چیکار کنم یادم بره

دوره مقدماتی php
چیکار کنم یادم بره
چیکار کنم یادم بره

می خواهم فراموشش کنم

۱۳۹۰/۱/۲۵


۱۹۲ بازدید

انتشار اینترنتی مطالب یا چاپ در نشریات دانشجویی با ذکر منبع موجب امتنان است.
نقل مطالب در دیگر نشریات با اطلاع این مجموعه و ذکر منبع بلامانع است.
برای چاپ در کتب، کسب اجازه کتبی الزامی است.
اداره مشاوره و پاسخ نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

حدیث هفته/ رسول خدا (صلى الله عليه و آله) : رمضان ماهى است كه ابتدايش رحمت است و ميانه‏اش مغفرت و پايانش آزادى از آتش جهنم.


جام خانواده؛

دوره مقدماتی php

_ فراموش کردن خیلی سخت است اما اصلاً دلیلی ندارد که بگذارید آسیب ببینید و یا با شما بدرفتاری شود. شما لایق بهترین‌ها هستید!


 


سیمرغ / 2008

چیکار کنم یادم بره

«برای مشاهده  جدیدترین اخبار جذاب و خواندنی کلیک کنید»

سلام منم دوساله گرفتارش بودم..الان یک هفته است که رفته..اونم عاشق من بود..گفت خسته شده است…نمیدونم چکارکنم…

سلام خواهشا جوابمو بدید داره میره تهران کار کنه خیلی دوسش دارم میگه برای این که ول دربیارم تا خوشبخت شیم میرم ولی نمیخام بره نمیتونم دوریشو تحمل کنم خیلی عاشقشم چیکارکنم نره چجوری ؟التماس میکنم کمکم کنید

رفت ک رفت…ب درکبودنش معجزه نبود ک رفتنش فاجعه باشه.بچه‌ها من از عاشق شدن متنفرم منو خانوادم نذاشتن ازدواج کنم۴سال ب پای عشقم موندم تا خانوادم راضی شون اما نشدند هنوز منم ازدواج نکردم اونم ازدواج نکرده من ی پسری را دوست داشتم زندگیم بود

اینا همه درست اما تا خود آدم اراده نکنه نمیشه نمیشه به طور کل طرف رو فراموش کرد و عاشقش نبود ولی میشه یه نفر دیگه رو جایگزین کرد و خودت و با کس دیگه ای و جای دیگه ای سرگرم کنی

سلام. من ٩ماهه با یه اقایی اشنا شدم. ١٥سال با من تفاوت سنی داشت. من 20سالمه. اون خییلی خوب حرف میزد. منم چون تجربه ای نداشتم یه جوری حرفاش برام جالب بود. از رابطمون خانوادهامونم اطلاع داشتن. حتی واسه اشناییم اومدن. الان ب این نتیجه رسید به درد هم نمیخوریم. اصلا اصلا نمیتونم فراموشش گنم. خیلی سخته برام. اصلا نمیتونم فراموشش گنم.

هی خدا

ای خدااااترخدا برام دعا کنید بچه‌ها حالم خیلی خرابهبعد از 4 سال هنوزم دیوونه وار دوستش دارمخدایا این بود سرنوشت من

منم یه روزی عاشق یه پسری بودم که دوسم نداشت من تمام سعیمو کردم که فراموشش کنم و تونستم ولی الان از عشق و از این گه از پسری خوشم بیاد و عاشقش بشم میترسم تو صورت هیچ پسری بعد از این ماجرا نگاه نکردم و به هیچ پسری فکر نکردم که مبادا از کسی خوشم بیادو دوباره عذاب بکشم حالا بعد چند سال که از این قضیه گذشته اومده با مادرش خواستگاریم منم ردش میکنم واسه همه غذابایی که کشیدم دیگه نه اون واسم ادم قبلی میشه و نه من میتونم عاشق کس دیگه ای بشم

من عاشقشم.. چطور میتونم فراموشش کنم وقتی همه کسمه به اندازه همه‌ی آدماودنیاشون عاشقشماخلاقش و رفتارش وذاتش بد نبود که بتونم اونم عاشقم بود نمیتونم خدا بهم برش گردون10روز گذشته ولی واسه من که همیشه باهم بودیم مثل 10سال سخت بود..برگررررد:'( ??اخه عشقم کجایی که ازت بی خبرم گوشیت خاموشه تو که گفتی هیچوقت تنهام نمیزاری دارم دق میکنم دیگه تحمل ندارم رامتینم برگرد من تاراتم خواهش میکنم برگررررد بیا رامتین قول میدم دیگه اذیت نکنم حرفتو گوش کنم دیگه هیچوقت بدون تو جایی نمیرم برگرد فقط

سلام.من دختری 17 ساله هستم.سوم دبیرستان بودم که متوجه شدم پسر عموم از من خوشش میاد.قبل از اون منم دوسش داشتم ولی هیچ وقت به بودن با اون فکر نمیکردم تا این که فهمیدم اونم دوسم داره.هیچ وقت بهم نگفت ولی از کارا و رفتاراش میفهمیدم.همه فهمیدن.دختر خالم شروع کرد به حسودی کردن.تو کل فامیل گفت که پسر عموم اونو دوست داره وهمه فکر میکردن من مانعم.مجبورم کردن از اونی که دوسش دارم دوری کنم.زانو خم کردم.الانم دیگه له شدم.نشد که به هم برسیم.2 سال گذشت ولی هنوز میخوامش اونم دیگه بهم اعتناعی نمیکنه.وقتی میبینمش با سردی جوابمو میده.دوسش دارم.ولی کاش حداقل تیر خلاصی رو بهم بزنه و بگه که دوسم نداره 2 ساله تمامه فکر و ذکرم شده اون.نمیتونم زندگی کنم.خسته شدم.به هیچ کسم نمیتونم چیزی بگم.دارم دق میکنم.

ممنونم از مطالب بسیار ارزنده تانخیلی استفاده کردمحس میکنم امید به زندگی ام را 2 برابر کردیدخداخیرتان دهدبا اجازه تون کپی میکنم

سلام من 3 سال پیش با یکی بودم و از سر کم بودن سنم و یه سری اشتباهات و یک سری اولویت‌های نادرست بهش خیانت کردم ، اونم قصدش جدی بود بعد اون قضیه که سرم به سنگ خورد چند ماه بعدش 2 سال دنبال شمارش از بکی از دوستایه دوستاش بودم اما زیاد پیگیر نشدن به خاطر همین 1 سال و نیم بعد بهم گفتن میخواد ازدواج کنه الان 2 ساله گذشته و چند روز پیش شمارشو به من دادن گفتم میخواهم از خودش بشنوم ازدواج کرده ، الانم فهمیدم ازدواج کرده اما من نمیتونم فراموشش کنم و تنها دلیلش اینه تو این دوره زمونه تو این 3 سال کسی رو ندیدم مثل اون باشه اخلاقاش رفتاراش، واقعا هیچی کم نداشت که بخوام به اون فکر کنم که ازش سرد شم و متاسفانه من آدمیم نیستم که بتونم راحت خوش گذرونی کنم و کسی همی اطرافم نیست که درکم کنه واقعا خستم???

سلام من 22 سالمه سه ساله با یه پسری دوست بودم و واقعا عاشق هم بودیم و هستیم اللن یک ماهه تموم کردم اونا خیلی مذهبی بودن و خانواده ما مذهبی نیست من حاضرم خودمو بخاطرش تغییر بدم ولی خانواده اون منو قبول نمیکنن بهیچ عنوان…من هر کاری واسش کردم ولی اون نمیتونه بخاطر من جلو خانوادش وایسه تصمیم گرفت منو ترک کنه ولی همش حال منو از طریق دوستم میپرسه اونم خیلی داغونه امیدوارم خدابهم صبر بده یا حاجتمو بده دعا کنید.یاحق

منم امروز صبح از عشقم جدا شدم…

خداوکیلی بیشینین یکم فک کنین ببینین ارزش داره عایا؟ای عشقای بیخودو بریزین دور.چرا همش غصه چرا گریه؟اگه رفته بخاطر بی لیاقتیش رفته.در واقع اون بازندس چون کسیو از دست داده ک عاشقش بوده.طرف۱۰ساله رفته پِی زندگیش بعد تو هنوز تو فکرشی.دِ لامصب بریز دور این حرفارو.زندگیتونو از نو بسازین.یه ادم زمینی ارزش هیچیو نداره.یکم به بدیاش فک کنین،به نامردیاش….منکه خودم عشقه اولمو اینجوری فراموش کردم.الانم بایکی در ارتبازم که خیلیم دوسش دارم و عاشقشم و تونستم خیلی راحت فرامو شش کنم.توروووووو خدااااا فقط بخواین.خودتون بخواین همه چه حله.یاعلی.

سلام من 24 سالمه .خواهشا پسرا کمکم کنن من برادری نداشتم تا با روحیات پسرا آشنا باشم.یه استاد حل تمرین داشتیم که تقریبا 28 سالش بود اوایل سر کلاسای حل تمرین هیچ حسی بهش نداشتم ولی چون تو کلاس درسم از همه بهتر بود خیلی باهم حرف میزدیم و سر مسائل بحث میکردیم و با راهنمایی من مسائل رو حل میکرد. هر وقت ازش میخواستم بمونه و جدا سوالامو ازش بپرسم با جون ودل ساعت‌ها در دانشگاه میموند تاینکه فهمیدم عاشقش شدم بعدشم سر یه پروژه درسی که البته هیچ ربطی به کار اون نداشت و فقط زمینه کاری من بود با هم همکلاس شدیم الان یه سال میگذره. چندین بارم سر یکی از کلاساش رفتم اونقدر به من توجه میکر که دوستام بهمون شک کردن و من دیگه سراون کلاسا نرفتم .اوایل فکر میکردم اونم عاشقمه ولی نمیدونم چرا غیر مباحث کاری و درسی هیچ پیامی به همدیگه نمیدونم.الان یکی از همکلاسیام که من هیچ حسی بهش ندارم ازم خواستگاری کرده ومنتظره جوابمه من میخوام بهش جواب رد بدم چون فقط عاشق اونم .خواهش میکنم آقا پسرا راهنماییم کنن بگن آیا به نظرشون اونم منو میخواد ؟اگه آره چرا اقدام نمیکنه ؟چه جوری از حسش با خبر بشم؟ من دیگه نمی‌تونم سر اومدن خواستگار جلوی خوانواده وایسم .راهنمایید کنید دوستان

رابطه ما دیشب تموم شد. فرق ما با بقیه اینه که ما دوتاییمون هنوز عاشق همیم هنوز به فکر همیم اما یک سری از مسائل مارو از هم جدا کرد هه . شب سختی گذشت.

شبام پر از اشک وآهه. تا ب کی??????? ……???احساس میکنم خستم….خیلی خسته

سلام من تو دوره فوق با پسری دوست شدم که عاشقانه همو میخواستیم. من تمام روزای دانشجویی مو غربت و دوری از خونواده م رو با اون سپری کردم. اونم منو خیلی دوست داشت. بهش گفتم پا پیش بذاره و ازدواج کنیم اما بهم گفت راهمون دوره و شرایط نداره و از خداشه که پول داشته باشه و بیاد و رابطه مون حلال بشه و….. اما تنهام گذاشت. حالا هم نمیتونم به کسی فکر کنم. از نظر اخلاق و ایمان سرآمد همه پسرای اطرافمه. یک ساله ازش جدا شدم اما داغ عشقش هنوز تازه ست…نمیدونم چیکار میکنه و کجاست و …..الانم تو تلگرام و واتس و … دلم نمیاد بلاکش کنم.. اما تا دیروقت آنلاینه..و من ذره ذره در حال آب شدنم

وذنت

من یک ماهه که عاشق یه پسرشدم ولی اون یکی دیگه رادوست داره میخوام فراموشش کنم امانمیشه چیکارکنم.

درود بر دوستان و ممنکن از نظرات جالبشونهرکسی یه مدل خاصی از خودش هست و نظرات بکل باهم فرق دارنخود من از سن 13 سالگی عاشق دختری بودم و بعد از 14سال بهش رسیدم و میتونم با جرات بگم فوقوالعاده‌ترین حسی بود که تو زندگیم تجربه کردم،اوایل که به خودم جرات اینو دادم بهش بگم عاشقشم تازه از یه رابطه چند ساله دراومده بود و میگفت من بهترین اتفاق زندگیشم.،هرکسی اینو بهتون گفت بدونید واسه حال خودش میگه و اصلا به احساسات شما فکر نمیکنه،، خلاصه رابطه خیلی قشنگی بود ولی 1سال بیشتر دووم نیاورد ،،و هیچوقت نتونست اعتمادمو جلب کنه الان 1ماهی میشه که تمومش کردیم ،،اسون نیست فراموش کردنش ولی وقتی عشق یکطرفه باشه دلیلی واسه ادامش نیست،،بنظر من خود خواهی اون باعث مرگ عشقم بهش شد و حتی رابطه قبلیش که میگفت 7 سال با عشق زندگیش بوده.منم مشکلاتی دارم تو اخلاقم ولی با تمام وجود دوسش داشتم و هنورم دلم میخوادش ولی نمیشه واقعا راهی واسه برگشت نیست چون ازار میبینم مثل همه روزای گذشته.ممنون از وجودتون ?

این دومین باره که من عاشق میشمهر بلایی که نفر اول سر من اورد سر نفر دوم اوردمبا خوندن پیام‌های بالا احساس گناه میکنم و برای خودم تاسف میخورماما باز احساس میکنم اونی که واقعا باخته منم چون اشتباه کردم و قلبم براش پر میزنهو حتی نمیخوام زندگی کنم!اون یه ستاره‌ی دست نیافتنی بود که ارزوی هر دختریه و من خرابش کردم!من بی لیاقت بدبخت افسردهدیگه هیچوقت هیچیزی درست نمیشه

دوستان،به نظر من ریشه عشق به جنس مخالف شهوته،ولی خب خیلی قویه تو بدن انسان و سرکوب کردنش اشتباهه،ولی سعی کنید اول طرفه مقابلتونو بشناسید،اگه دیدید ارزششو داره بهش علاقه پیدا کنید،زود عاشق نشید،الکی اوقاته خودتونو خراب نکنید،به نظر من به هرچیزی که علاقه دارید خودتونو موفق کنید،درس یا ورزش یا موسیقی یا هرچیزی یه مقام و مرتبه ای داشته باشید و ارزش خودتونو زیاد کنید،همه‌ی مردم دوست دارمو بلدن،ولی همه نمیتونن دکتر باشن نمیتونن قهرمان باشن یا… ، اگه ارزشه خودتونو اینجوری زیاد کنید،از هرکسی که خوشتون بیاد بهتون نه نمیگه هیچوقت،از اولین فرصت شروع کنید تلاش کنید،بخدا دنیا دو روزه،این دو روزم بخندید و تلاش کنید که همه بهتون احترام بزارن و از هرکسی خوشتون اومد قبولتون کنه،ممنون.

یک سالو نیم پیش شوهرم که دوستش داشتم فوت شد من بودمو دختره 2سالم تا اینکه روزی یکی از دوستای شوهرم به من پیشنهاد ازدواج داد اون زمان به خاطر مساله ارث ومیراث من شرایط ازدواج نداشتم پس صیغه شدیم الان بعداز گذشت ده ماه آقا میگه منو نمیخاد ودیدش نسبت به زندگی عوض شده میگه دوستم داره از وقتی بهم گفته دو ماه دیگه که صیغمون تموم میشه میره هرروز خودشم کارش گریس دارم نابود میشم کسی که دیگه منو نمیخاد وباید فراموش کنم توی خونمه دخترم داشت بهش میگفت بابا … شبا که دیر میاد سراغشو میگیره شب وروزم سیاهه … اه چ کنم

من یک سالو نیم پیش شوهرم که عاشقش بودم فوت شد من ماندمو یه دختر 2ساله خلا عاطفی و مرگ شوهرم آتیشم میزد تا اینکه با یکی از دوستان شوهرم ارتباط عاطفی برقرار کردم او میگفت کارهایی که میکنه برای بچمه اما بعد فهمیدم عاشق منه به خاطر مساله ارث و میراث شرایط ازدواج دائم فعلا نداشتم باهاش صیغه شدم الان بعداز ده ماه میگه نمیتونه باهام ازدواج دائم بکنه دیدش به زندگی عوض شده دارم نابود میشم بچم داشت بهش میگفت بابا داغ مرگ شوهرم و رفتن مهدی و احساس کودکم… اه دارم میمیرم چقد به خاطرش جنگیدم تو اون شرایط …چ کنم دو ماه دیگه میخاد بره مدتمون تموم میشه هرروز دارم آب میشم کسی که دیگه منو نمیخاد تو خونمه

سلام دوستان من به یک پسرکمک کردم که عشقشوفراموش کنه اماخودم عاشقش شدم اولش هیچی بهش نگفتم اماخودش ازم پرسیدو من نتونستم بهش دروغ بگم ولی اون نخواست وگفت توازگذشتم خبرداری ونمیشه قبلش همش میگفت دوست دارم همسرآیندم مثل توباشه چون تاحالارابطه باکسی نداشتم ومیگفت دخترپاکی هستی اماتااحساسموفهمیدمنوباحسم تنهاگذاشت نمیخواستم فکرکنه میخوام باهاش دوست بشم اما…..دوستان بگید چیکارکنم؟شایدباورنکنیداماازوقتی این حسوبهش دارم به خدازدیک ترشدم

سلام من 21 روزه از دختری که دوستش داشتم جدا شدم خودم خواستم تخه به ته خط رسیدهبودیم سخت گذشت روز‌های اول پریشون بودم سر در گم بودم دلیل جدای مون از هم دورن بودن هم بود اون شهری دیگه من تو شهری دیگه البته اول و یه شهر بودیم اون دانشگاه قبول شد رفت من موندم تنهایم جوری دوستش داشتم که اون بین خودشو و خانوادم باید یکی رو انتخاب میکردم که من اونو انتخاب کردم 5 ساله با مادرم حرف نمیزنم و خواهرم در کل بگم دوستان بخدا ارزش نداره هرکی لیاقت داشت به پاش بمون هر کی نداشت لیاقتش هری ممنون

سلام منم یه روز عاشق شدم کنارش ارامش گرفتم کنارش عاشقه زندگیو اینده شدم اونم منو دوس داشت براش جنگیدم پنج ساله تموم با اینکه هیچ ارتباطی باهم نداشتیم منتظرش موندم.اما سرنوشت چیز دیگه ای رو رقم زد.چن وقت دیگه بابا میشه.ولی من نمیتونم به زندگی ادامه بدم نمیتونم با مرده دیگه ای زندگی کنم درحالی که روحم پیشه اونه.امیدوارم خوشبخت بشه فقط.همین ارزومه.

بازم سلام. خدمت اون دوست عزیزی ک گفتن فراموشش کنم عرض کنم:ایا شما تا حالا کسیو تو زندگیتون خالصانه دوست داشتین؟!مطمعنا دوست نداشتین دوست عزیز . مشکل ما مادرشه ک اونم زمان حل میکنه .من همچنان منتظر میمونم تا زمانی ک مادرش منو قبول کنه.چون میدونم و مطمعنم ک خودش منو دوست داره…?

جای بعضی از آدم ها فقط تو قلب ماست نه توزندگیمون

آقا علی رضا نظر لطفتونه من با این که میدونم دیگه رفته و نمیاد ولی دست خودم نیس با فکرش زندگی میکنم عاشقشم ولی آهم دنبالش نیس.

من عاشق ی خانم دکترم که دوازده سال از من بزرگتره الان هرکاری می خواهم بکنم نمی توانم نمی دونم فقط به خدا کمکم کنید لطفا م

آدم هیچوقت عشق اولشو نمیتونه فراموش کنه فقط یاد میگیره کمتر بهش فک کنه کمتر درموردش حرف بزنه

چیکار کنم یادم بره

من یکی را دوست دارم و عاشقشم بارها بهش هم گفتم و او هم احترام زیادی بهم قابل هست و گاهی اوقات میگه دوستم داره ولی من حس نمیکنم که او دوستم داره …شاید باورتون نشه ولی من از صبح که بیدار ميشم تا آخر شب از فکرم بیرون نمیره …به نظر من آدمی که واقعاً عاشق بشه نمیتونه فراموشش کنه …

برا منم دعا کنید دارم ذره ذره آب میشم

ﺳﻼﻡﺗﺸﻜﺮ اﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ اﻳﻦ ﺳﺎﻳﺖ ﺟﺎﻟﺐ ﺗﺎﻥﺑﻲ اﺣﺘﺮاﻣﻲ ﻧﺸﻮﺩ اﻣﺎ ﺑﻌﻀﻲ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﺩﺭ اﻳﻦ ﺳﺎﻳﺖ ﻛﺎﻣﻼ ﻏﻠﻄ و ﻏﻴﺮ ﻣﻨﻂﻘﻲ اﺳﺖ ﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﭼﻂﻮﺭ ﻣﻴﺘﻮاﻧﻴﻢ ﺑﺎ ﻳﻚ ﭘﺴﺮ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﻭﻗﺖ ﺑﮕﺬﺭاﻧﻴﻢ و ﺑﻌﺪﺁ ﻛﻪ ﺟﺪا ﺷﺪﻳﻢ ﺑﺮﻳﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺴﺮﻱ ﺩﻳﮕﺮﻱ اﻳﻦ ﺩﺭ اﺳﻼﻡ ﻧﻴﺴﺖ و ﺣﺮﻑ ﻫﺎﻱ ﺷﻤﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﻫﺎ ﺭا ﺑﻪ ﺑﻲ ﺭاﻫه ﻣﻴﻜﺸﺎﻧﺪ ﻭﻗﺘﻲ ﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﻫﺎ ﻳﻜﻲ ﺭا اﺯ ﺟﺎﻥ و ﺩﻝ ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ اﻭﻝ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺴﻲ ﺭا اﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﻳﻚ اﻧﺴﺎﻥ ﺧﻮﺏ و ﺑﺎ ﺩﻳﻦ ﺑﺎﺷﺪ و ﺩﻭﻡ ﻭﻗﺘﻲ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩاﺭﻳﻢ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺧﻮﺷﻨﻮﺩﻱ ﻭﻱ ﻫﺮ ﻛﺎﺭﻱ ﻛﻪ ﻭﻱ ﻣﻴﺨﻮاﻫﺪ اﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻴﻢو ﺑﻪ ﻧﻆﺮ ﻣﻦ ﻛﻠﻴﺪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻫﻤﻴﻦ اﺳﺖﺳﭙﺎﺱ

من دومین کامنتی هستش که میگذارمم من خیلی ها اومدند طرفم یا به خاطر زیباییم هستش یا به خاطر موقعیت پدرم هستش نمیتونم به کسی علاقه داشته باشم به غیر از اون کسی که ۵ساله عاشقشم اونم منو دوست داره ولی چون موقعیت خونوادگیش از من پایین تره خجالت میکشه چند بار خواست حرف دلشو بزنه ولی نشد ما اصلا اهل هیچ نوع دوستی نبودی به جرات میتونم بگم پاک ترین رابطه رو ما داشتیم به قول معروف با یه نگاه عاشق هم شدیم ولی ۱ساله ندیدمش دارم دیوونه میشم نمیتونم فراموشش کنم

کاش کسی منو بفهمه….7 سال عشقو دوست داشتنو تجربه کردم… پای عشقم تا آخر هستم.بدون اون نمیتونم نفس بکشم…. چون خانواده اون با ازدواجمون مخالفن سخت داریم میجنگیم با روزگار… واقعا فراموش کردن کسی که دوسش داری محاله…..من الهام 26 ساله .7 سال بهترینو کنارم دارم ولی سرنوشت داره بد تا میکنه باهامون…. مثه کوه پشتمه ولی مادرش نمیزاره ما زندگی کنیم… راهنمایی کنید لطفا چکا کنم…. خستم به خدا

خیلی تنهام کسی ک اون همه. گفت دوسم داره برام میمیره جام گذاشترفت

پس نظر من کجاست

سلام.من 26 سالمه و از 19 سالگی با یکی دوست شدم.ب عبارتی7سال زندگی کردم باش خیلی همو دوست داریم ولی خونواده اون با ازدواجمون مخالفن. موندم بین دو راهی ک چکا کنم بمونم یا برم.اگه برم میمیرم واقعا فراموش کردن کسیو ک دوسش داری غیر ممکننه. … اونم ن میتونه از من دل بکنه نه از خانوادش…. احساس میکنم ته خطم … آخه چرا خانواده ها اینقد سنگ دلن.. راهنمایی کنید لطفا نمیتونم فراموشش کنم اگه ولش کنم هم در حق اون بد کردم هم در حق خودم…..??

من در دوره کارشناسی به یکی که اندازه دنیا دوستش داشتم علاقمند شدم عشقم بهش از ته دل بود الان که ۲۵سالمه ۱۳تا خواستگار رو رد کردم چون نمیخوام بدون اون زندگی کنم و افسردگی گرفتم ۱ساله ندیدمش و هرشب اشک میریزم نمیتونم فراموشش کنم و یا به ازدواج فک نمیکنم چون وقتی فکرم با یکی دیگه باشه ازدواج کردن به یکی دیگه خیانته.

من کلاس هفتمم دبیرستان نمونه دولتی پارسال کنار کسی می نشستم که نمی شناختمش ولی کم کم باهم دوست شدیم و اون باعث شد من نمونه دولتی قبول بشم.وقتی توی مدرسه هم دیگرو دیدیدم خیلی خوشحال شدیم.تا 1 ماه اول همه چی خوب بود ولی اون با چند نفر دیگه دوست شد و منو فراموش کرد.میگه من باهات دوستم،دوستت دارم مشکلی هم باهات ندارم ولی زنگای تفریح با دوستاش می ره و به من اهمیت نمی ده. نمی تونم براموشش کنم چون لحظات خوبی رو باهم گذروندیم چی کار کنم؟

تنها کاری که باعث میشه فراموشش کنی اینه که اهنگ گوش ندیولی بعضیا خودشونو گول میزنن میگن اهنگ که گوش میدم اروم میشمولی باید بدونن که دقیقا برعکسهاینو دسته کم نگیرین این از اون ریزایه درشته(به هر چیزی که فک کنی بهش قدرت میدی)حالا هی به این فک کنین که دلمون شکسهاینم بگم که من 12 سال یه نفرو میخواستم به خاطر شرایطی که داشتم حتی نتونستم بهش بگم بعضیا بعد از چند هفته و چند ماه فراموشش میکنن ولی من 2سال تول کشید که یه نفر پیدا شد به صورت غیر مستقیم روش بالا رو بهم گفت تا تونستم فراموشش کنم یا علی…

من خیلی وقت یعنی 5سال عاشق دختری شدم

سلام من خیلی داغونم الان دوماه دارم عذاب میکشم عشقم بهم خیانت کرد ولی من بخشیدمش ولی باز رفتی با ی زن رابطه برقرار کرد بهم گف دوسش دارم با حرفاش بیشتر عذابم دادحالم بده چطور فراموشش کنم خیلی واسم خوب بود

مطلب عالی بود….خیلیا عاشقش میشن شکست میخورن زود فراموش میکنن ولی من وقتی کسیو دوست داشته باشم سخته فراموش کردنش اما با خوندن این مطالب ی انرژی خاصی گرفتم که منم میتونم ارزش خودمو حفظ کنم چون کسیو که دوست دارم میدونه عاشقشم و چقدر دوسش دارم ولی هیچ عکس.العملی از خودش نشون نمیده جز با رفتاراش اذیتم میکنه .امیدوارم بتونم با گذر زمان فراموشش کنم

عاشق نشدم.هر کسی می تونه عاشق بشه ومی تونه فارغ هم بشه تا کی می خواهید آبستن عشقتان باشید

بسيار عالي بود من از اولين باري كه از اينترنت براي فراموشي كسي كه باهاش بودم كمك گرفتم ٣ سال ميگذره و الان مي بينم واقعا فراموش كردن ممكن هست و ما با كمك خدا و اين مقاله ها ميتونيم به درك واقعي برسيم البته گذر زمان بسيار مهم و واجبه بدون صبر و تحمل جواب نميده و اگر غير از اين عمل كنيد بدتر ميشين و بهتر نميشين

بسیار عالی بود.مرسی.واقعا جملات کلیدی و مهمی داشت که خیلی بدردم خورد.ازتون ممنونم

عشق اگر بر پایه واقعیت باشه چیز خوبیه و میتونه که باعث رشد انسان بشه ولی در جامعه ما متاسفانه آدمها بر اساس کمبودهای خودشان چه از لحظ روحی و روانی و مالی وامنیتی وغیره از طرف مقابل روئیا میسازند و در واقعیت زندگی نمیکنند،و اگر کسی هم به ما میگوید در واقعیت زندگی کن بدمان می آید چون ما از طرف مقابل تصویری درست کرده ایم و حاضر نیستیم جور دیگری ببینیم. به نظر من عشق هایی که فراموش کردن آنها سخت است در آنها افراد از خودشان خوششان نمی اید و این کمبود را با وجود دیگری میخواهند پر کنند واین درست نیست وجود هرکس در این دنیا به اندازه عظمت این دنیاست ولی افسوس ما خودمان راقبول نداریم.

سلام فراموش نمیشه…اصلا مگه میشه یکی روکه هرلحظه بیادشی فراموش کنی کاشکی رو حرفم میموندم عاشق نمیشدم..

یه نکته یه جا خوندم که میشه گفت فقط وخیلی به دردم خورداونم اینکه سعی کنم همینجوری که واقعا هست و بوده ببینمش..باهمه ی بدیاش!نه اونطوری که من دوستش داشتم و دوست داشتم باشه..امیدوارم ب بقیه هم کمک کنه و خود واقعیشو ببینن.

به نام خدا هیچ وقت فکر نمی کردم به چنین کسی این همه وابستگی داشته باشم ولی باکمک خدا فراموشش میکنم.

بچه ها فقط پیشنهادم اینه که یکاری نکنید که شخصیتتون زیر سوال بره من عاشق یه پسری شدم ولی اون نمیدونه خیلی سعی کردم بهش بفهمونم ولی فک کنم اصلا بهم حسی نداره خیلی حالم بده من دختریم که خیلی ها دوسم داشتن ولی کسی که خودم دوسش دارم نفهمید

من میدونم انتخابم یه اشتباه و بدتر اینکه میدونم ادامه دادن به این رابطه فقط به ضرر منه ولی حریفه دلم نمیشم یعنی نمیخوام بشم .هر روز میسوزم ولی ادم نمیشم کاش میشد میتونستم خودمو خلاص کنم از این دوست داشتنه ولی حیف حریفه خودم نمیشم .کسی که عاشقشم حتی زره ای به من نه فکر میکنه نه ارزش قائله

کاش این روزای بی تو بودن هرچه زودتر میگذشت عشق من دیگه تحملم ته کشیده

آره سخته خیلی زیاد ولی شدنیه بهتره گاهی اوقات ارزش خودمونو بیشتر بدونیم هرکسی ارزش فکر کردن نداره

بسیار بسیار عالی بود.

نمیشه

سلام کمک میخوام

سلام،فقط میتونم بگم عاشق شدن و دوست داشتن تو این زمونه، حماقته.برای همیشه خداحافظ

کار من از این صحبتا گذشته من الان ی سربازم ک قبل خدمتم بهش گفتم ولم کن بذار همچی تمام بشه چون اونموقعه عاشقش نبود بعد 1سال ک از خدمتم گذشت وابسته شدم الان داره ازداوج میکنه البته با اجبار خانوادش خودشم دلش نمیاد ولم کنه هنوز دوسم داره ولی روزگار جدامون کرد از هم. الان خودم موندم ی دل وابسته هرشب خودمو 1پاکت سیگارم ک فقط سیگار میکشم و آهنگ گوش میدم یاد ختطراتم میافتم. واقعا احساس خورد شدن میکنم این نوشتهاهم تاثیری واسم نداره نمیدونم چراااااا

بعدازاینکه تمام نکات خوندم احساس سبکی میکنم خیلی ممنونم

با سلام. من نمیتونم چجوری عشقم فراموش کنم خیلی سخته نمیتونم لطفا کمکم کنید.. بخاطر یه اشتباه رفت هر چی براش قسم میخورم باورش نمیشه خستم انگیزه زندگی ندارم

من ده سال پیش عاشق کسی بودم رفت.حالا ازدواج کردم اما فراموش کردن اون ادم برام مشکله چه کنم

hi, be gozashtam khandam migireh cheghad adama ra sar kar gozashtam.bebashshid shoma ke goften fingilish nanevisim, ye code baladi ke jelo in kar ra begireh. age baladi be ma ham bego. mamnon mishim

واقعاً ممنون خیلی بهم کمک کردین ضیف شده بودم مقاومتم روتوزندگی ازهر لحاظ ازدست داده بودم به کمک شما یکم بهترشدم مرسی.

خدایا کمکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ … کمکـ……. کمکـ……. کمکـ………………..//دیگه از نفس افتادمخدایا اجازه هست، چرا به فریادم رسیدگی نمیکنیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی…..یا به حالم رسیدگی میکنی یا جلو این همه دل شکسته آبروریزی میکنم

فکر میکردم اون پشتمه تنهام نمیذاره قراربود بعد درس ازدواج کنیم ولی چن ماه قبلش واسم خواستگار اومد و خانوادم اصرار داشتن قبول کنم چون تقریبا پسر خوبی برای ازدواج بود وقتی بهش گفتم گفت برو به همون … به همین راحتی کسی که قول شرف داده بود پشتمه منو تنها گذاشت .

چند شبه به فکر خودکشی ام ولی ميگم شايد برگشت

زندگيه من وعلي نزديك ٨ سال باهميم علي ميگه فقط بايد حرف منو گوش كني و بگي چشم هميشه بايد حرف حرف اون باشه ميگه به حرف خونوادتم نبايد گوش بدي خيلي خود خواه ولي من از روي عشق همه حرفاشو گوش ميدم به نظر شما كار درستيه؟؟؟؟؟؟

من عشقمو دهسال ندیدم صداشو نشنیدم ولی فراموش نکردم…فراموشی دروغه …شکست عشقی نبوده..اون الان بهترین زندگی ممکنو داره…ولی وقتی بعد دهسال تماس گرفتم گفت که منو کنارش میخواد گفت که دلتنگ بوده..ولی باز هم نمیشه..پس فراموشی دروغه

دوسال پیش بایک دوخترتومسجداشناشدم که عاشقش شده بودم اونم عاشقه من شده بوددوسال,باهم بودیم رفتیم,خاستگاری نشدمهریه سنگین خونه میخواستن وقتی نشددوختره قرص خوردکه بمیره بعده چندوقت,گفتم توصبرکن من راضی میکنم خونوادتوبعده یک,هفته فهمیدم ازدواج کردکارم دارم بهترین کاردارم ازخودم شرکت دارم ولی بهم خیانت کردهرشب میادمسجدخودشوبه من نشون میده ولی من جگرم اتیش.میگیره میبینمش اگه میشه راهنماییم کنین

سلاممن ی روز عاشق دختری شده بودم که اول اون عاشق شد من هیچی واسش کم نزاشتم عکسایی که بهم میداد براش طراحی میکردم دورغ بهم میگفت بعدش جمعشون میکرد اما من میبخشدمش چون دوسش داشتم الانم دوسش دارممن از لحاظ مالی مشکلی ندارم مخترع و نخبه رتبه اول تو کشور اوردم نماینده ثبت اختراع هستم قیافم خوبه خودش از چشام خیلی تعریف میکرد نمیدونم چرا همش با من ی روز خوش اخلاق بود ی روز بد اخلاق به خودم گفتم همش داره بهم دروغ میگه من میبخشم من بهش الکی گفتم دوست ندارم ببینم چی میگه بعدش دیگه ندیدمش دیگه جوابمو نداد رفتنمیدونم چرا بعضی از دخترا اینطوری هستن هنوز که هنوزه نتونستم فراموشش کنم خدا کمکم کنه تا بتونم راحت زندگی کنم.باتشکر

عاشقی دروغه بخدا

سلام.نمیدونم چرا اومدم اینجا و کامنت گذاشتم.در حینی گ داشتم نظرای بقیه رو میخوندم باخودم گفتم منم بیام سرگذشتمو بگم.من 20سالمه و تقریبا 2ساله عاشق پسری هستم ک حس میکنم تموم بندبند وجودم با عشق اون آمیخته شده.داستان ما از جایی شروع شد ک من درست 18سالم بود و داشتم برا کنکور درس میخوندم.اینم بگم ک من کاملا دختر سر براهی نبودمو بازیگوشیای خودمو داشتم اما خودم میدونستم ک همش احمقانس و فقط حکم سرگرمی رو برام داره خلاصه گذشتو من توسط یکی از اقوام ب خانواده ای معرفی معرفی شدم برای خواستگاری پسرشون.من اون موقع خیلی دختر سرسخت و بسیار سخت پسند بودم و باوجود این ک خواستگارای زیادی داشتم همه رو ب ی بهونه ای رد میکردم.تا این ک همین پسر ینی حمیدرضا با خانوادش اومد رسما خواستگاریه من.اصلا قرار نبود ج مثبت بدم یاهرچی فقط ب اصرار خانوادم مجبور شدم قبول کنم ک بیان.شاید باورتون نشه.من عاطفه،ی دختر لجبازو ی دنده ک اسم هر خواستگاری ک میومد قشقرق بپا میکردم،همین ک حمیدرضارو دیدم ناخودآگاه ی حسی تو وجودم جوونه زد باخودم گفتم ینی من عاشقش شدم؟؟آره من عاشقش شده بودم بطرز فجیعی،شاید مسخره باشه اما من تو همون بار اول جوری بهش دلبستم ک توصیفش سخته.حمیدرضام از من خوشش اومده بود و همه چی دست ب دست هم داده بود.ما چندین جلسه باهم رفتیم بیرونو هربار کلی صحبت میکردیم و بهمون خودش میگذشت گرچه این جلسات برای شناخت بیشترازهم بود اما اونقدر زمان داشتم ک بطور کامل بهش دل ببندم.احساسی اون موقع ها با حمیدرضا داشتم منو تبدیل کرده بود ب ی دختر کرو کور ک فقط عشق حمیدرضا حالیش بود .من تو اون مدت تو آسمونا سیر میکردم احساس میکردم خوشبخت ترین دختر روی زمینم هر صبح ب عشق حمیدرضا از خواب بیدار میشدم کلی رویا پردازی از آیندمون کرده بودم کلی آرزو داشتم ک میتونست در کنارحمیدرضا واقعیت پیدا کنه اما همش پرپر شد….من دیوانه وار دوسش داشتم یک لحظه هم محال بود از یادم بره وقتی پیشش بودم بهترین حس دنیا رو داشتم ک فقط خدا درکش میکرد،همه ی زندگیمو فکروذهنم شده بود اون.خلاصه همینجوری پیش میرفتو ما ی ماهی باهم در ارتباط بودیم و قرار بود چن وقت دیگه بله برون باشه اما یهو همه چی بهم ریخت.من هیچ وقت نفهمیدم ک اصن حمیدرضام منو دوس داشته یا نه؟؟فقط و فقط به عشق خودم فکر میکردم و همین برام کافی بود.اون آدم سنگدل بعد از مدتی شرطایی رو برا من مطرح کرد ک قبولش شاید واسه هر دختری غیرممکن باشه و سر همین قضیه پدرم بشدت مخالفت کرد خانواده ی اونم کم نیاوردن افتادن رو لج و لج بازی.ناگفته نمونه ک ما از تحقیقاتی ک کردیم فهمیدیم اینا خیلی خانواده ی مناسبی نبودن و دیکتاتور بودن حرف حرف خودشون بود ینی یا باید شرطاشون رو قبول میکردم یا هیچی.با مخالفتای زیاد شرطای عجیب غریبشون رو قبول کردم درست تو همین زمان خبر دادن ک رفتن استخاره کردن و چون بد اومده پس ما میکشیم کنار.این خبر ک ب گوش من رسید در کمال ماباوری خشکم زد ک چرا؟؟آخه چرا؟؟؟دیگه هیچی،همه چی تموم شدو من بعد از این ماجرا دیگه هیچ تماسی با حمیدرضا نداشتم.کاخ آرزوهام نابود شده بود،داغون شده بعد کسی شده بود اسطوره ی رویاهام دیگه ولم کرده بود دیگه نبود تموم شده بود ینی تمام اون حسای خوب تموم شده بود اون روزایی ک با حمیدرضا برام بهترین بود دیگه تکرار نشد هیچوقت نشد.کارم تا دوسه هفته شده بود گریه و گریه ک چرا بخاطر ی استخاره باید من اینجوری خورد میشدم.باید کسی ک باهاش بهترین حس دنیا رو داشتم از دست میدادم؟؟ تا چند روز غذا نمیخوردم همش ب عکسامون خیره میشدمو اشک میریختم همش یاد حرفاشو حرکاتش میوفتادم داغون میشدم.بارم نمیشد دیگه حمیدرضایی وجود نداره،چقدر خانوادم بخاطر حالو روز من ناراحتو عصبی بودن چقدر غصه خوردن.،.ولی حمیدرضا فهمید؟؟نه نفهمید هیچی رو نفهید.اون ی آدم سنگدلو بی عاطفه بود فقط خودش براش مهم بود.شکست دومو من وقتی خوردم ک شنیدم ازدواج کرده و رفته سر خونه زندگیش،کسی حال منو میتونس بفهمه ک دیده بود تو این مدت چی کشیدم،ذره ذره آب میشدمو کاری از دست کسی بر میومد.دیوونه شده بودم فقط گریه میکردم و خودمو لعنت میکردم ک چرا عاشقش شدم…..من بعد از حمیدرضا مردم دیگه عاطفه ی سابق نبودم منم الان شدم ی سنگدل ک احساسش مرده حمیدرضا زد زیره همه چیو احساس منو تو خودم کشت.بعد از این ماجرا من فرصتای خوبی واسه ازدواج پیدا کردم اما میسوزم از این ک حق انتخاب دارم اما دستام بستس.از همه بدم میاد از همه پسرا متنفرم حالم بد میشه وقتی حرف شوهر میاد.من پسرای مناسبی رو رد کردم چون نمیتونم باکسی کنار بیام و دوسش داشته باشم،من همه رو با حمیدرضا مقایسه میکنم و وقتی ب نتیجه نمیرسم دیگه تمایلی برای انتخاب ندارم. هنوزم ک هنوزه وقتی یادم میوفته اشکام سرازیر میشه…من دیگه احساسی برام نمونده ک باز عاشق شم،من مردم…..بگذریم،حمیدرضای من تنها عشق زندگیم تا چندماه دیگه بابا میشه،خیلی خوشحالم،بچه ای ک از اون زاده میشه قطعا بهترین بابای دنیارو داره…..بابایی رو داره ک ی روزی ی دختر بیچاره ای ب اسم عاطفه عاشقش بوده و تاسرحد مرگ میپرستیدش.خوشبحال بچه اش ….برام دعا کنین دوستان.

باسلام. من عاشق دختری شدم که هفت ساله باش بوذم هیچی براش کم نزاشتم اونم دوسم داشت اما من چهار ماه دیگه ازش فرصت خواستم قبل عید بود ب بهانه اینکه گوشیشو گرفتن اس داد خدافظ این تازکیا زنگیدم خونشون اس داده میگه دوماه ازدواج کردم .. تو رو خدا کمکم کنید چطور فراموشش کنم معذرت خواه ناقص باشه مشکل داره نت

من و یک دل هوایی / بعد عمری آشناییممنونم از خدایا / که شدم امام رضایی

امام حسین (ع): كسی‌ كه‌ تو را دوست‌ دارد، از تو انتقاد می‌كند و كسی‌ كه‌ با تو دشمنی‌ دارد، از تو تعريف‌ و تمجيد می‌كند. به سلامتی دوستان واقعی صلوات…

20 salame asheqe pesari budm dar hadi k az pedaram gozashtm vali bad 2 sal fahmidm k ma bhm ayandei nadarim khodam vlsh kardam ba pedaram ashti kardam vali daram divon mishm az hame badm omade az hich kas khosham nmiad 6 mah bahash cut kardam vali khub nmishm khabesho mibinm vaqan azyat mishm.

18سالمه یه پسرا بی انتها دوست داشم 8سال باهم بودیم ولی 5ماهه ازش جدا شدم ولی اون بهم خیانت کرده اونم بازنی شوهردار اون زن دوستم بود باید چجوری. این دردو تحمل کنم خیلی عذاب میکشم. برام دعا کنید. در این ماه مبارک

ممیخواهم کسی که بهم خیانت کرده به سختی عذابش بدم

روزی دختری به کورش کبیر گفت: من عاشقت هستم.کوروش گفت: لیاقت شما برادر من است که از من زیباتر است و پشت سر شما ایستاده.دخترک برگشت و دید کسی نیست.کوروش گفت: اگر عاشق بودی پشت سرت را نگاه نمیکردی…!

عشق فقط یک کلام، حسین علیه السلام

سلام بازم دلم شکستهخدا تنها و بی کس و کارم، آخه جز در خونه تو کجا دارم که برم ؟خدا جز تو از هیچکی خیر و محبتی ندیدم، فقط هرکی رسید دلمو شکوندخداجون شکرت،تموم حرفام درد دله، یه وقت فکر نکنی ناشکرم خدا من که تو زندگیم خودم بودم، لااقل تو عشق کسی رو فریب ندادمسختی کشیدم ولی دم نزدموقتی دیدم تنها کسی که وانمود میکرد دوسم داره، تو چشمای یکی دیگه خیره شده، فهمیدم راه رو اشتباه رفته بودم.پشیمون شدم حالم خیلی بد بود ولی نه به این خاطر تنهایی هام و بی وفایی هایی که از زمونه دیدم بلکه به خاطر اینکه پیش خدا و مولام حسین شرمنده شدمچرا من کاری کرده بودم که نگاه ناپاکی در من طمع کنه ؟!خدایا تو را به این شبهای عزیز از گناهم بگذر، جوونی کردم، خام بودمخودت که شاهدی دیگه حتی بهش نگاهم نمیکنم و کاری نمیکنم نگاه هرزه ای بهم بیفته، فقط بگو منو میبخشی ؟خدا جون، هدایتمون کن.شاید روزی گذرم اینجا بیوفته ولی مطمئن باش اون روز فقط میام برای دلجویی از دل شکسته هاخدا فدایی داری

میخوام تجربه خودمو بهتون بدم من ی پسری هستم که ۲۶ سالمه از۱۴ سالگی عاشق دختری شدم و اونم منو دوس داشت نزدیک ب پنج شیش سال باهم بودیم که فهمیدم سرطان گرفته بعد دو سه سال از دستش دادم،دیگه نمیتونستم رو پاهام وایسمبعد اون دو سه ستلی از زندگیم رو یادم نمیاد چجوری گذروندم تا اینکه با کمک مشاور و غیره تونستم یکی دیگه رو تآ دلم جا بدم با اینکه همه زندگیمو براش گفتم و فهمید چقدر دوسش دارم بی انصاف تنهام گذاشت الان دیگه جونی برام نمونده کنار موهام تو این سن سفید شده،برام دعا کنید

منم یکی دوسم داره ولی من دوسش ندارم اونم هیچ سعی ای نمیکنه بزاره دوسش داشته باشم

من 24سالمه حدود چهار ساله با پسری دوست بودم اولین دوست پسرم بوده رابطمون خیلی عاشقانه بود اما گاهی وقتا بهم خیانت میکرد الانم یکماه از هم جدا شدیم احساس میکنم تمام حرفاش دوروغ بوده و منو دوست نداشته و الانم عین خیالش نیست شب و روزم شده فک کردن بهش و گریه کردن خیلی اوضاع روحیم خرابه واقعن از خدا میخوام تو این ماه مبارک رمضان یه قلب اروم بهم بده تو رو خدا واسم دعا کنید….

دلم واسش تنگ شده فقط…همین…عشق من یکطرفه بود….من مجازی عاشقش شدم….واسه اینکه ولم نکنه و ناراحت نشه ازم بهش میگفتم داداشینی اوایل منم مثه داداشم میدونستمش البته شایدم ن ولی داستان من خیلی مفصله….یک سال زمان کمی نیست زیادم نیست درست…هر روز دوس دختراش جلو روم بودن…..من هیچی از احساسش نمیدونم…یه مدت سر سو تفاهمای الکی باهم دعوا میکردیم اخرم من کوتاه اومدم….قبلا میگفتم عشق مسخرست….ولی دچارش شدم….سره دوس دخترش ک اسمش ایدا بود و فهمیدم داره بهش خیانت میکنه خواستم پا در میونی کنم نزارم اسیبی بهش برسه چون خیلی دوسش داشتم،ولی اون نفرینم میکرد.چند ماه گذشته حدود 6 ماه ک دارم سعی میکنم فراموش کنم،یه روز بهش پیام دادم از هن هچی و حسم جز عشقم بهش گفتم،بعدم حلالیت تطلبیدم،گفت ازت دلگیر نیستم فقط نمیدونم چی بگم بهت،همیشه رویا بافی میکنم با خودم،سنم کمه و شاید بگین احمقانس ولی دله دیه…!!دلم نشکسته بود تا حالا ولی یه زمانی بین دعوا هامون ک ایدا رو جدا کردم ازش گفت از اولشم مهم نبودی واسم،درسته این عشق و فراموش کنم،با همه اینا توکلم به خدایه،دوستان امیدتون و از دست ندین و قوی باشینبعضی وقتا با اسمای مختلف میرم چت تا ببینمش…واقعا گیج شدم….فقط از خدا میخوام اگه این عشق یکطرفست ک توانایی فراموشیشو بده،اگه ن هم خودش میدونه و حکمته کاراش،ارکار کنه من راضیم،دلتنگیم فقط داره خفم میکنه،خیلی دلتنگی بدیه،دوستان کمکم کنیددعا کنیدتو این ماه مبارک واس همه عاشقا دعا کنید…التماس دعا…

اگه طرف مقابلتم بخواد مثل تو مغرور یا به قول خودت غیرتی باشه که دیگه هیچی…ولی خدایی اگه سرنوشت دو نفر بهم گره خورده باشه، کسی نمیتونه جداش کنه

سلام.من عاشق ئسرخالمم ولی درکم نمیکنه اونم بهم گفته که دوسم داره اما من حس میکنم کسه دیگرو دوست داره .چندبار قهرکردم که به زور اسصرا اوباهاش اشتی کردم امابازم درک نمیکنه که عاشقشم .کمکم کنید

من ١٩ سال دارم وعاشق يك پسر ١٨ساله شدم من اون رو أصلا نمى تونم از زندگيم حذف كنم اون واقعا جذاب جسور و خوش قيافه است او همسايه ى ما هست احساس مى كنم او با بقيه ى مرد ها فرق دارد ولى اين احساس يك طرفه است و هر چه به او فكر مى كنم حالم گرفته تر ميشه چون كار هايي كردم كه نبايد مى كردم و حال از آن كار هايي كه كردم ناراحتم و نمى توانم دوست داشتن خود را بروز دهم

سلام من سمیرا هستم15ساله من عاشق داداش دوستم شده بودم و بایکی دیگه هم بودم که هردوشوخیلی دوست دارم ولی داداش دوستمو خیلی دوست دارم عاشقشم ولی کمی لاته به من دوباردروغ گفته ولی به روش نیاوردم هرچی باشه عاشقشموپسرعمومم خواهراین نامردو دوست داشت و با عشق من دعواکرده بودم خانوادم فهمیده بودن من بادوتاشونم میحرفم خواهرم بهم گفت اون خواست از پسرعموت انتقام بگیره وازتوسو استفاده کرده ترو واقعا دوست نداشت ولی دوستان داداش دوستم به خاطرم با ه پسری دعوا کرد هرصبح به خاطرم میامد بیرون هرکجامیرفتم میومد بهم میگفت واست میمیرم ولی اخرش به هم زدم یه اس دادم ولی جواب نداد بعدش خواستم بهش اس بدم که مامانم بازم فهمید مبایلمو گرفت بعد نامه نوشتم دادم به دوستم تاببره به داداشش بده ولی اون بی انصاف نامه رو به اشغال انداخت و گفته بود اون رفته به همه گفته من بااونم همه چی رو دروغ میگه اخه دستان من که این لاتو این خرو اینقدر دوست دارم چجوری میتونی این کارارو کنه؟تواین 5ماه اصلا دوسم نداشت؟ من کی بخوام برم بیرون ماشینشو میبینم موتورشو میبینم پنجره ی اوتاقشو میبینم که هرروز ازاونجا به من بوس میفرستاتت که روانی میشم روانی نمیتونم فراموشش کنم تروخدا ترو به حق امام زمان کمکم کنید کمک نید

Alan 4 roze k bm khianat karde kasi k 2 sal hame zendegimo b pash rikhtam kasi hanozam Bavaram nemishe inarooo bam karde hichkas Bavaresh nemishe. Faghat mikham faramosh she hamin

منم عاشقشم ولی فراموشش میکنم،خدا کمکم میکنه میدونم،اما از خدا میخوام روز خوش نبینه

سلام دوستان اسمم محمد ۱۷ سال دارم تقریبا یه ماهی میشه که شکست خوردم ، خیلی سخته زمان نمیگذره فقط دارم سعی میکنم که بخوابم چون نمیخوام بیدار باشم کسی که عاشقش بودم الان پیش اونیه که قبلا بهش خیانت کرده بود فقط دارم به این فکر میکنم که من واسه این ادم چی بودم یعنی میخواسته با من باشه ک اونو فراموش کنه خواهش میکنم یکی کمکم کنه

میشه یکی به من بگه نظرات قبلی کجا رفتن؟؟مثلا نظرات نوشین و خود من که نظر نوشته بودیم کوش؟؟؟؟؟؟؟؟

5sal bahash zendegi kardam khili zod gozasht yadesh bekhr mesle gheseha bud fekr mikardim be ham miresim mesle akhre gheseha vali nashod khob inam shanse man bud bikhiyal ye nasihat az tarafe man ke hich kodometono nemishnasam vali say konid ba kasi ke dusesh dari zendegi koni na refaght chon akhare refaghat mishe jodaiii mesle man eshtebah nakonid eshgh to zendegi zana shoiii be vojod miyad ino bayar koni man alan 24 sal daram ke 3salo 7 maho 3 roze az ham joda shodim va nadidamesh khili dlm barash tang shode hamin

با سلام به همه دوستان عزیزی که نظر دادن باید بگم جدا وقتی کامنتهای دوستانو خوندم لحظاتی از عشقم یادم رفت و خندیدم …..چون همه سن و سالها زیر 20 ساله و بیشتر شبیه مهد کودکه عاشقاستفقط میتونم بگم تمام این درد و رنجی که به قلب آدما تو روابط احساسی وارد میشه به خاطر رعایت نکردن حریم روابطه..

سمی جان 9سال باهاش دوستی ایا اونم دوستت داره؟بهت خیانت نمیکنه؟شرمنده سوال کردم اخه میخوام بدئونم

من ی دختره 14سالم من پارسال همین موقع ها با ی نفر ب اسم امید دوست شدم خیلیم دوستش داشتمودارم ولی من لاشی بازی دراوردم و باهم تموم کردیم اون خواست برگردم منم برگشتم ولی اون منوخیلی دوست داشت ولی من اصن فک نمیکردم خیلی بهش وابسته شم من هرشب ب خاطرش ساعت 6 اینطورا باخانواده ام میرفتم پارک تا ببینمش تا یک روز ک من خیلی حالم بدبود بهش گفتم نمیخوامش وباهاش تموم کردم اونم خیلی ناراحت شد ولی1سال منوفراموش کرده من هنوزم دوسش دارم وازاون موقع ن باکسیم ن باپسر دیگ حرف میزنم من ب خاطرش شبا گریه میکنم خیلی داغونم ولی هنوزم منونمیخواد نمیدونم چ کنم لطفا کمک کنید من نمیخوام فراموشش کنم امشبم میخوام بعد1سال ببینمش برم پیشش؟باهاش صحبت کنم کمکم کنید

منم از ديروز شكست خوردم توروخدا كمكم كنيد خواهش ميكنم…من پسر 17 ساله هستم امسالم كنكور دارم…اصلا فكرشونميكردم كه ……

سلام پسرى هستم ١٩ ساله دورو بر ١ ساله با يه دخترم كه خيلى دوسش دارم از همون اولم خودش اومد سراغم ولى من بودم كه بهش بد جورى وابسته شدم جورى كه شب و روزم شده ولى اون الان دوسم نداره سرد شده باهام يه روز سرده باهام يه روز فقط دلش برام ميسوزه باهام خوب رفتار ميكنه يه روز با يه پسر چت ميكنه روزه ديگه با يكى ديگه بگو بخند يه روز از يكى خوشش مياد بهش آمار ميده واقعاً زندگيم بهم ريخته راهنماييم كنيد نميتونمم به اين راحتيا فراموشش كنم يه روز نيست كه دلمو نشكنه همش كارايه بد ميكنه من اولين تجربه مه چى كار كنم به نظرتون

من یه دختر 14 ساله هستم و تو مدرسه نمونه دولتی درس میخونم و شاگرد اولم .به یکی از پسرای فامیل علاقه داشتم تا این که اونم بهم گفت که دوسم داره (اول اون گفت من نگفتم)حدود یه هفته هست که باهاشم . و الان احساس میکنم میخواد برهمن خیلی دوسش دارم ولی نمیخوام التماس کنم که بمونه . خواهش میکنم کمکم کنید تا یا فراموشش کنم و یا کمکم کنید بمونه باهام

سلام 5 سال پیش رابطهای باه یه دختر اغاز کردم رابطه ما تلفنی بود کم حضوری ولی خیلی بد بود اشتباه کردم خواهش دارم هیچ کس به حرف هیچ کس اعتماد نکنه چون اون نامزد شده ولی من چی همش تو فکرم بود ولی الان نیست حالم از عشق الکی بهم میخوره من خیلی احمق بوودم

سلام من نمیدونم چطوری بگم یکیو خیلی دوس داشتم باهم همسایه مغازه ای بودیم بعد از یه مدت باهم دوس شدیم خیلی همو دوس داشتیم همه جی خوب بود خیلی دوسش داشتم اونم دوسم داشت ولی بعد از 3سال دوستی چن نفری رابطمونو زدن خانوادش مخالفت کردن همه چی خراب شد الان دیگه هیچ حسی بهم نداره همون کسی که یه روزی تحمل یه ثانیه ناراحتیمو نداشت الان بهم میگه که حسش بهم دروغ بود از همه جا باهاش خاطره دارم همه ی خیابونا همه ی حرفاش یادمه نمیتونم چطوری فراموش کنم هرجا میرم یادمه انگار هیچ پسری جز اون وجود نداره نموقتی بامن تموم کرد رفت خدمت سربازی ولی هنوز امید دارم که برمیگرده امیدمو از دس ندادم دعاکنین واسم الان 1سال که جدا شدیم و اونم 12 ماهه که سربازه دعا کنین بعد سربازیش برگرده چون واقعا نمیتونم فراموشش کنم

من 13 سالمه عاشق پسری شدم که ازم 2یا 3 سال بزرگ تره خیلی خیلی دوسش دارم ولی به خاطرش خیلی زرج کشیدم شب و روز گریه میکردم همش تو فکرش بودم دربارش با رفیقم حرف میزدیم ولی نمیدونم اونم دوستم داره یا نه . خلا صه تا این که یه شب به مامانم گفتم که عاشق شدم مامانم خیلی نصیحتم کرد و من فهمیدم عاشق شدن واقعا چیز مزخرفی هستش من دختره زرنگی هستم ممکنه اشنباه کنم اما تو چاه نمیوفتم به همتون نصیحت میکنم درگیر این احصاصات نشین داغونتون میکنه . تازه یه چیزی رو نگفتم قراره باهم فامیل بشیم برادرش دوست پسره عمم هستش اون میشه برادر شوهره عمم من میشم برادر زاده ی زن داداشش من فامیل عروسم و اون فامیل داماد.

سلام من 17 سالمه و هفته دو بار میرم کلاس زبان .پارسال بود که یه پسری که شاگرد مغازه بود و مغازش نزدیک کلاس زبان بود همیشه به من سلام میداد اما من توجهی نمیکردم حتی نگاش نمیکردم تاینکه کم کم ازش خوشم اومد اما طوری ابراز میکردم که انگار اهمیتی برام نداره احساس میکردم که به خاطر اونه که از اون مسیر میرم من گاهی بهش نگاه میکردم ولبخند میزدم و اونم گاهی تیکه مینداخت و یه روز که با دوستم بودم به من گفت که چشات ماهه .شماره بدم ولی من چیزی نگفتم احساس میکنم قصدش فقط دوستی بوده ومثل پسرای دیگه فقط بلد بود تیکه بندازه اما چند ماهی هست که نمیبینمش و همیشه به خاطر اون از جلوی مغازه رد میشم که شاید ببینمش و یه هفته پیش که کلاس میرفتم جلوی مغازه بود و بهش نگاه کردم اونم یه سرفه بلند کرد و داخل مغازه رفت من خیلی ناراحت شدم احساس کردم از من بدش میاد. من نمیخام که نابود بشم همش بهش فکر میکنم من میخوام درسم بخونم و مدرسه نمونه دولتی هم هستم و دوست دارم فقط به درسم فکر کنم من حتی اسمشم نمیدونم . لطفا راهنماییم کنید

کاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااش آدم عاشقم میشه توی سن پایین عاشق شه…….می دونید چرا؟ چون اگه به فرض 20 سالگی عاشق کسی شید و ولتون کنه …… فوق فوق فوقش 10 سالم که طول بکشه فراموشش کنید که البته توی این دوره زمونه سریعتر آدما همو فراموش می کنن…. ولی بازم میشید 30 ساله …………. ولی من بدددددددددددددددبختی که 30 سالگی عاشق شدم ……………… چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اگه قرار باشه 10 سال طول بکشه من میشم 40 ساله و زندگیو و جوونیم تموم شده………….. تف تف تف به این دنیای بیییییییییییییییییییییییییییی رحم و کثیییییییییییییییییییف…..

من هم عاشق شدم 4ماه باش بودم با پیرمردی بخاطر کارم ارتباط برقرار کردم درست همزمان با ارتباطم با عشقم باقر اما بعد از 4ماه باقر فکر میکرد من با اون پیرمرد رابطه داشتم چون من به ویلای پیرمرد رفتم وبا این تهمت منو ول کرد تروخدا از اخلاق هم خوب اگاه بشید مهم نفس عمل ادمهاس ممکنه طرف مقابل چه پسر چه دختر کاری کنن اما هدفشون چیز دیگه ای بوده و اصلا قصد خیانت نداشته تروخدا بیشتر تامل کنید وبه طرف مقابلتون تهمت نزنید وخودتون رو در معرض اتهام قرار ندید که من خودم رو در معرض اتهام باقر قرار دادم.حالا نمیتونم بخاطر نادونیم خومو ببخشم ونمیتونم فراموشش کنم منو راهننمایی کنید

بخدا قسم کسی که واقعا عاشق باشه کسی که از روی ظاهر و بچه بازی کسی رو انتخاب نکرده باشه نمیتونه من دو سال با یه دختر بودم همکلاسیم خودم بود بعد از اینکه فهمیدیم واقعا عاشق همیم و عشمون هوس و از این حرفا نیست نامزد شدیم روزامون عالی میگذشت مشکلی با هم نداشتیم که سر یه چیزای الکی سر یه مسائلی که من خودمو مقصر میدونم از هم جدا شدیم اون بخاطر من روی خیلی از آرزوهاش پا گذاشت ولی جدا شدیم هزار نفر باهام حرف زدن از دکتر بگیر تا دوستام و …. هزارتا از این مطلبا هم خوندم ولی الان که نزدیک دو ساله میگذره روز به روز داره حالم بدتر میشه طوری که هر شب خوابشو میبینم و چند مرتبه بلند میشم حتی خودکشی کردم حتی خواستم با یکی دیگه باشم ولی بعد یه مدت خودم پا پس کشیدم وقتی کسی بهم میگه تمام شده و اون دوست نداشته و با این جملات میخواد دلداریم بده حالم بدتر از این میشه .سخته و نمیشه فراموش کردن کسی که واست کم نذاشته و تو چشاتو بسته بودی سخته فک کنی کسی بتونه لمسش کنه دستاشو بگیره سخته فراموشی کسی که جز خوبی چیزی ازش ندیده باشی و مجبور به ترکت شده باشه …

بنظرم همه این عشقوعاشقیا دروغه کسی که چپوراست بهم میگفت دوست دارم دردت بجونم پاپیش گذاشت یه دفه بهت بگه خفه شو به درد زندگی کردن میخوره بنظرتون دوس داشتنش راست بود یا دروغ میدونیدیه همه مادخترا گول این کلمه دوست دارموخوردیمبه امیداینکه هیچکس شکست عشقی نخوره ازعشقش جدانشه

من هم این جور چیز ها را تجربه کردم

من کسی نبودم که به کسی دل ببندم با هرکسی بودم خودم ترکش میکردم یا از یکی جدا میشدیم میگفت به درک اما این دختر که اسمش دنیا هست منو به خودش وابسته کرد خیلی وقت ها میگه فراموش کنم همو به خاطر خنوادم نمیتونم اما من فراموشش نمیکنم میره اما باز بر میگرده دیگه خسته شدم دختر خیلی زیبایی هم نیست اما اخلاقش منو وابسته کرده چیکار کنم که فراموشش کنم

من و عاشق کرد گفت دوسم داره…با یه حرف من ازم دلخور شد دیگه قیدم و زد وگفت متنفره ازم….من هرکاری کردم برنگشت 6سال پاش نشستم….ولی رفت…..,

سلام .دوست دختری داشتم که با دنیا عوض ش نمی کردم ولی ….تورو خدا یه سوال دارم درست جوابمو بدید ایا همه ی دخترا همینطوری بدقول هستن فقط حرف میزنن

فکر نمی کنم کسی مثل من 15 سال عاشق کسی باشه اونم عاشقونه دوسش داشته باشه و فقط به خاطر نارضایتی خانواده ها بهم نرس من فکر میکنم که باید باز صبر کنیم تا شاید راض شن و درست شهاون فکر میکنه که هیچ وقت درست نمی شهدر نهایت دوتاییمون مجبور به جدایی هستیم بدون اینکه بخواییم.نمی دونم چرا بعضی از خانواده ها فقط به خودشون فکر می کنن.

من هم مثل همه عاشق شدم…همش وارد یه بازی شدم..از داخل وی چت آشنا شدم بحث ازدواج کشید وسظ ..یک ماه پت میکردیم هر دقیقه هر ثانیه عادت کرده بودم تا گفت میخوام ببینمت قبول کردم ..دیدمش در ارتباط بودیم باهم یه روز مثل همیشه پیام دادم جواب نداد تا سه روز بهم جواب نداد رفت نمیدانم چش شد…گیج شدم اخر بهم گفت صلاح و مصلحت نمیدانم باهم باشیم…من نتونستم قبول کنم تا یکسال پافشاری کردم ولی امروز خوبش میشد فردا بد میشد…الان شده یکسال تصمیمم گرفتم فراموشش کنم مظالب خیلی خوندم اتافقها رو برسی کردم …فهمیدم منو برای رایطه میخواسته دیده دختر خوبی هستم نخواسته خراب بشم….برام درناک بود ..وقتی همه چیز فمهمیدم..بهش پیام دادم گفتم میدونم برای چی رفتی …ولی هیچی درناک تره این نیست ک وارد یه بازی بشی و وابسته بشی و بفهمی هیچ وقت ذوست نداشته و برای چی میخواسته ..امروز دو روز هست تصمیمم جدی شده…حتی یادم نمیاد از جاهایی باهم بودیم ..حتی قیافه اش…خیلی بهترم ..به همه پیشنهاد میکنم بشینین خوب واقعیت رو درست برسی کنین ..الان خنده هام ووخوشحالی هام برای خودم هست..مثل یه راه بوده ک رفتم تمام شده…اره یاد می افتم ولی یاد روزی می افتم ک همه بی قرری هایه منو التماس های منو دید و رفت ….بهش هم گفتم واقعا تو پسر خوبی هستی واقعا هم بود هر کی بود باهم بازی میکرد …اعتراف کنم دوستش دارم ولی نمیخواد وارد بازی خطرناک بشم ..میخوام از راه دور دوستش داشته باشم

روزای اول دوسم داشت ولی من نو کم کم بهش وابسته شدم دوسش داشتم ولی غرورم اجازه نمیداد بهش بگم. وقتی بهش گفتم کم کم ازم دور شد هنوزم دوسش دارم ولی اون ن. من چطوری فراموشش کنم. خداییش قیافه درستی نداره همه سرزنشم میکنن ولی چیکار کنم دوسش دارم. 18 سالمه کنکور دارم هیچی نخوندم. تورو خدا دعا کنیین فراموشش کنم. ب درسم برسم

خواهش میکنم یکی جواب این حرف من بهم بده.کسی که عاشق منه سر بحث الکی عصبانی شده ولجبازه میگه من لایق عشقش نیستم میگه میخوادقلبش بده به کس دیگه من بدون اون میمیرم ولی قبول کرده بعضی وقتا ببینمش ولی باسردی بنظر شما مردا این ادم هدفش چیه تنبه کردن من یا واقعا میخواد بره باکس دیگه تورو خدا جوابم بدین

سلام …حالم خیلی بده الان که دارم مینویسم اشک از چشمام روونه …امروز عقد دعوت داشتم عقد کسی که عاشقانه دوستش داشتم اونم بهم گفت دوستم داره حااااالم خیلی بده خیلی بد اما حال یکی دیگه رو جایگزین کرده ازش پرسیدم چرا بهم دروغ گفتی که دوستم داری گفت تو زود باوری الان چیکار کنم که یادم بره حالم خرابه که الان مال یکی دیگه است وقتی بهش فکر میکنم قلبم فشرده میشه

من کسی را دوست داشتم که میگفت عاشفتم من از لحاط شخصیتی بالا و از چهره مقبولتر بودم مه را بعد از 2 سال وابسته خود ساخت حالی که من عاشقش شدم هر یک ماه مه ره تتها می ذاره و بر می گرده باز هم بی دلیل ترکم کد و خدا حافظی کد دیوانه شدم بخدا 3 روز است خوده گم کرده خوراک هیج درست ندارم 60 کیلو شدم از 75 .22 سال سن دارم

پسرا هم احساس دارن ایاااااااا؟؟؟؟ اینقدر دل نشکونید خدارو خوش نمیاد دل شکستن گناهه پاشو بد جور میخورید…

رفیقم ترکم کرد

سلام .خسته نباشیدمیدونم دوسم نداره ولی یه حسی بهم میگه ازش دست نکش دارم دیونه میشملطفا کمکم کنید و یه جواب منطقی بهم بدید؟

سلام خوبین؟راستش من عاشق یکی از همکلاسی هام شدم.واقعا پسر خیلی خوب و مذهبی هستش.منم به خاطره اونیکم تغییر کردم اما خیلی میترسم اون ترم هفت و امسال واسه همیشه میره و من نمیدونم چیکار کنم؟همه میگن خیلی مشکوک میزنه یه جوری نگات میکنه و انگاز از تو خوشش میاداما میترسم و فکر میکنم هیچوقت نمیاد جلو حرفش و بزنه چون به گفته خودش ریاضدانه خیلی منطقیناگر چه منطق همیشه خوب نیس.امتحانای ترمم شروع شده و نمیتونم تمرکز کنم خواهش میکنم کمکم کنید

سلام.خوبین؟راستش من یه دختر 19 سالم.عاشق یکی از همکلاسی هام شدم که تویه یه درس باهم بودیم اون ترم اخر ریاضیهامسال میره خیلی هم مذهبیه منم به خاطره اون یکم تغییر کردم.حس میکنم دوسم داره اما جلو نمیاد حتی یه بار گفتریاضیدانا منطقی فک میکنن گرچه همیشه منطقی بودن خوب نیست.دوستامم میگن خیلی مشکوکه فک کنیم ازت خوشش میاد الانم رفته تا 17 دی واسه امتحانا برگردهاصلا حالم خوش نیس.نمیدونم چیکار کنم موقع امتحاناتمم هست نمیخوام خرابشون کنم.خواهش میکنم یه چی بگید که ارومم کنه این پسر واقعا اقاس مطمئنم از من خوشش میاد اما…

بهم گفته توبرو دنبال زندگیت منم سربازی میرم درست تموم شد اگه خداخواست میام ? چ جوری باورکنم؟اخه مگه میشه انقد راحت بعد میگه نمیخوام ناراحت بشی

نمیتونم فراموشش کنم خییییییییللللللللللللللیی سخته دارم دیونه میشم بدون اون

بدترازهمه ی اینا اینه ک بدونی کسی واست میمیره باهمه ی لاشی بازیات اماچون بدونی نمیتونی مثله ادم باهاش باشی به بهانه ی اینکه ازت بدم میاد مثله سگ بندازیش از زندگیت بیرون با اینکه ندنه به خاطرخودشه که اشکاشودیگه نبینم.خستم اربس از خودم گذشتم

هر کاری کردم نشد

سلام عشق ادمها رو داغون میکنه دوطرفه هم مشکلات خاص خودشو داره همیشه خوبه انتخاب درستی داشته باشی واسه شریک زندگیت بعد عاشق همسرت بشی ن کسی که معلوم نیست اینده بهم میرسید یا ن.وقتی ب عشقتون فکر میکنید کتاب قران را بردارید ی سوره قران بخونید با خدا حرف بزنید ب ادم ارامش میده من اینقدر زیر دوش واسه کسی ک دوستش داشتم گریه کردم که کسی صدامو نشنوه ولی همیشه حکمتی واسه نرسیدن بهم هست.اما دوستانی ک میگن خیانت دیدن یا طرف دوستشون نداره این خیلی راحته واسه فراموشی چون ارزش شما رو نداشته همین الان فراموش کنید ب خدا این دنیا ارزش ناراحتی نداره تا میتونید شاد وخندان باشیم و به فکر اخرت

وا بهتره بگم سعی کنیدفراموشش کنید عشق فقط یه تپه که ازش بالامیرن به مورورزمان پایین میان من عاشق نشدم تاحالا نمی خوام فقط بابابام زندگی کنم بهتره همینطور مامانم انا ارزششون بیشتره هیف خاک توسرتون

منم 7 سال عاشق دختری بودم که منو رها کرد و با یکی دیگه ازدواج کرد. از اون موقع فقط دارم گریه میکنم.فقط گریه.

من بر عکس همه عاشق دختر میشم تا پسر یعنی قسم میخورم هیج پسری رو دوست ندارم ………………..اسم کسی که دوستش دارم فاطمه است …………….خیلی پست اصلن دوستم نداره ویکسره تهمت وتوهین بهم میزنه من چی کار کنم………………………….دارم دیوونه میشم……………….محتاج دعاهاتونم….لطفا دعا کنید فاطمه از کاری که داره بامن میکنه خیلیییییییییییی پشیمون بشه …………لطفا

عاشق یکی شدم ولی ازم دوره میگه دوستم داره ولی نمیتونه اینو ثابت کنه و فقط حرف میزنه نمیدونم باید چکار کنم

بچه ها تا حالا براتون خواستگار اومده یا خواستگاری رفتید؟که عاشقش شده باشید یا ازش بدتون اومده باشه؟لطفا بگید چرااااااااا؟

سلام ساسان هستم این شماره منه 09384607870هرکسی در رابطه با هر چیزی نیاز ب راهنمایی داره در خدمتم…لطفا فقط قبلش پیام بدید..موفق باشید بای..

ذوسال پیش تواوج بدبختی دستم گرفت ونجاتم داد بهم گفت عاشقم هست وچند ساله عاشقم بوده وقتی دیده به مشکل برخوردم دستم گرفته قلبش پاکه من رفتارم بچگانه است دلش رو شکوندم بهم گفته یه ماه بهش پیام ندم دارم دیونه میشم بنظرشما دوباره برمیگرده بهم قول داده

خیلی سخته ولی باید این شکست و بپذیرم . من شکست خوردم نتونستم کسی رو که دوستش داشتم بدست بیارم خدایا به من صبر و آرامش بده و به عشقم خوشبختی . فقط این و میدونم که تحمل این درد خیلی سخته .

من چهار ساله که عاشق شدم،عاشق دختری که همه ی وجودمه با هم صیغه شدیم بعد از این همه مدت که تصمیم به ازدواج گرفتیم بهم خیانت کرده،یعنی هنوز هم داره خیانت میکنه،حدوده یک ماهه که از خونم بیرونش کردم ولی وقتی که رفت همه ی وجود من هم رفت.الان هفته ای یک بار میاد پیشم.از موقع ای که میاد تا زمانی که بخواد بره یکسره داره با دوست پسرهاش چت میکنه،ولی نمی دونم چرا نمی تونم ازش دل بکنم،هر کاری که بگین کردم ولی حتی واسه یک ساعت هم از ذهنم بیرون نمی ره ،نه شبها خواب دارم نه روز قرار .چند بار تا حالا به فکرم زده که خودکشی کنم ولی از خدا می ترسم واز غمگین کردن مادر پیرم.به خاطر خدا بهم کمک کنین…چند وقتیه که به فکرم زده از ایران برم ولی باز هر کاری میکنم نمی تونم ازش دور بشم.

منم پسرخالمو خیلی دوس دارم اما اون هیچ توجهی بهم نداره هزار بار بهش اس دادم اما اصلن ج نمیده خیییییلی دلم گرفته خواهش میکنم برام دعا کنید

سلام سه سال است با کسی دوست شدم همشیه شک بین است همشیه دعوا واختلاف است نمی دانم با چه زبانی به او بگویم دوستت دارم ولی باورم نمی کند ای کسانی که یک نفر را دوست داری خیانت نکنی یا حق

من الان تازه ار کسی که دئسش داشتم جداشدم. دارم سعی میکنم فراموشش کنم. امشب بعد از خوندن یک رمان عاشقانه فهمیدم زندگی هنوز جریان دارد

بسم الله… عشق واقعی فقط یک کلام خدا و 14 معصوم و ابوالفضل العباس علیهم السلام. یا حق

سلام عزیزان منم ده سال درگیر عشقم هر کاری کردم فراموشش نکردم رفت ازدواج کرد ولی من هنوز دوستش دارم برام دعا کنید از یادم برده بهتر بیرم تا زنده باشه بدبختی فامیل هم هستیم همیشه میببینمش ای خداااااااتاکی

من دوستی دارم که مدام او را میبینم او دوست دیگری دارد و اهمیتی به من نمیدهد اما هر دفعه سعی کردم فراموشش کنم به من اهمیت میدهد اما دوباره همان آدم سابق میشود. چکار کنم؟

توروخداواسم دعاکنید.23سالمه.5سال پیش باعشقم اشناشدم.عاشق همیم.2سال پیش با اجبارخانواده بای پسرعقدکردم.ولی عشقم روفراموش نکردم.هرکاری کردیم فراموش نکردیم همو.الانم دارم جدامیشف که با عشقم ازدواج کنم.عشق اگه واقعی باشه ودوطرفه فذاموش نمیشه

دوستداشتن زیباست ولی فراموش کردن مشکل کوشش کنید عاشق نشید من خیلی درد کشیدمکسی رودوستدارم اومیگه نمیتانم باتوباشوم من چی کارکنم؟

…….

واقعا بهتون توصیه میکنم که عاشق نشین@کسیکه لایق ازدواج باماست روخداسرراه ما قرارمیده وماروطوری عاشق هم میکنه که خودت نمیفهمی.هرکی تنهاس به خدا روبیاره ببینیدچی میشه خواستن توانستنه اونی که نمیتونه بی شک از ته دل نخواسته.

قلب جایگاه خداست هرکسی رونبایدهمنشین خداکرد!من تاوانش دادم دوستی بیخودفقط ازدواج

من يك كسى شده كه فاميله و تا الان ١٠ سال هست كه دوستم دارم اونم فكر كنم همينطوره چى ورى بايد علاقه اونو بفهمم لطفا كمك كنيد خودم ١٦ سلامه و اون ١٨

الان دیگه 4سال میگذرد خیلی دوسش داشتمو دارم ولی اصلا دوستم نداره همون عشقه یه طرفه هر کاری میکنم فراموشش کنم نمیشه الان آزش خبر ندارم نميدونم چیکار میکنه. کلافه شدم نميدونم چیکار کنم

midunam k mitunam faramushesh konam 2sal zendegimo tabah kardam be khatere ye adam maqrure bi liaqat vaqean bazia liaqat in hame mohabato nadaran ….mrc vaqean in mataleb bem bishtar komak mikone k faramushesh konam

من از نامردی ادما خیلی رنج میبرم اینکه به راحتی یکیو به خودشون وابسته میکنن و راحت تر از اون ولش میکنن من از کجا بفهمم دوستم داره یا نه ؟

سلام، دوستای گلم براتون بهترین ها را آرزو می کنم…فقط تو را به خدا ازتون یه خواهش دارم: اگه واقعا کسی رو نمی خواین لااقل دلش را نشکنید… به خدا آهش دامنتون را میگیره هااز ما گفتن بود

ولى خىلى نامردى من خىلى دوست داشتم

سلام بچه ها حالم خیلی خراب عاشق یک دختر بودم اما اون خانه یشان را عوض کرد واین باعث جداییمان شد نمی دانم چه کارکنم

عالی بود ولی چه طور می تونم کسی رو که می دونم دوسم داره ودوسش دارم ومی دونم تا چند سال دیگه می ره را شمارشا بگیرم از اونجایی که خیلی خجالتی ام لطفا راهنمایی کنییییییییییییییید**************

سلام به تموم دوستان من تمام نظراتون رو خوندم. بنظر من سخته عاشق باشی ولی نفهمه و عشقت یک طرفه باشه..نمیتونم فراموشش کنم!!!دیگه دیوونه شدم هر شب خوابشو میبینم والان یه چند وقته ازش دورم و فکر کنم دیگه نبینمش!واقعا برام خییییلی سخته!! o_Oاصلا دیگه با هیچکی حرف نمیزنم!حالم بده !یکی کمکم کنه!!!:*)

بهم گفت دوستت ندارم .کاش مرده بودم

عالی بود ممنون

واااااااااااااااااااااااااااي دارم ديووووونه ميشم خداااااااااا.عاششششقشم چيكار كنم؟دلم براش تنگ شده ميخوااااامش

من نظرات و مطالب را خواندم……به نظر من بدترین رابطه ی دنیا رابطه ی یک طرفه است یعنی شما به ی پسر بگی دوستت دارم و او فقط بگوید مرسی………….من توی این شرایط هستم لطفا برام دعا کنید

سلام دوستان من مطالب همه ی شما رو خوندم به نظر من اکثر قریب به اتفاق عشق رمانتیک رو تجربه کردید که بعد از ازدواج و برقراری رابطه خاموش میشه مثل آتیشی که روی خاکستر ریخته باشن،ما شش نوع عشق داریم عشق رمانتیک،عشق وسواسی،عشق بازیگرانه،عشق منطقی،عشق دوستانه،عشق پدرانه و مادرانه،بهترین نوعش دوستانه هست که مثلا جایی یا همکار باشید یا همکلاسی و کم کم و به مرور زمان از رفتار و عملکرد طرف مقابل عاشق هم بشید و منم همین عشق رو تجربه کردم و متاسفانه طرف مقابل تنهام گذاشته و در بلا تکلیفی ام و میخوام فراموشش کنم،واسم دعا کنید..

من به او دلبستم و او هم جوری وانمود میکرد که به من علاقه دارد و اعتماد من رو نسبت به خودش جلب کرد بعد به روز نامرد ی کرد و همشو لو داد من هم هیچ وقت نمیبخشمش پسر به این نامردی پیدا نمی شه و تنها چیزی بهش می گم اینکه ازات متنفرم محمد صادق

سال91اواخرزمستان بودعاشق یکی شدم ولی اون دوبابهم خیانت کردولی بخشیدمش چون خیلی دوسش دارم ولی فک میکنم بازداره بهم خیانت میکنه دارم دیونه میشم میخوام ایندفعه فراموشش کنم محتاج دعای همتون هستم دوستان برام دعاکنید

من عاشق کسی شدم که توایترنت باهم اشناشدیم ولی خیلی چیزهای مبهم طرفم داره خسته ام کرده واخرین بارکه ماسرارکردم همه چیزوتوضیح بده ترکم کرد دارم ازدلتنگی میمیرم..اااای خدااا

از عشق متنفرم فقط عاشق همسرمم.

سلام من 19 سالمه و با ی دختر دوس شدم که 2 سال با هم تو ی کوچه بودیم همیشه همو میدیدیم واقعا عاشق هم شدیم جوری که حتی اگه 1 ساعت هم نمیدیدیم دوم نمیاوردیم ولی افسوس الان کیلومترها ازش دورم و نمیبینمش این مدتم از هم جدا شدیم ! هر کاری میکنم نمیتونم بهش فک نکنم و همیشه تو زهنمه و با فک کردن ب اون میخوابم و بلند میشم ولی اون نامرد منو تو غربت تنها گزاشت و رفت دنبال زندگیش حالا منم میخوام اونو فراموش کنم ولی نمیدونم چه جوری ازتون میخوام بهم کمک کنید تا این مشکل که شده ی کوه برام رو از روبه رو بردارم واقعا ممنون میشم منتظر جوابتونم مررررررررررررسی از همه

من یه دخترم که عاشق یه دختر شدم به اسم حکمت دوسم نداره میخوام فراموشش کنم ولی نمیتونم ….

لطفا چند لحظه ب من گوش کنید من یه دختر مغرورم که پسرعموم از وقتی که 15 سالش بود خیلی دوسم داشت منم خیلی دوسش داشتم ولی هیچ وقت بهش نگفتم خیلی پشیمونم تا چند سال بعدش ک سرطان گرفتو همین امسال مرد نمیدونم چه جوری فراموشش کنم خلی دوسش داشتم ولی غرورم یبار هم نزاشت بهش بگم ای خدا

قابل توجه پسران و دختران :به نظر من این مسائل جز آزار اذیت برای ما پسرا چیزی نداره به نظر من اگه با یه دختر دوست میشی نباید بگی دوسش داری و عاشقشی سرد بودن بهتر جواب میده البته قبل ازدواج , بعد که رسما اومد تو زندگیت واقعا عاشقش باش. هنوز مطمئن نشدی دختره اذت خوشش میاد دل نبند… بعدشم اگه دو نفر همو واقعا میخوان زودتر باهم ازدواج کنن بهتره. منم تجربه از دست دادن عشقمو دارم تصمیم گرفتم دیگه به کسی دل نبندم ارزش نداره وقت تلف کردنه.

بعضیا مث خون تو رگن نمیشه هیچ جوری فراموششون کرد امیدوارم ی روزی برسه ک هیچ کس دل نداشته باشه تا نتونه دل ببنده هنوزم بهزادمو دوسش دارم….کاش نداشتم….

منم تو زندگیم یه بار عاشق شدم و بعده دوسال فهمیدم اصلا دوسم نداره

اولش یکم سخته ولی بعده یه مدت عادی میشه بهترین راه کار اینه که الکی باهاش تو رویا نری به خودت بقبولونی که یه آدمه معمولیه خیلی معمولی اونی که بزرگش کرده فقط خودتی بعدش ادم باید خودش و دوست داشته باشه و برا کسی بیشتر از ظرفیتش مایه نذاره کسی که ارزش نداره رفتنیه پس لزومی نداره درگیرش بشی

من عاشق مردی شدم که هیچ وقت احساسش را به خودم نفهمیدم ، قلبم اسیر مردی شده بود ،که با من همراه نشدحاضر بودم برای بودن در کنارش از همه خواسته هام بگذرم ، بدون اینکه دلیل جدای اش را بدونم از من فاصله گرفت و رفت ولی چون طعم عشق را از دستان او چشیدم همیشه برایش بهترین ها را آرزو میکنم امیدوارم هر جا که هست خوشحال باشه و من هر لحظه و هرثانیه ام را به یادش میگذرونم و هنوز منتظرم که برگرده ، او برای من بهترین بود و من هرگز دنبال عشق دیگری نخواهم رفت .

سلام 25سالمه کاش عاشق نشین اگر شدین میره تو مغز و استخوانت من شکست خوردم خودمو زدم به نفهمیدن فراموش نمیکنم ولی دیگه ازدواج نمیکنم

منم نمیوانم فراموشش کنم چون بخاطر اون با هیچ دختری دوست نشدم ولی بعدش فهمیدم که دوستم نداره.نمیتوانممممممممممممم فراموشش کنم با اینکه هنوز دوستم نداره ولی از ذهنم بیرون نمیره.

سلام منم عاشق یه دختره شدم که خیلی خوشگله من 18سالمه و عشقو تجربه نکرده بودم تا زمانی که دیدمش،یه جای بزرگ تو قلبم واسش باز کردم خیلی دوسش دارم اولام اونم دوسم داشت ولی نتونستم احساسمو پنهون کنم داشت داقونم میکرد وقتی فهمید چقد دوسش دارم از خودش دورم میکرد ازون روز ببد هروز دارم پیرتر میشم هـــ… الانم که یه دوست معمولی هستیم یعنی سرد سرد.خیلی سخته ولی خیلی دوسش دارم چیکار کنم غیر از آرزوی خوشبختیش نمیتونم کاری کنم شاید عشق اولم باشه ولی دختر خوبم زیاده که بتونم دوسشون داشته باشم! نصیحت من اینه هیچوقت تو رسوندن احساستون به عشقتون زیاده روی نکنید چون فک میکنه دوروغه یا نگران میشه از وابستگی شما!

تا حالا که همش گفتم میتوووونم اما نشده و نتونستم چون چ بخوام چ نخوام میبینمش…هر موقع هم که میبینمش تموم خاطراتم زنده میشه نمیدونم چکار کنم. ..

مرسی حرفای قشنگی بود اما نمیتونم فراموشش کنم.وقتی 16سالم بود باهاش ازدواج کردم یه هفته از ازدواجم نگذشت که فهمیدم به شیشه اعتیاد داره اما بازم دوستم داشت دو سال با اعتیادش کنار اومدم حتی بهش نگفتم که میدونم.خیلی دوسش داشتم حتی به خانوادم در مورد این موضوع نگفتم تا این که ترک کرد.بعد از اون بی احساس شده بود بی محلی میکرد میگفت دوستم نداره اما تحمل کردم.خدارو شکر شب یلدا91 اخلاقش عوض شده بود یک سالی بود که خوشبخت بودم اما خانوادش از این که میدیدن که خیلی دوستم داره عصبی میشدن اخر بینمون جدایی انداختناز خدا میخوام که همیشه مواظبش باشه. اما سزای کسی رو که مارو جدا کرد و بهش بدهمیدونم که اونم هنوز عاشقمه

Daram mimiram

من که شخصا نمیتونم

نمیتونم.چطورفراموشش کنم؟…نه دلموشکست نه بدی کرد….مادرش ماروازهم جداکرد..دارم دیوونه میشم…فکرای بدنکنید،دوست صمیمیم ومثل خواهرم بود….

نمیدونم چی بگم من 9 ساله که عاشق دختری هستم که داره بهم میخنده بهم میگه دوست دارم اما میدونم همه حرفهاش دروغه اما بزام دوستش دارم از همون لحظه اولی که فهمیدم من عاشقم میخواستم فراموشش کنم ولی نتونستم هر کاری که بگی کردم با هر چی که بگین خودم رو سرگرم کردم سفر رفتم اما سفر برام زهرمار شود همه جا جای خالیشو احساس میکنم غیرممکنه شب شه او یادش منو تو رویا نبره . همه چی منو یاد اون میندازه هر کاری که میکنم یاد اون میفتم . میدونین من از دنیا و اخرت فقد اون رو میخوام . اما اون : یه دروغ گو . هیله گر . هفت رنگ . بی احساس . شیطان پیشش درس علوم پیشرفته هیله گری میخونه . اما من بدبخت نمی تونم فراموشش کنم دارم کل زندگیم رو از دست میدم نمیدونم باید چکار کنم

من یه نفرو دوس دارم اما متاسفانه اون منو نمیخواد…بهش پیشنهاد ازدواج دادم قبول نکرد … دانشجوی ممتاز هستم … خدارو شکر وضع مالیم خوبه چیزیم تو زندگی کم ندارم… من فقط خواستم به سنت اسلامی پایبند بشم که نشد…دیگه عاشق نمیشم …میگم هر کی خدا داره نه کم داره نه غم داره…عشق یعنی کشک…این درس عبرت بشه واسه کسی که میخواد عاشق بشه.دخترا فقط دنبال هوسن نه زندگی….بهشون میگم برید زندگی رو از حضرت فاطمه بیاموزید…واقعا حالم بهم میخوره از هرچی دوستیه… من از راهنمایی شما ممنونم …اما خودم راه خودمو انتخاب میکنم…چون خدا به ما قدرت تفکر و تعقل داده…منم زندگیمو با توکل به خدا شروع میکنم…مرسی

دررود برشما عزیزان دل من زیاد بلد نیستم حرفهای قلمبه سلنبه بزنم ولی میگم کسانی که میگن نمیشه . بگم که چطور اونها کردن شد و به راحتی اب خوردن رفتن وبار سفر بستند #؛آ

من مطمنم میتونم فراموشش کنم اون ارزش دوست داشتن نداره

عالي بود

کاش روز آشنایی مرده یا تصادف کرده بودم چقدر پشیمون هستم چقدرخیلی بی شعور بود هر چی کرده بود بخشیدم ولی باز خیانت کرد

شخصیت آدما باهم فرق داره,ممکنه این راه هابرای بعضی ها خیلی خوب جواب بده…ولی فک نکنم من جزو این گروه باشم…

فک نکنم بتونم ب هر حال ممنون

دوسال عاشقشم براش از جون مایه گذاشتم اماااااااااا همه چیز تموم شد خدا یا در پناه خودت نگه ش دار برام عزیز هنوزم

ای بابا اگه واقعآ عاشق باشی غم عشق تا گور باهات میاد چند شبه که باز دوباره تو به خوابم نمیای توسراغ این دله خونه خرابم نمیاثی

تنها چیزی که میتونم بگم اینه که نمیشهعععععععععععع

خوب بود اما این راه ها را همه امتحان کدم نشد نمیتانم فراموشش کنم اون در مقابل من دست تو دست دیګری ګذشت

سلام خدمت همهواقعاًعالی بود من 4 سال است که کسی رو دوست داشتم اما حالا میخواهم فراموشش کنم راه های زیادی بلد نیستم اما واقعاه خیلی ضعیف شده ام 🙁 دوست ها برام دعا بفرستید لطفا 3/>

من دو ساله که کسی رو دوست داشتم همه زندگیم شده بود ولی لان با جرات از ته دلم میگم که فراموشش کردم مرسی از جمله هاتون واقعاخوب بود ولی سعی میکنم دیگه کسی رو دوست نداشته باشم …….من 17 سالم هست دوست داشتن بی معنیه

سلام واقعا ممنون واقعاممنون..خیلی سبک شدم… تا دیروز فکرمیکردم فراموش کردن کسی که 4 ساله دوستش دارم محاله اما الان فهمیدنم که ممکنه..پس با قدرت فراموشش میکنم..لیاقت این همه محبت رو نداشت ..اون همه خواستگارو به خاطرش رد کردم خیلی نامرده خدا ازشون نگذره که اینجوری دلمو شکستن

مرسی از راهنماییتون ولی واقعا بعضیا آخر دروغو بیمعرفتین اینجور مواقع خودشونو نشون میدن بهتره واقعا فراموش شن البته اگه دل بزاره……..

خيلي خوب بود آروم شدم الانم مييخوام که با قدرت فراموشش کنم واقعا بيرحم بود من عاشقش بودم

مرسیواقعا عالی بودخوندنش خیلی ارومم کردیه پسر 18 ساله هستم که تا یک سال پیش هیچی از عشق نمیفهمیدم یه دختر خودش اومد سمتمو بهش دل بستم تقریبا یک سال با هم بودیم تا اینکه اخرش مثه همه رابطه ها خیانت شدچیزی کم نداشتمتعریف نباشه قیافشو داشتم شعورو شخصیتشو داشتم پولم در حد خودم داشتم 3سالم هست جز 10 نفر اول ایران تو فیزیکم امسالم دانشگاه مهندسی نفت میخونم ولی بعضیا لیاقت ندارن

ای روزگار…

مشاهده سایر نظرات

1- به واقعیت وجودی او فکر کنید؛ به جای فکر کردن به خاطرات زیبایی که با هم داشتید و لحظات خوبی که با هم سپری کردید، به همه آن چیزهایی فکر کنید که در طی این مدت، شما را رنج می داد و مکدرتان می کرد. حالا دیگر وقت آن رسیده که خیالپردازی را کنار بگذارید و واقع بین باشید؛ پرده رؤیا را کنار بزنید و به چهره واقعی مردی نگاه کنید که این همه سال شما را فریب داده است.2- بپذیرید و درک کنید که رابطه ای که بر اساس عشق حقیقی، صمیمیت، صداقت و تعهد بنا نشده باشد، رابطه سالمی نیست و دیر یا زود، از هم می پاشد؛ بنابراین در برابر وسوسه برگشتن و از سر گرفتن رابطه، قاطعانه مقاومت کنید.3- به زن و فرزندان او فکر کنید و قبول کنید که همسر او هم زنی مثل شماست که آرزو دارد، تنها مالک قلب و وجود همسر خود باشد؛ بنابراین خودتان را فریب ندهید و بگذارید وجدانتان او را به زندگی واقعی اش برگرداند.4- فراموش کردن به این معنی نیست که طرف مقابل را در ذهن و خاطره و یادتان به ناگهان نابود کنید؛ فراموش کردن حقیقی به این معناست که باید به جای او، به فکر خودتان باشید.5- خودتان را باور داشته باشید. همه آدم های دنیا در یک نفر خلاصه نشه است؛ هر چند شما در عشق شکست خورده اید اما هنوز مردان شایسته ای زیادی هستند که ممکن است در مسیر زندگی شما قرار بگیرند و خواهان ازدواج با شما باشند.6- خوشبین باشید و نیمه پر لیوان را ببینید و به جای اینکه فکر کنید «من عشقم را از دست داده ام»، فکر کنید «من الان مجردم» و به جای اینکه فکر کنید «کسی را که خیلی وقت بود می شناختم، از دست داده ام»، فکر کنید که «حالا باید با آدم های زیادی آشنا بشوم». خوشبین بودن به شما کمک می کند که زودتر فراموش کنید.7- اینکه طرف مقابل، شما را با وجود همه عشقی که به او داشتید رها کرد، به این معنی نیست که شما جذاب و دوست داشتنی نبوده اید؛ آنچه که اتفاق افتاده، فقط و فقط به این معنی است که به شما فرصت دوباره ای داده شده که همسری بیابید که درست به همان اندازه ای که شما دوستش دارید، شما را دوست داشته باشد و برایتان ارزش قائل شود.8- درگیر این فکر وسواس گونه نشوید که ای کاش او را ترک نکرده بودید. بپذیرید و باور کنید که هیچ انسانی مجاز نیست خود را اسیر کسی کند که مناسب او نیست.9- کسی که احساسات شما را می شنود و می بیند اما هیچ پاسخی به آن نمی دهد، کسی که نسبت به شما و رنج هایتان بی تفاوت و منفعل است، مردی که از آرزوهای شما باخبر است اما شما و نیازهایتان را نادیده می گیرد، قطعا به هیچ عنوان شایسته عشق ورزی نیست. هیچ دلیلی ندارد که ما خودمان را به کسی تحمیل کنیم که دوستمان ندارد، زیرا همانطور که پیش از این نیز گفتیم، عشق، احترام، علاقه، تعتهد و صمیمیت، خصوصیاتی هستندکه در یک رابطه باید متقابل باشند واگر رعایت نشوند، نتیجه ای جز احساس کسالت و پوچی و سرخوردگی ندارند.10- با خودتان به شکلی منطقی و سازنده مواجه شوید. لزومی ندارد وانمود کنید که غصه ای ندارید اما لازم است که برای فرار از شرایط پیش آمده، شرایط بهینه ای برای خود مهیا کنید. گاهی یک سفر تفریحی به منطقه ای خوش آب و هوا یا ثبت نام در یک کلاس هنری که با ذائقه و استعداد شما همخوانی دارد و یا معاشرت بیشتر با دوستانی که از وضعیت روحی شما باخبرند، می تواند تغییری بزرگ در روحیه تان ایجاد کند.11- زمان هایی را نیز به تنهایی بگذرانید. سعی کنید از استقلال کنونی تان شاد باشید. لازم است که یاد بگیرید به تنهایی و بدون وابستگی به دیگران شاد باشید وگرنه نمی توانید فردی را که بعدها قرار است به زندگی تان بیاید، شاد کنید.12- همه یادگاری های رابطه قبلی را از خود دور کنید؛ فراموش کردن یک فرد، مستلزم این است که در آینده زندگی کنید؛ نه در گذشته! همه عکس ها، فیلم ها، هدیه ها و هر چیز دیگری که به او مربوط می شود را جمع کنید و در جایی دور از دسترس و دیدتان بگذارید. شاید درابتدا کار ناراحت کننده ای باشد اما به تدریج روحیه تان را بهتر خواهد کرد.13- یک کاغذ بردارید و همه احساساتتان را روی آن بنویسید. با این روش وقتی توانستید به خوبی این شوک عاطفی تان را پشت سر بگذارید، با خواندن آن نوشته ها خواهید فهمید که چقدر قوی بوده اید که توانسته اید آن را فراموش کنید.14- به جای تمرکز روی غم و غصه های فعلی تان به زمانی فکر کنید که هنوز درگیر این رابطه نشده بودید. حال به این فکر کنید که پنج سال دیگر در چنین شرایطی چه حسی خواهید داشت و به این بیندیشید که آن موقع، غصه ها و رنج امروزتان برایتان چه مفهومی خواهد داشت.15- از جسمتان به خوبی مراقبت کنید. به طور مرتب ورزش کنید و اگر آنقدر غصه می خورید که تصور می کنید ممکن است به جسمتان آسیب بزند، حتما با یک مشاور مشورت کنید.16- به هیچ عنوان برای فراموش کردن فرد قبلی به فرد جدیدی متوسل نشوید. برای آنکه دوباره بتوانید با شیوه ای صحیح و منطقی به کسی دل ببندید، به گذشت زمان نیاز دارید. دل بستن به یک فرد جدید برای فرار از دلبستگی قبلی، کار منصفانه ای نیست. بگذارید به مرور زمان آدم هایی در زندگی تان پیدا شود که اگر به آنها فرصت بدهید، برایتان احترام و ارزش زیادی قائل می شوند.17- از اشتباهاتتان درس بگیرید و وقتی دنبال فرد جدیدی هستید که عشقتان را با او سهیم شوید، با انجام اشتباهات قبلی، یک دلشکستگی دیگر را رقم نزنید. اشتباهات و تقصیرات خودتان را در رابطه قبلی بپذیرید و سعی کنید دیگر آنها را تکرار نکنید.نکات طلایی* کسی را که شما فقط برایش یک سرگرمی اوقات فراغت هستید، به اولویت زندگی تان تبدیل نکنید.* وقتتان را برای کسی که با شما وقت نمی گذارد، تلف نکنید.* اگر احساس عصبانیت و افسردگی دارید، سعی نکنید انتقام بگیرید؛ فقط در مورد آن با یکی از دوستانتان حرف بزنید. هیچ کسی ارزش این همه ناراحتی و غصه شما را ندارد.* یادتان باشد که بالاخره فراموشش خواهید کرد اما باید از انجام کارهایی که شما را به یاد او می اندازد، پرهیز کنید.* اشکالی ندارد اگر گاهی احساس ناراحتی و تنهایی کنید. گاهی اوقات حتی گریه ممکن است حالتان را بهتر کند. مهم این است که در این روند، هر روز حالتان بهتر از روز قبل باشد.* زمان بهترین داروست؛ این را به خاطر داشته باشید.* تلفنتان را عوض کنید تا مدام پیام های قبلی را چک نکنید.همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که هر چند فراموش کردن خیلی سخت است اما اصلا دلیلی ندارد که به خاطر دلبستگی و عادت، تن به هرگونه رابطه، بی احترامی و بی محبتی بدهیدو به دیگران اجازه دهید هر طور که می خواهند، با شما رفتار کنند. شما لایق بهترین ها هستید! این را همواره به خاطر داشته باشید.و در آخر یک نصیحت خواهرانه به همه دختران و زنان جوان کشورمان:آتش معرکه بالاست؛ مبادا که تو را …دانه و دام زیاد است؛ مبادا که تو را …پرده بر پنجره انداز؛ مبادا که تو را …مرد بدخواه زیاد است؛ مبادا که تو را …برف و کولاک زده، راه خراب است، نرودل به دریا زده ای، پهنه سراب است، نرو(شعر از علیرضا آذر)

———————————————————–

چنانچه نیاز به خدمات روانشناسی در زمینه مشاوره فردی، زوج درمانی و خانواده دارید با گروه روانشناسی پیشگامان یاریگر به سرپرستی دکتر شهرام وزیری تماس بگیرید.

تعیین وقت مشاوره: ۰۹۳۰۰۳۸۳۸۷۳

چیکار کنم یادم بره

آدرس: یوسف اباد خیابان ۵۷‌ پلاک۲۴ واحد۲

اینستاگرام: گروه روانشناسی پیشگامان یاریگر

برای بسیاری از ما اتفاق افتاده که در عشق و عاشقی به بن بست خورده ایم و مجبور شده ایم بنا به دلایلی از کسی که عاشقش بودیم دل بکنیم ، این کار بسیار مشکل است اما این پایان راه نیست و نباید همه زندگی را تمام شده دانست، بلکه باید برای فصلی تازه از زندگی آماده شد و و دوباره به زندگی عادی برگشت. مسلما این کار راحت نیست ولی می توان با راهکارهایی که در نمناک ارائه می کنیم با یک نگاه واقع بینانه و بدون آسیب روانی زیاد زندگی جدیدی را آغاز کرد .

چیکار کنم یادم بره

1.به جای فکر کردن به خاطرات زیبایی که با معشوق گذرانده اید کمی عاقلانه به رفتارهایش بیاندیشید . به رفتارهایی که خاطر شما را آزرده و به چهره واقعی مردی نگاه کنید که این همه سال شما را فریب داده است .2.واقع بین باشید و بپذیرید رابطه ای که بر اساس عشق واقعی ، صمیمیت، صداقت و تعهد نیست دیر یا زود فرو می ریزد بنابراین وسوسه نشوید و در برابر وسوسه بازگشتن مقاومت نمایید.

3.خود را جای زن و فرزند او قرار دهید آیا خوشتان می آید دیگری به فکر همسرتان باشد و شما تنها مالک قلب و وجود همسر خود نباشید .

4.مدام به فردی که عاشقش بودید فکر نکنید و برای فراموشی حقیقی او بیشتر به فکر خودتان باشید .

5.خودتان را باور داشته باشید . فکر نکنید فقط او مناسب شما بود و شما دیگر عاشق نمی شوید بلکه به این فکر کنید که مردان شایسته زیادی در سر راه ازدواج شما قرار خواهند گرفت.

6.خوشبین باشید و به این فکر کنید که الان مجرد هستید و باید با آدم های زیادی آشنا شوید . خوشبین بودن موجب می شود شما زودتر عشق از دست رفته تان را فراموش کنید.

7.به این نیاندیشید که چون جذاب و دوست داشتنی نبوده عشق قبلیتان رهایتان کرده است به این فکر کنید که این امر فرصت دوباره ای به شما می دهد تا فرد مورد نظر خود را بیابید فردی که همانقدر که شما دوستش دارید او نیز شما را دوست خواهد داشت.

8.مردی که به احساسات شما توجه نمی کند و نسبت به شما و رنج هایتان بی تفاوت و منفعل است، به هیچ عنوان شایسته عشق ورزی نیست. اگر عشق و احترام در یک رابطه باید متقابل باشند نتیجه ای جز سرخوردگی ندارد.

9.زمان هایتان را به تنهایی بگذرانید و همیشه برای پر کردن اوقاتتان به دیگران متوسل نشوید . از تنها بودن و مستقل شدنتان شاد باشید و بیاموزید بدون وابستگی به دیگران شاد باشید زیرا فرد زندگی آینده تان به شادی نیاز دارد.

10.هر چیزی که او به شما داده و مربوط به او است را جمع کنید و در جایی خارج از دید قرار دهید . این کار سبب می شود روحیه تان بهتر شود .

 

چرا فکر میکنید فقط مردا تنها میزارنو میرن؟منو دختری تنها گذاشت که ادعا داشت با همه چی میسازه…ولی وقتی داشت میرفت به مادرم گفت صبرم تموم شده،همش بهانه بود…هر چی رو که حل کردم باز یه بهانه جدید آورد که تا هفته قبلش اصلا مشکلی نداشت،خواستگار پولدار اینکارو بامن کرد…زرق وبرق دنیا اینکارو کرد با من…منم از خدا خواستم به حق همین شبایه محرم تاوان دلشکستگی منو خانوادمو ازش بگیره،ازش خواستم طبق احادیثی که داریم بسپارش به همون پول…به همون زیبایی کع دنبالش بود…

اره به حق جد فاطمه زهرا خودش دخترایی رو که دل ما پسرارو خورد میکنن رو خوااااار و ذلیل کنه . و حتما میکنه. روزی میرسه حسرت یه دوستت دارم رو دلشون میمونه. پول خوبه. اما عشق و محبتم خوبه . خدا از زندگیشون خیر نبینن به حق حضرت رقیه

اره کار خوبی کردی بسپارش به خدا

سلام.پنج سال پیش که عشق ما داشت شش ساله میشد..هر روز که میگذشت دیدم معشوقم روز بروز از من دورتر و دورتر میشد..بعدها فهمیدم که دیگه میخواد از من جدا بشه .ولی با بهانه های مختلف،،دوست نداشت خودش مقصر باشه و هدفش این بود که منو مقصر جلوه بده..،،و این خیلی ازارم میداد..نگاههاش برق چشاش همه و همه روز بروز کمرنگ تر شدن و من شاهد نگاههای خیانت های چشماش بودم که روزی این چشما فقط و فقط برای من میدرخشیدن…اما وقتی اینارو میدیدم..زندگیم سیاه میشد..دیوونه میشدم.شاید سه روز لب به غذا و آب هم نمیزدم.بدبختی این بود که هر جور که میشد بازم یه نفر تو خونه ما اسمشو میورد.و من قلبم بدجور میتپید..اخه چرا همه فکر میکنند که مردا احساس ندارن یا همشون خیانکارند..البته اینو هم بگم بلانسبت خیلیا..زنها هم کند زهن هستن زود عشقشون رو فراموش میکنند..اونم اینجوری فراموشم کرد..خوشبخت بشه خدایا هر جا که هست..امیدوارم مثل من عاشق کسی بشه که بفهمه درد عشق چیه..همین.سر همه رو درد اوردم معذرت میخوام..

چون مردا فقط وقتی بدبختن عاشق میشن.وقتی پولدار باشن یا به یک موقعیتی رسیده باشن محل سگم نمیدن. و اینکه همونایی که فحش میدنو نفرین میکنن اگه یک دختر پولدار عاشقشون میشد صد در صد میرفتن

کاملا موافقم

چیکار کنم یادم بره

به نظرمن عشق اول هیچ وقت هیچ وقت فراموش نمیشه،حتی اگه ازکاراش ناراحت باشی،هیچ کسی هم نمی تونه جاش رو بگیره ممکنه بتونی بیخیالش بشی و وابستگی ات رو بهش کم کنی ولی هیچ وقت یادت نمیره مخصوصا زمانی که ببینی اش دلت براش پر میکشه

من از سن 18 سالگی تا 35 سالگی عاشق پسری بودم که 5سال ازمن بزرگتر بود…بخاطر خیانتاش ولش کردم و بکسال بعدازمن ازدواج کرد… ولی با اینکه ازدواج کرده نمیتونم میخامش هنوز… دوباره اومده سمتم کاش میتونستم فراموشش کنم

من هم همین نظرو دارم اما باید به خاطر سپرد وقتی اون دوستون نداره و فقط عشقتون یک طرفس باید فراموشش کنید قطعا ادم هتی با ارزش تر از اون هو پیدا میشه پس به خودتون سخت نگیرید و خاطرات بدتون را به خاطر بیارید که چقدر سختی کشیدید.این تنها راهه.

عشق خیلی مسخرست من ادمارو خیلی زودبا همه کاراشون فراموش میکنم حالا شما هم به خودتون خیلی فشار نیارید

دچارش نشدی برا همینه اینطوری میگی

نميدونم چرا همه فكر ميكنن فقط مردا اين كارو ميكنن در صورتي كه الان خانما بيشتر اين خصوصياتو دارن .كسي كه ٦سال همه جوره باهاش پايه بودم و چشمو رو به تمام حواشي زندگيش بستم الان بخاطر شرايط مالي كه بيش اومده بهانه ميگيره و واضح داره ميگه بهم خيانت ميكنه نميدونم چرا بازم بايد به اينجور انسانهاي زالو صفت توجه و فكر كرد

اونی ک بهت شکست عشقی وارد کردع مطمعا باش یروزی هم خودش قلبش خورد شدع بخاطر همین انتقام میگره از کسای دیگ و اونی هم ک قلب اینو خورد کرده مطمعا باش قبلن قلب اونم خورد شده

عاشقی احساس عجیبیه حتی اگه بدونی طرفت هیچ وقت نمی تونه حس خوشبختی رو بهت بده ولی بازم عاشقشی. ۱۲ساله عاشق کسیم که زمن خبر نداره هر لحظه ناخودآگاه به یادش میوفتم. درد بدیه خدایا هیچ کسی رو عاشق نکن

بنظرم خیلی بده ی نفرو انقد تو ذهنمون بزرگ بکنبم ک ی روز جدایی ازش سخترین کار دنیا باشع..و گاهی تا سالها با خاطرات اون زندگی بکنیم و خودمونو عذاب بدیم..ی ادمو باید تا جای دوس داشت ک دوست داره بهت حیانت نمیکنه…اذیتت نمیکنه…ولی وقتی ی روز ازت برید و خاست بره و دیگری رو با تو ترجیح داد..پس اونوقت با اینکه ناراحت میشیم و هرچقدم خاطره خوش باهاش داشتیم..ولی هیچ وقت نباید واس اینکه بمونه و ادامه بده بهش التماس کنیم..نباید غرور مون بزاریم زیر پا…تا اونو ب دست بیاریم همچین کسی ارزش فک کردن هم نداره..ارزش ناراحتی و غصه نداره..ارزش اینو نداره ک جوونیمونو بخاطرش تلف کنیم…گاهی ما موندن طرفمون رو بد تعبیر میکنیم در حالی ک بعضی تا ی مدت میمونن تا تنها نباشن فقط…وقتی ازت سیر شدن دیگ دلشون رو میزنی..

آدما مثل مرغهای عشق وقتی جفتشونو از دست میدن دغ میکنن، ضربه میخورن .مراقب انتخاب جفتتون باشید..

من پنج سال به پای عشقم وایسادم پای همه چیزش دوسال رفت سربازی ماه تا ماه ازش خبری نبود ولی همیشه بهش وفادار بودم ولی آخرش بخاطر مخالفت خونوادش با ازدواجمون به راحتی رفت…گفت حوصله جنگیدن ندارم به همین راحتی حالا من موندم و یه زندگی پوچ

به نظر من وقتی همه زندگی تو پای عشق گذاشتی اما اون قطع رابطه می کنه باید به جای غصه یک عشق جدید با آدمی بهتر تجربه کرد.اونی ضرر میکنه که خودشو از دوست داشتن واقعی محروم میکنه.

خداروقسم میدم بحق حضرت زهرا هرکسی تو عاشقی نامردی میکنه رسوای عالمدبشه

الان داره درد عشق و جدایی منو نابود میکنه.کاش هیچوقت عاشق نمیشدم

جعفر آقا شما اهل کجایی؟ میشه داستان عشقتو تعریف کنی؟ منم یه آقا جعفر داشتم

خیلی خیلی سخته ولی چاره ای جز تحمل نیست … و باید بالاجبار پذیرفت

چرا تعریف کنم مگر شما می دونی من چه درد سختی کشیدم

بخدا خوب درکت میکنم منم عاشق شدم گفتم شاید اون جعفری که من دنبالشم تو باشی حالا لااقل بگو اهل کجایی خواهش میکنم دارم دیوونه میشم

باهات دیگه هیچ حرفی ندارم تو دلمو کلی شکوندی

مگه من بهت چی گفتم که دلت بشبکنه خمیلی تعجب کردم از حرفتون ببخشید منم مثل شما یه عشقی داشتم اسمش, جعفربود دارم دنبالش میگردم خیلی وقته ازدستش دادم

میخوای با کمک هم پیداش کنیم ؟

ممنونم گمش نکردم بیرون میبینمش تو همچین سایت هایی دنبالش میگردم میگم شاید اونم به این سایتها بیاد اون متاهله منم متاهله

تو رو خدا راستشو بگو خیالم راحت بشه ای کاش جعفر من تو بودی عاشقی خیلی سخته

آقا جعفر شما چند سالتونه

): جعفر برا همه دیگه مرده برای همیشه

حالا باتوضیحاتی که بالا دادم یه نشونی از خودت بگو خواهش میکنم بگو چن سالته خوااش میکنم یه چیزی بگو نمیخام زیاد مزاحمت بشم

آقا جعفر بالاخره چیزی از خودت نگفتی فک کنم جعفری که دنبالشم تو نیستی انشاا… همه به عشقشون برسن شما هم همینطور خداحافظ

آقا جعفر بالاخره شما در مورد خودت چیزی نگفتی فک کنم آقا جعفری که من دنبالشم شما نیستی بهر حا ل اگه بهتون زحمت دادیم یا ناراحتتون کردیم حلالمون کنید انشاالله به عشقت برسی برای منم دعا کن خداحافط

عاشق کسی بودم که دوستم نداشت دوستش بهم گفت یکی دیگه رو دوست داره تو اینستا فالوش کردم فالوم نکرد با این حال پرو باهام حرف میزنه اما من خیلی ازش دلخورم خیلی

من عاشق کسی شدم ک زن داره … منو ب راحتی فریب داد و اوایل همش بهم میگف مجردم بعد ازینک عاشقش شدم بعد از ی مدت خودم فهمیدم نامزد داره(عقد کردند) و اون دختر بیچاره هم خیلی دوسش داره خیلی داغون شدم فهمیدم منو فریب داده وقتی بهش گفتم گف میخوام طلاق بگیرم ازش بهش احساسی ندارم اما مطمینم دروغ میگه حالا هم نمیدونم چیکار کنم میخوام رهاش کنم اما بارها بهم گفته دوستدارم نذار رابطمون خراب شه از ی طرفم خیلی بهش علاقه دارم اما عذاب وجدان زنش داره نابودم میکنه برای همین باید بخاطر خودم و اون دختر فراموشش کنم.واقعا تو این دوره زمونه نباید عاشق شد همه دروغگو شدند.

آفرین بهترین کارو میکنی، برفرض محال از همسرش دست بکشه ، مطمئنم باش همینطور که به این راحتی اونو گذاشت کنار ، تو هم کنار میذاره، بعد دروغگو هم که هست ، تو میدونی تا الان چندتا دروغ دیگه ام بهت گفته؟؟

سلام من ۱۹ سالمه و از سه سال پیش عاشق یه دختر بودم و اونم عاشقم بود اما یک باره نمیدونم چه اتفاقی افتاد و روز به روز ازم فاصله گرفت و سرد شد تا این که دو روز منو تنها گذاشت و رفت و فهمیدم بخاطر یه پسر دیگه این اتفاق افتاد درسته بهم خیانت کرد ولی هنوز با تم وجود عاشقشم و نمیتونم فراموشش کنم

عشق هست ولی نزارین همه اعتماد وعلاقتونو بگیره یه گوشه دلتونو بزارین واسه خدا.اونی که دلتو افریده بهتر خبر از خوب وبد ش داره .اگه با حرمت ونجابت پیش برین حتی اگه رها بشین زود اروم میشین .هیچ وقت همه ارزشهاتون وهط قرمزهاتونو از دست ندید که دراخر شما بمانید ویک من بی ارزش

همه عشقادروغن من تاوان بدی دادم که حقمه دیگه هیچکسوباورندارم اصلاعشق یعنی چی هوس تواین دورزمونه

من معلولم، بعد از فوت مادرم پدرم ازدواج کرد و بعد از 3ماه من رو بخواسته همسرش از خونه بیرون کرد، در این زمان تازه با پسری سالم آشنا شده بودم، هرچی بهش گفتم من به درد تو نمیخورم قبول نکرد، کم کم توی این شرایط وابستش شدم، خونه جدا گرفتم، با هم محرم کردیم، هفته ای یک شب میومد پیشم، کم کم هرشب اومد پیشم، خانوادش مخالف بودن، اما بعد از یکسال اونام قبولم کردن، اما شوهرم دوست نداشت مردم ما رو با هم ببینن، پارسال مچش رو با یه خانم گرفتم، 1ماه قهر بودیم. برای آشتی اومد، قبول کردم اما رفتارش دیگه مثل سابق نبود،من شاغلم اما اون درآمدی نداشت من کمک مالی بهش میکردم تا اینکه کم کم خواسته هاش بالا رفت، درخواست پول زیادی ازم کرد، من که دیگه از باج دادن خسته شده بودم قبول نکردم، بهش گفتم تنهایی شرف داره به این باج دادن،حس بدیه که به خاطر خودت نخواینت، اونم ترکم کرد، خیلی دارم اذیت میشم، نمیتونم فراموشش کنم، باید چیکار کنم

عزیزم سلام . گلم جواب خودت را خودت دادی اگه میخواست می موند اگه تا اخر عمرت هم میموندی فقط بخاطر پولت میخواست ….

من و یکی از فامیلامون عاشق هم بودیم، ازم خواستگاری کرد ولی متاسفانه خونواده هامون مخالف بودن، خیلی امید داشتیم بالاخره خونواده هامون کوتاه بیان و رضایت بدن،بخاطرش از همه خواستگارام گذشتم، ولی انگار امیدم بی فایده بود، اونم دید فایده نداره پارسال رفت دنبال زندگیش،دلمو بد جوری شکست حالا از اون موقع هر آهنگی گوش میدم بیادش میوفتم گریه میکنم خودمو به هر کاری مشغول میکنم تافراموشش کنم ولی نمیتونم؛هیچی خوشحالم نمیکنه!داغون داغونم؛ واقعا دیگه موندم چکار کنم اونو از یاد ببرم لطفا راهنماییم کنین

منم مثل بقیه فریب یه مرد زن دار رو خوردم….اون مرد مدیر عانل شرکتمون بود…یک سال دور و برم چرخید تا بلاخره تونست وارد دنیای من بشه…فهمیدم دوست دخترا زیاد داشته …و توانایی داشتن چند دوست دختر رو باهم….خیلی حسه بدی دارم….کارمو دوس دارم…ولی از مدیر عاملم متنفرم

من ۵ماه با کسی که عاشقش بودم ازدواج کردم قبل از من ۷سال با یه نفر بود که بخاطر من ازش گذشت و گفت عاشقمه اما الان که زنشم وقتی دعوامون میشه میره سمتش اون دختره هم با روی خوش ازش استقبال میکنه…داغونم فقط فکرم مرگه الان میگه جدا شیم چرا زندگی اینجوریه چرا انقدر عشق سخته من فقط ۱۹سالمه کم اوردم دلم فقط میخواد بمیرم با اینکه کتک خوردم تحقیر شدم بخاطرش از خونوادم گذشتم جونمم براش میدم خیلی احمقم که هنوز عاشقشم

خیلی سخته شاید قبل از شما عاشق اون بوده یا اینکه میخواد لج شمارو دربیاره

عشق یه چیزی است که نه اول داردنه آخرعاشق نیستم امحال اون کسایی که عاشق هستن رادرک میکنم یه فردی هست هفت سال است که عاشق من است از۵سالگی اماخودم فکرمی کنم نمی
تونم عاشقش بشم چون اون لیاقت منونداره حال منوفقط خدا می دونه

منم يكيو دوست دارم كه تفاهم نداريم ولي ميتونم فراموشش كنم

من کسی رو دوست دارم که عقل ومنطقم میگه براش کمم ولایقش نیستم اما دل بی صاحبم حرف حالیش نمیشه چیکارکنم که فراموشش کنم یعنی میدونم که من و اون اگه به هم برسیم بدبخت میشیم پس چیکارکنم بین عقل وقلبم موندم یه راهکاری بدید لطفا اون ازهرلحاظ ازمن سرتره چه مال ومقام وچه اخلاق خوب وایمان

با دختری از فامیل نزدیک شدم. خیلی دلربایی می کرد .سخت عاشق اش شدم . بعد متوجه شدم همش فیلم بود. قبل من کسی دگه رو داست داشت ولی خانواده اش مخالف بود. او از صداقت من سو استفاده کرد. خواست از هم جداشیم تا خانواده اش مجبور بشن به خواستش عمل کنند. چون من دیوانه وار عاشق اش بودم تلاش می کردم بسازم نشد. اهم جدا شدیم . هردو مون نامزد شدیم. ولی نمی تونم فراموشش کنم. خیلی می ترسم از آینده خانم ام که بخاطر من آسیب نبینه. لطفا کمکم کنید. نمی دانم چه کار کنم؟ از زندگی خسته ام

من یه دوست پسر دارم که خیلی عاشقمه اما من حس خوبی بهش ندارم از ازاتش خوشم نمی آد اما نمیدونم چطوری فراموشش کنم

سلام.درمورد خودم میخام بگم.بیماری وجود داره بنام اضطراب اختلال جدایی در بزرگسالی.تعدادشون بسیار کمه.اما بعداز جدایی دردهایی همراهشونه که فکرشم نمیکنید.عملا زنده بودنو زندگی تمام میشه.دلهره اضطراب تپش قلب حال همیشه بد بی اشتهایی به شدیدترین حالت و فکرایی که از بین نمیرن

توجه : ارسال پیام های توهین آمیز به هر شکل و با هر ادبیاتی با اخلاق و منش اسلامی ،ایرانی ما در تناقض است لذا از ارسال اینگونه پیام ها جدا خودداری فرمایید.

چیکار کنم یادم بره
چیکار کنم یادم بره
0

دوره مقدماتی php

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *