چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

دوره مقدماتی php
چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم
چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

سلام من 23 سالمه و شوهرم 25 سالشه و هفته پیش عروسی کردیم.راستش جریان اینه من قبل ایشون تو دانشگاه با یه پسری سه سال دوست بودم و باهاش بارها رابطه جنسی داشتم.تا اینکه شوهرم بخواستگاریم اومد و چون شرایطش عالی بود قبول کردم.ان زمان ایشان چیزی در مورد گذشتم نپرسید به همین دلیل فکر کردم براش مهم نیست.تا اینکه دو هفته بعد عقد بش گفتم چون حقش بود بدونه.اما بر خلاف انتظارم خیلی منطقی تصمیم گرفت عقدو بهم بزنه و قسم خورد به شرفش که رازمو به هیچ کس حتی خانوادش نگه.اما چون خانوادم نمیدونستن خیلی الم شنگه به پا کردن و پدرم هر روز میرفت خونشون دعوا که شما اسم رو دختر من گذاشتید و ولش کردین و خیلی آبروریزی کرد تا اینکه شوهرم باباش مجبورش کرد ازدواج کنه.اما ابدا راضی نبود.الان یه هفتس ازدواج کردیم خیلی ناراحته تو ماشین عروس که داشتیم میرفتیم گریه میکرد.من دوسش دارم اما نمیدونم چجوری راضیش کنم.اصن خونه نمیاد تا حالا دستم بم نزده.آیا راهی هست راضیش کنم؟دلم برا خودمو خودش میسوزه که روزایی که قراره بهترین روزامون باشه اینقد ناراحتیم.

————————————-

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.welayatnet.com/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.welayatnet.com/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.welayatnet.com/fa/user/register

اطلاعات بیشتر در مورد فرمت‌های متنی

سلام وقت بخیر من دختری 28 ساله و کارشناس بیوشیمی هستم. متاسفانه در جامعه ما به اسم روشنگری و روشنفکری درحال دریدگی بکارت و عفت و پاکدامنی دختران هستند من نامزد دارم و ایشان پزشک هستند و فوق العاده داشتن بکارت و دخترانگی برایشان اهمیت دارد و حق مسلم و غیر قابل انکار ایشان هست اینکه بکارت مهم نیست و اخلاق و تعهد و … مهمه کذب و سرابی بیش نیست یک دختر از لحاظ فیزیک بدنی و حالات روحی و روانی و سلامت فکری کاملا با یک زن متفاوت هست خانواده چارچوب قوانین و مشخصه هایی دارد دختر و پسر لازم قبل از ازدواج دارای ویژگی هایی باشند تا مناسب ازدواج و تشکیل خانواده و در اینده پدر و مادر شدن باشند دختری که نتوانسته اصول اخلاقی و چارچوب های مناسبی برای روابطش در اجتماع داشته باشه و از عفت و حریم خود محافظت کند چطور می تواند از تعهد و اخلاق در زندگی مشترک صحبت کند؟؟ مگر یک دختر برای شوهرش جز حفظ عفت و نجابتش و دخترانگیش امتیاز دیگه ای هم می تونه داشته باشه که به این اندازه مهم باشه؟ تحصیلات و زیبایی و داشتن خانواده مناسب و اشنایی با مسایل زناشویی و خانداری و داشتن اخلاق و بلوغ کافی همگی بعد ازشرط اصلی یعنی دخترانگی و بکارت اهمیت پیدا میکنند. مساله بکارت فقط یه تکه پوست نیست امیزش و ورود یک مرد به حریم و عفت دختر هست. دختری که نتوانسته حفظ ابرو کند به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی مناسب ازدواج و زندگی مشترک نخواهد بود.   چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

با بیتا موافقم

دوره مقدماتی php

س عزیزم واقعا کار خیلی بدی کردی درحق شوهرت الان تازه بفکرامدی .

بهتره بگیم بدجوری ظلم کردی در حق شوهرت! 

سه ماه گذشت.چی شد؟؟؟؟؟من کنجکاو شدم

من هم مشکل شمارو دارم واقعا درکت میکنم

شوهرش رو هم درک میکنی؟!!

احسنت، خیلی خوب گفتی

با اینکه مشخصه مرد نیستی! اما نامردی رو به اوج رسوندی

مناسفم چرادلت میسوزه بازندگی یکی دیگه بازی کنی تولایق همون پسری که باهاش نیازجنسی برقرارکردی ن لایق یکی دیگه 

البته کل پول جشن عروسی و … رو که به ناحق انداختی گردنش باید پس بدی

واقعا متاسفم

دوره نامرد و خرابی شده

همین الان با وجود این شرایط اگه بفهمی شوهرت با یکی مث خودت رابطه داشته مطمعنا نمیتونی تحمل کنی

به نظر من زندگیتو ی طرفه کن

این مسایل شوخی بردار نیست

گیریم بیاد باهات هم خوابم بشه ،ولی این زندگی دیگه زندگی نمیشه واست

وقت رو هدر نده،بشین باهاش حرف بزن و خودت واسه جدایی قدم پیش بزار

اگه توبتو قبول کنه میبخشدت و میتونی باهاش بدون یادآوری گذشته زندگی کنی

وگر نه اگه ی لحظه هم فراموش کنه و باهات باشه دیگه این زندگی دووم نداره ،حتی اگه پای ی بچه هم وسط بیاد

 

خواهر من شما اخلاقا موظف بودین قبل از ازدواج به همسرتون بگین

چرا نگفتین؟چرا با آینده یه جوون بازی کردین؟

پسر بیچاره تو این گرونی با این اومده زن بگیره اونم اینجوری؟

واقعا من تعجب میکنم چرا یه عده صرفا بخاطر ازدواج اخلاق و انسانیتو زیر پا میزارن.

الان همین شوهر شما بابت طلاق جنابعالی باید کلی مهریه هم بده.

هم ایشونو هم پدرتونو راضی کنین توافقی طلاق بگیرین.بهتر از اینه که یه عمر زیر به سقف مثل غریبه ها زندگی کنین.چون بعید میدونم همسرتون ببخشه.هر چند که حقم داره.اگه منم بودم نمیبخشیدم.

برام جای سواله چرا دخترانی مثل شما(که در واقع ازدواج کردن منتها ازدواج غیر رسمی)حاظرن سر پسر پاک رو شیره بمالن ولی حاظر نیستن با یه مرد مطلقه ازدواج کنن؟؟

خب برید با هم کفو خودتون ازدواج کنین

 

والا بیشتردختروپسرای پاک شانس ندارن هی روزگار

متاسفانه تعداد این دست اتفاقات دوستی و روابط نامشروع داره خیلی زیاد میشه، دلیلش خیلی چیزها هست ولی وقتی اینقدر راحت با زندگی کسی دیگه بازی میشه (با کسی دیگه رابطه جنسی دارند اما یه خواستگار ساده رو به دام میندازند) مطمئنا آثار خیلی خیلی بدی توی ذهنیت و اعتماد در جامعه میذاره، مسلما بررسی بکارت دختر قبل از عقد واجب هست اما ذهنیت و رفتار پر از تزویر رو چکار باید کرد؟ چون آنقدر تدلیس و ریا زیاده و غیرقابل تحقیق شده که حتما باید اجبارا به شرایط فیزیکی رجوع کرد اما خیلی از دسته بندی های روابط دوستی و نامشروع رو پوشش نمیده. 

چرادلت به حال خودت میسوزه منطقابایدحالت ازخودت بهم بخوره

سلام 

آدم ی اشتباهی رو یبار دوبار تکرار کنه شاید جای بخشش باشه 

اما بارها …؟؟؟!!

چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

تاوان اشتباه رو باید داد

ادم ب عقل شما شک میکنه مگ مریضی زندگی ی نفرو خراب میکنی اخه دو هفته بعد عقد وقت گفتنه؟ فک کردی خیلی باانصافی نه عزیزم دست طرفو گذاشتی تو پوست گردو بعدم گفتی من باکره نیستم اونم اینقد ب هم ریخت ک با وجود عقد زد زیر همه چی. بی انصاف تر هم وقتی شدی ک باوجود اینک مشکل پیش شما بود و اون اقا ب خاطر حفظ حرمت شما سکوت کرد باهاش همراه نشدی ! پدرتون الم شگنه ب پا کرد خب بکنه ؟ از چی ترسیدی ؟ چطور اون روز ک ی رابطه حرام برقرار کردی ب فکر الم شگنه پدرت نبودی؟میگفتی نمیخای ازدواج کنی چرا سکوت کردی فوقش میزد تو دهنت میگفتی نمیخام تمام. عزیزم تو لیاقت همچین مردی رو نداری نذار طفلکی دق کنه ب اندازه کافی بدبختش کردی خودت از زندگیش برو بیرون

موافق بعد از کلی اذیت و زجر دادن از زندگیش بیرون برو

با یکی دیگه سه سال!!! بودی و رابطه جنسی و … داشتی و با یکی دیگه که براش پاکدامنی مهم بوده ازدواج میکنی؟!!!!!! بخدا بعضی چیزها اظهر من الشمس هست، وقتی میگن دوشیزه محترمه به نظرت معنیش چیه؟؟؟ تازه بعد از عقد بهش میگی؟؟؟ قشنگ تورش کردی و حسابی تو دامت گیر افتاده انتظار داری چکار کنه؟ این سوال تدلیس رو بخون، بینهایت از تدلیس گذشتی! نمیدونم دیگه چه اسمی میشه روش گذاشت! خدا شوهر بیچارت رو نجاتش بده…

دختری هستم 20 ساله که 3سال پیش مدتی نامزده عقد کرده شخصی بودمو جدا شدم اما بخاطر سادگی و پخمگی وارد رابطه جنسی با وی شدم حالا قصد ازدواج با پسری رو دارم که خیلی هم دیگر را دوست داریم اما من نمی دانم چطور به او بگویم که قبلا رابطه جنسی داشته ام ..!

میترسم از دستش بدم چون خیلی دوسش دارم. حالا خودم به درک، بیشتر ازین میترسم که زندگیش رو خراب کنم باعث شکست عاطفیش بشم

————————————-

کاربران محترم توجه داشته باشند که ادامه‌ی ارتباط با کارشناسان سایت و درج نظرات جدید برای رسیدن به پاسخ نهایی و جامع، تنها با عـضویـت در سایت ممکن خواهد بود؛ برای عضویت در سایت به آدرس مقابل مراجعه فرمائید: www.welayatnet.com/fa/user/register
بعد از عضویت می‌توانید در همین بحث و یا مباحث دیگر انجمن نیز شرکت داشته باشید: http://www.welayatnet.com/fa/forums

اطلاعات بیشتر در مورد فرمت‌های متنی

چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

سلام من هم دختر 20 ساله ای هستم ک وارد یک رابطه عاطفی شده ام و سر همین قضیه بکارتم رو از دست دادم من بچه طلاق هستم و پیش مادرم زندگی میکنم خیلی میترسم ک مادرم این قضیه رو بفهمه من طرفم رو خیلی دوست دارم اونم همین طور ولی قصد ازدواج نداره برای همین الان دوساله ک ما باهم رابطه داریم نمیدونم باید چ کار کنم ی سری پرده بکارتم رو دوختم هزینشم خودش داد ولی باز …

خیلی حال روحیم داغونه توروخدا کمکم کنید من خیلی احمقم نمیدونم چ تصمیمی بگیرم 

 

خواسته خودت بوده ک اینجور شده وگرنه بعد از ترمیم نباید ادامه میدادی هرذطورشده ب مادرت بگو دنبال زندگی آبرومندانه باش وگرنه اینجور خودت داغون و داغونتر میشی و اخرش ممکنه افسرده شی مواظب خودت باش مامان هرچی باشه مامانه

تو بخاطر کمبودهای عاطفی

توی باتلاق افتادی

اون پسر یقینا تو رو برلی ازدواج نمیگیره

اگر هم الان با تو هست

چون لقمه مجانی هستی

سلام

اگرمیدونن ک قبلا سابقه ازدواج دارید که مشکلی نیست و میتونید بگید بعد طلاق نتونستید شناسنامه تونو عوض کنید اگه گفت چرا؟بگید شرایطی داره ک من واجدش نبودم اینطوری بحث رو پیش بکشید

اگرم کلا نمیدونن طلاق گرفتید که هر چه زودتر بگید بهتره این موضوعیه ک نمیشه پنهانش کرد 

اگه الان بگی خیلی بهتره تا اینکه بخوای بعدا ک وابستگیش عمیقتر شد بهش بگی اونوقت ک بدتره جونم

بعضی حقایق رو هر چند تلخ باشه ولی بهتره بیانشون کرد شما خلاف شرع ک نکردی عزیزمن همسر اون آقا بودی 

ازخدا کمک بگیر توکل کن بهش و ب این اقا بگو ..

در من 
آدم برفی ای ست
که عاشق آفتاب شده…
و این خلاصه ی
همه ی داستان های عاشقانه جهان
است…

 

سلام 

درست ميشه ان شاء الله 

سعی کنید که کم کم بهشون بگيد ممکنه اگه دیر گفته بشه فکر کنن که قصد داشتید اول وابسته بشن تا نتونن دل بکنند 

ان شاء الله که خدا کمک میکنه که ختم به خیر بشه 

اما حواستون باشه که چجور بیان میکنید و در چه شرایطی 

بنظر بنده ترجیحا حضوری باشه و بدون بیان جزییات 

ان شاء الله خوشبخت باشید…

​​​​

سلام

من هم از دیدن شما و سایر دوستان همیشه شاد میشم.

 

موفق و موید یاشید

اگر در آینده این وضعیت شما برملا شد و چیزی برای پنهان کردن باقی نموند حداقل کاری که می تونید بکنید شکایت و درخواست حقوق همسری تان از آن آقا است. هم برای خودتان مفیده هم برای دختر خانم هایی که که ممکنه دچار سرنوشت شما بشند. نباید اجازه بدید بعضی از افراد از شما سوءاستفاده کنند و تشویق بشند همان کار رو درباره دیگران هم انجام بدند و راحت قصر دربرند.

سلام جناب یه دوست

خرسند گشتم از اینکه دیدم اسمتون رو در بین کامنتآ(:

موفق باشید

سلام

خب چرا نگفتی قبلا عقد بودی؟

چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

حتما بگو چون نمیشه قایمش کرد!

اینی که خودت اول بگی بهش باور میکنه اما اینکه بقیه صدکلام بزارن رو موضوع و بهش بگن طرف پریده!

پس بهش بگو.صداقت رکن اول زندگیه.

بازم تاکید میکنم الان از زبون خودت بشنوه خیلی بهتره تا یه نفر دیگه با هزارجور قصد و غرض بگه بهش!

موفق باشی

اگر احتمال می دهید بالاخره فاش بشه، یعنی کسی افشا کنه خب چاره ای جز بیان آن در فرصت مناسب نیست.

 

اگر کمان می کنید از طرف کسی افشا نمیشه و یا اگر بشه کسی قبول نمی کنه با پزشک کتخصص مشورت کنید. شاید اصولا دوشیزه گی کاملا ازبین نرفته باشه (احتمالش کمه ولی صفر نیست). اگر اینطور بود نیازی به بیان آن نیست.

مگر احساس کنید برای طرف تان این مسئله حتی در همان حد واندازه مهم می باشد. منظور اینکه شما قبلا متاهل شده اید و این ازدواج به نوعی ازدواج دوم تان حساب می شود.

 

به نظر من حقیقتو بهش بگو‌چون شاید در حین رابطه جنسی بفهمه خیلی بد میشه ازت متنفر میشه بعضی اشتباهات خواهرم جبران پذیر نیست بعدشم به خواستگارت بگو نامزد بودیم پرده بکارتتو برداشته شاید درک کنه امید وارم بهم برسین 

با سلام

خواهر گرامی

بدون شك سوال شما، نشان از پاكي و عفت دروني شما خواهر گرامي مي باشد، اميدوارم كه خداوند متعال در همه لحظات شما را ياري كند.
اما در رابطه با سوال شما توجه تان را به چند نكته جلب مي نمايم:

لازم به ذكر است كه اولاً، همانگونه كه شما در مكاتبه خود بيان داشته ايد، اين اتفاق در زمان عقد و محرمیت شما، رخ داده است، كه تكليفي بر گردن شما نبوده، لذا مرتكب عمل حرام و گناهي نشده ايد.

به هر حال در اثر يك کم توجهی، این اتفاق افتاده است، اين امر باعث نمي شود كه كل شخصيت، پاكي، ارزشها و عفت هاي شما زير سوال برود.

لذا در اين رابطه به درگاه خداوند متعال اميدوار باشيد و بر او توكل نماييد، كه او بهترين حلال مشكلات و برطرف كننده حوائج بندگان مي باشد. در اين رابطه در روايت شريفي از امام علي ـ عليه السلام ـ نقل شده است: «مَن وَثِقَ بالله اراهُ السُّرورَ وَ مَن توكَّلَ عليه كفاه الامور. هر كه به خدا اعتماد كند، خداوند شادماني نشانش دهد و هر كه به او توكل كند، خداوند كارهايش را كفايت كند.»

اما در مورد مشکلاتی که می ترسید که بعد از ازدواج رخ دهد چند پیشنهاد ارائه می شود:
الف: در جلسات اول خواستگاری می توانید مسائلی را مطرح کنید که دیگران اطلاع وآگاهی دارند ولی خواستگار شما از آن بی اطلاع است. مثلاً در محل و فامیل همه می دانند، شما با یک ازدواج غیر موفق روبرو بوده اید، بهتر است این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد مورد نظر برسانید که اگر با شنیدن این موضوع نظرش تغییر می‌کند، قبل از جلسات خواستگاری و ایجاد زحمات و مشکلات متوجه شود.
ب: هرگز نباید از اشتباهات و لغزشهایی که در دورانی انجام داده اید و کسی هم از آن باخبر نیست و یقیناً بعد از ازدواج هم همسرتان متوجه آن نخواهد شد، سخنی به میان بیاورید. زیرا خطاها امری ما بین ما وخدای ماست، و هیچ کس اجازه ندارد آبروی خود را جلوی دیگران ببرد. علاوه بر این هرگز از فرد مقابل نخواهید كه به اینگونه مسائل اشاره کند.

ج: چون در دوران عقد این اتفاق افتاده است، بستگی به شرایط شما دارد که امکان اذعان است یا خیر گاهی اوقات، اشاره و گفتن بعضی مسائل اصلا نیاز نیست و می توان در این موارد سکوت کرد، چراكه در مواردي دختران و پسران فكر مي كنند كه با خود افشايي و بيان گذشته شان، صداقت خود را به همسر آينده شان نشان مي دهند، در حاليكه در واقع اينطور نيست و اين عمل جز دودلی، را به دنبال ندارد و آرامش را به هم مي زند.
د: بر فرض هم که برای شما این امر بسیار مهم باشد، می توانید با در میان گذاشتن این رابطه با یک فرد مورد اطمینان(مانند مادر) با رجوع به پزشک و ترمیم بکارت (البته با مشورت نظر مرجع تقلید خودتان در مورد حکم این کار) یک طمانینه درونی برای شما ایجاد شود.

اميدوارم كه زندگي پر شور و نشاط و فعالي را تجربه نماييد و هر لحظه گامي بلند در جهت رشد و شكوفايي و تقرب الهي برداريد و با رفع مشكلتان و ازدواجي شايسته، فرزنداني نيكو و پاك، خداوند به شما عطا نمايد.

موفق و موید باشید

سلام من 25 سالمه از 15 سالگی خواستگار داشتم و دارم اما همه شون درست تو یه قدمی رسیدن بهم میخورد حالا یا قبل از نامزدی یا قبل عقد پیش دعا نویس رفتم گفتن بختتو بستن کلی دعا و نذر نیاز اما باز نشد پیش فالگیر گفتن طلسمت کردن کلی پول دادم و بقول خودشون شکستن اما باز هم نشد هر نوع ختم و چله و نماز و دعایی ک فکر کنید گرفتم اما هیچکدوم از چله هام ب چهلم نمیرسیدن و همه دعاهام و نمازام نیمه رها میشن نه اینکه از رو قصد خودم بخوام بهم بزنم نه انگار قدرتی نمیذاشت و مانع میشد بهتر بگم دست خدا تا جاییکه خانوادمم شک کردن من از خانواده فوق العاده مذهبی و سنتی هستم خودمم خیلی پاک زندگی کردم تا برای اخرین مورد رفتم پیش دکتر زنان برای گواهی بکارت گفت باکره نیستی شکه شدم چون دست محارمم مثه دایی و عموم تا حالا بمن نخورده بود چه به نامحرم دنیا رو سرم خراب شد اول فکر کردم شاید برای ورزش رزمی اما بعد یاد بچگیم افتادم که از رو کنجکاوی انگشتمو داخل کردم میخوام خودم بکشم اما جرءتشو نداشتم از اونروز چندتا خواستگار برام اومده ک همه رو جواب کردم کارم شده گریه وزاری وقتی فهمیدم رفتم امامزاده فقط ضجه زدم از خدا خواستم همونجا جونمو بگیره اما نگرفت انقدر ضجه زدم و ناله کردم ک اشک چشام خشکید و سوی چشمام کم شده سر هر نماز میخوام جونمو بگیره مرگمو برسونه اما هنوز زنده ام اخه کی باورش میشه من احمق این بلا رو با دستای خودم سر خودم اوردم میگن ترمیم کن اگر گواهی بخوان چی دکتر تشخیص میده ک ترمیم شده میخوام خودمو بکشم اگر ازدواج کنم و طلاقم بدن و خانوادم بفهمن سر چی طلاقم دادن چون ناراحتی قلبی دارن مطمعنم دق میکنم من باید چکار کنم تازه حکمت خدا رو میفهمم ک چرا همه خواستگارهام درست قبل عقد و نامزدی بهم میخورد فقط شما رو بخدا دعام کنید خدا هر چه سریعتر جونمو بگیره کاش خودکشی حروم نبود

جمع بندی مطلب: http://www.welayatnet.com/fa/news/88439

سلام
ناراحت نباشد چون بکارت شما بر اثر “خلاف شرع” از بین نرفته است. پس گناهی نکرده اید.
می ماند جنبه “جسمی” آن ؛ که می توانید از طریق مراجعه به پزشکان متخصص مربوطه ، پرده بکارت خود را ترمیم کنید. من اینطور شنیده ام که اینکار امکانپذیر است.

ااوووو ه . مگه جی شده برو دکتر خوب میشی دنیا که به اخر نرسیده . مطمین باش خدا حوایش بهت هست.

راستی مطمئنی اون رمال ها و فالگیرا کاری نکردن؟!چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

ازدواج رو ول کن

برو به فکر پیشرفت باش، فقط یه بار زنده ای،

خودت ناراحت نکن تو گناهکار نیستی، برو کار پیدا کن پول دربیار یه بچه رو هم به سرپرستی قبول کن

ازدواج اول و آخر زندگی نیست

حقیقتن دلم سوخت، شما که بی گناهی باید این اتفاق برات بیفته ! آخه این پرده بکارت چیه، انقد مایه دردسر شده !!!!

بی گناه ها هم باید به خاطرش عذاب بکشن

به نظرم بیخیال ازدواج شو، برو به فکر کار و پیشرفت باش

تا نام نیکو ازت باقی بمونه

اگر همونطور که خودتون گفنید درکودکی اینکار را کرده باشید به احتمال بسیار بالا ترمیم شده بعلاوه اینکه اینکاری که شما کردی از نظر سطح اسیب به بکارت با اسیب ناشی از رابطه کاملا فرق داره و قابل تشخیصه.پزشک براحتی میتونه تشخیص بده که پارگی درچه حدی بوده و بالتبع ازمیزان سطح پارگی علت اتفاق هم مشخص میشه.پارگی که براثر غیر از رابطه و در دوران کودکی اتفاق افتاده باشه کل بکارت را از بین نمیبره.دوستان گفتن سال حادثه هم مشخص میشه باید بگم به هیچ وجه درست نیست و قابل تشخیص نیست فقط حادثه ای که در کودکی اتفاق افتاده بعدها بدلیل رشد عضلات معمولا ترمیم میشه.
گاهی اوقات اسیب بکارت که بدلیل غیراز رابطه بوده بطور کامل نیست و بعد رابطه با همسرتون فکرمیکنید باکره بودید درحالیکه فقط یک قسمتش اسیب دیده.بنابراین اول از سطح دقیق پارگی و قطرش مطلع بشید

خانمها فرناز مریدا م.ش و اقای احسان 69 کسی رو با حقیقت ازار بدی خیلی بهتر از اینکه با دروغ ارومش کنی بهتر نیست منطقی نظر بدیم نه احساسی ببینید پزشکی قانونی خونه خاله نیست که ایشون الان پاشن برن درو باز کنن برن تو مگه هر کی هرکیه اول تحقیق کنید بعد پیشنهاد و نظر بدین اگر اینطوری باشه همه از فردا راه میفتن میرن پزشکی قانونی تا سال و زمان و علت بگه ایشون از روی جهل و کنجکاوی در کودکی کاری کردن که منجر شده ایندشون تباه بشه حقیقت اینه الان قبل از عقد اکثرا گواهی میخوان جز عده معدودی که خیلی به دختر اعتماد دارن بهتره بگم تو ازدواجهای فامیلی گواهی نمیخوان اما غریبه حتما میخوان خب ایشون باید چکار کنه اگر بره دکتر دکتر میگه باکره نیست اگر ترمیم کنه بره دکتر میگه ترمیم شده در هر دو صورت ابروش میره و متهم میشه به رابطه نامشروع و اگر شانس بیاره ازش نخوان اگر داماد شب عروسی بفهمه قطعا اگر زنده بمونه چون دیدم یه همچین موردی رو از نزدیک بعله عهد قجره عهد دقیانوسه مردای ما فقط ظاهرشون امروزی شده اما باوراشون هنوز برای همون موقع است علاوه بر اینکه دعوا و کتک کاری میشه حتما به خانواده دختر میگه و کار میرسه به بی ابرویی و شکایت و پزشکی قانونی تازه اونجا اثبات میشه که دیگه فایده نداره چون بی اعتمادی و بی حرمتی شده پس عاقلانه ترین راه اینکه قید ازدواج بزنه ببینید فکر کنید شب عروسی داماد بفهمه اصلا قبل عقد بفهمه باورش میشه معلومه که نه پس الکی امیدواری ندیم شرایط سختیه بقول خودش تمام مراسماشم که تا امروز بهم خورده حتما خدا صلاح نمیدونه با این شرایط ازدواج کنه کارای خدا حکمت داره ببینید ما توی دین هم داریم و سفارش شده که مومن نباید کاری رو ک احتمال میده  با انجامش ابروش میره انجام بده پس وقتی با ازدواج ابروی این فرد به خطر میوفته باید قیدشو بزنه ازدواجم مستحبه واجب نیست 

سلام خانم یاالله
با نظر خانم دکتر موافقم .
خیلی از پسرای امروز تیپ امروزی دارند…اما……….. اما…………….. مرام ومعرفتشون مال زمان فردینه….
هیچ کسی از پیش خدا نیمده ک بگه این موراد ک قسمت ایشون نشده برا این امره..!
یعنی همه اونا ک ازدواج میکنن زندگیشونم خوبه باکره ان …!؟؟!
نه خیلی ها با این موضوع دست و پنجه نرم میکنن.این حقیقت نیست ی فرهنگ اشتباست ک باید از بین بره ..خب بفهمه داماد ..ی اشتباه بود همین .چرا از کاه کوه میسازید خانم…
بعدم شما ک جای داماد نیستید …اون بنده خدا هم کنار میاد درک داره شعورداره …جا مونده از ماقبل تاریخ ک نیست …هرکسی ممکنه اشتباه کنه ..من ایمان قلبی دارم بانوی این پست زندگی خوبی خواهند داشت …قلب ادم که بهش دروغ نمیگه ..این حرف قلب منه …
شاد باشید
یازهرا
 

خانم یاالله وقتی چهار تا بزرگ تر دارن میگن شما اشتباه میگی قبول کن و بحث رو ادامه نده شما رشتتون پزشکی هست که از قوانین پزشکی قانونی خبر دارین شما حقوق خوندین که از قول قانون حرف میزنین شما مرد هستین که از قول همه مردها حرف میزنین خوب خبر اون ادم بی شخصیتی که بیمار روانی بوده و زنش رو زده کبود کرده به شما میرسه از کجا معلوم صد تا مرد دیگه شب عروسیشون با همچین چیزی روبرو نشن و صداشون در نیاد و همیشه با احترام با زنشون برخورد کنن و بگن این موضوع مربوط به گذشته این خانوم بوده هیچوقت دل کسی رو نشکون و کسی رو ناامید نکن انقدر هم با اطمینان در مورد خودت حرف نزن چون خیلی خانوم ها هستن که فوق العاده ادمهای پاکی هستن ولی یهو داشتن با یه ماشینی میرفتن یه جایی و یه حیوون صفتی بهشون تجاوز کرده اینطور ادمها خودشون به اندازه کافی درد و زخم دارن تو دیگه خواهشا نمک به زخمشون نپاش یهو دیدی دامن خودت رو هم گرفت.
والا ما تو یه خانواده هایی بزرگ شدیم که تا حالا نه تو عمرمون پزشک قانونی دیدیم نه دختر مردم رو میبریم معاینه نه پسرهامون حیوون صفتن که دختر مردم رو بزنن.
یه بحث دیگه هم که احتمالا به رشته شما ربطی نداره بحث روانشناسی هست وقتی یه نفر اومده و ناامید و داره میگه میخوام خودکشی کنم اگه همچین ادمی به خاطر حرفهای تو از زندگی ناامید بشه و بره خودکشی کنه خونش گردن تو امثال تو هست یادت باشه ادم به کسی که قصد خودکشی داره باید امیدواری بده نه اینکه بدتر ناامیدش کنه.

سلام دوستان چرا الکی امیدوارش کنیم این یه واقعیته پسری که تو دوره تجرد از حیون هم نگذشته برای ازدواجش میره دنبال دختر افتاب مهتاب ندیده کلی ازمایش و گواهی میخوان از دختراگر تشخیص بدن که ترمیم شده ابروش میره میشه اش نخورده و دهن سوخته باید کلی توهین و تهمت تحمل کنه اخه کی باورش میشه اونم کسی که شاهدی جز خدا نداره تازه گواهی پزشکی قانونی به همین راحتی نیست باید ازدواج کنه شب عروسی اقا داماد بفهمه البته اگر کشته نشه زنده از زیر کتک بیاد بیرون فردا میبرنش پزشکی قانونی تا تایید کنن من یه همچین موردی رو از نزدیک دیدم عروس کلی داماد زده بود امیدی نبود که زنده بمونه پزشکی قانونی هم تایید کرد که نوع بدون خونریزی بوده با اینکه تایید شده بود داماد تا مدتها مشکوک بود اخرم طلاقش داد این خانم چاره ای نداره جز اینکه تجرد انتخاب کنه شاید ازدواج قسمتش نبوده که براش یه همچین اتفاقی افتاده تمام کارای خدا حکمت داره همین بهم خوردنا هم نشونه اینکه خدا با توجه به این وضعیت و شرایط ازدواج کردنو بصلاحش نمیدونه 

سلام خانم.یالله .
با احترام بنظرتون من شدیدا مخالف حرف شمام .
مگه زمان دقیانوسه که پسر دخترخانم رو بزنه و…!اینجا یک جامعه متمدن جایی ک با همه ی مشکلاتش قانون داره ..
اون پسری ک شعورس برسه اینکارو نمیکنه خیلی منطقی مذاکره میکنه با دخترخانم ..کاری با پسر فاقد شعور و فهم ندارم…
خانم یالله هیچ وقت امید رو از کسی نگیرید شاید تنها دارایی اش برای ادامه زندگی باشد..
من یقین قلبی دارم این دوستمون خوشبخت میشه ..
شماهم به جای منفی گرایی یکم مثبت گرا تر باشید….انقد مرد خوب هست تو دنیا ک یکیش نصیب ایشون بشه ..
شاد باشید
یازهرا
 

فرناز به یاالله:

اول برو اسمت و عوض کن بعد بیا نظر بده! اسم خدا رو گذاشتی جای اسمت بعد نظر میدی بهتره قید ازدواج و بزنی؟ از ماست که برماست.. ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

لطفا اسمت و عوض کن حالم بهم میخوره اسمت الله گذاشتی میای به ملت میگی برو قید ازدواج بزن..اصا بمیر! چرا؟ چون در کودکی خبطی کردی.. یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مگه عهد قجره! از شدت عصبانیت نمیدونم چی بگم بت والاااااااااااااااااااااااااااااااااااا

 

سلام خودکرده را تدبیر نیست اگر ترمیم کنید اگر از شما گواهی بخوان دکتر تشخیص میده و ابروت میره کسی هم باورش نمیشه ک خودت کردی میشه اش نخورده و دهن سوخته کلی تهمت میشنوی و ابروت هم میره تازه اگر ترمیم نکنی و پسره بفهمه حتما طلاقت میده اگرم شکایت کنه و بری پزشکی قانونی و بیگناهیت ثابت بشه دیگه چه زندگی ک با بی اعتمادی شروع شده بهتره ک نشه پس بهتره قید ازدواج بزنی از ماست ک برماست
موفق باشی
یا زهرا

هر چی دلت میخواد میگی! از آخرش یا زهرا هم میگی؟؟؟؟

سلام برشما .
خانم یا الله ایشون از سر کنجکاوی اینکار کردن ..خدا میبخشه …ایشون حق یک زندگی مشترک دارن…نمیشه ب این اسونی حکم داد تا بنده خدا اضطرابش بیشتر بشه …!چون نه در اون جایگاهیم نه در اون حده فهممون …درموندس اومده برا کمک ..خودش بقد کافی بهم ریخته ..
خطاب ب نویسنده ارامشتون حفظ کنید …اتفاقیه ک افتاده شما چ غصه بخورید چه غصه نخورید این روزا میگذره ..توجه کنید این روزا میگذره نمیمونه که ..!
دوستان راهنمایی های خوبی کردن پزشکی قانونی برید ..بهتون برگه میده که در اثر اشتباه شما این اتفاق افتاده .
فکر منفی ممنوع..!
قسمت شما یک مرد خوبه ..
خدا نعوذبالله حسود نیست ..که طاقت نداشته باشه بندش خوش باشه …
شما شک نکنید وقتی تکیه گاه شما خدا باشه شما زمین نخواهی خورد..خدا حائل است بین انسان و قلبش….
شاد باشید
یازهرا

وا آخه این چه حرفیه که میزنی؟!!!!!!!!!!!!!!
یعنی چی قید ازدواج رو بزنه؟!!!
چون از روی جهل در بچه گی یه کاری کرده؟!
برو پزشک قانونی علت و سال اتفاق رو بهت میگه

ببین من مث تو از نزدیک دیدم!
قشنگ میفهمم چی میگی..ولی
یک! برای من عجیبه که بت گفته بکارت نداری در حالیکه دختر بودی معمولا یعنی اکثرا نمیگن و دختر نباشی هم میگن هستی! این خیلی عجیبه برام! حالا فرض بگیریم گفته! و واقعیته حرفت.. چند جای مختلف برو دکتر و قشنگ و راحت حرف بزن توضیح بده که چه کردی..!
دو! پزشکی قانونی بعضی فکر میکنن مطبه میگن برو… اقا جان اسمش روشه قانونی! یعنی تا کسی ازتون شکایت نکرده باشه یا شما شاکی نباشی اونجا معاینت نمیکنن..
سوم! چه لزومی به این مسخره بازیا هست؟
چهارم! دنیات و بزرگ کن.. معمولا کسایی  تو این وضعیت فکر خودکشی میزنه به سرشون که دنیاشون کوچیکه.. به محیط های بزرگتر برو و دنیای دور و برت و بزرگتر کن.. بعد میبینی مشکلت اینقدرام حادنیست.. که بخوای خودتو براش بکشی.. ما نصف عمرمون غصه چیزایی میخوریم که هرگز رخ نمیدن..
پنجم! بعد تشخیص قطعی تجربه خودم میگه ترمیم کنی بهتره چون بیانش به خواستگار شر بیشتری داره تا نگفتنش و ترمیم.. این تصمیم میل خودته بسته به شرایطت! موفق باشی
 

دوست عزیز یکی از دوستان من پزشک قانونی هستش و کارش همینه.
این خانم میگه پزشکی قانونی همه چی رو میتونه متوجه بشه و حتما به شما نامه ای میده  و در اون مینویسه که پرده بکارت در اثر رابطه جنسی از بین نرفته.
حتی اونجا میتونن تعداد رابطه های جنسی و زمانش رو هم تعیین کنن. پس اصا نگران نباش

فکر میکنم پزشکی قانونی تشخیص بده علت ازاله بکارت بر اثر خود ارضایی یا فرو بردن جسم بوده یا برقراری رابطه
باید بپرسید
 

واقعا کاش خودکشی حرام نبود.

آره موافقم

کاش خودکشی حرام نبود

وقتی ازخودت مطمئنی چرا میترسی اولا چون خطا نکردی خدا کمکت میکته دوما شاید این دکتر اشتباه کرده برو پزشک قانونی علتش بفهم نامه بگیر

سلام . خواهر گرامی شما اگر مراجعه کنید پزشکی قانونی دقیقا میگن چه اتفاقی برای شما افتاده همراه نامه رسمی که مشکلی هم براتون رخ نده . در ضمن بعضی آ قایون براشون پرده بکارت مهم نیست. هرچیزی دراین دنیا چاره ای داره . فقط مرگ چاره نداره . نگران نباش . به خدا توسل کن و اعتماد.

تا جایی که من میدونم اگه رابطه براقرار نشده باشه میگن اگه آسیب دیده باشه برگ سلامت میدن…منظورم اگه خودطرف کاری کرده باشه هم برگه سلامت میدن…یه تحقیق کنید…شاید واقعیت باشه
این موضوع متأسفانه خیلی درد ناکه که آدم هیچکار نکرده باشه بعد بهش تهمت بزنن…

سلام. خواهر من، خیلیا هستن که تو خیلی جریانات پرده بکارتشونو از دست میدن. همه رو که نباید به حساب رابطه ی نامشروع گذاشت. هیچ وقت به خودت بدگمان نیاش. یه انتقاد هم ازت میکنم، تو خیلی ناشکری! بخاطر جریان به این کوچیکی از خدا طلب مرگ کردی؟؟؟ برو یه سر به بیمارستانا بزن بعد قدر سلامتیتو میدونی! ایران کشوریه که آدمای منطقی توش زیاد پیدا میشن! هیچوقت این احساس رو نکن که نمیتونی بایکی از همین مردم ایران زندگی کنی!!!! حضرت علی علی (ع) اطرافش پر بود از آدمای نفهم و جاهل! گاهی اوقات سرش رو تو چاه میکرد و حرف میزد و درد دلش رو به چاه میگفت! اما هیچچچچوقت از خدا طلب مرگشو نکرد

ایران کشوری که آدم منطقی توش زیاد پیدا میشه!!!!!

الان این تکه بود

با سلام. سرکار خانوم الان کم نیستن دخترهایی که میرن بکارتشون رو ترمیم میکنن .شمام یکیشون .اصلانم برا این اتفاق ناخواسته فکر خودکشی و این جور چیزها نباشین.این روزهای تلخم میگذره و تموم میشه.به امید کامیابی برا شما و همه دوستانچیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

سلام برشما.
این رمال ها ودعا نویس هاا گه میتونستن چیزی رو عوض کنن زندگی کوفتی خودشون عوض میکردن !!!
در پیش ساخت ذهن شما اومده طلسم ..!شما با فکر خودتون مانع جذب خواستگارها میشید چون همش ته دلتون میگید اینم بهم میخوره …!!!
نمیخوام حرفهای کلیشه ای صد من یه غاز براتون بگم ولی خودتون قشنگ نوشتتون مرور کنید و از دید یک غریبه واسه خودتون نسخه بپیچید
مشکلاتتون رو دسته بندی کنید و اولویت بهشون بدید و سعی کنید منطقی اونارو حل کنید نه از راه جنبل و جادو !!!در رابطه با موضوع پرده و..هم باید بگم اگر واقعا براین اثر ازبین رفته بجای این فکرا خیلی منطقی بهش نگاه کنیدبا حرف خانم دکتر موافقم..دراین موضوع.

یه مقاله علمی با منابع معتبر در مورد نقش دعا در سلامت روحی و جسمی براتون میذارم که نتایج جالبی داره ، بخونید امیدوارم به کارتون بیاد.

http://s6.picofile.com/file/8239927000/%D9%86%D9%82%D8%B4_%D8%AF%D8%B9%D8%A7_%D8%AF%D8%B1_%D8%B3%D9%84%D8%A7
 %D9%85%D8%AA.pdf.html

حساب که پاک است از مباحثه چه باک است ………..
دوست عزیز شما که میگی رابطه نداشتی پس نگرانی چه معنی داره ..مگه به خدا شک داری آدم بیگناه رو خدا حمایت میکنه ……توکلت به خدا باشه با خیال راحت زندگیتو بکن……موفق و خوشبخت باشی

از محاسبه …..

اگر پسرا هم پرده داشتن تا الان چقدز گندش در میومداااا
خدا نمیدونم هر چیز سختیه واسه دخترا و خانما میخواد

این چه حرفیه آخه؟!!
خدا با توجه به طبیعت زن و مرد برای هر کدوم یه ویژگی قرار داده
مثلا موقع جنگ وظیفه ی مردها هست که برن بجنگن یا نفقه دادن وظیفه ی مرده
این پرده بکارت هم شما بهش فکر کنید میبینید چقدر به نفع شما خانم هاست

اگه مطمئنی کاری نکردی نمیخواد نگران باشی یارو سرطان داره و داره با عزرائیل دست و پنجه نرم میکنه و اون یکی به خاطر بی پولی میخواد کلیه اش رو بفروشه اون یکی کبدش داره از کار میفته و یکی دیگه قتل کرده اون یکی تجاوز به عنف انقدر نگرانی ندارن که تو واسه یه پرده بکارت نگرانی.
اگه ادم مذهبی ای هستی یه مدت به خدا نزدیک شو و امیدت  رو از دست نده و افکار خودکشی رو از خودت دور کن اگه میخوای سبک تر بشی برو پیش یه دکتر روانشناس یا روانپزشک و ازشون کمک بگیر.
قوانین پزشکی قانونی رو نمیدونم ولی فکر کنم میتونن برگه ای بدن که گواهی بدن بدون انجام رابطه زناشویی این اتفاق افتاده.
مرد عاقل دنبال دختری هست که روحش باکره باشه نه فقط جسمش بعدم یه مرد عاقل میفهمه که زنش قبلا با کسی رابطه داشته یا نه مردهای عاقل باکرگی خانم هارو و از چشم خانم هم میتونن تشخیص بدن دخترهایی که با هزار نفر رابطه داشتن چشماشون با ادم حرف میزنه.
چه جراتی داشتی رفتی پیش رمال ها و جنگیرها دوخط اول رو که خوندم گفتم احتمالا کار همین رمال ها بوده و یه بلایی سرت اوردن دختر خوب اینها به زن شوهردار هم رحم نمیکنن و بهشون تجاوز میکنن بعدم یکی نیست بگه تو اگه بلدی مشکل حل کنی چرا حال و روز خودت اینه.

این پرده بکارت عجب چیز مزخرفیه کل وجود و شخصیت دخترو زیر سوال می بره اصلا ممکنه یک دختر بارها رابطه نامشروع جنسی رو تجربه کرده باشه ناپاک باشه اما پرده اش آسیب ندیده باشه . عجب گرفتاری داریم با این پرده

میتونی ترمیم پرده کنی . تا جایی که میدونم دکترها رازداری میکنن و نمیگن پرده نداری نگران نشو دکترام اصل رازداری رو رعایت میکنن

یادتون افتاده تو بچگی این کارو کردین؟؟؟جالبه
حالا من نمیدونم این خودکشی کردنتون مال چی هستچه خبره تا یه چیزی میشه خود کشی خودکشی
فک کنم جناب وجدانی  صحیح گفتن درسته دلیلش مشخص میشه حتما، اینم در نظر بگیرین شاید تشخیص دکتر در مورد دلیل پارگی اشتباه باشد
حالا من نفهمیدم اون قدرته که نذاشته ازدواج کنین چی هست؟؟؟همه ماها ایرانی ها مریض شده ایم خرافاتی آخه این چه حرفاییه دعا نویس چیه خواهر من
دلیل این اتفاقاتو بررسی کن و  اگر موردی بود رفع

سلام ممنون از مشاوره تون حتی خود شما هم تیترو عوض کردین یعنی حتی برای شما هم غیرقابل باوره مطمعنم ک حتی دستمم بذارم رو قران و قسم جلاله بخورم کسی باورش نمیشه تا ب امروز چندتا نامزدی بهم خورده داشتم ک اخرین مورد گفت خیلی تلاش کردم بهم برسیم اما انگار قدرتی نمیذاره و واقعا همینطور بود همشون بطرز عجیبی بهم میخوره ب خانوادم گفتم نمیخوام ازدواج کنم اما از من دلیل میخوان چون میدونن من عاشق بچه ام و چرا یکدفعه چنین تصمیمی گرفتم برای خودمم خیلی سخته چون واقعا نیاز ب ازدواج دارم اما انگار جز این راهی ندارم دکتر متخصص بود و مطمعن بود البته گفت شاید پزشکی قانونی بتونه ثابت کنه شاید میدونم کسی باورش نمیشه و من شاهدی جز خدا ندارم فقط دعا میکنم دیگه برام خواستگار نیاد یا اگر میاد همون جلسه اول منو نپسندن کاش خودکشی گناه کبیره نبود من الان فقط مرده متحرکم الان چندماهیه ک فهمیدم از درس و کار و زندگی افتادم مثه یه مرده متحرک کاش بمیرم

با سلام مجدد

عنوان پست بیانگر نظر مشاوره ای نیست بلکه عنوان به خاطر سایر افراد هست که بیان مطلب را بخونند.

لذا اینکه گفتید ما باور نکردیم نظر شخصی شماست و شما به زندگی بد بینانه نگاه می کنید و همش فکر می کنید دیگران شما را متهم می کنند در حالی که این طور نیست و ما کاملا حرف شما را قبول داریم و اصلا چه دلیلی دارد شما برای ما دروغ بگید؟ لذا اگر عقلی به مسئله بنگریم حرف شما درست است اما نیرویی در داخل شما را وسوسه می کند که در معرض اتهامی و این نیرو بایستی از بین برود. من نمی دانم شما چرا به جای امیدوار بودن به زندگی سعی در نا امیدی داری در ضمن این تنها مشکل شما نیست خیلی از افراد با این مسئله مشکل دارند و شاید یکی مادر زادی پرده نداشته باشد ایا راهش خودکشی است؟ به نظرت بهتر نیست کمی واقع بین باشیم؟ باید مشکل را حل کرد نه اینکه مشکل شما را از پای در بیاورد…

پاسخ اجمالی
سلام
1-در مرحله اول باید امیدوار باشید و روحیه پریشان خود را سازماندهی کنید برای اینکار نیاز دارید چند جلسه ای به مشاور متدین و متخصص مراجعه کنید تا روحیه تان بهتر شود.

2- علت به هم خوردن خواستگاری هاتون را پیدا کنید و خواهشا دنبال عوامل متافیزیک نباشید کمی اگر دقت کنید خواهی دید که خیلی مسائل کوچک که فکرشو نمی کردید پا بند شما بوده اند.

3- در مورد بکارت عرض کنم اولا معلوم نیست شما بکارت خود را از دست داده اید یا خیر؟ شاید تشخیص دکتر اشتباه بوده ثانیا اگر در بچگی با دست ورزی این اتفاق افتاده باشد به احتمال زیاد خودش ترمیم شده است ثالثا هیچ دختری در زمان مجردی قرار نیست بره معاینه بکارت و لزومی ندارد شما در این باره صحبت کنید حال اگر بعدا مشخص شد که شما بکارت ندارید شوهرتان می تواند برای ازمایشات تکمیلی اقدام کند در اون صورت علتش مشخص می شود که در اثر ضربه بوده و این تقصیر شما نیست و کسی نمی تونه ایراد بگیرد.

پاسخ تفصیلی

با سلام

از انتخاب گروه مشاوران رهروان ولایت برای همفکری و مشاوره متشکریم

کاربر گرامی ظاهرا خود پنداره شما ضعیف است و با کوچکترین مشکل بهم می ریزید اگر قرار باشد به خاطر عمل انجام نشده برای انسانها گناه نوشته شود و فرد خودکشی کند کلا هیچ انسانی نباید روی کره زمین بماند دین مبین اسلام با ناامیدی و یأس مخالف است و روایات فراوانی داریم که انسان بایستی در سخت ترین شرایط امید خودش را از دست ندهد و به اجابت دعایش امیدوار باشد امام علی – علیه السلام – در سفارشی به فرزندشان (امام) حسن – علیه السلام – فرمود: «بدان که آن کسی که خزانه های آسمانها و زمین در دست اوست به تو اجازه دعا کردن داده است و اجابت نمودن آن را ضمانت کرده است … پس، مبادا تأخیر در اجابت او تو را نومید گرداند؛ زیرا که بخشش به قدر نیّت بستگی دارد.» [1] امیدواری علاوه بر دین مورد توجه روانشناسان نوین نیز قرار گرفته است از نظر «اسنايدر»، اميد عبارت است از «ظرفيت ادراك شده براى توليد مسيرهايى به سمت اهداف مطلوب و انگيزه ادراك شده براى حركت در اين مسيرها.»[2] از اين رو، اميد يعنى: انتظار مثبت براى دست يابى به اهداف. انتظار مثبت داراى دو مؤلفه «عامل»[3]و «گذرگاه»[4] است.
در حقيقت، در نظريه اميد اسنايدر، سه مؤلفه وجود دارد: تفكر هدف (هر چيزى كه خود فرد مايل است بدان دست يابد، آن را انجام دهد يا تجربه يا ايجاد كند)، تفكر عامل (يك مؤلفه انگيزشى براى به حركت در آوردنِ فرد، در مسير راه هاى درنظر گرفته شده براى رسيدن به هدف) و تفكر گذرگاه (توانايى ادراك شده فرد براى شناسايى و ايجاد مسيرهايى به سمت هدف)[5]
اين سه مؤلفه بر يكديگر اثر متقابل دارند. تعيين اهداف مهم، منجر به افزايش انگيزه مى شود و اين انگيزه برانگيخته شده، به نوبه خود ممكن است به يافتن گذرگاه كمك كند.[6]
براى داشتن تفكر اميدوارانه، بايد ياد بگيريم كه چطور با موانع برخورد كنيم. به طور كلى، افراد داراى اميد بالا، هنگام برخورد با موانع به دليل ايجاد راه هاى جانشين و جديد براى رسيدن به هدف يا استفاده از اهداف جانشين، پاسخ هاى هيجانى سازگارترى ارائه مى دهند.[7] به اين ترتيب، هنگام مواجهه با مانع، انعطاف پذير بوده و به دنبال هدف ديگرىمى روند يا بر ديگر حيطه هاى زندگى خود تأكيد مى كنند.

تفکرات منفی همچون بستن بخت و این فکرها همگی از تلاطمات ذهنی شما نشأت می گیرد که کم کاری و کوتاهی های خود را می خواهی به عوامل فرا طبیعی نسبت دهید در حالی که شما هیچ مشکلی ندارید لیکن شیطان در تفکرات شما نفوذ کرده و شروع کردید به خود خوری.

توجه داشته باشید همیشه راههای جایگزین برای حل مشکلات وجود دارد و هیچ مشکلی تنها یک راه حل ندارد من در ذیل به مشکلات شما و راه حلهای مربوطه اشاره می کنم

1- در مرحله اول باید امیدوار باشید و روحیه پریشان خود را سازماندهی کنید برای اینکار نیاز دارید چند جلسه ای به مشاور متدین و متخصص مراجعه کنید تا روحیه تان بهتر شود.

2- علت به هم خوردن خواستگاری هاتون را پیدا کنید و خواهشا دنبال عوامل متافیزیک نباشید کمی اگر دقت کنید خواهی دید که خیلی مسائل کوچک که فکرشو نمی کردید پا بند شما بوده اند.

3- در مورد بکارت عرض کنم اولا معلوم نیست شما بکارت خود را از دست داده اید یا خیر؟ شاید تشخیص دکتر اشتباه بوده ثانیا اگر در بچگی با دست ورزی این اتفاق افتاده باشد به احتمال زیاد خودش ترمیم شده است ثالثا هیچ دختری در زمان مجردی قرار نیست بره معاینه بکارت و لزومی ندارد شما در این باره صحبت کنید حال اگر بعدا مشخص شد که شما بکارت ندارید شوهرتان می تواند برای ازمایشات تکمیلی اقدام کند در اون صورت علتش مشخص می شود که در اثر ضربه بوده و این تقصیر شما نیست و کسی نمی تونه ایراد بگیرد.

موفق باشید

پی نوشت ها

1-نهج البلاغه، نامه 31

2- 21C. R. Snyder, Handbook of HOPE: Theory, Measures and Applications, p.5
3- 22Parthway.
4- Agency.
5- زهره علاءالدينى، بررسى اميد درمانى گروهى بر دانشجويان دانشگاه اصفهان، ص 6.
6- . C. R. Snyder, Handbook of HOPE, p. 13

7- C. R. Snyder, The Psychological of HOPE: You can get there from here, p. 65.
 

سلام
هدفم از نوشتن این مطلب این نیست که بخوام سرزنش بشم چون توی این مدت گوشم پر از این حرفهاست
احتیاج به مشاوره و مشورت دارم فقط همین …

خلاصه بگم از خودم من یک دختر حساس ، ضعیف و شکننده ، کمی مغرور و ناز پرورده بودم.
حدود دو سال پیش با شناخت کمی از خواستگار پرو پا قرصم به او پاسخ مثبت دادم و نامزد(عقد) کردم. خودش و مادرش قول ها وعده های آنچنانی می دادنو قرار بود 9 ماه بعد عروسی بگیریم.. اولش همه چی خوب بود تا این که  یک ماه بعد عقد اون منو تحت فشار قرار داد و گفت که باید توی دوران نامزدی به وظایف زناشوییم عمل کنم و گرنه اون به گناه می افته و مجبوره نیازش رو از راه های دیگه ای تامین کنه و اگر قبول نکنم دیگه باید دیر به دیر همدیگرو ببینیم… این شد که به زور و اصرار  و علی رغم میل باطنیم منو برد مسافرت (به خیال خودش ماه عسل)و آنچه که نباید در دوران قبل از شب عروسی اتفاق می افتاد ، انجام شد. پدرم که فکر می کرد من با خانواده همسرم همگی به مسافرت می رویم و می دونست در مسافرت دسته جمعی ازین اتفاقات نمی افته قبول کرده بود که به این سفر برم. بعد این اتفاق در برگشت از مسافرت بحث کوچکی بینمون اتفاق افتاد که تهدیدم کرد طلاقت می دم…!!! با گفتن این حرف انگار سطل آب یخ روی سرم خالی کردن… تازه دوزاریم افتاد که چرا می خواست من دختریم رو هرچه زودتر از دست بدم.. بعد این اتفاق مادرش تبدیل شد به دشمن خونی من و خانوادم . طوری رفتار می کرد که انگار من به زور خودمو به اینها انداختم و پسرش رو اغفال کردم و از این بابت ناراحت بود و مدام به مادرم نیش و کنایه می زد… پسرش هم مدام به سرم می زد که قصد ما خواستگاری نبود و شما خودتون خواستگاری برداشت کردید و …  توی این مدت بارها و بارها بحث و مشاجره داشتیم و من ازین بابت دلشکسته بودم که چرا اینقدر سادگی کردم اما کار از کار گذشته بود… نامزدم دیگه برای انجام مراسم عروسی و رفتنمون به سر خونه زندگی رغبتی نشون نمی داد و مدام پشت گوش می انداخت.. تمامی مدتی که باید به دنبال کارهای عرسیمون  و رفتن به سر خونه زندگیمون باشیم من در مسافرخونه و خانه خالی پدریش (روزهایی که خانوادش نبودن)در حال خدمت گذاری به نیاز جنسی نامزدم بودم  و  به محض اعتراض و سردی من بینمون مشاجره می شد… برای من خیلی عذاب آور بود که اون برای نیازهای خودش مدام تلاش می کنه و منو تحت فشار قرار می ده اما به خواسته ها و نیازهای من می رسه شانه خالی می کنه و هیچ احساس مسئولیتی نمی کنه. تمامی ابراز محبتهاش منوط شده بود به مواقعی که برای روابط زناشویی احساس نیاز می کرد… بله براش عادی شده بودم و اون مدام از ظاهر اندام  و لباس پوشیدنم ایراد می گرفت ..یکبار که شب از مهمونی بر می گشتیم  و برای اعتراضم بهش به خاطر دست دادن به دختر عموی مطلقش ،طبق معمول بحث شدیدی بینمون سرگرفت انقدر عصبانی بود که مثل دیوانه ها رانندگی می کرد … با سرعت بالا ویراژ می داد و در همون حال پاشو روز ترمز می ذاشت این کارو مدام تکرار می کرد و من به خاطر سبکی وزنم مدام به سقف و داشبوردو شیشه جلوی ماشین کوبیده می شدم… فقط صورتمو با دودست گرفته بودم تا ضربه ای به صورتم نخوره اما اون بی توجه .. ادامه می دادم… می خواستم خودمو از ماشین بیرون بندازم و جونمو نجات بدم  … اما مانع می شد و هوار می زد… 12 شب رسیدیم دم خونمون اما دست بردار نبود و داد می زد  تکلیفمو معلوم می کنه.. همسایه ها سرشونو از پنجره هاشون بیرون کرده بودن و اون طوری رفتار می کرد که انگار من بهش خیانت کرده بودم..!!!
حدود یک ماه همدیگرو ندیدیم.. باهاش قهر کردم  .. بعد یک ماه زنگ زد اما نی خواستم ببینمش و بینمون مشاجره شد… با پدرم صحبت کرد و به پدرم پیشنهاد طلاق داد ..پدرم با رنگ و رویی پریده که نمی دونست دخترش دیگه دختر نیست تقاضای طلاق نامزدمو  با من مطرح کرد و مادرم که دیگه صبرش تموم شده بود همه چی رو به پدرم گفت ….
پدرم حدود بک هفته با هام حرف نزد و سرسنگین برخورد می کرد… تا اینکه با وساطت دوباره منو نامزدم با هم آشتی کردیم…
و…اما داستان مشاجره ها همچنان ادامه داشت…  نامزدم به خاطر دهن بینی و حرف شنوی که از خانواده مادریش داشت در قبالم احساس مسئولیت نمی کرد .. مادرش دوست داشت ما جدا بشیم و نامزدم مثل کودکی بود که نمی تونست برای زندگیش تصمیم بگیره و مدام چشمش به دهن مادرش بود.. از نامزدم رفتارهایی سر می زد که اصلا برام قابل تحمل نبود…  سیم کارت مسروقه از دست فروش ها تهیه می کرد و استفاده می کرد یا مثلا اگه می خواست ماشینش رو از جایی عبور بده اما ماشین مردم سد راهش بود خیلی راحت سوییچ می انداخت  در ماشین اون شخص بخت برگشت رو باز می کرد ، روشن می کرد و می برد چند متر آنطرف تر پارک می کرد و بعد ماشین خودش رو از محل مود نظر عبور می داد… با یکی در گیر شده بود و چهار تا انگشت دست اون بنده خدا رو گاز گرفته بود و اون آدم برای همیشه چهارتا انگشتش حس لامسش رو از دست داد… اگر تو کوچه خیابون سی دی می دید رو زمین افتاده بر می داشت و می ذاشت توی ماشین گوش می داد…
از نظر من این کارها قابل تحمل نبود اما از نظر خودش و خانوادش با نمک و شیرین کاری بود…
بالاخره بعد چندین بار قهرو آشتی وقتی نامزدم برای ناراحت کردنم بهم گفت عکس دخترای خوشگل تر از منو با همکاراش رد و بدل می کنن.. تصمیم گرفتم بعد 8 ماه نامزدی برای همیشه به این خفت و حقارت خاتمه بدم و بیوه شدن بدون عروسی و زندگی مشترک رو به بودن با همچین آدمی ترجیح بدم…
یک سال و نیمه از این اتفاقات گذشته ، مادر شوهرم حتی یکبار برای دلجویی به سراغم نیومد و مدام پسرش رو یاد می ده که طلاقم بده بدون هیچ حقی.. یک سال و نیمه اسیر دادگاه هام تا به امیدی بتونم حق پایمال شدمو بگیرم و بتونم جدا بشم… خانوادم به خاطر لطمه ای که بهم خورده می گن باید حداقل بخشی از مهریمو بگیرم اما نامزدم مدام از حق تمکین داره سو استفاده می کنه و و به دروغ می گه منو دوست داره و می خواد برگردم…
واقعا درماندم و موندم که چی کار کنم… برم با همچین حیوونی زندگی کنم و بسوزم و بسازم… ؟حق و حقوقمو ببخشم جدا شم و بدون زندگی مشترک بیوه بشم..؟ یا  به امید فرج موهامو تو راه دادگاه خانواده سفید کنم ؟؟؟

————————————-

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.welayatnet.com/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.welayatnet.com/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.welayatnet.com/fa/user/register

اطلاعات بیشتر در مورد فرمت‌های متنی

چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

همه این بلا هارو ما زناخودمون سرخودمون میاریم…به هرمردی اعتمادمیکنیم این ازسادگیه خودمون …

معلومه این اتفاقات چرا میفته تعداد زنان و دختران در جامعه زیاد شده مردا راحت به خودشون اجازه میدن هر جور دلشون می خواد با زنان و دختران رفتار کنند وقتی تعدد زوجات بشه تعداد خانومای مجرد کاهش پیدا میکنه ارزش زن در جامعه بالا میره صد در صد این اتفاقات خیلی کمتر در جامعه رخ میده

خیلی حرفاتوی دلم هست اما بیخیال……فقط تا این حدبدونید که الکی زندگیم به بادفنارفت…بخاطریک تصمیم اشتباه..

خیلی دوست دارم بدونم چی شد آخرش ؟؟الان سه چهار سال گذشته دیگه..راحت شدید ازدست این حیوون؟؟

مهرتو بزاراجرا

نویسنده این مطلب سوسانو هست

هیچ وقت فکر نمیکردم جومونگ این همه خبیث باشه و تو رو اذیت کنه خخخخخخخخخ

از حقت نگذر
هر چی ما از حقمون بگذریم بعضی مردهای شیطان صفت پرو تر میشن
خیلی با ارامش  از وکیل خوب استفاده کن تا حقتو بگیری و توکل کن به خدا

چه قدر زندگیت شبیه منه ولی با این تفاوت که من بعد 3 ماه نامزدی روز تولدم فهمیدم نامزدم یه زن صیغه ای داره 

مهرت حلال جونت آزاد
مردم روانی هستن به خدا
عزیزم از خدا بخوا کمکت کنه
بگو راهو بداره جلوت.اونم به دلت میندازه
خدا نامزده روانیتو شفا بده
میشه بپرسم شما چقدر تحقیق کردید راجب این آقا؟؟به خدا آدم میترسه از ازدواج

وای چقدر سخت و چقدر دردناک
مسلما زندگی با این فرد برای شما معنی نمیده

این بلایی هم که سرتون اومده مسلما آخر زندگی نیست
گناهی هم به خاطر این ارتباط جنسی مرتکب نشده اید

دل به آینده بسپرید و خودتونو از این مقطع فرسایشی زندگیتون رها کنید و به آینده امیدوار باشید
به خودتون انرژی مثبت بدید و گذشته رو فراموش کنید
اینو بدونید زندگی هر کسی به نوع خودش این مشکلاتو داره مهم نحوه مواجهه با اون هست
دل به اینده بسپرید
ارتباطتتون رو با منبع حقیقت(خدا) بیشتر کنید
انشا الله ادامه زندگیتون آرام و خوب خواهد بود

جناب دکتر حمید من که تاحالا صدبار قضیه این خواستگارم را مطرح کرده بودم .شما تازه الان فهمیدید؟
من به خواستگارم علاقه نداشتم اما فقط چون میدیدم انقدر ادای ادمهای عاشق را درمیاره داشت باورم میشد.
الان مدتیه که افسرده شدم که یک پسر نامحرم که انقدر هم ادعای مذهب و فرهنگ و تحصیل کردگیش میشد چطور به خودش جرات داد روی من دست بلند کنه!
بعضی ها واقعا لیاقتشون کلمه حیوونه!
هیچکس تا الان جرات نکرده بمن بگه بالای چشمت ابروست!
من که نفرینش کردم همونطور که زد توی صورت من خدا هم همونطور توی زندگیش بزنه توی کمرش. حتی از فکرکردن به گذشته و به یاد اوردنقیافش حالم بهم میخوره

عزیزم اصلا لازم نیست اون خاطرات رو در ذهنت مرور کنی…خداروشکر که زودتر متوجه شدی و اونو گذاشتی کنار…لازمم نیست به همه توضیح بدی عاشقش بودی یا نبودی فقط خودتو اذیت نکن.مطمئن باش خدا جای حق نسشته عزیزم.از زندگیت لذت ببر

قوی باش..این مردی ک تا این حد تورو حقیر کرده دیگه واست مرده زندگی نمیشه..توهنوز جوونی فکر نکن تنها میشی تو گناه نکردی اشتباهم نکردی فقط انتخابه اشتباهی برای ایندت کردی..من خودم وکالت میخونم ب هیچ وجه از حقو حقوقت نگذر..ب هیچ وجه نذار ب هدفش برسه بدونه حقت ازت جدا شه..قوی باشو زندگیتو ۲دستی بچسب..واست ارزوی زندگیه خوبی رو دارم دوسته من

عزیز دلم تا جایی که میتونی قوی باش. تمام حق و حقوقتو بگیر . ورزش کن .سر کار برو. به خودت برس و روی خودت کار کن. به خدا توکل کن و ازش بخواه که بهترینها رو برات جایگزین کنه. مطمئن باش میکنه. من  9 سال پیش یه مورد مشابهی توی مسیر شغلی برام پیش اومد. خدا طوری برام جبران کرد که باورم نمیشه.  اون ادم ها و بدیهایی که بهت کردن رو فراموش کن بهشون فکر نکن فقط روی خودت و ایمانت کار کن. خدا خیییییلی بزرگه عزیزم. خیلیها ازدواج دومشون به مراتب بهتر از اولیه به ویژه که حالا کلی تجربه داری و کسی نمیتونه سرت کلاه بگذاره. اگر هم هیچوقت موقعیت ازدواج مطلوب برات پیدا نشد( که امیدوارم پیدا بشه) باز هم غصه نداره. زنهایی رو میشناسم که الگوی تمام معنای یه قهرمانن، پدر و مادرشون فوت کرده از شوهر جدا شدن بچه ندارن و چهل پنجاه سالشونه و تا ابد بچه دار نمیشن اما بسیار مستقل، سرحال با ایمان و سرزنده و با نشاط بدون کوچکترین عقده و حسرت نسبت به زندگی دیگران. اونقدر عبور از این مشکلات  روح این زنها رو قوی و یزرگ کرده که هرچی مرد تو فامیل و آشناس برای اینها احترام قائلن و توسط همگان ستایش میشن.
خدا نگهدارتون باشه.

بعضی از دوستان انگار اینجا رو با چت روم اشتباه گرفتن!
خب برید توی پیج خودتون به تبادل اطلاعات علمی بپردازید…
والا

ناراحتی دیگه نیا اینجا

من میشناسم کسایی را که واسه همون دکترا ازاد دارن سر و دست میشکنن و قبول نشدن .اکثرا هم پستهایی دارن و فقط میخوان لفظ دکتر. را یدک بکشن

حالا چه رشته ای هستین که دکترا میخواد بگیرید?!?!

مثلا این حرف شما چه ربطی داشت؟من میخوام پذیرش بگیرم که بتونم جای بهتری و با شرایط بهتری زندگی کنم و اگر هم نشد بمونم حداقل چندسال تو کشور دیگه تجربه کسب کردم

پس معلوم شد که شما دنبال درس نیستی، دنبال پز دادن با مدرک خارج از ایرانی

اره 

سلام.عزیز دلم خوب میفهمم چیمیگی.گیر یک همچین جانوری داشتم میفتادم و خدا نجاتم داد.خواستگاری داشتم دوسال پیش که ول کن نبود و اوایل خودشو میکشت تا یک کلمه جوابش را بدم منم چون کم سن و کم تجربه بودم باور میکردم و علی رغم اینکه بعضی فاکتورهاش و رفتارهاش به دلم نبود پیش خودم فکرمیکردم اخلاق خوبی داره و تصمیم گرفتم برخلاف ظاهرش که اصلا به دلم نبود باهاش ازدواج کنم.اینم بگم که دختری هستم فوق لیسانس با شغل و درامدی خوب و ظاهر و قد و هیکل و حجاب مناسب و خانواده مقید و سنتی.این اقا از اول دندون های من و خانوادمو شمرده بود و میدونست پولو درامد خوبی دارم و تو دانشگاه هم جزو بهترین دخترهای کلاس بودم.خلاصه به اصرار خانواده و خواستگارم خودمو راضی کردم به ازدواج اما یک سری موانعی که (خدا را شکر سر راهمون قرار گرفت) باعث شد بعد دوسال تصمیم به عقد بگیریم.طی این دوسال رفت و امد ما دوتا باهم زیاد شد و من کم کم میدیدم عصبانی میشه مثل نامزد وحشی شما باسرعت میرفت و یهو پاشو رو ترمز میذاشت.جلو همکارام ابرومو برد.پیش خانوادم بی اعتبارم کرد و هزار و یکجور ناسزا بمن گفت.منم بعد دوسال گفتم باهات ازدواج نمیکنم.اونم هرروز عصبانی تر و تو فکر یک نقشه بود که منو تو دام بندازه.تا دو دقیقه سوار ماشینش میشدم ازقصد بمن دست میزد درحالیکه میدونست انقد من رو این مسائل حساسم.وقتی میخواست راضیم کنه میگفت بیا صیغه موقت بخوانیم و دو کلمه هم که بیشتر نیست!خلاصه من از صدقه سر لجبازی که داشتم تو دام نیفتادم. اون چون میدونست خونه و ماشین و شغل و تحصیلات دارم ول کن این قضیه نبود.مدام عکس یکسری دخترها را به من نشان میدادو میگفت اینها را برای ازدواج بمن پیشنهاد دادن و همشون پولدار و فلان تحصیلات را دارن که از تو هم بهترن.خلاصه من سر حرفم بودم و قبول نمیکردم اما اشتباه کردم و دو سه بار حاضر شدم برم بیرون صحبت کنیم چون اعتقاد داشتم دوتا ادم تحصیلکرده باید با صحبت هر اختلافی را شفاف کن.خلاصه این اقاپررو تر شد و نتیجه اش این شد که یک روز که مقاومت من را دید که بهش گفتم باتو ازدواج نمیکنم منو تو خیابون به کتک گرفت که از حضرت عباس میخوام دست اون پسر قلم بشه .خواستم اینو بگم جامعه ی ما پر شده ازین مردهای عوضی.منم دوسال عمرمو حیف چنین ادم وحشی و بی فرهنگی کردم.حالا این اقا دکترا دارن و شغل مناسب داشتن و استاد دانشگاه هم بودن.این شدکه من قید ازدواج را زدم و فقط میخوام از ایران برم

پس بگو تو یه ناکامی داری تو روابطتت که هی میای میگی من ازدواج نمیکنم و فلان بهمان…

با این شرایط استخدام و شهریه دانشگاه آزاد داوطلب واسه ارشد آزاد و دکتری آزاد هرسال کمتر میشه
به نظر شما ارزش داره واسه ارشد آزاد 17000000 شهریه بدی?? حالا دیگه دکتری بماند
شما برو وقتی برگشتی بیا داستان رفتنتو تعریف کن واسه بقیه عبرت بشه

نخیر.من استخدام یک ارگان هستم و طبق قانون میشه یکسال مرخصی بدون حقوق گرفت و تا سه سال تمدید کرد.خوشی نزده زیر دلم.از جایی که توش زندگی میکنم و فرهنگ مردمش خسته ام.تازه تا سه سال دیگه دانشگاه ازاد که انقدر راحت دکترا میگیره دیگه همه میشن دکتر

چجوری مرخصی بدون حقوق?? مثلا شما 3ماه میخوای بری، انتظار داری اون شرکت ی نفر رو جای شما 3ماه استخدام کنه بعد از 3ماه ببینه شما قصد برگشت داری یا نه, اگه داری اونو بندازه بیرون دوباره شما برگردی?? دلت خوشه ها
ببخشید من نمیفهمم شما مشکلت چیه که میخوای بری??
از امکاناتی که داری انگار خوشی زده زیر دلت??

اقا ایمان من قصد دارم مرخصی بدون حقوق بگیرم و بعد که تو اون کشور خیالم از بابت همه چیز راحت شد تکلیف کارم تو ایرانرا مشخص کنم.درسته من پرفسور نیستم اما دیدم کسایی با همین فوق لیسانس برای ارشد و دکترا پذیرش گرفتن فقط باید حساب شده عمل کرد

اولا که مدرک هرجایی رو که هرجا قبول نمیکنن 
دوما خودت داری میگی فرار مغزهااا !!! مگه این خانوم دانشمند هست که بخوان رو هوا ببرنش?? مثل همه مردم عادی فوق لیسانس گرفتن دیگه، دانشمند و فیلسوف که نیست
سوما ایشون باید مثلا ماشینشو بفروشه که بتونه هزینه سفرشو و چند ماه اول که کار نداره رو تأمین کنه و باید شغلشم رها کنه و بره، خب حالا اگه اونجا نتونه موفق بشه و برگرده، حالا هم ماشینشو از دست داده هم شغلشو هم پیشرفتش تو کارش
چند نفرو دیدم که میگم

مدارک لیسانس و فوقم هم از یک دانشگاه معتبر تهرانه.من خیلی دلم شکسته! اصلا نمیتونم حتی به هیچ مردی فکرکنم.

اون اقا دوسال پیش نه استاد دانشگاه بود و نه دکترا میخوند.طی این دوسال از طریق کمک های من خیلی پیشرفت کرد اما نتیجش این شد که با دست سنگینش چنان زد توی گوش من که تاپنج دقیقه اصلا چشمام نمیدید.این شد نتیجه ی اون همه ندید گرفتن ها کمک هام.تازه طلبکارتر هم شده بود که چرا فلان مقالاتم را ترجمه نکردی! من گیر بدکسی افتادم که خداراشکر به مرحله ی نامزدی نرسید.بنظر من بقیه هم اگر میخوان ازدواج کنن دوسال تمام حسابی برن بیرون و حرفها و دعواهاشون را ببینن بعد تصمیم بگیرن.من بعد دوسال حتی فکرش را هم نمیکردم چنین کسی دست روی من بلند کنه!
تا منو میدید انقدر مجذوب زیباییم میشد که تو همه ی حرفاش فقط از روابط جنسی بعد ازدواج صحبت میکرد اما چون عکس العمل تند منو میدید و مقاومتم را عصبی میشد.
اصلا برام قابل درک نیست که توی مملکت خودم یک پسر بیاد بزن توی گوشم و بره!

ایران بیشترین فرار مغزهارو داره همه دست از پا درازتر برگشتن؟ کمترین چیزی که میتونه بدست بیاره اشنایی با یه فرهنگ جدید و افکار جدید هست مطمئنا فصل جدیدی تو زندگیش شکل میگیره. مدرک رو هم قبول میکنن جای نگرانی نیست

اتفاقا به نظر من ازدواج نکردنت درست و از ایران رفتنت اشتباهه
شما به قول خودت تو ایران خونه و ماشین و امکانات و خلاصه هرچی بخوای داری، حالا تازه میخوای بری جایی که اینارو نداری و از صفر شروع کنی تازه بدون حمایت خانواده و تنهایی و غربت و…
تازه میخوای بری اونجا مدرک تحصیلیتو قبول میکنن??
تازه باید بری از صفر تلاشی کنی واسه کار پیدا کردنچیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

به نظر من که اگه بری دست از پا درازتر برمیگردی 

از ایران رفتنت کار خوبی میکنی ولی قید ازدواج زدن رو فک نکنم درست رفته باشی اول و اخرش نیاز انسانه نیمتونی منکرش بشی. اگر از ابتدا روی اخلاق طرفت رفتی که هیچ ولی اگر مدرک تحصیلی طرف مقابل و استادی اون شما ترغیب کرده از همون اول مسیر اشتباه انتخاب شده پس به خودتون هم ایراد وارده. من هم جای شما بودم یه همچین تصمیمی میگرفتم ولی به قضیه که نگاه میکنم میبینم نوع تصمیم گیری که همه پسرها رو به چشم نامزدت میبینی اشتباهه. اینهمه دختر که از زندگیشون راضین از بین همین پسرهای جامعه شوهرشون رو انتخاب کردن. خواهر منم خیلی یه دنده بود میگفت شوهر نمیکنم بزور شوهرش دادن اول زندگیشون هم کلی دعوا و درگیری و…الان که 4 سال از زندگی میگذره چند روز پیش حرفایی ازش شنیدم که شاخ دراوردم میگفت من اگه میفهمیدم ازدواج ادمو اینقد کامل میکنه 9 سالگیم شوهر میکردم منو میگی اصلا باورم نمیشد این همون دختریه که میگفت من اصلا شوهر نمیکنم. میگفت ادم ازدواج که میکنه خیلی ارامش پیدا میکنه و … جالبه میگفت تازه میفهمم چرا این خانومایی که شوهرشون معتاده بازم سر زندگیشون میمونن بخاطر اینه که زندگی مجردی اصلا خوب نیست و… بهرحال امیدوارم تصمیمت از روی عقل باشه نه روی کینه ای که نسبت به نامزدت داری. 

راستی عزیزم به قول مهران مدیری حواست به بند اول عقدنامه باشه..تحقیق کن ببین توی این مدت چیزی برای خودش مثلاً ماشین یا خونه خریده . اگه آره دادخواست بده ^_^

عزیزم به نظرم با چند تا وکیل خبره مشورت کن… من هیچ وقت به دوستانم پیشنهاد نمیکنم از همسرشون جدا شن اما اینی که تعریف کردی واقعن ناراحتم کرد. به نظرم تو کار چندان اشتباهی نکردی که توی دوران عقد تمکین کردی چون تو تصور میکردی همسر و تکیه گاهته و میتونی بهش اعتماد کنی فقط بدشانسی آوردی…. خودتو ناراحت نکن… به نظرم جدا شی ازش بهتره… چون کاملاً مشخصه از نظر شخصیتی مثل هم نیستین و خانوادت هم خانواده اصیلی هستن… 

یکی از دوستان من بدشانسی خیلی بزرگتر از شما رو آورد…باز خداروشکر باهاش نرفتی زیر یه سقف…

ان شاء الله خوشبخت بشی…..

سلام اگه دادگاه نتیجه نمیده و خسته شدی به خدا واگذارش کن که صاحب انتقامه همچین خودش و خونوادش چوب کارشونو تو همین دنیا بخورن که نفهمن از کجا خوردن فقط باید صبور باشی…

احسان اا
شما کاری جز مسخره کردن کاربران سایت و نیشخند و پوزخند زدن هنر دیگه ای نداری؟! پارازیت می اندازی و می ری سراغ کاربر بعدی

این یک ترفند دخترونه است. دخترهایی که به هر دلیل ازاله بکارت شده اند در دوران عقد نامزدشو وادار به انجام رابطه دخولی کامل می کنه تا مثلا اینجور وانمود بشه که نامزدش پردشو زده نه اینکه اصلا پرده نداشته و قبلا یکی دیگه ….
از دست این مردها …. ترجیح می دم مجرد بمونم و به متاهلی فکر بکنم نه اینکه متاهل باشم و به دوران خوش مجردی فکر بکنم

شما انگار به خداوند هم راحت دروغ می بندید!
از این به بعد مراقب باشید چه حرفی رو در چه تاپیکی می نویسد، تا حالتون از سوءبرداشت ها بهم نخوره…
هرچند هنوز توضیح ندادید منظورتون از “این” یک ترفند دخترونه هست ، چه چیزی در مطلب ارسالی این خانم بوده؟ و چه ربطی به بحث و سرگذشتشون داره؟

حق با شماست دوست عزبز. ولم کنید برید
عجب گرفتاری شدیم ها… لطفن سکوت ! زودتر برووو

خانم وکیلی (vakili)، چقدر راحت به همجنس های خودتون تهمت می زنید!
این بنده خدا اگر مثل شما فکر می کرد و این قدر هفت خط  بود که نمی یومد توی همچین سایتی به دنبال  مشورت و راه حل! فکر نکنید اگر راحت به مردم افترا و تهمت بزنید ، بقیه فکر می کنن خیلی باهوشید! این  ایده ها و”ترفندهای دخترونه”  رو نگه دارید برای خودتون اینجا کسی بهش احتیاجی نداره!

خانم عصبانی
شما چقدر شلوغ می کنید از کاه کوه ساختید واسه خودتون. وکیلی بنده خدا یک نظر داد و اگر نظرش مورد داره مدیرسایت نظرشو فورا حذف می کنه و کاربران دیگه هم فورا بهج و جواب درست حسابی بهش میدن پس شما حساس شدی

Sdmad
شرم کن ، حیا کن ، وکیلی رو رها کن !
به اون خدایی که بالای سرمونه قسم از زاویه دید و سو برداشتت حالم بهم خورد.
می دونی که
خدا همیشه با ظالم ها و هرزه هاست نه بنده های پاک و دست نخورده اش! اینو دارم می بینم که میگم. چه کار به کار همجنس هام دارم خانم مودب و بانزاکت.

منظور وکیلی فکر نکنم این دختره بود کلی گفت و درست هم گفت. گفت ترفند دخترهای پرده نداره نه مخصوص این خانم پرسشگر. حالا که یک خانم اومده اون روی مردها رو گزارش کرده ذات پلید مردها رو نشون همه داده بعضیا بدشون اومده و میخوان بگن کل مردها خوب هستند و این سوال دوست عزیزمون واقعی نیستش.

دختر اگر اگر عقد شده باشه، در صورت برقراری رابطه حنسی مهریه ش رو میتونه بگیره. حتی اگر بیماری مث پیسی داشته باشه.

منظورم کامل بود:)

دختره عقد کرده  حتی اگر رابطه هم نداشته باشه میتونه مهریه بگیره ولی نصفه مهریه رو

لعنت بر خودشو خانوادش..ایشالا خدا حقتونو بگیره…خودتونم سخت پای حق و حسابتون باشین

سلام دوست عزیز
ولش کن این آشغالو هر چه سریعتر از زندگیت پرتش کن بیرون..عزمتم جزم کن هر روز بکشونش دادگاه.البته خونسردی خودتو کاملا حفظ کن نکنه خودتو عذاب بدی و اذیت کنی…
از مادری که همچین جونور سادیسمی رو تحویل جامعه داده انتظار دلجوئی داری؟بهتر که نمیان.غذابت کمتر.نباشن جلو چشمت که راحتتری.
مطمئن باش هیچ دختری حاضر نمیشه با این روانی زندگی کنه.اصلا فک نکن چیز خاصی رو از دست دادی که برعکس با جدایی از اون یه متاع گرانبها به نام آزادی از دست یه حیوونو رو به دست میاری…
من خیلی اعصابم خرد شد به خاطر مطلبت..امیدوارم زودتر به آرامش برسی عزیزم.حتما باشگاه برو.معجزه میکنه…

به نام خدا

پسري هستم 30 ساله كه در محيط كار با دختري آشنا شدم . دختري مناسب و از لحاظ رفتاري مناسب خوش رفتار بودند. بعد از مدتي رفت و امد رابطه ما صميمي تر شد و بهم نزديك تر شديم. بعد از حدود 6-7 ماه و جدي شدن رابطه ايشان كمي اخلاقشان عوض شد و گاهي مرا پس مي زدند. تا جايي كه گفتند ميخواهند ازدواج كنند و ادامه رابطه را دوست ندارند. دوستي ما بسمتي پيش رفته بود كه به يكديگر علاقه مند شده بوديم و بحثايي راجع به ازدواج كرده بوديم . تا اينكه تصميم دو طرفه گرفتيم از هم جدا شويم. اما فردا شب همان روز چيزي بمن گفتند كه روياهايم خراب شد. گفتند كه در دوران دبيرستان به واسطه دوستي با پسري متاسفانه بكارت خود را از دست داده اند (‌ حتا شك داشته اند اين اتفاق افتاده تا امسال كه خواستگار داشته اند و جهت اطمينان به متخصص مراجعه كرده اند ) . پس از شنيدن اين خبر بشدت متاثر شدم و هيچ راهي جز اتمام آن نداشتم.ايشان بسيار ناراخت شدند و حتا ازينكه حقيقت را گفته اند پشيمان. اينگونه بود دليل اتمام رابطه را متوجه شدم ولي خود من در زندگي ام گناهان زيادي مرتكب شده ام و بسيار گناه كرده ام.از طرفي اين خانم توبه كرده اند و اين اتفاق بدليل علاقه به آن پسر و نگه داشتن آن در زندگي بوده و نه عمدا و از روي هوس. به پاكي ايشان اطمينان دارم ولي نميدان تصميم درست چيست. از طرفي علاقه و از طرفي آبروي يك انسان.گاهي فكر ميكنم ميتوانم اين مسله را ناديده بگيرم و آبروي كسي را حفظ كنم و زندگي ام را بسازم.از طرفي هم ميترسم دقيقا برعكس شود و آبروي كسي را بدتر ببرم.ميخواهم كه كمكم كنيد و اگر تجربه اي در اين زمينه داريد بمن بگوييد تا تصميم درست را بگيرم. چه ادامه ان يا قطع كامل آن…. 

————————————-

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.welayatnet.com/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.welayatnet.com/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.welayatnet.com/fa/user/register

آدرس انجمن گفتگوی سایت:

چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

https://www.welayatnet.com/fa/forums

مکان ارسال سوالات جدید:

https://www.welayatnet.com/fa/node/add/forum

باسلام

جمع بندی نظرات:

عفت و پاکدامنی یکی از عوامل مهم گرمی و صمیمیت در استحکام خانواده است.بسیاری از طلاقها و اختلافات و ناسازگاریها زائیده عدم رعایت عفت مرد و زن است.

اصولا پایه ریزی ازدواج بر اساس پنهان کاری  و مطالب غیر واقعی، عملی نادرست و پایانش کدورت و اختلاف و ناسازگاری و طلاق خواهد بود.یقینا اگر خانواده ات بدانند مخالفت شدید خواهند کرد؟!

آیا فکر کردید! پس از مدتی که احساسات دلسوزانه ات! فروکش کند ممکن است چه اتفاقی بیفتد؟!آیا فکر کردی، به این نتیجه برسی که چنین زنی مناسب تو نبود؟آیا فکر کردید ازدواج با هدف ترحم چه عاقبتی دارد؟

یک ماه پیش مراجعی داشتم با همین خصوصیات که ازدواج کرده بود و الان دو تا فرزند دارند ولی از اول زندگی همیشه مجادله و کتک کاری دارند و همیشه مرد کنایه و به رخ می کشد که تو از اول باکره نبودی و …..مراجعه کرده بودند برای طلاق با داشتن دو فرزند!

بهترین راهکار، مراجعه حضوری برای مشورت با مشاور حاذق و متعهد و متشرع که کارشناس مذهبی هم باشد.

اهم نظرات کاربران و کارشناسان گرامی:

– اگه تصمیم به ازدواج گرفتی لازم نیست کل شهرو خبر دار کنی که این خانوم باکره نیست!!! باید تا آخر عمر بین خودتون بمونه.

– همان طور که خدمت تان عرض کردم نوع برخورد با این مسئله فردیه و شما از هر کسی بهتر نسبت به خود و افکارتان شناخت دارید لذا اگر شخصیت تون طوریه که انسان با گذشتی هستید و چون وی توبه کرده گذشته اش براتون مهم نیست در این صورت ازدواج مانعی ندارد یا اینکه خیر شخصی هستید حساس و بعد از ازدواج علاوه بر اینکه این مسئله را همیشه در ذهنت مرور خواهی کرد بلکه دچار توهم شده و فکر خواهی کرد که در گذشته وی با چندین نفر ارتباط داشته و حالا هم ممکن است با اشخاص دیگر در ارتباط باشد! که اگر چنین افکاری داشته باشید هر چه سریعتر باید تموم کنید.

تاکید می کنم نداشتن بکارت دختر در فیزیک و نوع ارتباط زناشوئی هیچ تاثیری ندارد بلکه امر روانی است و از نظر شرعی هم کسی که توبه واقعی کرده باشد مثل کسی است که گناه نکرده و خداوند بارها فرموده توبه کاران را دوست دارد.خلاصه مطلب اینکه قبول و رد این مسئله در مغز شماست و غیر از خودتان کسی نمی تونه تصمیم بگیره.

-ممنون از حضور شما.انشالا هرچي خيره برا همه پيش بياد.ياحق

وفقکم الله

 

اینقدر مسئله رو پیچیده نکنید. اگر نمی تونید گذشته ایشون رو تحمل کنید دیگه حرفی نمی مونه. تموم شده است.

اگر فکر می کنید بتونید تحمل کنید اول خوب فکر کنید در شرایط عادی این خانم رو برای همسری می پسندید؟ اگر بله، به طریقی خانم را امتحان کنید و مطمئن شوید دنبال این کار ها نیست. اگر امتحان نکنید حتما در مراحلی از زندگی بعضی اتفاقات حتی معمولی باعث سوءظن شما به ایشان و عواقب خطرناک آن خواهد شد.

اینکه از چه راهی ایشان را امتحان کنید رو از فرد معتمد، فهمیده و زیرک سوال کنید.

اینطور نباشه که دوست تون ر بفرستید سر راهش، اون بنده خدا احتمالا به امید اینکه فرصت ازدواج براش پیش اومده باب مصاخبت و آشنائی با اون فرد رو باز کنه، شما هم بذارید به پای ذات خرابش!!! در امتحان کردن خانم تا اون حد هم نمی تونید پیش برید که معتمدتون بخواد با پیشنهاد رابطه غیر شرعی ایشون رو امتحان کنه. بعدا اگر با خانم ازدواج کنید با اون آقا نمی تونید چشم تو چشم بشید.

اگر از این مرحله هم با اطمینان گذشتید، تحقیق کنید ببینید طرف مقابل خانم چه فرد یا افرادی بوده اند (بر فرض) نه برای اینکه سر به نیستشون کنید! ببینید ازنظر مکانی، ارتباطات فردی، فامیلی و … تا چه حد احتمال رو در رو شدن با خانم را دارند و اینکه مبادا درآینده قصد اخاذی یا بدتر از آن را داشته باشند. به خاطر خیلی کمتر از اینها (داشتن نامه های دختر به نامزدی که نتونسته باهاش ازدواج کنه) کار به قتل و … رسیده. پیشگیری کنید.

این احتمال رو درنظر داشته باشید که ممکنه یه روزی مسئله فاش بشه. در اینصورت خانم و آینده اش در گرو شخصیت شما خواهد بود. اگر کمترین احتمالی می دهید که نمی توانید با قاطعیت (درصورت لزوم خشونت) از همسرتون دفاع و او را حفظ کنید از همین حالا کنار بکشید. فکر هم نکنید کار ساده ای است، مخصوصا در برابر خانواده خودتان ایستادن و درصورت نیاز قطع رابطه کردن، مسئولیتیه که هر کسی نمی تونه تحمل کنه. خوب فکراتون رو بکنید .

 

مهمترین و مشکل ترین قسمت ، خود شما هستید. همه زوج ها بی برو برگرد در زندگی دچار اختلاف ها ی کوچیک و بزرگ می شوند. کوچک ترین اشاره ای از طرف شما درباره گذشته ایشان باز کردن دروازه های جهنم  به روی ایشان (احتمالا) و خوتان (قطعا و بدون تردید) است.

خانم اگر ذره ای احساس عدم اعتماد در شما ببیند یا به خاطر گذشته اش از طرف شما تحقیر شود، خرد و نابود خواهد شد و چه بسا ناامیدی از پذیرفته شدن پاکیش راه را برای لغزش احتمالی باز نماید.  جبران کردن آن هم غیر ممکن و در بهترین حالت احساس نا امنی، ناپاکی و عدم اعتماد شما برای همیشه  در قلب و ذهنشون باقی خواهد ماند همراه با عواقب آن.

اگر فرزندانی هم باشند و شاهد چنین چیزی باشند که مصیبت خواهد بود.

روی این مشکل یعنی خودتان بیشترین بررسی و دقت را داشته باشید  اگر در کنترل خشم تان ناتوان هستید تمرین کنید (همیشه و در همه جا) در موقع خشم نه فقط هیچ تصمیمی نگیرید حتی صحبت نکنید. سخت هست ولی غیرممکن نیست. بخصوص اینکه مدام به خوتان یادآوری کنید واکنش شما در هنگام خشم معمولا به نفع حریف و برعکس واکنش خونسردانه و از روی تدبیر پس از فروکش کردن عصبانیت، به سود شما خواهد بود. ( همه جا حتی در جامعه و محیط کار)

 

واقعا ممنونم از توضيحات عالي و وقتي كه گزاشتيد.چشم حتما

سلام به نظر من خدایی که خودش گفته اگه بنده اش توبه گنه همه گناهانشومیبخشه و حتی اونارویه نیکی تبدیل میکنه ماکه بنده ایم چیکاره ایم اگه واقعا توبه کرده این فرصت رو بهش بده فقط بعد ازدواج از این موضوع به عنوان نقطه ضعفش سود نبر.

سلام علیکم 

چون از ته قلبتون راضی نشدید و شک و تردید دارید رابطه رو تموم کنید و دیگه سراغش نرید . هر چه بنویسیم که به دور از مردانگی ست که ولش کنید و از این جور صحبت ها ، برای شما یقین حاصل نمیشه که شما در واقع به ایشون ترحم نمی کنید. دید شما نسبت به ایشون نادرسته و با چندتا جمله هم دیدگاه شما تغییر نمی کنه . بهتره به دنبال همسر دیگری برای خودتون باشید . آنقدر باید نسبت به ایشون عشق و علاقه داشته باشید که ایشون جلوی شما حتی احساس گناه نکنه چه برسه به ترحم . 

اللهم عجل لولیک الفرج 

آمين

چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

ممنون از حضور شما

انشالا هرچي خيره برا همه پيش بياد

ياحق

اگر خودتم در امین حدود گناه هایی انجام دادی بنظر من شرایطتون عین همه و ظلمه اگر بخاطر این مسئله باهاش ازدواج نکنید

من میگم حسابی تحقیق کن راجع بش ..ببین اگه واقعا راست گفته و دوسش داری

خب بش فکر کن..ببین میتونی بیخیال بشی؟ اگه اره خب بسم الله اونم ادم خب.

بعضیا خیلی راحت میگن صداقت داشته طرف خب بله داشته این خیلی خوبه

وبعضی آدما نظرشون اینه که عیب نداره حالا که بهت گفته مشکلی نیس!(منظورم افراد این سایت نیس کلی آدما رو می گم)

ولی آدم تا تو خود شرایط قرار نگیره نمی تونه هیچ نظری بده

به نظر من فقط بحث گناهش نیست بله خیلی مهمه گناه به این بزرگی مرتکب نشی یا بشی،اما بحث احساسیش به مراتب مهم تره 

مثه اینکه که مثلا مرد زندگیت قبل ازدواج با تو بره چند تازن صیغه کنه همه کار بکنه بعدم بعد ازدواج به زنش بگه وبگه که منکه گناه نکردم دینم گفته!خب پس بحث احساسات چی میشه؟

خیلی گناها وجود داره که آدما انجام میدن اما در زندگی مشترک ودر آینده اگر پشیمون بشی وتوبه کنی تاثیری نداره

پس فردا مثلا زنت نمی گه چرا در گذشته به دوستات دروغ می گفتی من نمی تونم تحمل کنم!

اما داشتن ی ارتباط با جنس مخالف اونم در این حد به نظر من مسئله ساده ای نیس که انقد را حت در موردش صحبت کرد خیلی توانایی می خواد که بتونی نادیده بگیری توصیم اینه اصلا عجله نکن خوب فک کن

فقط خودت میتونی حلش کنی تو ذهنت

ی طوری نشه بعد ازدواج اونم بدبخت کنی همش توسرش بزنی

عزیزم چند تا زن صیغه کردن با یه دوست پسر تو اول دبیرستان مثلا خیلی فرق داره هااا… شاید تحقیق کرد دید واقعا همین بوده … بزارید بقیه ام زندگی کنند..یعنی الان این دختر بره بمیره؟چون یه اشتباه کرده؟نه آقا بشین تنهایی فکر کن ببین با خودت میتونی کنار بیای یا نه! به حرف بقیم گوش نده.

سلام علیکم

من قصد نصیحت ندارم و فقط نظرمو میگم شاید کمکی به شما بکنه

خلاصه نظر من اینه یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایان

مستر ایکساین جمله ای گفتی یه پایان تلخ بهتر از یه تلخیه بی پایانهاین دیالوگ شهاب حسینی بود تو فیلم درباره الیخیلی باحال بود چسپید داداش ممنون ولی انسانها خیلی پیچیده ان با یه جمله نمیشه نسخه پیچید. ولی ممنون از نظر قشنگت کلی خاطره رو برام زنده کرد.

راستی نگفتین این خانوم چه ویژگی ای دارن؟ مثلا تحصیلات خاصی دارن زیبایی خاصی دارن یا …

ایا تو شهر بزرگ زندگی میکنید یا کوچک؟

خانواده اون خانوم از این ماجرا خبر دارن یا فقط خودشون میدونن؟

یه مردم ازار نیاد این ماجرا رو تا قبل عروسی یا بعد عروسی بگه بعد خدای نکرده کسی تو خانواده شما ایست قلبی کنه!

یه سریال تو ماه رمضون نذاره شبیه داستان شما بعد به اتفاق خانواده بشینید تماشا اونوقت مادر بزرگتون بگه خدا اینطور دختر پسرهارو نیامرزه.

ممکنه استرس شما بعد ازدواج هزار برابر الان بشه.

یادمه چند وقت پیش ها بعد برنامه ماه عسل یه اقا پسری اومده بود میگفت من میخوام با یه خانوم فلج ازدواج کنم واسه ثوابش!!

به نظر من شما فقط الان با یه مشاور حضوری صحبت کنید شش ماه مهلت به خودتون بدین اگه شرایط شما برای ازدواج خوبه که خانواده دخترهای دیگه بپذیرنتون یه چند تا خواستگاری هم برین که از حال و هوا در بیاین با دیدن چند تا خانومه دیگه ببینید هنوز دلتون پیش همین خانوم هست یا نه اگه باز هم بعد خواستگاریها دیدین این خانوم بهتره که دیگه قسمتتون ایشونه. 

خانم دکتر یه چیزی راجع به اون اتفاق بگم.. این اتفاق ناخواسه و بدون علایم بوده یعنی چی؟؟ یعنی به نیت اینکار انجام نشده و علایمی نداشته.یعنی دوطرف به قصد دخول کامل انجام ندادن.پس اون آقا م طبعا اطلاعی نداشتند.ایشا شش سال بعد و بواسطه معاینه متوجه میشه و خواستگاری که میخواسته اوکی بده رو رد میکنه.

من کار ندارم که قبلا چی شده و چند سال پیش بوده.

دارم اتفاقهایی که ممکنه تو اینده بیفته رو یاداوری میکنم وگرنه به گذشته کار ندارم.

بعدم اگه هر کی هر چی برات تعریف کرد چشم بسته قبول نکن عقل و منطق خودت هم به کار ببر.

 در مورد  بکارت جوک زیاده مثلا میگن دختر میگه داشتم از خط عابر پیاده رد میشدم بکارتم اسیب دید.

دکتر زنان ها همیشه میگن یه اتفاق اساسی باید بیفته تا بکارت اسیب ببینه.

من موندم هنوز این خانوم نشسته سیر تا پیاز این ماجرارو برای شما تعریف کرده شما هم گوش کردی!

کاملا حرفات درسته و قبول دارم.سیر تا پیاز نبوده من برداشت خودم و دارم میگم.ایشون دراین حد گفتن که اصلا نفهمیدن چون به نیت اینکار نیوده.این کل ماجرا بود.یه جاهایی ام خود آدم سوال میکنه.حالا چقد درستهو چقد درست میگه قطعا باید موو رو از ماست بیرون کشید.فک کنمم قبلا گفتم حضورا این بحثا پیش نیومده حتا تلفنیش هم

اون آقا خودشون زن و بچه داره الان. بیاد بگه اولین نفر آبروی خودش میره و زندگیش دچار مشکل میشه. بله اگه قرار بد ادامه باشه حتما باید از طریق مشاور صورت بگیره.ممنون از لطف شما

سلام من فقط یه نکته عرض کنم

بعید میدونم که حقیقت رو بخاطر صداقت و بزرگ منشی گفته، چون میدونسته بعد از ازدواج متوجه میشی و امکان طلاق و… هست الان گفته

 

 

عملش هزینه بالایی نداره..

میتونست با کلک الان همسر این آقا باشه

ببین پسرم 30 سالت دیگه نه تنها پخته شدی بلکه سوخته هم شدی

تو بیا دخترو ببین اگر دیدی همه ملاک هاش مورد تاییدت هست و فقط این مونده این میتونی بذاری پای اشتباهات نوجوانیش.

اما این منوط به این هست که با تدبیر برخورد کنی

اول باید ببینی که این دختر خانم بعد از اون ماجرا رفتارش چطور بود آیا توبه کرده توبش حقیقی هست دیگه تو این چند سال سراغ خطایی از این جنس و مشابه های آن نرفته

دوم باید ببینی میتونی با این قضیه کنار بیایی مثلا یک اشتباهی کرده تموم شده رفته و از حالا باید به فکر زندگیمون باشیم میتونی؟

سوم اگر بهش بدبینی نباید باهاش ازدواج کنی چون زن هست ممکن یکم دیر بیاد خونه بنا به هردلایلی یا شماره ناشناسی بیاد روگوشیش ادمی هستی که فورا فکر و خیال بد کنی و حرفای بد بزنی یا نه با آرامش با این مسائل برخورد می کنی؟

چهارم ببین اگر روزی پسره اومد گفت من فلان کار کردم و این خانم پرده نداشته و من پرده ایشون …. آیا می تونی همچین حادثه ای را مدیریت کنی؟

پنجم ازدواج یک دوستی یکساله و… نیست صحبت یک عمر زندگی است ماشین نیست که اگر بد بود بفروشیش یا تعویضش کنی باید باهاش باشی ببین می تونی در آینده هم جوانمردی به خرج بدی

ششم تو خودت گناه کاری به گفته خودت پس اگر با دختری رفتی عشق و حال برات پذیرفتنش راحت تر هست

هفتم اگر خواستید ازدواج کنید آزمایش ایدز و هپاتیت فراموش نشود سعی کن اون پسرهم شناسایی کنی و جایی زندگی کنید که از دیدرس اون خارج باشی

هشتم اگر هم نخواستیش حفظ آبروی فرد واجب

موفق باشید

سوخته شدی یعنی چی؟

خانم های 30 ساله همچین رفتار می کنند که انگار هنوز 16 ساله هستند. اونوقت به آقایون که از 40 به بعد تازه اول چل چل … میگید سوخته. درضمن شما چند ساله هستید که به این آقا میگید “پسرم؟؟؟ 50، 60، 70، 80…. ؟؟؟

بی انصافی تا این حد!؟

چه قد لایک گرفتی!

ممنونم حتما همينكاري كه گفتي و انجام ميدم چه آره و چه نه اش 🙂

قبل ازينكه بخوام تو اين سايت اين پست و ايجاد كنم ديدگاهي كه داشتم شايد بر مبناي ترحم هم بود.ولي اينروزها با صحبت دوستان موضوع كم كم برايم رنگ و بوي ديگه اي گرفته. خيلي مهم تره كه بخوام درست تصميم بگيرم.يكي از دوستان حرف خوبي زد.خيلي دل بزرگي بايد داشت كه در يك عمر زندگي اين موضوع رو نگفت و چشمت و ببندي رو اين موضوع.گاهي آدم حس ميكنه امتحان خداست گاهي هم حس ميكني نتيجه اعمال خودته. گاهي يه موضوع انقد عجيب ميشه كه برا خودتم سخت ميشه فكر كردن بهش. يه پايان تلخ بهتر از يه تلخي بي پايانه. فكر ميكنم اول بايد با خودم كنار بيام كه فردا در هم بستر شدن با اين خانم ميتونم فراموش كنم يا توي زندگي دم به دقيقه نميزنمش تو سرش و براش عادي بشه. ولي قبل ترش بايد رو اخلاق و سبك زندگي فكر كرد و اونم يه مشاور خوب ميخواد.متاسفانه اينجور مواقع خود آدم فك ميكنه نباشي كسي اين آدم بمشكل بر ميخوره و طرفتم فك ميكنه تو ناجي هستي. گاهي از قاب خودمون خارج ميشيم. من تصميم دارم با اين خانم جدي صحبت كنم راجع به اين قضيه.يعني ابتدا فكر كنم اين مشكل و نداره و ببينم چقد ميتونم روش حساب كنم.بعد شرايط زندگي و باورهاي خودم و بش بگم و در آخر سر كه همه رو شنيذم ببينم كدوم كفه سنگين تره. حالا سوالم از شما اينه چطو ميشه درست پيش رفت و درست اقدام كرد؟ يا خودش؟ رفتن به خواستگاريش و شناخت در خانواده؟ مشاور؟ چه راهي درسته و چطو عمي كنم درسته؟ 

مخاطب گرامی!

الان مهم،اعتقاد و انتخاب و پذیرش شماست، یعنی این خانم با تمام صداقت و بیان احساسات و علاقمندی در معرض انتخاب شما قرار داره

حال شما باید علاقه و عشق و احساسات حاضر را کنار بزارید و عقلایی پیش برید که بسته انتخاب را با تمام ملزوماتش قبول دارید و در آینده قبول میکنید یا نه؟

گذشته از اینکه تصورات ذهنی وجود مسایل جنسی و تجاوز و یا … از طرف مقابلتون دارید و با خود حل نموده اید باید بپذیرید که زندگی با این شخص مث زندگی با یک زن بیوه یا زن مطلقه می باشد.

آیا خانواده و خود آمادگی همسر گزینی و انتخاب یک زن بیوه یا مطلقه را دارید؟

پس با مشاوره حضوری اطلاعات خود را زیاد کنید و با یک منطق عقلایی پیش برید

یقینا شما نباید با ترحم به این زندگی روی بیارید و این خانم هم باید بداند اولین و بهترین پذیرش و همسرگزینش باید مردی باشد که با این موضوع کنار بیاید و یا برایش این موضوعات مهم نبوده و یا خود رابطه جنسی داشته است

 

موفقید انشالله

سلام دوست عزیز

این خیلی خوبه که ایشون صداقت داشتن و اسرار زندگیشونو با صداقت و یکرنگی در اختیارتون قرار دادن بنظر من حالا نوبت شماست که صداقت در گفتار داشته باشین و شما هم گناهانتون رو به ایشون بگین تا نسبت به هم در یک شرایط قرار بگیرید و هردو نسبت به این موضوع یک وضعیت داشته باشید و اینکه فردا شما برتری نسبت به ایشون نداشته باشید.

فکر نکنید گناهی به بزرگی زنا وجود نداره!!!! و پیش خودتون بگید گناه من در مقابل اون هیچه .در صورتی که گناهی مثل غیبت و یا حق الناس گناهی هست که حتی سخت تر از زنا هست و شخص تا از شخصی که غیبتشو کرده و یا حقی رو از کسی خورده تا پس نده و جلب رضایت نکنه توبش پذیرفته نیست.

پس حالا که اون راسشو بهتون گفته ،شما هم صداقت به خرج بده و جریان گناهان خودتو براش بگو و ازش بخواه که اونم در موردت تصمیم بگیره.اگر خودت پذیرفتی که میتونی با این موضوع کنار بیای(ینی تحقیق کردی و فهمیدی ایشون همین یه مورد رو مشکل داشتن و الان توبه کردن و قضیه بزرگتری در کار نیست) و ایشون هم همینطور در مورد شما مطمئن شدن اونوقت گام بعدی رو بردارید .

یا علی موفق باشید

فک کن ببین میتونی با این قضیه کنا بیای؟

پس فردا که ازدواج کردی دم به دقیقه بهش گیر میدی یا نه؟همش دوست نداری اون پسره رو ببینی؟ همش فکروخیال نمی کنی در مورد رابطه گذشته اون؟روانی نمیشی؟عصبی نمیشی؟نمی گی چطور حاضر شد بره با اون؟همش خودتو با پسره مقایسه نمی کنی؟همش تو دلت نمی گی نکنه هنوزم اونو دوست داره؟نمی گی به یادشه؟

اگه هیچکدوم از این اتفاقا برات نمیفته که قضیه حله

دوست خوبم از اینکه به یکباره در مورد اون خانم قضاوت نکردی و اونو همسنگ خودت دونستی فوق العاده لذت بردم و این نشون میده خیلی مردی!

دوست خوبم پیشنهاد من به شما مشروط به سه موضوعه که از اهمیت خیلی خیلی زیادی برخورداره!

1- اثبات سلامتی اخلاقی دختر خانم

ایشون خطایی کرده و توبه کرده ولی شما فقط به گفته ایشون بسنده نکن و سعی کن بیشتر بشناسیش ، اجازه نده احساساتت بهت غلبه کنه و اگر اقدام برای خواستگاری کردی خیلی سریع به سمت عقد و ازدواج پیش بره

چطور مطمئن شدن از ایشون راه ها و روش های خودشو داره که در صورت نیاز در پست دیگری عرض خواهم کرد

2- اطمینان از خودت

ببین بایدخیلی مرد باشی ،خیلی روح بزرگی داشته باشی که هیچ وقت هیچ وقت این موضوع رو نه فقط به روش نیاری که حتی تاثیری روی رابطتون هم نزاره

چه بخوای چه نخوای روزی میرسه که باهاش دعوا می کنی،ازش نامید میشی، باهاش قهر میکنی و اینا به قولی نمکه زندگیه ولی خیلی مهمه که وقتی تو اوج عصبانیتی حتی به ذهنتم خطور نکنه بهش بگی که چه گذشتی در حقش کردی چه برسه که به زبون بیاری!

3- سایر شرایط دختر خانم

دوست خوبم این موضوع اونقدر شما رو تحت تاثیر قرار داده که شاید شما از سایر معیارها و ویژگی های دختر خانم غافل شدید، قبل از تصمیم گیری نهایی راجع به این موضوع باید با کمک مشاوره حضوری ایشون رو بهتر بشناسی

به فرض که ایشون باکره بود آیا واقعا همون کسی هست که شما بخواهید یک عمر کنارش زندگی کنید و با هم تشکیل خانواده بدید؟ لطفا بدون در نظر گرفتن احساسات به این سوال به خودتون پاسخ بدید

چه ویژگی هایی داره که شما می پسندید؟ و چه ویژگی هایی که نمی پسندید؟ اخلاق های خوب و بدش کدومه!؟ علاقه مندی های مشترکتون چیاست؟ سر چه موضوعاتی بیشتر هم نظرید و سر چه موضوعاتی اختلاف نطر دارید؟ و ….

 

در صورتی که به سه معقوله فوق خوب فکر کردی و به پاسخ روشن رسیدی و مورد یک بهت اثبات شد :

بدون با گذشتی که شما میکنی در درجه اول قدم بزرگی برای خودت بر میداری 

این گذشت ساده نیست اما اگر تونستی بگذری بهت عمق میده بهت ارزش میده اونم نه پیش دیگران فقط پیش خودت و خیلی مهمه آدم تو زندگیش کارهایی کرده باشه که بهش حس ارزشمندی رو بده!

از طرفی اگر طرفت واقعا انسان سالم و قدر شناسی باشه این رفتار شما رو قطعا با محبت بیشتر جبران میکنه اما حواست باشه ابدا با این نیت که اون گذشت شما رو جبران که نه حتی قدر بدونه یا حتی درک بکنه جلو نرو یعنی فقط به خاطر خدا و خودت ببخش

مسئله بکارت یک حس شخصیه و بستگی به ظرفیت افراد و قدرت هضمشون داره بعضی ها به غیرت ربطش میدن و بعضی به عصبیت های جاهلی! اما مهمتر از داشتن بکارت جسمی داشتن بکارت قلبی و روحیه! دختری که دلش پاک باشه و آلوده وسوسه ها و بیماری های روحی مثل حسد،کینه،نفرت،بغض،نمامی و سخن چینی،غیبت و…. نباشه و فکرش باکره باشه از فکر گناه ،از اندیشه های پلید  اما بکارت جسمی نداشته باشه خیلی والاتر از دختریه که فقط بکارت جسمی داره!

دوست خوبم ابتدا از خودت مطمئن شو،بعد از سلامت اخلاقی و روحی طرفت و بعد اطمینان از کفویت و تناسب بینتون و کمک گرفتن از مشاور حضوری در تمامی این مراحل و نهایتا در صورتی که همه این موارد اتفاق افتاد با توکل به خدای رحمان و استعانت از معصومین (س) اقدام کن

من شرایط مشابه شما رو داشتم و به اونچه گفتم  چیزی بود که خودم بهش اعتقاد دارم

در پناه خدای رحمان پیروز و سر بلند باشید

گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن……………..چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت………..دایما یک سان نباشد حال دوران غم مخور

هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب….باشد اندر پرده بازی‌های پنهان غم مخور

ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند………..چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم……سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور

گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید….هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور

حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب………………….جمله می‌داند خدای حال گردان غم مخو

 

 

سامان عزیز نمیدونی چقد آرومم کردی.روح بزرگی داری و ازت بینهایت ممنونم.کاملا درست میگی و حتما کاری که گفتی و انجام میدم
واقعا ممنونم
خوشحالم تو این سایت دوستی مثه تو دارم

سوال کننده عزیز

به نظر من اقدام کن اما تو جلسه خواستگاری بخواه که یه مدت نامزد باشین

اگه حس بد داشتی و دیدی نمیتونی با قضیه کنار بیای دیگه قضیه رو تموم میکنی و نامزدی رو به هم میزنی، اگه هم دیدی که خوبیای اون دختر اونقدری هست که این مسئله باکره بودن و نبودن رو فراموش میکنی خب دیگه برید عقد کنید و تمام

اینجا هم هر کسی یه نظری داره که طبق سلیقه خودشه

اینکه شما هی تاکید میکنید منم تو زندگی گناه کردم و… یعنی این خانوم تونسته شعله تردید رو تو شما روشن کنه.

به نظر من اصلا شک نکن که نباید با این خانوم ازوداج کنی.

اگه شش ماه منتظر بشی و با این خانوم رابطه نداشته باشی بعدا میفهمی چه خطری از بیخ گوشت رد شده.

اکثر پسرها تجربه دوستی با یه زن بیوه یا یه دختر که باکره نبوده رو داشتن بعدا که گذشته فهمیدن چه اشتباهی کردن.

شما برو اول انفرادی با یه مشاور صحبت کن اگه قانع شدی که اون خانوم بدردت نمیخوره که هیچ اگه مشاور گفت خانوم رو ببینم دوتایی میرین تا تکلیف مشخص بشه.

کلا خواستی ازدواج کنی هیچوقت نقش پتروس فداکار یا فردین رو بازی نکن اونها فیلم و داستانه واقعیت چیز دیگست.

 

با سلام

ضمن سپاس از همه دوستان بزرگوار خدمت دوست سوال کننده مان عرض کنم که بکارت فی نفسه در عقد هیچ تاثیری از نظر شرعی و قانونی ندارد و از شرایط ازدواج بکارت نمی باشد مگر اینکه بنای ازدواج بر دختریت باشد که در این صورت اگر خانم این امر را مخفی کند مرد به محض اطلاع حق فسخ خواهد داشت اما اینکه شما از ازدواج با غیر باکره منع شده باشید چنین چیزی نداریم لذا صحبت در سلامت بکارت بی فایده است

انچه که باید در اینجا مورد توجه و بررسی قرار بگیرد دیدگاه شما نسبت به موضوع هست و شما باید ببینید از نظر روانی چه در قبل و چه در بعد ازدواج آمادگی پذیرش موضوع را دارید یا خیر و اگر بتوانید با خودتان کنار بیایید و امتیازات این خانم را سبک سنگین کنید و ببینید که می تونه همسر خوبی برای تان باشد در ان صورت هیچ گونه مشکلی در ازدواج نخواهید داشت.

خلاصه مطلب اینکه قبول و رد این مسئله در مغز شماست و غیر از خودتان کسی نمی تونه تصمیم بگیره

كاملا درست ميفرماييد و منظورم از بناي عقد فرمايش شما بود.حالا از شما سوالي دارم. تجربه شما در اين زمينه چي ميگه؟ اگه من مراجعه كننده شما بودم بهم چي ميگفتيد؟

سلام مجدد

همان طور که خدمت تان عرض کردم نوع برخورد با این مسئله فردیه و شما از هر کسی بهتر نسبت به خود و افکارتان شناخت دارید لذا اگر شخصیت تون طوریه که انسان با گذشتی هستید و چون وی توبه کرده گذشته اش براتون مهم نیست در این صورت ازدواج مانعی ندارد یا اینکه خیر شخصی هستید حساس و بعد از ازدواج علاوه بر اینکه این مسئله را همیشه در ذهنت مرور خواهی کرد بلکه دچار توهم شده و فکر خواهی کرد که در گذشته وی با چندین نفر ارتباط داشته و حالا هم ممکن است با اشخاص دیگر در ارتباط باشد! که اگر چنین افکاری داشته باشید هر چه سریعتر باید تموم کنید.

تاکید می کنم نداشتن بکارت دختر در فیزیک و نوع ارتباط زناشوئی هیچ تاثیری ندارد بلکه امر روانی است و از نظر شرعی هم کسی که توبه واقعی کرده باشد مثل کسی است که گناه نکرده و خداوند بارها فرموده توبه کاران را دوست دارد.

دكتر حميد ميخوام مطلبي رو از لحاظ شرعي عرض كنم نظر من نيست نظر مراجع هست. درسته اين من گناه كردم مثه هركس ديگه اي ولي در سنين كمتر بوده و دليل نميشه مسلمان نباشم و ناراحت نباشم:

طبق گفته بله گناهه هيچكس حق نداره ولي در موارد خاص. اگر بناي عقد بر بكارت باشه و دختر اين و نگه مرد حق اينو داره عقد رو يه طرفه تمام كنه.مهم اينه از شرايط عقد باشه يا نه. مسئله بعدي كه وجود داره اينه اين اتفاق تاثير مستقيم در آينده داره. شما ژسري رابطه اي هم داشتي در گذشته ولي تموم شده… حالا خلقت زن اينجوريه و فرهنگ ما اينه چرا من دليلش و نميدونم. هم سكس گناه كبيره است هم دروغ. اگر نميگفتند و روزي متوجه ميشدم چي؟ اگه هنگام عقد متوجه ميشدم چي؟ حالا اصلا حرف شما صحيح حالا كه اين خانم بمن گفته. نخواسته دروغ بگه و نخواسته زندگيش و با دروغ شروع كنه كه دوست ما راه هاي اونم گفتن كامل.تكليف چيه؟ ارديمنيش من نگفتم اين خانم بد عالمه و من دنبال باكره پاك و مطهرم. انقد باكره ميشناسم كارهايي كردن شرم هر انساني ميشه راجع بهش حرفم بزنم.اگه كار اين خانمم برام موجه بود قابل دفاع يا درست ديگه چرا انقد ناراحت باشم؟ نه مردي و مردونگي نه خط كش قضاوت. تجربه و تعقل. دوستاني كه بيرون نشستن راحت تر ميتونن قضاوت كنن.من الان درگيرم و فقط دلم ميخواد درست تصميم بگيرم. اين برام اهميت داره 

شما همه ملاکهات رو بررسی کردی که طرف داشته باشه؟ یا فقط گیر دادی رو این موضوع؟ 

ببينيد بله تا حدود زيادي تا اونجا كه به خانوادم بخوام بگن اقدام كنن.الانم دليل بر اين نيست بگم كه حتما ميرفتم يا برم همه چي اوكي هستش نه.شايد اونا ميگفتن نه. اون ديگه بحث ديگست ولي در اين مرحله كه ميخواستم اقدام كنم اين اتفاق پيش اومد. 

شما اگه مطلب منو دقیق میخوندی متوجه میشدی که اشاره کردم که:

“البته اگر شرایطی رو پیش بینی کنیم که طرفمون به واسطه فرد یا افرادی از گذشته خبر دار میشه اون موقع لازمه که اشاره ای هم به گذشته بشه”

آی آی آییاد جوونای قدیم بخیر خدایی مرد بودن مردفاحشه شهر نو رو یه آفتوبه آب توبه میریختن میبردن ازش پدر میشدن همون فاحشه بعد توبه رو به صلابه میکشیدی دیگه نمیرفت سراغ کاسبیاخوی برادر خودت میفرمایی که گناه کردی پس تو هم باکره نیستی حالا افتادی دوره زن آکبند گیر بیاری خدایی وجدانا خواسته ای که داری بی انصافی نیست؟؟ مگه خودت طیب طاهر خودتو حفظ کردی که از یه انسان دیگه همچین انتظاری داری؟؟دمش گرم اون دختره خرج یه بکارت مصنوعی خیلی زیاد نیست تازه شنیدم چینی هم اومده به بازار که اصلا یه چیز میگم یه چیز میشنوی دل شوهر و دل ننه شوهر و هفت جد و آباد شوهر رو شاد میکنه از بس اثبات میکنه طرف دختره !!!!خدایی دمش گرم مثل مرد اومد بهت گفت جدی میگم دمش گرم از خیلی مردنماها چند سرو گردن مرد ترهاگه نمیتونی منطقی و با وجدان پاک این مساله رو با خودت فیصله بدی که به نظر هم نمیتونی آخه تو ایران مرد هر گند کاری بکنه حقشه زن آفتاب مهتاب ندیده بگیره حقشه آقا به کسی مربوط نیست که!!!ولش کن برو رد کارت برو دنبال کسی که خیالش ازش راحت باشه چند وقت دیگه میشی سوهان روح اون بنده خدا بهش شک میکنی و کلی بند و بساط دیگهآره داداش بهش بگو خر ما از کره گی دم نداشت ما را به خیر تو به سلامتاون بنده خدا هم گوشی دستش میاد میفهمه صداقت رو منی به پشیزی خریدار نداره یا میره صداقتشو به خریداری دیگه عرضه میکنه یا نه میفته تو خط کلک و کلک بازی که شیطون رجیم هم به گرد پاش نرسهعب نداره دختر آفتاب مهتاب ندیده رو عشق است فقط بپا بنجل قالبت نکننیه رفیقی داشتم خودش تو همه خطی بود اونم دنبال باکره میگشت جون داداش نشون به اون نشونی یه دختری بهش انداختن که گندش بعدا از طریق یکی از دوستاش که توی مطب کار میکرد دراومد دوبار سقط جنین هم داشت ولی خیلی باکره بود اساسی باکره بود. آره داداش آره

اولا که دوست عزیز ما خودمون تا تو یه موقعیت مث این آقا قرار نگیریم نمیتونیم قضاوت کنیم

شما هم گرم و نرم نشستی رو صندلیت پشت سیستمت و هر چی زاییده ذهنت هست مینویسی، فقط نظر میدی، اگه خودت هم تو یه همچین شرایطی گیر کردی و سرافراز بیرون اومدی اون موقع خیلی جنم داری

اگه نه، منم میتونم صبح تا شب برای شما اینجا قصه مرد و مردونگی بنویسم

بگذریم، به دور از احساسات و روشنفکری و نصیحت و خودشیفتگی نظرم رو مینویسم:

به نظر من اون دختر یه اشتباه بزرگی که کرده این بوده که اومده این حقیقت که در اصل اطلاع دادن یه گناه خاک خورده و توبه شده(طبق نوشته سوال کننده) به طرف گفته، که خود همین گفتن میشه یه گناه،

خداوند ستارالعیوب هست و گناه بنده خودش رو میپوشونه و به بنده خودش هم گفته که اقرار به گناه و آبروی خود رو ریختن یه گناه بزرگ محسوب میشه، حالا بعضیا میگن که یعنی باید حقیقت رو کتمان کنه، و من جوابم به اون دسته دوستان اینه که حقیقتی که در اصل اقرار به یه گناه هست که در گذشته اتفاق افتاده و کمکی هم به فرد نمیکنه چه فایده ای برای خود فرد و طرفش داره؟ جز بی اعتمادی، شک، سرزنش، تنفر واقعا چه سودی داره؟

آیا این اسمش صداقت هست؟

شاعر میگه:

جز راست نباید گفت هر راست نشاید گفت

حقیقتی که از سکوت و چشم پوشی بدتره به نظر من خب نباید گفته بشه، چون فایده ای نداره

البته اگر شرایطی رو پیش بینی کنیم که طرفمون به واسطه فرد یا افرادی از گذشته خبر دار میشه اون موقع لازمه که اشاره ای هم به گذشته بشه

و مطلب آخرم خطاب به همه:

هیچ وقت وارد گذشته هیچ آدمی نشو

و زیر و روش نکن، حتی عزیزترینت

زیباترین باغچه رو هم که بیل بزنی

حداقل یه کرم توش پیدا میکنی

 

 

سلام دکی حمیدالان انگار داری شما منو قضاوت میکنی؟هر چی زاییده ذهنم هست نوشتم؟؟؟؟؟ شما چی مینویسی زاییده ذهن پدر بزرگتو؟؟؟ خخخخخبه دور از روشنفکری و خودشیفتگی و احساسات و نصیحت؟؟؟ چی در متن من دیدی که این چهار خصلت توش بود؟ کتره ای حرف نمیزنی که دلیل بیار دکیبعد بهم بگو معنی نصیحت چیه آخه قطار قطار نصیحت بابا بزرگون تو متنته که آدم دوست داره یه چایی قند پهلو کنارش بزنهنمون های بارز نصیحت پدربزرگی تو دکی جون:

حقیقتی که از سکوت و چشم پوشی بدتره به نظر من خب نباید گفته بشه، چون فایده ای نداره   خخخخخخ

هیچ وقت وارد گذشته هیچ آدمی نشو (این یکی خیلی سنگین بود یک دقیقه سکوت)اما تو که دم از قضاوت میزنی مگه زندگیه منو میدونی که میگی همینجوری حرف زدم و آره و اوره و شمسی کوره؟؟تو کجای متنم من این بابا رو قضاوت کردم؟ داستان مردونگی تو کجای متنم بود اخوی؟ اونجایی رو میگی که گفتم یاد جوونای قبلی به خیر؟؟ بابا خیلی پرتی فرق قصه و نصیحت و مشاوره و کنایه رو اصلا میدونی؟؟حاجی مطلب رو نگرفتی میگم بکارت به خرج یه تومن قابل تعمیره و قابل ارائه به شاه دوماد حالیته مطلب اینه حالا بیا قصه کلثوم ننه بباف واسه آقا میگم صداقت اون دختره خیلی بالاتر از این حرفاست حالا بیا برام داستان فردینی بگوبه یزدان اگر ما خرد داشتیم…..

سوال من از دوستان اينه.ملاك براي ازدواج با همچين شخصي چيه؟ چي بايد ديده بشه درش كه مطمئن بود ميشه يه عمر باش زندگي كرد؟ خب رد كردن كه بنا رو ميزاريم روي رد شدن. حالا ميخوام بدونم مشكلات اين زندگي چيه؟ يا خصوصياتش چيه؟ اصلا خوبي داره؟ چقد تاثير داره اين اتفاق در زندگي آينده؟ اين و هم بگم اگر همچين اتفاقي بيفته من و اون خانم فقط در جريانيم نه هيچكس ديگري…

دوست عزیز حالا که شما اطلاع داری از گذشته یه بذر بی اعتمادی و شک تو ذهنت خواسته یا ناخواسته کاشته شده

وقتی به این موضوع فکر میکنی در واقع داری به اون بذر آب میدی و اون رو بزرگ و بزرگترش میکنی

زندگی بالا و پایین داره، ممکنه فردایی که شما با این فرد ازدواج کردی به عنوان مثال سر یه موضوعی اعصابت به هم بریزه و مسلما تو اون شرایط این جریانا میاد تو ذهنت و ممکنه به طرفت بگی که تو لیاقت همون دوس پسرتو داشتی و یا مثلا بگی چه اشتباهی کردم تویی که بکارتت رو از دست داده بودی رو گرفتم و …

و با این حرفا زندگیت میره رو هوا

چون حرفات دل طرف رو میشکنه و دیگه راه برگشتی وجود نداره

واقعا متاسف میشم جوونای ما مثل بعضی از این دوستان که اینجا نظر دادن اینقدر غیر منطقی و خشک و بسته فکر میکنن
حالا یکی یه مشکلی داره باید بهش برچسب زد؟
نه اینطور نیست
بشر جایزالخطاست
مهم اینه ک بفهمه راه راست کدومه

خانم محترم شما که آدم با سوادی هستی چرا میگی بشر جایز الخطاست؟

جایز الخطا یعنی کسی که اجازه داره خطا کنه و ایرادی هم نداره

بشر جایزالخطا نیست، ممکن الخطا هست

این واژه جایزالخطا رو از فرهنگ لغت ذهنتون بندازید بیرون

سلام چشم 🙂 درسته

چه خوب!مردم چقدر روشنفکر شدن. من یکی که دیگه بنتیجه رسیدم پاک بودن تو این جامعه بضرر ادمه.میری با صد نفر دوست میشی هم تجربت بیشتر میشه هم تفریح میکنی هم اگر از بینشون کیس مناسب بود ازدواج میکنی.هزار جورم رابطه برقرار میکنی و خلاصه از زندگیت لذت میبری و تنوع ایجاد میکنی.اخر سر هم با یک توبه میری خونه بخت و ازدواج میکنی و خوشبخت میشی.خیلی خوبه.حالا هی بیان بگن امید به زندگی در جوانان رفته پایین.من که تعجب میکنم.اخه دیگه روشنفکری بیشتر از این؟کدوم کشور مردمش انقد روشنفکرن؟برید از زندگیتون با انواع و اقسام دوست پسر و دوست دخترهای مختلف لذت ببرید.انسانم که جایز الخطاست.حالا هی بیاید بگید از دنیا سیرم.چقدر ناشکر!!!

اینکه میگن خدا میبخشه بنده خدا نمیبخشه همینه ها!!!!!

یه مدت زمان بده. سعی نکن امتحانش کنی
فقط بشناسش
اون خیلی بزگ منشه که واقعیت رو گفته
الان هم که امار زندگی آدما رو میشه راحت دراورد
پیگری و تحقیق کنید
انشالله که به ازدواج و شیرین کامی ختم بشه

جستجو در سایت

دخترمجردی که باکره نیست برای ازدواج چکار کند

دختر خانمی در دوران مجردی، با پسری دوست می شود و بعد از مدتی اغفال شده و با او هم بستر می شود و از حالت باکره گی خارج می شود. پسر هم او را رها کرده و حاضر به ازدواج با او نمی شود. دختر هم پشیمان شده و توبه می کند. بعد از چند ماه برای دختر خواستگار می آید؛ تکلیف این دختر چیست؟ الف) به خواستگارها بگوید که باکره نیست و قبلاً با پسری ارتباط داشته (که در این صورت به احتمال قوی هیچ پسری او را به همسری برنمی گزیند و آبرویش هم می رود)؟ ب) به خواستگارها بگوید که باکره نیست، ولی علتش را دروغ بگوید؛مثلاً بگوید به خاطر ورزش این گونه شده و یا در دوران نوجوانی صدمه دیده که در این صورت دروغ گفته است؟ ج) به خواستگارها نگوید و خود را باکره نشان دهد که در این صورت دروغ گفته و چون باکره گی شرط عقد بوده، خلاف نموده و احتمالاً عقد باطل است. در ضمن، ممکن است در شب زفاف، حقیقت آشکار شود.چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

در صورت امکان علاوه بر حکم فقهی، از لحاظ روان شناسی و مشاوره هم راهنمایی نمایید.

پاسخ قسمت (الف):

از نظر اسلام برای جلو گیری از اشاعه فحشا و حفظ آبرو و ارزش افراد حق ندارید روابط و گناهانی را که مرتکب شده اید، برای کسی بیان کنید و تنها باید در پیشگاه خداوند به گناه خود اعتراف و از کارهای گذشته خود واقعاً توبه کنید که انشاء الله امید عفو و بخشش وجود دارد

بنابراین، شما نباید ارتباط گذشته خود را به خواستگارها اطلاع دهید و آبروی خود را مورد خطر دهید. از دیدگاه اسلام، آگاهی دادن به دیگران درباره گناهی که انجام شده، خود گناه کبیره است.

پاسخ قسمت (ب) و (ج):

در این مورد نباید دروغ بگوید؛ و اگر خواستگار بفهمد حق فسخ و بهم زدن عقد را دارد.

آیت الله بهجت: اگر بودن بکارت در ضمن عقد شرط نشده و یا عقد مبنى بر ثبوت آن نبوده، باعث خیار (فسخ و بهم زدن عقد) نمى شود.

آیت الله صافی گلپایگانی: جرّاحی برای ترمیم بکارت اگر موجب نظر و لمس غیر شوهر باشد حرام است، و در صورت ترمیم چنان چه شوهر در موقع ازدواج شرط بکارت کند یا عقد را مبنی بر بکارت دختر جاری کنند، و بکارت بر اثر نزدیکی بر طرف شده باشد، حق فسخ برای   شوهر وجود دارد و جرّاحی، در آن تأثیری ندارد.

پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) به این شرح است:

1.اظهار گناهی که شخص مرتکب شده است در نزد دیگران، مگر در موارد خاص، حرام و گناه است و شخص باید از شخصیت خود حفاظت کند. بنابراین، شما حق ندارید ارتباط نامشروع خود را برای دیگران بازگو نمایید.

2.دروغ گفتن یا نیرنگ نمودن در قراردادها از جمله نکاح و ازدواج جایز نیست، ولی گفتن حقیقت واجب نمی باشد و در اینجا حرام است.

3.اگر باکره بودن دختر شرط ضمن عقد ازدواج باشد اگر چه این شرط از شرایط موجود اجتماعی و فرهنگی فهمیده شود و در عقد ذکر نشود، در صورت علم شوهر به خلاف آن، حق فسخ برای وی وجود دارد؛ ولی عقد بدون فسخ شوهر باطل نیست، هر چند به دلیل جهل او به عدم (وجود) شرط (بکارت) و (یا) عدم اعمال فسخ باشد.

در این مورد به فتوای مرجع تقلید خود عمل نماید.

منبع : islamquest.net

 

مطالب پیشنهادی

ازدواج دختر باکره بدون اجازه پدر

 

امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود

مشاهده دسته بندی :
مقالات پاسخ به مسائل شرعی

بازدید :
129753

این مطلب را به اشتراک بگذارید
و در گوگل محبوب کنید

عضویت در خبرنامه

چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم



بخش مشاوره و پرسش و پاسخ

شناسه کاربری 

رمز عبور             

  

عضویت در سایت


دسته بندی مطالب

مطالب روابط جنسی و زناشویی

مطالب دوران قبل از ازدواج

مطالب پزشکی و سلامت

مطالب تربیت فرزندان

مطالب احکام شرعی

مطالب روانشناسی

مطالب اجتماعی

مطالب صوتی

ویدئو

خدمات عمومی


 


 افراد آنلاین :


40077


بازدید امروز:


48822


بازدید دیروز:


203313977


آمار کل:

مشاوره
ازدواج و مشاوره زناشویی تنظیم خانواده ،کلیه حقوق مادی و
معنوی مروبط به مطالب اختصاصی ثبت شده و ترجمه شده در این
سایت برای پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده محفوظ است.



از اینجا عضو شوید!!

رمز را فراموش کردید؟

دخترانه

من دختری 20 ساله هستم که سال گذشته اولین سکس زندگیم رو با دوست پسرم تجربه کردم، قبل از سکس میدونستم که پرده حلقوی دارم و اجازه دادم انگشت و کمی از التش رو وارد واژنم کنه! چون فکر میکردم پرده حلقوی پاره نمیشه. بعد از شش ماه رابطمون به هم خورد! و ماه گذشته من به پزشک زنان برای معاینه مراجعه کردم که گفت پردم پاره شده! حالا واقعا ناراحت و پشیمونم. خواب و خوراک ندارم. نگران ازدواجم هستم. تو خانواده ی ما گرفتن گواهی سلامت هنوز هم برای ازدواج لازمه! نمیدونم باید چه کار کنم؟ آخه من اصلا اهل سکس و این چیزا نبودم. خام حرفا و محبتاش شدم که قبول کردم. حالا چه کاری درسته؟ باید به همسر ایندم قبل از عقد جریان رو بگم؟ اگر بگم یا ازدواجمون به هم میخوره و ابروم میره یا باید یک عمر با توهین و تحقیر و بی اعتمادی زندگی کنم. یا اینکه دنبال این باشم که پردمو بدوزم و گواهی جعلی بگیرم ؟که حس میکنم اگه من این کارو کنم یه روزی، یه جایی بالاخره شوهرم ممکنه خیانتی در حقم کنه. تو رو خدا بگید چه کاری عاقلانه تره؟ کدوم نتیجه ی بهتری داره؟ چون من نامادری دارم از ابروم میترسم. نمیخوام کاری کنم که بهونه دستش بدم. لطفا کمکم کنید حالم خیلی بده. چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

توسط yegane دردسته‌بندی نشده · پاسخ 1906 روز 2 ساعت 13 دقیقه قبل

سوال: 2 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 1

سلام دوست عزیز ***

طبعا شما پس از اين آسيب در وضعيت روحي نامناسبي قرار داريد، اما بهتر است قدري به خودتان آرامش دهيد تا بتوانيد بهترين تصميم را بگيريد، ما نيز دراين مسير شما را ياري مي كنيم و برای این کار از شیوه حل مساله استفاده می نماییم، در این شیوه ابتدا تمامی زوایای مساله مورد بررسی قرار می گیرد و هر راه حلی که امکان داشته باشد، مطرح می گردد، پس از آن فرد تصمیم گیرنده (شما) از میان راهکارهای ارائه شده، با توجه به شرایط و امکانات، بهترین راهکار یا راهکارها را انتخاب می نماید. بنابراین مطالعه دقیق و آگاهی از موارد ذیل، حتما شما را در تصمیم گیری بهتر و خروج از بن بست موجود، یاری خواهد داد :
1. قطع رابطه با فرد یا افرادی که در این ماجرا شریک بوده اند، اولین و مهمترین گام برای جبران گذشته، کاهش آسیب ها و ساختن آینده خواهد بود، چرا که با ادامه یافتن این روابط، هیچ تضمینی برای عدم تکرار رابطه جنسی وجود ندارد.
2. رابطه جنسی خارج از چارچوب خانواده یک رفتار غیر شرعی و یک گناه می باشد، که راه خروج از بار معنوی و روحی آن، توبه و بازگشت به سوی پرودگار است. پشیمانی شما از گذشته و عهد بستن با خدای غفار و کریم، برای عدم تکرار گذشته، مرهمی بر آلام روحی شما خواهد بود.
3. پس از چنین حوادثی باید جانب احتیاط را رعایت کرد، چرا که ممکن است فرد مذکور بخواهد دوباره با شما رابطه داشته باشد و یا اینکه با گفتن ماجرا به دیگران پای آنها را وسط کشیده و آنها نیز بخواهند با تهدید، شما رابطه داشته باشند، یا از شما اخاذی نمایند … اما در چنین شرایطی وجود یک مرد، که محرم اسرار شما باشد و از شما حمایت نماید، می تواند همه ماجرا را ختم به خیر نماید و تنها مردی که این ویژگی ها را دارد، پدر شما می باشد. البته طبیعی است که گفتن این مساله به او بسیار سخت خواهد بود و چه بسا عکس العمل او آنقدر تند و خشن و سخت باشد که حتی فکر کردن به آن شما را به وحشت اندازد، اما پس از آنکه آتش غضب او فروکش نماید، او حامی خوبی برای شما خواهد بود. لبته اگر مطرح کردن این راز با پدرتان در حال حاضر برایتان امکان پذیر نمی باشد، این راهکار را درگوشه ذهنتان نگه دارید و اگر خدای ناکرده چنین موقعیتی برایتان پیش آمد، با اقدام به این راهکار مساله را حل نمایید. همچنین باید به این نکته نیز توجه داشت که این مساله باید در حد یک راز میان شما و او باقی بماند و حتی اگر گمان می کنید مادرتان فرد راز نگه داری نیست، او را در جریان قرار ندهید.
4. از دست دادن بکارت در اثر یک رابطه جنسی خارج از چارچوب خانواده، طبعا نام شما را از لیست دختران باکره و یا زنان ازدواج کرده، خارج می سازد و شما در حال حاضر نه یک دختر هستید و نه یک زن مطلقه و در چنین شرایطی طبعا از شانس ازدواج بسیار کمی برخوردار هستید؛ بنابراین بهترین کار در این شرایط این است که مردی که با شما رابطه جنسی داشته است را ترغیب به ازدواج با خود نمایید. چنین ازدواجی دو خروجی خواهد داشت، یا شما در کنار یکدیگر احساس خوشبختی خواهید داشت و زندگی را ادامه خواهید داد و یا اینکه به زودی طلاق خواهید گرفت. در هر دوصورت به نفع شما خواهد بود، چرا که یا زندگی مشترک خواهید داشت و یا اینکه پس از طلاق به عنوان یک زن مطلقه از احترام و جایگاه خاص خود برخوردار بوده و امکان ازدواج نیز خواهید داشت.
5. اما این امکان نیز وجود دارد که مرد مورد نظر ازدواج با شما را نپذیرد، در این صورت می توانید با تهدید کردن او به فاش ساختن ماجرا و اطلاع دادن به خانواده او یا خانواده خود، یا شکایت کردن، او را وادار به این ازدواج نمایید، حتی می توانید به او بگویید که این ازدواج می تواند یک ازدواج مصلحتی برای حفظ آبروی شما و خانواده تان باشد و قرار بگذارید که پس از مدتی، به صورت توافقی طلاق بگیرید. در این مورد به این نکات نیز توجه کنید: اول، این کار باید به سرعت صورت گیرد، بنابراین وعده هایی که او برای آینده می دهد را نپذیرید، دوم، به هیچ وجه با او قرار ملاقات نداشته باشید و تمام ارتباطاتتان با تلفن باشد، سوم، بهانه های او مبنی بر عدم آمادگی یا عدم رضایت خانواده اش یا تمام شدن تحصیلات، یا بیکار بودن یا … را نپذیرید، چهارم، این کار هزینه مالی کمی دارد، یعنی او فقط باید همراه خانواده اش به خواستگاری شما بیاید و پس از مدتی طبق نظر خانواده ها و بدون مراسم، به عقد یکدیگر در آیید و اگر زندگی ممکن نشد، پس از چند ماه طلاق بگیرید.
6. مطلب دیگر در این رابطه، بحث ترمیم پرده بکارت مطرح می گردد، که ما جهت آگاهی شما این بحث را مورد بررسی قرار می دهیم:
– از لحاظ فقهی اکثر مراجع عظام تقلید این عمل را حرام می دانند و فقط برخی از مراجع می فرمایند اگر انجام این عمل برای دختر ضروری باشد، می تواند انجام دهد.
– از لحاظ قانونی این عمل جراحی مورد تایید قانون نمی باشد، بنابراین انجام این عمل هزینه مالی مشخصی نداشته و هر پزشکی طبق میل خود هزینه می گیرد و انجام این عمل نیز به صورت پنهانی صورت می گیرد.
– پزشکان متخصص و یا پزشک قانونی در شرایط خاص می توانند تشخیص دهند که پرده بکارت یک دختر ترمیم شده است.
7. در نهایت اگر شما امکان عمل کردن طبق هیچ یک از راهکارهای ارائه شده را ندارید، در این صورت بهترین کار این است که شما به زندگی روزمره و عادی خود بپردازید؛ تحصیل، هنر، روابط فامیلی، … و هرگاه که خواستگاری برایتان آمد، با بررسی شرایط، نسبت به خواستگاری او پاسخ دهید. در این مورد نیز نکاتی مطرح می باشد :
– گفتن حقیقت، یعنی اینکه شما باکره نیستید، و اینکار لزومی ندارد.
– فردی که به دختر بودن و باکره بودن اهمیت زیادی می دهد و سوال می کند، طبعا مورد مناسبی برای شما نخواهد بود و بهتر است که با یک بهانه او را منصرف نمایید، اما اگر فردی، نسبت به مساله بکارت حساس نبود، بهتر است که به خواستگاری او پاسخ مثبت دهید.
– طبق نظر برخی از مراجع عظام تقلید، اگر عقد بر مبنای باکره بودن باشد، و شوهر پس از عقد بفهمد که دختر باکره نبوده است، شوهر حق فسخ عقد را دارد، اما اگر عقد بر مبنای بکارت نباشد، شوهر حق فسخ را ندارد.
– برخی از مراجع عظام تقلید، می فرمایند که اگر شوهر صریحا بگوید یا عقد صریحا بر باکره بودن دختر دلالت کند، در این صورت می توان گفت که عقد مبنی بر بکارت بوده و اگر این طور نباشد، عقد بر مبنای بکارت نمی باشد و شوهر حق فسخ ندارد (با توجه به متفاوت بودن نظر مراجع، شما در هر بخش از مساله باید نظر مرجع خودتان را از دفتر ایشان سوال نمایید).
8. به هر ترتیب اگر شما خواستگاری داشتید که با در نظر گرفتن شرایط به او پاسخ مثبت دادید، پس از آن در هر مرحله ای از مراحل خواستگاری تا ازدواج که احساس کردید، امور به گونه ای دارد پیش می رود که ممکن است ماجرا فاش شود، بهترین کار این است که بدون مطرح کردن ماجرا و با یک بهانه ازدواج را بر هم بزنید، چرا که به هر حال مطرح کردن یک گناه، تبعاتی منفی خواهد داشت، چرا که هم از لحاظ شرعی اعتراف به گناه در نزد غیر خدا صحیح نمی باشد و هم اینکه ممکن است، فرد مذکور پس از آگاهی از راز شما، بخواهد از شما سوء استفاده یا اخاذی نماید.

خواهر محترم، ما به عنوان مشاور شما، به صورت کلی جوانب مساله را مورد بررسی قرار داده ایم، پس از این، شما باید با دقت و تفکر، در آنچه که گفته شد، و در نظر گرفتن شرایط خاص خودتان، آداب و رسوم و عرف خانواده و شهرتان، بهترین شیوه را در پیش گیرید. البته فراموش نکنید که هميشه بهترين تصميم، راحت ترين تصميم نخواهد بود.

توسط آقای ص – غفاری · 1905 روز 6 ساعت 15 دقیقه قبل

اطلاعاتی در دسترس نیست

از پاسخ کاملتون ممنونم
باید عرض کنم که من سه ماه بعد از قطع رابطه با کسی که پرده بکارتمو ازاله کرده متوجه شدم که بکارتم از دست رفته و به دلایلی مثل امکان سو استفاده او بعد از آگاهی از این مسئله نمیتوانم مسئله را با او درمیان بگذارم و مدرکی برای تهدید او هم ندارم. موضوع ازدواج موقت هم نشدنی است.در حال حاضر بیشتر به ترمیم فکر میکنم چون حس میکنم عواقب و مشکلات کمتری دارد. و ابروی خودم و خانواده ام هم حفظ میشود البته اگر همسرم به این موضوع توجه بیش از حد نداشته باشد و برای اطمینان بیشتر شخصا مرا نزد پزشک دیگری نبرد.
من از شما به عنوان بزرگترم کمک میخوام لطفا بگید کدوم راه دردسر و بی آبرویی کمتر و موفقیت در گذر از این مشکل را به همراه دارد؟

توسط yegane · 1905 روز 1 ساعت 29 دقیقه قبل

سوال: 2 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 1

در اولين گام به يك پزشك متخصص زنان (خانم) مراجعه نماييد، تا او با يك معاينه سطحي، وضعيت شما را مشخص نمايد، يادتان باشد كه اظهار نظر در رابطه با پرده بكارت، يك كار تخصصي است و نظر خود فرد يا افراد عادي در اين زمينه هیچ اعتباری ندارد.
2. از لحاظ شرعي شما دختری پاک محسوب می گردید، چرا كه هيچ گونه رابطه جنسي نداشته ايد.
3. گفتن حقيقت به خواستگار، يعني اينكه پرده بكارتتان را از دست داده ايد، و اینکار لزومي ندارد.
4. خواستگاری كه به پرده بكارت اهميت زيادي مي دهد و پي گير اين موضوع مي باشد، طبعاً مورد مناسبي براي شما نخواهد بود و بهتر است كه با يك بهانه او را منصرف نماييد، اما اگر فردي، نسبت به اين مسأله حساس نبود، بهتر است كه به خواستگاري او پاسخ مثبت دهيد.
5. به هر ترتيب اگر شما خواستگاري داشتيد كه با در نظر گرفتن شرايط به او پاسخ مثبت داديد، پس از آن در هر مرحله اي از مراحل خواستگاري تا ازدواج كه يقين پيدا كرديد، امور به گونه اي دارد پيش مي رود كه ممكن است ماجرا فاش شود، بهترين كار اين است كه بدون مطرح كردن ماجرا و با يك بهانه ازدواج را بر هم بزنيد، چرا كه به هر حال مطرح كردن يك گناه، تبعاتي منفي خواهد داشت، چرا كه هم از لحاظ شرعي اعتراف به گناه در نزد غير خدا صحيح نمي باشد و هم اينكه ممكن است، فرد مذكور پس از آگاهي از راز شما، بخواهد از شما سوء استفاده يا اخاذي نمايد.
6. در رابطه با ترميم بكارت نيز جهت آگاهي شما اين بحث را مورد بررسي قرار مي دهيم :
– از لحاظ فقهي اكثر مراجع عظام تقليد اين عمل را حرام مي دانند و فقط برخي از مراجع مي فرمايند، اگر انجام اين عمل براي دختر ضروري باشد، مي تواند انجام دهد…

توسط آقای ص – غفاری · 1905 روز 45 دقیقه قبل

اطلاعاتی در دسترس نیست

این مطالب عینا مثل پاسخ قبلیتون بود! ولی من یک کمک خواهرانه یا برادرانه نیاز دارم. کمکم کنید تا یه رآه مناسب برای ایندم داشته باشم، من فکرم خیلی آشفته است. اگر نیاز نیست به خواستگارم حقیقت رو بگم پس چه طور بفهمم براش مهمه یا نه؟ یعنی شما میفرمایید من نه قضیه رو بگم نه برای ازدواج گواهی بگیرم؟ پس اگر بعد از ازدواج بفهمه که باکره نیستم باید چه کنم؟
لطفا واضح و روشن و راحت موضوع را باز کنید، به کمک دوستانه ی شما نیاز دارم.
توروخدا جوابی بدید که کارایی داشته باشه.
درضمن من ماه گذشته به متخصص زنان مراجعه کردم و ایشون گفتند که بکارتم پاره شده.

توسط yegane · 1904 روز 21 ساعت 35 دقیقه قبل

سوال: 2 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 1

. همه حرفام تو این یک خط گفته شده دوست عزیز **از لحاظ فقهي اكثر مراجع عظام تقليد اين عمل را حرام مي دانند و فقط برخي از مراجع مي فرمايند، اگر انجام اين عمل براي دختر ضروري باشد، مي تواند انجام دهد…

توسط آقای ص – غفاری · 1904 روز 20 ساعت 31 دقیقه قبل

اطلاعاتی در دسترس نیست

از لحاظ روانی قبول کردن این موضوع برای یک پسر که خواستگار من است چه گونه است؟ آیا قبول کردنش راحت است یا سخت و کمتر کسی قبول میکند؟
اگر تصمیم داشته باشم که حقیقت را به خواستگارم بگویم، البته با کمی تغییرات یعنی نگویم در اثر رابطه جنسی این اتفاق افتاده. بهترین زمان برای گفتن موضوع چه زمانی است؟ یعنی قبل از خواستگاری رسمی و آشنا شدن خانواده ها یا زمان های دیگر؟

توسط yegane · 1904 روز 7 ساعت 21 دقیقه قبل

سوال: 2 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 1

لطفا جواب سوالمو بدین .
میخوام شما به عنوان یک مرد بهم بگید که دید یک پسر راجع به این قضیه چیه؟
یعنی اگر قضیه رو بگم با کمی تفاوت، میتونه با این قضیه کنار بیاد یا نه؟
میتونه بدون در نظر گرفتن این مشکل من دوسم داشته باشه و همه چیز عادی باشه یا نه؟
با توجه به اینکه من فقط یک بار این اشتباه رو کردم و مثل خیلی از دخترای دیگه از این قضیه سو استفاده نکردم.
لطفا حتما جوابمو بدید! ممنونم

توسط yegane · 1903 روز 7 ساعت 33 دقیقه قبل

سوال: 2 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 1

من دیروز یه سوال پرسیدم ولی هنوز جواب ندادید
لطفا حتما جوابمو بدید! ممنونم

توسط yegane · 1903 روز 7 ساعت 28 دقیقه قبل

سوال: 2 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 1

چرا جواب سوال منو نمیدین؟
مگه تعداد سوالات که میتونیم بپرسیم محدودیت داره

توسط yegane · 1902 روز 7 ساعت 34 دقیقه قبل

سوال: 2 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 1

با سلام و خسته نباشید. سوالی داشتم خدمتتون اگه لطف کنین راهنماییم کنین واقعا ممنون میشم. من چند سال پیش با یه آقایی آشنا شدم و بعد اینکه با هم صحبت کردیم و همدیگه رو شناختیم تصمیم به ازدواج گرفتیم. تو اولین رابطه ای که داشتیم (البته کامل) چون من نه هیچ دردی حس کردم و نه حتی یک قطره خون اومد ایشون اینجوری برداشت کردن که من قبلا رابطه داشته م در صورتی که هیچ وقت نداشتم و رابطه م با ایشون اولین رابطه م بود سر همین مساله دچار اختلاف شدیم من اصرار کردم بریم دکتر ولی قبول نکرد گفت من خودم دیدم دیگه، دکتر میخواد بگه چی؟ خلاصه هیچ جور حرفمو در این زمینه باور نکرد آخر سر هم گفت باشه بیخیالش ولی این مساله تا آخر عمرم واسم سوال میمونه. همدیگه رو دوست داشتیم واسه همین رابطه مون تا دوسال ادامه پیدا کرد ولی اون هرچند وقت یه بار باز اون موضوع رو پیش میکشید و میگفت که واسه ش سواله قصد ایشون واسه ازدواج جدی بود خانواده ش رو هم در جریان گذاشته بود اما من واقعا دیگه تحملمو سر این باور نکردن از دست دادم و رابطه رو تموم کردم و جوری هم تموم کردم که امکان بازگشت دوباره صفره. خودمم هرگز دکتر نرفتم واسه معاینه. یعنی واسم اهمیتی نداشت چون بعد اون ماجراها دیگه هرگز قصد نداشتم با هیچ مردی ارتباطی داشته باشم در واقع باور هیچ مردی رو باور نداشتم تصمیم گرفته بودم هرگز ازدواج نکنم. اما الان نظرم عوض شده و میخوام ازدواج کنم. الان تو شهرستانم تمام دکترها و ماماهای اینجا آشنان نمیتونم واسه معاینه مراجعه کنم حالاحالاها هم امکان رفتن به شهر بزرگ رو ندارم. بنظرتون چیکار کنم؟ تکلیف من چیه؟

توسط mahsajalilvand1 · 1147 روز 2 دقیقه قبل

سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 0

امان از این همسران بیسواد و نااگاه که به خودشون زحمت نمیدن کمی تحقیق کنن که یکی از انواع بکارت در زنان نوع حلقوی و ارتجاعیه … بهتون توصیه میکنم اگر از گذشته خودتون اطمینان دارید برای اینکه یک بار برای همیشه این شبهه رو از بین ببرید با متخصص و یا پزشکی قانونی در این مورد خیال ایشون رو راحت کنید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر قیطریه:
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
دفتر شریعتی:
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژهچیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

توسط مدیریت سایت · 1146 روز 21 ساعت 40 دقیقه قبل

واقعا ممنون از پاسخ سریعتون. تو سوال قبلی هم خدمتتون عرض کردم که رابطه رو جوری تموم کردم که امکان بازگشت صفره یعنی دیگه باور کردن یا نکردنش هیچ فرقی نمیکنه نه به حال من نه به حال اون. بعد هم تقریبا دو سال از پایان رابطه مون گذشته و من از ایشون بیخبرم شاید ازدواج کرده باشن خبر ندارم. الان اگه من بخوام با کس دیگه ای غیر از ایشون ازدواج کنم در این مورد راهنمایی میخوام ازتون اگه لطف کنین.

توسط mahsajalilvand1 · 1146 روز 20 ساعت 42 دقیقه قبل

سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 0

سلام خسته نباشید ایا ترمیم با لیزر وجود داره؟
و اینکه هزینه ترمیم بکارت چقدر میشه؟

توسط matyoow · 933 روز 20 ساعت 24 دقیقه قبل

سوال: 0 پذیرفته شده: 0 ( 0% ) | امتیاز: 0

برای پاسخ دادن باید وارد حساب کاربری خود شوید

کانون مشاوران ایران

© tribuneazad.ir 2013. All rights reserved.
تمام حقوق برای تریبون آزاد محفوظ است انتشار با ذکر منبع مجاز است

String or binary data would be truncated.
The statement has been terminated.

خواستگار دارم ولی پرده بکارتم را از دست داده ام …

۱۳۹۵/۶/۲۹


۱۲۴۰۹ بازدید

انتشار اینترنتی مطالب یا چاپ در نشریات دانشجویی با ذکر منبع موجب امتنان است.
نقل مطالب در دیگر نشریات با اطلاع این مجموعه و ذکر منبع بلامانع است.
برای چاپ در کتب، کسب اجازه کتبی الزامی است.
اداره مشاوره و پاسخ نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها


 

تالار همدردی نسبت به محتویات تبلیغات مسئولیتی ندارد.

چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

مرکز مشاوره,  مشاوره,  روانشناس ,  روانشناسی کودکان ,  تست روانشناسی


ازدواج , 
انجمن مشاوره , 
مشاور خانواده , 
مرکز روانپزشکی, 
مشاوره تحصیلی

تشکرشده 35 در 19 پست

تشکرشده 90 در 44 پست

تشکرشده 9,930 در 2,305 پست

تشکرشده 111 در 59 پست

تشکرشده 891 در 308 پست

تشکرشده 111 در 59 پست

تشکرشده 891 در 308 پست

انتخاب سریع یک انجمن
 

کودک,  مشاوره ,  خواهر,  ازدواج , روانشناسی ,  فول تست ,  مگاروان, تربیت کودک

 

 

مشاور ,  روانشناس آنلاین ,  مشاوره,  مرکز مشاوره,  مشاوره خانواده ,  مشاورانه


 

تالار همدردی نسبت به محتویات تبلیغات مسئولیتی ندارد.

چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

مرکز مشاوره,  مشاوره,  روانشناس ,  روانشناسی کودکان ,  تست روانشناسی


ازدواج , 
انجمن مشاوره , 
مشاور خانواده , 
مرکز روانپزشکی, 
مشاوره تحصیلی

تشکرشده 30 در 13 پست

تشکرشده 30 در 13 پست

تشکرشده 32 در 20 پست

تشکرشده 39 در 22 پست

تشکرشده 115 در 31 پست

تشکرشده 526 در 206 پست

تشکرشده 30 در 13 پست

تشکرشده 91 در 64 پست

تشکرشده 26 در 8 پست

تشکرشده 526 در 206 پست

انتخاب سریع یک انجمن
 


نمایش برچسب‌ها

کودک,  مشاوره ,  خواهر,  ازدواج , روانشناسی ,  فول تست ,  مگاروان, تربیت کودک

 

 

مشاور ,  روانشناس آنلاین ,  مشاوره,  مرکز مشاوره,  مشاوره خانواده ,  مشاورانه


 

تالار همدردی نسبت به محتویات تبلیغات مسئولیتی ندارد.

چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

مرکز مشاوره,  مشاوره,  روانشناس ,  روانشناسی کودکان ,  تست روانشناسی


ازدواج , 
انجمن مشاوره , 
مشاور خانواده , 
مرکز روانپزشکی, 
مشاوره تحصیلی

تشکرشده 4 در 2 پست

تشکرشده 492 در 107 پست

تشکرشده 6,673 در 1,450 پست

تشکرشده 7,561 در 2,380 پست

تشکرشده 10,677 در 2,785 پست

تشکرشده 11,357 در 3,433 پست

تشکرشده 14,710 در 3,975 پست

تشکرشده 7,561 در 2,380 پست

تشکرشده 10,677 در 2,785 پست

تشکرشده 9,659 در 1,930 پست

انتخاب سریع یک انجمن
 


نمایش برچسب‌ها

کودک,  مشاوره ,  خواهر,  ازدواج , روانشناسی ,  فول تست ,  مگاروان, تربیت کودک

 

 

مشاور ,  روانشناس آنلاین ,  مشاوره,  مرکز مشاوره,  مشاوره خانواده ,  مشاورانه


 

تالار همدردی نسبت به محتویات تبلیغات مسئولیتی ندارد.

چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

مرکز مشاوره,  مشاوره,  روانشناس ,  روانشناسی کودکان ,  تست روانشناسی


ازدواج , 
انجمن مشاوره , 
مشاور خانواده , 
مرکز روانپزشکی, 
مشاوره تحصیلی

تشکرشده 15 در 10 پست

تشکرشده 4,866 در 1,141 پست

تشکرشده 582 در 62 پست

تشکرشده 655 در 202 پست

تشکرشده 28 در 18 پست

تشکرشده 15 در 10 پست

تشکرشده 655 در 202 پست

تشکرشده 1,673 در 522 پست

تشکرشده 15 در 10 پست

تشکرشده 655 در 202 پست

انتخاب سریع یک انجمن
 

کودک,  مشاوره ,  خواهر,  ازدواج , روانشناسی ,  فول تست ,  مگاروان, تربیت کودک

 

 

مشاور ,  روانشناس آنلاین ,  مشاوره,  مرکز مشاوره,  مشاوره خانواده ,  مشاورانه


 

تالار همدردی نسبت به محتویات تبلیغات مسئولیتی ندارد.

چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

مرکز مشاوره,  مشاوره,  روانشناس ,  روانشناسی کودکان ,  تست روانشناسی


ازدواج , 
انجمن مشاوره , 
مشاور خانواده , 
مرکز روانپزشکی, 
مشاوره تحصیلی

تشکرشده 35,805 در 6,484 پست

تشکرشده 26 در 14 پست

تشکرشده 4 در 4 پست

تشکرشده 35,805 در 6,484 پست

انتخاب سریع یک انجمن
 

کودک,  مشاوره ,  خواهر,  ازدواج , روانشناسی ,  فول تست ,  مگاروان, تربیت کودک

 

 

مشاور ,  روانشناس آنلاین ,  مشاوره,  مرکز مشاوره,  مشاوره خانواده ,  مشاورانه


${Body}

بانک اطلاعات

ابزارهای بارداری و زایمان

ابزارهای رشد کودک

ابزارهای سنجش سلامت

چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

پاسخ سوالات بر اساس تاریخ پرسش سوال

مطلب از سایر رسانه ها

سلاماگه بعد از ازدواج بفهمم که زنم باکره نیس و باکرگی شو از دست داده و من بعد از ازدواج بفهمم آیا مهریه بهش تعلق میگیره؟ وظیفه من تو این شرایط چیه؟ چه کاری باید انجام بدم؟؟

ممکنه فرقی بین این باشه که اگه باکرگی شو بر اثر ضربه از دست داده و یا رابطه، میشه متوجه شد بر اثر چه چیزی از دست داده؟خواهشا درجش کنید ممنونم

مرتبط با باکره نبودن خانم برای ازدواج:

پسر مورد علاقه م میگه باکره نبودنت برام نیست، بعدا پشیمون نمیشه ؟چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم

آیا خواستگار باید از باکره نبودن دختر مطلع بشه ؟

رد کردن خواستگار به دلیل نداشتن پرده بکارت

چرا پسرها دنبال دختر باکره میگردن؟

ایشون اگه بکارتشو بر اثر ضربه از دست داده باشه بازم باکره به حساب میاد ولی اگه بر اثر رابطه باشه ایشون باکره نیستن،در ضمن دکتر با معاینه تشخیص میده که این پارگی بر اثر رابطه بوده یا ضربه.

حالا زنو بگیررررر بعد روضه بکارتشو بخون

والا من نمیدونم شما چرا اینجوریین!!!!!!!!!!!

من پردم حلقوی ارتجاعی بود شوهرم اصلا خبر نداشت یه همچین نوعیم وجود داره با این که برگه سلامت نشونش ندادم یه بار چیزی نگفت خودم تعجب کردم چون منم خبر نداشتم رفتم دکتر فهمیدم

وقتیم بهش گفتم گفت مهم بود؟ تهش تو بچگی اتفاقی واست افتاده بود دیگه دکتر رفتن نداشت

 خب وقتی زن میگیری قبلش تحقیق کن

باقیش دیگه چشماتو ببند

باقیش دیگه چشماتو ببند …

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

منظورتون اینه ؟ یا اینکه بنده بد متوجه شدم ؟

خب اگه زنی قبل از ازدواج به مسائل خانواده متعهد بود و در تحقیق خونواده ی شوهر سر بلند از آب در اومدو بعد از ازدواج تعهدش به خونواده رو از دست داد . شوهرش چشماشو ببنده . وهی زن خطوط قرمز حریم خونواده رو رعایت نکنه و هی شوهرش چشماشو ببنده ؟

؟؟؟

طلاق میدادم !!!!ابروشم میبردم !!حتی اگر بر اثر ضربه بوده باشه!!!

 

به اقای نجفی

اگر در عقد نامه ذکر شه طرف دوشیزه نیست مهریه تعلق میگیره ؟؟؟؟؟؟حتی اگر مهریه مشخصه در عقد نامه ذکر شده باشه!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

2)بعضی از پسرا در دوران دوستی رابطه کامل دارن اگه باهاش ازدواج کنن دیگه مهریه تعلق نمیگیره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به ت(عذر میخوام اسممو نمیگم روم نمیشه)

بکارت انواع مختلفی داره که فقط درمورد حلقوی بحث شده توضیحی کوتاه میدم.

در مورد پرده ارتجایی:

پرد حلقوی:به صورت حلقوی دور ورودی واژن را میپوشاند  که پرده حلقوی قابل اتساع و غیر قابل اتساع

قابل اتساع با امیزش جنسی پاره نمیشود.

ارتجاعی:به اندازه کافی انعطاف پذیر و قابل ارتجاع است و به هنگام ورود الت مردانه پاره نمیشه اگر هم پاره شه (به صورت جزئی)خون ریزی نداره.

 

اقایون دقت کنین خون ریزی نشانه باکره بودن دختر نیست حتی میشه خونریزی نداشته باشه ولی قبلا رابطه داشته  پس خواهشا دقت کنین

به رضا چشم قشنگ

اقا رضا هیچ وقت ابروی کسی رو نبر که خدا ابروی خودتون میبره،این حرفو دقیقا یکی از معلمامون میگفت داستان از این قرار بود که یه پسری میاد تو مدرسه مون و ابروی یکی از دخترای کلاسمون میبره و میگه با من دوست بوده و از این حرفا وکلی بد و بیرا البته اون موقع هنوز معاون و مدیر نیومده بودن مدرسه و به جز معلم دینی،عربی و قران(هر سه کتاب معلمش یکی بود) کس دیگه نیومده بود وقتی همون دختر کلاسمون به معلممون میگه خانوم تو رو خدا به معاون و مدیر نگید معلممون در جواب همکلاسیم میگه من ابروی کسی رو نمیبرم که خدا فردا ابروی خودمو ببره.

اقا رضا امیدوارم که شما دختر پاکی گیرتون بیاد ولی اگه خدایی نکرده… اشکال نداره شما اقایی کنید و بی سر و صدا تمومش کنید.

چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم
چیکار کنم شوهرم نفهمه باکره نیستم
0

دوره مقدماتی php

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *