قیمت تنباکوی خوانسار

دوره مقدماتی php
قیمت تنباکوی خوانسار
قیمت تنباکوی خوانسار

تنبا کو خوانساری اعلا

زنبور دار .اصفهان .خوانسار


بر اساس موضوع ماده ۲۲ و ۵۳ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز، قیمت خرده فروشی تنباکو معسل، سیگار برگ و توتون پیپ در سال جاری تشریح شد.

 

 

دوره مقدماتی php

بیشتر بخوانید:

 

قیمت تنباکوی خوانسار

 

به گزارش سرپوش، براساس قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز دستگاه های کاشف محصولات دخانی در هنگام تنظیم صورت جلسه کشف این محصولات موظف هستند ارزش محموله های مربوطه را قید کنند که بر همین اساس مرکز برنامه ریزی و نظارت بر دخانیات کشور در ابتدای هر سال با توجه به هماهنگی به عمل آمده با ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز اقدام به تنظیم و ابلاغ فهرست قیمت محصولات دخانی به دستگاه های ذیربط می کنند.بنابراین هر ساله قیمت مربوط به خرده فروشی محصول دخانی بررسی و فهرست می شود تا به کلیه دستگاه های مرتبط ابلاغ شده و بر همین اساس ارزش کالاهای مکشوفه در صورت جلسات قید شود.

 

قیمت مصوب خرده فروشی تنباکو در بازار بدین شرح است:

 

Nazanin

۱۳۹۹/۲/۱ – ۲۱:۴۰

Permalink

کاربر مهمان

۱۳۹۸/۹/۵ – ۹:۵۸

Permalink

کاربر مهمان

۱۳۹۸/۱۰/۱۷ – ۲۳:۲۹

Permalink

علی

۱۳۹۸/۸/۱۴ – ۲۳:۲۳

Permalink

جان جانان

۱۳۹۸/۸/۱۳ – ۱۱:۰۹

Permalink

کاربر مهمان

۱۳۹۸/۱۱/۲۸ – ۱۰:۱۷

Permalink

کاربر مهمان

۱۳۹۸/۱۰/۲۷ – ۱۳:۴۳

قیمت تنباکوی خوانسار

Permalink

کاربر مهمان

۱۳۹۸/۴/۲۴ – ۱۳:۱۶

Permalink

کاربر مهمان

۱۳۹۸/۲/۱۴ – ۱۴:۰۶

Permalink

کاربر مهمان

۱۳۹۸/۳/۴ – ۱۷:۰۵

Permalink

  • طرز تهیه کیک اسفنجی خوشمزه و ساده
  • ford

    ۱۳۹۸/۲/۸ – ۱۸:۴۴

    Permalink

    کاربر مهمان

    ۱۳۹۸/۹/۱۱ – ۲۱:۴۰

    Permalink

    کاربر مهمان

    ۱۳۹۸/۱۰/۳۰ – ۱۵:۱۰

    Permalink

    کاربر مهمان

    قیمت تنباکوی خوانسار

    ۱۳۹۸/۸/۹ – ۱:۲۵

    Permalink

    کاربر مهمان

    ۱۳۹۸/۷/۵ – ۵:۳۰

    Permalink

    کاربر مهمان

    ۱۳۹۸/۶/۳۰ – ۱۸:۲۲

    Permalink

    کاربر مهمان

    ۱۳۹۸/۴/۲۷ – ۱۶:۳۴

    Permalink

    کاربر مهمان

    ۱۳۹۸/۴/۲۱ – ۲۲:۴۳

    Permalink

    کاربر مهمان

    ۱۳۹۸/۳/۴ – ۱۷:۰۳

    Permalink

    میثم

    ۱۳۹۸/۲/۳۱ – ۱۱:۲۷

    Permalink

    مسیح

    ۱۳۹۸/۲/۱۲ – ۱۴:۱۷

    Permalink

    شهاب

    ۱۳۹۸/۱/۲۴ – ۱۲:۲۱

    Permalink

    کاربر مهمان

    ۱۳۹۷/۱۲/۱۹ – ۱۱:۴۵

    Permalink

    صیاد حسین زاده

    ۱۳۹۷/۱۱/۲۹ – ۱۴:۴۷

    Permalink

    ننگ بر شما

    ۱۳۹۷/۱۰/۲۵ – ۱۶:۰۸

    Permalink

    هومن بیات

    ۱۳۹۷/۹/۹ – ۶:۴۳

    Permalink

    امین رمضانی

    ۱۳۹۷/۸/۱۶ – ۲۲:۰۷

    Permalink

    کاربر مهمان

    ۱۳۹۷/۷/۱۵ – ۲۰:۲۱

    Permalink

    اشکان محمدی

    ۱۳۹۷/۷/۱۳ – ۱۱:۱۳

    Permalink

    شهریار

    ۱۳۹۷/۱۲/۲۵ – ۲۰:۳۵

    Permalink

    شاهین نیسی

    ۱۳۹۸/۲/۵ – ۱:۱۶

    Permalink

    علی

    ۱۳۹۷/۷/۶ – ۱:۴۰

    Permalink

    کاربر مهمان

    ۱۳۹۷/۵/۱۴ – ۲۲:۵۹

    Permalink

    ساقی

    ۱۳۹۷/۴/۷ – ۱۱:۰۱

    Permalink

    کاربر مهمان

    ۱۳۹۷/۸/۲۸ – ۱۳:۳۹

    Permalink

    کاربر مهمان

    ۱۳۹۷/۸/۲۰ – ۱۴:۳۹

    Permalink

    شهریار

    ۱۳۹۷/۱۲/۲۵ – ۲۰:۳۸

    Permalink

    کاربر مهمان

    ۱۳۹۷/۹/۲۳ – ۱۵:۳۴

    Permalink

    تاریخ تولد: ۳ جون ۱۹۸۶

    محل تولد: ماناکور/مایورکا

    نام پدر: سباستیان

    نام مادر: آنا ماریا

    قد: ۱/۸۵ سانتی متر 

    تعداد عنوانهای قهرمانی: ۲۲ عنوان قهرمانی

    القاب: ال ماسترو، گوچو، دنیو، رونی، وان ماگو

    ملیت: برزیلی

    تاریخ تولد: ۲۱ مارس ۱۹۸۰

    محل تولد: پورتو آلگرا

    قد: ۱۸۱ سانتیمتر 

    زادگاه: بجنورد، خراسان شمالی، ایران

    شغل: بازیکن والیبال

    پست در والیبال: مدافع میانی( سرعتی زن)

    قد: ٢٠۵ سانتی‌متر

    وزن: ۹۰ کیلوگرم

    ملیت: ایرانی

    زادروز: ۱۲ اسفند ۱۳۷۴

    زادگاه: تهران، ایران

    قد: ۱٫۸۶ متر 

    پست: مهاجم

    تاریخ تولد:۱۱ فروردین ۱۳۷۸

    زادگاه:ارومیه، کشور ایران

    شغل:بازیکن والیبال

    پست در والیبال:لیبرو

    قد:۱۸۷

    وزن:۸۷ کیلوگرم

    متولد: ۱۹ فروردین ماه ۱۳۶۵

    محل تولد: تهران

    ملیت: ایرانی

    فعالیت: نوازنده، خوننده

    سبک: پاپ

    ملیت: ایرانی

    محل تولد: تهران

    تاریخ تولد: ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۵۴

    سبک: موسیقی سنتی ایرانی

    سازها: تنبک، کمانچه

    همسر: گیتا خوانساری

    متولد:۳۰ اوت ۱۹۳۰ ‏

    محل تولد: اوماها، ایالات متحده آمریکا

    دین: ندانم گرایی

    همسران: سوزان بافت (۱۹۵۲–۲۰۰۴)، استرید مینکس (۲۰۰۶–تاکنون)

    محل تحصیل: دانشگاه نبراسکا در لینکلن (کارشناسی مدیریت اجرایی)، دانشگاه کلمبیا (کارشناسی ارشد اقتصاد)

    تولد: ۱۳۶۷/۰۴/۲۹

    زادگاه: میانه – آذربایجان شرقی 

    قد: ۱۹۸ سانتیمتر 

    پُست: پشت خط زن

    وضعیت تاهل: متاهل

    تو این کشور که غیر از بی عدالتی چیزی ندیدن انشالله اونجا موفق باشند

    تنباکوی چوب ( خوانسار ٫ کاشان ٫ … ) از چند سال پیش وجود داشته و در حال حاضر مشتری های خاص خودش را دارد.قلیان چوب دوده زیادی ندارد ٫ ولی گیرائیش خیلی بالا و بسیار سنگین. برای درست کردن قلیان چوب باید تنباکوی چوب تهیه کنید. تنباکوی چوب رو می توانید از قلیان فروشی ها یا عطاری ها تهیه کنید. تنباکو رو مقداری خیس می کنید و در داخل سری میریزید ٫ البته بدون فویل یا زر ورق. تنباکوها رو که ریختیت زغال ها رو باید روی تنباکو بزارید. دقت کنید زغال هاتون و همین طور سریتون باید بزرگ باشند. برای قلیان خوانسار باید تنباکو مدت نصف روز خیس شود. به کسانی که تازه کار هستن توصیه می شود نکشند.
    سکین درد مفاصل – ترشحات سفید مهبل – سرطان – فشارخون – اعصاب – تپش قلب – تنگی نفس – جرب – حافظه – سرطان گلو – عطسه آور – کفگیرک – ضعف قوای جنسی – زخم معده – دفع شپش – اختلالات کبدی و…
    توتون
    * نام‌های دیگر آن: تنباکوی قلیان، تنباکو، توتون کردستانی، توتون ویرژینی، توتون امریکایی، توتون مریلاند و توتون چینی یا ترکی می‌باشد.

    1. به خاطر وجود نیکوتین در توتون این گیاه مخدر و سمی می‌باشد.

    2. جهت تسکین درد مفاصل و بی‌حسی اعضاء جوشانده توتون را به صورت ضماد می‌توان گذاشت.
    3. جهت قطع ترشحات سفید مهبل از جوشانده این گیاه به صورت شستشو می‌توان استفاده کرد.
    4. دود توتون باعث فساد آب دهان می‌گردد.
    5. ضعیف کننده اعصاب است.
    6. یکی از عوامل مهم سرطان است.
    7. فشارخون را بالا می‌برد.
    8. باعث بی‌نظمی تپش قلب می‌گردد.
    9. عامل تنگی‌نفس است.
    10. دود تنباکو ضد عفونی کننده محیط می‌باشد بدین صورت که تنباکو را روی آتش دود کنند.11. جهت زخم‌های تازه خاکستر آن را روی زخم بریزند.
    12. برای زخم‌های جرب و جوش‌های جلدی خاکستر آن را با روغن گل سرخ مخلوط کرده بمالند.
    13. کسانی که دخانیات مصرف می‌کنند هر روز ویتامین ث بخورند.
    14. کسانی که سیگار مصرف می‌کنند عاملی است که باعث تصلب شرائین می‌شود.
    15. کشیدن توتون باعث ضعف اعصاب و قدرت اراده را کم می‌کند.
    16. اضطراب مغزی بوجود می‌آورد.
    17. باعث کم شدن حافظه می‌گردد.
    18. کشیدن سیگار باعث ضعف قوای جنسی می‌گردد.
    19. پودر توتون یا تنباکو عطسه‌آور است.
    20. جهت درمان کفگیرک خاکستر تنباکو را با روغن گل سرخ مخلوط نموده بمالند.
    21. هیچ سمی موذی‌تر از سم توتون و سیگار نیست.
    22. کسانی که سیگار می‌کشند دچار سرطان گلو و ریه می‌گردند.
    23. کسانی که سیگار می‌کشند دود آن نمی‌گذارد غدد بزاق مواد نشاسته‌ای را به قند تبدیل کنند و همین عمل باعث ابتلا به زخم معده می‌گردد.
    24. دود سیگار مستقیماً داخل کبد شده و در آن اختلال ایجاد می‌کند.
    25. خانم‌هایی که سیگار می‌کشند عادت ماهانه آن‌ها توأم با درد و نامنظم می‌گردد.
    26. جهت دفع شپش با خیس‌ کرده آب برگ توتون موها را ماساژ دهند.


    بهترین طعم ها را از ما بخواهید

    بر اساس موضوع ماده ۲۲ و ۵۳ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز، قیمت خرده‌ فروشی تنباکو معسل، سیگار برگ و توتون پیپ در سال جاری تشریح شد.

    به گزارش ایسنا، براساس قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز دستگاه‌های کاشف محصولات دخانی در هنگام تنظیم صورت‌جلسه کشف این محصولات موظف هستند ارزش محموله‌های مربوطه را قید کنند که بر همین اساس مرکز برنامه‌ریزی و نظارت بر دخانیات کشور در ابتدای هر سال با توجه به هماهنگی به عمل آمده با ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز اقدام به تنظیم و ابلاغ فهرست قیمت محصولات دخانی به دستگاه‌های ذیربط می‌کنند.

    بنابراین هر ساله قیمت مربوط به خرده‌فروشی محصول دخانی بررسی و فهرست می‌شود تا به کلیه دستگاه‌های مرتبط ابلاغ شده و بر همین اساس ارزش کالاهای مکشوفه در صورت‌جلسات قید شود.

    قیمت مصوب خرده‌فروشی تنباکو در بازار بدین شرح است:

    قیمت تنباکوی خوانسار

    همچنین بر اساس گزارش ایسنا برای مشاهده قیمت خرده‌فروشی سیگار بر اساس موضوع ماده ۲۲ و ۵۳ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز “اینجا” کلیک کنید. ارزش در نظر گرفته شده در قسمت “سایر” این جدول جهت جلوگیری از قاچاق برندهای متفاوت و متعدد در سطح کشور به میزان حداکثر قیمت موجود در این فهرست در نظر گرفته شده است.

    انتهای پیام

    سلام خسته نباشید ببخشد تین قیمت ها که گذاشتین واسه سال۹۸هست؟

    منم زنده ام

    یادش بخیر.دوران شیرینی بود…

    آره …شما راست میگین!

    چه میشه کرد.باید ساخت

    مشکلات و مشغله ها خیلی زیاد شدن…

    قیمت تنباکوی خوانسار

    این وبلاگ هیچوقت موفق نبود.

    تنها حسنش این بوده که من و شما که همییییییییییییییییییشه عادت داریم اینجوری رابطه داشته باشیم.به رابطمون همینجوری ادامه بدیم!

    خوشحال میشم صداتون رو بشنوم یا خودتون رو ببینم

    کتاب شعرتون چی شد؟به کجا رسید؟

    دستتون خوب شد؟

    جسیکا چطوره؟

    الان به چه کاری مشغولین؟

    .

    .

    .

    چقدر مسخره.3 سال و نیم میگذره و شما حتی… همیشه همینطوری بودین!

    معلوم نی کی پاسخ این پست رو بدین…

    یا حق

    قليان كه يك روز با بوي تلخ تنباكوي خوانسار
    در انحصار پيرمردها بود، خودش را به روز كرده و امروز جوان‌تر‌ها هم چوب
    قليان را به دهان مي‌چسبانند و از اين كارخانه توليد دود كام مي‌گيرند.

    براي درست كردن قليان خوانسار مشكل زيادي
    وجود نداشت. بسته‌هاي 500 گرمي تنباكو خوانسار براي چندين روز قليان كافي
    بود. اين تنباكوها خشك بودند و شيره نداشتند. آنها را در آب خيس مي‌كردند
    و بعد بدون استفاده از فويل زغال را مستقيم روي تنباكو مي‌گذاشتند. كم
    هزينه بودند و بيشتر پيرمردها اهل قليان بودند. هر شب يك قليان كافي بود.

    اما تنباكوهاي شيره دار نياز به خيس كردن
    ندارند، هر تنباكوي 50 گرمي براي افراد هفت تاهشت بار و براي سفره‌خانه‌ها
    تا 14 بار قليان چاق مي‌كند.

    قيمت يك قليان ميكس پرتقال – نعناع با
    مخلفات در سفره‌خانه‌ها و مراكز تفريحي گرانقيمت از 15000 تومان تا قليان
    معمولي در مناطق جنوبي شهر 500 تومان متغير است.

    طعم تنباكو در قيمت تنباكو مؤثر نيست،
    ايراني يا خارجي بودن و وزن بسته‌هاي تنباكوي طعم دار اصلي‌ترين عوامل
    تأثير گذار روي قيمت تنباكو هستند. قيمت تنباكوهاي طعم دار از هر بسته 700
    تومان تا هر بسته 1300 تومان بسته به وزن و ايراني يا خارجي بودن آن متغير
    است. قيمت تنباكوهاي قديمي و داخلي مثل تنباكوي شيراز (كه همه آن را به
    اسم خوانسار مي‌شناسند) در بسته‌هاي 500 گرمي 450 تومان است.

    كيفيت سرويس قليان در محل‌هاي مختلف متفاوت
    است. در بعضي از جاها بشقاب آجيل و قوري چاي اجزاي جدايي ناپذير قليان
    هستند. فرق نمي‌كند شما فقط قليان بخواهيد يا نه. بايد پول پسته‌هاي كهنه
    و ته بار را هم بدهيد.

    پس مانده پسته، تخمه، خرما و… سرويس شما را جمع مي‌كنند و در سرويس بعدي وكيوم دستي مي‌كنند و به آدم ديگري مي‌دهند.

    اصلي‌ترين بازار مصرف تنباكوهاي ميوه‌اي
    مصري، اردني، تركي و چيني و… در ايران همين سفره‌خانه‌ها هستند.
    نمايندگي‌هاي فروش اين تنباكوها در ايران به سرعت در حال رشدند و
    ايراني‌ها به هر علتي باز هم در صنعت بسته‌بندي پيشتازند. يعني تنباكوهاي
    ايراني فقط در ايران بسته بندي مي‌شوند و در اصل همان تنباكوهاي خارجي
    هستند. ‌اي كاش حداقل سود مرگ و بيماري جوان‌هاي وطني به جيب توليدكننده
    وطني مي‌رفت!

    اگر سفره‌خانه‌ها سرويس قليان ارائه ندهند،
    در واقع اين توليد كنندگان خارجي بازار خود را در ايران از دست مي‌دهند.
    بارها و بارها با تلاش انجمن‌هاي مبارزه با دخانيات ارائه سرويس قليان در
    مراكز عمومي ممنوع اعلام شد، اما هر بار پس از گذشت مدت كمي باز هم صداي
    قليان از سفره‌خانه‌ها به گوش مي‌رسد. كسي چه مي‌داند، شايد اين به خاطر
    آن است كه تعطيلي سرويس قليان در سفره‌خانه‌ها با منافع توليد كنندگان
    تنباكوي خارجي هم‌خواني ندارد.

    قليان كشي جوان‌ها فرصتي ايجاد كرد تا برخي
    نوآوري‌ها و اختراعات هم در اين زمينه شكل بگيرد. زغال‌هاي خود سوز و
    شيميايي، زغال ليمويي، ژل‌هاي اشتعال‌زا و… از اختراعات پيچيده‌اي هستند
    كه به فرآيند دود كردن قليان كمك مي‌كنند. بازار فروش اين كالاها دست كمي
    از بازار فروش تنباكو ندارد. اما كماكان مصرفي‌ترين و پر مصرف‌ترين كالاي
    قليان همان تنباكو است.

    زغال‌هاي شيميايي و ليمويي معمولاً
    حساسيت‌زا هستند، كساني كه كمي به قليان حساسيت داشته باشند با اولين كام
    از قلياني كه با زغال شيميايي درست شده به سرفه مي‌افتند. معمولاً اين
    زغال‌ها مورد استفاده شخصي دارند. قیمت تنباکوی خوانسار

    اما زغال خوب مورد استفاده سفره‌خانه دارها
    «زغال گز» است. اين زغال حساسيت‌زا نيست، نسبت به زغال‌هاي شيميايي
    ارزان‌تر است و براي سينه افراد هم مناسب است.

    در بعضي از سفره‌خانه‌ها كه مشتريان نابلد
    دارند، تنباكوهاي قليان‌هاي استفاده شده را جمع مي‌كنند، قسمت سوخته را از
    آن جدا مي‌كنند و باقي تنباكوها را داخل آب مي‌گذارند و فردا با تنباكوي
    جديد مخلوط مي‌كنند و باز به مشتري مي‌دهند.

    تنباكوي دست دوم حسن ديگري هم دارد، كمك مي‌كند تا قليان زودتر تمام شود. مسئله خالي شدن تخت براي سفره‌خانه دارها مسئله مهمي است.

    باز هم چيني

    اگر تا به حال ليستي از دسته پلي استيشن تا
    مژه مصنوعي چيني در ذهن داشتيد، قليان چيني را هم به آن اضافه كنيد تا
    كلكسيونتان تكميل شود.

    معلوم نيست چيني‌ها از كجا فهميده‌اند قليان
    اين قدر محبوب ايراني‌هاست. قاعدتاً در دنيا راه مي‌افتند و هر جا كه يك
    وسيله را مي‌بينند به سرعت آناليزش مي‌كنند و كپي آن را مي‌سازند.

    اما اين‌بار اشتباه نكنيد، گران‌ترين
    قليان‌هاي بازار قليان‌هاي چيني هستند. قليان‌هاي چوبي قديمي ايراني مقبول
    طبع جوان‌هاي تنوع‌طلب ما نيست. چيني‌ها قليان‌هاي مدرني درست مي‌كنند.
    تنگ اين قليان‌ها با اشكال خاص مدرن مخروطي شكل هستند. محل كام گرفتن
    قليان را تغيير دادند و… به هر حال بازار قليان‌هاي سنتي را هم از آن
    خود كردند. قليان‌هاي سنتي در اطراف قم و شهرهاي مركزي و كويري ايران
    توليد مي‌شدند. جنس تنگ آنها از «مواد ريخته» بود و بقيه از چوب.
    قليان‌هاي شاه عباسي از اين دست بودند كه معمولاً سيني‌هاي خورشيدي هم
    داشتند.

    اما چيني‌ها قليان زدند و ايراني‌ها وارد
    كردند و بازار قليان سازي هم كساد شد. قليان‌هاي مينياتوري هم ابتكار همين
    عزيزان چيني هستند. اين قليان‌ها در حجم كوچك‌تري هستند. نام ديگر آنها
    مسافرتي است. قليان مسافرتي براي جوان‌هايي كه مي‌ترسند كسي از خانواده از
    قليان كشيدن آنها بو ببرد هم مناسب است. ارتفاع آنها كمتر از 30 سانتي متر
    است و به راحتي در كشو جا مي‌شود.

    قيمت قليان ثابت نيست. از دو هزارتومان براي قليان‌هاي ايراني تا 70 هزار تومان براي قليان‌هاي چيني متوسط متغير است.

  • سريعترين راه درمان جاي جوش صورت
  • اما قليان‌هاي چيني خاصي هم هستند كه تا 600
    هزار تومان قيمت دارند. بعضي از قليان‌هاي ايران قلم كاري شده و اصطلاحاً
    صنايع دستي هم هستند كه گاه تا 600 هزار تومان قيمت دارند. گفته مي‌شود
    بعضي از انواع قليان كه بيشتر مورد استفاده جماعت حاشيه جنوبي خليج فارس
    هستند تا هشت ميليون تومان هم قيمت دارند.

    قليان‌هاي مصري يا عربي بلند هستند و ارتفاع بعضي از آنها به يك و نيم متر هم مي‌رسد. شايد بلندي قليان نشانه بزرگي صاحب آن باشد.

    سفره‌خانه‌ها غالباً از قليان‌هاي ايراني
    استفاده مي‌كنند. اين قليان‌ها هرچند ظاهر زيبايي ندارند، اما كاركرد آنها
    از قليان‌هاي چيني بهتر و قيمت آنها نسبت به مشابه چيني ارزان‌تر است.

    صرف‌نظر از ظاهر قليان، قلياني خوب است كه
    سوپاپ هم داشته باشد. نداشتن سوپاپ براي قليان براي افراد ناشي باعث
    «سوختن» قليان مي‌شود.

    داشتن كلاهك براي قليان كه روي زغال قليان
    مي‌گذارند باعث مي‌شود زودتر دم بگيرد. همه اين وسايل جانبي براي كشيدن
    قليان هستند كه در فروشگاه‌هاي خاصي به فروش مي‌رسند. از همه اينها
    جالب‌تر فروش قطعات يدكي قليان است،كه در همين فروشگاه‌ها عرضه مي‌شود.

    محمود آقا،آنتي فمينيست

    ديوارهاي قهوه‌خانه سبز مغز پسته‌اي رنگ
    شده. نيمكت‌هاي چوبي قديمي كنار هم هستند و جلوي نيمكت‌ها ميزهاي جمع شو
    با روميزي پلاستيكي انداخته‌اند. قندان‌ها و زير سيگاري‌هاي استيل و
    استكان‌هاي چاي قديمي.

    جلوي در بزرگ نوشته‌اند «ورود افراد معتاد
    اكيداً ممنوع». ديگر كسي براي درمان خروسك بچه‌اش دنبال «آب قليون»
    نمي‌آيد. مرد‌هاي سبيل كلفت پشت ميز‌ها كمتر پيدا مي‌شوند. دم در
    قهوه‌خانه هم مخزن تنباكوي خوانسار مرتب پر و خالي نمي‌شود.

    جوان‌تر‌ها دوست دارند قليان ميوه‌اي بكشند.
    كارگر‌ها در مراكز ساماندهي كارگران فصلي شهرداري تجمع مي‌كنند و دور
    ميدان آرياشهر از كسي پول چاي نمي‌گيرند.

    انتهاي خيابان مالك اشتر تا همين 10 سال پيش
    چند قهوه‌خانه بود. سر موتور آب قهوه‌خانه سرابيان بود و آن طرف‌تر‌ها
    قهوه‌خانه صادق خان و… قهوه‌خانه صادق خان الان محل تهيه غذاي خانگي
    شده. قهوه‌خانه ديگر پيتزا فروشي شده. اما سرابيان هنوز پا برجاست. قیمت تنباکوی خوانسار

    40 سال است سماور بزرگ قهوه‌خانه هر روز
    روشن مي‌شود و ظرف‌هاي ديزي كارگري هر روز روي ميز است. حالا كه
    نوشابه‌هاي خانواده آمده‌اند، كمتر نوشابه شيشه‌اي پيدا مي‌شود. اما هنوز
    نوشابه شيشه‌اي اينجا هست.

    محمود آقا پشت دخل نشسته، هر كسي غذا يا چاي
    و قليان داشته باشد پولش را روي ميز محمود آقا مي‌گذارد. هميشه جلوي محمود
    آقا يك قليان هست.

    اينجا قيمت چاي 100 تومان و قيمت قليان 500
    تومان است. يعني يك چاي قليان كه در بعضي نقاط شهر 15000 تومان خرج دارد،
    اينجا با 600 تومان تمام مي‌شود. البته بايد جرأت آن را داشته باشيد كه
    بتوانيد زير نگاه سنگين غريبه كش مشتريان اين قهوه‌خانه بنشينيد!

    از محمود آقا مي‌پرسيم كه مشتريان چطور
    آدم‌هايي هستند؟ مي‌گويد آدم حسابي قهوه‌خانه نمي‌آيد. وقتي از اين‌كه آيا
    تا به حال پسر يا دختر جواني هم مشتري‌اش بوده‌اند مي‌پرسيم، قهقهه
    وحشتناكي مي‌زند و مي‌گويد: «جو اينها رو قبول نمي‌كنه، زن تو قهوه‌خونه
    چه كار داره؟» از 40 سال پيش مي‌گويد كه عمله بناهايي كه آرياشهر و
    جنت‌آباد امروزي را ساختند در اين قهوه‌خانه استراحت مي‌كردند.

    غروب قليان و چاي براي اين افراد براي رفع
    خستگي واجب بود. اهل محل هم غروب‌ها در قهوه‌خانه تجمع مي‌كردند. مي‌گويد
    30-40 سال پيش تمام اين منطقه چمن‌زار بود. از او مي‌پرسم چرا هم‌صنف‌هايش
    ديگر قهوه‌خانه ندارند و او جواب مي‌دهد مشتري‌ها ديگر نيستند. اين
    قهوه‌خانه مثل سفره‌خانه‌هاي جديد شيك نيست. راستي دكوراسيون
    قهوه‌خانه‌هاي سنتي مدرن از كجا آمده‌اند؟ قهوه‌خانه‌هاي قديمي اين شكلي
    نبودند. محمود آقا كه به قول خودش «از وقتي چش باز كرده شاگرد قهوه چي
    بوده» مي‌گويد هيچ قهوه‌خانه‌اي شبيه اين قهوه‌خانه‌هاي سنتي نديده.

    آنتي فمينيست سر‌سختي است و به شدت با حضور
    زن در قهوه‌خانه مشكل دارد. به كساني كه قهوه‌خانه سنتي درست كرده‌اند
    انتقاد مي‌كند. مي‌گويد صنف را بدنام كردند.

    خانواده يعني زن

    عباس 21 ساله كارگر يكي از سفره‌خانه‌هاي
    فرحزاد است. در مورد كارش مي‌گويد كه بعضي از مشتريان اذيتش مي‌كنند.
    قليان كش نيستند و دائم زغال مي‌خواهند و قليان را مي‌سوزانند. مي‌گويد
    اماكن به ما گير مي‌دهد. مي‌آيند اينجا پنج هزار تومن مي‌دهند و يه سري
    كارهايي مي‌كنند كه اماكن مي‌آيد و مغازه را مي‌بندد.

    او مي‌گويد كمتر آدم ميان‌سالي هست كه قليان بخواهد. «با زن و بچه باشند غذا مي‌خورند، قليان نمي‌گيرند».

    مي‌گويد آنها كه مجردي مي‌گيرند
    قليان‌هايشان دو الي سه هزار تومان است. اما آنها كه خانواده قبول مي‌كنند
    تا هشت هزار تومان هم مي‌گيرند. علتش را هم ريسك بالاي پذيرفتن خانواده
    عنوان مي‌كند. مي‌گويد: «ميان اينجا مي‌شينن، يه حركت‌هايي مي‌كنند… هي
    تذكر مي‌ديم بازم همون كار رو مي‌كنن، مي‌گيم برا ما دردسر مي‌شه ». البته
    منظور او از خانواده يعني جنس مؤنث. فرق ندارد اگر دو نفر دختر هم بيايند
    يعني خانواده!

    علت قيمت بالاي سرويس چاي و قليان را هم
    همين ريسك عنوان مي‌كند. مي‌گويد: «كسي به مجردي‌ها گير نمي‌دهد. ولي به
    ما هر دفعه گير مي‌دهند. هشت هزار تومني كه ما مي‌گيريم، به خاطر جاي
    ماست. «بيچاره مي‌شويم تا يكي از اينها بيايند و بروند، يك‌بار اماكن
    بيايد يكي از اينها را ببيند به ما گير مي‌دهد، مغازه را مي‌بندد.» از او
    مي‌پرسم خودت هم قليان مي‌كشي، مي‌گويد خيلي كم، هفته‌اي يك‌بار.

    ولي هر بار كه يكي از مشتريان ناشي كه نمي‌تواند از قليان دم بگيرد صدايش مي‌زند، او بايد به ‌اجبار قليان بكشد.

    از او مي‌پرسم واقعاً سري‌هاي قليان يك‌بار
    مصرف هستند؟ مي‌گويد نه… « تو كل فرحزاد بگرد ببين كي سري قليون بيرون
    مي‌ريزه…. جمع مي‌كنن دوباره مشما مي‌زنن مي‌دن دست مشتري.»

    اعطای این امتیاز به تالبوت کشت کاران تنباکو خریداران و فروشندگان آن را مواجه با نگرانی و آسیب می‌کرد. با این اقدام در حقیقت انبوه اصناف بازاریان تنباکو به یک شرکت بیگانه فروخته شدند و این عده ناگهان متوجه شدند که در واقع از کسب و کار مستقل خود منع و تبدیل به فروشندگانی شده‌اند که در مقابل کار برای یک شرکت انگلیسی دستمزد دریافت می‌دارند.

    ولف (سیاست‌مدار متنفذ انگلیسی که با دادن رشوه انحصار تنباکو را به تالبوت واگذار کرد) و دوستان بازرگانش بدلیل عدم شناخت از بافت اجتماعی ایران نتوانستند موضع اصناف و قدرت بازاریان ایرانی را درک کنند. از سوی دیگر اصناف و بازارایان شهر نشین بر خلاف روستائیان از پشتوانه کافی برخوردار بودند. آنها اقتدار مالی و ارتباط تنگاتنگی با علمای دینی داشتند بطوریکه اگر علما و اصناف دست بدست هم می‌دادند می‌توانستند مردم را در سراسر کشور به قیام دعوت کنند.

    این همبستگی سبب شد تا فریاد اعتراض بر ضد امتیاز انحصاری تنباکو در بازار شهرهای عمده مانند تهران تبریز، اصفهان، شیراز، مشهد آغاز شد. در شیراز سید علی اکبر فال اسیری داماد و مشاور میرزای شیرازی خروشید و در مشهد تعداد زیادی از تجار و افراد معتبر با مراجعه به مجتهدان شهر اظهار داشتند که امتیاز تنباکو موجب شکست آنها خواهد شد و به این ترتیب پیشتیبانی مجتهدان را خواستار شدند.[نیازمند منبع] همان شب عده زیادی در مسجد گوهر شاد گرد هم آمدند و دست به تحصن زدند وجمعیت فریاد اعتراض و مخالفت با انگلیس و امتیاز انحصاری را سر می‌دادند. دیری نگذشت که آتش خشم مردم تمام شهر را فرا گرفت و بازارها تعطیل و خیابانها پر از جمعیت شد. اقدام صاحب دیوان که کشویده بود با توسل به زور قوای نظیمه دکانها را باز کند آتش خشم آنان را تیزتر ساخت. در اصفهان یکی از تجار معتبر ترجیح داد که کلیه موجودی توتون و تنباکوی خود را بسوزاند و اینگونه از تسلیم آن به شرکت انگلیسی خودداری کند. این اقدام در ظاهر تأثیر بسزایی در مردم بر جای نهاد.

    تعطیل بازار، جلوگیری از ورود کارگزاران، امتیاز انحصاری به مزارع تنباکو، پاره کردن آگهیهای شرکت انگلیسی، سوزاندن تنباکو، نوشتن عریضه، فرستادن نمایندگان متعدد نزد شاه و تحصن در آستان حضرت عبدالعظیم از اقدامات اعتراض آمیز اصناف و بازاریان در شهرهای مختلف بود. صدور فتوای آیت الله میرزا محمد حسن شیرازی، مرجع تقلید وقت مبنی بر تحریم تنباکو از مهم‌ترین اقدامات یاد شده بود که لغو امتیاز انحصار تنباکو را در جمادی الاول ۱۳۰۹ در پی داشت. اما لغو امتیاز تنباکو هیچ تأثیر آنی در مردم نداشت. جدی‌ترین خشم مردم در تهران یک هفته پس از الغای امتیاز نامه پدید آمد. مردم دکانها و بازارها را بستند و به سوی کاخ سلطنتی شتافتند. نگهبانان شخضی نائب السلطنه کامران میرزا، پسر شاه بنای تیر اندازی به مردم را گذاشتند و چند تن کشته شدند.

    این وقایع پایان قطعی امتیاز تنباکو را مشخص ساخت و مدیر محلی شرکت انگلیسی ناگزیر شد با الغای امتیاز و متوقف ساختن عملیات آن شرکت موافقت کند.

    امیرکبیر روی هم رفته سه سال و سه ماه بر سر کار صدراعظمی بود. نخست به اصلاح خرابی‌ها و سرکوب گردن‌کشان پرداخت. در خراسان سالار پسر الهیارخان آصف‌الدوله صدراعظم فتحعلی شاه در پایان پادشاهی محمد شاه سر به شورش برداشته‌بود. امیرکبیر سلطان مراد میرزای قاجار را برای سرکوبی وی فرستاد که پس از سه سال کشمکش سرانجام این غائله با کشته‌شدن سالار پایان یافت. در گیر و دار این رویداد که مشهد در محاصرهٔ نیروهای دولتی بود، روسیه و بریتانیا پیشنهاد میانجی‌گری داده‌بودند که امیر نپذیرفته و گفته بود که «مشهدیان ترجیح می‌دهند که بیست هزار تن از ایشان کشته‌ شوند تا اینکه شهر به توسط خارجی به تصرف شاه درآید». همچنین در زمان او سران بابی سرکوب‌شده و خود باب نیز تیرباران شد.

    هنگامی که امیر و شاه به تهران رسیدند شمار ارتش ایران تنها ۳۰۰ تن بود. امیرکبیر که خود سپهسالار کل ایران بود به نظم و ساماندهی سپاه پرداخت و برای آموزش ارتشیان اقدام به استخدام آموزگار از خارج نمود و به صنعت اسلحه‌سازی رونق داد. او همچنین فرمان حذف لقب‌های اضافی در نامه‌نگاری‌ها را داد و به فرمان او حتی خود وی را نیز تنها با لقب جناب می‌خواندند. وی همچنین تلاش کرد جلوی رشوه‌خواری را بگیرد و به درآمد کارکنان دولت سامان دهد. او که خزانهٔ دولت را تهی از دارایی می‌دید راه را بر مستمری گزاف و بی‌حساب ملایان، شاهزادگان و چاپلوسان بست و اینگونه از مخارج دولت بسیار کاسته‌شد. او همچنین به مالیات و بازرگانی سر و سامانی بخشید. وی صنعتگران را تشویق می‌کرد و گروهی را برای آموختن صنعت روز جهان به اروپا فرستاد. همچنین او در راه پیشرفت کشاورزی نیز کوشش بسیار کرد. او همچنین به آوردن آموزگار از بیرون از کشور، نشر روزنامه و ترجمه کتاب‌های بیگانه و بنیادگذاری دارالفنون برای آموزش پزشکی، فن جنگ و زبان‌های بیگانه دست‌زد، اگرچه گشایش دارالفنون اندکی پس از برکناری او در ۵ ربیع‌الاول ۱۲۶۸ (قمری) روی‌داد.

    امیرکبیر از نفوذ روسیه و بریتانیا در ایران کاست و برای نمونه در زمانی که اردوی شاهی از تبریز راهی تهران بود، کنسول بریتانیا پیشنهاد کرده‌بود که پشتیبانی از جان ارمنیان را بر عهده گیرد، ولی امیر نپذیرفته و گفته بود که پشتیبانی از شهروندان ایرانی وظیفهٔ دولت ایران است.

    امیر کبیر به زیباسازی تهران و پیشرفت پایتخت نیز کوشید، در این راستا دست به ساخت بازار امیر و کاروانسرای امیر و تیمچه‌ای نو زد. همچنین به پاکیزگی گرمابه‌ها رسیدگی کرد و در اندیشهٔ کشاندن بخشی از آب رود کرج برای آشامیدن مردم تهران بود که دورهٔ زمامداریش به پایان رسید و این طرح دیگر اندیشه‌هایش ناکام ماند.

    اقدامات امیر کبیر که به سود تودهٔ ایرانیان و به زیان شاهزادگان، دارایان، ملاها و اشراف بود خشم این دسته‌ها را برانگیخت و چون امیر جلوی دست‌اندازی مهد علیا را نیز در کارهای کشور گرفته‌بود اینان به گرد او جمع‌شدند. مهد علیا می‌کوشید تا میرزا آقاخان نوری را که در آن زمان وزیر لشکر بود را جایگزین امیر کبیر نماید. پس شاه را انگیزاندند تا امیر را کنار بزند، اگرچه شاه جوان در آغاز پایداری نمود. از ۱۲۶۷ قمری میان شاه و امیر کبیر اندک‌اندک به هم می‌ریخت و شاه دچار بدگمانی به صدراعظمش می‌شد. اختلاف نظر میان شاه و امیر بالا می‌گرفت، برای نمونه یک بار شاه یکی از برادرانش را به فرمانروایی قم فرستاد ولی امیر او را بازگرداند و شاه که دلش از این کار امیر کبیر تیره شده بود او را باز به قم فرستاد. اینگونه بود که شاه امیر کبیر را از صدر اعظمی کنار گذارد و او را به فرمانروایی کاشان گمارد. ولی کمی پس از آن که سفیر روسیه دست به اقداماتی به ظاهر به سود امیر کبیر زد، ناصرالدین شاه که بیمناک شده‌بود امیر را به باغ فین کاشان فرستاد و چندی پس از آن به فرمان شاه دلاک حمام را به زدن رگ‌های امیر کبیر واداشتند. این رویداد در ربیع‌الاول ۱۲۶۸ قمری رخ‌داد.

    بخواب ای خواهر نازم ندایم***که روح پاک تو کردد صدایم

       ندا دادی تو ما را با صداقت***قسم برآن نگاه بی گناهت

    که رای ات رابگیریم از سیاهی***که همره نگردیم با سیاهی

        که همواره به ظالم ما بتازیم ***که دایم جاودان راهت بسازیم

           بخواب ای خواهرم آرام آرام***بخواب ای نوشکفته ای دلارام

       شهید راه پاکی ها تو بودی***مبارز با تباهی ها تو بودی

    توکه هرگزنبودی خس و خاشاک***چراافتاده ای اینگونه درخاک

         ندایم ای ندای سرزمینم***صدای جاودان این زمینم

        صدای تو شود داد دلیران***ندای تو شود فریاد ایران

     

    عیسی مسیح: حتی زمانی فرا خواهد رسید که شما را میکشند و گمان برند که خدا را خدمت می کنند. به این علت با شما اینچنین رفتار خواهند کرد که نه خدا را می شناسند، نه مرا. یوحنا

    با زندگی نساز زندگیتو بساز…

    هیچ وقت به کسی تکیه نکن…

    این لحن صادقانه ای که به سختی نفس می کشهنشونه ی اینه که خوشبختی در کمین توستیعنیازشکستنتا شکفتنفاصله ی زیادی نمونده…

    به رای دکتر شمیسا حماسه تاریخ پیش از دوران تاریخی است . گزارشی است از روز گاران نخست و روز گار مردمان نخستین . حماسه از زمانی سخن می گوید که ملتی در راه دستیابی به تمدن و سربلندی گام نهاده است . حماسه ازآن دورانیست که دود مانها و تیره های گونگون یکپارچه شده و اندک اندک ملتی بزرگ را به هستی آورده است . از این رو حماسه هر ملتی بیان کننده ی آرمان های آن ملت است و داستان دلاوریهای آن ملت را در راه سر بلندی آن کشور برای فرزندان آینده ایران زمین بیان می کند . در حماسه سخن از نخستینه ها ست .قهرمانان همواره مردمانی نامجو هستند که برای دستیابی به سروری و بزرگی و پاسداری از کیان و پابرجاایی یک ملت می کوشند و نبرد می کنند و جنگهای آنان به ویژه در حماسه های ملی ایران گونه ای نبرد میان نیروهای اهورایی و اهریمنی است به گونه ا ی که همچون رودی همیشگی در بستر رویداد های شگفت انگیز و پند آموز به سوی سرنوشتی پیش می رود که دور گردان آن را از پیش می داند. هدف من از این نوشتار جایگاه بلند آرش کمانگیر و مرگ عرفانی اوست که به زایش و نو بارانی در کشور ایران زمین می انجامد . بنا به روایات کهن ایرانی در آغاز آفرینش هنگامیکه اهریمن بر آسمان و زمین تاخت بوم و بر خشک و بی آب بود و نشانی از دریاها دیده نمی شد . آنگاه تیشتر فرشته ی پر شکوه باران آور ابر را به هنگام فرو شدن خورشید در باختر پدید آورد و آن را به نیروی باد در آسمان روان کرد و 30 شبانه روز باران ببارید . تیشتر ایزد نگهبان باران با نماز و نیایش مردمان می تواند دشت های سراسر جهان را سیراب سازد و بخاری که از دریا برمی خیزد با نیروی باد به شکل ابرها به پیش ببرد . در فرهنگ حماسی ایران زمین مرگ پاکان به ویژه کسانی که در راه مام میهن جان می بازند را موجب نوبارانی می داند . در بندهش واژه ی ترکیبی نوبارانی را بر بارندگی بزرگی می داندکه پس از خشکسالی دیر پایی در پی فرمانروایی افراسیاب بر ایران باریده است (کتایون مزداپور – داغ گل سرخ ) . در متنی که در زیر بیاید خشکسالی ایران زمین را به ستمگری افراسیاب پیوند دهد بخوانیم : چونان پیداست که فراسیاگ تور در زمان پادشاهی منو شچهر به ایران شهر آمد و بر تخت نشست و ایران را پیرو پادشاهی خود کرد که : از نیاکان این سرزمین جای ما است . چون منوشچهر را از نظر لشگر با فراسیاک تاب هماوردی نبود چراکه فراسیاگ تور در میان سه به یک (ثلث ) زمین بود خود منوشچهر به کوهستان رفت و آن فراسیاگ تور به ایران زمین پادشاهی بکرد . از آن روز تا هفت سال باران نبارید فراسیاگ تور از ناموس دانان و منجمان را پرسید که باران چرا نبارد ؟ ایشان در اندیشه ماند و فراسیاگ همه را در زندان کرد . چون این خبر به شاه منوشچهر رسید از آن جای که خود پاک منش بود پیش اورمزد آگاهی داد و فرمود که تو آن فراسیاگ تور را بگوی که : ای بد کردار و مهر و دروجی ورزیدار چرا مردم ایران زمین را رنج می رسانی ؟ تو به مرز توران رو ! تا باران ببارد . چه که تو از فرموده نیا پادشاه فریدون بیرون از پیمان شدی از آن شومی گناه تو باران نمی بارد . چون چنین گفتی تو پادشاه تور حیله آورد که از بیرون ایران سر حد منست تا تو این چنین گوی که یک مرد ماست که چون یک تیر از شهر بیرون پرتاب کند هر جای که آن تیر افتد از آن جای سر حد تو باشد و آن مرد پاک منش است زو پسر طهماسپ را فرمای تا تیر بزند . چون این سخن شاه منوشچهر از سپندار مذ امشاسپند شنید به اندیشه فرو رفت . سپندارمذ فرمود اندیشه مدار زیراکه اورمزد خدای در آن وقت باد ایزد را فرموده است و آن تیر را به سر حد توران تا جیحون خواهد برد این بگفت و پیش ایزد شد . چون شاه منوشجهر را از سوی اورمزد آگاهی شد تا زو پسر طهماسپ را بخواند و پیش فراسیاگ تور فرستاد و گوید که باران از شومی گناه پیمان شکنی تو نمی بارد تو به سر حد توران شو ! تا باران ببارد و آن تور چون جای سر حد پرسید تو چنین گوی ! که یک تیر از شهر ایران پرتاب کنم هر جای که آن تیز افتد از آن جای سر حد تو باشد زو چون این سخن از شاه منوشچهر شنید پیش فراسیاگ تور پیام آورد و بر فرموده ی شاه منوشچهر پیمان گفت . فراسیاگ تور گمان برد منوشچهر شاه از خرد سالی و ابلهی بر پرتاب تیر گوید . فراسیاگ همان ساعت پیمان پذیرفت و از ایران بیرون رفت . آن روز روز تیر و ماه تیر بود که فراسیاگ بیرون رفت چون سپندارمذ گفته بود او دعوی کرد . پس زو پسر طهماسپ برفرموده ی منوشچهر نام اورمزد خدای بر زبان آورد و تیر را از آن جای پرتاب کرد به فرمان اورمزد خدای آن تیر در سرزمین توران جای گرفت تا مرز جیحون رسید و در دل فراسیاگ گواه افتاد که اگر باران نمی بارد از شومی کناه پیمان شکنی منست پس شرمگین شد ه برفت و در سر حد توران مقام گرفت . گرچه در این نوشتار کهن زو پسر طهماسپ جانشین آرش شده و مرگی هم در کار نیست اما این نوشتار دارای یک نکته ی کلیدی است و آن پیوند بین دشمن و میهن و رزمنده است که این نبرد نه یک نبرد زمینی بل یک نبرد کیهانیست . که ایرانیان با بیرون راندن دشمن شادی و برکت را برای میهن به ارمغان می آورند و جانفشانی در راه میهن گونه ای نیایش به در گاه خداوند است . حال داستان نبرد کیهانی را در تیشتر یشت بخوانیم : آنگاه ای اسپیتمان زرتشت ! تشتر رایومند فرهمند را به پیکر اسپ سپیدی زیبایی با گوش های زرین و لگام زر نشان به دریای فراخکرت فرود آید در برابر او دیو اپوش به پیکر اسپ سیاهی به در آید یک اسپ کل با دم کل یک اسپ گر مهیب هر دو ای اسپیتمان زرتشت ! تشتر رایومند فرهمند و دیو اپوش به هم درآویزند …… هنگامیکه دیو خشکسالی در آستانه ی پیروزی قرار میگیرد تشتر از دریای فراخکرت میگریزد و از این که مردم به درستی او را ستایش نمیکنند زبان به شکوه می گشاید که: اگر مردم در نماز از من نام برده بستایند چنان که از ایزدان دیگر نام برده می ستایند این چنین من نیروی 10 اسب 10شتر 10 گاو 10کوه 10 آب قابل کشتیرانی خواهم داشت هنگامیکه سرانجام زرتشت یک قربانی به پیشگاه تیشتر پیشکش می کند این ایزد بار دیگر به چهره ی یک اسپ سپید وارد دریای فراخکرت می شود تا با دشمن خود روبرو شود بار دیگر آن دو با هم روبرو می شوند و با هم می آویزند اما این بار … تشتر رایومند به دیو اپوش چیره شود و او را شکست دهد .ایزد باران پیروز میشود و او را شکست می دهد و دشت های سراسر جهان را سیراب میکند. البته باید بگوییم که داستان آرش کمانگیر در شاهنامه نیامده ولی در کتابهای پهلوی و در نوشتارهای دوران اسلامی بدان اشاره شده است . بزرگان که از تخم آرش بودند (فردوسی) ………………………………. چون آرش که بردی به فرسنگ تیر (فردوسی) فردوسی از زبان چاچ اشکانیان را از نژاد آرش گفته . بنابر گفته ی ثعالبی :اشکان جد اشکانیان پسر کی آرش پسر کیقباد بوده است و بنا به نظر بانو ژاله آموزه گار ارشک که از دودمان اشکانیان میباشد شاید از نام آرش گرفته شده باشد .البته نمی توان این دیدگاه را رد کرد چون اشکانیان بر خلاف هخامنشیان که نیروی پیاده نظام بسیار نیرومند ی و کارآزموده ای داشتند و در نبردهای تن به تن بسیار بهتر کار می کردند در حالیکه ارتش سواره نظام سبک اسلحه اشکانیان بسیار در پیروزیهای آنان کارکرد بسزایی داشت .یکی از سردارانی که از این کمان داران ماهر و چست و چابک سود فراوان برد و بر سپاه روم چیره شد سورنا سردار دلاور اشکانی بود . شاید بتوان گفت تیر و کمان برای ارتش اشکانیان یک نماد اسطوره ای بسیار کهن و مقدس بود که یاد جانبازی نیای باستانیشان را زنده می کرد و از این رو تلاش می کردند تا برای پاسداری از خاک خویش همچون او از تیر و کمان بهره جویند و چقدر هم در این راه به پیروزیهای چشمگیری رسیدند چراکه آنان در نبردهای پارتیزانی شرکت می کردند و از دور قیقاج (تیر باران ) میکردند و به دشمن تلفات سنگینی می دادند . (تاریخ ایران باستان -پاریزی)

    با درود بر هم ميهنان گرامی همواره اين پرسش بوده که چرا آتش در ميان ايرانيان اينگونه اسپندينه بشمار می آيد و چرا نياکان ما همواره بسوی آن نماز ميگذاردند ؟ پاسخ در ويژگی های آن نهفته است . آری آتش پليدی ها را ميزدايد و پاکی می آورد . آتش تاريکی را دور ميکند و روشنايی می آورد . آتش سرما را ميکشد و گرما می آورد . آری آتش راه درست را به شما مينماياند . اما اينها که گفتم همه از آتش بيرون بود . آتش درون داستانی بسيار ژرفتر دارد . آتش درون که در فرهنگ گفتاری و نبشتاری به آن فر ،پر يا پرانا ميگويند شما را از درون روشن ميکند . آتش درون از پايين رو به بالا زبانه ميکشد و در سير اهورايی خود به خانه های گوناگونی داخل ميشود . از اين خانه ها هفت تايشان از برجستگی ويژه اي برخوردارند و مشهورند به هفت خان . آتش درون به هر خانه اي که وارد ميشود شما را با دنيايی نو آشنا ميکند . بزبان ديگر ورود به هر خان برای شما ديدگاهی نو به ارمغان می آورد . آتش همواره رو به بالا ميرود و اگر با آن همراه شويد شما را به چکاد دانايی و فرهيختگی ميرساند . از آن به دير مغانم عزيز ميدارند که آتشی که نميرد هميشه در دل ماست

     

    پایه ستون با ارزش تاریخی( قدمت ۲۰۰۰ ساله) را به سردر نمازخانه منتقل کرده اند تا خواهران محترمه وقتی خواستند کفشهایشان را در بیاورند روی آن بنشینند!

    تاریخ نویسان باستانی از قبیل هرودوت، گزنفون وکتزیاس درباره چگونگی زایش کوروش اتفاق نظر ندارند. اگرچه هر یک سرگذشت تولد وی را به شرح خاصی نقل کرده‌اند، اما شرحی که آنها درباره ماجرای زایش کوروش ارائه داده‌اند، بیشتر شبیه افسانه می‌باشد. تاریخ نویسان نامدار زمان ما همچون ویل دورانت و پرسی سایکس و حسن پیرنیا، شرح چگونگی زایش کوروش را از هرودوت برگرفته‌اند. بنا به نوشته هرودوت، آژی دهاک شبی خواب دید که از دخترش آنقدر آب خارج شد که همدان و کشور ماد و تمام سرزمین آسیا را غرق کرد. آژی دهاک تعبیر خواب خویش را از مغ‌ها پرسش کرد. آنها گفتند از او فرزندی پدید خواهد آمد که بر ماد غلبه خواهد کرد. این موضوع سبب شد که آژی دهاک تصمیم بگیرد دخترش را به بزرگان ماد ندهد، زیرا می‌ترسید که دامادش مدعی خطرناکی برای تخت و تاج او بشود. بنابر این آژی دهاک دختر خود را به کمبوجیه اول شاه آنشان که خراجگزار ماد بود، به زناشویی داد.

    ماندانا پس از ازدواج با کمبوجیه باردار شد و شاه این بار خواب دید که از شکم دخترش تاکی رویید که شاخ و برگهای آن تمام آسیا را پوشانید. پادشاه ماد، این بار هم از مغ‌ها تعبیر خوابش را خواست و آنها اظهار داشتند، تعبیر خوابش آن است که از دخترش ماندانا فرزندی بوجود خواهد آمد که بر آسیا چیره خواهد شد. آستیاگ بمراتب بیش از خواب اولش به هراس افتاد و از این رو دخترش را به حضور طلبید. دخترش به همدان نزد وی آمد. پادشاه ماد بر اساس خوابهایی که دیده بود از فرزند دخترش سخت وحشت داشت، پس زادهٔ دخترش را به یکی از بستگانش بنام هارپاگ، که در ضمن وزیر و سپهسالار او نیز بود، سپرد و دستور داد که کوروش را نابود کند. هارپاگ طفل را به خانه آورد و ماجرا را با همسرش در میان گذاشت. در پاسخ به پرسش همسرش راجع به سرنوشت کوروش، هارپاگ پاسخ داد وی دست به چنین جنایتی نخواهد آلود، چون یکم کودک با او خوشایند است. دوم چون شاه فرزندان زیاد ندارد دخترش ممکن است جانشین او گردد، در این صورت معلوم است شهبانو با کشنده فرزندش مدارا نخواهد کرد. پس کوروش را به یکی از چوپان‌های شاه به‌ نام مهرداد (میترادات) داد و از از خواست که وی را به دستور شاه به کوهی در میان جنگل رها کند تا طعمهٔ ددان گردد.

    چوپان کودک را به خانه برد. وقتی همسر چوپان به نام سپاکو از موضوع با خبر شد، با ناله و زاری به شوهرش اصرار ورزید که از کشتن کودک خودداری کند و بجای او، فرزند خود را که تازه زاییده و مرده بدنیا آمده بود، در جنگل رها سازد. مهرداد شهامت این کار را نداشت، ولی در پایان نظر همسرش را پذیرفت. پس جسد مرده فرزندش را به ماموران هارپاگ سپرد و خود سرپرستی کوروش را به گردن گرفت.

    روزی کوروش که به پسر چوپان معروف بود، با گروهی از فرزندان امیرزادگان بازی می‌کرد. آنها قرار گذاشتند یک نفر را از میان خود به نام شاه تعیین کنند و کوروش را برای این کار برگزیدند. کوروش همبازیهای خود را به دسته‌های مختلف بخش کرد و برای هر یک وظیفه‌ای تعیین نمود و دستور داد پسر آرتم بارس را که از شاهزادگان و سالاران درجه اول پادشاه بود و از وی فرمانبرداری نکرده بود تنبیه کنند. پس از پایان ماجرا، فرزند آرتم بارس به پدر شکایت برد که پسر یک چوپان دستور داده‌است وی را تنبیه کنند. پدرش او را نزد آژی دهاک برد و دادخواهی کرد که فرزند یک چوپان پسر او را تنبیه و بدنش را مضروب کرده‌است. شاه چوپان و کوروش را احضار کرد و از کوروش سوال کرد: «تو چگونه جرأت کردی با فرزند کسی که بعد از من دارای بزرگ‌ترین مقام کشوری است، چنین کنی؟» کوروش پاسخ داد: «در این باره حق با من است، زیرا همه آن‌ها مرا به پادشاهی برگزیده بودند و چون او از من فرمانبرداری نکرد، من دستور تنبیه او را دادم، حال اگر شایسته مجازات می‌باشم، اختیار با توست.»

    آژی دهاک از دلاوری کوروش و شباهت وی با خودش به اندیشه افتاد. در ضمن بیاد آورد، مدت زمانی که از رویداد رها کردن طفل دخترش به کوه می‌گذرد با سن این کودک برابری می‌کند. بنابراین آرتم بارس را قانع کرد که در این باره دستور لازم را صادر خواهد کرد و او را مرخص کرد. سپس از چوپان درباره هویت طفل مذکور پرسشهایی به عمل آورد. چوپان پاسخ داد: «این طفل فرزند من است و مادرش نیز زنده‌است.» اما شاه نتوانست گفته چوپان را قبول کند و دستور داد زیر شکنجه واقعیت امر را از وی جویا شوند.

    چوپان ناچار به اعتراف شد و حقیقت امر را برای آژی دهاک آشکار کرد و با زاری از او بخشش خواست. سپس آژی دهاک دستور به احضار هارپاگ داد و چون او چوپان را در حضور پادشاه دید، موضوع را حدس زد و در برابر پرسش آژی دهاک که از او پرسید: «با طفل دخترم چه کردی و چگونه او را کشتی؟» پاسخ داد: «پس از آن که طفل را به خانه بردم، تصمیم گرفتم کاری کنم که هم دستور تو را اجرا کرده باشم و هم مرتکب قتل فرزند دخترت نشده باشم» و ماجرا را به طور کامل نقل نمود.[۱] آژی دهاک چون از ماجرا خبردار گردید خطاب به هارپاگ گفت: امشب به افتخار زنده بودن و پیدا کردن کوروش جشنی در دربار برپا خواهم کرد. پس تو نیز به خانه برو و خود را برای جشن آماده کن و پسرت را به اینجا بفرست تا با کوروش بازی کند. هارپاگ چنین کرد. از آنطرف آژی دهاک مغان را به حضور طلبید و در مورد کورش و خوابهایی که قبلاً دیده بود دوباره سوال کرد و نظر آنها را پرسید. مغان به وی گفتند که شاه نباید نگران باشد زیرا رویا به حقیقت پیوسته و کوروش در حین بازی شاه شده‌است پس دیگر جای نگرانی ندارد و قبلاً نیز اتفاق افتاده که رویاها به این صورت تعبیر گردند. شاه از این ماجرا خوشحال شد. شب هنگام هارپاگ خوشحال و بی خبر از همه جا به مهمانی آمد. شاه دستور داد تا از گوشتهایی که آماده کرده‌اند به هارپاگ بدهند ؛ سپس به هارپاگ گفت می‌خواهی بدانی که این گوشتهای لذیذ که خوردی چگونه تهیه شده‌اند.سپس دستور داد ظرفی را که حاوی سر و دست و پاهای بریده فرزند هارپاگ بود را به وی نشان دهند. هنگامی که ماموران شاه درپوش ظرف را برداشتند هارپاگ سر و دست و پاهای بریده فرزند خود را دید و گرچه به وحشت افتاده بود. خود را کنترول نمود و هیچ تغییری در صورت وی رخ نداد و خطاب به شاه گفت: هرچه شاه انجام دهد همان درست است و ما فرمانبرداریم.این نتیجه نافرمانی هارپاگ از دستور شاه در کشتن کوروش بود.[۱]

    کوروش برای مدتی در دربار آژی دهاک ماند سپس به دستور وی عازم آنشان شد. پدر کوروش کمبوجیه اول و مادرش ماندانا از وی استقبال گرمی به عمل آوردند. کوروش در دربار کمبوجیه اول خو و اخلاق والای انسانی پارس‌ها و فنون جنگی و نظام پیشرفته آن‌ها را آموخت و با آموزش‌های سختی که سربازان پارس فرامی‌گرفتند پرورش یافت. بعد از مرگ پدر وی شاه آنشان شد.[

    کوروش بزرگ (۵۷۶-۵۲۹ پیش از میلاد)، همچنین معروف به کوروش دوم نخستین شاه و بنیان‌گذار دودمان شاهنشاهی هخامنشی است. شاه پارسی، به‌خاطر بخشندگی‌، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایه‌گذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن برده‌ها و بندیان، احترام به دین‌ها و کیش‌های گوناگون، گسترش تمدن و غیره شناخته شده‌است.

    ایرانیان کوروش را پدر*[۱] و یونانیان، که وی سرزمین‌های ایشان را تسخیر کرده بود، او را سرور و قانونگذار می‌نامیدند. یهودیان این پادشاه را به منزله مسح‌شده توسط پروردگار بشمار می‌آوردند، ضمن آنکه بابلیان او را مورد تأیید مردوک می‌دانستند.

    واژه فروهر (نگاره بالا) به معنی نیروی پیشرفت و بالندگی است که از نیروی الهی نشات گرفته و یکی از نیروهای پنج گانه وجودی انسان می باشد.

    1 : « سر » ، كه به شكل پير سالخورده‌ و جهانديده و گرم و سردروزگار چشيده كه در حلقه يا چنبره زمان تجربه آموخته و با بدي‌ها و ناپاكي‌ها بستيزند و مراحل ترقي و كمال را با متانت و صبر وشكيبايي طی کنند. نگاره فروهر از سر تا به کمر به صورت پیرمردی جهان دیده با کمال و تجربه و دانایی است تردیدی نیست که نورانیت انسانها به خاطر نزول نور ایزدی بر دل آنهاست و هر که این نور را همراه داشته باشد انسان کامل است پیر موجود در نگاره فروهر تمثیل و نماد انسان کامل است .

    2:مرد با دستهای برافراشته به سمت بالا به خداوند يكتا روي آورده و درهر كاري به او توكل و ايمان دارد . دستهای افراشته به طرف بالا، نشان ستایش به درگاه اهورا مزدا می باشد

    3: حلقه نماد پیمان الست حلقه در دست چپ نشان پیمان با خداوند یکتا می باشد که در روز الست با خدای یگانه بسته شده و نمادین بودن آن امروزه نیز حفظ شده است در زناشویی دختران و پسران ایرانی با تبادل انگشتری (حلقه ) پیمان زندگی مشترک بسته می شود در نگاره فروهر چون دست راست دراین جهان به پیمان عمل می کند ( در حال دعا ونیایش ) حلقه ی پیمان را در دست چپ گرفته است .

    4 : دو بال گشاده شاهين نشانگر آن است كه شخص بايد همواره به سوي كمال و روشنايي و رسايي و ترقي و پيشرفت پرواز نموده تا به سوي بلندي و سرافرازي به جلو برود .

    5 : دو بال سه طبقه نماد اندیشه نیک گفتار نیک کردار نیک بالهاي گشاده به سه طبقه قسمت شده است كه نمودار سه شعار مقدس انديشه و گفتار نيك و كردار نيك است و اين پيشرفت به جلو نبايد شخص را به غرور و انحراف بكشاند . این دو بال تمثیلی از پرواز فروهر انسان با بالهای اندیشه و گفتار و کردار نیک به سوی موطن ازلی و ابدی است .

    6: دایره بزرگ نماد زمان بی آغاز و بی انجام نماد ازل و ابد بر دور کمر نگاره فروهر حلقه ای است که کنایه از زمان بیکران از لحاظ ابدی و ازلی بودن است و برگشت اعمال و کردار انسان به خود او می باشد.همچنین کنایه از آماده به خدمت بودن آمادگی برای انجام کاری

    7 : دو رشته نماد دو گوهر همزاد خوب وبد دو رشته آویخته که نشان سپنتامینو و انگره مینو می باشد نشانگر دو گوهر نيكي و بدي است كه در ابتدای تولد هر انسان با او متولد می شود و انسان بايد با كوشش و عقل و خرد و نيروي نيكي ، بر بدي‌ها و هواي نفس و شهوات و اهريمن خويي پيروز گردد .

    8 : دامن سه طبقه نماد اندیشه ی بد گفتاربد کردار بد دامن سه طبقه که نشانه بد اندیشی، بد گفتاری و بد کرداری می باشد که باید به زیر افکنده شود. انسان کامل بايد در طول زندگي اين سه صفت زشت به زير افكند تا از شر كجروي ها و پليدي‌ها رهايي يابد . با ديدن بيشتر اين نگاره‌ كه نيمي انسان و نيمي با بال پرنده است

     

    ایران کشوری در جنوب غربی آسیا در منطقهٔ مشهور به خاورمیانه است. نام رسمی آن جمهوری اسلامی ایران و پایتخت آن تهران است. مساحت اين کشور ۱٬۶۴۸٬۱۹۵ ‪ کيلومتر مربع است و بر پایه آمار سال ۱۳۸۵ (هجری خورشیدی) حدود ۷۰ میلیون و ۴۷۲ هزار نفر جمعیت دارد.

    در شمال با ارمنستان ، آذربایجان و ترکمنستان، از شرق با افغانستان و پاکستان ، در غرب با ترکیه و عراق مرز زمینی و همچنین دارای مرز دریایی در شمال با دریای خزر و در جنوب با خلیج فارس و دریای عمان است، که دو منطقه نخست از مناطق مهم تولید نفت و گاز در جهان هستند.

    نظام سیاسی ایران برپایه قانون اساسی مصوب ۱۹۷۹ (میلادی) (۱۳۵۸/بازنگری ۱۳۶۸) پایه ریزی شده‌است. بالاترین جایگاه رسمی ایران پس از انقلاب ، ولایت فقیه است که در حال حاضر در اختیار سید علی خامنه‌ای است. اسلام دین رسمی، تشیع مذهب رسمی و فارسی زبان رسمی ایران است.

    ایران به عنوان یک سرزمین و یک ملت دارای تاریخی کهن (دست کم هفت هزار سال) است و یکی از تاریخی‌ترین کشورهای جهان به شمار می‌رود.

    ایران به واسطه قرار گرفتن در منطقه مرکزی اوراسیا دارای موقعیتی ژئواستراتژیک است. این کشور از اعضای پایه گذار سازمان ملل متحد، جنبش عدم تعهد، سازمان کنفرانس اسلامی ، اوپک و سازمان اکو است ، ایران یک قدرت منطقه‌ای در جنوب غربی آسیا است و جایگاه مهمی را در اقتصاد جهانی به واسطه در اختیار داشتن صنعت نفت، صنعت پتروشیمی و گاز طبیعی برای خود بدست آورده‌است

    کورش به عنوان اولين پادشاه پارس، بعد از شکست مادها، سلسله هخامنشيان را بنياد نهاد. طبق رواياتی که در کتاب عهد عتيق آمده است، کوروش به کمک خداوند بابل را فتح و يهوديان آنجا را که در اسارت هستند آزاد می کند و به آنها اجازه می دهد دوباره به بيت المقدس بازگردند.

     

     

     

    خشایار شا صفاتی عالی داشته بطوریکه یونانیان بزرگ منشی او را ستوده‌اند. مشهور است که اسکندر وقتی که تخت جمشید را به آتش کشید، مجسمه خشایارشا به روی زمین افتاد و اسکندر گفت: آیا باید بخاطر روح عالی و صفات نیکویت تو را از روی زمین بردارم یا بگذارم که روی زمین بمانی تا بخاطر تاخت و تازت به یونان مجازات شوی؟

    خشایارشا در تخت جمشید که بدستور پدرش داریوش ساخته شده بود قصرهای دیگری بنا کرد که بر عظمت و شکوه این اثر باستانی افزود. همین طور کتیبه‌هایی در کوه الوند و نیز در ارمنستان از خود به جای گذاشت. این پادشاه پس از بیست سال سلطنت (۴۸۵ تا ۴۶۵ پیش از میلاد)توسط یک خواجه به نام میترادات (مهرداد) به قتل رسید.

    در زندگي و شخصيت خشايارشا اسرار و دوگانگي‌هايي وجود دارد از آنجمله مي‌توان به تغييراتي كه خشايارشا در پلان تخت جمشيد داده است اشاره نمود وي كه پس از به سلطنت رسيدن از اينكه در نقش برجسته برجاي دوم و به عنوان وليعهد پس از داريوش كبير قرار گرفته بوده راضي نبوده، نقش برجسته داريوش و فرنكه وزير تشريفات (خودش به عنوان وليعهد در پشت داريوش) را به ساختمان خزانه‌داري انتقال مي‌دهد وي در ادامه حتي ورودي تخت جمشيد را نيز عوض مي كند [منبع: كتاب “از زبان داريوش…”].

    همچنين يكي از اتفاقات بحث برانگيز در زمان او حمله به يهوديان است كه سپاه در نيمه راه متوقف مي شود. آنچه كه به نظر مي‌رسد اين است كه وزير تشريفات عيلامي پادشاه، او را از عدم پرداخت ماليات يهوديان اگاه و وي را براي حمله به يهوديان تحريك مي‌كند اما در راه حمله، استر و عمويش مردخاي براي نجات يهوديان نقشه نزديكي استر به خشايارشاه را مي‌كشند كه به انجام مي‌رسد! يهوديان جان سالم به در‌مي برند و نخست وزير عيلامي بركنار و مردخاي جاي او را مي گيرد يهوديان تا به امروز اين اتفاق را با نام “پوريوم” جشن مي‌گيرند و از آن تاريخ به بعد تمدن عيلامي (در زمان پادشاهان قبلي عيلامي‌ها مشاوران رده بالاي شاه بوده اند) رو به انقراض مي‌رود. درحال حاضر برخي افراد سودجو كه خود را وارثان تمدن عيلامي ميدانند از اين واقعه به عنوان توطئه صهيونيسم و پارسيان براي نابودي عيلامي‌ها نام مي‌برند.

    از دو مطلب فوق اين گونه برداشت مي‌شود كه خشايارشا ثبات لازم براي پادشاهي را نداشته و حتي تغييرات در تخت ‌جمشيد را مي‌توان نتيجه تحريكات استر و مردخاي دانست زيرا چنين كاري از وزراي عيلامي بر نمي‌آيد. حتي شكست يونان را نيز مي‌توان ناشي از عدم همكاري عيلامي‌ها دانست.

     

    از تخریب شخصیت خشایار شا در ۳۰۰ تا تخریب آرامگاه وی در نقش رستم

     

    تا چندی پیش جامعه ایرانی متاثر از ساخت فیلم ضد ایرانی ۳۰۰ واکنش هایی نشان داد که به گونه ای نشانی از اعتراض به وارونه نشان دادن هویت چندین هزار ساله شان بود و مورد حمایت دولت مردان و اساتید فن نیز قرار گرفت چرا که فرهنگ ایرانی از سوی بیگانگان مورد تحقیر قرار گرفته بود.

    ولی چگونه است که با تخریب آثار تاریخی توسط مسولین مربوطه که روز به روز بر سرعت آن افزوده می شود شاهد واکنشی در حد تجمعی اعتراض آمیز و سازمان یافته از سوی پیشکسوتان عرصه تاریخ و میراث فرهنگی نبوده ایم حتی گاهی اوقات شاهد دوپهلو انگاری های آنان نیز بوده ایم برای مثال در مورد ساخت سیوند و خطر آن برای دشت باستانی پاسارگاد هر یک از باستان شناسان در ابتدا به گونه ای حمایت خود را اعلام کردند ولی با نزدیک شدن به آبگیری سد شاهد تغییر موضع این اساتید بودیم تا حدی که بعضی از این عزیزان که ترجیح می دهم اسمی از آنان برده نشود ، اعتراضهای سازمان های مردم نهاد را زیر سوال برده و اعتراضات را از روی تعصب قلمداد کردند نه از روی تخصص حال چگونه می توان انتظار داشت کسانی که دستشان زیر ساطور همان مسولان است ما را حمایت کنند چگونه است که با عبور قطار از کنار نقش رستم که تخریب این محوطه را باعث می شود و البته همه اساتید هم از آن به خوبی با خبرند شاهد حرکتی حتی در حد یک مقاله نیستیم به نظر می رسد همه دست به دست هم داده اند تا آنچه نیا کانمان با مشقت های فراوان بنا کرده اند به یک باره تخریب کنند

    حال وظیفه ما به عنوان یک ایرانی چیست ؟

     

    قیمت تنباکوی خوانسار

                                                                                                                                         نویسنده: محسن محرابی/حسین تولایی خوانساری

    در این مقاله به بررسی و
    تحلیل توتون و تنباکوی خوانسار و نقش خوانساریها در چگونگی صادرات آن محصول به
    دیگر کشورها و نهایتاً رونق اقتصاد بیمارگونۀ ایران عصر قاجار و اوایل دورۀ پهلوی
    میپردازیم. تأکید میکنیم هدف در این پژوهش به هیچ عنوان معرفی، تبلیغ و ترویج این
    مادۀ دخانی خطرناک نیست، بلکه سعی بر آن است تا با استفاده از اسناد و منابع موثق
    و معتبر تاریخی، به حقایق و گوشه هایی از تاریخ معاصر شهرمان دست یازیم و در واقع
    به جنبه های اقتصادی آن در خوانسار ایام قدیم بپردازیم و آن را از منظر اقتصادی و
    اینکه سهم خوانساریها در رونق و بهبود اقتصاد کشور در دوران قاجاریه و پهلوی – چگونه،
    چقدر و به چه طریقی بوده؟ بررسی و تبیین نماییم.

                                                                                                                                   

     

    امروزه توتون و تنباکو به
    عنوان مادۀ دخانی خطرناک و سرطانزا در میان قشرهای مختلف جامعه شناخته میشود، خصوصاً
    آنکه از نظر پزشکی، استعمال این محصولات و قرار گرفتن در محیط آلوده به دود آنها،
    یکی از عوامل شیوع سرطان و افزایش مرگ و میر در جوامع امروزی ما به شمار میرود.

    اما در یکی دو قرن پیش،
    تولید و فروش تنباکو جایگاه خاصی در میان تجارت و کشاورزی ایرانیان داشته و حتی
    بخاطر آن هم فتوایی صادر شده؛ که البته نه برای مصرف و استعمال آن، بلکه به جهت مقابله
    و مبارزه با استعمار خارجی خصوصاً انگلستان و کوتاه کردن ایادی آنان از کشور و نیز
    مقاومت در برابر استبداد حاکم بر ایران، استعمال توتون و تنباکو در میان ایرانیان
    از سوی مراجع عظام دینی وقت حرام و ممنوع شده بود.

    در واقع توتون و تنباکو یکی از
    مهمترین کالاهای تجاری و دادوستد در میان بازرگانان و سوادگران ایرانی و نیز یکی از
    اصلیترین محصول کشاورزان و به دنبال آن، یکی از عمده ترین منابع درآمدزایی و امرار
    معاش آنان محسوب میشده است؛ بطوریکه گفته شده در میانه های عهد سلسلۀ قاجار حدود دویست
    هزار تن به کشت و خرید و فروش آن اشتغال داشته اند![1] در آن زمان، توتون و تنباکو
    از مهمترین اقلام پردرآمد و مهم تجاری و صادراتی ایران نیز محسوب میشد و بیشتر به بازارهاى
    عثمانى (ترکیه، سوریه و عراق) و نیز مصر ارسال میشده است؛[2] حتی در دورۀ پهلوی
    (فاصلۀ 1310 تا 1330خ) نیز توتون و تنباکوی ایرانی یکی از اقلام بزرگ صادرات بود و
    بازار خوبی در کشورهای خاورمیانه بویژه مصر و عراق و ترکیه داشت.[3] بنابراین فروش
    و صادرات آن محصول به کشورهای خارجی، مرهمی بود بر زخمهای اقتصاد نابسامان و ویران
    ایرانِ آن روزگار.

    افزایش تولید و صادرات توتون
    و تنباکو در عصر قاجار چنان از رونقی برخوردار بوده که حتی بیگانگان را هم به خود
    جلب کرده بود.[4] در این میان انگلستان به خوبی به سود سرشار از تجارت تنباکوی
    ایران واقف بود و هر آن، دنبال بهانه ای میگشت که خرید و فروش آن محصول را در
    انحصار و اختیار خود بگیرد. در نهایت تلاش آنان در زمان ناصرالدین شاه قاجار (1264
    ـ 1313ق) نتیجه داد و انگلیسیها با کمک و حمایت سیاستمداران و دولتمردان خویش
    توانستند موقتاً انحصار تجارت توتون و تنباکو را در اختیار بگیرند و نظام اقتصادی
    کشور را دچار بحران کنند، لیکن با فتوای میرزای شیرازی (1230-1312ق) در رابطه با
    تحریم استعمال توتون و تنباکو و به دنبال آن بسیج و قیام عمومی مردم علیه صاحبان
    غیرقانونی این امتیاز، سرمایه داران انگلیس و مزدوران آنها (که میتوان از آنان به
    عنوان ایادی استعماری انگلستان تعبیر کرد) در تحقق این هدف ناکام ماندند. بنابراین
    قیام تنباکو نخستین جنبش عمومی و گستردۀ ناشی از اتحاد و همبستگی مردمی با علمای
    دین علیه بیگانگان و استعمار خارجی، و سرآغاز سلسله قیامها و مبارزات آزادیخواهانه
    ای شد که بعدها علیه استعمار انگلستان در ایران و نیز حکومت مستبد قاجار صورت
    گرفته بود و همچنین انگیزه ای شد برای قتل ناصرالدین شاه و حتی صدراعظمش امین
    السلطان، و به دنبال آن، سرآغاز مشروطه خواهی در ایران عصر قاجار.[5]

     

    در عهد قاجار، قسمت عمدۀ
    توتون و تنباکوی کشور، علاوه بر شیراز، از اصفهان و نواحی اطراف آن بدست می­آمد و
    سپس به عثمانی و مصر صادر میگشت.[6] در این راستا خوانسار
    نیز از مناطقی بود که در آن کشت و تولید تنباکو صورت میگرفت و
    سهم زیادی در رونق اقتصاد کشاورزی مردم ایران داشت. اگرچه در گذشته فروش تنباکو یکی
    از مهمترین منابع عمدۀ امرار معاش کشاورزان خوانساری محسوب میشده است،[7] با
    اینحال معلوم نیست از چه زمانی کشت و زرع توتون و تنباکو در خوانسار شروع شده بود،
    اما از گزارش هینریش بروگش آلمانی (که در زمان ناصرالدین شاه دو بار به ایران آمده
    بود) می­توان یقین حاصل کرد که این محصولات در دورۀ قاجار در مزارع خوانسار زیر
    کشت بودند. به گفتۀ وی، خوانسار نخستین محلی در ایران بود که او توانسته است کشت
    تنباکو و توتون را در آن مشاهده کند. این کشاورزان پس از چیدن برگهای پهن توتون،
    آنها را در آفتاب میگذاشتند که خشک بشود.[8] این گزارش بروگش بسیار در خور توجه و
    مهم است، زیرا وجود تنباکو و بویژه توتون را در مزارع خوانسار عهد قاجاریه اثبات و
    تأیید میکند؛ اما نکتۀ قابل توجه اینکه، بر خلاف بروگش که او خوانسار را نخستین ناحیه
    ای خوانده که در طول سفرش در ایران موفق شده بود مزارع توتون و تنباکو را در آن
    مشاهده کند، تولید دخانیات تنها منحصر به خوانسار نبوده و بسیاری از کشاورزان در
    سرتاسر کشور به کشت و زرع توتون و تنباکو میپرداخته اند، و این را باید یک پیشامد
    ساده و شاید یک ناکامی برای سفیر پروس (آلمان) دانست که نتوانسته در طول سفرهایش
    به بلاد مختلف ایران، مزارع دخانی سایر شهرهای این مملکت را ببیند. همچنین این
    نکته را هم باید در نظر داشت منابع عصر قاجار و بعد از آن، بهترین و ممتازترین
    توتون و تنباکو را به شهرهای شیراز و کاشان‏ و طبس و قریۀ هکان[9] اختصاص
    داده اند و دخانیات سایر شهرها را غیر متعارف و نامطلوب خوانده اند که طالبان محدود
    داشته و جهت اهالى خود آن محل تولید و مصرف میگردیده اند؛[10] اما به نظر میرسد
    این نویسندگان و گزارش نویسان ایرانی و خارجی اشتباه کرده اند. اگر بگوییم تنباکوی
    مخصوص و مورد علاقۀ دربار قاجار در عهد ناصری از نوع خوانساری بوده! غلو نکرده
    ایم. گفته شده ناصرالدین شاه، آن شاه قجریِ به اصطلاح قهرمان نخجیرگاههای ملوکانۀ شمال
    و شرق تهران آن روزگار، بعد از هر شکار، شادمان از اینکه حیوانی بیگناه را به قتل می
    آورد، خود را کنار بساط کباب و دوغ و ریحان و سپس به تنباکوی خوانسار و قلیان میرساند،
    و این بساطی بود که از قبل همراهانش برای او تدارک میدیدند.[11] پس این ادعای برخی
    نویسندگان و گزارشگران و تاریخ نویسانی که تنباکوی خوانسار را غیرممتاز و تولید آن
    را فقط جهت مصرف اهالی خوانسار برشمرده اند را باید باطل دانست؛ و این ادعا را هم
    اضافه کرد که به احتمال قریب به یقین، در عصر قاجار توتون و تنباکوی مرغوب و با
    کیفیت جهت استعمال در دربار یا به سفارش سلطان صاحبقران تولید و به مرکز حکومت
    ارسال میشده است و الباقی را هم برای مصارف داخلی و استفادۀ عموم به بازار عرضه
    میکرده اند. طبق سندی که موجود است، در خوانسار دو نوع تنباکو زیر کشت میرفت: تنباکوی
    برگ و تنباکوی چوب یا میخکی؛ که در این میان تنباکوی برگ از کیفیت بهتر و قیمت بالاتری
    نسبت به نوع دیگر برخوردار بوده،[12] و در ضمن این همان تنباکویی بود که برای مصرف
    اشرافیان و صادرات به خارج از کشور تولید و توزیع میشده است و تنباکوی چوب هم به مصرف
    قلیان رعایا می­رسید.[13] بنابراین میتوان چنین پنداشت که تنباکوی مصرفی دربار
    ناصری از نوع برگ پهن و تند بوده است.

    اما همانطور که گفته شد، در
    گذشته توتون و تنباکوی ایرانی یکی از اقلام بزرگ صادرات بود و بازار خوبی در برخی
    کشورهای خاورمیانه داشت. تنباکوی خوانسار هم از این قاعده مستثنی نبود. طبق اسناد
    معتبر تاریخی و نیز تحقیقات محلی و روایات شفاهی اهالی، تنباکوی خوانسار از دورۀ
    پهلوی به بعد یکی از بهترین و مرغوبترین دخانیات کشور محسوب و بر خریداران و سفارش
    دهندگان ایرانی و خارجی آن افزوده گشت، تا آنجا که حتی به کشورهای مجاور خصوصاً
    ترکیۀ عثمانی هم صادر میشد و اینگونه خوانسار را هم در تجارت خارجی و بهبود اقتصاد
    ایران سهیم کرد.[14] طبق یک سند موجود دیگر در مرکز اسناد کشور و مربوط به سال
    1323 خورشیدی، هر کیلو تنباکوی درجۀ یک خوانسار به نرخ 16 ریال، درجۀ دو، 12 ریال
    و درجۀ سه، 5 ریال جهت بسته بندی و صادرات به ترکیه درجه بندی و قیمت گذاری شده اند.
    این در حالیست که نرخ ثبت شده برای تنباکوی خوانسار سیر صعودی داشته و کمی بیشتر
    از تنباکوهای شیراز و هکان و کاشان بوده است.[15]

    البته تنباکو همیشه جزو
    منابع مالی پر درآمد رعایای خوانساری به­شمار نمیرفته، بلکه کشاورز گاهی شخصاً هزینه
    ها و خسارتهای هنگفتی صرف تولید این محصول میکرده است. شواهدی هست که نشان میدهند
    در آن زمان بواسطۀ عدم خریدار بویژه توسط تجار که بخاطر منافع تجاری و مالی خود و نیز
    به سبب گزافی مالیات، حاضر به خرید این نوع محصول نبوده اند، اغلب زارعین مجبور میشدند
    خودشان این محصول را به بیرون از شهر ارسال کرده و آن را به قیمت نازل به فروش برسانند.[16]
    در یکی از این اسناد مربوط به حدود سالهای 11-1310 آمده است که تنباکوی حوزۀ خوانسار
    هر خروار 20 تومان و تنباکوی چوب نیز هر خروار 8 تومان به فروش میرفت، در حالیکه برای
    هر خروار 42 تومان و 5 قران مالیات میگرفتند! از سوی دیگر، مأموران مالیاتی حکومت در
    یک اقدام غیرقانونی، تجار و زارعینی را که قصد فروش تنباکوی برگ را داشته اند را مجبور
    مینموده اند که در آن آب و نمک بزنند و جالب اینکه از همان آب و نمک نیز مالیات میستاندند!
    در نتیجه هرچه بر مالیات تنباکو اضافه میشد از قیمت آن هم کاسته میگردید.[17] بنابراین،
    این ستم و فشار مأموران ادارۀ مالیّۀ وقت از وصول مالیات گزاف و کمرشکن، و نیز اجرای
    قانون انحصار دخانیات از سوی حکومت وقت (پهلوی اول)، باعث امتناع و انصراف تجار از
    خرید محصول رعایای بیدهند و قریۀ باباسلطان خوانسار و از بین رفتن تنباکوها در انبار
    و وارد آمدن خسارت سنگین به زارعین خوانساری و نتیجتاً اعتراض و شکایت ایشان به ادارۀ
    کل انحصار دخانیات وزارت مالیّه[18] و نیز مجلس شورای ملی شده بود.[19]

    همچنین گاهی هم پیش می آمد
    که برخی از رقبا و تجار فرصت طلب و سودجو (که گویا اغلب غیر خوانساری بوده اند)،
    تنباکوهای نامرغوب و بی کیفیت و بی نام و نشان دیگر شهرها را بصورت مخفیانه و دور
    از چشم زارعین و رعایای خوانساری مخلوط تنباکوی حاصلۀ خوانسار میکردند تا بدین
    وسیله بر کیفیت و ارزش آن خدشه وارد کرده اسباب تنزّل قیمت آن گردند؛ که البته این
    امر با درایت تعدادی از بزرگان و کدخدایان و رعایای شهر ناکام ماند.[20] شاید این اقدام غیرمنصفانه و ناجوانمردانۀ برخی از تاجران و رقبا در
    آن زمان، دلیلی بر آن شد که برخی از محققان و نویسندگان قدیم و حتی استعمال
    کنندگان تنباکو به اشتباه تصوّر کنند که تنباکوی خوانساری از کیفیت مناسبی برای
    مصرف و صادرات برخوردار نیست.

    ناگفته نماند در قدیم مزارع تنباکوی
    خوانسار در اطراف و قریه های آن قرار داشتند. اسناد مربوط به اوایل دورۀ پهلوی صحّت
    این مطلب را تأیید میکنند. برای نمونه سندی است راجع به «رسیدگی به شکوائیۀ زارعین
    قریۀ باباسلطان خوانسار از گزافی مالیات تنباکو» منسوب به وزارت امور اقتصادی و دارایی
    وقت و به سال 1311 که نشان میدهد قریه های خوانسار همچون باباسلطان و بیدهند و
    هرستانه [و نیز قودجان] بستر بسیار مناسبی برای کشت و توزیع توتون و تنباکو به شمار
    می­رفته اند[21] که البته به نظر، وجود زمین هموار در آن مناطق و آب و هوای مستعد
    و مناسب آنجا، در کیفیت و رونق کشت این محصولات در آن محیطها دخیل بوده اند.

    در گذشته این محصول – به
    همراه میوه جات و عسل و انگبین و خشکبار و… – به عنوان یکی از مهمترین سوغات
    خوانسار شناخته میشد. امروزه هم تنباکوی خوانسار به عنوان یکی از برترین تنباکوهای
    گیاهی و شاید از معروفترین و بی رقیبترین محصولات دخانی کشور به شمار میرود، هرچند
    برخی از شرکتها و تولیدکنندگان برای فروش بیشتر توتون و تنباکوی خود و یا فروختن
    محصولات دخانی بی کیفیتشان، از برند مشهور تنباکوی خوانساری استفاده مینمایند، و
    گاه به تولید محصولات تقلبی بدین عنوان نیز میپردازند. با این همه، آنچه مهم و در
    خور توجه است و نباید آن را از نظر دور داشت اینکه، مصرف و استعمال دخانیات عامل
    اصلی سرطان و مرگ و میر در ایران و نیز در جهان به شمار میرفته و میرود، و پزشکان
    و دانشمندان علوم پزشکی، با جدّیّت تمام مردم را از هرگونه استعمال و حتی قرار
    گرفتن در معرض دود آن باز میدارند.  

     

    1- آدمیت، شورش بر امتیازنامه رژی، 1360، ص13.

    2- کرزن، ایران و قضیه ایران‏، ترجمه غلام على وحید مازندرانى،
    1380، ج1، ص672 و ج2، صص52 و 123 و 491. آدمیت، شورش
    بر امتیازنامه رژی، همانجا.

    3- سند شمارۀ 30919/240، «ت‍ع‍ی‍ی‍ن‌ ن‍رخ‌ خ‍ری‍د ت‍وت‍ون‌ و ت‍ن‍ب‍اک‍و و ص‍ورت‍ه‍ای‌ م‍رب‍وط
    ب‍ه‌ آن‌ ب‍ازدی‍د از ن‍ح‍وۀ‌ ع‍م‍ل‌ ان‍ح‍ص‍ار دخ‍ان‍یات‌ در ت‍رک‍یه‌ و…»، مورخۀ 1323، آرشیو ملی ایران، ص20.

    4- کرزن، پیشین، ج2، 593.

    5- برای آگاهی بیشتر، نک: براون، انقلاب مشروطیت ایران‏، ترجمه مهرى قزوینى‏،
    1380، صص33 و 38. نیز نک: جنبش تنباکو؛ سرآغاز مشروطه خواهی، سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی:

    6- کرزن، پیشین، ص51.

    7- سند شمارۀ ۷۴۰۰۶/240، «شکایت از گزافی مالیات تنباکو در خوانسار»، مورخۀ
    1310-1311، آرشیو ملی ایران، صص11 و 14.قیمت تنباکوی خوانسار

    تولید عسل، انگبین، میوه و
    خشکبار نیز از دیگر محصولات و فرآورده های کشاورزی زارعین خوانساری به شمار میرفت.

    8- بروگش، سفری به دربار سلطان صاحبقران، ترجمۀ
    مهندس کردبچه، 1367، ج2، ص351.

    9- هَکان (در بعضی منابع و
    اسناد، حکان) نام یکی از دهستانهای سه گانۀ بخش کوهک شهرستان جهرم است. (لغت نامۀ دهخدا،
    1377: ج15، 23503) در آثار عجم آمده است: «هکان از توابع جهرم است، به مسافت 5 فرسخ؛
    در آنجا، سه ده است؛ یکى را «قلات» نامند و حاصلش بیشتر تنباکوست که مشهور آفاق است.»
    (فرصت شیرازی، 1377: ج1، 177)

    10- دالمانى، سفرنامه از خراسان تا بختیاری، ترجمۀ
    علی محمد فره­وشى، 1335، ص86. کرزن، پیشین، صص593-594. شهری باف، طهران قدیم، 1383، ج‏1، ص445.

    11- فرازمند، نگاهی به تاریخچه شکل گیری سازمان محیط زیست: شلیک های همایونی به
    قلب حیات وحش!، روزنامه ایران، کد خبر 6573، شماره 5595،
    10/12/1392، ص10 (تاریخ).

    12- سند ۷۴۰۰۶/240، پیشین،
    صص5 و 6 و 11 و 14.

    13- همان سند، صص11 و 14.
    نیز: سند 30919/240، ص20.

    14- سند 30919/240، ص119.

    15-  همان سند، صص25 و 37 و 48 و 118.

    16- سند ۷۴۰۰۶/240، پیشین،
    صص5 و 11 و 14.

  • انواع غذاهای ایرانی با گوشت چرخ کرده
  • 17- همان سند، ص6.

    18- همان سند، صص6 و 7 و 11 و14.

    19- همان سند، ص19.

    20- سند استشهادیۀ محلی «سؤال از رعایا در خصوص تنباکوی خارج خوانسار»، نسخۀ خطی، آرشیو شخصی آقای سعید جنابی.

    21- سند ۷۴۰۰۶/240، پیشین.
    این اسناد به کشت تنباکو در هرستانه (ص11) و بیدهند (صص7-6) اشاره داشته­اند.
    همچنین طبق روایت شفاهی و اسناد محلی قدیمی (آرشیو خصوصی مالکان)، روستای قودجان
    نیز محل مناسبی جهت تولید توتون و تنباکوی خوانساری محسوب میشده که وسعت زیادی را برای
    کشت به خود اختصاص داده بود.

     

    1.         
    آدمیت،
    فریدون؛ شورش بر امتیازنامه رژی، تهران: پیام، 1360، چ1.

    2.         
    براون،
    ادوارد؛ انقلاب مشروطیت ایران‏، ترجمه مهرى قزوینى‏، تهران: کویر، 1380، چ2.

    3.         
    بروگش،
    هینریش؛ سفری به دربار سلطان صاحبقران (1861-1859)، ترجمۀ مهندس کردبچه، [تهران]، اطلاعات، 1367، چ1، ج2.

    4.         
    دالمانى،
    هانرى رنه‏؛ سفرنامه از خراسان تا بختیاری، ترجمۀ علی محمد فره­وشى‏، تهران: امیرکبیر، 1335، چ1. قیمت تنباکوی خوانسار

    5.         
    دهخدا،
    علی اکبر؛ لغت نامۀ دهخدا،
    زیر نظر محمّد معین و سیّد جعفر شهیدی، تهران: دانشگاه تهران (مؤسسۀ لغت نامۀ
    دهخدا با همکاری انتشارات روزبه)، 1377، چ2، ج15. 

    6.         
    شهری
    باف، جعفر؛ طهران قدیم‏،
    تهران: معین، 1383، چ4، ج1.

    7.         
    فرصت
    شیرازى، محمد نصیر بن جعفر؛ آثار عجم‏، تهران: امیرکبیر، 1377، چ1، ج1.

    8.         
    کرزن،
    جورج ناتانیل؛ ایران و قضیه ایران‏،
    2ج، ترجمه غلام على وحید مازندرانى‏، تهران: علمى و فرهنگى، 1380، چ5.

     

     

    1.         
    جنبش
    تنباکو؛ سرآغاز مشروطه‌خواهی، سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای
    سیاسی:

    2.         
    فرازمند،
    حسن؛ نگاهی به تاریخچه شکل­گیری سازمان محیط زیست: شلیک­های
    همایونی به قلب حیات وحش!، روزنامه ایران، کد خبر
    6573، شماره 5595، 10/12/1392، ص10 (تاریخ).

                                                                                       

    سند استشهادیۀ محلی «سؤال از رعایا در خصوص تنباکوی خارج خوانسار»، نسخۀ خطی،
    آرشیو شخصی آقای سعید جنابی، خوانسار.                    

            

    سند شمارۀ 30919/240، ص37، مربوط به ن‍رخ گذاری درجات مختلف ت‍ن‍ب‍اک‍وی
    خوانسار در وزارت دارائی کشور به سال 1323خ، آرشیو ملی ایران.

    تولید ملی – حمایت از کار و کارگر ایرانی

    حاصل دسترنج کشاورز ایرانی

    قیمت تنباکوی خوانسار
    قیمت تنباکوی خوانسار
    0

    دوره مقدماتی php

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *