چه کار کنم تا حوصلم سر نره

دوره مقدماتی php
چه کار کنم تا حوصلم سر نره
چه کار کنم تا حوصلم سر نره

ادامه


شروع از

دوره مقدماتی php

ابعاد ویدیو

640×360
560×315
320×180
ابعاد دلخواه
واکنش گرا (Responsive)

عرض:
ارتفاع:

چه کار کنم تا حوصلم سر نره


شروع از


نظرات

ادامه


شروع از

ابعاد ویدیو

640×360
560×315
320×180
ابعاد دلخواه
واکنش گرا (Responsive)

عرض:
ارتفاع:

چه کار کنم تا حوصلم سر نره


شروع از


نظرات

حوصله تون سر رفته؟ بی قراری می کنید؟ دلتون میخواد یه چیزی باشه که بهتون انگیزه بده؟ یه نظریه وجود داره که میگه با پیشرفت تکنولوژی، آدمها بیشتر از قبل حوصله شون سر میره. اما اگه بهش فکر کنید، تکنولوژی…

حوصله تون سر رفته؟ بی قراری می کنید؟ دلتون میخواد یه چیزی باشه که بهتون انگیزه بده؟ یه نظریه وجود داره که میگه با پیشرفت تکنولوژی، آدمها بیشتر از قبل حوصله شون سر میره. اما اگه بهش فکر کنید، تکنولوژی برای ما اینهمه گوشی تلفن و لپ تاپ و دستگاه پشت دستگاه آورده تا بتونیم همین یه دونه مشکل رو حل کنیم.

حوصله سر رفتگی چی هست

شاید متوجه نشده باشید، اما حوصله سر رفتگی یه شکلی از استرس و اضطراب رو در بدن ما به وجود میاره و طوری دست روی احساساتمون میذاره که احساس کلافگی و تاخیر انداختن توی کارها به وجود میاد. آدم دوست داره همیشه مشغول باشه یا اینکه در حال انجام کاری باشه.

اگه به وقتهایی فکر کنید که حوصله تون سر رفته، یادتون میاد که توی اینجور مواقع به این دلیل حوصله تون سر میره که نمیدونید چه کار باید انجام بدین. ضعف در تصمیم گیری نقش مهمی رو بازی می کنه. بر عکس، وقتی مشکلی در تمرکز کردن نداشته باشیم و دقیقا بدونیم چه چیزی میخوایم به دست بیاریم، دیگه به راحتی حوصله مون سر نمیره. پس یک جواب اینه که روی چیزی که میخواین تمرکز کنین.

چه کار کنم تا حوصلم سر نره

همه چیز به تمرکز برمیگرده

وقتی حوصله مون سر میره، از اینکه فعالیتی برای انجام دادن نداریم کلافه میشیم. حالا برعکس این حالت اینه که بیاید و از منفعل بودن اون لحظه تون لذت ببرید. در واقع اگه با نشستن و هیچ کاری نکردن مشکلی نداشته باشید، احساس بی حوصلگی بهتون دست نمیده. نمیگم خوبه که آدم صبح تا شب بیکار بشینه و هیچ فعالیتی انجام نده، اما به وقتهایی که حوصله تون سر میره به عنوان زمان مدیتیشن نگاه کنید، یه زنگ تفریح از همه چیزهای زندگی مدرن که دوست دارن مدام ما رو به خودشون سرگرم کنن. اگه اینطوری بهش نگاه کنید، میبینید که بی حوصلگی براتون خوبه! دفعه بعد که حوصله تون سر رفت و نمیدونستید چی کار باید بکنید، به خودتون استرس وارد نکنید. تکیه بدین و از هیچ کاری نکردن لذت ببرین.

به جای اینکه دنبال تحریک ذهنتون با کارهای موقت و سرسری باشید، روی کاری تمرکز کنید که واقعا براتون مهمه. چه کاری میتونه استفاده درست از وقتتون محسوب بشه؟ چی کار میتونید بکنید که به رسیدن به اهداف بزرگ زندگیتون برسید؟

این ایده ها رو در نظر بگیرید:

تمرکز کنید

حوصله سررفتگی از یه لحاظ خیلی به درد میخوره و اونم اینه که بهمون انرژی میده که “یه کاری بکنیم”. پس دفعه بعد که حوصله تون سر میره، بهتره برید سراغ یکی از کارهایی که توی لیست انجام کارتون نوشتید (اصلا این عادت رو دارید که کارهاتون رو لیست کنید؟).

بعضی از ایده هایی که در زمان بی حوصلگی ممکنه به دردتون بخوره:

ار حوصله سر رفتگی لذت ببرید

اگه هیچ کدوم از ایده های بالا براتون جذاب نبود، بهتره یه رویکرد جدید داشته باشید. فقط کافیه تسلیم بی حوصلگی تون نشید و به جاش کاری انجام بدین که بهتون احساس لذت بده. برعکس تصور عامیانه، برای موفق بودن لازم نیست همیشه در حال انجام دادن کاری باشید. بعضی وقتها استراحت کردن های دوره ای باعث میشه راندمان کاری خیلی بالاتر بره.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه


Current ye@r *


Leave this field empty

اقا چ وضعشه حوصلم پاچید

عالی بود راست میگه

من حتی حوصلم نشد این متن رو بخونم :///

حوصلم سر تر رفت

خیلی نظر دادین در مورد سایت یعنی انقدر بیکار وجود داره تازه خیلی ها هم نظر نمی دن

بنظره من که متن خیلی خوبی بود، بی حوصلگی از نداشتن کار و برنامه میاد، دقیقا مثل الان که نمیدونستم باید چیکار کنم، اما بعد از خوندن این متن متوجه این موضوع شدم که الان ذهنم خالیه خالیه و راحت میتونم یه برنامه کاری جدید برای کاری که چند وقته عقب انداختم میتونم بریزم. جالب اینجاست که اولش و شروعش سخته، حتی اگر موضوعتون تفریحی باشه!!!
مثلا الان اگر تو بی حوصلگی فکر رفتن به پارکو بکنین خودتون باش مخالفت نشون میدین، اما اگر یکم سماجت کنین و پاشین لباس بپوشید و راه بیوفتید سمت پارک، همچیز درست میشه. کافیه امتحان کنین.
این متن بمن خیلی کمک کرد. امیدوارم این نوشته من هم کمک به دوستانی کرده باشه که کاملا متوجه متن نشدن و هم کمک به مالک سایت در سئو شدن کلمه بی حوصلگی ?
همین الان پاشید و یه کاریرو همانطور که در سایت نونفره گفت انجام بدید، میدونم سخته ولی شروعش سخته، بعدش کیف میکنید.
بلند شید و بی حوصلگی را بزارید کنار و دور حوصله سر رفتن را خط بکشیییییید!

یامان بی حوصلیم
یورولمشامدا

ای جماعت من مبمیرم اخه

ای جماعت اخی من چوخ داریخرام

یه What the fuck جا داشت بگم!

خیلی مزخرفه میگی اگه حوصلتون سر رفته ازش لذت ببرید ؟?
برو بابا زده سرت

من حوصله خودم ندارم به برسه به این کارا

چرت ترین متنی بود که خوندم، از سایت این مطلبو حذف کنید

جمع کنین بابا بدتر حوصلم سر رفت??

خوبه مدیتیشن انجام دادن اما نه وقتی ک حوصله خودتم نداری..
پیشنهادم اینه پاشین یه قر بدین همه چی درست میشه ?✌

چرت بود

حوصله ام سر رفته کی این چرندیاتو نوشته؟ منکه رفتم برای خودم چایی وشکلات اوردم البته بزورررررررر انقدر کار دارم ولی حال هیچی نیست

سلام عروس مادرم میشی؟

عروس مادرت اره ولی زن تو نه خخخخخ

چه کار کنم تا حوصلم سر نره

چرا زر میزنه؟ کدوم اسکلی اینو نوشته؟ میگه سکوت کنید و مث دیوونه ها فک کنین حوصلمکن سر نمیره???
خیلی کارساز بود پیشنهاد میکنم بخونيد تا بیشتر حوصلتون سربره?

من چیزی سر در نیاوردم ?

ممنونم?

هرکی حوصله ش سررفته توتل بهم پی ام بده تابگم چیکارکنه۰۹۳۵۴۸۲۳۹۲۵

یا خدا کی حوصله ی این کارا رو داره بابا!

چ چرندیاتی …والا حوصله همینارم ندارم

شما عزیزم ب ی نفر دیگه احتیاجی داری تا بتونی وقتتو باهاش خوش بگذرونی پس یکیو واسه خودت پیدا کن

بچه ها بابا بزرگم فوت کرده یه فاتحه بدید ممنون

?

سلام بسیار عالی وممنون از مطالب زیباتون

میتونین با خودتون صحبت کنین.اینجوری هم خوشحال میشین هم متوجه میشین چکار کنین.یا هرچیزی ک تو ذهنتونه رو بنویسین

فقط میتونم بگم خدا شفتون بده

اگه حوصله داشتم متن بخونم میرفتم کتاب میخوندم

خیلی چرت بود

واقعا فك ميكنى كسى كه حوصلش سر رفته حوصلش ميكشه متن بخونه

منم خیلی وحشتناک حوصلم سر میره دنبال کارم کار گیرم نمیاد

ممنونم ازشما

حوصلم سر رفته
خیلی خیلی سر رفته
دو هفته ست فلوت تمرین نکردم
گلارو هم آب ندادم
با داداشم بازی نکردم
درست و حسابی نخوابیدم
و و و و
یکی بگه چیکار کنم آخه؟؟؟؟
نور چراغ اذیتم میکنه و حال ندارم خاموش کنم.
تازه شم…
دلم پیترا پپرونی هم میخواد??

اصلاحس هیچی رو ندارم می‌خوام انجام بدم ولی نمیکشم امکان نداره خوب باشم

چرا چرت و پرت میگید.مورد سوم خیلی مسخرس‌.اگه ما میدونستیم چیکار کنیم که حوصلمون سر نمیرفت

خخخخخخ والاهمینوبگو

کاملن موافقم???

واقعا وقتی همه این کارو کردیم بازم سر میره چی ؟


شروع موضوع توسط Exporter ‏23 آپریل 2006 در انجمن گفتگوی آزاد

تولدم مبارک ایشالا 206 ساله بشم.همیشه شاد و سرحال و سلامت باشم.هرسال خوشگل تر از سال قبل بشم(هرچند الانم یه تیکه ماهم:-دی)

خلاصه ک بهترین ها رو برای خودم ارزو میکنم:D:D:D

با دوستتون قرار بذارین برین مطب یه دکتر روانشناس یا مغزواعصاب.شروووع کنید دااااااااااد وهوار وهرچقد دلتون میخواد خودتونو تخلیه کنید.کسی هم چیزی بهتون میگه.بهرحال شما مرررررریضین دگD-:

خیلی وقتا کسی ک تو حمومه ازشما حوله میخواد:بایک لیوان اب یــــــخ ازاو پذیرای کنید

چه کار کنم تا حوصلم سر نره

خیلی وقتا ک حمومین حوله میخواین:همین ک درباز شد ویه دست اومد تو بلافاصه درو محــــــکم ببندین،مواظب باشید خطر قطع دست درراهه…ارامترررر!!!

به اسم همسایتون غذا سفارش بدین

شماره فردمورد نظر رو روی درودیوار ب نام گوسفند زنده یا تخلیه چاه بنویسین

1-در مدرسه

*روزمعلم:هماهنگی با قناد وتزریق مقدار قابل توجه و موثر ملین داخل قسمت مشخص از کیک مخـــــــصوص معلم عزززززیزززززز

*ترکاندن بادکنک پراز اکلیل

*امتحان کردن انواع شکلک وگزینه های فتوشاپ روی چهره ی نااااز معلم وبلوتوث ان ب اقصا نقاط مدرسه!!!

*دگ روزای اخر زدیم ب سیم اخر.گوشی قانعمون نمیکرد،لپ تاب میبردیم!!!سر دین وزندگی کلیپ جنیفر لوپز میدیدیم.خعلـــــی کلاس اموزنده ای بود

*جلوی هرچی عدد توی جزوه دوستتونه یه صفر بذارین.لامصب خعلی باکلاس میشه…!

2-درکانون گرم خانواده

*تبدیل نوشابه ها ب شربت سینه در مهمانی.انقد تکونش بدین گازش بره

*(هرچندقدیمی ولی باحااال)دادن ادامس اکال ب بچه زیر 3سال

*تخلیه شامپو وپو کردنش با جرم گیر کاسه توالت(!)البته خیلی خطرناکه.سعی کنید قبل از بزور هرگونه حاثه ای ب فرد مصرف کننده اطلاع بدین.ب جاش از معجون اب و تایدوسرکه وقرص سوسک کش حل شده استفاده کنید

*ریختن نمک روی هندوانه وطالبی

3-دراغوش جامعه

*ایا هنوز گربه های محله تان دم دارند؟واقعا ک…

*ایا هنوز زنگ خانه تان نسوخته؟نچ نچ…واقعا ک…

*ایا هنوز در مخزن برف پاک کن ماشین پدرجان رنگ قرررمز نریخته اید؟واقعا ک…

دوستای عزیزم واقعا عذر میخوام انقد دیــــــــر ب دیــــــر اپ میکنم.یه کوچول صبر کنید این امتحانای لعنتی تموم میشه از خجالتتون درمیام.

درضمن من هستمااااا!اپ کردین بهم خبر بدین!

مخـــــــــــــــــلـــــــــــــــــــصـــــــــــــــــــم!

1-من هیچ وقت بلد نبودم و نیستم و نخواهم بود ک متن های خوشگل

خوشگل بنویسم

2-همیـــــــشه از متن های کلیشه ای و فروارد شده بدم میومده و

خواهدامد!

پس=با زبون خودم خیلی راحت میگم عیدت مبارک و از ته دل برای هرکسی ک

این پست رو میخونه سال شاد وپر پولی رو ارزو میکنم

همین.

چه کار کنم تا حوصلم سر نره



☻مامان بابا از قبض اب و برق و تلفن خوششون نمیاد هروقت دیدی قبض جدید اوردن؛پارش کن.

☻به همه ثابت کن گاز گرفتن از جیغ زدن بدتره

☻بچه ی کثیف=بچه خوشبخت

☻کاری کن ک بلاخره یه جاییت تو عکسی ک میگیرن باشه

☻اگه مامان اونقد بدسلیقه س که فرش رنگ روشن خریده کاری کن ک سلیقه اش رو عوض کنه

☻اگه ریموت کنترل رو گاز بگیری،کانال عوض میشه

☻وقتی بابا داره بستنی میخوره سرت رو بذار رو زانوت وغمگین نگاش کن

☻خدا گربه ها رو افرید ک دنبالشون کنی

☻کاری کن که همه یاد بگیرن قبل از پوشیدن کفش باید تکونش بدن

☻شبها توی اتاقت انقد زوزه بکش تا مامان توی اتاق خودش برات یه جادرست کنه

☻اگه دم اتاق مامان چمباتمه برنی و غمگین نگاش کنی اجازه میده بری تو اتاقشون بخوابی

☻وقتی حوصله ت سر رفت الکی جیغ و داد کن!اصلا بچه ی خوب یعنی چی؟

☻هرگز نذار بفهمن تو معنی همه حرفا رو میفهمی

☻(نه)یعنی شاید مگر اینکه با فریاد گفته شه

☻برعکس انچه ک میگن گدای کردن اصلا کار بدی نیست

☻اگه پاهاتو گلی کنی هیچ وقت گم نمیشی

☻اگه چیزی سوراخ شد سوراخ ترش کن

☻وقتی یه نفر نصفه شب از خواب بیدار میشه و از رخت خواب میاد بیرون حتما میخواد ساندویچ درست کنه،دنبالش برو

☻پیدا کردن گنج خعلی حال میده،کنترل تلویزیون رو توی گلدون دفن کن

خعلی مخلصیم!

تو جمعی که یه عده پسر دارن فوتبال میبینن،در لحظه ی حساس

تلویزیون رو خاموش کنید(البته چون خودم عشق فوتبالم،بیخیال این مورد

شین ک بسیار اعصاب خورد کنه!)

تو جمع دانشجویی هنگام عکس گرفتن پسرا رو از کادر خارج کنید

توی مهمونی تو چایی پسر مورد نظرتون 1قاشق نمک

بریزین(خعـــــــــــلی حال میده)

اگه یه پسر با موهای ژل زده از کنار خونه شما عبور کرد از پنجره یه سطل

آب روش خالی کنید

تو دانشگاه ماشین پسر موردنظرتونرو پنچر کنید

شیشه نوشابه تان را به پسر مورد نظر بدین تا باز کنه؛بعد بگین میل

ندارین

جاتون خالی دیشب برا اولین بار موتور سواری کردم!خیِِِِِِِِِِِِِِِِِلـــــــــی حال

داد.ایشالا قسمت همه دخترای گل بشه!!!

دخترا اگه تاالان سوار نشدین حتــــــــــــــــــــــما امتحانش کنید!

به امید اون روزی که بتونیم به راحتی تو خیابون هم موتور شیم(خانوما

میتونن گواهینامه هم بگیرن اما فقط اجازه دارن تو پیست موتور سواری

کنن)

خوندیش ک هیچی، ایشالا بهش عمل هم کرده باشی. اگرنه حتــــــــــما برو

ادامه مطلب

اخــــــــیــــــــش!بهتر شد!

امروز یک شیرینی استرلیزه ای به دبیرای محترم دادیم خوردن که

اگه تا یه هفته مسموم نباشن شانس اوردیم!!!

دوستم تولدش بود شیرینی اورده بود این معاونای گیرگیرو(!) الکی گیر دادن که چرا

شیرینی اوردین

ومگه مدرسه جای تولد گرفتن وایناس…باکمی تامل متوجه شدیم منظورشون ازاین گیرااینه

که واس اونا هم ببریم.

یه شیرینی خوری ازابدارخونه گرفتیم ومن به

طرز فوق العاده ظریفی شیرینی ها چیدم.به این

حالت

ک روی شیرینی رو زیر میز میمالیدم زیرشو به

دیوار!!!!اخرش هم که چینش تموم شد دیدم خب

شیرینی خشکه واصولا واس تولد شیرینی تر

میذارن به

همین خاطر اب دهنمو به صورت اب پاشی

پاشیدم رو

شیرینی ها…!!!!

اخ که چقدر دیدن شیرینی خوردن دبیرا دیدنی بود چنان با ولع

شیرینی با

چایی میخوردن که یه لحظه دلم براشون کباب شد.ماهام انگار

داریم فیلم

کمدی میبینیم پشت دفتر سیاه شده بودیم از خنده!!

ولی حقشونه نوووووووش جونـــــــــــــــشون

حقیقتی کوچک

 حقيقتي کوچک براي آناني که مي خواهند
زندگي خود را 100% بسازند!!!

 اگر

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X
Y Z

برابر باشد با

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26

 (تلاش سخت) Hard work

 H+A+R+D+W+O+ R+K

 8+1+18+4+23+
15+18+11= 98%

 (دانش) Knowledge

 K+N+O+W+L+E+ D+G+E

 11+14+15+23+
12+5+4+7+ 5=96%

 (عشق) Love

 L+O+V+E

 12+15+22+5=54%

خيلي از ما فکر ميکرديم
اينها مهمترين باشند مگه نه؟!!!

پس چه چيز 100% را
ميسازد؟؟؟

 (پول) Money

 M+O+N+E+Y

13+15+14+5+25= 72%

 (رهبري) Leadership

 L+E+A+D+E+R+ S+H+I+P

 12+5+1+4+5+18+
19+9+16=89%

پس براي رسيدن به اوج چه
کنيم؟

 (نگرش) Attitude

 1+20+20+9+20+
21+4+5=100%

اگر نگرشمان را به زندگي،
گروه و کارمان عوض کنيم زندگي 100% خواهد شد.

 نگرش همه چيز را
عوض ميکند، نگرشت را عوض کن همه چيز عوض ميشود…

فقر اینه که ۲ تا النگو توی دستت باشه و ۲ تا دندون خراب توی
دهنت؛

فقر اینه که روژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه؛

فقر اینه که شامی که امشب جلوی مهمونت میذاری از شام دیشب و فردا
شب خانواده ات بهتر باشه؛

فقر اینه که بچه ات تا حالا یک هتل ۵ ستاره رو تجربه نکرده
باشه و تو هر سال محرم حسینیه راه بندازی؛

فقر اینه که ماجرای عروس فخری خانوم و زن صیغه ای پسر وسطیش رو از
حفظ باشی اما ماجرای مبارزات بابک خرمدین رو ندونی

من دو بار بانجی جامپینگ رو تجربه کردم

تهران برای خانومها بانجی نداره.من توهمدان پریدم

یعنی فقط همینو بگم ک هر کی تا حالا نپریده خ…ررره اِ اِ ببخشید…نصف عمرش بر فناســـــــــــــــــــــــت

ما کلا اکیپمون یه جورای ضدپسر بود.یعنی اگه یه موجود نر پاشو میذاشت تو مدرسمون؛امکان نداشت جون سالم به در ببره.حتتتما یه بلایی سرش میوردیم!این دبیرهای خنگ ما واسه سرود همگانی ای که داشتیم برداشته بودن یه پسر20وخورده ای ساله اورده بودن.

تا حالا ریکا خوردین؟حتما امتحانش کنین به درد مواقعی میخوره که دلت نمی خواد کاری بکنی یا جایی بری،پس از خوردن یک لیوان به حالت جنازه در می آیید و علاقه شدیدی به دستشویی پیدا میکنید


تا حالا چایی کسی را شور کرده اید؟

تا حالا در غذای کسی زبان خود را فرو کرده اید؟

تا حالا به دمپایی دستشویی سوسک کش زده اید؟

تا حالا در ظرف یک فرد وسواسی عطسه همراه مخلفات کرده اید؟

تا حالا به جای لیوان دوغ به کسی شیر داده اید یا برعکس؟

تا حالا دفترچه تلفن موبایل کسی را کمپلت پاک کرده اید؟

اینا رو از توی دفتر خاطرات روزانه ی سال89 تاپیدم.امیدوارم خوشتون بیاد

وقتی با انگشت میخوای کسی رو مسخره کنی سه تا از انگشتات به طرف خودته

ظاهرا میخندم اما لبخندم تلختر از قهوه سدر و تلخ است…به جای لبخند،تلخند است.

وقتی به یادم می افتی نگاهم کن نه آن موقع که نگاهم کردی به یادم افتی…

پرنده رو به ماهی داخل حوض کرد و گفت تو که سقف قفست شکسته چرا پرواز نمیکنی؟

کاش قلب هایمان در چشمانمان بود…

شدن و ماندن.مساله این است…

1-راه برید وهر جا که تونستین آدامستونو بچسبونید.غریبه وآشنا رو هم به یه چشم ببینید.من حتی به جنسیس فامیلمون وماشین پلیس هم رحم نکردم.(واسه ماشین زیر دستگیره محل خوبیه؛زنگ در خونه ها،چشمی آیفون تصویری،نیمکت پارکهاو…

2-نذارین گربه ها هم مصون بمونن.دیشب وسط کوچه یه کفشمو به یه سمت یه گربه پرت کردم یکی دیگشو به یه گربه دیگه.خودم وسط کوچه وایساده بودم بدون کفش!از بابام خواهش کردم کفشارو تو اون تاریکی پیدا کنه وبهم بده!!!

3-آهان راستی علاوه بر سوزن گذاشتن رو صندلی دبیر،مبلهاتون هم وقتی مهمون دارین از قبل آماده کنید.البته بهتره از سوزن منگنه استفاده کنید که طبیعی تر جلوه کنه

4-آدامستون رو تو کفش مهمون هم میتونید بچسبونید.البته آب هم خیلی خوبه.من تو کفش حاج آقای مدرسمون که واسه نماز میومد هم آب ریختم….!

5-زنگ بزنید رستوران واسه همسایتون که اصلا ازش خوشتون نمیاد،یه عالمه غذا سفارش بدین.بهتره از تلفن عمومی بزنگین

واسه امروز بسه دیگه…موفق باشید!!!!


من خودم از این روش استفاده کردم.اخه یه سری قبض موبایلم خیلی زیاد اومده بود!کاملا موثره.میگی نه…امتحانش کن….

نامه ای
برای پدر

پدر جولی در حال
رد شدن از جلوی درب اتاق دخترش بود که تمیزی غیر عادی اتاق و مرتب بودن وسایلی که
همیشه در سر حد بی نظمی بودند نظرش را جلب کرد . پدر وارد اتاق دخترش شد و چشمش به
نامه ای افتاد که روی تختخواب مرتب شده جولی قرار داشت . روی آن نوشته شده بود:«
برای پدر»

با دیدن آن نامه
پدر به شدت نگران شد دلش برای دختر لوس و دردانه اش که فقط 16 سال داشت به شدت شور
می زد . او با دستانی لرزان در حالی که عرق سردی روی پیشانی اش نشسته بود در پاکت
را باز کرد و نامه را خواند :

بچه چادر اورده بودن واسه نماز،معلم نداشتیم اومده بودیم تو حیاط.گفتیم چی کارکنیم؟جرقه ای در ذهن من زده شد!یکی چادر سر کرد یکی دیگه کاپشن پوشید خلاصه چه عروس دوماد بازی ای کردیم!بنده خدا مدیرمون اومده بود با چشاش که چهارتا شده بود مارو نگاه میکرد!!!بیچاره هییچچچچی بهمون نگفت ماهم به ادامه ی جشنمون پرداختیم!

2-یادش بخیر…

روز اخر مدرسه ها؛

ما خودمون پول جمع کرده بودیم و پرده واسه کلاسمون خریده بودیم.روز اخر هممون رو یه تیکه از پرده یادگاری نوشتیم!االبته اولش میخواستیم به 35قسمت مساویش کنیم ولی دیگه از خیرش گذشتیم وفقط تر زدیم بهش!!!بیچاره فراشمون میگفت هرکاری کردم نوشته هاتون نرفت.اخرش هم مجبور شدم بندازمش دور؛تیکه تیکش میکردین به صرفه تر بود.منم انقد آب حروم نمیکردم!!!

3-از معلممون عکس انداختیم بدون اینکه بفهمه؛

یکی از بروبچه های باحال و زحمت کشمون لطف کرد عکسارو تو مترو بلوتوث کرد!البته کسی عکس یه دبیری گچی و شلخته رو که نمیذاره تو ف ی س ب و ک  ولی جیگرمون حال اومد!!!!!


دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگ‌ها بحث مى‌کرد.

معلم گفت: از نظر فیزیکى غیرممکن است که نهنگ
بتواند یک آدم را ببلعد،

 زیرا با وجود این که پستاندار عظیم‌الجثه‌اى
است، امّا حلق بسیار کوچکى دارد.

دختر کوچک پرسید: پس چه طور حضرت یونس به وسیله
یک نهنگ بلعیده شد؟

معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمى‌تواند
آدم را ببلعد. این از نظر فیزیکى غیرممکن است.

دختر کوچک گفت: وقتى به بهشت رفتم از حضرت یونس
مى‌پرسم.

معلم گفت: اگر حضرت یونس به جهنم رفته بود چى؟

دختر کوچک گفت: اونوقت شما ازش بپرسید

سال دوم راهنمایی بودم.ما یه اکیپ بودیم که به اندازه کافی سال قبلش مدرسه رو به گند کشیده بودیم به همین دلیل معاون فوق العاده خوش اخلاقمون(!)ما رو از هم جدا کرد.البته کور خونده بود!خلاصه یه روز ما زبان انگلیسی داشتیم.والا من از دبیره بیشتر انگلیسی سرم میشد.یه کوچولو باهاش کل کل کردم بعدش هم شروع کردم به حرف زدن با بروبچ،اونم لج کرد ومنو بیرونم کرد!حالا از اون کلاس بشنوید که اونور هم ادبیات داشتن یکی از دوستام هم از اون کلاس بیرون شده بود(خلاصه بیرون انداختن از کلاس واسمون افتخار محسوب میشد!!)ما همدیگرو دیدیم خوب که حرفهامونو زدیم دیدیم نه خیر کسی نمیاد دنبالمون.ماهم حوصلمون سررفته بود.یه دفعه نگامون به اتاق ورزش افتاد که درش استثنا باز بود(اخه اون موقع که ما باشگاه نداشتیم تو مدرسه)هیچی ماهم از فرصت استفاده کردیم و یه عالمه والیبال و بدمینتون بازی کردیم!خییییلی خوش گذشت.اخر زنگ هم یه قیافه نادم به خودمون گرفتیم و خلاصه هرجور بود دبیرامون راضی کردیم ورفتیم سرکلاس که معاون مهربانمان حالمونو نگیره!ولی خداوکیلی خیلی مزه داد…حسابی تنبیه شدیم!!!!!!!!

راستیتش من خیییلی خیلی حوصلم سر میره.اکثر اوقات نمیدونم چی کار کنم.وقتی هم این حس بهم دست میده دلم میخواد اتیش بسوزونم وشر بازی در بیارم.حالا سعی میکنم از این شربازی هام چه تو مدرسه چه تو خونه و اینورو اونور براتون بنویسم.

اگر…اگر….چنانچه چشمتون به این وبلاگ خورد منو از نظراتون مطلع کنید.خواهش میکنم درمورد آزار و اذیت هایی که تا حالا انجام دادین بگین که منم یه چیزی یاد بگیرم!

من وقتی حوصلم سر میره سعی می کنم از پنجره اتاقم طوری تف کنم که بیافته تو باغچه. سعی می کنم که طوری تو دیوار مشت بزنم که جای چهار تا انگشتم بمونه. اگه کسی تو ساختمونم نباشه، به جای پایین رفتن از پله نرده ها رو با دستم می گیرم و پایین می رم.من وقتی حوصلم سر می ره، یه چند تا دختر گیر می ارم و عاشقشون می شم. از بین اون دختر ها اونایی رو که مطمئنم عمرا راه نمی دن، انتخاب می کنم و بهشون ابراز عشق می کنم. بعدش یه مدتی از عشق اون دخترها دیوونه می شم، وقتی که طرف با شدت گفت برو دنبال کارت، میرم و تریپ عاشقای شکست خورده رو می گیرم. من وقتی حوصلم سر می ره می شینم رو راههای مختلف خودکشی فکر می کنم. بعدش می رم سراغ راه های کشتن افراد دیگه. تمام صحنه هاش رو تو ذهنم مجسم می کنم. معمولا تو این صحنه ها وکیلی رو هم که بعدا قراره مسولیت وکالت من رو بر عهده بگیره، تصور میکنم.(قابل توجه اقا یاشار) به نظرم سعی کنه که من رو دیوونه جلوه بده که دارم نزنن. البته اولش احتیاج است که من با استناد بر دوران کودکی و عقده های فرو خورده روانی(که هر شخصی یه چند هزارتایی می تونه جور کنه) قتل رو برای وکیلم(صفوی رو میگما )موجه جلوه بدم.من وقتی حوصلم سر می ره، ساعت ها می شینم به یه لیوانی که روی میزه، خیره می شم که بتونم حرکتش بدم. اما نمی دونم چرا هیچ وقت نمی تونم این کار رو بکنم.من وقتی حوصلم سر میره اونقدر می خورم که دیگه به سختی می تونم حرکت کنم. اونوقت یاد چاقیم می افتم و در کنارش یاد ریزش موهام. میرم و تو اینه موهام رو نگاه می کنم که ببینم نسبت به قبل چقدر ریخته. البته ناراحت نمی شم که داره موهام میریزه. من دوست دارم زشت بشم. چون اونوقت دختر های بیشتری هستند که من می تونم بهشون ابراز عشق کنم و مطمئن باشم که عمرا به من با اون قیافم راه نمی دند.من وقتی حوصلم سر می ره از این که خدا مرده، به این میرسم که حیف شده که خدا مرده. بعد، از این که حیف شده که خدا مرده می رسم به این که حیفه که من بمیرم. بعدشم فکر کردن به راه های خودکشی را به زمانی بعد موکول می کنم. در این بین سعی می کنم مخ یکی رو به کار بگیرم که قبول کنه که خدا هست یا بودنش خوبه.من وقتی حوصلم سر می ره، یه پیک مشروب میخورم. بعدش بی حال می شم ، می رم و می افتم تو رختخواب تا خوابم ببره، اما اصلا خوابم نمی بره، اونوقت به خدا گیر می دم که هوی قشنگ!! من که حتی نمی تونم بخوابم چی جوری تو زندگیم موفق بشم، بعدش یادم می افته بر طبق یه عادت قدیمی خدا رو کشتم، و بعدش بحث استدلال اینکه حیف شده خدا مرده می رسه و ….من وقتی حوصلم سر می ره، می شینم و به این فکر می کنم که کاشکی می شد با این هیکلم برم تو مخم زندگی کنم، اخه ادمهای اون تو خیلی بهترند. همشون رو خودم طوری ساختم که من رو دوست دارند.من وقتی حوصلم سر می ره، به عکس های روی دیوار اتاقم خیره می شم و به این فکر می کنم که کاشکی همه چی مثل اونها ساکن و بی تغییر بود. کاشکی حوصلم از حوصله سررفتگی سر نمی رفت، چون اونوفته که دیگه هیچ راهی برای فرار ندارم. برای مرتبه یک حوصله سر رفتگی هزاران تا راه دارم، اما برای مراتب بعدی هیچ چی…من وقتی حوصلم سر می ره و دیگه هیچ کدوم از راه های بالا جواب نمی ده، می شینم و این چرت و پرت ها رو می نویسم، اما واقعیتش دیگه حوصله نوشتن هم ندارم.

چه کار کنم تا حوصلم سر نره
چه کار کنم تا حوصلم سر نره
0

دوره مقدماتی php

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *