داستان نویسی دوم ابتدایی

دوره مقدماتی php
داستان نویسی دوم ابتدایی
داستان نویسی دوم ابتدایی

داستان گنجشک کوچولو

داستان نویسی دوم ابتدایی

دوره مقدماتی php

دیروز بچه گنجشکی از پدر و مادرش جدا شده بودو سر راهش به مدرسه ی ما آمداو
احساس می کرد آنجا مدرسه ی گنجشکها است و فکر میکرد مدرسه ی خودشان است اما دید که
خیلی بچه ی آدم آنجا هست .گنجشک دید که آنجا یک خانه هم هست با خودش گفت:اینجا
دیگر چه جایی است،خانه و مدرسه با هم؟! این دیگر چیست.

بچه گنجشک بیجاره سری هم به کلاس ما زدهمه داد و فریاد میکردیم و می گفتیم
:این گنجشک از کجا آمده است گنجشک خیلی ترسیده بود و گفت:خدایا من را نجات بده.

مدیر و معاون خیلی دنبال او رفتند و به ما میگفتند :نگران نباشید ما او را می
گیریم و تا چشم باز کردیم مدیر گنجشک را گرفت و او را آزاد کرد                                  کوشا عزیزی 8
سال

 

 

 

مکوین با لاستیکهای چهار گوش !

مکوین یک ماشین زیبا و قشنگ است اما او نمی تواند مانند ماشین های دیگر حرکت
کندچون لاستیک های او چهار گوش بود. وقتی حرکت می کرد آرام راه می رفت و تکان تکان
به حرکت ادامه می داد طوری بود که هر کسی سوار مکوین می شد وقتی پیاده می شد سر و
صورتش خونی بود و مانند گیج ها راه می رفت و دیگران به او میخندیدند                                                  
ماهان سلیمی 8 سال

 

ماشین چرخ مثلثی

شبی از شب ها ماشینی که اسپرت بود و اسمش هم مکوین بود خواب عجیبی دید او در
خواب دید که لاستیک هایش مثلثی شده است با تعجب گفت: چه کسی این بلا را سر من
آورده است زود بهم جواب بدید. ولی کسی نبود که به او جواب بدهد و هر چه تلاش می
کردنمی توانست راه برود و در خواب گریه میکرد. ]I.

ناگهان از خو اب پرید و خوشحال شد که همه اش یک خواب بوده است.        کوشا عزیزی 8سال

 

گرگ ها

یکی بود یکی نبود ،غیر از خدا هیچ کس نبود. چند تا گرگ در جنگلی با هم زندگی
میکردند. روزی یکی از آنها رفت و یک خرگوش را برای نهار گرفت و با همدیگر آن را
خوردندولی برای شام هیچ چیزی نداشتند . گرگ به جنگل رفت و شیری به او حمله کرد گرگ
را گرفت و آن را برای خانواده اش بردو گرگ را با لذت زیادی خوردند! گرگهای دیگر به
جنگل رفتند و هر چه به دنبالش گشتند او را پیدا نکردند با همدیگر رفتند و یک گربه
شکار کردندو آن گربه را هم خوردندو تا صبح خوابیدند،یکی از گرگها خواب بدی دید
خواب دید که یک پلنگ به او حمله میکند و در ان لحظه از ترس از خواب پرید!           رامتین بیگی 8 سال

امروز گنجشک کوچولو به مدرسه ی ما آمداو یک روپوش زرد داشت
روپوش زردش را مامانش دوخته است مامان گنجشک کوچولو خیلی مهربان است .گنجشک کوچولو
امروز به مدرسه ی ما آمداو دلش برای ما و خانم معلم تنگ شده بود گنجشک کوچولو
مدرسه را خیلی دوست دارد. مدرسه خانه ی دوم ما و گنجشک کوچولو است

با دستور وزری محترم آموزش و پرورش به مدارس کل کشور از پارسال پیک نوروزی که در سال های قبل استافاده می شد . حذف و داستان نویسی و خاطره نویسی نوروز 98 جایگزین آن شده است .منظور از داستان نویسی کلیه خاطرات و اتفاقات که در طور تعطیلات نوروز 98 برای شدانش اموزان عزیز می افتد می باشد .

ویژه های پایه اول ، دوم ، سوم  برای ایام نوروزی 1398

تعداد صفحات این فایل 15 صفحه  بصورت pdf قابل چاپ

شرح مختصری ازین فایل

 پیک نوروزی امسال با نام تکلیف نوروزی و خاطرات نوروزی من مخصوص بچه های کلاس اول و دوم و سوم با فعالیت های سرگرم کننده تعدادی صفحه خاطره نویسی کوتاه که بچه ها خاطرات نوروزی رو توی چند جمله بنویسن نقاشی ، رنگ امیزی ، داستان کوتاه ، جدول ، جمله نویسی تصویری و… در ۱۶ صفحه با طراحی زیبا تمام رنگی آماده دانلود و استفاده شما استداستان نویسی دوم ابتدایی

پیک پیش دبستانی یا همان پیک نوروزی در این روزها تبدیل به دغدغه ای برای معلمهای عزیز و والدین دانش آموزان شده است. امروز قصد داره با معرفی پیک های نوروزی که از لحاظ کیفی رده بالایی دارند قدمی در جهت رفع این موضوع برداره پس با ها همراه باشید

پیک پیش دبستانی نوروزی سال 1397 دارای 18صفحه تمرین های متنوع و جذاب است که در آن سعی شده از سرگرمی ها و رنگ آمیزی های زیبا و مناسب کودک پیش دبستانی استفاده شود

ویژه های پایه اول ، دوم ، سوم  برای ایام نوروزی 1398

تعداد صفحات این فایل 15 صفحه  بصورت pdf قابل چاپ

شرح مختصری ازین فایل

 پیک نوروزی امسال با نام تکلیف نوروزی و خاطرات نوروزی من مخصوص بچه های کلاس اول و دوم و سوم با فعالیت های سرگرم کننده تعدادی صفحه خاطره نویسی کوتاه که بچه ها خاطرات نوروزی رو توی چند جمله بنویسن نقاشی ، رنگ امیزی ، داستان کوتاه ، جدول ، جمله نویسی تصویری و… در ۱۶ صفحه با طراحی زیبا تمام رنگی آماده دانلود و استفاده شما است

دانلود دفتر کتاب خوانی ،داستان نویسی ،و خاطره نویسی پایه اول تا پنجم دبستان

فرمت خاطره نویسی یک بصورت pdf قابل چاپ  15 صفحه برای هر پایه

فرمت داستان نویسی pdf اف و قابل چاپ 4 صفحه برای هر پایه

فرمت فایل تکلیف word  و قابل چاپ 17 صفحه برای هر پایه

دانلود: اول – دوم – سوم – چهارم – پنجم – ششم

کسب درآمد

ضمن عرض خوش آمد گویی خدمت بازدیدکنندگان گرامی از اینکه اسپورت کردستان را انتخاب نمودید سپاسگذاریم.  بانه کردستان بزرگترین مرجع فروش غیر حضوری ال سی دی، ال ای دی و کولر گازی با بیش از 10 سال سابقه فعالیت در فروش لوازم خانگی در شهرستان بانه به صورت تخصصی در خرید حضوری و غیر حضوری در خدمت هموطنان گرامی میباشد.

 

برای کسب اطلاعات کافی و خرید بهتر از صفحه ی راهنمایی بانه کردستان نیز دیدن فرمائید.

 

کولر گازی اجنرال

محتوی این فایل(دفتر داستان نویسی وخاطره نویسی پایه دوم دبستان نوروز ۱۳۹۸همراه با آموزش)شامل موارد زیر می باشد:

پیک نوروزی دوم

۱- متناسب کردن فعالیت‌های یادگیری با اقتضائات دوران کودکی و شرایط ایام نوروز

۲- توسعه و ترویج داستان خوانی، داستان گویی و داستان نویسیداستان نویسی دوم ابتدایی

۳- تقویت مهارت‌های خوانداری، شنیداری، نوشتاری، گفتاری، تفکر و تعمیق در طبیعت

۴- پرورش خلاقیت، تخیل و ابتکار

۵- تقویت مهارت‌های خلاصه نویسی و مستندسازی

دفتر داستان نویسی وخاطره نویسی پایه دوم دبستان نوروز ۱۳۹۸همراه با آموزش

از قالب‌های متنوع، متناسب با توان و علایق بچه‌ها برای لذت یادگیری استفاده شود و استان‌ها گزارشی از فرآیند اجرا به همراه بازخوردهایی از احساس دانش آموزان و خانواده‌ها از مناطق و مدارس جمع‌آوری و حداکثر تا ۳۰ فروردین به معاونت آموزش ابتدایی ارسال نمایند.

الف) داستان، نقاشي:

۱ـ خواندن داستان: معلم داستاني را براي بچه ها مي خواند و از آن ها مي خواهد مطابق برداشت خود آن را نقاشي كند)

۲ـ نقاشي كردن: دانش آموزان بنابرآنچه از داستان دریافت كرده اند با تخيل خود آن را نقاشي مي كنند.

۳ـ برپايي نمايشگاه: معلم از نقاشي هاي بچه ها نمايشگاهي برگزار مي كند و آن ها را به ديدن آن مي برد.

سپس از آنها مي خواهد آنچه از مجموع نقاشي ها دريافت كرده اند، به صورت انشايي كوتاه بنويسند.

راهنمای خرید : برای خرید انلاین ابتدا بر روی لینک خرید بالا (دکمه سبز رنگ) کلیک نمائید . تا وارد صفحه خرید آنلاین شوید .درصفحه خرید آنلاین نام و نام خانوادگی ، شماره موبایل و ایمیل خود را وارد کنید .و بر روی خرید کلیک نمائید.

همچنین برای دریافت آپدیت نمونه جدید تکالیف ، اخبار  و ارسال پیام به مدیر سایت  عضو کانال شوید:

کانال تلگرام:  https://t.me/dabirfile

کانال سروش: http://Sapp.ir/dabiranfile

کانال ایتا: http://eitaa.com/dabirfile

 برچسب ها: پیک نوروزی پایه دوم ابتدایی 98 پیک نوروزی دوم پیک نوروزی دوم ابتدایی پیک نوروزی دوم ابتدایی 98 پیک نوروزی دوم ابتدایی 99 پیک نوروزی دوم ابتدایی سال 98 پیک نوروزی دوم دبستان پیک نوروزی دوم دبستان 98 پیک نوروزی دوم دبستان سال 98 تکالیف نوروزی سال 1398 تکالیف نوروزی سال 1398 پایه دوم تکلیف نوروزی پایه دوم سال 1398 جواب پیک نوروزی دوم ابتدایی 98 خاطره نویسی پایه دوم دبستان خاطره نویسی نوروزی پایه دوم سال 1398 خاطره نویسی نوروزی سال 1398 کلاس دوم داستان نویسی با فرمت pdf داستان نویسی با فرمت pdf پایه دوم داستان نویسی پایه دوم سال 1398 داستان نویسی دوم دبستان داستان نویسی کلاس دوم داستان نویسی کلاس دوم ابتدایی داستان نویسی کلاس دوم دبستان داستان نویسی نوروزی 1398 پایه دوم داستان نویسی و خاطره نویسی کلاس دوم دانستان نویسی نوروزی 98 پایه دوم دانلود خاطره نویسی نوروزی پایه دوم دانلود خاطره و داستان برای پایه دوم دانلود داستان نویسی پایه دوم دانلود داستان نویسی و خاطره نویسی نوروزی اول سال 1397 دانلود رایگان پیک نوروزی دوم ابتدایی 98 دانلود کتابخوانی نوروزی پایه دوم دانلود کتابخوانی نوروزی کلاس دوم دانلود نمونه تکلیف خاطره نویسی کلاس دوم کتابخوانی پایه دوم سال کتابخوانی پایه دوم سال 1398 کتابخوانی نوروزی کتابخوانی نوروزی 98 پایه دوم کتابخوانی نوروزی از درسی فایل کتابخوانی نوروزی از درسی فایل پایه دوم نمونه پیک نوروزی دوم ابتدایی نمونه خاطره نویسی پایه دوم نوروز 1398 نمونه داستان نویسی و تکلیف پایه دوم نمونه داستان و خاطره ویژه کلاس دوم و خاطره نویسی نوروزی 1398 پایه دوم

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

وب‌سایت

دانلود پیک نوروزی 98 پایه اول دبستان دفتر داستان نویسی وخاطره نویسی جدید ترین و کامل ترین

برای دانلود این محصول لینکی که در قسمت اطلاعات ویدیو است را در مرورگر خود کپی کنید

پیک نوروزی 98 دوم دبستان ابتدایی داستان نویسی وخاطره نویسی نوروز ۱۳۹۸

.

داستان نویسی دوم ابتدایی

پیک نوروزی 98 سوم دبستان ابتدایی داستان نویسی وخاطره نویسی نوروز ۱۳۹۸

پیک نوروزی ۹۸ ششم دبستان ابتدایی داستان نویسی وخاطره نویسی نوروز ۱۳۹۸همراه با آموزش دانلود دفتر کتاب خوانی ،داستان نویسی ،و خاطره نویسی

نکته ای پیرامون پیک نوروزی ۹۸ ششم دبستان ابتدایی داستان نویسی وخاطره نویسی

بانک فایل پژوهشی معلمان با تخصص تدوین مقالات استاندارد و گزارش تخصصی در این مورد به گرد آوری و پیک نوروزی ۹۸ ششم دبستان ابتدایی داستان نویسی وخاطره نویسی پرداخته است. پیک نوروزی ۹۸ ششم دبستان ابتدایی داستان نویسی وخاطره نویسی دقیق و کامل و با استاندارد های لازم و مورد نیاز در این رابطه است. اهالی علم و دانش و دانشجویان و دانش آموختگان عزیز می توانند از پیک حاضر به عنوان الگویی در نگارش پیک خود بهره بگیرند و از آن استفاده نمایند.

پیک نوروزی ۹۸ ششم دبستان ابتدایی داستان نویسی وخاطره نویسی همراه با دو فایل آموزشی محتوی این فایل(دفتر داستان نویسی وخاطره نویسی پایه ششم دبستان ابتدایی نوروز ۱۳۹۸همراه با آموزش)شامل موارد زیر می باشد:

دفتر قصه نویسی و خاطره نویسی با فرمت pdf  و قابل چاپ

صفحه فایل آموزشی: گام هایی برای داستان نویسی، خاطره نویسی و انشا نویسی

 

فایل آموزشی: مدیریت داستان نویسی نوروزی

از قالب‌های متنوع، متناسب با توان و علایق بچه‌ها برای لذت یادگیری استفاده شود و استان‌ها گزارشی از فرآیند اجرا به همراه بازخوردهایی از احساس دانش آموزان و خانواده‌ها از مناطق و مدارس جمع‌آوری و حداکثر تا ۳۰ فروردین به معاونت آموزش ابتدایی ارسال نمایند.

برای دریافت پیک نوروزی ۹۸ ششم دبستان ابتدایی داستان نویسی وخاطره نویسی از لینک خرید اقدام نمایید.

فایلستان با تخصص تدوین مقالات استاندارد و گزارش تخصصی در این مورد به گرد آوری و تدوین  دانلود بهارانه داستانی پیش دبستانی ۹۸  پرداخته است.دانلود قصه نویسی ، داستان نویسی ، خاطره نویسی سال 98  دقیق و کامل و با استاندارد های لازم و مورد نیاز در این رابطه است. اهالی علم و دانش و دانشجویان و دانش آموختگان عزیز می توانند از پیک حاضر به عنوان الگویی در نگارش پیک خود بهره بگیرند و از آن استفاده نمایند.

دفتر قصه نویسی و خاطره نویسی با فرمت pdf  و قابل چاپ ۸

صفحه فایل آموزشی: گام هایی برای داستان نویسی، خاطره نویسی و انشا نویسی

فایل آموزشی: مدیریت داستان نویسی نوروزی

قصه نویسی ، داستان نویسی ، خاطره نویسی سال 98

منابع داستان نویسی وخاطره نویسی در دانلود پیک نوروزی ۹۸ پایه اول: از قالب‌های متنوع، متناسب با توان و علایق بچه‌ها برای لذت یادگیری استفاده شود و استان‌ها گزارشی از فرآیند اجرا به همراه بازخوردهایی از احساس دانش آموزان و خانواده‌ها از مناطق و مدارس جمع‌آوری و حداکثر تا ۳۰ فروردین به معاونت آموزش ابتدایی ارسال نمایند.

دفتر داستان نویسی وخاطره نویسی پایه اول دبستان نوروز 1398(جهت دانلود کلیک کن)

 

دفتر داستان نویسی وخاطره نویسی پایه دوم دبستان نوروز 1398(جهت دانلود کلیک کن)

 

دفتر داستان نویسی وخاطره نویسی پایه سوم دبستان نوروز 1398(جهت دانلود کلیک کن)

 

دفتر داستان نویسی وخاطره نویسی پایه چهارم دبستان نوروز 1398(جهت دانلود کلیک کن)

 

دفتر داستان نویسی وخاطره نویسی پایه پنجم دبستان نوروز 1398(جهت دانلود کلیک کن)

 

الف) داستان، نقاشی: ۱ـ خواندن داستان: معلم داستانی را برای بچه ها می خواند و از آن ها می خواهد مطابق برداشت خود آن را نقاشی کند) ۲ـ نقاشی کردن: دانش آموزان بنابرآنچه از داستان دریافت کرده اند با تخیل خود آن را نقاشی می کنند. ۳ـ برپایی نمایشگاه: معلم از نقاشی های بچه ها نمایشگاهی برگزار می کند و آن ها را به دیدن آن می برد. سپس از آنها می خواهد آنچه از مجموع نقاشی ها دریافت کرده اند، به صورت انشایی کوتاه بنویسند. ادامه در

از قالب‌های متنوع، متناسب با توان و علایق بچه‌ها برای لذت یادگیری استفاده شود و استان‌ها گزارشی از فرآیند اجرا به همراه بازخوردهایی از احساس دانش آموزان و خانواده‌ها از مناطق و مدارس جمع‌آوری و حداکثر تا ۳۰ فروردین به معاونت آموزش ابتدایی ارسال نمایند. ادامه در

دانلود دفتر کتاب خوانی ،داستان نویسی ،و خاطره نویسی پایه اول دبستان همراه با دو فایل آموزشی محتوی این فایل(دفتر داستان نویسی وخاطره نویسی پایه اول دبستان نوروز ۱۳۹۸همراه با آموزش)شامل موارد زیر می باشد: دفتر قصه نویسی و خاطره نویسی با فرمت pdf و قابل چاپ ۴ صفحه فایل آموزشی: گام هایی برای داستان نویسی، خاطره نویسی و انشا نویسی فایل آموزشی: مدیریت داستان نویسی نوروزی اهدافداستان نویسی وخاطره نویسی: ۱- متناسب کردن فعالیت‌های یادگیری با اقتضائات دوران کودکی و شرایط ایام نوروز ۲- توسعه و ترویج داستان خوانی، داستان گویی و داستان نویسی ۳- تقویت مهارت‌های خوانداری، شنیداری، نوشتاری، گفتاری، تفکر و تعمیق در طبیعت ۴- پرورش خلاقیت، تخیل و ابتکار ۵- تقویت مهارت‌های خلاصه نویسی و مستندسازی دفتر داستان نویسی وخاطره نویسی پایه اول دفتر داستان نویسی وخاطره نویسی پایه اول دبستان نوروز ۱۳۹۷همراه با آموزش 

 

سلام بر دوستان و همكاران عزيزمعلم وجودش عشق است و روشنگر دل و جانمعلم صاحب گنج گران قيمت بسياري از فضيلت‌ها و ارزش‌هايي است که بايستي قدر آن را بداند و با ارائه خدمات بي‌شائبه فرهنگي به نسل هاي تحت تعليم و تربيت خويش هر روز ارزش افزوده سرمايه‌ي بي‌بديل خود را بالا ببرد. اين لطف الهي است که انساني در مرتبه‌اي واقع شود که هم رتبه اجتماعي و دنيايي او شاخص باشد و هم سکه مرتبتش درعالم معني داراي ارزش فراواني باشد و البته جايگاهي اين چنين شايسته مسؤوليت او را سنگين‌تر خواهد نمود و بايستي هم در محدوده مرز مقدس تقوي و عدالت به خدمت بپردازد و هم خويش را به جديدترين علوم و دانش‌هاي روز مجهز نمايد تا در دوران خدمت مقدسش به بهترين و مطلوب‌ترين شکل ممکن مسؤوليت خطير خود را به سرانجام برساندداستان نویسی دوم ابتدایی

و سایر دوره های ضمن خدمت فرهنگیان

سئو سایت

طرح درس روزانه چهارم ابتدایی

برای دانلود پیک نوروزی دوم ابتدایی ۹۷ این https://goo.gl/SGxnR1 لینک را در مروگر خود سرچ کنید و برای پشتیبانی با ایدی تلگرام @dabirfile در تماس باشید. دانلود دفتر کتاب خوانی ،داستان نویسی ،و خاطره نویسی پایه دوم دبستان(ویژه نوروز 1397)

برای دانلود پیک نوروزی دوم ابتدایی ۹۷ این https://goo.gl/SGxnR1 لینک را در مروگر خود سرچ کنید و برای پشتیبانی با ایدی تلگرام @dabirfile در تماس باشید. دانلود دفتر کتاب خوانی ،داستان نویسی ،و خاطره نویسی پایه دوم دبستان(ویژه نوروز 1397)

پنج شنبه ۷ شهریور ۱۳۹۸

الخميس ٢٧ ذو الحجّة ١٤٤٠

Thursday, August 29, 2019

اللَّهُم کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیه و علی آبائِه، فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَه، وَلِیّاً وَ حَافِظاً و قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْنا، حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعا وَ تُمَتعَهُ فیها طَویلا” – خدایا، ولىّ‏ ات، حضرت حجّت بن الحسن، که درود تو بر او و بر پدرانش باد؛ در این لحظه و در تمام لحظات سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى گر و راهنما و دیدبان باش، تا او را به صورتى که خوشایند اوست، ساکن زمین گردانیده و مدّت زمان طولانى در آن بهره مند سازی

داستان نویسی دوم ابتدایی

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان: جشنواره تجلیل از پژوهشگران و فناوران برتر دانش آموزی در روز شنبه ۲۴ آذرماه برگزار شد. در این جشنواره  28 دانش آموز از 22 استان تقدیر شدند. در این مراسم از شش دانش آموز دوره  ابتدایی که داستان نویسی کرده بودند نیز تقدیر به عمل آمد. آنان خاطرات خود را در قالب داستان نگاشته بودند و در مرحله کشور مقام نخست را کسب کرده بودند.

 

 

نذر پدر

«محمد سبحان تراکمه » اهل چهارمحال بختیاری است، رتبه اول را در این جشنواره آورده است، او در کلاس چهارم ابتدایی تحصیل می کند و نام داستانش « نذر پدر» است.

 

او در باره ی محتوای داستانش به خبرنگار شبستان می گوید:  نزدیک  نوروز که می شود با پدرم به مسجد می روم و مسجد ها را تمیز می کنیم.

این دانش آموز پایه چهارم بیان می کند: در مدرسه، منطقه و کشور مقام اول را کسب کردم. اسم داستانم را نذر پدر گذاشتم چون تمیز کردن مساجد در آستانه نوروز نذر پدرم است.

 

خارپوشت حسود

«یوسف رضایی» اهل اصفهان و کلاس چهارم  است. محتوای داستانش یکی از رذایل اخلاقی یعنی حسادت است. این داستان هم توانسته رتبه نحست کشور را کسب کند.

 

دراین باره این دانش آموز کلاس چهارم ابتدایی می گوید:داستان 12 صفحه است. محتوای داستانم راجع به خارپشت حسود بود که به سنجاب و خرگوش حسودی می کرد و در آخر باهم دوست می شوند. این داستان را نوشتم تا بگویم که حسادت کار اشتباهی است. مادرم در نوشتن داستان کمکم کرد.

مادر این دانش آموز نیز از استعداد پسرش می گوید که ذوق نویسندگی دارد و به راحتی می تواند داستان ها را خلاصه کند.

 

خاطرات مازندران

«عسل بهزاد» هم  دوم ابتدایی و اهل استان اردبیل است. او هم رتبه نخست داستان نویسی را در کشور آورده است.

 

این دانش آموز پایه دوم ابتدایی می گوید: داستانم درباره ی خاطرات نوروز است که به مازندران رفتیم و اتفاق هایی که در آن سفر افتاد به صورت داستان نوشتم. معلم داستانم را خواند و به اداره کل آموزش و پرورش ارسال کرد که در این جشنواره توانستم مقام نخست را کسب کنم.

سال تحصیلی 1396-97  وزارت آموزش و پرورش تکالیف نوروز را حذف کرد و دانش آموزان را ترغیب کرد تا خاطراتشان را در قالب داستان بنویسند.  برخی از آنان در این جشنواره هم مورد تجلیل قرار گرفتند. برگزاری این دسته از جشنواره ها نشان می دهد مدرسه می تواند نویسندگان آینده را از امروز معرفی کند.

 

 

 

مدیرعامل سازمان بیمه سلامت

موهبتی گفت: حق بیمه دهک های ۱، ۲ و ۳ که از درآمد پایینی برخوردارند توسط دولت پرداخت می شود.

Copyright © 2015 Shabestan News Agency. all rights reserved.



{{ successMsg }}

{{ errorMsg }}

لطفا کدی که برای شما ارسال شده است را وارد کنید.داستان نویسی دوم ابتدایی

بنظر میرسد شما قادر به دریافت پیامکهای ما نیستید!
لطفا برای فعال سازی کد

{{ receive_code }}

را از طریق شماره

{{ identity }}

به شماره

10001883

ارسال کنید.

منتظر بمانید تا فعال سازی انجام شود!

لطفا برای حساب خود رمز عبور وارد کنید.

لطفا کدی که برای شما ارسال شده است را وارد کنید.

بنظر میرسد شما قادر به دریافت پیامکهای ما نیستید!
لطفا برای فعال سازی کد

{{ receive_code }}

را از طریق شماره

{{ identity }}

به شماره

10001883

ارسال کنید.

منتظر بمانید تا فعال سازی انجام شود!

لطفا برای حساب خود رمز عبور وارد کنید.

برای استفاده بسیاری از امکانات گاما و خیلی از وبسایت ها باید جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.

برای این کار باید به تنظیمات مرورگر خود مراجعه کنید.
در صورت نیاز به راهنمایی اینجا کلیک کنید..

{{ total }} مورد پیدا کردم!

نمونه سوال+30,000

محتوای آموزشی+3,500

پرسش و پاسخ+2,500

آزمون آنلاین+1,500

درسنامه آموزشی +1,000

مدرسه یاب+130,000

نمونه سوال

محتوای آموزشی

پرسش و پاسخ

آزمون آنلاین

درسنامه آموزشی

مدرسه یاب

معلم خصوصی

مباحث :
درس 9: زیارت
** فصل پنجم: هنر و ادب
درس 10: هنرمند
درس 11: درسِ آزاد
درس 12: فردوسی
درس 13: ایرانِ زیبا

برای دانلود ثبت نام کنید (وارد شوید) و کیف پول خود را شارژ کنید.

لطفا به قوانین نشر محتوا در فضای مجازی احترام گذاشته و از انتشار مجدد این فایل ها خودداری کنید.

آزمون آنلاین

20 تست

آزمون تستی فارسی و نگارش پایه‌ی دوم دبستان | درس 13: ایرانِ زیبا

آزمون آنلاین

20 تست

آزمون تستی فارسی و نگارش پایه‌ی دوم دبستان | درس 14: پرچم

آزمون آنلاین

25 تست

آزمون تستی فارسی و نگارش پایه‌ی دوم دبستان | درس 10: هنرمندداستان نویسی دوم ابتدایی

2 صفحه

آزمون درس 14 فارسی و نگارش دوم ابتدائی | پرچم + پاسخ

رایـــــگان

1 صفحه

آزمون مستمر ماهانه‌ی املای فارسی کلاس دوم دبستان – اسفند ماه: فصل 5 و 6

2 صفحه

آزمون مداد کاغذی فارسی دوم دبستان افسر صادقی | درس 12 تا 14 + پاسخ

2 صفحه

آزمون مداد کاغذی نگارش فارسی دوم دبستان – درس 9 تا 12

1 صفحه

تمرين واژه آموزی فارسی دوم دبستان با جدول – اسفند ماه

2 صفحه

آزمون مدادکاغذی فارسی دوم دبستان امامت | درس 9 و 10

2 صفحه

ارزشیابی مداد کاغذی فارسی دوم دبستان روشنی اردبیل | درس 9 تا 13

2 صفحه

آزمونک فارسی دوم دبستان هاشمی مبارکه | درس 12: فردوسی

2 صفحه

آزمون مدادکاغذی فارسی کلاس دوم دبستان | بهمن 96: فصل 4 و 5

2 صفحه

آزمونک فارسی دوم دبستان شناختی تکریم | درس 12: فردوسی

تمرین جمله سازی و داستان نویسی فارسی دوم دبستان | درس 9 تا 13

 

می گم ها، فیلم سازهم بودم و خبر نداشتم.

برای مشاهده ی این فیلم آموزشی که واسه بچه ها ساختم روی عکس کلیک نمایید

داستان نویسی دوم ابتدایی

یکی بود یکی نبود ، زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود . مادر برای نازنین زهرا کتابی با نام (مرد آسمانی پیامبر مهربان ) خرید .او در کتاب خواند ، روزی پیامبر از کوچه ای رد می شدند ، در بین راه  مردی آشغالها را روی سر پیامبر ریخت . فردا هم وقتی پیامبر رد می شدند این کار را کرد . روز بعد هم دو باره آشغالها را روی سر پیامبر ریخت . اما روزهای بعد که پیامبر رد شدند او را ندیدند . نگرانش شدند برای همین از دوستش پرسیدند که او کجاست . دوستش گفت که او بیمار است . برای همین پیامبر به عیادت او رفتند . آن مرد وقتی پیامبر را دید از کارش خجالت کشید و با خو د گفت چه پیامبر مهربانی داریم به جای این که با من به خاطر کارم دعوا کند مرا بخشید و به دیدنم آمد . بعد هم از پیامبر عذر خواهی کرد .           

                                                   مریم صامدی کلاس دوم دبستان بعثت بهار۸۹

 

      

                                                                            مریم صامدی کلاس دوم دبستان بعثت

                                                             ۱۳۸۹

 

 

 

 

 یک دوست خوب

گُنجشک کوچولو روی شاخه ی درخت نشسته بود و از آن بالا رودخانه را تماشا می کرد.

او از تنهایی خسته بود ناگهان تصمیم گرفت، برای خودش چند دوست پیدا کند. از درخت پایین آمد و رفت و رفت. گُنجشک به خرگوش رسید؛ سلام کرد و نظرش را درباره ی دوستی با خودش پرسید. خرگوش خوش حال شد. گُنجشک گفت: « آیا تو رازدار خوبی هستی؟ »

خرگوش گفت : « بله! بله ! »  گنجشک به خرگوش یک راز اَلَکی گفت. خرگوش گفت : « خیالت جمع باشد، من به هیچ کس نمی گویم » و همین طور هم شد .

خرگوش به کسی نگفت و آن ها با هم دوست های صمیمی شدند.


نویسنده: عارفه غلامی کلاس دوم دبستان بعثت

داستان های دیگر عارفه جان را در ادامه ی مطلب بخوانید

 

نام داستان : ماهی گیر مهربان                          نویسنده ی کوچک: انیسه یاربی

دبستان22بهمن ناحیه 5 مشهد /1387

 

ظهر از نیمه گذشته بود.خورشید گرم وسوزان بر سرش می تابید. صورت آفتاب سوخته ی پیرمرد مهربان خسته به نظر می رسیر.بازحمت تور ماهی گیری اش را که با هزاران امید به آب انداخته بود بیرون کشید .ولی این بار هم از ماهی خبری نبود به جز چندتا ماهی ریزه میزه .مدت ها بود که کارش این شده بود.صبح می آمد و تورش را به آب می انداخت.در دور دست ها ماهی گیرانی که مشغول صید بودند به چشم می خوردند. با خودش گفت: کاش من هم پسری داشتم تا در این کارها به من کمک می کرد. به هر حال بیشتر از این نمی توانست آن جا بماند. تور و قلاب ماهی گیری اش را جمع کرد و با نا امیدی روانه ی منزل شد.همسرش با مهربانی به پیش او آمد وسایل ماهی گیری اش را از دستش گرفت و به او خسته نباشی گفت و پیاله ی آبی به دستش د اد. پیرمرد آب را سر کشید و با ناراحتی گفت: امروز هم هیچی . همسرش او را دلداری دادو و گفت:  خدا روزی رسان است .نا امید نشو . در همین وقت صدای در شنیده شد. پیرمرد در را باز کرد و پسرکی را دید با یک ماهی بزرگ و زیبا . پسرک گفت : امروز وقتی تورخود را جمع می کردید این ماهی از تور شما بیرون افتاد و شما آن  را ندیدید.من خیلی شما  را صدا کردم اما شما صدای من را نشنیدید. بفرمایید. پیرمرد ماهی را گرفت و لبخند زنان به اتاق آمد و دستهایش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا تو روزی رسانی . ممنونم.

 

نام داستان : سفر طولانی                نویسنده ی کوچک : محدثه آرامی

 دبستان22بهمن ناحیه 5 مشهد /1387

 

یکی بود یکی نبود .غیراز خدای مهربان هیچ کس نبود. پدر علی کوچولو چند روزی بود که ماشین جدیدی خریده بود. یک روز بعداز ظهر وقتی که علی و پدر بزرگ در حیاط خانه مشغول خوردن پیتزا بودند ،مادر علی به آنها گفت : چه قدر خوب است همگی پشت ماشین جدیدمان بایستیدتا یک عکس یادگاری بگیرم. همه لبخند زدند.تیک. روز خوبی بود. آخر شب وقتی شام تمام شده بود، پدر علی کوچولو گفت: چه خوب است حالا که ماشین جدیدی خریده ایم به یک مسافرت برویم. نظرشما درباره ی این مسافرت چیست؟ پدربزرگ گفت: بهتر است ببینیم علی کوچولو و مادرش چه نظری دارند. علی کوچولو گفت : پدر جان ،در کتاب فارسی ما درباره آرام گاه سعدی و حافظ در شیراز و امام زاده حسین در قزوین  صحبت شده است.من هم دوست دارم به این دو شهر بروم.مادر گفت: فکر خیلی خوبی است.من هم تا به حال به این دو شهر نرفته ام.پدر و پدر بزرگ هم با نظر علی کوچولو و مادرش موافقت کردند. آن ها تصمیم گرفتند زود بخوابند تا فردا هرچه زودتر بیدار شوند و وسایل مسافرت را ببندند. حالا علی کوچولو خیلی خوش حال است چون قرار است تعطبلات تابستانی خود را با مسافرت شروع کند.

 

 

نام داستان : پیرمردی که تنها پسرش را از دست داد.             نویسنده ی کوچک: فاطمه زارع بجمعه

دبستان22بهمن ناحیه 5 مشهد /1387

یکی بود یکی نبود.غیراز خدا هیچ کس نبود. در زمانهای قدیم  پیرمردی با تنها پسرش زندگی می کرد.او سال ها پیش همسرش را از دست داده بود وهمین تک پسر را داشت. یک روز حسین پیش پدر رفت و گفت : پدرجان اکنون که جنگ است من می خواهم به جبهه بروم و از اسلام و ایران دفاع کنم و از شما اجازه ی رفتن می خواهم. پدرناراحت شد و به حسین گفت: تو تنها مونس و همدم من هستی و باید از من نگهداری کنی اگر بروی و من تو را از دست بدهم چه کار کنم؟ تو عصای دست من هستی. حسین ناراحت شد اما روی حرف پدرش حرفی نزد. دلش شکست . به مسجد رفت تا نمازی بخواند و با خدا دردودل کند.سرش را روی مهر گذاشت و گریه کنان از خدا خواست تا به او کمک نماید. وقتی سرش را از روی مهر برداشت پدرش را دید که روبه رویش نشسته است. پدر اشک های حسین را پاک کرد و به او گفت : پسرم من را ببخش که خودخواهی کردم .وقتی تو رفتی من چند لحظه ای دراز کشیدم و خوابم برد و در خواب امام خمینی را دیدم که از من خواست تا با رفتن تو موافقت کنم تا از کشورمان دفاع کنی . حالا من با این کار خوب و خداپسندانه ی تو موافقت می کنم .برو . خدا به همراهت. حسین به جبهه رفت و پس از ماه ها جنگیدن با دشمن به شهادت رسید .و حالا هر رورز پدرش برسر مزار او می آید و خوش حال است که ایران سربلندو سرافراز است.

 

داستان نویسی دوم ابتدایی

نام داستان : عمو رفتگر زحمت کش        نویسنده ی کوچک : مبینا بنددار

دبستان22بهمن ناحیه 5 مشهد /1387

پاییز شروع شده بود و همه ی درختان لباس زردو نارنجی پوشیده بودند.پیرمرد مهربان،دوست قدیمی خیابان ها بود که هر روز صبح زودجارودستی اش را برمی داشت و برگ هایی که در خیابان ریخته شده بود را جمع می کرد .کارها در فصل پاییز و سرما سخت شده بود اما او ا این که خیابان ها را تمیز می کرد خیلی لذت می برد.رفتگر مهربان صبح ها با مهربانی به بچه هایی که به مدرسه می رفتند سلام می کرد.بچه ها او ر ا خیلی دوست  داشتند و به او عمو رفتگر می گفتند.یک روز صبح که بچه ها به مدرسه می رفتند ،متوجه شدند که  برگ های روی زمین جمع نشده است تعجب کردند باخودشان گفتند شاید عمورفتگر خواب مانده است اما چند روز به همین منوال گذشت.برگهای روی زمین هرروز بیشتر می شدند و دل بچه ها تنگ تر .یک روز صبح که بچه ها از خانه هایشان بیرون آمدند تا به مدرسه بروند متوجه شدند خیابان ها تمیز شده است فهمیدن عمو رفتگر برگشته است اما وقتی جلوتر رفتند دیدند مرد جوانی لباس های پیرمرد را پوشیده است وبا جاروی او در حال تمیز کردن خیابان ها است. به او سلام کردند و پرسیدند: عمورفتگر مهربان کجاست ؟چرانیامده است؟ رفتگر جوان گفت: او چند روزی است که سخت بیمار است و در خانه استراحت می کند.بچه ها ناراحت شدندواز رفتگر جوان خواستند آدرس عمو رفتگر را به آنها بدهد تا به عیادت او بروند. روز بعد بعد از پایان مدرسه چندتا از بچه ها با اجازه ی پدر و مادرشان مقداری میوه خریدند و به عیادت عمو رفتگر رفتند.عمورفتگر از دیدن بچه ها خوش حال شد و به آنها گفت : از فردا دوباره به کارم ادامه می دهم.صبح روز بعد عمورفتگر مهربان در حالی که برگ های زرد و خشک را از روی زمین جارو می کرد برای بچه ها دست تکان داد. خسته نباشی عمو رفتگر

 

نام داستان : ماهی کوچولوی زیبا                     نویسنده ی کوچک: زهرا هاشمی

دبستان22بهمن ناحیه 5 مشهد /1387

یکی بود یکی نبود در یک دریای بزرگ ماهی های کوچک و بزرگی زندگی می کردند.ماهی قصه ما هم که بسیار زیبا بود با دوستانش در همین دریا زندگی می کرد. او هر روزبا دوستانش بازی می کرد .آن روز داشتند قایم باشک بازی می کردند که ماهی کوچولوی زیبا از دوستانش جداشدتا جایی برای قایم شدن پیدا کند.به همین خاطر از دوستانش خیلی دورشدو مکانی را برای پنهان شدن پیداکرد .ولی هرچه منتظر ماند دوستانش او  را پیدا نکردند.می خواست برگردداما هرچه اطرافش را نگاه کرد نتوانست راه برگشت را پیدا کند.وقتی به خودش آمد دید داخل یک تورگیر افتاده و نمی تواندفرارکند.صیادی اورا به دام انداخته بود.صیاد ماهی را ازداخل تور بیرون می آوردتا بفروشدولی وقتی چشمش به ماهی زیبا افتاد دلش نیامد که اورا بفروشد.اورا به خانه برد تا پسرش  را خوش حال کند.پسرک با خوش حالی ماهی را گرفت و داخل یک تنگ زیبا گذاشت . اما ماهی قصه ی ما از این که از دوستانش دور شده بود ناراحت بودو گریه می کرد. گریه ی ماهی کوچولو پسرک را  هم غمگین کرده بود .از پدرش خواست تا ماهی را به محل زندگیش برگرداندتاهم او وهم ماهی را خوش حال کند . مرد ماهی گیر به حرف پسرش گوش داد و حالا ماهی کوچولوی زیبای ما با خوش حالی در کنار دوستان و خانواده اش زندگی می کند.

 

نام داستان: امیر و ماهی خوش قدم          نویسنده ی کوچک : فرشته گل شیخی

دبستان22بهمن ناحیه 5 مشهد /1387

یکی بود یکی نبود . غیر از خدا هیچ کس نبود . روزی امیرکناردریا نشسته بود. او شنیده بود که اگر هر کسی همیشه با پدر و مادر خود با احترام صحبت کند یک ماهی جادویی پیش او می اید و آن ماهی برای همه خوش قدم است و آن خانواده تا آخر عمر خوش بخت می شوند. امیر یک مشکلی داشت. مشکل او نمره های بدش بود.او پسر درس خوانی نبود ولی دوست داشت نمره های عالی بگیرد.روزی به ساحل دریا رفت ودرحالی که داخل تیوپ نشسته بود به ماهی جادویی فکر می کرد. با خود ش گفت: چه می شود من یک ماهی جادویی داشته باشم؟ناگهان یک ماهی طلایی زیبا روی آب آمد واو را صدا زد. امیر با تعجب  به اطرافش نگاه کرد.آری درست شنیده بودیک ماهی طلایی آمده بود تا به امیر کمک کند.امیر خوش حال شدو مشکلش را با ماهی در میان گذاشت.ماهی به امیر گفت: امیرجان اگر توبه پدر و مادرت احترام بگذاری من در درس هایت به تو کمک می کنم. طبق قولی که ماهی به امیر داده بود همیشه قبل از امتحانات ماهی  جادویی سوالات و جواب های امتحان را به امیر یاد می داد و امیر همیشه 20 می گرفت . این کار اد امه د اشت تا زمانی که قرار شد مسابقه علمی در مدرسه برگزار شود . روز قبل از امتحان ماهی جادویی به ساحل نیامد که نیامد .امیر که حالا به عنوان شاگرد زرنگ شناخته شده بود ، تصمیم گرفت تا آخرین لحظه بخواند تا نمره ی خوب بگیرد . پس شروع کرد به خواندن . او روز بعد در مسابقه علمی شرکت کرد و بالاترین رتبه را گرفت . حالا او فهمیده بود با تلاش و کوشش به همه چیز می رسد واگر نمره ی خوب می خواهد باید خوب درس بخواندو احتیاج به جادو نیست.

 

 

نام داستان: پسری که خیلی شلوغ بود        نویسنده ی کوچک: الهام غزنوی

 دبستان22بهمن ناحیه 5 مشهد /1387

یکی بودیکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود.یک پسری بودکه خیلی شلوغ می کرد.یک روز می خواستند بچه های مدرسه را به اردو ببرند.هرکس با خودش یک جور خوراکی آورده بود. بعد بچه های مدرسه با صف رفتند تا سوار اتوبوس شوند.آن ها می خواستند به باغ وحش بروند. مدی و ناظم هم با آن ها آمده بودند.بچه ها به باغ وحش رسیدند. بعد از اتوبوس یکی یکی پیاده شدند .آن ها وارد باغ و حش شدند تا حیوانات را ببینند. وقتی بچه ها حیوانات را نگاه می کردند آموزگار برای آن ها توضیحات جالبی می داد و بعضی اوقات از آن ها سوالاتی می کرد . تمام بچه ها قانون را رعایت می کردن اماامان از آن پسر شلوغ.بلندبلند صحبت می کرد .از این طرف به آن طرف می دوید .خوراکی هایش را پشت سرهم و تندتند می خورد و … . وقتی بازدید تمام شد همه با صف سوار اتوبوس شدندوداخل اتوبوس  شلوغ بازی های پسرک شروع شد. داد می زد با دوستانش شوخی های خطرناک می کرد . سر و دستش و حتی گاهی پایش را از پنجره اتوبوس بیرون می آورد و به حرف هیچ کس گوش نمی داد.ناگهان شاخه درختی که در خیابان بود به صورتش خورد و زخمی شد. خون زیادی روی لباسش می ریخت . آقای راننده و مدیر و معاون او را سریع به درمانگاه بردند و دکتر زخم صورتش را پانسمان کرد . در این موقع پسرک شیطان از این که به حرف دیگران گوش نداده بود پشیمان شد و از آن ها عذر خواهی کرد.

 

نام داستان : سیب تنها و فرشته ی زیبا    نویسنده ی کوچک : محدثه عوض زاده

دبستان22بهمن ناحیه 5 مشهد /1387

یکی بود یکی نبود. دریک روز سرد زمستانی که برف زیادی آمده بود فرشته ، دختری زیبا با موهای طلایی کنار پنجره ی اتا قش نشسشته  بود وبیرون را نگاه می کرد . آن طرف پنجره ی اتاقِ فرشته باغ میوه ی پدر بزرگ بود.ولی برف تمام باغ را گرفته بود و به جای میوه های زیبا و آبدارش برف  روی درخت ها را پوشانده بود. فرشته همین طور که به درختان نگاه می کرد ناگهان لابه لای شاخه های آن ها در زیر برف ها چشمش به سیب سرخ و زیبایی افتاد .از جابلند شد.با خوشحالی به طرف مادرش رفت وگفت : مامان جان اجازه می دهید به باغ پدربزرگ بروم؟مادر گفت: دخترم فرشته ی کوچکم هوا سرد است.درباغ هم که چیزی نیست که تو با آن بازی کنی! فرشته بالاخره مادرش را راضی کرد و به باغ پدر بزرگ رفت. پدربزرگ از دیدن فرشته تعجب کرد.فرشته به پدر بزرگ گفت که از پنجره ی اتاقش سیب سرخی را در لابه لای شاخه  های درخت دیده است. پدربزرگ هم آن شیب ر ا برای نوه اش چید و فرشته پس از تشکر با خوش حالی به اتاقش برگشت.مادر گفت :اگر سیب می خواستی در یخچال داشتیم؟! فرشته با لبخندی گفت :این سیب با همه ی سیبها فرق دارد .این سیب تنها مانده بود حالا من اول اورا روی یک درخت پرسیب نقاشی می کنم تا از تنهایی در آید و بعد آن را با لذت می خورم.

 

 

نام داستان :چهاربچه جغد دانا     نویسنده ی کوچک : ساجده صادقی  

دبستان22بهمن ناحیه 5 مشهد /1387

یکی بود یکی نبود.روزی روزگاری در جنگلی بزرگ و زیبا چهار جغد دانا زندگی می کردند که با هم خواهر و برادر بودند.آن ها دنبال پدر و مادرشان می گشتند زیرا وقتی که هنوز در تخم ها بودند یک حیوان وحشی به لانه ی آن ها حمله کرده بود و مادر و پدرشان مجبور به فرار شدند.حیوان وحشی تخم ها را با خود برد و همین که به خانه اش رسید تخم ها ترک ترک شدند.حیوان وحشی ترسید و آن ها را رها کرد و رفت.تخم ها که باز شدند پرتوی زیبا دلش سوخت و بچه جغد ها را با خود برد تا از آن ها نگه داری کند.یک روز یک جغد پیر به لانه ی پرستو آمد و مهمان آن ها شد.هر کدام سرگذشت خود را تعریف کردند و بعد معلوم شد که بچه جغد ها فرزندان جغد پیر هستند.همگی خوشحال شدند و بچه جغد ها مادر را در آغوش گرفتند و از پرستو خداحافظی کردند و به خانه شان برگشتند.

 

نام داستان : همکاری      نویسنده ی کوچک : کوثرمحسنی پور –

دبستان22بهمن ناحیه 5 مشهد /1387

در روستای همت آباد مزرعه ی بزرگ گوجه فرنگی حسین آقا قرار دارد.در تابستان امسال بعد از جمع آوری گوجه ها در جعبه چیده شده بود و آماده ی فرستادن به شهر و کارخانه ی رب گوجه فرنگی شده بود.قرار بود صبح روز دوشنبه جهت حمل و بردن جعبه ی گوجه فرنگی مزرعه کامیون بیاید.اما ظهر شد و از کامیون خبری نشد.رفته رفته شب از راه رسید خبری از کامیون نبود.حسین آقا غصه ی خراب شدن گوجه ها را می خورد وکاری از دستش بر نمی آمد.فردا صبح پسر های حسین آقا تصمیم گرفتند که به پدرشان کمک کنند.بنابراین برای حل این مشکل از دوستانشان هم فکری خواستند.در این میان محمد که پسر باهوش و مهربانی بود از همه ی بچه های روستا خواست تا با دوچرخه هایشان در مزرعه ی حسین آقا حاضر شوند.هر کدام یک یا دو جعبه بر روی دوچرخه هایشان قرار دادند و به سوی کارخانه ی رب گوجه فرنگی به راه افتادند.بعد از چند ساعت همه ی جعبه های گوجه فرنگی در جلوی کارخانه چیده شده بود.بچه ها از این که به حسین آقا کمک کرده بودند خوشحال بودند و از هم کاری لذت می بردند.

 

گنجشك كوچولو روي شاخه‌ي درخت نشسته بود و از آن بالا، رودخانه را تماشا مي‌كرد. او از تنهايي خسته شده بود. ناگهان تصميم گرفت……

كه يك دوست پيدا كند. به كنار رودخانه رفت امّا كسي نبود، كنار درخت‌ها رفت ولي كسي را پيدا نكرد، به كنار بركه رفت و با يك مرغابي دوست شد. او هر روز پيش مرغابي مي‌رفت و با او صحبت مي‌كرد. امّا يك روز كه به ديدن مرغابي رفت، مرغابي آنجا نبود و دوست مرغابي گفت:«او از اين بركه رفته است.» گنجشك با ناراحتي به خانه‌اش برگشت و آن دو همديگر را هيچ‌وقت نديدند.

 

 

 

زينب افخمي روحاني – كلاس دوم دبستان بعثت

سركار خانم حبيبي

داستان نویسی دوم ابتدایی
داستان نویسی دوم ابتدایی
0

دوره مقدماتی php

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *