انشا داستانی در مورد چهارشنبه سوری

دوره مقدماتی php
انشا داستانی در مورد چهارشنبه سوری
انشا داستانی در مورد چهارشنبه سوری

ورود | عضویت

انشا چهارشنبه سوری در ادامه 4 انشا درباره چهارشنبه سوری آورده شده است در این چند انشا درباره آداب و رسوم چهارشنبه سوری, تاریخچه و آیین چهارشنبه سوری و مطالبی آورده شده است, که با هم می خوانیم

انشا داستانی در مورد چهارشنبه سوری

کانال تلگرام زنگ انشا:@enshanegar

دوره مقدماتی php

انشا چهارشنبه سوری شماره یک

چند روز پیش از نوروز مردمانی به نام آتش آفروزان که پیام آور این جشن اهورائی بودند به شهرها و روستاها می رفتند تا مردم را برای این آئین آماده کنند. آتش افروزان ، زنان و مردانی بسیار هنرمند بودند که با برگزاری نمایش های خیابانی، دست افشانی ها ، سروده ها و آوازهای شورانگیز به سرگرم کردن و خشنود ساختن مردمان می پرداختند. هدف آنها انتقال نیروی فزاینده و نیک به مردمان برای چیره شدن بر غم و افسردگی بود. آنها که زنان و مردان شادی بخش خوانده می شدند در روزگار ما هنوز نمود کوچکی از خود را زیر نام خواجه پیروز یا حاجی فیروز زنده نگاه داشته اند که البته از هنرمندی زن یا مرد آتش افروز در دوران گذشته بسیار دور است.

از هفت روز پیش از نوروز تا دو هفته پس از نوروز با پدید آمدن تاریکی شامگاه، آتش افروزان در تمام نقاط شهر و ده آتش می افروختند که آن را تا برآمدن خورشید روشن نگاه می داشتند. دختران و پسران دور آتش گرد می آمدند و به پایکوبی و سرود خوانی و پرش از روی آتش می پرداختند. این آتش ، نماد و نشانه ی نیروی مهر میترا و نور و دوستی بود.

آیین آتش افروزی تا روزگار ما بر جای مانده و نام “چهار شنبه سوری” بر خود گرفته است

انشا چهارشنبه سوری شماره دو

از دیرباز تا کنون، آتش در نزد ایرانیان از ارزش و جایگاه خاصی برخوردار بوده است و بیشتر جشن ها و آیین ها پیوند نزدیکی با آتش داشته و دارند. گمان می رود که جشن چهارشنبه سوری نوع تغییر یافته ای از گاهنبار «همس پت میدیم گاه» ششمین و آخرین گاهنبار سال است. بخش نخست این واژه یعنی «همس» از «هم» به معنی گرما و تابستان در زبان اوستایی گرفته شده است و واژه ی همس پت میدیم روی هم به معنی برابر شدن روز و شب و آغاز گرما است و این گاهنبار در روز نخست پنجه ی پایان اسفندماه برگزار می شده است.

در هیچیک از متون باقیمانده ی پیش از اسلام اشاره ای به جشن چهارشنبه سوری نشده است. در اوستا، کتیبه های عیلامی، هخامنشی، اشکانی و ساسانی و نیز در متون پهلوی و حتی در روایت های مورخان یونانی درباره ی ایران نیز درباره ی جشن چارشنبه سوری سخنی گفته نشده است.

متون دوران پس از اسلام نیز در این باره تقریبا ساکت بوده اند، حتی در آثار محقق دقیقی همچون «ابوریحان بیرونی» نیز درباره ی آن توضیحی داده نشده است. اما برخی اشاره ها در تعدادی از متون کهن، نشان دهنده ی این است که گویا چارشنبه سوری نه تنها برگزار می شده، بلکه از آن به عنوان «عادت قدیم» نیز نام برده شده است.

نخستین و کهن ترین کتابی که در آن به چنین آتش افروزی اشاره شده است، کتاب «تاریخ بخارا» نوشته ی ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی (286 تا 358 هجری قمری) است. در این کتاب که به نام «مزارات بخارا» نیز شناخته می شود، واقعه ای به شرح زیر از میانه ی سده ی چهارم و زمان «منصور بن نوح سامانی» نقل شده است :

«… و چون امیر منصور بن نوح به مُلک بنشست، اندر ماه شوال سال سیسد و پنجاه، به جوی مولیان، فرمود تا آن سرای را دیگر بار عمارت کردند و هرچه هلاک و ضایع شده بود بهتر از آن به حاصل کردند. آن گاه امیر به سرای بنشست و هنوز سال تمام نشده بود که چون «شب سوری» چنان که «عادت قدیم» است، آتشی عظیم افروختند. پاره ای از آن بجست و سقف سرای در گرفت و دیگر باره جمله سرای بسوخت.»

در این روایت هرچند به صراحت به زمان برگزاری جشن اشاره نشده است، اما عبارت «هنوز سال تمام نشده بود» و نیز «شب سوری» گویا اشاره به مراسم چارشنبه سوری دارد که شاید در آن زمان، انجام مراسم در شب چارشنبه، تثبیت نشده بوده است.

انشا چهارشنبه سوری شماره سه

یکی از جشن های سنتی ایرانی که در شب آخرین چهارشنبه سال برگزار می شود چهارشنبه سوری نام دارد. واژه «چهارشنبه سوری» از دو واژه چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفته است و سوری که به معنی سرخ است ساخته شده است. آتش بزرگی تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته می شود که این آتش معمولا در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن می کنند و از آن می پرند آغاز می شود و در زمان پریدن می خوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من» در واقع این جمله نشانگر یک تطهیر و پاک سازی مذهبی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد. به بیان دیگر شما خواهان آن هستید که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلات شما را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به شما بدهد. چهارشنبه سوری جشنی نیست که وابسته به دین یا قومیت افراد باشد و در میان عموم ایرانیان (بجز زرتشتیان) رواج دارد.امروزه در شهرهای سراسر جهان که جمعیت ایرانیان در آن ها زیاد است، آتش بازی و انفجار ترقه ها و فشفشه ها نیز متداول است. در سال های اخیر، رسانه های ایران توجه بیشتری به خطرات احتمالی ناشی از این مواد نشان می دهند.البته مراسمی که امروزه برپا می شود به طوری کلی متفاوت با آن روزگار است چون از نظر زرتشتیان آتش نماد مقدسی است و پریدن از روی آن به نوعی بی احترامی به آن نماد تلقی می شود. جشن آتش در واقع پیش درآمد جشن نوروز است که نوید دهنده رسیدن بهار و تازه شدن طبیعت است. از نظر زرتشتیان پریدن از روی آتش بی حرمتی به آتش است. کورش نیکنام، موبد زرتشتی و پژوهشگر در آداب و سنن ایران باستان، عقیده دارد که چهارشنبه سوری هیچ ارتباطی با ایران باستان و زرتشتیان ندارد و شکل گیری این مراسم را پس از حمله اعراب به ایران می داند. او در این باره می گوید: “ما زرتشتیان در کوچه ها آتش روشن نمی کنیم و پریدن از روی آتش را زشت می دانیم.ایرانیان در شب چهارشنبه سوری کوزه های سفالی کهنه را بالای بام خانه برده، به زیر افکنده و آن ها را می شکستند و کوزهٔ نویی را جایگزین می ساختند. که این رسم اکنون نیز در برخی از مناطق ایران معمول است و بر این باورند که در طول سال بلاها و قضاهای بد در کوزه متراکم می گردد که با شکستن کوزه، آن بلاها دور خواهد شد.در گذشته پس ار پایان آتش افروزی، اهل خانه و خویشاوندان گرد هم می آمدند و آخرین دانه های نباتی مانند: تخم هندوانه، تخم کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخم خربزه، گندم و شاهدانه را که از ذخیره زمستان باقی مانده بود، روی آتش مقدس بو داده و با نمک تبرک می کردند و می خوردند. آنان بر این باور بودند که هر کس از این معجون بخورد، نسبت به افراد دیگر مهربان تر می گردد و کینه و رشک از وی دور می گردد. امروزه اصطلاح نمک گیرشدن و نان و نمک کسی را خوردن و در حق وی خیانت نورزیدن، از همین باور سرچشمه گرفته است. فال گوش یکی از رسم های چهارشنبه سوری است که در آن دختران جوان نیت می کنند، پشت دیواری می ایستند و به سخن رهگذران گوش فرامی دهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را می گیرند. در رسم قاشق زنی دختران و پسران جوان، چادری بر سر و روی خود می کشند تا شناخته نشوند و به در خانهٔ دوستان و همسایگان خود می روند. صاحبخانه از صدای قاشق هایی که به کاسه ها می خورد به در خانه آمده و به کاسه های آنان آجیل چهارشنبه سوری، شیرینی، شکلات، نقل و پول می ریزد. دختران نیز امیدوارند زودتر به خانه بخت بروند.شال اندازی از دیگر مراسم شب سوری است که تاکنون اعتبار خود را در شهرها و روستاهای همدان و زنجان حفظ کرده است. پس از خاموشی آتش و کوزه شکستن و فالگوشی و گره گشایی و قاشق زنی جوانان نوبت به شال اندازی می رسد. جوانان چندین دستمال حریر و ابریشمی را به یکدیگر گره زده، از آن طنابی رنگین به بلندی سه متر می ساختند. آنگاه از راه پلکان خانه ها یا از روی دیوار، آنرا از روزنه دودکش وارد منزل می کنند و یک سر آن را خود در بالای بام در دست می گرفتند، آنگاه با چند سرفه بلند صاحبخانه را متوجه ورودشان می سازند. صاحبخانه که منتظر آویختن چنین شال هایی هستند، به محض مشاهده طناب رنگین، آنچه قبلاً آماده کرده، در گوشه شال می ریزند و گره ای بر آن زده، با یک تکان ملایم، صاحب شال را آگاه می سازند که هدیه سوری آماده است. آنگاه شال انداز شال را بالا می کشد. آنچه در شال است هم هدیه چهارشنبه سوری است و هم فال. اگر هدیه نان باشد آن نشانه نعمت است، اگر شیرینی نشانه شیرین کامی و شادمانی، انار نشانه کسرت اولاد در آینده و گردو نشان طول عمر، بادام و فندق نشانه استقامت و بردباری در برابر دشواری ها، کشمش نشانه پرآبی و پربارانی سال نو و اگر سکه نقره باشد نشانه سپیدبختی است.نویسندگان و نظریه پردازانی نیز بوده اند که جشن های چهارشنبه سوری و نوروز را آیینی ناپسند و مذموم می دانستند

انشا چهارشنبه سوری شماره چهار

آداب و رسوم ما نشان دهنده ی فرهنگ و تمدن دیرینه ی ماست که با اجرا و احترام به آن اصیل بودن ما و ارزشمند شمردن گذشتگان ما جلوه گر می شود. این رسومات از گذشته های خیلی دور دارای یک عادت و سنت هایی بوده است که همه ساله اجرا می شده و می شود. همانطوری که عادت قاشق زنی و یا پریدن از روی آتش بوده است. که هرکدام ماجرایی را پشت پرده دارند. رسم قاشق زنی که مفهوم آن را دارد که در این شب عزیز که همگی به مناسبت عید شادی می کنند و جشن می گیرد درست نیست که افرادی در همسایگی گرسنه سر بر روی بالش بگذارد. با این رسم همدلی و مهربانی را نسل به نسل به فرزندانمان آموزش می دهیم و با تقسیم غذا و شیرینی و تنقلات خود برکت را به سفره های خود در این شب عزیز مهمان می کنیم و یا رسم پریدن از آتش که نشان دهنده ی این است که با شروع سال جدید تمام بیماری ها و زردی ها از تن و بدن انسان خارج شود و در مقابل آن سرخی و زیبایی آتش در وجودمان وارد شود و با دور هم جمع شدن خانواده ،اتحاد و پیوستگی را یادآور می شوند و با شادی و همهمه به استقبال سال جدید می روند تا در مقابل آن سال شاد و پر از خیر و برکتی داشته باشند. اما رفته رفته این سنت های مهم و پرمفهوم در حال نابودی است و در مقابل آن رسومات غربی دیگری وارد شده که نه تنها هیچ مفهوم و فایده ایی ندارد بلکه سرشار از خطرات و اتفاقات ناگوار را می تواند به همراه داشته باشد. مثل رسم آتش بازی و ترقه و فشفشه که می تواند با یک لحظه غفلت اتفاقی جبران ناپذیر به همراه داشته باشد و تنها چیزی که به جا بگذارد حسرت و پشیمانی است. بیاییم از گذشتگان خود درس بگیریم و آن ها را سرمشق و سرلوحه ی زندگی خود قرار دهیم و مهربانی و یک دلی و اتحاد و پیوستگی را به جای شادی ها و لذت های لحظه ایی جایگزین کنیم. زیرا که این آموزه های گران بها نه تنها لحظه ایی نیستند بلکه جاویدان و همیشگی هستند و با اجرا آن تنها با عشق و خوبی سال خود را شروع می کنیم.

گذشتگان ما درست است که در گذشته بودن و تمام شدن اما با کمی تحقیق و پرس و جو متوجه می شویم که با همه ی قدیمی بودنشان اما همیشگی بودند. بیاییم با پیروی از آن ها ما نیز همیشگی شویم.

مصاحبه با میلاد بیک خواننده

مصاحبه با محسن اورنگ

مصاحبه با سید رضا اورنگ

مصاحبه جنجالی با رضا ایرانمنش

عجیب ترین قوانین رانندگی در ترکیه

پنج روش ست کردن کیف با کفش برای خانم‌ها

اجاره ویلا و پیشنهاداتی جذاب برای تجربه سفری متفاوت به شمال

جهت مشاوره رایگان درباره تبلیغات، با ما تماس بگیرید:

۰۲۱ – ۲۳۰ ۴۴ ۳۳۳

آفتاب وبسایت مرجع فارسی زبانان سراسر دنیا، از سال ۱۳۸۰ تا کنون است

+۹۸ ۲۱ ۲۳۰ ۴۴ ۳۳۳

تلگرام آفتاب

اینستاگرام آفتاب

+۹۸ ۲۱ ۲۳۰ ۴۴ ۱۰۳

ایران، تهران، میدان نوبنیاد ، کوهستان سوم ، پلاک ۳

ورود | عضویت

انشا در مورد خطرات چهارشنبه سوری چهارشنبه سوری رسم و جشنی است قدیمی در فرهنگ ایران زمین, که متاسفانه از حالت سممبولیک و نمادگونه اش خارج شده است و به تعبیر بعضی, شکل جنگ به خود گرفته است خطرات زیادی با خودش به همراه دارد در ادامه 3 انشا با موضوع خطرات چهارشنبه سوری آورده شده است که با هم می خوانیم

کانال تلگرام زنگ انشا:@enshanegar

انشا داستانی در مورد چهارشنبه سوری

انشا در مورد خطرات چهارشنبه سوری شماره یک

خطرات چهارشنبه سوری خلاصه می شود به بی ملاحظگی چند تن که البته کم هم نیستند. یا پولشان را پاره می کنند و بمب و موشک می خرند یا لوله می کنند و آتش می زنند.

این تازه اول ماجراست، کم نیستند عقل ندارهایی که آتش پولشان دامنه می زند به تنشان و همان چند تکه خون و پوست را هم به باد می دهند و جزغاله وار و فریاد کشان راهی بیمارستان های سوانح سوختگی می شوند.

اما بگذریم، که آتش زیباست و بی انصافی ست اگر نقشی با نقابی ترسناک بر هیبتش بندیم. مقدس بوده و اسطوره ساز، حیف است چنین حقیرانه خرابش کنیم.

گفته می شود آتش نمادی بوده، اتفاقا چه نمادی هم!

نماد نور، پاکی، طهارت.

غروب که می شود، با تیزی ای چنین لطیف به شکار شب می رویم و رنگ به سیاهی و ظلمات می پاشیم.

آتش زیباست. بیش از این واژه ها زانو به زمین سوده اند و اقرار به بی قراری می کنند.

که واژه انگشتی است اشاره وار به «آنجا» و آنجای ما اینجا آتش است، نور پراکنده است و ….

حیف چنین شگفت روشنی که با سوختگی و خاکستر تلفش کنیم.

انشا در مورد خطرات چهارشنبه سوری شماره دو

ابتدا که معلممان موضوع را گفت خنده ام گرفت چون من هم مثل همه دوستانم ابتدا ذهنم به سمت ترقه و آتش بازی رفت ولی پس از کمی فکر کردن به نتایج جالبی رسیدم و دیدم چهارشنبه سوری یا همان سه شنبه آخر سال نکات زیادی در خود دارد که بر آن شدم آن هارا بنویسم. این سه شنبه آخر سال که ما به آن چهار شنبه سوری میگوئیم برگرفته از سنت نیاکان ماست و ریشه تاریخی دارد که بسیار زیبا و دلنشین است.چهارشنبه سوری موقعی اتفاق افتاد که در زمان قاجار مردم ایران به سبب ورود شاه جدید و تاج گذاری او در آخرین سه شنبه سال و ورود او به شهر ها در پست بام خانه های خود آتش روشن کردند و شادی کردند و از آن به بعد مردم هرساله در آن روز آتش روشن میکردند و از آن میپریدند و می گفتد که پریدن از روی آتش باعث می شود تمام بدی های آن ها در سال گذشته باقی بماند و آن ها نو و پاک از هرگونه به سال جدید پا بگذارند. هم اکنون نیز سنت روشن کردن آتش و پریدن از روی آن در بسیاری از نقاط کشور عزیزمان وجود دارد اما متاسفانه یکی از بدترین فرهنگ های موسوم در کشور با فرهنگمان ایران استفاده از ترقه و مواد آتش زاست که ساالنه جان بسیاری از هموطنان عزیزمان را گرفته و باعث داغداری بسیاری از خانواده ها می شود و بسیاری از جوانان و نوجونان کشورمان از کار خودپشیمان می شوند ولی سال جدید که می آید باز هم روز از نو روزی از نو و باز هم بسیاری از نوجوان و جوانان میهنمان به استقبال خطر می روند خطری که ممکن است باعث یک عمر پشیمانی برای آن ها شود… بگذریم این خطر ها هرساله وجود داشته و هرساله بسیاری از منابع مالی کشورمان بر اثر قاچاق همین مواد و خرید و فروش آن ها به کشورهای دیگر مانند چین می رود و همین نوجونان و جوانان کشور ما از وضعیت بد اقتصادی می گویند… پس حال است که باید بگوئیم بدون شرح….

انشا در مورد خطرات چهارشنبه سوری شماره سه

در ایران از جمله جشنهای باقیمانده از جشن های آتش و جشنهای سده، جشن سوری و در پایان سال و یا همان چهارشنبه سوری می باشد؛ در وهله ی نخست بایستی گفت که گروهی چهارشنبه سوری را مستحدثات جشن های ایرانی می دانند و اینکه در تاریخ باستان ایران پایه و نشان و ریشه ای برای آن وجود ندارد ، و عده ای نیز آن را کاملاً آریایی و ایرانی می پندارند که بدعتها و انحرافاتی در آن واقع شده است . آقای هاشم رضی پژوهشگر برجسته اوستا و گاثاهای زرتشت در کتاب گاه شماری و جشن های ایران باستان بدرستی اشاره می کند که در اواسط سدهٔ چهارم هجری از این جشن و چگونگی برپای و هنگام آن بوسیله ابوجعفر نَرْشًحی مورخ سده سوم آگاهیم که در زمان منصور بن نوح سامانی در میانه سده چهارم هجری این جشن برقرار بوده است و چنین آورده شده است که «… و چون امیر منصور بن نوح به مُلک نشست اندر ماهِ شوالیّه سال سیصد و پنجاه به جوی مولیان ، فرمود تا آن سراهای دیگر بار عمارت کردند و … آن گاه امیر سدید به سرای نشست و هنوز سال تمام نشده بود که شب سوری چنانکه عادات قدیم است، آتشی عظیم افروخته ، پـاره های آتش به جست و سقف و سرای درگـرفت و دیگر بـاره جمله سـرای بسوخت و …»

همانطور که ملاحظه می شود نکاتی چند در این سند تاریخی که بسیار با اهمیت می باشد وجود دارد از جمله اینکه در این سند تاریخی شب سوری ذکر شده است و از چهارشنبه سوری نامی برده نشده است دوم اینکه گفته شده برسم عادات قدیم ایرانیان و این نشان از برگزاری این جشن قبل از تسلط اعراب و اسلام بر ایران و کهن بودن آن می دهد و سوم اینکه آتش افروختند بطوریکه عمارت و سرای سلطان سوخته است . چهارم اینکه هنگام برگزاری آن ، که گفته شده هنوز سال تمام نشده است.

اما زمان و هنگام اجرای جشن سوری برپایه مستندات گاه شماری ، چهارشنبه نبوده است چون در تقویم و روزشماری ایرانیان، شنبه و چهارشنبه ،آدینه و جمعه وجود نداشته است و هر سال به 12 ماه تقسیم می گشته است و هر ماه دست کم، بی کم و کاست 30 روز داشته است و هر روز هم برای خودش نامی داشته است و جهت حساب کبیسه پنج روز افزون را که سال شمسی 365 روز کسری بود به پنج نام از عنوان گاثاها که سرودها و نیایش ها زرتشت بود می نامیدند و این پنج روز مجموعاً پنج خمسه ، پنجهٔ دزدیده و … می نامیدند.از جمله اظهارات آقای کوروش نیکنام موبد زرتشتی را که گفته است ما زرتشتیان در کوچه آتش روشن نمی کنیم و پریدن از روی آتش را ( به نیّیت فریضه دینی) زشت می شماریم و این مراسم مربوط به زمان بعد از اسلام و تسلط اعراب می باشد، می تواند دلیل بر خلط و انحراف این مراسم به نام چهار شنبه سوری با شب سوری آریایی باشد.

با این مقدمه می توان مدعی شد که در یکی از چند شب آخر سال ایرانیان جشن سوری را که عادات و سنتی قدیم آنان بود، با آتش افروزی همگانی بر پا می کردند، اما چون تقسیم آنان در روزشماری بر آن پایه نبود که ماه را به چهار هفته با نامهای کنونی روزها بخش کنند و بخوانند لاجرم در شب چهارشنبه آخر سال تحقیقاً چنین جشنی برگذار نمی شده است و روزشماری کنونی بر اثر ورود اعراب به ایران باب شده است، بی گمان سالی که این جشن به شکلی گسترده و فراگیر برقرار بود، مصادف با شب چهارشنبه شده و چون در روز شماری و فرهنگ تازیان ، چهارشنبه نحس و نامبارک و بدیمن محسوب می شده است از آن تاریخ به بعد شب چهارشنبه آخر سال را با جشن سوری به شادمانی پرداخته و به این وسیله سعی داشتند که نحوست چنین شب و روزی را منتفی کنند. چنانکه جاحظ نویسنده مشهور عرب در رساله المحاسن و الاضداد آورده است «الأربعاء یوم ضنک و نحس» چهارشنبه روز شوم و نحس نزد اعراب بوده است. البته در چگونگی تطبیق جشن شب سوری با چهارشنبه سوری تازی، داستانها و دلایلی را ذکر نموده اند که به ذکر یکی از آنها اکتفا می شود. یکی از دلایل آن این بوده است که مختار سردار شیعیِ معروف عرب همان کسی که به خونخواهی امام حسین و یارانش قیام کرد، هنگام آزاد شدن از زندان به خونخواهی شهدای کربلا قیام نموده و برای اینکه موافق و مخالف خود را از هم تمییز دهد اعلام نمود که شیعیان بربالای بامهای خود آتش بیفروزند تا موافق و مخالف از هم تمییز داده شود و این شب مصادف بود با شب چهارشنبه سوری آخر سال، واز آن به بعد مرسوم شد که ایرانیان مراسم آتش افروزی را در شب چهارشنبه آخر سال برپا کنند.

بی گمان فلسفه انطباق جشن سوری با چهارشنبه سوری و اینکه جشن سوری ایرانی چگونه نحوست و شومی چهارشنبه سوری را از بین می برد، می تواند این باشد که آتش در نزد ایرانیان آریایی مظهر روشنی ، پاکی ، طراوت ، سازندگی و تندرستی و در نهایت مظهر اهورا مزدا «خداوند» است، بیماریها ، زشتی ها ، بدیها و همهٔ آفات و بلایا در عرصه تاریکی و ظلمت مظهر و نماد اهریمن می باشند ؛

به اعتقاد ایرانیان هرگاه آتش افروخته شود، بیماری ، فقر، بدبختی، ناکامی و بدی محوّ و ناپدید می گردد چرا که از آثار وجودی ظلمت و اهریمن هستند. پس افروختن آتش و بطورکنایه، راه یافتن روشنیِ معرفت در دل و روح است که آثار اهریمنی و نحوست و نامبارکی را از میان برمی دارد به همین جهت جشن سوری پایان سال را به شبِ آخرین چهارشنبه سال منتقل کردند تا با طلیعهٔ سال نو خوشی و خرم و شادکام گردند. چنانکه از آثار فرهنگی و رسوم کهن ایرانیان برپا کردن جشن و سرور و شادی بوده است و البته این جشن و سرور و شادی کاملاً جنبه دینی، اجتماعی و فلسفی بخود گرفته است و هدف از آن ارتقای روح و روان و همچنین شادی تن و جسم برای تلاش ، کوشش و سازندگی بیشتر بوده است. ایرانیان مردمانی جشن باره بوده اند چنانکه می توانیم آثار آن را در کتیبه های داریوش مشاهده نمود، که بسیار به، شادی و شادمانی ایرانیان آریایی و باورمندیهای که جزوه آیین زرتشتی بوده، اشاره شده است واز شادی آفریده ی اهورا مزدا و سوگ، اندوه و غم آفریده ی اهریمن نام برده شده است؛ مانند: «خدای بزرگ است ، اهورا مزدا که آسمان را آفرید، که این زمین را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را از برای مردم آفرید » استاد پورداود جشن پریدن از روی آتش و خواندن ترانه هایی در آن خصوص را زشت می پندارد چنانکه در کتاب آناهیتا می گوید:« در جشن چهارشنبه سوری از روی شعله آتش جستن و ناسزای چون سرخی تو از من و زردی من از تو گفتن، از روزگارانی است که دیگر ایرانیان مانند نیاکان خود آتش را نماینده فروغ ایزدی نمی دانستند آن چنانکه در آتش افروزی جشن سده که به گفته گروهی از پیشینیان ، پرندگان و چارپایان را به قیر و نفت اندوده، و آتش می زدند، از دوران پس از اسلام است».

آقای هاشم رضی تاریخ برگزاری جشن سوری را در ایران باستان از سه مرحله بیرون نمی داند یا در شب بیست و ششم از ماه اسفند، یعنی در نخستین شب از پنجهٔ کوچک یا نخستین شب از ده شب و روز فروردگان قراردارد، یا در اولین شب پنجه بزرگ یا پنجهٔ«وه» که پنج روز کبیسه است و نخستین شب و روز جشن هَمَسْپتْمَدَم و آخرین گاهنبار و جشن آفرینش انسان است.

یکی از واجبات و سنت های معمول آتش افروختن بر سر بام ها و در کوی و برزن بوده است جشن ده روز فروردگان مطابق با هر جشن دیگر ، با افروختن آتش و نیایش های ویژه ای معمول بوده است، اما علت اصلی برافروختن آتش که نشانه شادمانی، ستایش اهورا مزدا و آغاز جشن بود تا ارواح را راهنما باشد ودر روشنی و فروغ اتش به خانه های خود در آیند، البته در پشت بام در کنار آتش خوراک های ویژه ای نیز می گذاشتند.

جشن سوری در قدمت برابر است با اعتقاء آریایی ها و به ویژه مردم ایران زمین به فروهرها یعنی ارواح پاک نیاکان.

که البته باید ریشه آن را در اوستا و گاثاهای زردتشت پیدا کرد چنانکه در فروردین یشت پاره 49 آمده « فروهر های نیک توانای پاک در هنگام (جشن گهنبار) همسپتمدم از آرامگاه خود به سوی زمین فرود آیند و ده شب پی در پی از برای آگاهی یافتن از بازماندگان در این سرا بسر برند».

« آتش را می ستایم که آفریده ی پاک اهورا مزدا می باشد» پس تقدس آتش به دلیل آفریده شدن ان توسط اهورامزدا بوده و خودِاتش به منظور یاری و استمداد جُستن ستایش نمی شده است.

شب سوری بی گمان شکل درست تلفظ این جشن «جشن سوری یا چهارشنبه سوری» است؛ در دوران ساسانیان و اژه سوری فارسی ، در پهلوی به گونه سوریک صفت اسـت چون سـور به معـنی سـرخ و « یکِ» پسوند صفت می باشد به معنی سرخ و سرخ رنگ، و شب سوری یعنی شب سرخ، چرا که عنصر اصلی این مراسم برافروختن آتش سرخ بوده است. در اوستا کلمه سور با واژه سوئیریه یا« suirya » به معنی چاشت آمده است ،که ان را در معنی مهمانی بزرگ گرفته و بکار برده اند؛ البته کردهای امروزی هنوز هم به آذر( واژه اوستایی) آگِر و به شب سرخ ، شَوِ‎ْ سور می گویند و آگِرَه سوره همان آتش سُرخ و یا آذر سوئیریه اوستایی می باشد.

بسیاری از مراسم کنونی که در پایان سال یا چهارشنبه سوری باقی مانده است کنایه از اهدای نذور و فدیه ارواح و فروهرها می باشد ودر این شب سال، به زیارت اهل قبور رفتن و نذری جهت اموات دادن و مراسم آتش افروختن بر بام ها؛هنوز میان زرتشتیان و بسیاری از مردم روستاها جهت راهنمایی فروهرها مرسوم می باشد؛ اهدای آجیلِ مشکل گشا که همان لُرْک lork یا آجیل هفت مغز زرتشتان است ،و مراسم فال کوزه و کجاوه بازی و شال اندازی و … میان مردم آذربایجان و …، جای پای مشخصی در رسوم ایرانیان قدیم دارد.

مصاحبه با میلاد بیک خواننده

مصاحبه با محسن اورنگ

مصاحبه با سید رضا اورنگ

مصاحبه جنجالی با رضا ایرانمنش

عجیب ترین قوانین رانندگی در ترکیه

انشا داستانی در مورد چهارشنبه سوری

پنج روش ست کردن کیف با کفش برای خانم‌ها

اجاره ویلا و پیشنهاداتی جذاب برای تجربه سفری متفاوت به شمال

جهت مشاوره رایگان درباره تبلیغات، با ما تماس بگیرید:

۰۲۱ – ۲۳۰ ۴۴ ۳۳۳

آفتاب وبسایت مرجع فارسی زبانان سراسر دنیا، از سال ۱۳۸۰ تا کنون است

+۹۸ ۲۱ ۲۳۰ ۴۴ ۳۳۳

تلگرام آفتاب

اینستاگرام آفتاب

+۹۸ ۲۱ ۲۳۰ ۴۴ ۱۰۳

ایران، تهران، میدان نوبنیاد ، کوهستان سوم ، پلاک ۳

«چهار شنبه سوری»

 

نویسنده:محمد حسین مرتضی پور

ابتدا که معلممان موضوع را گفت خنده ام گرفت چون من هم مثل همه دوستانم ابتدا ذهنم به سمت ترقه و آتش بازی رفت ولی پس از کمی فکر کردن به نتایج جالبی رسیدم و دیدم چهارشنبه سوری یا همان سه شنبه آخر سال نکات زیادی در خود دارد که بر آن شدم آن هارا بنویسم. این سه شنبه آخر سال که ما به آن چهار شنبه سوری میگوئیم برگرفته از سنت نیاکان ماست و ریشه تاریخی دارد که بسیار زیبا و دلنشین است.چهارشنبه سوری موقعی اتفاق افتاد که در زمان قاجار مردم ایران به سبب ورود شاه جدید و تاج گذاری او در آخرین سه شنبه سال و ورود او به شهر ها در پست بام خانه های خود آتش روشن کردند و شادی کردند و از آن به بعد مردم هرساله در آن روز آتش روشن میکردند و از آن میپریدند و می گفتد که پریدن از روی آتش باعث می شود تمام بدی های آن ها در سال گذشته باقی بماند و آن ها نو و پاک از هرگونه به سال جدید پا بگذارند. هم اکنون نیز سنت روشن کردن آتش و پریدن از روی آن در بسیاری از نقاط کشور عزیزمان وجود دارد اما متاسفانه یکی از بدترین فرهنگ های موسوم در کشور با فرهنگمان ایران استفاده از ترقه و مواد آتش زاست که ساالنه جان بسیاری از هموطنان عزیزمان را گرفته و باعث داغداری بسیاری از خانواده ها می شود و بسیاری از جوانان و نوجونان کشورمان از کار خودپشیمان می شوند ولی سال جدید که می آید باز هم روز از نو روزی از نو و باز هم بسیاری از نوجوان و جوانان میهنمان به استقبال خطر می روند خطری که ممکن است باعث یک عمر پشیمانی برای آن ها شود… بگذریم این خطر ها هرساله وجود داشته و هرساله بسیاری از منابع مالی کشورمان بر اثر قاچاق همین مواد و خرید و فروش آن ها به کشورهای دیگر مانند چین می رود و همین نوجونان و جوانان کشور ما از وضعیت بد اقتصادی می گویند… پس حال است که باید بگوئیم بدون شرح….

برای دانلود فایل زیبا و آماده چاپ این انشا کلیک کنیدانشا داستانی در مورد چهارشنبه سوری

«دانلود»

رمز فایل

www.xigool.ir

انشا,انشا چهار شنبه سوری,انشا درباره چهار شنبه سوری,انشا چهارشنبه,انشا عید,انشا عید نوروز,انشا درباره عید نوروز

 

در گذشته‌های دور آریاییان به گرد آتش جمع می‌شدند و با نوشیدن شیره گیاه هوم (هَئومَه haoma) و با پایکوبی و هلهله و شادی به قربانی حیوانی (معمولاً گاو) می‌پرداختند و بخشی از آن گوشت را به آتش می‌افکندند زرتشت غریوهای مستانه و  افکندن گوشت قرابانی در آتش و الوده کردن آن را نفی کرد و کشتن جانوران را به رنج، و تباه کردن گوشت آن را کاری اهریمنی به شمار آورد و در برابر اینها خشنودی و پایکوبی و شادمانی از هستی و آفرینش را در گرد آتش درست و برابر با اَرْتَة (فضیلت، سامان و نظم هستی ) و نیکوکارانه شمرد.مطابق قول و حدس استاد ذبیح بهروز چهارشنبه سوری جشنی است مانند بیشتر جشنهای ایرانی که با ستاره شناسی بستگی تام داشته ومبدإ همه ی حسابهای علمی تقویمی بشمار می رود. در آن روز در سال 1725 پیش از میلاد زرتشت بزرگترین حساب گاه شماری جهان را نموده و کبیسه پدید آورده و تاریخ های کهن را درست و منظم کرده است؛ پس به نظر ایشان در سال 1725 پیش از میلاد،شبی که در روز آن زرتشت تاریخ را اصلاح کرده است، به یادبود آن ، همه ساله مردم ایران جشن بزرگی بر پا کرده و با آتش افروزی،شادی خود را آشکار و اعلام کرده اند و آن رصد و اصلاح تاریخ تا کنون در هیأت و یادمان چهارشنبه سوری ( شب جشن سوری) یا جشن سوری باقی و  جاری مانده است.

یک رشته از جشنهای آریایی،که عمر هر کدام از آنها برابر با عمر ملت اهورایی ایران و آریاییها می باشد، از اقوام هند و ایرانی و هند و اروپایی ، جشن‌های آتش یا سده می‌باشد و جشنهایی است که با افروختن آتش جهت سور و سرور و شادمانی آغاز و اعلام می‌شد.

 

بقیه در ادامه مطلب….

 

ما چهارشنبه سوری خودمون را درداخل خانه و به دیدن فیلمهای متعدد تلویزیون که پشت سرهم پخش می شد گذروندیم.  نمیدونم چرا چهارشنبه سوری امسال سیمای ما هی فیلم پخش می کرد. دفعه اولی بود که یک کانال چهارفیلم را بدون پیام بازرگانی پخش می کرد، کلی حال کردم … بابام می گه چون می خواست سنت باستانی چهارشنبه سوری را به ما یاد بدهد. اما فیلمهای “ترمیناتور” وانیمیشن “عصر یخبندان”، غرب زده می باشند من نفهمیدم بابایم کدام سنت باستانی را گفت ؟! دیشب تهران نزدیک خانه ما موتورسواری زیاد می کردند.  70،80 تا برادر بودند فکر کنم اومده بودند با موتور از روی آتیش بپرند. بابام می گه ترق وتروق کار بدی است چون آدم آتش می گیرد. من هم آتش گرفتم اما ترق و تروق بازی نکردم نمی دونم چم شده بود! می گن نماینده زرتشتیان هم آتیشی شده. فکر کنم اون هم ترق و تروق بازی کرده . همش به خاطر چهارشنبه سوری است .از سن و سالش هم خجالت نمی کشه!! من نفهمیدم سنت های ما خرافی است یا خرافات ما سنتی !آخه بابام میگه همه سنتها یک جریانی دارند. اما من هنوز نفهمیدم خرافاتی شدن سنتها چه جریانی دارند؟ آخه چند روزیه هی میگن سنت آتش افروزی خرافی است.چهارشنبه سوری امسال سرم را درد آورد فکر کنم به خاطر سرو صداهای ترقه بود ولی تا حالا هیچ وقت موقع سروصداهای ترقه سرم درد نمی گرفت. گمونم در ترقه های امسالشان از گاز فسفر سفید استفاده کرده بودند!!.بابام میگه اینقدر پای تلویزیون نشین، من گوش نمی دم. چهارشنبه سوری امسال یه برنامه از تلویزیون پخش شد که گفت من و بابام و امثال من و بابام ، “فراماسونر انگلیسی” هستیم. اما بابایم همیشه به من می گفت تو خیلی بچه هستی  و می گه  خودش هم یزدیه!!  من نمی دونم انگلیس مال کدوم یکی از توابع یزده! اما فکر کنم فراماسونر انگلیسی یعنی بچه یزدی!!. فکر کنم اونهایی هم که مال کرمان باشند بهشون می گن ناسیونالست !!ولی هنوز نفهمیدم به بچه کرمونی چی می گن؟ فکر کنم بهش بگن ناسیونالیست باستانگرا!من ناسیونال دوست ندارم آخه بابام میگه پاناسونیک بهتره ! پس نتیجه میگیریم ناسیونالیسم بداست و باید پاناسونیکسیم بود. بابام میگه  یادش به خیر چهارشنبه سوریهای قدیم ما قاشق زنی می کردیم . اما حالا به جای قاشق زنی همش من را کتک می زنه!!  آخه بابام می گه تو خیلی حرف می زنی! ولی من فکر کنم بابام بچه مظلوم گیر اورده. می ترسه آخرش من زن کرمونی بگیرم اون وقت بشم یه فراماسونر انگلیسی ناسونالیست یزدی کرمونی!!!این بود انشای من.

چهارشنبه ی آخر سال را چهارشنبه سوری می گویند که این سنت سالیان سال است که در بین ایرانیان رواج دارد.مردم در این روز برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوهایشان مراسمی را برگزار می کنند که ریشه اش به قرن ها پیش باز می گردد. مراسم ویژه آن در شب چهارشنبه صورت می گیرد برای مراسم در گوشه و کنار کوی و برزن نیز بچه ها آتش های بزرگ می افروزند و از روی آن می پرند و ترانه (سرخی تو از من ، زردی من از تو ) می خوانند.واژه «چهارشنبه‌سوری» از دو واژه چهارشنبه و سوری که به معنی سرخ  ساخته شده‌ .امروزه در شهرهای سراسر جهان که جمعیت ایرانیان در آن‌ها زیاد است، آتش‌بازی و انفجار ترقه‌ها و فشفشه‌ها نیز متداول است البته مراسمی که امروزه برپا می‌شود به طوری کلی متفاوت با روزگار گذشته است. در آن روزگاران یرانیان در شب چهارشنبه سوری کوزه‌های سفالی کهنه را بالای بام خانه برده، به‌زیر افکنده و آن‌ها را می‌شکستند و کوزهٔ نویی را جایگزین می‌ساختند. که این رسم اکنون نیز در برخی از مناطق ایران معمول است و بر این باورند که در طول سال بلاها و قضاهای بد در کوزه متراکم می‌گردد که با شکستن کوزه، آن بلاها دور خواهد شد.در گذشته پس از پایان آتش‌افروزی، اهل خانه و خویشاوندان گرد هم می‌آمدند و آخرین دانه‌های نباتی مانند: تخم هندوانه، تخم کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخم خربزه، گندم و شاهدانه را که از ذخیره زمستان باقی مانده بود، روی آتش مقدس بو داده و با نمک تبرک می‌کردند و می‌خوردندگرفته‌است.یکی از رسم‌های چهارشنبه‌سوری است که در آن دختران جوان نیت می‌کنند، پشت دیواری می‌ایستند و به سخن رهگذران گوش فرامی‌دهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را می‌گیرند. قاق زنی یکی دیگر از رسمهای دیرینه ی چهارشنبه سوری است که در این رسم دختران و پسران جوان، چادری بر سر و روی خود می‌کشند تا شناخته نشوند و به در خانهٔ دوستان و همسایگان خود می‌روند. صاحبخانه از صدای قاشق‌هایی که به کاسه‌ها می‌خورد به در خانه آمده و به کاسه‌های آنان آجیل چهارشنبه‌سوری، شیرینی، شکلات، نقل و پول می‌ریزد. اما امروزه جای تمام این رسوم زیبا را ترقه ها و مواد منفجره گرفته اند و در شبی که همه باید خوشحال در کنار هم باشند عده ای زیادی از هم وطنان عزیزمان در بیمارستانها بستری می شوند و خاطره تلخی از این شب در ذهن خانواده ی خویش نقش می بندند

انشا سرا

چهارشنبه سوری برای همه ما یک روز هیجان انگیز و در عین حال خطرناک بوده و هست. در این مطلب به بررسی تاریخچه و آداب و رسوم ان در ایران باستان و قرون اخیر پرداخته ایم و صدمات چهارشنبه سوری و راه های پیشگیری از آن را نیز بررسی کرده ایم.

به گزارش انشا سرا به نقل از سایت برترینها؛ يکي از سنت هاي باستاني ايرانيان برگزاري جشن چهارشنبه سوري بوده که شب چهارشنبه آخر هرسال، ايرانيان در همه شهرها با برپايي آتش، مراسم باشکوهي برگزار مي کردند. واژه «چهارشنبه‌سوری» از دو واژه چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفته‌است و سوری در زبان کُردی که به معنی سرخ است ساخته شده‌است (این مطلب سندیت تاریخی و علمی ندارد) که در آن آتش بزرگی تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته می‌شود. اين آيين از آن جهت به غروب آخرين سه شنبه (شب چهارشنبه) موکول شده است که زرتشت، با رسيدگي حساب هاي گاهشماري به تنظيم و تدوين دقيق تقويم توفيق يافت و آن سالي بود که تحويل سال به سه شنبه اي مصادف شد که نيمه آن سه شنبه تا ظهر، جزئي از سال کهنه و نيمه بعدازظهر جزو سال نو به حساب آمد و چون آغاز هر روز را در نيمه شب همان روز مي دانستند، بنابراين فرداي آن سه شنبه را نوروز شناختند و شبش را جشن گرفتند و آتش افروختند و از آن پس آن شب را چهارشنبه سوري قرار دادند. به يک عقيده ديگر ايرانيان مراسم آتش افروزي در آستانه سال نو را پس از قبول اسلام، در آخرين چهارشنبه سال قرار داده اند، تا از عقيده اعراب پيروي کرده باشند که روز چهارشنبه يا «يوم الاربعا» را شوم و نحس مي دانستند. درمورد وجه تسميه «چهارشنبه سوري» عقيده دارند، به مناسبت آتش افروزي، آن شب را «سور» (سرخ) ناميده اند. (روزنامه ابتکار)

شواهد دلالت بر آن دارد كه این جشن از اوایل قرن هفتم هجری به دست فراموشی سپرده شد، سپس با عناوینی دیگر از سده‌های دهم معمول شد.

هاشم رضی در كتاب گاه شماری و جشن‌های ایران باستان، درباره چهارشنبه سوری می نویسد: «ایرانیان در یكی از چند شب آخر سال جشن سوری را كه عادت و سنتی دیرینه بود، با آتش‌افروزی همگانی برپا می‌كردند.انشا داستانی در مورد چهارشنبه سوری

اما چون اساس تقسیم آنان در روزشماری بر آن پایه نبود كه ماه را به چهار هفته با نام‌های كنونی روزها بخش كنند، لاجرم در شب چهارشنبه آخر سال چنین جشنی برگزار نمی‌شد. روزشماری كنونی بر اثر ورود اعراب به ایران باب شد. بی‌گمان سالی كه این جشن به شكلی گسترده بر پا بوده مصادف با شب چهارشنبه شده است و چون در روزشماری تازیان چهارشنبه نحس و بدیمن به شمار می‌آمده از آن تاریخ به بعد شب چهارشنبه آخر سال را با جشن سوری به شادمانی پرداخته و بدین وسیله می‌كوشیدند نحوست چنین شبی را از بین ببرند. (سایت آفتاب)

دکتر کورش نيکنام موبد زرتشتی و پژوهشگر در آداب و سنن ايران باستان، عقيده دارد که چهارشنبه سوری هيچ ارتباطی با ايران باستان و زرتشتيان ندارد و شکل گيری اين مراسم را پس از ورود اعراب به ايران می داند. دکتر نيکنام در اين باره می گويد:”ما زرتشتيان در کوچه ها آتش روشن نمی کنيم و پريدن از روی آتش را زشت می دانيم.

در گاه شماری ايران باستان و زرتشتيان اصلأ هفته وجود ندارد. ما در ايران باستان هفت روز هفته نداشتيم. شنبه و يکشنبه و… بعد از ورود اعراب به فرهنگ ايران وارد شد. ما پيش از تسلط اعراب بر ايران هر ماه را به سی روز تقسيم می کرديم. و برای هر روز هم اسمی داشتيم . هرمز روز، بهمن روز،… برای ما سال ۳۶۰ روز بوده با ۵ روز اضافه ( يا هر چهار سال ۶ روز اضافه ). ما در اين پنج روز آتش روشن می کرديم تا روح نياکانمان را به خانه هايمان دعوت کنيم.” بنابراين اينکه ما شب چهارشنبه ای را جشن بگيريم ( چون چهارشنبه در فرهنگ عرب روز نحس هفته بوده ) خودش گويای اين هست که چهارشنبه سوری بعد از اسلام در ايران مرسوم شد.”

“بنابراين، اين آتش چهارشنبه سوری بازمانده آن آتش افروزی ۵ روز آخر سال در ايران باستان است و زرتشتيان به احتمال زياد برای اينکه اين سنت از بين نرود، نحسی چهارشنبه را بهانه کردند و اين جشن را با اعتقاد اعراب منطبق کردند و شد چهارشنبه سوری.” (دکتر کورش نيکنام موبدیار، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ ایران باستان، نماینده زرتشتی ها در مجلس هفتم شورای اسلامی)

گرد آوردن بوته، گيراندن و پريدن از روی آن و گفتن عبارت “زردی من از تو، سرخی تو از من” شايد مهمترين رسم شب چهارشنبه سوری است. هر چند که در سالهای اخير متاسفانه اين رسم شيرين جايش را به ترقه بازی و استفاده از مواد محترقه و منفجره خطرناک داده است.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

وبسایت

درمهارت نوشتاری

انشا ادبی درباره مراسم چهارشنبه سوری به صورت طنز

در این پست انشای زیبا و طنز آمیز در مورد چهارشنبه سوری بصورت اختصاصی توسط دانشچی تهیه شده است از خواندن آن لذت ببرید.

چهارشنبه سوزی، ببخشید چهارشنبه سوری، یکی از آیین های باستانی ایران است.انشا داستانی در مورد چهارشنبه سوری

نمیدانم تاریخچه این آیین مربوط به چه زمانی است. بعضی ها می گویند چهارشنبه سوری از آیین زرتشت مانده است، بعضی ها هم می گویند اصلا چهارشنبه سوری یک آیین نبوده؛ بلکه در گذشته مردم وقتی برای نوروز خانه تکانی می کردند، در شبِ آخرین چهارشنبه سال لوازم اضافی شان را نمی دانستند چه کار کنند، چون آن موقع نه دیوار بود و نه شیپور و نه خلازیر، به ناچار لوازم دست دوم شان را در کوچه می ریختند و می سوزاندند.

بعد کم کم عده ای تصمیم گرفتند از روی آتش از این طرف به آن طرف بپرند تا به این وسیله خوشحالی کنند و از کمترین امکانات بتوانند بیشترین لذت و سرگرمی را داشته باشند. البته گاهی اوقات هم شادی تبدیل به سوزش میشد و تلفات جانی هم داشت البته نه درحد کور شدن چشم و قطع شدن دست، فقط درحدی که این پا به مدت یک هفته با آن پا قهر میشد وشخصِ پرنده از رویِ آتش، شبیه پنگوئن راه میرفت و درس عبرتی بود برای دیگران.

مردم که از این جور چیزها عبرت نمی گرفتند، تصمیم گرفتند چهارشنبه سوری ها را جذاب تر کنند، ترقه هایی ساختند که آن را در نوک فلزی یک موشکِ پلاستیکی میگذاشتند و به آسمان پرت می کردند، وقتی نوک آن موشک به زمین میخورد تَقّی می کرد و مردم درحالیکه انگشت در گوش کرده و چشمانشان را جمع میکردند با شنیدن صدای تقّ آن ذوق مرگ می شدند.

البته ناگفته نماند احتمال اینکه در بازگشت موشک به زمین، نوکش به زمین بخورد یک به ده بود؛ یعنی بعد ده بار پرتاب کردن موفق میشدی صدای مبارک تَقَّش را بشنوی.

همین باعث شد مردم به فکر ترقه های پیشرفته تری بیفتند که تَقِّ بیشتری داشته باشد و با یک بار پرتاب کردن تَقّش در بیاید، پس سیگارت ها ساخته شدند.

سیگارت ها شبیه سیگار بودند نوکش را آتش میزند و بعد از چند دقیقه می ترکید تَععععععقَّش در میامد.

مردم همچنان به دنبال تَقّ های بلندتری بودند که روز چهارشنبه سوری تبدیل شد به چهارشنبه سوزی.

بمب ها و موشکها و نارنجک هایی وارد جشن چهارشنبه سوری شدند که دیگر صدایشان تَقّ نبود بلکه تبدیل شده بود به باااامب…

بامب هایی که شهر را تبدیل کرده بود به میدان جنگ نه یک جشن.

آخرِشب آنچنان دودی آسمان را پر می کرد که بمب اتمی امریکا، آسمان هیروشیما را آنطور دودی نکرده بود.

چشم های زیادی کور شد، دست های زیادی قطع شد، پاهای زیادی دیگر پای دیگر را ندید.

صدا و سیما هم خیلی تلاش کرد با این آیین تحریف شده مقابله کند، کور ها و لنگ ها و مجروحان چهارشنبه سوزی را نشان می داد تا درس عبرتی شود، اما نشد. در شب چهارشنبه سوزی چه کارتونها و فیلم های سینمایی دست اولی را پخش کرد تا مردم درخانه بشینند و بیرون نیایند، ولی همان آش بود همان کاسه.

کار فرهنگی که نتوانست کاری کند شاید کار اقتصادی بتواند کاری کند. گرانی ها هرچه بدی دارد شاید یک خوبی اش این باشد که چهارشنبه سوزی را به همان چهارشنبه سوریها های تَقّی برگرداند .

 

هرگونه سوال و دریافت مشاوره تحصیلی (از ابتدایی تا دكتری) ثبت نام مدارس تیزهوشان، نمونه دولتی و ثبت نام دانشگاه سراسری، آزاد، علمی كاربردی و پیام نور با شماره های زیر تماس بگیرید.

تماس از تلفن ثابت 9099072952 (سراسر كشور) تماس از تلفن ثابت 9092305587 (فقط استان تهران)

پاسخگویی به صورت 24 ساعته

برچسب زده شده با :انشا چهارشنبه سوری طنز انشای ادبی درباره مراسم چهارشنبه سوری چهارشنبه سوزی

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

 − 
چهار
 = 
5

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

چهارشنبه‌سوری که با نام‌های چهارشنبه آخر سال و شب چهارشنبه سرخ نیز شناخته می‌شود یکی از جشن‌هاي ايراني است که در شب آخرین چهارشنبهٔ سال (سه‌شنبه شب) برگزار می‌شود. به مناسبت فرا رسيدن اين روز فرخنده و كهن بد نديديم كمي پيرامون اين روز تحقيق نماييم. ماحصل گشتي كوتاه در فضاي مجازي و مقالات موجود در ذيل به حضور شما همرهان صميمي تقديم مي‌گردد.

پیشینه

ریشه‌شناسی

واژهٔ «چهارشنبه‌سوری» از دو واژهٔ چهارشنبه — نام یکی از روزهای هفته — و سور به معنای عیش و عشرت ساخته شده است. طبق آیین باستان در این روز آتش بزرگی بر افروخته می‌شود که تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته می‌شود که این آتش معمولاً در بعد از ظهر، زمانی که مردم آتش روشن می‌کنند و از روی آن می‌پرند آغاز می‌شود و در زمان پریدن می‌خوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من». این جمله نشانگر مراسمی برای تطهیر و پاک‌سازی مذهبی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد. به بیان دیگر مردم خواهان آن هستند که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلاتشان را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به آنها بدهد. چهارشنبه‌سوری جشنی نیست که وابسته به دین یا قومیّت افراد باشد و در میان بیشتر ایرانیان رواج دارد

قدمت چهارشنبه سوري

انشا داستانی در مورد چهارشنبه سوری

چهارشنبه سوري را برخي مرتبط به جشن نوروز به معناي باززايي طبيعت دانسته و كار به ايراني بودن آن نداشته نوروز را نه سنتي ايراني كه بين النهريني يا حداقل بومي آسياي غربي و يا بومي خود ايران قبل از مهاجرت آريائيان مي دانند و چنانكه ذكر شد عقيده دارند جشن چهارشنبه سوري به جهت استقبال از گرما انجام مي پذيرد و برخي ديگر صرفا آنرا به همراه جشن نوروز جشني صرفا ايراني دانسته و دلايلي بر برگزاري آن در بعد از اسلام از كتاب «تاريخ بخارا» تاليف ابوبكر بن جعفر نرشخي(متوفي قرن چهارم هجري) آورده اند كه امير منصوربن نوح ساماني در سال ۳۵۰ هجري قمري (قرن چهارم هجري) جشن سوري(چهارشنبه سوري) را بنابر عادت قديم به جاي آورده است.

حال آنچه در اين بين مهم است ارتباط اين جشن با دين زرتشتي و زرتشتيان است.

ایران باستان

برافروختن آتش بر روی هیزم و روشن‌کردن فشفشه، از رسوم جاافتاده در جشن چهارشنبه‌سوری است. یکی از جشن‌های آتش که در ایران باستان برای پیش درآمد یا پیش‌باز نوروز برگزار می‌شده و آمیزه‌ای از چند آیین گوناگون است، جشن سوری بوده‌است. سوری به یک معنی سرخی است و اشاره به سرخی آتشی است که در این روز می‌افروخته‌اند. در تاریخ بخارا آمده‌است: «چون امیر سدید منصوربن نوح به ملک نشست، هنوز سال تمام نشده بود که در شب سوری چنان که عادت قدیم است آتشی عظیم افروختند.» این آتش را در شب سوری که هم‌زمان با روزهای «بهیژک» یا «پنچهٔ دزدیده» بود برای گریزاندن سرما و فراخوانی گرما، آن هم بیشتر بر روی بامها می‌افروختند که هم شگون داشته و هم به باور پیشینیان، تنورهٔ آتش و دود بر بامها، فروهر درگذشتگان را به خانه‌های خود رهنمون می‌کرده‌است.

 

به دیگر سخن این آتش‌افروزی بر بام خانه‌ها، آخرین گام از آیین‌های «گاهنبار پنجه» یا ده روز پایان سال است. این ده روز را ده روز فروردیان یا فروردیگان می‌گویند که دربرگیرندهٔ پنجه کوچک (پنج روز نخست -اشتاد روز تا اناران- از ماه اسفند در گاهشماری زرتشتی، برابر با بیست و پنجم اسفند ماه بنا به گاهشمار رسمی کشور) و پنجه بزرگ (پنجهٔ دزدیه، پنج روز پایان سال) می‌باشد.

چند روز پیش از نوروز مردمانی به نام آتش‌افروزان که پیام‌آور این جشن اهورایی بودند به شهرها و روستاها می‌رفتند تا مردم را برای این آیین آماده کنند. آتش‌افروزان، زنان و مردانی هنرمند بودند که با برگزاری نمایشهای خیابانی، دست‌افشانی‌ها، سرودها و آوازهای شورانگیز به سرگرم کردن و خشنود ساختن مردمان می‌پرداختند؛ آنها از هفت روز پیش از نوروز تا دو هفته پس از نوروز با پدید آمدن تاریکی شامگاه، در تمامی جایهای شهر و ده آتش می‌افروختند و آن را تا برآمدن خورشید روشن نگاه می‌داشتند. این آتش، نماد و نشانهٔ نیروی مهر و نور و دوستی بود. هدف آتش‌افروزان برگرداندن نیروی فزاینده و نیک به مردمان برای چیره شدن بر غم و افسردگی بود. همین هدف مهمترین دلیل برپایی جشن سده در میانه زمستان هم هست.

رقص با آتش

آیین آتش‌افروزی پیش از نوروز به گونه‌های دیگر در نزد مردمان دیگر کشورها نیز پدیدار می‌شود، آریاییان قفقاز هنوز در این شب هفت توده آتش می‌افروزند و از روی آن می‌جهند. بنا به آیینی کهن در سوئد، شبی را که «والبوری» خوانده می‌شود به عنوان آغاز بهار می‌شمارند و در آن آتشی بزرگ افروخته و پیرامون آن به جشن و شادی می‌پردازند. همچنین نمونه دوردستی از آتش‌افروزی نوروزی را در نزد مردم روستاهای جنوب کشور رومانی گزارش کرده‌اند.

آیین آتش‌افروزی تا روزگار ما بر جای مانده و نام «چهارشنبه سوری» بر خود گرفته‌است. در ایران باستان بخش‌بندی هفته به گونه امروزی (شنبه تا پنجشنبه و جمعه) نبوده و در گاهشماری ایرانیان هر یک از ۳۰ روز ماه نامی ویژه داشته‌است (امرداد، دی بآذر، آذر، …، سروش، رشن، فرودین، ورهرام،… ، شهریور، سپندارمزد، خورداد و …). «هفته» ریشه در ادیان سامی دارد، که باور داشتند خداوند، جهان را در ۶ روز آفرید و روز هفتم به استراحت پرداخت و آفرینش پایان یافت؛ و از همین رو روز هفتم را به زبان یهودی شنبد یا شنبه نامیده‌اند که به معنی فراغت و آسایش است. بخش‌بندی روزها به هفته از یهود به عرب و از اعراب به ایرانیان رسیده‌است. اعراب دربارهٔ هر یک از روزهای هفته باورهایی داشته‌اند؛ برای نمونه اینکه چهارشنبهٔ هر هفته روز شومی است.

 

منوچهری دامغانی هم اینگونه به این باور اشاره می‌کند:

 

چهارشنبه که روز بلاست باده بخور                      به ساتکین می‌خور تا به عافیت گذرد

یادکرد در شاهنامه

در شاهنامهٔ فردوسی اشاره‌هایی درباره بزم چهارشنبه‌ای در نزدیکی نوروز وجود دارد که نشان‌دهندهٔ کهن بودن این جشن است. مراسم سنّتی مربوط به این جشن ملّی، از دیرباز در فرهنگ سنّتی مردمان ایران زنده نگاه داشته شده‌است.

چهارشنبه سوری در شهرهای گوناگون

يزد

زرتشتيان در يزد و روستاهاي اطراف آن از ديرباز در آخرين ساعات سال كهنه و پيش از دميدن آفتاب در روز اورمزد و فروردين ماه (پس از ظهور اسلام گاه شماري بدون كبيسه) به آتش افروزي بر بام خانه آنهم بلندترين جاي بام مي پردازند كه بر اساس نظر محققان و انديشمندان اين عرصه، نشانگر استقبال از فروهر نياكان در گذشته دارد و اين آتش افروزي با برپايي آتش در شب چهارشنبه آخر سال نمي تواند بي ارتباط باشد هر چند تغييراتي در شيوه و اعتقاد به برگزاري آن رخ داده است.

شیراز

افروختن آتش در معابر و خانه‌ها، فالگوشی، اسپند دود کردن، نمک گرد سر گرداندن. در موقع اسفند دودکردن و نمک گردانیدن، وردهای مخصوصی وجود دارد که زنان می‌خوانند. در گذشته قلمرو چهارشنبه سوری در شیراز صحن بقعه شاه چراغ بوده‌است و در آنجا توپ کهنه‌ای است، که مانند توپ مروارید تهران زنان از آن حاجت می‌خواهند. زنان در گذشته در حمامی که آب آن از رودخانه سعدیه می‌آمد در این روز استحمام می‌کرده‌اند. (به جهت رفع بلاها و گشوده شدن بخت دختران)

شهرهای کُردنشین

در شهرهای کردنشین ایران، رسوم و مراسم آخرین چهارشنبه سال و نوروز بدین ترتیب است که ابتدا برفراز کوه ها؛ بالاترین نقطه کوه آتش روشن می‌کنند و همچنین در مکانی مناسب آتش بزرگی افروخته به دور آن به رقص محلی و پایکوبی می‌پردازند، (مانند نوعی سپاسگزاری و نیایش) کُردها از دیرباز آتش را گرامی و مقدس می‌پنداشتند و در ادبیات کُردی بسیار از آتش و مراسم نوروز کُردها یادشده است.

اصفهان

افروختن آتش در معابر، کوزه‌شکستن، فالگوشی، گره‌گشایی و غیره کاملاً متداول است و تمام آن آدابی که در تهران معمول است در اصفهان نیز رواج دارد.

 

تبریز

آتش‌بازی و گره‌گشایی از قدیم معمول بوده‌است. آتش‌افروختن در این اواخر متداول شده‌است. در گذشته به جای آتش‌افروختن و پریدن از روی آن صبح روز چهارشنبه کودکان و جوانان از روی آب روان پریده و جمله «آتیل ماتیل چرشنبه بختیم آچیل چرشنبه» را می‌گفتند. آجیل و میوه خشک خوردن از ضروریات است و ترک نمی‌شود اگر دوست یا مهمان و تازه‌واردی داشته باشند باید حتماً شب چهارشنبه‌سوری خوانچه‌ای از آجیل خام و میوه خشک برای او بفرستند.

در تبریز آب‌پاشی از بام خانه‌ها بر سر عابرین نیز رایج است که از آداب دوران ساسانیان بوده و هنوز در میان ارمنیان و زردشتیان ایران معمول است که در یکی از جشن‌های خود بر یکدیگر آب می‌ریزند.

لرستان

در لرستان این مراسم مانند دیگر مناطق ایران با روشن کردن آتش آغاز شده و روشن کردن آتش در ارتفاعات و غلتاندن آن به کمک وسیله‌هایی به پایین مرسوم است.

خراسان

ایرانیان در شب چهارشنبه سوری گاه سه کپه آتش (به نشانه سه پند بزرگ ایرانیان باستان: اندیشه نیک و کردار نیک و گفتار نیک) و یا هفت کپه آتش (به نشانه هفت امشاسپندان) فراهم می‌کنند.

در استان خراسان و شهر مشهد و خراسان جنوبی مردم در قدیم در شب چهارشنبه سوری هیزم اتش می زنند. نام این هیزم ها عبارت است از چرخه، خار و اسپند. اسپند دود کردن و یا اسپند(اسفنج) به داخل آتش ریختن از آداب مردم خراسان در تمام جشن ها و مناسبت ها است. در داخل آتش اسپند نمک می ریزند که حالت ترقه و انفجار دارد.

 

انشا داستانی در مورد چهارشنبه سوری

آیین‌های چهارشنبه‌سوری

افروختن آتش

عنصر بنیادین آیین جشن چهارشنبه سوری، عنصر آتش است. در مناطق گوناگون ایران در در شب چهارشنبه سوری گاه سه کپه آتش (به نشانه سه پند بزرگ ایرانیان باستان: اندیشه نیک و کردار نیک و گفتار نیک) و یا هفت کپه آتش (به نشانه هفت امشاسپندان) فراهم می‌کنند.

قاشق‌زنی

در این رسم دختران و پسران جوان، چادری بر سر و روی خود می‌کشند تا شناخته نشوند و به در خانهٔ دوستان و همسایگان خود می‌روند. صاحبخانه از صدای قاشق‌هایی که به کاسه‌ها می‌خورد به در خانه آمده و به کاسه‌های آنان آجیل چهارشنبه‌سوری، شیرینی، شکلات، نقل و پول می‌ریزد. آیین قاشق‌زنی احتمالا نشات گرفته از این عقیده است که ارواح نیک درگذشتگان در رستاخیز آخر سال به میان زندگان بازگشته و به شکل افرادی که رویشان پوشیده است به خانه بازماندگان سر می‌زنند و زندگان برای یادبود و برکت به آنان هدیه‌ای می‌دهند. در زند اوستا آمده است که پنج روز آخر سال تا روز پنجم فروردین اورمزد دوزخ را خالی می‌کند و ارواح رها می شوند. قاشق زنی استفادهٔ ارواح از زبان بدنی به جای زبان گفتاری است.

حاجت خواهی از توپ مروارید

توپ مروارید، یک توپ نظامی بزرگی واقع در میدان ارگ تهران قدیم، روبروی نقاره‌خانه قدیم. وجه تسمیه این توپ معلوم نیست اما برخی (کتیرائی، ۱۳۷۸) علت نامگذاری را چند رشته مروارید ذکر کرده‌اند که به دهانه توپ آویزان بوده‌است. نوشته حک شده روی توپ نام سازنده آنرا اسماعیل اصفهانی و سال ساخت آنرا ۱۲۳۳ (به امر فتحعلی شاه قاجار (حکومت: ۱۲۱۲-۱۲۵۰)) ذکر کرده‌است. این توپ هم اکنون جلوی ساختمان شماره هفت وزارت امور خارجه (باشگاه افسران پیشین) قرار دارد.

این توپ در فرهنگ عامه حائز اهمیت بوده‌است به نحوی که در دوران قاجار خرافات بسیاری پیرامون آن شکل گرفت و مردم برای گرفتن حاجت‌های خود به آن توسل می‌جستند. رواج خرافاتی از این قبیل، باعث شده بود عده‌ای از زنان و دختران، به نیت حاجت روایی و بخت گشایی به دورش جمع شوند و به آن دخیل ببندند، بخصوص در شبهای بیست وهفتم ماه رمضان و شبهای قدر. درشب چهارشنبه سوری نیز زنان و دختران پول و شیرینی و کله قند به نگهبانان توپ می‌دادند تا در اجرای مراسمشان آزاد باشند. صادق هدایت کتاب توپ مرواری را در انتقاد از خرافات رایج میان مردم درباره این توپ با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی آن دوره نوشت.

 

فال‌گوشی و گره‌گشایی

یکی از رسم‌های چهارشنبه‌سوری است که در آن دختران جوان نیت می‌کنند، پشت دیواری می‌ایستند و به سخن رهگذران گوش فرامی‌دهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را می‌گیرند.

آجیل مشگل‌گشا

در گذشته پس از پایان آتش‌افروزی، اهل خانه و خویشاوندان گرد هم می‌آمدند و آخرین دانه‌های نباتی مانند: تخم هندوانه، تخم کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخم خربزه، گندم و شاهدانه را که از ذخیره زمستان باقی‌مانده بود، روی آتش مقدس بو داده و با نمک تبرک می‌کردند و می‌خوردند. آنان بر این باور بودند که هر کس از این معجون بخورد، نسبت به افراد دیگر مهربان‌تر می‌گردد و کینه و رشک از وی دور می‌گردد. امروزه اصطلاح نمک‌گیرشدن و نان و نمک کسی را خوردن و در حق وی خیانت نورزیدن، از همین باور سرچشمه گرفته‌است.

چهارشنبه سوري و زرتشتيان

در اين خصوص بايد گفت كه زرتشتيان از ديرباز در پايان چهره همسپد ميديم گاه و سحرگاه روز بعد از آن (اورمزد و فروردين ماه) به جهت استقبال از سال نو و در ارتباط با فرود يا بدرقه فروهر درگذشتگان بر بام خانه آتش مي افروختند كه اين خود باوري آييني و اسطوره اي به همراه دارد و از ديرباز زرتشتيان اين مراسم را به انجام رسانيده اند. باور زرتشتيان كنوني آن است كه در سپيده دم روز آتش افروزي فروهر و روان نياكان كه پنج روز پنجه يا به عبارتي با احتساب پنجه بزرگ و كوچك ده روز به ديدار فرزندان و خانه و كاشانه خويش آمده اند به مامن خود باز مي گردند و پاشيدن آب و آويشن پس از آتش افروزي سحرگاه در سپيده دم و قبل از طلوع آفتاب بر سراسر پشت بام خانه نشان از وداع با فروهر درگذشتگان دارد ولي باور اسطوره اي آن است كه با آتش افروزي بر پشت بام هر خانواده به راهنمايي فروهرهاي درگذشتگان خويش مي پردازد تا به سراي خود فرود آيند و در ايام خوشي و سال نو در جوار اخلاف خود باشند و در جشن فروردينگان(فرودگ) كه جشن مخصوص روان و فروهر درگذشتگان است از آنان بصورت همگاني و مفصل تجليل مي شود. شايان ذكر است كه در اوستا «فروردين يشت پاره ۹» آمده:

«فروهرهاي نيك تواناي پاكان در هنگام همسپتمدم از آسمان به سوي زمين فرود آيند و ده شب پي در پي از براي آگاهي يافتن از بازماندگان در اين جا به سر برند.»

نظر صاحبنظران پيرامون چهارشنبه سوري

دكتر ژاله آموزگار معتقد است كه گاه نوروز گاه فرود آمدن ايزدان به زمين است از جمله ايزدان مهمي كه در اين زمان فرود مي آيد ايزد اساطيري رپيهوين (rapihwin- رپيتون- رپيثون) است كه گاه مقدس نيمروز بوده و نيمروز خود زماني است كه همه رخدادهاي مهم اساطيري در آن گاه رخ مي دهد از جمله نيايش اورمزد و آغاز كردن آفرينش، رستاخير و همپرسگي اوشيدر و اوشيدرمه و سوشيانس و همه در اين گاه صورت مي گيرد همچنين رپيتون خود يكي از پنج گاه شبانه روزي نيايش در دين زرتشتي است او ايزد تابستان است و بنابر تقسيم فصول باستاني تابستان بزرگ از اولين روز فروردين تا سي ام مهر ماه ادامه دارد و در اين هفت ماه زندگي زايااست و با آمدنش گرما و رويش و زايش طبيعت انجام مي شود و مي توان برداشت نمود كه با اين آتش افروزي به استقبال اين ايزد و ايزدان همراه مي روند.

اما روانشاد استاد پورداوود معتقد است: آتش افروزي ايرانيان در پيشاني نوروز از آيين هاي ديرين است و شك نيست كه افتادن اين آتش افروزي به آخرين چهارشنبه سال پس از اسلام رسم شده چون ايرانيان شنبه و آدينه نداشتند و همچنين عبارت «جاحظ بصري» نويسنده كتاب «المحاسنو الاضداد» را نيز آورده است (آناهيتا- پورداوود، ابراهيم انتشارات اميركبير ۱۳۴۳) و روانشاد دكتر بهار نيز معتقد است آتش افروزي و گذاشتن چراغ در كنار غذا بر پشت بام بواسطه جشن آمدن فروهرهاست تنها به اين طريق همه فروشي ها (فروهرها) مي آيند نه يك تنه بلكه همه با هم و به كمك هم مي آيند و از سيل هاي بهاري جلوگيري مي كنند و مي توانند اگر دشمني بخواهد به بازماندگان صدمه رساند او را دفع كنند جشن بهار را همسپدميديم مي نامند كه جشن آمدن فروهرست و ايشان ذكر مي كنند كه در گذشته هر گاه جنگ خيلي مهمي در پيش داشتند سعي مي كردند كه جنگ را در بهار آغاز كنند چون فروشي ها (فروهرها) در بهار به ياري بازماندگان مي آيند (كتاب از اسطوره تا تاريخ- بهار، مهرداد، نشرچشمه ۱۳۸۱) دكتر كتايون مزداپور نيز آتش افروزي بر بام ها را به هنگام استقبال از نوروز پيش از بامداد اورمزد و فروردين ماه را برگرفته از امور مقدس دانسته و ريشه اين مراسم را كه در بين زرتشتيان و همچنين در روستاهاي مختلف ايران و حتي خارج از ايران (روستاهاي جنوب كشور روماني) برگزار مي شود را بهم مرتبط مي داند و كلا جوهره اصلي نوروز و جشن نوروز را چون روانشاد دكتر بهار جشن ستايش و تجليل از شهادت مي داند و سمنوي نوروز و حلواي سن زرتشتيان را از لحاظ واژگاني از يك ريشه دانسته و آنرا نوعي حلوا براي شهيد مي داند كه در اعتدال بهاري به دنيا باز مي گردد.(مجموعه مقالات نخستين همايش نوروز- پژوهشكده مردم شناسي ميراث فرهنگي، ۱۳۷)

روانشاد استاد فروشي در كتاب جهان فروري (انتشارات كاويان ۱۳۶۷ صفحه ۴۳) آورده است:«اين آتش افروزي درست پيش از آغاز روزهاي گاهانيك يا پنجه وه انجام مي گرفته است زيرا ايرانيان بر آن بودند كه فرورهاي نياكان در آغاز از اين روزها به زمين فرود مي آيند و بركت و نيك روزي براي خاندان مي آورند در همين روزها بود كه براي راهنمايي آنان به هنگام آغاز شب در بالاي بام يا صحن خانه ها آتش مي افروختند و مايه آتش را هم از آتشدان ويژه خانه فراهم مي آوردند تا آنها راه خاندان خود را باز يابند و به سوي خانواده شتابند».

منابع

بسیار عالی ممنون بابت این مقاله .

Cum sociis natoque penatibus et magnis dis parturient montes, nascetur ridiculus mus. Pellentesque consequat quam et augue laoreet ac hendrerit mauris tempus.
Vivamus leo ante, consectetur sit amet vulputate vel, dapibus sit amet lectus.



چند نمونه متن انشا درباره چهارشنبه سوری را در اینجا بخوانید.

با نزدیک شدن به چهارشنبه سوری، در مدارس موضوع انشا در مورد چهارشنبه سوری خواهد بود. نوشتنانشا درباره چهارشنبه سوری سخت نیست. اگر نمی دانید چگونه انشا بنویسید، چند نمونه متن انشا درمورد چهارشنبه سوری را در اینجا بخوانید تا با نوشتن انشا درمورد چهارشنبه سوری آشنا شوید.

در ایران از جمله جشنهای باقیمانده از جشن‌های آتش و جشنهای سده، جشن سوری و در پایان سال و یا همان چهارشنبه سوری می‌باشد؛ در وهله‌ی نخست بایستی گفت که گروهی چهارشنبه سوری را مستحدثات جشن‌های ایرانی می‌دانند و اینکه در تاریخ باستان ایران پایه و نشان و ریشه‌ای برای آن وجود ندارد‌، و عده‌ای نیز آن را کاملاً آریایی و ایرانی می‌پندارند که  بدعتها و انحرافاتی در آن واقع شده است‌. آقای هاشم رضی پژوهشگر برجسته اوستا و گاثاهای زرتشت در کتاب گاه‌شماری و جشن‌های ایران باستان بدرستی اشاره می‌کند که در اواسط سدة چهارم هجری از این جشن و چگونگی برپای و هنگام آن بوسیله ابوجعفر نَرْشًحی مورخ سده سوم آگاهیم که در زمان منصور بن نوح سامانی در میانه سده چهارم هجری این جشن برقرار بوده است و چنین آورده شده است که «… و چون امیر منصور بن نوح به مُلک نشست اندر ماهِ شوالیّه سال سیصد و پنجاه به جوی مولیان‌، فرمود تا آن سراهای دیگر بار عمارت کردند و … آن گاه امیر سدید به سرای نشست و هنوز سال تمام نشده بود که شب سوری چنانکه عادات قدیم است، آتشی عظیم افروخته ، پـاره‌های آتش به جست و سقف‌ و سرای درگـرفت و دیگر بـاره جمله‌سـرای بسوخت و …»همانطور که ملاحظه می‌شود نکاتی چند در این سند تاریخی که بسیار با اهمیت می‌باشد وجود دارد از جمله اینکه در این سند تاریخی شب سوری ذکر شده است و از چهارشنبه سوری نامی برده نشده است دوم اینکه گفته شده برسم عادات قدیم ایرانیان و این نشان از برگزاری این جشن قبل از تسلط اعراب و اسلام بر ایران و کهن بودن آن می‌دهد و سوم اینکه آتش افروختند بطوریکه عمارت و سرای سلطان سوخته است‌. چهارم اینکه هنگام برگزاری آن ، که گفته شده هنوز سال تمام نشده است.اما زمان و هنگام اجرای جشن سوری برپایه مستندات گاه‌شماری ، چهارشنبه نبوده است چون در تقویم و روزشماری ایرانیان، شنبه و چهارشنبه ،آدینه و جمعه وجود نداشته است و هر سال به 12 ماه تقسیم می‌گشته است و هر ماه دست‌کم، بی کم و کاست 30 روز داشته است و هر روز هم برای خودش نامی داشته است و جهت حساب کبیسه پنج روز افزون را که سال شمسی 365 روز کسری بود به پنج نام از عنوان گاثاها که سرودها و نیایش‌ها زرتشت بود می‌نامیدند و این پنج روز مجموعاً پنج خمسه‌، پنجة دزدیده و … می‌نامیدند.از جمله اظهارات آقای کوروش نیکنام موبد زرتشتی را که گفته است ما زرتشتیان در کوچه آتش روشن نمی کنیم و پریدن از روی آتش را ( به نیّیت فریضه دینی) زشت می شماریم و این مراسم مربوط به زمان بعد از اسلام و تسلط اعراب می باشد، می تواند دلیل بر خلط و انحراف این مراسم به نام چهار شنبه سوری با شب سوری آریایی باشد.با این مقدمه می‌توان مدعی شد که در یکی از چند شب آخر سال ایرانیان جشن سوری را که عادات و سنتی قدیم آنان بود، با آتش افروزی همگانی بر پا می‌کردند، اما چون تقسیم آنان در روزشماری بر آن پایه نبود که ماه را به چهار هفته با نامهای کنونی روزها بخش کنند و بخوانند لاجرم در شب چهارشنبه آخر سال تحقیقاً چنین جشنی برگذار نمی‌شده است و روزشماری کنونی بر اثر ورود اعراب به ایران باب شده است، بی گمان سالی که این جشن به شکلی گسترده و فراگیر برقرار بود، مصادف با شب چهارشنبه شده و چون در روز‌شماری و فرهنگ تازیان ، چهارشنبه نحس و نامبارک و بدیمن محسوب می‌شده است از آن تاریخ به بعد شب چهارشنبه آخر سال را با جشن سوری به شادمانی پرداخته و به این وسیله سعی داشتند که نحوست چنین شب و روزی را منتفی کنند. چنانکه جاحظ نویسنده مشهور عرب در رساله المحاسن و الاضداد آورده است «الأربعاء یوم ضنک و نحس» چهارشنبه روز شوم و نحس نزد اعراب بوده است. البته در چگونگی تطبیق جشن شب سوری با چهارشنبه سوری تازی، داستانها و دلایلی را ذکر نموده‌اند که به ذکر یکی از آنها اکتفا می‌شود. یکی از دلایل آن این بوده است که مختار سردار شیعیِ معروف عرب همان کسی که به خونخواهی امام حسین و یارانش قیام کرد، هنگام آزاد شدن از زندان به خونخواهی شهدای کربلا قیام نموده و برای اینکه موافق و مخالف خود را از هم تمییز دهد اعلام نمود که شیعیان بربالای بامهای خود آتش بیفروزند  تا موافق و مخالف از هم تمییز داده شود و این شب مصادف بود با شب چهارشنبه‌ سوری آخر سال، واز آن به بعد مرسوم شد که ایرانیان مراسم آتش‌افروزی را در شب چهارشنبه آخر سال برپا کنند. بی‌گمان فلسفه انطباق جشن سوری با چهارشنبه سوری و اینکه جشن سوری ایرانی چگونه نحوست و شومی چهارشنبه سوری را از بین می‌برد، می‌تواند این باشد که آتش در نزد ایرانیان آریایی مظهر روشنی‌، پاکی ، طراوت ، سازندگی و تندرستی و در نهایت مظهر اهورا مزدا «خداوند» است، بیماریها ، زشتی‌ها ، بدیها و همة آفات و بلایا در عرصه تاریکی و ظلمت مظهر و نماد اهریمن می‌باشند‌؛به اعتقاد ایرانیان هرگاه آتش افروخته شود، بیماری ، فقر، بدبختی، ناکامی  و بدی محوّ و ناپدید می‌گردد چرا که از آثار وجودی ظلمت و اهریمن هستند. پس افروختن آتش و بطورکنایه، راه یافتن روشنیِ معرفت در دل و روح است که آثار اهریمنی و نحوست و نامبارکی را از میان برمی‌دارد به همین جهت جشن سوری پایان سال را به شبِ آخرین چهارشنبه سال منتقل کردند تا با طلیعة سال‌نو خوشی و خرم و شادکام گردند. چنانکه از آثار فرهنگی و رسوم کهن ایرانیان برپا کردن جشن و سرور و شادی بوده است و البته این جشن و سرور و شادی کاملاً جنبه دینی، اجتماعی و فلسفی بخود گرفته است و هدف از آن ارتقای روح و روان و همچنین شادی تن و جسم برای تلاش‌، کوشش و سازندگی بیشتر بوده است. ایرانیان مردمانی جشن باره بوده‌اند چنانکه می‌توانیم آثار آن را در کتیبه‌های داریوش مشاهده نمود، که بسیار به، شادی و شادمانی ایرانیان آریایی و باورمندیهای که جزوه آیین زرتشتی بوده، اشاره شده است واز شادی آفریده‌ی اهورا مزدا و سوگ، اندوه و غم آفریده‌ی اهریمن نام برده شده است؛ مانند: «خدای بزرگ است ، اهورا مزدا که آسمان را آفرید، که این زمین را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را از برای مردم آفرید » استاد پورداود جشن پریدن از روی آتش و خواندن ترانه‌هایی در آن خصوص را زشت می‌پندارد چنانکه در کتاب آناهیتا می‌گوید:« در جشن چهارشنبه سوری از روی شعله آتش جستن و ناسزای چون سرخی تو از من و زردی من از تو گفتن، از روزگارانی است که دیگر ایرانیان مانند نیاکان خود آتش را نماینده فروغ ایزدی نمی‌دانستند آن چنانکه در آتش افروزی جشن سده که به گفته گروهی از پیشینیان ، پرندگان و چارپایان را به قیر و نفت اندوده، و آتش می‌زدند، از دوران پس از اسلام است».آقای هاشم رضی تاریخ برگزاری جشن سوری را در ایران باستان از سه مرحله بیرون نمی‌داند یا در شب بیست و ششم از ماه اسفند، یعنی در نخستین شب از پنجة کوچک یا نخستین شب از ده‌شب و روز فروردگان قراردارد، یا در اولین شب پنجه بزرگ یا پنجة«وه» که پنج روز کبیسه است و نخستین شب و روز جشن هَمَسْپتْمَدَم و آخرین گاهنبار و جشن آفرینش انسان است.یکی از واجبات و سنت‌‌های معمول آتش افروختن بر سر بام‌ها و در کوی و برزن بوده است جشن ده‌روز فروردگان مطابق با هر جشن دیگر‌، با افروختن آتش و نیایش‌های ویژه‌ای معمول بوده است، اما علت اصلی برافروختن آتش که نشانه شادمانی، ستایش اهورا مزدا و آغاز جشن بود تا ارواح را راهنما باشد ودر روشنی و فروغ اتش به خانه‌های خود در آیند، البته در پشت بام در کنار آتش خوراک‌های ویژه‌ای نیز می‌گذاشتند.جشن سوری در قدمت برابر است با اعتقاء آریایی‌ها و به ویژه مردم ایران‌زمین به فروهرها یعنی  ارواح پاک‌نیاکان.که البته باید ریشه آن را در اوستا و گاثاهای زردتشت پیدا کرد چنانکه در فروردین‌ یشت پاره 49 آمده « فروهر‌های نیک توانای پاک در هنگام (جشن گهنبار) همسپتمدم از آرامگاه خود به سوی زمین فرود آیند و ده شب پی در پی از برای آگاهی یافتن از بازماندگان در این سرا بسر ‌برند».« آتش را می‌ستایم که آفریده‌ی پاک  اهورا مزدا می‌باشد» پس تقدس آتش به دلیل آفریده شدن ان توسط  اهورامزدا بوده و خودِاتش به منظور یاری و استمداد جُستن ستایش نمی‌شده است.شب سوری بی‌گمان شکل درست تلفظ این جشن «جشن سوری یا چهارشنبه سوری» است؛ در دوران ساسانیان و‌اژه سوری فارسی‌، در پهلوی به گونه سوریک صفت اسـت چون سـور به معـنی سـرخ و « یکِ» پسوند صفت می‌باشد به معنی سرخ و سرخ‌رنگ، و شب سوری یعنی شب سرخ، چرا که عنصر اصلی این مراسم برافروختن آتش سرخ بوده است. در اوستا کلمه سور با واژه سوئیریه ‌یا« suirya » به معنی چاشت آمده است ،که ان را در معنی مهمانی بزرگ گرفته و بکار برده اند؛ البته کردهای امروزی هنوز هم به آذر(‌واژه اوستایی) آگِر و به شب سرخ‌، شَوِ‎ْ سور می‌گویند و آگِرَه سوره همان آتش سُرخ و یا آذر سوئیریه اوستایی می‌باشد.بسیاری از مراسم کنونی که در پایان سال یا چهارشنبه سوری باقی‌ مانده است کنایه از اهدای نذور و فدیه ارواح و فروهرها می‌باشد ودر این شب سال، به زیارت اهل قبور رفتن و نذری جهت اموات دادن و مراسم آتش افروختن بر بام‌ها؛هنوز میان زرتشتیان و بسیاری از مردم روستاها جهت راهنمایی فروهرها مرسوم می باشد؛ اهدای آجیلِ مشکل‌گشا که همان لُرْک lork یا آجیل هفت مغز زرتشتان است ،و مراسم فال کوزه و کجاوه بازی و شال اندازی و … میان مردم آذربایجان و …، جای پای مشخصی در رسوم ایرانیان قدیم دارد.

انشا داستانی در مورد چهارشنبه سوری

یکی از جشن‌های سنتی ایرانی که در شب آخرین چهارشنبه سال برگزار می‌شود چهارشنبه سوری نام دارد. واژه «چهارشنبه‌سوری» از دو واژه چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفته‌است و سوری که به معنی سرخ است ساخته شده‌است. آتش بزرگی تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته می‌شود که این آتش معمولا در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن می‌کنند و از آن می‌پرند آغاز می‌شود و در زمان پریدن می‌خوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من» در واقع این جمله نشانگر یک تطهیر و پاک‌سازی مذهبی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد. به بیان دیگر شما خواهان آن هستید که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلات شما را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به شما بدهد. چهارشنبه‌سوری جشنی نیست که وابسته به دین یا قومیت افراد باشد و در میان عموم ایرانیان (بجز زرتشتیان) رواج دارد.امروزه در شهرهای سراسر جهان که جمعیت ایرانیان در آن‌ها زیاد است، آتش‌بازی و انفجار ترقه‌ها و فشفشه‌ها نیز متداول است. در سال‌های اخیر، رسانه‌های ایران توجه بیشتری به خطرات احتمالی ناشی از این مواد نشان می‌دهند.البته مراسمی که امروزه برپا می‌شود به طوری کلی متفاوت با آن روزگار است چون از نظر زرتشتیان آتش نماد مقدسی است و پریدن از روی آن به نوعی بی‌احترامی به آن نماد تلقی می‌شود. جشن آتش در واقع پیش درآمد جشن نوروز است که نوید دهنده رسیدن بهار و تازه شدن طبیعت است. از نظر زرتشتیان پریدن از روی آتش بی‌حرمتی به آتش است. کورش نیکنام، موبد زرتشتی و پژوهشگر در آداب و سنن ایران باستان، عقیده دارد که چهارشنبه سوری هیچ ارتباطی با ایران باستان و زرتشتیان ندارد و شکل گیری این مراسم را پس از حمله اعراب به ایران می داند. او در این باره می گوید: “ما زرتشتیان در کوچه ها آتش روشن نمی کنیم و پریدن از روی آتش را زشت می دانیم.ایرانیان در شب چهارشنبه سوری کوزه‌های سفالی کهنه را بالای بام خانه برده، به‌زیر افکنده و آن‌ها را می‌شکستند و کوزهٔ نویی را جایگزین می‌ساختند. که این رسم اکنون نیز در برخی از مناطق ایران معمول است و بر این باورند که در طول سال بلاها و قضاهای بد در کوزه متراکم می‌گردد که با شکستن کوزه، آن بلاها دور خواهد شد.در گذشته پس ار پایان آتش‌افروزی، اهل خانه و خویشاوندان گرد هم می‌آمدند و آخرین دانه‌های نباتی مانند: تخم هندوانه، تخم کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخم خربزه، گندم و شاهدانه را که از ذخیره زمستان باقی مانده بود، روی آتش مقدس بو داده و با نمک تبرک می‌کردند و می‌خوردند. آنان بر این باور بودند که هر کس از این معجون بخورد، نسبت به افراد دیگر مهربان‌تر می‌گردد و کینه و رشک از وی دور می‌گردد. امروزه اصطلاح نمک‌گیرشدن و نان و نمک کسی را خوردن و در حق وی خیانت نورزیدن، از همین باور سرچشمه گرفته‌است. فال گوش یکی از رسم‌های چهارشنبه‌سوری است که در آن دختران جوان نیت می‌کنند، پشت دیواری می‌ایستند و به سخن رهگذران گوش فرامی‌دهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را می‌گیرند. در رسم قاشق زنی دختران و پسران جوان، چادری بر سر و روی خود می‌کشند تا شناخته نشوند و به در خانهٔ دوستان و همسایگان خود می‌روند. صاحبخانه از صدای قاشق‌هایی که به کاسه‌ها می‌خورد به در خانه آمده و به کاسه‌های آنان آجیل چهارشنبه‌سوری، شیرینی، شکلات، نقل و پول می‌ریزد. دختران نیز امیدوارند زودتر به خانه بخت بروند.شال‌اندازی از دیگر مراسم شب سوری است که تاکنون اعتبار خود را در شهرها و روستاهای همدان و زنجان حفظ کرده‌است. پس از خاموشی آتش و کوزه‌شکستن و فالگوشی و گره‌گشایی و قاشق‌زنی جوانان نوبت به شال‌اندازی می‌رسد. جوانان چندین دستمال حریر و ابریشمی را به یکدیگر گره زده، از آن طنابی رنگین به بلندی سه متر می‌ساختند. آنگاه از راه پلکان خانه‌ها یا از روی دیوار، آنرا از روزنه دودکش وارد منزل می‌کنند و یک سر آن را خود در بالای بام در دست می‌گرفتند، آنگاه با چند سرفه بلند صاحبخانه را متوجه ورودشان می‌سازند. صاحبخانه که منتظر آویختن چنین شال‌هایی هستند، به محض مشاهده طناب رنگین، آنچه قبلاً آماده کرده، در گوشه شال می‌ریزند و گره‌ای بر آن زده، با یک تکان ملایم، صاحب شال را آگاه می‌سازند که هدیه سوری آماده‌است. آنگاه شال‌انداز شال را بالا می‌کشد. آنچه در شال است هم هدیه چهارشنبه سوری است و هم فال. اگر هدیه نان باشد آن نشانه نعمت است، اگر شیرینی نشانه شیرین کامی و شادمانی، انار نشانه کسرت اولاد در آینده و گردو نشان طول عمر، بادام و فندق نشانه استقامت و بردباری در برابر دشواری‌ها، کشمش نشانه پرآبی و پربارانی سال نو و اگر سکه نقره باشد نشانه سپیدبختی است.نویسندگان و نظریه‌پردازانی نیز بوده‌اند که جشن‌های چهارشنبه سوری و نوروز را آیینی ناپسند و مذموم می‌دانستند. برخی روحانیون پس از انقلاب سال ۵۷ سعی در زدودن این جشنها از تقویم ایران کردند. در اسفند ماه سال ۱۳۸۸، خامنه ای در پاسخ به سوالی در خصوص مراسم چهارشنبه سوری این مراسم را «مستلزم ضرر و فساد» دانست و خواستار اجتناب ازآن شد. مرتضی مطهری چهارشنبه سوری را از آن «احمق‌ها» می‌دانست. مکارم شیرازی نیز چهارشنبه سوری را حرام دانست و گفت:چهارشنبه سوری یک سنت خرافی است، نباید سنت خرافی را احیا کنیم و از همه اینها گذشته اسراف در مال است و نباید اسراف در مال کرد.رسانه‌های دولتی در سال‌های اخیر تبلیغات فراوانی برای خودداری از برگزاری آیین‌های چهارشنبه‌سوری انجام می‌دهند.

امتياز 3 از 5 بر اساس نظر10 نفر

الو دکتر یک سایت جامع برای ارائه جدیدترین مطالب و اطلاعات پزشکی است. الو دکتر همچنین بانک کامل اطلاعات تمام بیماری ها، علائم و نشانه ها و علل و عوامل خطرساز آن ها را به همراه راه های ساده پیشگیری و نیز عوارض و درمان بیماری ها در اختیار شما قرار می دهد. می توانید پاسخ پرسش های خود را در حوزه های تغذیه و تناسب اندام، کودک، زنان، روانشناسی، مسائل ارتباطی و جنسی از طریق تماس از تلفن ثابت روزهای شنبه تا پنجشنبه از 9 صبح تا 9 شب با شماره 9099071353 از پزشکان الودکتر دریافت نمائید. سایت الو دکتر جایگزین پزشک نیست و تنها برای بالا بردن فرهنگ سلامت و اطلاعات عمومی در خدمت شماست.

عاقا ما یه پسر عمو داریم این هر سال چهار شنبه سوری با هم میریم تو شهر

بعد ما تو جبهه ی آتش نشان ها کار میکنیم

اون آتیشایی که هیشکی دورشون نیست رو میریم میشاشیم روشون

تا خاموش بشن مبادا جون کسی به خطر بیوفته

انشا داستانی در مورد چهارشنبه سوری

بعد یجا رسیدیم دیدیم ای داد بی داد چقدر شلوغه

دختر و پسرا هم مثل دو کفتر عاشق از روی این آتیشا میپرن و عاشقونه دسته همو گرفتن

بعد من بش گفتیم مجید بیا ما هم عاشقونه مثه این کفترای عاشق از روی آتیش بپریم گفت باشه

بعد من هِیکلم خیلی درشته اون هیکلش ریزه

بش گفتم عزیزم تو فکر کن مثلن عشخه منی دسته منو بگیر

بعد دستمو گرفت

بعد شروع کرد نازک نازکی حرف زدن مثه این دختر باکلاسا

میگفت هزیزم بزار یکمی خلوت بشا بعد با هم از رو آتیش میپریم جیگر

بعد یکمی خلوت شد گفتم آماده ایی خوشگلم

گفت آرا

دوتایی مثه دوتا خر وحشی شروع کردیم یورتمه دویدن

بعد من دمپایی پام بود

اون کفش

بعد نزدیک آتش که اومدیم بپریم گفتم ای وای عشقم دمپایام در اومد نپر بعدم وایسادم همونجا

ولی خو اون پرید

بعد من یادم رفت دستشو ول کنم

یهو دیدم یکی داره وسط آتیش داره فحش میده جیغ میکشه و بندری میرقصه

میگفت خاک بر سرت عشقم

بعد نجاتش دادم افسردگی گرفته بود

بهش گفتم عزیزم این افسردگی برا بچمون خوب نیست

بعد ما نه بدبختیم پول نداشتیم ترقه بخریم نفری یه قوطی کبریت از خونه اوردیم

بعد نشسته بودیم دور آتیش یه رفیقامونم ضرب و تیمپو میزد و پشت سره ما پر شده بود زن و دختر که نگاه میکردن

بعد میومدیم کبیرت آتش میزدیم مینداخیتم زیر پای این زنا و دخترایی که داشتن آتیش بازیو نگاه میکردن

اینام فکر میکردن ترقس مثه لشکر اورانگوتان فرار میکردن

عاقا چشمتون روز بد نبینه

ازین دختر شَرا داخل اینا بودن

بد منو مجید بقل هم نشسته بودیم

انشا داستانی در مورد چهارشنبه سوری

رو لب جدول بعد یهو دیدیم یه چیزی قِل خورد اومد زیر پای مجید

من گفتم اِوا عشقم ترقه

یهو دیدم منفجر شد صدای بمب هیروشیما داد

من تا دوساعت گوشام سوت میکشید چشامم دست میزدند نصف پشمامم ریخت

فکر میکنم تو ترقش واجبی ریخته بود

بعد نگاه کردم دیدم از مجید یه تیکه عن فقط بجا مونده

خواهشن دخترای عزیز یکمی مراعات کنید شما نباید این مواد خطر ناک رو حمل کنید

ما سالهای پیش چهارشنبه سوریا میرفتیم شهرستان

خونه بابا بزرگ و مادر بزرگم که برا سال تحویل پیش اونا باشیم

بعد رو پشت بوم آتیش روشن میکنیم و خونوادگی همونجا میپریم

سرخی تو از من و زردی من از تو میخونیم

بعد یبار بچه ی یکی از فامیلامون ازین ترقه کوچیکا داشت بعد بلد نبود نمیدید سرو ته ترقه کدوم سمته

ترقه رو گرفتم ازش گفتم ببین عمو ترقه رو اینجوری باید روشن کنی و بندازی

سره ترقه رو پیدا کردم آتیش زدم و بدون توجه به جلوم پرتش کردم

زرتی افتاد تو سیوشرت عاموم که ازین کلاه دارا بود ، بعد گفتم یاد گرفتی عمو ؟

ما هر وقت چهار شنبه سوریا دهات بودیم

ترقه رو به شکل های مختلف تست میکردیم

تو قوطی فلزی

شیشه نوشابه

تانکره آب

همیجوری هر جا رد میشدیم ترقه مینداختیم

یبارم از بقل توالت رد میشدیم سه چهارتا انداختیم تو توالت

یهو دیدیم توالت به شکل معجزه آسایی به صدا در اومد و شروع کرد به فحش دادن

گفت وایسید بیام بیرون پدر کره های خر سوخته ، میام چوب میکنم تو واکسنتون

برای مشاهده همه خاطرات کلیک کنید ◄

دلاتون شاد و لباتون خندون

دلاتون شاد لباتون خندون

o*o*o*o*o*o*o*o

صادق باش، هنگامی که فقیری
ساده باش، هنگامی که ثروتمندی
مؤدب باش، …

*********◄►*********

آدما نباس دوست پیدا کنن
چون وقتی میرن
وقتی دیگه نمیشه بهشون زنگ …

..♥♥………………

حاضرم در عوض
دست کشیدن ز بهشت

تو فقط قسمت من باشی
و من قسمت …

*********◄►*********

هیچ‌وقت اسفند را این مدلی دوست نداشتم
نه حال و هوای خرید …

oOoOoOoOoOoO

زمانی از دست دادن برای من فاجعه بود
بعد ها انقدر از دست داده بودم که
به …

مایکل، راننده اتوبوس شهری، مثل همیشه اول صبح اتوبوسش را روشن کرد و در مسیر …

اونایی که میگن نمک در نمکدان شوری ندارد چرت و پرت گفتن!
اونا حتماً زبونشون تو …

*********◄►*********

هیچ وقت از خودمون
پرسیدیم قیمت یه روز زندگی چنده ؟
ما که قیمت …

oOoOoOoOoOoO

تازگیها سرزمینی پیدا کرده ام

خالی از هیاهو
خالی از …

♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪

yoυ ɢeт wнαт yoυ ғocυѕ oɴ
ѕo ғocυѕ oɴ wнαт yoυ …

بسم رب النور

زندگینامه بدون تو هرگز

* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *

برای آخرین …

سلام دوستان بانوهستم،یه رمان دارم مینویسم که گفتم باشماهم به اشتراک بزارمش …

دوست من … در یک خانه قدیمی در قوچان زندگی می کرد و درس می خواند و دانشجوی قوچان …

انشا داستانی در مورد چهارشنبه سوری
انشا داستانی در مورد چهارشنبه سوری
0

دوره مقدماتی php

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *