در این مطلب مجموعه ای از ۱۰ شعر زیبا در مورد صبح را گردآوری کرده ایم که امیدواریم از مطالعه این اشعار دلنشین و پرمحتوا نهایت بهره را ببرید.
شعر صبح بخیر نویدبخش طلوع خورشید است و اغلب شاعران انواع شعر زیبا در مورد صبح را سروده اند و شما می توانید این اشعار ناب و جالب را در شبکه های پرمخاطب اجتماعی به عنوان صبح بخیر برای دوستان و مخاطب خاص یا همسرتان ارسال نمایید.
اشعاری که در مورد صبح سروده می شوند در انواع مضامین عاشقانه و صمیمی و …. موجود هستند و در این اشعار شاعر آرزوی داشتن صبحی پربرکت و زیبا را برای مخاطب دارد. در ادامه گلچینی از شعر زیبا در مورد صبح را پیش رو خواهید داشت که امیدواریم این اشعار در باب صبح به خیر به همسر و دوستان مورد توجه تان قرار بگیرند.
شعر صبح بخیر زیبا و دلنشین
شعرهای زیبا در وصف صبح بخیر
پلک بگشا نازنینم صبح زیبایت بخیر
دلربا و بهترینم! صبح زیبایت بخیر
خواب نوشینت گوارا نوش مژگان خمار
خمره چله‌نشینم! صبح زیبایت بخیر
ناز بالش از پر قو هم برای تو کم است
گُلپر ابریشمینم! صبح زیبایت بخیر
تن بلور مو طلایی! آفتابی کن مرا
روشنی‌بخش زمینم! صبح زیبایت بخیر
گونه‌های نقره‌ات یاقوت گُل انداخته
قرص ماه شرمگینم! صبح زیبایت بخیر
هر سپیده با تو آغاز بهاری دیگر است
خنده کن تا گُل بچینم، صبح زیبایت بخیر
با چنین عطر تنی از رشک می‌سوزد بخور
خوش‌تراش مرمرینم! صبح زیبایت بخیر
چشم زیتون لب انجیری! بده صبحانه‌ام
مریم معبدنشینم! صبح زیبایت بخیر
مهربانی هدیه کن با شُرشُر رود دو دست
سیب فردوس برینم! صبح زیبایت بخیر
عشقی و عینت عسل، شینت شکر، قاف تو قند
شور شیرین آفرینم! صبح زیبایت بخیر
تاب آوردم شب دلتنگی‌ام را تا سحر
تا تو را از نو ببینم، صبح زیبایت بخیر
محشر است این شعر و می‌پرسد خدا او یا بهشت؟
من تو را برمی‌گزینم، صبح زیبایت بخیر
شهراد میدری
شعر فروغ فرخزاد درباره صبح
زندگی شاید…
عبور گیج رهگذری باشد
که کلاه از سر بر می‌دارد
و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی می‌گوید:
صبح بخیر
فروغ فرخزاد
شعر زیبا در مورد صبح با مضامین غمگین
هر شب فکر میکنم چه کسی فردا صبح
با بوسه‌ای بر پیشانیت به تو «صبح بخیر» خواهد گفت
چه کسی دکمه‌های پیراهنت را خواهد بست
و چه کسی موهایت را که چون نور خورشید دلم
را گرم می‌کند شانه خواهد زد
و چه کسی آن دو چشم زیبا را خواهد بوسید
دلم خوش است به صدقه‌هایی که برای سلامتی‌ات می‌گذارم کنار
و گرنه دوری تو بزرگترین بلایی ست
که با هیچ صدقه‌ای دفع نمی‌شود
راحیل
شعر ناب درباره صبح
کاش هر صبح به دیدار تو بیدار شدن
تو دوا باشی و با عشق تو بیمار شدنشعرهای زیبا در وصف صبح بخیر
با تو بودن همه عمر نفس در نفس‌ات
سر به گیسوی تو از عطر تو سرشار شدن
مثل برگ گل سرخ و لب خورشید بهار
سیر از طعم خوش بوسه دیدار شدن
حُسن آن نیست که آن کودک کنعانی داشت
حُسن را چشم تو بایست خریدار شدن
تو اگر باغچه را نیم نگاهی بکنی
گل بابونه ندارد غم بی بار شدن…
کریم سهرابی
شعر زیبا در مورد صبح با مضامین پرمحتوا
چه بگویم سحرت خیر؟ تو خودت صبح جهانی
من شیدا چه بگویم؟ که تو، هم این و هم آنی
به که گویم که دل از آتش هجر تو بسوخت؟
شده‌ای قاتل دل حیف ندانی که ندانی
همه شب سجده برآرم که بیایی تو به خوابم
و در آن خواب بمیرم که تو آیی و بمانی
چه نویسم که قلم شرم کند از دل ریش‌ام
بنویسم ولی افسوس نخوانی که نخوانی
من و تو اسوه عالم شده از باب تفاهم
که من‌ام غرق تو و تو به تمنای کسانی
به گمانم شده‌ای کافر و ترسا شده‌ای
کآیتی از دل شیدای مسلمان تو نخوانی
بشنو «صبح بخیر» از من درویش و برو
که اگر هم تو بمانی غم ما را نتوانی
محمد صفوی
شعر زیبا صبح بخیر
صبحی دیگر رسید و من در انتظار تو چشم میگشایم و دلم لبریز است
از دیدن خورشید جانم تا جان ببخشد و ذوب کند
یخهای کسالت و اندوه را تو با چشمانت زندگی و شادی
را برایم به ارمغان می اوری ساده می ایی
و پر شکوه و چه میدانی از غوغا و بلوایی که بپا میکنی دردرونم .
چشانم سخت تورا میجویند ای جاری زلال .
ای تابیده بر دلت مهر.
و من باز هم از دستانت شکوفه مهربانی میچینم امروز
شعر زیبا درباره مورد صبح با بیت های عاشقانه
صبح ات بخیر شاعر لبخندهای شهر
آیینه‌های شعر تو در جای جای شهر
با دست‌های آبی‌تان سبز می‌شود
گل واژه‌های زرد غزل در صدای شهر
رنگین کمان هر غزلت وصل می‌کند
دل را به پشت پنجره انتهای شهر
شب‌ها کسی که از دلتان رد نمی‌شود
حک می‌شود به دفترتان، ردپای شهر
گاهی برای شعر شما آه می‌کشد
مردی غریب و گمشده در ماجرای شهر
یک کوله بار بسته و یک انتظار سرد
در ازدحام مردم بی اعتنای شهر
بغضی به روی شیشه و یک کوپه بی کسی
دستی بدون بدرقه آشنای شهر
دیوارهای ساکت شهر و… صدای سوت
صبح‌ات بخیر شاعر لبخندهای شهر
رسول قشلاقی
شعر زیبا در مورد صبح با ابیات پرمحتوا
“صبح”
یعنی بوی گل مریم
که سراسر شب را پر کرده بود
و حالا با نوازش حس بویایی ات
بیدارت می کند…
“صبح”
یعنی آغاز؛
آغاز یک عبور
و دریچه یک”سلام” …
گوش کن! …
در نبض کودکانه ی صبح،
این راز برکت است که می نوازد…
به حرکت سلام کن …
شعر کوتاه صبح بخیر
صبح است و بخیر بودنش
فقط بستگی به این دارد
که تو یک لیوان چای بریزی
و لبخند بزنی که
به همین سادگی با دست خالی
عشق را در آغوش بگیریم
امیرمسعود ضرابی
شعر پرمحتوا در مورد صبح
این صبح شورانگیزِ مست
صبح طرب خیزی که هست؛
آئینه ی مهر خداست
یک جلوه ازآئینه هاست
برخیز و درآئینه ها لبخند را آغاز کن
خورشید “روز”آورده است
در را به رویش بازکن
آه ای خدای صبح نو
پروردگارِ روشنی!
شکرت که در قلب تؤام
شکرت که در قلب منی…
ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﻟﺘﻮﻥ ﺑﺎشه
در این مطلب با گلچینی از شعر زیبا در مورد صبح در خدمت شما همراهان عزیز و همیشگی مجله آرگا بودیم که امیدواریم از مطالعه این اشعار نهایت بهره را ببرید.
منبع : آرگا
موهاتو ابریشمی کن !
روغن خراطین و خواص شگفت انگیز آن !
مدل ساعت های لوکس زنانه و مردانه با استایل های جذاب
چطور ارزان به آنتالیا سفر کنیم؟
تخفیف ویژه ساعت مچی لوکس به مدت محدود
معرفی بهترین رستوران های کوش آداسی مناسب با ذائقه شما
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
دیدگاه
نام
ایمیل
وبسایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.
با نگاه روشنت پلک سحر وا می شود
تا تبسم می کنی خورشید پیدا می شود
خط به خطِّ صفحه ی پیشانی ات اشراقی است
صبح صادق در همین تصویر معنا می شود!
فیلسوفان را اشارات تو عاشق می کند
آرزومند شفایت ابن سینا می شود
مست از یاقوت سرشار کلامت می شویم
با جواهرهای نابت فقه پویا می شود
از نگاهت انبیا اعجاز را آموختند
هر که یک دم با تو بنشیند مسیحا می شودشعرهای زیبا در وصف صبح بخیر
تا غزل وصف تو باشد قابل تصدیق هست
شعرهای صادقانه بهترین ها می شود
جهنم خُلق تنگ و خوی زشت است
بخند ای غنچه تا اردیبهشت است
شراب و شعر و عشق و ساز و آواز
به هر جا جمع شد، آنجا بهشت است!
باران زده و هوای فروردین است
موسیقی باغ، بانگِ بلدرچین است
پلکی بگشا و باز کن پنجره را
هر صبح بهار با تو عطرآگین است
قدرِ یک صبحانه با من کنجِ این آتش بشین
مردِ تنها می تواند خوب چایی دم کند…
از خواب چشم های تو تا صبح می پرم
این روزها هوای تو افتاده در سرم
هر سایه ای که بگذرد از خلوتم تویی
افتاده ای به جان غزل های آخرم!
گاهی صدای روشنت از دور می وزد
گاهی شبیه ماه نشستی برابرم
یا روبه روی پنجره ام ایستاده ای
پاشیده عطر پیرهنت روی بسترم
گاهی میان چادر گلدار کودکی ات
باران گرفته ای سر گلدان پرپرم
مثل پری در آینه ها حـرف می زنی
جز آه…هرچه گفته ای از یاد می برم
نزدیک صبح، کنج اتاقم نشسته ای
لبخند می زنی و من از خواب میپرم…
از خواب چو برخیزم
اول تو به یاد آیى…
برخیز! شعرها همگی لنگ مانده اند
صبحت به خیر حضرت مضمون هر غزل!
در خواب، چراغ تا سحر دستم بود
در خواب، کلید هر چه در دستم بود
زیباتر از این خواب ندیدم خوابی
بیدار شدم، دست تو در دستم بود
صبح است و جهان باز غزلخوان شده است
خورشید دوباره بر تو مهمان شده است
لبخند نشان کنج لبان عسلت
چشمان تو آفتابگردان شده است
نخل بالای تو سر تا به قدم شیرین است
این چه نخل‌ست که هم نازک و هم شیرین است؟
بس که چون نی‌شکری نازک و شیرین و لطیف
بند بند تو ز سر تا به قدم شیرین‌ست
گر چه در عهد تو شیرین‌سخنان بسیارند
کس به شیرین‌سخنی مثل تو کم شیرین‌ست
دم صبح است، بیا، تا قدح از کف ننهیم
که می تلخ درین یک دو سه دم شیرین‌ست
تا نوشت‌ست هلالی سخن لعل لبت
چون نی قند ساپای قلم شیرین‌ست
سلامـ عشقمـ♥️
صبحـ اتـ بخیر عزیزمـ
گلچینی از جملات، پیامک و اس ام اس های صبحت بخیر عزیزم، عشقم، نفسم، زندگیم و همسر مهربانم برای شروع یک صبح رمانتیک و پر انرژی همراه با شعرهای صبحگاهی قشنگ و خاص
******
متن صبح بخیر عاشقانه
روز من رسما آغاز نخواهد شد
تا زمانی که “صبح بخیر” و “دوستت دارم” را به تو بگویم
عزیزم صبحت بخیر، دوستت دارم!شعرهای زیبا در وصف صبح بخیر
******
تاب آوردم شب دلتنگی ام را تا سحر
تا تو را از نو ببینم صبح زیبایت بخیر
******
تک بیتی در مورد صبح بخیر
صبح با عطر تو بیدار شدن یعنی عشق
در تب بوسه گرفتار شدن یعنی عشق
صبح بخیر همسر عزیزم
******
دوبیتی صبح بخیر عاشقانه
هر صبح خدا، یک غزل از دفتر عشق است
سر سبز ترین مثنوی از منظر عشق است
هر صبح سلامی به گل روی تو زیبا
چون یاد گل روی تو، یاد آور عشق است
صبح بخیر عشقم
******
صبحـ شما بخیر آقاییــ♥️
******
پیامک صبح بخیر عاشقانه
قد قامت هر کاج، چراغانی تو
لبخند، گل سرخ زمستانی تو
در را بگشا به روی خوشبختی نور
صبح آمده با برف به مهمانی تو
صبح بخیر همه زندگیم
******
برخیز که صبح، روشن از امید است
شب رفته و خط نور، بی‌تردید است
از پستچی پنجره تحویل بگیر
در پاکتِ اَبر، نامه خورشید است
شهراد میدری
******
اس ام اس سلام صبح بخیر عاشقانه
گرمای دستان تو
نوشیدن یک فنجان قهوه تلخ صبحگاهی
که با نگاه تو شیرین می شود
تمام چیزی است که آرزوی آن را دارم …
صبح بخیر عشقم
******
هر صبحی که با تو هستم فوق العاده شگفت انگیز است
عشق و خوشبختی ایی که کنار تو احساس می کنم
انرژی بیش از حدی برای سراسر روز به من می دهد
صبحت بخیر عشقم
خیلی دوستت دارم
******
مدت هاست
به هوای صبح بخیر گفتن هایت
سحر خیز شده ام
صدرا فاریابی
******
یکی بیاید به دنیا بفهماند
زنگ ساعت ها
جای صبح بخیر با صدای یار را
پُر نمی کند که نمی کند
فاطمه جوادی
******
دوبیتی رمانتیک صبح ات بخیر
صبح هم شرمنده چشمان زیبایت شده
با طلوع چشم تو خورشید شیدایت شده
صبح زیبایت بخیر ای ماهروی شعر من
باز در این قافیه با بوسه پیدایت شده
حمید حسینی
******
پست صبح بخیر عاشقانه ناب
شعرهای زیبا در وصف صبح بخیر
می وزی هم چون نسیمی در رواق چشم من
ای نسیم صبحگاهم صبح زیبایت بخیر
عباس جواهری رفیعی
******
صبح است و هوا و نفس دلکش پاییز
من هستم و یک سینه از مهر تو لبریز
زیباست تو را دیدن از این پنجره صبح
زیباست هوای تو در این صبح دل انگیز
فاطمه لشکری
******
اسمس صبح بخیر زیبا و پر انرژی
سلام
سرتون سلامت
چشماتون پر نور
کامتون عسل
لحن تون عاشقانه
حرفاتون غزل
دلتون گرم
لبتون خندون
حالتون خوب باشه الهی
صبح زیباتون بخیر و خوشی
******
شعر صبح بخیر عاشقانه
صبح ات بخیر شاعر لبخن های شهر
آیینه های شعر تو در جای جای شهر
با دست های آبی تان سبز می‌شود
گل واژه های زرد غزل در صدای شهر
رنگین کمان هر غزلت وصل می‌کند
دل را به پشت پنجره انتهای شهر
شب ها کسی که از دل تان رد نمی شود
حک می‌شود به دفترتان، ردپای شهر
گاهی برای شعر شما آه می کشد
مردی غریب و گمشده در ماجرای شهر
یک کوله بار بسته و یک انتظار سرد
در ازدحام مردم بی اعتنای شهر
بغضی به روی شیشه و یک کوپه بی کسی
دستی بدون بدرقه آشنای شهر
دیوارهای ساکت شهر و… صدای سوت
صبح ات بخیر شاعر لبخندهای شهر
رسول قشلاقی
******
هر روز صبح که از خواب بیدار می شوم از خداوند
به خاطر یک روز دیگر برای زیستن و تجربه کردن هدیه زندگی تشکر می کنم
آن گاه به تو فکر می کنم و این که چقدر من را خوشبخت کرده ای
دوستت دارم. صبح بخیر
******
چه بگویم سحرت خیر؟ تو خودت صبح جهانی
من شیدا چه بگویم؟ که تو، هم این و هم آنی
صبح بخیر همسر مهربونم
******
صبح بخیر غمگین و دلتنگی
کی می رسد
آن صبح
که من صدایت بزنم
تو بگویی جانا
صبح بخیر نفسم
******
شعر نو درباره صبح بخیر
به عشقت پرده صبح را
از پنجره ی احساسم
که رو به بیکرانه های آسمان
توست باز میکنم
آرامش را از تو استمداد میکنم
پس به یادت میگویم
زندگی سلام
صبح بخیر همسر عزیزم
******
آن سلامی که به سین
نقش سلامت دارد
لام آن لطف و لطافت دارد
الفش الفت بی پایانی ست
میم آن عطرمحبت دارد
سلااااااام
صبح بخیر
******
متن صبح بخیر دلتنگی و دوری
صبحت بخیر عزیزترین و خاص ترین عشق دنیا
برایت آغوش گرم و بوسه های شیرین می فرستم
صبرم لبریز شده برای دیدار و بودن دوباره با تو
مراقب خودت باش
دوستت دارم
******
بیدار شدن از خواب و نگه داشتن تو در میان بازوانم هر روز صبح
مانند رویایی است که هرگر نمی خواهم تمام شود
صبح بخیر عروس من
******
صبح بخیر دلبرانه و بامزه
روزی دیگر و صبحى دیگر و عشقی تازه تر از دیروز با تو
تو اى نازنین لبریز از حس و از عشق
گل های وحشی کویر خیالم همه تقدیم تو باد
صبحت بخیر نازنین
******
اس ام اس صبح بخیر عاشقانه
هرگز تصور نمی کردم عشق واقعی وجود داشته باشد
تا روزی که عاشقت شدم
صبح بخیر، از امروزت لذت ببر عزیزم
******
سلام چشمه روشن خورشید
در امتداد طلوع چشمان تو برایم زندگی آغاز خواهد گشت
صبحت از بوی گل شقایق لبریز
******
من آرزو می کنم که خورشید بودم
تا می توانستم هر صبح هنگامی که بیدار می شوی
صورتت را به آرامی نوازش کنم
صبح بخیر ملکه من
******
استاتوس صبح بخیری باحال
امیدوارم صبحی رو که میخوای شروع کنی
با یه دنیا امید + یه بغل آرزوی قشنگ + کلی انرژی مثبت آغاز کنی عزیزم
******
درودی از اعماق جانم به تو ای زیبای نازنینم
چشمانت را به صبحگاه باز نما تا صبح من نیز ابتدا شود
سلام صبحت بخیر نفسم
******
یک استکان بوسه داغ
یه بشقاب بزرگ عشق بی پیرایه
یه پیاله گل سرخ
یه کف دست نان صداقت
از شکر خودت هم کمی بریز تا شیرین شود
این صبحانه عشق است با تو خوردن صفا دارد
صبح نازت بخیر عشقم
******
صُبحم? به خیر می‌شود از مهربانی ات
خورشید قلب ? خسته من
روز و شب بتاب
******
برخیز و برفروز چراغ سپیده را
تا بنگرم به روی تو صبح ندیده را
تا سر برآورم به تماشای آفتاب
روشن کنم نگاه سیاهی کشیده را
فریدون مشیری
******
صبح است و صبا مشک فشان می گذرد
دریاب که از کوی فلان می گذرد
برخیز چه خسبی که جهان می گذرد
بوئی بستان که کاروان می گذرد
مولانا
******
صبح یعنی تو بخندی دل من باز شود
پلک بگشایی و از نو غزل آغاز شود
صبح یعنی که دلم گرم نگاهت باشد
آسمان، عشق، زمین با تو هم آواز شود
صادق علیزاده
******
صبحانه من صبح بخیری از توست
با نام تو شیرین شده چایم، به به
شهراد میدری
******
تو اشتیاق منی برای صبح شدن
که تو را ببوسم و صبحم بخیر شود
لیلا مقربی
******
صبح بخیر
ای عشق گل چهره من
صبح بخیر
ای آنکه روشنی می‌بخشی
به زمین
با آفتابی تازه
صبح بخیر
ای تو که همواره
در انتظار دیدار خورشیدی
صبح بخیر
******
قصه ای بگو پر از طلوع
ترانه ای بخوان
پر از پرواز
می‌خواهم
صبح مان با عشق بخیر شود
شفیقه طهاسبی
******
زندگی شاید. ..
عبور گیج رهگذری باشد
که کلاه از سر بر می‌دارد
و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی می‌گوید:
صبح بخیر
فروغ فرخزاد
******
در حالی که فنجان قهوه ام را مزه مزه می کنم
به یادت هستم عزیزم
و می خواهم با تو باشم
می خواهم کنارت باشم
امروز روز جدیدی است
صبح امروزت بخیر!
******
عزیزم روز من زمانی شروع می شود که تو کنارم باشی، مثل امروز؛ صبح بخیر
******
دیدن چهره ی زیبای تو مثل طلوع خورشید در یک روز زیبای پاییزی است. صبحت بخیر خورشید روزهای پاییزی من
******
آرامش صدای تو مثل آرامش صدای دریاست و من چقدر خوشبختم که هر روز با صدای زیبای تو از خواب بیدار می شوم
صبح بخیر مهربان
******
تو دلیل طلوع خورشیدی، تو بهانه ای هستی تا هر روز صبح پرنده ها آواز بخوانند
صبح زیبای امروزت بخیر عزیزم
******
شروع روز کنار تو، بیشتر شبیه رویاست تا واقعیت. صبح بخیر رویای من
******
روز با تو زیبا می شود و صبح از تو روشنی می گیرد
صبح بخیر روشنی بخش روزهای زندگی من
******
بی شک امروز ما بهترین روز ما خواهد بود. تو دلیل وجود بهترین ها هستی. صبح بخیر عزیزم
******
امروز فرصت دوباره با تو بودن است. فرصت دیدن لبخندهایت که زیباترین لبخند دنیاست و لمس دستانت که پر از آرامش است. امروز من، پر از شادی و آرامش است. صبح بخیر شادی بخش لحظه های من
******
امروز عاشق ترم، عاشق تر از تمام روزهای قبل
هر روز تو را دیدن و عاشق تر شدن خوشبختی من است
صبح بخیر عشق من
******
صبحِ من فقط با لبخند تُ بِخیر میشه
******
هر صبح که می آید
به انتظار بیدار شدنت آرام و قرار ندارم؛ تا چشم باز کنی و زندگی را برایم دوباره از نو بسازی …
درست مثل آفتابگردان ها؛ که هر روز صبح از شوق دیدار با خورشید سر از پا نمی شناسند تا غرق در زیبایی و شکفتن شوند…
مهسا سجاد
در ادامه ببینید : متن شب بخیر عاشقانه
فال حافظ
سلامت و پزشکی
سبک زندگی
گیاهخواری
اطلاعات دارویی
خواص ها
مد و فشن
سرگرمی
چهره ها
عکس های جالب و دیدنی
اشعار زیبا
آهنگ
ویدیو کلیپ
آهنگ تولدت مبارک
کپی برداری ممنوع !
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب کوکا به هر نحو غیر مجاز می باشد.
هر گونه کپی برداری از محتوای سایت کوکا پیگرد قانونی دارد.
استفاده از مطالب سایت کوکا در سایت های خبر خوان و دارای آی فریم نیز اکیدا ممنوع است.
مطالب بخش سلامت و پزشکی سایت کوکا فقط جنبه اطلاع رسانی و آموزشی دارند. این مطالب توصیه پزشکی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان کرد.
شعرهای زیبا در وصف صبح بخیر
زندگی فردا نیست
زندگی امروز است
زندگی
قصه عشق است و امید
صحنه غمها نیست
به چه می‌اندیشی
نگرانی بیجاست
چون خدا با توست
درود صبح تون بخیر
گلدانهای لبخندرا
درحیاط چهره بگذارید
چشم هایتان راآب بزنید
پلکهای خسته راجارو کنید
نان تازه ای ازسرکوچه نشاط بگیرید
هرصبح
بنشینیدعشق بخورید
وچای بنوشید
وبه خداوندوهمه درود بگوئید
درود صبحتون بخير
صبح ها…
یکی از خاطراتت
که بیشتر از همه ی ی دوستش دارم
برایم شعر جدید دم می‌کند!
مینوشم
” دوستت می دارم ”
و زندگی شروع می شود . . !
حامد نیازی
مهربان که باشی
خورشید از سمت قلب تو
طلوع خواهد کرد
و صبح
مگر چیست؟
جز لبخند مهربانت . . .
Good morning!
Always fall asleep with a dream
and wake up with a purpose
صبح بخیر!
فراموش نکن همیشه با رویا بخوابى
و با هدف بیدار بشى
دوستان ارجمندم
امروزتان سرشاراز حس خوب
یک روزدیگر
یک فصل دیگه
یک برکت دیگر
ویک شروع
وفرصت دیگربراے
زندگےبهتر
خداےمهربانم
توراسپاس بخاطر
روزےدیگر وآغازی نو
درود صبحتون بخیر شادی
رویای شمال و نم نم اول صبح
یک کلبه و عطر مریم اول صبح
من هیمه بیاورم تو هم کتری آب
من آتش و تو چای دم اول صبح
صبح بخیر
مزه اش به شیرینی
چای اول صبح میماند
شبی که به امید
صبح بخیر شنیدن
از لبان تو سر شود . . .
فریبا دادگر
شعرهای زیبا در وصف صبح بخیر
و چای دغدغه عاشقانه خوبی ست
برای با تو نشستن بهانه خوبی ست
صبحتون به خیر و شادی
درود به صبح
درود به زندگی
که برای بودنش زنده ایم
درود به مهربانی
که همه ی ی بهش محتاجیم
این صبح، این نسیم
این سفره‌ی مهیـا شده‌ی سبز
این من و این تو . . .
همه ی ی شاهدند که چگونه
دست و دل به هم گره خوردند
یکی شدند و یگانه . . .
امروز و هر روزتون گلباران
صبحتان پراز محبت
الهی
سهم امروزتان شادی
سهم زندگیتون عشق
سهم قلبتون مهربانی
سهم چشمتون زیبایی و
سهم عمرتون عزت باشه
صبح تابستونی
تون زیبا و در پناه خد
خداوندا با ذکر تو…
حتی
چای دم صبح من از روزهای پیش
دل چسب تر است؛
سعید اردلان
درود خدای مهربان
درود شور دوباره
درود طراوت عشق
درود آوای زندگی
درود دوستان خوبم
به روزمهربانی
خوش آمدین!
امروز را بالبخندشروع کنید
روزتان راجشن بگیرید
صبح بخیر
هر صبح باید به شیرینی آغاز شود
شبیه لبخند کسی
که دوستش داری . . .
صبح بخیر
متن صبح بخیر زیبا
صبح یعنی
روی خندان خدا
و ترانه ی باران
سلامی گرم در روز سرد زمستانى
صبحتان لبریز از برکت
تنور دلتان داغ داغ . . .
صبح بخیر عشقم
صبح
مسافری ست
با چمدانی پر از مهر و لبخند
کافی ست
عاشقانه به استقبالش بروی . . .
سارا قبادی
صبحتون عشق
عکس صبح بخیر
امروزتون عالی
زندگیتون بدون حسرت
تنتون سالم
دلتون شاد
جيبتون پرپول
روزگارتون پرازمعجزه
عاقبتتون بخیر
درلحظه لحظه
زندگی،خداوندکنارتون…
صبحتون زیبا دوستان
صبح زمستانی سردی هست
واحوال قشنگ
بر سرش انداخته خورشید
یک شال قشنگ
اینقدر می چسبد اینجا
با چنین صبح لطیف
از کتاب خواجه شیراز
یک فال قشنگ
صبحتون قشنگ
زندگی بهشت است
برای آنانی که
عاشقانه عشق می ورزند
بی پروامحبت میکنند
وکمترازدیگران انتظار دارند
به زیبایی گل شکی نیست
امازیباترازگل شمایید
امیدوارم همیشه شادوخوشبخت باشین
درود صبح بخیر
هر صبح
به شوق دیدن پیامت
بیدار می‌شوم
گویا ساعت قلبم
به وقت تو
تنظیم شده است !
صبح
یعنی
طلوعِ
” تو ”
بر مَدارِ
بی قراریِ من . . .
سحر نام آموز
ای چــــــای! دمت گـــــرم که دم آمده ای
ای صبح! چه خوش به جام جم آمده ای
ای دختــــــر آفتــــــــاب! نــــــــاز قدمت
شــــــادم که بجــــای هرچه غم آمده ای
خدایا
در این روز زیبا
به فڪرمان منطق
به قلبمان آرامش
به روحمان پاڪی
به وجودمان آزادی
به دست هایمان قدرت
به چشمهایمان زلالی
به زندگیمان عشق
به دوستی هایمان تعهد
و به تعهدمان صداقت عطا ڪن
سلامی گرم درطلوعی زیبا تقدیم شما مهربانان
آرزومیکنم پنجره دلتون
همیشه روبه خوشبختی باز بشه
صبح تون بخیروخوشی
روزتون گلباران
بهارِ روح‌افزا رفت
وآمد فصلِ تابستان
امیدوارم همیشه
گرمی تابستان در زندگی‌تان
لبخند بر لبانتان
عشق در قلبتان
لطف در نگاهتان
محبت در چهره تان
بخشش در رفتارتان
وحق در زبانتان جاری باشد
بار دیگر هم شبم، با نور چشمت صبح شد
ای یگانه آفتاب شهر دل، صبحت بخیر
کلمه سحرانگیز ســـلام
چہ قدرتی دارد برای تابش محبت
حس کرده ای کہ بیانش
چہ خون گَرمی در رگ صبح می دواند
پس موج لطیفی بساز از واژه پرمهر
سلااااام
صبحتون بخیر
هر صبح
بوی تو میدهد پیرهنم
بس که تمام شب
تنگ در آغوش گرفته ام
خیالت را . . .
چه زیباست
هر صبح همراهِ خورشید
به خدا درود کنیم
نام خدا را نجوا کنیم
و آرام بگیریم
درود
امروزتون پر از شادی و رحمت
لحظه هاتون پر از مهر و محبت
زندگیتون پر از عشق و برکت
صبح یعنى
همه ی ی ی شهر پر از بوی “خداست”
عابرى گفت :
که این “مطلق نادیده” کجاست؟
“شاپرک” پر زد و با رقصِ خود آهسته سرود
چشمِ دل بازکن
این بسته به افکار شماست
صبح زیباتون بخیر
خونه هاتون پر بركت
شادی توی دلهاتون
آرامش توی قلبهاتون
دلتون پر امید
وجودتون سلامت
رابطه هاتون پر از عشق
روز خوبی داشته باشید
صبح زیباتون شادشاد
یک روزقشنگ
یک دل آرام
یک شادی بی پایان
یک نورازجنس امید
یک لب خندون
یک زندگی عاشقانه
وهزارآرزوی زیبا
ازخداوند برایتان خواهانم
درود صبح زیباتون بخیر
متن زیبا و خواندنی صبح بخیر
مهربان کـه باشی
خورشید از سمت قلب تو
طلوع خواهد ڪرد
و صبح مگر چیست ؟
جز لبخند مهربانت…
درود
صبح بخیر
لبخند خدا بدرقه نگاه مهربانتان
خدایا در این روز
از فصل زیبای تابستان
آرامش نابت
و عطر مهربانیت را
هم چون دانہ های باران
آرام و بی صدا
بر سرزمین قلب
دوستان و عزیزانم ببار
و امروزشان رابه طراوت
و پاکی باران قرار ده .
صبحتان نورانی
ورنگين ترازرنگين کمان..
روزتان فرخنده
وازمهربانی جاودان..
قلبتان سرشاراز
آرامشی زيباشود..
خنده باشد هديه امروز، بررخسارتان..
الهی، صبح امروزت زغم دور
دلت ازحسرت هر بیش و کم دور
خدا یارت، نگهدارت، به هرجا
از اقبالت، دو چشم پر زِ نَم دور
نصیبت حال خوش، شادی و لبخند
لبت از ناله های دم به دم دور
درود صبح بخیر
متن زیبا و خواندنی صبح بخیر
صبحتان نورانی و رنگين‌تر از رنگين‌کمان روزتان فرخنده و از مهربانی جاودان
قلبتان پـُر باشد از آرامش و عشق و امید
خنده باشد هديۀ امروز بر رخسارتان
درود صبح بخیر
در صبحی زیبا
صمیمی ترین
درود ها و درودها
تقدیم شما مهربانان
امید که طلوع امروز
آغازخوشےهایتان باشد
و شادی و برکت و آرامش
مهمان همیشگی خانه هایتان
صبحتون بخیر و نیکی عزیزان
دوباره صبح شد
یک شروع تازه
زمانی برای با هم بودن
مهرورزی را دوره کردن
از زندگی لذت بردن
گل خنده به یکدیگر هدیه دادن
درود روزتون زیبا
درود به روزمهربانی
درود به دوستان خوبم
روزتون پر از عشق و
محبت،
پر از موفقيت و شادى
پر ازصلح و سازش
پر ازخنده و دلخوشى
و پر از خبر های خوب
روزتون عالی وپر از خیر برکت
صبح ڪہ جوانہ زد هر چہ خوبـے است
بر لب ایوان احساست
بر خیز و بہ همہ ی دنیا
گلهاے مهربانے هدیہ ڪن
صبحتون بخیر و شادی
“خوشبخت ترین”
مخلوق خواهی بود…
اگر روزت را
ان چنان زندگی کنی،
که گویی نه فردایی
وجود دارد برای دلهره،
و نه گذشته ای برای حسرت…!!
صبح بخیر
درود صبحتون طلای
امروزتان شاد و
سرشاراز عشق و رضایت
سلامتی ساکن جانهایتان
و لبخنـد جاری
بر لبهایتان باشد
کسب و کارتون خوب
شادیهاتون دائمی
و زندگیتون عالی باشـه
روزتون زیبا و در پنده خدا
الهی در این روز
زیبا
دریای زندگیتون
پراز امواج زیبای سلامتی
آسمون دلتون خالی از
ابرای غم وناراحتی
وساحل عمرتون پر از
ماسه های برکت باشہ
صبحتون
سرشار از رحمت الهی..
عطر یاس
آواز نسیم
رقص شاپرک ها
انوار عاشقانه ی آفتاب
گویند:
درود
صبح زیبایتان بخیر
امروز و هر روزتان بکام
از صدای پای صبح میفهمیم
اتفاق تازه‌ای در راه است
خدا ڪند این صبح زیبا
همه ی ی غرق
در باران اجابت شویم
فقط خدا باشدو ما
یڪ چتر آرامش
درود صبحتون بخیر
یک روز پراز آرامش
یک دل شاد و بی غصه
یک زندگی آروم
و عاشقانه
و یک دعای خیر از
ته دل
نصیب لحظه هاتون
و پراز
یهویی های قشنگ
روزتون زیبا
صبح ها
لباس آرامش به تن کن
دستهایت را باز کن
چشمهایت راببند،
و رو به آسمان،
صد بغل حسِ ناب زنده بودن را،
نفس بکش …
وبه زندگی درود کن
درود صبحتون بخیر
هر روز صبح که چشم می‌گشایی
یعنی قرار است که باشی …
یعنی هنوز باید نقشت را در این صحنه شگفت زندگی بازی کنی
یعنی هنوز فرصت داری تا زندگی کنی
و هر روزی جدید می‌تواند آغازی جدید باشد …
نگاهی نو
حضوری نو
تجربه‌ای نو
برای تو …
امروزت را زندگی کن …
درود صبح زیباتون سرشار از عشق و عطر خدایی
درود دلهای مهربان
درود زندگی زیبا
درود دوستان گلم
امروزتان سرشارازآرامش
لبتون خندون
رزقتون زیاد
شادی هاتون ماندگار
و جاده زندگیتون
پراز عطر خوش عشق
و مهربانی
صبح ها
لباس آرامش به تن کن
دستهایت را باز کن
چشمهایت راببند،
و رو به آسمان،
صد بغل حسِ ناب زنده بودن را،
نفس بکش …
وبه زندگی درود کن
درود صبحتون بخیر
درود …
صبح نفسش حق است
به هر بهانه بیدارت می کند
که روز تازه راشروع کنی
به نوری،عطر چای و صدای گنجشکی
هر چه هست زندگیست و زیبا
درود صبحتان بخیر
هر صبح طلوع دوباره خوشبختی
و امید دیگری است
بگشای دلت رابه مهربانی
و عشق رادر قلبت مهمان کن
بی شک شکوفه های خوشبختی
درزندگیت گل خواهدکرد!!
درود صبحتون بخیر
درود
صبح زیبا تون عالی
ازخدابرایتان
یه سبدحال خوب
یه دریاخیروبرکت
یه دنیا زیبایی
یه عالمه خوشبختی
یه دامن نیک نامی و
یه عمرسرفرازی خواهانم
صبح بخیر
در این مطلب مجموعه ای از بهترین و زیباترین جملات و متن های عاشقانه ، زیبا و ناب با موضوع صبح بخیر و شروع روز را جمع آوری می کنیم. در ادامه با بهترین اس ام اس های صبح بخیر با سایت پارسی دی همراه باشید.
متن و اس ام اس صبح بخیر
قهر ما شوخى ترین
شعرهای زیبا در وصف صبح بخیر
رخدادِ عاشق بودن است …
صبحِ خندان هدیه آوردم،
بخیرش را بگو …
محمدصادق زمانی
باز شدن چشمانم
هر روز صبح ؛
یعنى خدا
دوست داشتنت را تمدید کرده
قدرش را می دانم …
عکس صبح بخیر زیبا
عشق است اینکه
یک نفر آغاز می‌کند
هر روز صبح را
به هوای سلام تو . . .
چشم بگشا تا طلوع آسمان پیدا شود
اطلسی های زمان در هر نفس شیدا شود
عطر یاس چشمهایت نور می بخشد به صبح
از شمیم دیدگانت در دلم غوغا شود
تصاویر صبح بخیر زیبا
یک نفر هست که
خودش نیست !
ولی خاطره اش ،
صبح هر روز
مرا سخت بغل می گیرد …
کاش دنیا بفهمد که
زمین ثابت است
هر روز
خورشید به عشق زیباترین دختر دنیا
زمین را دور می زند
سلام زیباترین دختر دنیا
صبحت بخیر
صبح بخیر عزیزم
شعرهای زیبا در وصف صبح بخیر
سلام صبح شده،
شیشه مه گرفته ی زندگیت را
پاک نمی کنی؟
منظره قشنگی در انتظارته
امروز
اولین روز از بقیه زندگی توست
هر طلوعی تولدی دوباره است
و هر تولدی شروعی دوباره!
صبحتون بخیر
لبتون خندون
دلتون بی غم
زندگیتون پر از عشق و امید
صبح بخیر دوستان
صبح آمده تا دست پر از روزیِ خورشید
بر قامت تاریکیِ شب نور بریزد
تا هر چه دل آشوبی و تشویش و خرا‌بی‌ست
از ساحتِ آرامشتان، دور بریزد…
امیدوارم روزتان را
با یک دنیا امید
یک بغل آرزو
و یک عالمه انرژی مثبت
شروع کنید
صبح بخیر
خورشید من
درون دو پلک قشنگ توست
روزم به نور چشم تو
آغاز می شود . . .
فرهاد شریفی
لبخند خدا یعنی
همین باز شدن پلک های هر روزت
دوباره امروز متولد شدی آدم
پس خجسته باد هر روزت
صبحتون بخیر دوستان
صبح است
چه بی تابانه می خواهمت
و برای گفتن دوستت دارم
لحظه شماری می کنم
بیدارشو …
بدجور دلم کرده هوایت برخیز
آغوش گشوده ام برایت برخیز
خورشیدم و تا پنجره ات آمده ام
ای جان به فدای خنده هایت برخیز
صبح
یعنی آغاز
آغاز یک عبور
و دریچه یک سلام
گوش کن!
در نبض کودکانه ی صبح
این راز برکت است که می نوازد
به حرکت سلام کن
همچنین ببینید
شاعر رامین راقب
صبح بخیر روز شد چشمان خود را باز کن صبح ات بخیر آفتـاب آمـد , بـرایــش ناز کــن صبــح ات بخیر مستـی بلبل نگــه ؛ از بـهــر تــو می خـوانــد او یک کمـی با نغـمه اش آواز کـن صبـح ات بخیر نازنـیـن , لبهـای تـو , زیبا چـو لبخنــد گل است روز را با خنــده ات آغـاز کـــن صبـح ت بخیر آفــرین ای دخترم , دنیا قشنگ از روی توست قلب دنیا رابه زلف ات ساز کن صبح ات بخیر با تـو ساحـل امن و دریای خـروشان بی خطر مهربان چشمان خود را باز کن صبح ات بخیر …
شاعر الناز عابدینی
نازنینا صبح شد آن چشم خود را باز کن خورشید درخشید برایش ناز کن روز زیبا را با لبخند آغاز کن کلامت را با صبح بخیر آغاز کن …
شاعر توحید اربابون(انیس)
شعرهای زیبا در وصف صبح بخیر
پنجره ای آنجا … هوا ابری ست ، گره خورده درهم ابروهای آسمان . سوز می آید … مرگ می بارد از دیوار زندان . میله هایش ، از جنس اسارت . پر شده از اکسیژن یأس . از پشت میله ها همه چیز پیداست و هیچ چیز نمی بینی ! شاعرانی در بند بت ها می خندند پرستوهای اسیر عقاب ها در کمین قلم ها پای دار کبوتر ها بی قرار اندیشه ها زیر آوار مرگ خورشید در اسحار روی دیوار سیاه می شمارم روزها می نویسم نام خدا می نگارم عاشقی که شد از دلدار جدا آسمانا فریاد …
شاعر حسن صالحی
خورشید به تو می تابد حال هر روز همین موقع وقتی در خیابان پرسه می زنی صبح بخیر آدم تنها صبح بخیر به مسیرت ادامه بده نوقف نکن گلهای رز در دستان تو صبح بخیر آدم تنها پس کجا رفت عشق و دوستی هایت صبح بخیر آدم عاشق ادامه بده به راهت به مسیر سبز و خونین خود خورشید به تو می تابد صبح بخیر آدم تنها تازه مثل من مثل شادی شدی ادامه بده امروز که از خورشید می گویم و عشق ادامه خواهم داد این را تو هم مثل من مثل شادی باش خشک نشده دستهایت خودت گف …
شاعر انشالاه تقی زاده
پرسنگ ترازویم همچو لنگر سفینه که در اقیانوس می جنبد آری ؛ میدانم ؛ میدانم کوزهء خالی ایوانم را عروس خانه ام روزی پر خواهد کرد وبه همسایه سلام و صبح بخیر خواهد گفت آری من هم صد آفرین خواهم گفت و برای هر قدمش شاخ گلی نثار خواهم کرد …
شاعر پژمان روشن طبری(شبگرد)
آسمان جای ماه روی تو را به انتظار نشسته است صبح بخیر …
شاعر پژمان روشن طبری(شبگرد)
کنارم بنشین تا برایت لقمه ای از نان و لب بگیرم صبح بخیر پژمان روشن طبری(شبگرد) …
شاعر کاظم فکور
سرمای صبح به گرمای تنت در .. وقت خواب چه تماشایی می شوی .. دلم می خواهد آرام و بی وقفه نگاهت کنم .. که مبادا نگاه سنگینم خواب سبک تو را آشفته کند .. انگار تمام شیطنتت را در چشمانت داری .. که در وقت خواب اینگونه بی نهایت معصوم می شوی .. تو تمام دلیل گیجی ام در روزی .. شکایتی نیست .. که تمام شب خواب را از چشمانم ربوده ای .. صورتم را هم قاب صورتت می کنم .. آرام و شمرده با تو نفس می کشم .. چه لذتی دارد .. دیگر تحملم تمام شد .. داغ میبوسمت … صبح بخیر عزی …
شاعر الهام سلطانی بناوندی
مـــــــرغ عشـــق از قفــس ســینه پــریـد! سیــنه خـــالی شــد از آواز نفــس نـالـــهی قــاصـدکـی؛ از پـــسِ حنـجـــرهها جــــاری شــد!! شـاپـــــرک رنــگ ببــــاخـت؛ بـــال پــــروانه شــکـسـت؛ بـاد از همــهمهی ســـرخ شقـــایـق، آشـفــت! پیـچــک از وحـشــت طــوفــانی شــــب، به تــــن تـــاک دویـــد! “شـــبِ مغـــمـومِ مــــرا”؛ زنجـــرههــــــا میخـــواندند! و مــــن از چشـــمِ نمِ ملــتهبِ پنجـــرههــا …
شاعر فاطمه کاویانپور
روزهای سختی است طعم صدبار دل ازتوکندن حرف های تلخ از دهن شیرینت ومنم گوش به زنگِ: عشق من صبح بخیر …
شاعر سمیه آقایی
جان دلم حتی با خیالت هم می شود تبسم صبح را بوسید ای روشنی سحر صبح بخیر …
شاعر حسن عباسی
ای شور غزل خوانی من ، صبح بخیر موسیقی بارانی من ، صبح بخير جانم شده مشتاق نگاهت دم صبح ای دلبر ایرانی من ، صبح بخیر حسن عباسی …
شاعر سارا شکیبا
دلم برای یک صبح بخیر زیبا تنگ شده است دلم برای یک خنده از ته دل تنگ شده است خیال میکنم دیگر حال همه بحرانیست دلم برای یک شهر تمیز تنگ شده است سکوت که میکنم میگویند عاشق است به خدا دلم برای یک عشق تنگ شده است هرچی راه میروم سمت بیراهه اشاره میکنند وای برمن دلم برای یک مرد تنگ شده است چه میکنی بااین دل دربه در سارا دلم برای کودکیهای سارا تنگ شده است شکیبا باش و صبوری را پیشه کن بانو نکند دلت برای دختر گیلان تنگ شده است؟ هرکجا که باشی این وطن …
شاعر عبدالعلی نظافتیان
صبح زیبایت بخیر ای نازنین زیبای من لحظه دیدار توست،ای مهر تو دنیای من آفتاب روی تو پر می کشد از شرق دور صبح زیبا می رسد ای جلوه فردای من خواب نوشین ترا در آسمانها دیده ام صبح بیداری بماند دردل شیدای من از دلم گر تو بپرسی، گویدت صدراز من ای تو صبح آرزو در خانه سودای من من ترا می خواهمت همچون نسیم آرزو ای سراپا مهر تو،افسانه دنیای من عاقبت پروانه گشتم در دل صبح سپید شمع جانم گشته ای،ای شعله پروای من خاطرم آید که صبحی با تو پیمان بسته ام ص …
شاعر محمود شهبازی
صبح شده باید بیدار شد ای عزیزان بگو صبحت بخیر با سلام روزت شروع کن جان من یا رب بگو صحبت بخیر حرف اول این بود( یا حق) امید من توی صبحت بخیر این چنینن خشمانه ننشین در کمین صحبت بخیر این چنین بر خود بد راه مده جانم بگو صحبت بخیر گر خدا خواهد همه چیز درست خواهد شد چون خدا حق است هرچه خواهد همان خواهد شد آه ای همخانه ی شعرهایم بگو صبحت بخیر هرچه غم داری ز خود دور کن با حضرت حق بگو صبحت بخیر باتوهستم هم قسم، ای صاحب حق، روزی از تو، حقیقت از من صبحت …
طاهره (میترا) عرب
معصومه اصلی
محمدامین آقایی
محمدرضانعمت پور
فریبا نوری
ژیلا شجاعی
علی چناری
شاعر محمدرضانعمت پور
ایستاده ام در بلندترین بام شهر و به سقوط فکر میکنم اگر تو بودی مرا چه به این فکرها!
شاعر فاطمه باقری
شعرهای زیبا در وصف صبح بخیر
یادم می آید آن روز ها را که انتظارِ تو بیشتر به سَرم بود…
شاعر میناتمدن خواه
توفیری نمی کند منتظرِ مسافری چند دقیقه ای در ایستگاه اتوبوس یا چشم به راهِ مسافری چند
شاعر علی اصغرلاچینی
لابه‌لای سنگ و ثروت به دنبال که میگردی؟ هزار سال است خدا در خانه نیست خانه در قباله‌ی شیخ است
شاعر سیده مریم جعفری
poet :manuchehri damghani ترجمه (رباعی ) ای کرده سپاه اختران یاری تو فخرست جهان را به جهانداری
شاعر محمد جلائی
بیا برای لحظه های من… فسانه باش برای قلب تنگم آشیانه باش نگو نگاه ناگهان… دلی نبرده
شاعر عبدالمجید حیاتی
دیگر هیچ صدایی خوش آهنگ نیست… دیگر هیچ نگاهی آیه رنگ نیست… دیگر هیچ دل
شاعر میلاد کارگرروشن
گر بمیرد تن من در گرووِ جان تو ارزشی دارد ک بمیرم برای روی ماه تو تورا دارمو دارم همیشه همراه من
شاعر مهدی نجفلو
عید قربان مبارک عاقبت از مستمندان عید قربان را گرفتند جانِ قربانی !ز انسان شیره ی جان را
شاعر محمدعلی یوسفی
. وقتی از پنجره ی تیره چشم به شب می نگرد آسمان با چشمک این ستاره ها روشن نیست دل من منتظر
شاعر مهدی عساکره
میان من و تو خلسه‌ای خسته بود، توان بی دریغ قلب‌هامان که درش نیافتیم و دگرمان هیچ! ▪︎ بودن – ط
شاعر مجید آبسالان
کنون آید مرا بوی مشام آرا
شاعر مجیددرگاهی
شعر طنز: عید آمد عیدآمد پسته را در چنگ می باید گرفت از
شاعر سعید سیفی
شاید فقط یک ثانیه سپری شد تا گفتی دوستت دارم حال بنگر بذر پیچکی که در این باغچه کاشتی عمریست دیوار
شاعر محبوبه كيوان نيا
قصه‌ی راستان بخار روی شیشه و عرقهای سرازیر از تضاد جنگ سرد و خاموش درون و بیرون
شاعر کیوان شعبانی
وعظ بشنو بسي اندر مسلك دلدادگي مقهور شعري ،ماحصل در موازات عدم
شاعر فرزین مرزوقی
واگویه مکن ای دل این درد غم آگین را پرخاش مکن بر من این غصه ی سنگین را از خود که گذشتم من خا
شاعر عامر سماک عابدی
زمین از عطر یاسِ جودِ او شرمنده گشته/ ز اندامِ بلند و قامتِ چون سرو او سرگشته گشته/ گُلِ مَریم
شاعر مصطفی ارشد ( کیان )
غمگین ترین ترانه ام را سرودم با واژه واژه اش به تنهایی رسیدم شاعر شده ام که درگیر عشق تو باشم ق
شاعر موسی ظهوری آرام
در این آشوب برج و آهن و آهن نمی رویید گل سرخی به دیوارم و می خشکید بلوغ آن درخت نارون روییده
شاعر علی معصومی
یکشب زکویم ای گل باری گذر نکردی فکر من خراب شوریده سر نکردی هرلحظه شور عشقی در خاطرم نهادی درم
شاعر کوروش سلطانی
من همان رنجور تیپا خورده ی مستم چنان که در اینجا جام های زندگی را خورده ام با صدای بی صدای من ببین
شاعر زینب زرمسلک (صبا)
پشتِ در، یا به پشتِ پنجره انتظار، درگذشتِ خاطره فاصله، باز هم راهِ دور و صد گِلِه اشک ها، آه ها،
شاعر پژند محرر صفايي
دل بسته به مهر یار، گشت از سر دلداری گویی که نبود دل را، غیر از غم دل کاری درخواب خوشی دل بود
شاعر آرش آزرم
به وقتِ دلتنگی ها همیشه ساعت ها در سرزمینِ ذهنِ خویش با کوهستان درنگ می کنم ساعت ها به سنگ
شاعر حسن مصطفایی دهنوی
« نوزاد بشر » اين نسل نوزاد بشر،در كار خود حيران4 بُوَد حيرانيَـش امروزه نيست، ا
شاعر حسن رضایان ابرقویی
اینجا پر از هوای نفس های مضطر است اینجا پر از نیاز خواهش و سوز مکرر است بر گوشه گوشه صحن مطهرش ، ه
شاعر منوچهر پورزرین
لبخندی از تو ته جیبم مانده تنها به آن دلخوشم
شاعر آرش ترابی خواه
دارد درون سرم کسی داد میزند بر آتش دلم و کسی باد میزند دارد خودم به خودم دشنه میزند هر روز دا
شاعر محیا یاری ساعد
بی تو خاطرات من رنگی نداره هر شبم خالی از ماه و ستاره من و قاب عکسِ تو..بارون و جاده چرا گذاشتی ب
شاعر احسان رحیمی نیت
غمها چه سد شکن خیس است چشم من سوزی زبانه کش در عمق جان من آتش که نیست این شعله چه می‌کشد
شاعر نعمت الله سیادت مقدم
بی ادبم چون بی ادب ندیدم ادب نیاموختم از بی ادبان چون همه عمر با ادب دیدم تقصیر خو
شاعر محمد کریم زاده نیستانک
. تا به حاجی شدن – ام دیر، که ” رمی جمرات ” دست کم سنگ زدن موقع ” تکلیف ”
شاعر فرزین مرزوقی
واگویه مکن ای دل این درد غم آگین را پرخاش مکن بر من این غصه ی سنگین را از خود که گذشتم من خا
شاعر فرزین مرزوقی
ای کاش در این لحظه از تو خبری آید بلبل بزند نغمه شانه به سری آید پرواز کند خورشید تاریکی دگر
شاعر فریبا نوری
با درود به دوستان این مطلب هم اینک در بخش عمومی سایت نیز منتشر شده و در روزهای آینده نیز از ب
شاعر سلمان مولایی
… صدای باد در اواخر چین دار پرده گم می شد پرنده ها به آشیانه ی دلتنگ باز می گشتند و آف
شاعر علی معصومی
ابا صالح المهدی ع از جاده بیایی و دل، آرام بگیرد با مهر تو این مرحله انجام بگیرد آنروز چه روزی ب
شاعر علیرضارضایی(سورنا)
آشنایی بسیار آشنا آنقدر آشنایی که همیشه دیر می آیی!!!!! علیرضارضایی (سورنا)
شاعر محمدرضا جعفری
ذوق من با دیدنِ پروانه ها گُل می کند عشقبازی را ببین با غنچه بلبل می کند شادباش و بگذر از ا
شاعر نرجس فرحانی فر
پشت هر خاطره بلوای کسی هست که نیست جرم این فاصله ها پای کسی هست که نیست گرچه جان برلب و لب برلب جا
شاعر رضا اعتمادی
تا سحر ، سایه و آوای کسی هست که نیست شب ، در این آینه غوغای کسی هست که نیست گر چه بیدارم و با
شاعر یاسر رییسوند
قصد ِماندن گاهی ، از رسیدن _ رفتن را میگیرد با تکیه بر هراسِ بودن ، از دلِ چشمه _ نسیم وز
شاعر محمدرضانعمت پور
تمامِ دوست داشتنم را یک جا باختم تنها یک نفر خواهد فهمید رخت شویم!
شاعر علی حیدری خورموجی
دلتنگت که می‌شوم به ذرات معلق در نور نگاه میکنم و ضربان صدایت را در آن جست‌وجو میکنم تو در حصار
شاعر مرجان امیری
درانتظار نشسته ام بیایی و بخوانی اشعاری که برایت عاشقانه سروده ام… گر نیایی و نبینی ای سرو م
با قرار دادن لوگو زیر در سایت و یا وبلاگ خود از شعر نو حمایت کنید.
شاعر فاطمه براتیان
زیبا ترین صبح طلوع نخستین چشمهایم بود، در تحدب روشن چشمهایت وقتی به جای بوسه خورشید، با بوسه تو از خواب برخاستم وقتی بجای زنگ ساعت ، صدای تو می آمد و من همیشه تشنه ی شنیدنم لالایی “دوست دارمت” میل خواب را در من بیدار می کند زیباترین صبح ؛ خورشید روی تو بر سرزمین بسترم تابید و برفهایی را آب کرد که 20 سال پیاپی در من باریده بود… اسفند 88 …
شاعر عبدالعلی نظافتیان
در یک بهار زیبا،در صبح آرزوها، با شوق دیدن صبح،رها ،رها ،رهایم ای نوبهار کجایی،من بی بهار کجایم؟ شب هم گذشت،سیاه بود،گویی در انتظار بود اما دل سپیدش مهمان روی ماه بود پر شد سینه صبح،از شوق سینه سوزم شبنم به لرز افتاد، ای برگ گل کجایم؟ نوری رسید بر دل من،مشتاق دیدن من خورشید صبح من بود،آمد به دیدن من ای آفتاب شرقی، با نور دیده تو در قلب کوچک خود،خدا، خدا ،خدایم رفتم بسوی دریا،آرام در انتظار بود موجش کمی شکسته،مشتاق نوبهار بود دریا به …
شاعر محسن اعلا
شعرهای زیبا در وصف صبح بخیر
سرو زیبا تو صبح خرم باغ بهشتی بهشت دلکش اردیبهشتی نمی دانی مگر درباغ ذهنم تو تنها سرو زیبای بهشتی ؟ محسن اعلا از نور …
شاعر شریفه آیتی
صبح یعنی دست در دست نگار انتظاری در پی فصل بهار صبح یعنی برق چشمان سیاه در تلاقی با نگاهی بی قرار صبح یعنی تو شدی دردانه ای بر دل غمگین من پروانه ای صبح یعنی همچو کوهی استوار تا که بگذارم سرم بر شانه ای صبح یعنی غنچه ی سرخ انار بوسه های مهر را بر تن بکار صبح یعنی عشق تو آرامشم صبح یعنی مهربانی های یار صبح یعنی حرف های ناتمام عاشقم ای مه رخ زیبا کلام صبح یعنی شک نکن ای نازنین عاشق روی تو هستم والسلام #شریفه_آیتی …
شاعر قاسم الماسی
پیچیده در من حس حضورت پیراهن تو تنیده در من لبریز عشقم لبریز عشقی این حس زیبا تا صبح محشر درباور ما یک سانس زیباست …
شاعر مریم ملکی
تویی تنها ترانه بر لب من تویی تنها بهانه در سر من تو ای عاشق تو ای دیوانه من تویی صیاد به دنبال دل من تویی تنهاترین موسیقی من تویی تویی زیبا ترین صبح دل من تو ای عاشق ترین هستی من تویی هستی ترین هستی من تویی تنها ستاره در شب من تویی رویا ترین خواب شب من تو ای تنها نگاه من به امید تویی تنها امید من به امید تو ای تک ناخدای کشتی من تویی تنها غریب در غربت من …
شاعر شهریار دادور
من ازگریزش وآن خصلت رام ناشدنی اش که اگر چه تن به عادت دهد می تواند حتی بر دستانم بنشیند ودانه برگیرد وپس از قناعتِ حتی به یک دانه با من بیگانه شود که انگار نه انگار که بین من و او مؤانستی در کار بوده است بپرَد و آنسو تر از من دانه را درست به همانگونه که خود می خواهد بر چیند و یا رها کند ، خوشم می آید ! گنجشک به گمانم رهاترین موجود جهان است . هم وجهی از قناعتِ اپیکوری را در خود دارد و هم رواقی مسلک است و به تصّورم سوسیالیم اش نیز در حد اعل …
شاعر کاظم ترزبان
شب است و هوا تاریک در این دل غم است و جاده باریک کنار جاده رودی میگذرد آبش زلال است آنقدر زلال که رخ زیبای ماه رو آب است اما بوته های کنار رود ٰ‍پر از وحشت و نا امیدی صدای حیوانات وحشی ماهی ها را به اعماق دریا می برد و من راه خود را با نگاه به ستاره ها ادامه می دهم دهکده ای نزدیک است صدای اذان آمد ساعت ندارم اما صدای اذان می گوید که دم دمه های صبح است از خود فرار می کردم شاید هم از غم دل سکوت دهکده از بوته ها ترسناک …
شاعر سعیدمطوری(مهرگان)
تشنه بودم و تو با نگاهت بارانی کردی تمامی لحظه هایم را قطرهای باران بر سرخی گونه ات همچون شبنمی است که در شب به من لبخند میزند دست بر گیسوانت بردم وبوییدم عطر بارانی را که ازبستر گلستان موهایت در هوای اطرافم عشق می پراکند نگاهم به اندامت نقش در نقش هزاران زیبایی می آفرید و لبهایت که تشنه ی یک بوسه بود و قطرات بارانی که بر روی آن تبخیر می شد ومن با هر قطره ی تبخیر به آسمان چشمانت سفر می کردم و دربستر اندامت شب …
شاعر فرهاد صادقی
… ماه من باش ماه نورانی من ماه من باش در آسمانِ سپیده دم کام هایی در این پگاه، آبی رنگ خوابِ تو آسمان را در سَحَر پویید لابه لای لایه های آسمان اینهمه آبی زیبا تا صبح جلوه های رخِ نورانیِ ماهی چون توست فرهاد صادقی آریاشهر – 27 / 2 / 93 …
شاعر رها جاوید
آرام صدایش کردم با توام خوب نجیب زیبا! آیه صبح با تو نزدیکترم من به کلام با تو همراه ترم من به دو چشم و تو ایستادی پاسخ دادی که ” چنین خسته سفر نتوان رفت پی میراث بشر نتوان رفت تو رها شو به مسیری جاوید بال و پر بسته سفر نتوان رفت ” و نشستم آرام تا طلوع باران …
شاعر علی مرادی باصری
خدا در خم ابروی کمان توست زیبا سحرم صبح آغاز شد و من پنجره احساس را رو به چشمان تو زیبا باز می کنم در ظلمت و تاریکی شب دنیا را با خورشید نگاه تو دیبا آزاد می کنم سکوتِ هراس دوش غم ها را به آواز زندگی با صدای تو کوک ساز می کنم زیبا سحرم همه شب رفته ام از خیال خویش آن دم که تخیل ها را با یاد تو پرواز می کنم انگار خدا در خم ابروی کمان توست آن دم که خمیده رکوع و سجود می کنم من پیاپی در پی رسیدن به دستان تو ام آن لحظه که با خدا را …
شاعر عباس رحیمی
چه آن صبح زیبا دل انگیز بود دل از اوج خواهش چه لبریزبود شکوهی فروریخته بردشت ها نگاه تا افق ها رهای رها نه بندی که بر دل زند پای بند نه جرمی که برآن زنند دستبند هوای دلم شرجی ازهرم عشق عرق ریز چون لاله ازشرم عشق دل از دستِ می داد صبر وقرار همه چشم بود وهمه انتظار درِ خانه ام رانسیم باز کرد نفس دردرونش دمی سازکرد دل از بوته هایِ خیالم ربود چه دشتی به روی نظر گه گشود کشیدم زدخمه بر آن روشنی بگفتا مخور غم که توآن منی نه آوای غم بود ونه ا …
شاعر حیدوا محمدیان ( تنهایی )
هر از گاهی نفس می آید و دل بر زبان آزاده می گوید که ای دریا ، شبانگاهان من در تلاطم سیلاب می گردم چه گویای این هیاهو است و تابنده دلم سرداب می گردد همان لحظه دلم می گوید آن صبح زیبا نیز می آید . تنهائی …
شاعر محمد شیرین زاده
صبح پاییز امروز چه زیبا بود در گذر گاهی دور آنجا که هنوز درختانش نفسی داشتند و بوته های گلش سرشار از لبخند غنچه بود در میان آبگیر هایش ماهیانی بودند سرخ و سیاه که به زیبایی این منظره می افزود پرنده هایش عاشق بودند طنین گرم آوازشان چه زیبا و شور انگیز بود با خودم اندیشیدم امروز مثل روز های دیگر بود اما شاید در کنار تو بودن اینقدر زیبا بود … ((محمد شیرین زاده)) …
طاهره (میترا) عرب
معصومه اصلی
محمدامین آقایی
محمدرضانعمت پور
فریبا نوری
ژیلا شجاعی
علی چناری
شاعر محمدرضانعمت پور
ایستاده ام در بلندترین بام شهر و به سقوط فکر میکنم اگر تو بودی مرا چه به این فکرها!
شاعر فاطمه باقری
شعرهای زیبا در وصف صبح بخیر
یادم می آید آن روز ها را که انتظارِ تو بیشتر به سَرم بود…
شاعر میناتمدن خواه
توفیری نمی کند منتظرِ مسافری چند دقیقه ای در ایستگاه اتوبوس یا چشم به راهِ مسافری چند
شاعر علی اصغرلاچینی
لابه‌لای سنگ و ثروت به دنبال که میگردی؟ هزار سال است خدا در خانه نیست خانه در قباله‌ی شیخ است
شاعر سیده مریم جعفری
poet :manuchehri damghani ترجمه (رباعی ) ای کرده سپاه اختران یاری تو فخرست جهان را به جهانداری
شاعر محمد جلائی
بیا برای لحظه های من… فسانه باش برای قلب تنگم آشیانه باش نگو نگاه ناگهان… دلی نبرده
شاعر عبدالمجید حیاتی
دیگر هیچ صدایی خوش آهنگ نیست… دیگر هیچ نگاهی آیه رنگ نیست… دیگر هیچ دل
شاعر میلاد کارگرروشن
گر بمیرد تن من در گرووِ جان تو ارزشی دارد ک بمیرم برای روی ماه تو تورا دارمو دارم همیشه همراه من
شاعر مهدی نجفلو
عید قربان مبارک عاقبت از مستمندان عید قربان را گرفتند جانِ قربانی !ز انسان شیره ی جان را
شاعر محمدعلی یوسفی
. وقتی از پنجره ی تیره چشم به شب می نگرد آسمان با چشمک این ستاره ها روشن نیست دل من منتظر
شاعر مهدی عساکره
میان من و تو خلسه‌ای خسته بود، توان بی دریغ قلب‌هامان که درش نیافتیم و دگرمان هیچ! ▪︎ بودن – ط
شاعر مجید آبسالان
کنون آید مرا بوی مشام آرا
شاعر مجیددرگاهی
شعر طنز: عید آمد عیدآمد پسته را در چنگ می باید گرفت از
شاعر سعید سیفی
شاید فقط یک ثانیه سپری شد تا گفتی دوستت دارم حال بنگر بذر پیچکی که در این باغچه کاشتی عمریست دیوار
شاعر محبوبه كيوان نيا
قصه‌ی راستان بخار روی شیشه و عرقهای سرازیر از تضاد جنگ سرد و خاموش درون و بیرون
شاعر کیوان شعبانی
وعظ بشنو بسي اندر مسلك دلدادگي مقهور شعري ،ماحصل در موازات عدم
شاعر فرزین مرزوقی
واگویه مکن ای دل این درد غم آگین را پرخاش مکن بر من این غصه ی سنگین را از خود که گذشتم من خا
شاعر عامر سماک عابدی
زمین از عطر یاسِ جودِ او شرمنده گشته/ ز اندامِ بلند و قامتِ چون سرو او سرگشته گشته/ گُلِ مَریم
شاعر مصطفی ارشد ( کیان )
غمگین ترین ترانه ام را سرودم با واژه واژه اش به تنهایی رسیدم شاعر شده ام که درگیر عشق تو باشم ق
شاعر موسی ظهوری آرام
در این آشوب برج و آهن و آهن نمی رویید گل سرخی به دیوارم و می خشکید بلوغ آن درخت نارون روییده
شاعر علی معصومی
یکشب زکویم ای گل باری گذر نکردی فکر من خراب شوریده سر نکردی هرلحظه شور عشقی در خاطرم نهادی درم
شاعر کوروش سلطانی
من همان رنجور تیپا خورده ی مستم چنان که در اینجا جام های زندگی را خورده ام با صدای بی صدای من ببین
شاعر زینب زرمسلک (صبا)
پشتِ در، یا به پشتِ پنجره انتظار، درگذشتِ خاطره فاصله، باز هم راهِ دور و صد گِلِه اشک ها، آه ها،
شاعر پژند محرر صفايي
دل بسته به مهر یار، گشت از سر دلداری گویی که نبود دل را، غیر از غم دل کاری درخواب خوشی دل بود
شاعر آرش آزرم
به وقتِ دلتنگی ها همیشه ساعت ها در سرزمینِ ذهنِ خویش با کوهستان درنگ می کنم ساعت ها به سنگ
شاعر حسن مصطفایی دهنوی
« نوزاد بشر » اين نسل نوزاد بشر،در كار خود حيران4 بُوَد حيرانيَـش امروزه نيست، ا
شاعر حسن رضایان ابرقویی
اینجا پر از هوای نفس های مضطر است اینجا پر از نیاز خواهش و سوز مکرر است بر گوشه گوشه صحن مطهرش ، ه
شاعر منوچهر پورزرین
لبخندی از تو ته جیبم مانده تنها به آن دلخوشم
شاعر آرش ترابی خواه
دارد درون سرم کسی داد میزند بر آتش دلم و کسی باد میزند دارد خودم به خودم دشنه میزند هر روز دا
شاعر محیا یاری ساعد
بی تو خاطرات من رنگی نداره هر شبم خالی از ماه و ستاره من و قاب عکسِ تو..بارون و جاده چرا گذاشتی ب
شاعر احسان رحیمی نیت
غمها چه سد شکن خیس است چشم من سوزی زبانه کش در عمق جان من آتش که نیست این شعله چه می‌کشد
شاعر نعمت الله سیادت مقدم
بی ادبم چون بی ادب ندیدم ادب نیاموختم از بی ادبان چون همه عمر با ادب دیدم تقصیر خو
شاعر محمد کریم زاده نیستانک
. تا به حاجی شدن – ام دیر، که ” رمی جمرات ” دست کم سنگ زدن موقع ” تکلیف ”
شاعر فرزین مرزوقی
واگویه مکن ای دل این درد غم آگین را پرخاش مکن بر من این غصه ی سنگین را از خود که گذشتم من خا
شاعر فرزین مرزوقی
ای کاش در این لحظه از تو خبری آید بلبل بزند نغمه شانه به سری آید پرواز کند خورشید تاریکی دگر
شاعر فریبا نوری
با درود به دوستان این مطلب هم اینک در بخش عمومی سایت نیز منتشر شده و در روزهای آینده نیز از ب
شاعر سلمان مولایی
… صدای باد در اواخر چین دار پرده گم می شد پرنده ها به آشیانه ی دلتنگ باز می گشتند و آف
شاعر علی معصومی
ابا صالح المهدی ع از جاده بیایی و دل، آرام بگیرد با مهر تو این مرحله انجام بگیرد آنروز چه روزی ب
شاعر علیرضارضایی(سورنا)
آشنایی بسیار آشنا آنقدر آشنایی که همیشه دیر می آیی!!!!! علیرضارضایی (سورنا)
شاعر محمدرضا جعفری
ذوق من با دیدنِ پروانه ها گُل می کند عشقبازی را ببین با غنچه بلبل می کند شادباش و بگذر از ا
شاعر نرجس فرحانی فر
پشت هر خاطره بلوای کسی هست که نیست جرم این فاصله ها پای کسی هست که نیست گرچه جان برلب و لب برلب جا
شاعر رضا اعتمادی
تا سحر ، سایه و آوای کسی هست که نیست شب ، در این آینه غوغای کسی هست که نیست گر چه بیدارم و با
شاعر یاسر رییسوند
قصد ِماندن گاهی ، از رسیدن _ رفتن را میگیرد با تکیه بر هراسِ بودن ، از دلِ چشمه _ نسیم وز
شاعر محمدرضانعمت پور
تمامِ دوست داشتنم را یک جا باختم تنها یک نفر خواهد فهمید رخت شویم!
شاعر علی حیدری خورموجی
دلتنگت که می‌شوم به ذرات معلق در نور نگاه میکنم و ضربان صدایت را در آن جست‌وجو میکنم تو در حصار
شاعر مرجان امیری
درانتظار نشسته ام بیایی و بخوانی اشعاری که برایت عاشقانه سروده ام… گر نیایی و نبینی ای سرو م
با قرار دادن لوگو زیر در سایت و یا وبلاگ خود از شعر نو حمایت کنید.