میزان مصرف به انگلیسی

دوره مقدماتی php
میزان مصرف به انگلیسی
میزان مصرف به انگلیسی

دوره مقدماتی php

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است.
استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

barsadictionary@gmail.com

Telegram:

@Barsadic

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

مراجعه به دیکشنری یکی از ضروریات زبان‌آموزان و محققان است. البته اکثر افراد هم به تناوب به دیکشنری مراجعه می‌کنند. در این سایت یک دیکشنری کاربردی، آنلاین و رایگان به نام آبی دیکشنری در اختیار شماست. از جستجو در دیکشنری لذت ببرید!

آبی دیکشنری ، جامع ترین لغت نامه تخصصی آنلاین ، ارائه‌ای از سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران

می‌توانید

آبی دیکشنری

را به راحتی در گوشی همراه خود نصب کنید.

گذشته: took,
 
گذشته کامل: taken,
 

مترادف:  
ask
demand
need
require

1.
It

doesn’t

take

much

to

make

her

angry
.

1. عصبانی کردن او، چیز زیادی نیاز ندارد [او به راحتی عصبانی می شود].

2.
The

verb

‘rely’

takes

the

preposition

‘on’
.

2. فعل “وابسته بودن” به حرف اضافه “به” نیاز دارد.
میزان مصرف به انگلیسی

3.
This

sense

of

the

verb

‘give’

takes

two

objects
.

3. این معنی فعل “دادن” دو مفعول می خواهد [به دو مفعول نیاز دارد].

گذشته: took,
 
گذشته کامل: taken,
 

مترادف:  
bear
endure
stand

1.
How

can

you

take

this

woman
?
She

is

terrible
.

1. چطور می توانی این زن را تحمل کنی؟ (اخلاق) او افتضاح است.

2.
I

don’t

have

to

take

your

abuses
.

2. مجبور نیستم سوء استفاده های تو را تحمل کنم.

3.
We

argue

all

the

time

and

I

can’t

take

it

any

more
.

3. ما تمام وقت بحث می کنیم و من نمی توانم بیش از این تحمل کنم.

گذشته: took,
 
گذشته کامل: taken,
 

مترادف:  
carry out
execute
perform

متضاد:  
give a test

1.
Should

I

take

the

exam

right

now

or

later
?

1. همین الان امتحان بدهم یا بعدا؟

2.
This

is

the

last

exam

for

you

to

take
.

2. این آخرین امتحانی است که می دهی.

3.
When

did

you

take

your

driving

test
?

3. کی آزمون [امتحان] رانندگی دادی؟

گذشته: took,
 
گذشته کامل: taken,
 

مترادف:  
wear

1.
I

take

a

size

12

in

pants
.


1. من شلوار سایز 12 می پوشم.

2.
What

size

shoe

do

you

take
?


2. کفش چه سایزی می پوشی؟

3.
When

I

was

younger
,
I

took

smaller

shirts
.

3. وقتی جوان تر [کوچک تر] بودم، پیراهن های (سایز) کوچک تری می پوشیدم.

گذشته: took,
 
گذشته کامل: taken,
 

مترادف:  
accept
get
receive

متضاد:  
refuse
reject
turn down

1.
Are

you

going

to

take

the

job
?

1. آیا قصد داری آن کار را قبول کنی؟

2.
Do

they

take

credit

cards

here
?

2. اینجا کارت اعتباری می پذیرید؟

3.
We

don’t

take

cash
.


3. ما پول نقد قبول نمی کنیم.

گذشته: took,
 
گذشته کامل: taken,
 

مترادف:  
consume
drink
eat

1.
Do

you

think

she

takes

drugs
?

1. آیا فکر می کنی او دارو [مواد مخدر] مصرف می کند؟

2.
He

has

never

taken

a

pill

in

his

life
.

2. او در (تمام) زندگی اش، حتی یک قرص هم نخورده است.
میزان مصرف به انگلیسی

3.
Take

this

medicine

three

times

a

day
.

3. این دارو را سه بار در روز بخور.

گذشته: took,
 
گذشته کامل: taken,
 

مترادف:  
get
obtain
receive

1.
Can

I

take

a

message
?

1. می‌توانم پیغامتان را بگیرم؟

2.
She

doesn’t

take

me

seriously
.


2. او مرا جدی نمی‌گیرد.

3.
She

took

some

great

photos

of

the

children
.

3. او چندین عکس خوب از بچه ها گرفت.

4.
Take

a

day

off
.


4. یک روز مرخصی بگیر.

5.
take

an

order


5. سفارش گرفتن

6.
to

take

a

class

on

biology

6. کلاس زیست شناسی گرفتن (برداشتن)

7.
to

take

a

decision


7. تصمیم گرفتن

گذشته: took,
 
گذشته کامل: taken,
 

مترادف:  
get
transport

1.
Are

you

taking

the

train

to

Chicago
?

1. آیا با قطار به “شیکاگو” می روی؟

2.
Then
,
we

can

take

a

cab
.

2. بعد، می توانیم یک تاکسی بگیریم.

3.
Would

you

rather

take

the

bus

or

subway
?

3. ترجیح می دهی با اتوبوس بروی یا مترو؟

گذشته: took,
 
گذشته کامل: taken,
 

مترادف:  
buy

1.
I

take

my

clothes

from

that

store
.


1. من از آن مغازه لباس می خرم.

2.
I

think

I’ll

take

it
.

2. به نظرم آن را بخرم [فکر کنم همین را بخرم].

3.
I’m

not

going

to

buy

the

shirt

but

I

take

the

shoes
.

3. این کفش ها را می خرم ولی پیراهن را نه.

گذشته: took,
 
گذشته کامل: taken,
 

مترادف:  
travel by
travel on

1.
take

the

A43

towards

Bicester
.

1. از مسیر [جاده] A43 به سمت “بایسستر” برو.

2.
Take

the

next

exit
.


2. از خروجی بعدی برو.

3.
Take

the

second

turning

on

the

left
.


3. از دومین دوراهی سمت چپ برو.

گذشته: took,
 
گذشته کامل: taken,
 

1.
You

better

take

an

umbrella
.


1. بهتر است یک چتر برداری.

گذشته: took,
 
گذشته کامل: taken,
 

مترادف:  
understand

1.
I

take

your

point
.


1. مقصودت [منظورت] را فهمیدم.

گذشته: took,
 
گذشته کامل: taken,
 

مترادف:  
steal

1.
I

swear

I

didn’t

take

the

money
.

1. قسم می‌خورم که من آن پول را برنداشتم.

گذشته: took,
 
گذشته کامل: taken,
 

مترادف:  
last

1.
The

trip

took

four

hours
.


1. آن سفر چهار ساعت طول کشید.

گذشته: took,
 
گذشته کامل: taken,
 

مترادف:  
accompany
escort

1.
I

take

my

cellphone

with

me

everywhere

I

go
.

1. من تلفن همراهم را هر جا بروم با خود میبرم.

2.
I

took

the

kids

to

the

park


2. من بچه‌ها را به پارک بردم.

مترادف:  
scene
sequence

1.
He

got

exhausted
,
after

only

three

takes
.

1. او خیلی خسته شد، پس از تنها سه برداشت.

2.
the

first

take

was

awful
.


2. برداشت اول افتضاح بود.

3.
We

managed

to

get

it

right

in

just

two

takes
.

3. ما توانستیم در تنها دو برداشت بازی را در بیاوریم.

میزان مصرف به انگلیسی
میزان مصرف به انگلیسی
10

دوره مقدماتی php

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *