چگونه يک کتاب شعر بنويسيم

دوره مقدماتی php
چگونه يک کتاب شعر بنويسيم
چگونه يک کتاب شعر بنويسيم

انتشارات ارشدان چاپ کتاب را با هدف ارتقای سطح علمی و فرهنگی کشور انجام داده و دست مولفین، هنرمندان و مترجمین کشور را در این راستا می فشارد….

طراحی سایت
و
سئو
توسط
رایامارکتینگ

کلیه حقوق این سایت متعلق به 1392 چاپ کتاب ارشدان می باشد.

تولید محتوا

توسط
رایامارکتینگ

دوره مقدماتی php

نویسنده : زهرا شریفی

 

نوشتن شعر نوعی ماجراجویی است که به ما کمک می‌کند تا زبانی غنی داشته باشیم و با کلمات تصاویری شفاف نشان دهیم.

سرودن شعر یکی از انواع نوشتن خلاقانه است حتی اگر تصمیم به انتشار آن نداشته باشید.

بعضی می‌گویند شعر زمانی ساخته می‌شود که بهترین کلمات در بهترین مکان‌ها قرار می‌گیرند یا توصیف صحنه است با کلمات. در این نوشته به دنبال معنی و چیستی و تاریخچۀ شعر نیستیم.چگونه يک کتاب شعر بنويسيم

می‌خواهیم بدانیم اگر فکر می‌کنیم ذوق شعر و ادب در وجود ما نهفته است، برای پرورش و ظهور آن چه کاری می‌توانیم انجام دهیم.

برای شروع بهتر است تا می‌توانید شعر بخوانید. فارغ از اینکه در کدام مرحله از سرودن شعر هستید باید به صورت مستمر شعر دیگران را دنبال کنید. اشعار تمام دوران را بدون توجه به اینکه در چه زمان و موقعیتی سروده شده بخوانید. سعی کنید از نوع شعرها و تکنیک‌های به کار رفته در آن‌ها یاد بگیرید و استفاده کنید. بسیاری از افراد شعر نمی‌خوانند به بهانه‌هایی مثل:

شعر دیگران روی من تأثیر می‌گذارد و می‌خواهم یک کار خاص ارائه کنم.

شعر من از قلبم بر آمده و یک نوع بیان خود است.

شعر یک نوع بیان هنری است و هیچ قاعده‌ای برای آن وجود ندارد.

مادرم می‌گوید تو استعداد کافی داری.

و…

همۀ این استلال‌ها می‌تواند درست باشد اما اگر می‌خواهید شعری برای انتشار آماده کنید باید قدم‌قدم پیش رفته و همه نکات را در نظر بگیرید.

از شاعران نامور فارسی، به جز سعدی و حافظ که آشنای ذهن همۀ ما هستند، اشعار بیدل دهلوی، صائب تبریزی، طالب آملی و وحشی بافقی تأثیر مهمی بر روند سرودن شعر دارند و از شاعران معاصر هم می‌توان به نیما یوشیج، احمد شاملو، حسین منزوی، فروغ فرخزاد، هوشنگ ابتهاج، نصرت رحمانی و شفیعی کدکنی اشاره کرد. البته نباید صرفاً به خواندن آثار چند شاعر بسنده کرد و از آثار سایر شاعران خوب غافل شد. تا می‌توانید شعر بخوانید.

وقتی شعر افراد زیادی را می‌خوانید یک آموزشگاه غیرمستقیم با معلم‌های خاص و منحصربه‌فرد خواهید داشت.

اما در کنار خواندن شعر، داستان، رمان و حتی روزنامه‌ها را نادیده نگیرید. مهم‌ترین ویژگی شاعر این است که بتواند با جهان ارتباط برقرار کند بنابراین خوب است که مسائل روز را نیز در نظر بگیرید.

در این رابطه سایت گنجور یک مجموعۀ مناسب برای دسترسی به اشعار کهن و کلاسیک است.

همیشه در حال نوشتن باشید و دست از قلم برندارید. اشتباه اکثر افراد در این زمینه این است که فکر می‌کنند باید در انتظار الهام به سر ببرند تا شعری بنویسند، در حالی‌که هر چه بیشتر تمرین کنید و همراه با خواندن شعر دیگران، خودتان هم بنویسید، هر چند بدون ساختار و نامناسب و بی‌معنی اما در نهایت می‌توانید از دل همین تمرین‌ها به چیزی که می‌خواهید برسید.

به خودتان اجازه دهید که گاهی بد بنویسید اما از نوشتن دست نکشید. نمی‌گوییم تمام روز خود را پشت میز نشسته و صرف نوشتن کنید اما یک روال نوشتاری مشخص داشته و به آن پایبند باشید.

مثلاً برای خودتان تعیین کنید که روزی دو جمله بنویسید و به هر طریقی این کار را انجام دهید. نوشتن روزانه مهارت‌های شعری شما را بهبود می‌دهد و تقویت می‌کند.

بعضی افراد صبح‌ها حال خوبی برای نوشتن دارند بعضی عصر و بعضی شب، مهم این است که زمان خودتان را پیدا کنید و ببینید چه چیزهایی به شما امکان سرودن یک شعر خوب می‌دهد. می‌گویند ویکتور هوگو به محض بیدار شدن از خواب، ایستاده به سمت میز می‌رفت و شروع به نوشتن رمان یا شعری می‌کرد.

گاهی می‌توانید از موضوعات خیلی ساده در زندگی و محیط اطراف خود، مثل روند شغلی‌تان، اسباب‌بازی فرزندتان، گلدان گل روی میزتان و… ایده گرفته و خود آن را در ذهن بپرورانید.

همیشه با خودتان کاغذ و قلم داشته باشید یا به عبارتی « دائم الدفترچه» باشید. هر چه به ذهنتان می‌رسد را بنویسید. لزومی ندارد همین که پای کار نشستید یک مثنوی بلند یا یک غزل عاشقانۀ کامل بسرایید بلکه شعر گاهی مثل یک ساختمان بلند با آجر روی آجر گذاشتن و مرور زمان شکل می‌گیرد.

بنابراین عجله نکنید. با این کار مجموعه‌ای از تداعی‌ها و نوشته‌هایی خواهید داشت که می‌توانید به تدریج آن‌ها را ویرایش و تکمیل کنید.

«عزیزان خود را بکشید.» بازنگری را دست کم نگیرید. اینکه قافیه‌های شعر شما همه درست است و قصۀ آن به پایان رسیده یا اینکه شما دوستش دارید دلیل کامل بودن آن نیست. شعر خوب خواننده را به حرکت در می‌آورد و او را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به درستی با او ارتباط برقرار می‌کند. نوشتن شعری به این صورت مشکل است و نیازمند بازنگری و دقت زیاد.

بسیاری از شعرا و نویسندگان وقتی پس از چند روز یا چند ماه به متن پیش‌نویس خودشان نگاه می‌کنند می‌گویند «واقعاً من این‌ها را نوشته‌ام؟»

وقتی شعری را نوشتید که فکر می‌کنید کامل است آن را کنار گذاشته و بعد از گذشت زمانی مشخص دوباره به سمت آن برگردید. در این مدت می‌توانید روی شعرهای قدیمی‌تر خود کار کنید و شعر تازه نیز بسرایید. خواندن شعر را هم هیچ‌گاه متوقف نکنید. با دانستن اینکه می‌توانید بعداً به کار خود بازگردید و آن را اصلاح کنید، در نوشتن اولیه، به خودتان آزادی بیشتری خواهید داد.

شعر خود را در معرض نقد و بررسی قرار دهید. نظر بزرگان ادبی را نادیده نگیرید و از به اشتراک‌گذاری کار خود با آن‌ها واهمه‌ای نداشته باشید. ممکن است بعضی کار شما را دوست داشته باشند و بعضی هم نه. تمام نکات را یادداشت کرده و در بازنگری از آن‌ها استفاده کنید.

اگر مشکلی در شعر شما وجود دارد نگویید: «این سبک من است» و اگر سبک شما چنین است بدانید راه را اشتباه رفته‌اید.

تکنیک‌ها و قواعد شعری را بشناسید و یاد بگیرید.

بنابراین مهارت‌هایی مانند حذف کلمات غیرضروری، استفادۀ به‌جا از کلمات و شیوۀ قرار گرفتن آن‌ها در کنار هم، به طور مناسب و مواردی از این دست، برای تصویرسازی و ایجاد یک نوشتۀ هنرمندانه لازم است و به ساختن یک نوشتۀ تأثیرگذار کمک می‌کند.

سعی کنید در این مسیر به طور مداوم از فرهنگ لغت استفاده کنید. اولین واژه یا جمله‌ای که از ذهنتان می‌گذرد را نپذیرید. با رجوع به لغت‌نامه می‌توانید برای یک کلمه، مثلاً «رنج»، جایگزین‌های زیبایی بیابید.

با کلمات بازی‌کنید و آنقدر آن‌ها را در نوشته خود جابه‌جا کنید تا به مقصود مورد نظر خود برسید.

مهم نیست موضوع شعر شما چیست، فقر، مرگ، عشق و… در هر صورت باید آن را به مخاطب نشان دهید مطابق همان جملۀ معروف «نگو، نشان بده».

برای تصویر سازی در شعر از همۀ اجزای طبیعت، رنگ‌ها، اشیاء، حالات و رفتار انسان و… استفاده کنید.

در ادامه نمونه‌هایی از خلق تصویر در شعر فارسی را با هم می‌خوانیم:

 

بستم به پای خستۀ لب

چگونه يک کتاب شعر بنويسيم

دست خنده را…

برداشتم نگاه ز چشم پرآتشش

گفتم: دريغ و درد

کو داوری که شعله زند بر طلسم سرد؟

کوبم به روی بی‌بی چشم سياه تو

تک‌خال شعر را

گويم کدام‌یک‌؟

نصرت رحمانی

 

نگاه مرد مسافر به روی ميز افتاد:

چه سيب‌های قشنگی!

حيات نشئۀ تنهايی است

و ميزبان پرسيد:

قشنگ يعنی چه؟

قشنگ يعنی تعبير عاشقانۀ اشكال

و عشق ، تنها عشق

تو را به گرمی يک سيب می‌كند مأنوس

و عشق ، تنها عشق

مرا به وسعت اندوه زندگی‌ها برد

مرا رساند به امكان يک پرنده شدن.

سهراب سپهری

 

غالباً درباره سهراب سپهری گفته‌اند كه با شعرش نقاشی كرده و با نقاشی‌اش شعر سروده است.

برای ایجاد یک دنیای ذهنی که خواننده در آن ساکن شود و معنا و مفهوم مهمی را دریافت کند از هیچ‌گونه تعبیر و تفسیر شاعرانه دریغ نکنید.

 

شاید دوست داشته باشید در این دوره شرکت کنید:

دورۀ آنلاین شعر نویسی

نمیتونم شعر نوشتن رو به اندازه داستان نویسی دوست داشته باشم..
ولی باید حتما یاد بگیرمش..
مرسی از اموزش قابل فهمتون

سلام پرستو جان
بیشتر بنویس دربارۀ ماجرا
چرا حتماً باید شعر گفتن رو یاد بگیری؟

سلام مرسی از متن خوبتومن دوره راهنمایی هستم میخوام شعر هام رو نقد کنن و دوست دارم اگه بخوام به نوشتن ادامه بدم قبل از تموم کردن دوره دبیرستان کتابی به چاپ برسونم اگر اجازه بدید شعرم رو براتون ارسال کنم ممنون

سلام مریم عزیز
در کارگاه شعر متأسفانه فعلاً برنامه‌ای برای نقد شعر نداریم و از این به بعد به آموزش تکنیک‌ها و اصول شعر می‌پردازیم.

سلام خوبید اسم علی ۱۸بچه اهوازم کاملا مذهبی هستم و دوست دارم در باره اعمه شعر بگم
نکات شما بیسیار خوب بود ولی برای شروع کار اول باید چکار کنم

علی عزیز
سلام
برای شروع پیشنهاد می‌کنم شعر خوب بخونی. از شعرایی که توی متن اسم بردیم و منابعی که معرفی کردیم حتماً بخون.
از طرفی اگر علاقه داری توی حوزۀ مشخصی شعر بگی بهتره در مورد اون مطالعه داشته باشی تا بتونی راجع بهش بنویسی.

سلام ودرود برشما
خیلی مطلب آموزنده و ساده ای بود که برای امثال بنده که هنوزم مبتدی هستم و باید در
نزداستادان عزیزوبزرگواری همچون شمامدتی
شاگردی کنم , بسیارعالی بود.
بنده متولدسال۱۳۴۴هستم وبااینکه رشته فنی
خوانده ام ازهمان دوران دبستان علاقه خیلی
شدیدی به نوشتن داشتم و اولین شعرم را در
زمان جنگ تحمیلی ودر منطقه جنگی نوشتم
وبه مرور زمان علاقه ام بیشترو بیشترشد تابه
جائی که درهمان دوران شعرهای زیادی را در
دفترچه خاطراتم نوشتم .
الان هم خیلی محتاجم به کمک شما دوست گراموتمایل دارم که بیشترمطالب زیبای شمارا
درهرکجاکه باشدمطالعه نمایم.
لطفا راهنمائی نمائید.متشکرم .
ارادتمند:محمدعلیـ (LIMAN)

سلام من خیلی دوست دارم شعر یاد بگیرم…
امیداورم بتونم از این مطالب استفاده کنم…! البته چند وقته نمیتونم سعر بخونم و کم پیش میاد شعری بنویسم اون هم به دلیل درس و دانشگاه هست…! شما به نظرتون چند روز ور هفته به شعر خواندن اختصاص دهم؟

واژه ای مثل برآوردم با آوردم خالی قافیه میشه ؟؟؟
ممنوووون میشم جواب بدید ????

سلام نیلوفر عزیز.
بله این دو کلمه هم‌قافیه هستند.

من شعر گفتم اما نمیدونم چه کاری انجام بدم که شعرهام مشاهده شه و بتونم چاپشون کنم
میشه لطفا راهنمایی کنین

یاسمن عزیز
بهترین کار اینه که یک وبلاگ یا وب سایت بزنید و آثار خودتون رو به طور منظم منتشر کنید.

من شعر گفتم میشه راهنمایی کنید چه کاری انجام بدم که ببینم شعر های من درسته و چه کاری انجام بدم که چاپ بشن

سلام من خیلی دوست دارم شعر یاد بگیرم…
امیداورم بتونم از این مطالب استفاده کنم…! البته چند وقته نمیتونم شعر بخونم و کم پیش میاد شعری بنویسم اون هم به دلیل درس و دانشگاه هست…! شما به نظرتون چند روز ور هفته به شعر خواندن اختصاص دهم؟

کوثر عزیز
سلام
اگر دوست داری شعر بگی و توی این مسیر موفق باشی بدون خوندن شعر ممکن نیست.
از اونجایی که شعر مثل رمان و مقاله زمان زیادی نمی‌خواد می‌تونی توی زمان‌های رفت و آمد، استراحت و… شعر بخونی.
پیشنهاد می‌کنم ارتباطت با شعر رو قطع نکن.
موفق باشی

خیلی ممنون
مطالبتون خیلی خوبه

سلام من از سال ۷۹شعر میگم ولی هنوز شعرام به پختگی لازم نرسیده ۳۷ سالمه هنوز نمیتونم شعرامو چاپ کنم .

نگران نباشید سها جان
بسیاری از بهترین نویسندگان جهان آثارشان در دهۀ پنجم و ششم عمرشان منتشر شده است.
شما که هنوز خیلی جوان هستید.

سلام من ۳۷ ساله هستپ از سال ۷۹شعر میگم ولی هنوز به پختگی کافی نرسیده که چاپ کنم .میتونم شعرمو براتون بفرستم نظرتون رو بگید؟

سلام سهای عزیز
بله میتونید به نشانی زیر بفرستید:
info@madresenevisandegi.com

سلام
برای نوشتن شعر نباید آن را در یک روز تمام کرد سعی کنید روزی یک بیت به شعر اضافه کنید…در ضمن ابتدا سعی کنید موضوع شعر رو به صورت متن روان تو ذهن ایجاد کنید… ولی رو کاغذ ننویسید… بعد سعی کنید دو تا کلمه که هم معنی یا به هم ربط دارن رو قافیه و بقیه متن رو تو دوقسمت بیت تقسیم و بچینید تا معنی بده همین.
مثلا یه شعر از خودم .ای یار من تو صورت مهربانی داری ولی دل سنگی
شعرش..
ای یار جگر سوزم در رخ مهربانی
اما دلی از سنگ در سینه پنهانی
امیدوارم بدردتون بخوره…

من ۱۶ سالمه ومیرم کلاس یازدهم. رشتم تجربی. ولی تاحالا شعرای زیادی گفتم وتعریف های زیادی شنیدم. من از استادای بزرگ وشاعران زیادی پرسیدم چه عواملی موجب شعر گفتن میشه که نودونه درصدشون گفتن ذات و استعداد. خواندن شعر این استعداد رو پرورش میده. صرفا نمیشه گفت هر کی شعر خوند شاعر میشه. مثل اینه که بگن هرکی درس خوند سرکار میره. پس ذات .طبع شعری واستعداد نقش اصلی رو داره.

سلام شاعر جوان
درسته. ذات و استعداد در مرحله اول خوبه اما همین استعداد اگر به کار گرفته نشه و با تمرین و شعر خوندن و توی مسیر بودن تقویت نشه به تدریج از بین میره.

درود برشما عزیزان ادب دوست، با اجازه ادمین عرضی داشتم،
در ابتدا که مطلب بسیار عالی و کامل بود،
بنده نهایت استفاده رو بردم.
اما در ادامه، باید بگم من چندان به این مساله که شعر سرودن را بیاموزیم و یاد بگیریم،
معتقد نیستم،
شعر هنری کاملا متفاوت با اشکال دیگر هنر هست،
هنرهای مثل موسیقی نقاشی، پیکره تراشی، خراطی، قلم زنی و …. ، تمامآ در ابتدا متریال شروع کارو در اختیار شما میزارن،
و اینکه تقربآ منتظر نتیجه مشخصی از کار هنرمند هستند،
مثال بوم، رنگ، قلمو، نتیجه تصویری از منظره یا پرتره، جان دار یا بی جان .
اما شعر، نه … شما باید از هیچ، همه چیز بسازی،
و تازه اونقدر هم قدرمتند و بی نقص بسازی که،
محصول غیر قابل لمس و دیدن شما، بتونه در لایه های ذهن مشوش و مخدوش و به شدت درگیر مخاطب امروز جایی برای خودش باز کنه…
مخاطب امروز با هفتصد سال پیش خیلی فرق کرده،
حتی گوشهای امروز با پنج سال گذشته هم کلی طبع سلیقه متفاوتی دارن.
به نظر من شعر مثل آواز هنری ماهیتآ، ذاتیست،
که البته با تمرین و ممارست قوی و قوی تر میشه،
ولی اینکه کسی صرفآ به دلیل علاقه زیاد و بدون اون خمیر مایه ذاتی، بخواد با مطالعه و تمرین شاعر بشه، وقتشو هدر کرده و
بهتره بیشتر به مطالعه و بررسی و نقد بپردازه که کم از سرودن نیست،
گاهی شعرا حسرت دارن فردی قابل، اثرشونو مورد نقد قرار بده
تا بتونن رفع اشکال کنن و به نقاط ضعفشون پی ببرن،
و باور کنید که خییییییلی نایاب هست.
خییییلی کم پیدا میشه کسی که شعرو بخونه، بدون جهت گیری خاص،
سبک و سنگین کنه،
نقاط ضعف و قدرت شاعرو گوشزد کنه و زمینه تقویت کار شاعرو فراهم کنه.
ما الان خیلی به این افراد احتیاج داریم.
با عرض پوزش از ادمین عزیز.

سلام دوست عزیز
درسته که شعر ماهیتی ذاتی داره اما علاوه بر اون آتش درونی که نیازه و جوششی که ابتدا لازم داره، حتما باید به دنبال یادگیری و بررسی فنون بود. صرفا به خاطر طبع شاعرانه نمیشه شعر گفت. ضمن اینکه این مطلب افرادی رو در نظر داره که در خودشون این توانایی و شوق اولیه رو می‌بینن اما راهی برای ادامه پیدا نمی‌کنن.
ممنون از کامنت خوبتون.

سلام اونایی که شعرمینویسن ودوس دارن شعراشون دیده بشه وبقیه نقد کنن میتونن عضو سایت شعرنو بشن اونجا شاعرای زیادی هست که بهتون کمک میکنن چون من خودمم تازه عضوش شدم وخیلی خوبه وبیشتر انگیزه گرفتم واسه نوشتن

سلام من معتقدم به قول استاد شريعتى لطافت زير انگشتان تشريح مى پژمرد وقتى تازه کارى و شعرتو پيش يه کهنه کار ميبرى با نگاه نقادانشون که اصن به قشنگى هايى که سعى کردى خلق کنى توجه نميکنه و همش ايراد ميگيرن و ذوق ادمو کور ميکنن تهشم سعى ميکنن طرز فکرشون رو به ادم قالب کنن از فلان چيز بگو اتفاقن شاعر بايد تو شعرش ول انگار باشه نبايد محدود باشه من زخم خورده اين افرادما قشنگ معلومه دلم پره من شش ماهه شعر ميگم خعلى ممنون مطلبتون واقن مفيد بود

سلام امیر عزیز
منظور این نیست که شعر رو تشریح کنیم. گاهی لازمه که نوشته‌های خودمون رو در معرض نقد قرار بدیم برای بهتر شدن. و البته خیلی مهمه که چه کسی این کار رو برای ما انجام میده تا به قول تو ذوقمون کور نشه.
کسی رو پیدا کنیم که علاوه بر گوشزد کردن ایرادات نوشته مشوق ما هم باشه.

سلام…ممنونم از مطلب عالیتون….خسته نباشید.
من علاقه خاصی به کتاب خوندن و نوشتن رمان ،کتاب،موسیقی،…و مخصوصا شعر دارم ..امیدوارم با کمک این مطلب خوبتون شعر های قشنگی بگم..

سلام نگارین عزیز
با تلاش و مطالعه حتماً به نتیجع می‌رسی.
موفق باشی

سلام مطالبتون عالی بود وخیلی کمکم کرد ممنون

سلام ببخشید یه سوال داشتم در شعر نویسی حتما باید تمام قوانین و قواعد مثل قافیه و وزن کلمات و…. رعایت بشه ؟

سلام. بله بهتره رعایت بشه. حتی نوشتن شعر سپید و نو هم قاعده‌منده.

سلام میشه راهماییم کنید که چجوری دانش لغویم رو برای شرنوشتن افزایش بدم؟

من چندوقتی میشه شعرمینویسم اما کلمات و واژه های زیبا بلدنیستم بکارببرم

پرستوی عزیز
سلام
برای اینکه دایرۀ لغاتت رو افزایش بدی باید زیاد و مستمر مطالعه کنی و سعی کنی کلمات جدید رو از دل نوشته‌های مختلف، چه شعر و چه متن بیرون بکشی و از اون‌ها توی نوشته‌هات و صحبت کردن استفاده کنی.

شبِ من شب تر از شبهای تار است

که غمهای دلِ من بی شمار است

به دستت می دهد یک جعبه یاقوت

دل عاشق همیشه چون انار است!

شکارم کردی امّا نامسلمان!

دلم از دست رفتارت شکار است!

رفیقان، حرفشان و قولشان است

چرا پس قول تو بی اعتبار است؟!

قرارِ تازه ای می خواهد و بس

دلی که در هوایت بی قرار است

گواهی می دهد گرچه دل من

تمام حرفهای تو شعار است!

چه با سرعت به پاییزم رساندی

اگر چه اوّل فصل بهار است

به تنهایی خودم را می سپارم

که تنهایی همیشه ماندگار است…!

#دکتر_یدالله_گودرزی

باتقدیم عرض سلام واحترام.اگر ممکنه نظرتون رو بفرمایید.
تو دلت خیلی صبوره
چشاتم منبع نوره
اون دستای مهربونت
مثل یک جام بلوره
کاش میشد منم یروزی تودل توجابگیرم
باهمه افسردگیهام من بگم
منم صبورم
چشم ودل ودست تو
اون نگاه مست تو
من مجبور میکنند تا
بمیرم واسه تو

سلام حمید گرامی
پیشنهاد می‌کنم اگر به ترانه‌نویسی علاقه داری حتماً ترانه‌های خوب رو بخونی. مثل کارهای محمدعلی بهمنی، افشین یداللهی، اردلان سرفراز، شهیار قنبری و…
در کنار این‌ها شعر خوندن رو فراموش نکن. تا می‌تونی شعر بخون.
موفق باشی

سلام
خسته نباشید از اینک برای اعتلای فرهنگ و رشد نواموز ها زحمت میکشید به نوبه خودم از شما سپاسگذارم
من تقریبا تمامی اشعار کلاسیک مطرح زبان فارسی را بارهاخواندم. عروض هم می دانم اما اوزان ابیات من در یک وزن نیستند هر کدام وزنی جدا گانه دارد نمیدانم برای اینکه در یک وزن باشند باید چه کار بکنم لطفاً راهنمای بفرماید
متشکرم

سلام آقا یوسف گرامی
اوزان ابیات در یک شعر یکسان نیستند؟
پیشنهاد می‌کنم دایرۀ لغت خودتون رو افزایش بدین و با کلمات تا می‌تونید بازی کنید تا وزن مورد نظر شکل بگیره.

سلام ۱۴ سالمه به شعر خیلی علاقه دارم خودم هم شعر مینویسم طوری مینویسم که کسی باورش نمیشه خودم نوشتم
چطوری میتونم شعر هامو ثبت کنم؟

سلام آرمان عزیز
خوشحالم که توی این سن کم داری جدی فعالیت می‌کنی.
به فکر وبلاگی برای انتشار نوشته‌هات بودی تا حالا؟

سلام توضیحاتتون عالی بود من علاقه خیلی زیادی به شعر دارم و دوست دارم برای دل خودم شعر بگم یه ارامشی بهم میده تاحالا شعرنگفتم اما پنج تاشعر انگلیسی و خیلی زیباترجمه کردم ازگفته هاتون استفاده میکنم و حتما شعرمیگم خودم فقط امید وارم وزن شعرو بتونم رعایت کنم

سلام اموزشتون عالی بود
اما بعضی موقع ها ادم چیزی تو ذهنش نمیاد این از چیه ؟ایا طبع شعر ندارم ؟

سلام امیر عباس عزیز
خیلی زیاد و روزانه شعر می‌خونی؟
سعی می‌کنی کلمه‌های جدید یاد بگیری؟
به شعر بقیه دقت می‌کنی؟

سلام ابتدا از مدیر سایت تشکر میکنم ثانیا به وبلاگ بنده که شعر های خودم میباشد سری بزنید اگر عیب و ایرادی داشت{که دارد} در بخش نظرات بنویسید.http://shaeranehaiema.blogfa.com

سلام
۱۴ سالمه شعر قبلا هم مینوشتم اما روی پایه و اساس نبود و شعر های جالبی نبود شعر هم زیاد میخونم بقیه بهم میگن که
شاعری از همین چیز های مبتدی و شعر های مسخره و بی اساس شروع میشه بعدا طی مدت میتونی شاعر خوبی بشی خوشبختانه محیط و موضوع کافی هم وجود داره فقط هنوز هم نمیتونم شعر جالب و با اساس بنویسم
خسته شدم

خیلی تلاش کردم که بنویسم اما نشد ممنون میشم که اطلاعات بیشتری اراعه بدین ممنونم از شما و متن زیبا و کاربردیتون!!!..

ارادتمند شما مانی

سلام مانی عزیز
تلاشت واقعاً قابل تحسینه.
ناامید نشو و تا می‌تونی بخون و بنویس.
کارگاه شعر رو دنبال کن از این به بعد بیشتر به روز میشه.

سلام متشکرم که پاسخ دادید نمونه شعرم را برایتان می نویسم نظرتان را بفرماید قفس
مرغ باغ ملکوت در قفس تن حبس است
شایداین قفس ام مسکن سر و درس است
کرده‌اندم به قفس تا که ثباتی گیرم
بر نهند آیینه تا حرف و کلامی گیرم
او بگوید که بگو من گویم در تقلید
تا شناسم ره و من بروم بی تقلید
می دهد قوت عجیبی که در آرم شهپر
می دهد درس که پرواز کنم من برتر
این چه سری است که هر روز و شب و ثانیه ها
قفسم در ید اوست او در اندیشه ما
من بخود غره شدم چشم فرو بربستم
گوش خود پنبه نهادم که من کر هستم
در توهم خانه ها و باغها می ساختم
کور و کر بودم چنین خود باختم
چون گشودم چشم پرهایم کنده بود
مالک ام گفت حاصل وهمت نمود
در خیالت شهوت و شهرت لذیذ
هر خیالت پری می کند عزیز
من ترا کردم قفس تا که اکسیرت دهم
پر گنجشگ ات بگیرم پر سیمرغ ات دهم
گر شوی تسلیم تعلیم و طعامت می دهم
بعد از آن سیمرغ شی تا عرش راهت می دهم
یوسف

به ما کمک کردن مثل ضربه هاون
به ظرف آب که سودش برای ما صفر است

اطلاع رسانی از دیدگاه جدیدعدم ارسالجواب دیدگاه های خودمارسال ایمیل اعلان هر بار که یک نظر جدید ارسال شده است.

 + 

 = 
18

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

خوش آمدید. به حساب کاربری خود وارد شوید.

آدرس ایمیلی که با آن ثبت‌نام کرده‌اید را وارد نمائید تا یک رمز عبور جدید برای شما ارسال شود.

بهتر زندگی کردن یاد گرفتنی است – مرجع مقالات آموزشی و فیلم آموزشی برای موفقیت و پیشرفت

چگونه يک کتاب شعر بنويسيم

چگونه کتاب بنویسیم؟ باید بپذیریم هیچکس نویسنده به دنیا نمی‌آید و شکست‌های پی‌ در پی، مقدمه‌ی پیروزی بسیاری از نویسندگان و هنرمندان بزرگ دنیا بوده است، از جمله جک لندن که نخستین تلاش‌هایش در نویسندگی حرفه‌ای با شکست مواجه شد، اما سرانجام، نام او به عنوان یکی از نخستین نویسندگان آمریکایی در تاریخ ثبت شد که از راه نوشتن به ثروت زیادی دست یافت. همینطور می‌توان از پابلو پیکاسو، نقاش معروف اسپانیایی، نام برد که با تمرین و کپی‌برداری از آثار بزرگان در نوجوانی پا به دنیای هنر گذاشت. در پاسخ به سوال چگونه کتاب بنویسیم با سه روش نوشتن کتاب، رمان، کتاب غیرداستانی و کتاب تخیلی آشنا می‌شوید تا به پشتوانه تمرین، نوشتن کتاب را تجربه کنید.

هر کسی که داستانی برای گفتن داشته باشد، می‌تواند کتاب بنویسد، خواه برای لذت خودش، خواه برای انتشار، که به این وسیله در دسترس همگان قرار بگیرد (و صد البته به فروش هم برسد). اگر شما جزو آن دسته از افراد هستید که هنگام استراحت در پارک یا خواندنِ رمان‌های مورد علاقه‌تان، شروع به خیال‌بافی می‌کنید، بهتر است به داستان‌ نوشتن فکر کنید. اگرچه نوشتن کتاب شاید کار سختی به نظر آید، اما شما از پس آن برمی‌آیید. این مقاله نکات مفیدی را درباره‌ی نوشتن کتاب ارائه می‌کند. کافی است حوصله به خرج دهید و فقط به موضوعاتی فکر کنید که مردم به خواندن آنها تمایل دارند. با دوستان خود مشورت کنید تا شاید با الهام از آنها، ایده‌های شگفت‌آوری برای داستان‌نویسی به ذهن‌تان برسد!

شاید هم چند تا! احتمالا ترجیح می‌دهید داستان‌تان را با کامپیوتر تایپ کنید، اما وقتی ایده‌ای به ذهن‌تان می‌رسد، شاید در آن لحظه، به کامپیوتر دسترسی نداشته باشید. بنابراین، بهترین کار این است که به روش سنتی عمل کنید و هر جا که می‌روید قلم و دفتر همراهتان باشد. علاوه بر این، نویسندگان بسیاری به رابطه‌ی بین ذهن، دست و حرکت قلم روی کاغذ، ایمان دارند. پس با این اوصاف، پیش از کنار گذاشتن این ابزار سنتی و جادوی آن در تجربه‌ی نویسندگی، حداقل یک بار آن را امتحان کنید.

حالا که دفتر و قلم در دست شما است، وقت آن است که شاخ غولِ نوشتن را بشکنید. چند صفحه نخست را به نوشتن ایده‌های داستان، اختصاص دهید. وقتی حس کردید ایده‌های کافی را نوشته‌اید، آنها را دو بار مرور کنید. سپس، ایده‌هایتان را با چند نفر در میان بگذارید و از نظرات آنها مطلع شوید. بهترین ایده را انتخاب کنید و مطمئن شوید موضوع منتخب شما به تازگی توسط نویسندگان دیگر چاپ نشده باشد. حالا، چند روزی صبر کنید. برای اطمینان مجدد، ایده‌ها را دوباره بررسی کنید و به مرحله‌ی بعد بروید.

نکات مهم درباره‌ی شخصیت‌های داستان، مکان‌ها و به طور خلاصه، تمام جزئیات کوچکی که یک داستان طولانی را شکل می‌دهد، بنویسید. نوشتن شرح مختصر، مزایای بسیاری دارد، از جمله:

از دفتر یادداشت خود برای افزودن به جزئیات شخصیت‌ها در جدول، استفاده کنید. حتی برای چند شخصیت مهم، یک شرح مختصر بنویسید. این کار به شما کمک می‌کند آنها را تجسم ‌کنید و بیشتر به آنها فکر کنید، حتی درباره‌ی شخصیت خودتان هم بیشتر می‌آموزید.

اگر طرح داستان به جایی نمی‌رسد و کاری هم از دست شما برنمی‌آید، به آخرین جای داستان برگردید که منطقی به نظر می‌رسید و از آنجا برای ادامه‌ی داستان، به ایده‌های جدید فکر کنید. ضرورتی ندارد برای پیشبرد داستان، دقیقا به هر آنچه از پیش در خلاصه‌ی داستان گفته‌اید، عمل کنید. گاهی اوقات، برای ادامه‌ی داستان به ایده‌های جدید نیاز پیدا می‌کنید. هر جای این فرایند که باشید، قریحه‌ی نویسندگی‌تان شما را به هر جا که بخواهد می‌برد. پس آن را دنبال کنید، چون این کار، بخشی از لذت نوشتن است.

با این کار همیشه می‌دانید داستان هر بخش به کجا ختم می‌شود. نوشتن درباره‌ی شخصیت‌ها هم، در آغاز کار می‌تواند تا انتهای مسیر مفید باشد.

اگر می‌خواهید نویسنده‌ی موفقی باشید، درباره‌ی انتخاب نویسندگی به عنوان یک رشته‌ی دانشگاهی خوب فکر کنید (مگر اینکه انتخاب‌تان را کرده باشید و الان دانشجوی این رشته باشید)، در غیر این صورت، ادبیات را انتخاب کنید. پیش از نوشتن، باید یاد بگیرید چگونه با روشن‌بینی و نگاه منتقدانه بخوانید. ساختار جمله، تمایز شخصیت‌ها، شکل‌گیری طرح داستانی (پیرنگ) و پرداخت شخصیت‌ها زمانی به درستی انجام می‌شود که منتقدانه خواندن را پیش از نوشتن، آموخته باشید.

این کار به منزله‌ی نقطه‌ی آغاز شما در تثبیت داستان خواهد بود. نیازی به نوشتن هیچ چیز خیالی نیست، فقط یک ایده‌ی کلی از داستان بنویسید. در نیمه‌ی کتاب، به طرح اصلی داستان که نوشته‌اید، رجوع کنید. شاید تعجب کنید اگر ببینید برداشت شما از کتاب، در فرایند نوشتن تغییر کرده باشد. می‌توانید کتاب را به گونه‌ای تغییر دهید که با طرح اولیه‌ی داستان مطابقت کند یا می‌توانید طرح اولیه‌ی داستان را پاره کنید و داستان را تا هر کجا که پیش برده‌اید، ادامه دهید. حتی می‌توانید طرح اولیه را با طرح متفاوت کنونی ترکیب کنید. انتخاب با شماست. یادتان باشد این کتاب شما است.

این بهترین بخش کار است. اگر با شروع کار مشکل دارید، به سراغ کشمکش داستان بروید و از آنجا شروع کنید. هر زمان نوشتن برایتان عادی شد و احساس راحتی کردید، توصیفات صحنه را به داستان اضافه کنید. احتمال دارد چیزهای زیادی را در داستان تغییر دهید، زیرا بهترین ویژگی نوشتن کتاب این است که می‌توانید به تخیل‌تان پر و بال بدهید. تنها چیزی که باید به خاطر داشته باشید این است که این فرایند باید برای شما لذت‌بخش باشد، در غیر این صورت، شاید کتاب شما عاقبت سر از یک سطل زباله‌ی قدیمی زنگ زده درآورد.

بهترین کار این است که داستان‌تان را تایپ کنید تا بتوانید نسخه‌های متعددی از آن را تهیه کنید، اشتباهات را به راحتی پاک کنید و آن را تحویل ناشران دهید.

کتاب غیرداستانی شما می‌تواند حاوی اطلاعاتی درباره مکانی باشد که شاید خواننده بخواهد روزی تعطیلاتش را در آنجا بگذراند، یا به طور کلی، اطلاعاتی درباره‌ی یک مکان باشد. می‌تواند درباره‌ی جامعه‌ی امروز، یک رهبر معاصر یا تاریخی، یا درباره‌ی فردی باشد که مورد علاقه‌ی شما است. تنها هشدار در حیطه‌ی کتاب غیرداستانی این است که مطالب آن واقعی باشد. در واقع، کتاب غیرداستانی، محتوایی دارد (اغلب در قالب داستان) که خالق آن، با حسن نیت، مسؤلیت درستی یا صحت وقایع، افراد و اطلاعات ارائه شده در آن را بر عهده می‌گیرد.

هر متخصصی زمانی مبتدی بوده است، اما برای یک متخصص هم، حداقل یک موضوع جدید برای یادگیری وجود دارد. هرگز نمی‌توانید درباره‌ی یک موضوع، بیش از حد بدانید. هر گاه مشکلی دارید یا به بن‌بست رسیده‌اید، یکی از این سه راه را برای حل مشکل انتخاب کنید:

صفحه‌آرایی شامل اندازه‌ی صفحه، حاشیه، قلم‌های مورد استفاده، پاورقی، عنوان فصل‌ها، تصاویر و غیره می‌شود. کتاب‌هایی که شانس چاپ شدن را از دست می‌دهند، صفحه‌آرایی ضعیفی دارند. برای مثال، مکان‌های خوب برای صید ماهی و سواحل خوب برای تعطیلات را در یک فصل مشترک قرار ندهید. برای اطلاعات بیشتر در این باره می‌توانید با یک صفحه‌آرا، ویراستار یا ناشر مشورت کنید.

هیچکس تمایلی به خواندن کتاب‌های کسل‌کننده ندارد. کتاب‌های خوب با جزئیات و رنگ، آراسته می‌شوند.

اگر قصد نوشتنِ یک داستان خیالی حماسی را دارید، خواندن داستان‌هایی از این ژانر، ایده‌ی خوبی است. حاصلِ تلاش برای نوشتن در ژانری که هرگز کتابی درباره‌اش نخوانده‌اید، یک اثر پیش‌پاافتاده خواهد شد و بدون‌شک، خوانندگانِ مشتاق این ژانر متوجه فقدان توانایی شما خواهند شد.

تمام داستان‌های تخیلی شامل عناصر جادویی نمی‌شوند، اما آن داستان‌هایی که این عناصر را در خود دارند، با نظم به قلمروی جادو پا می‌گذارند. جادو به ‌نوعی منطق و روش نیاز دارد و باید برای خوانندگان روشن و غیرمبهم باشد.

‌‌جلب توجه خواننده از آغاز، برای هر داستانی مهم است، به‌ویژه اگر داستان تخیلی باشد. خوانندگان علاقه‌مند به این ژانر تمایل دارند وقتی که برای خواندن می‌گذارند، ارزشش را داشته باشد، درنتیجه ناکامی در جلب توجه خوانندگان در آغاز داستان ممکن است سبب از دست رفتن علاقه‌ی آنها شود.

بسیاری از نویسندگان ژانر تخیلی، داستان‌شان را صحنه‌های نبرد شروع می‌کنند. بااینکه این رویکرد می‌تواند هیجان‌انگیز باشد و برخی از خصوصیات خاصِ شخصیت‌های اصلی را فاش کند، واقعیت این است که خوانندگان متوجه نمی‌شوند آن شخصیت‌ها که هستند یا چرا مرگ آنها (یا پیروزیشان) معنادار است.

جزئیات روش خوبی برای تقویت و پیشبرد داستان هستند. با این حال، توضیحات بیش از حد می‌تواند با تغییر مسیرها و اطلاعات حاشیه‌ای، روند داستان را با مشکل مواجه کند. اجازه بدهید خیالاتی که در سر دارید با انتخاب مهم‌ترین و به‌جاترین جزئیات برای هر صفحه، جان بگیرند.

دانش گنج است و تمرین کلید آن است. تمرین کنید تا استاد شوید. دائم بنویسید، فرقی نمی‌کند داستان باشد یا فقط یک فکر یا یک مشاهده. هر چقدر بیشتر بنویسید، نتیجه‌ی بهتری خواهید گرفت. لزومی ندارد نوشته‌های شما بی‌عیب‌و‌نقص باشد. لزومی ندارد آنگونه از آب دربیاید که از اول می‌خواستید. چیزی که اهمیت دارد تمرین مداوم است. برای بررسی سبک و سیاق نوشتن، زمان کافی خواهید داشت.

هر چیز و هر کس در رمان شما باید دلیلی برای بودن داشته باشد. اگر می‌گویید برگ درختان سبز است، فصل بهار یا تابستان را به خواننده القا می‌کنید. اگر می‌گویید فلان شخصیت سه روز ریش صورتش را اصلاح نکرده است، برداشت خواننده این است که شاید اجباری در کار است (یا شاید او بازیگر است). هر شخصیتی در داستان برای آنچه انجام می‌دهد، انگیزه دارد، بنابراین هنگام نوشتن از «آنها» سوال بپرسید: «چرا می‌خوای سوار اون هواپیما بشی و اون (مرد) رو تو مراکش تنها بذاری؟»

نوشتن با فاصله گرفتن‌های موقت بهتر می‌شود. هنگام بازگشت، اغلب بهتر می‌توانید اشکال کارتان را تشخیص دهید، در حالی که این تشخیص هنگام نوشتن، کار دشوارتری است. پس از اتمام یک فصل، یک هفته آن را کنار بگذارید و با یک نگاه تازه، دوباره به آن بازگردید.

چگونه يک کتاب شعر بنويسيم

اجازه دهید دیگران دست‌نوشت کتاب شما را بخوانند. با این کار می‌توانید نظرات باارزشی را از آنها دریافت کنید و حتی شاید این کار در ادامه‌ی نوشتن هم به شما کمک کند.

تعجبی ندارد که نوشته‌های بسیاری، خوب از کار در نیایند. از حذف شخصیت‌ها، طرح داستان و هر چیز دیگری از کتاب که مؤثر واقع نمی‌شود، نترسید. همچنین، از افزودن عناصر و شخصیت‌های جدید که رخنه‌ها را پر می‌کنند و به نوشته‌ی شما معنا می‌بخشند، نترسید. در مورد موضوعات غیرداستانی، هرگز از یافتن حقایق بیشتر برای پشتیبانی از گفته‌هایتان نترسید!

ورونیکا راث، نویسنده‌ی رمان سه‌گانه‌ی «سنت‌شکن» را در نظر بگیرید. او در وبلاگ خودش می‌گوید وقتی در کالج درس می‌خواند حداقل ۴۸ بار برای یافتن ایده‌ی این کتاب تلاش کرد.

اگر به این گفته‌ی قدیمی عمل کنید، یا نتیجه می‌گیرید یا نتیجه نمی‌گیرید. خوب است که پیش از نوشتن نیاز نداشته باشید یک دنیا تحقیق کنید، اما اندکی تحقیق ضرر ندارد. به‌ علاوه، تمرین خوبی است. نوشتن درباره‌ی موضوعات جدید می‌تواند افق دید شما به روی ایده‌های جدید را باز کند.

سعی کنید همیشه ایده‌های تازه از ذهن‌تان تراوش کند تا بهانه‌ای برای ننوشتن نداشته باشید. لازم نیست همه چیز داستان سر جای خودش باشد، همین که خواننده را راضی کند، کافی است. اگر از نوشتن خسته شدید، به خودتان زمان بدهید تا با دنیای بیرون تماس برقرار کنید، درست جایی که زادگاه ایده‌های جدید است، یا نویسندگی آزاد (نوشتن بدون توجه به املا، دستور زبان، ویرایش یا موضوع) را تجربه کنید و فقط و فقط بنویسید، حتی اگر به نظرتان بد بیاید.

(function(a){function c(){try{return 0===a(‘.single-container .post’).attr(‘class’).toString().split(‘ ‘).reduce(function(f,g){return 0<=g.indexOf('category-')

شغلی را انتخاب کن که عاشق آن هستی، آن‌وقت حتی یک روز هم در زندگیت مجبور نخواهی بود کار کنی

20000تومان

var head = document.getElementsByTagName(“head”)[0];
var script = document.createElement(“script”);
script.type = “text/javascript”;
script.async=1;
script.src = “https://s1.mediaad.org/serve/chetor.com/loader.js” ;
head.appendChild(script);

now = new Date();
var head = document.getElementsByTagName(‘head’)[0];
var script = document.createElement(‘script’);
script.type = ‘text/javascript’;
var script_address = ‘https://cdn.yektanet.com/js/chetor/article.v1.js’;
script.src = script_address + ‘?v=’ + now.getFullYear().toString() + ‘0’ + now.getMonth() + ‘0’ + now.getDate() + ‘0’ + now.getHours();
head.appendChild(script);

now = new Date();
var head = document.getElementsByTagName(‘head’)[0];
var script = document.createElement(‘script’);
script.type = ‘text/javascript’;
var script_address = ‘https://cdn.yektanet.com/template/bnrs/yn_bnr.min.js’;
script.src = script_address + ‘?v=’ + now.getFullYear().toString() + ‘0’ + now.getMonth() + ‘0’ + now.getDate() + ‘0’ + now.getHours();
head.appendChild(script);

خیلی خوب بود . واقعا ممنون . من عاشق رمان نوشتنم … توضیحات خوب بود .

ممنون. امیدوارم به پشتوانه ی عشق به نوشتن رمان و علاقه تون به مطالعه موفق و پیروز باشید.

یه سوال…اگر یک رمان بنویسیم و بخوایم منتشر شه چجوری و در طی چه مراحلی میتونیم این کارو انجام بدیم؟

خیلی جالب بود و مفید. مخصوصا روش چهارم که به نظرم به آدم انگیزه هم می‌ده ! سپاس

سپاس از شما خانم طرزمنی که مقاله رو با دقت مطالعه کردین. موفق باشید ?

بسیار مطلب مفید، و در حد یک مقاله، جامعی‌ست. درود بر خانم ذوالقدر

خیلی ممنون آقای فیروزی. خوشحالم که راضی بودین ?

کار در منزل

۱۰ ترفند برای شروعی جذاب و مهیج در داستان‌ نویسی

چگونه نویسنده شویم؟ (از زبان استیون کینگ)

کار در خانه برای خانمها؛ ارائه چند ایده خلاقانه و کاربردی

چگونه گزارش بنویسیم؛ راهنمای کامل گزارش نویسی

کسب درآمد از اینترنت با ۱۷ راهکار فوق‌العاده

آخرین مطالب

مراحل برنامه ریزی موفق؛ چطور به همه کارهایمان برسیم؟

سام و حیوان خانگی‌اش؛ کتابی برای مهار خشم کودکان

مرگ‌بارترین بیماری های دنیا که قربانیان زیادی می‌گیرند

درمان خانگی آبسه دندان با ۱۰ روش آسان و موثر

قارچ گانودرما چیست و چه خواصی دارد؟

ترین های جهان

گران ترین تصادف های دنیا؛ ۱۰ خودروی لوکس که در چند لحظه از بین رفتند

زیباترین حیوانات دنیا و خصوصیات منحصربه‌فرد آن‌ها

عجیب ترین قوانین دنیا که با شنیدن آن‌ها بهت‌زده خواهید شد

بهترین فیلم های علمی تخیلی از گذشته تا کنون

خنده دارترین جوایز نوبل در سال ۲۰۱۸ برای دستاوردهای علمی مضحک

کوچکترین کشورهای جهان که احتمالا هرگز نام آن‌ها را نشنیده‌اید

۶۸ راه اثبات شده برایافزایـش قــدرت مــغـز

آموزش ان. ال. پی
دریافت خبرنامه و دروس رایگان

ایمیل

نام

لطفا منتظر بمانید

از عضویت شما متشکریم

(function() {
var jQuery = window.jQueryWP || window.jQuery;

jQuery(document).ready(function () {
var form_container = jQuery(“#mailerlite-form_3[data-temp-id=5c1213aac3c67] form”);
form_container.submit(function (e) {
e.preventDefault();
}).validate({
submitHandler: function (form) {

jQuery(this.submitButton).prop(‘disabled’, true);

form_container.find(‘.mailerlite-subscribe-button-container’).fadeOut(function () {
form_container.find(‘.mailerlite-form-loader’).fadeIn()
});

var data = jQuery(form).serialize();

jQuery.post(‘https://tehrannlp.com/wp-admin/admin-ajax.php’, data, function (response) {
form_container.find(‘.mailerlite-form-inputs’).fadeOut(function () {
form_container.find(‘.mailerlite-form-response’).fadeIn()
});
});
}
});
});
})();

دریافت خبرنامه و دروس رایگان

از عضویت شما متشکریم

آموزش رایگان ان ال پی
آموزش موفقیت
دانلود آموزش NLP
دوره مستری ان ال پی
افزایش اعتماد به نفس
افزایش عزت نفس
آموزش بیمه عمرچگونه يک کتاب شعر بنويسيم

شخصیت شناسی
اناگرام
قانون جذب
روانشناسی ثروت
آموزش EFT
یادگیری زبان
کوچینگ
تئوری انتخاب

سخنرانی و فن بیان
لاغری با NLP
خود هیپنوتیزم
تحلیل رفتار متقابل
تست MBTI
بازاریابی عصبی
کاهش استرس
رفع خجالت

خانه ان ال پی ایران برگزار کننده دوره های تعالی فردی و سازمانی، ان ال پی (NLP) و تحلیل رفتار متقابل می باشد.

آدرس: کرج میدان شهدا – خیابان بهار – ساختمان بانک رفاه
تلفن پشتیبانی و رزرو دوره ها: 09392096002

پیش نوشت یک: آن‌چه در این مطلب می‌خوانید، بیش از آن‌که پاسخی برای سوال بالا باشد، ارائه‌ی برخی توضیحات و باورهای شخصی در کنارِ تأکیدی بر اهمیتِ صورت مسئله است. بنابراین، لطفاً انتظار پاسخ مفید یا قانع‌کننده نداشته باشید. پیش‌نوشت دو: صورت این سوال را به شکل‌های مختلفی می‌توان مطرح کرد. اما شاید شیوه‌ای که احسان بیرانوند (زیر مطلب اصالت و برند شخصی) انتخاب کرده، نقطه‌ی شروع مناسبی باشد: چطور از متفکری که کتابش رو میخونم یا به طور کلی از هر کس که چیزی یاد میگیرم، قدرت فکر کردن مستقل رو از دست ندم؟ چون گاهی خودم رو در وضعیتی میبینم که تبدیل به ماشین بازگو کننده کتابها شدم. صاحب‌نظر بودن هم‌چنان‌که پیش از این نیز گفته‌ام، گمان می‌کنم بهترین تعبیر برای این دغدغه و چنین دغدغه‌هایی، صاحب‌نظر بودن است. هر کسی که نظری می‌دهد، الزاماً صاحب‌نظر نیست و این نکته […]

پیش‌نوشت:مطلبی که در ادامه می‌خوانید خطاب به حمید طهماسبی است. اگر چه ممکن است برای خوانندگان دیگر هم، به تصادف، نکته‌ای یا حرفی در آن یافته شود. حمید (که سایت شخصی‌اش را می‌توانید در این‌جا ببینید) از سال ۹۵ درگیر و دل‌مشغول کسب و کاری به نام خدمت از ما است که اگر بخواهید بیشتر با آن آشنا شوید جدا از سایت خدمت از ما می‌توانید تبریک به خدمت از ما و کار اصلی من در شرکت را هم بخوانید. دغدغه‌ی حمید، تبدیل شدن به لیدر بازار است که به نظرم از لحاظ کلی، فقط یک گام از موفق شدن (آرزوی کارآفرینان) و رستگار شدن (آرزوی مومنان) شفاف‌تر است. ریشه‌ی این نوشته، به کامنت‌ها و گفتگوهای من و حمید زیر یکی از مطالب من با عنوان درباره شکست استارت آپ‌ها بازمی‌گردد و در آن‌جا وقتی از حمید خواستم درباره‌ی لیدر شدن کمی […]

حالا که باز هم، مدتی بین نوشتن در این‌جا فاصله افتاده، به نیت به‌روز شدن روزنوشته‌ها، تصمیم گرفتم چند خطی درباره‌ی کتاب حالات و مقامات م. امید بنویسم. اگر شما هم مثل من، از علاقه‌مندان مهدی اخوان ثالث و از ارادتمندان محمدرضا شفیعی کدکنی باشید، احتمالاً کتاب حالات و مقامات م. امید را دوست خواهید داشت. این کتاب، مجموعه‌ای از مقالات کدکنی است که در طی نیم قرن، به شکل پراکنده درباره‌ی اخوان ثالث نوشته است. شروع کتاب، با نامه‌ای است که کدکنی پس از درگذشت اخوان برای سایه نوشته است. ظاهراً سایه در آلمان بوده و پیام فرستاده که می‌خواهیم مراسمی برای اخوان برگزار کنیم و به شفیعی کدکنی بگویید مقداری اطلاعات در باب زندگی اخوان برای ما بفرستد. این بخش بیشتر حالت بیوگرافی دارد و به روایت رویدادهای زندگی اخوان پرداخته است. از شفیعی کدکنی […]

این نوشته ناقص است و به تدریج تکمیل می‌شود. نوع مطلب: گفتگو با دوستان برای: احسان بیرانوند موضوع بحث: احسان اخیراً کامنت‌های متعددی در روزنوشته‌ها داشته که فرصت نشده بود به آن‌ها بپردازم. به همین علت، تصمیم گرفتم همه را یک‌کاسه کنم و در این‌جا کمی در مورد آن‌ها بنویسم. ضمناً من پیش از این چیزی شبیه معرفی، درباره‌ی کتاب انسان خردمند نوشته بودم که اگر آن را نخوانده‌اید، شاید خواندنش در کنار این نوشته مناسب باشد. خصوصاً این‌که حرف‌ها و دیدگاه‌های مثبت را در آن‌جا گفته‌ام و آن‌چه برای این‌جا مانده، بیشتر از جنس نگاه انتقادی خواهد بود. وبلاگ احسان: احتمالاً می‌دانید که احسان وبلاگی هم به نام Philothinkers دارد که فکر می‌کنم اگر بخواهید از روزمرگی فاصله بگیرید و خوراک‌هایی برای فکر کردن داشته باشید، به‌نظرم خواندنش یکی از گزینه‌های خوب است. احسان. پیش از هر چیز، باید تأکید […]

توی کوچه افتاده بود. شاید حدود دو هفته از تولدش می‌گذشت و ظاهراً چون مادرش، اون‌ها رو وسط یه پروژه‌ی ساختمونی به دنیا آورده بود، سر کارگر ساختمانی اون‌ها رو پرت کرده بود بیرون و این توی جوب آب داشت می‌مرد. نگهداری بچه گربه کار سختیه. باید شیر خشک مخصوص گربه بخوره (شیر گاو لاکتوز داره و نمی‌تونن هضم کنن) و بعد از هر بار غذا خوردن هم، شکمش رو تا مقعد آروم آروم بمالید تا نفخ نکنه (مامان‌شون اول با زبان و بعد با دست، این کار رو بعد از همه‌ی نوبت‌های شیر انجام می‌ده). این که البته دست و پاهاش هم ضعیف بود و نمی‌تونست روی پاهاش وایسه و مشکلاتش مضاعف بود. اسمش شد: کوکی. چون اولش راه رفتن بلد نبود و مثل عروسک‌های کوکی راه می‌رفت. حس خوبیه که الان بزرگ شده […]چگونه يک کتاب شعر بنويسيم

درباره‌ی ادوارد ویلسون، پیش از این در کتاب پیچیدگی اشاره‌هایی داشته‌ام. یک بار هم کلیپی از ویلسون درباره‌ی مورچه‌ها منتشر کردم. چند هفته پیش فرصتی پیش آمد و توانستم نسخه‌ی فارسی کتاب In Search of Nature را با عنوان در جستجوی طبیعت خریداری کنم و با توجه به کیفیت خوب ترجمه و البته دقت و سلیقه‌ی ناشر (فرهنگ نشر نو) فکر کردم حیف است که این کتاب را معرفی نکنم (فرهنگ نشر نو، همان ناشری است که کتاب‌های انسان خردمند و انسان خداگونه را نیز منتشر کرده است). کتاب In Search of Nature برای اولین مرتبه در سال ۱۹۹۷ – ۱۹۹۶ منتشر شده و ترجمه فارسی آن برای نخستین بار در سال ۱۳۹۷ به بازار نشر کشور عرضه شده است. در مورد بسیاری از کتاب‌های غیرداستانی، هنگام معرفی کتاب، می‌توان گفت که خواندن این کتاب، باعث می‌شود […]

پیش از این به بهانه‌های مختلف، فهرست‌هایی از کتاب‌هایی را که برای هدیه دادن مناسب می‌دانسته‌ام منتشر کرده‌ام (مثلاً این فهرست). با وجودی که حتی با سلیقه‌ی امروزم نیز هم‌چنان کتابهای آن فهرست‌ها را برای هدیه دادن مناسب می‌دانم، فکر می‌کنم لازم است رتبه‌ی برخی از آن‌ها در فهرست‌های پیشین تغییر کند و کتاب‌های دیگری در رده‌های بالاتر قرار گیرند. به عنوان مثال، این روزها وقتی قلعه‌ی حیوانات را می‌خوانم، احساس می‌کنم که صرفاً با یک مرثیه‌ی سیاسی روبرو هستم. کتابی که یادآوری می‌کند نباید به تحولات ناگهانی دل‌بست و از جنبش گوسفندان، در بهترین حالت چیزی جز ساختاری گوسفندی سر برنخواهد آورد. به همین علت گفتم که فکر می‌کنم باید کتاب‌هایی دیگر، کتاب‌هایی که بتوانند نطفه‌ای برای اندیشه‌های تازه باشند، به آن نوع فهرست‌ها افزوده شوند. کتاب احمد زیدآبادی با عنوان الزامات سیاست در […]

بعد از یک توقف نسبتاً طولانی، دوباره فرصت مناسب پیدا شد و می‌توانم به تألیف کتاب پیچیدگی ادامه دهم. تغییراتی که این نسخه نسبت به نسخه‌ی قبلی دارد: اضافه شدن اشاره‌ای به داگلاس آدامز در ابتدای بحثِ جستجوی پاسخ (صفحه ۲۲۲) که برای خودم بسیار مهم است. بازنویسی و اصلاح صفحات ۲۲۲ تا ۲۲۶ صفحات ۲۲۷ تا ۲۳۷ هم اضافه شده‌اند که در آن‌ها مقدمه‌ای بر بحث بهینه‌سازی و الگوریتم ژنتیک مطرح شده (مطالب اضافه شده، هم ناقص هستند و هم هنوز، خودم حس می‌کنم تا روان و شفاف شدن، فاصله‌ی زیادی دارند. اما به هر حال، انتشار در همین وضعیت، مرا بیشتر به اصلاح و ویرایش و تکمیل متن، ترغیب می‌کند).   دانلود کتاب پیچیدگی و سیستمهای پیچیده (فایل PDF) درباره‌ی کامنت‌ها تعدادی از کامنت‌ها را جواب نداده‌ام که بخشی از آن به خاطر تراکم […]

پیش نوشت: این مطلب ۶۰۰۰ هزار کلمه‌ای را می‌توان در دسته‌بندیِ گفتگو با دوستان قرار داد. چون انگیزه‌ی اصلی نوشتن آن، به دو کامنت از وحید نصیری باز می‌گردد. در کنار حرف‌های وحید در متمم، وبلاگ وحید هم خواندنی است و اگر نخوانده‌اید، حتماً سری به آن بزنید. بخش‌هایی از صحبت‌های وحید را که زیر مطلبِ اصالت و برند شخصی مطرح شده در این‌جا نقل می‌کنم: اگر یکی از آورده‌ها و ثمرات برند (برای صاحب برند) تعلق گرفتنِ ارزش مستقل (از جانب مخاطب) به نام و اعتبار آن برند صرف نظر از محصول برند باشه (مثلا اغلب ایرانی ها دوست دارند برند اپل رو داشته باشند با اینکه در حد محصول هوآوی ازش استفاده می کنن و خیلی ها که پول برند اپل رو ندارند در حد محصول هوآوی پرداخت می کنند) به نظر می‌رسه که برند […]

مهم‌ترین انگیزه از گذاشتن این عکس – همان‌طور که معمولاً اشاره می‌کنم – فاصله انداختن میان نوشته‌هایی است که چندان روان یا دوست‌داشتنی نیستند یا طعم‌شان شیرین نیست. خصوصاً این‌که دو سه مطلبی هم که قصد دارم در روزهای آتی بنویسم، باز خشک و جدی هستند و لازم بود در میانه‌ی آن‌ها، فاصله‌ای ایجاد شود. ما این کار را در متمم، با انتشار عکس گرگ و جغد و روباه و گاو تحت عنوان زنگ تفریح انجام می‌دهیم. اما وقتی خودم هستم دیگر به سگ و گاو نیازی نیست و همین نوع عکس‌ها همان نوع کارکردها را دارند. دومین انگیزه هم، اشاره‌ی جواد در یکی از کامنت‌ها بود که عکس بگذار و چون جواد به ندرت خواسته‌ای را مطرح می‌کند، وقتی حرفی می‌زند نمی‌شود انجام نداد. سوم هم این‌که خواستم در کنار کتابخانه‌ی جدیدم عکسی داشته باشم تا […]

مطلب کوتاهی که در این‌جا می‌نویسم، به نظر خودم، بیان ساده‌ای از مفهوم ارزش پول ملی است. در بیانی که انتخاب کرده‌ام، ساده‌سازی‌های فراوانی وجود دارد. اما شاید باعث شود یک پله از وضعیت امروز کشور عقب‌تر برویم و ماجرا را در بستر زمان ببینیم. بحث‌هایی مانند پایه پولی و نقدینگی و تنش‌های سیاسی و همه‌ی حرف‌هایی که اقتصاددان‌ها مطرح می‌کنند، قطعاً قابل اعتنا هستند. اما فکر می‌کنم بد نیست یک لایه پایین‌تر برویم و کمی مسئله را جدی‌تر ببینیم. بنابراین، آن‌چه در اینجا می‌نویسم، همه‌ی ماجرای کاهش ارزش پول ملی نیست. بلکه بخشی است که کمتر به آن توجه می‌شود (اگر دیگران درباره‌ی نقدینگی و پایه‌ی پولی و سرمایه‌ی سرگردان و فساد اقتصادی و امثال این نگفته بودند، لازم بود طولانی‌تر بنویسم. اما خوشبختانه آن روضه‌ها را روضه‌خوان‌های دیگر خوانده‌اند). در اقتصاد، مرزهای جغرافیایی هنوز معنای […]

چند سال پیش مطلبی از ست گادین خواندم که با وجود سادگی، برای من بسیار جذاب و تأثیرگذار بود. نکته‌ای که در حوزه‌های متنوعی – از مدیریت #برند شخصی تا طراحی محصول جدید – مصداق پیدا می‌کند و حداقل در ذهن من، با آن‌چه تحت عنوان اصالت مطرح کردم نیز در ارتباط است. حرف ست گادین (نقل به مضمون) این است: در هر شرایط و وضعیتی، انتظارها کمابیش مشخص است. انتظار مردم از موبایل (به عنوان یک محصول) مشخص است؛ انتظار مشتری از شیوه‌ی برخورد یک منشی در دفتر پزشک مشخص است؛ انتظار مخاطب از شما تا حد زیادی مشخص است؛ انتظار مهمانی که وارد مهمانی شما می‌شود مشخص است؛ و شما در برابر انتظارهای از پیش تعیین شده، سه گزینه بیشتر ندارید: می‌توانید بکوشید مطابق انتظار موجود رفتار کنید. می‌توانید بکوشید انتظار موجود را تغییر […]

حرف‌هایی که در این‌جا می‌خواهم بنویسم، جدید نیستند و پیش از این‌ هم، زمان‌هایی که درباره برندسازی شخصی حرف زده‌ام، به آن‌ها اشاره کرده‌ام. با این حال، چون این روزها و هفته‌ها موارد بسیاری پیش می‌آید که این نوع موضوعات را برایم تداعی می‌کنند، تصمیم گرفتم دوباره برخی از نکاتی را که پیش از این گفته‌ام، تکرار کنم. شاید در این میان، تصویر بهتر و شفاف‌تری از صورتِ مسئله در ذهن خودم – و احتمالا‌ً شما که این نوشته را می‌خوانید – شکل بگیرد. اصالت (Authenticity) اصالت، یک بحث کوچک و مختصر نیست و با کمی جستجو می‌توانید کسانی را بیابید که بخش غالبِ زندگی تحقیقی خود را صرف مفهوم اصالت کرده‌اند. ضمن این‌که قبل از شکل‌گیری بحث‌های علمی، این بحث در ادبیات و اخلاق هم، جایگاه والایی داشته. اما هرگز به عنوان یک ویژگی با کارکرد اقتصادی مورد […]

ماجرای من و کتاب رابرت پیرسیگ به اسم Zen and The Art of Motorcycle Maintenance یه ماجرای طولانیه. فکر می‌کنم پنج سال توی ویترین کتابفروشی دیده بودمش و هر بار فکر می‌کردم که بخرمش یا نه. اما نهایتاً پشیمون می‌شدم. شاید به خاطر آلرژی من به کلمه‌ی ذن باشه. توی نگاه من، از اون کلمه‌هاییه که می‌خواد به زور یه عالمه ایده و مفهوم و معنای اضافی رو تحمیل کنه به چیزهای خیلی عادی و معمولی. اما خوب. به تدریج یاد گرفتم که توی ادبیات انگلیسی، هر وقت فکر می‌کنن یه حرف حسابی دارن می‌زنن و یه کم عمیق فکر کرده‌ان، از این اصطلاح استفاده می‌کنن و Zen برای اون‌ها جنسِ “مکتب فکری” نداره. نمونه‌ی خوبش هم کتاب Presentation Zen که گری رینولدز نوشته و قاعدتاً قصد نداره استفاده از پاورپوینت رو به عنوان یک ابزار […]

چگونه يک کتاب شعر بنويسيم
چگونه يک کتاب شعر بنويسيم
9

دوره مقدماتی php

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *