شعر زيبا براي عيد غدير

دوره مقدماتی php
شعر زيبا براي عيد غدير
شعر زيبا براي عيد غدير

شعر

ارسال دیدگاه

شعر عید غدیر خم و شعر عید غدیر خم فارسی و شعر عید غدیر خم دو بیتی و شعر عید غدیر خم کودکانه و شعر عید غدیر خم برای کودکان و شعر به مناسبت عید غدیر خم و شعر در وصف عید غدیر خم

به مناسبت فرا رسیدن ایام مبارک عید غدیر خم و برگزیده شدن مولای متقیان امام علی (ع) ، به عنوان مولای مسلمانان توسط پیامبر بزرگوار اسلام مجموعه ای از شعر های زیبا در مدل های مختلف را برای شما عزیزان گردآوری کرده ایم ، که در زیر میتوانید این اشعار زیبا را مشاهده نمایید .

دوره مقدماتی php

صد شکر که پیغمبر رحمت داریم
هم دست به دامان ولایت داریم
با ذکر شریف و مستجاب صلوات
امید شفاعت به قیامت داریم

شعر زيبا براي عيد غدير

شعر کوتاه در مورد عید غدیر

شعر درباره ی عید غدیر

شعر راجع به عید غدیر

برداشت خدا پرده ز اسرار نهفت
بردست نبی گل ولایت بشکفت
شد نورٌ علی نور به ذکر صلوات
چون منزلت علی پیمبر می گفت

شعر عید غدیر خم دو بیتی

شعر و دکلمه درباره عید غدیر

امروز که دین مصطفی شد تکمیل
با آیه ی اکملت لکم در تنزیل
بر ختم رسالت و ولایت صلوات
رفتن به بهشت جاودان شد تسهیل

زیباترین شعر عید غدیر

شعر درباره عید غدیر

مرا غدیر نه برکه، که بیکران دریاست
علی نه فاتح خیبر،که فاتح دلهاست

مرا غدیر نه برکه، که خم جوشان است
علی نه ساقی کوثر،که کوثر عظماست

مرا غدیر نه یک برگ سرد تاریخ است
علی نه شافع محشر، که محشر کبراست

مرا غدیر حریم وصال محبوب است
علی نه همسر زهرا که کیمیای ولاست

مرا غدیر بود پایگاه دانش و دین
علی نه کاتب قرآن که آیت عظماست

مرا غدیر نه یک واژه در دل تاریخ
که جان پناه همه رهروان راه خداست

مرا غدیر نه یک روز اختلاف افکن
که همچو چشمه ی مبعث زلال وحدت زاست

مرا غدیر ندای بلند آزادی است
علی نه حامی بوذر که روح صدق و صفاست

مرا علی نبود خلقتی خدا گونه
چو غالیان نسرایم که مالک دو سراست

اگر نه عالم و عادل مرا نمی شاید
ستایمش که علی عالی و علی اعلاست

— شعر سرود عید غدیر —

بخوان ز سوره انعام علت درجات
علی ز علم و عمل بر جهانیان مولاست

مگوکه مولد او کعبه شد که می گویم
به هر مکان که علی هست کعبه خود آنجاست

هر آن که دم زند از عشق آن ولی والا
علی صفت اگرش نیست، کار غرق خطاست

بخوان تو نامه مولا به مالک اشتر
که طرز فکر علی از خطوط آن پیداست

ببین که در دل آن رادمرد بی همتا
به یاد قسط و عدالت چه محشری بر پاست

بکوش رنگ علی گیری و صفات علی
هزار نکته باریک تر ز مو اینجاست

به سالروز امامت به جشن عید غدیر
که اشک شوق به چشمان عاشقان پیداست

گل (امید) به لب ها نشاندم و گفتم
خوشا دلی که در آن مُهر مهر میر ولاست

شعر عید غدیر خم برقعی

طرز نگاه تو به نظر جور دیگریست
خورشید از عنایت این ذره پروریست

تکلیف ما اگر بپذیرید نوکریست
این چادری که خیمه زدی ارث مادریست

ای آیه آیه آیه باران فاطمه
کوثر نشین بیابان فاطمه

علی،ای ساقی کوثر نشینان
ترازو ی نشان کفر ایمان

شعر زيبا براي عيد غدير

شعر برای عید غدیر

شعر زیبا درباره ی عید غدیر

بر شیعه کنون وقت سرور و طرب است
جام طرب از غدیرخم لب به لب است
شادی خود اظهار نما با صلوات
گر شیعه ای و شاد نباشی عجب است

شعر برای تبریک عید غدیر

شعر در خصوص عید غدیر

سرشار سرور و شادی بسیاریم
سرمست ولای حیدر کرّاریم
صد حمد که با ذکر شریف صلوات
بر حبل ولایتش تمسّک داریم

شعر در رابطه با عید غدیر

شعر کوتاه عید غدیر

ای دل ز ولایت علی شادی کن
احساس غرور و فخر و آزادی کن
با دسته گلی پر از درود و صلوات
از روز غدیر و شادی اش یادی کن

شعر در مورد تبریک عید غدیر

شعر عید غدیر برقعی

عیدی چو غدیر این قدر معظم نیست
حبلی چو ولایتش چنین محکم نیست
بر رشته ی محکم ولایت صلوات
بیچاره بود هر که مستعصم نیست

شعر کوتاه از عید غدیر

شعر زیبا درباره عید غدیر

مرا لبریز آن مستانگی کن
چنان قمبر غلام خانگی کن

از آن روزی که از جامت چشیدم
رخت را فاش در پیمانه دیدم

جمال حسن تو شد قبله گاهم
نشسته خال رویت در نگاهم

عنایت شما هر روز بیش است
ولی این بینوا محتاج بیش است

شعر عید غدیر خم کودکانه

شعر برای عید سعید غدیر

علی دست خدا در استین اسم
علی تنها صراط راستین است

علی عیسی و موسی و شعیب است
علی گنجینه ی اسرار غیب است

علی انجیل و تورات و زبور است
علی سر منشا تکثیر نور است

علی استاد جبریل امین است
که مولایم امیرالمومنین است

شعر در مورد عید غدیر و شعر کوتاه درباره عید غدیر و شعری از عید غدیر و شعر راجب عید غدیر وشعر های عید غدیر و شعر به مناسبت عید غدیر و شعر عید غدیر فارسی و شعر زیبا عید غدیر و اشعار عید غدیر و بهترین شعر های عید غدیر و شعر کودکانه درباره ی عید غدیر

غدیر چشمه جوشان
غدیر ، آب خروشان

غدیر، یه برکه خوب
غدیر، یه روز محبوب

غدیر، یه روز زیبا
یه عیدِ خوبِ خدا

غدیر، عید ولایت
شده روز هدایت

پیغمبر خدا گفت
نبی مصطفی گفت:

«علی امام شماست
برایتان رهنماست»

امام متقینه
امیرالمؤمنینه

حرف شیطون گوش نشه
غدیر فراموش نشه

ما بچه‌های شیعه
با هم می‌گیم همیشه

غدیرو دوست می‌داریم
جشنای خوب می گیریم

شعر در مورد عید سعید غدیر

شعر تبریک عید غدیر

ای ساقی کوثر ای شفیع عرصات
در شأن تو آمده فراوان آیات
امشب صلواتی است شراب نابت
جام دگرم بده به ذکر صلوات

شعر تبریک عید غدیر

شعر مولودی عید غدیر و شعر برای عید غدیر و شعر در مورد روز عید غدیر و شعر عید غدیر برای کودکان و متن شعر عید غدیر و شعر درباره عید سعید غدیر و شعر در مورد عید غدیر برای کودکان و شعر عید سعید غدیر و شعر عید غدیر کودکانه

یه عید دیگر
عید غدیر است

عید یک امام
امام علی است

پیامبر ما
رسول اکرم

دست علی را
گرفته در دست

این است مردم
بعد من امام

قدرش بدانید
حرفم این است

پندش بشنوید
حرفش گوش کنید

تا نشید گمراه
دین من این است

زهرا شیخی

شعر دربارهی عید غدیر

این عید سعید حیدر کرار است
شادی و شعف به عرش حق بسیار است
ذکر صلوات بر محمد امروز
خشنودی آل عترت و اطهار است

یک شعر درباره ی عید غدیر

شعر قشنگ برای عید غدیر

سکان زمین و آسمان است علی

سلطان همه جهانیان است علی

گلواژه ی منشق از علی اعلاست

سر چشمه ی فیض بی کران است علی

آوازه ی او ز هفت اقلیم رسد

مشهور به هفت آسمان است علی

سر سلسله خلیل عبادالرحمن

آن بنده ی سر به آستان است علی

برتر ز علی رب جلی خلق نکرد

آقای همه بهشتیان است علی

از بعد نبی بر همه ی مخلوقات

از جانب دوست ارمغان است علی

اول وصی پیمبر اعظم اوست

بر دین رسول روح و جان است علی

شاگرد محمد امین است ولی

استاد همه پیمبران است علی

دستور تمام انبیا در دستش

حق را شب معراج لسان است علی

هستند امامان مبین رهرو او

یعنی که امیر کاروان است علی

همتای امیر عشق تنها زهرا ست

شعر جدید عید غدیر و شعر روز عید غدیر و شعر نو درباره عید غدیر و شعر درباره ی روز عید غدیر و شعر عید غدیر ترکی و شعر های زیبا برای عید غدیر و شعر عید غدیر خم برای کودکان و بسیار زیبا شعر عید غدیر و زیباترین شعر در مورد عید غدیر

با دخت رسول همزبان است علی

بر هر نبی و ولی ولی الله است

مولای جمیع انس و جان است علی

در نور محبتش پر از جاذبه است

محبوب قلوب شیعیان است علی

بر غیب و شهود حاکم و سلطان است

آگاه ز راز کهکشان است علی

جنت یکی از صنایع دستانش

صنعتگر آفریدگان است علی

ایمان و نماز و اصل اسلام علی است

توحید و معاد عارفان است علی

مفتاح علوم ایزدی در نزدش

دیباچه ی علم لا مکان است علی

این است گواه لا مکان بودن او

یک شب به چهل مکان عیان  است علی

مولا و امام متقین کیست علی است

حقا که امیر مومنان است علی

سلمان که سبو از می منّا نوشید

او ظرف و در آن قطره چکان است علی

میثم سر دار از علی می گوید

با لله می وصل عاشقان است علی

قنبر که غلامی علی منصب اوست

او سالک و پیر راهدان است علی

در مرکز وحی کاتب وحی علی است

شعر دوبیتی درباره ی عید غدیر و شعر عید غدیر خم ترکی و شعر کوتاه برای عید غدیر و شعر برای روز عید غدیر و شعر عید غدیر سازگار

بر حامل وحی تر جمان است علی

گنجینه ی مخفی معارف مولاست

آئینه ذات مستعان است علی

تفسیر مبین فطره الله علی است

عشقش به دل پیر و جوان است علی

آیات مبین مدیحه اوصافش

هر سوره و آیه آرمان است علی

قرآن بدون او به قرآن جعلی است

تا ناطق و منطق و بیان است علی

دانید که سرّ اسم اعظم در چیست

اکسیر به رمز کن مکان است علی

در اولُ الاولین عیان کیست علی است

در آخر الآخرین نهان است علی

احسان قدیم و حکم فرمای ازل

مسجود همه فرشتگان است علی

موسای قلندر از علی نیل گشود

بر کشتی نوح پشتوان است علی

شعر ژولیده نیشابوری برای حضرت علی (ع)

اشعار عید غدیر سازگار

امروز به شکرانه ی این عید غدیر
کز یمن ولایتش جهان شد تطهیر
پیوسته فرست بر محمد صلوات
کن بیعت دیگری به مولا و امیر

شعر در مورد عید غدیر

متن شعر عید غدیر خم

حقا که غدیر بهر ما نوروز است
میزان عدالت است و ظالم سوز است
جمهوری اسلامی ما با صلوات
از یمن ولایت علی پیروز است
عید سعید غدیر خم مبارک باد

شعر به مناسبت عید غدیر

با گوهر ناب در صدف پرورده
امروز خدا به ما عنایت کرده
دیدم به غدیر با هزاران صلوات
صد دسته گل محمدی آورده
عید سعید غدیر خم مبارک باد

شعر عید غدیر خم سازگار

حشره کیمین اونوتماروخ، عید غدیرى یا على!
سن‏سن ازلدن آخره خلقین امیرى یا على!
مهر و وفا سپهرینه گوندو رسول مصطفا
برج ولایتین سنن بدر منیرى یا على!

حشره کیمین اونوتماروخ، عید غدیرى یا على!
سن‏سن ازلدن آخره خلقین امیرى یا على!
مهر و وفا سپهرینه گوندو رسول مصطفا
برج ولایتین سنن بدر منیرى یا على!
قلبیمه یازمیشام آدین گول کیمى ایله‏رم مدام
نئیلییره‏م بو دهریده مشک و عبیرى یا على!عالِم علم غیبسن، چشمه هر علوم‏سن
علم لدُنّیلن بیله‏ن سرّ ضمیرى یا على!
گویده دئییبدى جبرئیل: یوخدى على کیمین جوان
دهریده ذوالفقاریوون یوخدى نظیرى یا على!
آدیوه روحیمیز فدا، شأنیوه جانیمیز فدا
حق سنه واگذار ائدیب امر خطیرى یا على!
ایلدى جانشین سنى امر حقیله مصطفا
آگه ائدیب بو نکته‏یه خرد و کبیرى یا على !
غاصب اولوبدى حقّیوه ییرمى بئش ایل لعین‏لر
غصب اولونوب خلافتین تخت و سریرى یا على!
اى گئجه‏لر یوزون قویان تپراقین اوسته آغلیان
جنگیده حىّ سرمدین غیضیلى شیرى یا على!
قاتلین ابن ملجمه ذرّه اذیّت ایتمه‏دین
ساخلیان احترامیلن ائوده اسیرى یا على!
اولسا لیاقتیم منیم دامنیوى بوراخمارام
سن بیل حسینوین جانى قؤوما «بشیر» یا على

 

مطالب مرتبط با این نوشته :
عکس پروفایل عید غدیر خم خجسته باد| متن تبریک عید غدیر مبارک بادا!

دانلود آهنگ علی مولا علی اعظم نسخه اصلی + فیلم

دانلود مداحی عید غدیر خم بسیار زیبا

آهنگ عید غدیر

بلند شعر عید غدیر خم کوتاه

مرداد ۲۸, ۱۳۹۷

خرداد ۱۴, ۱۳۹۷

آذر ۲۵, ۱۳۹۶

آذر ۲۴, ۱۳۹۶

آذر ۲۳, ۱۳۹۶

فروردین ۱۹, ۱۳۹۴

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

اشعار و سرودهای زیبا و جدید به مناسبت عید سعید غدیر خم برای کودکان دبستانی و نوجوانان

شعر کودکانه عید غدیر خم

غدیر چشمه جوشان
غدیر ، آب خروشان

غدیر، یه برکه خوب
غدیر، یه روز محبوب

غدیر، یه روز زیبا
یه عیدِ خوبِ خدا

شعر زيبا براي عيد غدير

غدیر، عید ولایت
شده روز هدایت

پیغمبر خدا گفت
نبی مصطفی گفت:

«علی امام شماست
برایتان رهنماست»

امام متقینه
امیرالمؤمنینه

حرف شیطون گوش نشه
غدیر فراموش نشه

ما بچه‌های شیعه
با هم می‌گیم همیشه

غدیرو دوست می‌داریم
جشنای خوب می گیریم

***

در کعبه تولد شد

در دانه ای عالم شد

همدم نبی اکرم شد

یار دخت دو عالم شد

مولا علی مولا

از غیب ندا آمد

دستوری ز وحی آمد

آن پری ز عالم بالا

بهر عید غدیر آمد

مولا علی مولا

در کعبه قیامت شد

صد ول وله بر پا شد

با بانگ بلند و خوش

اعلام ولایت شد

مولا علی مولا

چون ظهر نزدیک شد

فارغ ز زیارت شد

استاد در میان جمع

گوئی ستاره روشن شد

مولا علی مولا

بر دست گرفت دستش را

خواند خطبه ی غدیرش را

اعلام نمود جانشین و ولی اش را

ای حاکم وارث و وصی اش

مولا علی مولا

شاعر: نرگس میر صدر دینی

***

شعر زيبا براي عيد غدير

تو جان جانی علی

چه مهربانی علی

تو جانشین خورشید

در آسمانی علی

تو اولینی علی

تو بهترینی علی

همیشه میدرخشی

مثل نگینی علی

چه پاک و با صفایی

تو هدیه خدایی

تورا صدا میکنیم

که آشنا و نمایی

تو سروری تو رهبری

از همه عالم سری

فقط تویی فقط تو

که یار پیغمبری

علی علی جان ماست

قله ایمان ماست

ما همه خاکیم با او

مژده باران ماست

شاعر : شکوه قاسم نیا

***

یه عید دیگر
عید غدیر است

عید یک امام
امام علی است

پیامبر ما
رسول اکرم

دست علی را
گرفته در دست

این است مردم
بعد من امام

قدرش بدانید
حرفم این است

پندش بشنوید
حرفش گوش کنید

تا نشید گمراه
دین من این است

زهرا شیخی

***

روزی پیامبر ما

یه جا به نام غدیر

گفت به همه آدما

هر کسی من بوده ام

بزرگ و رهبر او

از این به بعد علی هست

امام و سرور او

از اون به بعد علی شد

امام ما مومن ها

عید می گیریم اون روزو

تا باشد دنیا دنیا

علی امام ما هست

اینو همه میدونیم

ما علی رو دوست داریم

شیعه اون می مونیم

شاعر: اکرم خیبری

***

شعر عید غدیر برای نواجوانان

باز مرغ غزلم میل پریدن دارد

تا به ایوان نجف شوق رسیدن دارد

نمک سفره ام از حضرت زهراست ولی

باده از دست یدالله چشیدن دارد

آتش عشق تو افتاد به خار و خس دل

پس بدم دم به دم این شعله دمیدن دارد

همه ذرات جهان گرد علی می گردند

این طوافیست به والله که دیدن دارد

تکیه بر کعبه بزن وارث شمشیر دو دم

اشهد و ان علی از تو شنیدن دارد

ظفر از عشق علی سینه سپر باید کرد

تا علی هست به دل … قلب تپیدن دارد

شاعر : حامد ظفر

***

باید به همان سال دهم برگردیم

با بیعت در غدیر خم برگردیم

تا سوز عطش نکشته ما را باید

تا برکه ی اکملت لکم برگردیم

**

هرجا که غدیر رفته باران رفته

جنگل به کویر و کوهساران رفته

هر جا که امام هست در مکتب او

حیوان هم اگر آمده انسان رفته

**

این بغض هنوز سر به شورش دارد

این چشم هزار چشمه جوشش دارد

این زخم هزارو چارصد ساله ما

اندازه زخم تازه سوزش دارد

**

بر جای بماند از تو یک رد کافیست

از عشق نشانه ای در این حد کافیست

درک تو فقط حد رسول الله است

یک شیعه اگر تو را بفهمد کافیست

**

دور و بر نور را که خلوت دیدند

انکار تو را چقدر راحت دیدند

این کوردلان تو را ندیدند اگر

یک عمر فقط از تو کرامت دیدند

**

از تو اثری شگرف مخفی مانده

آئین تو پشت حرف مخفی مانده

برگرد به تیغ حنجرم را بتکان

آهنگ تو زیر برف مخفی مانده

**

چشمی که به یک اشاره برمیخیزد

با دیدن یک ستاره برمیخیزد

شب را به نگاه خیره سنجاق نکن

خورشید تو هم دوباره برمیخیزد

**

توصیف تو حال دیگری میخواهد

نیروی خیال دیگری میخواهد

محدوده واژه ها برایت تنگ است

این شعر مجال دیگری میخواهد

شاعر : هادی جانفدا

***

در غدیرخم پیمبر دست تو

تا گرفت و گفت از اوصاف تو

تو برای شیعیان گشتی امام

چون پیمبر کرد حجت را تمام:

«هرکسی را که منم مولای او

شد علی هم رهبر و مولای او»…

عدل و داد و مهر و احسانت، علی

اسوه‌ای شد بهرِ یارانت، علی…

جان من قربان نامت، یا علی

جان فدای آن مرامت، یا علی

***

شعر عید غدیر خم برای بچه ها

یک شیعه کوچولو خوب، دست می‌زنه پا می‌زنه

از شوق جشن اهل بیت بال می‌زنه بال می‌زنه

عید غدیره بچه‌ها مولا امیره بچه‌ها

این عید زیبا بر تمام بچه‌ها بادا مبارک

ای شیعه کوچولو حالا بنشین و پاشو

که به دست پیامبر علی امیر مؤمنان شد

عید غدیره بچه‌ها مولا امیره بچه‌ها

این عید زیبا بر تمام بچه‌ها بادا مبارک

شیعه کوچولوها، حالا بپریم بالا، حالا دستا به بالا

بگیم شکرت خدا که شیعه مرتضاییم ما

عید غدیره بچه‌ها مولا امیره بچه‌ها

این عید زیبا بر تمام بچه‌ها بادا مبارک

حالا چرخ و چرخ و چرخ یا مهدی العجل

که شد عید غدیر و غم از دلامون پر زد و رفت

عید غدیر بچه‌ها، مولا امیره بچه‌ها

این عید زیبا بر تمام بچه‌ها بادا مبارک

فال حافظ

سلامت و پزشکی
سبک زندگی
گیاهخواری
اطلاعات دارویی
خواص ها
مد و فشن

سرگرمی
چهره ها
عکس های جالب و دیدنی
اشعار زیبا
آهنگ
ویدیو کلیپ
آهنگ تولدت مبارک

کپی برداری ممنوع !

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب کوکا به هر نحو غیر مجاز می باشد.
هر گونه کپی برداری از محتوای سایت کوکا پیگرد قانونی دارد.
استفاده از مطالب سایت کوکا در سایت های خبر خوان و دارای آی فریم نیز اکیدا ممنوع است.

مطالب بخش سلامت و پزشکی سایت کوکا فقط جنبه اطلاع رسانی و آموزشی دارند. این مطالب توصیه پزشکی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان کرد.

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‎های اجتماعی دنبال کنید

شعر زيبا براي عيد غدير

 

* عباس براتي‌پور

تا شد به روي دست نبي (ص) مرتضي (ع) بلند
شد رايت جلال خدا برملا بلند

بشنيد چون كه نغمه «يا ايهاالرسول»
گرديد منبري همه از پشته‌ها بلند

مرآت پاك لم‌يزلي، آيت جلي
شد بر سرير دست حبيب خدا بلند

آيين پاك ختم رسل ناتمام بود
گر بر نمي‌شد آن مه برج ولا بلند

هنگامه شد به كوري چشمان دشمنان
شد بانگ مرحبا ز همه ما سوي بلند

خورشيد دين، سپهر يقين، ختم مرسلين
شد زين سبب ميان همه انبيا بلند

تا شد به عرش دست نبي ماه عارضش
شد اين ندا ز بارگه كبريا بلند

تكميل شد شريعت پاك محمدي
چونان كه گشت دين خدا را لوا بلند

اي مظهر صفات خداوند لايزال
وي از تو آسمان ولايت به پا بلند

هرجا كه بود پيكر هر ناتوان به خاك
هر جا كه بود ناله هر بي‌نوا بلند

هر جا كه بود طفل يتيمي سرشك‌بار
هرجا كه بود شعله شور و نوا بلند

از بهر دستگيري آنان سپندوار
يك‌باره مي‌شد ا» يد مشكل‌گشا بلند

تا خانه‌زاد خود كُنَدَت كردگار پاك
بهرت نمود خانه خود را بنا بلند

آهنگ «تفلحوا» چو شنيدي ز كوي دوست
و آواز خوش چو شد ز حريم حرا بلند

يك‌باره دست بيعت خود را از روي شوق
كردي به سوي شمس رُسل، مصطفي بلند

مدحت‌گر تو ذات جلالت مأب حق
مدح تو كرده با سخن «هل اتي» بلند

پا بر حريم خانه چون بگذاري از شرف
فرياد شوق مي‌شود از بوريا بلند

با ذوالفقار تو همه جا آشكار بود
دست بلند شير خدا، «لافتي» بلند

ما ريزه‌خوار خوان ولاي توايم و بس
از لطف توست اين كه بُوَد بخت ما بلند

خمّ غدير بود و به قدرت خدا نمود
جاه و جلال آن دُر يكدانه را بلند

در پهن دشت ظلمت كفر و نفاق و كين
همواره بود آيت شمس الضّحي بلند

باب المراد اهل جهاني و مي‌كنند
بر آستان قدس تو دست دعا بلند

اي نفس قدرت ازلي، – يا علي – نماي
نخل شكوه نهضت «روح خدا» بلند

ما پيروان مكتب سرخ ولايتيم
گر مي‌زنيم گام سوي كربلا بلند

عرش خدا زغصه بلرزاند، آن زمان
تيغي كه گشت بر سر آن مقتدا بلند

تا مست جام توست «براتي» به روزگار
سر مي‌كند به عشق تو روز جزا بلند


* پروانه نجاتي

دشت تا خيمه زد آهنگ خروشيدن را
چاه هم تجربه كرد آتش جوشيدن را

دست خورشيد در آفاق رسالت چرخيد
چنگ زد گيسوي ترديد پريشيدن را

و بيابان چه تبي داشت از انبوه سكوت
تا مبارك كند اين آينه پوشيدن را

عشق ابلاغ شد و حلقه مستان گُل كرد
تازه كرد آن خُم نو، چشمه نوشيدن را

پر شد آغوش غدير از دم «بخٍّ بخٍّ»
تا بكوبد هيجانات نيوشيدن را

عطر «من كنتُ…» و غوغاي «علي مولاه»
قافله قافله راند اين همه كوشيدن را

شعر زيبا براي عيد غدير


* مهدي رحيمي

دستي به هوا رفت و دو پيمانه به هم خورد
در لحظه «مي» نظم دو تا شانه به هم خورد

دستور رسيد از ته مجلس به تسلسل
پيمانه «مي» تا سر ميخانه به هم خورد

دستي به هوا رفت و به تاييد همان دست
دست همه قوم صميمانه به هم خورد

«لبيك علي »قطره باران به زمين ريخت
«لبيك علي» نور و تن دانه به هم خورد

يك روز گذشت و شب مستي به سر آمد
يعني سر سنگ و سر ديوانه به هم خورد

پس باده پريد از سر مستان و پس از آن
بادي نوزيد و در يك خانه به هم خورد


* نادر بختياري

السلام اي غدير! مَهبَط عشق!
مقصد دولت مسلّط عشق!

السلام اي غدير! مقصد يار!
وي گل‌افشان ز موج‌موج بهار!

چه بهاري توراست؟ كز خُم تو
مست عشقيم در تلاطم تو؟

تشنگان ولايتيم همه
عطش بي‌نهايتيم همه

لب خشكم ارگ ترَك خورده‌ست
غيرتم بارها محك خورده‌ست

قصه اهل كوفه بودن چيست؟
مست آب و علوفه بودن چيست؟

لب، اگر تر كند علي (ع)، تيغيم
حنجرِ عارفانه تبليغيم

از ولايت هر آن كه دم نزند
نفس از بام صبحدم نزند

عشق را وقت استماع رسيد
وحي در «حجة‌الوداع» رسيد

ما علي (ع) را گرفته‌ايم هنوز
تا نبي (ص) را چو خويش، گُم نكنيم
از سبو مي‌ زديم تا ديگر
جام را در شراب خُم نكنيم

ورنه «مروان»، «معاويه»، «هارون»
همگي از نبي (ص) سخن گويند
من، ولي، دستِ آن كسان بوسم
كز نبي (ص) زينبي (س) سخن گويند

غير آل علي (ع) كه مي‌داند؟
دين احمد، به تيغ، پابرجاست
حقِّ بدعت‌گذار، شمشير است
جايِ احساس و عشق، ديگر جاست

«ابن ملجم» نكشت، مولا را
مرگ، طاقت نداشت پيش علي (ع)
همه گفتند: امام را كشتند
ليك زنده است تا هميشه علي (ع)

لفط بر لفظ، من نمي‌بافم
هر طرف بنگرم، علي (ع) بينم
نه در آن كوچه يا در اين خانه
هركجا بگذرم، علي (ع) بينم

اوست نوري زلامكان و زمان
كه جهان در شعاع‌هاش، گُم است
گر به دنبال ديدن اويي
عكسش افتاده در «غدير خُ«» است

شيعه، سني‌ترين مذهب‌هاست
زان كه سنت، ملاك هر شيعه‌ست
زين سبب هركه اهل سنت شد
دم ز حيدر زند، اگر شيعه‌ست

سني و شيعه را اگر فرقي‌ست
اندك است آن چنان كه دشنه و تيغ
هر دو در قلب خصم، خواهد شد
تا كه خورشيد، سرزند زستيغ

آفتاب، آفتابِ اسلام است
بر سرِ ي، سرِ حسين (ع) ببين
دين، به تيغ دو تيغه، مديون است
«خيبر» و «خندق» و «حنين» بين

ذوالفقارِ ستيز! مولا
كوفيانه را به قعرِ گور فرست
جوشِ رجّاله‌هاست از شش سو
سيصد و سيزده غيور فرست

همرهانم! برادران! ديري‌ست
دشمنان، در كمين ما هستند
نه به دنبال، شوكت مايند
در پي مسخ دين ما هستند

بين‌ ما، تا شكاف اندازند
فرقه‌ها ساختند، بيهوده
اشتراكات را نهان كردند
چون چراغي كه مي‌زند دوده

روشنايي بجو، كه تاريكي
تيه گمراهي است باور كن
مصطفي، آن كه ماه كامل ماست
هم ستاره علي‌ست، آري چون،

علي (ع) آيينه خداوند است
عشق از او، انعكاس مي‌يابد
نور، بر گِرِد قامتش پيچد
ماهِ من، ناشناس مي‌تابد

ياد كن خلوتِ فقيران را
در شبِ سرِ يثرب و كوفه
گريه‌ها، گريه‌هاي مولاوار
رازها، رازهاي مكشوفه

پرده برداشت حيدر از اسرار
هرچه بود و نبود، با من گفت
غصه‌ها را و زخم‌ها را سرخ
دردها را كبود، با من گفت

بعد از آن صحبت غريبانه
اسمان را بنفش، مي‌بنيم
آخرين مرد، خواهد آمد و من
آسب و تيغ و درفش، مي‌بينم

آخرين مرد، آخرين اميد
آخرين حامي ولايت حق
آخرين گردبادِ نوراني
انتشار عدالت مطلق


* رضا اسماعيلي

اي علي، اي ارتفاعت تا خدا
بي نهايت، بيكران، بي‌انتها

اي علي، اي همسر بانوي اب
جلوه حق، اسم اعظم، نور ناب

اي علي اي خوب، اي تنهاترين
اي ملايك با نگاهت همنشين

اي علي، اي آفتاب حق سرشت
اي قسيم روشني‌هاي بهشت

اي فراتر از تصور، ازخيال
بحر عرفان، آفتاب بي‌زوال

اي تو خورشيد نهان در زير ابر
كوه علم و كوه حلم و كوه صبر

چون تو مردي نيست در اين روزگار
هيچ تيغي نيز، همچون ذوالفقار

جان ما را كن ز عشقت منجلي
اي فدايت جان عالم، يا علي

كاش مي‌كرديم بيعت تا بهار
مي‌شكفتيم از كرامات علي

در بهارستان او گل مي‌شديم
زائر آواز بلبل مي‌شديم

از غدير خم، سبويي مي‌زديم
در صراط عشق، هويي مي‌زديم

زائر كوي تولا مي‌شديم
جرعه نوش عشق مولا مي‌شديم

با نزول سوره سبز غدير
باز مي‌كرديم، بيعت با امير

با علي، آيينه‌دار سرنوشت
وارث بوي خدا، بوي بهشت

شد غدير خم، هلا، اي عاشقان!
مي‌وزد عطر علي از آسمان

چيست تفسير غدير خم؟ علي
عشق را، مولا، عدالت را، ولي

چيست تفسير غدير خم؟ ولا
رستخيز عشق، بيعت با خدا

چيست تفسير غدير خم؟ حريم
رو به روي ما، صراط مستقيم

چيست تفسير غدير خم؟ اميد
مژده رحمت به امت، بوي عيد

چيست آيا اين غدير خم؟ سحر
صبح صادق، نور لبخند ظفر

چيست آيا…؟‌ساقي و ساغر، شراب
اتشي در جان هستي، عشق ناب

چيست آيا… ؟ خنده فتح المبين
روز اكمال رسالت، عيد دين

چيست آيا…؟ سيب سرخي ناگهان
سهم ما از عشق، آري عاشقان

در غدير خم خدا شد منجلي
در دل خورشيدي مولا علي

چيره شد فرمانرواي آفتاب
گشت سهم آفرينش، نور ناب

عشق باريد و زمين آيينه شد
مهرباني وارد هر سينه شد

خاك را بوي نجيب گل گرفت
عالم هستي، تب بلبل گرفت

آسمان شد با زمين همسايه باز
شد زمين مهمانسراي اهل راز

چشم‌ها با نور همبستر شدند
قلب‌ها با هم صميمي‌تر شدند

قبله توحيد، آن جان جهان
روح ايمان ، خاتم پيغمبران

در غديرستان خم، اعجاز كرد
راز معصوم خدا را باز كرد

گفت پيغمبر: ‌علي نور خداست
بعد من، او پيشوا و مقتداست

اي شمايان! امت سبز زمين
در ميان خلق عالم، بهترين

حرف حق اين است و در آن شبهه نيست
هم علي حق است و هم حق با علي‌ست

عشق را در قلب خود دعوت كنيد
با علي،‌نور خدا، بيعت كنيد

اين حقيقت از كسي مستور نيست
جانشين نور، غير از نور نيست

در غدير خم ولايت شد قبول
برد بالا دست مولا را رسول

رفت بالا دست خورشيد غدير
شد امام و متداي ما، امير

عشق، بيعت كرد با نور خدا
شد عدالت، سرور و مولاي ما

نور احمد، برگرفت از رخ نقاب
«آفتاب آمد، دليل آفتاب»

زين بشارت، آسمان خنديد مست
نور باريد و طلسم شب شكست

شد جهان، آيينه باران علي
عالم هستي، چراغان علي

جون علي،‌ آيينه عدل است و داد
دست در دست علي بايد نهاد

چون علي، نور خداي سرمد است
بيعت ما با علي، با احمدست

شد ز عشق حق، وجودش صيقلي
هر كه بيعت كرد، با نور علي

باز دل در كوي مستي گم شده
عالم هستي، غدير خم شده

باز هم مستيم، از جام غدير
باده مي‌نوشيم با نام امير

باز فصل شور و شيدايي شده
در زمين از عشق، غوغايي شده

آمده عيد ولايت، عاشقان
روز اكمال رسالت، عاشقان

در غدير خم، بيا كامل شويم
«ياعلي» گوييم و صاحبدل شويم

«ياعلي» گوييم تا بالا شويم
قطره‌ها، اي قطره‌ها دريا شويم

با علي،‌ نور خدا، بيعت كنيم
عشق را در قلب خود، دعوت كنيم

با علي، هم عهد و هم پيمان شويم
هم زبان و هم دل قرآن شويم

با علي، قرآن ناطق، بوتراب
سوره عصمت، امام آفتاب

چون كه احمد گفت: ‌او نور جلي‌ست
بعد من، اي عاشقان! مولا، علي‌ست


* محمدعلي مجاهدي

چون وجود مقدس ازلي
شاهد دلرباي لم يزلي

وقت پيمان گرفتن از ذرات
با صدايي رسا و بانگ جلي

«اولست بربكم» فرمود
پاسخ آمد از هر طرف كه: بلي

تا بسنجد عيارشان، افرودخت
آتشي در كمال مشتعلي

داد فرمان، روند در آتش
تا جدا گردد اصلي از بدلي

فرقه‌يي ز امر حق تمرد كرد
گشت مطرود حق ز پر حيلي

با شقاوت قرين و مد شد
شد پريشان ز فرط منفعلي

فرقه ديگري در آتش رفت
ز امر يزدان قادر ازلي

نادر شد بهرشان چو خلد برين
كه بود اين سزاي خوش عملي

با سعادت قرين شد و همدم
گشت مقبول حق ز بي خللي

بهر اين فرقه حق عيان فرمود
جلوات نبي و نور ولي

كه منم نور احمد مختار
مهر من نيست غير مهر علي

ناگهان شد عيان در آن وادي
نور مولا علي ز بي حللي

چون به خود آمدند، مي‌گفتند
در حضور خداي لم يزلي

كه: علي دست قادر ازلي‌ست
رشته ما سوا به دست علي‌ست


* نصرالله مرداني

قسم به جان تو اي عشق اي تمامي هست
كه هست هستي ما از خم غدير تو مست

در آن خجسته غدير تو ديد دشمن و دوست
كه آفتاب برد آفتاب بر سر دست

نشان از گوهر آدم نداشت هر كه نبود
به خمسراي ولايت خراب و باده پرست

به باغ خانه تو كوثري بهشتي بود
كه بر ولاي تو دل بسته بود صبح الست

در آن ميانه كه مستي كمال هستي بود
به دور سرمدي‌ات هر كه مست شد پيوست

بساط دوزخيان زمين ز خشم تو سوخت
چو در سپاه ستم برق ذوالفقار تو جست

هنوز اشك تو بر گونه زمان جاري‌ست
ز بس كه آه يتيمان، دل كريم تو خست

ز حجم غربت تو مي‌گريست در خود چاه
از آن به چشمه چشمش هميشه آبي هست

هنوز كوفه كند مويه از غريبي تو
زمانه از غم تنهايي‌ات به گريه نشست

دمي كه خون تو محراب مهر رنگين كرد
دل تمامي آيينه‌ها ز غصه شكست


* مرتضي اميري اسفندقه

صداي كيست چنين دلپذير مي‌آيد؟
كدام چشمه به اين گرمسير مي‌آيد؟

صداي كيست كه اين گونه روشن و گيراست؟
كه بود و كيست كه از اين مسير مي‌آيد؟

چه گفته است مگر جبرييل با احمد؟
صداي كاتب و كلك دبير مي‌آيد

خبر به روشني روز در فضا پيچيد
خبر دهيد:‌كسي دستگير مي‌آيد

كسي بزرگ‌تر از آسمان و هر چه در اوست
به دست‌گيري طفل صغير مي‌آيد

علي به جاي محمد به انتخاب خدا
خبر دهيد: بشيري به نذير مي‌آيد

كسي كه به سختي سوهان، به سختي صخره
كسي كه به نرمي موج حرير مي‌آيد

كسي كه مثل كسي نيست، مثل او تنهاست
كسي شبيه خودش، بي‌نظير مي‌آيد

خبر دهيد كه: دريا به چشمه خواهد ريخت
خر دهيد به ياران: غدير مي‌آيد

به سالكان طريق شرافت و شمشير
خبر دهيد كه از راه، پير مي‌آيد

خبر دهيد به ياران:‌دوباره از بيشه
صداي زنده يك شرزه شير مي‌آيد

خم غدير به دوش از كرانه‌ها، مردي
به آبياري خاك كوير مي‌آيد

كسي دوباره به پاي يتيم مي‌سوزد
كسي دوباره سراغ فقير مي‌ايد

كسي حماسه‌تر از اين حماسه‌هاي سبك
كسي كه مرگ به چشمش حقير مي‌آيد

غدير آمد و من خواب ديده‌ام ديشب
كسي سراغ من گوشه گير مي‌آيد

كسي به كلبه شاعر، به كلبه درويش
به ديده بوسي عيد غدير مي‌آيد

شبيه چشمه كسي جاري و تبپنده، كسي
شبيه آينه روشن ضمير مي‌آيد

علي (ع) هميشه بزرگ است در تمام فصول
امير عشق هميشه امير مي‌آيد

به سربلندي او هر كه معترف نشود
به هر كجا كه رود سر به زير مي‌آيد

شبيه آيه قرآن نمي‌توان آورد
كجا شبيه به اين مرد، گير مي‌آيد؟

مگر نديده‌اي آن اتفاق روشن را؟
به اين محله خبرها چه دير مي‌آيد!

بيا كه منكر مولا اگر چه آزاد است
به عرصه گاه قيامت اسير مي‌آيد

بيا كه منكر مولا اگر چه پخته، ولي
هنوز از دهنش بوي شير مي‌آيد

علي هميشه بزرگ است در تمام فصول
امير عشق هميشه امير مي‌آيد…


* ابوالقاسم حسينجاني

آسمان، سرپناه مولا بود
و زمين، كارگاه مولا بود

عاشقي، پابه‌پاي او مي‌رفت
چشم نرگس، نگاه مولا بود

هرچه مي‌كرد، دلبري مي‌كرد
مهرباني، سپاه مولا بود

عدل و آزادگي، كه گم مي‌شد
چشم مردم، به راه مولا بود

روز، هر چيز داشت؛ از او داشت
و شبان، شاهراه مولا بود

روز و شب را، به كار، وا مي‌داشت:
اين، سپيد و سياه مولا بود!
آب، از الغدير، برمي‌داشت
مَشربي، كه گواه مولا بود

كوفه، هرچند هم، كه بد مي‌كرد
باز هم، در پناه مولا بود!

پدر خاك بود و، خاكي بود
بي‌گناهي، گناهِ مولا بود!


* محمود اكرامي

به آتش مي‌كشم آخر زبان سربه‌زيرم را
به توفان مي‌سپارم اسمان‌هاي اسيرم را

منم من، گردبادي خسته‌ام، زنداني خويشم
بگيريد آي مردم دست‌‌هاي ناگزيرم را

تمام عمر باقي مانده‌اش را گريه خواهد كرد
اگر توفان بخواند خنده‌هاي دور و ديرم را

درختان گردبادي رو به خورشيدند، از آن دم
كه خواندم در مسير باد، اندوه غديرم را

شبي اندوه تابان علي (ع) از چاه بيرون شد
شبي سيراب ديدم جان سر تا پا كويرم را

 

طراحی سایت آموزش مجازی lms

 

 

 

 

 

برچسپ ها:
شعر
،
علی
،
غدیر

اشعار زیبای عید غدیر خم (2)

اشعار عید غدیرخم

مرا غدیر نه برکه، که خم جوشان استعلی نه ساقی کوثر،که کوثر عظماست

شعر زيبا براي عيد غدير

مرا غدیر نه یک برگ سرد تاریخ استعلی نه شافع محشر، که محشر کبراست

مرا غدیر حریم وصال محبوب استعلی نه همسر زهرا که کیمیای ولاست

مرا غدیر بود پایگاه دانش و دینعلی نه کاتب قرآن که آیت عظماست

مرا غدیر نه یک واژه در دل تاریخکه جان پناه همه رهروان راه خداست

مرا غدیر نه یک روز اختلاف افکنکه همچو چشمه ی مبعث زلال وحدت زاست

مرا غدیر ندای بلند آزادی استعلی نه حامی بوذر که روح صدق و صفاست

مرا علی نبود خلقتی خدا گونهچو غالیان نسرایم که مالک دو سراست

اگر نه عالم و عادل مرا نمی شایدستایمش که علی عالی و علی اعلاست

بخوان ز سوره انعام علت درجاتعلی ز علم و عمل بر جهانیان مولاست

مگوکه مولد او کعبه شد که می گویمبه هر مکان که علی هست کعبه خود آنجاست

هر آن که دم زند از عشق آن ولی والاعلی صفت اگرش نیست، کار غرق خطاست

بخوان تو نامه مولا به مالک اشترکه طرز فکر علی از خطوط آن پیداست

ببین که در دل آن رادمرد بی همتابه یاد قسط و عدالت چه محشری بر پاست

بکوش رنگ علی گیری و صفات علیهزار نکته باریک تر ز مو اینجاست

به سالروز امامت به جشن عید غدیرکه اشک شوق به چشمان عاشقان پیداست

گل (امید) به لب ها نشاندم و گفتمخوشا دلی که در آن مُهر مهر میر ولاست

 

اشعار عید غدیرخم

شب عشقه شب شوره شب شب عیده غدیرهشب شادی و سروره که فقط حیدر امیره

دل من مجنون وشیدا غریق دریای شعف شدفرمانروای کل هستی شه نجف شد شه نجف شد

حب المتین علی مولا عین الیقین علی مولا مرشد جبریل امین یعصوب دین علی مولا

گل خنده می نشینه رولب حوروفرشتهمژده مژده شیعیانش که جاتون توی بهشته

دلداده راه ولایم رهرو راه مرتضایم در آستان خسرو دین گدایم من گدایمماه شبم علی مولا تاب وتبم علی مولا نعره مستانه می زنم ذکر لبم علی مولا

روی دستای پیمبر رفته بالا دست حیدرآسمون داره می ریزه به زمین شراب کوثر

تمامی ذرات هستی پیش پای آقام حقیرند حاتم وسلیمان تو درگاش فقیرند فقیرندبدر الدجا علی مولا شمس الضحا علی مولا دست تو در دست مصطفا دست خدا علی مولا

الا ای همـه خلق عالم خدا را خدا خوانده امشب شما را شما را

دل مجنون هميشه با ليلاستمي رود سوي هر كجا ليلاست

ای سوره نامت تفسیر اعطینازهرا ترین زینب، زینب ترین زهرا

تو مسیحا زاده اما دختر موسی شدیمریم قدیسه ی ذریه ی طاها شدی

باز در عرش خدا ولوله بر پا شده استدری از عرش به سمت دل ما وا شده است

شعر زيبا براي عيد غدير

آفتابِ عالم آرا آفتابی می‌کندبا اشعه رنگِ دلها را شهابی می‌کند

وقتی کنار اسم خودت لا گذاشتی قبلش هزار مرتبه الاّ گذاشتی

لشکر شادی گرفت ملک جهان را کرد مسخّر همه کون و مکان را

در آسمان جان ما، خورشید گل کرد پیش از دعا ،وقت سحر ،خورشید گل کرد

آنان که مشق اشک مرتب نوشته اند با خط عشق این همه مطلب نوشته اند

ای لیل قدر تشنه راز و نیاز تو قبله سزاست غبطه خورد بر نماز تو

یكی بود یكی نبود،زیر گنبد كبود روی بوم خونه ای،یه بدن افتاده بود

از ما زمینیان به شما آسمان سلام مولای دلشکسته امام زمان سلام

پس از پیروزی انقلاب اسلامی (بهمن ماه 1357) شعر معاصر ایران، حال و هوای دیگری یافت؛ شعر این دوره که هنوز هم نمی توان به درستی درباره ویژگی ها و موفقیّت های آن سخن گفت، بسیار پر حجم، و تحوّل و نوآوری در آن فراوان است.

دل شود امشب شکوفا در زمین می زند لبخند شادی بر زمین

ممد نبودي ببيني شهر آزاد گشته خون يارانت پر ثمر گشته

به خدا، خون خدا در شریان داشت علی

آن روز، روز جمعه خونین بود… روزی که شهر یکسره آتش شد

صدای کیست چنین دلپذیر می‌آید کدام چشمه به این گرمسیر می‌آید

زمان اعزام عروس به خانه داماد که فرا رسید، پیامبر اکرم حضرت زهرا را به حضور طلبید. زهرا(س) درحالی که عرق شرم از چهره اش می ریخت، به حضور پیامبر رسید و از کثرت شرم پای او لغزید و نزدیک بود به زمین بیفتد…

«فزتُ و ربّ الکعبة…» با ناله‌ ی امیر مومنان علی علیه السلام، نماز صبح مسجد کوفه به هم ریخت. زهرِ شمشیر به سرعت، در سرِ حضرت جا باز کرد. امام علیه ‌السلام همان طور که روی زمین افتاده بود؛

كمك و یاری خداوند به مومنان مخلص و صادق و دفاع از آنان به ویژه در شرایط سخت و لحظه های نفس گیر تقابل با دشمنان خدا، وعده تخلف ناپذیر الهی است.

حذَیفه ی بزرگ، این یار خاصّ حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام، عصازنان به مسجد جامع شهر مدائن نزدیک می شد که صدای قاصدی توجهش را جلب کرد. نامه مهمی از طرف آن حضرت به مدائن رسیده بود. حذیفه نامه آن حضرت را گشود.

کنيه «علي اکبر» را «ابوالحسن» دانسته‌اند؛(1) ابوالحسن علي اکبر، در يازدهم ماه شعبان سال سي و سه هجري ولادت يافت. در حادثه کربلا حدود بيست و هفت سال داشت.(2) اين نقل با سخن «ابن ادريس» و نقل دانشمندان تاريخ‌نگار و نسب‌شناس همخواني دارد. آنان گفته‌اند:

شیخ رجبعلی خیاط در روایتی درباره تحت تأثیر قرار گرفتن از عاشق شدن یک جوان می‌گوید:

در سیزدهم رجب سال 30 عام الفیل، حادثه بس عجیبی رخ داد که هرگز در تاریخ بشریت سابقه نداشته و بعد از آن نیز تکرار نشده است، و آن حادثه، به دنیا آمدن نوزادی است در درون خانه کعبه که به نام علی علیه السلام اسم گذاری شد.

ای فاطمه بنت اسد! آن نوزاد را «علی » نام گذار زیرا او والا و برتر است و خدای علی اعلی می فرماید: من نامش را از نام خودم برگرفتم و به ادب خود او را ادب کردم و بر دشواری های علمم آگاهش ساختم .

به خدا، خون خدا در شریان داشت علی

«مَن اَرادَ اَن یَکُونَ اَقویَ النّاسِ، فَلیتَوَکَّل عَلَی اللّهِ.»

فاطمه و علی علیهما السلام دو یار همراه و دو ستاره آسمانی اند که برای نشان دادن راه آسمان چند روزی به زمین آمدند و سپس به آسمان بازگشتند .

یک نفر شیعه وحشت زده خدمت امام هادی آمد و گفت: یکی از سرکردگان متوکل، نگین انگشتری نزد او آورده است که از آن انگشتری بسازم و این نگین نزد من شکست و دو نیمه شد. می دانم که او مرا می کشد. حضرت فرمودند: امید است که خداوند اصلاح کند. فردا، سرکرده متوکل کسی را فرستاد که میان زنها نزاع است، اگر می شود آن نگین را دو نصف کن و دو انگشتری بساز. او پول فراوانی گرفت و از نگین شکسته دو انگشتری ساخت. این است معنای فرمایش امام هادی(ع):«وَ مَنْ یطِعِ اللَّهَ یطَاعُ» یعنی؛ «پیوند با خدا، پیوند با اهل بیت و توسل به اهل بیت، قطعاً همه کارها را اصلاح می کند.»

فاطمه بنت اسد مادر علی علیه السلام در روز 13 رجب در مقابل کعبه، خانه خدا ایستاد و گفت: پروردگار! تو را به عظمت این خانه و به مقام کسی که آن را بنا کرده است، سوگند می دهم درد زائیدن را بر من آسان گردان!

در سیزدهم رجب سال 30 عام الفیل، حادثه بس عجیبی رخ داد که هرگز در تاریخ بشریت سابقه نداشته و بعد از آن نیز تکرار نشده است، و آن حادثه، به دنیا آمدن نوزادی است در درون خانه کعبه که به نام علی علیه السلام اسم گذاری شد.

بنا به روایتی از امام محمد باقر(ع)، علی بن الحسین (ع) را از آن رو «ابن الخیرتین»(فرزند دو سلسله برگزیده) می گویند که پدر گرامی شان امام حسین(ع) از برگزیده عرب یعنی هاشم و مادر بزرگوارش شهربانو برگزیده غیرعرب یعنی از فارس است.

روز میلاد فرزند ارشد امام حسین(علیه السلام)، حضرت علی اکبر(علیه السلام)، بهترین فرصت برای پرداختن به مهمترین و با ارزش ترین قشر جامعه است. از این رو این روز با سعادت را به روز جوان نام گذاری کرده‌اند. در فرهنگ و اندیشه اسلامی، حضرت علی اکبر(علیه السلام) نمونه درخشان یک جوان شایسته و بهشتی، شناخته شده است، به همین جهت با بزرگداشت یاد و نام این سلاله پیغمبر(صلی الله علیه و اله)، سعی می شود الگوی برتر و شایسته ای به جوان جامعه، بلکه به تمام اقشار معرفی شود.

از نظر روان شناسان، شخصیت هر فردی متشکل از سه عامل مهم است که هر یک در انعقاد و تکون شخصیت تأثیر بسزایی دارد و گویی روحیات و صفات و طرز تفکر انسان همچون مثلثی است که از پیوستن این سه ضلع به یکدیگر پدید می آید. این سه عامل عبارتند از:

روشنترین ستاره شب زنده دارها علی مظلوم تاریخ است و مفهوم شکیبایی

«ای فاطمه بنت اسد! آن نوزاد را «علی » نام گذار زیرا او والا و برتر است و خدای علی اعلی می فرماید: من نامش را از نام خودم برگرفتم و به ادب خود او را ادب کردم و بر دشواری های علمم آگاهش ساختم . اوست که بت ها را در خانه ام (کعبه) خواهد شکست و اوست که بر فراز خانه ام بالا رفته اذان خواهد گفت و اوست که مرا بسیار تقدیس و تمجید کند، پس خوشا به سعادت کسی که او را دوست بدارد و اطاعتش کند و وای به حال کسی که او را دشمن بدارد و نافرمانیش کند .»

فردی که یتیم نوازی او، عبادت او، خدمت او، شمشیر او، قیام و قعود او، صبر او، عفو او و لحظه لحظه وجود او جانبازی و ایثار برای بقا و پویایی اسلام و مسلمین بود. فردی که پدر یازده امام راستین است و سر منشأ هدایت و سعادت. فردی که برادر رسول خدا و اولین یاور و مؤمن به اوست. آری مگر می‌شود فضیلت‌های چنین فردی را شمرد و او را شناخت؟

ماه پربرکت شعبان، مصادف با زادروز بسیاری از معصومین و فرزندان رشید معصومین است. در همین راستا، امروز یازدهم شعبان، مصادف با میلاد حضرت علی اکبر (ع) فرزند ابی عبدالله الحسین(ع) است

قد دلجویش به شاخه شمشاد می ماند؛ سایه گستر و پربار.

ابن ملجم یکی از آن نه نفر زهاد و خشکه مقدس هاست که می روند در مکه و آن پیمان معروف را می بندند و می گویند همه فتنه ها در دنیای اسلام معلول سه نفر است:

از مهم ترین جمله دستاوردهای دین اسلام، جنبه تعالیم اخلاقی و رعایت حقوق انسانی آن است. ایـن نـکته تـنها یک شعار نیست، بلکه یک اصل بـه شـمار مـی آید. از هـمین رو مـسؤلیت پیـامبر اسلام(ص) نیز تزکیه اخلاقی مردم بود و همین تزکیه اخلاقی، هدف بلند رسالت آن حضرت به شمار می رفت که خود آن بزرگوار به آن تصریح کرده بود.

گاه ابر و گاه باران می شوم گاه از یک چشمه جوشان می شوم

جوانان امروز در جوامع اسلامی نیازمند الگویی محبوب هستند که از آن الگوبرداری کنند. از ایـن رو امـروزه نیاز به الگویی شایسته و بایسته در تمامی سطوح احساس می شود.

علی جان حفظ کن وصایا را مادام که عمل کنی در خیر هستی ای علی کسی که غیض خود را فرو برد در حالیکه قدرت بر اجرای ان دارد در قیامت امنیت پیدا میکند و ایمانی پیدا میکند که طعمش را میچشد.

صبر انواع مختلفی دارد از قبیل صبر بر معاصی، مصیبت، صبر بر اطاعت و بندگی، صبر بر نا آگاهی مردم و … اما، شیوه و سبک زندگی قرآن و نهج‌البلاغه تمامی انسان‌ها را به صبر امر می‌کند تا اراده‌ها تقویت شود، ایمان‌ها افزون و زندگی گوارا شود و معنویت به اوج برسد تا انسان به کمال خویش نایل آید.

از نظر روان شناسان، شخصیت هر فردی متشکل از سه عامل مهم است که هر یک در انعقاد و تکون شخصیت تأثیر بسزایی دارد و گویی روحیات و صفات و طرز تفکر انسان همچون مثلثی است که از پیوستن این سه ضلع به یکدیگر پدید می آید. این سه عامل عبارتند از:

چهارتن از بزرگان مسلمانان: ابن عوف، ابو بکر و عمر، از راستین و نزدیک ترین همنشینان پیامبر و باایمان ترین، نژاده ترین، والا جاه ترین آنان به خواستگاری فاطمه(س)آمدند؛ اما پدر از دادن دختر خود به آنان سرباز زد.

عید غدیرخم، با نصب امیرالمؤمنین حضرت امام علی (علیه السلام) به ولایت و امامت روز تکمیل دین اسلام و بزرگترین عید اسلامی است. قرآن کریم یک تعبیر دقیق و خیلی عمیقی راجع به غدیر فرموده است

صدای کیست چنین دلپذیر می‌آید کدام چشمه به این گرمسیر می‌آید

حديث غدير به حدي متواتر است كه هیچ کسی نمي‌تواند در صدورش تشکیک كند.( غزالي، ابوحامد؛ سرّالعالمين و كشف ما في الدارين، مكتبة ثقافة الدينية في النجف الاشرف، چاپ دوم 1385، ص 21.) آنقدر نقل شده كه به جرأت مي‌توان گفت؛ هيچ حادثه تاريخي در اسلام به اين حدّ از تواتر نرسيده است. علامه اميني حدود يكصد و ده نفر از صحابه را نام مي‌برد كه اين حديث را نقل كرده‌اند.( الغدير، ج صفر، ص 161) افرادی مثل؛ اميرالمؤمنين علي (عليه‌السّلام)، فاطمه زهرا(علیها السلام) ، امام حسن (عليه‌السّلام) و امام حسين (عليه‌السّلام)، سلمان فارسي، مقداد،اسماء بنت عميس، ام هاني، جابر بن عبدالله انصاري، ابوبكر بن ابي‌قُحافه، عمر بن خطّاب، عثمان بن عفان، اسامه بن زيد، ابوهريره، اُبيّ بن كعب، عايشه، عمر و بن عاص و …

و لقد انزل الله تعالی فیک من قبل و هم کارهون…. انماولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون.

پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله در طول دوران رسالت، پیوسته به موضوع جانشینی بعد از خود اشاره کرده و به صورت مکرر آن را امری مربوط به خدا دانسته است.

ستایش خدای را سزاست که در یگانگی اش بلند مرتبه و در تنهایی اش به آفریدگان نزدیک است؛ سلطنتش پرجلال و در ارکان آفرینش اش بزرگ است. بی آنکه مکان گیرد و جابه جا شود، بر همه چیز احاطه دارد و بر تمامی آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است.

عید خون همان «عید اضحی»، به معنی قربانی کردن است. در سرزمین مِنی با قربانی گوسفند، «مَنْ» به «ما» تبدیل می شود؛ زیرا فلسفه عمل حج گذار و قربانی کننده این است که او با تمسک به حقیقت «ورع» گلوی دیوِ طمع را می برد

عید خون همان «عید اضحی»، به معنی قربانی کردن است.

اللهم فکما جعلته عیدک الاکبر و سمیته فی السماء یوم العهد المعهود و فی الارض یوم المیثاق الماخوذ و الجمع المسؤول (1) صل علی محمد و آل محمد و اقرر به عیوننا.

پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله در طول دوران رسالت، پیوسته به موضوع جانشینی بعد از خود اشاره کرده و به صورت مکرر آن را امری مربوط به خدا دانسته است.

0 نظر

0 نظر

0 نظر

0 نظر

جهت اطلاع از آخرین مطالب در خبرنامه عضو شوید



در روز غدیر ، عقل اول‏
آن مظهر حق ، نبى مرسل

چون عرش تو را کشید بر دوش‏
آنگاه گشود لعل خاموش

فرمود که این خجسته منظر
بر خلق پس از من است رهبر

بر دامن او هر آن که زد دست‏
چون ذره به آفتاب پیوست
 

دشت غوغا بود ، غوغا بود ، غوغا در غدیر
موج مى ‏زد سیل مردم مثل دریا در غدیر

در شکوه کاروان آن روز با آهنگ زنگ‏
بى‏ گمان بارى رقم مى‏ خورد فردا در غدیر

اى فراموشان باطل سر به پایین افکنید
چون پیغمبر دست حق را برد بالا در غدیر

حیف اما کاروان منزل به منزل مى ‏گذشت‏
کاروان مى ‏رفت و حق مى‏ ماند تنها در غدیر !!

” علیرضا سپاهى لائین “

 

شعر زيبا براي عيد غدير

 

گفت برخیز که از یار سفیر آمده است‏
به چراغانى صحراى غدیر آمده است

موج یک حادثه در جان غدیر است امروز
و على چهره تابان غدیر است امروز

بیعت شیشه ‏اى و آهن پیمان شکنى‏
داد از بیعت آبستن پیمان شکنى !

پس از آن بیعت پر شور على تنها ماند
و وصایاى نبى در دل صحرا جا ماند

موج آن حادثه در جان غدیر است هنوز
و على چهره تابان غدیر است هنوز

” ناصر شعار ابوذرى ”
 

 

غدیر عید همه عمر با على بودن‏
غدیر آینه ‏دار على ولى الله ست

غدیر حاصل تبلیغ انبیا همه عمر
غدیر نقش ولاى على به سینه ماست

غدیر یک سند زنده ، یک حقیقت محض‏
غدیر از دل تنگ رسول عقده گشاست

غدیر صفحه تاریخ وال من والاه‏
غدیر آیه توبیخ عاد من عاد است

هنوز لاله � اکملت دینکم � روید
هنوز طوطى � اتممت نعمتى � گویاست

هنوز خواجه لولاک را نداست بلند
که هر که را که پیمبر منم ، على مولاست

بگو که خصم شود منکر غدیر ، چه باک‏
که آفتاب ، به هر سو نظر کنى پیداست

چو عمر صاعقه کوتاه باد دورانش‏
خلافتى که دوامش به کشتن زهراست

” حاج غلامرضا سازگار ”
 

 

اُنس

خلوصی دارد آبی رنگ و یکتا
زبانزد گشته از یک اُنسِ زیبا
خدا می ‏داند و بس ، برکه خُم
چه حالی می کند با عشقِ مولا علیه السلام .

جام ولا (1)

دو روزِ نیستی ، هستم کن ای عشق
رهایم نه ، که پابستم کن ای عشق
خُمار آلوده حقم بیا باز
به جامی از علی علیه السلام مستم کن ای عشق !

جام ولا (2)

سبو مست از لبِ فرزانه ‏ات شد
� غدیر � آمد پُر از � خُم � خانه ‏ات شد
خدا را شکر از این دل ، چون سرانجام
سرِ عقل آمد و دیوانه ‏ات شد !

دلنواز

تحیر زاده شد در اهلِ بینش
خدا تعریف شد با این گزینش
… وَ یادِ دلْ‏نوازش ناتمام است ،
علی علیه السلام ، مردِ تمامِ آفرینش !

علی ، جمع اضداد

بسوزانْ دیده ، دیگرْ بین شو ای دل
در این بُستان ، شگفتی‏ چین شو ای دل
شگفتی ، جمعِ اضداد است ، آری
ز شورِ � یا علی � ، شیرین شو ای دل .

“محمد کاظم بدرالدین “






























شعر زيبا براي عيد غدير
























توسط
پژمان امیری
·
آبان ۱۰, ۱۳۹۱

شعرهای زیبا برای عید غدیر خم

مجموعه متن های و اشعار بسیار خواندنی در مورد عید غدیر خم

شعر زيبا براي عيد غدير

علی آن اولین مرد مسلمان که در جانش نشسته نور ایمان
به سیزده سالگی بهر پیمبر(ص) ولی گشت و وصی گشت وبرادر
علی آن وارث علم نبوت علی آن صاحب حق امامت
علی معنای عشق آفرینش چراغ روشن تقوا و بینش
::
::

علی آن شیر میدان شجاعت علی آن مظهر زهد و عدالت
همان سرچشمه علم و فضایل به آن زیبا ترین شکل و شمایل
علی دریای علم بیکران ها که بود آگه به راه آسمانها
علی زیبا ترین نام دو عالم علی اولی ترین اولاد آدم
::
::
از جام و سبو گذشت کارم / وقت خُم و نوبت غدیر است
امروز به امر حضرت حق / بر خلق جهان علی(ع) امیر است…
::
::
نور عالم از ولی داریم ما / اول و آخر علی(ع) داریم ما…
::
::
ای غدیر خم که هستی روز بیعت با امام / بر تو ای روز امامت از همه امت سلام
از تو محکم شد شریعت، وز تو نعمت شد تمام / ما به یاد آن مبارک روز و آن زیبا پیام…
::
::
در غدیر خم، ولایت شد قبول / برد بالا دست مولا را رسول
رفت بالا دست خورشید غدیر / شد امام و مقتدای ما، امیر
سرآغاز امامت و ولایت برشما مبارک باد . . .
::
::
باز تابید از افقْ روزِ درخشانِ غدیر / شد فضا سرشار عطرِ گل ز بستان غدیر
موج زد دریای رحمت در بیابان غدیر / چشمه های نور جاری شد ز دامان غدیر . . .
::
::
دریای غدیر، از ریزش آبشارگون وحی بر جان محمّد (ص) لبریز است و قامت دین در زلال غدیر خم انعکاس می‌یابد
::
::

پیمبر کز خلایق برترین بود بدانستی که حج آخرین بود
چو در خاک غدیر خم رسیدند بکردند صبر تا مردم رسیدند
تمام حاجیان را جمع کردند سخن های فصیحش سمع کردند
سپس دست علی بالای سر کرد وصیت کرد و گفتارش اثر کرد
که هر کس را که من مولای اویم ز بعد خود علی مولاش گویم
که هرکس دست من بالای اوهست ز بعد من علی مولای اوهست
وصی باشد برایم هم برادر ولی بهر شما مولا و رهبر
ز گفتار نبی طاعت نمودند تمام حاضران بیعت نمـودند
چو پیغمبر برفت از دار دنیا دل مولا شکست از کار دنیا
ولی انداخت رسم بی وفایی میان امت و مولا جدایی !
ضمان و بیعت خود را شکستند ز قدرت دست او کامل ببستند
خلافت را ز دست او ستاندند شتر در خانه ای دیگر نشاندند
ز دست او حکومت را گرفتند همه زین ماجرا اندر شگفتند
علی کز علم و حکمت هیبتی داشت خلافت کی به نزدش قیمتی داشت
خلافت را به نزدش قیمتی نیست به قدر لنگه کفش کهنه ای نیست
تمام همّ و غمّش بهر دین بود که دستورات قرآن کی چنین بود
سکوتش بهر حفظ دین اسلام که تا شاید بماند شیعه را نام
چنانکه خاری اندر چشم او بود و یا یک استخوانی در گلو بود
سکوت ازشیرغران بس عجیب است چرا؟ چون بین یارانش غریب است
بگفــتا صبر کردم بهر دینم که پیغمبر (ص) بفرمودی چنینم
::
::

ولایت چیست ؟ اصل آفرینش
کلید قفل سیر درک و بینش
ولایت چیست ؟تحصیل تعهد
صراط ما پس از ایاک نعبد
ولایت چیست ؟معراج تکامل
پی اثبات ذات پاک حق قل
ولایت علت غایی است ما را
به حمت فعل بی ماضی است ما را
ولایت آب و گل را در هم آمیخت
که از آمیختن آدم برانگیخت
ولایت نور را شد ساحل نور
که طوفانش بود در خط دستور
ولایت کوه آتش را کند گل
به ابراهیم در وقت توکل
ولایت در کف موسی عصا شد
به امر حق به شکل اژدها شد
ولایت را دم عیسی قرین است
که انفاس خوشش جان آفرین است
ولایت در ولایت گشت کامل
کز او نور هدایت گشت حاصل
ولایت جمع را تفریق دارد
که درکش سالها تحقیق دارد
ولایت رمز اثبات وجود است
ز جود او همه بود و نبود است
ولایت دشمن نامردمی هاست
یگانه رهبر سر در گمی هاست
ولایت هر که دارد غم ندارد
قوامش بیش هست و کم ندارد
ولایت یازده نور جلی بود
که پیوند تمامی با علی بود
اگر خواهی بدانی این علی کیست
ولی حق کسی غیر از علی نیست
علی حق را تجلی صفات است
امامت را چو سیم ارتباط است
به او رنگ ولایت چون ولی شد
علی مهدی شد و مهدی علی شد
به نخل دین ولایت برگ و بال است
ولایت را جهان در انتظار است
ولایت پای تا سر عدل و داد است
بشر را آخرین حکم جهاد است
ولایت کاخها را کوخ سازد
که قانون بشر منسوخ سازد
ولایت دیده ها را دیده بان است
ظهور مهدی صاحب زمان است
بشر را لطف نا محدود آید
ظهور مهدی موعود آید
ولایت معنی الله و نور است
شکوه رجعت و روز ظهور است
رسالت از ولایت گشت کامل
که هستی از کمالش گشت حاصل
ولایت خاتمیت راست خاتم
که ختم خاتمیت هست خاتم
دگرگونی اگر عالم پذ یرد
ره خاتم از آن خاتم بگیرد
“ژولیده نیشابوری”

برچسب‌ها اشعار خواندنی برای عید غدیر خمدکلمه برای عید غدیر خمشعر برای عید غدیر خمشعر زیبا برای عید غدیر خمشعر و دکلمه درباره عید غدیرمتن و دکلمه عید غدیر خم


بهمن ۱۲, ۱۳۹۱

 توسط
پژمان امیری
· Published بهمن ۱۲, ۱۳۹۱


آبان ۱, ۱۳۹۱

 توسط
پژمان امیری
· Published آبان ۱, ۱۳۹۱


بهمن ۱۲, ۱۳۹۱

 توسط
پژمان امیری
· Published بهمن ۱۲, ۱۳۹۱

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

وبسایت

 

بیشتر

تفاوت شرکت باربری و اتوبار چیست؟

۲۲ مرداد, ۱۳۹۸

شناسایی فرد دروغگو

۸ مهر, ۱۳۹۷

کفش های مناسب بانوان در تابستان

۳۰ مرداد, ۱۳۹۷

پرفروش ترین خودروهای سال ۲۰۱۸

۲۹ مرداد, ۱۳۹۷

اصول مهم پوشش بانوان

۲۵ مرداد, ۱۳۹۷

هر آنچه باید در مورد پرشین کت بدانید

۲۳ مرداد, ۱۳۹۷

سفر رایگان به تایلند

شعر زيبا براي عيد غدير

۲۰ مرداد, ۱۳۹۷

نقد و بررسی خودرو سمند

۱۵ مرداد, ۱۳۹۷

کامیون برقی کامینز تحولی در صنعت خودرو سنگین

۱۲ مرداد, ۱۳۹۷

لندرور دیفندر را بیشتر بشناسید

۹ مرداد, ۱۳۹۷

تمامی حقوق متعلق به “پورتال جامع پاتوق” است!

شعر زيبا براي عيد غدير
شعر زيبا براي عيد غدير
0

دوره مقدماتی php

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *