند از بیرون آمدن خون جلوگیری @@N@@کند (29) .

1- نه چیز روزه را باطل می کند، از جمله:

الف . خوردن و آشامیدن .

ب . باقی ماندن بر حیض و نفاس تا اذان صبح (30) .

2- جویدن غذا برای بچه یا پرنده و چشیدن غذاو مانند این ها که معمولا به حلق نمی رسد، اگر چه اتفاقا به حلق برسد، روزه را @@N@@باطل نمی کند . ولی اگر انسان از اول بداند که به حلق می رسد، چنانچه فرو رود، روزه اش باطل می شود و باید قضای آن را بگیرد و @@N@@کفاره هم بر او واجب است (31) .

3- سؤال: در سن 9 سالگی که روزه بر من واجب شده بود، پدرم برای خوردن سحری وقتی مرا بیدار می کرد که 5 دقیقه به اذان @@N@@صبح باقی مانده بود و می گفت: “تا اذان تمام نشده است می توانید غذا بخورید . ” و من هم همین کار را می کردم و تا کلمه “حی @@N@@علی خیر العمل” غذا می خوردم . آیا این روزه ها قضا دارد یا نه؟

پاسخ: باسمه تعالی – اگر نمی دانید بعد از طلوع فجر خورده اید، قضا ندارند (32) .

4- اگر زن پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و عمدا غسل نکند، یا اگر وظیفه او تیمم است عمدا تیمم نکند روزه اش @@N@@باطل است (33) .

5- کسی که فاقد الطهورین است (یعنی وسیله غسل و تیمم ندارد)، اگر تا اذان صبح بر حیض و نفاس باقی بماند، روزه اش صحیح @@N@@است (34) .

6- اگر زن پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و برای غسل وقت نداشته باشد، چنانچه بخواهد روزه ماه رمضان یا قضای @@N@@آن را بگیرد، باید تیمم نماید و روزه اش صحیح است، و اگر بخواهد روزه مستحب یا روزه واجب مثل روزه کفاره و روزه نذری بگیرد، @@N@@اگر چه بدون تیمم هم روزه اش صحیح است، ولی احتیاط مستحب آن است که تیمم کند (35) .

7- اگر زن نزدیک اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و برای هیچ کدام از غسل و تیمم وقت نداشته باشد، یا بعد از اذان بفهمد @@N@@که پیش از اذان پاک شده، روزه او صحیح است . ولی اگر در وسعت وقت قضای رمضان را گرفته باشد، صحیح بودن آن اشکال دارد (36) .@@N@@

8- اگر زن بعد از اذان صبح از خون حیض یا نفاس پاک شود، یا در بین روز خون حیض یا نفاس ببیند، اگر چه نزدیک مغرب باشد، @@N@@روزه او باطل است (37) .

9- اگر زن غسل حیض یا نفاس را فراموش کند و بعد از یک روز یا چند روز یادش بیاید، روزه هایی که گرفته صحیح است (38) .

10- اگر زن پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و در غسل کردن کوتاهی کند و تا اذان غسل نکند و در تنگی وقت تیمم @@N@@هم نکند، روزه اش باطل است . ولی چنانچه کوتاهی نکند، مثلا منتظر باشد که حمام، زنانه شود، اگر چه سه مرتبه بخوابد و تا @@N@@اذان غسل نکند، در صورتی که تیمم کند روزه او صحیح است (39) .

1- اگر عمدا روزه خود را باطل کند و بعد عذری مانند حیض یا نفاس یا مرض برای او پیدا شود، کفاره بر او واجب نیست (40) .

2- (در کفاره روزه) اگر در بین روزهایی که باید پی در پی روزه بگیرد، عذری مثل حیض یا نفاس یا سفری که در رفتن آن مجبور @@N@@است برای او پیش آید، بعد از برطرف شدن عذر، واجب نیست روزه ها را از سر بگیرد، بلکه بقیه را بعد از برطرف شدن عذر به جا @@N@@می آورد (41) .

روزه کفاره

اگر زن در عزای میت صورت خود بخراشد به طوری که خون بیاید یا موی خود را بکند، باید یک بنده آزاد کند، یا ده فقیر را طعام @@N@@دهد، و یا آن ها را بپوشاند . و اگر نتواند باید سه روز روزه بگیرد، بلکه اگر خون هم نیاید، بنابر احتیاط واجب به این دستور عمل @@N@@نماید (42) .

سؤال: بانویی است مدت 14 سال ازدواج کرده و ماه مبارک رمضان هیچ سالی روزه هایش را مرتب نگرفته . گاهی حامله بوده و @@N@@گاهی تقریبا مریض، و در ایام غیر ماه رمضان که سلامت هم بوده، قضای آن ها را به جا نیاورده است و موانعی هم نداشته و نمی داند @@N@@در این چند سال ماه رمضان چند روز را روزه نگرفته، چه مقدار باید قضا نماید؟

پاسخ: باسمه تعالی – روزه هایی را که یقین دارد قضا شده، باید قضا نماید و بیشتر از آن واجب نیست (43) .

قضای روزه پدر و مادر

قضای روزه پدر بر غیر پسر بزرگتر و بر دختر – اگر چه فرزند پسر هم نباشد – واجب نیست . و قضای روزه مادر نه بر پسر و نه بر @@N@@دختر واجب نخواهد بود (44) .

1- اگر زن به واسطه گرفتن روزه مستحبی حق شوهرش از بین برود، و همچنین اگر شوهر، او را از گرفتن روزه مستحبی مطلقا @@N@@نهی کند (چه مزاحمت با حق شوهر داشته باشد یا نداشته باشد) نباید این احتیاط ترک شود (45) .

2- روزه مستحبی اولاد اگر اسباب اذیت پدر و مادر یا جد شود، جایز نیست . بلکه اگر اسباب اذیت آنان نشود، ولی او را از گرفتن @@N@@روزه مستحبی (منع) کنند، احتیاط واجب آن است که روزه نگیرد (46) .

1- زنی که در بین روز از خون حیض یا نفاس پاک شود، مستحب است در ماه رمضان از کاری که روزه را باطل می کند، خودداری @@N@@نماید . (47)

2- چند چیز برای روزه دار مکروه است و از آن جمله است: سرمه کشیدن در صورتی که مزه یا بوی آن به حلق برسد و نشستن زن @@N@@در آب و … (48) .

زنی که شوهرش مخارج او را نمی دهد، چنانچه نان خور کس دیگر باشد، فطره اش بر آن کس واجب است، و اگر نان خور کس دیگر @@N@@نیست در صورتی که فقیر نباشد، باید فطره خود را بدهد (49) .

پی نوشت ها:

1) تحریرالوسیلة، ج 1، ص 293- 294، مساله 1 و 2 .

2) استفتاآت، ج 1، ص 328، سؤال 76 .

3) همان، ج 1، ص 333، سؤال 90 .

4) همان، ج 1، ص 318، سؤال 45 .

5) همان، ج 1، ص 317، سؤال 44 .

6) همان، ج 1، ص 333، سؤال 88 .

7) توضیح المسائل، مساله 1728 .

8) همان، مساله 1729 .

9) همان، مساله 1725 .

10) همان، مساله 1726 .

11) استفتاآت، ج 1، ص 326، سؤال 68 .

12) همان، ج 1، ص 332، سؤال 87 .

13) یعنی لازم نیست کفاره کسی راکه عمدا روزه نگرفته است بپردازد، اگر چه کفاره مخصوص زنی که به خاطر شیردادن، روزه @@N@@خود را نگرفته است، در محل خود بیان شده است .

14) همان، ج 1، ص 329، سؤال 79 .

15) با استفاده از توضیح المسائل، مساله 1640 و تحریر الوسیلة، ج 1، ص 293، مساله 1 .

16) توضیح المسائل، مساله 1702 .

17) همان، مساله 507 .

18) همان، مساله 515 .

19) تحریر الوسیلة، ج 1، ص 298، قبل از مساله 1 و العروة الوثقی، ج 2، ص 229، مساله 3 .

20) رساله نوین، عبدالکریم بی آزار شیرازی، ج 1، ص 113 .

21) همان، ج 1، ص 113 .

22) استفتاآت، ج 1، ص 316، سؤال 39 .

23) رساله نوین، ج 1، ص 112 .

24) تحریر الوسیلة، ج 1، ص 59، مساله 6 .

25) توضیح المسائل، مساله 418 .

26) تحریر الوسیلة، ج 1، ص 282، مساله 6 .

27) توضیح المسائل، مساله 419 .

28) توضیح المسائل، مساله 1643 .

29) همان، مساله 417 .

30) با استفاده از توضیح المسائل، مساله 1572 .

31) توضیح المسائل، مساله 1582 .

32) استفتاآت، ج 1، ص 314، سؤال 34 .

33) توضیح المسائل، مساله 1637 .

34) تحریر الوسیلة، ج 1، ص 283، مساله 7 .

35) توضیح المسائل، مساله 1638 .

36) همان، مساله 1639 .

37) همان، مساله 1640 .

38) همان، مساله 1641 .

39) همان، مساله 1642 .

40) همان، مساله 1675 .

41) همان، مساله 1664 .

42) همان، مساله 636 .

43) استفتاآت، ج 1، ص 326، سؤال 67 .

44) با استفاده از توضیح المسائل، مساله 1398 و 1712 و العروة الوثقی، ج 1، ص 756 .

45) توضیح المسائل، مساله 1740 و تحریر الوسیلة، ج 1، ص 304 و العروة الوثقی، ج 2، ص 243 .

46) توضیح المسائل، مساله 1741 .

47) با استفاده از توضیح المسائل، مساله 1749 .

48) همان، مساله 1657 .

49) توضیح المسائل، مساله 2008 .

این مجله مخصوص کودک و نوجوان می باشد.

پیام زن
ویژه مسائل زنان و خانواده

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
محمد جعفری گیلانی
سید ضیاء مرتضوی

3

7733305
7738743
7733305
payam-zan_man@aalulbayt.org

قم، صندوق پستی 371…

پرسمان
فرهنگی، اجتماعی، دانشجویی

مرکز فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری
سید محمدرضا فقیهی
محمد باقر پور امینی
1380
3

7747240
7735473
7743816
info@porseman.net
www.porseman.n…

مبلغان
فرهنگی – تبلیغی
حوزه

1385/6/1
3
mbl

روزه بدون غسل حیض

۱۳۹۰/۰۷/۲۰


۹۷۲۳ بازدید

انتشار اینترنتی مطالب یا چاپ در نشریات دانشجویی با ذکر منبع موجب امتنان است.
نقل مطالب در دیگر نشریات با اطلاع این مجموعه و ذکر منبع بلامانع است.
برای چاپ در کتب، کسب اجازه کتبی الزامی است.
اداره مشاوره و پاسخ نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

العربية

বাংলা

English

Español

فارسی

حکم غسل حیض در ماه رمضان

Français

German

हिन्दी

Indonesian

Portuguese

Русский

Türkçe

Uygur

اردو

中文

110860


تاریخ نشر : 21-05-2018


بازدیدها :
11495

زنی هستم دچار وسواس در عبادات و به ویژه در وضو و غسل. هنگامی که دچار عادت ماهیانه می‌شوم منتظر پاک شدن کامل از حیض نمی‌مانم و همین که کمی خشک می‌شود به سبب احساس گناه از نخواندن نماز غسل می‌کنم و غسل را دو بار یا بیشتر تکرار می‌کنم. دو روز پیش از رمضان از عادت ماهیانه غسل کردم و بعد از بیست و چهار ساعت لکه‌ای مایل به قرمز مشاهده کردم و آن را با دستمال پاک کردم و شب را به نیت روز اول رمضان غسل کردم و روز اول و دوم رمضان را روزه گرفته و سپس هنگام نماز عصر روز دوم از رمضان کمی زردی شبیه به رنگ خاک دیدم و دیگر غسل نکردم و تا پایان رمضان به روزه ادامه دادم. اکنون پس از رمضان احساس گناه می‌کنم که شاید روزه‌ام درست نیست و باید به سبب انجام ندادن غسل دوباره روزه بگیرم. از شما می‌خواهم پاسخم دهید که آیا روزه‌ام صحیح است یا اینکه باید دوباره روزه بگیرم؟ و دیگر چه توصیه‌ای برای من دارید جزاکم الله خیر الجزاء.

متن پاسخ

الحمدلله

اولا:

درمان وسواس به دو روش ساده امکان‌پذیر است:

نخست: ذکر بسیار الله و طاعت او زیرا این راهِ آرامش نفس و دوری آزار و وسوسهٔ شیطان است، همانگونه که الله متعال می‌فرماید:

الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ [رعد: ۲۸]

(کسانی که ایمان آورده‌اند و دلهایشان به یاد الله آرام می‌گیرد؛ بدانید که دلها با یاد الله آرامش می‌یابد).

و می‌فرماید:

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ (۹۷) فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ (۹۸) إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ [نحل: ۹۷ ـ ۹۹]

(هرکس از مرد یا زن عمل نیک انجام دهد و مومن باشد قطعا او را با زندگی پاکیزه‌ای حیات [حقیقی] بخشیم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام می‌داده‌اند پاداش خواهیم داد (۹۷) پس چون قرآن می‌خوانی از شیطان رانده شده به الله پناه ببر (۹۸) چرا که او بر کسانی که ایمان آورده‌اند و به پروردگارشان توکل می‌کنند تسلطی ندارد).

و می‌فرماید:

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ (۱) مَلِكِ النَّاسِ (۲) إِلَهِ النَّاسِ (۳) مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ (۴) الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ (۵) مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ [سورهٔ ناس]

(بگو پناه می‌برم به پروردگار مردم (۱) پادشاه مردم (۲) معبود مردم (۳) از شر وسوسه‌گر نهانی (۴) آن کس که در سینه‌های مردم وسوسه می‌کند (۵) چه از جن و [چه از] انس).

ابن کثیر ـ رحمه الله ـ در تفسیرش می‌گوید: «سعید بن جبیر از ابن عباس روایت کرده که دربارهٔ الوسواس الخناس می‌گوید: شیطان بر قلب فرزند آدم چنبره زده، پس هرگاه دچار غفلت شد وسوسه‌اش می‌کند و هرگاه ذکر الله گفت درمی‌رود. مجاهد و قتاده نیز چنین گفته‌اند.

معتمر بن سلیمان از پدرش روایت کرده که گفت: به من گفته‌اند که شیطان یا وسوسه‌گر، هنگام غم و شادی در قلب فرزند آدم نفث می‌کند (فوت می‌کند) پس هرگاه الله را یاد کرد در می‌رود».

مورد دوم: دوری از وسوسه و توجه نکردن به آن و عدم پاسخگویی است. این برای رفع و دفع وسوسه کافی است.

این درمان اگرچه در آغاز دشوار است اما پس از آن آسان می‌شود و شما تنها باید در آغاز کار تلاش خود را بکنید و از الله یاری بخواهید. الله متعال می‌فرماید:

وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ [عنکبوت: ۶۹]

(و کسانی که در راه ما تلاش کرده‌اند به یقین آنان را به راه‌های خود هدایت می‌کنیم و در حقیقت الله با نیکوکاران است).

از ابن حجر مکی ـ رحمه الله ـ دربارهٔ بیماری وسواس پرسیدند که آیا دارویی دارد؟

گفت: یک داروی سودمند دارد که روی‌گردانی کامل از آن است حتی اگر در نفس انسان تردید باقی بماند باز هم اگر به آن توجه نکند باقی نمی‌ماند بلکه در مدت زمان کوتاهی از بین خواهد رفت چنانکه افرادی که در رهایی آن توفیق یافته‌اند آزموده‌اند. اما کسی که به آن توجه کند و به آن عمل نماید همچنان بر آن افزوده می‌شود آنقدر که به سلک مجانین درآید و بلکه بدتر از آنان، چنانکه در مورد بسیاری از کسانی که مبتلایش شدند و به آن و به شیطانش توجه کردند رخ داده است (الفتاوی الفقهیة الکبری: ۱/ ۱۴۹).

حکم غسل حیض در ماه رمضان

ثانیا:

پاکی از حیض با یکی از این دو نشانه حاصل می‌شود:

نخست: پاک شدن کامل به طوری که اگر با پنبه یا دستمال کاغذی و مانند آن به محل خروجش بکشد پاک باشد و اثری از خون یا زردی یا تیرگی بر آن نماند.

دوم: خارج شدن مایع سفیدی که زنان با آن آشنا هستند.

شایسته نیست پیش از اطمینان از پاکی برای غسل عجله نمود. بخاری ـ رحمه الله ـ در صحیح خود می‌نویسد: باب آمدن و رفتن حیض و اینکه زنان به عائشه جعبه‌هایی حاوی پنبه می‌فرستند که زرد بود، پس می‌گفت: عجله نکنید تا آنکه مایع سفید را ببینید. که منظورش پاکی از حیض بود.

مالک این روایت را در موطا (۱۳۰) آورده است.

ثالثا: اگر پس از خشک شدن کامل غسل کردید و سپس دوباره تیرگی یا زردی مشاهده کردید این ایرادی ندارد زیرا زردی و تیرگی پس از پاکی، حیض نیست؛ بنابر حدیث ام عطیه ـ رضی الله عنها ـ که گتف: ما زردی و تیرگی پس از پاکی را چیزی به حساب نمی‌آوردیم. به روایت ابوداود (۳۰۷) و تصحیح آلبانی در صحیح ابی داود.

در صورتی که غسل و نماز را برای مطمئن شدن از پاکی به تاخیر بیاندازید هیچ گناه و تقصیری را مرتکب نشده‌اید بلکه این واجب است؛ زیرا نماز خواندن در حال حیض حرام است.

رابعا:

بر فرض اینکه شما پیش از پاک شدن صحیح غسل کرده‌اید و سپس غسل را تکرار نکرده‌اید روزهٔ اول و دوم شما صحیح نیست زیرا شما در حال حیض بوده‌اید اما روزه‌هایی که پس از آن گرفته‌اید درست است زیرا برای درستی روزه غسل از حیض و جنابت شرط نیست.

بنابراین؛ اگر به درستی خشک شدن کامل خون حیض را متوجه شده‌اید غسل و روزهٔ شما صحیح است. و اگر عجله کرده‌اید و قبل از پاکی کامل غسل گرفته و روزه بوده‌اید باید روزهٔ روز اول و دوم را قضا کنید، اما روزهٔ بقیه ماهتان صحیح است و لازم نیست کاری انجام دهید.

توصیهٔ ما چنانکه پیشتر گفتیم ضرورت درمان وسواس و رها شدن از آن و توجه نکردن به آن است.

از الله برای شما توفیق و سداد خواهانیم.

والله اعلم

منبع:

سایت اسلام سوال و جواب

یا


حداقل هشت حرف که شامل حداقل یک حرف انگلیسی کوچک و یک حرف بزرگ باشد

ورود
حساب کابری جدید

اگر هنوز حساب کاربری ندارید با زدن بر روی دکمه‌ی بالا یکی بسازید


اگر حساب کاربری دارید وارد شوید

ساختن یک حساب کاربری جدید

ورود

یا

تکرار پسورد جدید

ما که هستیم؟


درباره‌ی سایت

پیوندهای مهم


سیاست حریم خصوصی

اشتراک در خبرنامه

برای دریافت مطالب جدید و به روزآوری‌های سایت در خبرنامه‌ی ما عضو شوید

بفرست

همه‌ی حقوق برای سایت اسلام سوال و جواب محفوظ است© 1997-2020

باقی ماندن بر جنب و حیض و نفاس تا اذان صبح یکی از مبطلات روزه است و باعث می شود فرد مؤمن نتواند به فرائض دینی خود در ماه مبارک رمضان به طور کامل عمل کند. بنابراین روزه داران از احکام غسل آگاهی کامل داشته باشند و آن را جدی بگیرند.

 

رمضان، ماه پاک شدن و طهارت قلب و ماه مغفرت است؛ چون خدای متعال استغفار را در این ماه بیش از دیگر ایام سال مورد لطف و عنایت خود قرار میدهد. لذا در یک روایت وارد شده است که «فمن لم یغفر له فی رمضان ففی ایّ شهر یغفر له»؛ اگر کسی در ماه رمضان – که درهای رحمت و مغفرت الهی به روی انسانها گشوده است – نتواند به مغفرت و رحمت الهی دست پیدا کند، پس کِی چنین توفیقی نصیب او خواهد شد؟

1384/07/29

 

ماه رمضان تالار ضیافت الهی است؛ یک تالار عظیم که اگر کسی وارد آن تالار شد و به خود فرصت داد و همت کرد که از آنچه در آن‌جا خدای متعال آماده کرده، به خودش بهره‌یی برساند، بهره‌ی فراوانی خواهد برد که آن بهره در ماه شوال و ماه‌های دیگرِ سال نیست؛ فقط مخصوص ماه رمضان است.

حکم غسل حیض در ماه رمضان

1383/07/13

 

1- روزه در شرع مقدس اسلام آن است که انسان در تمام روز،‌ با قصد اطاعت از فرمان خداوند، از خوردن و آشامیدن و چیزهای دیگری که به تفصیل گفته خواهد شد، خودداری کند.

2- روزه مانند همه‌ی عبادتهای دیگر باید با نیت همراه باشد، بدین معنی که: خودداری انسان از خوردن و آشامیدن و سایر چیزهای باطل کننده‌ی روزه، بخاطر دستور خداوند باشد. و همین که چنین عزمی در او باشد کافی است و لازم نیست آن را بر زبان بیاورد.

3- از آنجا که شروع روزه از اول فجر است، نیت آن هم باید از آن لحظه به تأخیر نیفتد، و بهتر آن است که پیش از فرا رسیدن فجر، نیت روزه کند.

4- اگر مریض در اثنای روز ماه رمضان خوب شود، واجب نیست که نیت روزه کند و آن روز را روزه بگیرد. ولی اگر پیش از ظهر باشد و کاری که روزه را باطل می‌کند از او سر نزده باشد احتیاط مستحب آن است که نیت روزه کند و روزه بگیرد و پس از ماه رمضان باید آن روز را قضا کند.

5- روزی که انسان شک دارد که آخر شعبان است یا اول ماه رمضان (یوم الشک) واجب نیست روزه بگیرد، و اگر بخواهد روزه بگیرد نمی‌‌تواند نیّت روزه‌ی رمضان کند، بلکه می‌‌تواند قصد روزه‌ی مستحبی آخر شعبان یا روزه‌ی قضا یا مانند آن کند و اگر بعداً معلوم شود که رمضان بوده از رمضان حساب می‌‌شود و قضای آن روز لازم نیست، و اگر در اثنای روز بفهمد که ماه رمضان است باید از همان لحظه نیّت روزه‌ی رمضان کند.

6- نُه چیز روزه را باطل می‌کند : اول خوردن و آشامیدن دوم: آمیزش جنسی، سوم: آنکه کاری کند که منی از او بیرون آید .(استمنا) چهارم: دروغ بستن به خدا و پیامبر و ائمه علیهم السلام، پنجم: رسانیدن غبار غلیظ به حلق، ششم: فرو بردن تمام سر در آب، هفتم: با حال جنابت یا حیض یا نفاس به اذان صبح رسیدن، هشتم: اماله با چیزهای روان، نهم: عمداً قی کردن. [موارد چهارم تا ششم بنابراحتیاط واجب مبطل است]

7- اگر روزه‌دار عمداً و آگاهانه چیزی بخورد یا بیاشامد روزه‌ی او باطل می‌شود خواه آن چیز از خوراکیها و آشامیدنیهای معمول باشد و خواه از چیزهای غیرخوراکی مانند کاغذ یا پارچه و امثال آن باشد و خواه زیاد یا کم باشد مانند قطره‌ی بسیار کوچک آب یا خرده‌ی کوچکی از نان.

8-اگر روزه‌دار، چیزی را که لای دندان مانده است عمداً فرو ببرد، روزه‌اش باطل می‌شود.

9- فرو بردن آب دهان روزه را باطل نمی‌کند.

10- احتیاط واجب آن است که روزه‌دار از استعمال آمپولهای مقوی یا مغذّی، یا آمپولهائی که به رگ تزریق می‌شود و نیز انواع سِرمهای خودداری کند. ولی تزریق آمپول برای بی‌حس کردن و نیز دارو گذاشتن در زخمها و جراحتها اشکال ندارد.

11-احتیاط واجب آن است که روزه‌دار از دودهای انواع دخانیات و نیز مواد مخدری که از راه بینی یا زیر زبان جذب می‌شود خودداری کند.

12- انسان نمی‌تواند بخاطر ضعف، روزه را بخورد ولی هر وقت دچار حرج و مشقّت شدند، می‌‌توانند افطار نموده و بعدا باید روزه آن روز را قضا نمایند.

13-آمیزش جنسی روزه را باطل می‌کند، هر چند منی بیرون نیاید.

14-  اگر فراموش کند که روزه است و آمیزش جنسی کند، روزه‌‌ی او باطل نمی‌شود، ولی هر لحظه که یادش آمد باید فوراً از حال آمیزش خارج شود وگرنه روزه‌اش باطل است.

15-اگر روزه‌دار عمداً کاری کند که منی از او بیرون بیاید روزه‌اش باطل می‌شود.

16- محتلم شدن در روز (خروج منی در حال خواب) روزه را باطل نمی‌کند، و هر گاه روزه‌دار بداند که اگر در روز بخوابد محتلم می‌شود، لازم نیست از خواب خود جلوگیری کند.

17-اگر روزه‌دار در حال بیرون آمدن منی از خواب بیدار شود، واجب نیست از آن جلوگیری کند.

18- دروغ بستن به خدا و پیامبران و معصومین علیهم السلام بنابر احتیاط، موجب باطل شدن روزه می‌شود، هر چند بعداً توبه کند و بگوید که دروغ بسته است.

19- نقل روایاتی که در کتب آمده است و انسان نمی‌داند که دروغ باشد، اشکال ندارد. هر چند احتیاط آن است که آنها را با نسبت به آن کتاب نقل کند.

20- روزه‌دار بنابر احتیاط واجب باید غبار غلیظ را ـ مانند غباری که از جارو کردنِ زمین خاکی بر می‌خیزد ـ فرو ندهد، همچنین دود سیگار و دیگر دخانیات بنابر احتیاط واجب روزه را باطل می‌کند.

21- اگر روزه‌دار عمداً تمام سر را در آب فرو ببرد، بنابر احتیاط واجب روزه‌اش باطل است و باید روزه‌ی آن روز را قضا کند.

22- در حکم مسئله‌ی قبل فرقی نیست میان اینکه در هنگام فرو بردن سر در آب، بدن او نیز در آب باشد یا اینکه بدن او در بیرون باشد و فقط سر را در آب فرو ببرد.

23- کسی که در شب ماه رمضان دچار جنابت است باید تا پیش از اذان صبح غسل کند. اگر جنب عمداً تا آن هنگام غسل نکند روزه‌اش باطل است. این حکم در مورد روزه‌ی قضای ماه رمضان نیز جاری است.

24- اگر در شب ماه رمضان جنب شود و بدون تعمد تا اذان صبح غسل نکند، مثل اینکه در خواب جنب شود و خواب او تا بعد از اذان صبح ادامه یابد، روزه‌اش صحیح است.

25- کسی‌ که در بیداری جنب شده یا پس از جنب شدن در حال خواب، بیدار شده، و می‌داند که اگر بخواب رود، تا پیش از اذان صبح برای غسل بیدار نخواهد شد، جایز نیست قبل از غسل کردن بخوابد، و اگر خوابید و پیش از اذان غسل نکرد، روزه‌اش باطل است ولی‌ اگر احتمال می‌دهد که پیش از اذان صبح برای غسل بیدار خواهد شد و تصمیم بر غسل داشته باشد ولی بیدار نشود، روزه‌اش صحیح است ولی اگر دوباره خوابید و تا صبح بیدار نشد، باید قضای آن روز را بجا آورد.

26- کسی‌ که در شب ماه رمضان وظیفه دارد غسل کند، اگر به دلیل تنگی وقت یا مضر بودن آب و امثال آن نتواند غسل کند، باید تیمم بدل از غسل بجا آورد.

27-اگر در حال روزه در خواب جنب شود، روزه‌اش باطل نمی‌شود.

28- اگر روزه‌دار در روز ماه رمضان و سایر ایام که روزه است در حال خواب جنب شد، پس از بیدار شدن واجب نیست فوراً غسل کند.

29- زنی که عادت ماهانه پاک شده و باید غسل کند و همچنین زنی که از نفاس (خونریزی زایمان) پاک شده و غسل بر او واجب است، اگر غسل را تا اذان صبح روز ماه رمضان تأخیر اندازد روزه‌اش باطل است.

30-زن اگر در حال روزه دچار عادت ماهیانه و یا زایمان شد، روزه‌‌ی او باطل می‌شود.

31- اماله کردن با چیز روان، اگر چه از روی ناچاری و برای معالجه باشد، روزه را باطل می‌کند.

32- هرگاه روزه‌دار عمداً قی کند اگر چه بواسطه‌ی بیماری و مانند آن ناچار به این کار باشد، روزه‌اش باطل می‌شود ولی اگر سهواً یا بی‌اختیار قی کند اشکال ندارد.

33- اگر در هنگام آروغ زدن چیزی در دهانش بیاید باید آن را بیرون بریزد و اگر بی‌اختیار فرو رود روزه‌اش صحیح است.

حکم غسل حیض در ماه رمضان

34- کارهایی که روزه را باطل می‌کند، هر گاه عمداً و از روی اختیار باشد، علاوه بر قضای روزه‌ی آن روز، کفاره را نیز بر انسان واجب می‌سازد. بجز در موردی که در مسئله‌ی بعد گفته خواهد شد. 

35- هر گاه کسی در شب ماه رمضان جنب شود و پس از جنابت به‌گمان این‌که پیش از اذان صبح بیدار می‌‌شود و غسل می‌‌کند، به خواب رود و تا هنگام اذان بیدار نشود،‌ قضای آن روز بر او واجب نیست.

36- اگر به سبب بی‌اطلاعی از حکم شرعی، کاری را انجام دهد که روزه را باطل می‌‌کند ـ مثل این‌که نمی‌‌دانست خوردن دارو نیز مانند سایر خوردنی‌ها روزه را باطل می‌‌کند و در روز ماه رمضان دارو خورد ـ روزه‌اش باطل است و باید آن را قضا کند ولی کفاره بر او واجب نیست.

37- اگر به جهتی باطل کردن روزه برای او جایز یا واجب شود، مانند اینکه او را مجبور کنند کاری که روزه را باطل می‌کند انجام دهد، یا برای نجات جان غریق خود را در آب بیندازد، در این صورت کفاره بر او واجب نیست ولی باید قضای آن روز را بجا آورد.

38- کفاره‌ی روزه‌ی ماه رمضان، در شرع اسلام، یکی‌ از این سه چیز است: آزاد کردن یک برده، دو ماه روزه گرفتن، شصت فقیر را غذا دادن. و چون در این دوران ظاهراً برده ای وجود ندارد که بتوان آزاد کرد، مکلف باید یکی از آن دو کار دیگر را انجام دهد.

39- غذا دادن به شصت فقیر را می‌توان به دو صورت انجام داد: اینکه با غذای آماده آنان را سیر کند، یا اینکه به هر نفر باندازه 750 گرم (یک مدّ) گندم یا آرد یا نان یا برنج یا سایر مواد غذایی بدهد.

40- اگر هیچیک از سه وظیفه‌ئی را که مخیر میان آنها است، نتواند انجام دهد، باید به هر تعداد فقیر که قادر است، غذا بدهد و احتیاط آن است که استغفار نیز بکند. و اگر به هیچ وجه قادر بر دادن غذا به فقرا نیست کافی است که استغفار کند، یعنی با دل و زبان بگوید: استغفرالله (از خداوند بخشایش می‌طلبم).

41- کسی که بخاطر عدم توانایی بر روزه و غذا دادن به فقیر، وظیفه‌اش استغفار است، اگر بعدها تمکن پیدا کرد که روزه بگیرد یا به فقرا غذا دهد، احتیاط آن است که این کار را بکند، اگرچه کفایت استغفار، بعید نیست.

42- کسی‌ که می‌خواهد دو ماه کفاره‌ی روزه‌ی ماه رمضان را بگیرد باید یک ماه تمام و حداقل یک روز از ماه دوم را پی در پی بگیرد. و اگر بقیه‌ی ماه دوم پی در پی نباشد اشکال ندارد.

43- اگر کسی با آمیزش جنسی حرام یا خوردن و نوشیدن حرام، روزه‌ی خود را در ماه رمضان بشکند، بنابر احتیاط هر سه کفاره (آزاد کردن برده، شصت روز روزه، غذا دادن به شصت فقیر) با هم بر او واجب می‌شود. و اگر هر سه برایش ممکن نباشد هر کدام را که ممکن است باید ادا کند. اگر چه واجب نبودن این احتیاط بعید نیست.

44- اگر روزه‌دار، کاری را که باطل کننده‌ی روزه است، در یک روز بیش از یکبار انجام دهد، فقط یک کفاره بر او واجب می‌شود بلی، اگر این کار، آمیزش جنسی یا استمناء باشد احتیاط واجب آن است که بعدد دفعات آمیزش جنسی یا استمناء کفاره بدهد.

45- اگر چیزی از اندرون روزه‌دار به دهان او برگردد، نباید آن را دوباره فرو برد، و اگر عمداً فرو برد قضا و کفاره بر او واجب می‌شود.

46- اگر روزه‌دار به گفته‌ی کسی که می‌گوید مغرب شده و اعتماد به گفته‌ی او نیست، افطار کند و سپس بفهمد که مغرب نبوده، قضا و کفاره بر او واجب می‌شود.

47- کسی که برای کفاره‌ی روزه می‌خواهد به شصت فقیر غذا دهد (به شرحی که در مسائل قبل گفته شد)  اگر به شصت فقیر دسترسی دارد نمی‌تواند سهم دو نفر یا بیشتر را به یک نفر بدهد، بلکه لازم است به تمام شصت نفر به اندازه‌ی سهم هر یک غذا بدهد. البته می‌تواند به عدد افراد خانواده‌ی شخص فقیر مقدار سهم آنان را به او واگذار کند و او آن را مصرف آنان نماید. و در فقیر تفاوتی میان بچه و بزرگ و زن و مرد نیست.جاهایی که قضا واجب است ولی کفاره واجب نیست

48- کسی که در روز ماه رمضان نیت روزه نمی‌کند، یا از روی ریا روزه می‌گیرد ولی هیچیک از کارهائی را که موجب باطل شدن روزه است انجام نمی‌دهد، قضای آن روز بر او واجب است ولی کفاره واجب نیست.

49- کسی که در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کرده و با حال جنابت یک یا چند روز، روزه بگیرد قضای آن روزها بر او واجب است.

50- اگر در سحر ماه رمضان بدون اینکه تحقیق کند صبح شده یا نه، کاری که روزه را باطل می‌کند انجام دهد، سپس معلوم شود که در آن هنگام صبح شده بوده است، باید قضای آن روز را بگیرد. ولی اگر تحقیق کند و بداند که صبح نشده و چیزی بخورد، و بعد معلوم شود که صبح بوده است قضای آن روز بر او واجب نیست.

51- اگر در روز ماه رمضان بخاطر تاریکی هوا یقین کند که مغرب شده یا کسی که خبر او شرعاً حجت است بگوید مغرب شده، و افطار کند سپس معلوم شود که هنوز در آن هنگام مغرب نبوده است، باید قضای آن روز  را بجا آورد.

52- اگر روزه‌دار در هنگام وضو برای نماز واجب  قدری آب در دهان بگرداند و مضمضه کند،  و آب بی‌اختیار فرو داده شد، روزه‌اش صحیح است و قضا بر او واجب نیست. ولی در غیر وضوی نماز واجب، احتیاط واجب آن است که قضا نماید.

53- کسی که یک یا چند روز بیهوش و در حال اغماء بوده و روزه‌ی واجب از او فوت شده، لازم نیست قضای روزه‌ی آن روزها را به جا آورد.

54-زن باید ایامی را که بخاطر عادت ماهیانه و یا زایمان روزه نگرفته پس از ماه رمضان قضا کند.

55. کسی که بواسطه پیری نمی تواند روزه بگیرد، یا برای او مشقت دارد، روزه بر او واجب نیست. ولی در صورت دوم باید برای هر روز یک مد که تقریباً ده سیر است گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد.

56. زن باردار اگر بر اثر روزه، خوف ضرر بر جنین داشته باشد و خوف وی هم دارای منشأ عقلایی باشد، افطار بر او واجب است و همچنین زنی که در دوران شیردهی است، اگر به دلیل کم یا خشک شدن شیر بر اثر روزه، خوف ضرر بر طفل خود داشته باشد، روزه را افطار کند، و در هر دو صورت برای هر روزی باید یک مد طعام – تقریبا 750 گرم گندم یا نان و مانند آن – به فقیر بدهد و قضای روزه را هم بعدا بجا آورد.

57. زن باردار و شیر ده اگر روزه برای خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و باید روزه‌هایی را که نگرفته است، قضا نماید و در صورت استمرار ضرر تا ماه رمضان سال بعد، قضا از وی ساقط است و فقط فدیه (یک مد طعام) بر او واجب است.

58. اگر مکلّف از گفته پزشک یقین پیدا کند که روزه برای او ضرر دارد و یا از گفته وی یا منشأ عقلایی دیگری برای او خوف از ضرر حاصل شود، روزه گرفتن برای او واجب نیست، بلکه جایز هم نیست و بعد از پایان مریضی باید قضای آن را بجا آورد.

59- کسی که بخاطر بیماری روزه ماه رمضان را نگرفته، اگر بیماری‌اش تا ماه رمضان آینده ادامه یافت، قضای رمضانِ گذشته از او ساقط می‌شود و باید برای هر روز یک (مدّ) طعام بدهد. 

60- اگر در ماه رمضان بسبب عذری روزه نگیرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و بای این حال قضای روزه‌ی خود را بجا نیاورد تا ماه رمضان آینده فرا برسد، باید روزه را قضا کند و برای هر روز یک (مدّ) طعام بدهد. 

61- اگر قضای روزه‌ی رمضان را چند سال به تأخیر بیندازد باید قضا را بگیرد و بخاطر تأخیر از سال اول کفاره (یک مدّ طعام)  بدهد، ولی بخاطر تأخیر سالهای بعد چیزی بر او واجب نمی‌شود.

62- کسی که باید برای هر روز یک مدّ طعام  بدهد می‌تواند کفاره‌ی چند روز را به یک فقیر بدهد.

63- کسی که در ماه رمضان مسافرت می‌کند در هر موردی که نماز را باید شکسته بخواند نباید روزه بگیرد. و در هر مورد که باید نماز را چهار رکعتی (تمام) بخواند، مانند مسافری که ده روز در یک محل قصد ماندن می‌کند یا اینکه مسافرت شغل اوست، واجب است روزه را نیز به جا بیاورد.

64- مسافرت در ماه رمضان هر چند برای فرار از روزه باشد جایز است. البته بهتر است به سفر نرود مگر اینکه سفر برای کار نیکو یا لازمی باشد.

حکم غسل حیض در ماه رمضان
حکم غسل حیض در ماه رمضان
0