چگونه شعر سپيد بنويسيم

دوره مقدماتی php
چگونه شعر سپيد بنويسيم
چگونه شعر سپيد بنويسيم

نویسنده : زهرا شریفی

 

نوشتن شعر نوعی ماجراجویی است که به ما کمک می‌کند تا زبانی غنی داشته باشیم و با کلمات تصاویری شفاف نشان دهیم.

سرودن شعر یکی از انواع نوشتن خلاقانه است حتی اگر تصمیم به انتشار آن نداشته باشید.

بعضی می‌گویند شعر زمانی ساخته می‌شود که بهترین کلمات در بهترین مکان‌ها قرار می‌گیرند یا توصیف صحنه است با کلمات. در این نوشته به دنبال معنی و چیستی و تاریخچۀ شعر نیستیم.

چگونه شعر سپيد بنويسيم

دوره مقدماتی php

می‌خواهیم بدانیم اگر فکر می‌کنیم ذوق شعر و ادب در وجود ما نهفته است، برای پرورش و ظهور آن چه کاری می‌توانیم انجام دهیم.

برای شروع بهتر است تا می‌توانید شعر بخوانید. فارغ از اینکه در کدام مرحله از سرودن شعر هستید باید به صورت مستمر شعر دیگران را دنبال کنید. اشعار تمام دوران را بدون توجه به اینکه در چه زمان و موقعیتی سروده شده بخوانید. سعی کنید از نوع شعرها و تکنیک‌های به کار رفته در آن‌ها یاد بگیرید و استفاده کنید. بسیاری از افراد شعر نمی‌خوانند به بهانه‌هایی مثل:

شعر دیگران روی من تأثیر می‌گذارد و می‌خواهم یک کار خاص ارائه کنم.

شعر من از قلبم بر آمده و یک نوع بیان خود است.

شعر یک نوع بیان هنری است و هیچ قاعده‌ای برای آن وجود ندارد.

مادرم می‌گوید تو استعداد کافی داری.

و…

همۀ این استلال‌ها می‌تواند درست باشد اما اگر می‌خواهید شعری برای انتشار آماده کنید باید قدم‌قدم پیش رفته و همه نکات را در نظر بگیرید.

از شاعران نامور فارسی، به جز سعدی و حافظ که آشنای ذهن همۀ ما هستند، اشعار بیدل دهلوی، صائب تبریزی، طالب آملی و وحشی بافقی تأثیر مهمی بر روند سرودن شعر دارند و از شاعران معاصر هم می‌توان به نیما یوشیج، احمد شاملو، حسین منزوی، فروغ فرخزاد، هوشنگ ابتهاج، نصرت رحمانی و شفیعی کدکنی اشاره کرد. البته نباید صرفاً به خواندن آثار چند شاعر بسنده کرد و از آثار سایر شاعران خوب غافل شد. تا می‌توانید شعر بخوانید.

وقتی شعر افراد زیادی را می‌خوانید یک آموزشگاه غیرمستقیم با معلم‌های خاص و منحصربه‌فرد خواهید داشت.

اما در کنار خواندن شعر، داستان، رمان و حتی روزنامه‌ها را نادیده نگیرید. مهم‌ترین ویژگی شاعر این است که بتواند با جهان ارتباط برقرار کند بنابراین خوب است که مسائل روز را نیز در نظر بگیرید.

در این رابطه سایت گنجور یک مجموعۀ مناسب برای دسترسی به اشعار کهن و کلاسیک است.

همیشه در حال نوشتن باشید و دست از قلم برندارید. اشتباه اکثر افراد در این زمینه این است که فکر می‌کنند باید در انتظار الهام به سر ببرند تا شعری بنویسند، در حالی‌که هر چه بیشتر تمرین کنید و همراه با خواندن شعر دیگران، خودتان هم بنویسید، هر چند بدون ساختار و نامناسب و بی‌معنی اما در نهایت می‌توانید از دل همین تمرین‌ها به چیزی که می‌خواهید برسید.

به خودتان اجازه دهید که گاهی بد بنویسید اما از نوشتن دست نکشید. نمی‌گوییم تمام روز خود را پشت میز نشسته و صرف نوشتن کنید اما یک روال نوشتاری مشخص داشته و به آن پایبند باشید.

مثلاً برای خودتان تعیین کنید که روزی دو جمله بنویسید و به هر طریقی این کار را انجام دهید. نوشتن روزانه مهارت‌های شعری شما را بهبود می‌دهد و تقویت می‌کند.

بعضی افراد صبح‌ها حال خوبی برای نوشتن دارند بعضی عصر و بعضی شب، مهم این است که زمان خودتان را پیدا کنید و ببینید چه چیزهایی به شما امکان سرودن یک شعر خوب می‌دهد. می‌گویند ویکتور هوگو به محض بیدار شدن از خواب، ایستاده به سمت میز می‌رفت و شروع به نوشتن رمان یا شعری می‌کرد.

گاهی می‌توانید از موضوعات خیلی ساده در زندگی و محیط اطراف خود، مثل روند شغلی‌تان، اسباب‌بازی فرزندتان، گلدان گل روی میزتان و… ایده گرفته و خود آن را در ذهن بپرورانید.

همیشه با خودتان کاغذ و قلم داشته باشید یا به عبارتی « دائم الدفترچه» باشید. هر چه به ذهنتان می‌رسد را بنویسید. لزومی ندارد همین که پای کار نشستید یک مثنوی بلند یا یک غزل عاشقانۀ کامل بسرایید بلکه شعر گاهی مثل یک ساختمان بلند با آجر روی آجر گذاشتن و مرور زمان شکل می‌گیرد.

بنابراین عجله نکنید. با این کار مجموعه‌ای از تداعی‌ها و نوشته‌هایی خواهید داشت که می‌توانید به تدریج آن‌ها را ویرایش و تکمیل کنید.

«عزیزان خود را بکشید.» بازنگری را دست کم نگیرید. اینکه قافیه‌های شعر شما همه درست است و قصۀ آن به پایان رسیده یا اینکه شما دوستش دارید دلیل کامل بودن آن نیست. شعر خوب خواننده را به حرکت در می‌آورد و او را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به درستی با او ارتباط برقرار می‌کند. نوشتن شعری به این صورت مشکل است و نیازمند بازنگری و دقت زیاد.

بسیاری از شعرا و نویسندگان وقتی پس از چند روز یا چند ماه به متن پیش‌نویس خودشان نگاه می‌کنند می‌گویند «واقعاً من این‌ها را نوشته‌ام؟»

وقتی شعری را نوشتید که فکر می‌کنید کامل است آن را کنار گذاشته و بعد از گذشت زمانی مشخص دوباره به سمت آن برگردید. در این مدت می‌توانید روی شعرهای قدیمی‌تر خود کار کنید و شعر تازه نیز بسرایید. خواندن شعر را هم هیچ‌گاه متوقف نکنید. با دانستن اینکه می‌توانید بعداً به کار خود بازگردید و آن را اصلاح کنید، در نوشتن اولیه، به خودتان آزادی بیشتری خواهید داد.

شعر خود را در معرض نقد و بررسی قرار دهید. نظر بزرگان ادبی را نادیده نگیرید و از به اشتراک‌گذاری کار خود با آن‌ها واهمه‌ای نداشته باشید. ممکن است بعضی کار شما را دوست داشته باشند و بعضی هم نه. تمام نکات را یادداشت کرده و در بازنگری از آن‌ها استفاده کنید.

اگر مشکلی در شعر شما وجود دارد نگویید: «این سبک من است» و اگر سبک شما چنین است بدانید راه را اشتباه رفته‌اید.

تکنیک‌ها و قواعد شعری را بشناسید و یاد بگیرید.

بنابراین مهارت‌هایی مانند حذف کلمات غیرضروری، استفادۀ به‌جا از کلمات و شیوۀ قرار گرفتن آن‌ها در کنار هم، به طور مناسب و مواردی از این دست، برای تصویرسازی و ایجاد یک نوشتۀ هنرمندانه لازم است و به ساختن یک نوشتۀ تأثیرگذار کمک می‌کند.

سعی کنید در این مسیر به طور مداوم از فرهنگ لغت استفاده کنید. اولین واژه یا جمله‌ای که از ذهنتان می‌گذرد را نپذیرید. با رجوع به لغت‌نامه می‌توانید برای یک کلمه، مثلاً «رنج»، جایگزین‌های زیبایی بیابید.

با کلمات بازی‌کنید و آنقدر آن‌ها را در نوشته خود جابه‌جا کنید تا به مقصود مورد نظر خود برسید.

مهم نیست موضوع شعر شما چیست، فقر، مرگ، عشق و… در هر صورت باید آن را به مخاطب نشان دهید مطابق همان جملۀ معروف «نگو، نشان بده».

برای تصویر سازی در شعر از همۀ اجزای طبیعت، رنگ‌ها، اشیاء، حالات و رفتار انسان و… استفاده کنید.

در ادامه نمونه‌هایی از خلق تصویر در شعر فارسی را با هم می‌خوانیم:

 

بستم به پای خستۀ لب

چگونه شعر سپيد بنويسيم

دست خنده را…

برداشتم نگاه ز چشم پرآتشش

گفتم: دريغ و درد

کو داوری که شعله زند بر طلسم سرد؟

کوبم به روی بی‌بی چشم سياه تو

تک‌خال شعر را

گويم کدام‌یک‌؟

نصرت رحمانی

 

نگاه مرد مسافر به روی ميز افتاد:

چه سيب‌های قشنگی!

حيات نشئۀ تنهايی است

و ميزبان پرسيد:

قشنگ يعنی چه؟

قشنگ يعنی تعبير عاشقانۀ اشكال

و عشق ، تنها عشق

تو را به گرمی يک سيب می‌كند مأنوس

و عشق ، تنها عشق

مرا به وسعت اندوه زندگی‌ها برد

مرا رساند به امكان يک پرنده شدن.

سهراب سپهری

 

غالباً درباره سهراب سپهری گفته‌اند كه با شعرش نقاشی كرده و با نقاشی‌اش شعر سروده است.

برای ایجاد یک دنیای ذهنی که خواننده در آن ساکن شود و معنا و مفهوم مهمی را دریافت کند از هیچ‌گونه تعبیر و تفسیر شاعرانه دریغ نکنید.

 

شاید دوست داشته باشید در این دوره شرکت کنید:

دورۀ آنلاین شعر نویسی

نمیتونم شعر نوشتن رو به اندازه داستان نویسی دوست داشته باشم..
ولی باید حتما یاد بگیرمش..
مرسی از اموزش قابل فهمتون

سلام پرستو جان
بیشتر بنویس دربارۀ ماجرا
چرا حتماً باید شعر گفتن رو یاد بگیری؟

سلام مرسی از متن خوبتومن دوره راهنمایی هستم میخوام شعر هام رو نقد کنن و دوست دارم اگه بخوام به نوشتن ادامه بدم قبل از تموم کردن دوره دبیرستان کتابی به چاپ برسونم اگر اجازه بدید شعرم رو براتون ارسال کنم ممنون

سلام مریم عزیز
در کارگاه شعر متأسفانه فعلاً برنامه‌ای برای نقد شعر نداریم و از این به بعد به آموزش تکنیک‌ها و اصول شعر می‌پردازیم.

سلام خوبید اسم علی ۱۸بچه اهوازم کاملا مذهبی هستم و دوست دارم در باره اعمه شعر بگم
نکات شما بیسیار خوب بود ولی برای شروع کار اول باید چکار کنم

علی عزیز
سلام
برای شروع پیشنهاد می‌کنم شعر خوب بخونی. از شعرایی که توی متن اسم بردیم و منابعی که معرفی کردیم حتماً بخون.
از طرفی اگر علاقه داری توی حوزۀ مشخصی شعر بگی بهتره در مورد اون مطالعه داشته باشی تا بتونی راجع بهش بنویسی.

سلام ودرود برشما
خیلی مطلب آموزنده و ساده ای بود که برای امثال بنده که هنوزم مبتدی هستم و باید در
نزداستادان عزیزوبزرگواری همچون شمامدتی
شاگردی کنم , بسیارعالی بود.
بنده متولدسال۱۳۴۴هستم وبااینکه رشته فنی
خوانده ام ازهمان دوران دبستان علاقه خیلی
شدیدی به نوشتن داشتم و اولین شعرم را در
زمان جنگ تحمیلی ودر منطقه جنگی نوشتم
وبه مرور زمان علاقه ام بیشترو بیشترشد تابه
جائی که درهمان دوران شعرهای زیادی را در
دفترچه خاطراتم نوشتم .
الان هم خیلی محتاجم به کمک شما دوست گراموتمایل دارم که بیشترمطالب زیبای شمارا
درهرکجاکه باشدمطالعه نمایم.
لطفا راهنمائی نمائید.متشکرم .
ارادتمند:محمدعلیـ (LIMAN)

سلام من خیلی دوست دارم شعر یاد بگیرم…
امیداورم بتونم از این مطالب استفاده کنم…! البته چند وقته نمیتونم سعر بخونم و کم پیش میاد شعری بنویسم اون هم به دلیل درس و دانشگاه هست…! شما به نظرتون چند روز ور هفته به شعر خواندن اختصاص دهم؟

واژه ای مثل برآوردم با آوردم خالی قافیه میشه ؟؟؟
ممنوووون میشم جواب بدید ????

سلام نیلوفر عزیز.
بله این دو کلمه هم‌قافیه هستند.

من شعر گفتم اما نمیدونم چه کاری انجام بدم که شعرهام مشاهده شه و بتونم چاپشون کنم
میشه لطفا راهنمایی کنین

یاسمن عزیز
بهترین کار اینه که یک وبلاگ یا وب سایت بزنید و آثار خودتون رو به طور منظم منتشر کنید.

من شعر گفتم میشه راهنمایی کنید چه کاری انجام بدم که ببینم شعر های من درسته و چه کاری انجام بدم که چاپ بشن

سلام من خیلی دوست دارم شعر یاد بگیرم…
امیداورم بتونم از این مطالب استفاده کنم…! البته چند وقته نمیتونم شعر بخونم و کم پیش میاد شعری بنویسم اون هم به دلیل درس و دانشگاه هست…! شما به نظرتون چند روز ور هفته به شعر خواندن اختصاص دهم؟

کوثر عزیز
سلام
اگر دوست داری شعر بگی و توی این مسیر موفق باشی بدون خوندن شعر ممکن نیست.
از اونجایی که شعر مثل رمان و مقاله زمان زیادی نمی‌خواد می‌تونی توی زمان‌های رفت و آمد، استراحت و… شعر بخونی.
پیشنهاد می‌کنم ارتباطت با شعر رو قطع نکن.
موفق باشی

خیلی ممنون
مطالبتون خیلی خوبه

سلام من از سال ۷۹شعر میگم ولی هنوز شعرام به پختگی لازم نرسیده ۳۷ سالمه هنوز نمیتونم شعرامو چاپ کنم .

نگران نباشید سها جان
بسیاری از بهترین نویسندگان جهان آثارشان در دهۀ پنجم و ششم عمرشان منتشر شده است.
شما که هنوز خیلی جوان هستید.

سلام من ۳۷ ساله هستپ از سال ۷۹شعر میگم ولی هنوز به پختگی کافی نرسیده که چاپ کنم .میتونم شعرمو براتون بفرستم نظرتون رو بگید؟

سلام سهای عزیز
بله میتونید به نشانی زیر بفرستید:
info@madresenevisandegi.com

سلام
برای نوشتن شعر نباید آن را در یک روز تمام کرد سعی کنید روزی یک بیت به شعر اضافه کنید…در ضمن ابتدا سعی کنید موضوع شعر رو به صورت متن روان تو ذهن ایجاد کنید… ولی رو کاغذ ننویسید… بعد سعی کنید دو تا کلمه که هم معنی یا به هم ربط دارن رو قافیه و بقیه متن رو تو دوقسمت بیت تقسیم و بچینید تا معنی بده همین.
مثلا یه شعر از خودم .ای یار من تو صورت مهربانی داری ولی دل سنگی
شعرش..
ای یار جگر سوزم در رخ مهربانی
اما دلی از سنگ در سینه پنهانی
امیدوارم بدردتون بخوره…

من ۱۶ سالمه ومیرم کلاس یازدهم. رشتم تجربی. ولی تاحالا شعرای زیادی گفتم وتعریف های زیادی شنیدم. من از استادای بزرگ وشاعران زیادی پرسیدم چه عواملی موجب شعر گفتن میشه که نودونه درصدشون گفتن ذات و استعداد. خواندن شعر این استعداد رو پرورش میده. صرفا نمیشه گفت هر کی شعر خوند شاعر میشه. مثل اینه که بگن هرکی درس خوند سرکار میره. پس ذات .طبع شعری واستعداد نقش اصلی رو داره.

سلام شاعر جوان
درسته. ذات و استعداد در مرحله اول خوبه اما همین استعداد اگر به کار گرفته نشه و با تمرین و شعر خوندن و توی مسیر بودن تقویت نشه به تدریج از بین میره.

درود برشما عزیزان ادب دوست، با اجازه ادمین عرضی داشتم،
در ابتدا که مطلب بسیار عالی و کامل بود،
بنده نهایت استفاده رو بردم.
اما در ادامه، باید بگم من چندان به این مساله که شعر سرودن را بیاموزیم و یاد بگیریم،
معتقد نیستم،
شعر هنری کاملا متفاوت با اشکال دیگر هنر هست،
هنرهای مثل موسیقی نقاشی، پیکره تراشی، خراطی، قلم زنی و …. ، تمامآ در ابتدا متریال شروع کارو در اختیار شما میزارن،
و اینکه تقربآ منتظر نتیجه مشخصی از کار هنرمند هستند،
مثال بوم، رنگ، قلمو، نتیجه تصویری از منظره یا پرتره، جان دار یا بی جان .
اما شعر، نه … شما باید از هیچ، همه چیز بسازی،
و تازه اونقدر هم قدرمتند و بی نقص بسازی که،
محصول غیر قابل لمس و دیدن شما، بتونه در لایه های ذهن مشوش و مخدوش و به شدت درگیر مخاطب امروز جایی برای خودش باز کنه…
مخاطب امروز با هفتصد سال پیش خیلی فرق کرده،
حتی گوشهای امروز با پنج سال گذشته هم کلی طبع سلیقه متفاوتی دارن.
به نظر من شعر مثل آواز هنری ماهیتآ، ذاتیست،
که البته با تمرین و ممارست قوی و قوی تر میشه،
ولی اینکه کسی صرفآ به دلیل علاقه زیاد و بدون اون خمیر مایه ذاتی، بخواد با مطالعه و تمرین شاعر بشه، وقتشو هدر کرده و
بهتره بیشتر به مطالعه و بررسی و نقد بپردازه که کم از سرودن نیست،
گاهی شعرا حسرت دارن فردی قابل، اثرشونو مورد نقد قرار بده
تا بتونن رفع اشکال کنن و به نقاط ضعفشون پی ببرن،
و باور کنید که خییییییلی نایاب هست.
خییییلی کم پیدا میشه کسی که شعرو بخونه، بدون جهت گیری خاص،
سبک و سنگین کنه،
نقاط ضعف و قدرت شاعرو گوشزد کنه و زمینه تقویت کار شاعرو فراهم کنه.
ما الان خیلی به این افراد احتیاج داریم.
با عرض پوزش از ادمین عزیز.

سلام دوست عزیز
درسته که شعر ماهیتی ذاتی داره اما علاوه بر اون آتش درونی که نیازه و جوششی که ابتدا لازم داره، حتما باید به دنبال یادگیری و بررسی فنون بود. صرفا به خاطر طبع شاعرانه نمیشه شعر گفت. ضمن اینکه این مطلب افرادی رو در نظر داره که در خودشون این توانایی و شوق اولیه رو می‌بینن اما راهی برای ادامه پیدا نمی‌کنن.
ممنون از کامنت خوبتون.

سلام اونایی که شعرمینویسن ودوس دارن شعراشون دیده بشه وبقیه نقد کنن میتونن عضو سایت شعرنو بشن اونجا شاعرای زیادی هست که بهتون کمک میکنن چون من خودمم تازه عضوش شدم وخیلی خوبه وبیشتر انگیزه گرفتم واسه نوشتن

سلام من معتقدم به قول استاد شريعتى لطافت زير انگشتان تشريح مى پژمرد وقتى تازه کارى و شعرتو پيش يه کهنه کار ميبرى با نگاه نقادانشون که اصن به قشنگى هايى که سعى کردى خلق کنى توجه نميکنه و همش ايراد ميگيرن و ذوق ادمو کور ميکنن تهشم سعى ميکنن طرز فکرشون رو به ادم قالب کنن از فلان چيز بگو اتفاقن شاعر بايد تو شعرش ول انگار باشه نبايد محدود باشه من زخم خورده اين افرادما قشنگ معلومه دلم پره من شش ماهه شعر ميگم خعلى ممنون مطلبتون واقن مفيد بود

سلام امیر عزیز
منظور این نیست که شعر رو تشریح کنیم. گاهی لازمه که نوشته‌های خودمون رو در معرض نقد قرار بدیم برای بهتر شدن. و البته خیلی مهمه که چه کسی این کار رو برای ما انجام میده تا به قول تو ذوقمون کور نشه.
کسی رو پیدا کنیم که علاوه بر گوشزد کردن ایرادات نوشته مشوق ما هم باشه.

سلام…ممنونم از مطلب عالیتون….خسته نباشید.
من علاقه خاصی به کتاب خوندن و نوشتن رمان ،کتاب،موسیقی،…و مخصوصا شعر دارم ..امیدوارم با کمک این مطلب خوبتون شعر های قشنگی بگم..

سلام نگارین عزیز
با تلاش و مطالعه حتماً به نتیجع می‌رسی.
موفق باشی

سلام مطالبتون عالی بود وخیلی کمکم کرد ممنون

سلام ببخشید یه سوال داشتم در شعر نویسی حتما باید تمام قوانین و قواعد مثل قافیه و وزن کلمات و…. رعایت بشه ؟

سلام. بله بهتره رعایت بشه. حتی نوشتن شعر سپید و نو هم قاعده‌منده.

سلام میشه راهماییم کنید که چجوری دانش لغویم رو برای شرنوشتن افزایش بدم؟

من چندوقتی میشه شعرمینویسم اما کلمات و واژه های زیبا بلدنیستم بکارببرم

پرستوی عزیز
سلام
برای اینکه دایرۀ لغاتت رو افزایش بدی باید زیاد و مستمر مطالعه کنی و سعی کنی کلمات جدید رو از دل نوشته‌های مختلف، چه شعر و چه متن بیرون بکشی و از اون‌ها توی نوشته‌هات و صحبت کردن استفاده کنی.

شبِ من شب تر از شبهای تار است

که غمهای دلِ من بی شمار است

به دستت می دهد یک جعبه یاقوت

دل عاشق همیشه چون انار است!

شکارم کردی امّا نامسلمان!

دلم از دست رفتارت شکار است!

رفیقان، حرفشان و قولشان است

چرا پس قول تو بی اعتبار است؟!

قرارِ تازه ای می خواهد و بس

دلی که در هوایت بی قرار است

گواهی می دهد گرچه دل من

تمام حرفهای تو شعار است!

چه با سرعت به پاییزم رساندی

اگر چه اوّل فصل بهار است

به تنهایی خودم را می سپارم

که تنهایی همیشه ماندگار است…!

#دکتر_یدالله_گودرزی

باتقدیم عرض سلام واحترام.اگر ممکنه نظرتون رو بفرمایید.
تو دلت خیلی صبوره
چشاتم منبع نوره
اون دستای مهربونت
مثل یک جام بلوره
کاش میشد منم یروزی تودل توجابگیرم
باهمه افسردگیهام من بگم
منم صبورم
چشم ودل ودست تو
اون نگاه مست تو
من مجبور میکنند تا
بمیرم واسه تو

سلام حمید گرامی
پیشنهاد می‌کنم اگر به ترانه‌نویسی علاقه داری حتماً ترانه‌های خوب رو بخونی. مثل کارهای محمدعلی بهمنی، افشین یداللهی، اردلان سرفراز، شهیار قنبری و…
در کنار این‌ها شعر خوندن رو فراموش نکن. تا می‌تونی شعر بخون.
موفق باشی

سلام
خسته نباشید از اینک برای اعتلای فرهنگ و رشد نواموز ها زحمت میکشید به نوبه خودم از شما سپاسگذارم
من تقریبا تمامی اشعار کلاسیک مطرح زبان فارسی را بارهاخواندم. عروض هم می دانم اما اوزان ابیات من در یک وزن نیستند هر کدام وزنی جدا گانه دارد نمیدانم برای اینکه در یک وزن باشند باید چه کار بکنم لطفاً راهنمای بفرماید
متشکرم

سلام آقا یوسف گرامی
اوزان ابیات در یک شعر یکسان نیستند؟
پیشنهاد می‌کنم دایرۀ لغت خودتون رو افزایش بدین و با کلمات تا می‌تونید بازی کنید تا وزن مورد نظر شکل بگیره.

سلام ۱۴ سالمه به شعر خیلی علاقه دارم خودم هم شعر مینویسم طوری مینویسم که کسی باورش نمیشه خودم نوشتم
چطوری میتونم شعر هامو ثبت کنم؟

سلام آرمان عزیز
خوشحالم که توی این سن کم داری جدی فعالیت می‌کنی.
به فکر وبلاگی برای انتشار نوشته‌هات بودی تا حالا؟

سلام توضیحاتتون عالی بود من علاقه خیلی زیادی به شعر دارم و دوست دارم برای دل خودم شعر بگم یه ارامشی بهم میده تاحالا شعرنگفتم اما پنج تاشعر انگلیسی و خیلی زیباترجمه کردم ازگفته هاتون استفاده میکنم و حتما شعرمیگم خودم فقط امید وارم وزن شعرو بتونم رعایت کنم

سلام اموزشتون عالی بود
اما بعضی موقع ها ادم چیزی تو ذهنش نمیاد این از چیه ؟ایا طبع شعر ندارم ؟

سلام امیر عباس عزیز
خیلی زیاد و روزانه شعر می‌خونی؟
سعی می‌کنی کلمه‌های جدید یاد بگیری؟
به شعر بقیه دقت می‌کنی؟

سلام ابتدا از مدیر سایت تشکر میکنم ثانیا به وبلاگ بنده که شعر های خودم میباشد سری بزنید اگر عیب و ایرادی داشت{که دارد} در بخش نظرات بنویسید.http://shaeranehaiema.blogfa.com

سلام
۱۴ سالمه شعر قبلا هم مینوشتم اما روی پایه و اساس نبود و شعر های جالبی نبود شعر هم زیاد میخونم بقیه بهم میگن که
شاعری از همین چیز های مبتدی و شعر های مسخره و بی اساس شروع میشه بعدا طی مدت میتونی شاعر خوبی بشی خوشبختانه محیط و موضوع کافی هم وجود داره فقط هنوز هم نمیتونم شعر جالب و با اساس بنویسم
خسته شدم

خیلی تلاش کردم که بنویسم اما نشد ممنون میشم که اطلاعات بیشتری اراعه بدین ممنونم از شما و متن زیبا و کاربردیتون!!!..

ارادتمند شما مانی

سلام مانی عزیز
تلاشت واقعاً قابل تحسینه.
ناامید نشو و تا می‌تونی بخون و بنویس.
کارگاه شعر رو دنبال کن از این به بعد بیشتر به روز میشه.

سلام متشکرم که پاسخ دادید نمونه شعرم را برایتان می نویسم نظرتان را بفرماید قفس
مرغ باغ ملکوت در قفس تن حبس است
شایداین قفس ام مسکن سر و درس است
کرده‌اندم به قفس تا که ثباتی گیرم
بر نهند آیینه تا حرف و کلامی گیرم
او بگوید که بگو من گویم در تقلید
تا شناسم ره و من بروم بی تقلید
می دهد قوت عجیبی که در آرم شهپر
می دهد درس که پرواز کنم من برتر
این چه سری است که هر روز و شب و ثانیه ها
قفسم در ید اوست او در اندیشه ما
من بخود غره شدم چشم فرو بربستم
گوش خود پنبه نهادم که من کر هستم
در توهم خانه ها و باغها می ساختم
کور و کر بودم چنین خود باختم
چون گشودم چشم پرهایم کنده بود
مالک ام گفت حاصل وهمت نمود
در خیالت شهوت و شهرت لذیذ
هر خیالت پری می کند عزیز
من ترا کردم قفس تا که اکسیرت دهم
پر گنجشگ ات بگیرم پر سیمرغ ات دهم
گر شوی تسلیم تعلیم و طعامت می دهم
بعد از آن سیمرغ شی تا عرش راهت می دهم
یوسف

به ما کمک کردن مثل ضربه هاون
به ظرف آب که سودش برای ما صفر است

اطلاع رسانی از دیدگاه جدیدعدم ارسالجواب دیدگاه های خودمارسال ایمیل اعلان هر بار که یک نظر جدید ارسال شده است.

 − 

 = 

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

سلام خیلی وقته میدو نم نوشته هام رنگ کمی از شعر دارند چون ذوق دارم شاید بتونم شعر بگم دنبال کلاسی هستم که منو با شعر وشعر گویی اشنا کنه وایرادهامو برطرف کنم لطفا اگر چنین کلاسی سراغ دارید راهنمایی بفرمایید درضمن اگر شب شعر هم میدانید معرفی کنید از همکاری شما سپاسگزارم

بزرگوار زیاد می بینم به دنبال کلاس آموزش شعر هستید نگردید و اگر کسی هم گفت هست باور نکنید به نظر من اگر از بالاترین و با کلاس ترین شاعران هم درس بگیرید باز هم تا ذهن ودید و فکرتان شعرانه نباشد شاعر نمی شوید..البته در مورد شعر غیر کلاسیک و عروض می گویم وگرنه شعر قدیم که قواعدی دارد و کافی است انها را حفظ و رعایت کنید (حالا شاید شعرتان قوی و حافظانه نشود ولی طبق اصول می شود گفت شعر است) شعر مثل همان سیب است که از درخت افتاد چه آدمها که آن را برداشتندو خوردند…ولی یکی مثل نیوتن گفت …زمین چقدر جذاب است که سیب را عاشق خودش می کند کتاب شعر بخوانیدو اگر در دسترس ندارید در اینترنت جستجو کنید کم نیست سایت ها و وبلاگ های خوب شعر شعر شاید چیزی نباشد جز نگاه خاص و غیر معمول به یک رویداد عام و معمول بافتني را بر مي دارم به همراه چند كلاف واژه رنگارنگ براي دل بيرنگ خودم و چشمان آبي تو كمي شعر مي بافم تا بهار بيايد

سلام و درود آقای کوهیان عزیز بسیار زیبا متین ودلسوزانه بیان کردید قابل استفاده و قابل فهم لذت بردم و استفاده کردم دست گلت درد نکنه

سلام جناب بهروزی قابلی نداشت . تحقیق خود یک کلاس آموزشی است.

خیلی وقت است که دیگر از آن جنجال ها و برخوردهای گاها سازنده و مفید در سایت خبری نیست و یا مشکلی نیست و یا اینکه مشکل بین نمی دانم قسمت تاییدیه مقالات و مطالب نثر چقدر تفاوت دارد با قسمت تایید شعر و آیا درآنجا هم همان دقتو حساسیت های قسمت شعر هم هست یا … مطلب خوب فوق را که خواندم به نظرم رسید اشنا است با یک جستجوی ساده دیدم همین مطلب عینا قبلا در تاریخ 29/.5/9۰ با نام ؛اگر شعر نو می گویید بخوانید ؛ توسط آقای عماد بهاری در همین قسمت اراپه شده است … از همین بابت با اجازه دوست عزیز هم نظرم را در مورد مطلب فوق و هم جوابیه آقای عماد بهاری را از آنجا به اینجا منتقل می کنم به امید مفید بودن

چگونه شعر سپيد بنويسيم

شاید مقاله خوبی باشد اما فتوای خوبی نیست شعر را چه کار به علم !!!؟ همانطور که تعریف نیما تعریف قدیم از شعر را نقض می کند تعریف س‍پید هم تعريف نيمايي را تا حدودي نقض مي كند …همينطور الي آخر شاملو معتقد بود : .” شعر واقعي محصول تخيل، خلاقيت و نوعي الهام است كه در عمق وجود شاعر مي شكفد. شاملو وزن را لازم و ذاتي شعر نمي داند و حتي آن را محدودكننده مي انگارد؛ اما تأثير قافيه را در القاء موسيقي شعر و شكل دهي به ساختار آن مي پذيرد. او گفته است: «نظم اثر هنرمندانه است و شعر اثر هنری این ها دو چیز سخت متفاوتند. نظم یا تکنیک، محصول احاطه بر ابزار است و تسلط بر اندیشه و تکنیک، می تواند چیزی اکتسابی باشد؛ شعر چنین نیست. شاعری را نمی توان آموخت. برای یک شاعر به وجود آوردن، عملی ارادی نیست؛ تجلی لحظه ای از زندگی است.»

***ایمیل حذف شده*** توسط عماد بهاری ارسال در یکشنبه 30 مرداد 1390 – 12:29 سلام خدمت آزاد رنجبر دوست عزیز و بی پروا در بررسی یک طرفه چه خوب است که کلام به رسم ادب با سلام آغاز شود !!! با کسب اجازه و قبلا عذر خواهی از شما به بررسی جزء به جزء کلامتان می پردازم تا عزیزان و دوستانم که تازه پا به این عرصه نهاده اند راه درست را برگزیده و با اطمینان در وادی شعر قدم بردارند . . 1 – شاید مقاله خوبی باشد اما فتوای خوبی نیست: بزرگوار نه این مقاله رسالۀ توضیح المسائل شاعران است نه بنده مرجع تقلیدادیبان و کسی هم قصد تحمیل نظرش را به دیگران ندارد این مقاله فقط یک تحقیق کوتاه است و هیچ جای دنیا هم در نقد یک تحقیق برای بررسی آن چنین تیشه به ریشه اش نمیزنند ! ! 2-شعر را چه کار به علم ؟ واقعا عبارت عجیبی ست بزرگوار ، لطفا اگر از این برادر کوچکترتان می شنوید سری به این کتاب ارزشمند بزنید(( زندگینامه مشهورترین شاعران ایراناز آغاز تا کنون )) . . بیش از 90 درصد شاعران ماندگار ما از عالمان و فرهیخته گان علمی عصر خویش بودند عبارتی را برای مثال از کتاب مذکور برای دوستانم میگذارم تا خود قضاوت کنند : سعدي در نظاميه بغداد تحصيل كرد. دانشجويان دانشگاه نظاميه عبارت بودند از مفسران، محدثان، وعاظ، حكام و مذكران. شيخ پس از اتمام تحصيل به سير و سياحت پرداخت و در مجالس، وعظ مي گفت و مردم را به سوي دين و اخلاق هدايت مي كرد. به طوري كه از آثار سعدي بر مي آيد ومعاصرينش هم مي نويسند در لغت، صرف و نحو، كلام، منطق، حكمت الهي، و حكمت عملي، (عالم الاجتماع و سياست مدن) مهارت داشت.مخصوصاً او در حكمت از تمام آثارش پيداست. .. بزرگوار اگر آثار سعدی همچنان نیز مورد ستایش قرار می گیرد و حکمت هایش دلنشین است نتیجۀ تلاشی بوده که در انواع علوم ادبی زمان خودش چون بلاغت ، صرف ، نحو . .. داشته و الا از شکم مادرش چنین قلم توانائی در سرودن شعر نداشت . پس چرا ترغیب به سرودن شعر غیر آگاهانه و غیر فنی؟

سبام بزرگوار خواندم درود بر شما بسیا کار ارزنده ومفیدیست ما ها احتیاج به مطالعه چنین مقاله ارزشمندی داریم دستانت بی بلا درود برشما

درود دست شما درد نکند

سلام از اینکه وقت گذاشتید و مقاله را خواندید متشکرم.

درودبرشما زحمت کشیدید به دوستان به ویژه مبتدیان و نوشاعران دوستانه توصیه می کنم مقالاتی از این دست را حتما مطالعه بفرمایند،قطعا گره گشا خواهد بود و آن ها که تبحر بیشتری در سرودن دارند برایشان یک یادآوری خواهد بود. روزگارتان به کام

ممنونم از راهنمایی شما استاد بزرگ

عالی بود!استفاده کردم.اگه واسه اشعاری که می سرایم نظر بدهید ممنون می شم.

سلام . مطلب شما را خوندم.استفاده كردم.اگه براتون زحمتي نيست شعراي من را كه تو همين سايت هست بخونين ونظرتون رو برام بگين.ممنون از شما

شعر موج نو هم در سبکهای شعر نوست که نه داری وزن است نه اهنگ

بسم الله محضر جناب کوهیان عزیز سلام مقاله ی ارزشمند شما را خواندم بسیار مفید بود… دردذیل سروده ی جدید آقای بهار به نام قبرهای سر بریده مطالبی را نگاشته ام که شاید بتواند تا اندازه ای دیدگاه شما را تایید نماید… به گمانم یک بحث جدی که پیرامون آن باید قلم زد که خیلی از آن بی خبریم مقوله ی فلسفه ی شعر است که چون تبیین شد بسیاری از مسایل حل شدنی است.. به هر حال از زحمتی که کشیدید متشکرم آموختم… التماس دعا

درود بر شما علی اصغر یزدانی نازنين : چه خوب كرديد دانسته هايتان را تقسيم نموديد مقاله ي جالب شما پاسخي شد به پرسشي كه مدتهاست در ذهن دارم اما از هر كه پرسيدم جوابي نگرفتم اينك شما جوابم را به آساني داديد. سپاس وهزاران بار سپاس راستي با شما موافقم شعر بايد با دانسته هاي شاعر وهمچنين دانستن علم عروض كه مثل دانستن رياضي براي كيهان شناسان است همراه باشد پس علم و شاعري لازم وملزوم هم هستن ابته نبايد منكر شد كه استعداد والهامات هم لازمه ي اين امر هستند باز هم سپاس دوست خوبم خوشحال ميشوم مقاله هاي ديگر شما را هم در اين مظمون پي گيري كنم شما

شرمنده جناب محمد كوهيان نازنين : در مطلبي كه براي مقاله اتان نوشتم اسم شما را اشتباه تايپ كردم شرمنده ي شما شدم

سلام تشکر…

استاد واقعا از نوشته ی شما استفاده کردم فکر می کنم حالا شعر هایم بهتر می شود سربلند باشید

سلام و سپاسگزار

یکی از بهترین راه های شعر گفتن رجوع به احساسات است شعر یعنی انفجار احساسات

شعر گفتن در مملکت ما حرام است من هر شعری در این سایت میذارم از دید مدیر نامناسبه از این به بعد میخوام نوحه بنویسم آقا این آموزش ها بدرد استفاده توی این روزگار امروزی ما نمیخوره مثلا به شعر زیر میگن بو دار عجب تف به هر چی شعر … یه گیتاره شکسته یه عاشق خورده و خسته یه قلبه پاره پاره هنوز توی این مشته یه دنیای ویرونه یه عاشق دیونه یه گیتار شکسته با نت های سربریده گلهای آلاله رو مریم من خواب دیده خسته خسته درمونده با عشقهای فرسوده مجنون در فکر شیرین+فرهاد به فکر لیلی عشقها همه دروغی ضربدری مساوی مونده بجا افسانه . یه مشت قصه از شاهنامه از پریا – اتل متل کوتوله حسن کچل چجوره سهراب و زال و تهمتن با حماسه های رستم خسته خسته دیونه -با یه تاریخ پاره پاره درفش کاویانی با گلهای نیلوفر بجا مونده از کوروش میترا و زرتشت و ناهید خدای مهر مانی گیتار رو میزنم با غم چشم انتظار میخونم با اشکهای رو گونه باصدای بریده دلی خون از غصه سکوت لبهامو دوخته در خود فرو گرفته این سینه ی عاشقم رو غرق غصه کرده در فکر یک بهانه کی اون میاد به خونه یه گیتاره شکسته با نت های سر بریده خیره به جاده مونده با این دل دیونه شعرها همه ممنوعه در ************ و تبعیده بنان به خود ترسیده در بغض خود شکسته از درد سکوتش در خود فرو رفته مرده لبها همه دوخته سینه ها زخمی سوخته دلها همه شکسته فرهاد خواندی با پیانو محمد محمد رسو الله ولی گفتن فرهاد مرتد و گبر و کفره این شعر و تو مستی با رقص و پیانوش خونده چرا با غم نخونده چرا با دف نخوند چرا اینجور نخونده

تشکر استفاده بردم

عالی بود شب ها همه بی رنگ اند دل ها با کدورت روزها همه یک رنگ انددوست ها بی محبت زندگی بی معنی ،غم هایش بی انتها عمراست که حدر میره بابی برنامه گی ها ب ش

ممنون از زحمات شما جهت تحقیق و توضیح کامل شعر نو همچنین ارائه ابزار شعر سرایی بصورت شفاف پایدار باشید شرایط و چگونگی عضو شدن رو اگر‌ قابل میدونید طرح بفرمائید

شاعر محمد علی میرزایی (تنها)

مبین نیکو رخش ، کو جان ستانست مشو همراه ، جانت در میانست مخواهش هیچ ، کو درد نهانست

شاعر فرزین مرزوقی

از بس شکستم در خودم دیوانه ای غافل شدم از خود بریدم تا ابد تا مردن ُ قابل شدم هر روز و شب در خوا

شاعر سوسن خسروی

طوبای پاییزی بس یکه تازی ناخدایِ زردِ پاییزی نقشی ز عصیان صنوبر بر ره آویزی قلاده می بندی به

شاعر فرزین مرزوقی

از بس شکستم در خودم دیوانه ای غافل شدم از خود بریدم تا ابد تا مردن ُ قابل شدم هر روز و شب در خوا

شاعر ستار سلطانیان

سالخورده ای تنها میان مردم در ایستگاه در انتظار رسیدن یک اتوبوس همگانی مقصد نهایی او نا دا

چگونه شعر سپيد بنويسيم

شاعر شادان شهرو بختیاری

. . خَنده ات تا به سَـرِ کوچه دلم را هُل داد همه را زُلف, خُدا داد و تو را سُنبُل داد کابُلی

شاعر سلمان مولایی

در چشم های تیله ای ام گرگ ساکتی سرگرم طی نمودن ایام حبس بود زنجیر کرده بودم اش این روح تشنه را

شاعر فرزان رادفر

استاد… ********* استاد کسیست که دائمن آموزد از پیر و جوان و مرد و زن آموزد از سوختن شمع به خ

شاعر فرزین مرزوقی

می شود، بهاران شود، کنار تو نشینم از لب، دو چشمان تو، بساط غم بچینم در تب، دو زلفان تو، دلم را هدی

شاعر کبری حقی

بوسه هایم سرگردانند آب وهوای آغوشت ابری است . ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ دو غزل به مهر بدهکارم ، واژ

شاعر علی سلطانی نژاد

شهر را یکسره گشتم پی‌ات‌ امشب،تو کجایی؟ نکند  بی‌خبر  از عادت  این  سر  به  هوایی؟ از  چه  آیین  

شاعر علی معصومی

ياد من مانده، همان گوهريكتائي تو سوسني، ياسمنی، سایه طوبایي تو مريمي، نسترني، ياس و اقاقييائي

شاعر غزل آرامش

درست در وسط صحن غم، مقام دل است حريم كعبه ى من مسجدالحرام دل است به مردمى كه مرا جرعه جرعه مى نو

شاعر مسعود اويسي

مي وزد از خاطراتم سوزِ سرمايي و من پنجره هاي اميدِ ذهنِ خود را بسته ام خاطراتِ با تو بودن را به

شاعر خسرو مکوندی

به سردابی کمان آغاز فصلی که گویی قصد پایانی ندارد زمین آکنده بر تالاب دردی چو دیگر دشت مرجانی ندا

شاعر علی سلطانی نژاد

دردت بجان! ای برتر از مهتاب‌و ناهیدو زحل ای  سوژه‌ی بالا  گرفتن های  بحران محل زیباترین معشوقه‌

شاعر فرزین مرزوقی

باز هم گذشتم از خودم در بی کسی ها گم شدم باز هم طلوعی بی فروغ خورشیدی از ریشه دروغ سر ریشه ی این

شاعر علی بهمن آبادی

«تو»«مخاطب باشی»مزه ی رویا دارد حسن تعلیل شدی، شعر تماشا دارد این که دل مدعی عشق تو شد، کم چیزیس

شاعر ولی اله فتحی (فاتح)

به نام خداوند عشق. شب‌ يلدا شد و گيسوی تواَم‌ ياد آمد ……………. .دل‌ شيدای منش‌ باز به‌

شاعر حسین ربیعی

1) آسمان دل من باز به تنگ آمده است تکه ای از خاطراتت باز باریدن گرفت 2) دِلُم از شیشه و قلب تو

شاعر مجتبی بضاعت پور

پشت دیوار سکوت دست نارنجی احساس در این تاریکی اشتها از دل هر قاصدکی می گیرد کوچه ها پر شده از

شاعر بامداد همراه

یادت میاید گفته بودم وقت رفتن هرگز نباید خوبی از دنیا ببینی؟ نفرین نمودم من تو را با چشم گریان گف

شاعر آمنه اقليدي

غزل مثنوی: با موج خسته ما به تلاطم نمی رسیم با این همه غزل به تراکم نمی رسیم با این غبار شو

شاعر ندا غفارزاده (هدیه)

************ در پیله بال می دوزم برای واژه هایی که قرار است در آسمانِ احساس پر پر بزنند به هوای ت

شاعر مرتضی حاجی اقاجانی

دلم 44 +++++ شکست سایه احساسم وقتی که مرهم دلم در پرچین نگاهم حفره ی ساخت و از آنجا به نظار

شاعر لیلا صالح

رُژ می زنم سپیدیِ لب هایم را کبودیِ پلک هایم را رُژ می زنم گونه هایم را رَدِّ پای نبضی

شاعر زهرا میرزایی

1. چشمانت تنها شعبده بازی بود که مرا به جنون عشق کشاند… 2. عشقت را در رگهایم تزریق کن ببی

شاعر محسن قادری

کبوتر بچه آمد؛ گفت مادر نامه را گم کرده است بی درنگ آمد به یادم کین صبا هم عاشق است! لاجرم پرس

شاعر آمنه حیدری

بایـد تو را در خواب هایم دیده باشم شاید به گـِردت لحظه ای گردیده باشم آن دم که مویت شد رها در

شاعر نعمت الله احسانی بنافتی (احسان)

* دوست * تو چون لیلا و من مجنونم ای دوست ز هجرِ روی تو دلخونم ای دوست ز گرمای حضورت

شاعر اعظم سامی (بيتا)

روزی که به سرپنجه‌ی احساس قدم بردارم، مطمئن خواهم بود در سرت جز هوس عشق من، یاد دگری جای ندارد.

شاعر علی رفیعی (پریش)

پر از عدم شده هستی؛ دگر وجودی نیست به تخته تخته‌ی این فرش، تار و پودی نیست کویر یا که بیابان، دو

شاعر فواد محمدزاده

من کیستم ؟ من چیستم ؟ جانداری دوپا زنده در رویا ها دنیایی در دنیا رویایی در رویا *۱

شاعر مانی سرخابی

شاعری کردم که بنویسم مقید نیستم از تو گفتم از خودم اما در این حد نیستم میتوانم ابتدا این عشق را حا

شاعر علی روح افزا

از شدتِ عشق ، واله و مدهوشم هر روز بجای چای ، غم مینوشم پائیز نشسته در تنم ، مدتهاست پیراهنی از

با قرار دادن لوگو زیر در سایت و یا وبلاگ خود از شعر نو حمایت کنید.

نویسنده محمدعلی رضاپور ۱۳۹۷/۹/۱۵

پرسش و پاسخ (درباره ی امیدها و چالش های صدور وزن عروضی) پرسش نخست: با توجه به این که زبان انگلیسی از قرن ها پیش، دارای نظام وزنی خاصی در شعر خود بوده، منطبق کردن شعر این زبان با عروض (عروض شرقی بطور عام و عروض فارسی بطور خاص) چه لزومی دارد؟ پاسخ با استفاده از چند مطلب: 1- شعر زبان انگلیسی با استفاده از این ره آورد ادبی، پربارتر خواهد شد؛ چون در کنار نظام وزنی چند صد ساله ی شعری خود، به نظام و …

نویسنده محمدعلی رضاپور ۱۳۹۷/۸/۲۷

بسم الله الرحمن الرحیم پیش تر گفته بودیم که قالب شعری سروش، حد وسط قالب های جدید پریسکه و سه گانی و قالب های باستانی دوبیتی و رباعی است و تقریبا جامع امتیازات آنهاست. اکنون می خواهیم درباره ی ویژگی های وزن شعر در قالب سروش، اطلاعاتی به خدمت فرهیختگان گرامی تقدیم نماییم. وزن فاعلاتن مفاعلن فعلات( و نیم وزن های جایگزین) با داشتن سه رکن متفاوت و آهنگی ملایم، ویژگی مناسبی برای قالب سروش ب …

نویسنده محمدعلی رضاپور ۱۳۹۷/۸/۲۰

چگونه شعر سپيد بنويسيم

آیا پریسکه، قالبی شعری است؟ (برگرفته از کتاب سفیر شعر فارسی از محمدعلی رضاپور) اکنون به پاسخ پرسش پیشین بپردازیم که پریسکه، قالبی شعری هست یا نه . پاسخ ما این است که پریسکه، قالبی شعری است به این دلیل که مانند قالب های دیگر، چارچوبی متفاوت دارد البته به شرطی که قبل از قالب سه گانی زاده شده باشد و اگر موضوع، برعکس باشد، تنها تفاوت میان پریسکه و سه گانی احتمالا در این است که سه گانی، سه گانی ا …

نویسنده محمدعلی رضاپور ۱۳۹۷/۸/۱۰

کشف و تبیین آرایه ای ادبی به نام “دنباله گیری” در تبیین سبک شعری و ادبی خود، به آرایه ای پی برده و آن را دنباله گیری نامیده و انواع سه گانه ای برایش یافته ام. دنباله گیری شبیه به تکرار است؛ اما با آن متفاوت و از آن لطیف تر. در آرایه ی ادبی تکرار، واژه ای را به منظور خاصی مثلا تأکید و… تکرار می کنند؛ اما در دنباله گیری ، واژه هایی مشابه در کنار هم می آیند و یا در نوع ضعیف تر آن در فاصل …

نویسنده مهدیه میرزایی ۱۳۹۷/۷/۳۰

آشنا زدایی باعث جلوگیری از رکود زبان و تکرار مضامین ملال آور در شعر می شود. هدف نهایی آن کمک به زیبایی متن و برانگیختن عواطف و احساسات مخاطب و پرهیز از تقلید است. با استفاده از روابط نو میان واژگان باعث ایجاد غافلگیری و تامل و تکاپو در مخاطب می شود. میتوان برای ایجاد اشنازدایی از صور خیال و آرایه های ادبی استفاده کرد، از جمله تشبیه که بهترین تشبیه ها تشبیه بلیغ می باشد که نه وجه شبه ذکر می شود و …

نویسنده رضا مهرانی ۱۳۹۷/۵/۲۶

ویژگی های شعر نو 1-وزن دارد 2-جای قافیه درآن مشخص نیست نمونه های از اشعار:مهدی اخوان ثالث سهراب سپهری و قیصر امین پور ویژگی شعر های سپید: 1-آهنگ دارد 2-وزن عروضی ندارد 3-جای قافیه درآن مشخص نیست برخی از اشعار :علی موسوی گرمارودی ویژگی شعر های موج نو 1-نه آهنگ دارد نه قافیه و نه وزن 2-فرق آن با نثر در تخیل شعری است 3-به دشواری و پیچیدگی مشهور است برخی از اشعار:احمد رضا احمدی ن …

نویسنده محمدحسن چگنی زاده ۱۳۹۷/۵/۲۶

سلام انتظام کلمات،بهگزینی واژه ها، قدرت تصاویر حسّی، ضبط لحظات خاص با این بافت شعر سپید راهش را از نثر جدا می کند. چند نمونه ی منتظم سپید از اشعار تایید شده ی (جمعه بیست و ششم مرداد نود و هفت) بایست تا هجوم فاصله ها تو ای بر آمده از خاموشی که عقاب سکوت ام نرم می چرخاند سایه اش را بر فراز عاصی ترین کلاغ روزگار صحبت پارکی . بیدار شو بهار سهم شاخه هایی که خود را به خواب زده …

نویسنده محمدحسن چگنی زاده ۱۳۹۷/۵/۱۶

به نام خدا در گذشته، شاعرانی که یا توان شاعرانه نداشتند یا به بن بست شعری رسیده بودند دست به معماسازی، بازی های لفظی، تضمین شعر دیگران و . . . می زدند. امروز گاه این ناتوانی و ضعف به گونه ای دیگر چهره می نماید و آن یا تخطئه ی مداوم دیگران است یا حرکت های سطحی و شتاب زده و بازی های صوری و شکلی با زبان و تخریب زبان. پس تکاپو در نوآوری را می توان در این اهداف خلاصه کرد: 1- رسیدن به فضا و زبا …

نویسنده محسن قادری ۱۳۹۷/۵/۷

+ می نویسی ؟ – آره می نویسم … + چطوری ؟ یادم بده ! – در دستت قلم بگیر ، چشمانت رو روی کاغذ متمرکز کن ، محاله که ننویسی … + ولی من قریحه ی ادبی نوشتن ندارم ! – درسته ، آموزشی بنویس ، هنری بنویس ، خاطره بنویس ؛ ولی بنویس . + بزار شروع کنم ، اووم ، تاریخی می نویسم ⁦^_^⁩ تحلیلی بر جنگ های صلیبی . – بزار با هم شروع کنیم ، تو کشیدی تن من راست به صلابه ، صلیب ، چو نگاهی است که مستانه به من م …

نویسنده محدثه حق پناه چپه ۱۳۹۷/۴/۲۶

صبح خوبی بود,داشتم ازخونه پیاده می رفتم سرکار,همینطور که مغازه هارو دونه دونه رد میکردم چشمم یهو خورد به یک آگهی ترحیم روی شیشه مغازه عکس مرحوم به چشمم خیلی آشنا بود,یهو رفتم به دوران ابتدایی به اون روزایی که بابااسماعیل می گفت بچه جان اینقد شلوغکاری نکن می افتی سرت,دستت می شکنه ها,یا وقتی آب بازی میکردیم می گفت:((وایستید دخترجان این چکاریه آخه آب حیفه وما بچه ها چشمامونو مث چشمایه گربه چکمه پوش گ …

نویسنده فرشید صادقی ۱۳۹۷/۴/۳

” تقطیع پلکانی ” یک بررسی نسبتا فهرست وار : در بررسی مقوله ی تقطیع پلکانی ، مواردی همچون تاثیر مایاکوفسکی و فرمالیست ها یا شکل گرایان و همچنین مواردی دیگر از این دست که مواردی مقدماتی هستند و بیش از آن که جنبه ی کاربردی داشته باشند جنبه ی آماری دارند را چون در راستای این مقوله نیستند ، مدّ نظرقرار نمی دهم و سعی می کنم آن چه را که ضروری تر و کاربردی تر است به اشتراک بگذار …

نویسنده مهدی محمدی ۱۳۹۷/۲/۲۸

تعریف شعر تکانه: تکانه یک گونه‎ی شعر فارسی است که به لحاظ ساختاری از یک یا چند سطر هسته و تعدادی سطر کمکی برای هر هسته، با هدف گزیده‎گویی در بیان اندیشه‎ی موردنظر شاعر شکل گرفته است. ********************************** انواع شعر تکانه: شعر تکانه به لحاظ تعداد سطرهای هسته، دو نوع است: 1- تک هسته‎ای که به طور خلاصه «شعر تک» نامیده می‎شود. 2- چند هسته‎ای ********************************** انوا …

نویسنده سبحان اسلامی ۱۳۹۷/۲/۱۰

به نام حق با اجازه اساتید محترم با اجازه مداد شکسته ها با خواندن اشعار اکثر دوستان در سایت متوجه شدم که دوستانی به اجیار از کلماتی استفاده میکنند که به سختی می شود معنای ان را در فرهنگ لغت پیدا کرد… به چند نکته رسیدم و برایم سوال شد 1- ایا استفاده از کلماتی که به اصطلاح در قدیم استفاده می شود درست است 2- ایا استفاده از کلماتی که به اصطلاح در قدیم بوده در روند خوانش شعر تاثیر دارد 3- ایا و …

نویسنده مهدی محمدی ۱۳۹۶/۱۲/۵

وزن های شعر فارسی احساسات و عواطف و مفاهیم متفاوتی را در ذهن و روح خوانندگان خود القا می کنند. تعداد رکن ها در هر مصرع، تعداد هجاها در هر رکن ، تعداد هجاهای کوتاه و بلند و نحوه کنار هم قرار گرفتن آن ها، در موسیقیایی شعر نقش به سزایی دارد. برخی اوزان شعر فارسی حالت ضربی و تند دارند و در ما حالت رقص و طرب ایجاد می کنند در مقابل برخی دیگر ملایم هستند و به ما آرامش می دهند. از این جهت تناسب وزن و محت …

نویسنده محمدعلی رضاپور ۱۳۹۶/۱۱/۲۲

مقایسه ی اوزان شعری در فارسی و انگلیسی معیار هم وزنی در شعر عروضی، تعداد هجاهای کوتاه و بلند و جایگاه قرار گرفتن آنها در واحد شعری است؛ به این صورت که در وزن عروضی، هر واحد وزنی مثل مصراع درشعرفارسی و بیت در شعر عربی، هم دارای تعداد مشخصی هجای کوتاه و یا بلند است و هم این هجاها عینا در مصراع ویا بیت بعدی به همان صورت تکرار می شوند ( البته گاهی اختیارات وزنی باعث تغییری متعادل دراین باره هست …

نویسنده محمدعلی رضاپور ۱۳۹۶/۱۰/۳

اعلام رسمی اولین های شعر مرتبط با هر دو زبان فارسی و انگلیسی پس از سپاس ایزدی، در این جا بطور رسمی و برای ثبت در تاریخ ادبیات فارسی و تاریخ ادبیات جهان، چند مورد از اولین های شعر مرتبط با هر دو زبان فارسی و انگلیسی را که طبق اطلاع شخصی ام، نخستین بار شخص این جانب پدید آورده ام، اعلام می کنم: 1- نخستین شعر عروضی دو زبانه ی فارسی و انگلیسی در آذر ماه 1377 نخستین شعر عروضی دو زبانه ام به فارسی …

نویسنده عادل فنائی ۱۳۹۶/۳/۲۲

چکیده : در اشعار شاعران معاصر مضامین بکر و بدیع زیادی دیده می شود . خلاقیت ذهنی دوستان شاعر امروزی لایق تقدیر و تشویق در خور ایشان است . ضمن تشکر و قدر دانی از شاعران زیبااندیش و صاحب قدرت سایت شعر نو ، چند نکته برای بهتر شدن آثار شعری دوستان گرامی ، نظرم را به خود معطوف کرده که در این مقاله با ارائه چند مثال قصد دارم به کهنه گرایی در شعر پرداخته و راهکارهای به روز سرایی در شعر کلاسیک …

نویسنده فرزین خورشیدوند ۱۳۹۵/۱۰/۱۳

10 کتاب شعر برتر سال 2016 به انتخاب نیویورک‌تایمز در آستانه سال نو میلادی مجله «نیویورک‌تایمز» ده مجموعه شعر مهم سال 2016 را بررسی و معرفی کرده است. از میان کتاب‌هایی با مضمون مجموعه اشعار که در سال 2016 منتشر شده است بنابر نظر منتقدان ادبی و مخاطبان ادبیات منظوم نیویورک تایمز، 10 اثر را به عنوان شاخص شعر زبان انگلیسی معرفی کرد که عبارتند از: The Pillow Book …

نویسنده مازيار نژاديان ۱۳۹۵/۹/۲

سلام و با اجازه اساتید محترم قبل از اینکه وارد بحث چگونه بنویسیم بشم باید چند نکته رو بررسی کنیم. 1- بیشتر مردم و مخصوصن ایران بیشتر دوست دارن حرف بزنن تا شنونده باشن معمولن زیاد پیش میاد که وقتی جماعتی دور هم هستن همهمه و هیاهو عجیبی شنیده میشه صدا ها در هم پیچیده و گنگ هرکسی سعی میکنه حرف خودش رو به کرسی بنشونه در نتیجه تمام تلاشش همینه و به گفته های دیگران توجه نمی کنه. و …

نویسنده سعید تفضلی زاده ۱۳۹۵/۷/۲۶

سرودن هاى خاص واژه هاى خاص مى طلبد، ببينيد من هميشه دنبال شعرى هستم که روح داشته باشد…امروز شعر ما تنها فقط سالاد کلماتى شده کسالت آور و خواب آاوده که همان سطراول ما را از ادامه دادن براى خوانش منصرف مى کند… شعرى که روح مؤثرى داشته باشد مخاطب را بى اراده دنبال خودش مى کشد و جاذبه ايجادمى کند… ايستا سرودن ممنوع: مى شود در سرايش از کلمات بى جان استفاده کرد اما توفيقى حاصل نخواهد شد …

چگونه شعر سپيد بنويسيم

نویسنده سعید تفضلی زاده ۱۳۹۵/۷/۲۵

شايد چند سال پيش که سرم به کار شعر و شب گرم بود دوستى بزرگوار که براى اولين بار پاى شعرهام حاضرشده بود ، نقدى کرد که شايد بعداز سال ها منظورش را امروز فهميدم.برايم نوشته بود: ” در سرودن و نوشتن بخيل باش” آقا بگذار خيالت را راحت کنم ، گاهى ما بى هوده به جاى آوردن يک کلمه ، جمله اى را کشان کشان و به زور وارد شعر مى کنيم… اين نيز ناگفته نماند که خيلى پيش خوانده بودم شعر هرچه رمز آلو …

نویسنده ارمان جلالی ۱۳۹۵/۷/۱۰

تومسیرزندگانی توهمیشه یک دلی کن. آن نهال زندگیت رولای این خاک گلی کن. باتمام یک دلی ها سرنوشت شددودلی ها من که ازوفاگذشتم حالادنیا دودلی کن …

نویسنده محمد جلایی ۱۳۹۵/۴/۱۷

به نام یگانه تصویر گر بی نیاز مطالبی که اکنون میگذارم شاید بتواند مرز میان شعر کلاسیک را با شعر نو و همچنین مرز میان شعر نو و سپید را گویا و تفکیکی بسیار مشخص باشد. البته تمام این سطرها که می نگارم آموزه ها و تجربیات شخصی بنده است. در شعر کلاسیک شاعر باید وزن و قافیه و شکل کلی شعرش را رعایت کند که همین وزن و قافیه به زیبایی آن کمک میکند و آهنگ و ریتمی که در شعر وجود دارد خودش باعث زیبایی شعر م …

نویسنده نیلوفر مسیح ۱۳۹۵/۴/۱۴

گذري بر ژانر «واژانه» بيش از يك دهه است كه مكتب ادبي اصالت كلمه با بيانيه ي ذكر شده در كتاب جنس سوم ، در ادبيات ايران زمين اعلام حضور كرده است .در اين بيانيه آمده است كه شعر و داستان تنها دو پتانسيل از كلمه هستند كه به علت بعد گرا شدن ذهن و زبان مردم تبديل به واسطه شده اند .اين در حالي است كه مكتب ادبي اصالت كلمه بر دو محور بنيادين استوار است .الف) وسيله دانستن ك …

نویسنده رضا شجاعی ۱۳۹۵/۴/۱۱

♥.به نام خدایی که در این نزدیکی است.♥ با سلام وعرض ارادت با توجه به ابهاماتی که در مورد شعر رباعی وجود دارد و حتی بسیاری از شاعران وجوه افتراق آن را با دوبیتی متوجه نمی شوند بر آن شدم که توضیحی هر چند اجمالی در مورد این قالب اصیل ایرانی خدمت شاعران و خوانندگان عزیز ارائه دهم بر خلاف تصور بسیاری که گمان میکنند بدلیل کم بودن تعداد ابیات شعر رباعی این قالب شعری آسانترین قالب شعر کلاسیک است باید عر …

نویسنده یاسین جاری مورجان (یجم ) ۱۳۹۵/۲/۳۱

صور خیال در شعر شاملو(۲) در مبحث قبل تشخیص در شعر شاملو را مختصرا توضیح دادیم ونیز گفتیم که در واقع هسته و عنصر اصلی در صور خیال در سپید امروزی تشبیه می باشد.موضوعی که امروز آن را در سپید شاملویی ارزیابی خواهیم کرد. تشبیه در شعر شاملو: شعر شاملو از نظر تشبیه چه به صورت گسترده و چه به صورت فشرده بسیار غنی می باشد و این موضوع به دو دلیل اتفاق می افتد.یکی به دلیل دگرگونی کلی زندگی ما انسان ها و …

نویسنده یاسین جاری مورجان (یجم ) ۱۳۹۵/۲/۲۴

صور خیال در شعر شاملو: صور خیال در شعر شاملو را می توان از دو جهت بررسی کرد ؛۱_صور خیال در جهت افقی یا در طول یک مصراع به واسطه ی استفاده از انواع مجاز ،تشبیه و استعاره و… ۲_صور خیال در جهت عمودی که در واقع تصویرهای متمایز موجود در شعر به هم به صورت ریسمانی پیوند می دهد. ابتدا سعی می کنیم شعر شاملو را در بعد افقی کند و کاو کنیم…ضمنا حقیر تلاش نموده ام تا حد امکان زبان رسا و سلیسی را برای …

نویسنده فاطمه محمودی ماهانی ۱۳۹۵/۲/۱۳

مرگ، نه صدای غم است ، نه صدای شور … مرگ، صدای عشق است … صدای بازگشت عشق، به سرای خشک ابدیت … مرگ، صدای باران است ، لحظه ای که تنت از خشکی ترک برداشته … مرگ، صدای پای خداست … صدای عاشق شدن ماست … صدای عشق خداست … مرگ را بهانه ی یاد کردن از خدا نکن ! عشقش را بهانه کن … مرگ را صدا نزن برای در امان ماندن ! مرگ را برای باریدن صدا بزن … بگذار باران عشق خدا ، بر زمین خشک …

نویسنده محمد ابراهیم جاذب نیکو (جاذب ) ۱۳۹۵/۲/۶

بنام خداوند هستی بخش سپید سرایی و سپید خوانی( بخش پنجم ) ( تفسیری اجمالی برای آموزش شعر سـپید) با سلام و عرض ادب و ارادت به همه ی عزیزان ادب دوست و ادب پرور در مورد شعر سپید در بخش اول ، دوم ، سوم و چهارم این مقاله توضیحاتی مبتنی بر علوم ادبی و مستندات موجود اِرایه شد و در اخرین بخش از این مجموعه مقالات علاوه بر تبیین برخی مطالب بنیادی درباره ی ((شعر سپید )) به یک …

نویسنده فرزین خورشیدوند ۱۳۹۴/۱۲/۴

بنام شاعر هستی،خدا شاعر کیست؟ «بخش اول» همیشه بحث بر سر شعر است و تعاریف و معانی و یا سبک و شیوه نگارشها،و بطبع آن عمومأ موضوع گفتمان،تحلیل و نقد و یا تعاریف سلیقه ای،قرار گرفته است. از شعر که به ظن بنده،تجلی خالق است صحبتی نخواهم کرد که سخنها بسیار است و تعاریف به اندازه افکار بشر،ولو بیشتر صحبتم از خالق است که بندرت از آن سخنی رانده شده و یا به چالش کشیده شده است ،که بصورت مجموعه ای …

شاعر سوسن خسروی

طوبای پاییزی بس یکه تازی ناخدایِ زردِ پاییزی نقشی ز عصیان صنوبر بر ره آویزی قلاده می بندی به

شاعر فرزین مرزوقی

از بس شکستم در خودم دیوانه ای غافل شدم از خود بریدم تا ابد تا مردن ُ قابل شدم هر روز و شب در خوا

شاعر ستار سلطانیان

سالخورده ای تنها میان مردم در ایستگاه در انتظار رسیدن یک اتوبوس همگانی مقصد نهایی او نا دا

شاعر شادان شهرو بختیاری

. . خَنده ات تا به سَـرِ کوچه دلم را هُل داد همه را زُلف, خُدا داد و تو را سُنبُل داد کابُلی

شاعر سلمان مولایی

در چشم های تیله ای ام گرگ ساکتی سرگرم طی نمودن ایام حبس بود زنجیر کرده بودم اش این روح تشنه را

شاعر فرزان رادفر

استاد… ********* استاد کسیست که دائمن آموزد از پیر و جوان و مرد و زن آموزد از سوختن شمع به خ

شاعر فرزین مرزوقی

می شود، بهاران شود، کنار تو نشینم از لب، دو چشمان تو، بساط غم بچینم در تب، دو زلفان تو، دلم را هدی

شاعر کبری حقی

بوسه هایم سرگردانند آب وهوای آغوشت ابری است . ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ دو غزل به مهر بدهکارم ، واژ

شاعر علی سلطانی نژاد

شهر را یکسره گشتم پی‌ات‌ امشب،تو کجایی؟ نکند  بی‌خبر  از عادت  این  سر  به  هوایی؟ از  چه  آیین  

شاعر علی معصومی

ياد من مانده، همان گوهريكتائي تو سوسني، ياسمنی، سایه طوبایي تو مريمي، نسترني، ياس و اقاقييائي

شاعر غزل آرامش

درست در وسط صحن غم، مقام دل است حريم كعبه ى من مسجدالحرام دل است به مردمى كه مرا جرعه جرعه مى نو

شاعر مسعود اويسي

مي وزد از خاطراتم سوزِ سرمايي و من پنجره هاي اميدِ ذهنِ خود را بسته ام خاطراتِ با تو بودن را به

شاعر خسرو مکوندی

به سردابی کمان آغاز فصلی که گویی قصد پایانی ندارد زمین آکنده بر تالاب دردی چو دیگر دشت مرجانی ندا

شاعر علی سلطانی نژاد

دردت بجان! ای برتر از مهتاب‌و ناهیدو زحل ای  سوژه‌ی بالا  گرفتن های  بحران محل زیباترین معشوقه‌

شاعر فرزین مرزوقی

باز هم گذشتم از خودم در بی کسی ها گم شدم باز هم طلوعی بی فروغ خورشیدی از ریشه دروغ سر ریشه ی این

شاعر علی بهمن آبادی

«تو»«مخاطب باشی»مزه ی رویا دارد حسن تعلیل شدی، شعر تماشا دارد این که دل مدعی عشق تو شد، کم چیزیس

شاعر ولی اله فتحی (فاتح)

به نام خداوند عشق. شب‌ يلدا شد و گيسوی تواَم‌ ياد آمد ……………. .دل‌ شيدای منش‌ باز به‌

شاعر حسین ربیعی

1) آسمان دل من باز به تنگ آمده است تکه ای از خاطراتت باز باریدن گرفت 2) دِلُم از شیشه و قلب تو

شاعر مجتبی بضاعت پور

پشت دیوار سکوت دست نارنجی احساس در این تاریکی اشتها از دل هر قاصدکی می گیرد کوچه ها پر شده از

شاعر بامداد همراه

یادت میاید گفته بودم وقت رفتن هرگز نباید خوبی از دنیا ببینی؟ نفرین نمودم من تو را با چشم گریان گف

شاعر آمنه اقليدي

غزل مثنوی: با موج خسته ما به تلاطم نمی رسیم با این همه غزل به تراکم نمی رسیم با این غبار شو

شاعر ندا غفارزاده (هدیه)

************ در پیله بال می دوزم برای واژه هایی که قرار است در آسمانِ احساس پر پر بزنند به هوای ت

شاعر مرتضی حاجی اقاجانی

دلم 44 +++++ شکست سایه احساسم وقتی که مرهم دلم در پرچین نگاهم حفره ی ساخت و از آنجا به نظار

شاعر لیلا صالح

رُژ می زنم سپیدیِ لب هایم را کبودیِ پلک هایم را رُژ می زنم گونه هایم را رَدِّ پای نبضی

شاعر زهرا میرزایی

1. چشمانت تنها شعبده بازی بود که مرا به جنون عشق کشاند… 2. عشقت را در رگهایم تزریق کن ببی

شاعر محسن قادری

کبوتر بچه آمد؛ گفت مادر نامه را گم کرده است بی درنگ آمد به یادم کین صبا هم عاشق است! لاجرم پرس

شاعر آمنه حیدری

بایـد تو را در خواب هایم دیده باشم شاید به گـِردت لحظه ای گردیده باشم آن دم که مویت شد رها در

شاعر نعمت الله احسانی بنافتی (احسان)

* دوست * تو چون لیلا و من مجنونم ای دوست ز هجرِ روی تو دلخونم ای دوست ز گرمای حضورت

شاعر اعظم سامی (بيتا)

روزی که به سرپنجه‌ی احساس قدم بردارم، مطمئن خواهم بود در سرت جز هوس عشق من، یاد دگری جای ندارد.

شاعر علی رفیعی (پریش)

پر از عدم شده هستی؛ دگر وجودی نیست به تخته تخته‌ی این فرش، تار و پودی نیست کویر یا که بیابان، دو

شاعر فواد محمدزاده

من کیستم ؟ من چیستم ؟ جانداری دوپا زنده در رویا ها دنیایی در دنیا رویایی در رویا *۱

شاعر مانی سرخابی

شاعری کردم که بنویسم مقید نیستم از تو گفتم از خودم اما در این حد نیستم میتوانم ابتدا این عشق را حا

شاعر علی روح افزا

از شدتِ عشق ، واله و مدهوشم هر روز بجای چای ، غم مینوشم پائیز نشسته در تنم ، مدتهاست پیراهنی از

با قرار دادن لوگو زیر در سایت و یا وبلاگ خود از شعر نو حمایت کنید.

نشان‌گذاری

عجب سازنده ی این علامت عرب دولاب است
[[رده:نمادهای
نوشتار]]

نشان‌گذاری

عجب سازنده ی این علامت عرب دولاب است
[[رده:نمادهای
نوشتار]]

آموزش شاعری آموزش شاعری شامل اشعار موزون و غیر موزون: بنام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین – انتخاب موضوع: اولین کار برای سروده یک شعر انتخاب موضوع است. 2- نوشتن مطلب راجع به موضوع: پس از اینکه موضوع مورد نظر خود را انتخاب کردید چند جمله کوتاه درباره آن بنویسید. مثال: موضوع: محل دانش آموختن چند جمله کوتاه راجع به موضوع: این محل یک مکان برای گفتگو پیرامون مسائل مختلف است. و… 3- جداکردن جملات به شکل مصرع مصرع: این محل یک مکان برای گفتگو است گفتگو در زمینه های مختلف در این محل شما می توانید ببینید راه تازه وتجربه و بهترین علمها کسب کنید اکنون نوشته ما کمی حالت شعر به خود گرفت. 4- ساخت ردیف و قافیه برای شعر: اکنون باید شعر ما دارای ردیف و قافیه باشد برای اینکار می توانیم از جا به جایی کلمات ـ استفاده از کلمات جدید و یا کلمات هم خانواده بهره گیریم. این محل مکانی است برای گفتگو کردن این محل مکانی است برای جستجو کردن در این محل شما می توانید ببینید بهترین علمهای ایران را برگزینید 5- دادن وزن به شعر: برای این کار می بایست کلماتی افزوده شود و کلمات اضافی حذف گردد تا شعر، وزن مناسبی پیدا کند. در ضمن می توانید از کلمات ادبی نیز استفاده کنید. مثال: توان به جای می توانید این محل مکان گفتگو است این محل مکان جستجو است در محل، شما توان به دیدن هر علم که خواستی برگزیدن 6- بررسی طول شعر: پس از این پنج مرحله برای اینکه ببینید آیا شعر شما وزن مناسبی پیدا کده است می توانید آن را بخش کنید(مصرع به مصرع). اگر این شعر را بخش کنیم می بینیم که تمام مصرعهای آن نه بخشی اند. امیدراوام که این درس مورد علاقه شمار قرار گرفته باشد. اگر دیدید که شعر به ذهنتان نمی رسد یا نمی توانید مطلب خود را به صورت شعر درآورید، نگران نباشد. من هم گاهی که می خواهم شعر بگویم ساعتها برای درست کردن وزن شعر یا پیدا کردن قافیه مناسب فکر می کنم تا بالاخره به قول معروف: چون قافیه تنگ آید شاعر به جفنگ آید یک معری می گویم(وقتی شاعر توانایی گفتن شعر را نداشته باشد معر می گوید آموزش شاعری شامل اشعار موزون: شعر موزون بسازیم (آموزش فنون شاعری) باسلام خدمت دوستان عزیز. حتما خیلی از شماها دوست دارین بدونید که یه شاعر چه طور شعر موزون رو می سازه؟ در این تاپیک قصد دارم آموزش فنون شاعری رو که پیش نیاز شعر گفتن هستش رو آموزش بدم. از همه دوستان هم خواهش دارم هر جا که من اشتباه می کنم کمکم کنن و اگر نکته ای مد نظرشون هست حتما بگن. اما بحث ما در این چهارچوب جا میگیره: 1- تاریخچه شعر پارسی 2- نکاتی درباره شعر 3- آشنایی با انواع قالب های شعری 4- آرایه های ادبی (1) – فن بیان 5- آرایه های ادبی (2) – فن بدیع 6- قافیه 7- فن عروض دقت داشته باشید که تمامی این مراحل، هر کدوم تاحدود زیادی پیش نیاز بحث بعدی هستش. فعلا این فهرست رو داشته باشین تا شروع بحث اول. اگر نظری ، مطلبی چیزی در این مورد دارین بگین حتما. 1) تاریخچه شعر فارسی در رابطه با نخستین شعر و شاعر پارسی هیچ کس نتونسته پاسخ دقیقی بده! اما نظریاتی هستش که من اونا رو میگم. تذکره نویسان نخستین شعرای فارسی رو «ابوحَفص سُغدی» و «عباس مروزی» به عنوان نخستین شاعران پارسی گو دونستن. اولین نمونه شعر عروضی به زبان دری به اواخر دوره ی طاهریان مربوط میشه.حنظله بادغیسی از شاعرای منسوب به آل طاهر هست که نظامی عروضی در کتاب مجمع النوادر اشاره کرده که یکی از امیران طاهری به نام عبدالله خجستانی ، دو بیت شعر رو از دیوان حنظله خونده و چنان تحت تاثیر قرار گرفته که از خربندگی ( یعنی نگه داری حیوانای چهارپا و الاغا) به حکومت خراسان رسیده!!!! و اون دو بیت اینه: مهتری گر به کام شیر در است شو خطر کن ز کام شیر بجوی یا بزرگی و عز و نعمت و جاه یا چو مردانت مرگ رویاروی اما پختگی و فصاحت بالای این دو بیت، پذیرفن اونا رو به عنوان اولین شعر فارسی یه کمی مشکل کرده. اما تاریخ سیستان با اطمینان نخستین شاعر پارسی گو رو محمدبن وصیف سیستانی معرفی می کنه و داستانی رو هم به این شرح نقل می کن که یعقوب لیث صفاری بعد از پیروزی با دشمنان، شاعران به رسم اون زمون که شعر عربی فقط وجود داشت، اون رو توی یه شعر مدح کردن و یعقوب گفت : چیزی که نمی فهممش رو چرا باید گفت؟. محمد بن وصیف که ادیب بزرگی توی اون زمان بود و دبیر رسایل یعقوب هم بوده، شروع کرد به پارسی شعر گفتن و چندتا شعر پارسی سرود که اولین بیت اون اینه: ای امیری که امیران جهان خاصه و عام بنده و چاکر و مولای و سگ بند و غلام و به این خاطر که یعقوب خوشش اومد و از زبان عربی هم خوشش نمی اومد، سال 251 ه.ق رو نقطه شروع شعر فارسی در دوره اسلامی گفتن. از شاعران معاصر یعقوب می توان نام فیروز مشرقی و ابو سلیک گرگانی رو برد که دو بیت زیر به ابو سلیک نسبت داده شده: خون خود را گرد بریزی بر زمین به که آبِ روی ریزی در کنار بت پرستیدن به از مردم پرست پند گیر و کار بند و گوش دار اما در مورد دایره لغات باید بگم که حدود 95% کار شاعر و کیفیت شعر اون به همین دایره لغاتش بر میگرده و بسیار موضوع مهمی هستش. آثار هنرمدان بزرگ ما و دیوان های اونا بسیار کمک بزرگی به این کار میکنه که دایره لغات شما وسیع تر بشه. همون طور که اکثر شاعران معروف ما بیشتر به آثار دیگران نگاه می کردن. مثلا معزی به شیوه منوچهری شعر می گفت و از فرخی و عنصری هم تاثیر می پذیرف شاعران بسیار زیادی که اکثرا به پیشینایان خودشون نظر داشتن. اما توصیه من اینه که دوستان دو کتاب زیبای گلستان و بوستان از سعدی رو بخونن، خیلی به بهتر به شاعری مسلط میشن. علت این پیشنهاد هم اینه که سعدی رو فرمان روای ملک سخن نمایدن. حتی خودش هم این رو پذیرفته و تایید کرده. گلستان فقط مقدمه ی اون نثر فنی هست ولی دیگر بخش هاش خیلی جذاب و شرینه. دوستان هم اگه پیشنهادی (دیوان شعر یا …) دارن حتما بگن. در مورد ایجاد کارگاه هم که این نیاز 100% همکاری دوستان رو می خواد. تا بتونن مسلط بشن. به خصوص در بخش عروض که بسیار بخش مهمی هست، فقط همکاری و تمرین و پشتکار نیازه. خودم هم یه برنامه دارم بعد از پایان این آموزش، اون رو به صورت یه مقاله توی تبیان در بیارم و یه آزمون هم برگذار کنیم که بحث جذاب تر بشه. چه طوره؟ آشنایی با چند اصطلاح (1) 1 دیدن روی تو ظلم است و ندیدن مشکل است چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است 2 هر چه جز معشوق باشد پرده ی بیگانگی است بوی یوسف را ز پیراهن شنیدن مشکل است 3 بی چراغان را تجلی طور سنگ تفرقه است کعبه و بتخانه را بی یار دیدن مشکل است 4 غنچه را با صبا از پوست می آرد برون بی نسیم شوق پیراهن دریدن مشکل است 5 برندارد میوه تا خام است دست از شاخسار زاهد ناپخته را از خود بریدن مشکل است 6 بی قراران هر نفس در عاملی جولان کنند همچو بوی گل به یک جا آرمیدن مشکل است 7 ماتم فرهاد کوه بیستون را سرمه داد بی هم آوازی نفس از دل کشیدن مشکل است 8 در گلستانی که بوی گل گرانی می کند با قفس بر عندلیب ما پریدن مشکل است 9 هر سر موی تو را با زندگی پیوند هاست با چنین دلبستگی از خود بریدن مشکل است 10 می توان راز دهان یار را تفسیر کرد در نزاکت های فکر ما رسیدن مشکل است 11 تا نگردد جذبه ی توفیق صائب دست گیر از گل تعمیر پای خود کشیدن مشکل است بیت: کم ترین مقدار شعر و یا همون واحد شعر رو میگن. شعر بالا از صائب 11 بیت داره. بیت فرد: اگر شاعر منظور خودش رو در یک بیت خلاصه کنه میگن بیت فرد. اگر کتاب گلستان رو خونده باشین، بعد از هر حکایت یا بینشون تک بیت هایی وجود دارد که به اونا هم میشه گفت بیت فرد. مثل: جایی نرسد کس به توانایی خویش الا تو چراغ رحتمش داری پیش (سعدی) مصراع: کم ترین مقدار سخن موزون که جزئی از بیت رو تشکیل میده. هر بیت دو مصراع دارد. وزن: از اسمش معلومه دیگه. آهنگی رو که شما در خوندن یک بیت احساس میکنید و در تمام مصراع ها مشترکه رو میگن وزن. قرار گیری کلمات در هر مصراع کاملا مهندسی (!) انجام گرفته شده. به طوری که هر کلمه ای رو بخواین جابه جا کنید، در اکثر مواقع وزن شعر به هم می خوره. مثلا مصراع اول بیت یازدیم رو اگر این اینجوری بخونیم: صائب تا نگردد جذبه ی توفیق دست گیر کلا سیستماتیک شعر به هم می خوره و اون وزن اصلی احساس نمیشه. در مورد وزن در بخش عروض کاملا صحبت می کنم که واقعا بخش شیرینیه!!! (گر صبر کنی …. ) ردیف: کلماتی که عینا در دو مصراع یا مصراع های هم قافیه در شعر ذکر میشه و یک معنی هم داره رو میگن ردیف. مثلا در شعر بالا «مشکل است» ردیف شعر هستش. شعری رو که ردیف داشته باشه رو می گن «مرَدَّف». ردیف با تکرار یک کلمه بر تاثیر موسیقیایی شعر می افزاید! قافیه: به کلمات مشترکی که در پایان مصراع و قبل است ردیف (اگر وجود داشته باشه) میاد میگن چی ؟؟؟؟؟؟؟ (خونمون؟ … خونشون؟ …. اتاق تمساحا؟ ….) نه نه قافیه. مثلا کلمات «ندیدن، نچیدن، شنیدن، دیدن و …» که با رنگ سبز مشخص شده و هم وزن هم هستند، میگن کلمات قافیه. به حروفی هم که در تمام کلمات قافیه مشکترکه، میگن حروف قافیه. مثلا در این بیت حروف « ـیدن » میگن حروف قافیه. در این مورد هم در بخش قافیه تقریبا به طور مفصل توضیح داده میشه. ن کته: کلمات ردیف حتما باید هم معنی باشند و اگر دو کلمه با یک لفظ و دو معنی در بیت آخر مصراع قرار گرفته باشه، میگن قافیه. مثل: آتش است این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد که کلمات نیست باد در دو معنی مجزا (اولی: باد یا همون هوا نیست و دومی: فعل دعایی به معنی نیست و نابود باشد) به کار رفته و قافیه محسوب میشه. این کار یه آرایه قشنگ به نام « ایهام » رو وجود میاره که بعدا در بحث آرایه ها توضیح میدیم در موردش. همش شد بعدا … بعدا … بعدا … فعلا فعلنا معطلید اینجا تا یه شاعر حرفه ای از کار در بیایین. بیت مصرع: بیتی که هر دو مصراعش قافیه داشته باشه رو میگن. مثل بیت اول .بیت مقفا: بیتی که فقط یک مصراعش قافیه داشته باشه رو میگن. مثل همه بیت ها بجز بیت اول! تخلص: نام شعری شاعر رو میگن تخلص. مثل صائب که نام شعری شاعر هستش. (اسم اصلی شاعر میرزا محمد علی بوده) و نکته آخر! : علاقه، پشتکار و تمرین شرط اصلی وارد شدن به این تاپیک هست! اگر می بینید هر کدوم از اینا وجود نداره، ادامه ندیدن!!! (نه بابا شوخی کردم بیا، ناراحت نشو. اگر ادامه بدی همه اینا پیدا میشه) تمرین: زشته که بگم تمرین داشته باشین، ولی تمرین ندم. 1) یه شعر رو انتخاب کنید و مثل شعر بالا، تمامی قسمت هاش رو مشخص کنید. (مواردی رو که یاد گرفین در بالا) 2) دو سه تا بیت فرد هم بنویسید. (همون طور که گفتم، کتاب گلستان منبع خوبیه) دوستان خواهش میکنم اگه واقعا میخواهید ادامه بدین حتما تمرین ها رو ادامه بدین.تا تمرین رو کسی انجام نده من درس بعدی رو شروع نمی کنم هاااا! (یه نفر هم باشه کافیه. من ادامه میدم) تمرین ها رو یا همین جا توی یه پاسخ جدید بنویسید، یا به آدرس زیر ایمیل کنید تا بررسی کنم. کلاس تموم شد، برین زنگ تفریح استراحت. تمریناتون رو هم واسه جلسه بعد انجام بدین. اگه انجام ندین … اگه انجام ندین …. خب انجام ندادین دیگه! می خواستین انجام بدین ؟؟!! موفق باشید! خیلی ممنون از این که همراهی می کنید. اما خب توجه کنید که این فقط یه بخش ساده از کار بود که گذاشتم و گفتم تمرین کنند دوستان و تمریناتشون رو بفرستن. اینجا تو این بحث فقط کار گروهی باید انجام بشه. اگر میخواهید شروع کنم خب تمرینی رو که گفتم انجام بدین تا برم بحث بعدی.

لطفا بگيد چه جوري بايد وزن شعر رو رعايت كنيم. باتشكر

سلام ممنون خیلی زیبا توضیح دادید زیبا بود ممنون در مورد شعر نو بیشتر توضیح دههید ممنون

دوست عزیز یه اشتباه کوچولو داشتید فقط:
وقتی خواستید ردیف توی شعر مولانا رو توضیح بدید ! آرایه به کار رفته جناس تام هست جون یه کلمه در دو جا با معانی متفاوت اومده ! اما اگر یک کلمه در جای خودش دارای دو معنی متفاوت باشه که در شعر هم صدق بکنه میشه ایهام ! حالا اگر کلمه ایهام دار با چند کلمه دیگه توی بیت تناسب داشته باشه میشه ایهام تناسب !
با تشکر

سلام شما کلاس قصه نویسی شعرنویسی سراغ دارین؟؟؟؟

چگونه شعر سپيد بنويسيم

عاااااالی بود متشکرم[قلب][گل]

متشکرم از شما بخاطر آموزش های خوبتون .من هم کارشناس ارشد ادبیات هستم و گاهی مطالب شما را مطالعه میکنم اگه ممکنه در مورد أموزش نویسندگی و شاعری به کودکان بیشتر توضیح بدید .با سپاس

سلام استاد. ساختار و قانون شعر سرایی را نمیدانم.ایا شعرم درست است؟ خوش امدید یاران در سرزمین باران
گشته بهشت شهرم از رنج شالیکاران.

سلام به همه ی دوستان شعر دوست ممنون من همه ی نحوه ی شعر گفتن را یاد گرفتم . عالی بود . البته اولاش کمی سخت بود و نیاز به فکر زیاد داشت.

استاد می شه در باره ی فیلم نامه نویسی بیشتر توضیح بدید.[گل]

این آموزشها هیچ ارزشی نداره چون شاعری باید توی خون آدم باشه….تنها هنری هست که نمیشه آموزشش داد

چگونه شعر سپيد بنويسيم
چگونه شعر سپيد بنويسيم
10

دوره مقدماتی php

یک دیدگاه برای “چگونه شعر سپيد بنويسيم”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *